سرلشکر باقری: اقدامات نیروهای مسلح منجر به فروکش کردن سیلاب شد/کمبودهای سیلزدگان را تأمین میکنیم
![اقدامات نیروهای مسلح منجر به فروکش کردن سیلاب شد/ با حداکثر توان کمبودهای سیلزدگان را تأمین میکنیم رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه هر کمبودی که برای کمکرسانی به سیلزدگان وجود داشته باشد را با حداکثر توان تأمین میکنیم، گفت: اقدامات نیروهای مسلح منجر به فروکش کردن سیلاب شد.](http://www.rajanews.com/sites/default/files/styles/newspage_big/public/content/images/story/98-01/09/605492_507.jpg?itok=YC-pZx9p)
گروه بین الملل-رجانیوز: جمهوری عربی یمن، کشوری در جنوب غربی آسیا و در جنوب شبه جزیره عربستان است. پایتخت یمن، شهر صنعا است. زبان رسمی آن عربی و واحد پول آن ریال یمنی است.
مساحت یمن ۵۲۷.۹۶۸ کیلومتر مربع است. این کشور دارای دو کناره ساحلی مهم است، کناره غربی در کرانه دریای سرخ و کناره جنوبی در کرانه دریای عرب. افزون بر آن این کشور، دارای حدود ۳۸۰ جزیره است که مهم ترین آنها مجمع الجزایر «سقطری» در دریای عرب است.
کشور یمن از حیث تقسیمات اداری و کشوری به ۲۰ استان و یک محدوده پایتختی تقسیم شده که شامل عدن، عمران، اَبیَن، ضالع، بیضاء، حُدَیده، جَوف، مَهره، مَحویت، محدوده پایتختی صنعا، ذَمار، حضرموت، حَجّه، إب، لَحِج، مأرب، رَیمه، صَعده، استان صَنعاء، شبوه و تَعِز است.
جمعیت یمن در سال ۲۰۱۴ میلادی حدود ۲۴ میلیون نفر اعلام گردید. رشد جمعیت در یمن بالاست و نرخ باروری در آن به ۴٫۴۵ فرزند برای هر زن می رسد. به همین دلیل پر جمعیت ترین کشور شبه جزیره عربستان می باشد و پر جمعیت ترین ارتش این منطقه را نیز در اختیار دارد. [۱]
مردم یمن از اقوام «سامی» و «عرب قحطانی» هستند. عرب قحطانی مادر و ریشه عربیت است که عرب ها بدان منتسب هستند. قحطانی ها اغلب در شمال یمن زندگی می کنند.
بر اساس قانون اساسی یمن، اسلام دین رسمی و مبنای همه قوانین است. قانون اساسی یمن آزادی مذهبی را تضمین، اما خروج از دین اسلام را منع کرده است. [۲]
بیش از ۹۹ درصد مردم یمن مسلمان هستند. اهل سنت یمن اغلب «شافعی» با اقلیتی از مالکی و حنبلی و شیعیان اغلب «زیدی» با اقلیتی از اسماعیلی و دوازده امامی هستند.
از حیث ترکیب جمعیت ۴۵ تا ۵۵ درصد مردم یمن «زیدی»، ۳۰ درصد «شافعی»، ۱۰ درصد «حنبلی»، ۶ درصد «شیعه»، نیم درصد مسیحی و یهودی و ۳ درصد را دیگر اقلیت های مذهبی تشکیل می دهند.
زیدی ها بیشتر در نواحی کوهستانی شمال یمن سکونت دارند و اهل تسنن اغلب در جنوب این کشور، به ویژه منطقه ساحلی «تهامه» و اسماعیلی ها در مراکز اصلی نظیر صنعا و مأرب زندگی می کنند. شافعی ها دارای روابط و مناسبات بسیار نزدیکی با زیدی ها و شیعیان هستند، اما این طایفه با حنبلی ها دارای اصطکاک هایی می باشند. [۳]
نقشه یمن
تحولات اخیر در خاورمیانهرا میتوان محور اصلی تغییر در موازنه قدرت منطقهای دانست. هرگونه انتقال در ساخت قدرت سیاسی کشورهای منطقه، برای کشورهای مختلف پیامدهای راهبردی خواهد داشت. به عبارتی دیگر، جا به جایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در سطح منطقهای میشود بلکه میتوان آن را زمینه ساز دگرگونیهای بنیادیتری در حوزۀ امنیت منطقهای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادله قدرت و موازنه منطقهای خاورمیانه تأثیرگذار خواهد بود .[۴]
درواقع، پیشرویهای معترضان یمنی به رهبری شیعیان حوثی و جنبش انصارالله، بار دیگر پیروزی «گفتمان مقاومت» را در منطقه اثبات کرد.
تحولات یمن از سه بُعد برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت میباشد:
ایدئولوژیک
استراتژیک و ژئوپولتیک
اقتصادی
روابط جمهوری اسلامی ایران و یمن در طول ۴۰ سال گذشته همواره تابعی از متغیرهای منطقه ای و بین المللی بوده است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دو کشور یمن شمالی و جنوبی در سیاست خارجی ایران تعریف و جایگاه مشخصی نداشتند؛ به ویژه آنکه یمن جنوبی از جمله متحدان اتحاد شوروی بود و این حضور نظامی اتحاد شوروی در دریای سرخ و دریای عمان و تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب را درپی داشت که رفتوآمد کشتیهای نظامی و تجاری غرب در این حوزهها را مختل کرده بود و این بخشی از دغدغههای منطقهای ایران در آن دوره بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد جابهجایی در جهتگیری سیاست خارجی یمن شمالی و جنوبی نسبت به ایران هستیم. یمن شمالی جزو اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و سفیر این کشور به دیدار امام خمینی (ره) رفت و یک جلد کلام الله مجید را از طرف علی عبدالله صالح به امام تقدیم کرد.
اما با آغاز جنگ تحمیلی، یمن شمالی به رهبری «علی عبدالله صالح» تحت تأثیر موضع گیری های شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفت و از تهاجم رژیم بعث به ایران حمایت کرد.
تصویر امام خمینی در یمن
بدون مبالغه باید بگوییم پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یک روح جدیدی به صورت جدّی در زیدیان دمید، چون زیدیان احساس میکردند که ایدئولوژیشان در ایران در حال پیاده شدن است و آنها تصورشان از تشیع همین است، تصورشان مبارزه است. چیزی که در قاموس زیدیه تعریفش سخت است تقیه کردن و منتظر بودن است. یک فرد زیدی آموزش میبیند که همیشه در حال مبارزه با ظلم و جور باشد. حالا دیدند که یکی از فرزندان حضرت زهرا (س)، رهبری جمهوری اسلامی را بر عهده گرفته است و همه شرایطی که آنها میخواهند را دارد به جز اینکه از لحاظ مذهبی یک اختلاف نظر جزئی با هم دارند آن هم این است که امام خمینی (ره) خود را نایب یک امام غایب میدانند، ولی زیدیها میگویند که تواضع نکنید (!) شما همان امام هستید. چون در تفکر زیدیها امامت چیزی بیشتر از این نبوده و نیست.
