حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مهر ۱۳۹۷ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۶۹ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

دیدار مدال‌آوران بازی‌های آسیایی با رهبر  انقلاب

رهبر در وعده‌های صادقش چشمش به همین جوان‌ها است. همین جوان‌ها که ریشو و بی‌ریش؛ کت شلواری و با پیراهن آستین کوتاه، چادری و مانتویی دورش را گرفته‌اند.

به گزارش مشرق، مهر نوشت: "درست همین جایی که شما نشسته اید، در همین اتاق نلسون ماندلا آمده بود و نشسته بود. برایش گفتم که امام چگونه بدون کودتا و توپ و تفنگ «دل‌ها» را تسخیر کرد و «تن‌ها» را به خیابان کشاند. به نظرم آنچه امام کرده بود او را تحت تاثیر قرار داد و بعدها دیدیم که چگونه در آفریقای جنوبی تظاهرات‌های بزرگ خیابانی راه انداخت و نظام نژادپرست آنجا را سرنگون کرد."

این جمله انتهایی و شاید حاشیه‌ای رهبر انقلاب در دیدار با مدال‌آوران بازی‌های آسیایی شاید کلیدی‌ترین عصاره در پیرایه این مراسم بود:«ماجرای دنباله‌دار و تاریخی دل‌ها و تن‌ها»

این بار قهرمان‌های «تن‌ها» به دیدار رهبر آمده بودند و از «دل‌ها» سخن می‌گفتند، هر دو طرف حرف همدیگر را می‌فهمیدند بدون پیرایه‌های معمول و رهبر نیز چند کلامی درباره این داستان بدیهی شده اما کمی‌ سخت‌شده‌ی «تن ها و دل ها» در ایران و جهان سخن گفت. تاریخ بلندی که حالا در یک اتاق سرتاپا سفید که با تن‌هایی بلند قامت و قوی هیکل و دل‌های نازک و رقیق پر شده بود جای گرفته بود. ورزشکاران شاید عادی‌ترین قشری بودند که امسال از نزدیک با رهبر دیدار می‌کردند. تعارفات معمول را کنار گذاشته بودند؛ با رهبر درد و دل می ‌کردند و همدیگر را حسابی تحویل می‌گرفتند.

غیررسمی همه راحت‌تریم

شگفت آور است؟ اما واقعیت دارد. جلسه رسمی دیدار رهبر با مدال‌آوران بازی‌های آسیایی است و نوبت سخنرانی وزیر و اعلام گزارش اما رهبر با صمیمیت و صراحت خاص خودش، جوری که وزیر هم ناراحت نشود این‌گونه می‌گوید:"آقای وزیر که سخنرانی کند جلسه رسمی می‌شود؛ اما همین که بچه ها خودشان را معرفی می‌کنند بهتر است، غیررسمی است و همه راحت‌تریم. البته اگر دوست دارند" و مگر می‌شود کسی دوست نداشته باشد. به همین سادگی جلسه تبدیل می‌شود به گفت و گوی راحت، بی تعارف و غیررسمی جوانان ورزشکار با رهبر.  و آن قدر ادامه می دهند که نوبت به گزارش‌های رسمی دیگر نمی‌رسد. رهبر در کنار فرزندانش نشسته است و سخت است برایش اما اگر می توانست آن صندلی را هم کناری می گذشت و می نشست کنار آنهایی که به تعبیر او:" خودشان مدال هستند و نیازی به مدال آوردن ندارند."

و رهبر این را که می‌گوید گفتگوهای بعدی جانی دیگر می‌گیرد. حالا بی‌تعارف‌تر حرف می‌زنند و دستپاچگی اولیه بعضی از جوان‌ترها جای خودش را به قربان صدقه‌های پهلوانی می‌دهد. قهرمان بلند قامت کشتی اجازه می‌گیرد برای بوسیدن رهبر. همان اتفاقی که محافظ‌ها را امروز کلافه کرده است و با هر بار درخواست مجبور می‌شوند نیم خیز شوند و می‌دانند که رهبر آنها را آن‌قدری دوست دارد که اجازه نداشته باشند دخالت کنند.  قهرمان کشتی نزدیک رهبر که می‌رسد آرام در گوشش می‌گوید: دلخوشی مونی حاج آقا دلخوشی مونی... داستان دل‌هاست دیگر.

دست های من کارگری و ورزشکاری است؛ یک انگشتر می‌دهید؟

 قهرمان های مدال‌آور کشور یک به یک می‌ایستند و خودشان را معرفی می‌کنند و از افتخارآفرینی‌هایشان می‌گویند؛ اگر هم خیلی زرنگ باشند دو سه جمله اضافه می کنند. زرنگ‌ترین‌های دور اول خواهران منصوریان هستند که دو نفرشان فرصت صحبت کردن پیدا می‌کنند. واضح است که این یکی دو سال رسانه ای شدن کار خودش را کرده است. با اعتماد به نفس جلوی رهبر نشسته‌اند و سخن می‌گویند. خواهر بزرگتر از تقدیم یکی از مدال‌های طلایش به رهبر می‌گوید و از به فروش گذاشتن مدال نقره اخیرش در یک خیریه.  نگاهی به رهبر می‌کند و بعد که تشویق و تمجیدش را می‌شنود کمی مکث می‌کند و انگار در حال مزه مزه کردن حرفش است که درخواست همهمه‌آورش در جمع را می‌گوید:" آقا دست های من کارگری و ورزشکاری است. می شود یک انگشتر به من بدهید." رهبر جا نمی‌خورد، احتمالا اولین دختری است که چنین درخواستی کرده است. رهبر می‌گوید: "چشم حتما"‌و میکروفن به دست خواهر کوچکتر می‌افتد:" آقا ما زندگی خیلی سختی داشتیم. فیلم مستندمان را هم ساخته اند دوست داریم حتما ببینید. ما نماینده کوچکی از زنان ایرانی هستیم که همه تلاش‌شان برای برافراشتن پرچم ایران است. ووشو اصلا ورزش چینی هاست. مهد این ورزش آنجاست و ما سال گذشته توانستیم قهرمان تیمی ووشو در جهان شویم." تندتند صحبت می‌کند و از وزیر و رئیس فدراسیون تشکر می‌کند و بعد می گوید:" آقا هفت جای صورتم در فینال پارسال شکست و در بیمارستان مدالم را دادند؛ اما دلم خوش بود که پرچم کشورم بالاست."

درد و دل می‌کند و خوب جایی را هم پیدا کرده است. رهبر به دقت گوش می‌دهد و سر تکان می‌دهد و حتما در دلش افتخار می‌کند به این دختر مانتویی که جلویش نشسته است و از آرمانش برای کشورش می‌گوید.

این اما تنها اتفاق معرفی ها نیست. بده‌بستان‌های رهبر با هر کدام از ورزشکاران هر یک داستانی مفصل است. یک ورزشکار زن از تقدیم مدالش به عموی شهیدش می‌گوید و رهبر با دقت می‌گوید:" بله خبرش را شنیده‌ام." نشانه‌ای برای مهم بودن این اتفاق و پیگیری‌اش. بعدتر رهبر در سخنرانی می‌گوید که این کار چه قدر برایش ارزش دارد و چه نشانه هویت بزرگی برای ورزشکاران ایرانی است.

یک دختر ورزشکار در رشته تیراندازی اما خاطره‌ای دور را به یاد رهبر می‌آورد:" چند سال پیش نزد شما آمدم و کسب تکلیف کردم برای ورزش زنان. شما اجازه دادید و تشویقم کردید. حالا هم می‌خواهم برای المپیک ۲۰۲۰  دعایمان کنید"

دختر چادری است. مثل خیلی ‌های دیگر . برخی هم مانتویی هستند. بعضی هدبند زده‌اند و بعضی نزده‌اند و برخی موهایشان کاملا پوشیده است و برخی بیرون زده است. عجیب است؟ اینجا عجیب نیست.

الان از همه شما بیشتر مدال دارم

 سرانجام نوبت به دو ورزشکار کبدی اهل سیستان و بلوچستان می‌رسد که درد سرزمین‌شان رهایشان نمی‌کند. گلایه‌های تندی می‌کنند از وضعیت زابل و دیگر مناطق استان در حضور شخص اول کشور و رهبر بار اول می‌گوید:" راست می‌گویید" و بار دوم می‌گوید: "البته بی اطلاع نیستم از وضع زابل؛ اما اینکه شما گفتید هم کاملا به جا و مهم بود"و بعد به نزدیکان رو می‌کند و می‌گوید:" چند سال پیش که زابل بودیم چه طور این خانم ها را ندیدیم؟"

چند نفر می‌گویند آرزوی بزرگ ما دیدن شما بود. رهبر طبق معمول می‌گوید:" کاش آرزوی بزرگتری می کردید" و چند نفر هم مدال‌هایشان را آورده‌اند که تقدیم کنند و رهبر می گوید: "مدال‌ها را می‌گیرم؛ چند روزی هم نگه می‌دارم اما بعد به خود شما بر می‌گردانم" و تعداد مدال‌های تقدیمی که بالا می‌رود به میکروفن نزدیک می‌شود و می‌گوید:" فکر می‌کنم الان از همه شما بیشتر مدال دارم و جوانانِ به سختی کت و شلوار پوشیده ورزشکار حالا دیگر قهقهه می‌زنند و  یخ‌ها می‌شکند و چهار زانو می نشیند و همهمه بالا می‌گیرد. انگار برای خودشان است آنجا و می‌خواهند شلوغش کنند که نفر بعدی پشت میکروفن می‌رود

می‌شود شما را بوس کنم؟

احسان حدادی معروف ریش گذاشته است و شناختنش کمی سخت شده است. رهبر اما انگار می‌شناسدش و می‌گوید:" زنده باشید آقای حدادی"

حدادی شمرده شمرده می‌گوید:" دوازده سال است قهرمان این رشته هستم؛ اما تا به حال توفیق زیارت حضرتعالی را از نزدیک نداشتم. این دفعه به خودم قول داده بودم که اگر شما را از نزدیک دیدم شانه شما را ببوسم. اجازه می دهید؟" اجازه نمی خواهد؛ رهبر آغوش باز می‌کند و محافظ‌ها دوباره تکان می خورند و تازه نمی‌دانند که این اول ماجراست. کار حدادی سنت می شود و بعد از او یکی یکی ورزشکارها اجازه می‌گیرند با زبان خودشان که متفاوت است و شیرین است: می‌شود از نزدیک شما را ببوسم؟؛ می‌خواهم ماچتان کنم؛ اجازه هست؟؛ می‌گذارید ببوسمتان؟ و آخری که سعی می کند حسابی رسمی‌طور و قلمبه‌سلمبه حرف بزند از زیر دستش در می‌رود: می‌شود شما را بوس کنم؟ و جمعیت ریسه می‌روند.

همه بدون میکروفن سخن می‌گویند. برنامه پیش‌بینی‌نشده است و ظاهرا غیررسمی و مسئولین برگزاری که دیده اند چند تایی بدون میکرفون حرف زده‌اند؛ انگار بی‌خیال شده‌اند که سهراب مرادی وزنه‌بردار بلند می‌شود و تا با میکروفنی در دست خودش را معرفی می‌کند، رهبر می‌گوید: این میکروفن را از کجا آوردی آقاجان؟ و  جمعیت مگر دیگر ساکت می‌شود.

درخواست‌های انگشتر کم کم در حال زیاد شدن است. یکی می‌گوید آرزویم بوده است و دیگری از توصیه مادرش برای گرفتن انگشتر رهبر می‌گوید و کار که کمی بالا می‌گیرد رهبر می‌گوید:" بله، همه انگشتر می خواهند و به همه هم انگشتر می دهیم." لبخندی روی لب ها می‌نشیند.

وزیر که بیکار شده است هر از چند گاهی در تکمیل حرفهای ورزشکاران سخنی می‌گوید. یکی را می گوید آقا ایشان قول داده است المپیک ۲۰۲۰ هم مدال برای ما بگیرد که رهبر در جوابش دوباره می‌گوید: اینها خودشان مدال هستند. واضح است که دوستشان دارد و بعدتر خودش می گوید:" پیام هایی که برای موفقیت شما می‌فرستم واقعا از دل برآمده است." نیازی به گفتن هم نیست. جوان های ورزشکار کشور چنان با پیرمرد قصه ما خو گرفته‌اند و می‌گویند و می‌شنوند که کسی داخل بیاید فکر می کند مربی‌ سالخورده‌شان است... دل‌ها یکی شده‌اند.

سرباز فراری هستید پس!

واترپلویی‌ها از قبل با هم هماهنگ کرده‌اند. کاملا معلوم است و رهبر هم به زیرکی متوجه می‌شود و کنایه ظریفی تحویلشان می‌دهد. یکی‌یکی شروع می‌کنند درخواست معافیت از سربازی را مطرح می‌کنند. کاپیتان اما بزرگ جمع است و خواسته‌ای جز بوسیدن رهبر ندارد. می‌آید و خیلی آرام می‌گوید:" خیلی مخلصیم آقا." جوان‌های تیمش اما مصرند به خواسته‌شان و چه قدر روی خوش می‌بیند از رهبر که هر بار می گویند زبان به نرمی می‌گشاید و می‌گوید:" من حرفی ندارم. باید بنشینیم و فکری برای شما کنیم .شما هر جا باشید سرباز این کشور هستید."

قد بلند روزبه ارغوان، جوان بسکتبالیست رهبر را به تعجب وا می‌دارد:

- قدتان چه قدر است آقاجان؟

-دو متر و چهارده سانتی متر!

و او هم به صف واترپلویی‌ها می‌پیوندد و درخواست معافیت سربازی را مطرح می‌کند. آن‌ها نقره گرفته‌اند و معافیت برای طلایی‌هاست. روزبه ارغوان اصرار می‌کند و می‌گوید:" در همه این سالها همه موقعیت‌های ورزشی در خارج از کشور را از دست داده‌ایم و نتوانسته ایم از کشور خارج شویم" و رهبر می پرد وسط حرفش و می‌گوید: سرباز فراری هستید پس! و جوان ها حتی واترپلویی‌ها به شدت می‌خندند.

نوبت به محمدنبی رضایی مدال آور قایقرانی جهانی که می‌رسد خودش را اینگونه معرفی می‌کند:" سرباز نیروی دریایی هستم"

بعید است رهبر از این موقعیت بگذرد. نمی‌گذرد:" الحمدالله شما دیگر درخواست سربازی ندارید."

نوبت به علیرضا کریمی کشتی‌گیر که می‌رسد رهبر دیگر حسابی تحویلش می‌گیرد. از پدر و مادرش می‌پرسد و بعدتر در سخنرانی کوتاه بعد از معرفی‌ها چند بار ارجاع می دهد به او که قهرمانی را معنا کرد و نترسید و رژیم کودک کش صهیونیستی را به رسمیت نشناخت و هر چه قدر تهدیدش کردند که محرومت می کنیم باز هم کم نیاورد و حالا هم که رفته است و دوباره مدال گرفته است. نترسید جوان‌های من!

