حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۴۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

اطلاع‌نگاشت | انتخابات‌های انقلاب

اطلاع‌نگاشت | انتخابات‌های انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم تنفیذ حکم دوازدهمین دوره‌ی ریاست جمهوری در تاریخ ۱۳۹۶/۵/۱۲ با اشاره به برگزاری دوازده جلسه‌ی تنفیذ از ابتدای انقلاب تاکنون و همچنین برگزاری انتخابات‌های گوناگون در این مدت و نقش‌آفرینی مردم در امور مختلف کشور، فرمودند: «نسل جدید ما فراموش نکند، ما دوره‌ی قبل از انقلاب را با همه‌ی وجودمان لمس کردیم؛ دیکتاتوری را، در حاشیه بودن مردم را، بی‌اعتنائی به مردم در امر حکومت را با همه‌ی وجودمان دیده‌ایم؛ جوانهای ما ندیده‌اند. مردم، قبل از پیروزی انقلاب هیچ نقشی در مدیریّت کشور و تعیین مدیران نداشته‌اند.» ۱۳۹۶/۵/۱۲
به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR تعداد انتخابات‌های بعد از انقلاب و میزان مشارکت مردم را در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌کند.
 


۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

چرا «نصرالله» همیشه وعده‌ پیروزی می‌دهد؟

چرا «نصرالله» همیشه وعده‌ پیروزی می‌دهد؟

حزب الله لبنان برای هشتمین سالگرد پیروزی در جنگ ۳۳ روزه دست‌خطی از حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله، دبیر کل این حزب، رونمایی کرده است. سیدحسن نصرالله در این دست‌خط نوشته است: «همیشه به شما وعده‌ی پیروزی می‌دهم- أعدُکم بالنّصرِ دائما». آن‌چه پیش رو دارید دو روایت از یک دیدار است؛ دیدار هسته‌ی اولیه‌ی حزب الله لبنان با امام خمینی (قدس سره) در بدو تأسیس حزب الله در سال ۶۱ شمسی. راویان این دیدار شهید سید عباس موسوی، دبیر کل پیشین و سید حسن نصرالله، دبیرکل فعلی حزب الله لبنان هستند. همچنین می‌توانید صوت این سخنان را از این‌جا دانلود کنید.
سید حسن نصرالله: در آن دیدار سید عباس از طرف مجموعه صحبت کرد. قاعدتا وقت برای صحبت طولانی نبود. سید عباس بسیار خلاصه به امام (رحمت الله علیه) گفت: ما گروهی از روحانیون و جوانان لبنانی هستیم که تصمیم گرفته‌ایم در برابر اشغال اسرائیل مقاومت کنیم. اسرائیل کشور ما را اشغال کرده. و به واسطه‌ی این که حضرتعالی امام و مرجع ما هستید به تأیید و راهنمایی‌های شما نیازمندیم. امام (رضوان الله علیه) بلافاصله این یکپارچگی و هماهنگی میان برادران و همچنین این رویکرد را تأیید کردند. و تأکید کردند اصلا راه دیگری جز مقاومت در برابر اشغال وجود ندارد. و مقاومت در برابر اشغال واجب شرعی و دینی است. و امام (رضوان الله علیه) آن روز جمله‌ی بسیار مهمی گفتند. گفتند: به خدا توکل کنید و به وعده و یاری خداوند اطمینان داشته باشید. به خودتان متکی باشید. منتظر کمک، پشتیبانی و حمایت این و آن نباشید. کارتان را حتی اگر شده از صفر شروع کنید. با گذشت زمان و راستی، اخلاص، جدیت و توکل به خداوند متعال پیروز خواهید شد. و این جمله را به کار بردند که: من پیروزی را در پیشانی شما می‌بینم. امام آن روز این را گفتند و قاعدتا این برای برادران خیلی جالب توجه بود. چون در آن اوایل -داریم از اواخر ۸۲ و اوایل ۸۳ صحبت می‌کنیم. - هیچ افقی برای پیروزی مقاومت و مخصوصا پیروزی کوتاه‌مدت مقاومت وجود نداشت. مقاومت شبیه رفتن به سمت سرنوشت نامعلوم بود. پروژه‌ی مقاومت بیش از این که پروژه‌ی پیروزی باشد بیش‌تر شبیه پروژه‌ی شهادت دست‌جمعی بود! امام این راه و این مجموعه را تأیید کردند و مشروعیتی که نیاز داشت را به آن بخشیدند. هم به این ساختار و هم به این روش، خط و راه. و می‌توانیم آن جلسه را مهم‌ترین جلسه‌ی بنیان‌گذاری تاریخ حزب الله قلمداد کنیم. http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif خاطره از جلسه با امام خمینی(ره) در سال ۱۹۸۲
سید عباس موسوی: ایشان (سلام الله علیه) را به یاد می‌آورم در حالی که سال ۱۹۸۲ در خدمتش بودیم و آمریکا، نیروهای چندملیتی و اسرائیل لبنان و منطقه را قبضه کرده بودند. ایشان (سلام الله علیه) به ما گفت: این مقطع از تاریخی که در آن زندگی می‌کنید همچون کربلاست. از صفر شروع کنید. تا پایان زندگی‌تان انتظار میوه‌چینی نداشته باشید. بگذارید نسل‌هایتان میوه‌ها را بچینند. http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif خاطره از جلسه با امام خمینی(ره) در سال ۱۹۸۲
سید حسن نصرالله: مقاومت را خودکشی و دیوانگی و شور جوانانی می‌دانستند که هنوز به اندازه‌ی کافی بزرگ نشده‌اند و عقل و فهم ندارند. اگر یادتان باشد آن روزها این ادبیات حتی توسط بعضی نویسندگان استفاده می‌شد که: مگر چشم می‌تواند دشنه را تاب بیاورد؟ که البته این یک مغالطه بود. حتی نزدیکان ما نیز این مسئله را درک نمی‌کردند. می‌گفتند می‌خواهید خودتان را به کشتن بدهید آزادید! پای خودتان. به طور کلی ایده‌ی مقاومت در ابتدا یک ایده‌ی مردمی نبود. بلکه بسیاری آن را نوعی هوس، حرارت، احساسات کنترل‌نشده، خودکشی یا… می‌دیدند. احساس می‌کردند ما داریم سرمان را به دیوار می‌کوبیم و نتیجه فقط این است که سر خودمان می‌شکند. درک مقاومت در ابتدای مسیر برای بسیاری از مردم دشوار بود. چون اسرائیل پاکسازی و اشغال بسیار شدیدی انجام داده بود. بسیاری را می‌کشت و خانه‌ها و روستاهای بسیاری را تخریب می‌کرد. مردم می‌ترسیدند و ناتوان و مأیوس بودند. ۱۰۰.۰۰۰ سرباز اسرائیلی در لبنان حضور داشتند. همچنین نیروهای چند ملیتی آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی و ایتالیایی. ضمن این که بعضی نیروهای سیاسی و نظامی لبنان با دشمن تعامل و همکاری داشتند. وقتی به مردم می‌گفتیم ما افراد کم‌شماری هستیم که می‌خواهیم در برابر همه‌ی این واقعیت خارجی مقاومت کنیم منطقی بود که بسیاری از مردم این را درک نمی‌کردند. در حالی که سید عباس وقتی با مجاهدان صحبت می‌کرد، آنان را بسیج می‌کرد یا سخنرانی می‌کرد از مقاومت به عنوان پروژه‌ی شهادت نام نمی‌برد بلکه مقاومت را پروژه‌ی پیروزی بر می‌شمرد. و همان طور هم شد. http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif خاطره از جلسه با امام خمینی(ره) در سال ۱۹۸۲
سید حسن نصرالله: امسال بیست و پنجمین سالگرد شکل‌گیری حزب الله و مقاومت اسلامی لبنان است. از روز اول در پیشانی آن گروه کم‌شمار با ایمانی که خود را به خدا فروخته بود، پیروزی و موفقیت حک شده بود. برادران و خواهران، به همین دلیل است که در این ۲۵ سال حتی یک شکست هم نخورده‌ایم. حتی یک روز هم مغلوب نشده‌ایم. و با نگاه به آن گذشته درباره‌ی آینده نیز می‌گویم: برادران و خواهران، به شما تأکید می‌کنم در مقابله با همه‌ی پیامدها، چالش‌ها و شرط‌بندی‌های داخلی، منطقه‌ای و بین المللی هیچ وقت شکست نخواهیم خورد. http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif سال ۲۰۰۴
ترجمه از سیدحسین مرکبی


۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۰
حسن حیدری
                  
اهالی روستای 350 نفره کیاسر بهشهر با توانمندی جوانان این روستا، موشکی با استفاده از سوخت جامد ساخته و فیلم پرتاب آن را برای فرمانده نیروی هوافضای سپاه ارسال کرده بودند.
۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

سوابق اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت



حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در حکمی رئیس، دبیر و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای یک دوره پنج‌ساله منصوب کردند.



اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوسته حقوقی و حقیقی تعریف می شوند، که در این گزارش شرح حال و سوابقی از عملکرد این افراد ارائه می شود.

الف) رؤسای سه قوه

رئیس قوه مجریه: حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان، پیش از این مسئولیتهای دیگری چون ریاست دولت یازدهم، دبیری شورای عالی امنیت ملی طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ ، ریاست تیم هسته‌ای و مذاکره ‌کننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس درباره برنامه هسته‌ای ایران، عضویت در عضو شورای عالی امنیت ملی به نمایندگی از مقام معظم رهبری طی سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۲ و سابقه پنج دوره نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.

روحانی اولین رئیس جمهور کشورمان است که بعد از انقلاب اسلامی، با رئیس جمهور آمریکا، ارتباط برقرار نمود. این ارتباط با باراک اوباما و از طریق مکالمه تلفنی صورت گرفت.

همچنین او اولین رئیس جمهور ایران است که بعد از انقلاب اسلامی با نخست وزیر انگلیس، دیوید کامرون، به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی انگلستان دیدار کرد.

رئیس قوه مقننه، علی لاریجانی رئیس مجلس دهم، پیش از این مسئولیت‌های دیگری چون، ریاست سازمان صدا و سیما، را بر عهده داشته و مدتی هم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بوده است.

لاریجانی در سال ۱۳۷۰ به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و تا سال ۱۳۷۲ در این وزارتخانه ماند. سپس در سال ۱۳۷۳ با حکم مقام معظم رهبری به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا سال ۱۳۸۳ به مدت ۱۰ سال مدیریت این سازمان را به عهده داشت.

وی در فاصله سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۰ سمت‌هایی چون معاونت وزارت کار و امور اجتماعی، معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه و جانشین ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفت.

رئیس قوه قضائیه: صادق آملی لاریجانی، علاوه بر ریاست قوه قضائیه، رئیس هیئت امنای دانشگاه امام صادق(ع) است، پیش از این به‌عنوان فقیه، عضو شورای نگهبان بوده‌است.

