حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی بهمن ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۳۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

آئین استقبال از پیکرهای مطهر و نورانی ۲۰ شهید دوران دفاع مقدس از مرز باشماق روز سه‌شنبه، ۵ بهمن‌ماه ۹۵ برگزار خواهد شد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، طبق اعلام کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، آئین استقبال از پیکرهای مطهر و نورانی 20 شهید دوران دفاع مقدس از مرز باشماق روز سه‌شنبه، 5 بهمن ماه 95 ساعت 9:30 برگزار خواهد شد.

پیکرهای مطهر این شهدای عزیز و گرانقدر مربوط به عملیات بیت المقدس 5، والفجر 4، کربلای 2، آهنگران از مناطق عملیاتی پنجوین، حاج عمران و پرویزخان است.

کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در پایان با دعوت از عموم مردم شهیدپرور، به ویژه جوانان عزیز درخواست کرده است تا با شرکت گسترده خود در مراسم آئین استقبال از شهدا، بار دیگر با آرمان‌های شهیدان تجدید پیمان کنند.
منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۴۴
حسن حیدری
صحبتهای دکتر قالیباف در جلسه خصوصی شورای شهر در مورد پلاسکو در سال 1393؛ «گر ببندیم میگویند در این وضعیت اقتصادی چوب لای چرخ دولت کردی. اگر نبندیم آتش بگیرد فردا میگویند شهرداری چرا خواب بودی»

01:3601:56

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۳۸
حسن حیدری
باراک اوباما پس از پایان دوران ریاست جمهوریش قصد دارد برای مدتی به عنوان یک شهروند عادی به تعطیلات برود اما این بدان معنا نیست که وی فعالیت های حرفه ای خود را متوقف کند.
 به گزارش مشرق به نقل از ورج، اوباما و گروه  همکار وی ساعاتی بعد از پایان دوران ریاست جمهوری وی وب سایتی به نشانی obama.org را راه اندازی کردند.

سایت مذکور توسط بنیاد اوباما راه اندازی شده و یکی از زیرمجموعه های مرکز ریاست جمهوری باراک اوباما خواهد بود که در شیکاگو تاسیس خواهد شد. هدف این سایت و مرکز یاد شده ارتقای زندگی شهروندان مریکایی عنوان شده است.

در ویدئوی معرفی سایت یاد شده که توسط خود اوباما اجرا شده، آمده است: این مرکز در جنوب شیکاگو واقع خواهد شد و طرح هایی را در کل این شهر، کشور و جهان اجرا خواهد کرد.این مرکز چیزی بیش از یک کتابخانه یا موزه است و مرکزی زنده و کاری برای شهروندان خواهد بود و ما می خواهیم حرف های شما را بشنویم.

تاریخچه راه اندازی بنیاد غیرانتفاعی اوباما به سال 2014 بازمی گردد و حالا این مرکز نیز آغاز به کار کرده و تکمیل آن تا سال 2020 زمان خواهد برد. اوباما و همسرش قصد دارند از طریق این وب سایت و مرکز خود آنچه را که نسل جدیدی از شهروندان نامیده اند خلق کنند.
منبع: فارس
۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۲۵
حسن حیدری
مسئولان متوجه باشند که خطر نفوذ از طریق آژانس‌های سازمان ملل به مراتب بیشتر از سفارت کشورهای غربی است، چرا که برای این کار از مواهبی چون حساسیت کمتر نهادهای امنیتی، پیاده نظامی آماده و دسترسی‌هایی بی‌حد برخوردارند؛ مواهبی که هیچ سفارتی ندارد.
مسئولان متوجه باشند که خطر نفوذ از طریق آژانس‌های سازمان ملل به مراتب بیشتر از سفارت کشورهای غربی است، چرا که برای این کار از مواهبی چون حساسیت کمتر نهادهای امنیتی، پیاده نظامی آماده و دسترسی‌هایی بی‌حد برخوردارند؛ مواهبی که هیچ سفارتی ندارد.

گروه اجتماعی رجانیوز - حسین مروتی: روزنامه اطلاعات در گفت‌گو با  دکتر عبدالاحد که یک‌شنبه دو هفته گذشته با عنوان «پنجره طلایی به روی ایران باز شده است»(+) تیتر یک این روزنامه شد، موارد متعددی از شیطنت، کذب و غرض‌ورزی وجود دارد که برای روشن شدن اذهان عموم مردم، در بندهایی به آن اشاره می‌کنیم.

 

1-  خبرنگار روزنامه اطلاعات در یکی از سئوال‌های خود در این مصاحبه مدعی می‌شود که بسیاری از برنامه‌ریزی‌های نظام اسلامی با اتکا به پیش‌بینی نادرست جمعیتی سازمان ملل در سال 2010 انجام شده و سازمان ملل در سال 2012 این پیش‌بینی را مورد اصلاح قرار داده.

 