ریشو و بی‌ریش کت شلواری و با پیراهن آستین کوتاه؛ چادری و مانتویی

معرفی ها تمام می شود؛ کردها و ترک ها و عرب ها و سیستانی ها و بلوچ ها و شمالی ها و جنوبی ها و پایتخت نشین ها و... همه خود را معرفی می کنند و این بار نوبت رهبر است که ماجرای «دل ها و تن ها» را پیش بکشد. اینکه قهرمانی تن های شما دل های نه فقط مردم ایران که جبهه ای از مستضعفین و عدالتخواهان و حق طلبان را شاد می کند و دل های مستکبرین را آزرده. اینکه اگر دل های شما هم مثل تن های شما قهرمانانه بجنگد و نترسد و و بداند مردم نظاره گرش هستند چه معجزه ای خواهد شد. داستان نلسون ماندلا را هم همین جا می‌گوید در اینکه وقتی دل ما می‌گوید؛ تن می‌پذیرد و حتی اگر شکست بخورد باز هم قهرمان است. و این گونه ادامه می‌دهد:" ما از ابتدا دو رژیم را به رسمیت نشناخته ایم اول رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و دوم رژیم صهیونیستی و اولی اینگونه با دل های تسخیر شده و تن های به خیابان آمده سرنگون شد و دومی هم به زودی ساقط خواهد شد"

 و رهبر در وعده های صادقش چشمش به همین جوان هاست. همین جوان‌ها که ریشو و بی‌ریش کت شلواری و با پیراهن آستین کوتاه؛ چادری و مانتویی دورش را گرفته‌اند. امروز روز بزرگی است.

۰ نظر ۱۰ مهر ۹۷ ، ۰۰:۳۹
حسن حیدری
ستاد حوزوی احیای امربه معروف ونهی از منکر عنوان کرد: چیزی که ذهن ما بسیجیان را به خود مشغول کرده این است که چرا باز هم سخنران ثابت مراسمات و گرامیداشت های شهدا علی لاریجانی است؟
 
به گزارش فارس، ستاد حوزوی احیای فریضتین امربه معروف و نهی از منکر نامه‌ای به سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت.
 
متن این نامه به این شرح است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
خدمت فرمانده غیور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار جعفری
 
با سلام و احترام
 
به فضل خدا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همیشه عزیز و مقتدر بوده و خواهد بود.
سپاه آنچنان انقلابی به وظیفه خود عمل کرده که همه دشمنان انقلاب یک صدا با این هویت ناب اسلامی مخالفند.
 
در هر عرصه ای که این نهاد انقلابی وارد شده مایه آبرو و افتخار برای امام امت گردیده است.
سپاه مولود انقلاب است و خط قرمز نیروهای انقلابی.
 
جناب سردار جعفری
 
شما به هیچ وجه اهل سازش و مسامحه در ضعیف شدن ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران نیستید و قطعا می دانیم این روزها که عده ای به دنبال تصویب معاهده های خطرناک برای کشور هستند بسیار ناراحتید.
از این که عده ای با وجود نهی ولی امر قصد قانونی کردن تصمیمات و توطئه های نظام‌ سلطه را دارند ، کام شما نیز تلخ است.
 
اما چیزی که ذهن ما بسیجیان را به خود مشغول کرده این است که چرا با وجود اینکه سالهاست تفکرات، خط و مشی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی جناب آقای لاریجانی برای همگان مشخص شده باز هم سخنران ثابت مراسمات و گرامیداشت های شهدا علی لاریجانی است.
 
مسبب این اقدام نادرست که از آبروی شهدای مظلوم برای عده ای که شایسته نیستند کسب آبرو‌شود، چه کسی است؟
 
مردم همیشه به سپاه اعتماد دارند و خواهند داشت زیرا ولی فقیه به سپاه اعتماد دارد و سپاه را هدایت می کند.
آبروی سپاه امانت بزرگی است که نباید در غیر مسیر انقلاب هزینه شود.
 
ما از این جهت که به شما علاقه داریم و شما را در مسیر می دانیم و از این جهت که وظیفه داریم از آبروی سپاه دفاع کنیم، دنبال پاسخ به این پرسش هستیم.
 
همگان می‌دانند و شخص آقای لاریجانی نیز این معنا را اظهار می کند که در تلاش برای تصویب و تثبیت برجام ، 2030، و هم اکنون در تصویب FATF نقش محوری داشته است و همگان می‌دانند که امام خامنه ای عزیز با تصویب موارد مذکور مخالفت صریح داشته اند و همگان می‌دانند که آقای لاریجانی اصرار دارد با وجود مخالفت امام المسلمین ، Fatf را تصویب کند.
 
در صورتی که خدایی نکرده FATF تصویب شود انتقاد جدی امت حزب الله متوجه کسانی خواهد بود که از آبروی جهاد و شهادت و ایثارگری برای برخی وجاهت عمومی کسب کردند.
 
البته ما فرزندان ولایت ملاحظات مثبت و لازم مجموعه های انقلابی را درک می کنیم ولی اینکه سپاه وظیفه جذب خواص دارد به‌ معنای واگذار کردن کامل این نهاد ارزشمند به افراد نیست.
 
در پایان به تبعیت از مقتدایمان ضمن اظهار قدردانی از تلاش های جنابعالی در مبارزه با دشمنان انقلاب ، بصورت جدی از شما می خواهیم مسئله فوق را تا رفع کامل انحراف پیگیری نمائید.
 
والعاقبه للمتقین
ستاد حوزوی احیای فریضتین امربه معروف ونهی از منکر
۰ نظر ۱۰ مهر ۹۷ ، ۰۰:۰۴
حسن حیدری
شنبه 7 مهر 1397
شناسه خبر : 293250
این اولین بار نیست که دیدار بیگانگان با برخی روحانیون اصلاح طلب رسانه ای می شود. سه سال قبل نیویورک تایمز خبر از ورود گروهی با عنوان تجار آمریکایی به ایران داد که حتی با یک «عالم اصلاح طلب!» دیدار کرده اند. در این گزارش آمده است که این عالم اصلاح طلب‌ به هیات ایرانی گفته بوده که «ایران در حال تغییر است!»
این اولین بار نیست که دیدار بیگانگان با برخی روحانیون اصلاح طلب رسانه ای می شود. سه سال قبل نیویورک تایمز خبر از ورود گروهی با عنوان تجار آمریکایی به ایران داد که حتی با یک «عالم اصلاح طلب!» دیدار کرده اند. در این گزارش آمده است که این عالم اصلاح طلب‌ به هیات ایرانی گفته بوده که «ایران در حال تغییر است!»

گروه سیاسی-رجانیوز: خبر کوتاه اما تکان دهنده بود: «نماینده ویژه انگلیس به قم رفت و با برخی اساتید و روحانیون دیدار کرد»

 

به گزارش رجانیوز؛ سه سال از بازگشایی مجدد سفارتخانه انگلیس در خیابان فردسی می گذرد. سفارتخانه ای که روزی به خاطر دخالت در امور داخلی ایران، نقش‌آفرنی در فتنه 88 و ترور دانشمندان هسته ای بسته شده بود و با خوش خیالی غرب گرایان باز شد. اما امروز دوباره اخبار تردد انگلیسی ها و فعالیت های پر ترافیک و مشکوک‌شان به گوش می رسد آنهم در شهر مقدس قم!

 

خبر این بود که «فرستاده ویژه انگلیس» در امور تجاری ایران که با نام رئیس اتاق بازرگانی ایران و انگلیس شناخته می شود، به قصد دیدار با برخی از حوزویان و اعضای نشست اساتید از جمله آیت الله علوی بروجردی و اسدالله بیات، عازم قم شده است.

 

این خبر بعد از مدتی در فضای غیررسمی تکذیب شد. به عنوان مثال در برخی کانال های فرعی تلگرامی دیدار آیت الله بیات زنجانی با «نماینده ویژه انگلیس» تکذیب شد. گمانه‌زنی ها بعد از این تکذیبیه کم فروغ که حتی در سایت رسمی این استاد حوزه نیز نیامده بالا گرفت و احتمال اینکه بازی با کلمات صورت گرفته باشد و «نورمن لامونت» با عنوان «نماینده ویژه انگلیس» به دیدار این افراد نرفته باشد قوت گرفت. چرا که در غیر اینصورت هر گونه دیدار با بیگانگان توسط دفتر آقای بیات زنجانی تکذیب می شد و حتی در رسانه های رسمی ایشان منعکس می گفت.

 

تصویری از آقای بیات زنجانی در دیدار با یکی از سران فتنه

 

دفتر آیت الله علوی بروجردی اما اصل برنامه ریزی شدن این دیدار را رد نکرد.

 

 

در نامه ای که از آقای علوی بروجردی در 6/7/1397، منتشر شده حتی به طور ناخواسته نام وزارت خارجه به عنوان طراح این دیدار افشا شده است. در این نامه آمده است: «در مورد ذکر شده [ملاقات با فرستاده انگلیس]، وزارت محترم امور خارجه درخواست ملاقات از دفتر حقیر نموده بودند که حقیر به علت نداشتن فرصت و اشتغال به برنامه های دیگر مشخص شده از پیش، عذر خواستم و لذا این ملاقات انجام نشد.

 

 

آنچه از نامه آیت الله علوی بروجردی و موضع گیری مبهم آیت الله بیات زنجانی مشخص می شود اینکه: 1. وزارت خارجه رسما مسئولیت هماهنگی نماینده دولت انگلیس با برخی حوزیان را برعهده گرفته است! 2. علمای در نظر گرفته شده از جناح سیاسی خاص و نزدیک به دولت هستند. 3. درصورتی که آیت الله علوی بروجردی فرصت داشتند این دیدار حتما انجام میشد 4. رسانه های رسمی آیت الله بیات زنجانی سکوت کرده اند 5. بین وزارت خارجه دولت روحانی، نماینده ویژه انگلیس و برخی حوزیان ارتباطاتی وجود دارد که امکان برقراری این رابطه با مراجع و علمای دیگر وجود ندارد.

 

تاکنون مشخص نشده است که این دیدار با نماینده دولت بدنام انگلیس چرا انجام می شود و وزارت خارجه به چه دلیلی برای انگلیسی ها در بیوت علما راه باز می کند؛ آنهم برخی علمای خاص نه همه آنها!

 

سفر «نماینده ویژه انگلیس» به قم و دیدار با برخی روحانیون اصلاح طلب بار دیگر خاطره تحرکات مشکوک سال 88 را زنده کرد. مشخص نیست این دیدار با وزیر سابق انگلیسی که از اشخاص تراز اول و مورد اعتماد نظام سیاسی انگلیس است و اکنون با عناوین اقتصادی در ایران در حال فعالیت است با چه توجیهی صورت گرفته است.

 

این اولین بار نیست که دیدار بیگانگان با برخی روحانیون اصلاح طلب رسانه ای می شود. سه سال قبل نیویورک تایمز خبر از ورود گروهی با عنوان تجار آمریکایی به ایران داد که حتی با یک «عالم اصلاح طلب!» دیدار کرده اند. در این گزارش آمده است که این عالم اصلاح طلب‌ به هیات ایرانی گفته بوده که «ایران در حال تغییر است!»

 

گفتنی است همزمان با خبر این دیدار فائزه هاشمی رفسنجانی هم در قم به سر برده است.

 

رابطه دولت روحانی با انگلیسی ها

از اقدامات مهم دولت روحانی افزایش رابطه با دولت انگلیس و باز کردن سفارت این کشور در تهران است. دولت روحانی با بی توجهی به مداخلات فراوان این رژیم بدنام در فتنه 88، ترور دانشمندان و همراهی با تحریم های ظالمانه سعی کرد تا فصل جدیدی از روابط با روباه پیر را رقم بزند.

 

پس از افزایش ارتباط ایران و انگلیس اخبار مربوط بر حضور «جک‌استراو» چهره بدنام انگلیسی در شهرهای مختلف ایران و حتی محافل سیاسی به بهانه های مختلف شنیده می شد. استراو که سابقا وزیر خارجه انگلیس بوده و آشنایی‌اش با اصلاح طلبان احتمالا به مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا در سال های 82 تا 84 برمی‌گردد بعد از اعتراضات و حساس شدن افکار عمومی کمتر در ایران حاشیه ساز شد.

 

 

اما کمرنگ شدن جک استراو بدین معنی نیست که روباه پیر دست از سر دخالت در امور داخلی ایران بردارد. شریک تجاری او که حساسیت کمتری در رسانه ها دارد حالا در حال ادامه دادن ماموریت مخرب انگلیسی ها به جای جک استراو است.

 

« لامونت» کیست؟

«نورمن لامونت» که اکنون با پوشش رئیس اتاق بازرگانی ایران و انگلیس در ایران به راحتی تردد دارد یارغار جک استراو است. لامونت وزیر پیشین دارایی و عضو مجلس لردها است که در سفرهای استراو او را همراهی می‌کرد. او که به مدت 14 سال در دولت‌های مارگارت تاچر و جان میجر در وزار‌ت‌خانه‌های انرژی، صنایع، دفاع و خزانه‌داری خدمت کرده «نماینده ویژه نخست وزیر انگلیس» در مراسم تحلیف حسن روحانی بوده، این عنوان به خوبی نشان دهنده جایگاه بالای وی در تصمیم گیری های کاخ سلطنتی بریتانیا است.

 

 

نورمن لامونت بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 92 در مصاحبه با سی ان ان در پاسخ به سوالی که حسن روحانی را به گورباچف تشبیه کرده گفته بود: « این باوری است که من درباره رئیس جمهور روحانی دارم؛ که جالب است که درجات دانشگاهی از اسکاتلند دارد. از این رو شناختی نیز از این کشور دارد. من بسیاری از سخنرانی های وی را در طول انتخابات ایران مشاهده کردم و باور دارم که وی صداقت دارد و می‌خواهد تغییراتی را در ایران ایجاد کند.»

 

لامونت در این گفت و گو با خوشحالی خبر از غرب گرایی دولت روحانی داده بود: «همه اعضای دولت روحانی که ما با آنان دیدار کردیم، بسیار مثبت و خواستار تعامل با غرب بودند و احساس می‌کردند که به سود هر دو طرف است.. از سوی آقای ظریف، حسن نیت زیادی وجود دارد.»

 

 

تیم مذاکره کننده ظریف هم در بسیاری از دیدارهای خود و یا سفرهای خارجی که به انگلیس سفر می کنند علاقه‌مند به دیدار با «نورمن لامونت» هستند که خود نشان می دهد او همچون جک استراو نه یک مسئول سابق که فردی بانفوذ در هیات حاکمه انگلیس است که قابل گفت و گو با مقامات ارشد کشورمان می باشند.

 

 

 خبرگزاری های دولتی و حامی دولت در مصاحبه های خود با او همیشه از وی به عنوان «نماینده ویژه انگلیس» صحبت می کنند!
 
 

البته نماینده ویژه انگلیس فقط با مقامات سیاسی رفت و آمد نداشته است. وی با مسئولان مختلف در بخش های اقتصادی هم نشست و برخاست داشته است.

 

 

دیدارهای او با وزرا و محافل اقتصادی کشور در این زمینه قابل اشاره می‌باشد.

 

 

قبلا حسین رسام از متهمین فتنه 88 و مرتبطین با سفارت انگلیس در اعترافات خود به این مساله اشاره داشته و گفته بود: «انگلیس با انعقاد پروژه هایی مثلاً از وزارت بهداشت یا وزارت‌خانه های دیگر، هم اطلاعات راجمع آوری می کرد وهم تلاش میکرد این نهادها راتحت تأثیرخود قراردهد»

 

این تحلیل‌گر ارشد سفارت انگلیس قبلا در اعترافات خود از فعالیت های جاسوسی و دخالت در امورداخلی ایران توسط انگلیس پرده برداشته بود.

همانگونه که در افشاگری های وابستگان به سفارت انگلیس مشخص است آنها با نهادها و کانون های تاثیرگذار کشور ارتباط گیری کرده و با تعریف پروژه های مختلف در حال شبکه سازی، تایرگذاری و جمع آوری اخبار و اطلاعات است.