آیت الله لاریجانی با به‌پایان‌ بردن دروس سطح، به درس خارجِ پدر خود، آیت الله هاشم آملی و نیز آیت الله وحید خراسانی رفت و سال‌ها از محضر آنان بهره برد. او در بخش علوم عقلی نیز در درس اسفار آیت الله عبدالله جوادی آملی و آیت الله حسن حسن‌زاده آملی حاضر شد.

ب) فقهای شورای نگهبان:

آیت الله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، رئیس مجلس خبرگان رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و امام جمعه موقت تهران است.

آیت الله جنتی از دوره اول شورای نگهبان در سال ۱۳۵۹ به‌عنوان عضو فقهای این نهاد منصوب شد و از سال ۱۳۷۱ دبیری شورا را برعهده داشته‌است.

او با عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به برنامه‌ریزی هماهنگ برای برپایی راهپیمایی‌ها، نوشتن اعلامیه‌ها و ارتباط با دیگر مراکز مرتبط با نهضت امام خمینی (ره)ـ همانند جامعه روحانیت مبارز ـ می‌پرداخت.

محمد مؤمن، مشهور به آیت‌الله محمد مؤمن، از فقهای شورای نگهبان و عضو مجلس خبرگان رهبری است.

آیت‌الله مؤمن قبل از پیروزی انقلاب، با پیروی از امام خمینی(ره) و عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در مبارزات علیه حکومت محمدرضا پهلوی نقش داشت و این فعالیت‌ها به تبعید او و ۲۴ تن از اعضای جامعه مدرسین انجامید.

حجت الاسلام مهدی شب‌زنده‌دار جهرمی، از اعضای شورای نگهبان و از اساتید مطرح درس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم است. او مدیر مؤسسه بقیةالله است که به صورت تخصصی درجهت پرورش طلاب در رشتهٔ فقه و اصول فعالیت دارد.

حجت الاسلام شب‌زنده دار عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو سابق شورای عالی حوزه بوده و اینک نمایندگی شورای عالی حوزه در هیئت امنای مرکز جهانی علوم اسلامی و سازمان مدارس خارج از کشور و نیز عضویت در مجمع مشورتی فقهی شورای نگهبان را بر عهده دارد.

آیت الله هاشمی شاهرودی، عضو فقیه شورای نگهبان، نائب رئیس دوم مجلس خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. همچنین وی با حکم رهبر انقلاب اسلامی ایران، رئیس مؤسسهٔ «دایرةالمعارف فقه اسلامی بر طبق مذهب اهل بیت» است.

وی سابقه ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ و ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را نیز دارد. وی امروز طی حکمی از سوی رهبر انقلاب اسلامی به عنوان رئیس تشخیص مصلحت منصوب شد.

محمدرضا مدرسی‌یزدی، معروف به مدرّسی یزدی، از فقهای شورای نگهبان در دو دوره اخیر است. از سوابق وی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سی سال تدریس در حوزه علمیه قم (هفده سال درس خارج فقه و اصول)، مدرس دانشگاه و عضو هیئت امناء بنیاد ملی نخبگان است.

آیت الله محمد یزدی، عضو شورای نگهبان، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه است. وی از سال ۶۸ تا ۷۸ ریاست قوه قضایئه را بر عهده داشته است.

آیت الله یزدی در هفدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری که ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ در تهران برگزار شد با اکثریت آرای اعضا به ریاست این مجلس رسید.

سوابق شخصیت‌های حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام

از میان شخصیتهای حقیقی آیت اللههاشمی شاهرودی و آیت الله جنتی، هم جضور دارند که به دلیل اینکه پیش از میان به سوابق آنها اشاره شد، در این قسمت به سوابق سایر افراد پرداخته می شود.

آیت الله امینی نجف‌آبادی، تا سال ۱۳۸۴ امام جمعه موقت قم بود، بعد از دورهٔ اول تا سوم مجلس خبرگان رهبری نمایندگی استان چهارمحال و بختیاری را برعهده داشت. وی عضو پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه تهران است.

آیت الله موحدی کرمانی، نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است. وی تا سال ۱۳۸۴ دارای سمت نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران بود.

آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی در پی درگذشت آیت الله مهدوی کنی، در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۳ به اتفاق آرای اعضا، به عنوان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد. وی با حکم رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۱ به عنوان امام جمعه موقت جدید تهران منصوب شد.

موحدی کرمانی از مؤسسین جامعه روحانیت مبارز تهران به شمار می‌رود که از ابتدا تاکنون به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی فعالیت داشته است. وی بعد از انقلاب، در حزب جمهوری اسلامی به عنوان عضو شورای مرکزی و عضو داوری این حزب حضور داشته است.

حجت الاسلام، علی‌اکبر جمشیدی معروف به ناطق نوری، رئیس سابق دفتر بازرسی رهبر انقلاب است. وی در دوره‌های اول، سوم، چهارم و پنجم نماینده و دوره‌های چهارم و پنجم رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است.

ناطق نوری نمایندگی امام خمینی (ره) در جهاد سازندگی بوده است. او همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی است.

ناطق‌نوری در سال ۱۳۷۷ با ابتکار خود، بین المجالس کشورهای اسلامی را تأسیس کرد و هم‌ اکنون ریاست اتحادیه بین المجالس را بر عهده دارد و هر دو سال یکبار به همراه رئیس مجلس به این اجلاس می‌رود و از سخنرانان اصلی این اجلاس به شمار می‌آید.

شیخ حسن صانعی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و سرپرست بنیاد پانزده خرداد است. او برادر یوسف صانعی است و دارای دو فرزند به نام‌های محی الدین صانعی و محسن صانعی می‌باشد.

در تاریخ ۲۳ مرداد ماه سال ۱۳۹۶ ازسوی رهبر معظم انقلاب به مدت ۵ سال به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.

غلامحسین محسنی اژه‌ای، سمت هایی چون دادستان دادگاه ویژه روحانیت، وزیر اطلاعات در دولت نهم و دادستان کل کشور را در اختیار داشته و هم اکنون معاون اول قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران است.

آیت الله مجتهد شبستری، امام جمعه سابق تبریز و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی بود. وی نمایندهٔ مردم استان آذربایجان شرقی و سخنگوی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری در دورهٔ چهارم است. او در دوره‌های اول، دوم و سوم نیز نمایندهٔ مجلس خبرگان رهبری بوده و چهار دوره، نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی از تهران نیز بوده‌است. آیت الله شبستری عضو شورای مرکزی جامعهٔ روحانیت مبارز تهران نیز است که بارها توسط نیروهای امنیتی ساواک دستگیر و بازداشت شده بودند.

حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی، دومین متولی آستان قدس رضوی است، رئیسی در محله نوغان مشهد متولد شد. او فعالیت قضایی خود را در ۲۰ سالگی به عنوان دادستان کرج آغاز کرد و بعدتر دادستانی همدان را نیز به طور همزمان بر عهده گرفت. در سال ۱۳۶۴ به تهران منتقل شد و جانشین دادستان این شهر شد.

رئیسی از سال ۱۳۸۵ نماینده خراسان جنوبی و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان و از سال ۱۳۷۶ عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است. وی پیش از آستان قدس، تولیت امامزاده صالح را بر عهده داشت.

آیت الله درّی نجف‌آبادی، نماینده ولی فقیه در استان مرکزی و امام جمعه اراک و نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری است.

وی نماینده مجلس دوم، مجلس چهارم و مجلس پنجم شورای اسلامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و برای مدتی وزیر اطلاعات و نیز دادستان کل کشور بود. از دیگر سمت‌های او دبیر کل گزینش کشور و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و امامت جمعه موقت شهر ری بوده‌ است.

آیت الله محمّدی‌عراقی، از شاگردان مدرسه علمیه آیات شهید "بهشتی" و "علی قدوسی" است که دوره عمومی دروس و رشته های تخصصی فلسفه و علوم قرآنی و همچنین دروس سطح حوزه را نزد آیات عظام و حجج اسلام آقایان "مشکینی، خزعلی، احمدی میانجی، جنتی، حرم پناهی و آدینه وند" تلمذ نموده و سپس برای گذراندن سطوح عالی حوزه و دروس خارج و علوم روز محضر حضرات آیات "میلانی، علامه طباطبائی، جوادی آملی، میرزا علی آقا فلسفی، مصباح یزدی، حسن زاده آملی، حاج آقا مجتبی تهرانی، شهیدان بهشتی و قدوسی، امینی نجف آبادی و مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) شرفیاب شده و کسب فیض نموده اند.

حجت الاسلام مجید انصاری، دبیر اجرایی تشکل سیاسی اصلاح طلب مجمع روحانیون مبارز و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، او معاون پارلمانی سابق و معاون حقوقی سابق رئیس جمهور ایران است. وی سابقه عضویت همزمان در سه نهاد مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد.

حجت الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم، در سال ۱۳۳۰ در مشهد متولد شد، وی همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی به طور گسترده در راهپیمایی‌های مردمی علیه دودمان پهلوی حضور یافت. درباره دیگر مبارزات وی در آن دوران می‌توان به حضور در درگیری‌های طلاب با ساواک و نیروهای گارد شاهنشاهی در ۱۹ دیماه سال ۱۳۵۶ در مدرسه فیضیه قم اشاره کرد. همین فعالیت‌های انقلابی موجب شد تا دو بار به دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی (ساواک) احضار شود که یکبار آن در شهر قم بوده و بار دوم در گچساران احضار شده است.

وی در سال ۱۳۶۲ در رشته اقتصاد کارشناسی ارشد گرفته و سه سال بعد به عضویت شورای عالی آموزش و پرورش درآمد که این عضویت تاکنون ادامه دارد. ریاست مرکز تحقیقات اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین ریاست گروه اقتصاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در قم را می‌توان از دیگر فعالیت‌های علمی مصباحی مقدم در دهه ۶۰ ذکر کرد.

غلامرضا آقازاده، وی وزیر نفت ایران از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۶ و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸ رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و معاون رئیس‌جمهور ایران بود. وی در تیر ۱۳۸۸ از این مقام استعفا کرد..

آقازاده در سال ۱۳۴۹ لیسانس ریاضی و در سال ۱۳۵۴ لیسانس مهندسی کامپیوتر از دانشگاه تهران اخذ کرد. او برای تحصیلات تکمیلی به آمریکا رفت، اما در سال ۱۳۵۷ همزمان با وقایع انقلاب در ایران، به کشور بازگشت و بر ضد شاه فعالیت کرد. وی یکی از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی بود. او در سال ۱۳۵۸ مدیر داخلی روزنامه جمهوری اسلامی شد.

