ناگفته هایی شنیدنی از وقایع شب معراج
شروع این سفر الهی و آسمانی از مکه مسجد الحرام به سمت بیت المقدس و از بیت المقدس به سمت آسمانها و عرش الهی و مافوق عرش الهی بود.
معراج نشان از مقام بالای پیامبر است
برتری
پیامبر اسلام بر تمام انبیاء و اوصیا و حجتهای پیشین آنچنان بود که حضرت
محمد (صلی الله علیه وآله) علاوه بر وحی و ملک الموت راهی دیگر به آسمان
داشت. خداوند متعال برای اینکه قدرتش و آیاتش را به پیامبرش نشان دهد
پیامبر را بر خلاف همه حجج دیگرش به معراج (قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام
لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ أَنْکَرَ أَرْبَعَةَ أَشْیَاءَ الْمِعْرَاجَ
وَ الْمُسَاءَلَةَ فِی الْقَبْرِ وَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ
الشَّفَاعَةَ (بحارالأنوار ج 18 ص 311 باب 3- إثبات المعراج و معناه و ...)
برد نه اینکه ملکی حقایق عالم و دستورات و علوم مختلف را به پیامبر
برساند، بلکه پیامبر با قدرت و اراده حضرت حق به معراج و آسمانها تشریف
بردند و حقایق و علوم را دیدند و خداوند این مقام و منزلت خاص پیامبر را در
آیات مختلف کلام الله بیان فرموده است.
شروع این سفر الهی و آسمانی از مکه مسجد الحرام به سمت بیت المقدس و از بیت المقدس به سمت آسمانها و عرش الهی و مافوق عرش الهی بود.
«سُبْحَانَ
الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى
الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ
آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ »(سوره اسراء آیه 1)منزّه
است آن [خدایى] که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد
الأقصى- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههاى خود به
او بنمایانیم، که او همان شنواى بیناست.
پیامبر با قدرت الهی شبانگاه به سمت مسجد الاقصی حرکت مینماید و از آنجا به آسمانها میرود و قبل از صبح به مکه باز میگردد.
علم
پیامبر اسلام بر خلاف تمام انبیاء مشاهده حقایق عالم هستی بود ، وی در این
سفر تا افق اعلی پیش رفت ، مقامی که هیچ ملک و بشری بدان جا راه نیافته
بود.
«وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى *
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى *فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا
أَوْحَى »؛در حالى که او در افق اعلى
بود سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد تا [فاصلهاش] به قدرِ [طول] دو
[انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد آن گاه به بندهاش آنچه را باید وحى کند،
وحى فرمود. (سوره نجم آیات 7 الی 9 ترجمه فولادوند)
در معراج پیامبر از جبرئیل نیز بالاتر پرید و خداوند آنچه را که میخواست بدون واسطه ملکی یا فرشته ای به پیامبر وحی نمود.
ولایت
علی علیه السلام دینی است که ملائکه به وسیله آن خداوند را عبادت میکنند
ولایت علی علیه السلام تنها راهی است که به رضایت و خشنودی خداوند ختم
میشود
پیام مهم معراج چه بوده است؟
هرگاه سلطانی
بخواهد به شخصی از رعیتش پیامی برساند ، پیک مخصوص سلطان این خبر را
میرساند، اما هرگاه پیام از اهمیت بالایی برخوردار باشد و دریافت کننده
پیام از احترام بالایی برخوردار باشد ، این شکل مرسوم به هم میریزد و آن
شخص محترم پیام را از سلطان دریافت میکند.
به راستی پیامبر اکرم چه
شأن عظیمی و چه مقام قربی دارد که از ملائکه مقربین هم بالاتر رفته است.
