حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید
بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ «انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»
جناب
فرهاد مهندس پور قرار است جشنواره را به نفع ولنگاری مهندسی کنند و روی
صحنه آوردن معارضان کوچ کرده از ایران و کسانی که به فجر جمهوری اسلامی دهن
کجی میکنند،بخشی از مهندسی خاص ایشان است؟!
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در طول چهارسال اخیر در جشنواره جهانی فجر شاهد چهرههایی مثل «فابریس پوشو» مدیر و سردبیر ضد ایرانی بخش مستند شبکه ARTE
بودیم که در تهران برایش جشن تولد برگزار کردند. مدیر شبکهای که
سیاهترین و ضد ایرانیترین مستندهای ساخته شده در ایران را با قیمتهای
غیر متعارفی میخرید و شبکه آرته در طول ۱۶ سال اخیر در سیاه نشان دادن
فضای اجتماعی و سیاسی کشورمان سنگ تمام گذاشت. از سوی دیگر مجری اتاق خبر
شبکه «من و تو » (نزدیک به فرقه بهاییت) در همان جشنواره جهانی فجر به
عنوان میهمان ویژه حاضر شد و پرویز جاهد منتقد سینمایی
شبکه بیبیسی فارسی حضور پررنگی در این جشنواره داشت. اما این روند درهای
باز یا به عبارتی بی درو پیکری عرصه فرهنگ یا به تعبیر حضرت آیت الله
خامنهای ولنگاری فرهنگی پایانی ندارد؟
روز گذشته در جشنواره تئاتر فجردر سالن ایرانشهر نمایشی با عنوان تنهایی پر هیاهو ،برداشتی آزاد از رمانی با همین نام از بهومیل هرابا به صورت پرفورمنس و با حرکات موزون (رقص)، توسط افشین غفاریان
اجرا و کارگردانی شد.اما حضور این رقاص معروف، با تعجبی همگانی توام بود و
گویا حضور غفاریان در ایران کاملا برنامه ریزی شده بود. مشخص نیست پس چهار
سال جنجال آفرینی سیاسی غفاریان در رسانههای معاند، حضور و اجرای نمایش
توسط او در جشنواره فجر انقلاب چه ضرورتی داشته است.
افشین غفاریان کیست؟
در هیاهوی وقایع با دوران پسافتنه ۸۸ ،
رسانههای معارض هر جنبدهای که اندک حرکت نمایشی ضد ایرانی از خود نشان
میداد را به عنوان هنرمند معرفی میکردند. برای نخستین بار صدای آمریکا
از افشین غفاریان به عنوان هنرمند معترض تئاتر و رقص رونمایی کرد. افشین
غفاریان در سال ۱۳۸۸ برای اجرای نمایش به آلمان رفت و پس از پایان نمایش
در حرکتی نمایشی به سرکوب دروغین مردم در ایران اعتراض کرد. غفاریان که
رقصیدن را توسط سایت یوتیوب یاد گرفته و سالها در بیابانها به تمرین رقص
و اجرا مشغول بود از موج سیاسی ۸۸ ،نهایت بهره را برد و به عنوان هنرمند
سیاسی معترض، روی صحنه تئاتر، فعالیت تبلیغاتی علیه نظام را آغاز میکرد.
این روایت را بهنود مکری مجری صدای آمریکا به صورت رسمی در برنامه شباهت
صدای آمریکا تصدیق میکند و بارها تلویزیون صدای آمریکا اعلام کرده به
ایران باز نخواهد گشت.
غفاریان در ایران رقصندهای زیرزمینی بود
اما با اعزام به آلمان در سال ۱۳۸۸ تبدیل به فعالی سیاسی علیه نظام شد و
دامنه فعالیت سیاسی تبدیل به یک فیلم سینمایی شد.از زندگی افشین غفاریان به
عنوان یک رقاص زیرزمینی ، فیلمی با عنوان «رقصنده بیابان»
ساخته میشود. فیلمی بیوگرافیک که از زندگی او به عنوان فعال سیاسی علیه
جمهوری اسلامی پرده برمیدارد. در فیلم «رقصنده بیابان» که روایت آن توسط
غفاریان در اختیار کمپانی فیلمسازی بشدت سیاسی «سناتور» قرار گرفته، فیلمی
ضد ایرانی با تم ضدیت علیه جمهوری اسلامی و حتی بزرگان سیاسی و مذهبی
ایران ساخته میشود ودر صحنهای به صورت خاص بارها و بارها رهبران سیاسی و
بزرگان مذهبی به تمسخر گرفته میشوند. این فیلم به صورت گسترده در اروپا و
آمریکا اکران شده و فیلمی درباره یک رقصنده زیرزمینی با غلظت سیاسی
فراوان، برای نخستین بار در آمریکا در سینمای کنگره این کشور رونمایی
میشود. (استناد به گزارش صدای آمریکا در ویدئوهای منتشر شده)
فیلم «رقصنده بیابان» داستان واقعی افشین غفاریان (ریس ریچی) دانش
آموز مشهدی است که به رقص و پایکوبی علاقه ویژه ای دارد اما برای اجرای آن
محدودیتهای بسیاری دارد بطوریکه مادرش به او می گوید هرگز نباید بر خلاف
نظر افراد طرفدار حکومت رفتار کند.او با استفاده از فیلترشکنهای
مخلتف وارد سایت یوتیوب میشود و با دیدن فیلمها و موزیک ویدیوهای مختلف
از مایکل جکسون، باب فاسی، پینا بوش و میخایل باریشنیکوف رقص یاد میگیرد
تا بتواند به بزرگترین آرزویش که وارد شدن به دنیای رقص به عنوان یک حرفه
تمام وقت است برسد.