علی آقامحمّدی، معاون نظارت و هماهنگی در سیاست‌های اقتصادی معاون اول رئیس‌جمهور بود. وی در زمان تصدی ریاست سازمان صدا و سیما توسط علی لاریجانی رئیس بخش خبر سیما بوده است همچنین فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه گسترش خصوصی سازی در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشته است.

محمود احمدی‌نژاد، ششمین رئیس‌جمهور کشورمان از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ بود. وی همچنین از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ اولین استاندار اردبیل و از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ پنجاه و سومین شهردار تهران بود.

در سال ۱۳۵۴ برای تحصیل در مهندسی راه و ساختمان وارد دانشگاه علم و صنعت شد. پس از انقلاب ، به عنوان نماینده علم و صنعت در جلسات انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها شرکت می‌کرد. احمدی‌نژاد تحصیلات خود را در این دانشگاه تا اخذ دکترای مهندسی عمران ادامه داد و در ۱۳۶۸ به عضویت هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت درآمد. در دوران دهه شصت فرمانداری ماکو و خوی را بر عهده داشت. در ۱۳۷۲ به عنوان اولین استاندار اردبیل منصوب شد و تا ۱۳۷۶ این سمت را بر عهده داشت.

از جمله اقدامات احمدی‌نژاد در دورهٔ ریاست جمهوری، اجرای طرح تحول اقتصادی بود که طبق آن سوخت سهمیه‌بندی شد، و یارانه‌های سوخت، آب، برق و مواد غذایی تدریجاً حذف، و به طور نقدی به مردم پرداخت شد. از دیگر اقدامات او پروژهٔ مسکن مهر به منظور خانه‌دار کردن خانواده‌های کم درآمد بود.

در دورهٔ ریاست جمهوری او روابط با کشورهای در حال توسعه بر کشورهای توسعه یافته اولویت یافت و برنامهٔ هسته‌ای ایران با وجود فشارهای بین‌المللی که منجر به اعمال تحریم‌های اقتصادی شورای امنیت، آمریکا و اروپا علیه ایران شد، به پیش برده شد.

محمّدجواد ایروانی، محمدجواد ایروانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸، وزیر اقتصاد بود.

او رئیس‌ اداره‌ امور ارزی شعب‌ بانک ملت‌ و مسئول ادغام‌ اموربین‌الملل‌ ده‌ بانک‌ است.

محمّدرضا باهنر، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی (علی لاریجانی)، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی دانش‌آموخته کارشناسی معماری از دانشگاه علم و صنعت و کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبایی است. باهنر نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بوده‌ است و ریاست فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و عضو هیئت رئیسهٔ مجالس چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم و نیابت رئیس مجالس هفتم و هشتم و نهم را بر عهده داشته است.

احمد توکّلی، رئیس پیشینِ مرکز پژوهش‌های مجلس و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی است.

وی سخنگوی دولت محمدعلی رجایی بوده است.

وی در دوره اول مجلس نماینده بهشهر و در دوره‌های هفتم تا نهم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بوده‌است. توکلی از ابتدای دورهٔ هفتم تا اوایل دورهٔ نهم، ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشته‌است.

سعید جلیلی عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی است. او از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲ نیز دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌ کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود.

وی پیش از این رئیس ادارهٔ بازرسی وزارت خارجه، مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه ایران بوده است.

جلیلی در دوران جنگ تحمیلی عراق عایه ایران رزمنده بود و در این نبرد به از ناحیه یک پا جانباز شد.

وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و در دانشگاه امام صادق تهران به تدریس دیپلماسی پیامبر مشغول است. سعید جلیلی به زبان‌های انگلیسی و عربی آشنایی دارد.

غلامعلی حدّادعادل، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی است. او نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادوار ششم تا نهم و همچنین پنجمین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران و اولین رئیس غیر روحانی مجلس شورای اسلامی بوده است. او همچنین عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

در سالهای ۱۳۴۵و ۱۳۴۷ لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته فیزیک دریافت کرد و از ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ در دانشگاه ملی ایران فیزیک درس می‌داد. در سال ۱۳۵۱، کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد. دروس دوره دکتری فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۵۳ به پایان برد. در این دوران به دلیل تحصیل فلسفه نزد دکتر نصر که استاد مذهبی فلسفه آن زمان دانشگاه تهران بود مورد توجه سیدحسین نصر واقع شده و در دفتر وی به فعالیت مشغول می‌شود. بین ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ در دانشگاه صنعتی شریف به تدریس فلسفه، تاریخ علم و تاریخ فلسفه غرب و تاریخ فلسفه اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ از پایان‌نامه دکتری فلسفه تحت عنوان «نظر کانت دربارهٔ مابعدالطبیعه» دفاع کرد. او از ۱۳۶۴ تاکنون به تدریس فلسفه غرب در دانشگاه تهران اشتغال دارد.

او در اول شهریور ۱۳۵۰ زمانی که مدرس فیزیک دانشگاه ملی بود، به همراه برادرش مجید حداد عادل به جرم تلاش برای خرابکاری در جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی دستگیر شد و ۶۶ روز زندانی بود.

داود دانش‌جعفری، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت محمود احمدی‌نژاد از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بود که سرانجام استعفا داد.

دانش جعفری در دولت یازدهم، مشاور عالی وزیر بهداشت و نماینده تام‌الاختیار وزارت بهداشت در هیئت نظارت بر سازمانهای مردم‌نهاد است. او همچنین عضو هیئت نظارت سازمان بیمه سلامت ایرانیان و معاون اقتصادی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی است.

وی در سال ۱۳۵۸ مدرک کارشناسی عمران خود را از دانشکدهٔ مهندسی دانشگاه کشمیر هندوستان کسب نمود. وی سپس در سال ۱۳۷۱ در رشته کارشناسی ارشد اقتصاد فارغ‌التحصیل شد. دانش جعفری دکترای خود را در سال ۱۳۸۰ از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی کسب نمود.

پرویز داودی، معاون اول در کابینه اول محمود احمدی‌نژاد و مشاور وی در امور اقتصادی بود. او در دوره دوم دولت احمدی‌نژاد، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک بود.

وی دکترای خود در رشته اقتصاد را در سال ۱۳۵۹ از دانشگاه ایالتی آیووا در آمریکا دریافت کرده‌است. وی استاد اقتصاد در دانشگاه شهید بهشتی است. و همچنین در گذشته مشاور و معاون اقتصادی رئیس قوه قضائیه بود. وی مدتی در دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی معاون اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی بود که در آن زمان طرح‌های اقتصادی زیادی در سطح کلان پایه‌گذاری کرد.

محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین مدرس دانشگاه امام حسین است. وی در سال ۱۳۵۸ به فرماندهی واحد حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب گردید.

او در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶ (۱۶ سال)، فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت .

رضایی در زمان فرماندهی سپاه پاسداران، دانشگاه امام حسین، دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله و دانشکده فرماندهی سپاه را تأسیس کرد. در سال ۱۳۶۸ و پس از پایان جنگ، او قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا در سپاه پاسداران را راه‌اندازی کرد و اجرای چند طرح عمرانی را زیر نظر وزیر مسکن دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بر عهده داشت.

سیّدمحمد صدر، مشاور ارشد محمدجواد ظریف، و دارای دکترای داروسازی از دانشگاه تهران است.

وی برادرزاده امام موسی صدر است، در زمان دولت رجایی وارد وزارت امور خارجه شد و مدیرکل امور اروپا - آمریکای وزارت‌خارجه شد. از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ در دوره وزارت سید علی‌اکبر محتشمی‌پور معاون سیاسی وزیر کشور ایران بود. وی در دوره ای معاون عربی آفریقای وزارت‌ خارجه شد.

محمّدحسین صفارهرندی، از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم بود. او در سال ۱۳۵۲ در رشتهٔ راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و وارد این دانشگاه شد. سپس سال ۱۳۷۲ در دورهٔ دانشکدهٔ فرماندهی و ستاد سپاه و در سال ۱۳۷۳ دورهٔ نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رساند. محمود احمدی‌نژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی کرد. در مهر ۱۳۸۸، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد.

محمّدرضا عارف، مهندس برق، استاد دانشگاه، رئیس بنیاد امید ایرانیان، نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس و رئیس فراکسیون امید در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی،عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو پیوسته و رئیس گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و رئیس هیئت مدیرهٔ بنیاد باران است. وی همچنین عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و مشاور عالی رئیس این جمعیت در امور بشردوستانه است.

عارف در قبل از انقلاب در زمینهٔ برگزاری جلسات مذهبی در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران نقش داشته است. همچنین در سال ۱۳۵۴ توسط کمیته مشترک ضد خراب‌کاری ساواک دستگیر شده است. او بین سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۹ در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا عضو رسمی بوده و فعالیت داشته است.

محمّد فروزنده، رئیس سابق بنیاد مستضعفان و از جانبازان و فرماندهان سابق سپاه و وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی بود. وی هم اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

حسن فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است. وی از سال ۱۳۶۸ تا ۸ تیر ۱۳۹۵ ریاست ستاد فرماندهی کل قوا و پس از تغییر نام، فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح را عهده‌دار بود و بلندپایه‌ترین مقام نظامی پس از فرمانده کل قوا به حساب می‌آمد. او بنابر تصمیم مقام معظم رهبری به درجه سرلشکری رسیده بود.

محمدباقر قالیباف در شهریورماه سال ۲۴۵۱ در شهر ییلاقی طرقبه متولد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۲۴۶۸ که تحرکات گروه‌های مخالف داخلی به اوج خود رسیده بود، قالیباف به همراه لشکر ۶ نصر در اغلب عملیات‌های دوران دفاع مقدس در کنار شهیدان سرافرازی همچون باکری، همت، خرازی، کاظمی و صیاد شیرازی به صیانت از انقلاب پرداخت. در سال ۲۴۸۴ مسئولیت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) را پذیرفت. در سال ۲۴۹۵ با رای شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار پایتخت انتخاب و در سال ۲۴۹۹ و ۱۳۹۲ نیز مجدداً با حکم این شورا در سمت خود ابقا شد.

حسین محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او که در دوران ریاست علی لاریجانی بر سازمان صدا و سیما، معاون سیاسی او بود، اکنون از اعضای دفتر مقام معظم رهبری و هماهنگ کننده امور فرهنگی آن است.

سردار سرتیپ "احمد وحیدی" در سال ۱۳۳۷ در شیراز بدنیا آمد. وی از چهره‌های شناخته شده در حوزه نظامی است که یک کارشناس ارشد آکادمیک نیز در این حوزه به حساب می‌آید. وی سمت‌هایی همچون فرماندهی سپاه قدس، معاون طرح و برنامه‌ریزی وزارت دفاع، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رئیس کمیته دفاعی_ امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده نیروهای مسلح در تدوین برنامه پنجم توسعه کشور و ریاست مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی و ... را تجربه کرده است.

