حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۸۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

در مسابقه دوچرخه سواری ماده اومنیوم دوچرخه‌سوار بریتانیایی به صورت ناجوانمردانه به سمت رکابزن کره ای رفت و باعث واژگونی او و چند دوچرخه سوار دیگر شد.

00:1300:13

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۱
حسن حیدری
26 مرداد ماه؛ یادآور سالروز بازگشت آزادگان سرافرازی است که پس از تحمل سالهای اسارت در اردوگاههای عراق، سال 1369 به میهن اسلامی بازگشتند.

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۳۰
حسن حیدری
جزئیات درگیری مسلحانه با تروریست‌ها در کرمانشاه:
در ۲ درگیری مسلحانه با تروریست‌های تکفیری در شمال‌غرب استان کرمانشاه و شهر کرمانشاه ۲ تیم تروریستی منهدم و ۳ تروریست دستگیر شدند.
به گزارش مشرق، در پی کسب خبر ورود 3 عنصر تکفیری به شهر کرمانشاه از سوی سربازان گمنام امام زمان(عج)، موضوع با جدیت در دستور کار نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی این استان قرار گرفت.
 
فرمانده انتظامی استان کرمانشاه در اعلام جزئیات این خبر، اظهار داشت: صبح امروز تیم ویژه عملیات انتظامی استان و نیروی ویژه نوپوی یگان ویژه با همکاری و هماهنگی سربازان گمنام امام زمان(عج) وارد عمل شدند و در یکی از محلات شهر با این تیم تکفیری درگیر شدند و همه آنها را به هلاکت رساندند.
 

* درگیری مسلحانه با تروریست‌ها در شمال‌غرب استان کرمانشاه 

همچنین در درگیری دیگری در شمال‌غرب استان کرمانشاه 4 داعشی به هلاکت رسیدند. 

استاندار کرمانشاه نیز در گفت‌وگو با تسنیم در تشریح جزئیات درگیری نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی استان کرمانشاه با عناصر داعشی اظهار داشت: در این درگیری 4 نفر از عناصر داعش به هلاکت رسیدند و 3 نفر نیز دستگیر شدند.

اسدالله رازانی افزود: در این درگیری‌ها در شمال‌غرب استان کرمانشاه روی داد آن عناصری که پیش از این در کشور حضور داشتند و عناصری که به آنها ملحق شدند کشته و یا دستگیر شدند.

* جزئیات انهدام 2 تیم تروریستی وابسته به گروهک تکفیری در استان کرمانشاه

رئیس‌کل دادگستری استان کرمانشاه در تشریح جزئیات انهدام 2 تیم تروریستی وابسته به تکفیری‌ها در این استان گفت: با شناسایی یک خانه تیمی از تروریست‌های وابسته به گروهک‌های تکفیری توسط سربازان گمنام امام زمان(عج)، صبح امروز در یک عملیات منسجم، درگیری مسلحانه در مرکز کرماشاه انجام شد و سه نفر از تروریست‌ها به هلاکت رسیدند و تعدادی نیز دستگیر شدند.

محمدرضا عدالت‌خواه  افزود: خوشبختانه هیچ یک از مأموران و سربازان وابسته به نیروهای انتظامی و نظامی جمهوری اسلامی ایران در این عملیات آسیبی ندیدند. این افراد از سوی گروهک‌های تکفیری حمایت می‌شدند و به آن‌ها وابسته و دارای جلیقه‌های انفجاری بودند.

رئیس‌کل دادگستری استان کرمانشاه گفت: البته در راستای این عملیات‌ها، شب گذشته نیز یک تیم تروریستی دیگر در «جوانرود» کرمانشاه متلاشی شد که در این عملیات نیز تعدادی دستگیر شدند.

وی تاکید کرد: این دو تیم تروریستی با تلاش شبانه‌روزی سربازان امام زمان(ع) شناسایی و با کمک سایر نیروهای نظامی و انتظامی متلاشی شدند.

حسین ذوالفقاری پیش از ظهر امروز با بیان اینکه خنثی‌سازی عملیات گروه خرابکاری اخیر در استان‌های غربی و مناطق مرکزی نتیجه اشراف اطلاعاتی کشور است، اظهار کرد: از غروب روز گذشته تا صبح امروز نیروهای اطلاعاتی و انتظامی در دو نقطه از استان کرمانشاه با گروه‌های تروریستی و تکفیری درگیر شدند و چهار نفر از آنها را به هلاکت رساندند و 6 نفر دیگر دستگیر شدند.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، متذکر شد: در درگیری صبح امروز یکی از عناصر به هلاکت رسیده، از افراد شناسایی شده و رده بالای جریان تکفیری در کشور عراق است. 

 
فیلم مخفیگاه تروریست ها در کرمانشاه
 
سردار منوچهر امان اللهی همچنین روز سه شنبه در جمع خبرنگاران استان کرمانشاه اظهار داشت:با اعلام موضوع ورود تکفیری ها به استان کرمانشاه به سربازان گمنام امام زمان(عج)، صبح امروز تیم های عملیات ویژه انتظامی،نیروهای نوپو یگان ویژه با همکاری سربازان گمنام امام زمان(عج) موضوع را در دستور کار قرار داده و برای دستگیری این افراد وارد عمل شدند. 
 