اما اصل ماجرا از این قرار است که سازمان ملل در سال 2010 و در پیش‌بینی تکان دهنده خود از وضع آینده جمعیتی ایران، اذعان کرد که با ادامه روند کنونی کاهش نرخ باروری، جمعیت ایران در سال 1480، به 31 میلیون نفر خواهد رسید که قریب به نیمی از آن بیش از 60 سال سن خواهند داشت. این پیش‌بینی تلنگری شد برای مسئولان تا به فکر افزایش جمعیت کشور باشند و خطر ویرانگر پیری جمعیت را مدنظر قرار دهند. در این هنگام بود که سازمان ملل، که نقش عمده‌ای در اتخاذ، اجرا و ادامه سیاست تحدید نسل در ایران داشته، نگران از دست دادن توفیقاتش در ایران شد و برای جبران مافات با بهره‌گیری از آمار جعلی دکتر عباسی شوازی (برنده جایزه جمعیت سازمان ملل در سال 2011) در اقدامی بی‌سابقه و بی‌شرمانه پیش‌بینی خود را مورد دستکاری قرار داد؛ بدان امید که روند بی‌نظیر کاهش نرخ باروری در ایران، چنان که هست به نظر نیامده و حساسیت‌های به وجود آمده در مردم و مسئولین کشورمان فروکش کند (+). البته این دست‌کاری مضحک با روشن‌گری‌هایی که توسط دلسوزان جمعیت ایران صورت گرفت، تنها اسباب بی‌آبرویی بیشتر سازمان ملل و ایادی داخلیش را فراهم آورد. دقیقاً همین مسئله نیز سبب شده است که اکنون نماینده صندوق جمعیت در مصاحبه‌اش برای توجیه آن خرابکاری بگوید: «داده‌هایی که از طرف دفتر ما ارائه می‌شوند داده‌هایی هستند که ‏از نظر دولت ایران قابل قبول و تأیید شده هستند»، اما عبدالاحد باید پاسخ دهد که آیا آمار مورد استفاده سازمان ملل در سال 2012، برگرفته از سرشماری بود و از مرکز آمار گرفته شده بود؟ مشخصاً خیر! زیرا بر اساس سرشماری سال 1390، نرخ باروری 1.5 یا 1.75 (محاسبه به دو روش صورت گرفته) بود و نه 1.89. از سوی دیگر آیا عباسی شوازی جایگاه و سِمتی برای ارائه آمار به سازمان ملل داشته است؟ باز هم خیر! این فرد هیچ سمتی برای این امر نداشته. جالب آن که خود این جمعیت شناس نیز بعدها در مصاحبه ای به صورت ضمنی به جعلی بودن آن آمار اعتراف کرده است (+).

 

عباسی شوازی نفر وسط

 

اما نکته دیگری که به حل ماجرا کمک می کند پیش‌بینی جمعیتی سال 2015 سازمان ملل است. سازمان ملل در این سال برای بازیافت آبروی خود هم که شده، پیش‌بینی 2012 را تغییر داد و آن را به حقیقت جمعیتی ایران نزدیک‌تر کرد، اما خبرنگار اطلاعات یا از این پیش‌بینی که بیش از یک سال و نیم از زمان انتشار آن می‌گذرد، مطلع نیست و یا ترجیح می‌دهد از آن استفاده نکند. در پیش‌بینی اخیر آمده که با ادامه روند کاهش نرخ باروری، جمعیت ایران در سال 1480، به 39 میلیون نفر خواهد رسید.

 

نماینده صندوق جمعیت در ادامه مصاحبه‌اش و با همان هدف که برای آن پیش‌بینی جمعیتی 2010 را دست‌کاری کرده بودند، می گوید: «در ایران نگرانی خیلی زیادی هست که نرخ باروری کاهش یافته و به 1.8رسیده ‏است و ترسی هست از این که این اتفاق چه پیامد هایی دارد. اما این طور نیست. این یک روند ‏عادی! است در مسیر تغییر ساختار جمعیتی که ایجاد شده» اما باید از عبدالاحد پرسید: آیا کاهش نرخ باروری یک کشور از بیش از 6 فرزند به کمتر از 2 فرزند در مدت کمتر از 15 سال عادی به شمار می‌آید؟! اگر عادی است چرا مطرح‌ترین جمعیت‌شناس‌های دنیا این واقعه را "یکی از سریع‌ترین و چشم‌گیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر" نامیده‌اند؟ (+)

 

محمد عبدالاحد مسئول صندوق جمعیت ملل متحد در ایران

 

2-  از جمله دروغ‌های شاخ‌دار نماینده صندوق جمعیت در ایران این است که مدعی می‌شود اجباری در پیش‌برد تحدید نسل وجود نداشته و ندارد: «کمک‌ها و حمایت‌هایی که ‏ما به زوج‌ها می‌دهیم در راستای این است که خودشان آگاهانه انتخاب کنند که چند فرزند ‏می‌خواهند داشته  باشند... هیچ‌کدام از برنامه‌های ما اجباری نیست. فقط ‏دانش کافی را در اختیار زوج‌ها قرار می‌دهیم»

 

اما آیا محدود کردن غیرعلمی سن باروری مادران به بازه 18 تا 35 سال، پرخطر خواندن غیرعلمی بارداری چهارم به بعد، مخفی کردن مضرات وسایل ممانعت از بارداری از مردم و دروغگویی در مورد مزایای این وسایل، چیزی جز اجبار است؟ آیا صندوق جمعیت بانی اصلی عقیم‌سازی چهار میلیون زن و مرد ایرانی نیست که مستضعفینش صرفاً برای دریافت 5 هزار تومان عقیم شدند؟ آیا گمان کرده‌اید که ملت ایران آن روزگار را فراموش کرده که مادری مستضعف با بچه شیرخواره در بغل، می‌رفت تا سهمیه قوطى شیر خشک خود را بگیرد و می‌شنید که: اول برو لوله‏‌هایت را ببند و سپس بیا تا قوطى شیر خشک به بچّه‏‌ات بدهیم! (1)

 

احتمالاً اگر مسئولین روزنامه اطلاعات به گوشه‌ای از جنایات صندوق جمعیت در ایران آگاه بودند، گزافه‌گویی‌های عبدالاحد را تیتر یک روزنامه خود نمی‌کردند و برای او و پادوهای داخلیش، تریبون فراهم نمی‌کردند.