سالها می گذرد و حال افشین دانشجوی دانشگاه تهران است اما هنوز از شوق او برای اجرای رقص کم نشده است. او در
زیرزمین دانشگاه خود و با کمک چند دوست علاقهمند دیگرش یک کمپانی رقص به
راه میاندازد و آنها با هم در خفا به تمرین میپردازند. یکی از این
دوستها الهه (با بازی فریدا پینتو، بازیگر فیلم برنده اسکار «میلیونر زاغه
نشین») است که مانند مادر فقیدش شدیدا به هروئین مبتلاست و آینده روشنی
برای خود نمیبیند. بعد از گذر زمان و وقتی که آنها در حرفه خود مهارت
بیشتری پیدا میکنند، افشین تصمیم به اجرای یک کنسرت میگیرد، آن هم در
تنها مکانی که امکان اجرای همچین برنامهای موجود است: صدها کیلومتر خارج
از پایتخت کشور و در مرکز صحرا. با وجود تمام خطرها، جمعیتی برای تماشای
اجرای او به صحرا سفر میکنند و او لقب رقصنده بیابان را به دست میآورد.
فضای روایت فیلم در پسزمینه اتفاقات انتخابات سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ ایران اتفاق میافتد. افشین
بی وقفه تلاش میکند استاد هنر و رقص پیدا کند بالاخره موفق می شود در
«مرکز هنری صبا» رقصیدن را بیاموزد تا اینکه یک روز بسیجیها کلاس را تعطیل
میکنند و شیشه های کلاس رقص آنان را می شکنند و به آنها برچسب جاسوس
آمریکایی بودن می زنند. وقتی افشین با این صحنه مواجه می شود با استادش
سئوالی مطرح میکند که چرا آنها (بسیجی ها) از ما متنفرند؟ استادش در پاسخ
می گوید: «به خاطر اینکه ما هنر را می آموزیم و آموزش می دهیم.» و باز هم این جمله در جای جای فیلم تکرار می شود که «جمهوری اسلامی از هنر و هنرمند متنفر است»!
با
اتکا به همین بخش از فیلم اگر جمهوری اسلامی از هنر و هنرمند متنفر است،
چطور به فردی که روی موج سیاسی رخداهای ۸۸ سوار شده و در رسانههای معارض
بارها جمهوری اسلامی را متهم به سرکوب گری کرده و با اکران فیلم «رقصنده
بیابان» به رقاص فتنه ۸۸ معروف شده است میتواند در جشنواره فیلم فجر
انقلاب که بنایش استوار بر اشاعه فرهنگ وهنر انقلابی است، می تواند در قالب
یک نمایش با عنوان برداشت آزاد، نمایش موزون و رقص را در پایتخت ایران
اجرا کند. آیا جناب فرهاد مهندس پور دبیر جشنواره تئاتر
فجر قرار است جشنواره را به نفع ولنگاری مهندسی کنند و روی صحنه آوردن
معارضان کوچ کرده از ایران و کسانی که به فجر جمهوری اسلامی دهن کجی
میکنند،بخشی از مهندسی خاص ایشان است؟!
در
پی دیدار شیرین جمعی از مستندسازان جوان با رهبر انقلاب در تاریخ ۲۱ دی
ماه ۹۶، حضرت امام خامنهای فردای آن روز در پیامی خطاب به مستندسازان
جوان، ۵ نکته را به این جوانان توصیه کردند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسمه تعالی
جوانان عزیز مستندساز! در پی جلسهی شیرین دیشب، این نکتهها را در یاد نگه دارید:
۱.جهت انقلابی را با دقّت تمام حفظ کنید. بازیهای تکنیکی و شهرت حرفهای،
بر صفا و درستکاریِ انقلابیِ کار، غلبه نکند. با سرِ افراشته، زبان و عمل،
نشان دهید که مؤمن انقلابیاید.
