حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی خرداد ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

نتانیاهو: اسرائیل در بشقاب شما، با غذای‌ تراریخته حضور دارد

 نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد صهیونیست‌ها با ابزار دستکاری ژنتیک در بشقاب غذای مردم حضور دارند.

به گزارش مشرق، سیطره یکصدساله صهیونیستها بر اقتصاد دانش‌بنیان، با احاطه بنیادهای پیشتاز دانشی صهیونیزم جهانی، مانند راکفلر و کارنگی مفصلاً در گزارش ویژه «ایران ؛ ایری ؛ راکفلر» ذیل پرونده «مزرعه پدری» در تسنیم، در حال بررسی است. این گزارش ویژه خصوصاً با شناسایی ابعاد جهانی این موضوع، سرنخهای نفوذ این جریان طی چهار دهه گذشته در کشاورزی ایران را نیز روشن می‌کند.

در همین راستا، فیلمی از سخنرانی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، وجود دارد که در مجمع عمومی گذشته در سازمان ملل ایراد شده است. در این ویدئو، ایران محور سخنان نتانیاهو قرار گرفته است. او در بخشی از این سخنان از حضور این رژیم جعلی و صهیونیستها در «بشقاب غذای مردم» پرده برمی‌دارد.

با توجه به عدم واردات مستقیم محصولات غذایی ایران از اسرائیل غاصب، حضور این رژیم در بشقاب مردم ایران از راههای زیر امکان‌پذیر است:

واردات بذر؛ بخش اعظم بذر کشور ما وارداتی است که واردات بذر ناسالم غیرممکن نیست.

واردات مستقیم محصول؛ مانند روغن خوراکی که ۹۵ درصد آن وارداتی بوده و نقش عربستان سعودی در این موضوع بر کسی پوشیده نیست. (بخش اعظم این روغنها، تراریخته است.)

نفوذ در مرکز تولید و تصمیم‌گیری کشور؛ اسناد مهمی در این زمینه منتشر شده و در ادامه این گزارشها، منتشر خواهد شد.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۲۱
حسن حیدری

 نشست تقدیر از فعالین جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۳
حسن حیدری

اکثریت قریب به اتفاق مسلمان‌ها این مسئله را همان‌طور تلقی کردند که عده‌ای طراحی کرده و اکثریت اطرافیان پیغمبر باور کرده بودند. آن‌ها گفتند این‌ها بزرگان قوم و پدرزن‌های پیغمبر هستند و ما حق نداریم با این‌ها مخالفت کنیم؛ باور نمی‌کنیم این‌ها کاری برخلاف نظر پیغمبر کرده باشند.

پاسخ آیت‌الله مصباح یزدی به حسن روحانی در جلسه درس اخلاق:

از آیت‌الله بهجت می‌خواستیم نکته نغزی برای ما بگویند، می‌فرمودند: «واقعاً پیغمبر، علی(ع) را تعیین کرده بود!»/ گویی ایشان این روزهای ما را می‌دید/ قابل پذیرش نیست یک مسلمان ایرانی که سابقه طلبگی هم داشته باشد در این عصر این اندازه بی‌اطلاع باشد

اکثریت قریب به اتفاق مسلمان‌ها این مسئله را همان‌طور تلقی کردند که عده‌ای طراحی کرده و اکثریت اطرافیان پیغمبر باور کرده بودند. آن‌ها گفتند این‌ها بزرگان قوم و پدرزن‌های پیغمبر هستند و ما حق نداریم با این‌ها مخالفت کنیم؛ باور نمی‌کنیم این‌ها کاری برخلاف نظر پیغمبر کرده باشند.
گروه سیاسی - رجانیوز: آن چه پیش‌رو دارید گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی (دامت‌برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 26/3/96، مطابق با بیست‌ویکم ماه مبارک رمضان 1438 ایراد شده است. 
 
به گزارش رجانیوز سخنرانی حضرت آیت الله مصباح یزدی در این جلسه درس اخلاق، در پاسخ به سخنان اخیر حسن روحانی در ضیافت افطار اساتید دانشگاه در رابطه با مبنای ولایت از دیدگاه امیرالمومنین ایراد شده است.
 
