حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی تیر ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۳۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از تدوین گزارش تحصیلی فریدون در کمیسیون متبوع خود خبر داد.
سیدجواد ابطحی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمان خبرگزاری تسنیم، با اشاره به روند بررسی پرونده تحصیلی حسین فریدون برادر رئیس‌جمهور  در این کمیسیون، گفت: گزارش پرونده تحصیلی حسین فریدون در کمیته آموزش کمیسیون تدوین شده و پس از امضای رئیس کمیته، تقدیم هیئت رئیسه کمیسیون و سپس هیئت رئیسه مجلس می‌شود.
 
وی با بیان اینکه اگر آقای قمی رئیس کمیته آموزش مجلس پیش‌نویس گزارش تدوین شده را امضا نکند، زاهدی رئیس‌ کمیسیون این گزارش را تائید  می‌کند، ادامه داد: قرار بود آقای قمی روز 18 خرداد مدارکی از روند تحصیل حسین فریدون در دانشگاه شهید بهشتی به کمیته ارائه کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده است.
 
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه گزارش تدوین شده پس از تقدیم به هیئت رئیسه، در صحن علنی مجلس قرائت می‌شود، افزود: برخی تخلفات در این پرونده از جمله اینکه پذیرش حسین فریدون در دانشگاه شهید بهشتی بدون آزمون بوده و شرط معدل رعایت نشده، محرز شده که پس از قرائت گزارش در صحن مجلس، تخلفات برای اعمال قانون به قوه قضائیه ارائه می‌شود.
۰ نظر ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۰
حسن حیدری

بازخوانی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پیرامون نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی اسلام

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/36946/smpf2.jpghttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif 
در پی مباحثی که به‌تازگی درباره‌ی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی در موضوع نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی مطرح شده است، این نوشتار، بیانات و دیدگاه‌های معظم‌له را پیرامون مسئله‌ی ولایت و حکومت اسلامی و نقش مردم در آن به‌طور خلاصه بررسی کرده است. این متن برگرفته از خطبه­‌ها و بیانات ایشان است که در مناسبت‌های مختلف ایراد شده؛ لذا با اندکی تصرف و تلخیص در متن بیانات و در قالب پرسش و پاسخ تنظیم شده است تا دستیابی مخاطب ارجمند به فهم دقیق و شفاف دیدگاه‌های ایشان بهتر صورت پذیرد.

۱. هدف از تشکیل حکومت در منطق اسلامی چیست؟
امیرالمؤمنین برای حکومت یک شأن واقعی قائل نیست؛ حکومت برای علی (علیه‌السلام) یک هدف نیست؛ برای او، حکومت ارزشی ندارد، باز هم حاضر نیست برای به‌دست آوردن یک مقام، یک جاه، از ارزشها بگذرد؛ امّا وقتی احساس میکند که وظیفه است، احساس میکند زمینه آماده است و او میتواند این نقش عظیم و اساسی را بر عهده بگیرد، آن‌وقت قبول میکند. ۱۳۶۶/۳/۲۲ [۱] امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) بعد از قبول خلافت هم فرمود: «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله على العلماء ان لا یقارّوا على کظّة ظالم و سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها»[۲]؛ اگر وظیفه‌ى من با توجّه، قبول، بیعت و خواست مردم بر من مسجّل و منجّز نمیشد که در مقابل ظلم بایستم و با تبعیض مبارزه و از مظلوم دفاع کنم، باز هم قبول نمیکردم. یعنى امیرالمؤمنین میگوید من قدرت را به‌خاطر قدرت نمیخواهم. ... اگر قدرت براى مبارزه با ظالم در همه‌ى ابعاد ظلم و ستم -داخلى، اجتماعى و اقتصادى که حادترینش است- میباشد، خوب است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ [۳]

۲. در مورد امیرالمؤمنین علیه‌السلام آیا ولایت ناشی از نصب الهی است یا منوط به رأی مردم است یا در مقام تحقق آن، رأی و بیعت مردم نقش‌آفرینی دارد؟ به عبارتی دیگر آیا پذیرش و رأی مردم در مشروعیت و حقانیت حاکم اسلامی دخالت دارد؟ آیا نقش رأی مردم برای امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام صرفاً در تحقق زمامداری و حکومت و برای مقبولیت و کارآمدی وی است یا در اصل ولایت ایشان نیز مؤثر است؟
در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده است؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام میدهد، مورد پذیرش قرار گرفته است. لذا شما می‌بینید که امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منصوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری میداند، آن وقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم میکشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه میکند؛ یعنی آن را معتبر میشمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامدارىِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانه‌نشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است. ۱۳۶۶/۳/۲۲ [۴]

۳. آیا از منظر اسلام، بیعت و رأی مردم برای حقانیت زمامداری (حکومت) زمامدار کافی است؟
در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتى بر انسانها مقبول نیست، مگر اینکه خداى متعال مشخّص کند. ما هرجا که در مسائل فراوان فقهى که به ولایت حاکم، ولایت قاضى یا به ولایت مؤمن -که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا میکند، شک کنیم که آیا دلیل شرعى بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، میگوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است. این منطق اسلام است. آن وقتى این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسى که ولایت را به او میدهیم -در هر مرتبه‌اى از ولایت- باید اهلیّت و صلاحیّت یعنى عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردم‌سالارى دینى است که بسیار مستحکم و عمیق است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ [۵]
در اسلام مردم‌ یک رکن‌ مشروعیّتند، نه همه‌ى پایه‌ى مشروعیّت‌. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایه‌ى اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده میشود، استوار است. اگر کسى که براى حکومت انتخاب میشود، از تقوا و عدالت برخوردار نبود، همه‌ى مردم هم که بر او اتّفاق کنند، از نظر اسلام این حکومت، حکومت نامشروعى است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ [۶] بنابراین، پایه‌ى مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایه‌ى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ [۷] مشروعیّت دادن به رأی مردم و بیعت مردم، این یک اصل اسلامی است. ۱۳۶۶/۳/۲۲ [۸]

۴. آیا دخالت نظر و رأی مردم در مشروعیت حکومت، اختصاص به زمان غیبت دارد و یا در زمان حضور امام معصوم نیز مطرح است؟ در این دیدگاه نقش مردم در فعلیت و اعمال ولایت چگونه مطرح می­‌گردد؟
امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه منشأ حکومت را زور و اقتدار نمیداند و خود او هم در عمل این را ثابت میکند. از نظر علی (علیه‌السلام) منشأ اصلی حکومت، یک سلسله ارزشهای معنوی است؛ ... او حکومت و ولایت امر مردم را ناشی از یک ارزش معنوی میداند، اما فقط این ارزش معنوی هم کافی نیست برای اینکه انسان فعلاً و عملاً حاکم و والی باشد، بلکه مردم هم در اینجا سهمی دارند و آن بیعت است ... . بیعت منجزکننده‌ی حق خلافت است؛ آن ارزشها آن وقتی میتواند فعلاً و عملاً کسی را به مقام ولایت امر برساند که مردم هم او را بپذیرند و قبول کنند، که این مسئله در باب نقش مردم در حکومت باز مورد توجه قرار میگیرد. ۱۳۶۰/۲/۲۹ [۹]

۵. منشأ اصلی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه اسلام چیست؟
مشروعیّت‌ این نظام به تفکّر اسلامى و به استوارى بر پایه‌ى اسلام است؛ مشروعیّت‌ مجلس و رهبرى هم بر همین اساس است. ۱۳۸۲/۳/۷ [۱۰] در نظام جمهورى اسلامى، اساس حرکت بر پایبندى به مبانى است. آن چیزى که به‌عنوان مبدأ مشروعیّت‌ این نظام محسوب میشود، یعنى ولایت‌ الهى که به فقیه منتقل میشود، مشروط است به پایبندى بر احکام الهى. آن کسى که در رتبه‌ى رهبرى نشسته است، اگر نسبت به آرمانهاى اسلامى، نسبت به قوانین اسلامى از لحاظ نظرى یا عملى، بى‌قید شود، از مشروعیّت مى‌افتد و دیگر اطاعت او بر کسى واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسى، یعنى در خود سند اصلى انقلاب، ثبت شده است‌. ۱۳۸۵/۳/۱۴ [۱۱] مشروعیّت‌ من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهى است. این، پایه‌ى مشروعیّت‌ ما است. در نظام جمهورى اسلامى مبناى نظام و مشروعیّت‌ نظام متّکى به حق‌ و عدل است. ۱۳۸۹/۴/۷ [۱۲] مشروعیّت‌ِ ... همه‌ى ارکان و اجزاى نظام اسلامى به رعایت‌ احکام‌ الهى است. ۱۳۷۱/۳/۷ [۱۳] مشروعیّت‌ همه‌ى ما بسته به انجام وظیفه و کارآیى در انجام وظیفه است. بنده روى این اصرار و تکیه دارم که بر روى کارآیى‌ها و کارآمدى‌ مسئولان طبق همان ضوابطى که قوانین ما متّخذ از شرع و قانون اساسى است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدى‌ نباشد، مشروعیّت‌ از بین خواهد رفت. اینکه ما در قانون اساسى براى رهبر، رئیس‌جمهور، نماینده‌ى مجلس و براى وزیر شرایطى قائل شده‌ایم و با این شرایط گفته‌ایم این وظیفه را میتواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیّتِ‌ بر عهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتى است که قانون و ملّت به ما عطا میکند؛ یعنى این حکم ولایت، با همه‌ى شعب و شاخه‌هایى که از آن متشعب است، رفته روى این عناوین، نه روى اشخاص. تا وقتى‌که این عناوین، محفوظ و موجودند، این مشروعیّت وجود دارد. وقتى این عناوین زایل شدند، چه از شخص رهبرى و چه از بقیّه‌ى مسئولان در بخشهاى مختلف، آن مشروعیّت هم زایل خواهد شد. ۱۳۸۳/۶/۳۱ [۱۴]

