حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید
بایگانی فروردين ۱۳۹۷ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ «انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»
گناهی که نعمت ها را تغییر می دهد، تجاوز به حقوق دیگران است. گناهی که
پشیمانی می آورد، قتل است. گناهی که گرفتاری ایجاد می کند، ظلم است. گناهی
که آبرو می بَرد، شرابخواری است. گناهی که جلوی روزی را می گیرد، زناست. گناهی که مرگ را شتاب می بخشد، قطع رابطه با خویشان است. گناهی که مانع استجابت دعا می شود و زندگی را تیره و تار می کند، نافرمانی از پدر مادر است.
عضو
شورای عالی فضای مجازی با بیان اینکه زیرساخت ارتباطات کشور بر مبنای شبکه
های اجتماعی شکل گرفته است، گفت: مهاجرت پیام رسان های بومی باید هرچه
سریعتر اتفاق بیافتد.
به گزارش مشرق، محمدحسن انتظاری
با تأکید بر اینکه شبکه های اجتماعی هم اکنون به صورت زیرساخت درآمده و
تمام ارتباطات اجتماعی اقتصادی و حاکمیت کشور روی این شبکه ها شکل گرفته
است، گفت: این زیرساخت باید در اختیار داخل باشد.
وی با تأکید بر اینکه نباید این زیرساخت ها به یک پیام رسان خارجی متکی
باشد، اضافه کرد: هم اکنون تمامی ارتباطات اداری، حکومتی، اجتماعی کشور روی
پیام رسان تلگرام است که درست نیست. به همین دلیل در مصوبه شورای عالی فضای مجازی، موضوع ساماندهی پیام رسان های بومی مطرح شد.
انتظاری ادامه داد: این مصوبه مربوط به چند ماه گذشته است و براساس آن
وزارت ارتباطات، ارشاد، صدا و سیما و برخی از دستگاه های مرتبط موظف به
حمایت پیام رسان های بومی در جهت رونق شبکه های اجتماعی داخلی شدند.
وی تأکید کرد: در این مصوبه زمان بندی خاصی در نظر گرفته نشد اما با
توجه به تأثیرگذاری سریع شبکه های اجتماعی بر روی ارتباطات مردم باید هرچه
سریعتر پیام رسان های بومی در کشور رونق بگیرند و مهاجرت به سمت این پیام رسان ها انجام گیرد.
عضو شورای عالی فضای مجازی تصریح کرد: ساماندهی شبکه های اجتماعی بومی
از چند ماه قبل در مصوبه شورای عالی فضای مجازی آمده است و به نظر می رسد
در جلسه آینده این شورا، متولیان ذیربط در مورد عملکرد خود گزارش بدهند.
انتظاری خاطرنشان کرد: شواهد نشان می دهد هنوز آن طور که باید از پیام
رسان های داخلی حمایتی صورت نگرفته است و حتی این پیام رسان ها، پهنای باند
کافی برای رقابت با پیام رسان های خارجی ندارند.
وی با اشاره به اینکه سرمایه گذاری سنگینی برای زیرساخت این شبکه ها
نیاز است، تا بتوانند قابل رقابت با سرویس های خارجی باشند گفت: براساس
برخی شواهد به نظر می رسد هنوز هیچ کدام از پیام رسان های بومی از شرایط و
تسهیلات ۵ میلیارد تومانی استفاده نکردند و این در حالی است که شبکه های
خارجی بدون محدودیت در حال استفاده از امکانات زیرساختی کشور هستند.
انتظاری افزود: هم اکنون شرایط به نفع شبکه های بومی داخلی نیست و باید
حمایت از این شبکه ها با سرعت بیشتری صورت گیرد تا بتوانند در یک رقابت
سنگین با سرویس های خارجی فعالیت خود را آغاز کنند.
باید
ابعاد این ماجرا روشن شود که یکی از شرکای اصلی محمد بن سلمان در دشمنی با
ایران و کشتار هزاران کودک یمنی، چه دلسوزی برای محیط زیست ایران و
گونههای زیستی در خطر کشور ما دارد.
سرویس سیاست مشرق- در 28 بهمن 96، تسنیم گزارش داد که "مؤسسه حیات وحش پارسیان که مدیریت آن را کاووس سیدامامی، متهم امنیتی انتخار کرده به عهده داشت، در گزارش عملکرد این مؤسسه برای سال 94، اعلام کرده بود که جرج شالر معاون مؤسسه پنترا به ایران سفر داشته و دو هفته در شهرهای مختلف کشورمان تردد داشته است. جرج شالر در پروژهای که تحت عنوان حفاظت از یوزپلنگ آسیایی
توسط مؤسسه کاووس سیدامامی راهاندازی شده بود، "مشاور خارجی و همکار
پروژه" معرفی شده است و در جریان سفرش به ایران، به استانهای یزد، سمنان و
. . . سفر کرده است."
جرج شالر در سفر به ایران
مؤسسهای که شالر معاون آن است، تحت مدیریت شخصی است بهنام «فردریک لونای» قرار دارد. این فرد، علاوه بر این مؤسسه، ریاست مؤسسهای را که تحت پوشش محیط زیست توسط محمد بن زاید ولیعهد امارات متحده عربی تشکیل شده، عهدهدار است.
هیات مدیره «صندوق حفاظت از گونه های محمد بن زاید آل نهیان» که نام فردریک لونای در ردیف چهارم دیده می شود
اما در جستجوها در پروژههای حفاظتی محیط زیست کشور که عمدتا بر عهده موسسات غیردولتی(NGO) است هم به نام «محمد بن زاید آل نهیان» به عنوان حامی برمی خوریم.
موسسه «نجوای زمین»، یکی از همان NGOهاست
که در چند سال اخیر به شدت در حوزه حساس محیط زیست فعال شدهاند و ظاهرا
نظارت چندانی روی آنها نبوده است. طبق اطلاعات سایت این موسسه، «نجوای
زمین» یک " موسسه آموزشی است که با استفاده از روشهای کاربردی علمی-فرهنگی
و برای حل چالشهای پیشروی محیط زیست گام برمیدارد. در این موسسه تلاش
میشود تا به کمک روشهای نوین آموزشی کشف طبیعت و برقراری ارتباط با آن به
زندگی انسانها بازگردانده شود."
در نگاه به وبسایت این مجموعه، در قسمت «پروژههای حفاظتی»،
به دو پروژه برمی خوریم: «پروژه بررسی اولیه وضعیت گربه پالاس در البرز
مرکزی» و «پروژه حفاظت خرس سیاه آسیایی در استان هرمزگان»
جالب این جاست که در بخش «حامیان پروژه» در هر دوی این دو پروژه به نام «محمد بن زاید» و موسسه او به نام «صندوق حفاظت از گونههای محمد بن زاید» برمی خوریم!
همین باعث می شود که نگاهی به وبسایت این صندوق بیاندازیم تا
با فعالیتهای آن در ایران بیشتر آشنا شویم. این جاست که در می یابیم چه
اندازه نفوذ این اماراتی در پروژههای محیط زیستی ما بالاست. دستکم 10
پروژه محیط زیستی و حفاظتی توسط این صندوق در ایران مورد حمایت قرار گرفته
است:
صندوق محمد بن زاید برای حفاظت از گونهها
اما «محمد بن زیاد آل نهیان» کیست؟
او ولیعهد ابوظبی و نایب فرمانده کل قوای
مسلح امارات متحده عربی است، کسی که نیروی اصلی پیشران سیاست خارجی فعال
امارات و «حاکم دو فاکتوی امارات» محسوب میشود.
محمد بن زاید آل نهیان
وی فرزند زاید بن سلطان آل نهیان (بنیانگذار امارات متحده عربی) و همچنین برادر خلیفه بن زاید آل نهیان (حاکم ابوظبی) است.
به مفهوم دیگر، محمد بن زاید، بدیل محمد بن سلمان
سعودی در امارات متحده عربی و حاکم حقیقی امارات است و در مقام فرمانده
نیروهای مسلح و مسوول سیاست خارجی این شیخنشین، نقش اصلی را در «شورای همکاری خلیج فارس»
و «ائتلاف عربی» به رهبری عربستان سعودی بازی می کند که 4 سال است، یمن
مظلوم را زیر بمباران وحشیانه و تحریم جنایتکارانه قرار دادهاند. به واقع،
امارات امروز یکی از اضلاع مربع ضدیت با ایران است که اضلاع دیگر آن ترامپ، بن سلمان و نتانیاهو هستند.
طبق اخبار متعددی که در دو سال گذشته منتشر شد، بن زاید شریک اصلی بن
سلمان برای گسترش نفوذ و تبدیل شدن به حاکم عملی عربستان بوده است.
بن زاید و بن سلمان
روابط این دو آن اندازه صمیمی است که به گفته «مجتهد»، فعال
رسانهای معروف سعودی که خبر از پشت پردههای این کشور می دهد، بسیاری از
تفریحات بن سلمان در کشتی تفریحی محمد بن زاید انجام می گیرد و محمد بن
زاید یک مشاور اصلی برای طرحهای بن سلمان است.
از سوی دیگر، بن زاید از دوستان صمیمی و شرکای «جرد کوشنر»،
داماد یهودی صهیونیست ترامپ است که نقش پررنگی در جهت گیری ضدایران ترامپ و
همچنین سیاستهایی چون انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی داشته است.
حال با آشکار شدن ابعادی از
پرونده امنیتی جاسوسی محیط زیستی و نقشههای دشمنان کشور برای استفاده از
اهرم محیط زیست جهت ضربه زدن به ایران، باید از دستگاههای مسوول و
نظارتکننده پرسید که ابعاد حضور حاکم امارات و موسسه متعلق به او در بحث
استراتژیک محیط زیست ایران چیست و چرا موسسه متعلق به چنین کسی که به کشورش
به همراه متحدان منطقهای و فرامنطقهای آن در نوعی جنگ سرد با کشورمان به
سر می برند، اصولا باید فعالیتی در این ابعاد در کشور داشته باشد.
دشمنان
ناکام جمهوری اسلامی که سالی توام با شکست راهبردی را در منطقه سپری کردند،
تیری در انبان تدبیر نمییابند، جز تداوم عملیات فریبی که به توافق یکطرفه
برجام ختم شد.
به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱- سال ۱۳۹۷، چهلمین سال حیات انقلاب اسلامی است. مردمی که خود، انقلاب
را به پیروزی رساندند و با همه مزاحمتها پیش بردند، برای قضاوت درباره
کارنامه ۳۹ ساله انقلاب از همه سزاوارترند. البته دشمنان سرسختی هم هستند
که از قدرت پیشران انقلاب، آسیبهای بزرگی دیدهاند و عقدهگشایانه قضاوت
میکنند. حق هم دارند! در این میان طیف سومی را میتوان سراغ گرفت که خود
را همرنگ مردم مینمایند اما ادبیات آنها در قضاوت و تخطئه، تنه به تنه
مغالطههای دشمن میزند. براستی در مقام ارزیابی کارنامه انقلاب، کدام
قضاوت به واقعیت نزدیکتر است؟
۲- همه اهداف و آرمانها به یک اندازه محقق نشده و شدت و ضعف داشته است.
بیتردید، با توجه به ظرفیتهای موجود، میتوانستیم در زمینه عدالت
اجتماعی، رشد و پیشرفت اقتصادی، و فرهنگ و معنویت و اخلاق، بسیار جلوتر از
نقطهای که ایستادهایم باشیم و برخی ناکامیها را تجربه نکنیم. همه اینها
سزاوار آسیب شناسی است. در عین حال، ارزیابی باید واقع نگرانه و با ملاحظه
موانع و مزاحمتها باشد. ارزشهایی مانند استقلال، آزادی، جمهوریت (مردم
سالاری)، عدالت، رونق اقتصادی، اقتدار بینالمللی و امنیت و ثبات را باید
در کنار هم محاسبه کرد و به کارنامه رسید.
۳- اینکه مسیر حرکت، اتوبان آسفالته باشد یا یک جاده پر پیچ و خم کوهستانی،
در میزان سرعت و حرکت، تفاوت اساسی ایجاد میکند. در جادههای صعبالعبور
حتی ممکن است راه برای مدتی بسته شود و گرفتار بهمن و ریزش کوه شویم. هیچ
ملتی از جاده آسفالته و اتوبان، به پیشرفت و رشد و رونق اقتصادی نرسیده
است. راههای ناهموار را هموار کردهاند و قبل از همه چیز همت و غیرت به
خرج دادهاند. ارزیابی و مقایسه نباید در خلا و عالم هپروت انجام شود. کدام
کشور در منطقه، از مردم سالاری در تراز ایران برخوردار است؟ در اغلب
کشورهای منطقه، مردم سالاری واقعی حتی برای یک بار هم نوبر نشده است. حتی
کشوری مثل ترکیه هم که زمانی کعبه آمال برخی افراطیون مدعی «دموکراسی
سکولار» شد، مقارن انقلاب، کشور کودتاها بود. با وقوع انقلاب اسلامی وتحقق
مردم سالاری در ایران، آمریکاییها مجبور شدند اجازه دموکراسی مدیریت شده
را به جریان غربگرا در ترکیه بدهند. اما ناامنی و کودتا در کنار حجم سرکوب و
بازداشت و اخراج، عیار دموکراسی را در این کشور به نمایش گذاشت.
۴- بنا بر گزارش شبکه تلویزیونی ان.تی.وی ترکیه، تعداد بازداشت شدگان بعد
از کودتای ژوئیه ٢٠١٦ این کشور به ۱۶۹ هزار نفر رسید. در میان بازداشت
شدگان، ١٦٩ ژنرال، ۷هزار افسر ارشد نظامی ، ۸هزار افسر پلیس، ۲۷۴۵ قاضی و
دادستان (توأم با ضبط دارایی، خانه و املاک آنها)، ۳۰ استاندار، ٧٣ معاون
فرماندار، ١١٦ بخشدار و تعداد کثیری افراد سرشناس دولتی حضور داشتند.
همچنین ۱۷۵۵ رئیسو معاون رئیسدانشگاه، ۲۷۵ کارمند دفتر ریاست جمهوری، ۱۸۰
کارمند اطلاعاتی، ۳۶ هزار معلم، و ۹هزارکارمند وزارت داخله اخراج شدند. با
وجود این سرکوبها، اردوغان اخیرا در شهر پندیک گفت «باید ادارهای تاسیس
کنیم و ضمن ثبتنام کسانی که نمیخواهند تحت ریاست ما زندگی کنند، برایشان
بلیت بخریم و بیرونشان کنیم. آنها بیریشه و نمک نشناسند و باید از ترکیه
بروند».
۵- به استناد اسناد متعدد میتوان گفت اگر ولایت فقیه نبود تا مردم را پای
کار انقلاب و جمهوری اسلامی بیاورد، اکنون باید صرفا شصت و پنجمین سالگرد
تدفین مردم سالاری در کودتای ۲۸ مرداد توسط آمریکا و انگلیس را در حافظه
برخی تاریخ دانها مرور میکردیم. آنان که آروغ روشنفکری میزنند و در چند و
چون مردم سالاری در ایران خدشه میکنند، انصاف اگر داشتند، باید به این
واقعیت اذعان میکردند که ولایت فقیه، ستون برپادارنده آزادی و مردم سالاری
بوده است. قیام الهی امام خمینی، جمهوری اسلامی را با اراده مردم برپا
داشت. پس از ایشان نیز رهبر انقلاب، با وجود همه خودکامههایی که از چپ و
راست خواستهاند مردم سالاری را تعطیل و مصادره به مطلوب کنند، دموکراسی را
پاس داشته است.
۶- ما در منطقهای به شدت بحران زده، ناامن و نابسامان، توانستیم امنیت و
ثبات را در کنار مردم سالاری و آزادی پاسداری کنیم؛ هر چند که خط نفوذ و
طیفهای غربگرا در کنار عناصر جاهطلب واشرافیت زده، بارها از این آزادی
سوءاستفاده کردند و علیه قانون و امنیت و منافع ملی و جمهوریت و اسلامیت
شوریدند. آنها هزینههای گزافی روی دست کشور گذاشتند. از نهضت آزادی و
سازمان منافقین و باند مهدی هاشمی بگیرید تا لیبرال- تکنوکراتها و چپهای
پشیمان و تجدیدنظرطلبان مدعی اصلاحطلبی و سازندگی و سپس حلقه انحرافی و
سرانجام، بزککنندگان غرب با ژست اعتدالگرایی. اغلب اینها همواره مردم را
از تهدید جنگ ترساندهاند اما هرگز نمیگویند که چرا برخلاف ۲۰۰ سال معاصر،
در چند دهه اخیر، سایه بیثباتی و ناامنی واشغالگری از سر کشور برداشته
شده است؟ نمیگویند کدام مدیریت با آمیزهای از شجاعت و حکمت، مانع از
تبدیل ایران به افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه و لبنان و لیبی و مصر و
عربستان و حتی ترکیه کودتا زده شده است؟
۷- میشود تخته گاز رفت. سبقت گرفت و همه همراهان کاروان را جا گذاشت و
گذشت. اما ولایت و امامت از این جنس نیست. ولایت به این است که اول و آخر
کاروان را با هم به سمت مقصد، هدایت کند و با وجود تهدیدها و مزاحمتها،
پیش ببرد. عدهای تند میرانند و گروهی به کندی حرکت میکنند. شماری سنگینی
میکنند و جا میمانند و شماری دیگر، با خودرایی، بیراهه را در پیش
میگیرند. بدتر از همه آنانند که شریک دزد میشوند، هر چند رفیق قافله
بودهاند، یا چنین نشان میدادهاند. رهبری و ولایت، از جنس راهبری یک
قافله با این حجم از تفاوت و پراکندگی است و نه از جنس رانندگی در مسابقات
اتومبیلرانی.
۸- ائمه معصومین (ع) و جانشینان ایشان همواره از چند سو شماتت شدهاند. هم
از جانب تندمزاجهای انقلابی نما که به صلاح و مصلحت قافله متنوع امت و
اقتضائات و اضطرارها کاری نداشتند، و هم از جانب کم فروشان و دنیا زدگان
مدعی مصلحتاندیشی که مانند ترمز حرکت عمل میکردند اما حاکمیت دینی را به
درد سر تراشی و ماجراجویی و دشمن سازی متهم مینمودند. دشمنان در این میان
بیکار نبودند و هر کدام از طیفهای تند مزاج و کندرو را جداگانه در نقشه
خود به بازی میگرفتند. این چنین، تفرقه و تردید و بگو مگو پدید میآمد. هم
از سرعت پویش پیشرفت و عدالت کاسته میشد و هم دشمن، مجال ایستادن در
حاشیه امن و شبیخون زدن را پیدا میکرد.
۹- در طول تاریخ، بسا پیروزیهای بزرگ که در دسترس مینمود اما به خاطر
خودرایی و خودشگفتی یا سنگینی و دنیا طلبی عدهای از همراهان جبهه حق، به
ناکامیهای بزرگ انجامید. خوارج که در صفین بر امیر مؤمنان (ع) شوریدند؛
مقدس مآبانی نماز شب خوان شناخته میشوند. اما حقیقت آنها را باید با
سردستههای شان از جملهاشعث بن قیس شناخت که هم دنیا طلب بود و هم مغرور و
هم کینه دار علی علیهالسلام و زد وبند کرده با اردوگاه معاویه. خوارج که
فریب معاویه را خورده و به مذاکره آغوش گشوده بودند، به فاصله چند ماه، رگ
انقلابی شان(!) دوباره بیرون زد و بدعملی خویش در عدم پایداری و تحمیل صلح
را به پای امیر مؤمنان نوشتند! قبل از آنها، پیمان شکنانی مانند طلحه و
زبیر، ساز خروج از حاکمیت را کوک کردند. آنها نیز با اردوگاه شام سر و سر
پیدا کرده بودند. در سپاه شام، کاریتر از عمروعاص، نفوذیهای خائنی
ماننداشعث و سرسپردگان احمق او و دنیازدگان سابقا انقلابی مانند زبیر و
طلحه بودند که معاویه با همانها، داغ عدالت را بر دل بشریت گذاشت.
۱۰- دشمنان ناکام جمهوری اسلامی که سالی توام با شکست راهبردی را در منطقه
سپری کردند، تیری در انبان تدبیر نمییابند، جز تداوم عملیات فریبی که به
توافق یکطرفه برجام ختم شد. دولت آمریکا با اصرار بر چیدن نیروهای امنیتی
در ویترین خود و تداوم شرارت، میکوشد دستاویز لازم برای توجیه ضرورت سازشی
جدید را در خدمت خط نفوذ در ایران دست و پا کند. بردن مایک پمپئو از سیا
به وزارت خارجه، گماشتن یک عنصر عملیاتی خرابکار (جینا هاسپل) در راس سیا و
انتصاب مهره تندرو اما شکست خوردهای مانند جان بولتون به عنوان مشاور
امنیت ملی -در حالی که تا همین اواخر به عنوان دلقک سیرکهای سازمان
منافقین نقشآفرینی میکرد - همگی با همان سناریوی جنگ هوشمند که از اواخر
دولت جرج بوش کلید خورد و رکن آن، عملیات روانی برای به هم زدن محاسبات
ایران میباشد، در ارتباط است.
۱۱- این جنگ که از سال ۲۰۰۷ (پس از شکستهای بزرگ در افغانستان و عراق و
لبنان و غزه) شروع شد، برخلاف تصور اولیه، ناکامیهای آمریکا را در منطقه
گسترش داده است. در چنین شرایطی آمریکا تنها به آشفتگی و فرسایش ایران از
طریق برخی نیروهای داخلی امید بسته و به کجرفتاریهای سه گروه «طیف
فتنهگر در جریان موسوم به اصلاحطلب»، «غربگرایان مدعی میانهروی» و
«حلقه انحرافی» چشم دوخته است. مهمترین انتظار غرب از اینها، خدشه و تشکیک
در هدایت و فرماندهی ولایت فقیه و ایجاد چنددستگی در کاروان انقلاب است.
ویژگی مشترک عناصر میداندار در این سه حلقه، کم فروشی مدیریتی در زمینه
«عدالت و خدمت» و عبور قانونشکنانه از مرزهای آزادی مشروع است. آنها با
ارتکاب رفتارهای قانونشکنانه، تبعیض آمیز، رانتی و ضدعدالت در دولتهای
مدعی سازندگی، اصلاحات، عدالت و اعتدال، زبان بدخواهان انقلاب را دراز
کردند و به ناراضی تراشی پرداختند. بدتر اینکه؛ به جای پذیرش مسئولیت و
عذرخواهی از مردم و نظام، به فرافکنی و تردیدافکنی در مواضع امام (ره) و
رهبری پرداختند.
۱۲- هم فتنه گران و مؤتلفان آنها و هم حلقه انحرافی، ابایی نداشتهاند که
با کم کاری و کمفروشی و گروگان گرفتن مسئولیت، بحران تولید کنند. پس از آن
هم که دشمن روی موج ناراضیتراشی سوار شد، همینها در قانونشکنی و
معبرگشایی برای ساختارشکنان پیشقدم میشوند. وقتی بیچشم و رویی را به
نهایت رساندند و دستگاه قضایی با مفاسد کلان اقتصادی یا یاغیگری آنها
برخورد کرد، وارد فاز دشمن پسند دیگری میشوند و آن القای این دروغ است که
آزادی وجود ندارد. وقتی از این جماعت میپرسید سندتان درباره ادعای نقض
آزادی چیست؟ میگویند نشان به آن نشان که مثلا مشایی و بقایی یا تاجزاده و
مهدی هاشمی را بازداشت کرده اند، موسوی و کروبی در حصرند، حسین فریدون و
مهدی جهانگیری احضار شدهاند و قس علی هذا! انگار قانون اساسی یا گفتمان
انقلاب، وعده آزادی توطئه و فساد و رانت خواری و معارضه با جمهوریت و
اسلامیت را داده است!
۱۳- عمده گرد و خاکی که به ویژه در فضای مجازی از سوی فتنهگران نیابتی سال
۸۸ انجام میشود - و حلقه انحرافی را نیز در تشکیک و تردید افکنی و
سیاهنمایی به خدمت میگیرند- صرفا برای تغییر اولویتهای مهمی است که به
عنوان نقشه راه و نسخه پیشرفت کشور (به ویژه در عرصه اقتصاد و امنیت و
اقتدار منطقهای) از سوی رهبر انقلاب در طلیعه سال ۹۷ ترسیم و تبیین شد.
اکنون در شرایطی که با پدیده «وارونگی برجامی» و برعکس درآمدن محاسبات یا
وعدههای طیف خوشبین به غرب رو به رو هستیم و ضرورت بازگشت به نسخه کارآمد
انقلاب اسلامی و اهتمام به فعال کردن ظرفیتهای معطل بیشتر احساس میشود،
هر جنجال و مجادله یا مسئلهتراشی که ما را از این اصلاح مسیر و بازگشت به
ریل انقلاب اسلامی و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت باز دارد، شارژ کردن ماشین
عملیات به گل نشسته دشمن است.