96-03-26.mp3 | دانلود فایل
 
آیا مبنای ولایت و حکومت، نظر مردم است؟
 
اشاره
 
بحثی را با عنوان ارتباط سیاست با ارزش‌ها و اخلاق مطرح کردیم و چند جلسه‌ای درباره کلیات این بحث گفت‌وگویی داشتیم و برای این‌که بیشتر از منابع دینی و روایات اهل‌بیت‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین استفاده کنیم، بنا گذاشتیم که برای تتمیم این مقدمات و کلیات از روایات بهره بگیریم. از جمله بحث‌هایی که در مقدمه عرض کردیم این بود که برای دانستن وظیفه حاکم در جامعه و هم‌چنین وظیفه مردم نسبت به حاکم،  باید ببینیم هدف از زندگی اجتماعی و تشکیل جامعه چیست، و این مسئله خود مبتنی بر این پیش‌فرض است که هدف خلقت انسان چیست. از آن‌جا که زندگی اجتماعی شکل خاصی از زندگی انسان‌ها در این عالم است، اگر بدانیم که برای چه به این عالم آمده‌ایم، می‌فهمیم خوب است زندگی اجتماعی داشته باشیم یا به صورت انفرادی زندگی کنیم. اگر این دو مرحله را حل کردیم، می‌فهمیم که زندگی اجتماعی بدون مقررات و بدون کسی که مقررات را اجرا می‌کند سامان نخواهد یافت. به دنبال  آن به این نتیجه می‌رسیم که مقررات باید آن اهداف زندگی اجتماعی را تحقق بخشد و مجری نیز کسی باشد که بهتر بتواند این مقررات را اجرا کند. این نتایج به ترتیب از یک‌دیگر استفاده می‌شود. هم‌چنین با استفاده از روایات نیز تا حدودی روشن شد که سعادت انسان بدون زندگی اجتماعی فراهم نمی‌شود و باید حتما هم مقررات باشد و هم مجری مقررات. به دنبال این بحث، در دو جلسه درباره این‌که مجری مقررات باید چه خصوصیاتی داشته باشد و بر چه اساسی با عموم مردمی که تحت ولایتش هستند رفتار ‌کند، گفتیم: از آن‌جا که هدف این است که زندگی اجتماعی به گونه‌ای تحقق یابد که زمینه رشد، تکامل و تقرب انسان‌ها به خدا و سعادت ابدی‌شان بهتر فراهم شود، حاکم با مردم حقوق متقابلی دارند، و نیاز به وجود هیئت حاکمه بدان معنا نیست که جامعه چند قشر یا چند طبقه داشته باشد.
 
حکومت، امتیاز یا مسئولیت؟
 
در بسیاری از تفکرات باستانی، از جمله در هند، ایران قدیم و بعضی از کشورهای دیگر چنین فکری وجود داشت که مردم دو دسته هستند و کأنه اصلا دو جنس‌اند؛ یکی جنس حکام و طبقه برتر جامعه، و یک یا چند طبقه نیز مادون این‌ها هستند، و آن طبقه برتر باید حاکم باشند، امر کنند، و دستور دهند، و دیگران باید عمل کنند. گروه اول آفریده شده‌اند برای فرمان دادن، مدیریت و سلطنت، و دیگر مردم هم آفریده شده‌اند برای فرمانبرداری! هنوز هم بعد از این همه تحولات که در جوامع واقع شده است، در بعضی از کشورهای پرجمعیت دنیا هنوز همین فکر وجود دارد و کمابیش مورد قبول است. در هندوستان با بیش از یک‌میلیارد و سیصد میلیون جمعیت، هنوز طبقه ممتازی و جود دارد که به طبقه برهمن‌ها شناخته می‌شوند، و طبقه‌ای هم به نام طبقه نجس‌ها شناخته می‌شوند که معمولا پست‌ترین کارها را در جامعه عهده‌دار می‌شوند و طبقه‌های بالاتر به‌خصوص برهمن‌ها حتی با آن‌ها هم‌غذا هم نمی‌شوند، و اگر در ظرفی غذا بخورند، آن‌های دیگر در این ظرف غذا نمی‌خورند.
 
در ایران قدیم ما نیز چنین چیزهایی بوده است. در شاهنامه فردوسی درباره انوشیروان که به عنوان عادل‌ترین پادشاه ایران در دنیا معروف است،‌ نقل شده است که اجازه نداد کسی که پدرش کفش‌گر بود، وارد کارهای حکومتی شود و حتی درس بخواند.  بالاخره چنین طرز فکری بود که حاکمان طبقه ممتازی هستند و مردم از آن‌ها جدا هستند، و دیگران هیچ‌گاه نباید این فکر را در سر بپرورانند ‌که به چنین مقاماتی برسند. این طرز فکر در ایران نیز حاکم بود و وقتی اسلام به ایران آمد و مردم مسلمان شدند، بقایایی از آن همچنان در ذهن‌ مردم باقی ‌ماند. این بود که در زمان بنی‌عباس، به‌خصوص وقتی ایرانی‌ها در دستگاه خلافت موقعیتی پیدا کردند، این طرز فکر هم با رفتارهای آن‌ها رشد کرد و بالاخره کسانی هم که قدرتی به دست‌شان می‌آمد، بدشان نمی‌آید که بگویند این قدرت ارثی و حق ماست و کسی دیگر حق ندارد در این محدوده وارد شود.
 
این است که در فرمایش اهل‌بیت‌صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین بر این  مطلب  اصرار می‌شود که والی با مردم عادی هیچ تفاوتی ندارد. او بار سنگین‌تری بر دوشش است و باید این بار را به منزل برساند. تعبیر معروفی که امیرمؤمنان به یکی از کارگزاران‌شان فرمودند این است که این مقامی که به تو داده شده است، طعمه نیست؛ این وظیفه و تکلیفی است که به دوش تو گذاشته شده است. خیال نکنی که این لقمه چرب و نرمی است که باید از آن استفاده کنی؛ برعکس، اکنون که تو در این مقام هستی باید زندگی‌ات از سطح مردم پایین‌تر باشد تا مردم نگویند این‌ها به ما اجحاف می‌کنند و زور می‌گویند.
 