۶. آیا خواست و رأی مردم در مشروعیت نظام اسلامی می‌­تواند نادیده گرفته شود؟
هیچ‌کس در نظام اسلامى نباید مردم‌، رأى‌ مردم‌ و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى‌ مردم را پایه‌ى مشروعیّت میدانند؛ لااقل پایه‌ى اعمال مشروعیّت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه‌ى نظام اسلامى، سرِپا نمیشود و نمیماند. ۱۳۷۸/۳/۱۴ [۱۵]

۷. تفکر دینی برای دستیابی به اهداف حکومت اسلامی و مشروعیت اِعمال ولایت (حاکمیت) تکیه بر چه امری دارد؟
در تفکّر دینى، اساس حاکمیّت دین و نفوذ دین و قدرت دین، تکیه‌ى به مردم است. تا مردم نخواهند، تا ایمان نداشته باشند، تا اعتقاد نداشته باشند، دین حاکم نمی­شود. ... در قانون اساسى،... همه‌ى مراکز قدرت هم، مستقیم یا غیر مستقیم با آراءِ مردم ارتباط دارند و مردم تعیین‌کننده و تصمیم‌گیرنده هستند و اگر مردم حکومتى را نخواهند، این حکومت در واقع پایه‌ى مشروعیت‌ خودش را از دست داده است. ۱۳۷۷/۱۲/۴ [۱۶]


۱. خطبه­‌های نماز جمعه تهران، ۱۳۶۶/۳/۲۲
۲. نهج‌البلاغه (صبحى صالح)، خطبه ۳، ص: ۵۰.
۳. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین، ۱۳۸۲/۹/۲۶
۴. خطبه­‌های نماز جمعه تهران، ۱۳۶۶/۳/۲۲
۵. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان قزوین، ۱۳۸۲/۹/۲۶
۶. همان
۷. همان
۸. خطبه­‌های نماز جمعه تهران، ۱۳۶۶/۳/۲۲
۹. بیانات در اولین کنگره بین‌المللی نهج‌البلاغه، ۱۳۶۰/۲/۲۹
۱۰. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، ۱۳۸۲/۳/۷
۱۱. بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (رحمه‌الله)، ۱۳۸۵/۳/۱۴
۱۲. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه­‌ی قضائیه، ۱۳۸۹/۴/۷
۱۳. پیام به مناسبت افتتاح چهارمین دوره‌ى مجلس شوراى اسلامى، ۱۳۷۱/۳/۷
۱۴. بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، ۱۳۸۳/۶/۳۱
۱۵. خطبه‌هاى نماز جمعه تهران در دهمین سالگرد حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۷۸/۳/۱۴
۱۶. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى، ۱۳۷۷/۱۲/۴


۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۷:۰۵
حسن حیدری


به مناسبت ۸ تیر سالروز شهادت شهید محمد کچویی؛

شهیدی‌که منافقین‌را بدترین دشمن‌نظام می‌دانست


تیرماه یادآور روزهای تلخی است که در برگ‌های مختلف آن شخصیت‌هایی به تیر زهرآگین منافقین به خون غلتیدند و....

به گزارش صابرنیوز، تیرماه یادآور روزهای تلخی است که در برگ‌های مختلف آن شخصیت‌هایی به تیر زهرآگین منافقین به خون غلتیدند که شاید نظیرشان در تاریخ کمتر آمده باشد. روز ۶ تیر سالروز ترور نافرجام رهبر معظم انقلاب، ۷ تیر سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی، ۱۱ تیرماه سالروز شهادت آیت‌الله صدوقی اما روز ۸ تیر نیز سالروز شهادت یکی از شخصیت‌های درخشان نهضت امام خمینی(ره) شهید محمد کچویی است.
 
شهید کچویی؛ از کار در صحافی تا عضویت در تشکیلات موتلفه
 
محمد کچویی در سال ۱۳۲۹ در شهر قم به دنیا آمد. وی پس از اتمام کلاس ششم ابتدایی، به دلیل شرایط اقتصادی خانواده مدرسه را رها کرد و در یک کارگاه صحافی در بازار مشغول به کار شد. کچویی در همین کارگاه با محمد بخارایی (عامل ترور حسنعلی منصور و از شهدای ۲۶ خرداد) آشنا و از طریق او جذب موتلفه اسلامی شد.

از راست به چپ: شهید رجایی، عزت شاهی، عباس دوزدوزانی و شهید محمد کچویی
 
وی از اعضای هیئت انصارالحسین بود و در این هیئت پای درس شخصیت‌هایی مانند شهید بهشتی، مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای حضور می‌یافت. در همین دوره با عزت شاهی آشنا شد و فعالیت سیاسی را آغاز کرد. عزت شاهی از مبارزین با سابقه قبل انقلاب، درباره همکاری و دوستی با کچویی در کتاب خاطراتش می‌گوید: "در دوره زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺨﻔﯿﺎﻧﻪ، ﺑﻪ ﻣﺮور آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ داﺷـﺘﻢ از ﻣﯿـﺰ و صندلی و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧـﻪ ﻓﺮوﺧﺘﻢ و ﺻﺮف ﻣﺨﺎرج زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮدم. ﮐﻔﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻪ دﯾﮓ ﺧﻮرد، رﻓﺘﻢ ﺳﺮاغ ﯾﮑﯽ از دوﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐـﻪ دﮐﺎن ﺻﺤﺎﻓﯽ داﺷﺖ، ﻣﺤﻤـﺪ ﮐﭽـﻮﯾﯽ. او از ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬـﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ‌ام و ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﮐﻪ در آن ﻏﺮق ﺑﻮدم ﺧﺒﺮ داﺷﺖ. ﺑﻪ او ﮔﻔﺘﻢ ﺑﮕﺬار ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮐﺎرﮔـﺮ روزی دو  ـ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ در دﮐﺎﻧﺖ ﮐﺎر ﮐﻨﻢ... ﮔﻔـﺖ: ﭘﻮل را ﻣﯽدﻫﻢ وﻟﯽ نمی‌خواهد کار کنی."(خاطرات عزت شاهی، ص۷۳)
 
دستگیری، شکنجه، حبس ابد
 
کچویی در ۲۴ تیر ۱۳۵۱ با اعتراف حسین جوانبخت(از اعضای گروه حزب‌الله پیش از انقلاب اسلامی) دستگیر شد. وی در مصاحبه‌ای در سال ۵۹ درباره نحوه دستگیری‌اش گفته بود:" آن موقع ساواک مهم‌ترین فردی را که می‌خواست بگیرد عزت(شاهی) بود، چون هرکس یا هرچیزی را می‌گرفتند، می‌گفتند: عزت گفته یا عزت داده است. البته خود عزت گفته بود که اگر چیزی از شما گرفتند بگویید از فلانی گرفته‌ایم تا پرونده‌شان سبک شود، عزت در ساواک غولی شده بود... یک راست مرا به زندان قزل قلعه بردند و بازجویی‌ها و شکنجه‌ها شروع شد، اما چیزی دستگیرشان نشد، هیچ مطلبی از من لو نرفت، هر مسئله و هر موضوعی را به نحوی توجیه می‌کردم، مدرکی علیه من نداشتند. کل بازجویی و حرف‌هایی که زدم دوازده صفحه شد. "

شهید کچویی در دوران زندان پیش از انقلاب
 
کچویی درباره خاطرات زندانی‌شدن و شکنجه‌اش در همین مصاحبه می‌گوید: "یادم است در زیر زمین اوین چهار ساعت حسینی(شکنجه‌گر معروف ساواک) یک سره با کابل به پا‌هایم می‌زد، طوری که الان پایم اصلاً غضروف ندارد. از همه جای پایم خون بیرون می‌پاشید، پا‌هایم تکه تکه شده بود، که چه، یاالله جای عزت را بگو! می‌گفتم: نمی‌دانم. الحمدالله چیزی هم لو نرفت، در دوباری که من دستگیر شدم به لطف خدا کسی به خاطر من یک سیلی هم نخورد..."
 