۲.جنگ نرم دشمن، برپایهی دروغ و
تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است؛ هنر شما میتواند با سند،
کار دشمن را بی اثر کند. تاریخ چهلساله، لبریز از سندها بر حقّانیّت
جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است.
۳.یک هدف اساسی
دشمن، ترویج بدبینی و نومیدی است؛ دستمایههای امید درکشور بیشمار است.
هنر شما قادر است با استناد به واقعیّات، سرچشمهی امید و شوق و حرکت باشد.
۴.مستند انتقادی، مفید و لازم است. لحن اثر باید ناصحانه و چارهجویانه
باشد. در انتقاد، لحن خصمانه و یأسآلود و هرجومرجطلبانه، فایدهی آن را
تبدیل به زیان میکند. زبان طنز به رسایی و سودمندی اثر کمک میکند.
۵.رضای خدای را در کارها در نظر بگیرید و از او کمک بخواهید.
بسیاری
از بازیگران زن پس از آنکه ازدواج میکنند، یا سنشان بالا میرود، به دلایل
مختلفی از جریان اصلی کنار گذاشته میشوند و تنها حرکتی که بازارشان را
داغ میکند، متلک پرانیهای مجازی سیاسی است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق
- سطح استاندارد آگاهی و استدلالهای سلبریتیهای داخل و خارج کشور، بسیار
متفاوت است. عملکرد سلبریتیهای داخلی در فضای مجازی در چند سال اخیر نشان
میدهد که در اغلب رویدادها، درک عمومی نازلی دارند و ارائه کننده
سطحیترین تحلیلهای ممکن هستند. تفسیرهایی عمدتا نازل و غیر فنی، درباره
رویدادهای متفاوت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. به عنوان مثال میتوان سطح
فعالیت مجازی «لئوناردو دیکاپریو» در مواجهه با سلامت
کره زمین و طبیعت گرایی بازیگری جهانی را با عیار اظهار نظرهای سلبریتیهای
داخلی مقایسه کرد. در ذیل چنین تحلیلی اگر به صورت مصداقی بخواهیم، اصل
موضوع، یعنی اظهارات وتفاسیر سلبریتیهای داخلی را بررسی کنیم میتوانیم
مجموعه اظهار نظرهای برخی از آنان را در پسا ۷ دی ماه امسال بررسی کنیم و
پس از این بررسی درخواهیم یافت بر خلاف اظهار نظر «بهرام بیضایی» که به
شاگردانش توصیه میکند هنرمندان در متن اثر هنری خود باید پیشرو باشند، نه
در فرامتن اجتماعی؛ سلبریتیها حتی خلاف اسلوب فرهنگ عامه دست به انتشار
اظهار نظرهایی میزنند که خلأ سطح سواد عدم آگاهی تاریخ - اجتماعی آنان را
مشخص میکند.
در کشاکش روزهای ملتهبی که
اعتراضات مردمی در مشهد آغاز و به سرعت به اغتشاشات خیابانی و خسارات مالی و
جانی بسیار، منجر شد واکنشها در فضای مجازیقابل توجه و
تامل بود. یکی از سلبریتیها در واکنشی غیر قابل پیش بینی فرمودند:" این
صدای مردم معترض است و جواب صدای اعتراضشان باتوم و گاز اشکآور نیست."
امثال این بازیگر، بنا به هر
دلیلی (اعم ازناآگاهی سیاسی؛ فاصله گرفتن از کف جامعه و مردم؛ ناآشنایی به
معضلات و مطالبات) متوجه نشدند اعتراض اولیه و به حق مردم درباره چیست؟
ایشان به جای پرداختن به اصل موضوع، باید ریشه اعتراضات منجر به اغتشاش را
بررسی میکردند. البته این واکنش مجازی نوعی فرار به جلو محسوب میشود. اگر
آگاهی عمومی نسبت به روند «اعتراضات منجر اغتشاشات» وجود داشت، به طور قطع
بسیاری از این افراد از اظهار نظر ناپخته سیاسی امتناع میکردند و از
راههای دیگر در اینستاگرام و توییتر در پی لایک! میدویدند.