اولین انحراف در حکومت اسلامی
 
حال با توجه به نکات بالا این سؤال مطرح می‌شود که حاکم بر چه اساسی به این مقام می‌رسد؟ از روز رحلت پیغمبر اکرم‌‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله این مسئله در جامعه اسلامی به صورت جدی مطرح شد و هنوز بدن پیغمبر را دفن نکرده بودند که مردم به دنبال این‌ رفتند ‌که برای پیامبر جانشین تعیین کنند! این یک حقیقت تاریخی است که همه می‌دانند، ولی در این‌که چگونه این فکر در جامعه به این صورت رواج پیدا کرد و پذیرفته شد، بحث‌های زیادی مطرح شده است و هزاران کتاب به این موضوع پرداخته‌اند. از کتاب‌هایی که در عصر ما درباره این موضوع نوشته شده و با چاپ‌های متعدد و  تقریظ‌هایی از سلاطین، علما و اصحاب فتوا روبه‌رو شده است، کتاب الغدیر است.
 
علی‌رغم تاکیداتی که خود پیغمبر اکرم فرمودند و آیات قرآن که درباره این مسئله نازل شد و همه علمای مسلمین از مذاهب مختلف اعتراف کردند که این آیات مربوط به جریان غدیر خم است، و کتاب‌هایی مثل کتاب الغدیر در دوازده جلد به این موضوع پرداختند، اکثریت قریب به اتفاق مسلمان‌ها این مسئله را همان‌طور تلقی کردند که عده‌ای طراحی کرده و اکثریت اطرافیان پیغمبر باور کرده بودند. آن‌ها گفتند این‌ها بزرگان قوم و پدرزن‌های پیغمبر هستند و ما حق نداریم با این‌ها مخالفت کنیم؛ باور نمی‌کنیم این‌ها کاری برخلاف نظر پیغمبر کرده باشند. آن‌گونه که تاریخ نشان می‌دهد، امیرالمؤمنین از بیعت با خلیفه‌ای که مردم پیشنهاد کردند، امتناع فرمود، و حداکثر دوازده نفر به ایشان ملحق شدند و گفتند: دستگاه خلافت و امامت، دستگاهی است مثل خود دستگاه نبوت و باید از طرف خدا تعیین شود. ولی این‌ها اقلیتی بودند و دیگران هم قدرت و هم اکثریت افراد را داشتند و عملا سخنان آنان عملی شد، و اتفاقاتی افتاد که در این زمان‌، به‌خصوص در مجالس عزاداری، نُقل محافل ماست و به شنیدن و گریه کردن درباره آن‌ها عادت کرده‌ایم.
 
ولی هنوز در میان مسلمان‌ها کسانی هستند که باور نمی‌کنند چنین چیزی واقع شده باشد، و اکثریت مسلمان‌ها برخلاف نظر خود پیغمبر چنین کاری کرده باشند. من بعضی‌ از آن‌ها را از نزدیک دیده‌ام و با آن‌ها معاشرت و رفاقت صمیمی داشته‌ام؛ کسانی‌که خیلی عجیب به ائمه اظهار محبت می‌کردند، اما ته دلشان این بود که دستگاه خلافت همان است که در صدر اسلام واقع شد. یکی از کسانی که پیرو مذهب شافعی بود و نسبت به من خیلی اظهار محبت می‌کرد، می‌گفت من عقیده‌ام این است که اگر کسی به حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها جسارت کند، کافر است. به او گفتم: پس تو از ما شیعه‌تری؟! گفت: نه می‌دانی من سنی هستم و نماز دست‌بسته می‌خوانم، ولی عقیده‌ام نسبت به شخص حضرت زهرا و اهل‌بیت این طور است. ما آن‌ها را خیلی دوست داریم، ولی مسئله حکومت و خلافت مسئله دیگری است، و مردم جمع شدند و با کسی بیعت کردند و آن رسمیت پیدا کرد؛ حالا هم با هر کسی بیعت کنند همین حکم را دارد و او خلیفه می‌شود.
 
اکثریت مردم و ندانستن حقیقت
 
واقعا کسانی وجود دارند که مسئله برایشان روشن نیست و ارسال مسلم کرده‌اند که جریان همین بود که بعد از وفات پیغمبر، یکی از پدرزن‌های پیغمبر جانشین ایشان شد و بعد از وفات او هم یکی دیگر از پدرزن‌ها جای ایشان را گرفت؛ علت هم آن بود که مردم برای این‌‌ها احترام بیشتری قائل بودند و با این‌ها بیعت کردند، و دیگران هم حق مخالفت نداشته و ندارند. معمولا نواندیشان‌شان و جوان‌ها و دانشگاه رفته‌ها در این مقام بودند که این جریان را توجیه کنند که این یک حادثه عجیبی نبوده، و اگر ما هم بودیم، می‌بایست همین طور رفتار می‌کردیم. بالاخره این حق مردم است که برای خودشان حاکمی انتخاب کنند، و این همان دموکراسی است و امروز همه دنیا فهمیده‌اند که جامعه باید به صورت دموکراتیک اداره شود. آن روز هم حکم اسلام این بود. اسلام پیش از این‌که مردم دنیا بفهمند این را فهمیده بود و لذا همه مسلمان‌ها همین کار را کردند. یک چند نفری مثل حضرت علی، سلمان و ابوذر نظرشان مخالف بود، و کسی هم با آن‌ها کاری نداشت. چند روزی مخالف بودند و بعد از این‌که دیدند همه مردم بیعت کردند و دیگر این مسئله تمام شده است، این‌ها هم قبول کردند.
 