وی ادامه داد: ساعتی قبل با شناسایی مخفیگاه این سه نفر در یکی از محلات شهر، درگیری میان ماموران پلیس و سه فرد تکفیری رخ داد که در جریان این درگیری مسلحانه هر سه نفر از اعضای تکفیری به هلاکت رسیدند. 
 
به گفته رئیس پلیس کرمانشاه از این افراد که با هدف عملیات خرابکارانه وارد کشور شده بودند، یک اسلحه کلاشینکف،دو تیغه خشاب و جلیقه انفجاری کشف شد.
 
هلاکت سه تکفیری/ کشف اسلحه و جلیقه انفجاری/ دو تیم تروریستی منهدم شدند +عکس و فیلم
 
تصویر خانه محل مخفی شدن سه تروریست تکفیری که امروز در کرمانشاه به هلاکت رسیدند

هلاکت سه تکفیری در کرمانشاه/ کشف اسلحه و جلیقه انفجاری +عکس
صحنه ای ازدرگیری دلاوران نیروی انتظامی وسربازان گمنام امام زمان (عج) با تروریستهای تکفیری درکرمانشاه،در این تصویرجسدیکی ازتکفیری ها روی زمین است
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

هلاکت و دستگیری 10 تکفیری در کرمانشاه

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور از هلاکت چهار نفر و دستگیری 6 نفر از اعضای گروه تکفیری در درگیری کرمانشاه خبر داد و گفت: یک نفر از کشته‌شدگان از افراد رده بالای جریان تکفیری عراق است.
به گزارش مشرق، حسین ذوالفقاری پیش از ظهر امروز در حاشیه سفر خود به گیلان با اشاره به وضعیت مطلوب امنیتی در این استان اظهار کرد: گیلان به لحاظ کنترل جرائم وضعیت مطلوبی دارد ضمن اینکه جرائم خشن در این استان کنترل شده است.

وی به وجود مرزهای آبی و زمینی در گیلان اشاره کرد و افزود: تقویت امنیت در مرزهای آبی از مناطق پر هزینه محسوب می‌شود و نیازمند اعتبارات و بودجه قابل توجهی است.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور با تأکید بر تحقق مصوبه بخش دفاعی کشور در برنامه ششم توسعه کشور، بیان کرد: تحقق مصوبه مذکور موجب تقویت بنیه نظامی و انتظامی نیروها می‌شود.

ذوالفقاری، مصوبات بخش دفاعی برنامه ششم توسعه کشور را امیدوارکننده خواند و بیان کرد: امسال پیگیر تحقق بودجه مرزی هستیم تا نیاز حوزه‌های مرزی کشور تامین شود.

وی به فضای مطلوب امنیتی در کشور اشاره کرد و گفت: اقدام‌های بزرگی در بخش امنیتی در سطح ملی انجام شده است.

معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با اشاره به اینکه فعالیت گروه‌های تروریستی و تکفیری از جمله تهدیدها در منطقه محسوب می‌شود، خاطرنشان کرد: در سال‌های گذشته گروه‌های مذکور تلاش کردند تا به هر نحوی در منطقه ناامنی ایجاد کنند.

ذوالفقاری از اشراف اطلاعاتی و کنترل چندلایه اطلاعاتی انتظامی و امنیتی برای مقابله با گروه‌های تروریستی در کشور خبر داد و یادآور شد: این امر موجب شده تلاش گروه‌های تکفیری برای ایجاد ناامنی در کشور ناکام بماند.

وی با بیان اینکه خنثی‌سازی عملیات گروه خرابکاری اخیر در استان‌های غربی و مناطق مرکزی نتیجه اشراف اطلاعاتی کشور است، اظهار کرد: از غروب روز گذشته تا صبح امروز نیروهای اطلاعاتی و انتظامی در دو نقطه از استان کرمانشاه با گروه‌های تروریستی و تکفیری درگیر شدند و چهار نفر از آنها را به هلاکت رساندند و 6 نفر دیگر دستگیر شدند.

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، متذکر شد: در درگیری صبح امروز یکی از عناصر به هلاکت رسیده، از افراد شناسایی شده و رده بالای جریان تکفیری در کشور عراق است.
 
منبع: فارس
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۳
حسن حیدری
امروز 26 مرداد ماه سالروز بازگشت افتخارآمیز آزادگان به میهن است.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سرهنگ «حبیب‌الله کلانتری» از خلبانان هوانیروز بود که در سال 1353به استخدام هوانیروز ارتش درآمد. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در تهران خدمت کرد و تا آن زمان مأموریت‌های مختلفی برای هوانیروز انجام داد. اما یک ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی و افزایش تحرکات مرزی به بندر ماهشهر اعزام و زیر نظر شهید فلاحی مشغول انجام مأموریت شد.