صادق واعظ زاده، در سال ۱۳۳۸ در مشهد مقدس به دنیا آ‌مد. وی دکتری مهندسی برق را از دانشگاه کوئین کانادا اخذ کرد و به عنوان استادیار در دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. واعظ زاده در سال ۱۳۸۰ به رتبه دانشیاری و در سال ۱۳۸۴ به رتبه استادی ارتقاء یافت. واعظ زاده در دولت نهم معاون علمی رئیس جمهور ، دبیر شورای عالی آموزش، پژوهش و فناوری و رئیس بنیاد ملی نخبگان بود. وی هم اکنون رئیس شورای عالی مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است.

على ‌اکبر ولایتى در ۴ تیر سال ۱۳۲۴، در رستم آباد، یکى از ۳۳ روستاى شمیران در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. وی دوره تخصص اطفال را در مرکز طبى کودکان دانشگاه تهران و فوق تخصص بیمارى‌هاى عفونى را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذراند. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، مدتى معاون وزارت بهدارى بود، در دوره اول مجلس به نمایندگى مردم تهران انتخاب شد و سپس به مدت ۱۶ سال به عنوان وزیر خارجه فعالیت کرد. وی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل است، و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی را در کارنامه کاری خود دارد.

سیدمصطفی میرسلیم، رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیأت علمی دانشگاه است. وی در خرداد ماه سال ۱۳۲۶ در یک خانواده مذهبی در تهران متولد شد. در سال ۱۳۵۱ از مدرسه عالی نفت و موتور پاریس تخصص مهندسی موتورهای درون سوز را کسب کرد.

حسین مظفر در سال ۱۳۳۱ در پاکدشت به دنیا آمد. وی دارای دکتری تخصصی در رشته برنامه ریزی و خط مشی گذاری است، در کارنامه کاری‌ مظفر تصدی وزارت آموزش و پرورش در دولت هفتم، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۸۰ تا کنون، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی دیده می شود.

سید محمد میرمحمدی در سال ۱۳۲۷ در اردکان یزد به دنیا آمد، وی دارای کارشناسی ارشد مدیریت در مرکز مدیریت دولتی است.

میرمحمدی سابقه معاونت بهره‌برداری و صنایع چوب سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور، معاون وزیر کشاورزی و رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور، رئیس موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، معاون وزیر کشاورزی در امور شیلات و آبزیان، رئیس شورای‌عالی جنگل و مرتع و خاک، معاون وزیر کشاورزی در امور حقوقی و مجلس و اطلاع رسانی، جانشین وزیر کشاورزی در امور بازرگانی و مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران، قائم‌مقام حقوقی و امور مجلس وزارت نفت و معاون حقوقی و امور مجلس وزارت نفت را در پرونده کاری خود دارد. وی هم اکنون استاندار یزد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

سید مرتضی نبوی متولد شهر قزوین است. وی مدیرمسئول روزنامه رسالت، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین است. نبوی وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت اول بود. همچنین وی در زمان شاه فعالیت‌های سیاسی داشت و مدتی نیز در زندان‌های حکومت پهلوی حبس بوده‌است.
۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

مزۀ استقلال


۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۳
حسن حیدری

توییت معنادار فرزند حدادعادل درمورد تمدید عضویت احمدی نژاد در مجمع

فریدالدین حداد عادل به ابقای محمود احمدی‌نژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام واکنش نشان داد. فریدالدین حدادعادل عضو جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در صفحه توییتر خود نوشت: انتصاب آقای احمدی‌نژاد در مجمع تشخیص شانس آخر در حیات سیاسی اوست؛ نه چشم‌پوشی از اشتباهات جبران ناپذیر. /ایلنا

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۳۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

«فتح» اقدامات خود در غزه را تعلیق کرد

پرچم جنبش فتح

پس از اعلام تصمیم جدید رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین علیه کارمندان نوار غزه، جنبش فتح از تعلیق همه فعالیت‌های خود در این منطقه خبر داد.

 به گزارش مشرق، «جنبش فتح» اعلام کرد، در اعتراض به تصمیم‌های اخیر «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین علیه کارمندان نوار غزه (کارمندانی که وابسته به این جنبش هستند) تمام فعالیت‌های خود در این منطقه را به حالت تعلیق درآورده است.

«حاتم ابو الحصین» دبیرکل فتح در شمال نوار غزه به خبرگزاری فلسطینی «سما» تاکید کرد: این اقدام در واکنش به اقدام عباس علیه کارمندان فتح در نوار غزه گرفته شده است.

از سوی دیگر، فتح در بیانیه ای اعلام کرد نشست مطبوعاتی مهمی روز پنجشنبه برگزار خواهد شد.

تشکیلات خودگردان مدتی است با هدف اعمال فشار بر حماس و ناچار کردن این جنبش به واگذاری کنترل و اداره غزه، دست به اقدامات سختگیرانه‌ای علیه غزه می‌زند و در آخرین اقدام اعلام کرده قصد دارد ۹۰۰ کارمند بخش بهداشت در نوار غزه را پیش از موعد بازنشسته کند. این موضوع بر حجم بحران‌های غزه و اوضاع وخیم انسانی آن خواهد افزود.

منبع: فارس
۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۶
حسن حیدری

به لحاظ سیاسی محمدجواد آذری جهرمی ، نصرالله جهانگرد دوم هست


۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۵۲
حسن حیدری
وزرای دفاع

جمهوری اسلامی ایران از بدو تشکیل تاکنون 12 وزیر دفاع را به خود دیده است و طی روزهای آینده نیز نمایندگان مجلس درخصوص رای اعتماد به سیزدهمین وزیر دفاع (امیر حاتمی) تصمیم خواهند گرفت.

به گزارش مشرق، با اعلام لیست اعضای کابینه دولت دوازدهم توسط حسن روحانی رئیس جمهور، امیر سرتیپ امیر حاتمی متولد شهر زنجان به عنوان سیزدهمین وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است تا پس از اخذ رای اعتماد از نمایندگان، پس از 12 سال، یک امیر ارتشی سکاندار این وزارتخانه شود.

وزارت دفاع اگر چه در سال‌های دفاع مقدس تنها به تامین نیازهای نیروهای مسلح بخصوص ارتش می پرداخت (پشتیبانی از سپاه برعهده وزارت سپاه بود) اما در سال‌های پس از جنگ به یکی از راهبردی‌ترین وزارتخانه هایی تبدیل شد که علاوه بر آن وظیفه ذاتی خود، نقشی اساسی در حرکت کشور در مسیر پیشرفت علمی و فناوری ایفا کرد.

از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دولت موقت تاکنون، 12 نفر در راس وزارت دفاع قرار گرفتند که 3 نفر از آنها در سالهای دفاع مقدس به شهادت رسیدند و از این نظر می‌توان وزارت دفاع را سرآمد دیگر وزاتخانه‌ها دانست.

در میان 12 وزیر دفاع، 4نفر ارتشی (مدنی، فکوری، نامجو و سلیمی)، 4نفر سپاهی (فروزنده، نجار، وحیدی و دهقان)، 2نفر هم ارتش و هم سپاهی (جلالی و شمخانی) و 2نفر نه ارتشی و نه سپاهی (چمران و ترکان) بودند.

در این گزارش به معرفی اجمالی وزرای دفاع جمهوری اسلامی ایران پرداخته‌ایم.

***

احمد مدنی (1358-1357)

دریادار احمد مدنی در مرداد ماه 1308 در شهر کرمان به دنیا آمد و دوره ابتدایی و متوسطه را در همین شهر طی کرد و سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دانشکده حقوق نام نویسی کرد.

مدنی سال بعد جزو داوطلبان اعزامی دانشجویان نیروی دریایی برای ادامه تحصیلات به انگلستان رفت و در سال 1331 به درجه ناوبان دومی و در آبان ماه 1348 نیز به درجه دریاداری رسید.

وی بیشتر دوران خدمت خود را در بندرعباس و جزایر خلیج فارس گذراند اما در سال 1351 به علت فعالیت‌های سیاسی از کار برکنار شد و از آن تاریخ تا انقلاب بهمن 1357 به تدریس در علوم سیاسی و اقتصاد در دانشکده‌های مختلف در ایران پرداخت.

وی پس از پیروزی انقلاب در کابینه مهدی بازرگان (دولت موقت) به سمت وزیر دفاع و فرماندهی نیروی دریایی انتخاب شد اما پس از حدود 2 ماه از وزارت دفاع کناره گرفت و به خواست بازرگان، مدتی عهده‌دار استانداری خوزستان شد.

مدنی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، در بهمن ماه سال 1358، نامزد شد و پس از بنی صدر، بیشترین آرا را کسب کرد.

وی در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی نیز از حوزه انتخابیه کرمان انتخاب شد اما اعتبار نامه‌اش به تصویب نرسید.

مدنی در پی به دست آمدن اطلاعاتی از اسناد مکشوفه در سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امام، به جاسوسی و ارتباط با آمریکا متهم و در اواسط سال 1359 برای همیشه از کشور خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد.

اولین وزیر دفاع ایران پس از انقلاب سرانجام در روز 23 بهمن 1384 پس از یک بیماری نسبتاً طولانی در اثر ابتلا به سرطان، در ایالت کلورادو در آمریکا درگذشت.  

مصطفی چمران (1360-1358)

دکتر مصطفی چمران در سال 1311 در خیابان پانزده خرداد تهران، متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه آغاز و مقطع متوسطه را نیز در مدرسه دارالفنون و البرز گذراند؛ در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ‌‏التحصیل شد.

چمران در سال 1337 با استفاده از بورسیه تحصیلی شاگردان ممتاز، به امریکا اعزام و در کنار معروف‏ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه امریکا (برکلی) با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما شد.

بعد از درگذشت جمال عبدالناصر رییس جمهور وقت مصر، مصطفی چمران به کمک امام موسی ‏صدر (رهبر شیعیان لبنان)، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن یعنی سازمان امل را بنا کرد و به مبارزه با رژیم صهیونیستی در لبنان پرداخت تا اینکه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57، پایانی بر 23 سال هجرت او شد.

چمران اندکی پس از بازگشت به ایران، معاونت نخست‏‌وزیری در امور انقلاب را برعهده گرفت و مهمترین نقطه کارنامه او در این مقطع، در شهر پاوه و در مقابله با گروهک‌های ضد انقلاب رقم خورد.

دکتر چمران بعد از این پیروزی بی‌‏نظیر، به تهران احضار و از طرف امام‏ خمینی(ره)، به وزارت دفاع منصوب شد.

نمایندگی مردم تهران در مجلس اول و نیز نمایندگی رهبر انقلاب در شورای عالی دفاع، از دیگر مسئولیت های «اولین وزیر دفاع شهید» بود.