دکتر عصام العماد یکی از مفتیان سابق وهابیت که به تشیع گرویده است میگوید: «اگر انقلاب اسلامی ایران به وقوع نپیوسته بود، مذهب زیدی در یمن از بین رفته بود …. فقط با وقوع انقلاب اسلامی و انتشار کتابهای شیعه در یمن، زیدیها به مذهب زیدی برگشتند». انقلاب اسلامی نه تنها موجب مراجعت مجدد به زیدیه شد، بلکه موجب گردید تا اصول جهادی موجود در فرهنگ مذهبی آنان پر رنگتر از گذشته نمود یابد و جنبش الحوثی از دل گروههای شیعی این کشور به یکی از مهمترین نیروهای سیاسی- مذهبی یمن تبدیل شود. یکی از افراد تاثیرگذار یمن که تحت تاثیر افکار و شخصیت امام خمینی (ره) قرار گرفت، سید حسین الحوثی بود .[۵]
او در بیشتر سخنرانیهای خود، از امام خمینی (ره) و انقلاب نام میبرد و علاقه شدیدی به جریانهای شیعی مانند حزبالله لبنان و سید حسن نصرالله داشت. این عالم دینی قصد داشت با محوریت تشیع و ترویج افکار امام خمینی در زمینههایی همچون مبارزه با آمریکا و اسرائیل، روحیه آگاهی بخشی و بیداری را در جوانان و نوجوانان کشورش برانگیزاند و نهایتاً هم در سال ۲۰۰۴ در جنگ دولت یمن با حوثیها به شهادت رسید .[۶]
سید حسین الحوثی
از نظر سید حسین و طرفداران جنبش انصارالله، امام خمینی (ره) شخصیت محبوبی بود که با انقلاب خود ارزش هایی را که زیدی های یمن بر اساس آن تربیت شده بودند، تقویت کرد، تا جایی که بسیاری از علمای یمن اعلام می کردند، امام خمینی (ره) زیدی است؛ زیرا زیدی ها تفکری انقلابی دارند و اصول این دین به مانند انقلاب اسلامی، قیام علیه ظالم و امر به معروف و نهی از منکر است. آنها به امام خمینی (ره) به عنوان شخصیتی ازادی خواه نگریسته و بر این باور بوده اند که ایشان مفاهیم قرآنی را به مردم یادآوری کرده و آرزوی برپایی دولت اسلامی عادلانه به دور از سلطه جویی شرق و غرب را زنده کرده است. از این رو حسین حوثی در سال ۱۹۸۹ نخستین بار به ایران سفر کرد و در این سفر با آرای امام خمینی (ره) و فقه تشیع دوازده امامی و همچنین ایدههای اصلی انقلاب اسلامی آشنایی یافت و به آنها علاقه مند شد .[۷]
پس از او «سید عبدالملک حوثی» یکی دیگر از پسران سید بدرالدین زعامت جنبش انصارالله را به دست گرفت و ادامه دهنده راه برادرنش گردید. رهبر فعلی انصارالله نیز مانند برادر و پدرش بارها در خصوص عدم وابستگی حوثیها به جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده است و اظهار داشته که از سوی هیچ کشوری از جمله ایران حمایت نمیشود و به آن وابستگی ندارد. ولی قرابت اعتقادی و فکری این گروه به شیعیان ایران باعث شده که کشورهایی همچون عربستان از این موضوع به عنوان دستآویزی برای سرکوب و غیر اصیل جلوه دادن این جنبش مردمی بهره ببرند.
به عقیده غربیها، جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب سعی در گسترش و صدور انقلاب به مناطق مختلف به ویژه کشورهای منطقه داشته است .[۸]
ایجاد محور مقاومت با محوریت شیعی، با پیشرفت نظامی و سیاسی حزب الله لبنان سرعت گرفت و با پیدایش داعش، در سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان ظهور بیشتری پیدا کرد. غربیها اعتقاد دارند این پازل با قدرت یافتن حوثیها در یمن تکمیل خواهد شد.
قدرتیابی انصارالله در یمن و شکلگیری یک حکومت اسلامی و مردمی در آن، در جهت منافع منطقهای جمهوری اسلامی ایران ارزیابی میشود و میتوان با بهرهبرداری صحیح از این شرایط به تقویت فزاینده جایگاه تهران در حوزه غرب آسیا و شمال آفریقا دست یافت و این مسأله همان چیزی است که عربستان و دیگر کشورهای عرب منطقه که دارای رژیمهای استبدادی و ساختاری عقبمانده به لحاظ سیاسی و اجتماعی هستند، به شدت از آن واهمه دارند. به عبارت دیگر در صورت پیروزی کامل و تسلط انصارالله بر یمن ضلع چهارم جبهه مقاومت در منطقه شکل میگیرد و این به معنی توسعه عمق استراتژیک ایران در منطقه و محاصره عربستان توسط شیعیان است. کما اینکه این قدرت بیش از ایران به نفع خود یمنیهاست اما قدرتمند شدن شریک استراتژیک بی شک به نفع شرکا نیز میباشد.
سید عبدالملک حوثی
حضور شیعیان زیدی در درون جامعه یمن که در حدود یک سوم از ترکیب جمعیتی ۲۵ میلیون نفری این کشور را تشکیل می دهند، از جمله مهم ترین فرصت ها در جهت منافع محور مقاومت است. شرایط و تحولات اخیر نیز نشان میدهند که جایگاه این گروه، که بزرگترین اقلیت در یمن هستند، در معادلات سیاسی آتی در این کشور پررنگتر خواهد شد.
یکی دیگر از دلایل اهمیت یمن برای جمهوری اسلامی ایران، ژئوپلیتیک یمن است .[۹] موقعیت گسترش نفوذ جنبش انصارالله و شیعیان الحوثی در یمن و تسلط بیشتر بر تنگه راهبردی بابالمندب، بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای انتقال انرژی در جهان و رگ حیاتی کشتیرانی در کانال سوئز، در کنار تسلط بر بندر الحدیده میتواند حاکمیت متحدان منطقهای ایران را تقویت کرده و تردد دریایی از کانال سوئز و خلیج فارس را به کنترل درآورد که این موضوع چشماندازی هشداردهنده برای طرفهای منطقهای و فرامنطقهای است که از نفوذ فزاینده ایران در منطقه نگران هستند.
این موضوع همان نکتهای است که ابراهیم شرقیه، تحلیلگر مرکز بروکینگز در شهر دوحه، بر آن تأکید دارد مبنی بر اینکه تسلط تهران بر بابالمندب به معنی بازترسیم روابط ایران در منطقه در راستای منافع این کشور است .[۱۰]
با نگاهی به نقشه می توان به سادگی نسبت آبراه باب المندب، خلیج فارس، دریای سرخ واقیانوس هند وهمچنین شبه جزیره عربستان، غرب آسیا، شمال آفریقا و شاخ آفریقا را فهمید.
مرز ۱۴۵۸ کیلومتری یمن با عربستان سعودی بهترین فرصت برای جمهوری اسلامی است تا مهمترین همسایه مخاصم خود را در حالت ترس و تهدید قرار دهد. جنگ مستقیم با کشوری مانند عربستان سعودی به رغم تمام سیاستها ضد ایرانی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، امری مضر برای جمهوری اسلامی قلمداد میشود.
این کشور یکی از نقاط حساس استراتژیکی مورد نظر شرق و غرب است که با تسلط بر تنگه باب المندب قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتی می تواند، آنجا را با دارا بودن جزیره مهم و استراتژیکی «بریم» ببندد. این جزیره، تنگه باب المندب را به ۲ بخش آبراه شرقی به نام «باب الاسکندر» و آبراه غربی به نام «میون» تقسیم کرده است.
علاوه بر جزیره بریم، جزیرة «زقر» که در فاصلة ۲۹ کیلومتری یمن قرار دارد، امکان کنترل و مراقبت فعالیت های دریایی آن نقطه را نیز میسر می سازد.
