آخرین سخنرانی حضرت امام حسین (ع) در کربلا از زبان حضرت امام باقر(ع) + متن و ترجمه
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ از درسآموزترین صحنههای مربوط به حضرات معصومین (ع) مربوط به مقطع پایانی عمر شریفشان است؛ زیرا به طور طبیعی هر شخص عاقلی که در این شرایط قرار گیرد، سعی در ارائه عالیترین آموزهها و سفارشات به اطرافیان را دارد. به عنوان نمونه در سال منتهی به وفات رسول گرامی اسلام (ص) شاهد مهمترین رویداد تاریخ بشریت یعنی نصب حضرت امام علی (ع) به عنوان امام و خلیفه بر حق مسلمین از سوی ایشان بودیم. حضرت پیامبر (ص) به این مقدار اکتفا نفرمود: بلکه پس از غدیر تا آخرین لحظات عمر شریفشان نسبت به پاسداشت مقام ولایت و خلیفة اللهی امام علی (ع) به یاران خویش سفارشاتی داشتند. در واقع در جمعبندی سفارشات نبی مکرم اسلام (ص) میتوان نتیجه گرفت حضرت همواره بر دو مقوله تأکید داشتند: یکی پایبندی بر عهد نسبت به ولایت امیرالمؤمنین (ع) و دیگری تأکید بر رعایت حق امامت و خلافتی ائمه معصومین (ع) تا حضرت امام مهدی (عج).
نمونه دیگر، مربوط به زندگانی حضرت امام حسین (ع) است. با مطالعه همهجانبه فرمایشات حضرت امام حسین (ع) از مکه به سوی کربلا در مییابیم حضرت در رفتار و کلامشان به معارفی اشاره میکند که تا قبل از آن کمتر از حضرت دیده یا شنیده میشد؛ شرط همراهی با امام حیّ، راهکار رسیدن به لقای خداوند، کعبه نمادی از رفتار در قبال امام معصوم، درس اطاعت و تبعیت محض از هادی زمانه، درس اذن گرفتن از امام (ع) در سختترین و نیز آسانترین شرایط و ... از جمله این مفاهیم ارزشی است که حضرت امام حسین (ع) به اصحاب خویش آموختند.
اما جالب است که بدانیم حضرت امام حسین (ع) در لحظات پایانی عمر شریفشان سخنانی خطاب به اصحاب خویش ایراد فرمودند که نشان از عمق حساسیت این امر مهم دارد؛ امری که متأسفانه اکنون بسیار مورد غفلت واقع شده است. این امر همان موضوع «مهدویت، آخرالزمان و ظهور» است. جالبتر اینکه این متن از سوی حضرت امام محمد باقر (ع) به عنوان امام صامتی که در کربلا حضور داشتند بیان شده است.
در ادامه، متن این خطبه حضرت امام حسین (ع) را به نقل از حضرت امام محمد باقر (ع) از صفحه ۱۳۹ کتاب «مختصرالبصائر» محمد حسن حلی عاملی و صفحه ۸۴۸ از جلد دوم کتاب «الخرائج و الجرائح» قطب راوندی را بخوانید.