در مقابل این دیدگاه، روایات فراوانی از کتب اهل سنت وشیعه وجود دارد، والبته روایات اهل تسنن بیش از روایات شیعه است و مرحوم علامه امینی نیز کتاب الغدیر را با استناد به روایات اهل سنت نوشت. فرزند مرحوم امینی نقل می‌کرد که وقتی جلدهای اول الغدیر چاپ شد و برخی از بزرگان اهل تسنن بر آن تقریظ نوشتند، چند نفر از یکی از کشورهای همسایه عراق خیلی ناراحت شده بودند و تصمیم گرفتند که به منزل ایشان در عراق بیایند و با ایشان بحث کنند. مطمئن هم بودند که در بحث محکومش می‌کنند و می‌خواستند بعد از بحث کتک مفصلی به ایشان بزنند. پیغام دادند و آمدند. وقتی شروع به بحث کردند، مرحوم امینی در همه موارد می‌گفت من چیزی از خودم نگفته‌ام، یک تحقیق تاریخی کرده و آن‌ها را از منابع خود شما نقل کرده‌ام و هر مطلب را به کتاب‌های خودشان ارجاع می‌داد. فرزند مرحوم علامه می‌گفت: این گروه ابتدای بحث سختشان بود بپذیرند، اما وقتی مطالب را در کتاب‌های خودشان دیدند، چیزی برای گفتن نداشتند. یکی از آن‌ها آن قدر ناراحت شده بود که پاهایش را دراز کرده بود و سرش را به ستونی که به آن تکیه داده بود می‌زد و نسبت به خلیفه دوم تعبیرات زشتی به‌کار می‌برد، اما مرحوم آقای امینی به او فرمود: شما نباید به صحابه پیغمبر توهین کنید؛ من هر جا اسم آن‌ها را بردم (رض) در کنارش گذاشته‌ام و هیچ جا به آن‌ها جسارت نکرده‌ام.
 
جهل، ریشه انحراف در امر ولایت
 
تقریبا تا زمان صفویه در کشور ما هم اکثریت با این جریان بود. حتی درباره اجداد صفوی‌ها نقل می‌کنند که آن‌ها نیز اهل تسنن بودند؛ البته صوفی بودند و خیلی به اهل بیت و به‌خصوص به امیرالمؤمنین علاقه داشتند. بالاخره بعد از این‌که حکومت ایران را به دست گرفتند و سلسله سلاطین صفویه در ایران تاسیس شد، با علمای شیعه خیلی گرم گرفتند. علمای شیعه نیز چون این‌ها تشیع را ترویج می‌کردند، به آن‌ها احترام می‌کردند. حتی نقل شده است که محقق کرکی به یکی از سلاطین صفوی اجازه داد که از طرف ایشان حکومت کند. منظور این‌ که تا قبل از دوران صفویه اکثریت ایران هم سنی بودند و این مسئله را که باید خلافت فقط با رأی مردم و با بیعت تعیین شود، نظر اسلامی شایعی بود.
 
کم‌کم در زمان‌های بعد بحث‌ها علمی‌تر شد و حقایقی از تاریخ روشن شد که تا آن روزها روشن نبود. عجیب‌تر این است که حتی در میان بستگان نزدیک اهل‌بیت کسانی بودند که به خلافت همان خلفای سه‌گانه قبل از امیرالمومنین قائل بودند و حضرت علی‌علیه‌السلام را به عنوان را خلیفه چهارم می‌شناختند. این جمله را از امام (ره) نقل می‌کنم که می‌فرمود: خیال نکنید این عقایدی که ما درباره ائمه داریم از ابتدا این قدر واضح بوده است و همه آن را می‌دانستند؛ روزی زید‌بن‌علی‌بن‌الحسین که او را به‌خاطر مخالفت با امویان به دار زدند، نزد برادرش حضرت امام محمد باقر‌سلام‌الله‌علیه آمد و با ایشان بحث‌شان شد. حضرت باقر اشاره فرمودند که من بعد از پدرم امام هستم و بر دیگران واجب است از من اطاعت کنند. زید تعجب کرد و گفت شما می‌دانید که پدرمان امام سجاد چقدر مرا دوست می‌داشت، و حتی لقمه می‌گرفت و در دهان من می‌گذاشت؛ با این وصف چرا این مسئله را به من نگفت که باید از برادرت اطاعت کنی؟! حضرت فرمود: این هم به خاطر این بود که مبادا تو نتوانی این مطلب را بپذیری، و خیال کنی این نظر شخصی پدرمان است و با امر پیامبر مخالفت کنی و دینت اشکال پیدا کند. حضرت امام با استناد به این روایت می‌فرمود: این مسئله حتی برای برادر امام باقر علیه‌السلام هم واضح نبود. باز در روایات ما آمده است که حضرت رضاسلام‌الله‌علیه برای زید احترام قائل بودند و برای او طلب رحمت کردند. شخصی از ایشان پرسید که ایشان که قائل به امامت اجداد شما نبودند، چطور ایشان را شهید می‌دانید؟ حضرت فرمود: او برای کسب رضایت اهل‌بیت قیام کرد؛ شعارش این بود و می‌گفت برای این‌که حق اهل‌بیت را ادا و آن‌ها را راضی و خوشحال کنم، حاضرم جانم را هم فدایشان کنم و با کسانی که به آن‌ها ظلم کردند، می‌جنگم.
 