جزیره «کمران» از دیگر جزایر راهبردی یمن است. همچنین جزیره «جبل الطیر» که به خاطر اشراف بر آبراه منطقه دارای اهمیت ویژه ای است.
بطور کلی با توجه به موقعیت تاکتیکی و استراتژیکی این جزایر می توان از آنها برای مقاصد نظامی و جهت کنترل کشتیرانی در دریای سرخ استفاده کرد. عوامل دیگری که بر اهمیت کشور یمن می افزاید، عبارتند از:
- نزدیکی به شاخ آفریقا که در نیمة دوم قرن بیست میدان رقابت ابر قدرت ها بود.
- تنگه باب المندب، محاصره این تنگه توسط ارتش مصر در جنگ ۵ روزه سال ۱۹۴۶ یک تجربه تاریخی برای رژیم اشغالگر صهیونیستی بود، لذا امنیت یمن برای آن رژیم دارای اهمیت حیاتی است.
- دارا بودن مرزهای مشترک با عربستان امنیت یمن را برای سعودی ها به ویژه در زمینه تولید و صادرات نفت حائز اهمیت کرده است.
- دارا بودن سواحل طولانی بر کرانه دریای سرخ و دریای عرب و وجود بنادر مهمی مانند عدن، حدیده و فحاء اهمیت استراتژیکی یمن را دو چندان می کند.
از حیث جمعیتی نیز یمن به عنوان پر جمعیت ترین کشور شبه جزیره عربستان حائز اهمیت بسیار است. بیشتر مردم یمن را افراد قبایل مسلح و جنگجو تشکیل می دهند، لذا این کشور می تواند، در موارد ضروری بیشتر از یک میلیون نفر را سریعاً بسیج نمایند که برای عربستان نگران کننده است، در صورتی که برای عربستان سعودی این کار به آسانی میسر نیست.
برای درک بهتر نقش عامل اقتصادی در جریان روابط ایران و یمن بهتر است ابتدا موقعیت و ویژگیهای منحصر به فرد یمن را دانست و با علم به این موضوع نقش این عامل را بررسی کرد.
موقعیت جغرافیایی یمن
یمن، از شمال به عربستان سعودی، از جنوب به خلیج عدن، از مغرب به کرانه دریای سرخ و از سمت مشرق به کشور عمان محدود می شود.
این کشور از حاصل خیزترین مناطق شبه جزیره عربستان است و به علت دارا بودن موقعیت خاص جغرافیایی و بنادر و جزایر مهم، در طول تاریخ مورد توجه استعمارگران بوده است.
این کشور از لحاظ راهبردی دارای اهمیت ویژه ای است، چراکه «باب المندب» در جنوب یمن قرار گرفته است. این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند واقع شده و نزدیک ترین آبراه بین شرق و غرب است.
یمن با دارا بودن سواحل طولانی بر کرانه دریای سرخ و دریای عرب برای سرمایه گذاری در امر صید ماهی سودمند نشان می دهد. همچنین یمن دارای منابعی است که تاکنون به علت فقر و مبارزه با استعمارگران و جنگ های داخلی، مورد بهره برداری قرار نگرفته اند.
اکتشاف نفت در مرزهای مشترک یمن و عربستان یکی از دلایل تجاوز نظامی عربستان به یمن است و سعودی ها را به فکر الحاق مناطق نفت خیز یمن به خاک عربستان انداخته است. وجود آثار باستانی و مناطق طبیعی، در صورت برقراری امنیت نیز می تواند، زمینه سرمایه گذاری در صنعت توریسم در یمن باشد.
الف) نقش یمن در در دوران تحریم ایران
عربستان در راستای بازگشت تحریم ها تقریباً مهم ترین بازیگر مکمل برنامه های ترامپ در تحریم نفتی ایران به شمار می آید. اما امروز می توان در خصوص حضور قدرتمند ریاض در همراهی با آمریکا اما و اگرهای جدی دید. در این خصوص عربستان تصور می کرد که تهران زمانی که از بستن تنگه حرف می زد، فرضش را روی تنگه هرمز گذاشته بود. اما می بینید که در سخنان رئیس جمهور ایران به صراحت از تنگه های دیگر هم سخن گفته شد .[۱۱]
البته این سخن دال بر برنامه ریزی و یا دست داشتن ایران در حمله موشکی به نفتکش های عربستان نیست. اما در خصوص مساله کشتیرانی و صادرات نفت چشم ایران، تنها به تنگه هرمز دوخته نشده است. این مساله نشان از آسیب پذیری طرف مقابل هم دارد. لذا زمانی که مساله تنگه هرمز مطرح می شود، تهران نیز به نقطه حساس طرف مقابل هم نگاه دارد. از این رو مساله اکنون فراتر از خلیج فارس است. پس ادامه این شرایط می تواند به صورت جدی نه حضور سوء ریاض در همکاری با واشنگتن در تحریم نفتی ایران که حتی مساله صادرات نفتی خود عربستان برای امرار معاشش هم به شکل جدی مورد خطر قرار گیرد. بنابراین در دراز مدت بازار جهانی نفت هم ملتهب خواهد شد.
نقش یمن در دورانی که جمهوری اسلامی در تحریم به سر میبرد و قدرتهای استکباری سعی در تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی برای تسلیم شدن ملت ایران دارند، نقشی اساسی و مهم ارزیابی میشود که مانند اهرم فشار هم برای رژیمهای منطقه و هم برای غربیها عمل میکند.
ب) اهمیت یمن در اقتصاد مقاومتی ایران
بازار ۲۵ میلیون نفری یمن و همچنین نیاز به بازسازی این کشور فرصت خوبی برای جمهوری اسلامی فراهم می آورد تا با سرمایه گذاری خارجی بخشی از ارز مورد نیاز خود را از طریق این کشور تامین کند.
همچنین با توجه به نزدیکی یمن به بازارآفریقا و دستمزد پایین نیروی کار در این کشور می توان هزینههای تولید را کاهش داد و به واسطه همین موضوع می توان کارخانههای ایرانی در آنجا شعبه بزنند و سرمایه گذاری و صادرات به بازار بزرگ آفریقا رونق گیرد. با این کار هم چرخ صنعت یمن به چرخش در میآید و روند توسعه این کشور آغاز خواهد شد و هم ایران می توان کسری بودجه خود را جبران کند.
در میان کالاهای صادراتی ایران به آفریقا بارزترین کالاها مربوط به محصولات پتروشیمی است که این خود جای تاسف است. در حالی که بازار آفریقا با جمعیت زیاد و فقر «محصولات مصرفی» پتانسیل بالایی برای جذب این نوع کالاها دارد، که ایران سهم چندانی از این کالاها ندارد .[۱۲]
این درحالیست طی حمله ائتلاف سعودی به یمن و محاصره این کشور، صادرات ایران به یمن بسیار کاهش یافته است. حجم صادرات ایران به یمن در سال ۱۳۹۳ برابر ۲۶ میلیون دلار بود که با آغاز حملات آل سعود به این کشور به ۸ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ کاهش یافت. و کمتر از ۱ میلیون دلار در پنج ماه نخست سال ۱۳۹۷ رسیده است .[۱۳]
قابل ذکر است در سال ۸۸ بیشترین افزایش صادرات ایران از نظر وزنی به کشور یمن بوده است.
از آنجا که عمده صادرات ایران به یمن در سال ۱۳۹۳ مربوط به کالاهای با ارزش افزوده بالا و نسبتاً بالا بوده است و این کالاها بخش کمتر صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل میدهند، کاهش صورت گرفته در صادرات ایران به یمن تاثیر قابل توجهی در برخی صنایع ایران مانند داروسازی، مصالح ساختمانی و چرخ خیاطی ایران داشته است.
