آل سعود برای به راه انداختن این جنگ نیاز به بهانهای برای توجیه آن داشت و چهکسی بهتر از مهره مورد اعتمادش یعنی عبدربه منصور هادی که خواستار جنگ علیه مردم کشورش بهبهانه حمایت از آنها شود، منصور هادی که از صنعا به عربستان فرار کرده بود، پس از استقرار در یکی از کاخهای آل سعود مدعی شد "بهنمایندگی از ملت یمن میخواهم یمن را از تجاوز شبهنظامیان حوثی نجات دهید، زیرا حوثیها ابزاری در دست قدرتهای خارجی هستند که از خدشه وارد کردن به امنیت و ثبات یمن دست برنداشتهاند".
رژیم سعودی پیش از جنگ مدعی شد تجاوزات حوثیها اراضی پادشاهی عربستان سعودی را فرا گرفته و حتی کشورهای دیگری در معرض تهدید مستمر قرار دارند و امنیت و ثباتشان بهسبب سلاحهای سنگین، موشکهای کوتاه و دوربرد خارج از قدرت قانونی یمن (منظورشان عبدربه منصور هادی است)، به خطر افتاده است.
متجاوزان با این مقدمهچینی و طرح ادعاهای بیاساس برای مشروعیت بخشی به تجاوز به فقیرترین کشور عربی همسایه خود، جنگ تمامعیاری را آغاز کردند، جنگی که ادعا میکردند طی تنها چند هفته، صنعاء را تصرف خواهند کرد، اما رؤیای متجاوزان محقق نشد و ماجراجویی نظامی آنها وارد یک سال شده و آنها به اهداف مهم و علنی خود دست نیافتهاند.
بیانیه رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس بهاستثنای عمان آورده بود: دخالت نظامی در یمن به این خاطر بود که شبهنظامیان حوثی به هشدارهای مکرر کشورهای عضو شورای همکاری و شورای امنیت توجهی نکردند و به نقض قوانین بینالمللی و مقررات بین المللی و لشکرکشی ادامه دادند از جمله سلاحهای سنگین و موشکهای خود را در مرزهای مشترک با پادشاهی سعودی مستقر کردند.
در بیانیه رژیمهای عربی که با هدف فریب افکار عمومی و توجیه تجاوز نظامی به یمن صادر شده بود، در توهین آشکار به جنبش مردمی انصارالله یمن، آنها را مزدوران قدرتهای خارجی توصیف کرده که بهادعای این رژیمها به امنیت و ثبات یمن ضربه میزنند. نکته جالب در این بیانیه جایی است که ادعا شده بود: حوثیها همچنین رزمایشهای نظامی گستردهای با مهمات جنگی در نزدیکی مرزهای عربستان برگزار و از انواع سلاحهای متوسط و سنگین استفاده کردهاند که این تحرکات مقاصد شبهنظامیان حوثی در تکرار تجاوز آشکارش به عربستان سعودی را بر ملا میکند که نوامبر 2009 هم حمله کرده بود.
در پی صدور این بیانیه، عادل الجبیر که در آن زمان سفیر آل سعود در واشنگتن بود، رسماً آغاز جنگ علیه یمن را از پایتخت آمریکا اعلام کرد تا مهمترین پیام این جنگ این باشد که این جنگ با چراغ سبز آمریکا آغاز میشود.
الجبیر تأکید کرد عربستان سعودی برای این جنگ با آمریکا مشورت کرده است. وی مدعی شد عملیات نظامی با هدف نجات یمن و دولت قانونیاش (منظور عبدربه منصور هادی) انجام میشود.
مرحله اول این جنگ با عنوان ادعایی«توفان قاطعیت» و با بمباران همزمان شهرهای مختلف یمن آغاز شد که طی آن ساعت 2 بامداد پنجشنبه ششم فروردین 94 (26 مارس 2015) بهطور همزمان 185 جنگنده از جمله 100 جنگنده سعودی، شهرهای مختلف یمن و زیرساختهای آن از جمله فرودگاه غیرنظامی صنعاء را بهشدت بمباران کردند که طی آن شمار زیادی از مردم بیگناه یمن به خاک و خون کشیده شده و خسارتهای زیادی به زیرساختهای یمن و منازل مردم وارد شد.
سعودیها همچنین 150 هزار نظامی و یگانهای دریایی را برای مشارکت در جنگ در صورت گسترش آن جمعآوری کرده بودند. در کنار رژیم عربستان، شیخنشین امارات با 30 جنگنده، مصر با 16 جنگنده،کویت و بحرین هرکدام با 15 جنگنده، قطر با 10 جنگنده، اردن با 6 جنگنده، مغرب با 6 جنگنده و سودان هم با 3 جنگنده بمباران شهرهای یمن را بهبهانه بازگرداندن آنچه دولت قانونی و مشروع میخواندند، آغاز کردند. مصر همچنین با اعزام چهار فروند کشتی جنگی خود در محاصره دریایی یمن مشارکت کرد، سودان در مقابل دریافت پول، 6 هزار نظامی هم به عربستان اعزام کرد تا در جنگ علیه یمنیها مشارکت کنند.