در کشاکش روزهای «اعتراضات تا اغتشاشات»،
در فرانسه شورشی بزرگتر و اعتراضیتر از رویدادهای ایران در حال رخ دادن
بود و از قضا مردم فرانسه در عرض یک هفته بیش از هزار خودرو را آتش زدند. آیا پلیس فرانسه برای حفظ امنیت عمومی به معترضان گل هدیه میداد؟آیا در جریان شورشهای دورهای انگلستان، پلیس این کشور معترضانی که اماکن عمومی را تخریب میکردند با حریر ابریشمی نوازش میکرد؟ در هر کشوری، شورش آنارشیستی اجتماعی
به صورت طبیعی از جانب عاملان امنیتی – پلیسی در هر مرحله با شیوههای
مخصوص به همان مرحله مهار می شود. نحوه برخورد پلیس با تجمعات غیر قانونی
توام با تخریب اموال و اماکن عمومی از اعتراضات دانشجویی در فرانسه و سایر
کشورهای جهان از ۱۹۶۸ ، مسبوق به سابقه است و سلبریتیهای مورد نظر چون
سواد تاریخی و اجتماعی لازم را ندارند، کافیست به فیلمهای خیالبافهای
(برناردو برتولوچی) و نقطه زابریسکی (میکلآنجلو آنتونیونی) مراجعه کنند.
خانم بازیگر فقط به تماشای
فیلمهای اعتراضات نشستهاند و صدای مردم اعتراضی مردم به شکل دقیقی
نشنیدهاند. اگر ریشه این اعتراضات را بررسی کنیم، درخواهیم یافت هسته اعتراضات، نسبت به رانت خواری و غارت بیتالمال در پوشش رابطههای آنچنانی، محور اعتراضات است. شعار مردم در اعتراضات مشهد این بود" پلیس برو دزد و بگیر" .
قطعا سلبریتیهایی که متعلق به
طبقه سرمایه دار و بانفوذ هستند (و برخی نیز پایشان به محاکم قضایی باز شده
است) نمیتوانند مدعی شنیدن صدای اعتراض مردم و همراهی با آنان شوند.
بازیگرانی که در فیلم و سریالهای مفسدان اقتصادی (که اگر اعتراضی هم
باشد به اختلاس و دزدی و ... آنان است) بازی میکنند، حق سوارشدن بر این موج
را ندارند. در خانه های میلیاردی شمال تهران صدای کدام مالباخته صندوق
فرهنگیان و کاسپین و ... شنیده میشود؟ بازیگری که در فیلم «هیچ کجا، هیچ کس» ، با سرمایه گذاری بابک زنجانی، که حکم قطعی فساد او صادر شده است باید از همه ملت عذرخواهی کند.
حالا سلبریتیهایی که حتی عارشان میآید فرزندشان در این خاک متولد شود،
مجاهد شبکههای اجتماعی شده و بر این آتش میدمند؛ آنها به جای شنیدن بخش
بزرگی از این اعتراضات، که به متهمان اقتصادی فعال در سینما باز میگردد،
با توییتهای تهییج کننده سعی میکردند که انگشت اتهام، هیچگاه به سوی
ایشان نچرخد. او به تازگی در ویدئویی گفته است
که "این سرزمین [ایران] نفرین شده است و این همه حوادث، طبیعی نیست..." ؛
شاید بزرگترین نفرین برای این سرزمین همین باشد که سلبریتیها جریان افکار
عمومی را بدست بگیرند!
***
«حاج حمید فرخ نژاد» بازیگر توانای فیلمهای محبوبی هستند که اغلب با پول نفت و سرمایههای دولتی ساخته
شده است. ایشان از جمله کسانی بودند که نه شعارهای ابتدایی معترضین را
شنیدند و نه اغتشاشات پس از آن را دیدند؛ انتظاری هم نیست و مردمی بودن با
سلبریتی بودن رابطه عکس دارد. او هم در پستی پر ابهام و ایهام که ربطی به
اعتراضات و اغتشاشات نداشت واکنش غیرمتعارفی از خود نشان دادهاند. اما
مردم چشم خودشان ایشان را در مقابل دوربین عکاسان دیدند که چند ماه قبل، پس
از آزادی موقت متهم اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان، با
ایشان به کانادا سفر کردند و نشستی خبری را با ایشان در کانادا برگزار
کردند. مستقل از اینکه اعتراضات مردم به انحراف کشیده شد، اما اگر مطالبه
واقعی مردمی و روند برخورد با متهمان اقتصادی، تسریع شود و به عنوان نتیجه
اعتراضات هدفمندانه پیگیری شود، تصور نمیکنیم حمید فرخ نژاد، بازیگر
توانای سینمای ایران، در مورد اعتراضات مردمی جرات اظهار نظر داشته باشد
چون ایشان همپیاله متهمی شدهاند که در تیررس انتقادات مردمی قرار دارد.