بر اساس آمار گمرک ایران، حدود ۹۰ درصد از صادرات ایران به یمن در سال ۱۳۹۳ مربوط به ظروف چدنی برای ذخیره گاز، شیرینی و شکلات، انواع سیمان، انواع دارو، چرخ های خیاطی و سایر ماشین آلات مکانیکی بوده است.
عمده کالاهای صادرشده از ایران به یمن در سال ۱۳۹۳ در نمودار زیر نمایش داده شده است:
مطابق نمودار زیر ایران در سال ۲۰۱۵ نقدا توان تامین ۱۴ درصد از بازار یمن را داشته است و البته این رقم در صورت وجود توافقنامه تجارت دوجانبه میان ایران و یمن و افزایش ضریب اطمینان بازار برای تولیدکنندگان ایرانی، قابلیت افزایش تا ۴۱ درصد را دارد.
با استناد به همین آمار و توانایی ایران می توان نتیجه گرفت، یمن میتواند قدرت ایران را در افزایش تولید و صادرات، تسلط بر جریان تجارت جهانی و همچنین اعمال اراده بر قیمت نفت بسیار بالا ببرد.
ج) بهره مندی از منابع نفتی و معادن ارزشمند یمن
یمن به لحاظ اقتصادی دارای منابع نفتی، گازی و معادن فراوان است و به دلیل در اختیار داشتن بزرگترین چاه نفت جهان، تنگه راهبردی بابالمندب و بازار بزرگ ۲۵ میلیونی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. اخیراً یک شرکت اماراتی نیز از کشف یک معدن بزرگ طلا با درجه خلوص بالا در یمن خبر داده است که بر اهمیت اقتصادی این کشور میافزاید .[۱۴]
شبکه اسکای نیوز آمریکا فاش کرده است که بزرگترین منبع نفت جهان به ذخایر نفتی در یمن میرسد که بخش کوچکی از آن در عمق هزار و هشتصد متری در عربستان در منطقه مرزی به نام الجوف واقع است اما ذخایر بزرگ در زیر زمین یمن است و از نظر ذخایر، اولین در جهان به شمار می رود. این چاه در امتداد چاههای نفت عربستان و بخشی از عراق قرار دارد.
یمن تا پیش از آغاز تجاوز عربستان و ائتلاف عربی – آمریکایی به این کشور روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر می کرد که از این تاریخ به بعد به خاطر محاصره همه جانبه یمن صادرات این کشور قطع شده است.
استان های مارب، شبوه و حضرموت ۳ استان اصلی دارای منابع نفتی یمن می باشند.
د) جزایر و بنادر استراتژیک یمن
سرمایه گذاری عظیم چینیها بر بندر گوادر پاکستان که در نزدیکی تنگه هرمز و مشرف به دریای عمان و اقیانوس هند قرار دارد، زنگ خطر برای اماراتیها را به صدا درآورد. منطقه ای که یک سوم تجارت جهانی نفت از طریق آن انجام میشود.
بندر گوادر
این بندر تا سال ۲۰۰۲ بدون استفاده بود تا اینکه چین به دنبال پروژهای برای تسلط بر این شاهراه آبی مهم و استفاده حداکثری از آن افتاد.
اهمیت این بندر این بود که در نزدیکی چین قرار داشت و چینیها با عبور از عرض پاکستان میتوانستند خیلی زود خود را به این بندر اقتصادی حیاتی برسانند .[۱۵]
مسیر مواصلاتی بندر گوادر به چین
در طرف دیگر این معادله امارات قرار دارد که تلاش دارد خود را به یک مرکز جهانی بازرگانی و تجارت و گردشگری در دنیا تبدیل کند. البته این منطقه اقتصادی فاقد هرگونه منابع طبیعی است و اقتصاد خود ا بر روی بخش خدماتی بنا گذاشته است. دبی خدمات خود را از طریق بنادر بزرگ خود نظیر بندر راشد و منطقه جبل علی ارائه میدهد. این بدان معنا است که تا زمانی که کشتیهای غول پیکر قصد عبور از دبی را داشته باشند، این بندر مهم منطقه ای در سلامت خواهد بود، اما اگر روزی این واقعیت تغییر کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اماراتیها برای حذف نشدن در معادلات اقتصادی جهان سعی دارند از موقعیت استراتژیک یمن بهره ببرند. و جزیره سقطری یمن را بهترین منطقه برای رقابت با بندر گوادر بر می شمارند.
جزیره سقطری مجمع الجزایری است که در غرب اقیانوس هند، در دهانه تنگه عدن و بین دو قاره آسیا و آفریقا قرار دارد و بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر را در خود جای داده است. مجمعالجزایر سقطری، در برگیرنده جزیرههای مرجانی «سقطرا، عبدالکوری، سمهه، درسه» و چندین جزیره کوچکتر است که روی هم رفته ۳.۶۲۵ کیلومتر مربع وسعت دارند.
دولت امارات با اشغال این بندر راهبردی تلاش دارد کنترل آبراهه باب المندب و ورودی و خروجی آن را به صورت کامل تحت کنترل خود قرار دهد و به این ترتیب تا حد قابل توجهی از اهمیت بندر گوادر پاکستان برای انتقال کالاهای چینی به کشورهای اروپایی کاسته شود.
جزایر سقطری، علاوه بر موقعیت راهبردی ژئوپلتیک خود، با جاذبههای طبیعی که دارد، میتواند یکی از مهمترین مکانهای توریستی در منطقه غرب و حتی در کل جهان باشد.
جزیره سقطری تنها یکی از جزایر مهم و استراتژیک یمن است. این کشور با جزایر و بنادر متعدد (خلیج عدن، بندر الحدیده و…) که دسترسی به آبهای آزاد دارد و همچنین مسلط به تنگه باب المندب است، حائز موقعیتی فوق استراتژیک است. که به دلیل بی کفایتی مقامات و سیاستمداران این کشور، یمنیها تاکنون از آن بهره کافی را نبردهاند.
منبع: مشرق
با نگاهی به عملکرد صنعت نفت در سال ۹۷ می توان گفت در طول یک سال گذشته هروقت مسئولان صنعت نفت به متخصصان داخلی اعتماد کردند صنعت نفت رشد کرد که از جمله آن می توان به فاز سوم ستاره خلیج فارس و چهار فاز گازی پارس جنوبی اشاره کرد.
گروه اقتصادی_رجانیوز: سال 97 برای صنعت نفت سالی پر از فراز و نشیب بود. اگر بخواهیم دقیقا بگوییم سال 97 برای موتور محرک اقتصاد چگونه گذشت باید گفت تحریم های اعمال شده از سوی امریکا و خروج از برجام رشتههای مدیران صنعت نفت ایران را پنبه کرد. هرچند که روزهای خوبی نیز در صنعت نفت به چشم می خورد مانند روزهایی که شاهد افتتاح مگا پروژه هایی همچون فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس و یا فازهای گازی پارس جنوبی بودیم.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس اما در مجموع شرایط صنعت نفت در سال 97 شرایط خوبی نبود. در مورد علت این موضوع می توان ساعتها بحث و گفتوگو کرد اما به طور اجمال باید گفت دلیل این که صنعت نفت ایران در سال 97 نتوانست سال درخشانی را پشت سر بگذارد دو معلول دو علت اصلی است. اول مسئولانی که به اروپایی و آمریکایی دل بسته بودند و دیگری همان اروپا و آمریکایی که ایران را تحریم کردند.