در این جنگ، پنج کشور از 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس یعنی کشورهای عربستان، قطر، کویت، بحرین و امارات علیه مردم کشور عربی یمن مشارکت و سلطاننشین عمان حاضر به همراهی با جنگافروزان نشده است.
آمریکا هم از جمله شرکت کنندگان در این جنگ است که در زمان شروع جنگ از آمادگی خود برای حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی از رژیم سعودی خبر داده بود. واشنگتن تشکیل هسته برنامهریزی مشترک با عربستان برای هماهنگی پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی در ارتباط با جنگ علیه یمن را مورد تأکید قرار داده بود.
در واکنش به آغاز جنگافروزی اعراب، جنبش مردمی انصارالله، حملات هوایی را تجاوز آشکار به یمن توصیف کرد و هشدار داد این حملات منطقه را بهسمت جنگ گسترده سوق خواهد داد.
محمد البخیتی از اعضای شورای مرکزی انصارالله در آن زمان تأکید کرد: این حملات تجاوز به یمن است و ما با شجاعت با متجاوزان مقابله خواهیم کرد.
جمهوری اسلامی ایران از اولین کشورهایی بود که مخالفت قاطع و صریح خود را با ماجراجویی نظامی آل سعود و متحدانش علیه کشور فقیر یمن اعلام کرد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد تجاوز به یمن تحرک خطرناکی است که با قوانین بین المللی مغایرت دارد.
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران هم هشدار داد که آتش جنگی که عربستان سعودی در یمن برافروخته، منطقه را فرا خواهد گرفت.
سهشنبه 21 آوریل برابر با اول اردیبهشت 94، احمد عسیری سخنگوی جنگافروزان پایان مرحله نخست جنگ با عنوان ادعایی توفان قاطعیت و آغاز مرحله دوم جنگ با عنوان فریبنده «بازگرداندن امید» را اعلام کرد.
عسیری به بمباران مناطق مختلف یمن با انجام دو هزار و 415 مورد حمله هوایی اعتراف کرد و مدعی شد «حملات توفان قاطعیت، مواضع گروه حوثی و نیروهای طرفدار عبدالله صالح را هدف قرار داده و تمام اهداف خود را محقق کرده و به همین سبب عملیات بازگرداندن امید آغاز میشود».
عسیری برای فریب افکار عمومی عربی چنین ادعا کرده بود: «فرماندهی ائتلاف، عملیات توفان قاطعیت را بنا به درخواست دولت یمن و شخص رئیس جمهور عبدربه منصور هادی به پایان رساند، چرا که اهداف اصلی توفان محقق و مشروعیت حمایت شد و شهروندان یمنی دیگر همانند روزهای نخست در معرض خطر قرار ندارند و شبهنظامیان حوثی هم بخش زیادی از امکاناتشان را از دست دادند».
سلمانبن عبدالعزیز شاه عربستان روز دوشنبه 27 آوریل (هفتم اردیبهشت 94) مدعی شد: «عملیات توفان قاطعیت در یمن با حمایت برادرانمان در ائتلاف، تمام اهداف خود مبنی بر منع تجاوزات به پادشاهی و کشورهای منطقه را محقق کرد».
شاه عربستان ادعا کرد: «آغاز عملیات بازگرداندن امید و اهداف آن، پایبندی کشورهای ائتلاف را به این مسئله نشان میدهد که ملت یمن امنیت و ثبات خود را بهدور از سلطه و دخالتهای خارجی که هدف از آن فتنه و طایفهگری است، بازیابد و بتواند به آرزوها و خواستههای خود دست یابد و نقش طبیعی خود را در محیط عربی ایفا کند».
سلمانبن عبدالعزیز در ابتدای جنگ ادعا کرده بود توفان قاطعیت به صلح و امنیت در منطقه و تمام جهان کمک خواهد کرد. وی مدعی شد پادشاهی سعودی درهای خود را بهروی تمام طیفهای سیاسی یمنی علاقهمند به حفظ امنیت و ثبات یمن گشوده است.
