لا غِنی کالعقلِ، و لا فقر کالجهلِ، و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمُشاوره
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
۲۳ ربیع الاول
سالروز ورود پرخیر و برکت بانوی رحمت و عطوفت
حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها)
به شهرمقدس قم مبارک و گرامی باد
اى دختر و خواهر ولایت
آیینه ی مادر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به کُنیه و به عصمت
افتاده به خاک پایت عفت
در کوى تو زنده ، جان مرده
بر خاک تو عرش سجده برده
در قصر تو جبرئیل حاجب
زُوّار تو را بهشت واجب
گفتند و شنیده اند ز آغاز
کز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبُوَد مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله ی خازن بهشت است
این جا سخن از بهشت ، زشت است
قم شهر مقدس قیام است
قم خانه یازده امام است
قم تربت پاک پیکر توست
اینجا حرم مُطهَّر توست
گر فاطمه (س) دفن شد شبانه
نَبوَد ز حریم او نشانه
کى گفته نهان ز ماست آن قبر
من یافته ام کجاست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم ...
مریم به بَرَت اگر نشیند
این منظره را ، مسیح بیند
سازد به سلام سَرو قد خم
اول به تو ، بعد از آن به مریم ...
روزى که به قم قدم نهادى
قم را شَرَفِ مدینه دادى
آن روز قرار از مَلک رفت
ذکر صلوات بر فلک رفت
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوى زهرا(س)
درخاک رهت ز عجز و ناله
مى ریخت سرشک ، همچو لاله
با گریه ی شوق و شاخه ی گل
بُردند به ناقه ات توسل
دل بود که بود ، محفل تو
غم گشت به دور محمل تو
آن پیر که سید زمان بود
رویش همه را چراغ جان بود
گردید به گردِ کاروانت
شد پاى برهنه ساربانت
بردند تُرا به گریه هودَج
تا خانه موسى اِبن خِزرَج
از شوق تو اى بتول دوم
قم داد ندا به مردم قم
کاى مردم قم به پاى خیزید
از هر در و بام گل بریزید
آذین به بهشت قم ببندید
ناموس خدا مرا پسندید
قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسى به مهمان
قم شام نبود ، تا که از سنگ
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نى ، سر برادر ...
حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جاى گیرد ...
بستند به گرد میهمان صف
قم با صلوات و - شام با کف ...
قم مهمان را عزیز خوانند
کى دخت و را کنیز خوانند؟ ...
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
در مدح و مصیبت شما گفت
حاج غلامرضا سازگار
حضرت محمد (ص) :
ریاست، جز برای اهلش، شایسته و روا نیست. پس هر کس مردم را به سوی خود بخواند، در حالیکه میان مردم داناتر از او هست، خداوند در روز قیامت به او نگاه نخواهد کرد.
لا غِنی کالعقلِ، و لا فقر کالجهلِ، و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمُشاوره
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
إِیّاک و الطّمع، و علیْک بِالْیأْسِ مِمّا فى أیْدِى النّاسِ، و أمِتِ الطّمع مِن الْمخْلُوقین، فإِنّ الطّمع مِفْتاحٌ لِلذُّلِّ، و اخْتِلاسُ الْعقْلِ واخْتِلاقُ الْمُرُوّاتِ، و تدْنیسُ الْعِرْضِ و الذّهابُ بِالْعِلْمِ و علیْک بِالاِْعْتِصامِ بِربِّک و التّوکلِ علیْهِ
از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدى از آنچه در دست مردم است، طمع را از مخلوقین بِبُر که طمع، کلیدِ خوارى است، طمع، عقل را مىرباید و مردانگى را نابود کند و آبرو را مىآلاید و دانش را از بین مىبرد. بر تو باد که به پروردگارت پناه برى و بر او توکل کنى.
لا أفلح قومٌ إشتروا مرضاة المخلوقِ بِسخطِ الخالِق
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.
اللّهُمّ ارْزُقنى عقْلاً کامِلاً و عزْما ثاقِبا و لُبّا راجِحا و قلْبا زکیّا و عِلْما کثیرا و ادبا بارِعا واجْعلْ ذلِک کلّهُ لى ولا تجْعلْهُ علىّ بِرحْمتِک یا ارْحم الرّاحِمین
خدایا مرا عقلى کامل، تصمیمى نافذ، خردى برتر، دلى پاک، دانشى فراوان و ادبى والا روزى کن و تمام اینها را به سود من قرار ده نه به زیانم، اى مهربانترین مهربانان.
تمامی خیر و سعادت را در این نکته مجتمع دیدیم٬ که انسان از آنچه در دست مردم است قطع امید کند و به آنان طمع نداشته باشد.
ثلاثةُ اشْیاء یحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلیْها: الاْمْنُ والْعدْلُ والْخِصْبُ .
سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند: امنیّت، عدالت و آسایش.