حساب کاربری روحانی برای چند ماه متمادی یعنی از دی ماه سال ۱۳۹۷ تا خرداد ماه ۱۳۹۸، فعالیت کاهشی داشته است؛ اما از آبان ماه ۱۳۹۸ دوباره فعال شده و احتمالاً باز هم یک سیر تصاعدی خواهد داشت.
سرویس سیاست مشرق - برخی بررسیها از عضویت نزدیک به یک میلیون نفر ایرانی در توئیتر فارسی خبر میدهد، اگرچه شمارکاربران فعال تنها تا رقمی نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر میرسد. بیشتر کاربران توئیتر را اصحاب رسانه، خبرنگاران، سیاسیون و فعالان حوزه رسانه و فرهنگ تشکیل میدهند. همین ترکیب فعالان در کنار متنمحور بودن توئیتر سبب شده کاربران وقت بیشتری را برای حضور در توئیتر و تعامل با سایر کاربران اختصاص دهند. این دو ویژگی در کنار جو سیاسی مسائل و موضوعاتی که در توئیتر طرح میشود، این شبکه اجتماعی را به یک محیط تبادل و تعامل و خبررسانی و گفتگوی ویژه و خاص تبدیل کرده است. مشرق در تلاش است با توجه به نزدیک بودن انتخابات، مروری فراگیر بر مسائل طرح شده در توئیتر فارسی داشته باشد.
افزایش ۳۰ درصدی محتوای انتخاباتی
در روزهای پنجم تا هشتم بهمن ماه، در حدود ۶ هزار و ۸۰۰ توییت مرتبط با انتخابات در بستر توییتر، توسط حدود ۵ هزار کاربر به اشتراک گذاشته شده است. این توییتها بیش از ۶۳ هزار بار توسط کاربران مختلف لایک خوردهاند. تعداد توییتها در مقایسه با سه روز ابتدایی بهمن ماه، افزایش ۳۰ درصدی داشته است. این افزایش را هم میتوان به نزدیک شدن به ایام برگزاری انتخابات و هم نطق انتخاباتی رئیس جمهور مرتبط دانست.
۱. نطق انتخاباتی رئیس جمهور و هشتگسازی از «انتخابات تشریفاتی»
رئیسجمهور، در نطق انتخاباتی خود در تاریخ هفتم دیماه در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور، در واکنش به عملکرد شورای نگهبان در رد یا عدم احراز صلاحیت برخی داوطلبین مواردی را مطرح نمود که با واکنش بسیاری از افراد روبرو شد. روحانی در این توییتها از هشتگ #سرمایه_اجتماعی و #انتخابات_تشریفاتی استفاده کرد.
هشتگسازی در توئیتر معمولاً برای توجهدهی مخاطبین به آن کلیدواژهها یا عبارات است. به تعبیر بهتر، روحانی به دنبال این بوده است که موج رسانهای دولتیها بر دو محور «سرمایه اجتماعی» و «انتخابات تشریفاتی» سوار شود. رئیس جمهور توانست به راحتی مخالفین دولت را تحریک کند تا در بازی طراحی شده او قرار گیرند و با تولید توئیتهایی با این دو محور، دو هشتگ را ترند کنند. اگر حساب توئیتری رئیس جمهور این دو کلیدواژه را هشتگ نمیکرد، حساسیتها روی این دو موضوع بالا نمیرفت و چه بسا محتوای چندانی هم در این باره تولید نمیشد.
نکته قابل توجه این است که حساب کاربری رئیس جمهور برای چند ماه متمادی یعنی از دی ماه سال ۱۳۹۷ تا خرداد ماه ۱۳۹۸، فعالیت کاهشی داشته است؛ اما از آبان ماه ۱۳۹۸ دوباره فعال شده و احتمالاً باز هم یک سیر تصاعدی خواهد داشت.