روز 14 آوریل 2015، شورای امنیت سازمان ملل پیشنویس قطعنامه رژیم سعودی و متحدانش را تحت فصل هفتم تصویب کرد که این قطعنامه جانبدارانه از نیروهای انصارالله میخواهد عقبنشینی و خشونت را متوقف کنند و تحریمهایی هم بر ضد آنها اعمال شود، در حالی 14 کشور به این قطعنامه رأی دادند که هیچ اشارهای به رژیم متجاوز عربستان و متحدانش و جنایات هولناک آنها علیه غیرنظامیان از جمله استفاده از تسلیحات ممنوعه نکرد تا بار دیگر معیارهای دوگانه سازمانهای بین المللی و تبدیل شدن آنها به ابزاری در خدمت قدرتهای سلطهگر اثبات شود. این قطعنامه متجاوزان را به توقف جنگ علیه مردم یمن ملزم نکرده است. این قطعنامه نام عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله و فرزند علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن را در فهرست سیاه خود قرار داد.
ماجراجویی 500روزه شد، عربستان تا کی میخواهد به جنگ و ویرانگری ادامه دهد؟
اما در حالی که رژیم سعودی رؤیای فتح صنعاء را در مدت کوتاه کمتر از یک ماه در سر میپروراند، ایستادگی و مقاومت مثالزدنی مردم، ارتش و جنبش مردمی انصارالله، تمام محاسبات جنگافروزان را به هم زد بهطوری که امروز که 500 روز از این ماجراجویی میگذرد، سعودیها نهتنها به هیچیک از اهداف اعلام شده خود دست نیافتهاند که امروز با چالش بزرگ عملیاتهای موفقیتآمیز نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن در عمق خاک خود روبهرو هستند و تعداد قابل توجهی از روستاها و شهرهای مرزیشان به کنترل نیروهای ارتش و مقاومت مردمی یمن درآمده است.
ورود جنگ یمن به پانصدمین روز خود در حالی است که این کشور وارد مرحله تحول سیاسی جدید شده و جنگافروزان بهسرکردگی آل سعود بیش از پیش در باتلاق شکست و ناکامی غرق میشوند، این در حالی است که با وجود گذشت 121 روز از اعلام آتشبس، سعودیها و مزدورانشان همچنان با ادامه تجاوزات خود به مناطق مختلف یمن، آن را نقض میکنند.
سعودیها طی این مدت مرتکب جنایات فراوان شدند بهطوری که سازمان ملل نهادی منفعل و تحت سلطه کامل حامیان آمریکاییاش مجبور شد نام ائتلاف جنگافروزان سعودی و متحدانش را در فهرست سیاه ناقضان حقوق کودکان قرار دهد، اما فشارها و تهدیدهای آشکار ریاض به قطع کمکهای خود به سازمان یا رشوههای خود، بان کی مون را وادار به حذف نام سعودیها از این فهرست کرد. هرچند نام سعودی از این فهرست خط خورد، اما متجاوزان هرگز نمیتوانند خود را از فهرست ننگ و رسوایی تاریخی و سقوط اخلاقی خارج کنند.
نتایج توفان سلمانی
پانصد روز از آغاز جنگ عربستان علیه یمن در پوشش ائتلاف ادعایی عربی و با عنوان توفان قاطعیت در مرحله اول و بازگرداندن امید در مرحله دوم میگذرد که طولانی شدن جنگی که قرار بود تنها یک یا دو هفته یا در نهایت یک ماه طول بکشد، بر شکست این ماجراجویی مهر تأیید میزند.
جنگ یمن نشان داد که ارتش اجارهای و قراردادهای تسلیحاتی دهها میلیارد دلاری و خرید جنگافرازهای پیشرفته بهتنهایی برای یکسره کردن جنگ در یمن کافی نیست.
تجاوز نظامی به یمن، بحران اقتصادی و مالی حکومت سعودی را تشدید کرد که درخواست همراه با عجز و لابه عبدالعزیز آل الشیخ مفتی آل سعود از مؤسسات، نهادها و شهروندان سعودی برای کمک مالی به نظامیان رژیم، این حقیقت را مورد تأکید قرار داد.
ائتلاف عربی برای کشتار مردم عرب در حالی است که این روزها دشمنان شماره یک امت اسلام یعنی صهیونیستها لبخند رضایت بر لبانشان بهخاطر خدمات شایان آل سعود به اشغالگران قدس نقش بسته است، بهلطف ارتشهای عربی که صرفاً به قتل کودکان و زنان عرب در یمن و تروریستهای چندملیتی و فراقارهای مزدورشان که به ارتکاب جنایات در سوریه، عراق و مناطق دیگر مشغول هستند، رژیم اسرائیل در آرامش و راحتی کامل به سر میبرد و این مهمترین نتایج توفان سلمانی در یمن عربی است.
موشکهای عربی هیچ تفاوتی میان کودک و نظامیان در یمن قائل نمیشود، سلمان و دیگر همراهانش با هدر دادن پولهای نفت مردم عربستان در جنگ علیه یمن مدعی دفاع از مشروعیتی هستند که هیچ وجودی در یمن ندارد.