وی بار دیگر در آذر ۱۳۵۳، به دلیل ارتباط با فعالان سیاسی و ماجرای خرید اسلحه دستگیر شد. این بار به دلیل تکرار جرم، دادگاه او را به حبس ابد محکوم کرد. در ۲۸ خرداد ۱۳۵۶، به دلیل تغییر در شرایط سیاسی کشور و فشار برای آزادی زندانیان سیاسی، عفو شد. وی بعد از انقلاب عضو کمیته استقبال از امام(ره) بود و اولین سرپرست زندان اوین پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
 
۸تیرماه ۶۰؛ روز خونین اوین
 
پس از شورش مسلحانه منافقین و آشکار شدن نفاق‌شان، آنها دست به ترور مردم عادی و مسئولان انقلاب زدند. پس از انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن شهید بهشتی و ۷۲ نفر از یارانش، عوامل دستگیر شده گروهک منافقین در زندان به شادمانی پرداختند و می‌رفت که اوضاع رنگ شورش به خود بگیرد.  
آیت‌الله محمدی گیلانی و شهید اسدالله لاجوردی دادستان وقت تهران برای سرکشی به زندان اوین می‌آیند. سعادتی یکی از اعضای سازمان که به دلیل برقراری ارتباط با سفارت شوروی مدتی در زندان اوین به سر می‌برد با یکی از زندانیان به نام کاظم افجه‌ای ارتباط برقرار کرد. افجه‌ای در زمان زندان با اظهار توبه و ندامت توانست روی مسئولان زندان اثر بگذارد و به منظور کمک به زندانیان در آن جا مشغول به کار شود.
 در آن روز شهید کچویی به او مشکوک می‌شود و مسلسلش را از او می‌گیرد. او با دست یافتن به یک سلاح کمری با شلیک چند گلوله محمد کچویی را ترور و به شهادت می‌رساند.

اطلاعیه روابط عمومی دادستانی انقلاب در پی شهادت محمد کچویی
 
مرحوم احمد قدیریان (معاون اجرایی شهید قدوسی در دادستانی کل انقلاب) درباره نحوه شهادت کچویی و روز حادثه می‌گوید: "روز هشتم تیر جلسه‌ای یا حضور ۲۴ تن از حکام شرع، آقای لاجوردی، آیت الله قدوسی، آیت‌الله گیلانی و چندین نفر دیگر از جمله خودم در دادسرا تشکیل شد. کاظم افجه‌ای که متوجه قضیه شده بود با هماهنگی سعادتی با سلاح کلاشینکف که آن را روی رگبار گذاشته بود پشت در جلسه قرار گرفت. آقای محمد میرآبی مسئول دفتر آقای گیلانی متوجه او شد و از او پرسید: «این جا چه می‌کنی؟ » افجه ای در جواب گفت یک سؤال شرعی دارم و می‌خواهم از آقای گیلانی بپرسم.
 
در واقع او برای قتل عام اعضای آن جلسه آمده بود. آقای میرآبی و آقای غفارپور معاون قضایی، او را از آن جا بیرون کرده و با تندی به آقای کچویی گفتند که برای چه او به اینجا آمده است... آقای کچویی به خاطر اینکه وی توبه کرده و بسیار انسان دل رحم و دلسوزی بود نمی‌پذیرفت ولی دستور داد که اسلحه را از او بگیرند. در همان حال، افجه‌ای با موتور از اوین بیرون رفت و یک قبضه اسلحه کمری رولور تهیه کرده، برگشت. بعد از اتمام جلسه، حکام شرع و دیگران در ضلع شرقی اوین زیر درختان نشسته بودند و پاسخگوی توضیحات و مسائل شرعی زندانیان بودند. در همین حال، افجه‌ای به آن‌ها نزدیک شد و اسلحه را به سمت آن‌ها کشید. آقای لاجوردی متوجه قضیه شده، پشت درخت پنهان شد، آقای کچویی اسلحه خود را بیرون آورد اما قبل از آن افجه‌ای تیری به سر او زد..."

شهید کچویی در نشست خبری در زمان سرپرستی اوین
 
معتقدم مجاهدین خلق بدترین دشمن در حال حاضر برای جمهوری اسلامی است
 
ﮐﭽﻮﯾﯽ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﻓﻌﺎل زﻧﺪان قبل انقلاب و به قول عزت شاهی از زﻣﺮه «اﺻﺤﺎب ﻓﺘﻮا» ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ نجاﺳﺖ ﻣﺎرﮐﺴﯿﺴﺘﻬﺎ اﻋﺘﻘـﺎد داشتند و از اﯾﻦ رو ﻣﺨﺎﻟﻒ مجاﻫﺪﯾﻦ خلق(منافقین) و ﻧﺰدﯾﮑﯽ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﺎرﮐﺴﯿﺴﺘﻬﺎ ﺑﻮد. (خاطرات عزت شاهی، ص۹۱)
 
این شهید بزرگوار در وصیت‌نامه‌اش نیز با اشاره به التقاط و انحراف اعضای گروهک منافقین می‌نویسد:"این مطلب را هم لازم می‌دانم در وصیت نامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند ولکن حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیار‌ها می‌باشد و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این حق نمی‌باشد و شدیداً معتقدم که مجاهدین خلق با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحق‌ترین و باطل‌ترین گروه‌ها هستند اگر هدایت شدنی هستند خداوند آن‌ها را هدایت کند وگرنه نابود کند و معتقدم بد‌ترین دشمن در حال حاضر برای جمهوری اسلامی که حاصل خون بیش از ۷۰ هزار شهید می‌باشد همین مجاهدین هستند. "
منبع: تسنیم 


۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۶:۴۸
حسن حیدری


در جریان جنگ دوم ایران و روس، هنگامی که قوای روسیه وارد تبریز شدند، فرماندهان قشون روس تصمیم گرفتند به سوی شهر میانه پیشروی و تمام منطقه آذربایجان را به تصرف خود در آورند. در این وضعیت که روس‌ها منزل به منزل پیشروی می‌کردند دولت ایران مجبور شد شرایط صلحی را که دولت روسیه تحمیل می‌کرد کاملاً بپذیرد. فتحعلی شاه قاجار، برای خاتمه جنگ و انعقاد پیمان صلح، روز معینی را مشخص و به بزرگان و اکابر و اعاظم قوم و درباریان و اشراف و نمایندگان اقشار مختلف مردم بار عام داد. برای اینکه مراسم «روز سلام» به خیر و خوشی برگزار گردد قبلاً تعهداتی اندیشیدند و دستوراتی صادر گردید راجع به اینکه در مقابل هر جمله از فرمایشات شاه چه پاسخی باید داده شود!

در وقت مقرر و ساعت معهود، شاه آمد و بر تخت سلطنتی جلوس کرد و فرمود: «اگر ما امر کنیم که ایالات جنوب و ایالات شمال همراهی کنند و یک مرتبه به روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این اقوام بی ایمان در بیاورند، چه پیش خواهد آمد ؟»
مخاطبان تعظیم سجده مانندی کرده و گفتند: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!»

شاه مجدداً گفت: «اگر فرمان قضا، ‌شرف صدور یابد که قشون خراسان با قشون آذربایجان یکی شود و توامان به این گروه بی‌دین و ملحد حمله کنند چه خواهد شد؟»

جملگی عرض کردند: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!»
فتحعلی شاه مجدداً پرسید: «اگر توپچی‌های خمسه را به کمک توپچی‌های مراغه بفرستیم تا با توپ خود تمام دار و ندار این کفار را با خاک یکسان کنند چه خواهد شد؟»
باز جواب آمد که: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!»
خلاصه چندین فقره از این قماش اگرهای دیگر رد و بدل شد و جواب آمد: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!»


شاه که تا این لحظه بر روی تخت نشسته و پشت به دو عدد متکای مروارید دوزی شده الماس نشان داده بود از اظهارات چاپلوسانه مشتی درباری و نزدیکان مافنگی خود به هیجان آمده، ناگهان روی دو زانو بلند شد، شمشیر خود را که به کمر بسته بود به قدر یک وجب از غلاف بیرون کشید و این شعر را با صدای بلند خواند:
کشم شمشیر مینایی
که شیر از بیشه بگریزد
زنم بر فرق پاسکویچ
که دود از پطر برخیزد

دو نفر از درباریان متملق که در سمت چپ و راست شاه ایستاده بودند خود را به روی پای قبله عالم انداخته و گفتند: «قربان! مکش! مکش! که عالم زیر و رو خواهد شد!»

شاه قاجار پس از لحظه‌ای سکوت، گفت: «حالا که این طور صلاح می‌دانید ما هم دستوری می‌دهیم با این قوم بی‌ایمان کار را به مسالمت ختم کنند و مجدداً شمشیر را غلاف کرد!»
و بدین شکل عهدنامه ترکمانچای امضاء شد.

حال هم باید بگوییم : « بدا به حال آمریکا و بدا به حال ۱+۵ ! »

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۵:۵۷
حسن حیدری

بر همین اساس، الیزابت روزنبرگ، یکی از مقامات سابق وزارت خزانه داری آمریکا که هم اکنون در مرکز امنیت آمریکای جدید فعالیت می‌کند در این باره گفت: «تصمیم (اف‌ای تی اف) در والنسیا به نظر فنی و عاقلانه می‌آید... اگر آنها مجددا تحریم‌ها علیه ایران را بر می‌گرداندند... یا اینکه توصیه احتیاطی خود به کشورها در مورد ایران را تقلیل می‌دادند، اقدامی سیاسی محسوب می‌شد.»

نگاهی به بیانیه اخیر FATF:
 

وزارت اقتصاد: اقدامات مقابله‌ای FATF علیه ایران لغو نشده است/ با وجود همکاری‌های فراوان، ایران همچنان در وضعیت «تعلیق اقدامات مقابله ای» قرار خواهد داشت/ خرسندی آمریکا از تصمیم «عاقلانه» FATF در قبال ایران!