 

حالا باید منتظر ماند و دید که آیا وزارت خارجه و بیوت روحانیون نام برده شده در خصوص چرایی دیدارهای غیرمتعارف با نمایندگان انگلیس پاسخگو هستند یا خیر؟!

۰ نظر ۰۹ مهر ۹۷ ، ۲۳:۴۸
حسن حیدری

۰ نظر ۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۰:۱۶
حسن حیدری
دوشنبه 9 مهر 1397
شناسه خبر : 293349
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به حادثه تروریستی اخیر اهواز مقر تروریست ها و سران گروهک های تکفیری را در شرق فرات در سوریه هدف حمله موشک های بالستیک قرار داد.
جزئیات حمله موشکی «ضربت محرم» به مواضع تروریست‌ها/ درحال تکمیل

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به حادثه تروریستی اخیر اهواز مقر تروریست ها و سران گروهک های تکفیری را در شرق فرات در سوریه هدف حمله موشک های بالستیک قرار داد.

گروه سیاسی- رجانیوز: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به حادثه تروریستی اخیر اهواز مقر تروریست ها و سران گروهک های تکفیری را در شرق فرات در سوریه هدف حمله موشک های بالستیک قرار داد.

 

در ساعت 2 بامداد امروز (نهم مهرماه 1397)، یگان موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران در پاسخ به حمله تروریستی اخیر در اهواز که توسط عناصر وابسته به گروهک های تکفیری صورت گرفت، با چند فروند موشک بالستیک زمین به زمین از کرمانشاه، مقر سرکردگان تروریستها در کشور سوریه (منطقه البوکمال در شرق فرات) را در فاصله 570 کیلومتری هدف قرار داد.

 

 موشک های شلیک شده از دو نوع ذوالفقار(750 کیلومتر) و قیام (800کیلومتر) بودند.روی موشک بدنه لااقل یکی از این موشکها، سه شعار «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آل سعود» نوشته شده بود.

 

 

گفتنی چند روزر قبل رهبرانقلاب در این ارتباط خبر از «گوشمالی سخت» به تروریست ها دادند و فرمودند: «رهبر معظم انقلاب: گوشمالی سختی به عوامل بزدل حادثه تلخ اهواز خواهیم داد. »۹۷/۷/۲

 

Video Player


گوشمالی سخت.mp4 | دانلود فیلم 

 

 

گزارش زیر از این عملیات توسط صداوسیما پخش شده است.

Video Player


گزارش صداوسیما.MP4 | دانلود فیلم 

 

این موشک ها با عبور از آسمان عراق، به شرق فرات در سوریه اصابت کردند.

 

 سرلشکر باقری ساعتی قبل از حمله موشکی سپاه به مواضع تروریست‌های حادثه اهواز پست اینستاگرامی زیر را منتشر کرد.

 

سپاه پاسداران یک سال قبل نیز در پاسخ به حملات تروریستی داعش در تهران، با 6 فروند موشک، مقر آنها در دیرالزور را با موشک های ذوالفقار و قیام هدف قرار داده بود.

 

* قیام

موشک بالستیک میان برد «قیام» در 29 مرداد ماه سال 89 برای اولین با موفقیت تست و شلیک شد.

 

‌این موشک از کلاس جدید موشک‌های ایرانی بود که دارای ویژگی‌های فنی جدید و قدرت تاکتیکی منحصر به فرد است به طوریکه آن را را دروازه ورود ایران به عرصه جدید در ساخت موشک‌های بالستیک و گفته شد این موشک خلاصه‌ای از تجربه 25 ساله صنعت دفاعی کشور در عرصه هوافضا تا آن روز است که نداشتن بالک به عنوان یکی از ویژگی های آن، علاوه بر افزایش سرعت، قابلیت پرتاب موشک از انواع لانچرهای خاص را به آن می‌دهد.

 

 

این موشک بالستیک  بنا بر ماموریت‌های تعریف شده، می‌تواند اهداف را در فواصل مختلف مورد اصابت قرار دهد.

 

سردار حاجی‌زاده پیش از این در این رابطه گفته بود: «حاج حسن -طهرانی مقدم- یک بار برنامه‌ریزی کرد که به بُرد 2 هزار کیلومتر برسیم. پس از آن برنامه دیگری داشت و معتقد بود که باید برگردیم و خلاءهای این بُرد را به لحاظ کمی و کیفی برطرف کنیم.

 

‌در این زمان بود که احساس شد یک موشک با برد 800 کیلومتر برای اهداف آمریکایی نیاز داریم اما نه با ابعاد و اندازه موشک‌های بزرگ.»

 

فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: «موشکی مدنظر شهید طهرانی‌مقدم بود که با برد 800 کیلومتر، ابعادی به اندازه موشک شهاب1 داشته باشد.»

 

سرعت آماده سازی و شلیک موشک قیام، یکی دیگر از ویژگی های مهم آن است و البته تمامی ویژگی‌ها از قبیل جنس، مواد و دیگر خصوصیات نیز در این موشک رادارگریز مد نظر قرار گرفته است.

 

امروز میزان انبوهی از موشک بالستیک قیام تحویل نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده است.

 


تصاویر شلیک های امروز

 

* ذوالفقار

موشک سوخت جامد، تاکتیکی و نقطه‌زن «ذوالفقار»، موشکی مایل پرتاب با برد 750 کیلومتر است. این موشک ضدجمینگ بوده و تعداد انبوه آن تاکنون در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته است.

 

این موشک اولین بار در مراسم رژه نیروهای مسلح (شهریورماه سال قبل) در بندرعباس رونمایی شده بود.

 

برخورداری از سکوی پرتاب متحرک و خودکشی، رادار گریزی، قابلیت نقطه زنی، سبک و تاکتیکی بودن را از دیگر ویژگی های موشک ذوالفقار است.

 

 

موشک «ذوالفقار» در کلاس موشک «فاتح» قرار دارد که دقیق ترین موشک ایرانی است.

 

موشک فاتح در انواع مختلف با بردهای 300 تا 750 کیلومتر است.

 

از این مدل موشک، انواع دریایی نیز به نام های «خلیج فارس» و «هرمز» با برد 300 کیلومتر ساخته شده است.

 


تصاویر شلیک های امروز

به گزارش فارس، در جریان حمله تروریستی عناصر وابسته به گروهک‌های تکفیری به مراسم رژه 31 شهریور اهواز، بیش از 20 نفر از هموطنان به شهادت رسیده و چند نفر نیز مجروح شدند.

 

حمله 7 پهپاد بعد از شلیک 6 موشک

دقایقی پس از شلیک موشک های سپاه به سمت مقر تروریستهای تکفیری در البوکمال سوریه، 7 فروند پهپاد نیز مقرهای تروریستها در این منطقه زیر آتش گرفتند.

نوع هواپیماهای بدون سرنشین در این عملیات اعلام نشده است.

 

در این عملیات بخش زیادی از زیرساخت ها و تاسیسات تروریستها از بین رفته است.

 

تعداد موشک های بالستیک شلیک شده هم 6 فروند بود.

 

 

اطلاعیه سپاه  از حمله موشکی به مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز

 

روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از هدف قرار دادن مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز در شرق فرات در کشور سوریه با 6 فروند موشک بالستیک زمین به زمین در نخستین ساعات بامداد امروز(دوشنبه) توسط یگان موشکی نیروی هوافضای سپاه خبر داد و تاکید کرد: ، امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح بوده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در صیانت ازمیهن اسلامی و تامین امنیت و آرامش مردم عزیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و مشت آهنین خود را همچنان مهیای پاسخ قاطع و کوبنده به هر گونه شرارت و شیطنت دشمنان قرار خواهد داد.

 

متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

در پی جنایت تروریستی 31 شهریور ماه 1397 اهواز که به شهادت 25 تن و مجروح شدن 69 تن از مردم مظلوم و بی دفاع و نیروهای مدافع میهن اسلامی منجر گردید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با استعانت از ذات اقدس باریتعالی، به نیابت از ملت سرافراز ایران و خانواده های معظم شهیدان ، در لبیک به ندای مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) برای انتقام خون این شهدا، به ویژه کودک 4 ساله و جانباز 70 درصد دفاع مقدس از تروریست ها و گوشمالی عوامل بزدل این حادثه ، ساعت 2 بامداد امروز (دوشنبه 9 مهرماه) محل استقرار و تجمع تروریست های تکفیری تحت حمایت امریکا و قارون های منطقه در شرق فرات در کشور سوریه را مورد ضربه موشکی قرار داد.

طی این عملیات که با نام "ضربت محرم" و با رمز مقدس" یا حسین( ع)" انجام شد ، تعداد 6 فروند موشک بالستیک میان برد از پایگاه های موشکی نیروی هوا فضای سپاه در غرب کشور شلیک و تروریست های مزدور و جنایتکار از فاصله 570 کیلومتری هدف ضربات مهلک و مرگبار قرار گرفتند.

متعاقبا 7 فروند پهپاد رزمی این نیرو مواضع و مقرهای تجمع و پشتیبانی تروریست های مزدور استکبار جهانی را بمباران کردند.

بر اساس اطلاعات و گزارشهای دقیق دریافتی، در این عملیات تعدادی از سرکردگان و عناصر موثر جنایت اخیر  تروریست ها به هلاکت رسیده و یا مجروح شده اند، همچنین زیرساخت های آمادی و انبار ذخیره مهمات آنان منهدم گردید.

در این رهگذر یادآور می شود ؛ جمع بندی و رهگیری شواهد و قراین جنایت اخیر اهواز، فرزندان ملت ایران را به مقر تروریست ها در شرق سوریه که توسط امریکا هدایت و پشتیبانی شده و در راستای اهداف شیطانی تروریسم دولتی کاخ سفید و منافع رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه عمل می کند، رسانید و سپس با طراحی و برنامه ریزی دقیق اطلاعاتی و میدانی، نقاط تعیین شده، آماج موشک های نقطه زن قرار گرفت.

در پایان به هموطنان عزیز اطمینان می دهیم ، همانگونه که بارها اعلام شده است، امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح بوده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همراهی و مشارکت سایر نیروهای نظامی ،انتظامی و اطلاعاتی کشور در صیانت از ایران اسلامی و تامین امنیت و آرامش جامعه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و مشت آهنین خود را همچنان مهیای پاسخ قاطع و کوبنده به هر گونه شرارت و شیطنت دشمنان قرار خواهد داد.

۰ نظر ۰۹ مهر ۹۷ ، ۰۹:۳۴
حسن حیدری
شناسه خبر : 292694
از بهار سال 1358 تا آغاز جنگ تحمیلی انفجارهای پیایی در نقاط مختلف اهواز، آبادان و خرمشهر آرامش را از مردم سلب‌ کرد. عامل اصلی این ناآرامی‌ها چند گروهک فتنه‌گر بودند که با حمایت دول غربی و عربی،‌اهداف تجزیه‌طلبانه را پی گیری می‌کردند

مروری بر جنایت‌های تروریستی در خوزستان/هدف از تشکیل گروهک‌های تجزیه‌طلب در خوزستان چیست؟

از بهار سال 1358 تا آغاز جنگ تحمیلی انفجارهای پیایی در نقاط مختلف اهواز، آبادان و خرمشهر آرامش را از مردم سلب‌ کرد. عامل اصلی این ناآرامی‌ها چند گروهک فتنه‌گر بودند که با حمایت دول غربی و عربی،‌اهداف تجزیه‌طلبانه را پی گیری می‌کردند
گروه تاریخ-رجانیوز: همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، گروه‌های تجزیه‌ط‌لب در سراسر کشور با پشتوانه قدرت‌های خارجی درصدد طراحی توطئه و ضربه زدن به نظام نوپای اسلامی برآمدند و غائله‌های متعددی را در خوزستان، آذربایجان، کردستان، گنبد، سیستان و بلوچستان ساماندهی و عملیاتی کردند. یکی از همین گروه‌ها که در منطقه جنوب خوزستان به ویژه در شهرهای خرمشهر و آبادان فعالیت داشت گروه خلق عرب بود که با حمایت مستقیم رژیم بعث عراق و سوءاستفاده از موقعیت شیخ شبیر خاقانی توانستند توطئه‌ها و جنایت‌های متعددی در آن منطقه صورت دهند که درایت امام خمینی و همکاری مردم و نهادهای انقلابی موجب خنثی شدن نقشه‌های شیطانی آن‌ها و برقراری آرامش و امنیت در منطقه شد.
 
در نخستین ماه‌های از پیروزی انقلاب اسلامی، با فعالیت‌های گروهک‌های معاند، استان خوزستان و به‌خصوص شهر خرمشهر دستخوش آشوب و ناآرامی شد و از بهار سال 1358 تا آغاز جنگ تحمیلی انفجارهای پیایی در نقاط مختلف اهواز، آبادان و خرمشهر آرامش را از مردم شهر سلب‌ کرد. عامل اصلی این ناآرامی‌ها چند گروهک فتنه‌گر بودند که به‌دنبال تحقق اهداف تجزیه‌طلبانه‌ خود بودند. مروری بر حوادث سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در خوزستان درک بهتری از اهداف و عملکرد این گروهک تروریستی تجزیه‌طلب به دست می‌دهد.
 
اهداف تشکیل گروهک‌های تجزیه‌طلب در خوزستان؛
سرمنشأ شکل‌گیری بسیاری از گروهک‌های فتنه‌گر قومی در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در خوزستان گروهکی به نام "جبهه‌ التحریر" بود که در سال 1347 با تأثیر‌پذیری از مرامنامه‌ حزب بعث عراق و حمایت‌های مادی و معنوی این رژیم تشکیل شده و به آلت دست بعثی‌ها در خوزستان مبدل شده‌ بود. حسین فردوست قائم‌مقام ساواک تأسیس جبهه‌ التحریر را یک طرح درازمدت می‌دانست تا اگر در شرایط فرضی محمدرضا پهلوی قادر به تأمین منافع غرب در خوزستان نبود، آمریکا و انگلیس راساً از طریق این گروهک با حمایت ناسیونالیست‌های عرب، این استان را از ایران جدا کنند.
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی و سران رژیم عراق پیگیری مطامع قبلی خود در ایران را به‌طور جدی در دستور کار قرار دادند و لذا مراکزی تحت عنوان دفاتر جبهه‌ آزادی‌بخش خوزستان در بصره و العماره گشوده‌ شد و عضو‌گیری برای این دفاتر آغاز ‌شد.
 
در داخل کشور نیز وابستگان به "جبهه‌ التحریر" و گروه چپگرای دیگری به نام "الجبهه‌الشعبیه لتحریر‌ اهواز" تشکلّی به نام جبهه‌ سیاسی را در اولین روزهای سال 1358 تأسیس‌ کردند که بعد از مدت کوتاهی به "سازمان سیاسی خلق عرب" تغییر نام داد.
 
پشتیبانی مستقیم رژیم بعث از گروهک‌های تجزیه‌طلب در خوزستان؛
علاوه بر اینکه ایدئولوژی رژیم بعث آبشخور فکری گروهک‌های تجزیه‌طلب خوزستان بود، حمایت‌های مادی و معنوی صدام از گروهک خلق عرب غیرقابل انکار است. پشتیبانی مالی، تبلیغاتی، سیاسی و تسلیحاتی از مهم‌ترین عناوین حمایت‌های رژیم بعث بود.
 