این حساب عمدتاً یعنی نزدیک به ۸۹ درصد از توئیتهایش، تولیدی است؛ یعنی از هیچ حسابی بازنشر نمیکند و برای هیچ حسابی کامنت نگذاشته است. در نتیجه باید گفت حساب نه برای پاسخگویی و اطلاعرسانی، بلکه برای اعلام مواضع یکطرفه و مشغولسازی سایر کاربران ایجاد شده. هشتگهای به کار رفته حساب کاربری رئیس جمهور نیز نشان میدهد عمده اهتمام این حساب، انجام تبلیغات روی برجام بوده است:
اما برخی کاربران باهوش که اهمیت هشتگسازی در توئیتر را به خوبی دریافتهاند، پاسخهای در خور تأملی به رئیس جمهور دادهاند؛ بیآنکه هشتگ «انتخابات تشریفاتی» را به کار ببرند. برای نمونه، مهدی محمدی، تحلیلگر سیاسی توئیت کرده است:
۲. ادامه اتهامزنی محمود صادقی به شورای نگهبان
محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و از اعضای لیست امید که سابقه سیاهی از اتهامزنی به افراد و نهادهای نظام از جمله قوه قضائیه، بیت رهبری و آیت الله مکارم شیرازی دارد؛ بعد از رد صلاحیتاش جمله نورانی امیرالمؤمنین علیه السلام مبنی بر بیارزش بودن ملک و حکومت و دنیا را توئیت کرد؛ اما باز هم به رد صلاحیتش اعتراض کرد و البته در پاسخ به سایر کاربران همچنان از تناقض استعفا از نمایندگی و ثبتنام برای انتخابات طفره میرود. صادقی در نخسین اتهامزنیاش، روند احراز صلاحیتها را به گونهای زشت، آلوده به رشوه میلیاردی دانسته است:
این اتهام به شورای نگهبان آنقدر ناجور و ناهماهنگ با روش و منش شورا بود که حتی «شهرام بهرامی» از مجریان صدای آمریکا هم آن را مسخره کرد و نوشت احتمالاً خود صادقی در دوره قبلی نرخ معقولی پرداخت کرده است:
کاربر دیگری، به لیست امید در دوره قبلی انتخابات مجلس اشاره و یادآوری کرد که کولایی و دانشور دو تن از افراد اصلاحطلب به گفتهٔ خودشان با عدم پرداخت پول از لیست خط خوردند:
3. تحریم انتخابات
محور بعدی فعالیت کاربران در روزهای پنجم تا هشتم بهمن ماه از سوی چهرههای فرشگردی داغ شده است. آنان دوم مردادماه یعنی ۶ ماه پیش، هشتگ «رأی بیرأی» را برای اعلام کمپین تحریم انتخابات راه انداختند و اکنون با نزدیک شدن انتخابات، دوباره محتواهایی درباره تحریم به دلایل مختلف منتشر میکنند. معارضین جمهوری اسلامی مثل انتخاباتهای پیشین کوشش دارند نقاط ضعف و اشکال در بخشهای مختلف جمهوری اسلامی را به شکلی به انتخابات ارتباط بدهند و به گونهای افکار عمومی از کنش سیاسی رأیدهی ناامید و مأیوس کنند:
و البته برخلاف انتخاباتهای پیشین، فقط رویکردی سلبی ندارند و به دنبال ابراز و حضورنمایی بیشتری هستند:
جدول فعال ترین کاربران
در این بخش به معرفی کاربرانی میپردازیم که پیرامون موضوع سه روز گذشته در حوزه انتخابات، بیشترین مقدار محتوا را به اشتراک گذاشتهاند:
جدول تأثیرگذارترین کاربران
اما این بخش، کاربرانی را نمایش میدهد که بیشترین لایک یا بازدید دریافتی را از پستهای منتشر شده به دست آوردهاند؛ در نتیجه محتواهایشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به عبارتی تأثیرگذار در موضوع بودهاند. در میان ۶ حساب کاربری، فقط دو حساب کاربری رویکرد معارض دارند و بقیه آنها ارزشی یا رویکردی بینابین دارند.