بر همین اساس، الیزابت روزنبرگ، یکی از مقامات سابق وزارت خزانه داری آمریکا که هم اکنون در مرکز امنیت آمریکای جدید فعالیت می‌کند در این باره گفت: «تصمیم (اف‌ای تی اف) در والنسیا به نظر فنی و عاقلانه می‌آید... اگر آنها مجددا تحریم‌ها علیه ایران را بر می‌گرداندند... یا اینکه توصیه احتیاطی خود به کشورها در مورد ایران را تقلیل می‌دادند، اقدامی سیاسی محسوب می‌شد.»
گروه اقتصادی-رجانیوز: علی رغم فضا سازی رسانه‌های حامی دولت مبنی بر خروج ایران از لیست خاکستریFATF، وزارت اقتصاد رسما اعلام کرد اقدامات متقابلی این کارگروه علیه ایران پایان نگرفته است. 
 
به گزارش رجانیوز به نقل از کیهان هنوز مدت زیادی از مطرح شدن موضوع اف‌ای‌تی‌اف در سال گذشته نگذشته بود که رسانه‌های اصلاح‌طلب با دید مثبتی به استقبال آن رفتند. این روزنامه‌ها تیترهای اول خود را به موضوع پیوستن ایران به کارگروه اقدام مالی اختصاص داده و به‌صورت کلی این طور مطرح کردند که مخالفان اف‌ای تی اف، مخالف مبارزه با پولشویی هستند. 
 
همان زمان رسانه‌های انقلابی با توجه به محتوای خطرناک آن که حتی باعث «خود تحریمی» برخی نهاد‌های داخلی هم می‌شد، نسبت به این موضوع هشدار دادند و امروز با گذشت نزدیک به یکسال روشن شد آن هشدار‌ها بدون جهت نبوده و چنانچه در روز یکشنبه نیز گروه اقتصادی کیهان به این موضوع پرداخت، با وجود همکاری‌های فراوان کشورمان با این نهاد بین‌المللی، ایران همچنان در وضعیت «تعلیق اقدامات مقابله ای» قرار خواهد داشت، تعلیقی که نارضایتی وزارت اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را نیز در پی داشته است. 
 
چنانچه شادا در این خصوص گزارش داده است، در بیانیه وزارت اقتصاد درخصوص نتیجه نشست امسال گروه اقدام مالی (FATF) با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران بنا بر مصالح ذاتی خود از هر گونه اقدامی در جهت مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم فروگذار نکرده، آمده است: «تعاملات جدی با گروه اقدام مالی (FATF) در جهت بیان توفیقات و اقدامات عملی صورت‌گرفته، موجب شد در نشست دوره‌ای سال گذشته، فراخوان کشورهای عضو به اتخاذ اقدامات مقابله‌ای در برابر نظام پولی و مالی ایران به مدت یکسال به حالت تعلیق درآید.
 
بر اساس این تصمیم، «محدودیت زمانی» در تداوم تعلیق لحاظ نشده و علی‌رغم فشار مخالفین مبنی بر لزوم ارائه مکانیزم برگشت مجدد، این موضوع در بیانیه نهایی درج نگردید، اتفاقی که در عمل به نفع کشورمان ارزیابی شده و حکایت از تقویت بیشتر مواضع ایران در این گروه بین‌المللی دارد.
 
از آنجا که ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر گام‌های جدی‌تری در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم برداشته است، ما بر این باوریم که، چنانچه وضعیت کشور در این حوزه بدور از غرض‌ورزی‌های سیاسی و صرفاً بر مبنای معیارهای فنی مورد ارزیابی قرار می‌گرفت، قطعا باید اقدامات مقابله‌ای به طور کامل لغو می‌گردید،‌ اما دشمنی آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن، مانع از این امر شد. 
 
هر چند ما تصمیم اخیر گروه اقدام مالی (FATF) را یک گام به جلو ارزیابی می‌کنیم اما اعلام می‌داریم که، این اقدامات مثبت، رضایتمندی ایران را به دنبال نداشته و ما بر پیگیری موضوع تا تأمین کامل حقوق ملت ایران تاکید داشته و مجدانه آن را دنبال خواهیم کرد.»
 
حمایت آمریکا از تصمیم اخیر FATF در قبال ایران
 
دولت دونالد ترامپ حمایت خود را از تصمیم گروه کاری اقدام مالی یا همان اف‌ای تی اف مبنی بر تمدید تعلیق اقدامات متقابل علیه ایران به دلیل پیشرفت نسبی این کشور در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم اعلام کرد.
 
در همین راستا، بر اساس گزارش تسنیم که از المانیتور نقل شده، چند مقام آمریکایی حمایت خود را از تصمیم اخیر اف‌ای تی اف اعلام کردند. 
 
بر همین اساس، الیزابت روزنبرگ، یکی از مقامات سابق وزارت خزانه داری آمریکا که هم اکنون در مرکز امنیت آمریکای جدید فعالیت می‌کند در این باره گفت: «تصمیم (اف‌ای تی اف) در والنسیا به نظر فنی و عاقلانه می‌آید... اگر آنها مجددا تحریم‌ها علیه ایران را بر می‌گرداندند... یا اینکه توصیه احتیاطی خود به کشورها در مورد ایران را تقلیل می‌دادند، اقدامی سیاسی محسوب می‌شد.»
 
وی افزود، تصمیم اف‌ای تی اف خاطر نشان می‌سازد که ایران در حال پیشرفت است، اما برای اینکه امتیاز بهتری از اف‌ای تی اف بگیرد، باید کار بیشتری انجام دهد.
 
یک مقام وزارت خزانه داری آمریکا هم گفت، با توجه به نقص‌های موجود در رژیم مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم ایران، اف‌ای تی اف تصمیم گرفته اقدامات متقابل خود را لغو نکند، بلکه یک تعلیق موقت این اقدامات را تمدید کند.
 
وی ادامه داد: دولت آمریکا به مقابله با رفتارهای مشکل ساز ایران در خاورمیانه که همچنان تهدیدی جدی و رو به افزایش برای منافع جمعی ماست ادامه می‌دهد... ما به همکاری با شرکایمان برای جلوگیری از توسعه و آزمایش موشک‌های بالستیک ایران، حمایت این کشور از تروریزم و فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده تهران در منطقه و همچنین موارد نقض حقوق بشر ادامه می‌دهیم.
 
اندیشکده انگلیسی: بیانیه جدید FATF تأثیری ددر افزایش تعاملات بانکی ایران نخواهد داشت.
 
اندیشکده خدمات متحد سلطنتی انگلیس می‌گوید بیانیه اخیر اف‌ای تی اف پیامی دوگانه برای بانک‌های بین‌المللی دارد و تأثیری در کاهش نگرانی آنها از تعامل با ایران نخواهد داشت.
 
به گزارش فارس، اندیشکده 186 ساله «خدمات متحد سلطنتی انگلیس» که به اختصار «روسی» خوانده می‌شود، در مقاله‌ای به بررسی تأثیر عملی بیانیه اخیر کارگروه اقدام مالی یا همان اف‌ای تی اف درباره تعامل بانکی کشورهای دیگر با ایران پرداخته است.
 
نویسنده در ابتدا به سابقه تلاش‌های اخیر ایران برای تعامل با «جامعه جهانی» پرداخته و در بیان ارتباط آن با اف‌ای تی اف نوشته است: «در نتیجه برجام بنا بود روابط بانکی ایران با دیگر ملل دنیا به حالت عادی بازگردد ولی از روز اجرای برجام (26 دی 1394)، این امر برای بانک‌های خارجی و بخصوص بانک‌های بزرگ دنیا به یک امر چالش‌برانگیز بدل شد و آنها در برابر فشار سیاسی دولتمردان برای بازگرداندن کامل ایران به نظام مالی بین‌الملل و ارائه خدمات مالی به این کشور، مقاومت کردند.
 
در ادامه این نوشته آمده است «یکی دیگر از موانع مهم پیش روی بانک‌های ایرانی، کارگروه اقدام مالی (FATF) بود که ایران و کره شمالی را در لیست سیاه خود قرار داده بود؛ این کارگروه ژوئن سال گذشته، اقدامات تقابلی علیه ایران را به مدت یک سال معلق کرد.اعضای این کارگروه در نشست اخیر خود، این تعلیق را «با توجه به نمایش تعهد سیاسی ایران و گام‌هایی که این کشور در راستای برنامه اقدام خود انجام داده»، تمدید کردند. البته باید توجه داشت که از نظر اعضای اف‌ای تی اف، اقدامات ایران آن‌قدر برایشان دلگرم‌کننده نبوده که نام ایران را از کنار نام کره شمالی بردارند و فقط به تمدید تعلیق رأی دادند.
 
پس با این اوصاف، اقدام اخیر این کارگروه چگونه می‌تواند به افزایش تعامل مالی ایران و نظام مالی بین‌الملل منجر شود. اف‌ای تی اف اقدامی زیرکانه، موعد 12 ماهه‌ای را که پیش از این برای دیدن پیشرفت کار از طرف ایرانی تعیین کرده بود، برداشته است؛ این ضرب‌الاجل 12 ماهه از جهتی غیرسازنده بود زیرا نهادهای مالی بین‌المللی را به انتظار یک ساله برای دیدن نتیجه کار تشویق می‌کرد و بهمین خاطر، شاهد اقدام موثری از جانب آنها نبودیم. 
 
علاوه بر این، پیام‌های دوگانه‌ای که از بیانیه اخیر اف‌ای تی اف به گوش می‌رسد، بهبود دسترسی ایران به نظام مالی بین‌الملل را غیرمحتمل‌تر می‌کند.
 