با آغاز جنگ تحمیلی،کلانتری خلبان هلی‌کوپتر(uH1) که هم قابلیت جنگندگی دارد و هم از آن برای حمل مهمات و مجروح استفاده می‌شود در منطقه جنوب عملیات‌های مختلفی انجام داد اما در روز دهم جنگ و زمانی که در منطقه «خسروآباد» آبادان در حال انجام عملیات بود، مورد اصابت راکت دشمن قرارگرفت. کمک خلبان وی شهید شد و خود سرهنگ هم به اسارت نیروهای عراقی درآمد. از آن زمان به بعد به همراه 32 خلبان ایرانی دیگر به مدت 10 سال در اردوگاه‌های اسرا، بلکه در زندان‌های «ابوغریب» و «الرشید» در بی خبری و به دور از چشم مأموران صلیب سرخ نگهداری شدند و در سال 69آخرین اسیرانی بودند که آزاد شدند.

روزهای بازگشت

این قهرمان ارتشی در رابطه با روز آزادیش روایت می‌کند: «زمانی که از مرز وارد کشور شدیم. شب در قصرشیرین یا اسلام‌آبادغرب مستقر شدیم. در پادگانی که در آن مستقر شده بودیم. تعدادی از مردم به استقبال ما آمده بودند. ولی ما کسی را نه از مسئولان و نه از مردم نمی‌شناختیم. آن شب تا صبح هیچ یک از ما نخوابیدیم. صبح فردا هم ما را مستقیم به تهران بردند. تقریبا پنج روز در قصرفیروزه به صورت قرنطینه از ما نگه‌داری شد. البته در طول این مدت به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی و آقای حبیبی معاون اول رییس‌جمهور وقت و همچنین مرقد امام(ره) رفتیم و بعد از پنج روز ما را گروه گروه به شهرهای خودمان فرستادند و من هم به همراه سه نفر دیگر از همشهریانم که کرمانشاهی بودند به فرودگاه آمدیم.

با همکاری فرمانده وقت فرودگاه مهرآباد، شبانه به فرودگاه کرمانشاه رسیدیم. در آنجا تعدادی از مردم و آشنایان و اقوام و فرمانده فرودگاه کرمانشاه ما را به استانداری کرمانشاه برد. پس از دیدن اقوام و خانواده‌ام از هرکسی که می‌دیدم سراغ پدر و مادرم را گرفتم ولی خبری از پدر و مادرم نبود و هر کسی چیزی می‌گفت. ابتدا گفتند که به سفر زیارتی رفته‌اند. بعد از یک هفته گفتند پدرت فوت شده و مادرت به زیارت رفته است و بعد از مدتی دیگر هم گفتند که مادرم هم فوت شده است و این برایم خیلی زجرآور بود و از نظر روحی بسیار شکسته‌ام کرد. با این حال شش ماهی به حالت مبهوت زندگی می‌کردم. در این مدت به خاطر 10 سال زندگی در زندان و بی‌خبری احساسی شبیه به کسی که از داخل آب جوش آن را به داخل آب سرد بیندازند،داشتم. »

وحدت عامل خنثی کننده ترفندهای دشمن بود

همچنین امیر خجسته از آزادگان دوران دفاع‌مقدس است که پانزدهم مردادماه سال 1361 به اتفاق جمعی از رزمندگان پس از نفوذ به خاک عراق و نبردی سنگین در نزدیکی خانقین به اسارت دشمن در آمدند.

او می‌گوید: « در مقابل فشار و جو حاکم بر اردوگاه به یقین تنها عاملی که توان مقابله و شکستن ترفندهای دشمن را خنثی می‌کرد وحدت عمل و تصمیم‌گیری‌های معقول رهبران گروه بود. از امتیارات دیگر این اردوگاه وجود ارزشمند روحانیونی بود که از سوی مرحوم ابوترابی به عنوان مسئولان فرهنگی و ارشادی عمل می‌کردند. پس از فراق حضرت امام (ره)، سال 68 با تمام ناملایماتش گذشت. جنگ پایان یافته بود و نگاه ما نیز ناخواسته تغییر اساسی داشت. نگاهی همراه با بیم و امید که با وضعیت بلاتکلیفی روبرو بود،به هر سال 69 نیز سپری شد و مذاکرات صلح در ژنو با قانون‌شکنی عراق به بن بست نزدیک می‌شد. نمایندگان جمهوری اسلامی ایران خواستار اجرای تمام بندهای قطعنامه بدون کم و کاست بودند.

کم‌کم روزهای اسارت به پایان خود نزدیک می‌شد. خود را برای سفری تاریخی آماده می‌کردیم و برای بازگشتن به وطن حال و هوایی دیگر داشتیم. گویی شب عملیات است. یکدیگر را در آغوش می‌کشیدیم و از هم حلالیت می‌خواستیم، آن شب در گوشه‌ای از آسایشگاه نشستم ساعت‌ها به فکر فرو رفتم. حساب خود را رسیدم چه چیزهایی که در این مدت به دست آوردم و چه چیزهایی که از دست دادم. کاروان اتوبوس‌ها در اردوگاه به صف ایستاده بودند. خوشحالی سر تا پای وجودمان را فرا گرفته بود.