اما خانم «ترانه علیدوستی»
که سواد آکادمیک (دانشگاهی) هم ندارند، به صورت غیر آکادمیک در حوزههای
مختلف اظهار نظر میفرمایند. در کشاکش اغتشاشات ایشان پستی را توئیت و در
آن نوشتند: به نوبه خودم خواهش میکنم این
رویه رو همینجا متوقف کنید با مردم معترض برخورد فیزیکی نکنید، خشمشون رو
درکنید. آرومشون کنید. با هر نگرشی امانت دار جون و سلامتیشون باشید،
........ .
نکته قابل توجه درباره خانم علیدوستی این است که ایشان از متهم
سرشناس اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان (بانک سرمایه) حقوقی غیرمتعارفی ( بر
اساس شنیدهها ماهی ۱۲۰ میلیون تومان تا ۱۸۰ میلیون ماهانه ) بابت
حضور در سریال «شهرزاد» دریافت میکنند. حقوقگیرنده از متهم اقتصادی
ضرورتی ندارد که بخواهد در مورد اعتراضات اقتصادی مردم، قضاوت کند.
اعتراضات که در نهایت به اغتشاشات منجر شد، ریشه در فساد متهمان اقتصادی
دارد. آنها که بیش از یکسال است معترضند، به امثال سرمایهگذار سریال
شهرزاد اعتراض دارند که هزاران میلیارد از سرمایه ضعیفترین اقشار این مردم
را به تاراج بردهاند.
ضریب پولشویی در حوزه سینما
افزایش یافته است و بازیگران سینما از منابعی حقوق دریافت میکنند که مردم
معترض و مالباخته آن هستند. این مسئله نکته قابل تاملی است که از تهیه
کننده سرشناس سینما «غلامرضا موسوی» بارها بارها در گفتگوهای مختلفی منتشر
شده است.
از سوی دیگر خانم بازیگر مثل
سایرین تاریخ نمیداند. اگر ترامپ قوانین سختی وضع نمیکرد و خانم علیدوستی
به ایالات متحده سفر میکردند و با فضای عمومی این کشور آشنا میشدند،
متوجه میشدند که شعار معروف میان پلیسهای آمریکایی در مواجه با هر تجمع
اعتراضی یک جمله بیشتر نیست "سرکوب محکم تا آرامش کامل "؛ که البته در آشوب
های اخیر کشور نیروهای انتظامی کاملا مدارا کردند و به جز کشتهسازیها و
حملات مسلحانه در برخی شهرها، در تهران تقریبا خون از دماغ معترض و آشوبگر
نیامد!
اگر دانش عمومی و تاریخی ایشان
آنچنان نیست، یک بار اخبار مربوط به شورشهای مردمی در آمریکا را مطالعه و
در متون تاریخی وقایع ملتهب دیترویت در ۱۹۶۷ ، را مرور کنند. پلیس این شهر
در مواجهه با هر اعتراض خیابانی و اغتشاشاش، دستور تیراندازی داده بود.
این موضوع پس از قتل رادنی کینگ در مهد لیبرال دموکراسی که کعبه آمال
بسیاری از بازیگران سینما و تلویزیون است، دوباره تکرار شد. در عموم
شورشهای مردمی در ایالات متحده، پلیس حق تیراندازی دارد. با توجه به اینکه
سواد بازیگر محدود به فیلم دیدن و فیلم بازی کردن است کافیست فیلم اخیر
«کاترین بیگلو» با عنوان «دیترویت» را تماشا کنند.
روند «اختشاشات!»
مجازی، با دیکته جدید خانم بازیگرفارغ التحصیل حقوق غذایی، در مورد یک
تروریست ادامه پیدا میکند. در واقع تروریسم ، مفهومی جهانی است و درک آن
خارج از دایره دانش افرادی است که حقوق غذایی خواندهاند.اگر کسی ذرهای به «علوم قضایی» آگاهی داشته باشد، میداند هیچ تروریستی در دایره مدافعان حقوق بشر نمیگنجد.
«سارو قهرمانی» اگر با اخلاقترین و مهربانترین گل پسر دنیا از نظر خانم رهنما باشد با استناد به گواهی پدرش عضوی از یک گروهک تروریستی است. گروهکی تروریستی که در پیشینهاش ثبت شده که سَرهای بسیاری از سربازان جمهوری اسلامی را در هشت سال دفاع مقدس بریده
است. سربازانی که برای گذراندن دو سال خدمت سربازی خود راهی منطقه کردستان
شدند و ضرورت دارد که بانوان بازیگر کم دانش سینمابا مدرک و یا بدون مدرک
حقوق غذایی، حتما فیلم «چ» ابراهمیم حاتمیکیا، زندان دولهتو (رحیم رحیمی
پور) را تماشا کنند.