نمی‌توان از هشدارهای این کارگروه کماکان در خصوص «لزوم هوشیاری بیشتر نهادهای مالی در روابط و تراکنش‌های مالی با ایران» چشم پوشی کرد.
 
با توجه به تصمیم ایران به جانبداری از قطر در دعوای میان این کشور و همسایگانش، بعید بنظر می‌رسد که بیانیه اخیر اف‌ای تی اف‌ بتواند از میزان نگرانی بانک‌های جهان برای تعامل با تهران بکاهد.»


۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۷
حسن حیدری

 پیشنهاد می کنیم شیوه مذاکراتی که تیم مذاکراتی آقای روحانی در مذاکره با آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه و ... بکار برده است در مورد داعش –که دست پرورده آنها است- نیز بکار ببرد، یعنی وقتی که تروریستهای داعش به مجلس شورای اسلامی حمله کردند، مناسب بود تیم مذاکرات هسته ای با تروریست ها وارد مذاکره می شد و راهبرد اساسی و عالی بُرد-بُرد را بکار می برد و بخشی از مجلس شورای اسلامی را به آنها می داد و بخش دیگر را آزاد می کرد.!! از سوی دیگر، هیچ کس نیز حق انتقاد از این شیوه عالی را نیز نباید داشته باشد.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود نبویان:

برجام را باید در افسانه ها خواند و رویای اعتماد به شیطان بزرگ را به تاریخ سپرد

پیشنهاد می کنیم شیوه مذاکراتی که تیم مذاکراتی آقای روحانی در مذاکره با آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه و ... بکار برده است در مورد داعش –که دست پرورده آنها است- نیز بکار ببرد، یعنی وقتی که تروریستهای داعش به مجلس شورای اسلامی حمله کردند، مناسب بود تیم مذاکرات هسته ای با تروریست ها وارد مذاکره می شد و راهبرد اساسی و عالی بُرد-بُرد را بکار می برد و بخشی از مجلس شورای اسلامی را به آنها می داد و بخش دیگر را آزاد می کرد.!! از سوی دیگر، هیچ کس نیز حق انتقاد از این شیوه عالی را نیز نباید داشته باشد.
گروه سیاست‌خارجی- رجانیوز: حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمود نبویان دبیر سابق کمیسیون برجام در مجلس نهم با انتشار یادداشتی 11 بندی در کانال تلگرامی خود نوشت:
 
 
برخی از منافع واقعی که با رویای افسانه برجام به دستور آمریکا و کشورهای زورگوی اروپایی از دست ملت ایران رفته است عبارتند از (آدرس ها براساس ترجمه فارسی وزارت خارجه از برجام است که با امضای آقای عراقچی به نمایندگان مجلس داده شده است):
 
1- مرکز غنی سازی نطنز که در آن تا 20% غنی سازی انجام می شده است، براساس تعهدات داده شده در برجام اولا: ملت ایران نمی تواند بیش از 67/3 درصد غنی سازی داشته باشد(ص26بند28) ، ثانیا: تمام سانتریفیوژهای نسل 2، 3، 4، 5، 6 و 8 باید جمع آوری و انبار گردد و ملت ایران حق استفاده از آنها را ندارد (ص6بند2، ص26بند29)، ثالثا: از حدود 16 هزار سانتریفیوژ نسل یک که در نطنز نصب شده بود، صرفا باید از 5060 عدد استفاده کند و بقیه را باید جمع آوری و انبار کند، رابعا: تا ابد ایران حق داشتن مرکز غنی سازی دیگری غیر از نطنز را ندارد (ص24بند20).  
 
2- مرکز غنی سازی فردو که ملت ایران در آن تا 20% غنی سازی می کرده است، اولا: غنی سازی به صورت کامل –و تاکید می شود به صورت کامل- نیز ممنوع شده است، ثانیا: علاوه بر غنی سازی، تحقیق و توسعه و تکمیل دانش غنی سازی در فردو نیز کاملا ممنوع شده است (ص29 بندهای 44 و 45)، ثالثا: ملت ایران حق نگهداری بیش از 1044 سانتریفیوژ در فردو را ندارد و بقیه را باید جمع آوری و در نطنز –نه در فردو- انبار کند (ص29 بند46 و ص30 بند47 و 48). یعنی آمریکا هم دستور تعطیلی غنی سازی و هم دستور ممنوعیت دانش غنی سازی و هم دستور جمع آوری بیش از هزار سانتریفیوژ را در فردو می دهد و هم جای انبار آنها را نیز آمریکا باید تعیین کند!!
 
3- در مرکز اراک که ملت ایران راکتوری را براساس دانش خود ساخته بود و برای اقتدار و امنیت ایران بسیار مهم بوده است، به دستور آمریکا اولا: قلب راکتور اراک خارج و کانال های آن چنان با بتُن خاص باید پُر شود که قابل استفاده برای مصارف هسته ای آینده نباشد (ص20 بند3)، ثانیا: ملت ایران حق نگهداری حتی یک گرم سوخت مصرف شده را در خاک خودش ندارد و تمامی سوخت های مصرف شده تمامی راکتورهای حال و آینده ای که ملت ایران تا ابد خواهد ساخت را به خارج می فرستد (ص8بند11 و ص23بند17)، ثالثا: ملت ایران غیر از راکتور آب سنگین که غربی ها بجای راکتور آب سنگین نابودشده قرار است در ایران بسازند، تا ابد حق داشتن راکتور آب سنگین دیگر را ندارد (ص23بند16) و رابعا: ملت ایران حق انجام بازفرآوری و حتی دانش بازفرآوری و تحقیق و توسعه در زمینه آن را تا ابد نخواهد داشت (ص24بند18).
 
4- بازرسی های آن لاین و نیز بازرسی از تمام مراکز نظامی ایران بدون هیچگونه استثنایی که شامل مراکز تولید موشک ها و محل نگهداری آنها و ... می شود، باید انجام گردد (ص36 بند74 تا ص37 بند78).
 
5- ایران که برای تولید رادیوداروها برای تقریبا یک ملیون بیمار سرطانی خود 8/447 کیلو مواد 20% تولید کرده بود، همه آنها را نابود و حق نگهداری یک گرم از آن را ندارد –ضمن اینکه حق تولید آن را نیز ندارد- و برای رفع نیازش، غربی ها به ایران 5کیلو در هر نوبت خواهند داد (ص33بند60)، از سوی دیگر، ملت ایران که برای تامین سوخت راکتور تولید برق بوشهر، تقریبا 11تن مواد 5/3 تا 5% تولید کرده بود (هرسال 30تن مورد نیاز است)، حق نگهداری بیش از 300کیلو را در خاک ایران ندارد (ص31بندهای 56 و 57).
 
6- ملت ایران حق تولید هیچ نسلی از سانتریفیوژ را سالها ندارد (ص34بندهای62 و 63).معنای این تعهد، تعطیلی کارخانه های تولید سانتریفیوژ به مدت چندسال است.
 
7- در مورد تحریم ها، اولا: تمام تحریم های به بهانه موشکی باقی خواهند ماند، ثانیا: تمام تحریم ها به بهانه حقوق بشر باقی خواهند ماند، ثالثا: تمام تحریم ها به بهانه تروریسم باقی خواهند ماند، رابعا: صرفا بخشی از تحریم ها به بهانه هسته ای یعنی روابط بانکی و مسأله انرژی در 27دیماه 1394 (روز اجرای برجام) برداشته می شوند. (ص10 بند18تا 25 و پیوست دوم برجام) اما اکنون (نزدیک به دوسال بعد) هیچگونه روابط بانکی برقرار نشده و پول فروش نفت ایران نیز در بانکهای اروپایی بلوکه می شود و تاسف بارتر اینکه بابت نگهداری پول، از ملت ایران کارمزد نیز می گیرند!!
 
8- در حالی که در بندهای 26 و 27 برجام ص14 تصریح شده است که آمریکا و اروپا از وضع هرگونه تحریم جدیدی که مانع بهره مندی ایران از رفع تحریم های وعده داده شده (که به آنها نیز عمل نشده است) خواهد شد، خودداری خواهند کرد، اما بعد از روز اجرا تاکنون حداقل بیش از 50 مورد تحریم های جدید علیه ملت ایران وضع شده است. تحریم هایی که روح و جسم برجام را یکجا نابود کرده است.
 
- این موارد حاصل مذاکرات تیم مذاکراتی آقای روحانی به ریاست آقای ظریف است. نتیجه مذاکرات این شده است که ملت ایران اکثریت صنعت هسته ای را در مقابل هیچ، از دست داده است یعنی صنعت هسته ای را از دست داده ایم اما در مقابل، هیچ تحریمی برداشته نشده است.
 
10- پیشنهاد می کنیم شیوه مذاکراتی که تیم مذاکراتی آقای روحانی در مذاکره با آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه و ... بکار برده است در مورد داعش –که دست پرورده آنها است- نیز بکار ببرد، یعنی وقتی که تروریستهای داعش به مجلس شورای اسلامی حمله کردند، مناسب بود تیم مذاکرات هسته ای با تروریست ها وارد مذاکره می شد و راهبرد اساسی و عالی بُرد-بُرد را بکار می برد و بخشی از مجلس شورای اسلامی را به آنها می داد و بخش دیگر را آزاد می کرد.!! از سوی دیگر، هیچ کس نیز حق انتقاد از این شیوه عالی را نیز نباید داشته باشد.
 