تسلیم شدن سعودیها در برابر گزینه گفتوگو با انصارالله یکی از نتایج شکست آنها در جنگ علیه یمن است. نفوذ آسان رزمندگان انصارالله به داخل عربستان آن هم با سلاحهای سبک و آسیبپذیر بودن و نقاط ضعف ارتش سعودی از نتایج توفان قاطعیت سلمانی بوده است.
ویرانی و تخریب گسترده منازل، مدارس، بیمارستانها، راهها، پلها، کارگاهها، کارخانهها و تمام زیرساختهای فقیرترین کشور عربی همسایه عربستان، کشتار هزاران انسان بیگناه و مجروح شدن دهها هزار نفر و آوارگی صدهاهزار نفر دیگر از دیگر نتایج جنگ خونین آل سعود است.
با وجود حجم گسترده ویرانیها و تلفات غیرنظامیان در بمباران و گلولهباران مستمر مناطق مختلف یمن که به شهادت و زخمی شدن دهها هزار نفر منجر شده، مردم یمن همچنان بر مقاومت و ایستادگی خود در برابر متجاوزان تأکید کرده و آن را در تظاهرات و راهپیماییهای گسترده نشان دادهاند.
این در حالی است که طولانی شدن جنگ که روزشمار آن به 500 روز رسید، نشان میدهد سعودیها به هیچیک از اهداف اعلام شده خود در جنگ دست نیافتهاند.
پانصدمین روز جنگ یمن در حالی است که عبدالرحمن الراشد مدیر سابق شبکه العربیه سعودی بهصراحت به شکست متجاوزان اعتراف و تأکید کرده است توپخانههای حوثیها به مناطق سعودی رسیده و نیروهای ائتلاف نمیتوانند وارد صنعا شوند و جنگ ممکن است 15 سال به طول انجامد.
در پانصدمین روز جنگ علیه یمن، معادله پاسخ و بازدارندگی در مرزها و پس از آن ادامه دارد، هراندازه تجاوزات عربستان ادامه یابد، ارتش و نیروهای مردمی یمن بلافاصله به آن پاسخ میدهند، عملیاتهای غافلگیرکننده ارتش و کمیتههای مردمی یمن در عمق خاک عربستان این پیام را به متجاوزان رساند که این حقیقت را درک کنند که جبهههای مرزی تا زمانی که تجاوزاتشان به یمن ادامه داشته باشد، هرگز آرام نخواهد شد. نفوذ آسان ارتش و کمیتههای مردمی یمن به داخل عربستان بر ضعف و ناتوانی نظامیان سعودی صحه میگذارد که حتی نظامیان خارجی وارداتی یا همان ارتش اجارهای هم نتوانستهاند مانع پاسخ تلافیجویانه نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن شوند.
به گزارش مشرق، آش آنقدر شور بودکه مهدی کروبی سالها بعد در مصاحبهای اولین جملاتش درباره طرح اصلاح قانون مطبوعات را اینطور شروع کرد «طرح دو فوریتی اصلاح قانون مطبوعات یک فاجعه برای کشور بود. یک حادثه غم انگیز و نقطهای بود که در کل کارهای کشور و از جمله جریان اصلاحات اثر گذاشت و مشکلات جدّی برای کارهای کشور به وجود آورد.»
حالا و پس از 16 سال روز گذشته علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد در سخنانی از ارسال «لایحه اصلاحقانون مطبوعات» توسط دولت به مجلس خبر داده و گفت: لایحه «نظام جامع رسانههای همگانی» به نوعی اصلاح قانون مطبوعات فعلی است و بسیاری از مشکلاتی که اصحاب رسانه دارند به خاطر ساختار آن است مشکلاتی که گاهی منجر به توقیف روزنامهها و گاهی منجربه دستگیری و بازداشت خبرنگاران میشود.»
16 سال پیش فضای کشور بیشباهت به فضای این روزها نبود. سه سال از روی کارآمدن دولتی میگذشت که هویتش نفی دولت گذشته بود و مدت کوتاهی از تشکیل مجلس ششم با اکثریت حامی دولت میگذشت. هنوز کار مجلس به طور جدی شروع نشده بود که به قولِ کروبی«در آن تاریخ اصلا کار ما شروع و کمیسیونی تشکیل نشده بود که ناگهان دیدیم برخی از حضرات طرحی دوفوریتی را تحت عنوان اصلاح قانون مطبوعات ارائه دادند.» طرحی که به خاطر اغراض سیاسی آن که باعث لطمه به فضای فرهنگی و سیاسی کشور میشد با حکم حکومتی رهبرانقلاب از دستور کار مجلس ششم خارج شد. حالا پس از سالها اینبار دولتِ یازدهم آن را کلید زده است.