لحظه‌ها به سختی می‌گذشت. گویی زمان متوقف شده بود. آن روز بیشتر از تمامی سال‌های اسارت خود را نمایان می‌کرد. اتوبوس‌ها جاده‌ها را طی کردند تا به مرز رسیدیم. بچه‌ها شروع به خواندن سرودی که از پیش تهیه کرده بودند کردند. اشک در چشم‌هایمان حلقه زده بود و گریه شوق امانمان نمی‌داد. نخستین کسی که به استقبالمان آمد سردار همدانی بود و پس از طی تشریفاتی سوار اتوبوس‌ها شدیم و به سوی دیارمان حرکت کردیم.»

ابتدا به مرقد امام رفتم

ذوالفقار طلوعی که مدت 10 سال و 29 روز اسارت بوده است توضیح می‌دهد:«قشنگ‌ترین خاطره‌ای  از سال‌های اسارت به یاد می‌آورم عشق،صفا و یکرنگی اسرا بود و امروز چنین یکرنگی‌ای را در هیچ کجا نمی‌توان مشاهده کرد.

در کشوری مثل عراق که قانون حسابی نداشت و همه چیز بر اساس زور بود، در اردوگاه‌ها نیز فشارهای فراوانی به اسیران وارد می‌شد و نیروهای عراقی اذیت و آزار روحی و جسمی اسیران را در دستور کار داشتند.عراقی‌ها دستور داشتند به گونه‌ای با اسرای ایرانی برخورد کنند که نتوانند سالم به کشور بازگردند و دوباره خدمت کنند.

زمانی که اسیر شدم مجرد بودم و موقع بازگشت نیز جز آخرین گروه‌هایی بودم که در شهریور سال 69 به کشور بازگشتم. تنها آدرسی که از خانواده‌ام داشتم همان چیزی بود که پشت نامه‌ها برایم می‌نوشتند و پیدا کردن این آدرس بعد از آن همه سال دوری از کشور برایم سخت بود.

تصمیم گرفتم پیش از آنکه خانواده‌ام را ببنیم به مرقد امام خمینی(ره) بروم و به همین جهت با هواپیما به تهران رفتم و بعد از تجدید میثاق با بنیانگذار انقلاب، به دیدار رهبری رفتم و سپس برای دیدن خانواده‌ام به کرمانشاه بازگشتم. خانواده‌ام به شدت نگران حال من بودند و بی‌صبرانه انتظار می‌کشیدند که ببینید اینهمه سال اسارت چه بر سر من آورده. چون نگران وضعیت خانواده‌ام بودم ابتدا به منزل عمویم رفتم و بعد خانواده‌ام را از بازگشتم مطلع ساختم. »

نعره رئیس مسیحیان کاتولیک برای کمک به آزادگان

احمد تیزچنگ دیگر آزاده دفاع‌مقدس که در 14 سالگی اسیر شد. وی روایت می‌کند: «روز پنجم بهمن‌ماه سال 1361 نیروهای بعثی عراق من را اسیر کردند.رئیس مسیحیان کاتولیک، سال 1364 به اردوگاه اسرای نوجوان ایرانی آمد. او از همه آسایشگاه بازدید کرد. در پایان بازدیدش از اردوگاه، ناگهان دیدیم که او وسط محوطه اردوگاه ایستاد و صلیبش را رو به آسمان گرفت و نعره کشید. از همراهانش پرسیدیم که او چرا این کار را کرد و چه می‌گوید؟ در جواب به ما گفتند:«می‌گوید از خدا برای شما کمک می‌خواهد و از اینکه چگونه توانسته‌اید در زیر شکنجه و سختی‌های اسارت زنده بمانید، تعجب می‌کند.»