11- برجام را باید در افسانه ها خواند و رویای اعتماد به شیطان بزرگ را به تاریخ سپرد. ما مانده ایم با افسانه برجام و از سوی دیگر، خسارت های بزرگی که به حال و آینده این ملت مظلوم تحمیل شده است. 
 
راستی چه کسی پاسخگوست؟
۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۰
حسن حیدری

پیامبر اسلام  , خود تشویق می کردند که مومنین , عامل انتشار احادیث باشند حتی یک آیه و حدیث ؛ اما از طرفی هم فرموده اند که مراقب باشید از مرز حق و حقیقت خارج نشوید و پناه بر خدا از این که عالمانه و عامدانه بر معصومین دروغ ببندند که دیگر فرموده اند ,  جایش در جهنم است .نقل و انتشار حدیث یک کار سهل ممتنع است ؛ یعنی نسبت به روایاتی که مفاد صریح و روانی دارند و در یک منبع خوبی هم استوار اند ؛ اگر مومنین انتشار دهند به عنوان یک کار سهل بسیار هم پسندیده است و ثواب دارد . اما از آن طرف نسبت به روایاتی که مقداری پیچیدگی دارند و یا مورد خاصی دارند , منبعی ندارد؛ انتشارش , آن هم در فضای مجازی یک کار ممتنع است یعنی حقیقتا مسئولیت های شرعی خطیری ممکن است به دنبال داشته باشد .

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران در گفت‌و گو با رجانیوز:
 

یکی از آفت‌های فضای مجازی نشر اکاذیب منسوب به دین  است/ انتشار احادیث جعلی یا بی‌سند مضراتی چون ایجاد انحراف و بی‌اعتمادی در پی دارد/ علوم دینی و دانش حدیث، تخصصی است و سازو کار خودش را دارد

پیامبر اسلام  , خود تشویق می کردند که مومنین , عامل انتشار احادیث باشند حتی یک آیه و حدیث ؛ اما از طرفی هم فرموده اند که مراقب باشید از مرز حق و حقیقت خارج نشوید و پناه بر خدا از این که عالمانه و عامدانه بر معصومین دروغ ببندند که دیگر فرموده اند ,  جایش در جهنم است .نقل و انتشار حدیث یک کار سهل ممتنع است ؛ یعنی نسبت به روایاتی که مفاد صریح و روانی دارند و در یک منبع خوبی هم استوار اند ؛ اگر مومنین انتشار دهند به عنوان یک کار سهل بسیار هم پسندیده است و ثواب دارد . اما از آن طرف نسبت به روایاتی که مقداری پیچیدگی دارند و یا مورد خاصی دارند , منبعی ندارد؛ انتشارش , آن هم در فضای مجازی یک کار ممتنع است یعنی حقیقتا مسئولیت های شرعی خطیری ممکن است به دنبال داشته باشد .

گروه معارف - رجانیوز : فضای مجازی همانند چاقو استفاده ی دو گانه دارد یعنی هم می تواند نقش بسیار مثبتی در رشد فرهنگ جامعه ایفا نماید و هم می تواند نقش مخربی  در آن داشته باشد . یکی از آفت های فضای مجازی که نقش مخربی هم دارد , انتشار اکاذیب و یا مسائل مخدوش و دارای اشکال است .

 

متاسفانه معارف الهی و علوم دینی هم در بستر همین آفت  , جان سالمی به در نبرده است . در بزنگاه هایی چون مناسبت ها , اعیاد , شهادت ها با نشر گسترده ی احادیث و یا دستوراتی برای اعمال دینی مواجه می شویم که بسیار مناسب , زیبنده و سازنده است اما گاه در لا به لای این احادیث و معارف صحیح با مسائل و یا احادیثی مواجه می شویم که یا از اساس صحت ندارد و جعلی محسوب می شود و یا به طور صحیح و تخصصی فهم نشده است لکن به صورت وارونه و مخدوش به دست مومنین می رسد . اگر در صحت و سقم احادیث و معارف و مسائل دینی اطمینان پیدا نکنیم , نشر مطالب غیر دینی که به غلط منسوب به دین و یا ائمه هدی (ع) می شود , حقیقتا می تواند ضرر های جدی به اعتقادات و دیانت مردم وارد کند چه بسا هدف آن کسانی که این اکاذیب را وارد دین می نمایند و به دنبال آن به نشر گسترده می پردازند هم همین باشد .

 

متاسفانه ترکش این آفت ها  حتی  به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم اصابت نمود . به عنوان مثال جمله ای معروف که در فضای مجازی بسیار دست به دست می گشت و در حجم گسترده ای منتشر می شد , جمله ای بود که در عین صحت مضمون به غلط به امیرالمومنین (ع) منسوب شده بود در حالیکه این جمله در هیچ یک از منابع حدیثی اسلامی وجود ندارد . جمله ی :  ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی , فردا به آن چشم نگاه مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی . همان جمله ای است که در عین صحت مضمون به غلط منسوب به امیرالمومنین (ع) می شد تا جایی که حدود دو هفته در ابتدای سریال رمضانی زیر پای مادر از صدا و سیما هم به عنوان حدیث نمایش داده می شد . صدا و سیما و سایر نهاد ها باید نظارت های خود را گسترده تر و جامع تر نمایند تا از بروز چنین اشکالاتی ولو سهوی جلوگیری شود . 

 

در همین راستا مصاحبه ای پیرامون موضوع فوق با دکتر مجید معارف ,  ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران و استاد تمام رشته ی علوم قرآن و حدیث داشته ایم : 

 

 

اگر بخواهیم در ابتدا مطلبی را به طور کلی بگوییم این است که ؛ باید باور کنیم که علم الحدیث و دانش حدیث یک دانش تخصصی هست و ساز و کار خودش را دارد . بالاخره حدیث آن طور که علمای حدیث برای ما گفته اند و این حاصل قرن ها تجربه است ؛ فرموده اند که حدیث دارای دو رکن است : سند و متن .

 

سند خود دارای سلسله ی راویان است , سند ممکن است منقطع باشد ؛ مرسل باشد و یا مسائل دیگر تخصصی که هر کدام دارای درجه ای از اعتبار می باشد ضمنا یک سند چون سلسله ای از راویان و ناقلان حدیث است این راویان ممکن است از نظر وثاقت , از نظر ضعف وضعیت های مختلفی داشته باشند که ما باید به کتب رجالی مراجعه نماییم در واقع بررسی سند تخصصی است و با انواع مهارت ها درآمیخته شده است .

 

از طرف دیگر متن حدیث در طول تاریخ و یا در قرون اولیه احیانا با ویژگی هایی همراه می باشد و یا سبب صدوری داشته است ؛ ممکن است دچار نقل به معنا شده باشد و یا تقطیعی در آن رخ داده شده باشد , تقدیم و تاخیری بر آن پیش آمده باشد , مجاز و استعاره در آن وجود داشته باشد . این ها همه مسائل تخخصصی مربوط به متن حدیث است که در دانش فقه الحدیث بحث می شود . این مسائلی را که عرض کردم برای این است که از یک طرف باور کنیم مسئله ی حدیث یک دانش تخخصی است و علوم و شئون گوناگونش تعریف شده  است و در کتاب ها و کلاس های تخصصی در حال بحث است . و از طرف دیگر نباید از یک مسئله غافل شد و آن این است که مومنین شوق دارند که منتشر کننده ی احادیث معصومین (ع) باشند . پیامبر گرامی اسلام (ص)ک می فرمایند : بلغوا عنی ولو آیة یعنی از من پیام دین را منتشر کنید ولو در حد یک آیه باشد ؛ حدثوا عنی و لا حرج و لا تقولوا الا حقا : احادیث مرا نقل کنید , حرجی هم در آن نیست اما مواظب باشید که به جز حق چیزی منتشر نشود ؛ بعد در همین حدیث فرمودند و من کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار : اگر کسی عمدا به من دروغ ببندد جای او در آتش خواهد بود .

 

در واقع خود پیامبر اسلام تشویق می کردند که مومنین خود عامل انتشار احادیث باشند حتی یک آیه و حدیث ؛ اما از طرفی هم فرموده اند که مراقب باشید از مرز حق و حقیقت خارج نشوید و پناه بر خدا از این که عالمانه و عامدانه بر معصومین دروغ ببندند که دیگر فرموده اند که جایش در جهنم است .

 

نقل و انتشار حدیث یک کار سهل ممتنع است ؛ یعنی نسبت به روایاتی که مفاد صریح و روانی دارند و در یک منبع خوبی هم استوار اند ؛ اگر مومنین انتشار دهند به عنوان یک کار سهل بسیار هم پسندیده است و ثواب دارد . اما از آن طرف نسبت به روایاتی که مقداری پیچیدگی دارند و یا مورد خاصی دارند , منبعی ندارد ؛ انتشارش آن هم در فضای مجازی یک کار ممتنع است یعنی حقیقتا مسئولیت های شرعی خطیری ممکن است به دنبال داشته باشد .