تجربه تاریخی نشان داده پیگیری اصلاحطلبان -گاهی در مجلس و گاهی در دولت- برای «اصلاح قانون مطبوعات» همیشه یک مساله «سیاسیکارانه» بوده است.
اصلاح قانون مطبوعات و لایحهای که رئیسجمهور به مجلس نفرستاد!
روزهای ابتدایی تیرماه93 بود که معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در توئیت خود از انتشار پیشنویس اصلاح قانون مطبوعات برای دریافت نظر اهل فن خبر داد.
حسین انتظامی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: به زودی پیش نویسهای قانون نظام صنفی رسانه و اصلاح قانون مطبوعات منتشر میشود تا پس از دریافت نظرات و برگزاری نشستها، تکمیل و سپس به صورت لایحه تقدیم مجلس شود.
چند روز قبل هم علیمطهری از نمایندگان حامی دولت هم گفته بود «با دولت فعلی صحبت هایی شده تا لایحه جدید اصلاح قانون مطبوعات را در اسرع وقت به مجلس ارائه دهند.»
اردیبهشتماه امسال بود که انتظامی از تهیه پیشنویس قانون نظام جامع مطبوعات به منظور اعلام نظر عمومی اهالی مطبوعات خبر داد.
او این پیشنویس را ماحصل تلاش کارگروهی که در بهمنماه سال گذشته تشکیل شده بود دانست وگفت «در جلساتی که با این کارگروه داشتیم، قرار شد پیش نویس تازهای از قانون مطبوعات تهیه شود که شد و بر اساس آن متن فعلی این قانون دچار تغییراتی شده است. از جمله این تغییرات میتوان به اصلاح نگاه در زمینه حضور خبرگزاریها در متن قانون مطبوعات و اصلاح موضوع جرایم مالی اشاره کرد. همچنین در برخی از تعاریف و حدود مرتبط با مطبوعات و حقوق آنها در این پیش نویس نسبت به قانون موجود، اصلاحاتی پدید آمد و در نهایت منجر به ایجاد یک پیشنویس تازه از قانون مطبوعات شده است.»
انتظامی همچنین گفت «متن موجود قرار بود لایحه پیشنهادی دولت برای اصلاح قانون مطبوعات باشد و البته اواخر سال گذشته نیز در کمیسیون فرهنگی دولت جمعبندی شد، اما رئیس جمهور آن را برای مجلس ارسال نکرد. بنابراین این پیشنویس همچنان در حد یک پیش نویس است که ممکن است در دولت آینده به بحث مجدد گذاشته شود.»
اما چرا رئیسجمهور از ارسال این لایحه برای مجلس خودداری کرد؟ علی مطهری خردادماه94 با ذکر این نکته که «اعضای کمیسیون فرهنگی در انتظار نهایی شدن لایحه دولت درباره اصلاح این قانون هستند» به این سوال اینگونه پاسخ گفته بود: «شاید دولت دوست ندارد که مجلس نهم تمام شود و لایحه را تسلیم مجلس بعدی کند.»
دیروز هم علی جنتی در مصاحبه با روزنامهای اصلاحطلب خبر از لایحه «نظام جامع رسانههای همگانی» داد که به تعبیر او «به نوعی اصلاح قانون مطبوعات فعلی است و بسیاری از مشکلاتی که اصحاب رسانه دارند به خاطر ساختار آن است مشکلاتی که گاهی منجر به توقیف روزنامهها و گاهی منجربه دستگیری و بازداشت خبرنگاران میشود.»
سیاسیکاری مجلس ششم در ماجرای اصلاحقانون مطبوعات و هشدار رهبرانقلاب
دوسال ابتدایی دولت اصلاحات را شاید بتوان به «جنون اصلاحطلبی» تعبیر کرد. چپهای منزوی شده 8 سالِ دولت هاشمیرفسنجانی ناگهان خود را بر مسند قدرت و منتخب ملت دیدند و دنبال تلافی افتادند. مهمترین بروزشان هم «روزنامههای زنجیرهای» از جمله «جامعه»، «صبح امروز»، «نشاط»، «بهار»، «توس»، «فتح»، «مشارکت»، »حیاتنو»، «آریا» و امثالهم بود که توسط طیفها و افراد مختلفشان تاسیش شد و هرچندوقت یکبار هماهنگ و همآهنگ با هم موضوعی را عَلم میکردند و مورد هجمه قرار میدادند.