یک روز پیش از آزادی از اسارت، عراقی‌ها داخل آسایشگاه آمدند و خبر دادند که قرار است ما را آزاد کنند. باورمان نمی‌شد و احساس می‌کردیم که قرار است به اردوگاه دیگری منتقل شویم و بعد از آن به گونه‌ای سربه‌نیستمان کنند تا اینکه صبح یکی از روزهای شهریورماه از طریق مرز خسروی به ایران بازگشتیم. سه تن از عوامل عراقی تبادل اسرا کت و شلوار به تن داشتند و با تشریفات ما رابه یکی ایرانی که مسول تبادل اسرا بود تحویل دادند.آن موقع بود که دیگر مطمئن شدیم به ایران رسیده‌ایم.»
منبع: ایسنا
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۳
حسن حیدری
حماسه­ ساز کهنوجی؛
رهبر انقلاب سال ۸۴ در سفر به جیرفت درباره محمد شهسواری فرمود: «یکى مثل شهید محمد شهسوارى ـ آزاده‏ سرافراز جیرفتى ـ به یک چهره ماندگار در کشور تبدیل می ‏شود؛ نه به خاطر این‏که وابسته به یک قشر برتر است؛ نه، او یک رعیت ‏زاده و یک جوان برخاسته از قشرهاى پایین اجتماع است...
گروه جهاد و مقاومت مشرق - شاید بسیاری از تهرانی‌ها در اواسط و اواخر دهه هفتاد تا مدت‌ها نمی‌دانستند وقتی غرق در فکر و مشغله‌های گوناگون از تقاطع باند جنوبی بزرگراه مدرس و پل خیابان شهید استاد مطهری می‌گذرند تصویر تازه نقاشی شده یک انسان دست بسته بر پهنای دیوار کناری بزرگراه به چه کسی تعلق دارد. آن تصویر، بدون آنکه بدانیم متعلق به کیست، نوعی غرور را به جسم و جان جاری می‌کرد و هنگامی که قصه شهامت صاحب آن تصویر را می‌فهمیدی به‌عنوان یک ایرانی به خودت می‌بالیدی، چرا که... صاحب آن تصویر یک آزاده دلاور اهل جیرفت و‌ زاده کهنوج بود و نامش محمد شهسواری. او هنگام اسارت به دست نظامیان دشمن بعثی، به مجاهدت خود شکل دیگری داده و در برابر دوربین خبرنگاران خارجی که به زعم خود آمده بودند تا ذلت ایرانیان مسلمان را به تصویر بکشند فریاد زد؛ «مرگ بر صدام، ضد اسلام»!
این تصویر و آن فریاد همان شب از شبکه‌های تلویزیونی سراسر جهان پخش شد و حیله دشمنان و سران استکبار را به خودشان برگرداند.

فرزند فقر و رنج
محمد شهسواری به تاریخ سوم اسفند ۱۳۳۴ در قریه شیخ آباد کهنوج به دنیا آمد. وی تا سال ششم نظام قدیم ادامه تحصیل داد و به دلیل فقدان مدرسه در کهنوج از ادامه تحصیل باز ماند. او که در سه سالگی پدر خود را از دست داده بود، از این پس برای تأمین مخارج خانواده به جزیره کیش رهسپار شد و بعد از سه سال به کهنوج بازگشت و در راهسازی بین کهنوج و جیرفت به کارگری مشغول شد. با کشیده شدن مبارزات مردمی به شهر کهنوج، او از انقلابیون مبارز بود و تا پیروزی انقلاب اسلامی خار چشم کسانی بود که سنگ ذلت و سیطره شاه را بر سینه می‌زدند.

مدافع وطن
محمد در سال 1360 ازدواج کرد و در پمپ بنزین شهر کهنوج مشغول به کار شد. پس از مدتی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، در لبیک به فرمان رهبر و مقتدایش، راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و برای نخستین بار در عملیات بیت المقدس شرکت کرد. محمد شهسواری به تاریخ بیست و سوم اسفند طی عملیات بدر، در شرق رودخانه دجله به اسارت نیروهای بعثی درآمد. در این مقطع حساس و دردناک از زندگی دنیایی محمد بود که غیرت علوی او، حماسه بی‌نظیری را در تاریخ ملت ایران به نام او ثبت کرد.

آزادگی در اسارت
ساعاتی پس از اسارت به دست متجاوزین بعثی، هنگامی که محمد شهسواری را برای اعزام به عقبه، به سمت خودروهای عراقی می‌بردند، او با مشاهده ده‌ها خبرنگار دوربین به دست که اطرافش را گرفته بودند، احساس کرد که رژیم صدام تدارک مفصلی را برای بهره‌برداری از «عدم الفتح» ایران در عملیات بدر دیده است. در این جا بود که وی ناگهان چندین بار فریاد زد: «مرگ بر صدام، ضد اسلام». این حرکت محمد شهسواری، همان شب از تلویزیون‌های سراسر جهان پخش و منتشر شد و روحی تازه در میان مسلمانان آزاده‌ای که زیر تبلیغات سنگین صدام و متحدانش درباره «عدم الفتح» ایران در عملیات بدر، فرسوده شده بودند، دمید.

آزادگی در اسارت و رهایی
محمد پس از هفت سال صبر در اسارت و تحمل وحشیانه‌ترین شکنجه‌های قرون وسطایی دشمنِ بی‌رحم، در سال 1369 همزمان با دیگر آزادگان سرافراز، با استقبال گرمِ مردم، وارد میهن اسلامی شد. بعد از دوران اسارت با رفتار خدا پسندانه‌ای که پیشه کرده بود، محبوبیتش در بین مردم مضاعف شد. او که به کم توقعی و بی‌ادعایی شهره بود، تنها خواسته‌اش از مسئولان جمهوری اسلامی، خدمت به مردم در آموزش و پرورش شهرش، در همان جایگاه قبل از اسارت بود، زیرا اعتقاد داشت کارش برای خدا بوده و اگر بخواهد خالص بماند، باید از بابت کاری که هنگام اسارت انجام داده، هیچ امتیازی برای خودش قائل نباشد. بعد از اسارت که مجالی به دست آورده بود، تحصیلاتش را ادامه داد و تازه مدرک متوسطه را اخذ کرده بود که در بیستم آذرماه سال 1375، هنگامی که برای ایراد سخنرانی در مجلس نکوداشت شهدا از کهنوج راهی زابل بود، در یک حادثه تصادف، به شهادت رسید. هنوز ذکر دلاوری‌های او نقل محافل و آوای قرآنش یادگار ذهن هاست. از محمد، دو دختر و دو پسر به یادگار مانده است.