 

معتقدم مومنین و مومنات و آن هایی که دغدغه دین دارند اگر بدانند دارند حدیثی را ناقص یا نارسا منتشر می کنند ؛ و ما به آنها تذکر بدهیم بلافاصله رعایت خواهند کرد .قرآن در پایان سوره ی اعراف در وصف پرهیزکاران می فرماید : ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون ؛ این ویژگی آدم های اهل تقواست که اگر مثلا احساس نمایند پیامی را به نقص یا به اشتباه منتشر می نمایند و ما خطیر بودن دانش حدیث را به آنها تذکر دهیم , پا پس خواهند کشید . در واقع راه حل اول  امر به معروف و نهی از منکر است که افراد را به خودشان می آورد . البته اگر کسی جهت غرض و مرض این چیز های غلط را منتشر نماید که بخواهد مفاهیم دینی را خدایی ناکرده زیر سوال ببرد یا تمسخر کند این ها نه زیر بار تذکرات بنده ی کارشناس خواهند رفت نه زیر بار نظارت دستگاه های نظارتی و شما هم می دانید در ایران ما فضاهای مجازی خیلی ساز و کار کنترلی ندارد .

 

انتشار احادیث ضعیف یا جعلی و بی سند خطرات و مضراتی هم دارد مثلا می تواند بی اعتمادی ایجاد نماید یا خطر تساهل و تسامح دینی را ایجاد بکند یا بدبینی ایجاد بکند البته بستگی به نوع حدیث و مطالبش دارد ولی به هر حال مضرات خود را خواهد داشت .

 

اما در مورد جمله ی ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش نکن چون ممکن است سحر توبه کرده باشد و تو ندانی توضیحاتی باید مطرح گردد . ما در تاریخ حدیث یک قاعده داریم من همیشه در کلاس هایم این مثال را میزنم و می گویم تا پایان قرن پنجم اگر حدیثی سرش به تنش می ارزیده است باید نوشته می شد , به طوری که هم در شیعه و هم در اهل سنت پایان قرن پنجم را ختم تدوین حدیث  نام می برند . و از اول قرن ششم یک سنتی  در بین اهل علم و اهل حدیث دائر شد که برای ذکر هرگونه حدیث چه صحیح باشد چه حسن باشد چه موثق باشد و چه حتی جعلی باشد همه موظف بودند که برای آن منبعی معرفی نمایند .

 

به یقین می گویم که تا پایان قرن پنجم دانشمندان به این جمع بندی رسیده اند که حدیث باید تدوین شده باشد و از قرن ششم حدیث باید بر اساس یک منبع مکتوب نقل شود . اگر کسی در قرن هفتم حدیثی نقل می کرد و نمی توانست منبعی برای آن ارائه نماید شائبه ی جعل جدید پیش می آمد . حتی اگر حدیث جعلی هم باشد باید منبعی داشته باشد . تا پایان قرن پنجم روش های دیگری مانند ارجاع به استاد بالادستی کاملا مرسوم و متداول بود ولی از ابتدای قرن شش حدیث مکتوب شد و ختم تدوینش اعلام شد تا جایی که ابن صلاح دمشقی در قرن هفتم گفته است که اگر امروز کسی حدیثی بگوید و ارجاع به یک منبع مکتوب نداشته باشد ما از او قبول نخواهیم کرد , این مطلب را هم خودش در مقدمه اش نوشته است و هم من در کتاب هایم آورده ام . دیکر در دوره ی متاخران که از قرن شش آغاز می شود و تا الان که دوره ی معاصر است دیگر  نقل حدیث بدون ذکر منبع هیچ گونه پذیرشی برای کسی ندارد .

 

اما در مورد این جمله ای که اخیرا منتشر شده و آن را منسوب به امیرالمومنین کرده اند مضمونش با آموزه های اسلام سازگاری دارد . اسلام همان دینی است که وقتی کسی خدمت امام علی (ع) می آمد و اقرار به زنا می کرد امام علی (ع) اصلا نشنیده می گرفت و او التماس می کرد که مرا حد بزنید تا پاک شوم اما مثلا امام می فرمود برو و فردا بیا در واقع نوعی دست دست کردن است . اصلا اسلام دنبال این نیست که کسی اقرار به گناه بکند یا کسی بگوید من توبه کردم و ما بگوییم خیر تو دروغ می گویی ؛ خیر این ها پذیرفته نیست چرا که مسئله ی اشاعه ی فحشا پیش نیاید و قبح کار بد ریخته نشود . در آموزه های اسلامی , ما حسن ظن را داریم و تا جایی که می توانیم اگر کسی خطایی انجام داد باید ندیده و نشنیده بگیریم و به رویمان نیاوریم .

 

امام صادق (ع) مرتکب گناه کبیره را فاسق نام نمی بردند می گویند مسلمان ؛ می فرمایند اگر کسی گناه کبیره مرتکب شد لباس ایمان از تنش ساقط می شود ولی لباس اسلام و مسلمانی هنوز بر تن او هست . و در واقع او بین اسلام و ایمان در نوسان است در صورتی که معتزله به مرتکب شونده ی کبیره به راحتی نام فاسق می گذاشت و او هم می گفت حالا که من در جامعه فاسق شناخته شده ام , اتفاقا می زد به سیم آخر و این فرق آموزه های تشیع و مکاتب دیگر چون همین مکتب اعتزال است . در اهل سنت خوارج می  گفتند مرتکب کبیره کافر است , مرجئه هم می گفتند مرتکب کبائر مومن است که اباحه گری را رواج دادند . اما امام صادق مرتکب کبیره را مسلمان می دانستند گرچه او دیگر مومن نیست چرا که یکی از نشانه های مومن تعبد به فرائض دینی است .

 

در حدیثی از امام کاظم (ع) در کتاب کافی کلینی نقل شده است و معمولا ذیل آیات افک در سوره ی مبارکه نور مطرح می گردد داریم که اگر پنجاه نفر شهادت بدهند که فلانی فاسق است و مرتکب کار زشتی شده است اما او خودش گفت من نکرده ام حتی با علم بر این که ممکن است او دروغ بگوید چون خودش گفته است من نکرده ام شما این فرد را تصدیق کنید و آن پنجته نفر را تکذیب نمایید .

 

پس به طور کلی مضمون این جمله ای که این روز ها منسوب به امیرالمونین می نمایند مطابق با مضامین دینی است اما چون هیچ گونه سند و منبعی ندارد همان طور که گفته شد پذیرفته و معتبر نیست و نباید به معصوم علیه السلام نسبت داده شود .

 

ما در ارتباط با روایاتی که الان و در قرن حاضر می شنویم و منبع و سند ندارند هیچ گونه ارزش و اعتبار علمی ندارند اما ما زمانی می توانیم به حدیثی اصطلاحا بگوییم جعلی است که علم به جعل پیدا کنیم البته علم هر کس برای خودش حجت است و علما هم گفته اند که ما حدیثی را جعلی می نامیم که یا در سندش یک کذاب وجود داشته باشد و یا کسی اقرار به جعل کرده باشد و یا اینکه مضمون حدیثی طوری مخالف معارف اسلامی باشد که هیچ راهی برای تفسیر و توجیه آن باقی نماند در واقع از این سه طریق طرقی هستند که علم به جعل از این طرق حاصل می شود .

 

اگر حدیثی امروزه نقل شد و ما از طرق فوق علم به جعل پیدا نکردیم در اصطلاح علمی به آن جعل نمی گوییم اما می گوییم این جمله را به فلان معصوم (ع) منسوب نموده اند که هیچ سندی ندارد و به تبع هیچ اعتبار و ارزش علمی هم ندارد . 


۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۳
حسن حیدری

ابنای شیطان در خدمت شیطان

منابع خبری می‌گویند دبیر کل سازمان ملل متحد در نامه‌ای بسیار محرمانه به رئیس‌جمهوری ایران خواستار آزادی «باقر نمازی»، شهروند ایرانی-آمریکایی محکوم به جرائم امنیتی در ایران شده است.

نامه محرمانه «گوترش» به «روحانی» برای آزادی یک محکوم امنیتی در ایران

منابع خبری می‌گویند دبیر کل سازمان ملل متحد در نامه‌ای بسیار محرمانه به رئیس‌جمهوری ایران خواستار آزادی «باقر نمازی»، شهروند ایرانی-آمریکایی محکوم به جرائم امنیتی در ایران شده است.

به گزارش رجانیوز، «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل متحد در نامه‌ای بسیار محرمانه به حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران خواستار آزادی «باقر نمازی»، شهروند ایرانی-آمریکایی محکوم به جرائم امنیتی در ایران شده است. 

 

پایگاه «فارن‌پالیسی»، روز سه‌شنبه در خبری اختصاصی به نقل از چند مقام آگاه نوشت آقای «گوترش» تلاشی مخفیانه را برای آزادی این شهروند آمریکایی که به جرم همکاری با دولت متخاصم آمریکا در دادگاه‌های ایران به تحمل 10 سال حبس محکوم شده، آغاز کرده است. 

 

«فارن‌پالیسی» این دیپلماسی مخفیانه دبیر کل سازمان ملل متحد، نشانه‌ای آشکار از نحوه خدمت‌رسانی مخفیانه این نهاد بین‌المللی برای دستگاه حاکمیتی ایالات متحده آمریکا دانسته است. چندی پیش رسانه‌های آمریکا، بدون اشاره به جزئیات بیشتر از آغاز تحرکاتی در دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا برای آزادی باقر و سیامک نمازی از ایران خبر داده بودند. 

 

از طرف دیگر، «گوترش» این تلاش مخفیانه را فرصتی برای اثبات مزایای سازمان ملل متحد به کسانی در آمریکا می‌بیند که بیش از هر زمان دیگر کارآمدی این نهاد بین‌المللی را زیر سوال می‌برند. گوترش در تلاش است ارتباطات خود با دولت ترامپ که برنامه‌هایی برای کاهش محسوس کمک‌های مالی به سازمان ملل در سر دارد، مستحکم کند. 