او سرانجام در تاریخ 31 خرداد 1360 هنگامی که برای معرفی و توجیه فرمانده جدید محور دهلاویه به این منطقه رفته بود، در خط مقدم نبرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره 60 دشمن از ناحیه سر زخمی و در راه انتقال به اهواز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

جواد فکوری (1360)

خلبان جواد فکوری در17 دی 1317 در محله چرنداپ شهر تبریز متولد شد.

دوره خلبانی جنگنده فانتوم F-4 را در ایران و آمریکا آموزش دید و پس از انقلاب با شروع جنگ تحمیلی به عنوان یکی از طراحان عملیات‌های مهم نیروی هوایی ایران به کار خود ادامه داد که طراحی عملیات‌های منحصر به فرد کمان 99 (140 فروندی) و عملیات H3 ازجمله نقاط درخشان کارنامه او محسوب می‌شود.

در سال 1359 او و نیروی هوایی بحران ناشی از کشف کودتای نوژه را از سرگذراندند. علیرغم پاکسازی‌های گسترده و سوءظن دولت انقلابی، سرهنگ فکوری (به عنوان فرمانده نیرو) موفق به احیای فعالیت روزمره و پروازهای عملیاتی نیروی هوایی شد.

با برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری و پس از تشکیل کابینه محمدعلی رجایی (نخست‌وزیر) او با حفظ سمت به عنوان وزیر دفاع برگزیده شد و به عضویت دولت درآمد اما در شهریور ماه 1360 و با نزدیک شدن زمان اجرای عملیات شکست حصر آبادان، فکوری به پیشنهاد تیمسار فلاحی به ستاد مشترک ارتش منتقل شد.

سرانجام در 7 مهرماه سال 60 وقتی او به همراه جمع دیگری از فرماندهان ارتش و سپاه، ازجمله تیمسار فلاحی، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا در راه بازگشت از جبهه برای ارائه گزارش خدمت حضرت امام(ره) بود، بر اثر سقوط هواپیمای هرکولس C-130 به شهادت رسید.

سید موسی نامجو (1360)

تیمسار سید موسی نامجو در سال 1317 در بندرانزلی بدنیا آمد و پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در دانشکده افسری ادامه داد و به درجه افسری رسید.

در سال 1337 به عنوان یکی از بهترین شاگردان، دیپلم ریاضی گرفت و وارد دانشکده نقشه‌برداری دانشکده افسری (امام علی) گردید و با مدرک لیسانس نقشه‌برداری (درجه ستوان دومی) در سال 1340 از دانشکده افسری فارغ التحصیل شد.

وی به زبان‌های فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت و در زمان پیروزی انقلاب، عضو هیات علمی دانشکده افسری بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سمت فرماندهی دانشکده منصوب شد و پس از شهادت دکتر چمران به عنوان نماینده امام (قدس سره) در شورای عالی دفاع منصوب گردید.

او به اندازه‌ای با امام (ره) محشور بود که امام او را سید موسی خطاب می‌کردند.

نامجو اندکی بعد، به عنوان وزیر دفاع به کابینه شهید باهنر (نخست وزیر در دولت شهید رجایی) راه یافت.

وقتی پیشنهاد پست وزارت دفاع را به او دادند، گفته بود، اجازه دهید در دانشکده افسری بمانم، چون اگر دانشکده افسری درست شود، به منزله «فیضیه» ارتش خواهد شد و ارتش شما را درست خواهد کرد.

علاقه او به دانشگاه افسری ارتش به حدی بود که هنگام گرفتن رای اعتماد از مجلس برای وزارت دفاع اینگونه خود را معرفی کرد: «سرهنگ سید موسی نامجو فرمانده دانشگاه افسری، مامور در وزارت دفاع»

نامجو که پس از انتقال سرهنگ جواد فکوری از وزارت دفاع به ستاد فرماندهی ارتش، جایگزین او شده بود، سرانجام به همراه چند تن دیگر از فرماندهان ارتش و سپاه، بعد از پایان موفقیت‌آمیز عملیات ثامن‌الائمه، در راه بازگشت به تهران جهت ارائه گزارش به حضرت امام(ره) بر اثر سقوط هواپیما (به همراه جواد فکوری) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

محمد سلیمی (1364-1360)

امیر سرلشکر محمد سلیمی که در زمان جنگ تحمیلی مسئولیت دفتر مشاوره امام خمینی(ره) در امور نظامی و نیز مسئولیت ستاد جنگ‌های نامنظم را برعهده داشت، در زمان حضور آیت‌الله خامنه‌ای در دفاع مقدس، از جمله افرادی بود که نزدیکترین ارتباط را با ایشان داشت.

سلیمی در دولت اول میرحسین موسوی (نخست‌وزیر در دولت آیت‌الله خامنه‌ای) با درجه سرهنگی به وزارت دفاع برگزیده شد و سالها بعد در خرداد 1379، با کناره‌گیری امیر سرلشکر علی شهبازی، به عنوان دومین فرمانده کل ارتش (پس از تغییر ساختار ارتش) منصوب و به درجه سرلشکری نائل آمد.

یک روز پس از این انتصاب، امیر سرلشکر سلیمی نشان درجه یک نصر را نیز از رهبر معظم ایران و فرماندهی کل قوا دریافت کرد.

سلیمی در شهریور 1384 از این مقام استعفا داد و به عنوان مشاور فرمانده کل قوا در امور ارتش، مشغول به فعالیت شد.

او نهایتا در بهمن ماه سال 94 پس از تحمل یک دوره سخت بیماری، درگذشت.

محمدحسین جلالی (1368-1364)

با تشکیل کابینه دوم میرحسین موسوی، محمدحسین جلالی به عنوان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح انتخاب شد تا این مسئولیت را برای 4 سال برعهده بگیرد.

از سمت راست در کنار آیت الله خامنه ای

سرهنگ جلالی که از فرماندهان نیروی هوایی ارتش بود، به دستور حضرت امام(ره) برای کمک در تشکیل نیروی هوایی سپاه انتخاب گردید و در حدفاصل 28 دی 1370 تا آبان 1376 فرماندهی نیروی هوایی سپاه را بر عهده گرفت.

اکبر ترکان (1372-1368)

اکبر ترکان که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروی‌های مسلح را در دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی برعهده گرفت، از 1 تیر 1360 تا 4 مرداد 1361 استاندار ایلام و از 15 تیر 1362 تا 14 بهمن 1363 استاندار هرمزگان نیز بوده‌ است.

ترکان در انتخابات ریاست جمهوری 1376 از نامزدی علی‌اکبر ناطق نوری حمایت کرد و در کابینه اول محمود احمدی نژاد نیز بمدت 4 سال معاونت وزارت نفت را بر عهده داشت.

وی همچنین در انتخابات ریاست جمهوری 1392 به عنوان قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی حسن روحانی فعالیت می‌کرد و اکنون مشاور عالی رئیس‌جمهور (روحانی) و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد است.

در میان وزرای دفاع، ترکان تنها فرد غیرنظامی است.

محمد فروزنده (1376-1372)

محمد فروزنده از فرماندهان اسبق سپاه، در دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان هشتمین وزیر دفاع تاریخ انقلاب اسلامی انتخاب و از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت و 4 سال این مسئولیت را برعهده داشت.

وی پس از این دوره و اتمام دولت هاشمی رفسنجانی با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان پنجمین رییس بنیاد مستضعفان انتخاب شد و اکنون یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

علی شمخانی (1384-1376)

امیر دریابان (سرلشکر) علی شمخانی متولد 1334 اهواز، در طول 8 سال دفاع مقدس به عنوان فرمانده سپاه خوزستان، فرمانده نیروی زمینی، قائم مقام فرمانده کل و وزیر سپاه (در کابینه میرحسین موسوی) نقش به سزایی در طراحی، فرماندهی و پشتیبانی از عملیات های مختلف رزمندگان اسلام در میدان نبرد ایفا کرد و به دلیل ابراز شایستگی در رده های مختلف فرماندهی جنگ از سوی فرماندهی معظم کل قوا، مفتخر به دریافت 3 مدال فتح شد.

شمخانی یک سال پس از پایان جنگ تحمیلی (سال 1368)، با حکم فرماندهی کل قوا، حضرت آیت الله خامنه ای، ضمن انتقال از سپاه پاسداران به ارتش، با دریافت درجه سرتیپی (دریاداری) فرماندهی نیروی دریایی ارتش را نیز بر عهده گرفت.

او چند ماه پس از تصدی فرماندهی این نیرو، در اجرای راهبرد جدید دریایی جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی مشترک نیروی دریایی ارتش و سپاه و قرارگاه دریایی خاتم الانبیاء(ص) را عهده دار شد و در مدت فرماندهی 8 ساله در قرارگاه دریایی خاتم الانبیاء (ص) ضمن طراحی و اجرای ساختار جدید نیروهای دریایی ارتش و سپاه و تعیین حدود مأموریت های دو نیرو، تشکیلات رزمی نیروهای دریایی ارتش و سپاه را با ایجاد تحول اساسی در سلاح ها، تاکتیک ها و عملیات مشترک دو نیرو، تجدید سازمان کرد.

با انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان رییس جمهور در خرداد 76، دریادار شمخانی به عنوان وزیر دفاع معرفی و از مجلس رای اعتماد گرفت و 2 سال بعد نیز به دریافت درجه سرلشکری (دریابانی) از سوی فرمانده معظم کل قوا مفتخر شد.

شمخانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1380 شرکت و پس از خاتمی و احمد توکلی نفر سوم شد اما مجددا در کابینه دوم خاتمی به عنوان وزیر دفاع معرفی گردید.

او بعدها عضو شورای راهبردی روابط خارجی ایران شد و ریاست مرکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح را نیز برعهده گرفت و اکنون در دولت حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی است.

مصطفی محمدنجار (1388-1384)

سردار مصطفی محمدنجار متولد سال 1335 در تهران، مدرک مهندسی مکانیک با گرایش طراحی جامدات را از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و مدرک فوق لیسانس در رشته اجرایی با گرایش مدیریت استراتژیک را از سازمان مدیریت صنعتی اخذ کرد.

او پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال 1357 تاکنون در مسئولیت های مختلف دفاعی ازجمله ارزشیابی استان سیستان و بلوچستان، رئیس بنیاد تعاون، معاون خودکفایی صنایع دفاعی و رئیس گروه جنگ افزاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عضو هیأت مدیره سازمان صنایع دفاع، رئیس گروه صنایع تسلیحاتی، رئیس گروه صنایع مهمات سازی و معاون برنامه ریزی و توسعه سازمان صنایع دفاع مشغول به خدمت شد.

با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور در تیرماه 1384، نجار به عنوان وزیر دفاع از مجلس رای اعتماد گرفت و تا سال 1388 در این سمت باقی ماند.

او در کابینه دوم احمدی نژاد نیز به عنوان وزیر کشور معرفی شد و پس از این مسئولیت و پایان دولت دهم، به ستاد کل نیروهای مسلح رفت.