ابر هشتگها
از ابر هشتگها میتوان این موضوع را دریافت که در حال حاضر کاربران به چه موضوعاتی در خصوص انتخابات میپردازند و همچنین چه موضوعاتی را در کنار موضوع انتخابات مطرح کرده و به آن پیوند میزنند:
در نگاه اول ابر هشتگها نشان میدهد که موضوع تحریم انتخابات در جایگاه نخست موضوعات داغ انتخابات در این روزها قرار دارد. هشتگهای #رأی_بی_رأی، #تحریم_انتخابات، #نظارت_استصوابی، #سیرک_انتخابات، #رأی_نمیدم، #votenothanks، هشتگهایی است که غالباً توسط معارضان جمهوری اسلامی، حسابهای کاربری سلطنتطلبان و رباتها و حسابهای جعلی منافقین منتشر و تقویت شده است.
رصد توییتری اتحاد اصلاحطلبان داخلی و اصلاحطلبان خارجنشین مانند محمدجواد اکبرین و مصی علینژاد که البته امروز معارض جمهوری اسلامی به شمار میآیند را به خوبی نمایان میکند.
سرویس سیاست مشرق - در دو شماره گذشته حضور فعالان رسانه، سیاسیون و متنمحور بودن توئیتر را دلایلی برای جدی بودن این شبکه اجتماعی در درگاهها و بسترهای تولید محتوا دانستیم و از موضوعات و سوژههای داغ این شبکه اجتماعی کمتر مردمی و بیشتر سیاسی، در روزهای ابتدایی بهمن ماه نوشتیم. در این شماره به بررسی رویدادهای توئیتر فارسی در روزهای ۱۲ تا ۱۴ بهمن ماه میپردازیم.
کاهش تولید محتوا، آرامش قبل از طوفان
در بازه زمانی ذکر شده، در حدود ۲۴ هزار و ۱۱۴ توییت مرتبط با انتخابات در بستر توییتر، توسط حدود ۱۱ هزار کاربر به اشتراک گذاشته شده است. این توییتها بیش از ۱۴۲ هزار بار توسط کاربران مختلف لایک شده است. تعداد توییتها در مقایسه با شماره سوم گزارش، کاهش ۸۰ درصدی داشته است. همزمانی بررسی ما با دهه فجر، برگزاری جشنواره فیلم فجر و البته افت خبرهای انتخاباتی و کاهش بازه زمانی میتواند از عوامل این کاهش باشد.
۱. رد صلاحیت شدهام و افتخار میکنم که رد صلاحیت شدهام!
اگر روزگاری، رد صلاحیت در انتخابات نشانه ضعف و سرافکندگی به شمار میرفت، امروز از جمله دلایل فخر و اعتبار سیاسی است و التزام و تعهد و پاکدستی دیگر وزن و اقبالی ندارد. از این روست که جعفرزاده ایمنآبادی که اول آبان ۹۷، رفت و آمد شریعتمداری بین وزارتخانههای دولت روحانی را نشانهای از قحطالرجال میدانست و پنجم آبان ۹۷ یعنی تنها چهار روز بعد، شریعتمداری را چریک مناسب برای جنگ اقتصادی خواند، همو که به دروغ ادعا کرد حمایت از برجام، دلیل برخی رد صلاحیتهاست؛ ناگهان یادش میآید که جانباز هفتاد درصد و بسیجی مخلص بیترمزی است که نباید رد میشده!
و البته چهره شاخص توئیتر فارسی در چهار سال گذشته که یک بار هم گفته بود اگر من توئیت نکنم، فالوئرها و حاشیهنویسان بیکار میمانند، یعنی محمود صادقی، نماینده لیست امید، بعد از دو بار استعفا و ثبتنام در انتخابات و رد صلاحیت و آب بینی بز دانستن ملک و سیاست و دوباره اعتراض به رد صلاحیت، توئیت کرده و خبر از رد صلاحیت خود داده است:
۲. حمله جدید به نظام به میدانداری تاجزاده:
مصطفی تاجزاده، دیگر هیچ ایده و نقد و نظری برای سیاست در ایران ندارد و همچنان همان نظارت و مواضع خود را با کلمات و البته هشتگهای جدید ارائه میکند؛ این بار کوشید انتخابات را انتصابات معرفی کند...