امروز بهانه‌ای برای بی‌اطلاعی نیست
 
باز از مظلومیت اهل‌بیت است که حتی در میان خانواده خودشان، کسانی مثل زید‌بن‌علی (که راوی صحیفه سجادیه است)، مسئله ولایت برایشان ثابت نبود. همه می‌دانیم که بالاخره از زمان حضرت سجاد به بعد همه اهل‌بیت کمابیش تقیه می‌کردند. گاهی این تقیه بسیار سخت می‌شد و حتی بر طبق فتاوای اهل‌سنت فتوا می‌دادند تا معلوم نشود که مذهب دیگری دارند. این جریان تا زمان غیبت ادامه داشت. ما اکنون در زمانی قرار داریم که ابزار تبلیغات قابل مقایسه با ابزار زمان گذشته نیست. آن‌هایی که معتقدند که خلافت حق پدرزن‌های پیغمبر بود، اعتمادشان به نقل‌ها و تبلیغاتی است که بزرگانشان برایشان تدارک دیده‌اند. ما هم اگر به چیزهایی معتقد هستیم به خاطر نقل‌هایی است که بزرگان‌مان کردند و پدر و مادرهایمان به ما گفتند و بعد هم کمی کتاب خواندیم. اما وقتی تبلیغات از یک طرف گسترش پیدا کند و از طرف دیگر ضعیف شود، چه پیش‌بینی می‌کنید؟ یکی از نگرانی‌های امام از همان روزهای اول پیروزی انقلاب تحریف حقایق نهضت بود، و این‌که کسانی بیایند و جریان را طور دیگری نقل کنند و این نقل‌ها متراکم، نوشته و چاپ شود و نسل‌های آینده نفهمند که جریان چه بوده است. ایشان از روز اول اصرار داشت که باید اسناد این انقلاب ضبط و ثبت شود و کسانی را شخصا برای این‌کار تعیین کردند.
 
اگر تا قبل از دوران صفویه بسیاری از مردم ما واقعا مذهب تشیع را نشناخته بودند، شاید خیلی مسئول نبودند؛ زیرا شرایط سخت بود و حکام و سلاطین و به تبع آن‌ها، علمای درباری و کسانی که از آن‌جا ارتزاق می‌کردند، به آن طرف گرایش داشتند و دیگران هم آن را باور می‌کردند. اما فکر می‌کنم بعد از دوران صفویه و به‌خصوص تحقیقات کسانی مثل محقق کرکی، شیخ بهایی، علامه مجلسی و...، و کتاب‌هایی  که نوشته شد، حقایقی که بیان شد و مجاهدت کسانی که در این راه جان خودشان را از دست دادند، دیگر  از کسی پذیرفته نیست که ادعا کند خود علی هم از روز اول وقتی دید همه با شخص دیگری بیعت کردند وظیفه خودش دانست که باید از او اطاعت کند و حق نداشت مخالفت کند، چون مردم رأی داده بودند! آیا شما می‌پذیرید که یک مسلمان ایرانی در این عصر این اندازه بی‌اطلاع باشد که چنین فکر کند؟! آیا نمی‌توانست درباره این مسئله تحقیق کند؟!  به‌خصوص اگر سابقه طلبگی داشته باشد، درس خوانده باشد و کتاب دیده باشد و دست‌کم اسم الغدیر را شنیده باشد؟!
 
لزوم اهتمام بیشتر به مسایل اعتقادی
 
این‌ها همه نشانه این است که ما در این زمان باید درباره اصلی‌ترین مسائل تحقیقات عمیقی داشته باشیم. خوب  است یادی از مرحوم آیت‌الله بهجت نیز بکنیم. بنده تقریبا پانزده سال درس فقه ایشان شرکت می‌کردم. غالباً پیش از درس چند دقیقه زودتر می‌رفتیم و ایشان هم عنایت داشتند و یک حدیث،‌ نکته‌ای اخلاقی، یا یک نکته تاریخی می‌گفتند؛ اما گاهی چیزهایی می‌گفتند که من در دلم از ایشان گله می‌کردم. مثلا این‌طور شروع می‌کردند: «بسم ‌الله الرحمن الرحیم. واقعاً پیغمبر علی را تعیین کرده بود». در دلم می‌گفتم: مگر ما در این مطلب شک داریم؟! نکته‌ای بگویید که کسی نگفته باشد؛ ما آمده‌ایم خدمت شما نکته نغزی استفاده کنیم! اما بعد از سال‌ها، روزهایی  پیش آمد که همان نکته‌هایی که ایشان روی آن‌ها تکیه می‌کرد، مسئله روز جامعه ما شد. نمی‌دانم ایشان واقعا این‌روزها می‌دید؟! به‌هر حال اعتقاد ما این بود که ایشان پیش‌بینی می‌کند و ما را واکسینه می‌کند تا به موقع خودش تحت تأثیر شبهات قرار نگیریم. عزیزان من! ما باید یک دور دیگر خدا، پیغمبر، ائمه و قیامت را برای فرزندانمان و برای نسل آینده اثبات کنیم.
 