 

3- نماینده صندوق جمعیت در ایران در جای جای مصاحبه‌اش مدعی شده است که کاهش نرخ باروری زنان ایرانی به خاطر سیاست تنظیم خانواده نبوده است! و قطع اجرای این سیاست موجب رواج و تشدید سقط جنین می‌شود! ‏

 

این ادعا که کاهش نرخ باروری به دلیل تنظیم خانواده نبوده است، اساساً ارزش پاسخگویی ندارد، چرا که هیچ‌یک از مخالفین مغرض سیاست‌های جمعیتی نظام اسلامی نیز چنین حرفی نزده‌اند، پس پاسخی به آن نمی‌دهیم و بی‌جهت، وقت واژگان را نمی‌گیریم، اما این ادعا که قطع اجرای سیاست تحدید نسل (باروری سالم) منجر به افزایش ارتکاب به جنایت سقط جنین می‌شود، در حالی مطرح می‌شود که سیاست تحدید نسل و افزایش پوشش وسایل ممانعت از بارداری، نه‌تنها جلوی سقط جنین در ایران را نگرفته است، بلکه آمار آن را چندین برابر کرده است. بر اساس آمار مراجع رسمی در وزارت بهداشت در فاصله سال‌های 1377 تا 1392 آمار انجام جنایت سقط جنین قریب به سه برابر شده است، در حالی که در سال 1392، درصد بیشتری از مردم از وسایل ممانعت از بارداری استفاده کردهاند (+).

 

در حقیقت عامل اصلی افزایش آمار سقط جنین، تغییر تلقی خانواده ایرانی نسبت به فرزند است؛ فرزند که پیش از تنظیم خانواده، نعمت تلقی می‌شد و متاسفانه اکنون نقمت تلقی می‌شود. حال آیا کسی در این مسئله تردید دارد که عامل اصلی تغییر دیدگاه مردم نسبت به فرزند، پروژه تحدید نسل ایرانیان، تحت راهبری صندوق جمعیت بوده است؟!

 

4- عبدالاحد در اظهارنظر عجیبی با ساده فرض کردن ملت ایران، پیر شدن جمعیت کشور در آینده را امری خوشحال کننده توصیف می‌کند و می‌گوید: «در ایران پیری جمعیت نتیجه افزایش امید به زندگی است و کشور باید از این موضوع بسیار خوشحال ‏باشد! زیرا مردم بیشتر و سالم‌تر عمر می‌کنند» این اظهارنظر بی‌شرمانه در حالی صورت می‌گیرد که علت اصلی بحران جمعیت و سال‌خوردگی قریب‌الوقوع جمعیت ایران، کاهش بسیار سریع نرخ فرزندآوری مادران ایرانی است، نه افزایش امید زندگی. عبدالاحد کاهش شدید نرخ باروری را امری عادی می‌داند و پیر شدن جمعیت کشور را امری مسرت‌بخش می‌‌خواند. حال آیا این احتمال وجود دارد که این فرد با سابقه چندین و چند ساله‌اش در پیش‌برد پروژه تحدید نسل ایرانیان، از آینده دهشتناک جمعیت ایران ناآگاه باشد؟

 

خوب است که مسئولین روزنامه اطلاعات برای یافتن پاسخ این سئوال به سند «برنامه عمل کنفرانس جمعیت و توسعه پس از 2014» (+) مراجعه کنند. در صفحه 54 و در بند 219 از این سند که توسط سازمان ملل منتشر شده از 88 کشوری که در دو دهه آینده با سرعت زیاد پیر خواهند شد، نام برده شده که یکی از آنها ایران است. البته که عبدالاحد، برای حلال کردن دلارهای آمریکایی هم که شده، ناچار است بر خلاف اسناد معتبر سازمان ملل، سال‌خوردگی جمعیت ایران را امری عادی و خوشحال‌کننده جلوه دهد!  

 

5-  عبدالاحد مکرراً با سوءاستفاده از مفهوم پنجره جمعیتی و این که درصد زیادی از جمعیت کشور اکنون در سن کار هستند، اصرار دارد که بگوید وضع جمعیت کشور مطلوب است و این که: «اگر دولت بتواند ‏برنامه‌های درست داشته باشد و از این گروه (در سن کار) استفاده بهینه کند، نتایج اقتصادی بزرگی به دست ‏خواهد آورد» اما باید این نکته ظریف را مدنظر داشت که اگرچه پنجره جمعیتی (قرار داشتن بیش از دو سوم جمعیت یک کشور در سن فعالیت بالقوه اقتصادی) فرصتی مقطعی برای رشد اقتصادی ایجاد می‌کند، ولی با توجه به محدودیت فرصت باروری جمعیت، اگر اهتمامی جدی برای افزایش نرخ باروری وجود نداشته باشد، قطعاً سال‌خوردگی جمعیت رخ داده، مسیر پیشرفت و توسعه را برای همیشه سد خواهد کرد و نهایتاً منجر به مرگ یک ملت خواهد شد.

 

در واقع اگر حیات یک ملت را در طول تاریخ در نظر بگیریم، جنب و جوش ناشی از پنجره جمعیتی در صورتی که «جمعیت در سن کار» جایگزین نشود، دقیقاً شبیه رعشه فرد محتضر هنگام سکرات موت است که اگرچه ممکن است برای لحظاتی اطرافیان را امیدوار کند، ولی برای طبیب، مفهومی جز مرگ محتوم ندارد. در حقیقت عبدالاحد مأموریت پیدا کرده که از طریق مطرح ساختن بحث پنجره جمعیتی، مردم را از عواقب اقتصادی، اجتماعی و بخصوص امنیتی سال‌خوردگی جمعیت غافل کند.