دارنده مدال شجاعت
شهسواری پس از بازگشت از سوی مسئولان مورد تفقد قرار گرفت و از دست ریاست جمهوری وقت مدال شجاعت دریافت کرد.

از زبان حماسه‌ساز
محمد شهسواری پیرامون آن حرکت حماسی خود گفته است: خون سلحشوری در رگ هایم جریان داشت و شور و شوق رسیدن به کربلا از خود بیخودم کرده بود. ما شیعه فریادگر نینواییم، ما شاگرد خون و شرف کربلاییم. روح ابدان پاره پاره شهدایی که نظاره گرشان بودم، مرا به قیامی دیگر و ادای تکلیفی دیگر دعوت می‌کرد. وقت آن رسیده بود که در محضر شهیدان و منظر دشمنان، فیلمبرداران و اسرا، بر ستمگران بشورم و به آنان بفهمانم همنوا با مولایمان حسینیم، «هیهات منا الذله»، می‌دانستم به حق ملحق خواهم شد. بگذار آخرین فریاد را بر مغزهای تهی دون صفتان فرود آورم و نظاره‌گران تاریخ را به نقش ایمان در جنگ مبهوت نمایم. شهادت راه ما و راه بزرگان دین ما بوده و کشته شدن در راه انجام وظیفه الهی تحت فرمان رهبری الهی در کام ما شیرین‌تر از هر شیرینی است. فکر می‌کردم فیلمبردارانی که روی دژ ایستاده‌اند، عراقی هستند. تعدادی شعار در ذهنم آماده کرده بودم و تصمیم داشتم در یک لحظه حساس خروشی سخت برآورم که لرزه بر اندام دشمن زبون اندازم. «مرگ بر صدامِ ضد اسلام، تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست، مرگ بر امریکا، مرگ بر منافقین» شعارهایی بودند که مرتب زیر لب زمزمه و تکرار می‌کردم. لحظه‌ها بسرعت می‌گذشت. احساس می‌کردم لحظه شیرین وصال می‌رسد و تا دقایقی دیگر جنازه‌ام در کنار پیکرهای مطهر شهدا آرام می‌گیرد. غوطه‌ور در این افکار، تصمیم قطعی را گرفتم. دل به دریای شهامت زدم. شهادتین را بر لب جاری کردم و از اعماق جانم فریاد زدم: «مرگ بر صدامِ ضد اسلام».

دو نفر درجه دار پشت سرم ایستاده بودند، یکی گلنگدن کشید و دیگری با قنداق ضربه‌ای محکم پشت گردنم کوبید و زدن شروع شد. فکر برگشت به وطن را از سرم بیرون کرده بودم. در آن لحظه هیچ وحشتی از دشمن نداشتم. به اندازه پشه‌ای برای آنها ارزش قائل نبودم. خبرنگاران خودشان را به صحنه رساندند. نزدیک که آمدند متوجه شدم عراقی نیستند. سربازان عراقی مرا با ضرباتی پیاپی در میان جنازه شهدا خواباندند. بار دیگر شهادت به وحدانیت خدا و ایمان به رسالت پیامبر و ولایت ائمه اطهار(ع) بر زبان جاری کردم. برای چکاندن ماشه تفنگ لحظه شماری می‌کردم. شاید به خاطر فیلمبرداری بود که از کشتن من صرفنظر کردند.

شادی امام(ره) به روایت مادر محمد
وقتی حضرت امام متوجه حرکت محمد هنگام اسارت شده و آن صحنه را در تلویزیون می‌بینند می‌فرمایند؛ می‌خواهم خانواده محمد را ببینم.

مادر محمد در رابطه با این ملاقات می‌گوید: دو ماه از اسارت محمد بیشتر نگذشته بود، هنوز به سختی‌ها عادت نکرده بودیم، درست زمانی که به مرهم نیاز داشتیم، خدا قسمت کرد دست‌بوس امام رفتیم. امام با آن عظمتش لیوان شربت را از دست خادم گرفت و گفت: ‌می خواهم با دست خودم از مادر محمد پذیرایی کنم. امام می‌فرمود: این مادران شیعه هستند که چنین دلاورانی را تربیت می‌کنند.