در همین زمینه محسن رضایی که مسئولیت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت می‌گوید: «رژیم بعث عراق به طرفداران به اصطلاح خلق عرب در خوزستان تسلیحات فراوان می‌داد. عراقی‌ها در خرمشهر مدرسه‌ای برای فرزندان کارمندان کنسولگری عراق داشتند که این مدرسه به یک آموزشگاه نظامی تبدیل شده بود و بعدها که کمیته انقلاب اسلامی خرمشهر آنجا را گرفت، مشخص شد که دوازده افسر عراقی بطور رسمی در آنجا آموزش نظامی می‌دهند و نیرو تربیت می‌کنند. با بررسی انفجارهای مکرر خطوط انتقال نفت خوزستان به تحریکات سازمان امنیت عراق، رسیدیم و مشخص شد که در پشت این حوادث رژیم بعثی عراق دست دارد. درواقع صدام با محوریت استخبارات، در دو پایگاه فکه، عراق و بجلیه انبار بزرگی از انواع سلاح ایجاد کرده بود و به رؤسای عشایر عرب به هر میزان که درخواست می‌کردند بصورت پنهانی سلاح تحویل می‌دادند بگونه‌ای که براساس گزارش‌های برادر شمخانی در اهواز و برادر غلامعلی رشید در دزفول، نزدیک به 10 هزار قبضه سلاح توزیع کردند که البته بسیاری از این سلاح‌ها با همکاری شیوخ عرب طرفدار انقلاب اسلامی، به سپاه پاسداران تحویل داده شد.»
 
طرح خلق عرب برای جدایی خوزستان از ایران؛
اصلی‌ترین هدف گروهک خلق عرب، جدایی خوزستان از ایران بود که در طرحی که از آن با عنوان "عربستان بزرگ" یاد می‌شد بتوانند این منطقه نفت‌خیز و سرشار از ثروت را تجزیه کنند. در این طرح حتی نام استان‌ها، شهرها، استاندارها و فرماندارها هم مشخص شده بود و با حمایت مستقیم رژیم بعث به شدت پیگیری و عملیاتی می‌شد.
 
مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسین علی‌اکبریان (اکبری) که حاکم شرع منطقه جنوب خوزستان (خرمشهر و آبادان) در ابتدای پیروزی انقلاب بود و نقش مهمی در خنثی‌سازی توطئه‌های خلق عرب داشت درباره نحوه فعالیت گروهک‌های تجزیه‌طلب می‌گوید: «برنامه‌ آن‌ها این‌ بود پسر بچه‌هایی‌ که‌ عرب‌‌زبان‌ بودند و اصلاً فارسی‌ نمی‌دانستند بین‌ شانزده‌ و هفده‌ سال‌ را انتخاب‌ می‌کردند. به این‌ها می‌گفتند اینجا که‌ کار نیست‌، درآمد هم‌ نیست.‌ می‌خواهید بروید کویت‌ کار کنید؟ می‌گفتند که‌ می‌خواهیم‌ ولی‌ پولی‌ نداریم‌ که‌ برویم. می‌گفتند ما شما را می‌بریم‌.
 
این‌ها را سوار لنج‌ می‌کردند به کویت می‌بردند. کویت‌ هم‌ آن‌ها را می‌برد به بصره‌ و دوره‌های‌ نظامی‌ به‌ آموزش‌ می‌دادند. خوب‌ که‌ ورزیده‌ می‌شدند این‌ها را می‌آوردند مقابل‌ خرمشهر از یک‌ نصف‌ شب‌ به‌ بعد - فضا هم‌ باز بود که‌ خیلی‌ مشکل‌ نداشتند -  می‌آمدند. بعد به هر کدام‌شان‌ یک‌ اسلحه‌ کلاشنیکف،‌ 120 تا تیر و پنج‌ هزار تومان‌ پول‌ می‌دادند می‌گفتند بروید از ناموس‌تان‌ دفاع‌ کنید. سوار لنج‌ می‌کردند این‌ طرف‌ آب‌ پیاده‌ می‌کردند. این‌ها می‌رفتند در روستاهای خودشان و آموزش‌ می‌دادند و می‌چیدند و روستاها را تکه‌تکه می‌کردند. به‌ این‌ صورت‌ می‌خواستند منطقه‌ نفت‌خیز خوزستان‌ را از ایران‌ تجزیه‌ کنند. در یک‌ سحرگاهی در نزدیکی امیدیه‌ 150 تا از این‌ جوان‌ها را دستگیر کرده‌ بودند که در حال رفتن برای سوار شدن به لنج بودند و همه را به مدرسه‌ای در ماهشهر انتقال دادند.»
توطئه خلق عرب و گروه‌های چپ برای بستن پالایشگاه آبادان؛
یکی دیگر از توطئه‌ها، مسئله‌ بستن‌ پالایشگاه‌ نفت‌ آبادان بود‌. این پالایشگاه روزانه ششصد هزار بشکه پالایش می‌کرد و نفت و بنزین کل کشور را تغذیه می‌کرد. در این زمینه مرحوم علی‌اکبریان می‌گوید: «آقای‌ تندگویان‌ یک‌ روز آمد پیش‌ من.‌ ایشان‌ عضو یا رئیس‌ انجمن‌ اسلامی‌ پالایشگاه‌ بود. گفت‌ که‌ حاج‌آقا برنامه‌ این‌ است‌ که‌ پالایشگاه‌ را ببندند. این برنامه‌ از طرف خلق‌ عرب‌ بود اما مجاهدین‌ خلق (منافقین) و کمونیست‌ها همه باهم یکی شده بودند. من‌ یک‌ روز که‌ تازه‌ از دزفول‌ برگشته‌ بودم‌ نزدیک‌ ساعت‌ 2 بعدازظهر در منزلی‌ که‌ همان‌ دادگاه‌ خرمشهر بود وضو گرفته‌ بودم‌ نماز بخوانم‌ آقای‌ کیانی‌ فرمانده‌ سپاه‌ آبادان‌ آمد و گفت‌ که‌ حاج‌ آقا وضع‌ خطرناک‌ است‌. گفتم‌ چه‌ شده‌؟ چون‌ سال 58 ما هر ساعت‌ و هر روز در سراسر خوزستان‌ مسئله داشتیم. گفت‌ که‌ 1200 نفر آمدند پالایشگاه‌ نفت‌ آبادان‌ را ببندند و الان‌ هم‌‌ تمام‌ دفترها را پلمب‌ کردند و بستند و درها را هم‌ قفل‌ کردند و همه کارمندها را هم‌ بیرون‌ کردند یا بیرون‌ می‌کنند. گفتم‌ چرا؟  گفت‌ این‌ها می‌گویند ما دیپلم‌ بیکار هستیم‌ و دولت‌ باید به‌ ما کمک‌ کند و الّا ما این‌ پالایشگاه‌ را می‌بندیم‌. گفتم‌ که‌ بگذارید من‌ نمازم‌ را بخوانم‌. گفت‌ که‌ نه‌ حاج‌ آقا خطرناک‌ است‌، بیائید نمازتان‌ را آنجا بخوانید. من‌ عبایم‌ را برداشتم‌ با ایشان‌ سوار شدم‌ آمدم‌ دم‌ ژنرال‌ حفیض‌ که‌ کنار رودخانه‌ هم‌ است‌ پیاده‌ شدم‌ و وارد شدم‌. در چمن‌ها عبایم‌ را انداختم‌ و نماز ظهر و عصر را خواندم‌. بعد رویم‌ را برگرداندم‌ به‌ جمعیت‌ نشستم‌ و حالا تماشا می‌کنم‌. بعد فقط‌ نگاه‌ کردم‌ که‌ این‌ها  چه کار می‌کنند، می‌روند و می‌آیند. همه‌ طور آدم هم بود. هزار و دویست‌ نفر ریخته‌ بودند و منطقه‌ را اشغال‌ کرده‌ بودند. نیم‌ ساعت‌، سه‌ ربعی‌ گذاشت‌، آقای‌ کیانی‌ دم‌ در بود. گفتم‌ آقای‌ کیانی‌ بگویید آن‌ در را ببندند و کسی‌ بیرون‌ نرود. این‌ها به من‌ نگاه‌ کردند. یواش‌ یواش‌ پاهایشان شل‌ شد. رفت‌ و آمدها هم‌ خیلی‌ ضعیف‌تر شد.
 
فرمانده‌ سپاه‌ گفت‌ آقا اگر نیروی‌ مسلح‌ می‌خواهید بگویم‌ بیایند. گفتم‌ چقدر نیرو مسلح‌ دارید؟ گفت‌ چهل‌، پنجاه‌ نفری‌ داریم‌. گفتم‌ حالا باشد اگر لازم‌ شد من‌ می‌گویم‌. یک‌ نیم‌ ساعت‌ سه‌ ربعی‌ گذشت‌ گفتم‌ آقای‌ کیانی‌ راننده‌ را بفرستید ده‌، پانزده‌ تا عکاس‌ بیاورد، تمام‌ این‌ آقایانی‌ که‌ در اینجا هستند عکس‌شان‌ را بگیرید. فردا در دادگاه‌ اگر این‌ها دیپلم‌ بیکار بودند من‌ با تمام‌ وجود در اختیارشان‌ هستم‌. حق‌شان‌ هم‌ هست‌، گرسنه‌ هستند. بنابراین‌ باید کمک‌شان‌ کرد. من‌ پول‌ می‌دهم‌ از دولت‌ کمک‌ می‌گیرم‌ و بالاخره‌ این‌ مشکل‌شان‌ را حل‌ می‌کنم.‌ ولی‌ والله اگر کسی‌ دیپلم‌ بیکار نبود و آمده‌ خودش‌ را قاطی‌ کرده ـ حالا دارم‌ بلند هم‌ می‌گویم ‌ـ  من‌ در دادگاه‌ پوست‌ از سرش‌ می‌کنم‌. او هم راننده‌ فرستاد که‌ عکاس‌ بیاورد و حالا نزدیک‌ غروب‌ آفتاب‌ شده. من‌ بلند شدم‌. آن‌ها رنگ‌هایشان زرد شد. ماندند که حالا حاج‌ آقا می‌خواهد چه‌ بکند؟ بلند شدم‌ عبایم‌ را برداشتم‌ و گفتم‌ که‌ آقای‌ کیانی‌ من‌ می‌روم‌ تا خرمشهر اگر مسئله‌ای‌ شد خبر بدهید. گفت‌ چشم‌، رفتم‌. نماز مغرب‌ و عشاء را خوانده‌ بودم‌ دیدم‌ که‌ آقای‌ کیانی‌ زنگ‌ زد که‌ حاج‌ آقا همه رفتند. گفتم‌ چرا رفتند؟ چه‌ شد؟ گفت‌ که‌ گفتند ما همان‌ حرف‌ حاکم‌ شرع‌ را قبول‌ داریم‌ که‌ از دولت‌ برای‌ ما پول‌ بگیرد، در را باز کنید برویم‌. تمام‌ این‌ هزار و دویست‌ نفر بلند شدند در را باز کردند و رفتند و واقعاً از موقعیت‌ دادگاه‌ فردا خیلی‌ وحشت‌ کردند.
 
این‌ طرح‌ بزرگ‌ و خطرناکی‌ بود که‌ اگر پالایشگاه‌ نفت‌ آبادان‌ بسته‌ می‌شد تمام‌ پمپ‌ بنزین‌های‌ سراسر کشور می‌ایستادند. بزرگترین‌ خطری‌ که‌ خدا می‌داند نه‌ یک‌ گلوله‌ای‌ شلیک‌ شد نه‌ کسی‌ را گرفتیم‌، اما همه‌اش‌ عنایت‌ خداوند بود.»
 
 
 
حمله گروهک تجزیه طلب به نظامیان و غیرنظامیان در 9 خرداد 58؛
در بهار سال 1358، به تدریج شدت برخوردها و تعارضات بین انقلابیون و ضدانقلاب در خوزستان بالا گرفت. در سحرگاه 9 خرداد 1358، یک اتومبیل سواری با چند سرنشین در خیابان‌های خرمشهر به حرکت در آمد و با شلیک‌های پیاپی، آرامش شهر را بر هم زد. به دنبال این اقدام، عناصر خلقی وارد شهر شدند و شروع به سنگربندی کردند. آن‌ها پمپ بنزین و خیابان فردوس خرمشهر را به آتش کشیدند، خیابان موسوی را بستند و دو یا سه انبار مخابرات را به آتش کشیدند. کمی بعد فرمانداری شهر مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و ساعت 8 صبح عناصر تجزیه‌طلب با پاسداران درگیر شدند و به واسطه آتش‌سوزی، برق و تلفن قسمت‌هایی از شهر قطع شد.
 
ساعت 10:30 افراد خلق عرب از طریق کارون به پایگاه دریایی خرمشهر حمله کردند و هنگام ظهر، سه کشتی هزار تنی را به آتش کشیدند. بنا به گزارش مطبوعات و رسانه‌ها، در این حمله تروریستی، 21 نفر شهید و 76 نفر زخمی شدند و به این ترتیب، این گروهک با به شهادت رساندن عده‌ای از مردم و پاسداران، جنایت دیگری را در کارنامه سیاه خود ثبت کردند.

 

تیراندازی‌های شبانه، تهدید به ترور، آتش زدن بازار و غارت آن تنها بخشی از اقدامات سازمان موسوم به خلق عرب در جهت ناامن کردن خوزستان در نخستین ماه‌های پیروزی انقلاب اسلامی بود.
 
روزنامه جمهوری اسلامی، طی گزارشی در تاریخ 29 خرداد 1358، به روایت یکی دیگر از جنایت‌های سازمان خلق عرب در خرمشهر پرداخت. براساس گزارش این روزنامه، با انتشار خبر شهادت دو تن از پاسداران گمرک بوسیله عناصر مرتجع، مردم با حضور حداکثری (50 هزار نفره) در مراسم تشییع پیکر آنان، پاسخ دندان‌شکنی به تروریست‌ها دادند.
 
بنا بر گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، مردم پس از بازگشت از مراسم تشییع پیکر دو پاسدار، در مسجد جامع شهر متحصن شده و خواستار مجازات عاملین ترور شدند. براساس این گزارش، دائما از میان جمعیت فریاد زده می‌شد: "یا دولت به حساب این‌ها برسد یا خودمان."
 
در حالی که مردم در مسجد جامع حضور داشتند، ناگهان سازمان خلق عرب حمله به مردم را شروع کرد. روزنامه جمهوری اسلامی در این باره نوشت: «حدود ساعت 4 و نیم صبح بود که صدای شلیک گلوله‌های پی در پی مردمی را که در مسجد بخواب رفته بودند وحشت‌زده بیدار کرد. پس از مدتی صدای گلوله‌هایی از سوی شهربانی که مورد حمله سازمان سیاسی خلق عرب خوزستان قرار گرفته بود وضع شهر را کاملا متشنج کرد. مجددا مسجد با کوکتل مولوتوف و مسلسل از سوی یک پیکان سفید رنگ مورد حمله قرار گرفت. قابل توجه است که در این لحظه ناگهان چندین نقطه حساس شهر مانند انبارها و پمب بنزین‌ها و مغازه‌های بزرگ مورد آتش‌سوزی و حمله مهاجمان قرار گرفت... پس از مدتی مسجد محل تجمع مردمی قرار گرفت که سراسیمه تقاضای کمک می‌کردند...»
 
حمله به مردم و غیرنظامیان، ترورهای کور و جنایت‌هایی از این قبیل، یکی از شیوه‌های سازمان خلق عرب بود که ماهیت آن سازمان ضد مردمی را نشان می‌داد. 
 
