گروه سیاسی-رجانیوز: چهار سال قبل، انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درحالی برگزار شد که اغلب چهرههای لیست امید اصلاحطلبان در تهران برای مردم چهرههای نامآشنایی نبودند. اکثر لیست سی نفره اصلاحات در تهران صرفاً بهخاطر تکرارهای خاتمی توانستند به مجلس راه یابند و خود را در کسوت نمایندگی ببینند.
به گزارش رجانیوز، حالا همان افرادی که در دوره قبل انتخابات در قالب لیست سی نفره امید به مجلس راه پیدا کردند، در یازدهمین مجلس، جایی ندارند.
برخی از آنها بهخاطر اظهارات و مواضعی که ضد انقلاب و جمهوری اسلامی داشتند از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و برخی دیگرشان نیز با «نه» قاطع از سوی مردم مواجه شدند.
ناگفته نماند که تعدادی از نمایندگان اصلاحطلب تهران، با توجه به کارنامه پر از هیچشان در مجلس، از پیروزی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس نا امید بوده و اصلاً کاندید نشدند.
اصلاحطلبانی که از صندوقهای رأی فرار کردند
محمدرضا عارف؛ عارف که در دوره قبلی بهعنوان نفر اول تهران راهی مجلس شده و در نقش رئیس فراکسیون امید در مجلس فعالیت میکرد، از جمله اصلاحطلبانی بود که همان ابتدا اعلام کرد در دوره بعدی انتخابات مجلس شرکت نخواد کرد و قصد دارد که فعالیت سیاسیاش را در خارج از مجلس ادامه دهد.
دلیل انصراف عارف از ادامه حضور در مجلس را از دو جنبه میتوان بررسی کرد. اول اینکه او بهخاطر عدم تحقق اهداف اصلاحطلبان، مقبولیتاش نزد همقطارانش را از دست داده بود و اگر در انتخابات شرکت میکرد، از حمایت قابل توجه اصلاحات برخوردار نمیشد. دلیل دوم عدم حضور عارف در دوره یازدهم مجلس نیز که نسبت به ایده اول، به حقیقت نزدیکتر است، این است که او دریافته بود با کارنامه ضعیفاش در طول چهار سال گذشته، نمیتواند مردم را مجاب کند که وی را دوباره انتخاب کنند.
پروانه سلحشوری؛ پروانه سلحشوری نیز که به استدلالهای بیمنطق و سطحیاش در مجلس مشهور بود، تصمیم گرفت که از حضور در مجلس یازدهم انصراف دهد. البته باید اشاره کرد که او در ماههای اخیر خط تخریب نهادهای رسمی کشور را در پیش گرفته و مردم را با آشوبافکنی دعوت میکرد. احتمالاً سلحشوری به این نتیجه رسیده بود که با توجه به مواضع اخیرش علیه جمهوری اسلامی، رد صلاحیت خواهد شد و از همینرو از حضور در انتخابات انصراف داد.
عبدالرضا هاشمزایی؛ هاشمزایی نیز از جمله اصلاحطلبانی بود که از حضور در انتخابات یازدهمین دوره مجلس انصراف داد. البته باید گفت که وی بهخاطر گذر از حداکثر سن مجاز برای نمایندگی مجلس نتوانست در دوره جدید شرکت کند.
کاظم جلالی؛ کاظم جلالی دیگر نماینده اصلاحطلی است که در مجلس یازدهم جایی ندارد. چندی پیش او بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه انتخاب شده و از همین رو شانس حضور در دوره جدید مجلس را از دست داد.
علی نوبخت؛ علی نوبخت حقیقی، برادر محمد باقر نوبخت، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از دیگر نمایندگان انصرافی فراکسیون امید بود.
سیده فاطمه حسینی؛ فاطمه حسینی جزو نمایندگانی است که هیچ عملکرد قابل قبولی در مجلس ندارد. شاید تنها نطقی که از او به یاد داریم، همان دفاع از حقوق نجومی پدرش باشد. حسینی در نطق مذکور حقوق نجومی صفدر حسینی را سهم خانوادهاش از سفره انقلاب دانسته بود.
محمد جواد فتحی؛ وی نیز همچون اصلاحطلبان دیگر، از شرکت در انتخابات مجلس یازدهم انصراف داد.
رد صلاحیت شدگان
محمود صادقی، علی مطهری، طیبه سیاوشی، الیاس حضرتی، بهروز نعمتی، مهدی شیخ، فاطمه سعیدی، غلامرضا حیدری و علیرضا رحیمی، اصلاحطلبانی بودند که در دوره قبل تحت عنوان لیست امید تهران وارد مجلس شدند. اما صلاحیتهای لازم برای حضور در دوره یازدهم مجلس را دارا نبوده و از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
اصلاحطلبانی که از سوی مردم رد صلاحیت شدند
۱۴ نفر از اصلاحطلبانی که دوره قبل با نام لیست امید از سوی مردم تهران برای نمایندگی مجلس انتخاب شدند، اینبار اما تحت عنوان «یاران اصلاحات» در پی ورود به مجلس بودند که با «نه» مردم تهران، از راهیابی به مجلس یازدهم باز ماندند.
این افراد عبارتند از: فاطمه اولاد قباد، محمدعلی وکیلی، مصطفی کواکبیان، ابوالفضل سروش، محسن علیجانی، سید فرید موسوی، محمدرضا نجفی، پروانه مافی، سهیلا جلودارزاده، مهدی شیخ، داود محمدی، محمدرضا بادامچی و علیرضا محجوب.
احمد مازنی خالق سلفی حقارت با موگرینی نیز اینبار از حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا کاندیدا شده بود که با 12 هزار رای نفر هشتم شده و نتوانست به مجلس یازدهم راه پیدا کند.
مسلماً مهمترین عاملی که باعث شد تا مردم اصلاحات را کنار بگذارند، به بیعملیِ چهار سال گذشته این جریان و همچنین مقصر بودنشان در به وجود آمدن اوضاع فعلی که معیشت مردم را هدف گرفته، باز میگردد. چنانچه محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزارن سازندگی نیز پس از شکست مطلق این جریان در انتخابات نوشت: علت شکست اصلاحطلبان کارنامه «امید» است.
شاید خاتمی نیز به این نکته واقف بود که بر خلاف دوره گذشته، سخنی از تکرار به میان نیاورد.