 

6- عبدالاحد در این مصاحبه از فعالیت‌های جدید صندوق آمریکایی جمعیت رونمایی کرده و می‌گوید: «صندوق جمعیت برای «سلامت جنسی» خانواده‌ها تلاش می‌کند و این یکی از مسائلی ‏است که دولت، این روزها در این‌باره صحبت می‌کند و جزو مسائل مهم است و صندوق می‌‏تواند نقش مهم و مؤثری در برقراری این امر و ارائه راهکارها داشته باشد» اما صندوق ضدجمعیت به چه بهانه‌ای می‌خواهد در موضوع سلامت جنسی ورود کند؟

 

به بهانه تکراری مبارزه با ایدز! «در ایران آمار ‏رسمی شیوع ایدز میان زنان بالا رفته و 42 درصد ابتلا مربوط به رابطه جنسی بوده ‏است» این هم دروغ بعدی عبدالاحد! چرا که دکتر کازرونی -رئیس اداره کنترل ایدز و بیماری‌های آمیزشی وزارت بهداشت- خرداد ماه سال جاری اعلام کرد که 68 درصد کسانی که در کشور مبتلا به بیماری اچ‌آی‌وی هستند، از طریق اعتیاد تزریقی به این بیماری مبتلا شده‌اند (+). می‌ماند 32 درصد که از طرق رابطه جنسی، انتقال مادر به جنین و یا محصولات خونی آلوده، به ایدز دچار شده‌اند، اما علت بزرگ‌نمایی انتقال جنسی ایدز توسط این فرد چیست و وی با دروغ اخیر چه هدفی را دنبال می‌کند؟

 

بررسی تجربه عملکرد صندوق آمریکایی جمعیت در قرقیزستان به یافتن پاسخ این پرسش کمک می‌کند. این نهاد، سال‌های اخیر در قرقیزستان فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه آموزش جنسی با هدف نابودی اخلاق جنسی انجام داده است، به‌گونه‌ای که اکنون رسانه‌های این کشور نیز معترض شده‌اند که: چرا مصالح و منافع کودکان و نوجوانان را در نظر نمی‌گیرید؟ چرا به نوجوانان آموزش جنسی کاربردی و عملیاتی می‌دهید؟ و چرا اصرار دارید که ابزارهای ممانعت از بارداری در اختیار نوجوانان باشد و دختران، مجاز به سقط جنین باشند؟ (+) بله دقیقاً همین هدف، هم اکنون در کشور در حال پیگیری است و این مزدور نیز ابایی از گفتن این مسئله ندارد که: «من تأکید می‌کنم منشور صندوق جمعیت، دسترسی همگانی به وسایل بهداشت جنسی ‏و باروری است» در این شرایط وی برای رسیدن به اهداف دیکته شده توسط اربابش، چاره‌ای جز دست‌کاری  در آمار ایدز ندارد.

 

7-  نکته جالب دیگر دلسوزی عبدالاحد برای اشتغال زنان ایرانی است. وی می‌گوید: «در ایران سطح سواد زنان نه فقط در سطوح ‏اولیه سواد بلکه در سطح دانشگاهی بسیار بالا رفته است و لازم است که اینان از حق انتخاب و ‏فرصت‌های برابر برای مشارکت در بازار کار برخوردار باشند، زیرا دولت با سرمایه‌گذاری، ‏آنها را به جایی رسانده و اگر نتوانند در اقتصاد کشور مشارکت کنند، این سرمایه‌گذاری ‏هدر می‌رود... الان مشارکت زنان در اجتماع و ‏اقتصاد فقط 30 درصد است و اگر بتوانند این را به 50 تا 60 برسانند، تأثیرش چندین برابر می‌شود» این فرد در ادامه مصاحبه‌اش و در ادعایی عجیب، افزایش مشارکت زنان در ‏فعالیت‌های اقتصادی را عاملی برای افزایش باروری عنوان می‌کند؛ امری که کارشناسان دقیقاً عکس آن را می‌گویند. جالب آن که در سمینار ضدجمعیتی «پویایی جمعیت در کشورهای مسلمان» که در سال 1393 با همکاری عباسی شوازی، سفارت سوئیس و صندوق جمعیت، در محل انجمن جمعیت‌شناسی ایران برگزار شد، یکی از مدعوین به نام دکتر هانس گروث، پیشنهاد می‌کند که: باید با توانمندسازی و افزایش سطح تحصیلات زنان مسلمان، سن ازدواج را در آنها بالا برد! تا از این طریق فرزندآوری این زنان کمتر شود! (+) حال باید از عبدالاحد پرسید بالاخره اشتغال و تحصیل زنان، باروری را کم می‌کند یا زیاد؟!

 

دکتر نفیس صدیق -رئیس صندوق‌ جمعیت و معاون وقت دبیرکل سازمان ملل- هم که در سال 1368، به دعوت بعضی‌ها و برای کلید زدن پروژه تحدید نسل ایرانیان وارد کشور شده بود، در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود که علت موفقیت تنظیم خانواده در تایلند، مشارکت‌ وسیع‌تر زنان‌ در امور اجتماعی‌ و توسعه کشور بوده! (+) کاری به الگو شمردن تایلند نداریم، اما باز باید از عبدالاحد پرسید: بالاخره اشتغال زنان سبب کاهش  جمعیت می‌شود و یا سبب افزایش آن؟!

 

8- صندوق جمعیت سازمان ملل با سابقه‌ای مشحون از خباثت، همچنان با خیال راحت به اقدامات خرابکارانه‌اش ادامه می‌دهد. نظارت بر پیش‌برد اهداف توسعه ‏پایدار در کشور، ورود خطرناک در موضوع سلامت جنسی، جمع‌آوری گسترده اطلاعات در کشور، همکاری مشکوک با معاونت امور زنان ریاست جمهوری، مرکز آمار، سازمان ثبت احوال و ... بی‌شک اگر مسئولین کشور به خصوص مسئولان وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران هشیار بودند، فضا تا این حد برای دشمن فراهم نمی‌شد که به‌راحتی و با هر شیوه‌ای که دلش خواست در دستگاه محاسباتی مسئولین اختلال ایجاد کند و به مهندسی جامعه ایرانی بپردازد.

 

مسئولان متوجه باشند که خطر نفوذ از طریق آژانس‌های سازمان ملل به مراتب بیشتر از سفارت کشورهای غربی است، چرا که برای این کار از مواهبی چون حساسیت کمتر نهادهای امنیتی، پیاده نظامی آماده و دسترسی‌هایی بی‌حد برخوردارند؛ مواهبی که هیچ سفارتی ندارد.