با نگاهی به اتفاقات مهمی که در صنعت نفت ایران رخ داد می توان گفت مهمترین این اتفاقات را خروج آمریکا از برجام، خروج شرکت های نفتی خارجی و پر سر و صداترین آنها یعنی توتال از ایران، بلاتکلیفی فاز 11 پارس جنوبی، کاهش تولید و صادرات نفت خام ایران، بالا رفتن مصرف بنزین در داخل کشور دانست.
*خروج آمریکا از برجام
اردیبهشت سال 97 در روزهایی که صنعت نفت ایران مشغول برگزاری بزرگترین همایش سالانه خود یعنی نمایشگاه بین المللی صنعت نفت ایران بود آمریکا به یکباره از برجام خارج شد.
خروج آمریکا از برجام تاثیرات منفی بر صنعت نفت ایران گذاشت هرچند که مسئولان ارشد صنعت نفت ایران همواره اعلام می کردند خروج امریکا از برجام موجب خروج شرکت های اروپایی که با آنها تفاهم نامه و قرارداد نیز امضا شده بود نمیشود.
خروج آمریکا از برجام موجبات ناراحتی مسئولانی را فراهم کرده بود زیرا عملا خودشان هم نمی دانستند چه آینده ای برای صنعت نفت ایران متصور است. زیرا به جز آمریکا و اروپا هیچ گزینهای برای توسعه صنعت نفت ایران متصور نبودند.
علی کاردر در همان روزهای برپایی نمایشگاه در جمع خبرنگاران گفته بود با خروج آمریکا از برجام عملا صنعت نفت ایران متوقف نخواهد شد و برای ادامه توسعه صنعت نفت ایران روش های دیگری وجود دارد اما در طول یک سال گذشته عملا هیچ اقدام جدی برای توسعه میادین نفتی و گازی ایران به خصوص میادین مشترک انجام نشد و صرفا به افتتاح پروژههای باقیمانده از گذشته اکتفا شد.
*خروج اروپاییها از ایران
با خروج آمریکا از برجام رفته رفته اروپاییها نیز از ایران خارج شدند. خروج آمریکا از برجام با فرمان دونالد ترامپ و آغاز دور جدیدی از گمانهزنیها در کشورهای مختلف درباره ادامه حیات برجام بدون آمریکا و با تکیه بر توان کشورهای اروپایی موجب شد تا شرایط برای توسعه صنعت نفت ایران که پایه آن بر حضور اروپایی ها بود سخت تر شود.
در روزهای ابتدایی خروج آمریکا از برجام میگل آریاس کانیته کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا برای دیدار با برخی از مسئولان انرژی ایران از جمله وزیر نفت، نیرو و رئیس سازمان انرژی اتمی به تهران سفر کرد.
علت حضور این مقام ارشد اتحادیه اروپا در ایران برطرف کردن مشکلات پیش روی برجام پس از خروج آمریکا از این معاهده اعلام شد. وی اعلام کرده بود: روند کلی اتحادیه اروپا به این ترتیب نیست که اگر آمریکایی ها تحریم ها را تشدید کردند ایران را ترک کنیم و رسما اعلام کرد با توجه به خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و تدوین و اعمال تحریم های جدید، اتحادیه اروپا تا حدی که بتواند مشکلات مربوط به نقل وانتقالات مالی ایران را حل می کند و این گونه نیست که با تنگ تر شدن حلقه تحریم ها ایران را رها کنیم.
وی با اشاره به اینکه مسئله انتقال پول ایران تنها مربوط به نقل و انتقالات بین بانکی نیست، افزود: این رویه جوانب دیگری نیز دارد اما در تلاشیم تا با ارائه راه حل هایی به شرکت های اروپایی مطرح کنیم که بازار ایران برای سرمایه گذاری ایمن است.
با جود گفتههای کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا، با اعلام تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درباره خروج از برجام و تصمیم او مبنی بر تحریم شرکتهای اروپایی که با شرکتهای ایرانی همکاری میکنند، شرکتهای بزرگی چون توتال، انی، زیمنس، ایرباس، آلیانتس، ساگا، دنیلی و مرسک تصمیم گرفتند از ایران خارج شوند.
10 روز پس از اعلام تصمیم رئیسجمهوری آمریکا درباره خروج از برجام، کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا اعلام کرد این اتحادیه برای محافظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای آمریکا علیه ایران قرار است مقررات بازدارنده را به اجرا درآورد. اما گفتههای وی بر خلاف خبرهایی بود که درباره خروج برخی از شرکتهای بزرگ و چندملیتی اروپایی از ایران به گوش میرسید.
شرکت نفت و گاز فرانسوی توتال با صدور بیانیهای اعلام کرده است که با توجه به خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران، در صورتی که مورد معافیت قرار نگیرد، مجبور است از پروژه توسعه میدان گازی پارس جنوبی خارج شود.
پویانه مدیرعامل شرکت توتال فرانسه رسما اعلام کرد در حال حاضر بدون اعمال معافیتهای تحریمی از سوی آمریکا سرمایهگذاری در ایران سخت شده است و توتال نمیتواند خطر از دست دادن دسترسی به سیستمهای بانکی آمریکا را بپذیرد.
شرکت فولاد ایتالیایی دنیلی، کار برای یافتن پوشش مالی سفارشهای ایران بهارزش 1.5 میلیارد یورو یا معادل 1.8 میلیارد دلار را متوقف کرده است.
شرکتی نروژی ساگا که در حوزه انرژی خورشیدی فعال است و در اکتبر 2017 قراردادی بهارزش 2.5 میلیارد یورو برای ارائه خدمات انرژی خورشیدی بهمدت پنج سال با شرکت «توسعهدهندگان انرژی امین» امضاء کرده است نیز بعد از اعلام تصمیم ترامپ درباره برجام از خروج این شرکت از ایران خبر داده است.
شرکت نفتی ایتالیایی انی نیز تصمیم گرفته توافق خود را با ایران درباره مطالعه میدانهای نفتی و گازی لغو کند.
علاوه بر این شرکت دانمارکی مرسک Maersk به عنوان بزرگترین شرکت کشتیرانی جهان روز پنجشنبه 27 اردیبهشت اعلام کرد که کلیه فعالیتهای تجاری خود با ایران را متوقف خواهد کرد. بهگفته محمدحسین داجمر، مدیرعامل اسبق کشتیرانی شرکتهای بزرگی مانند مرسک و مرسی به سبب اینکه بازار بزرگی در آمریکا دارند، نگران هستند که مشمول تحریمهای آمریکا شوند.
همچنین شرکت چندملیتی خدمات مالی آلیانتس ، که دفتر مرکزی آن، در شهر مونیخ، آلمان قرار دارد، تصمیم گرفته از ایران خارج شود.
*خروج توتال از فاز11 و بلاتکلیفی در این فاز
یکی از شرکت هایی که برای حضورش در ایران برنامه های مفصل چیده شده بود اما با خروج آمریکا به راحتی ایران را ترک کرد شرکت توتال فرانسه بود.
توتال که توسعه فاز 11 پارس جنوبی را برای دومین بار در اختیار داشت با خروج آمریکا و اعمال تحریم های نفتی ایران را ترک کرد.
بیژن زنگنه وزیر نفت با تایید خروج توتال از ایران گفت: شرکت CNPC چین رسما جایگزین توتال شده برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی شده، اما عملا شروع به کار نکرده است.
وی همچنین اعلام کرد باید با شرکت چینی CNPC مذاکره شود تا مشخص شود فعالیت عملیاتی و اجرایی را از چه زمانی آغاز می کند.