احمد وحیدی (1388-1392)

سردار احمدی وحیدی متولد سال 1337 در شیراز ازجمله فرماندهان ارشد سپاه در طول دفاع مقدس و سالهای پس از آن است که مسئولیت‌های مهمی همچون فرماندهی قرارگاه‌های عملیاتی و اطلاعاتی سپاه، فرماندهی نیروی قدس، معاونت طرح و برنامه و امور بین‌المللی وزارت دفاع، جانشینی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، ریاست کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست کارگروه سیاسی، دفاعی و امنیتی دولت نهم در تدوین برنامه پنجم توسعه کشور را برعهده داشت.

محمود احمدی نژاد در انتخاب اعضای کابینه خود، نام احمد وحیدی را به عنوان وزیر دفاع به مجلس معرفی کرد که همین موضوع باعث ایجاد جوسازی‌های رسانه‌ای از سوی غرب و خصوصا رژیم صهیونیستی شد.

آنها این انتخاب را به دلیل ادعای دخالت ایران در موضوع آمیا (انفجار مرکز همیاری یهودیان در آرژانتین در تیرماه 1373) نوعی دهن کجی جمهوری اسلامی به خود می دانستند.

در تاریخ 10 شهریور 1388، در جریان سومین روز بررسی وزرای کابینه دهم، هنگامی که نوبت به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رسید، قوامی (نماینده مجلس) که قرار بود به عنوان تنها مخالف سخن بگوید، از طریق منشی مجلس تغییر رای خود را اعلام و دلیل این انصراف را «گستاخی و رجزخوانی رژیم صهیونیستی» درباره سردار وحیدی اعلام کرد و گفت: برای نشان دادن حمایت کامل و قاطع مجلس از ایشان در برابر این گستاخی صهیونیست‌ها، از وقت مخالفت خود صرف‌نظر می‌کنم و نه تنها رای منفی خود را پس می‌گیرم، بلکه به ایشان رای مثبت خواهم داد.

در همین حین، نمایندگان با سردادن شعار «مرگ بر اسرائیل» حمایت خود را از نظر قوامی اعلام کردند.

دو روز بعد و در جریان پنجمین و آخرین روز بررسی وزرای کابینه دهم، احمد وحیدی با کسب 227 رای موافق از مجموع 286 رای ماخوذه، رسماً به عنوان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح انتخاب و با کسب 79٫37٪ آرا از نمایندگان، دارای بیشترین درصد جلب اعتماد نمایندگان مجلس در میان سایر وزرای پیشنهادی شد.

حسین دهقان (1392 تاکنون)

حسین دهقان متولد سال 1335 در روستای پوده از توابع شهرضای اصفهان، دارای مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه تهران است.

او در طول نزدیک به 4دهه حضور و فعالیت در نیروهای مسلح، با قرار گرفتن در سطوح عالی فرماندهی در بخش‌های مختلف و متنوع ستادی و عملیاتی به خدمت پرداخت.

مهمترین مسئولیت های دهقان به شرح زیر بوده است:

- ورود به سپاه از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی- فرمانده سپاه تهران تا سال 1361

- فرمانده سپاه سوریه و لبنان 63-1361 (بعد از تهاجم نیروهای رژیم اشغالگری صهیونیستی به لبنان)

- فرمانده منطقه یکم ثارالله و قرارگاه عملیاتی ثارالله در سالهای 65-63

- قائم مقام فرمانده نیروی هوایی سپاه در سالهای 69- 65

- فرمانده نیروی هوایی سپاه در سالهای 71- 69

- جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه در سالهای 75- 71

- مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه در سالهای 76- 75

- قائم مقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سالهای 82- 76

- مشاور عالی وزیر دفاع در سالهای 83- 82

- معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در سالهای 88-83

- جانشین رئیس و دبیر کل مرکز مطالعات راهبردی دفاعی در سالهای 89-88

- دبیر کمیسیون سیاسی– دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس کمیسیون سیاسی- دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص

- مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی

- مشاور رئیس ستاد اجرائی فرمان حضرت امام (ره)

- رئیس هیئت مدیره هلدینگ ICT ستاد اجرائی فرمان حضرت امام  (ره)

سردار دهقان از سال 92 به مدت 4 سال در دولت یازدهم وزیر دفاع است.

با پیشنهاد حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور، امیر سرتیپ امیر حاتمی به عنوان سیزدهمین وزیر دفاع به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است.

منبع: فارس
۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۴۴
حسن حیدری

منافقین گفتند آزاد شویم دست به اسلحه می‌بریم/ رد ادعای آیت‌الله منتظری در نوار حاشیه‌ساز/ از حکم ۶۷ امام دفاع می‌کنم

احمد شاهرودی

"شخصی که آیت‌الله منتظری در نوار معروف مربوط به اعدام منافقین در سال ۶۷ از او نام برد، در اولین گفتگویش پس از ۳۰ سال به ادعاهای مطرح‌ شده در نوار منتظری پاسخ می‌دهد."

به گزارش مشرق، سال گذشته نواری از آیت الله منتظری در دیدار اعضای هیئت بررسی پرونده منافقین در سال 67 منتشر شد که با حاشیه‌هایی همراه بود. در این نوار محور ارجاعات سخنان آقای منتظری به یک قاضی در سال 67 ختم می‌شد؛ شخصی که در آن سال نزد آقای منتظری می‌رود و درباره حکم اعدام منافقینی که بر سر موضع خود پافشاری می‌کنند، توضیحاتی می‌دهد.

از آن سال تاکنون این قاضی مسئولیت‌های مختلفی داشته اما درباره جزئیات آن جلسه مشهور و فرایند ضربه به توطئه منافقین در سال 67، هرگز مصاحبه و سخنی به میان نیاورده بود.

آن قاضی، حجت الاسلام و المسلمین احمدی شاهرودی نام دارد و دهه 60 حاکم شرع استان خوزستان بوده است. وی سال 1337 در نجف اشرف متولد شد. پدر او آیت‌الله شیخ علی‌اصغر احمدی از اساتید حوزه‌های علمیه نجف بود که در زمان انتفاضه شعبانیه در سن 69 سالگی توسط عوامل رژیم بعث عراق در حرم امام علی(ع) بازداشت و بعد از سقوط حکومت صدام و بازگشایی زندان‌های حزب بعث مشخص شد که به شهادت رسیده است.

وی در نجف در محضر پدرش همچنین آیت‌الله خویی و شهیدصدر تحصیل کرد. پس از انقلاب  و اخراج برخی شیعیان به ایران نزد آیات میرزا جواد تبریزی، وحید خراسانی و سید کاظم حائری ادامه تحصیل داد.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمدی شاهرودی در دهه شصت به دعوت آیت‌الله شیخ محسن اراکی به خوزستان می‌رود و در بررسی پرونده‌ها به وی کمک می‌کند. بعد از مدتی او ریاست کل دادگاه‌های انقلاب خوزستان و همچنین کهگیلویه را برعهده می‌گیرد. از دیگر سمت‌های او رئیس نهاد نمایندگی رهبر انقلاب درمنطقه شش دانشگاه آزاد و مدیر کلی گزینش و استخدام قضات سراسر کشور در زمان آیت‌الله هاشمی شاهرودی بوده است. وی همچنین در دوره چهارم و پنجم مجلس خبرگان رهبری نماینده استان خوزستان است.

حالا پس از 30 سال با این قاضی باسابقه به‌عنوان شاهد عینی ماجرا درباره دهه 60 و ادعاهای مطرح‌شده در آن نوار حاشیه‌ساز به گفت‌وگو نشستیم که در ذیل از منظرتان می‌گذرد:

 با تشکر از وقتی که به ما دادید بفرمائید ورود شما به دستگاه قضایی در چه سالی و به دعوت چه کسی بود و در این سالیان مسئولیت‌های شما در قوه قضائیه چه بوده است؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم. بنده در اوایل سال 58 بعد از پیروزی انقلاب به ایران آمدم. من قبل از انقلاب در نجف بودم و در خدمت آیت‌الله صدر در اصول و آیت خویی در فقه تلمذ کردم. پس از اینکه شهید صدر و برخی شاگردانشان دستگیر شدند، بنده نیز از سوی عمال صدام دستگیر شدم که این دستگیری اوایل سال 58 و در روزهایی بود که شهید مطهری به شهادت رسیده بود. یادم می‌آید که مراسم ترحیمی از طرف آیت‌الله خویی در نجف برای بزرگداشت شهید مطهری در مسجدالخضرا گرفته شد و بنده نیز حضور داشتم و چند روز بعد نیز دستگیر شدم.

بلاتکلیفی یک ماهه در زندان‌های صدام

بعد از اینکه شهید صدر دستگیر شد، تظاهراتی به همین دلیل در نجف برگزار شد و این  منجر به دستگیری تعداد زیادی از شاگردان ایشان شد ومن هم مدتی در زندان سازمان امنیت بغداد بودم. در یکی از شعب زندانهای بغداد تحت عنوان "شعبة مکافحة الرجعیه" یعنی شعبه مبارزه با ارتجاع -به طلاب و روحانیون می‌گفتند ارتجاع که شاه هم هم همین لفظ را استفاده می‌کرد- تحت نظر بودم. مدارکی علیه من در پرونده بود. عکس‌هایی از اسنادی که درباره انقلاب بود، بعضی از اعلامیه‌ها و عکس‌های شهید صدر و امام خمینی از من گرفته شده بود. یک ماه در حبس بودم و از خانواده خبر نداشتم و در وضعیت بلاتکلیفی به سر می‌بردم.

نذر هزار صلوات کردم که از بلاتکلیفی دربیایم

پس از یک ماه 1000 صلوات نذر کردم که آزاد شوم و گفتم اگر اسمم را صدا بزند، 1000 صلوات می‌فرستم اتفاقا همان روز صدایم کردند و مرا چشم بسته برای محاکمه بردند.

در آنجا اتفاق عجیبی برای من رخ داد. به من گفتند که تو محکوم به اخراج از عراق شده‌ای و بازپرس پرونده گفت "اخراج، اخراج"! من به حسب ظاهر گفتم من عراق را دوست دارم ولی قبول نکردند و حکمم قطعی شده بود. جای تعجب اینجا بود که از پرونده من هیچ سوالی نپرسیدند و هیچ محکومیت و زندانی و بازجویی از من نشده بود. بعدها بود که متوجه شدم همان روز عده‌ای از وزرای صدام علیه او کودتا کرده بودند و این نقشه کودتا برملا شده بود و خلاصه سرشان به قدری شلوغ بود که وقتی برای رسیگی به پرونده من نداشتند. ما نجات پیدا کردیم و ما را به تهران فرستادند.