در 24 تیرماه 1358حمله به مراسم سومین روز شهادت یکی از پاسداران به نام انوشیروان رضایی در مسجد جامع خرمشهر  یکی دیگر از جنایت‌های گروهک موسوم به خلق عرب بود که البته منجر به ختم غائله‌ آن‌ها در جنوب خوزستان شد. امیر سرتیپ سید ابراهیم حجازی که در آن دوران فرماندهی شهربانی خرمشهر را بر عهده داشت ماجرا را اینگونه روایت می‌کند: «یک شب شهید انوشیروان رضایی فرمانده نیروهای سپاهی اعزامی از خرم‌آباد از مسیر جاده آبادان به طرف پل در منطقه "کوت شیخ" نزدیکی‌های زایشگاه با یک اتومبیل لندرور در حال حرکت بودند که مورد حمله و تیراندزای واقع می‌شوند و ایشان در بیمارستان نیروی دریایی به شهادت می‌رسند. این جرقه‌ای بود که جریانات روحی را علیه ضدانقلاب تشدید کرد... بعد از شهادت انوشیروان رضایی مردم برای انجام مراسم سوم ایشان در مسجد جمع شدند. پس از آن راهپیمایی کرده و به مسجد جامع برگشتند تا در آنجا به سخنرانی و قرائت قطعنامه گوش کنند. در پایان جهت اقامه نماز آماده می‌شدند که اتفاق مشکوک دیگری رخ داد.» که این اتفاق، حمله گروهک‌های تجزیه طلب به مردم و نمازگزاران در مسجد جامع خرمشهر بود. 
 
براساس گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در حمله گروهک خلق عرب به مسجد جامع خرمشهر «از نارنجک استفاده شد. عده زیادی مجروح شدند و مردم با شعار "الله‌اکبر" به خیابان ریختند... تیراندازی هم شدیدا ادامه داشت و خون مردم بی‌گناه همه جا را سرخ کرده بود. از پشت‌بام‌ها به مردم تیراندازی می‌شد.» در ادامه این گزارش آمده است: «بر اثر انفجار نارنجک، 6 تن شهید و حدود 60 نفر زخمی شده بودند که دیروز عصر هم یکی از مجروحین در بیمارستان بر اثر جراحات زیاد درگذشت که جمعا تعداد شهدای این حادثه به 7 نفر رسید.»
 پس از این حادثه، شدت عمل نهادهای انقلابی و مردمی برای مقابله با توطئه‌های آن‌ها بیش از پیش شد و در اقداماتی هماهنگ نقشه‌های این گروه‌های تجزیه‌طلب و حامیان غربی و عربی‌اش نقش بر آب شد اما جنایت‌های تروریستی این گروهک تجزیه طلب در حافظه تاریخی مردم خوزستان و ملت ایران ثبت و ضبط شد.

 

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۲
حسن حیدری


یکشنبه 8 مهر 1397 
شناسه خبر : 293289

جمعی از دانشجویان انقلابی دانشگاه‌های مختلف تهران دقایقی پیش با حضور در مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تصویب لوایح مربوط به FATF تجمع کردند.

جمعی از دانشجویان انقلابی دانشگاه‌های مختلف تهران دقایقی پیش با حضور در مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تصویب لوایح مربوط به FATF تجمع کردند.

 

به گزارش فارس، جمعی از دانشجویان انقلابی دانشگاه‌های مختلف تهران دقایقی پیش ( صبح یکشنبه 8 مهر 97)  در اعتراض به تصویب لوایح مربوط به FATF در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.

 

 

بنابراین گزارش دانشجویان با در دست داشتن دست نوشته‌ها و سردادن شعارهایی از نمایندگان مجلس می‌خواهند تا با عدم رای به تصویب لوایح FATF، جلوی خطرات احتمالی پیوستن به این معاهده را بگیرند.

 

 

گفتنی است؛ جمعه گذشته هم دانشجویان با برگزاری تجمع بعد از اقامه نمازجمعه در سراسر کشور اعتراض خود را به تصویب لوایح FATF اعلام کردند.

 

 

حرکت اعتراضی دانشجویان درباره این موضوع از مدتها گذشته آغاز شده و دانشجویان انقلابی به روش های مختلف مانند توزیع بروشور، درخواست از نمایندگان مجلس و انتشار بیانیه‌ها و نامه‌های متعدد برای جلوگیری از تصویب لوایح FATF تلاش کرده اند.

 

 

احد آزادی‌خواه، جواد کریمی قدوسی، حجت‌الاسلام نصرالله پژمانفر و محمد دهقانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بین دانشجویان حضور پیدا کرده و اعتراض خود را به تصویب FATF نشان دادند.

 

 

پیام مردادی دبیر سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در این تجمع به سخنرانی پرداخت و مواضع دانشجویان در مخالفت با FATF را بیان کرد. 

 

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۲:۰۲
حسن حیدری
رییس مجمع‌جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفت: آیت‌الله وحید فرمودند قبل از آغاز کار به نیابت از امام کاظم (ع) و حضرت معصومه (س) به زیارت امام رضا (ع) بروید و به ایشان عرض کنید من از طرف شما این مأموریت را به عهده می‌گیرم و از حضرت درخواست کمک کنید.
رییس مجمع‌جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفت: آیت‌الله وحید فرمودند قبل از آغاز کار به نیابت از امام کاظم (ع) و حضرت معصومه (س) به زیارت امام رضا (ع) بروید و به ایشان عرض کنید من از طرف شما این مأموریت را به عهده می‌گیرم و از حضرت درخواست کمک کنید.
 
به گزارش فارس؛ آیت‌الله محسن اراکی در خاندانی از دیار سلطان آباد اراک دیده به جهان گشود. پدر وی مرحوم آیت‌الله‌ حاج شیخ حبیب‌الله اراکى از فقهای وارسته و برجسته عصر خود بود. او که دارای روحیه‌ای انقلابی و ضد استکباری بود به دلیل درگیری‌ای که با خاندان پهلوی به پیدا کرد به کشور عراق مهاجرت کرد، لذا محل تولد آیت‌الله محسن اراکی در همین دوران و در نجف اشرف است.
 
وی تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۴۷ در حوزه مبارکه نجف آغاز کرده و در محضر بزرگانی همچون حضرت آیت‌الله خویی، حضرت آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، حضرت آیت‌الله سید کاظم حائری و دیگر شخصیت‌های برجسته نجف  تلمذ کرد.
 
آیت‌الله اراکی، تحصیلات خود را در قم در محضر شخصیت‌های برجسته‌ای همچون آیات عظام وحید خراسانی، تبریزی، جوادی آملی و مصباح یزدی ادامه داد. او از آغاز ورود به قم به همکاری با شهید قدوسی و شهید بهشتی در مدرسه حقّانی دعوت شد و به تدریس علوم حوزوی در این مدرسه پرداخت. همچنین ایشان در طول دوران دفاع مقدس ریاست دادگاه‌های خوزستان را به عهده داشت و نیز با حکم حضرت امام(ره) امامت جمعه شهرستان دزفول را بر عهده گرفته و در همین دوران به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.
 
وی در جلسه ای در سال ۱۳۷۳ خدمت مقام معظم رهبری رسید و ایشان خطاب به آیت الله اراکی فرمودند: «مسؤولیت نمایندگی ما در انگلستان در شخص شما متعین است». لذا به دستور مقام‏ معظّم‏ رهبری جهت تأسیس مرکز بزرگ اسلامی انگلیس و راه‌اندازی دفتر نمایندگی مقام ‏معظّم ‏رهبری در انگلیس به این کشور اعزام شد و در مدت تصدّی این مسئولیت به تأسیس ده‏‌ها مؤسسهٔ فرهنگی و دینی در انگلستان و شهرهای مختلف اروپا پرداخت.
 
در همین زمینه تأسیس مرکز بزرگ اسلامی انگلیس در لندن، مرکز بزرگ اسلامی Sakina Trust، مسجد امام حسین لندن، مسجد اسلامی کرولی لندن، مرکز اسلامی منچستر، مرکز اسلامی بیرمنگام، مرکز اسلامی نیوکاسل، مرکز اسلامی کاردیف، مرکز اسلامی اهل‌البیت گلاسکو، مجتمع آموزشی و فرهنگی ایرانیان در لندن، مؤسسهٔ بهار (ویژهٔ تازه‌مسلمانان)، بنیاد جوانان فجر، مؤسسهٔ بانوان مسلمان، بخشی از فعالیت‌های بنیادین وی در مدّت مأموریت در انگلستان بود.
 
هم‌زمان با پایان مأموریت در انگلستان وی در سال ۱۳۸۴ پس از ۱۰ سال فعالیت، با کسب اجازه از مقام‏ معظّم‏ رهبری به وطن بازگشت و فعالیت‌های علمی و فرهنگی خود را در داخل کشور ادامه داد.
 
آیت‌الله اراکی پس از بازگشت از انگلیس، با حکم مقام‏ معظّم‏ رهبری به عضویت شورای‏ عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و نیز شورای‏ عالی مجمع جهانی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) منصوب و با انتخاب شورای‏ عالی مجمع مزبور، به‌عنوان دبیر شورای‏ عالی و همچنین دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منصوب شد.
 
وی در حال حاضر علاوه بر دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب، عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل‌بیت، مؤسس مرکز اسلامی انگلیس و مجمع اندیشهٔ اسلامی قم، عضو هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و یکی از استادان دروس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم است.
 
همچنین وی تالیفات بسیاری در زمینه‌های مختلف علوم دینی داشته است که می‌توان از فقه نظام سیاسی اسلام در سه جلد، فقه نظام اقتصادی اسلام در سه جلد، نظریه حکومت در اسلام، طلب و اراده، صلاة الجمعه، اصول فقه نوین در سه جلد، نگاهی به رسالت و امامت در قرآن، آزادی و علیت، اصول عرفان ناب اسلامی، گفتمان بیداری اسلامی، گفتگوی بین دو مذهب و چندین اثر دیگر نام برد.
 
آیت‌الله اراکی در گفت‌وگو با  فارس، به تشریح مهم‌ترین فعالیت‌های تقریبی این مجمع در بین مذاهب و کشورهای اسلامی پرداخته که در ادامه از نگاهتان می‌گذرد:
 
در آغاز مصاحبه درباره مهم‌ترین رویکردهای مجمع تقریب مذاهب و اصول بنیادی و شرعی و دینی این دیدگاه توضیح دهید. 
 
تقریب یک استراتژی کلان است که از سوی ائمه اطهار (س) مورد تأکید فراوان قرارگرفته و روایات بسیار زیادی هم از ائمه معصومین(ع) در این خصوص نقل‌شده که با مضامین مختلف بر لزوم ارتباط با عامه مسلمین از سوی شیعیان اشاره می‌کند.
 
بنابراین روایات، شیعیان نباید به‌گونه‌ای رفتار کنند که از جامعه مسلمین جداشده و به‌عنوان یک فرقه جدا و جامعه منزوی در امت اسلامی شناخته شوند لذا شیعیان به حضور در نمازهای جماعت اهل تسنن، معاشرت محبت‌آمیز با فرق مختلف اسلامی و عدم اهانت به مقدسات آن‌ها سفارش شده‌اند.
 
مرحوم کلینی در این زمینه سند مهمی دارد؛ در ابتدای روضه الکافی نامه‌ای از سوی امام صادق(ع) خطاب به شیعیان ذکر و در آن تأکید شده است که شیعیان مکرراً آن را بخوانند و به مضامین این رساله عمل کنند.
 
در همین روایت آمده است که شیعیان از این نامه نسخه‌برداری کرده و آن را در نمازخانه‌ها نصب می‌کردند تا به مضامین آن عمل کنند؛ ما می‌بینیم در این نامه‌ بر نهی از انجام اعمالی که موجب نفرت اهل سنت شود اشاره‌شده است. ابواب متعددی از احکام ابواب العشره مرحوم «صاحب وسائل» نیز به طرح روایات مختلف در این خصوص اختصاص دارد.
 
بنابراین اصل تقریب نه ‌تنها سنت ائمه اطهار (ع) بلکه فریضه واجبی است که امامان معصوم(ع) ما را مکلف به اجرای آن کرده‌اند و حتی افرادی را که علیه این شیوه عمل می‌کنند را شیعه نمی‌دانند. 
 
بر همین اساس لازم می‌دانم روایتی را نقل کنم تا اساس کار تقریب ازنظر شرعی روشن و دستور ائمه اطهار (ع) مخصوصاً امام صادق (ع) در این زمینه مطرح شود تا نصب‌العین همه ما که به‌عنوان شیعیان جعفری شناخته می‌شویم قرار گیرد.
 
امام صادق علیه‌السلام تشهیر شیعیان را مذمت کرده‌اند. روایت این است _سند روایت هم صحیح است_ «مرحوم حر عاملی» صاحب وسائل الشیعه در حدیث یک باب ۳۳ کتاب «ابواب الامر و النهی وسائل» این روایت را نقل کرده است که امام صادق (ع) با عبارات غلیظ و شدید رفتار کسانی که خود و شیعیان را تشهیر می‌کنند را مورد مذمت قرار می‌دهد.
 
تشهیر به چه معنا به ‌کار رفته است؟
 
 تشهیر یعنی سخنانی را عنوان کنند که برای عامه مسلمانان که همان اهل سنت هستند نامأنوس بوده و باعث شود که شیعیان انگشت‌نما و در جامعه مسلمین منزوی‌شده و آن‌ها به‌عنوان یک فرقه غیر ملتزم به دین یاد شوند؛ لذا توجه به این موضوعات اساس تقریب است.
 
آیا پیش از آغاز ماموریت در مجمع جهانی تقریب، فعالیت‌های تقریبی داشته‌اید؟
 
در خصوص مأموریت بنده در تقریب باید بگویم که رفتار ما بنا به توصیه ائمه اطهار (ع) از آغاز تقریبی بود و نخستین فعالیت تقریبی که ما انجام دادیم، حرکتی بود که در تاسیس سپاه بدر شروع کردیم. ما به عنوان نماینده امام راحل مامور به تاسیس آن شده بودم. در ابتدا طبیعتا شیعیان عراق بنا بر محبت و ارادتی که به مرجعیت و انقلاب اسلامی در ایران داشتند به مجموعه سپاه بدر پیوستند. کار بزرگی که ما انجام دادیم این بود که توانستیم با جذب جوانان آزادی خواه اهل سنت در سایر کشورهای منطقه آنان را به این مجموعه اضافه کنیم و شیعه و سنی برای اولین بار در کنار هم در مقابل مزدوران منطقه‌ای استکبار ایستادند. ایجاد سپاه بدر برکات بسیاری داشت، از جمله آنکه نیروهای متخصص و مخلصی در این نهاد تربیت شدند، افرادی مثل ابومهدی مهندس که از نیروهای متعهد و متخصص ما بودند و اکنون نیز از فرماندهان ارشد حشدالشعبی در عراق هستند.
 
ظاهرا شما اولین گفتگو میان شیعیان و سلفیون در لندن را تشکیل دادید، لطفا درباره جزئیات این مناظره بیشتر توضیح دهید.
 
به همت جمعی از دانشجویان برخی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس بین ما و آقای دکتر «محمد مسعری» ارتباطی برقرار و منجر به این گفت‌وگوی مذهبی شد.
 
 این گفت‌وگو مدتی شفاهی صورت گرفته و مقرر شد به‌صورت مکتوب تداوم یابد، در همین راستا ایشان به من پیشنهاد دادند در قالب نامه‌ای مبانی شیعه را در مسئله امامت خلاصه کنم، بعد ایشان پاسخ مفصلی برای نامه من نوشتند و این روند ادامه یافت و من در پاسخ به نوشته ایشان، جواب دیگری نوشتم تا اینکه ایشان گفت‌وگو را ادامه نداد که متن فارسی و عربی این گفت‌وگو منتشرشده است.
 