به دشمن هم دروغ نمی‌گویم
ارشد اردوگاه محل اسارت محمد شهسواری با نقل خاطره‌ای از عظمت روح آن انسان نجیب سخن می‌گوید: به خاطر فریاد «مرگ بر صدام» محمد در بدو اسارت، نگرانش بودیم. تلاش می‌کردیم هر چه زودتر آزاد شود. روزی که مأموران صلیب سرخ آمدند، تشنج محمد را بهانه کردم، وضعیت مزاجی او را برایشان توضیح دادم. به آنها گفتم: «با حال و روز محمد، مشکلی برایشان به وجود می‌آید، برای دیگر اسرا نیز مشکل ساز می‌شود.» آنها متقاعد شدند در مبادله معلولین و افراد واجد شرایط، او آزاد شود. حتی عناصر درمانی صلیب سرخ هم تأیید کردند، ولی محمد در جواب نهایی پزشکان صلیب سرخ گفته بود: «علت تشنجم، ضربه قبل از اسارت به سرم بوده که باشکنجه عراقی‌ها تشدید شده است.» آنها که دنبال بهانه‌ای بودند از آزادی‌اش منصرف شدند. ناراحت شدیم چرا اینگونه صحبت کرده است. محمد شهسواری در میان بهت و حیرت همه اسیران گفت: «من به دشمن هم دروغ نمی‌گویم حتی به قیمت آزاد شدن از اسارت. من برای کسی به اسارت درآمده‌ام و مرگ بر صدام گفته‌ام که اگر بخواهد می‌تواند آزادم کند. خدایی که با نقص یک مویرگ این درد را برای من فراهم کرده است، می‌تواند دردم را ازمن بگیرد.»

چهره ماندگار
رهبر انقلاب سال ۸۴ در سفر به جیرفت درباره محمد شهسواری فرمود: «یکى مثل شهید محمد شهسوارى ـ آزاده‏ سرافراز جیرفتى ـ به یک چهره ماندگار در کشور تبدیل می ‏شود؛ نه به خاطر این‏که وابسته به یک قشر برتر است؛ نه، او یک رعیت ‏زاده و یک جوان برخاسته از قشرهاى پایین اجتماع است؛ اما آگاهى و شجاعت او، او را در چشم مردم ایران عزیز   مى ‏کند.آن روزى که ماها پاى تلویزیون نشسته بودیم و دیدیم این جوان در چنگ دژخیمان رژیم بعثى صدام و زیر شلاق و تازیانه آن‌ها فریاد مى‌زند: «مرگ بر صدام، ضد اسلام»، نمى ‏دانستیم ایشان جیرفتى است؛ نه اسمى از او شنیده بودیم و نه خصوصیتى از او مى ‏دانستیم؛ اما همه وجود ما غرق تعظیم و تجلیل از این جوان آزاده شد. بعد هم بحمدالله به میان مردم و کشور ما برگشت؛ امروز هم به عنوان یک شهید نامدار و نام ‏آور در میان ملت ما مشهور است.»
* حسین قمی / ایران
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۷
حسن حیدری
رئیس جمهور آمریکا در نامه‌ای به نخست وزیر رژیم صهیونیستی ضمن اعتراض شدید نسبت به عدم پایبندی تل‌آویو به تعهداتش، از وی خواست به مصادره اراضی فلسطینی‌ها در جنوب بیت‌لحم پایان دهد.
 به گزارش مشرق، به نوشته روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الاوسط، باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در این نامه شدید اللحن از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی خواست به تعهداتش پایبند بوده و به مصادره اراضی فسطینی‌ها پایان دهد.

این نامه در حالی ارسال شده که طرح تل‌آویو برای مصادره 1700 دونم  (1700.000 متر مربع) از اراضی شهر بیت لحم واقع در جنوب کرانه باختری با هدف اجرای یک طرح بزرگ شهرک‌سازی فاش شد.

شهرک نشینان ساکن در  شهرک "عمونه" که در سال 1995 میلادی به شکلی بی‌هدف و بی‌برنامه ساخته شد، تهدید کرده‌اند اگر دولت نتانیاهو تسلیم حکم دادگاه عالی عدالت شوند و آنها را از شهرک‌ها بیرون کنند، علیه دولت اعتراضات گسترده‌ای به راه خواهند انداخت. به این ترتیب نتانیاهو و معاونانش در جست‌وجوی راه‌حلی برای جلب رضایت شهرک نشین‌ها هستند و نتیجه این جستجو انتقال شهرک‌ عمونه به منطقه‌ای در اراضی ویژه فلسطین است.

براساس گفته‌های برخی منابع سیاسی آگاه، دولت واشنگتن به تل‌آویو ابلاغ کرده که اوباما با این طرح به شدت مخالف است.

یک مسوول عالی رتبه دولت آمریکا اظهار داشت: کاخ سفید در چند روز گذشته به شدت از اقدام تل‌آویو انتقاد کرده و هیاتی از دولت آمریکا سلسله مذاکراتی را در این خصوص با مسوولان برجسته اسرائیل داشته است.

تل‌آویو به واشنگتن ابلاغ کرده که تا این لحظه تصمیمی در مورد شهرک عمونه اتخاذ نشده و در طرحی که مورد بحث و بررسی قرار گرفت، از مصادره اراضی سخنی به میان نیامده است.