در میان انواع و اقسام
سلبرتیهای شناخته شده دنیا، کدام سلبرتی با برند جهانی را میتوان پیدا
کرد که برای تروریستها دل میسوزاند؟
خانم بهاره رهنما اگر دانش قضایی
(نه غذایی) عالمانهای دارند ابتدا باید به کتب دانشگاهی خود مراجعه کنند و
قوانین قضایی بینالمللی را در مورد تروریستها مجددا بررسی کنند و این
اطلاعات را در اختیار خانم ترانه علیدوستی که فاقد سواد دانشگاهی هستند قرار دهند، تا ایشان اطلاعات بیشتری نسبت به بدیهیات «حقوق قضایی» پیدا کنند. یک ورکشاپ تروریست شناسی هم برای خانم مهناز افشار برگزار کنند تا به درک جدیدی از فعالیت در حوزه حقوق بشر برسند. چون در
صورت ادامه حمایت از تروریستها و اغتشاشگران دادستان عمومی و قوه قضائیه
به راحتی میتواند علیه این افراد به جرم تشویش اذهانی عمومی و حمایت از
تروریسم در دادگاههای عمومی و انقلاب تهران اقامه دعوی کنند.
اَلٌکاسِبُ خَلیفه الاُسکار or بفتا !
اما جالبترین واکنش خردمندانه را
اصغر فرهادی از خود بروز داد. دقیقا در نخستین ساعتهایی که فروشنده به
عنوان نامزد بفتا ( اسکار انگلیسی) اعلام شد، اصغر فرهادی هم در حمایت از
هرج و مرج جاری در کف خیابان، نامهای دو پهلو، یکی به نعل و یکی به میخ
(سبک رسمی جناب فرهادی) را منتشر کرد. دقیقا شبیه همان نامهای که درباره گورخوابها منتشر شد و زمینه دریافت اسکار را برایش فراهم کرد. تصور کنید که کشور با تراژدی کشتی سانچی و زلزله سر پل ذهاب مواجه میشود، اصغر فرهادی هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
اما اگر یک رویداد سیاسی ملتهب در ایران اتفاق افتد، فرهادی به فاصله کمی،
سوار آن موج سیاسی میشود. به هر حال حیات سینمایی او متصل به دوران
دوگانه احمدینژاد است و این حیات سینمایی با دوران دوگانه ترامپ و یک
اسکار دیگر احیا شد. او با نوشتن نامهای دو پهلو قطعا انتظار دریافت جایزه
بفتا را دارد.
این هرج و مرج مجازی که بانیان آن
اغلب بازیگران و چهرههای سینما و سلبریتیها هستند جای تحلیل فراوانی
دارد. نکته مهم این است که آن دسته بازیگرانی که در فیلمهای حکومتی و دولتیتری حضور دارند و وابستگی مالی بیشتری به کلونیهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی
دارند از این دست کنشهای مجازی، بیشتر منتشر میکنند. پرویز پرستویی،
حمید فرخنژاد، محسن تنابنده از جمله هنرپیشههای صددرصد وابسته به
تولیداتی هستند که با پول مستقیم نهادهای حکومتی ساخته شده اند و ادای
اپوزیسیون درآوردن از سوی این عزیزان هنرمند نیاز جای تأمل بیشتری دارد!
از سوی دیگر برخی بازیگران زن
سینما با ژستهای سیاسی ضد حکومتی خودنمایی میکنند. مشخص است که بسیاری از
بازیگران زن پس از آنکه ازدواج میکنند، یا عیار سنشان بالا میرود، به
دلایل مختلفی از جریان اصلی کنار گذاشته میشوند و تنها حرکتی که بازارشان
را داغ میکند و زمینه فعالیت آنان را فراهم میآورد متلک پرانیهای مجازی
سیاسی است. مخالف خوانان در میان اهالی سینما محبوبیت دارند. تاکنون
بازیگری در فضای مجازی شناسایی شده که از این دست جبههگیریهای نخنما
اتخاذ نکند و بتواند در سینما فعالیت ممتد داشته باشد؟!
در هر صورت مخالفخوانی و
ادعایهای پرتناقض، بدون پشتوانه علمی و ریشه صحیح اجتماعی، لایکهای
فراوانی دارد و سلبریتیهای کم دانش، با اظهارنظرهای پر تناقض موج سواری
میکنند. اما پرسش مهم این است که آخرین نقش آفرینی در خور اعتنای بهاره
رهنما کدام اثر هنرمندی ارزشمند است؟!
و نکته آخر اینکه این سلبریتیهای همهچیز دان و خودهمهچیزدانپندار! چرا
در حوزه تخصص و فعالیت خود سکوت کردهاند و از فساد جاری در لایه لایه
سینما، تئاتر و حتی تلویزیون کلمهای "توییت" نمیکنند؟ و هرکس نیز در این
حیطه ورود کند را حکم ارتداد میدهند... به قول مثل معروف، اگر واقعا بیل
زن هستید، باغ خشکیده سینمای ایران را بیل بزنید و سیاست و ... را به اهلش
بسپارید.