آنچه پیام مهمی بوده است که برای تلقی آن پیام مهم نبی مکرم اسلام باید به
معراج عروج کند؛ خود خداوند شخصاً این پیام را به حبیب خویش وحی کند؟ آیا
این پیام از آیات قرآن مهم تر بوده است؟ آیا این پیام، پیام مهمی بوده است
که خداوند باید به طور ویژه به فرستاده خویش ابلاغ کند؟ به راستی این چه
پیام مهمی است که برای ابلاغ آن این مقدمات بسیار مهم لازم است؟
احادیث
معراج هر چند از حوادث مختلفی حکایت میکند، اما یک موضوع را تمام ملائکه
آسمان به آن سفارش و تاکید میکنند. همان موضوع را پیامبران پیشین حضرت نوح
و ابراهیم و آدم در آسمانها به پیامبر (صلی الله علیه وآله) تاکید و به
آن سفارش میکنند و بسیار مهم و حائز اهمیت است .
هنگامی که پیامبر
در افق اعلی هنگامی که در مرتبه «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» بود و با
خدا بدون هیچ واسطه ای تکلم فرمود ، در آن گفتوگو قدسی بین خالق و سید
الانبیاء، خداوند همان نکته را امر کرد و به آن سفارش کرد و بر آن تأکید و
سفارش نمود.
به راستی این چه موضوع مهمی است؟
خداوند هفت مرتبه من را ندا داد
پیامبر
اکرم میفرماید: «زمانی که به معراج رفتم در آسمان دنیا قصری از نقره سفید
دیدم که دو ملک بر در آن ایستاده بودند از آن دو ملک پرسیدم این قصر برای
کیست؟
دو ملک گفتند: «لفتی من بنی هاشم»؛ برای جوانی از بنی هاشم.
هنگامی که به آسمان دوم رسیدم قصری از طلای سرخ را دیدم که از قصر قبلی
نیکوتر بود از دو ملک پرسیدم این قصر برای چه شخصی است؟
گفتند: «برای جوانی از بنی هاشم» در آسمان سوم قصری بود از یاقوت سرخ از دو ملک پرسیدم این قصر برای چه کسی است؟
گفتند
برای جوانی از بنی هاشم در آسمان چهارم قصری از در سفید در آسمان پنجم
قصری از در زرد در آسمان ششم قصری از لؤلؤ و در آسمان هفتم قصری از نور عرش
خداوند تبارک و تعالی و همه این قصرها برای جوانی از بنی هاشم بود.
پیوسته از نور به ظلمت و از ظلمت به نور میرفتیم تا اینکه من و جبرئیل به «سدره المنتهی» رسیدیم.
در
این هنگام جبرئیل بازگشت به او گفتم در چنین مکانی من را رها میکنی؟
جبرئیل گفت: «ای حبیب من قسم به آنکه تو را به حق نبی مبعوث کرد ، این راهی
است که هیچ نبی مرسل و هیچ ملک مقربی آن را سلوک نکرده است تو را به
پروردگار عزت می سپارم»
در دریایی از نور افتادم . امواج من را از
نور به ظلمت و از ظلمت به نور بردند تا اینکه رسیدم به ملکوت حضرت پروردگار
و در این هنگام خداوند فرمود: «یا احمد قف»؛ ای احمد بایست . پس من
ایستادم در حالی که میلرزیدم و مرعوب بودم از ملکوت مورد ندا قرار گرفتم:
«یا احمد» و پروردگارم به من الهام کرد و در پاسخ گفتم: «لبیک و سعدیک و ها
انا ذا عبدک بین یدک» دوباره ندا شدم: «یا احمد ان العزیز یقرئ علیک
السلام»؛ پروردگارت بر توسلام میکند. پس گفتم: «هو السلام و الیه یعود
السلام»...