آمریکا به شدت نسبت به انحراف طرف اسرائیلی از پایبندی به تعهداتش  درباره اراضی فلسطینی (عدم مصادره اراضی فلسطینی‌ها در کرانه باختری برای ساخت شهرک‌های جدید و یا گسترش شهرک‌های موجود) هشدار داده و تاکید دارد که نتانیاهو در سال 2009 و در جریان مذاکراتش با دولت اوباما این تعهد را داده است.

همچنین آمریکا تنها به ارسال نامه‌ای در جریان مذاکرات برای نتانیاهو اکتفا نکرده و الیزابت ترودو، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اواخر هفته در جمع خبرنگاران به این موضوع پرداخت و گفت: ما به شدت نسبت به گزارش‌هایی مبنی بر آغاز مصادره اراضی ویژه فلسطینی‌ها نگرانیم.

ترودو در ادامه طرح انتقال شهرک عمونه به منطقه‌ای دیگر را خلاف تعهدات تل‌آویو و نقض آن دانست و گفت: این چنین طرحی عاملی نگران کننده و بی سابقه است که با رویکردهای قانونی سابق اسرائیل همخوانی ندارد. این طرح با سیاست‌های طولانی مدت اسرائیل در عدم مصادره اراضی ویژه فلسطینی‌ها جهت ساخت شهرک‌های جدید در تعارض است. اگر اوضاه به همین منوال جلو برود، به معنای ساخت شهرکی جدید و یا گسترش شهرک‌های موجود در عمق کرانه باختری خواهد بود.
منبع: ایسنا
۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

بفرمایید مسلمان کُشی!

۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۰
حسن حیدری

۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۰
حسن حیدری
گویا آقای باهنر احساس کرده اند مسئله ی فتنه نیز مانند دیگر دعواهای سیاسی است که ایشان بخواهنند با پا در میانی مصالحه ایجاد کنند یا با لابی گری دعوا را به نفع یک طرف پایان ببخشند.
گویا آقای باهنر احساس کرده اند مسئله ی فتنه نیز مانند دیگر دعواهای سیاسی است که ایشان بخواهنند با پا در میانی مصالحه ایجاد کنند یا با لابی گری دعوا را به نفع یک طرف پایان ببخشند.

گروه سیاسی – رجانیوز: با وجود گذشت بیش از 6 سال از فتنه ی  88 و باقی بودن خسارات و تلخ کامی های غیرقابل جبران ناشی از آن و  در شرایطی که سران و  آمران این فتنه پر خسارت هنوز نسبت به این گناه بزرگ اعتراف و از ملت ایران عذرخواهی نکرده اند، برخی چهره های تقریبا بازنشسته سیاسی، با نسخه پیچی های عجیب و تامل برانگیز موجبات جنجال و هیاهوی رسانه های خارجی حامی فتنه را فراهم می کنند.

 

به گزارش رجانیوز، محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه ی پیروان خط امام و رهبری و همچنین دبیرکل جامعه ی اسلامی مهندسین اخیرا در رابطه با مسئله ی حصر سران فتنه در مصاحبه ای اظهارداشته است : اگر قرار باشد دادگاهی برای این افراد برگزار شود حکم اجرایی در مورد آنها خیلی سخت است و نتیجه رای این دادگاه هم به ضرر اصلاح‌طلبان و هم به ضرر خود این افراد خواهد بود. حتی اخیرا هم برای آقای مهندس موسوی پیغام فرستادم که اعلام کند در صورتی که آزاد شود تا سال‌ها فعالیت سیاسی انجام نخواهد داد، اما گویا وی نپذیرفت

 

این در حالی است که به نظر می  رسد آقای باهنر مسئله ی فتنه را دعوایی سیاسی میان دو جناح خاص تلقی کرده است که با پا در میانی یا لابی گری برخی سیاسیون  و با فرمول «برد -برد» به پایان برسد.

 

اما در این میان شاید یادآوری یک نکته خالی از لطف نباشد که اساسا فتنه ی 88 فراتر از دعوای سیاسی جناح های سیاسی،  موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپذیری به بدنه و چارچوب نظام شده و به تعبیر رهبر انقلاب، کشور را به لبه ی پرتگاه برده که مسببین این جنایت و گناه بزرگ، لازم است بها و مجازات آن را به ملت ایران بپردازند.

 

رهبر انقلاب در همین رابطه  فرمودند: در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟۱۳۹۲/۰۵/۰۶

 

باید از آقای باهنر سوال کرد که وقتی سران فتنه هنوز حاضر نشده اند حتی از جنایات خود عذرخواهی کنند، ایشان با چه اجازه ای و به نمایندگی از کدام ذی حقی به سران فتنه پیغام میدهند و برای آزادی آن ها شروط من در آوردی! تعیین میکنند.

 

این نکته نباید فراموش شود که شاکی اصلی پرونده ی سران فتنه ملت ایران و نظام اسلامی هستند نه احزاب سیاسی.

۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۱
حسن حیدری