چگونه شد که در مجمع جهانی تقریب قبول مسئولیت کردید؟
 
پس از گذشت ۱۰ سال وقتی از لندن برگشتم از حضرت آقا درخواست کردم اجازه دهند که به حوزه علمیه قم برگردم و فعالیت‌هایم را در آنجا ادامه دهم که این اتفاق افتاد و از سال ۸۳ تا ۹۱ تمام فرصتم صرف بحث و تدریس ‌شد تا اینکه در سال ۹۱ مأموریت ۱۰ ساله حضرت آیت‌الله تسخیری به‌عنوان دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی به پایان رسیده و وضع جسمی ایشان هم برای ادامه این مسئولیت مساعد نبود.
 
انجام این مأموریت با پیشنهاد شورای عالی مجمع تقریب و با حکم مقام معظم رهبری به بنده واگذار شد؛ البته مبنای من در پذیرش این بود که در صورتی این مسئولیت را می‌پذیرم که فرد اصلح دیگری برای اجرای این مأموریت نباشد لذا همین عرض را خدمت مقام معظم رهبری منتقل کردم که من آمادگی هیچ مسئولیتی از جمله چنین مأموریتی را ندارم مگر اینکه به بنده فرض عین شود لذا ایشان فرمودند مسئولیت دبیرکلی مجمع تقریب متعین در شخص شماست.
 
درباره مسئله لندن هم به همین ترتیب بود چراکه ایشان هم فرمودند این وظیفه فعلاً در شما متیقن است و ما فرد دیگری را برای واگذاری این مسئولیت نمی‌شناسیم؛ البته این موضوع نیز مسبوق به سابقه بود و در زمان امام راحل هم که عهده‌دار مسئولیت دادگاه‌های خوزستان شدم این موضوع از سوی آقای قدوسی به بنده ابلاغ شد.
 
به‌هرحال مقام معظم رهبری حکم بنده را صادر کردند که شرح آن در رسانه‌ها منعکس شد؛ پس از صدور این حکم، برای کسب توفیق در این عرصه خود را نیازمند همراهی علمای حوزه علمیه قم می‌دانستم و ازاین‌رو به دیدار اکثر مراجع رفتم.
 
با کدام مراجع دیدار داشتید؟
 
نخستین کسی که به این منظور خدمتشان رسیدم، «آیت‌الله‌العظمی وحید» بودند؛ علتش هم این بود که به مدت ۱۷ سال در محضرشان دروس فقه و اصول را تلمذ کرده بودم.
 
 البته ارتباط بنده با حضرت آیت‌الله وحید بیش از این‌ها و مربوط به دوران مرحوم ابوی بنده می‌شود که آیت‌الله در این خصوص فرمودند که مصاحبت چهل روز در حکم خویشاوندی است چه رسد به اینکه معاشرت ما قدمت ۷۰ ساله دارد.
 
خدمت ایشان عرض کردم که چنین مأموریتی از سوی مقام معظم رهبری به بنده واگذارشده است؛ حضرت آیت‌الله در این خصوص ضمن اظهار خوشحالی و لطف، چند توصیه را به بنده متذکر شده و فرمودند این مأموریت بسیار مبارک است و از این ‌رو حضور در این عرصه را تائید کرده و ادامه دادند که «من در خدمت شما هستم»؛ اگر این عبارت را خودشان به کار نمی‌بردند من هرگز این سخن را به زبان نمی‌آوردم.
 
مطلب سومی که آیت‌الله وحید فرمودند این بود که قبل از آغاز به کار به نیابت از حضرت موسی بن جعفر (ع) و حضرت فاطمه معصومه (س) به زیارت امام رضا (ع) بروید و پس از سلام به ایشان عرض کنید من از طرف شما این مأموریت را به عهده می‌گیرم و بدین ترتیب از حضرت درخواست کمک کنید.
 
بنده نیز پس از گذشت یکی دو روز از آن دیدار، اطاعت امر کرده و به مشهد مشرف و در آنجا متوجه شدم که حضرت آیت‌الله صافی نیز در مشهد مقدس حضور دارند و خدمتشان رسیدم؛ ایشان نیز با مرحوم ابوی دوستی قدیمی داشتند و فرمودند مرحوم ابوی شما هم حجره اخوی ما بود و به همین ترتیب ایشان نیز مرا مورد لطف قرار داده و مانند حضرت آیت‌الله وحید از واگذاری چنین مسئولیتی اظهار خرسندی و مانند ایشان اعلام کمک و حمایت کردند.
 
در این دیدار در خصوص اصل تاریخ تقریب و تأکیداتی که مرحوم آیت‌الله بروجردی در این خصوص انجام داده بودند صحبت شد و فرمودند ابتدا قرار بود من از طرف آیت‌الله بروجردی به مصر بروم و دارالتقریب آنجا را افتتاح کنم اما این امکان فراهم نشد و این کار به مرحوم حاج آقا تقی قمی (رحمه‌الله) محول شد؛ بعد، ایشان هم مانند آیت‌الله وحید بنده را به زیارت امام رضا (ع) سفارش کرده و گفتند خدمت امام رئوف بگویید که من این مأموریت را از طرف شما می‌پذیرم و از حضرت درخواست پشتیبانی کنید.
 
بنابراین بنده هم امتثال امر کرده و به حرم ثامن الحجج (ع) مشرف شدم و مطالب را عرضه کرده و وارد این مأموریت شدم و خدمت سایر مراجع هم شرفیاب شدم.
 
 حضرت آیت‌الله مکارم که خودشان از السابقون حوزه تقریب هستند هم، ضمن تأکید بر ضرورت فعالیت اثرگذار در این بخش اعلام حمایت کردند؛ حضرت آیت‌الله سبحانی،‌ مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله سید کاظم حائری ـ که افتخار شاگردی در محضر ایشان از مقدمات را داشتم تا اینکه به رسائل و خارج رسیدیم و ارتباط ما سابقه ۵۰ ساله دارد ـ آیت‌الله علوی گرگانی و بدین ترتیب خدمت عامه مراجعی که به آن‌ها دسترسی داشتم، رسیدم و همه بر مبارکی این امر تأکید کردند.
 
مراجع مرا به حضور در این عرصه تشویق کردند و ما هم با توکل به خدا و توسل به عنایت ائمه معصومین(ع) مخصوصاً امام رضا (ع) و شخص حضرت ولی‌عصر (عج) که صاحب همه ما هستند و اعمالمان ازنظر ایشان می‌گذرد، کار را شروع کردیم.
 
شروع فعالیت شما در مجمع جهانی تقریب با چه چالش‌هایی مواجه بود؟
 
قبل از بررسی و تشریح جزییات برگزاری کنفرانس وحدت، لازم می‌دانم که به این مسئله اشاره‌ کنم که تصدی من به این مسئولیت مصادف با اوج‌گیری توطئه و آتش‌افروزی در جامعه اسلامی بود.
 
 البته دشمنان همواره درصدد ایجاد دسیسه‌ و دامن زدن به اختلافات بوده‌اند، بالاخص سازمان جاسوسی انگلیس که سابقه بسیار طولانی در این خصوص دارد و طی سال‌های گذشته این توطئه را با ایجاد جنگ داخلی در جامعه اسلامی به اوج خود رساندند.
 
از سوی دیگر داعش توسط آمریکا تأسیس‌ شده بود و حمایت از گروه‌های افراطی شیعه و سنی با سه نوع پشتیبانی گسترده از سر گرفته شد. همان‌طور که مستحضر هستید حمایت مالی یکی از مهم‌ترین موارد پشتیبانی استعمار از گروه‌های افراطی است، بعضی از این اموال متعلق به دستگاه‌های آمریکا و انگلیس بود و اوباما هم دریکی از سخنرانی‌های خود اعلام کرد چند ۱۰ میلیارد دلار را برای پشتیبانی از گروه‌هایی که هدف آن‌ها ایجاد تفرقه بین ملت‌های مسلمان است اختصاص داده‌ایم.
 
از سوی دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس نظیر عربستان و امارات نیز همیشه با امکانات مالی خودشان کمک‌حال این دستگاه‌های جاسوسی بین‌المللی بوده‌ و به حمایت از داعش و گروه‌های افراطی پرداخته‌اند و تقسیم‌کاری در این خصوص صورت گرفته است تا بدین ترتیب هر دولت از کدام‌یک از گروه‌های افراطی پشتیبانی کند.
 
پشتیبانی رسانه‌ای یکی دیگر از برنامه‌های حمایتی از گروه‌های افراطی بود که به‌ صورت گسترده نیز رخ ‌داده است؛ اگر بگوییم که این حمایت رسانه‌ای تاکنون به نفع یا ضرر هیچ گروهی اتفاق نیفتاده بود گزاف نیست اما این امر در این دوره به نفع گروه‌های افراطی که علیه جمهوری اسلامی بودند صورت گرفت و رسانه‌های زیادی در این راستا تأسیس شدند تا طی آن شبهاتی را در خصوص عقاید مختلف ایجاد کرده و آن را به گروه‌ها و مذاهب مختلف نسبت دهند تا میان آن‌ها تفرقه ایجاد شود.
 
آن‌ها حتی برای رسیدن به این هدفشان از توهین به مقدسات نیز بهره می‌بردند؛ مثلاً در بین اهل سنت ماهواره‌هایی نظیر کلمه، وصال و... تأسیس و در بین افرادی که ادعای تشیع دارند قریب ۳۵ شبکه ماهواره‌ای به زبان‌های مختلف توسط گروه شیرازی و گروه غزی ایجاد شد که همه آن‌ها یک خط را دنبال می‌کردند و آن شامل تضعیف مبانی عقیدتی بود.
 
هدف این شبکه‌ها که نام تشیع را یدک می‌کشند، گسترش خرافات و بدعت‌ها و معرفی آن‌ها به‌عنوان اصول شیعه است و طی آن بعضی از این برنامه‌ها کارهایی که مخالف مذهب و سیره ائمه(ع) است را ترویج می‌دهند که حمله به مرجعیت شیعه و سعی در ایجاد نفاق میان مردم و مرجعیت اصیل و ایجاد محورهای مرجعیتی کاذب و روانه کردن مردم به ‌سوی مراجع منحرف ازجمله این اقدامات است.
 
ایجاد این جنگ روانی نیز در حاشیه همان مسئله دوم که جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای است و توسط بنگاه‌های جاسوسی مدیریت می‌شود.
 
کار سوم ایجاد جنگ میدانی در عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و ... است؛ بنای اصلی آن‌ها این بود که این جنگ را به داخل مرزهای ایران بکشند که به فضل خداوند این اتفاق نیفتاد؛ بر همین اساس تأسیس گروه ریگی، القاعده و داعش در ایران نیز باهدف ترویج تفکرات این گروه‌ها و همچنین گسترش جنگ نظامی انجام شد که الحمدالله این توطئه نیز با لطف خداوند و عنایت حضرت ولی‌عصر (عج) و هوشیاری مسئولان امنیتی در کشورمان دفع شد.
 
در بُعد نظامی چگونه جلوی پیشروی دشمنان در کشورهای اسلامی گرفته شد؟
 
با همت رزمندگان اسلام و سردارانی همچون حسین همدانی، تقوی و فرماندهی کلان حاج قاسم سلیمانی در عراق و سوریه شکست دشمنان رقم خورد، البته رگه‌هایی از آن همچنان وجود دارد و ان‌شاءالله باهمت مردم و جبهه مقاومت ریشه‌های این جریان سوزانده و نابود می‌شود.
 
بنابراین ما باید برنامه‌های تقریب مذاهب اسلامی را در چنین شرایطی تدوین و در بحرانِ کینه آفرینی پیش می‌بردیم لذا این مسئله سختی‌هایی را به دنبال داشت، به‌ نحوی ‌که در هرکجای جهان اسلام نظیر عربستان که قدم می‌گذاشتیم برایمان مانع‌تراشی می‌کردند زیرا این کشورها که مجری سیاست‌های آمریکا در منطقه ما بودند درصدد بودند مانع حضور و اثرگذاری ما در این حوزه شوند و درصورتی‌ که اقدامی صورت می‌گرفت به دنبال تخریب آن بودند.
 
این شرایط طوری بود که همه شبکه‌های عرب‌زبان از اندونزی گرفته تا موریتانی در جهت تضعیف این فعالیت‌ها اقدام می‌کردند اما به لطف خداوند علیرغم این سه مانع که شامل حمایت مالی، رسانه‌ای و نظامی بود به هرکجا که وارد شدیم آثار کار این مجموعه‌های فتنه‌انگیز را خنثی کردیم و امروز به ضرس قاطع می‌گویم که جریان غالب در جهان اسلام یعنی از اندونزی گرفته تا مالزی، هندوستان، پاکستان، آسیای میانه، ترکیه، مصر، شمال آفریقا، آفریقای جنوبی، آمریکای جنوبی و هر جا که مسلمان و جامعه اسلامی وجود دارد، جریان تقریب و وحدت حاکم است.
 
حضور شما چه تغییراتی را در ساختار و پیکره تقریب به دنبال داشت؟
 
برنامه‌های ما زمینه تحول در تشکیلات خود مجمع تقریب را نیز فراهم کرد چراکه سازمان مجمع جهانی تقریب برای چنین مأموریتی در این شرایط ساخته نشده بود و آن سازمان نهایتاً می‌توانست کارهای بسیار محدودی را در شرایط عادی سازمان‌دهی کند. عمده این فعالیت‌های خوب نیز بر دوش خود آیت‌الله تسخیری بوده و محدود بود اما پس از حضور اینجانب ما ناچار به ایجاد تحول در تشکیلات تقریب شدیم.
 
بنابراین معاونت‌ها را به ۶ معاونت توسعه داده و حضورمان را در جهان اسلام تقویت کردیم و از سوی دیگر شیوه کار را از حالت گفتمانی محض به کارهای میدانی سوق دادیم و در وهله اول کنفرانس‌ها را در سراسر دنیا برگزار کردیم و فعالیت‌هایمان فراتر از برگزاری کنفرانس وحدت اسلامی شد.
 
 برگزاری کنفرانس ۳ هزار نفری قاضی احمد در پاکستان یکی از این موارد است که بسیار اثرگذار بود؛ نظیر این برنامه‌ها را در هندوستان، مالزی، اندونزی، مصر و تونس نیز به‌طور مستقیم یا با پوشش نهادهای بومی آن مناطق انجام دادیم اما خود ما پشتیبان اصلی برنامه‌ها بودیم.
 
کنفرانس بین المللی وحدت به عنوان بزرگترین کنفرانس بین المللی سالانه در جمهوری اسلامی ایران چه تاثیراتی در سطح داخلی و خارجی داشته است؟
 
این کنفرانس‌ها اثر بسیار بزرگ و مطلوبی برجهان اسلام دارد؛ به‌عنوان‌مثال وقتی چندین هزار نفر که شامل نخبگان و علمای گروه‌ها و مذاهب مختلف هستند در قالب برپایی این کنفرانس‌ها در آفریقا دورهم جمع می‌شوند فضای عمومی به نفع تقریب و جمهوری اسلامی تغییر می‌کند.
 
یکی دیگر از اقدامات صورت گرفته این بود که با تدوین برنامه‌های مختلف به عملیاتی کردن برنامه‌های تقریب پرداختیم که راه‌اندازی اتحادیه‌های اصناف و اقشار مختلف ازجمله آن‌ها بود؛ به‌عنوان‌مثال اتحادیه علمای مقاومت ـ که علمای جهان اسلام که غالباً نیز اهل سنت بودند در آن عضو بودند ـ، اتحادیه زنان مسلمان فعال، اتحادیه جوانان، فرهنگیان و دانشگاهیان تقریبی، اتحادیه سادات و بدین ترتیب تقریب را به بطن اقشار مختلف بردیم تا در هر قشری به شکلی عجین شد و این‌گونه عناصر فعال و مؤثر آن قشر در حوزه تقریب فعال شدند.
 