من که آمدم ایران، در خلال شهادت شهید مطهری و فوت مرحوم آیت الله طالقانی بود. من در قم مشغول ادامه تحصیل شدم. البته در شهرهایی مانند خرمشهر کارهای تبلیغاتی نیز انجام می‌دادم. در این شهر آقای شیخ محسن اراکی(رئیس فعلی مجمع تقریب مذاهب اسلامی) مسئول تبلیغات اسلامی بود و بنده را نیز که از نجف آشنایی با هم داشتیم دعوت کرد تا به خرمشهر برویم.

در خرمشهر دو مرکز زیر نظر او کار می‌کردند. یکی برای عربها که "مرکز التوعیه" به آن می‌گفتند و یکی مرکز فارسی زبانان  به نام "مرکز الدراسات" و من در مرکز الدراسات مشغول کار تبلیغاتی بودم. در آن زمان کنسولگری عراق در خرمشهر هنوز فعالیت می‌کرد ولی روابط با عراقی ها حسنه نبود و تحرکاتی علیه کشور داشتند. حاکم شرع آن زمان استان خوزستان از منصب حاکم شرعی عزل شد و پس از این، آقای اراکی به عنوان حاکم شرع انتخاب شد و ما فعالیتهای تبلیغی خود را ادامه می‌دادیم تا اینکه خرداد 60 رسید و مجاهدین خلق اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام کرد.

دستگیری اعضای گروهک‌ها بعد از 30 خرداد 60

پس از آن بود که دستگیری‌ها شروع شد. دستگیری اعضای گروه منافقین و گروهک‌هایی که به تبع آنها عملیات مسلحانه علیه نظام انجام می‌دادند مانند خلق عرب، پیکار، اتحادیه کمونیست‌ها. در آن زمان تعداد دستگیری‌ها بالا بود و جناب اراکی از ما درخواست کرد که به دلیل تعداد بالای دستگیری‌ها به او در رسیدگی به پرونده‌ها کمک کنیم. ما هم به شکل غیر رسمی به کمک او شتافتیم و پرونده‌ها را بررسی می‌کردیم و بازجویی انجام می‌دادیم اما حکم نمی‌دادیم.

این شد که پای ما به دادگاه انقلاب باز شد. در رسیدگی به پرونده‌ها ما شرح جرم و اظهارات دستگیرشدگان را به آقای اراکی می‌دادیم. البته در خلال این کار درباره دستگیرشدگان پیشنهادات و نظرات خودمان را نیز به آقای اراکی می‌دادیم. مثلا می‌گفتیم فلانی یک سال زندان برایش کافی است یا گرفتن تعهد کافی است یا بر عکس برای برخی که جرمشان سنگین بود، پیشنهاد احکام سنگین‌تری می‌دادیم.

کارآموزی یک ماهه در «اوین» و عزیمت به دادگاه انقلاب شرق خوزستان

تا اواخر سال 60 به همین شکل با آقای اراکی در دادگاه انقلاب همکاری می‌کردیم تا این که آیت‌الله مومن که عضو شورای قضایی بود و تقریبا اداره دادگاه‌های انقلاب با او بود به ما گفت نمی‌شود به این شکل کار ادامه پیدا کند و شما باید دوره‌های کارآموزی را طی کنید و ابلاغ قضایی به شکل رسمی برای شما صادر شود و خودتان حق صادرکردن حکم را داشته باشید این شد که ما وارد کارآموزی قضایی شدیم و در دوره‌ یک ماهه که در زندان اوین برای ما برگزار شد، شرکت کردیم.

در آن زمان آقای لاجوردی دادستان بودند و آقای فلاحیان نیز معاون او بود. مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی نیز رئیس دادگاه انقلاب و حاکم شرع تهران بودند و آقای نیری هم معاون آقای گیلانی بود. پس از یک ماه کارآموزی ابلاغیه قضایی رسمی برای ما صادر شد و اولین ابلاغیه قضایی رسمی برای ما ابلاغیه قضایی دادگاههای انقلاب شرق خوزستان بود. یعنی بهبهان، آغاجری، رامهرمز و... البته همزمان با رفتن ما به بهبهان رئیس دادگاه انقلاب کهکیلویه را عزل کردند.

آیت‌الله مومن  به من تلفن زد و گفت "استان کهگیلویه هم مرز با بهبهان است و حاکم شرع آن شهر مشکل پیدا کرده و عزل شده و شما به مدت 2،3 هفته حاکم شرع آن استان شوید و به پرونده‌ها رسیدگی کنید". این استان دو دادگاه انقلاب داشت، گچساران و یاسوج که عمدتا گچساران بود که پرونده‌های زیادی داشت. این 2 هفته، 4 سال آن طول کشید.(می‌خندد)

دادگاه‌های انقلابیِ زیرزمینی!

از طرفی آقای اراکی هم به عنوان کاندیدای مجلس دوم از خوزستان شرکت کرده بود و همین موضوع باعث شد من اواسط سال 62 به جای آقای اراکی حاکم شرع کل استان خوزستان شوم. حکم حاکم شرعی من تا اواخر سال 67 ادامه داشت و در آن زمان من هر روز به شهرها و شهرستان‌های خوزستان سر می‌زدم. از اهواز گرفته تا دزفول، مسجد سلیمان، بهبهان، شوش و‌ آبادان در آن زمان چون هنوز مجرد بودم تمام وقت فعالیت می‌کردم و در روز شاید به 100 پرونده رسیدگی می‌کردم. مثلا در دزفول به دلیل بمباران جلسات دادگاه در زیرزمین تشکیل می‌شد خلاصه تا اواخر 67 که از 67/11/1 استعفا دادم.

 فضای خوزستان از لحاظ فعالیت‌های گروهک‌های مسلح چگونه بود؟ گویا در برخی استان‌ها درگیری با گروهک‌ها از جمله مجاهدین خلق شدت بیشتری داشت. باتوجه به قرار داشتن خوزستان در مرز و همچنین شرایط جنگی آن دوران، شرایط شما در این استان چگونه بود؟

خوزستان استانی بود که بعضی از شهرهایش از جمله اهواز، تحرکات گروهک‌ها و ترورها زیاد بود. مردم را ترور می‌کردند؛ چهره‌های شاخص را ترور می‌کردند از جمله شهید بخردیان که منافقین او را ترور کردند، این شهید بزرگوار عالم بنام بهبهان بود. یا منافقین سیدفخرالدین طباطبایی را در اهواز ترور کردند. شهید فخرالدین طباطبایی امام جماعت و روحانی بسیار فعالی بود و مردم او را خیلی قبول داشتند، در ماجرای ترور پسرش هم که همراهش بود، زخمی شد.

ترور عالمی که برای منافقین وساطت می‌کرد

شب ترور شهید طباطبایی، منافقین در این رابطه اطلاعیه صادر کردند و مدعی شدند که شهید طباطبایی به زور از مردم برای کمک به جبهه‌ها پول می‌گرفته است. ایشان اصلا سیاسی هم نبود و بر عکس خیلی اوقات شده بود که نزد من می‌آمد و وساطت برخی از اعضای منافقین را می‌کرد و آدم بسیار دلرحم و مهربانی بود.

شهید حجت‌الاسلام فخرالدین طباطبایی- شهید مظلومی که به دست منافقین در سال 65 ترور شد

 آیا عوامل ترور شهید طباطبایی دستگیر شدند؟

نه؛ عوامل ترور ایشان متاسفانه از طریق مرزها فرار کردند و شناسایی نشدند. تفاوتی که خوزستان با استانهای دیگر داشت این بود که در این استان علاوه بر منافقین که فعالیت زیادی داشتند، گرفتار گروهک‌ خلق عرب هم بودیم. این گروهک با حمایت‌های تسلیحاتی که از جانب صدام می‌شدند دست به اقدامات ناامن کننده فراوانی زدند از جمله ترورها و ایجاد رعب و وحشت در شهر و حرفشان این بود که باید خوزستان، منطقه خودمختار شود. این گروهک تحت نام جبهه تجزیه خوزستان فعالیت زیادی داشتند و بمب‌گذاری و ترورهای زیادی انجام دادند.

هماهنگی کامل بین سپاه، وزارت اطلاعات و دادستانی در ضربه به گروهک‌ها در خوزستان

چه تدابیری از سوی شما به عنوان حاکم شرع استان خوزستان برای ختم این غائله انجام شد؟ هماهنگی‌ بین نیروهای مختلف درگیر با منافقین و گرهک‌ها به چه شکل بود؟

انصافا هماهنگی‌های خوبی برای مقابله با منافقین و گروهک‌های دیگر صورت گرفت که باعث شناسایی خانه‌های تیمی آنها  شده بود. ما نهایت تلاشمان را می‌کردیم تا از اطلاعات افراد دستگیر شده استفاده کنیم تا به سرتیم‌ها و سرپل‌های آنها برسیم. انصافا سپاه، وزارت اطلاعات، دادستانی خیلی منسجم عمل کردند و با اینکه استان خوزستان درگیری جنگ بود ولی هماهنگی‌ خوبی میان ارگان‌های ذیربط در ضربه این گروهک‌ها وجود داشت. البته در خوزستان آمار اعدامی‌ها خیلی کم بود و صرفا افرادی که جرائم بسیار سنگینی داشتند، محکوم به اعدام می‌شدند.

یکی از ادعاهایی که منافقین دارند درباره شکنجه زندانیان آنها در بند است. با توجه به حضور شما در راس دادگاه‌های انقلاب خوزستان آیا این مسئله صحت داشت و شاهد رفتار بدی از سمت مسئولان زندان با منافقین بودید؟

این بحث که ما شخصی را دستگیر کنیم و برای دریافت اطلاعات او را شکنجه بدنی کنیم به هیچ عنوان صحت ندارد. ما در داداسرا،  ابلاغی برای شکنجه نداشتیم. نه در دادسرا و نه در سپاه و نه در اداره اطلاعات. شدیدا مراقبت می‌شد که  برخورد فیزیکی با متهمان انجام نشود.

خودسوزی منافق اعدامی در زندان برای متهم کردن نظام

گاهی هم ما به مواردی برمی‌خوردیم که خود دستگیرشدگان از منافقین مخصوصا کسانی که می‌دانستند حکمشان اعدام است در زندان به خودشان لطمه می‌زدند تا نظام را بدنام کنند. موردی بود که به من گزارش شد یک فردی که اتفاقا محکوم به اعدام هم بود تمام بدن خود را با سیگار سوزانده بود. اول با خودم گفتم شاید یکی دو جا از بدنش را سوزانده باشد ولی وقت که آوردنش و لباسهای او را از تنش در آوردند، دیدم که دهها نقطه از بدنش را با سیگار سوزانده بود.

این کار را به طرز فجیعی انجام داده بود و به او گفتم چرا این کار را انجام دادی؟ گفت من می‌دانستم که محکوم به اعدام هستم این کار را انجام دادم تا وقتی که جنازه‌ام را پس از اعدام به خانواده‌ام تحویل دادید از بدن من عکس بگیرند و برای منافقین بفرستند تا آنها هم بگویند که این عکس‌ها سند جنایت جمهوری اسلامی است.