متن حدیث |
ترجمه |
|
1 |
قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ أَنْ یُقْتَلَ |
حسین بن علی (علیهم السّلام) قبل از اینکه کشته شود به اصحابش فرمود: |
2 |
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّکَ سَــتُسَاقُ إِلَى الْعِرَاقِ |
همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (به من) فرمود: اى فرزندم! همانا تو به زودى به سوى عراق سوق داده خواهى شد. |
3 |
وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ |
و آن زمینی است که انبیاء و اوصیاى انبیاء با آن ملاقات کردند. |
4 |
وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عَمُورَا |
و آن زمینی است که «عمور» نامیده میشود. |
5 |
وَ إِنَّکَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یُسْتَشْهَدُ مَعَکَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِکَ لَا یَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ |
و همانا تو و جماعتی از اصحاب تو در آن سرزمین شهید خواهی شد که (آنان) درد آهن (نیزه و شمشیر) را حس نمى کنند. |
6 |
وَ تَلَا ﴿ قُلْنا یا نارُکُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهیمَ﴾تَکُونُ الْحَرْبُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً |
سپس این آیه را تلاوت فرمود: «گفتیم: ای آتش! سرد و سلامت باش بر ابراهیم»، جنگ براى تو و بر اینان (همراهانت) سرد و سلامت خواهد شد. |
7 |
فَأَبْشِرُوا فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَرِدُ عَلَى نَبِیِّنَا |
سپس (امام حسین به اصحاب خود فرمود:) بشارت باد بر شما. به خدا سوگند، اگرچه (دشمنان) ما را مى کشند، ولى ما بر پیامبرمان (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد می شویم. |
8 |
ثُمَّ أَمْکُثُ مَا شَاءَ اللَّهُ |
سپس من به قدرى که خدا بخواهد مکث خواهم کرد! |
9 |
فَأَکُونُ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ |
سپس اول کسى خواهم بود که زمین برایش شکافته مىشود. |
10 |
فَأَخْرُجُ خَرْجَةً یُوَافِقُ ذَلِکَ خَرْجَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قِیَامَ قَائِمِنَا وَ حَیَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص |
و خارج خواهم شد (خروج خواهم کرد)، خارج شدنی که موافق آن خارج شدن امیرالمؤمنین (علیه السلام) و قیام قائم ما و حیات رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. |
11 |
ثُمَّ لَیَنْزِلَنَّ عَلَیَّ وَفْدٌ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لَمْ یَنْزِلُوا إِلَى الْأَرْضِ قَطُّ |
سپس افرادى از آسمان که نزد خدایند بر من نازل می شوند در حالی که هرگز به سوی زمین نازل نشده اند. |
12 |
وَ لَیَنْزِلَنَّ إِلَیَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ جُنُودٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ |
و جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و لشکریانی از ملائکه بر من نازل خواهند شد. |
13 |
وَ لَیَنْزِلَنَّ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ أَنَا وَ أَخِی وَ جَمِیعُ مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی حَمُولَاتٍ مِنْ حَمُولَاتِ الرَّبِّجِمَالٍ مِنْ نُورٍ لَمْ یَرْکَبْهَا مَخْلُوقٌ |
حضرت محمّد(ص) و على و من و برادرم و همۀ آن کسانی که خدا بر آنان منت نهاده، در حمل کنندگانی از حاملان پروردگار نازل می شویم، شترانی از نور که تاکنون احدى از خلایق بر آنها سوار نشده اند. |
14 |
ثُمَّ لَیَهُزَّنَّ مُحَمَّدٌ ص لِوَاءَهُ وَ لَیَدْفَعُهُ إِلَى قَائِمِنَا مَعَ سَیْفِهِ |
بعد از این، حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) پرچم خود را به اهتزاز درمی آورد و آن را به همراه شمشیرش به قائم ما می دهد. |
15 |
ثُمَّ إِنَّا نَمْکُثُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ |
سپس ما بعد از آن، مدتی که خدا بخواهد مکث می کنیم. |
16 |
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ یُخْرِجُ مِنْ مَسْجِدِ الْکُوفَةِ عَیْناً مِنْ دُهْنٍ وَ عَیْناً مِنْ مَاءٍ وَ عَیْناً مِنْ لَبَنٍ |
بعد آن، همانا خداوند از مسجد کوفه چشمه اى از روغن و چشمه اى از آب و چشمه اى از شیر خارج می کند. |
17 |
ثُمَّ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَدْفَعُ إِلَیَّ سَیْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ یَبْعَثُنِی إِلَى الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ |
همانا بعد از آن، امیرالمؤمنین (علیه السلام) شمشیر رسول خدا را به من می دهد، و مرا به سوى مشرق و مغرب زمین (تجهیز و) روانه می کند. |
18 |
فَلَا آتِی عَلَى عَدُوٍّ لِلَّهِ إِلَّا أَهْرَقْتُ دَمَهُ وَ لَا أَدَعُ صَنَماً إِلَّا أَحْرَقْتُهُ |
پس من به هیچ یک از دشمنان خدا بر نمی خورم مگر اینکه خون او را می ریزم، و هیچ بتى را نمى بینم مگر اینکه آن را مى سوزانم. |
19 |
حَتَّى أَقَعَ إِلَى الْهِنْدِ فَأَفْتَحَهَا |
تا اینکه به هند می رسم و آن را فتح مى کنم. |
20 |
وَ إِنَّ دَانِیَالَ وَ یُوشَعَ یَخْرُجَانِ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولَانِ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ |
و همانا دانیال و یوشع خارج می شوند و به امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه می دارند که خدا و رسول او راست گفته اند. |
21 |
وَ یَبْعَثُ مَعَهُمَا إِلَى الْبَصْرَةِ سَبْعِینَ رَجُلًا فَیَقْتُلُونَ مُقَاتِلِیهِمْ |
سپس ایشان با تعداد هفتاد مرد بسوى بصره می روند و دشمنان خود را مى کشند. |
22 |
وَ یَبْعَثُ بَعْثاً إِلَى الرُّومِ فَیَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ |
و گروهى به سوی روم اعزام مى شوند و خداوند پیروزى را نصیب آنان می کند. |
23 |
ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ کُلَّ دَابَّةٍ حَرَّمَ اللَّهُ لَحْمَهَا حَتَّى لَا یَکُونَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا الطَّیِّبُ |
سپس، من هر جنبنده ای را که خدا گوشت آن را حرام کرده مى کشم تا اینکه در روى زمین غیر از گوشت طیّب چیزى نباشد. |
24 |
وَ أَعْرِضُ عَلَى الْیَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ سَائِرِ الْمِلَلِ وَ لَأُخَیِّرَنَّهُمْ بَیْنَ الْإِسْلَامِ وَ السَّیْفِ فَمَنْ أَسْلَمَ مَنَنْتُ عَلَیْهِ وَ مَنْ کَرِهَ الْإِسْلَامَ أَهْرَقَ اللَّهُ دَمَهُ |
من بر یهود و نصارا و سایر ملل، اسلام را عرضه مى دارم، و آنان را بین اسلام و شمشیر مخیر مى گذارم؛ پس هر کس اسلام بیاورد، منت بر او می گذارم، و هر کس از اسلام کراهت داشته باشد خدا خون او را خواهد ریخت. |
25 |
وَ لَا یَبْقَى رَجُلٌ مِنْ شِیعَتِنَا إِلَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یَمْسَحُ عَنْ وَجْهِهِ التُّرَابَ وَ یُعَرِّفُهُ أَزْوَاجَهُ وَ مَنْزِلَتَهُ فِی الْجَنَّةِ |
هیچ مردى از شیعیان ما روى زمین باقی نخواهد بود، مگر اینکه خداوند مَلَکى را به سوی او نازل میکند تا خاک را از روى او کنار زند،و همسرانش و مقامش را در بهشت به وى بنمایاند. |
26 |
وَ لَا یَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَى وَ لَا مُقْعَدٌ وَ لَا مُبْتَلًى إِلَّا کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ |
در روى زمین شخص نابینا و زمینگیر و مبتلائى نخواهد بود مگر اینکه خداوند به وسیلۀ ما اهلبیت بلا را از او برطرف مى کند. |
27 |
وَ لَیُنْزِلَنَّالْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْکُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ |
و به قدرى برکت از آسمان به سوی زمین نازل مى شود که شاخه درخت از زیادى میوه مى شکند! میوه زمستانى در تابستان و میوه تابستانى در زمستان خورده مى شود. |
28 |
وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ﴿ وَلَوْأَنَّأَهْلَالْقُرىآمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ منَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ﴾. |
و این است معناى سخن خداوند عزّ و جل که مى فرماید: «یعنى اگر اهل کتاب ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند،ما به یقین برکاتى از آسمان و زمین براى آنان قرار می دادیم، ولى اینان تکذیب کردند و ما آنان را به واسطۀ آنچه کسب کردند مؤاخذه کردیم.» |
29 |
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَیَهَبُ لِشِیعَتِنَا کَرَامَةً لَا یَخْفَى عَلَیْهِمْ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ مَا کَانَ فِیهَا |
سپس خداوند کرامتى را برای شیعیان ما عطا می کند که چیزى در زمین و آنچه در آن هست بر آنان پنهان نخواهد بود. |
30 |
حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ یُرِیدُ أَنْ یَعْلَمَ عِلْمَ أَهْلِ بَیْتِهِ فَیُخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ مَا یَعْمَلُونَ. |
تا اینکه مردى از میان اینها اراده کند که دانشی از اهل بیت خود بداند، آنان را با علم به آنچه انجام می دهند آگاه می سازد. |
انتهای پیام/