نکته ای که باید به آن اشاره شود این است که زنگنه پیشتر یعنی 4 ماه قبل نیز این موضوع را اعلام کرده بود و همه کارشناسان و صاحبنظران می دانستند که توتال از ایران خارج شده و شرکت چینی جایگزین آن شده است اما سوال اینجا است که چرا با گذشت 4 ماه و حتی بیشتر مسئولان وزارت نفت به چینی ها اعلام نکرده اند باید هرچه زودتر کار توسعه این فاز مرزی را آغاز کنند؟
زمانی که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران بعد از سالها معطلی در سال 95 قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی را برای دومین بار به کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه داد کارشناسان و منتقدین اعلام کردند بد عهدی توتال در گذشته این احتمال را جدیتر خواهد کرد که این شرکت با بازگشت تحریمها عطای این پروژه را به لقایش ببخشد و دوباره ایران را ترک کند. اما مسئولان وزارت و شرکت ملی نفت ایران نسبت به این انتقادات بی توجه بودند تا اینکه همه حتی موافقین امضای این قرارداد با توتال مشاهده کردند که با بازگشت تحریم ها و یا بهتر است بگوییم زمانی که هنوز تحریمی اعمال نشده بود این شرکت فرانسوی ایران را بدون کوچکترین توبیخی ترک کرد و گفت نمی تواند در این پروژه شرکت کند.
* تاریخ تکرار میشود؟
محمد امین قاسمی یکی از کارشناسان صنعت نفت با اشاره به تاریخچه حضور توتال در فاز 11 به خبرنگار فارس گفت: شرکت ملی نفت ایران و شرکت توتال در سال 1379 برای توسعه بخش بالادستی فاز 11 پارس جنوبی به توافق رسیدند و تفاهمنامهای به امضا رساندند. اما عملاً اقدام خاصی از طرف این شرکت فرانسوی صورت نگرفت و در نهایت توتال فرانسه که به دنبال خروج از این پروژه بود با ارائه رقمی بسیار بالا برای توسعه این فاز، ایران را در شرایطی قرار داد که نتواند پس از حدود 8 سال معطل ماندن فاز 11، این قرارداد را با شرکت فرانسوی به امضا برساند.
وی ادامه داد: شرکت ملی نفت ایران در آن زمان با پیشنهاد حدود 10 تا 11 میلیارد دلاری فرانسویها مخالفت کرد و به این ترتیب شرکت توتال از این پروژه کنار گذاشته شد و چینیها گزینه جایگزین برای توسعه فاز 11 پارسجنوبی شدند.
قاسمی خاطرنشان کرد: این طرح در سال 1388 نیز با هزینه 4 میلیارد دلاری به شرکت سی.ان.پی.سی واگذار شد و بعد از گذشت چهار سال از امضای قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی با این شرکت چینی، بهدلیل اینکه چینیها هیچ اقدام مؤثری برای توسعه این فاز انجام نداده بودند، طی یک توافق دوجانبه قرارداد توسعه این فاز با چینیها فسخ شد.
این کارشناس صنعت نفت تصریح کرد: در سال 1397 نیز تنها یک هفته بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ، شرکت فرانسوی توتال با انتشار بیانیهای اعلام کرد که چنانچه این شرکت نتواند از آمریکا معافیت تحریمی دریافت کند، از پروژه توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی کنارهگیری میکند و توتال برای بار دوم از این پروژه خارج شد و شاهد هستیم که دوباره مسئولان وزارت نفت که آن دوره نیز در راس کار بودند این پروژه را به چینی ها سپردند و هم اکنون نیز از چینیها مطالبهای صورت نمیگیرد که این فاز را اجرایی کنند.
این کارشناس صنعت نفت خاطرنشان کرد: ظاهرا برای بازنشستگانی که در وزارت نفت کار می کنند و یا کسانی که تنها چند سال به بازنشستگی آنها باقی نمانده است فرقی نمی کند که فاز 11 اجرایی شود یا نشود و ظاهرا دلیل تلاش برای انعقاد قرارداد با توتال نیز فقط به دلیل آن بود که وزیر نفت بگوید در دوران من اروپاییها به ایران بازگشتند که متاسفانه دیده شد راهی که وزیر نفت می رفت ما را به سرمنزل مقصود نمی رساند.
*کاهش تولید و صادرات نفت ایران
همانطور که گفته شد با اعمال تحریم های نفتی از سوی آمریکا تولید نفت ایران نیز کاهش و به دنبالش صادرات نفت نیز کاهش یافت.
صادرات نفت ایران که تا پیش از تحریم ها حدود 2.5 میلیون بشکه در روز بود به گفته رسانه های بین المللی در مقاطعی به 700 هزار بشکه در روز رسید.
نکته حائز اهمیت در این است که آمریکا 8 کشور بزرگ مشتری نفت ایران را از تحریم های نفتی معاف کرد اما از این میان فقط کشور های آسیایی خریدار نفت ایران بودند و به قول زنگنه اروپایی هایی که در این فهرست قراردارند جواب تماس های وزارت نفت را نیز نمی دهند.
این موضوع موجب شد تا درآمد های نفتی ایران کاهش یابد هرچند که مسئولان صنعت نفت ایران معتقدند پول فروش نفت ایران به طور کامل دریافت می شود.
* از سر گیری عرضه منظم نفت در بورس
اما یکی از اتفاقات امیدوارکننده در صنعت نفت راه اندازی بورس نفت به عنوان راهکاری برای مقابله با تحریم های فروش نفت است. هرچند که در مدت کوتاهی که از عرضه نفت در بورس میگذرد هنوز انتظارات را محقق نکرده است اما راه اندازی بورس نفت می تواند در بلند مدت به نفع صنعت نفت ایران تمام شود.
برخی از مسئولان معتقدند راه اندازی بورس نفت موجب شد تا بازارهای جدیدی مقابل نفت ایران باز شود و حتی شرکتهای کوچک خارجی نیز بتوانند برای خرید نفت از ایران از طریق بورس پیش قدم شوند. در حال حاضر هفته ای یک بار نفت خام و هفته ای یک بار میعانات گازی در بورس نفت عرضه می شود که براساس تصویب مجلس شورای اسلامی عرضه نفت خام در بورس در سال 98 نیز ادامه خواهد داشت.
*افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس
در کنار اتفاقات سخت، در 365 روز سال 97 اتفاقات خوبی نیز در صنعت نفت ایران رخ داد که از جمله آنها میتوان به افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس که ایران را از واردات بنزین بینیاز کرد و موجبات خودکفایی ایران در تولید بنزین را فراهم آورد، اشاره کرد.
پالایشگاه ستاره خلیج فارس که بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان به شمار میرود روزانه 360 هزار بشکه میعانات گازی مصرف میکند تا بتواند 36 میلیون لیتر بنزین با استاندارد یورو 4 تولید و عرضه کند.
خوشبختانه در سال گذشته این پالایشگاه به طور کامل به بهره برداری رسید و این موضوع موجب شد تا آمریکا برای بار مجدد به فکر تحریم بنزینی ایران نیفتد. هرچند که مصرف بنزین در کشور به دلیل نبود برنامه های کنترلی روند فزاینده داشت.
*تذکر به دولت و وزارت نفت برای کنترل مصرف بنزین
از دیگر موضوعات مهمی که در سال 97 رخ داد تذکر مقام معظم رهبری به هیات دولت و وزارت نفت در خصوص افزایش مصرف بنزین بود.