قلمبدستان این نشریات که طیفی از انقلابیهای پشیمان تا ضدانقلابیهای معتقد را شامل میشد نه تنها هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمیشناختند، بلکه اساسا گویی تنها رسالت خود را عبور از خط قرمزها میدانستند. از زیرسوال بردن مقدسات دینی و اصول انقلاب گرفته تا توهین و دروغپراکنی علیه رقیبان و مخالفان.
مجلس پنجم که آخرین روزهای عمرش را سپری میکرد و اصلاحطلبان انتظار میکشیدند در بهمنماه 78 افراد جدیدی از جناحشان را به آن بفرستند، در آخرین روزهای عمرکاری خود طرح اصلاح قانون مطبوعات را به تصویب رساند. اصلاحیه اردیبهشت 79 قانون مطبوعات تلاشی بود برای کشیدن ترمز آنچه رهبر انقلاب درمصلیتهران از آن به «شارلاتانیزم مطبوعاتی» یاد کرده بود.
با پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات بهمنماه 78 زمزمههایی شروع شد که «اصلاح قانون مطبوعات» اولین و مهمترین اقدام اصلاحطلبان در مجلس خواهد بود. محسن میردامادی گفته بود «اصلاح قانون مطبوعات، اولویت مجلس ششم است.» محمدرضا خاتمی هم که مدتی بعد نایبرئیس مجلس ششم شد نخستین گام بلند را «رفع محدودیت از مطبوعات» دانست.
جوسازی سیاسی_رسانهای اصلاحطلبان نتیجه داد و علیرغم آنکه رهبرانقلاب در پیامشان در 7 خرداد به مناسبت شروع به کار مجلس یادآوری کرده بودند «در میان گرفتاریها و مشکلات عمومی، شناخت فوریتها و اولویتها، هنر بزرگ مجلس شورای اسلامی است. مشکلات عمومیتر، محسوستر، مرارتبارتر را باید جست و به رفع آنها همت گماشت.»؛ مجلس ششم طرح اصلاح قانون مطبوعات را به صحن برد.
رهبرانقلاب که طرح سیاسی این مساله را آفتی برای شروع مجلس میدانستند به رئیسمجلس پیام میدهند که بهتر است جلوی این طرح گرفته شود. کروبی رئیس وقت مجلس چندسال بعد این ماجرا را اینگونه روایت میکند: «معلوم بود که هدفی سیاسی پشت این ماجراست و صرفا بحث اصلاح قانون نیست. در چنین شرایطی آقای خامنه ای پیامی دادند و گفتند که من با اصلاح قانون مطبوعات مخالف نیستم. اگر می خواهید قانون مطبوعات را اصلاح کنید، اشکالی ندارد، در آینده آن را اصلاح کنید. این قانون مطبوعات تازه اصلاح شده است. شما فعلا کارهای اصلی تان را انجام بدهید. وقتی کارتان تمام شد و مجلس شکل گرفت و در این مدت، قانون فعلی هم مدتی اجرا و عمل شد و عیوبش را پیدا کردید، این قانون را اصلاح کنید.»
اصلاحطلبان اما بیاعتنا به پیام رهبرانقلاب که توسط کروبی و بهزادنبوی به آنها منتقل شده بود بر پیگیر یاین طرح اصرار میکنند. آنها تصمیم گرفته بودند تا پیش از تعطیلات تابستانی مجلس که اواخر تیر شروع و تا نیمه مردادماه ادامه داشت، طرح را تصویب کنند. در نهایت این طرح در 16مرداد79 با حکم حکومتی رهبرمعظم انقلاب که طی نامهای خطاب به رئیسوقت مجلس ابلاغ شد از دستور کار مجلس کنار گذاشته شد.
مجلس دهم روی ریلِ سیاسیکاری مجلس ششم؟
16 سال پس از ناموفق بودن اصلاحطلبان تندروی مجلس ششم در طرح سیاسیکارانهی «اصلاح قانون مطبوعات» این بار دولتِ یازدهم این قضیه را کلید زده است. بیپرده باید گفت هدف هر دوطرح نیز برداشتن قیود قانونی از دست و پای نشریات و مطبوعات ساختارشکن است. همانطور که علی جنتی صراحتا گفته قرار است آنچه مربوط به «توقیف روزنامهها و گاهی منجربه دستگیری و بازداشت خبرنگاران» است به نام اصلاح، حذف شود. همانطورکه در اصلاحیه پیشنهادی مجلس ششمیها قراربود بندهایی چون «انتشار مطلب علیه قانون اساسی ممنوع است.»؛ «پایبندی و التزام عملی به قانون اساسی» و «ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی هواداران و اعضای گروه های ضد انقلاب و ...» حذف و اصلاح شوند!