یکی دو سال قبل از انقلاب چند تا از دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان و آمریکا (که بعضی‌ از آن‌ها بعد از انقلاب به وزرات هم رسیدند) از ما  دعوت کردند که به لندن برویم و درباره بعضی از مباحث داری شک و شبهه با هم بحث و گفت‌وگو داشته باشیم. شاید بیش از یک ماه من به لندن رفتم و مهمان این آقایان بودم. هر روز با هم بحث داشتیم و این مباحث ضبط می‌شد و خلاصه آن‌ها با عنوان «چکیده چند بحث فلسفی» چاپ شد. در آن زمان، یکی از کسانی که امروز یکی از بت‌های نواندیشان به‌شمار می‌رود، در آن جلسات شرکت داشت و حتی سایر دانشجویان ــ حتی آن‌هایی که بعدها وزیر شدندــ در نماز به او اقتدا می‌کردند. یک روز آن آقا به من گفت: خیلی نباید روی این مسئله که انسان بعد از مرگ دوباره زنده می‌شود و آخرتی هست، اصرار کرد؛ زیرا در بعضی از تعبیرات آمده است که آخرت باطن دنیاست، و این بدان معنا نیست که حتما باید دورانی بگذرد و انسان‌ها خاک شوند و دوباره زنده شوند؛ بلکه آخرت همین حالاست؛ ظاهرش این زندگی است، باطنش آخرت است! علت این سخنان او هم این بود که نویسنده معروفی چنین سخنی گفته بود و این آقا در دفاع از آن نویسنده این سخنان را می‌گفت. این سخنان کسی بود که برخی جوان‌ها، مقامی نزدیک به مقام امام و پیغمبر برایش قائل بودند و هنوز هم بعضی‌هایشان هستند.
 
باید بدانیم که بین ایمان و کفر و بین صواب و خطا، دیوار چینی وجود ندارد. قرآن درباره بعضی از همین مؤمنان زمان پیغمبر که پشت سر پیغمبر نماز می‌خواندند، می‌گوید: هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ؛[1] این‌ها به کفر نزدیک‌تر از ایمان هستند؛ یا فاصله این‌ها با ایمان بیشتر از فاصله‌شان تا کفر است. سعی کنیم این مطالب را دست‌کم نگیرم و نگوییم این‌ها واضحات است. کار به جایی می‌رسد که مقام بزرگ مسئولی در کشور صاف بگوید: خود علی هم می‌گفت: هر چه مردم بگویند! اگر مردم با کسی بیعت کردند، من هم می‌کنم، و این کار را کرد!
 
[1]. آل عمران، 167.
۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۷
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

حکایت ملانصرالدین و الاغش


۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

مسابقه تست هوش سیاسی

🤔
#اعدام
#شهید
#جلاد
#آتش_به‌_اختیار 
#روحانی 😷
#دکتر_قلابی
#تخلفات_گسترده
#سلام_آقای_جنتی

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۵
حسن حیدری
Click video for sound
روی تصویر کلیک راست کرده و گزینه play  را بزنید
 
۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۱
حسن حیدری

کدام موشک ویژه سپاه دیرالزور سوریه را هدف گرفت؟/ حمله شبانه به داعش با چاشنی غافلگیری آمریکا و اسرائیل +عکس

شلیک موشک‌های سپاه به مقر تروریست‌ها در دیرالزور سوریه  - کراپ‌شده

شلیک ۶ فروند موشک بالستیک به مقر داعش، بدون اطلاع تمامی حساسه ها و رصد های دشمنان فرامنطقه ای در حوالی مرزهای ایران صورت گرفت و عنصر "غافلگیری" را در اوج خود به نمایش گذاشت.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، در یکی از غافلگیرانه ترین عملیات های نیروهای مسلح پس از پایان جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران در پاسخ به حمله تروریستی گروهک تکفیری داعش به تهران و شهادت جمعی از مردم بی گناه و بی دفاع کشورمان، مواضع این گروهک را در منطقه دیرالروز در شرق سوریه آماج حمله موشکی قرار داد.

اگرچه هنوز بسیاری شاخص ها و ویژگی های این عملیات مهم موشکی سپاه، ناشناخته است اما می توان برخی از جزییات مهم آن همچون نوع موشک به کار رفته را مورد بررسی و کنکاش قرار داد.

ضربت ذوالفقار سپاه بر کمر داعش

بر اساس تصاویر منتشر شده، موشک های مورد نظر بر خلاف موشکهای بالتسیک میان برد معمول سپاه مثل خانواده شهاب یا قیام که عمودی بعد از پرتاب به سمت بالا حرکت می کنند به صورت زاویه دار پرتاب شده اند. در عین حال بعد از شلیک با حجم سنگینی از دود نیز مواجه هستیم. این دود نشانگر استفاده از سوخت جامد در این موشک است و در عین حال پرتاب شدن با زاویه این موشک نشان دهنده این است که به احتمال بسیار بالا با یکی از اعضای خانواده مقتدر و دقیق فاتح رو به رو هستیم. اما کدام عضو؟

**برای مشاهده اندازه اصلی روی نقشه کلیک کنید**

فاصله حدودی محل پرتاب تا برخورد موشک های ایرانی در سوریه در حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ کیلومتر

بر اساس اعلام منابع مختلف، چیزی در حدود ۶۵۰ کیلومتر از محل پرتاب موشک های ایرانی در استان کرمانشاه تا هدف های منهدم شده در سوریه فاصله است که در این صورت تنها یک گزینه وجود دارد و آن هم موشک ذوالفقار است. اما ذوالفقار چگونه موشکی است؟

موشک ذوالفقار که در جریان رژه نیروهای مسلح  در ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ رونمایی شد بر اساس اعلام فرمانده نیروی هوا فضای سپاه چیزی در حدود ۷۵۰ کیلومتر برد دارد.