مصرف بنزین که در تابستان به حدود 100 میلیون لیتر در روز رسید موجب شد تا کار شناسان از وضعیت مصرف بنزین در کشور نگران شوند به همین دلیل پشنهادهایی از قبیل اصلاح قیمت و یا احیای مجدد کارت سوخت مطرح شد.
در یکی دو ماه گذشته شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی اقدام به نام نویسی از کسانی که کارت سوخت نداشتند کرد که با این کار گمانه زنی ها برای احیای کارت سوخت در سال 98 شدت گرفت. هرچند که تا کنون نمایندگان مجلس و دولت اعلام کرده اند برنامه ای برای سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین ندارند. اماکارشناسان اعلام میکنند می توان کارت سوخت را حتی بدون اعمال سهمیه بندی و یا افزایش نرخ بنزین احیا کرد.
*افتتاح 4 فاز گازی پارس جنوبی
این گزارش حاکی است از دیگر اتفاقات مهمی که در روزهای پایانی سال 97 رخ موضوع افتتاح 4 فاز گازی پارس جنوبی بود که با همت متخصصان و صنعتگران داخلی به بهره برداری رسید و موجب شد ایران در تولید روزانه گاز از قطر جلو بیافتد.
فاز های 13، 22، 23 و 24 پارس جنوبی که در اسفند ماه سال گذشته به بهره برداری رسیدند در واقع نشان داد که در شرایط تحریم هم می توان فعالیت های صنعت نفت را پیش برد. اما با این شرط که مسئولان صنعت نفت بخواهند به توان داخل توجه کنند. اگر این توجه به صنعت گران داخلی رخ نمی داد و همانند فاز 11 منتظر حضور خارجی ها برای افتتاح این فازها بودیم قطعا نمی توانستیم شاهد بهره برداری از این فازها باشیم.
در پایان باید تاکید کرد در سال 97 هر جا به تولیدات داخلی و توان متخصصان داخلی صنعت نفت تکیه کردیم توانستیم صنعت نفت را به پیش بریم و هرجا که منتشر حضور خارجی ها بودیم صنعت نفت متوقف بود که این می تواند معیار خوبی برای توسعه صنعت نفت در سال 98 باشد.
( فیلم )
تصویری تامل برانگیز از قیمت پیاز در یک فروشگاه را مشاهده میکنید.
همه چیز وحشتناک بود: تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بی امان، خراب شدن خانه ها و فریاد کمک خواهی مردم.
سرویس سیاست مشرق - خون دلی که لعل شد ترجمه فارسی خاطراتی است که آیتالله خامنهای به زبان عربی از دوران جوانی و سالهای مبارزه و زندان خود در دوران تبعید روایت کردهاند. در سلسله گزارش پیش رو هر روز برشی از کتاب خون دلی که لعل شد که حاوی خاطرهای جذاب از دورانهای زندگی رهبر فرزانه انقلاب است برای مخاطبان منتشر میکنیم.
***
خاطره زیر شرحی است از وقوع سیل در ایرانشهر هنگامی که رهبرانقلاب در آن منطقه تبعید بودند:
پس از پایان نماز دیدیم سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به ایوان مسجد هم - که نیم متر از سطح زمین بلندتر بود - رسیده بود. با صدای بلند از مردم خواستم با این حادثه مقابله کنند. ابتدا گفتم فرشهای مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد. بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای حفاظت از کودکان و زنان به عمل آورند.
جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای آوار خانه ها را یکی پس از دیگری می شنیدیم. حتی ترسیدم مسجد نیز خراب شود. همه چیز وحشتناک بود: تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بی امان، خراب شدن خانه ها و فریاد کمک خواهی مردم.
در چنین حالت بحرانی و وحشتناک، ذهن انسان فعال میشود و به دنبال هر وسیله ای برای مقابله با وضع موجود میگردد. قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری میتوان به تربت سیدالشهداء (علیه السلام) - به اذن خدای متعال - توسل جست. قطعه ای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانه ی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بدان شرافت بخشیده، در جیب داشتم.
آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا توکل کردم و آن را در میان امواج پرتلاطم سیل پرتاب کردم. لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا سیل بند آمد.پس از آنکه سیل بند آمد کمیته ای برای کمک به سیل زدگان تشکیل دادیم. آن شب فعالیت مهمی امکانپذیر نبود؛ لذا کار را به صبح فردا موکول کردیم.
به خانه رفتم؛ خانه دو باب منزل بود که در بین آن دو، یک در مشترک وجود داشت. من و آقای راشد در یکی از این دو منزل و آقای رحیمی و آقای موسوی شالی در منزل دیگر ساکن بودند. این دو نفر هم پس از آقای راشد به ایرانشهر تبعید شده بودند. آقای رحیمی پس از انقلاب، زمانی که نماینده ی مجلس بود، به شهادت رسید. وقتی به خانه رسیدم، دیدم خانه سالم است و آب فقط تا نزدیکی آن رسیده.
در شهر پیچید که خانه ی تبعیدی ها را آب نگرفته، و این را کرامتی برای ماتلقی کردند. اما من به مردم توضیح دادم و گفتم: اینکه آب وارد خانه ی مانشده، به این دلیل است که خانه در جای بلند واقع شده و بنابراین معجزه و کرامتی در کار نیست.
به دوستان گفتم بیایید شعار «شهر گرسنه را نجات دهید!» را اجرا کنیم و تلاش کنیم از هر راهی که شده برای مردم غذا تهیه کنیم.
سرویس سیاست مشرق - خون دلی که لعل شد ترجمه فارسی خاطراتی است که آیتالله خامنهای به زبان عربی از دوران جوانی و سالهای مبارزه و زندان خود در دوران تبعید روایت کردهاند. در سلسله گزارش پیش رو هر روز برشی از کتاب خون دلی که لعل شد که حاوی خاطرهای جذاب از دورانهای زندگی رهبر فرزانه انقلاب است برای مخاطبان منتشر میکنیم.
***
متن زیر روایتی است از خاطره رهبرانقلاب درباره سیل ایرانشهر در سال ۱۳۵۷ هنگامی که ایشان در آن منطقه تبعید بودند.
به شهر برگشتیم و در کمیته نجات امدادی که تشکیل داده بودیم. مستقر شدیم. خبر دادند که هشتاد درصد خانههای شهر ویران شده و تمام خانههایی را هم که ویران نشده آب فراگرفته است. بیشتر خانههای ایرانشهر یک طبقه است.
ناگهان به ذهنم رسید که مردم شهر از دیروز ظهر تا کنون غذایی نخوردهاند و گرسنهاند. نانواها به علت سیل، نانواییهای را بسته بودند آب هم وارد مغازهها شده بود وهم وارد انبارها و رفع این مشکل چند روزی طول میکشید بنابر این گرسنگی شهر را تهدید میکرد به دوستان گفتم بیایید شعار «شهر گرسنه را نجات دهید!» را اجرا کنیم و تلاش کنیم از هر راهی که شده برای مردم غذا تهیه کنیم.
دیدم مردم سرگردان و مبهوت در راهها را کندهاند و حادثه آنها را از گرسنگی غافل کرده در کنار راه یک دکان بقالی را دیدم که چون از سطح زمین بلندتر بود. از آبگرفتگی نجات یافته بود.