سخنگوی
کمیسیون قضایی مجلس از بازدید تعدادی از اعضای این کمیسیون از زندان اوین
برای بررسی وضعیت بازداشتشدگان تجمعات اخیر خبر داد.
به گزارش مشرق،
حجتالاسلام حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی
از بازدید از زندان اوین خبر داد و گفت: براساس برنامهریزیهای انجام شده،
این بازدید در روز یکشنبه (8 بهمن) انجام میشود.
وی افزود: در این بازدید، بنده (حجتالاسلام حسن نوروزی) به همراه اللهیار
ملکشاهی رئیس کمیسیون قضایی و برخی از اعضا و نیز تعدادی از نمایندگان حضور
دارند.
سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس با بیان اینکه این بازدید در راستای بُعد نظارتی
مجلس انجام میشود، اظهار داشت: این بازدید با هدف پیگیری مسائل مربوط به
بازداشتشدگان تجمعات اخیر انجام میشود، همچنین در این بازدید نمایندگان
در جریان روند مسائل مربوط به این افراد قرار میگیرند.
حجتالاسلام نوروزی تصریح کرد: قرار است نمایندگان پس از بازدید از زندان اوین گزارشی را تهیه و به هیئترئیسه پارلمان ارائه کنند.
بحران آب در سیستان و بلوچستان این روزها باعث خرید و فروش آب آن هم در کنار دریای عمان شده است.
به گزارش مشرق،
این روز ها اکثر خبرگزاری ها از تصفیه آب دریا توسط اعراب و کشورهای حاشیه
خلیج فارس خبر می دهند که این کشورها آب شیرین خود را از دریای عمان تامین
می کنند با این وجود استان سیستان و بلوچستان سال هاست که با خشکسالی و
بحران آب دست و پنجه نرم می کند.
هر چند مردم شهرستان چابهار که کنار این دریا قرار گرفته اند نیز سال هاست برای تامین آب شرب خود مبالغ سنگینی پرداخت می کنند.
در روزهای اخیر در تماس های متعددی که برخی شهروندان چابهار در خصوص مشکل
کمبود آب با پایگاه خبری عصرهامون داشتند، با بیان اینکه یکی از مشکلات
اساسی مردم استان آب شرب است، عنوان کردند: همانطور که در جریان هستید آب
در شهرستان چابهار جیره بندی است و کلیه آب چابهار از آب شیرین کن کنارک
تامین می شود.
وی ادامه داد: برخی مناطق چابهار در ساعات سهمیه آب نیز آب ندارند و
مجبورند آب مورد نیاز خود را هر پنج هزار لیتر ۳۵ هزار تومان خریداری کنند.
این شهروند با بیان اینکه ۶ سال است پیگیر این موضوع هستیم، افزود: منطقه
آزاد چابهار آب دارد در حالی که مردم چابهار با مشکل کمبود آب مواجه هستند؛
چرا مسئولین پیگیری نمی کنند تا آب شیرین کن مجزایی برای منطقه خریداری
شود.
شهروند دیگری ادامه داد: برخی مسئولین عنوان کرده بودند که چهار هزار متر اضافه می کنیم اما هنوز به وعده خود عمل نکرده اند.
وی تصریح کرد: در شهرستان آب جیره بندی عادلانه توزیع نمی شود حتی با پمپ
در بعضی مناطق شهر آب نداریم و چندین سال است که این مشکل پا برجا است.
در تماسی که جهت پیگیری این موضوع با میرادی مدیر کل آب و فاضلاب استان انجام شد، وی پاسخگوی تلفن خود نبود.
در ادامه تماسهای تلفنی، سلیمانی مسئول روبط عمومی این اداره گفت که متن
شهروند مورد نظر را جهت پیگیری برای بنده ارسال کنید تا از چابهار این مورد
را پیگیری کنم.
جهت پیگیری بیشتر در تماسی که با مسعود شهلی رئیس اداره آب و فاضلاب
شهرستان چابهار صورت گرفت، افزود: در شهر چابهار مناطقی که کمبود آب داریم
خیلی از افراد رعایت نمی کنند و حتی همان افرادی که با شما تماس می گیرند
اگر به منازلشان جهت سرکشی بروید ۲۵ هزار لیتر مخزن دارند که مخازنشان پر
است.