 

9- اما سخنی با جناب آقای دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات. آقای دعایی، این نخستین مطلب روزنامه جنابعالی نیست که در آن به سیاست‌های جدید جمعیتی نظام تاخته‌اید. نگارنده در این مجال سعی می‌کنم که جنابعالی را به عنوان نماینده ولی فقیه در مؤسسه اطلاعات از موضع ولی فقیه در بحث جمعیت آگاه کنم.

 

ولی فقیه در جملاتی تکان‌دهنده در مورد بحث جمعیت می‌گویند: «یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند، تن او می‌لرزد، این مسئله‌ جمعیت است» (19/09/1392) «کشور و اسلام را این مسئله تهدید می‌کند» (27/04/1391) آن‌گاه خبرنگار شما اساس بحران جمعیت را زیر سئوال می‌برد و نماینده صندوق جمعیت نیز آن را روندی ‏عادی عنوان می‌کند و می‌گوید: ایران اصلاً مشکل جمعیتی ندارد!

 

ولی فقیه می‌گوید: «در صورت استمرار سیاست‌ها و اقدامات نادرستی که منجر به تحدید نسل و کاهش شدید جمعیت جوان کشور در طول سال‌های آینده خواهد شد، دچار ضربه بسیار بزرگی بنام «سالمندی عمومی» خواهیم شد» (15/02/13933) آن‌گاه شما با رئیس انجمن  جمعیت‌شناسی مصاحبه می‌کنید که در ادعایی مضحک می‌گوید: سالخوردگی جمعیت، از دید کارشناسی شاید یک فرصت باشد تا تهدید! تیتر مصاحبه‌تان هم می‌شود: موج پیری در راه نیست، مردم را نگران نکنید! (+)

 

ولی فقیه می‌گوید: «خانه‌داری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آینده‌ساز. فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ است» (11/02/1392) آن‌وقت شما از پول بیت‌المال برای عبدالاحد بلندگو فراهم می‌کنید تا اشتغال بیرون از خانه زن را ترویج کند؛ آن هم در شرایط رکودی که صدها هزار مرد بیکار، یا اساساً نمی‌توانند تشکیل خانواده بدهند و یا در تأمین حداقلیِ معیشت همسر و فرزندشان مانده‌اند.

 

ولی فقیه می‌گوید: «اگر مسائل کنترلی حذف شود و کار فرهنگی انجام گیرد، مشکل حل خواهد شد» (27/04/1391) «مسئله عقیم‌سازی و جلوگیری باید جدا جلویش گرفته شود. دستگاه‌های دولتی مطلقاً به خود اجازه ندهند که پول بیت‌المال صرف شود برای اینکه نسل متوقف شود» (19/09/1392) آن‌وقت خبرنگار شما نگران است و اصرار دارد که ارائه وسایل ممانعت از بارداری به مردم قطع شده است! از طنز روزگار این که نماینده صندوق جمعیت سعی می‌کند، خبرنگارتان را از نگرانی در آورد: «در مورد وسایل بهداشت ‏باروری بعید می‌دانم که وزارت بهداشت ایران خدماتش را قطع کرده باشد!» البته که این‌بار، راست می‌گوید. وزارت بهداشت هم‌راستا با اهداف صندوق ضدجمعیت، همچنان به روند تحدید نسل در کشور ادامه می‌دهد. همچنان سه بچه خط قرمز وزارت بهداشت است و همچنان وسایل ممانعت از بارداری بدون گفتن مضراتش به مردم هدیه می‌شوند و همچنان فرزند کمتر؛ زندگی بهتر، به مردم القا می‌شود (+).

 

ولی فقیه می‌گوید: «دستکاری در آمار، گناه کبیره است» آن را تیتر یک می‌کنید (+) ولی با عباسی شوازی، میرزایی و عبدالاحد مصاحبه می‌کنید که هر یک سابقه دستکاری در آمارها یا ارائه آمارهای دروغ را دارند (+) خودتان هم آمار بی‌پایه و اشتباه را منتشر می‌کنید و در مطلبی ضدجمعیتی (+) مدعی می‌شوید: جمعیت ایران تا سال 14044 به یکصد و پنج میلیون نفر خواهد رسید! اما در اوضاعی که سالانه تنها یک میلیون  نفر به جمعیت کشور اضافه می‌شود و طبق نظر کارشناسان در سالیان آینده (در صورت ادامه روند کنونی) از همین میزان نیز کاسته خواهد شد، چگونه ظرف 9 سال، قرار است 25 میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شود؟!

 

جناب آقای دعایی جنابعالی که از مبارزین انقلاب و یاور حضرت امام خمینی (ره) بوده‌اید، آیا نظر ایشان در مورد سازمان ملل را نمی‌دانید که با پول بیت‌المال برای عناصری چون عبدالاحد، تریبون فراهم می‌کنید؟ آیا از خاطرتان رفته که امام می‌فرمودند: «تمام این سازمان‌ها و گروه‌ها برای طرفداری از قدرت‌مندان به‌وجود آمده است، و این جمعیت‌ها به دست قدرت‌مندان برای سلطه بر ضعیفان و مکیدن خون محرومان جهان به وجود آمده است» (+)

 

آقای دعایی حقیقتاً اگر شما نه نماینده ولی فقیه، که نماینده ملکه الیزابت در مؤسسه اطلاعات بودید، باز روا نبود که اینگونه شتاب‌زده و غیرحرفه‌ای به سیاست‌های جمعیتی نظام اسلامی بتازید.