همچنین تأسیس دفاتر تقریب در جهان و فعال‌سازی خبرگزاری تقریب همگی در جهت اشاعه فرهنگ تقریب مذاهب اسلامی بود.
 
از سوی دیگر بازسازی کنفرانس تقریب از آن شیوه کلاسیک و سنتی یکی دیگر از اقدامات دوره مدیریتی اینجانب است بدین‌صورت که در حال حاضر برنامه به همه روزهای هفته وحدت توسعه‌یافته است و کنفرانس وحدت تنها یکی از برنامه‌های این هفته است.
 
 علاوه بر این شخصیت‌هایی را به این کنفرانس دعوت می‌کنیم که اثرگذارتر و محوری‌تر باشند و موضوعات مطرح‌شده نیز مسائل و دغدغه‌های جهان اسلام است علاوه بر این برنامه‌های متعددی در این هفته به‌صورت بین‌المللی برگزار می‌کنیم و بحمدالله اجرای این برنامه‌ها باعث شده که تقریب به صدای واحد و جریان غالب تبدیل شود.
 
البته اگر امکانات بیشتری در اختیار ما بود و رسانه ملی و رسانه‌های دیگر همکاری بیشتری با ما داشتند پیشرفت‌ها خیلی بیشتر از این هم می‌شد اما متأسفانه در حال حاضر تنها هستیم و این اقدامات گسترده را با یک بودجه بسیار محدود انجام می‌دهیم درحالی ‌که در عرصه رسانه هیچ کمکی به ما نشد و ما کارها را با امکانات داخلی خودمان سازمان‌دهی کردیم.
 
یکی از مشکلات ما در حوزه تقریب این است از زمانی که گفتمان تقریب در جهان فعال شد، همه دم از تقریب می‌زنند و صاحب اثر زیاد شده است و نهادهای دیگر موازی کاری می‌کنند؛ البته ما از این اقدامات استقبال می‌کنیم اما اگر این کارها با هماهنگی صورت بگیرد و هم‌پوشانی داشته باشند مطمئناً اثرات مطلوب‌تری را به دنبال خواهد داشت.
 
شبهات زیادی درخصوص هزینه کنفرانس وحدت مطرح می‌شود و برخی می‌گویند که این کنفرانس بسیار پرهزینه است و آن نتیجه‌‌ای که باید داشته باشد را نداشته است، نظرتان دراین‌باره چیست؟
 
 طرح این مسئله مانند این است که بگوییم حج به چه درد می‌خورد؛ در حالی‌که قطعاً هزینه‌ای که در حج می‌شود میلیون‌ها برابر خرج کنفرانس وحدت است. در حج مسلمین نقاط مختلف دنیا در یک مکان گرد هم جمع می‌شوند و یکدل و یک‌سخن بیشترین تأثیر را در افکار عمومی مسلمانان سراسر دنیا برای ایجاد وحدت ایجاد می‌کنند.
 
 در کنفرانس وحدت نیز حدود ۴۰۰ ـ ۳۰۰ شخصیت اثرگذار از کشورهای مختلف جهان اسلام از شرق تا غرب دعوت می‌شوند و این افراد با یکدلی به تعامل با یکدیگر می‌پردازند و یک شعار را تکرار و مشکلات جهان را مطرح کرده و راه‌حل‌هایی را برای برون‌رفت از این مشکلات ارائه می‌دهند و همین راهکارها پس از مراجعت در کشورها پیاده می‌شود.
برپایی کلاس‌های آموزشی و حتی ایجاد تغییر در سیستم آموزشی که به نفع وحدت اسلامی باشد ازجمله موضوعاتی است که در این کنفرانس موردبحث و بررسی قرار می‌گیرد. برپایی کنفرانس‌های محلی، فعالیت‌ برای گسترش تقریب و مقابله با جریان‌های ضد تقریبی از دیگر اصول و مبانی است که طی این کنفرانس مطرح‌شده و نخبگان ضمن تبیین این مسئله و ارائه راهکار و پیشنهاد به اجرای این مباحث در کشورهایشان اهتمام می‌ورزند.
 
از طرف دیگر نفس برگزاری این گردهمایی عامل مهمی برای یکدلی و رفع شبهات القا شده از طریق هجوم رسانه‌ای است و آن‌ها می‌توانند جبهه‌ای را برای مقابله با این جنگ تبلیغی ایجاد کنند و همین پاتک روانی نقش مهمی در تقویت فرهنگ تقریب دارد.
 
همچنین حضور این افراد در کشورمان باعث می‌شود که آن‌ها از نزدیک با جمهوری اسلامی و فرهنگ حاکم بر آن آشنا شوند و از این‌رو بسیاری از فتنه‌ها و تبلیغات ضد نظام خنثی ‌شود چرا که آن‌ها باعظمت، پیشرفت‌ و وحدت مردم در جمهوری اسلامی آشنا می‌شوند و از نزدیک می‌بینند که در سایه این نظام اسلامی، اهل سنت در کنار شیعه بدون هیچ مسئله و مشکلی زندگی می‌کنند و مؤسسات اهل سنت را دیده و متوجه فعالیت آزادانه آن‌ها و حضور اقلیت‌ها و اهل سنت در مجلس و سایر نهادها می‌شوند و می‌بینند که مراسم نماز جماعت آن‌ها برقرار است.
 
تبلیغات دشمن علیه جمهوری اسلامی که اهل سنت دچار تبعیض و مشکل هستند دروغ است و همین حضور در کنفرانس و این بسیج رسانه‌ای باعث می‌شود اهل سنت دنیای اسلام فریب تبلیغات دروغین دشمنان را نخورده و این توطئه‌ها عملاً باطل می‌شود.
 
اجتماع بزرگ علما در محضر مقام معظم رهبری و ارشادات و استراتژی‌هایی که ایشان برای جامعه اسلامی ترسیم می‌کنند بسیار اثرگذار است. همچنین سخنرانی مقامات عالی کشور در این کنفرانس و حضور علما و پیام‌های ایشان به کنفرانس وحدت، شرکت‌کنندگان را در مسیر وحدت و همچنین اهداف انقلاب اسلامی بسیج می‌کند و ازاین‌رو کاری که در کنفرانس اسلامی صورت می‌گیرد یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باعث ترویج اسلام ناب می‌شود.
 
ماجرای مفتی اعظم یکی از کشورهای اسلامی که پس از بازگشت از این کنفرانس دچار تحول عمیقی شد، چه بود؟
 
دراین‌باره مصداق بسیار زیاد است، ما در سفرهای خود متوجه این اثرگذاری می‌شویم، همین علما به‌واسطه حضور در این کنفرانس‌ها و آشنایی صحیح با نظام جمهوری اسلامی به‌صف مدافعان ما در دنیا می‌پیوندند چراکه این حضور به آن‌ها نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی خط مقاومت علیه استکبار جهانی را دنبال کرده و توانسته با اقتدار همه مشکلات داخل کشور را حل کند و یا در مسیر حل‌وفصل قرار دهد.
 
خود این مسئله دستاورد بزرگی است چرا که آن‌ها با حضور در مجامع خود می‌گویند شما که می‌گویید نمی‌توانیم در مقابل آمریکا دفاع کنیم جمهوری اسلامی را باید الگوی خودمان قرار دهیم.
 
 یکی از مهمانان ارجمند کنفرانس وحدت که یک‌زمان وزیر اوقاف تونس و از افراد بانفوذ این کشور است نقل کرد، کسی برایش گفته بود من از میهمانان کنفرانس وحدت بودم و نیمه‌شب از هتل بیرون آمدم تا ببینم نیمه‌شب در شهر چه خبر است و مردم در چه حالی هستند.
 
به یک پارک رسیدیم و دیدم این ساعت شب چند دختر نوجوان مشغول بازی تنیس هستند و از آن‌ها پرسیدم نمی‌ترسید در این موقع شب کسی به شما آزاری برساند و آن‌ها در پاسخ گفتند اینجا کشور امنی است و این برنامه همیشگی ماست، او گفته بود در کشور ما هیچ زن و دختری در تاریکی جرات بیرون آمدن از خانه را ندارد اما مردم ایران آزادانه در پارک‌ها حضور دارند و من این فضا را که این موقع شب مردم آن‌قدر شاد کنار هم باشند را در هیچ کجای دنیا ندیده‌ام.
 
همین مسئله یکی از آثار کنفرانس وحدت است که ما برخوردهای زیاد این‌چنینی داشتیم، بنابراین مخاطبان اصلی ما همین افراد حاضر در کنفرانس وحدت هستند که پرچم جمهوری اسلامی را در سراسر دنیا به اهتزاز درمی‌آوردند و به نفع جمهوری اسلامی موضع می‌گیرند.
 
 البته برخی از رسانه‌های عرب‌زبان مثل المیادین و المنار و تا حدودی العالم هم اثرگذار هستند اما آنچه بیش از همه اثرگذاری میدانی و ریشه‌ای دارد همین فعالیت‌های مجمع تقریب به ‌ویژه کنفرانس وحدت و سایر برنامه‌های انجام ‌شده در این حوزه است که البته دوباره تأکید می‌کنم که ما در طول سال در سراسر جهان کنفرانس داریم منتهی آن‌ها را بین کشورها تقسیم می‌کنیم تا کادرهای اثرگذار همان مناطق با نام و عنوان خودشان به تأسیس این کنفرانس‌ها بپردازند و این کار اثرات گسترده‌ای هم در جهان اسلام داشته است.
 
یکی از مصادیق این اثرگذاری آن است که همه کشورهای اسلامی از اندونزی گرفته تا هند، عراق،‌ پاکستان و تونس خواستار این هستند که ما در کشورهای آن‌ها دفتر تأسیس کنیم.
 
اما مسئله عجیب در این میان آن است که در فعالیت‌های تقریبی مشکل چندانی با خارجی‌ها نداریم و متأسفانه بیشترین مشکلات از ناحیه داخل است و برخی نهادها و عناصر داخلی در این خصوص مانع‌تراشی می‌کنند.
 
شما پیش ‌از این مؤسس اتحادیه جهانی علمای مقاومت جهان اسلام بودید و این اتحادیه در سال‌های اخیر خوش درخشیده است، از ابتدا چگونه شد که به تأسیس این اتحادیه رسیدید و اثرات آن را در جهان اسلام چه بود؟
 
یکی از شخصیت‌های مؤثر در شکل‌گیری این اتحادیه خود جناب سیدحسن نصرالله و مجموعه ایشان است. پذیرش دبیرکلی این اتحادیه از سوی «شیخ ماهر حمود» هم یکی از عناصر توفیق ما در این کار بود و تاکنون بیش از ۸۰۰ عالم بزرگ و اثرگذار اهل سنت در سراسر جهان به عضویت این اتحادیه درآمده و قریب ۱۷ ـ ۱۶ مورد از تشکیلات علمای جهان اسلام به این مجموعه پیوسته‌اند.
 
الحمدالله این اتحادیه به یک مجموعه اثرگذار تبدیل‌شده است و در چند سال اخیر که با تبلیغات بسیار مسموم و سنگین عربستان و دستگاه‌های جاسوسی انگلیس، آمریکا و موساد علیه این اتحادیه برخورد کردیم یکی از عناصر مؤثر در خنثی کردن این توطئه‌ها همین اتحادیه بود که با اقدامات سنجیده و به‌موقع باعث تقریب و وحدت جهان اسلام شد و این موج تبلیغی شکسته شد.
 
 این اتحادیه در جهان اسلام جا افتاده است و حمایت علما از جریان مقاومت در فلسطین، لبنان، سوریه و نقاط دیگر بسیار اثرگذار است و ادامه دارد. به طور مثال سال گذشته ما نشست بین المللی این اتحادیه را با پیام مقام معظم رهبری در بیروت و در مجاورت سفارت عربستان سعودی و با حدود یک هزار میهمان برگزار کردیم. میزان اثرگزاری این نشست به قدری بود که برخی از تحلیلگران منطقه‌ای ماجرای گروگانگیری سعد حریری توسط سعودی را مرتبط با همین نشست میدانند. البته که برای حکومت سعودی بسیار نگران کننده است که در بیروتی که تا مدتی قبل بعنوان حیات خلوت او در منطقه محسوب میشد یک همچون نشست عظیمی بر علیه او و مزدورانش برگزار بشود.
 
در خصوص سفری که به برزیل داشتید و اثرات این سفر توضیح دهید.
 
در بسیاری از این سفرها خاطرات استثنایی داریم؛ سفر برزیل هم جز سفرهای بسیار خوب و استثنایی بود، ما طبق سیاستی که داریم بسیاری از کنفرانس‌ها را تحت پوشش نهادهای کشورها برگزار می‌کنیم و در همین راستا یکی از نهادهای معروف و مراکز اسلامی فعال آنجا با همکاری و پشتیبانی ما کنفرانسی را در همین خصوص ترتیب داد که محورهای آن در خصوص مقابله با جریان‌های افراطی و تکفیری بود.
 
آن‌ها از ما برای حضور در این کنفرانس دعوت به عمل آوردند و ما نیز اجابت کردیم، از همان روزهای اول که برنامه برگزاری این کنفرانس قطعی و اطلاعیه‌های آن از سوی مؤسسه مزبور منتشر شد، جریان‌هایی علیه این کنفرانس مشغول به فعالیت شدند تا مشکلاتی را برای برپایی آن ایجاد کنند و به همین دلیل با برخی شخصیت‌ها تماس گرفتند که در این برنامه حضور پیدا نکنند.
 
عربستان سعودی نیز از کشورهای مختلف خواست که مجوز حضور علما برای شرکت در این کنفرانس را صادر نکنند؛ دو سه روز قبل از برگزاری مراسم، هتلی که برای اسکان میهمانان و برپایی کنفرانس رزرو شده بود قرارداد را لغو کرد، البته ما برای این‌گونه موارد تدابیری اندیشیده‌ و افرادی را چند روز قبل برای برپایی مقدمات این کنفرانس به برزیل اعزام کرده بودیم و این نقایص با درایت دوستان حل‌وفصل شد.
 
از طرف دیگر تبلیغات زیادی را هم علیه این کنفرانس به راه  انداخته بودند و عوامل این جریان از بدو ورود بنده به برزیل فیلم‌برداری کردند و یکی از رسانه‌های پربیننده برزیلی از همان شب اول اقامت من در برزیل اقدام به تبلیغات منفی کرد که فلانی از ایران برای سخنرانی علیه یهودیان آمده است.
 
آن‌ها می‌خواستند با این ادعا بهانه‌ای را برای اخلال به دست مخالفان بدهند که الحمدالله با تلاش دوستان ما همه لابی‌هایی که در وزارت خارجه برزیل و نهادهای دیگر صورت گرفته بود خنثی شد.
 
در آن سفر هیچ جریانی نتوانست برنامه ما را لغو کند و این در حالی بود که تبلیغات علیه این کنفرانس بسیار بود.
حتی عنوان شد که دولت ایران درصدد نابودی ملت و دولت اسرائیل است تا فضای عمومی را علیه ما تحریک کنند اما این فضای روانی اثرگذاری چندانی نداشت چراکه ما اقداماتی را برای خنثی‌سازی این توطئه‌ها پیش‌بینی کرده بودیم.
البته جنبه مثبت این سیاه نمایی این بود که همه رسانه‌ها مشتاق شدند که این کنفرانس را پوشش خبری دهد و این در نهایت به نفع ما شد.
 