وی با بیان اینکه جیره بندی داریم ولی مردم همراهی نمی کنند، ادمه داد:
شهروندان در خانه شان مخزن و پمپ های پاکستانی بزرگ دارند که به شبکه وصل
می کنند و افرادی که در اول شبکه هستند آب را با فشار می کشند و شهروندانی
که در انتهای شبکه هستند با کمبود آب روبرو می شوند که اگر این افراد پمپ
ها را از مدار خارج و اب را درست مصرف کنند دچار کمبود نمی شویم.
شهلی بر با بیان اینکه اداره آب و فاضلاب آب را تانکری نمی فروشد، خاطر
نشان کرد: در شهرستان چابهار حاشیه نشین زیاد است و این افراد آب را از
بیرون و به صورت تانکری خریداری می کنند و تعرفه و نظارت آن بر عهده این
اداره نیست.
رئیس اداره آب و فاضلاب شهرستان چابهار با بیان اینکه برنامه ای برای
افزایش آب شیرین کن ها در آینده وجود دارد، ادامه داد: در حال حاضرکمبود آب
داریم ولی کمبود به اندازه ای نیست که بحران داشته باشیم با این وجود ما
نزدیک به ۱۱۰ هزار نفر در شهر چابهار جمعیت داریم که وضعیت مناسبی دارند.
رئیس جمهور سوریه در جریان دیدار با رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران به عملیات ارتش ترکیه در عفرین سوریه واکنش نشان داد.
به گزارش مشرق به نقل از سانا، بشار اسد به عملیات ارتش ترکیه موسوم به شاخه زیتون در عفرین واکنش نشان داد.
رئیس جمهور سوریه گفت: تجاوز ددمنشانه ترکیه به شهر عفرین سوریه جدای از
سیاست رژیم ترکیه از روز نخست بحران سوریه که بر اساس حمایت از تروریسم و
گروههای مختلف تروریسم استوار بوده است، نیست.
وی که در دیدار با کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری
اسلامی ایران و هیات همراهش سخن می گفت افزود: غلبه بر تروریسم در سوریه و
عراق و پایداری ایران در موضوع هسته ای، طرحی که برای منطقه با هدف تجزیه
کشورها و نقض حاکمیت و سیطره بر تصمیم مستقل آنها طراحی شده بود را به شکست
کشاند.
رئیس جمهور سوریه به حمایت ایران از سوریه در همه زمینه ها به ویژه
مبارزه با تروریسم که در موفقیت های به دست آمده ارتش سوریه ضد تروریستها
نقش به سزایی ایفا کرد اشاره کرد.
خرازی نیز به بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ملت این کشور، پیروزی های
متوالی ضد تروریستها که آخرین آن بازپس گیری فرودگاه ابوالظهور بود را
تبریک گفت و ابراز اطمینان کرد که این پیروزی ها با دستاوردهای بیشتری در
زمینه های نظامی و سیاسی همراه باشد.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران بر اهمیت ادامه تبادل دیدگاهها و
همکاری محکم میان سوریه و ایران برای مقابله با توطئه های خارجی تاکید کرد و
گفت: انسجام سوری-ایرانی نقش مثبتی در این زمینه ایفا کرده است.
۱۲ آواره سوری که قصد داشتند از کوههای مرزی، وارد لبنان شوند بر اثر برف و سرمای شدید جان خود را از دست دادند.
به گزارش مشرق،
حدود ۱۲ سوری که قصد داشتند به صورت غیرقانونی خود را به لبنان برسانند،
به خاطر بارش برف و بوران و سرمای شدید در جبل الصویری واقع در بقاع غربی
جان خود را از دست دادند.
این ۱۲ نفر در یک گروه ۳۰ نفره بودند که قصد داشتند از کوههای مرزی،
وارد لبنان شوند. در بین فوت شدگان، زنان و کودکان کم سن و سال دختر و پسر و
نیز یک سالمند دیده میشوند.
در دسامبر سال ۲۰۱۶ میلادی تعداد آوارگان سوری در لبنان حدود یک میلیون و
۱۱ هزار نفر بود اما سازمان ملل در ماه جاری دیماه) اعلام کرد تعداد این
آوارگان در لبنان کاهش یافته و به حدود یک میلیون نفر رسیده است.
میشل عون رئیس جمهور لبنان نیز بار دیگر از جامعه جهانی خواست تا برای بازگشت امن آوارگان به کشورشان کمک کند.
وی گفت که حل مشکل آوارگان برای کشورش به یک مساله بسیار ضروری تبدیل شده است.
لبنان گفته پذیرش آوارگان سوری وظیفه انسانی این کشور بوده اما ادامه
حضور آنها هزینه های اقتصادی زیادی را گریبانگیر لبنان کرده و جامعه جهانی
هم تاکنون به این کشور کمک کافی نکرده است.