صاحب مغازه جلوی در مغازه ایستاده بود. به چپ و راست نگاه میکرد و نمیدانست چه باید بکند. نزد او رفتم و گفتم: در دکان شما چیزی که مردم بتوانند بخورند، یافت میشود؟ گفت: فقط بیسکویت گفتم: هر چه داری بده همه کارتنهای بیسکویتش را خریدم که البته زیاد هم نبود و همانجا میان مردم آواره توزیع کردم این فقط یک اقدام مسکن و موضعی بود و علاج یک شهر گرسنه را نمیکرد.
به اداره پست رفتم و به آقای کفعمی در زاهدان عالم بزرگ معروف استان سیستان و بلوچستان که قبلاً ذکرش رفت تلفن زدم و درباره ابعاد فاجعه با او صحبت کردم و گفتم: ما به نان و خرما و اگر بشود پنیر نیز هر چه زودتر و به هر اندازه که بتوانید نیاز داریم از او خواستم با آقای صدوقی در یزد و با مشهد و تهران نیز تماس بگیرد و به همه اطلاع دهد که ما به غذا نیاز داریم چند بار با صدای بلند تکرار کردم به همه بگویید من با بیصبری منتظر نان و خرمایم.
وقتی گوشی تلفن را گذاشتم دیدم مردم پشت سر من با شگفتی به التماس و اهتمام شدید من گوش میدادند و با حالت ستایش و تعجب به یکدیگر نگاه میکردند طبیعی بود که خبر این اقدام من ظرف کمتر از یک ساعت در شهر پخش شود.
اهالی شهر به تلاشهای من دل سپردند زیرا از ناتوانی علمایشان و نیز ناتوانی مقامات رسمی در امدادرسانی فوری مطلع بودند. علما قدرت نداشتند و مقامات رسمی هم اهمیتی نمیدادند و بلکه عاجز از آن بودند.
به مسجد آلالرسول رفتم تا آنجا را آماده کنم که مرکز امدادرسانی باشد. همه نگاهها به مسجد دوخته شد دو سه ساعت بیشتر طول نکشید که یک کامیون بزرگ پر از نان و خرما و هندوانه و پنیر رسید. بلندگوی مسجد را با تلاوت قران باز کردیم و بعد اعلام کردیم که مسجد آلالرسول مرکز کمک به مردم و رساندن غذا برای نجات مردم است.
به برادرانم گفتم: به هر کس که میآید غذا بدهید اگر گفت کم است بیشتر بدهید اگر دوباره هم آمد به او بدهید و نگویید قبلاً گرفتهای باید بدین وسیله نگذاریم مردم حریص شوند. البته مطمئن بودم که برادران سایر شهرها نیز به ما کمک خواهند رساند و این چنین ما کار امدادرسانی را آغاز کردیم.
من خودم میان برادران به دقت تقسیم کار کردم. یک تشکیلات جدی شکل گرفت. و من از تجربه سابق خود در زلزله فردوس در سال ۱۳۴۷ استفاده کردم در شهریور آن سال در فردوس و اطراف آن زلزله نسبتاً شدیدی اتفاق افتاده من و گروهی از برادران برای کمکرسانی به آنجا رفتیم و بیش از دو ماه ماندیم و طی آن تجربیات ارزشمندی در زمینه کمک به مردم و نیز بسیج نیروهای مردمی به دست آوردیم.
من از آن ایام خاطرات جالبی دارم. در هر حال، کار ما در ایرانشهر پنجاه روز ادامه یافت. به دیدار مردم در خانهها و آلونکها و چادرها میرفتیم. تعداد افراد خانوادهها را آمار گرفتیم. گاهی ارقامی که به ما داده میشد دقیق نبود ولی حمل بر صحت میکردیم و بررسی مجدد نمیکردیم ما به اعماق احساسات و عواطف مردم نفوذ کرده بودیم.
توزیع را بر اساس آمارهایی که نوشته بودیم قرار دادیم. برگههایی برای کوپن خواربار تهیه کردیم و هر خانواده طبق برگه کوپن سهمیه دریافت میکرد در این مدت علاوه بر مواد غذایی که گاه به گاه توزیع میشد تعداد بسیاری چراغ، پتو، ظرف، فرش و زیرانداز و سایر لوازم ساده زندگی توزیع کردیم کسانی بودند که کوپن تقلبی درست میکردند و امضای مرا روی آن جعل میکردند ولی امضای من با آنکه ظاهراً ساده بود اما رمزی داشت که خود من از آن آگاه بودم. من متوجه جعل میشدم اما به روی آنها نمیآوردم.
در آن روزهای امدادرسانی آقای حجتی از سنندج به ایرانشهر آمد او در سنندج بیمار شده بود و مرخصی گرفته بود تا به کرمان برود آنها هم به او اجازه داده بودند او از کرمان برای دیدن ما به ایرانشهر آمد آمدنش فرصتی برای تجدید دیدار بود با هم شب را تا صبح بیدار ماندیم صبح از او دعوت کردم تا به شهر برویم و با ماشین من در شهر بگردیم خودم پشت فرمان نشستم و او کنار من نشست وقتی دید مردم از زن و مرد و کودک موقعی که اتومبیل ما را میبینند برای ما دست تکان میدهند و به ما سلام میکنند شگفتزده شد با تعجب گفت: به یاد داری در آغاز مردم حتی از سلام دادن به ما دریغ میکردند؟ گفتم: بله، به یاد دارم اما وقتی فردی شریک غم و شادی مردم میشود این چنین جایگاهی در دل آنها مییابد.
در پایان ۵۰ روز امدادرسانی و پس از برطرف کردن آثار سیل تا جایی که میتوانستیم جشن بزرگی برپا کردیم. و من در آن جشن سخنرانی کردم که هنوز متن صدای ضبط شده سخنرانی و تصاویر جشن موجود است.
«سرلشکرجعفری»، فرمانده کل سپاه صبح امروز در دومین سفر خود به استان گلستان به منظور بازدید از مناطق سیلزده وارد استان گلستان شد.
مرکز آمار از سال ۱۳۷۴ اقدام به تهیه آمار تورم مناطق روستایی کشور به طور ماهانه کرده است. تا پیش از آن، تورم مناطق روستایی کشور به طور فصلی تهیه و اعلام میشد.
سرویس اقتصاد مشرق - گزارش مرکز آمار از افزایش عجیب نرخ تورم خانوارهای روستایی کشور در سال ۱۳۹۷ حکایت دارد.
بر اساس گزارش مرکز آمار، شاخص قیمت کل مصرف کننده برای خانوارهای روستایی کشور در اسفند ماه ١٣٩٧ به عدد ۱۷۰.۳ رسید که نسبت به ماه قبل ٤.٥ درصد افزایش نشان میدهد. درصد تغییر شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال ۱۳۹۶ (تورم نقطه به نقطه) ۵۲.۷ درصد اعلام شده است.
رقم ۵۲.۷ درصدی برای تورم نقطه به نقطه مناطق روستایی کشور برای اولین بار در دو دهه اخیر رخ داده است.
مرکز آمار از سال ۱۳۷۴ اقدام به تهیه آمار تورم مناطق روستایی کشور به طور ماهانه کرده است. تا پیش از آن، تورم مناطق روستایی کشور به طور فصلی تهیه و اعلام میشد.
از سال ۱۳۷۴ که تورم مناطق روستایی کشور به طور ماهانه تهیه و اعلام شده است، این برای اولین بار است که تورم نقطه به نقطه این مناطق از مرز ۵۰ درصد عبور کرده است.
این آمار نشان میدهد در سال گذشته فشار تورمی بر روستانشینان کشور نیز بیسابقه و بسیار شدید بوده است.
به گزارش مشرق، حجت الاسلام سید سعید لواسانی امام جمعه لواسان درباره پرونده فساد در لواسان نوشت: