مستند طراحی سوخته / اعترافات اسماعیل بخشی
طراحی سوخته برای انحراف اعتراضهای مردم، حکایت توطئهای تدارک دیده شده که باز هم نقش بر آب شد.
( فیلم )
طراحی سوخته برای انحراف اعتراضهای مردم، حکایت توطئهای تدارک دیده شده که باز هم نقش بر آب شد.
( فیلم )
به گزارش مشرق،
گزیده ای از سخنرانی بسیار تأثیرگذار آیت الله شهید سید محمد باقر صدر راجع به (دنیاپرستی).
این سخنرانی با حضور طلبه های ایشان پیش از بازداشتشان و اعدامشان توسط رژیم صدام صورت گرفته است.
مجید توکلی که در فتنه ۸۸ حین فرار با لباس زنانه دستگیر شده بود به یکی از جلسات شورای شهر تهران درخصوص آلودگی هوا رفته است.
به گزارش مشرق؛ «مجید توکلی» شرف جنبش دانشجویی که در 16 آذرماه 1388 بعد از سخنرانی علیه نظام و مقامات کشور و تحریک دانشجویان دانشگاه امیرکبیر ترجیح داد با لباس زنانه فرار کند و مقاومت جنبش دانشجویی را به رخ بکشد، مدتی است در توئیتر فعال شده و با اظهارنظر در مورد موضوعات مختلف همچنان به فتنهگری ادامه میدهد. اما در جدیدترین اتفاق، معاونت حمل و نقل شهرداری تهران که مشاوری به نام «علی پیرحسینلو» دارد و اتفاقاً او نیز از بازداشتیهای فتنه 88 است؛ از توکلی دعوت کرده است که در مورد شیوههای کنترل آلودگی هوا در مکزیکوسیتی در کمیته محیط زیست این شورا ارائهای کارشناسی داشته باشد.
انتشار خبر این جلسه که توسط خود پیرحسینلو صورت گرفت،
واکنشهای جدی و منتقدانه متعددی را در میان کاربران توئیتر برانگیخت.
واکنشها وقتی بهتر فهمیده میشود که بدانیم توکلی در توئیتهای متعددی که
داشته، اعتراف کرده اولاً در انتخابات 88 رأی نداده و در عین حال خواستار
ابطال انتخابات شده
و ثانیاً راه حل مشکلات کشور را تحریمهای بینالمللی میداند:
کاربران توئیتر هم در کامنت به پیرحسینلو که گویا تنها
به خاطر رفاقت از توکلی دعوت کرده است، از تخصص توکلی در مبارزه با آلودگی
هوا پرسیدهاند و سؤال کردهاند دانشجویی که تحصیلات خود در مهندسی موتور
کشتی را تمام نکرده؛ بر چه اساس و با چه مبنایی در مورد چگونگی کنترل هوا
در مکزیکوسیتی اظهارنظر میکند؟ دلیل این دعوت چیست؟
برخی از کاربران هم البته این سوژه را دستمایه توییتهای طنز قرار دادند:
آیا باید یک اتفاقی در کشور رخ دهد تا شما بیدار شوید؟!!
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی دلنوشته های یک عراقی به بهانه سالگرد شهادت سید مجتبی نواب صفوی نوشت:
شاید خیلیها مطلع نباشند که نواب صفوی چند سالی دروس حوزوی خود را در نجف اشرف گذرانده است.
سیدمجتبی نواب صفوی در اواخر سال ۱۳۲۰ (در سن ۱۷ سالگی) پس از طی تعلیمات ابتدایی و متوسطه وارد نجف اشرف شد وبه تحصیل پرداخت.
اساتید ایشان، مرجع عالیقدر ایت الله آقای سید ابوالحسن اصفهانی، وآیت الله علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) بودند.
او با مرحوم علامه شیخ محمد تقی جعفری در نجف اشرف هم درس بود. نواب صفوی در اواخر سال ۱۳۲۳ پس از حدود ۴ سال تحصیل در نجف اشرف و هم زمان با تحولات سیاسی در ایران وارد تهران شد.
عضو کمیسیون قضایی مجلس گفت: با تصویب کمیسیون قضایی مجلس فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی میتوانند با ارائه درخواست به تابعیت ایران درآیند.
به گزارش مشرق، محمد دهقان نماینده مردم چناران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نشست امروز کمسیون قضائی مجلس گفت: لایحه تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از زنان ایرانی با مردان خارجی در کمیسیون قضائی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و کلیات و جزئیات آن به تصویب اعضای این کمیسیون رسید.
وی افزود: بر اساس این لایحه فرزندان حاصل از زنان ایرانی با مردان خارجی میتوانند به تابعیت ایران درآیند و این کار تا قبل از ۱۸ سالگی با درخواست مادر انجام میشود و بعد از ۱۸ سالگی با درخواست خود فرد چنانچه فرد مشکل امنیتی نداشته باشد و این موضوع به تأیید وزارت اطلاعات برسد به تابعیت ایران درمیآید.
عضو کمیسیون قضائی مجلس اظهار داشت: چنانچه پدر و مادر و یا هریک از این دو نفر فوت کرده باشند و یا ابهامی در خصوص ایرانی بودن مادر فرد وجود داشته باشد و ایرانی بودن مادر و نسب فرد وجود داشته باشد، باید اثبات نسب در دادگاه صالحه انجام شود و حکم دادگاه در این باره ملاک است.
هزینه ثبت نام در آزمون مبلغ ۳۶ هزار تومان است و ۵۰۰ تومان نیز به عنوان هزینه پیامک از داوطلبان دریافت خواهد شد و داوطلبان در هنگام ثبت نام به شماره موبایلی که به آن دسترسی دارند را وارد سایت کنند تا اطلاع رسانیها با دقت انجام بگیرد.
شرایط سنی متقاضیان شرکت در آزمون استخدامی برای رشتهها و شغلهای متعدد متفاوت است و در دفترچه راهنما مشخص شده است که برای چه شغلی چه شرایط سنی تعیین شده است، ضمن اینکه این شرایط سنی برای داوطلبان با مدارک تحصیلی متفاوت خواهد بود.
متقاضیان شرکت در آزمون توجه داشته باشند که این تاریخ تمدید نخواهد شد و ثبت نام پس از اتمام مهلت یاد شده غیر فعال خواهد شد، ششمین امتحان استخدامی مشترک فراگیر دستگاههای اجرایی در تاریخ ۱۷ اسفندماه ۱۳۹۷ برگزار میشود.
داوطلبان متقاضی استخدام میتوانند جهت آگاهی از اطلاعات و جزئیات مربوط به شرایط احراز (رشتهها، مقاطع تحصیلی و سایر شرایط) و شغل محلهای استخدام در هر یک از دستگاههای یاد شده، به دفترچه راهنمای آزمون که از تاریخ ۳۰ دیماه ۱۳۹۷ (همزمان با شروع ثبت نام) در سایت اینترنتی www.hrtc.ir قرار داده خواهد شد مراجعه کنند.
ششمین آزمون فراگیر استخدامی دستگاههای اجرایی کشور شامل دو دفترچه که یکی از آن حاوی سئوالات عمومی و دیگری حاوی سوالات تخصصی است، برگزار میشود، دفترچه سوالات تخصصی آزمون بر اساس شغل انتخابی داوطلبان خواهد بود.
سوالات آزمون عمومی نیز شامل هفت مبحث نظیر فناوری اطلاعات، ریاضی و آمار مقدماتی، زبان و ادبیات فارسی، معارف اسلامی، زبان انگلیسی، اطلاعات عمومی، دانش اجتماعی و حقوق اساسی و هوش و توانمندی عمومی است که این موارد برای تمامی داوطلبان مشترک است.
براساس این گزارش دفترچه راهنمای آزمون ششمین امتحان مشترک فراگیر دستگاههای اجرایی کشور منتشر شده و متقاضیان می توانند جهت دانلود دفترچه اینجا کلیک کنند.
امشب آسمان ایران مهمان دو پدیده زیبای خسوف و اولین اَبَرماه بهمن خواهد بود که قسمتی از این پدیده نیز در اصفهان قابل مشاهده است.
به گزارش مشرق، بهمن ماه امسال شاهد رخ دادن پدیدههای بسیاری زیبای ماه گرفتگی و اَبَرماه به شکل همزمان در آسمان هستیم که بخشهایی از این پدیدهها در ایران و از جمله استان اصفهان قابل مشاهده است؛ همین امر بهانهای شد تا به گفت و گو با مهدی اسحاقی مدیر مرکز آموزش نجوم ادیب بنشینیم.
ببینید ماه در چرخش خود به دور زمین گاهی به زمین نزدیکتر و گاهی دورتر میشود، هنگامی که ماه کامل باشد، در نزدیک ترین فاصله خود از زمین قرار گرفته است که اصطلاحاً به آن اَبَرماه میگوئیم؛ ابر ماه نسبت به ماه کامل در دورترین فاصله حدود ۳۰ درصد روشنتر و ۱۴ درصد بزرگتر دیده میشود، خوشبختانه ماه کامل اول بهمن یک ابرماه زیباست و اولین ابرماه بهمن محسوب میشود.
ماه تقریباً هر ۲۷.۳ روز یک دَوَران کامل در مدار خود دارد، بر این اساس هر ماه باید شاهد یک خسوف (ماه گرفتگی) و یک کسوف (خورشید گرفتگی) باشیم، چراکه در این دوران یک بار ماه میان زمین و خورشید قرار میگیرد (کسوف) و یک بار زمین میان ماه و خورشید قرار میگیرد (خسوف) اما میبینیم اینگونه نیست و حدوداً هر ۶ ماه یک خسوف داریم، علت این اتفاق این است که اگر مدار گردش ماه را یک صفحه در نظر بگیرید، این صفحه با صفحه گردش زمین به دور خورشید منطبق نیست و دو صفحه یک انحراف ۵ درجهای نسبت به هم دارند، به همین جهت شاید ماهانه زمین میان خورشید و ماه قرار بگیرد ولی بخاطر انحراف در یک راستا قرار نمیگیرند که ما را ناچار میکند مدت بیشتری حدود ۶ ماه صبر کنیم تا هم زمین میان خورشید و ماه قرار بگیرد، هم هر سه جرم با یکدیگر هم راستا شوند و در این حالت است که زمین مانع رسیدن نور خورشید به سطح ماه میشود و میتوانیم شاهد گرفتگی ماه باشیم.
واضح است زمین همیشه یک سایه از نور خورشید در فضا ایجاد میکند و به هنگام خسوف ماه از میان این سایه عبور میکند. از آنجا که نور خورشید به طور گسترده به زمین می تابد سایهای مخروطی شکل در فضا ایجاد میکند که تشکیل یک سایه و نیم سایه میدهد. برای یک خسوف سه حالت ایجاد میشود، یکی خسوف نیم سایه که در این حالت سطح ماه دچار تیرگی شدید نمیشود و تنها کمی از روشنایی ماه کاسته میشود.
دیگری خسوف جزئی است بدین معنا که در حالت جزئی قسمتی از ماه به صورت جزئی وارد سایه میشود در حالی که دیگر قسمت ماه همچان در نیم سایه قرار دارد.
خسوف کلی حالت دیگر است که تمام ماه در سایه زمین قرار میگیرد و ماه کاملاً تیره میشود اما کاملاً تاریک و ناپیدا نمیشود چرا که مقدار اندکی از نور خورشید توسط جو زمین شکسته میشود و به سطح ماه میرسد و البته باعث سرخ شدن سطح ماه میشود، علت آن هم نوع شکسته و پراکندگی نور سفید خورشید توسط جو زمین است، درست همانند منشوری که نور سفید را به رنگهای گوناگون تجزیه میکند، در اینجا هم رنگ سرخ به سطح ماه میرسد و باعث سرخ دیده شدن ماه میشود و البته علت بسیاری از افسانههای کهن!
صبحگاه دوشنبه یکم بهمن ۹۷ شاهد یک خسوف کلی هستیم که در دام یک ابرماه قرار گرفته است، برای مشاهدی این پدیده در آسمان ایران کافی است در زمانی که به آن اشاره میکنیم به سمت غرب آسمان نگاه کنید و ماه را بیابید و حواس خود را متوجه تغییرات روشنایی ماه بسازید.
از آسمان اصفهان میتوانیم شاهد آغاز خسوف و واردن شدن ماه به نیم سایه زمین باشیم، اما دیگر مراحل خسوف از آسمان اصفهان قابل مشاهده نیست و همچنین انتظار نداشته باشید اگر بدون تلسکوپ به ماه نگاه میکنید به محض ورود به نیم سایه آن را تشخیص دهید بلکه لازم است حدود ۵۰ درصد از ماه در نیم سایه قرار گرفته باشد.
اگر در این هنگام در مناطق غربی ایران حضور داشته باشید میتوانید شاهد مرحله خسوف جزئی هم باشید، هرچند هم زمان با نور صبحگاهی میشود و دقت بیشتری میطلبد ولی هیجان خاص خود را به همراه دارد.
متأسفانه دیگر مراحل خسوف مثل مرحله خسوف کلی از آسمان ایران قابل مشاهده نیست و نیاز است در مناطق غربیتر زمین مثل غرب آسیا، اروپا و آمریکا حضور داشته باشیم، اگر دوستانی در این نواحی دارید حتماً آنها را با اطلاع رسانی در لذت خود شریک کنید.
ورود به نیم سایه از ساعت ۰۶:۰۶:۰۸ آغاز میشود و در ادامه ساعت ۰۷:۰۳:۳۴ وارد سایه شده و رأس ساعت ۰۸:۱۱:۰۳ ماه گرفتگی کلی شکل میگیرد.
سپس از ساعت ۰۹:۱۳:۳۸ ماه گرفتگی تمام شده و ساعت ۱۰:۲۱:۰۴ خروج از سایه اتفاق میافتد در پایان نیز رأس ساعت ۱۱:۱۸:۲۶ از نیم سایه خارج خواهد شد.
البته در آسمان ایران نهایتاً تا میانه مرحله ۲و۳ در مناطق غربی قابل مشاهده است.
کاملاً درست است، بهمن ۹۷ دو ماه کامل داریم که هر دو ابرماه هستند! ابرماه اول یکم بهمن به همراه خسوف و ابرماه دوم ۳۰ بهمن رخ میدهد، البته ابرماه معمولاً هر ۴۱۲ روز یکبار رخ میدهد اما گاهی بخاطر برخی مسائل ممکن است شاهد ۲و ۳ تا ۶ ابرماه پیاپی باشیم که در صورت امکان در مقالهای دیگر به آن خواهیم پرداخت.
هیچ یک از احادیثی که پیرامون رویداد کساء رسیده است آن را به طور کامل بیان نکرده و هر یک به بخشی از آن اشاره دارند. آنچه که در ذیل می آید بهره گیری از تمام روایات برای تصویر کامل رویداد کسا است.
پیامبر اسلام(ص) در خانه همسرش، امّ سلمه قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند. لذا به همسرش تأکید می کند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه(س)، دختر پیامبر(ص) تصمیم می گیرد برای پدر غذای مناسبی به نام عصیده (کاچی)[1] تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم می کند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر می آورد.امّ سلمه می گوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبر(ص) به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه(س) بی درنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش ـ که در آن وقت، خردسال بودند ـ به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا(ص) برخاست و در کناری مشغول نماز شد.
رسول خدا(ص) با علی(ع) و فاطمه(س) و دو فرزندش حسن(ع) و حسین(ع)، کنار سفرهٔ فاطمه نشستند. پیامبر(ص) کسای خیبری(عبایی از بافته های مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش می کشد و با دست راست به آسمان اشاره می کند و می فرماید:«خدایا! اینان اهل بیت(ع) من هستند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!»
آن گاه جبرئیل امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا ﴿٣٣﴾ (ترجمه:. ..خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)[ احزاب–۳۳]
امّ سلمه جلو آمد و گوشه کسا را بلند کرد ولی پیامبر(ص) کسا را از دست او کشید و مانع ورود او به جمع اهل بیت(ع) خود شد.امّ سلمه عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبر(ص) خدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.[2]
این رویداد از نظر سند هیچ گونه خدشه ای را نمی پذیرد محدثان بزرگ آن را در کتب معتبر خود نقل کرده اند این حدیث اصطلاحاً مستفیض است و حتی با تحقیقی گسترده می توان ادعای تواتر در آن کرد. این رویداد در جامعه اسلامی به قدری معروف شد که روز وقوع آن روز کسا نامیده شد و خمسه طیبه ای که مشمول عنایت خاص الهی در آن روز شدند به اصحاب کسا ملقب گردیدند.[3]
طبری در کتاب دلائل الامامة می گوید: مسلمانان اتفاق نظر دارند که همزمان با نزول آیه تطهیر پیامبر(ص)؛ علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را فراخواند و با کساء آنان را پوشاند و چنین دعا کرد «اللهم هؤلاء أهلی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا» خدایا اینان اهل بیت من هستند از آن ها پلیدی را دور کن و آن ها را پاک گردان.[4]
این روایت در کتب تفسیری شیعه آمده است؛ از جمله تفسیر قمی،[5] تفسیر فرات کوفی،[6] و البرهان فی تفسیر القرآن[7]
در کتب حدیثی شیعه نیز متن این روایت آمده است؛ مانند اصول کافی،[8] و امالی شیخ طوسی[9]
این روایت در کتب حدیثی اهل سنت نیز نقل شده است. حدیث کساء در «صحیح مسلم» این چنین آمده است: عایشه گوید: روزی رسول خدا بیرون آمد و عبائی نقشدار که از موی سیاه بافته شده بود، بر دوش داشت. ابتداحسن(ع) آمد، او را به زیر عبا جای داد؛ پس از او حسین(ع) آمد، او را هم به زیر عبا جای داد سپس فاطمه آمد و در زیر عبا قرار گرفت، بعد علی(ع) آمد و او را هم همراه دیگران زیر عبا؛ جای داد و فرمود: «إنّما یُریدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهِیراً»[10]
ابن حجر در صواعق المحرقه می گوید: به سند صحیح رسیده که پیامبر(ص) کسائی را بر روی آن چهار نفر انداخت. آن گاه عرض کرد: بارخدایا! اینان اهل بیت من و خاصه من هستند، پلیدی را از آنان دور ساز و آنان را پاک گردان..[11] ابن اثیر در اسد الغابه[12] و احمد بن حنبل در مسند خود[13] این حدیث را آورده اند و ابن تیمیه در منهاج السنة می گوید: «حدیث کسا از احادیث صحیح السندی است که احمد، ترمذی از ام سلمه نقل کرده و نیز مسلم در صحیح خود از عایشه نقل نموده است.»[14]
این روایت در کتب تفسیری اهل سنت نیز آمده است. زمخشری درالکشاف، [15] فخر رازی در التفسیر الکبیر[16] و هر یک از قرطبی[17]، ابن کثیر[18] و سیوطی[19] در تفسیرهایشان حدیث کساء را نقل کرده اند. قُرطُبیّ[20] در تفسیر آیه تطهیر از امّ سلمه چنین نقل نموده اند: هنگامی که آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا، علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) را فراخواند و بر آنان کسائی خیبری پوشاند.
حضرت علی(ع) در بیان یکی از دلایل حقانیت خود به خلافت و جانشینی پیامبر(ص) از حدیث کساء یاد می کند و به خلیفه یادآوری می کند: «آیا آیه تطهیر برای من و خاندان و فرزندانم فرود آمده یا برای تو و خاندان و فرزندانت؟ گفت: بلکه تو و خاندانت. فرمود: تو را به خدا! آیا من و خاندان و فرزندانم در روز کساء مشمول فراخوانی پیامبر خدا (ص) بودیم که: «خداوندا! اینان خاندان منند که رهسپار به سوی تو هستند نه به سوی آتش» یا تو؟»[21]
همچنین حضرت علی(ع) در شورایی که خلیفه دوم برای تعیین خلیفه بعدی تشکیل داده بود به حدیث کساء برای برتری خود در امر حکومت و جانشینی پیامبر(ص) استشهاد کرد.[22]
زمانی که اصحاب پیامبر(ص) در مورد فضائل خود به همدیگر تفاخر می کردند حضرت علی(ع) در بیان برتری خود و اهل بیت(ع) خود از حدیث کساء یاد کرد.[23]
بعد از صلح امام حسن(ع) با معاویه، و بعد از سخنرانی معاویه، امام حسن(ع) سخنرانی کرد و بعد از ذکر آیه مباهله در شأن اهل بیت(ع) در بیان فضیلت خود و اهل بیت(ع) به حدیث کساء استدلال کرد.[24]
حدیث پایانی مفاتیح که به نام حدیث کساء مشهور شده است، در هیچ یک از کتب معتبر فریقین حتی در کتاب هایی همچون بحارالانوار که هدف آن ها جمع آوری احادیث منسوب به اهل بیت(ع) بوده است، وجود ندارد.
شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال پس از اینکه حدیث کساء را از احادیث متواتر نقل می کند درباره حدیث شایع شده می نویسد: «اما حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثان دیده نشده و می توان گفت از خصایص کتاب منتخب (طریحی) است»[25]
همان طور که شیخ عباس قمی اشاره کرده نخستین کتاب که حدیث کسا را به این صورت نقل کرده است، کتاب منتخب طریحی است که آن هم حدیث را بدون سند ذکر کرده؛ و این، بدان معناست که از صدر اسلام تا حدود هزار سال بعد، از این حدیث، هیچ اثری در کتب حدیثی دیده نمی شود.
بسیاری از محدّثان بزرگ شیعه، همچون: کلینی، طوسی، مفید، طبرسی و ابن شهر آشوب در کتب خود، حدیث کسا را همان گونه ای که در صدر این نوشته آمده است ـ با اختلاف تعابیر ـ آورده اند و مخالف متن حدیث کسای شایع است.[26]
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ
از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلی اللّه علیه
وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَی اَبی رَسُولُ اللَّهِ فی
و آله، جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا که فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در
بَعْضِ الاْیامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیک السَّلامُ قالَ
بعضی از روزها و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام فرمود:
اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُک بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ
من در بدنم سستی و ضعفی درک می کنم، گفتم: پناه می دهم تو را به خدا ای پدرجان از سستی و ضعف
فَقَالَ یا فاطِمَةُ ایتینی بِالْکساَّءِ الْیمانی فَغَطّینی بِهِ فَاَتَیتُهُ بِالْکساَّءِ
فرمود: ای فاطمه بیاور برایم کساء یمانی را و مرا بدان بپوشان من کساء یمانی را برایش آوردم
الْیمانی فَغَطَّیتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیهِ وَاِذا وَجْهُهُ یتَلاَلَؤُ کاَنَّهُ الْبَدْرُ
و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو می نگریستم و در آن حال چهره اش می درخشید همانند ماه
فی لَیلَةِ تَمامِهِ وَکمالِهِ فَما کانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِی الْحَسَنِ قَدْ
شب چهارده پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و
اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا قُرَّةَ عَینی
گفت سلام بر تو ای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیده ام
وَثَمَرَةَ فُؤ ادی فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک راَّئِحَةً طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ
و میوه دلم گفت: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم گویا بوی
جَدّی رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّک تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ
جدم رسول خدا است گفتم: آری همانا جد تو در زیر کساء است پس حسن بطرف
نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ
کساء رفت و گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار ای رسول خدا آیا به من اذن می دهی
اَدْخُلَ مَعَک تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا
که وارد شوم با تو در زیر کساء؟ فرمود: بر تو باد سلام ای فرزندم و ای
صاحِبَ حَوْضی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکساَّءِ فَما کانَتْ
صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت
اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِی الْحُسَینِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا اُمّاهُ
ساعتی نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام بر تو ای مادر
فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا قُرَّةَ عَینی وَثَمَرَةَ فُؤ ادی فَقالَ
گفتم: بر تو باد سلام ای فرزند من و ای نور دیده ام و میوه دلم فرمود:
لی یا اُمّاهُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک راَّئِحَةً طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّی رَسُولِ
مادر جان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم گویا بوی جدم رسول
اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّک وَاَخاک تَحْتَ الْکساَّءِ
خدا (ص)است گفتم آری همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند
فَدَنَی الْحُسَینُ نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ
حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار، سلام
عَلَیک یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَکونَ مَعَکما تَحْتَ الْکساَّءِ
بر تو ای کسی که خدا او را برگزید آیا به من اذن می دهی که داخل شوم با شما در زیر کساء
فَقالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا شافِعَ اُمَّتی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ
فرمود: و بر تو باد سلام ای فرزندم و ای شفاعت کننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با
مَعَهُما تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِک اَبُوالْحَسَنِ عَلِی بْنُ اَبی طالِبٍ
آن دو در زیر کساء وارد شد در این هنگام ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد
وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا اَبَا
و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا
الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک رائِحَةً
الحسن و ای امیر مؤ منان فرمود: ای فاطمه من بوی خوشی نزد تو استشمام می کنم
طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ اَخی وَابْنِ عَمّی رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ
گویا بوی برادرم و پسر عمویم رسول خدا است؟ گفتم: آری این او است که
وَلَدَیک تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِی نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک
با دو فرزندت در زیر کساء هستند پس علی نیز بطرف کساء رفت و گفت سلام بر تو
یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَکونَ مَعَکمْ تَحْتَ الْکساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیک
ای رسول خدا آیا اذن می دهی که من نیز با شما در زیر کساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو
السَّلامُ یا اَخی یا وَصِیی وَخَلیفَتی وَصاحِبَ لِواَّئی قَدْ اَذِنْتُ لَک
باد سلام ای برادر من و ای وصی و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم
فَدَخَلَ عَلِی تَحْتَ الْکساَّءِ ثُمَّ اَتَیتُ نَحْوَ الْکساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ
پس علی نیز وارد در زیر کساء شد، در این هنگام من نیز بطرف کساء رفتم و عرض کردم سلام
عَلَیک یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَن اَکونَ مَعَکمْ تَحْتَ الْکساَّءِ
بر تو ای پدرجان ای رسول خدا آیا به من هم اذن می دهی که با شما در زیر کساء باشم؟
قالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا بِنْتی وَیا بَضْعَتی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلْتُ تَحْتَ
فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر
الْکساَّءِ فَلَمَّا اکتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکساَّءِ اَخَذَ اَبی رَسُولُ اللَّهِ
کساء رفتم، و چون همگی در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا
بِطَرَفَی الْکساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیدِهِ الْیمْنی اِلَی السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ
دو طرف کساء را گرفت و با دست راست بسوی آسمان اشاره کرد و فرمود: خدایا
هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیتی وَخاَّصَّتی وَحاَّمَّتی لَحْمُهُمْ لَحْمی وَدَمُهُمْ دَمی
اینانند خاندان من و خواص ونزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است
یؤْلِمُنی ما یؤْلِمُهُمْ وَیحْزُنُنی ما یحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ
می آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه می اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد
وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ
و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد
مِنّی وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِک وَبَرَکاتِک وَرَحْمَتَک وَغُفْرانَک
اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهای خود و برکتهایت و مهرت و آمرزشت
وَرِضْوانَک عَلَی وَعَلَیهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً
و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور کن از ایشان پلیدی را و پاکیزه شان کن بخوبی
فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکتی وَیا سُکانَ سَمواتی اِنّی ما خَلَقْتُ
پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهایم براستی که من نیافریدم
سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیئَةً وَلا
آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه
فَلَکاً یدُورُ وَلا بَحْراً یجْری وَلا فُلْکاً یسْری اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ
فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر بخاطر دوستی این
الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ الامینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ
پنج تن اینان که در زیر کسایند پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیانند
تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ
در زیر کساء؟ خدای عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالتند:
هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لی اَنْ
آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن می دهی
اَهْبِطَ اِلَی الارْضِ لاِکونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَک
که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم
فَهَبَطَ الامینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِی
پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا، (پروردگار) علی
الاعْلی یقْرِئُک السَّلامَ وَیخُصُّک بِالتَّحِیةِ وَالاکرامِ وَیقُولُ لَک
اعلی سلامت می رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و می فرماید:
وَعِزَّتی وَجَلالی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً وَلا