علی وکیلی سخنگوی فراکسیون امید که پیش از این با طرح استیضاح وزیرکار مشهور شده بود چندی پیش در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود «مهمترین دغدغه ما این است که باب توقیف را در مطبوعات ببندیم و این ابزار اینقدر برای هر دستگاه و نهاد نظارتی سهلالوصول نباشد.» او همچنین گفته بود «من اینجا لازم میدانم همانطور که قبلا به آقای جنتی و آقای انتظامی عرض کردهام، بار دیگر تأکید کنم دولت باید از این فرصتی که با تشکیل مجلس دهم به وجود آمده، استفاده کند و هرچه سریعتر این لایحه جامع و اصلاح قانون مطبوعات را به مجلس بیاورد.»
علی مطهری نیز قبلتر گفته بود که گویا روحانی میخواهد این لایحه نه در مجلس نهم، بلکه در مجلس آتی- که مزیتش همسویی با دولت است- تصویب شود.
باید به یاد آورد که سخنان حسن روحانی در افتتاح نمایشگاه مطبوعات در آبان ماه سال گذشته که گفته بود «کلمه تعطیل و توقیف باید آخرین کلمات در یک رسانه باشد. ما همانطور که نیازمند نهاد رسانه هستیم، نیازمند نظام مطبوعات شفاف، روشن، با قوانین و مقررات روشن هم هستیم. اگر قانون روشن باشد هر روز جمعی با بدست آوردن یک کلمه و یک جمله نمیتوانند با آزادی مطبوعات بازی کنند.» هم که به نوعی مخالفت با رویه کنونی برخورد با رسانههای ساختارشکن بر اساس قانون مطبوعات فعلی بود توسط برخی نشریات اصلاحطلب با تیتر «قانون مطبوعات روحانی» مورد استقبال قرار گرفت.
بنابراین و با توجه به قرائن و شواهد موجود گویا قرار است نمایندگان مجلس نوپای دهم روی همان ریل اشتباهی ببیفتند که مجلس ششم رفت؛ یعنی شروع به کارمجلس با اولویتهای سیاسی و غیرواقعی؛ همانطور که روزی روزنامه دولتی ایران با افتخار تیتر زد «بازنگری قانون مطبوعات، نخستین طرح مجلس اصلاحات» بازهم قرار است اولین اقدام مجلس همسو با دولت سیاسیکارانه باشد.
در حالی که مسائل مهم و حیاتی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که وروود مجلس به آنها میتواند گره از آنها باز کند، درگیرکردن مجلس به طرحی چون «اصلاح قانون مطبوعات» را میتوان آدرس غلطی دانست که آسیبش بیش از سودش است. لایحهای که تنها مزیت تصویبش در این بازه زمانی مانور تبلیغاتی دولت برای انتخابات ریاستجمهوری و دورماندن مجلس از اولویتهای اصلی کشور است. آیا در صورت جدیتر شدن پیگیری این لایحه سیاسی و با این محتوای احتمالی باید منتظر تذکر یا نهیبی محکم از جانب مقامات عالی کشور بود؟
به گزارش مشرق، حسن غفوریفرد امشب در همایش هماندیشی احزاب و گروههای سیاسی گیلان با موضوع تشکیل خانه احزاب این استان در سالن غدیر استانداری گیلان با اشاره به دوستی خود با شهید انصاری استاندار اسبق این استان، اظهار کرد: شهید انصاری از دوستان بنده بود.
وی با بیان اینکه امسال سال انتخابات ریاست جمهوری و شوراها است، افزود: انتخابات تعداد زیادی از اعضای شورا نقطه امید جمهوری اسلامی است.
رئیس خانه احزاب ایران به وظایف خانه احزاب اشاره کرد و گفت: خانه احزاب به تحول و توسعه کشور کمک میکند و هزینه مشارکت سیاسی مردم را پایین بیاورد تا افراد بتوانند به هر کس که میخواهند رأی دهند.
وی با اشاره به اینکه مردم درباره احزاب ذهنیت منفی دارند، تصریح کرد: قویترین حزب، حزب توده و وابسته به خارج بود که با عملکرد خود ذهنیت بدی روی مردم گذاشت و منحل شد.
غفوریفرد به انحلال تعدادی دیگر از احزاب اشاره کرد و یادآور شد: مردم نگاه خوبی به فعالیت حزبها نداشتند و حزب جمهوری تحول عظیمی برای مردم به وجود آورد.
وی تشکیل خانه احزاب را از دوران دولت اصلاحات عنوان کرد و متذکر شد: اساسنامه خانه احزاب شکل گرفت و اقدامهای خوبی صورت گرفت اما برخی فعالیت حزبی به اعتماد مردم خدشه وارد کرده است.
رئیس خانه احزاب ایران با تصریح بر اینکه خانه احزاب باید برنامه داشته باشد و به صورت شفاف با مردم سخن بگوید و به توسعه کشور کمک کند، خاطرنشان کرد: تلاش کردهایم برای احزاب یارانهای در نظر بگیریم زیرا نظام برای حزب ارزش قایل است.