 

ضمناً آقای دعایی، مصاحبه شما با نماینده صندوق جمعیت، دقیقاً در روزی منتشر و تیتر یک شد که قرار بود بندهای جمعیتی برنامه ششم توسعه در مجلس شورای اسلامی بررسی شود. آیا این تقارن، هدف خاصی داشته است؟! (+)

 

10- نگارنده هنگامی که خباثت دشمنان و ساده‌لوحی دوستان و بعضاً برخی داخلی‌ها را در موضوع حیاتی بحران جمعیت می‌بیند و این که تلاش شبانه‌روزی دلسوزان جمعیت کشور، تاکنون کاری از پیش نبرده و از این مجرا، اسلام ناب محمدی به خطر افتاده؛ ناخودآگاه به یاد ماجرای مناجات زیبا، شکوهمند و نصرت آفرین حضرت رسول (ص) می‌افتم که منقول است در آغاز جنگ بدر فرمودند:

 

«بارالها! اگر این جمعیت اندک را به دست مشرکین هلاک کنی، در پهنه زمین عبادت‌کننده نخواهی داشت و اگر مصلحت در این است که عبادت نشوی، پس عبادت نشو» (2)

--------------------------------------------

منابع:         

1- کتاب «کاهش جمعیت؛ ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین»، علامه طهرانی، صص 148 و 226          

2-  تفسیر قمی، ج 1، ص 263

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۱۲
حسن حیدری
شاید کمتر کسی از حماسه دوم بهمن مردم انقلابی آذربایجان گفته و شنیده باشد. قیام مردمی انقلابی که تمام هستی خود را برای مبارزه با 2500 سال رژیم طاغوتی به میدان آوردند و تحت رهبری روحانیت متعهد و انقلابی به سمت ایجاد حاکمیت اسلامی گام برداشتند.
شاید کمتر کسی از حماسه دوم بهمن مردم انقلابی آذربایجان گفته و شنیده باشد. قیام مردمی انقلابی که تمام هستی خود را برای مبارزه با 2500 سال رژیم طاغوتی به میدان آوردند و تحت رهبری روحانیت متعهد و انقلابی به سمت ایجاد حاکمیت اسلامی گام برداشتند.

گروه تاریخ - رجانیوز؛ تاریخ انقلاب مملو از روزهای تلخ و شیرینی است که در راستای تحقق آرمان های اسلامی، رشادت های جوانان انقلابی را در دل خود ثبت کرده است.
 
به گزارش رجانیوز، شاید کمتر کسی از حماسه دوم بهمن مردم انقلابی آذربایجان گفته و شنیده باشد. قیام مردمی انقلابی که تمام هستی خود را برای مبارزه با 2500 سال رژیم طاغوتی به میدان آوردند و تحت رهبری روحانیت متعهد و انقلابی به سمت ایجاد حاکمیت اسلامی گام برداشتند.
 
بهمن ماه سال 1357 مملو از اتفاقات و حوادثی سرنوشت ساز است. بررسی اجمالی حماسه دوم بهمن ماه 57 مردم ارومیه نشان میدهد دو عنصر پویا در شکست رژیم پهلوی عبارت است از رهبری روحانیت انقلابی و دوم حرکت انقلابی و بصیرانه مردم.
 
حرکت دینی مردم در آذربایجان غربی که از مساجد شروع شد کار را به جایی رساند که رژیم ظاغوت اقدام به شلیک و به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه کرد و به مردم نشان داد که این رژِیم آمریکایی با ارزش های دینی مردم تعارض اساسی دارد.
 
 
شاید اسناد تاریخی از این حماسه بزرگ نسبت به حماسه های چون 19دی در قم کمتر باشد اما روایت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حسینی به عنوان اصلی ترین رهبر این حرکت قابل تامل است تا بتوانیم بسیاری از واقعیات ممکن در آن روز را مورد بررسی قرار دهیم.
 
حجت الاسلام غلامرضا حسنی که بعد از انقلاب به عنوان امام جمعه ارومیه و نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی ایفای نقش کرد و حداقل سه بار توسط ضدانقلاب ترور شد در کتاب خاطرات خود که گردآوری شده توسط عبدالرحیم اباذری است به بازگو کردن خاطرات خود در آن روز مبادرت میکند.
 
مطلب زیر قسمت هایی از خاطرات این مرد خستگی ناپذیر از روز قیام دوم بهمن می باشد:
 
«بعد از ظهر همان روز به شهر ارومیه بازگشتیم و برخی دوستان گفتند شما باید در جایی مخفی بشوید، گفتم نخیر، دیگر وقت این حرف و حدیث ها گذشته است، عقب نشینی و فرار دیشب کافی می باشد، ما باید از امروز جنگ مسلحانه را آغاز کرده و از نیروهای خود دعوت به عمل آوریم در مسجد اعظم اجتماع کنند و هرکس از مردم که اسلحه دارد به اینجا بیاورید و به ما ملحق شود،ما باید مسجد و اطراف آن را سنگربندی نماییم و به این ترتیب در برابر کماندوهای تا بن دندان مسلح شاه مقاومت نشان بدهیم.
 
در عرض چند ساعت تمام پیشنهادهای من تحقق یافت. اقشار مختلف مردم بسیج شدند، با وانت بار و خودروهای شخصی، شن و ماسه و گونی و آجر آوردند، پشت بام و اطراف مسجد را با گونی های پر از شن سنگربندی کردیم. 
 
در خیابانهای اطراف که منتهی به مسجد می شدند درختان و چوبهای بزرگ و سنگینی ریختیم تا به خیال خودمان مانع از حرکت و پیشروی تانکها به سوی مسجد شویم و راهها را به روی نیروهای مسلح شاه ببندیم.
 
 
وی ادامه می دهد: روبه روی مسجد هتل چهار- پنج طبقه ای قرار داشت. صاحب آن مردی ثروتمند از اهالی تبریز بود که آدم بدی نبود، نمازخوان،ظاهرالصلاح و مقلد آیت الله شریعتمداری هم بود.از او خواستم پشت بام هتل را در اختیار ما قرار دهد تا ما آنجا را هم سنگربندی کنیم، چون موقعیت بسیار مناسبی داشت. او ترسید و اجازه نداد. البته آنوقت جای ترس هم بود،نباید وی را ملامت نمود. حتی پیغام و پیشنهاد پول دادم باز هم نپذیرفت. در سمت دیگر مسجد اعظم بانکی قرار داشت،بچه ها بعد از غروب از پشت بام بالا رفتند و در بالای بام بانک هم یک سنگر با یک تیرانداز مستقر کردند.
 