 

 باقر نمازی فوریه سال 2016 و پسرش سیامک اکتبر سال 2015 در ایران دستگیر شده و در شعبه 15 دادگاه انقلاب ایران به جرم همکاری با دولت آمریکا به 10 سال حبس محکوم شده‌اند. 

 

مقام‌های سازمان ملل متحد مدعی شده‌اند که انگیزه‌های بشر دوستانه عامل محرک اصلی دبیر کل این سازمان برای نگارش نامه به روحانی جهت آزادی باقر نمازی بوده و او برای انجام این اقدام مطابق توصیه‌های آمریکا یا هیچ کشور دیگر عمل نکرده است. 

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۴:۵۵
حسن حیدری
 
 
وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ﴿٩٣﴾
و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد. (93) - سوره نساء
 
 
ویدئویی که مشاهده خواهید کرد، مستندی درباره به هلاکت رسیدن عامل اصلی فاجعه هفتم تیر 1360 در دفتر حزب جمهوری اسلامی است.

 

 
 
 
۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۴:۳۰
حسن حیدری
ابوالحسن بنی صدر

جریان لیبرال راست گرا و چپ گرا که سردمدار آن بنی صدر بود به شدت با جریان خط امام مخالف بودند و به طورکلی نقش آفرینی و حضور روحانیون در صحنه جمهوری اسلامی به مذاقشان خوش نمی آمد.

به گزارش مشرق، حوادثی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت پذیرفت، حقانیت این انقلاب و نظام را به روشنی اثبات می کند، این حقانیت آنقدر آشکار بود که بعد از عزل و رای به عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر، منافقین درصدد برآمدند با بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، این نظام مقدس را به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن از پای درآورند.

چرایی و علت بوجود آمدن حوادثی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت پذیرفت به حقانیت این انقلاب و نظام بازمی گردد، برهمین اساس بعد از عزل و رای به عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر، منافقین درصدد برآمدند با بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، این نظام مقدس را به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن از پای درآورند.

به عبارت دیگر برکناری بنی صدر سبب شد مجاهدین مبارزه مسلحانه و ترور را در دستور کار خود قرار داده تا به این واسطه انقلاب اسلامی را که بدون هیچ وابستگی به قدرت های خارجی و تنها با قدرت ایمان به خدا و تکیه بر توان و اراده ملی عمل می کند را نابود سازند.

حادثه تروریستی هفتم تیرماه که بر اثر انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، هیچ گاه از حافظه تاریخی مسئولان نظام و مردم پاک نمی شود، این حادثه شش روز بعد از عزل ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت و آیت‌الله شهید بهشتی رییس دیوان عالی کشور به همراه 72 تن از شخصیت های سیاسی و مذهبی  به شهادت رسیدند اما روشن است که پس از سقوط رژیم پهلوی، آمریکا بزرگترین متحد سیاسی و نظامی خود را در منطقه خاورمیانه از دست داد.

 از سوی دیگر جمهوری اسلامی بر این باور که «کشورهای جهان سوم باید بر ابرقدرت ها تکیه داشته باشند»، خط بطلانی کشید بنابراین دیدگاه آمریکا به عنوان یکی از مستبدترین حکام جهان و البته نگرش بسیاری از دولتهای غربی به این  انقلاب همواره با موضع گیری همراه بود و به صورت تمام قد از گروهک تروریستی مجاهدین خلق حمایت کردند تا با ارتکاب اعمال جنایتکارانه اثری از شخصیت‌های علمی و فرهنگی و بلندپایه‌ نظام باقی نماند.

  در این بین گروهک منافقین به این علت که می دانستند در میان مردم جایگاهی ندارند با این انقلاب و نظام  مخالفت کردند چرا که وقتی مسعود رجوی، کاندیدای ریاست‌جمهوری شد. امام راحل گفتند تو که به قانون اساسی رأی ندادی چگونه می‌خواهی رئیس‌جمهور شوی؟ لذا آنها به خوبی بر این مسئله آگاه بودند که از راه انتخابات، امکان راه یابی به نهادهای قدرت را ندارند لذا ابتدا بر روی بنی صدر سرمایه گذاری کرده و پس از عزل او، مبارزه مسلحانه و ترور شخصیت های برجسته نظام، تنها راه دست یابی آنان به قدرت بود.

در این مسیر قدرت های بیرونی نیز با آنان همراه شدند به طوری که پس از خیانت بنی صدر به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران، او با مسعود رجوی رهبر گروهک منافقین به پاریس رفتند و دولت فرانسه به این افراد با جنایت های بسیار و جاری ساختن خون انسان های بی گناه، پناهندگی داد.

مخالفت جریان لیبرال با خط امام
اگر بخواهیم حادثه هفتم تیرماه سال 60 را به خوبی مورد واکاوی و بررسی قرار دهیم باید به این مسئله اذعان کنیم که در آن برهه جریان لیبرال راست گرا و چپ گرا که سردمدار آن بنی صدر بود به شدت با جریان خط امام مخالف بودند و به طورکلی نقش آفرینی و حضور روحانیون در صحنه جمهوری اسلامی به مذاقشان خوش نمی آمد زیرا این امر مانعی بر سر راه قدرت طلبی آنان به شمار می رفت، بر همین مبنا زمانی که بنی صدر، رییس جمهور شد همچنان از مخالفان سرسخت روحانیت بود و در این احوال سازمان مجاهدین خلق با شدت تمام از او حمایت می کرد زیرا فضا و سازوکار لازم برای مصادره انقلاب به نفع منافقین فراهم بود.  

او بارها در سخنرانی هایش نشان داد که با انقلاب و خط امام زاویه دارد. بنی صدر در 17شهریور 59 در میدان شهدای تهران گفته بود: « به این گروه که دل خوش کرده است به قبضه حکومت، هشدار می دهم که من نظریه تو را افشا کردم. ضابطه های خود را گفتم. دفعۀ دیگر در صورتی که اصلاح نشدی و اصلاح نشوی، نوبت افشای با اسم و رسم می رسد».

او در مراسمی که به مناسبت درگذشت محمد مصدق همزمان با 14 اسفندماه در دانشگاه تهران برگزار شد، بیان کرد: «این است که اگر این عده اندک، دست  از اخلال برندارند و مسئولین به وظیفه خودشان عمل نکنند، از شما مردم خواهم خواست که یک بار برای همیشه اجتماعات خودتان را از وجود چماق‌به‌دستانی که می‌خواهند جمهوری را به لجن وجود خودشان بیالایند، تنبیه کنید».

در این مراسم شعارهایی مبنی بر مرگ بر بهشتی مطرح و به شخصیت های انقلابی توهین شد تا جایی که صدای مردم طرفدار خط امام و حزب اللهی درآمد و در این هنگام ابوالحسن بنی صدر مطرح کرد: «این‌که رئیس جمهوری برای صحبت بیاید و عده‌ای با اسلحه سرد و گرم برای اخلال بیایند، این جمهوری، جمهوری نیست که بتواند دوام بیاورد. مگر این که شما مردم همان طور عمل بکنید که کردند، از این پس هم باید به این چماق‌دارها که معلوم است چه‌کسانی هستند بگویم که: بدانید و چماق‌هایتان را هم بشکنید. مگر از کار مغز چه زیانی دیدید که آن را با چماق عوض کردید؟ به‌جای چماق‌های‌تان مغزهای‌تان را به‌کار بیندازید! آن‌وقت خواهید دید که جوّ اجتماعی ما تا کجا سالم، پاک و منزه خواهد شد. این جمهوری به‌خواست خدا و با پشتیبانی بی‌دریغ شما مردم از خطرها خواهد گذشت و پیروز خواهد شد».

تنش و درگیری آنقدر در این مراسم بالا گرفت که نیروهای هوادار رییس جمهور به نیروهای خط امام و حزب اللهی حمله ور شدند. بعدها روشن شد که سازمان مجاهدین خلق، حزب توده، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و اتحادیه کمونیست ها در بوجود آمدن این تنش ها سهم بسزایی داشته اند و این نقش آفرینی گروه های یاد شده مسئله ای اتفاقی نیست. به هر روی باید به این موضوع تاکید کرد که بنی صدر به دلیل داشتن افکار لیبرالی با سپاه، کمیته و بسیج میانه خوبی نداشت.

به عبارت دیگر او به علت نگرشی که داشت پس از رسیدن به سمت رییس جمهوری منتهای تلاش خویش را به کار گرفت تا با انتخاب افرادی مطابق با دیدگاه و تفکر خود کشور را اداره کرده و با این اقدام جناح انقلابی را از صحنه سیاست بیرون کند اما سرانجام 18 مرداد 1359، رجایی به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی و در روز بیستم مرداد رای تمایل به رجایی داده شد. به هر روی پس از بروز سلسله اتفاقاتی که به آن اشاره شد، در 30 خرداد طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس بررسی و با 177 رأی موافق و یک رأی مخالف تصویب شد.

بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی و حذف نیروهای انقلابی

این مسئله سرآغازی بود برای حمله مسلحانه و ترورهای گسترده منافقین که در این بین می توان به بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیرماه سال 1360 اشاره کرد، حادثه ای که با هدف حذف نیروهای انقلابی و سلب قدرت و تضعیف جمهوری اسلامی صورت پذیرفت.

منبع: جهان
۰ نظر ۰۹ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۵
حسن حیدری