به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه
قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً وَلا فَلَکاً یدُورُ وَلا بَحْراً یجْری وَلا
ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در
فُلْکاً یسْری اِلاّ لاَجْلِکمْ وَمَحَبَّتِکمْ وَقَدْ اَذِنَ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکمْ
جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما
فَهَلْ تَاْذَنُ لی یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیک السَّلامُ یا
در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم می دهی؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام ای
اَمینَ وَحْی اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ
امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر
الْکساَّءِ فَقالَ لاَبی اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحی اِلَیکمْ یقُولُ اِنَّما یریدُ اللَّهُ
کساء شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوی شما وحی کرده و می فرماید: ((حقیقت این است که خدا می خواهد
لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهیراً فَقالَ عَلِی لآَبی
پلیدی (و ناپاکی ) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل )) علی علیه السلام به پدرم گفت:
یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنی ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ
ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی ) نزد
اللَّهِ فَقالَ النَّبِی وَالَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیاً وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیاً
خدا دارد؟ پیغمبر(ص ) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق )
ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الآَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ
برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از
شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکةُ
شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق ) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان
وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلی اَنْ یتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِی اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ فازَ شیعَتُنا
و برای آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند، علی (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما
وَرَبِّ الْکعْبَةِ فَقالَ النَّبِی ثانِیاً یا عَلِی وَالَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیاً
رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند، دوباره پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت
وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیاً ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ
برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلی از محافل
اَهْلِ الاَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ
مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز
وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ
آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهی باشد جز آنکه
وَقَضَی اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِی اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکذلِک
خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنین
شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْکعْبَة
سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند
پی نوشت
[1] غذایی که با آرد و روغن، درست میشود.لسان العرب: ج۳، ص ۲۹۱
[2] ری شهری، اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸.
[3] ری شهری، اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸.
[4] طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱.
[5] قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص ۱۹۳.
[6] فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۱، ص ۳۳۲-۳۳۷.
[7] بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۰۶
[8] کلینی،الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۸
[9] طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۸، ص۵۶۵.
[10] مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.
[11] ابن حجر، صواعق المحرقه، ۱۳۸۵ق، ص۱۴۳.
[12] ابن الأثیر، أسد الغابة، ۱۳۷۷ق، ج۴، ص۲۹.
[13] احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۱۵.
[14] ابن تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۳.
[15] زمخشری، الکشاف، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۳۶۸-۳۷۰.
[16] رک: فخر الرازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص ۲۴۷.
[17] قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۱۸۳.
[18] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص ۳۶۹.
[19] سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۳۷۶
[20] قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۱۸۳.
[21] صدوق، الخصال، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۳۵.
[22] صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۶۱.
[23] صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۲۷۸.
[24] طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۹.
[25] عباس قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۸۲۰.
[26] ری شهری، اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۲.
ما در دو جهان فاطمه جان/ دل به تو بستیم / محبان تو هستیم
نظر کن به عنایت به فردای قیامت
ای شاه عرب/ نیمه شب/ جسم من زار/ در خاک تو بسپار
نبینی رخ نیلی تو از ضربت سیلی