 با اینکه از یک سمت بانک به دو طرف خیابان پهلوی(امام فعلی) و از طرف دیگر آن به خیابان عسگرآبادی،کاملا تسلط داشتیم، ولی موقعیت هتل بهتر از بانک بود، ولی چه می توانستیم بکنیم؟
 
در بخش دیگری از خاطرات امام جمعه ارومیه آمده است: هرچه امکانات و تجهیزات بود در جهت استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم به تعداد 40-50 نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم آماده ی نبرد شدیم. ناگهان صدای غرش تانکها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند. تانکها درختان و سایر موانع را شکستند و نزدیک محوطه شدند. شش تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش که آنها را اسکورت می کردند.
 
من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم در حالیکه یک کلاشینکف در دستم بود می خواستم ببینم عکس العمل تانکها چه خواهد شد. در همین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت می کرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد،نمی دانم هدف اصلی همان گنبد بود یا می خواست مرا بزند که بدانجا خورد؟ گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت نمود بعد از آنطرف گنبد خارج شد.
 
در این میان عده ای با لباس شخصی به عنوان «شاه دوست» در میان آنها ظاهر شدند و شعار «زنده باد شاه و .... » سر دادند. دوستانم از شدت خشم بدنشان می لرزید، اول خیال کردم از ترس اینطور شده اند اما خطاب به من گفتند: حاج آقا چرا دستور تیراندازی نمی دهید. گفتم نیازی به دستور نیست بزنید. سربازها که حرف مرا شنیدند فوری روی تانک و اطراف آنرا خالی کردند. ما تانک را به رگبار بستیم. از پایین چند نفر از دوستان بر روی تانک اولی کوکتل مولوتوف انداختند و تانک بلافاصله آتش گرفت.
 
لوله ی تانک که قبلا به طرف ما و مسجد بود بی اختیار چرخید و به سمت هتل قرار گرفت. تانک دومی از پشت رسید و ما را به رگبار مسلسل بست. من زمینگیر شدم. طرف راست من پسرم رشید بود و در میان ما فقط او یک تفنگ ژ-3 داشت، بقیه دوستان کلاش داشتند. طرف چپم نیز مرحوم حاج موسی بود. به این ها گفتم هردو به طور همزمان به روی تانک ها آتش بریزند و تیراندازی کنند.
 
 
در چند لحظه، اینها انصافا غوغا کردند، طوفان به پا نمودند. خدا رحمت کند حاج موسی آقازاده انسان بسیار شجاع، شریف و در عین حال فرد مطیعی بود . او شیفته و شیدای امام خمینی بود، و چون مرا سرباز امام خمینی می پنداشت ، از این جهت به من نیز علاقه مند شده بود و واقعا خودش را فدا می کرد. او گاهی مسئول تدارکات مردان مسلح می شد. وقتی غذا را می آورد تا سهم آخرین نفر از دوستان را نمی داد،هرگز دست به غذا نمی زد. در امثال این موارد نیز همیشه دوستان را بر خود مقدم می داشت و این خصوصیت برایم بسیار جالب بود.
 
زمین گیر کردن 6تانک رژِیم توسط مردم
 
تانک سومی، دچهارمی، پنجمی و ششمی آمدند و بین تقاطع خیابان پهلوی و عسگرآبادی(خیابان امام و بعثت امروزی) قرار گرفتند. ما پنج نفر در بام بودیم. من،رشید،حاج موسی،حاج محمد و یک نفر دیگر که اسمش را فراموش کرده ام. چند نفر دیگر هم در بام بانک بودند. بقیه مسلحین به همراه مردم از زمین و اطراف تانک ها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی نمودند، بطوریکه زمینگیر شدند و مجبور به عقب نشینی گردیدند. 
 
البته اگر می خواستند بمانند و با ما بجنگند می توانستند چون آن ها امکانات و نیروی زیادی داشتند، ولی در اثر مقاومت شجاعانه ما و مردم، خداوند متعال رعب و وحشتی به دلشان انداخت و آن ها پا به فرار گذاشتند و به لشگر و پادگان ارومیه بازگشتند.
 
 
در این حماسه تاریخی دو نفر از مردم شهید و چندین نفر زخمی شدند. تعداد زیادی هم از سربازان و درجه داران رژیم کشته و زخمی گردیدند و یک تفنگ ژ-3 هم به غنیمت ما درآمد. با این تفنگ ما دارای دو اسلحه ژ-3 شدیم.
 
مردم برای اولین بار با چشم خود شکست و فرار تانک ها را دیدند، شور و غوغای عجیبی در شهر پیچید و واقعا مردم باورشان شد که می توانند با امکانات کم در برابر یک رژیم جهنمی و تا دندان مسلح بایستند. هرلحظه بر حضور و ازدحام حماسی مردم بیشتر می شد.
 
بعداز ظهر همان روز مراسم تشییع دو شهید عزیز برگزار می شد. قبلا به افراد مسلح گفتم در مراسم تشییع، به صورت نامرئی حاضر شوند و گوش به فرمان باشند تا اگر نیازی شد، اسلحه ها را بیرون بیاورند. پیکر شهدای انقلاب ارومیه را به سمت قبرستان باغ رضوان و در آنجا دفن کردیم. 
 
فرد دیگری هم از برادران مسیحی ما در همان ایام به درجه رفیع شهادت رسیده بود. به طور دقیق یادم نیست که همان روز یا چند روز بعد از این واقعه بود. بالاخره این شهید را هم چون می گفتند تازه مسلمان شده بود،آوردیم و در کنار این دو شهید دفن نمودیم. در واقع این سه شهید بزرگ،جزو اولین شهدای انقلاب اسلامی ارومیه به شمار می آیند. اعلی الله مقامهم الشریف.
 