پس از مناجات و سخن گفتن با پروردگار ندا آمد: «چه کسی
را بر روی زمین خلیفه قرار دادی» گفتم: «بهترین خلق را پسر عمویم» ندا آمد:
«پسر عموی تو کیست ؟» گفتم: «تو اعلم هستی نام او علی بن ابیطالب است»
از
طرف پروردگار هفت بار ندا آمد: «یا احمد استوص بعلی بن ابیطالب ابن عمک
خیرا»؛ ای احمد به پسر عم خود علی بن ابیطالب سفارش خیر کن ... سپس به سمت
آسمان هفتم بازگشتم و به آسمان دنیا و جبرئیل از هرکدام از ملائک در آسمان
ها پرسید که جوان بنی هاشم کیست همه گفتند علی بن ابیطالب»(بحارالأنوار ج
18 ص 312 باب 3- إثبات المعراج و معناه و کیفی)
این امر از آسمان است
امام
صادق علیه السلام شب معراج و گفتوگوی پیامبر را در معراج اینگونه توصیف
میفرماید: «خداوند فرمود یا محمد پیامبر در جواب گفت لبیک خداوند از او
سئوال نمود «من لامتک بعدک»؛ بعد از تو چه کسی برای امت تو خواهد بود؟
پیامبر
فرمود «الله اعلم» خدا داناترین است آنگاه خداوند پیامبر را خطاب داد بعد
از تو علی بن ابیطالب امیرالمومنین، سید المسلمین رهبر پیشانی سفیدان خواهد
بود»
امام
صادق (علیه السلام) در ادامه فرمود: «به خدا سوگند ولایت علی علیه السلام
از زمین نیامد لکن از آسمان به صورت شفاهی آمد»(وَ اللَّهِ مَا جَاءَتْ
وَلَایَةُ عَلِیٍّ ع مِنَ الْأَرْضِ وَ لَکِنْ جَاءَتْ مِنَ السَّمَاءِ
مُشَافَهَةً (الکافی ج 1 ص 442 باب مولد النبی ص و وفاته ...)
روایات
در این زمینه بسیار زیاد است. بنابر روایات پیامبر در تمام عالم هستی و
تمام آسمانها و در میان افواج ملائکه تایید و تاکید ولایت علی بن ابیطالب
را دید و در بالاترین مقام عالم هستی که پیامبر قرار گرفت مهمترین سفارش
حضرت حق تاکید و امر به ولایت علی بن ابیطالب است.
در شب معراج
تمام آسمانیان و همه قدسیان خطاب به پیامبر علی علی میگفتند و خداوند نیز
به پیامبر سفارش علی را کرد شب معراج شب علی علیه السلام است.
پیامبر
با قدرت الهی شبانگاه به سمت مسجد الاقضی حرکت مینماید و از آنجا به
آسمانها میرود و قبل از صبح به مکه باز میگردد علم پیامبر اسلام بر خلاف
تمام انبیاء مشاهده حقایق عالم هستی بود وی در این سفر تا افق اعلی پیش
رفت مقامی که هیچ ملک و بشری بدانجا راه نیافته بود
قبول ولایت امیرالمومنین تنها راه توحید
آری
ولایت امیرالمومنین از چنان اهمیتی برخوردار است که پیامبر باید در شب
معراج به آسمانها برود از سدره المنتهی و جنت اعلی هم بگذرد و مافوق عرش
خداوند مشافهه به ولایت امیر المومنین رسولش را امر کند.
در آن
مقام پیامبر را به شکستن بتها و نفی شرک و کفر امر نمیکند خداوند امر
نمیکند که بتهای مکه باید شکسته شود و همه باید بر خدا سجده کنند، بلکه
هفت بار از ملکوت ندا میآید و به ولایت علی سفارش میکند و امر بر خلافت
علی علیه السلام میشود.
این
بدان معنا است که اگر ولایت علی علیه السلام باشد، بتها شکسته خواهد شد و
خداوند عبادت میشود و شرک و نفاق و کفر از ریشه مضمحل خواهد شد.
اگر
ولایت علی علیه السلام نباشد؛ بتها شکسته شوند یا نشوند کسی خداوند را
عبادت نخواهد کرد. از این روست که اگر همه مردم دست به دست هم میدانند و
محبت علی علیه السلام را میداشتند خداوند جهنم را خلق نمیکرد(قال رسول
الله ص قال الله جل جلاله لو اجتمع الناس کلهم على ولایة علی علیه السلام
ما خلقت النار (الأمالیللصدوق ص 657المجلس الرابع و التسعون ...)).
ولایت
علی علیه السلام دینی است که ملائکه به وسیله آن خداوند را عبادت میکنند
ولایت علی علیه السلام تنها راهی است که به رضایت و خشنودی خداوند ختم
میشود.
منبع: رجا نیوز