این موشک در حقیقت آخرین عضو خانواده فاتح به حساب می آید. جمهوری اسلامی ایران از اوایل دهه ۱۳۸۰ شمسی با نسل اول موشک های فاتح ۱۱۰ صاحب موشکی بالستیک کوتاه بردی با برد حدود ۲۰۰ کیلومتر شد. در آغاز راه، دقت و جزییات فاتح ایرانی به مانند امروز نبود و در طول سالهای بعد، نسل های مختلفی از این موشک وارد خدمت شدند که هم برد این موشک را به ۳۰۰ کیلومتر رسانده، هم خطای آن را تقریبا صفر کرده و در سیستم پیشران آن از سوخت پیشرفته تری استفاده شد.

موشک فاتح ۱۱۰ در حال پرتاب

نسل چهارم موشک فاتح ۱۱۰ در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ شمسی رونمایی و پس از حدود صرف یک دهه زمان جمهوری اسلامی ایران صاحب دقیق ترین موشک بالستیک خود شد. تصاویر پخش شده از تست این موشک در همان زمان جای هیچ شک و شبه ای را در نقطه زنی این موشک بر جای نگذاشت. موشک فاتح ۱۱۰ آنچنان در دقت و قدرت تخریب عمل کرده است که حتی موجبات تحسین کارشناس معروف صهیونیست نیز شده است.

یوزی رابین مدیر اسبق دفاع موشکی اسراییل می گوید: "ایرانی ها به خوبی در جریان تحولات در بحث دفاع موشکی، مخصوصا الان که این سامانه ها در منطقه خلیج فارس مستقر شده اند، هستند. آنها، فاتح ۱۱۰ را برای شکست دادن سامانه های دفاع موشکی ساخته اند."

مدیر اسبق برنامه دفاع موشکی اسراییل در عین حال یادآور شده است: من یک مهندس هستم و به عنوان یک مهندس باید بگویم که ایرانی ها در برنامه فاتح ۱۱۰ به خوبی کار کرده اند. آنها یک راکت ۶۱۰ میلی متر را انتخاب کرده و آنرا ارتقاء دادند. آنها به شیوه های گوناگون دقت این موشک را افزایش دادند و در حال حاضر نزدیک به ۵ الی ۶ مدل از این موشک وجود داشته و سر جنگی ۵۰۰ کیلویی دارد که می تواند یک بلوک شهری را نابود کند.

رابین اضافه کرده است: "مدل ضد اهداف زمینی این موشک با هدایت اینرسایی و جی پی اس ساخته شده است و یک سلاح نظامی است که برای حمله به شما (آمریکایی ها ) و متحدان و پایگاه های شما در منطقه ساخته شده است."

موشک خلیج فارس

اما متخصصان ایرانی به موشک های زمین به زمین اکتفا نکرده و با استفاده از پلتفرم فاتح ۱۱۰ ، موشک های ضد کشتی و ضد رادار بالستیکی را نیز توسعه دادند. موشک های خلیج فارس، هرمز ۱ و هرمز ۲ به عنوان سه موشک بالستیک ایرانی در نقش های ضد کشتی و ضد رادار همگی از الگو و ساختار طراحی موشک فاتح ۱۱۰ استفاده کرده و در بخش سامانه جستجوگر خود از رادارهای آشیانه یاب و یا جستجوگرهای اپتیکی بهره می برند.

این موشک ها به همراه خانواده فاتح همگی بر روی شاسی با توان تحرک بالا نصب شده اند که می تواند تحرک بالایی را برای این سامانه تامین کرده و بقاء پذیری آن در میدان نبرد را افزایش دهند.

موشک فاتح ۳۱۳

به صورت ظاهری و با نگاه به تصاویر این موشک می توان این گونه گفت که تغییر خیلی چشمگیری در ظاهر این موشک به نسبت فاتح ۳۱۳ ایجاد نشده است و به طور معمول، برای افزایش برد یک موشک به نسبت نمونه های قبلی - در حالی که اندازه و شکل ظاهری آن تغییر خاصی نکرده - به دو صورت می توان عمل کرد.

موشک ذوالفقار

موشک ذوالفقار

تصویر موشک شلیک شده به سمت سوریه توسط سپاه که به احتمال فراوان موشک ذوالفقار است

یکی از گزینه ها آن است که باید سر جنگی سبک تری بر روی آن نصب شود، یا اینکه بایستی از سیستم سوخت یا پیشران جدیدی برای این موشک استفاده کرد. به نظر می رسد صرف کم کردن سر جنگی، چنین توانمندی را به یک موشک نخواهد داد که از بردی در حدود ۳۰۰ کیلومتر در نمونه های فاتح ۱۱۰، به بردی در حدود ۷۵۰ کیلومتر برسد لذا، قطعا باید گزینه دستیابی عملیاتی نیروهای مسلح کشورمان به سیستم پیشرانه و سوختی که با همان ابعاد موشک های گذشته، می تواند بردی در حدود ۲ برابر را فراهم کند، یک اتفاق خاص و مهم است.