 
هنگام دفن شهدا برای حاضران صحبت کردم. ضمن بیان ارزش و اهمیت مقام شهید و شهادت،به ادامه ی راه شهدا که همان ادامه ی انقلاب و ایثار و فداکاری بود،تاکید ورزیدم. در این هنگام مسلحین حاضر در مراسم، سلاح های خود را از زیر لباس هایشان بیرون آوردند و با یک حرکت هماهنگ و حماسی از اظهارات من حمایت نمودند. پس از ختم مراسم دفن،مردم که سراپا شور و احساسات شده بودند در جهت ادامه ی نهضت با شهدا میثاق بستند و با دادن شعارهای انقلابی به سمت خانه های خود بازگشتند.»
 
جا دارد حماسه مردم ارومیه که آمیخته ای از احساس و ایمان به حرکت الهی است توسط رسانه ها ونویسندگان و هنرمندان در قالب فیلم و کتاب و مستند و... به تصویر کشیده شود و مورد توجه مسئولین قرار بگیرد تا نسل کنونی از حرکت و غیرت دینی مردم و روحانیت انقلابی و همچنین اوج رذالت و ظالمانه بودن رژیم طاغوت آگاه شده و قدم ها در راه انقلاب اسلامی استوارتر شود.
۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۰۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

نگران کننده ترین تهدیدات اینترنتی

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۰۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

آتش نشانان فداکار و با شهامت

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

پیغام آتش‌نشانان به امام امت

حجت‌‌الاسلام تقوی که به نمایندگی از رهبر انقلاب به عیادت آتش‌نشانان رفته بود، از پیغام خصوصی آتش‌نشانان به حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای خبر داد.
به گزارش مشرق، حجت‌‌الاسلام سیدرضا تقوی که به نمایندگی از رهبر معظم انقلاب به عیادت آتش‌نشانان بستری در بیمارستان رفته بود گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند که به نمایندگی از ایشان به عیادت آتش‌نشانان بروم؛ ایشان گفتند به تک‌تک آتش‌نشانان عزیز سلام رسانده و ضمن تشکر، ابراز همدردی معظم‌له را به آنها ابلاغ کنم.

وی گفت: بنده از آتش‌نشانانی که در بیمارستان‌ها بستری بودند عیادت کرده و پیغام مقام معظم رهبری را به ایشان رساندم؛ آتش‌نشانان نیز که به دلیل شهادت برخی همکاران‌شان وضعیت روحی خوبی نداشتند، ضمن تشکر از پیگیری‌ها و پیغام خاص رهبر معظم انقلاب، گفتند به نمایندگی از آنها به مقام معظم رهبری عرض کنم که آتش‌نشانان سرباز و فدایی معظم‌له هستند و تا پای جان در انجام وظیفه و خدمت به مردم در صحنه حضور خواهند داشت.

حجت‌الاسلام تقوی گفت: البته آتش‌نشانان پیغام دیگری به رهبر معظم انقلاب داشتند و آن هم دیدار جداگانه با معظم‌له بود که بنده پیغام آتش‌نشانان عزیز را به مقام معظم رهبری رساندم.
منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۱
حسن حیدری

پیام به پنجاه‌ویکمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا

  بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
جوانان دانشجوی عزیز
جوانی و دانشجوئی هر یک به تنهائی میتواند همچون پیشران پرقدرتی انسان را در رسیدن به آرمانهای والا یاری کند. شما بجز این دو، از مزیّت حضور در منظومه‌ی اثرگذار انجمن‌های اسلامی نیز برخوردارید. حجّت بر شما تمام است. انتظار از شما عزیزان کاری بیش از خودسازی علمی و دینی و اخلاقی است؛ انتظار آن است که بر محیط پیرامونی خود اثر گذارید و بر رهروان راه خدا با گفتار و عمل خود بیفزائید. در نبرد نامتقارن جبهه‌ی کفر و استکبار با پرچم برافراشته‌ی اسلام ناب، این وظیفه‌ی همه‌ی ما است. هرکدام باید چشمه‌ی بابرکتی از معرفت درست اسلامی و صراط مستقیم الهی باشیم. سرزنده و پرامید و روشن باد دلهای پاک شما.

سیدعلی خامنه‌ای
۱ بهمن ۱۳۹۵  

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

لیونی عکسش را با شاهزاده سعودی منتشر کرد

وزیر خارجه سابق و نماینده کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) در صفحه خود در توییتر عکسی از خود با رئیس اسبق دستگاه اطلاعات عربستان را منتشر کرد.
وزیر خارجه سابق و نماینده کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) در صفحه خود در توییتر عکسی از خود با رئیس اسبق دستگاه اطلاعات عربستان را منتشر کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه مستقل رای الیوم، تزیپی لیونی، وزیر خارجه سابق و نماینده کنست با انتشار عکسی از خود با ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی، رئیس پیشین دستگاه اطلاعات عربستان و سفیر سابق ریاض در واشنگتن و لندن نوشت: این عکس با شاهزاده ترکی الفیصل پس از مناقشات پیرامون منطقه و روند صلح با ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن و رئیس بانک سرمایه گذاری فلسطین گرفته شده است.

 

این نخستین بار نیست که الفیصل با مسئولان اسرائیلی دیدار می‌کند، وی با آموس یادلین، رئیس اسبق شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل و یعقوب عمیدور، مشاور سابق امنیت ملی نخست زویر اسرائیل و دوری گُلد، مدیر کل وزارت خارجه دیدار کرده بود.

 

شاهزاده الفیصل در یکی از کنفرنس‌های امنیتی در آلمان در جلسه‌ای در مقابل مردم لیونی را ستود و گفت: من درک می‌کنم که چرا برای اسرائیل مذاکره می‌کنی. لیونی نیز در پاسخ به این ستودن گفت: آرزو می‌کنم که ای کاش ممکن بود که با من در سِن می‌نشستی و در مورد این مساله صحبت می‌کردی.

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۵
حسن حیدری