بنده پدر و مادر او را خواستم. بر طبق روال کسانی که محکوم به اعدام بودند قبل از اعدام پدر و مادرشان را برای بازگو کردن جرایم مرکتب شده توسط متهم به آنها فرا می‌خواندیم. او گفت من خودم این کار را انجام دادم و نظام از تهمت بری شد.

برای منافقین در زندان "بحث آزاد" می‌گذاشتم

یکی از کارهایی که آن زمان در زندان صورت می‌گرفت کارهای تربیتی و فکری بود که بر روی زندانیان گروهکی انجام می‌شد تا از موضع خود پایین بیایند. آن طور که نقل شده پیشتاز این حرکت هم مرحوم آقای لاجوردی بود. شما نیز در این زمینه اقدام خاصی در خوزستان انجام دادید؟

ما در زندانها مخصوصا برای گروهکی‌ها و منافقین مبلغ داشتیم و حتی برای آنها بحث آزاد می‌گذاشتیم. مواردی بود که حق متهمان اعدام بود ولی ما سعی می‌کردیم که اعدام را تا حد ضرورت کاهش دهیم. از آنها در خواست می‌کردیم که توبه کنید چون پرونده‌ها پس از رسیدگی به دادگاه عالی در قم ارسال می‌شد و پس از تایید این دادگاه احکام اجرایی می‌شد.

برخی منافقین می‌گفتند اگر الان آزاد شویم دست به اسلحه می‌بریم

نوعا دادگاه عالی این احکام را تایید می‌کرد البته تاکید می‌کردند اگر شخصی توبه نکرده باشد حکم اعدام را تائید می‌کردند لذا ما متهم را می‌خواستیم و سعی می‌کردیم که او به اشتباهاتش پی ببرد و توبه کند. در مقابل نیز بودند منافقینی که اعلام می‌کردنداگر همین الان هم ما را آزاد کنید اسلحه دست می‌گیریم و علیه شما می‌جنگیم.

بینی  و بین الله لاجوردی با زندانیان بد رفتار نبود

 در مراوداتی که با تهران داشتید با آقای لاجوردی هم در ارتباط بودید؟ شخصیت او را در زندان چگونه یافتید؟

من یک ماه دوره آموزشی اوین با شهید لاجوردی و‌ آیت‌الله محمدی گیلانی در ارتباط بودم. شایعاتی هم که درباره بد رفتاری‌های او با زندانیان مطرح می‌کنند بینی و بین‌الله ما هم چنین چیزی را ندیدیم بلکه ایشان را نسبت به متهمان مهربان دیدیم. یادم هست من پرونده یکی از متهمان را که فرزند یکی از روحانیون ساکن نجف بود و حکمش اعدام، با آقای لاجوردی مطرح کردم. ایشان هم پرونده وی را بررسی کرد و جرایمش را کاملاً برای من توضیح داد و گفت نمی‌توانم با این پرونده سنگین برای کاری کنم.

 شما در زمان ضربه سال 67 به منافقین و کشف توطئه آشوب آنها در زندان، حاکم شرع کل خوزستان بودید. سال گذشته نواری از اظهارات آیت‌الله منتظری منتشر شد که در آن نوار به شخص شما اشاره شده بود و در واقع استنادات آقای منتظری علیه ضربه 67 صحبت‌های شماست. برخی معتقدند شما در آن برهه پیش مرحوم منتظری رفتید و گزارش غیرواقع از آن ماجرا دادید که اگر اتفاق نمی‌افتاد، این حاشیه‌سازی‌ها هم صورت نمی‌گرفت. نظر شما چیست؟

من این اظهاراتی که برخی افراد درباره بنده می‌کنند درست نمی‌دانم؛ اینها اشتباه می‌کنند. ما در همان سال 67 (تاریخ دقیق آن را نمی‌دانم) نیمه شبی بود که مدیرکل اطلاعات و دادستانی وقت آمدند و به من نامه‌ای را دادند که در آن نامه حکمی از امام بود مبنی بر برخورد با منافقین. متن نامه این بود آنهایی که پافشاری سر موضع دارند، محکوم به اعدام‌ هستند که تشخیص آن به عهده رای اکثریت هیئت سه نفره یعنی دادستان، حاکم شرع و مدیرکل اطلاعات است.

حکم امام درباره برخورد با منافقینی که همچنان بر سر موضع هستند

شما ملاحظه می‌کنید نظر امام درباره افرادی که پافشاری بر سر موضع دارند.. این حکم امام بود و تشخیص مصداق با حداکثر اعضای هیئت 3 نفره بود. یعنی ما باید با افراد صحبت می‌کردیم و می دیدیم همچنان بر سر موضع هستند یا خیر. در روزهای پس از صدور آن حکم ما اقدام به رسیدگی‌ها بر اساس حکم امام کردیم. اختلاف نظرهایی میان اعضای هیئت 3 نفره بود که طبیعی هم به نظر می‌رسید و وجود داشت. مثلا فردی از هیئت 3 نفره اعتقاد داشت فلانی پافشاری بر سر موضع دارد من می‌گفتم نه اینگونه نیست. لذا با یکدیگر صحبت و بحث می‌کردیم و هرسه نفر باید متقاعد می‌شدیم که پافشاری دارد یا نه چون باید هرسه نفر پای حکم را امضا می‌کردیم.

بعد از دو ماه از حکم امام پیش منتظری رفتم

بعد از حدود 2 ماه از صدور حکم رفتم خدمت مرحوم آیت‌الله منتظری و به ایشان گفتم حاج آقا ما در خوزستان این چنین مواردی داریم که مثلا محکومان می‌گویند ما در لفظ منافقین را رد می‌کنیم ولی مکتوب نمی‌کنیم. آیا پافشاری سر موضع باید حساب کرد یا خیر؟ آیا اینها مصداق پافشاری سر موضع است؟ خلاصه پیشنهاد دادم که خوب بود حضرت امام هیئتی را مشخص می‌کردند که ملاک پافشاری سر موضع و معنای‌ آن چیست.

منتظری برای مخالفت با حکم امام از پیش آماده بود

تا این حرف را زدم دیدم آیت‌الله منتظری از جا بلند شد و نامه‌ای به من نشان داد که همان نامه معروف به امام درباره اعدام‌ها بود و گفت اصلا من حکم امام را قبول ندارم. پس ببینید ایشان قبل از اینکه من پیشش برم  آماده بوده است. من تاثیری در موضع آیت‌الله منتظری نداشتم.

بعد از اظهارات آیت‌الله منتظری من گفتم "حاج آقا ولی فقیه حضرت امام است و ما تابع حکم ایشان هستیم". گفت پیشنهاد تو، پیشنهاد خوبی است. من شما را می‌فرستم خدمت امام و شما این پیشنهاد را به امام بگو. بنابراین اینکه می‌گویند من باعث شدم آقای منتظری آن نامه را به امام بنویسد اصلا و ابدا درست نیست. 

چرا در دیدار با امام حرفی نزدم؟

آقای منتظری در آن نوار معروف اشاره به شما می‌کند و می‌گوید که شما نزد امام خمینی می‌روید و محمدعلی انصاری، از اعضای دفتر امام، به شما می‌گوید: "حق نداری با امام حرف بزنی. فقط دست امام را می‌بوسی. مطالبی را که داری بنویس، عصری احمد آقا می‌آید بده به احمد آقا." این ادعای مرحوم آقای منتظری درست است؟

خیر؛ آقای انصاری به دلیل حال نامساعد امام به من گفتند که ما امروز وقت ملاقات نداریم. حاج احمدآقا هم کاری برایشان پیش آمده و معذرت‌خواهی کرد و رفته است. شما چون از راه دور می‌آیید و قرار قبلی داشتید، می‌توانید برای عرض سلام و دست‌بوسی خدمت امام برسید ولی در این باره با ایشان صحبت نکنید و فقط جهت احوالپرسی به خدمت ایشان برسید. حتی به من گفتند "ببین میر حسین موسوی را که نخست وزیر بود هم به دلیل حال نامساعد امام راه ندادیم".

راست هم می‌گفت. موسوی آنجا بود و گفت بگذارید لااقل برای دست‌بوسی خدمت امام برسم اما چون ملاقات نبود، اجازه ندادند. 

منتظری گفت چرا مسائل را با حاج احمدآقا در میان گذاشتی؟!

 پس یعنی این ادعا درست نیست که شما نمی‌خواستند امام را ملاقات کنید؟

بله؛ میرحسین موسوی را که نخست وزیر بود، بنده خودم دیدم که به دلیل حال نامساعد امام راهش ندادند لذا بحث اجازه ندادن و راه ندادن نبود. گفتند فردا بیا و حاج احمد آقا را ببین. من فردای آن روز با حاج احمد آن موضوع را مطرح کرده بودم که آقای منتظری ناراحت شده بود و گفته بود "بنا نبوده است که شما موضوع را با حاج احمد در میان بگذارید و وقتی گفتند با سید احمد مطرح کن باید ول می‌کردی و می‌آمدی!"

 شما این حرف مرحوم منتظری را قبول داشتید که گفت "باید ول می‌کردی و می‌آمدی"؟

خیر؛ من فردا رفتم و با سید احمد مطرح کردم و مسائل را گفتم.

مرحوم منتظری به حاج احمد سوء‌ظن داشت

 این واقعه که گفتید نشان نمی‌دهد که مرحوم منتظری تحت تاثیر برخی اطرافیان خود بوده است؟

من قبل از این جریان هیچ ارتباطی با مرحوم منتظری نداشتم. به هر حال آقای منتظری به حاج احمد سوءظن داشت و می‌گفت که حاج احمد آقا مسبب تمامی این احکام است و خود او نمی‌آید خودش را محکوم کند و از این حرفها.

تسنیم: یکی دیگر از مسائلی که درباره ضربه سال 67 از سوی آقای منتظری و برخی جریانات همسو با ایشان همچون نهضت آزادی ادعا می‌شود این است که نامه امام به خط حاج احمدآقا است و یا حضرت امام تحت تاثیرحاج احمدآقا این حکم را داده‌اند.

این شبهه آن زمان اصلاً برای ما مطرح نبود. امضای امام بود و ما با توجه به امضای امام پای آن حکم، به پرونده‌ها با قاطعیت رسیدگی می‌کردیم.

از حکمی که برای منافقین دادیم دفاع می‌کنم

 با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، در پایان اگر حرفی باقی‌مانده‌ای هست بفرمایید.

کسانی که پافشاری سر موضع داشتند حکمشان اعدام بود و ما هم حکم را اجرا کردیم. البته ما حکم ندادیم بلکه تشخیص موضوع و مصداق کردیم. در واقع حکم اصلی از سمت امام بود و از اجرای حکم امام قطعا دفاع می‌کنیم.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۳
حسن حیدری