  00:00           
00:00
 
00:00
         
 

شلیک موشک سپاه به سمت سوریه - به زاویه حرکت موشک و دود حاصل از پرتاب دقت کنید

در پایان باید گفت به احتمال بسیار بالا حداقل تصاویر منتشر شده از شلیک موشک از استان کرمانشاه متعلق به پرتاب موشک های ذوالفقار به سمت تروریست های داعشی است. جمهوری اسلامی ایران با این حرکت رسما بعد از پایان جنگ تحمیلی در معدود اتفاقات عملیاتی برای خارج از مرزها، دست به ذخایر موشکی خود برده و تعدادی از موشک های تاکتیکی با دقت بالای خود را به سمت اهداف مورد نظر شلیک کرد. مشخصا انتخاب سلاح با دقتی خاص برای این عملیات صورت گرفته است تا از هر گونه آسیب به غیرنظامیان یا نیروهای ارتش سوریه که در بخش هایی از این منطقه محاصره هستند جلوگیری شود.

از سوی دیگر، غافلگیری حرکت انجام شده به حدی است که بر خلاف شلیک موشک های کروز آمریکا به سوریه که ارتش سوریه با اطلاع از آن، عمده تجهیزات خود را از پایگاه مورد حمله خارج کرد، این شلیک ها (که گفته می شود ۶ فروند بوده) بدون اطلاع تمامی حساسه ها و رصد های دشمنان فرامنطقه ای در حوالی مرزهای ایران صورت گرفته و عنصر "غافلگیری" را در اوج خود به نمایش گذاشته است.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۲
حسن حیدری
شلیک موشک‌های سپاه به مقر تروریست‌ها در دیرالزور سوریه  - کراپ‌شده

رئیس فراکسیون اهل سنت مجلس به حمله موشکی سپاه: ای کاش به عدد شهدای اخیر ۱۸ موشک شلیک می‌شد.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

دومین هدف موشک های سپاه

دومین هدف موشک های سپاه

گفت وگوی مهدی محمدی با #مجاهدان_تغییر

سپاه امشب دو جا را هدف گرفت: اول تجمع فرماندهان داعش در دیرالزور و دوم، قلب پروژه برجامیزه کردن برنامه موشکی و منطقه ای ایران.

به گزارش مشرق، مهدی محمدی نوشت:

انتقام موشکی از تروریست ها بسیار به موقع گرفته شد یعنی درست در زمانی  که امریکا می خواهد همان کاری را با برنامه موشکی ایران بکند که با برنامه هسته ای کرد، یعنی ایجاد شکاف و تفرقه در افکار عمومی داخلی درباره مطلوبیت این برنامه، سپس فشار از بیرون و کمک به برخی جریان های سیاسی در ایران برای راه انداختن مطالبه یک برجام موشکی. مقدمه واجب در اینجا این است که مردم در داخل کشور درباره برنامه موشکی دچار "تردید" شوند.

مهم ترین هدف قانون جدید سنا هم بلندتر کردن صدای کسانی در داخل است که می خواهند بگویند "بلندپروازی موشکی و منطقه ای" دارد کار دست ملت می دهد. استفاده هوشمندانه –و شاید باید گفت شگفت- سپاه از برنامه موشکی، برای انتقام از تروریست های داعش، کل این صحنه آرایی را به هم می ریزد. اکنون –در کنار خیلی چیزهای دیگر- مردم ایران چیزی دارند که می توانند به آن تکیه و افتخار کنند.

برنامه موشکی نه یک بار اضافی بر دوش کشور و نه یک بلندپروازی تبلیغاتی، بلکه ابزاری واقعی برای دفاع از شرف ملتی اصیل و پرغرور است که در طول تاریخ در مقابل هیچ دشمنی سرخم نکرده است. سپاه امشب دو جا را هدف گرفت: اول تجمع فرماندهان داعش در دیرالزور و دوم، قلب پروژه برجامیزه کردن برنامه موشکی و منطقه ای ایران.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۵۸
حسن حیدری

جزییات سیلی محکم سپاه به تروریستها؛

سپاه ۶ فروند موشک به مواضع تروریست‌ها در سوریه شلیک کرده است/ عبور موشک‌ها از آسمان عراق و اصابت دقیق به اهداف

شلیک موشک سپاه

سپاه پاسداران ۶ فروند موشک بالستیک به سمت مواضع تروریستها در دیرالزور شلیک کرده است.

به گزارش مشرق، چند ساعت قبل و در آخرین ساعات روز یکشنبه ۲۸ خرداد ماه، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با چند فروند موشک بالستیک میان‌برد، مواضع تروریست‌های تکفیری (مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی) را در منطقه دیرالزور سوریه مورد اصابت قرار داد.

بنا بر اطلاعیه منتشر شده از سوی سپاه پاسداران این اقدام بخشی از انتقام سپاه از تروریست‌ها بابت حملات تروریستی اخیر آنها در تهران بوده است.

بنا بر اطلاعات رسیده، در این عملیات، ۶ فروند موشک به سمت مواضع تروریست‌ها در دیرالزور شلیک شده و این موشک‌ها با عبور از آسمان عراق، به صورت دقیق به اهداف تعیین شده اصابت کرده است.

۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۵۱
حسن حیدری