 اگر ما می‌خواستیم خودمان رسانه‌ها را برای انعکاس اخبار بسیج کنیم نتیجه کمتری از آنچه آن‌ها برایمان مهیا کرده بودند به دست می‌آوردیم و بدین ترتیب مصاحبه‌های زیادی را با رسانه‌ها انجام دادیم و بدون استثنا نخستین سؤالشان هم این بود که چرا شما قائل به نابودی رژیم اسرائیل هستید و چرا علیرغم اینکه این رژیم در سازمان ملل کرسی دارد، شما چنین اعتقادی دارید.
 
پاسخ شما چه بود؟
 
پاسخ من این بود که ما اصلاً خواستار نابودی این رژیم نیستیم، بلکه معتقدیم که اصلاً چنین رژیمی وجود ندارد و دلیلش هم این است که در عرف بین‌المللی کشور تعریف دارد و هر کشوری باید دارای سه رکن ملت، خاک و حاکمیت باشد که رژیم صهیونیستی حائز این ارکان نیست و سرزمین ندارد و دوم اینکه می‌پرسیدم ملت اسرائیل چه هویتی دارد، آیا هویت آن‌ها در تاریخ ثبت‌شده است؟
 
آنچه مشخص است این است که مردم کشورهای مختلف در آن سرزمین که اسرائیل می‌نامندT زندگی می‌کنند و حتی نخست‌وزیر، وزرا و صاحب‌منصبان این رژیم تابعیت سایر کشورها را دارند لذا این افراد را نمی‌توان ملت نامید.
 
از طرف دیگر ثبات جزء لاینفک حاکمیت است، دولتی که از بدو تشکیل تاکنون همیشه از درون و بیرون در جنگ موجودیت بوده است چگونه می‌تواند ادعای حاکمیت کند، این منطق ما خیلی اثرگذار بود و موجی را ایجاد کرد و توانستیم از این فضای بد تبلیغاتی به نفع جمهوری اسلامی بهره‌مند شویم.
 
 البته در این گفت‌وگوها این نکته را هم یادآور شدیم که مقام معظم رهبری و رهبران سیاسی برای حل این مشکل، راهکار ارائه داده‌اند و آن مراجعه به آرای عمومی ساکنان اصلی آن منطقه است، آیا این پیشنهاد بدی است؟
 
همه این مطلب را تصدیق کردند و این‌چنین آن کنفرانس با حضور علمای داخل و خارج برگزار شد و شخصیت‌های مختلف ازجمله علمای دینی، شخصیت‌های سیاسی ـ فرهنگی و نخبگان در آن حضور داشتند.
 
نقش مقام معظم رهبری در شکل‌گیری و پیشروی اقدامات موفق مجمع تقریب را چطور تحلیل می‌کنید؟
 
اساس مجمع تقریب را مقام معظم رهبری بنانهاده‌اند و اگر هدایت‌ها، حمایت و روشنگری‌های مختلف ایشان نبود مجمع تقریب اصلاً ایجاد نمی‌شد و حتی تداوم و گسترش هم نداشت. همه اقدامات ما با پشتیبانی ایشان و در راستای خطوط کلی است که ایشان برای فعالیت مجمع تقریب ترسیم کرده‌اند؛ به‌ویژه در حکم بنده سیاست‌هایی کلانی که مورد توجه قرارگرفته بود مسئله «دیپلماسی وحدت» و ضرورت به‌ کارگیری این امر در مسیر ایجاد امت واحده اسلامی و ضرورت مقابله با جریان‌های تکفیری و افراطی بود.
 
ما مفتخریم که در سایه توجهات امام خامنه‌ای مشغول فعالیت هستیم و بنا داریم مجموعه رهنمودها و خطوط کلی که ایشان در خصوص تقریب بیان فرموده‌اند را در پژوهشگاه تقریب جمع‌آوری و آن را به‌عنوان منشور تقریب در اختیار همگان قرار ‌دهیم. 
 
خاطره‌ای از دیدار با مقام معظم رهبری پیرامون موضوع تقریب و توصیه‎‌های ایشان دارید؟
 
 بله خاطره زیاد است؛ یکی از شخصیت‌های بزرگ اهل سنت که در جهان اسلام بسیار معروف و از رهبران برخی از جریان‌های جهان اسلام به شمار می‌آید مدتی موضع‌گیری منفی علیه جمهوری اسلامی داشت و نقدهای خیلی تندی را ارائه می‌داد.
 
بنا داشتم با وی دیداری داشته باشم اما قبل از آن خدمت آقا رفته و ضمن ارائه گزارشی از مواضع منفی وی، به ایشان گفتم نظرتان در خصوص این ملاقات چیست؟ مقام معظم رهبری فرمودند با همه حرف‌هایی که زده است ما همچنان این آقا را از خودمان می‌دانیم و همین‌طور هم شد؛ بعدها که با او ملاقات کردیم مواضع این رفیق ما دچار تغییر و تحول و تبدیل به یکی از مدافعان جمهوری اسلامی شد.
 
در مقابل شخصیت‌ برجسته دیگری در جهان اسلام بود که با مواضع ما همراهی می‌کرد، وقتی این مطلب را خدمت آقا نقل کردیم و خواستار حمایت ویژه از ایشان شدیم، رهبری فرمودند که این فرد دلش با ما نخواهد بود، از این فرمایش متعجب شدم چون آن بنده خدا با ما همراه بود؛ لذا این نگاه نافذ و بصیرت حکیمانه رهبری که پشت پرده امور را می‌بیند برای ما درس بود و همین‌طور هم شد و همین شخص بعدها بد عمل کرد و این در حالی بود که محبت زیادی هم به او کرده بودیم.
 
سایر کشورها و مذاهب چه نگاهی نسبت به رهبر معظم انقلاب دارند؟
 
در خیلی از مناطق اهل سنت آن‌ها از مقام معظم رهبری تقلید می‌کنند، اخیراً گروه خیلی بزرگی از اهل تسنن ترکیه می‌گفتند که مقام معظم رهبری را ولی امر خودمان می‌دانیم و امرشان برایمان مطاع است.
 
نظیر این اتفاق در کشورهای دیگر نیز رخ‌داده است اما از بابت برخی کوتاهی‌ها در معرفی شخصیت ایشان خیلی گله‌مند هستم چرا که رسانه ملی خارج از گود عمل می‌کند و اصلاً در این  عرصه‌ها نیست و از ضعفش هر چه بگویم کم گفته‌ام، وزارت امور خارجه نیز به همین ترتیب عمل می‌کند و هنوز نتوانسته با ایرانی‌های خارج از کشور ارتباط صحیح برقرار کند چه رسد به جهان اسلام.
 
برای وزارت امور خارجه اصلاً مسئله‌ای به نام جهان اسلام مطرح نیست، آن‌ها فقط آمریکا و اروپا را جهان می‌دانند و نهادهای فرهنگی ـ تبلیغی هم که تکلیفشان مشخص است.
 
بنابراین یا کاری نمی‌کنند یا اینکه فعالیتشان خیلی ضعیف است؛ تنها مرکزی که در این خصوص خوب کارکرده است «جامعه المصطفی» است که به‌واقع در جهت تقریب و وحدت جهان اسلام بیش‌تر از ما اثرگذاری فرهنگی دارد و باید از این نهاد قدردانی کنیم.
 
نظر مفتیان، وزرا و شخصیت‌های جهان اسلام پیرامون حضرت آقا به چه صورت است؟
 
از این قبیل مطالبِ زیادی داریم که باید آن‌ها را جمع‌آوری کنیم، آقای «احمد طیب» شیخ الازهر بسیار نسبت به شخصیت مقام معظم رهبری اظهار ارادت داشته و دارد و ایشان را رهبری حکیم و دردمند نسبت به مسائل جهان اسلام نامیده است.
 
نظیر این عبارت از ایشان بسیار مطرح‌شده است و حضور ذهن ندارم که عین جملاتشان را بیان کنم اما علمای دیگری مانند شیخ احمد زین، علمای هند، تونس، پاکستان، اندونزی، مالزی ازجمله این افراد هستند که فراتر از این عبارت‌ها را در وصف مقام معظم رهبری بیان کرده‌اند که مستند کردن اصل این عبارات بسیار ارزشمند است. مقام معظم رهبری امروز در جایگاهی قرار دارند که دشمنان نیز به حکمت، بصیرت و قدرت ایشان اذعان دارند و ایشان را به‌عنوان یک شخصیت فوق‌العاده معرفی می‌کنند.
 
در توانمندی ایشان همین بس که قریب ۳۰ سال است که مملکت را در سخت‌ترین و بحرانی‌ترین شرایط با بهترین شکل اداره کرده‌اند و بدین ترتیب هم وحدت ملت حفظ ‌شده و هم مسیر انقلاب را در خط امام و اهداف انقلاب نگه داشته‌اند و علاوه بر این‌ها بر اقتدار و اعتبار نظام نیز افزوده‌اند و این‌ها همه نعمت‌های بزرگی است که باید خدا را شاکر باشیم.
۰ نظر ۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۱:۵۴
حسن حیدری
شناسه خبر : 293254
 
سیدمهدی هاشمی اساسا نه در رشته عمران که کارشناسی ارشدش را در رشته معماری اخذ کرده آن هم نه از دانشگاه امام حسین که از دانشگاه آزاد. به نظر می‎رساند همان‎ها که نتانیاهو را سر کار گذاشته‎اند، این بار سراغ وزیر راه آمده‎اند.

افشاگری وزیر راه، توخالی از آب در آمد+متن نامه هاشمی

سیدمهدی هاشمی اساسا نه در رشته عمران که کارشناسی ارشدش را در رشته معماری اخذ کرده آن هم نه از دانشگاه امام حسین که از دانشگاه آزاد. به نظر می‎رساند همان‎ها که نتانیاهو را سر کار گذاشته‎اند، این بار سراغ وزیر راه آمده‎اند.

وزیر راه در حالی مدرک کارشناسی عمرانِ سیدمهدی هاشمی را زیر سال برد که او اساساً کارشناسی پیوسته خود را در رشته معماری و از دانشگاهی دیگر اخذ کرده است!

 

به گزارش رجانیوز امروز نامه‎ای از آخوندی وزیر راه خطاب به دکتر مظاهریان معاون مسکن و ساختمان وزارت راه منتشر شد که در آن مدرک سیدمهدی هاشمی که نمایندگی مجلس نهم، ریاست کمیسیون عمران مجلس و نیز ریاست نظام مهندسی را در کارنامه دارد زیر سوال برده شده بود.

 

آخوندی در این نامه نوشته بود:«باید خیلی متأسف بود که کسی که سه سال رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور بوده و چهار سال نمایندگی مردم تهران را بر عهده داشته و رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی بوده دانشنامه جعلی ارائه کرده است. این موضوع رسماً از سوی دانشگاه امام حسین(ع) که دانشنامه ارائه شده به آن منتسب است طی شماره 46752 مورخ 94/6/31 به ریاست سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران اعلام شده است.»

 
در بخش دیگری از این نامه آمده بود:«اکنون این شرمندگی را در پیشگاه مهندسان و ملت شریف ایران چگونه می‎توان اعلام نمود. به هر روی ، اصل حق دسترسی شهروندان به اطلاعات حکم می کند که این موضوع افشا و به اطلاع عموم برسد.»
 
آخوندی حتی مدرک لیسانس سیدمهدی هاشمی را نیز زیر سوال برده بود. او همچنین خواستار لغو پروانه مهندسی این شخص و بازگرداندن همه مبالغ و منافعی شده بود که از رهگذر این مدرک جعلی کسب شده است.

 

این در حالی است که سیدمهدی هاشمی اساسا نه در رشته عمران که کارشناسی ارشدش را در رشته معماری اخذ کرده آن هم نه از دانشگاه امام حسین که از دانشگاه آزاد. به نظر می‎رساند همان‎ها که نتانیاهو را سر کار گذاشته‎اند، این بار سراغ وزیر راه آمده‎اند.

 

متن جوابیه سیدمهدی هاشمی که در قالب نامه به وزیر راه نوشته شده و در اختیار رجانیوز قرار گرفته بدین شرح است:

 

بسمه تعالی

جناب وزیر راه و شهرسازی

 

بازگشت به نشر اکاذیب جنابعالی طی نامه شماره 88081/100/02 مورخ 97/7/7 به آگاهی می‎رساند؛ با افتخار، اینجانب دانش‎آموخته "پیوسته کارشناسی ارشد" مهندسی معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می‎باشم که از رساله "دکتری" عمران خود دفاع کرده‎ام. از مقتضیات وزیری سیاسی که بر مسند فنی فعلا تکیه داده است، همان به که اساساً فرضیات غلطی که به توشیح‎تان رساندند، پاسخ ندهم. بدیهی است این‎گونه ترورهای شخصیت در آستانه انتخابات نظام مهندسی، نشان از میزان تقدیتان به "اخلاق حرفه‎ای" است. لکن خدشه به عمل آمده به مدیریت‎های علمی کشور و توهین و... بدون پیگیری قانونی نخواهد ماند.

 

دکتر سیدمهدی هاشمی

7/مهرماه/ 1397

 

تصویر نامه آخوندی نیز در عکس زیر قابل مشاهده است:

 

۰ نظر ۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۱:۰۹
حسن حیدری
یک پایگاه سعودی از گفتگو‌های دوجانبه میان سعودی‌ها و صهیونیست‌ها برای ایجاد یک پایگاهی نظامی اسرائیلی در عربستان خبر داد.
 
 به گزارش رجانیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، پایگاه الواقع السعودی با انتشار خبری به نقل از یک فعال سعودی در توییتر فاش کرد گفتگوهایی میان سعودی ها و صهیونیست ها برای ایجاد و افتتاح یک پایگاه نظامی اسرائیل در عربستان در جریان است.
پایگاه الواقع السعودی در این گزارش نوشت: به منظور تحکیم روابط با اسرائیل، هم پیمان قدیم و جدید عربستان و اثبات حسن نیت و جدیت روابط، حساب کاربری «مستشار سیاسی» از انجام گفتگوهای سعودی- صهیونیستی برای ایجاد یک پایگاه نظامی اسرائیل در سرزمین عربستان خبر داد.
 
پایگاه مستشار سیاسی با انتشار توییتی نوشت: «مسئولان امنیتی سعودی و اسرائیلی شامل افسران موساد، امکان ایجاد و افتتاح یک پایگاه نظامی اسرائیلی را در سرزمین های سعودی مورد بررسی قرار دادند و توافق شده است این مسأله در دیدارهای آینده مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد طولی نخواهد کشید که شاهد بیش از یک پایگاه اسرائیلی در منطقه خلیج [فارس] باشیم.»
 
این فعال سعودی در ادامه با اشاره به اقدام آمریکا در خارج کردن سامانه پاتریوت از منطقه خلیج فارس نوشت، این مسئله بهانه ای به دست بن سلمان داده تا پایگاه‌های نظامی صهیونیستی را به ادعای مقابله با انصارالله یمن جایگزین این سامانه‌ها کند.
 
گفتنی است پیشتر اعلام شده بود عربستان مقرر کرده است منطقه ای به مساحت 16 هزار کیلومتر مربع را در منطقه تبوک که اخیرا به عنوان ملک ویژه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی اعلام شده بود، در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهد تا اسرائیل از آن به عنوان انبار سلاح های شیمیایی استفاده کند.
 
ریاض اعلام کرده این منطقه، ممنوعه است و بزودی برای اهداف نظامی برای همکاری میان رژیم صهیونیستی و عربستان در تبوک بکار گرفته خواهد شد.
۰ نظر ۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۱:۰۲
حسن حیدری