وی به فعالیت احزاب در سه قاره آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین اشاره کرد و متذکر شد: در ایران 186 حزب عضو خانه احزاب هستند.
غفوریفرد نقش اساسی احزاب را در انتخابات دانست و خاطرنشان کرد: هر اقدام مشارکتی موجب استقبال مردم میشود.
وی با اشاره به اقتدار ایران در خاورمیانه، یادآور شد: کشوری انقلابی و فرهنگی هستیم و میتوانیم در اخلاق و فرهنگی الگوی دنیا باشیم.
رئیس خانه احزاب ایران با بیان اینکه امروزه دنیا به این نتیجه رسیده که بدون ایران مشکل خاورمیانه برطرف نمیشود، تصریح کرد: این امر نشانه قدرت ایران است.
به گزارش فرهنگ نیوز، پس از آزادی حسن عباسی از بازداشت بیانیه تقدیر وی از جوانان انقلابی را منتشر کرد.
متن کامل بیانیه رئیس مرکز بررسی های دکترینال بدون مرز به شرح زیر است:
هوالحکیم
جوانان عزیز مؤمن انقلابی؛
همّت ستودنی شما، مبیّن اراده نیروهای ولایی است. در این جنگ ارادهها، یکبار دیگر توانستید و باز هم ثابت کردید که میتوانید؛ چه، اینکه در قاموس انقلابیون ناتوانی تعریفنشده است.
اقدام حقطلبانهی شما در سراسر کشور، جلوهی دیگری از قابلیت نیروهای انقلابی در مواجهه با توطئهی دشمن در ایجاد انحراف در افکار عمومی از مسائل اساسی جامعه بود.
تلاش برای القاء انشقاق در صف متحد و بنیانالمرصوص نیروهای مسلح با همّت شما و به خواست خدا به شکست انجامید. دشمن خارجی و لیبرالهای داخلی تعادل روانی خود را در اثر واکنش حرفهای شما ازدستدادهاند.
شما نشان دادید که ارتش بخشی از ناموس ملی است؛ چون کلمهی طیّبه است و بهیقین، ارتش امروز انقلابیتر از هر زمان دیگری است.
آرایش کلاسیک جنگ حق و باطل، همواره میتواند مانند آرایش جنگ صفین باشد، که در آن علی (ع) به دلیل نبود عمار یاسر، مجبور به بازگرداندن مالک اشتر در واپسین لحظات پایانی منازعه شد.
اکنون در کارزارهای شبه صفین کنونی، «حضرت سیدعلی» مالک اشترهای خود را در ارتش و سپاه، پاکپور و پوردستان در زمین، شاهصفی و حاجیزاده و اسماعیلی در هوا، سیاری و فدوی در دریا، حاج قاسم در پهنهی جهان اسلام را بهعقب فراخوان نخواهد کرد؛ زیرا عمارهای او اجازهی ایجاد انشقاق در عرصهی عمومی را به دشمن نمیدهد.
جهاد هوشمند با تلفیق جهاد کبیر و جهاد صغیر، چهرهی نوین اقدام نامتقارن در عرصهی دفاع همهجانبه و امنیت پایدار است که ترکیب عمل عمار و مالک محسوب میشود؛ و شما جوانان مؤمن انقلابی در فضای سایبر جلوهای از این جهاد هوشمند را به نمایش گزاردید.
اکنون، که ترفند دشمن نافرجام ماند و طرح او خنثی شد، مجدداً به مسائل کشور بازمیگردیم:
جنبش نرمافزاری، زدودن علوم غیرتوحیدی، حذف ربا از نظام مالی کشور، پیگیری عملیاتی اقتصاد مقاومتی، مراقبت از عدم شکلگیری خط خیانتآمیز پیگیری برجامهای دو، سه و چهار، ممانعت از فراموشی فیشهای دریافتی نجومی، مبارزه با اشرافیگری و بورژوازی نقابدار، پیگیری چندوچون مذاکرات مشکوک 1365 پاریس، چارهجویی برای اشتغال جوانان، رصد دولتسازی و ملتسازی در سوریه و عراق و یمن، پیگیری قسط شهروندی در سطح کشور و افشای خیانت و خباثت آمریکا در پسابرجام بخشی از مسائل اساسی است که در جهاد هوشمند باید به آنها پرداخته شود.
همّت خود را در این خیزش انقلابی، به این مسائل اساسی معطوف کنید و روحیهی توأمان عماری و مالکی را در خود تعمیق نمایید که راه روشن و البته درازی در پیش دارید؛ که «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ».
حسن عباسی
16 مرداد 1395