این حمله جدید، واکنش جدی کاربران ارزشی را در پی داشت. یکی گذشته سیاه و تباه تاجزاده در وزارت کشور دولت هفتم را به او یادآوری کرد و دیگری این حملات را اولاً آهنگ شکست اصلاحطلبان در انتخابات دوم اسفندماه و ثانیاً همراه با تناقض و دغلکاری دانست:
مصطفی تاجزاده از بهمن ۹۵ در توئیتر فعالیت میکند و در یک ماه گذشته افزایش فالوئر چشمگیری داشته است. به گونهای که به رغم یک بار تعلیق، توانسته اکانت خود را بازیابی کند و فالوئرهای خود را از ۱۸۸ هزار و ۶۰۰ به ۲۰۳ هزار و ۹۰۰ برساند. بیشترین هشتگ مورد استفاده تاجزاده در تصویر زیر آمده است:
مثل همیشه، اصلاحطلبان خارجنشین به کمک و مدد اصلاحطلبان داخلی آمدند تا دست در دست هم علیه جمهوری اسلامی و به ویژه ولایت فقیه نفرتپراکنی کنند. این بار عباس میلانی که کتابها و مقالاتش یک نوع همدلی نوستالژیک با شاه مخلوع دارد؛ اعتراضات آبان را به فرایند معمول شورای نگهبان در احراز صلاحیتها ربط داد و شعری سرود که ترجمه و تفسیرش از پس اصلاحطلبان داخلی هم برنمیآید. کافی است به جمله آخر توئیت میلانی توجه کنید:
۳. تحریم انتخابات و دیگر هیچ
تناقضگویی تاجزاده و رفتار سیاسی غرضآلود و منفعتطلبانه تاجزاده تا جایی عیان بود که صدای مصی علینژاد را هم درآورد. او کوشش همهجانبه تاجزاده و رفقایش برای مشارکت در انتخابات ۸۴ و پس از حکم دلسوزانه رهبر معظم انقلاب برای تأیید صلاحیت مهرعلیزاده و معین را یادآوری میکند و به نوعی ادعا میکند تاجزاده نان به نرخ روزخور است. حتی علینژاد که چیزی در وطنفروشی کم نگذاشته و در سوگ سردار شهید سلیمانی رقص و پایکوبی کرد، هم متوجه شد که اصلاحطلبان رفتاری مزورانه و فریبکارانه دارند.
اما علینژاد هم حرف و سخنش را با هشتگ #رأی_بی_رأی منتشر کرده تا نشان دهد کمپین تحریم انتخابات در توئیتر که از مردادماه امسال کلید خورده، در روزهای نزدیک به انتخابات فعالیت مضاعفی خواهد داشت. در کنار او، همچنان رضا حقیقتنژاد که خود را متخصص مسائل مربوط به رفتار و منش رهبر معظم انقلاب میداند، نیز یک ادعای تکراری مطرح میکند:
این ادعا حتی با کلمات و واژهها و ادبیات تکراری مطرح میشود تا یک بار دیگر یک پرسش اساسی را مطرح کند: معارضان جمهوری اسلامی که سالهاست انتخابات را تحریم میکنند، آیا هیچ راهکار و راهحل دیگری برای تضعیف نظام ندارند؟
جدول فعالترین کاربران
این بخش از گزارش به معرفی کاربرانی میپردازد که پیرامون موضوع گزارش بیشترین مقدار محتوا را به اشتراک گذاشتهاند.
صرف نظر از اینکه جدول فعالترین کاربران در هر گزارش تغییر میکند، به این معنا که کاربران با بیشترین تولید محتوا در مورد انتخابات در هر شماره تغییر میکنند، باید به کاربر شماره یک که در دو موج مهم «دختر آبی» و «هواپیمای اوکراینی» حضور داشت؛ توجه کنیم. این کاربر با اینکه فالوئر بالایی دارد، اما در مجموع تنها توانسته است برای ۷۹ پست (سه توئیت، ۷۵ ریتوئیت و یک کامنت) ۲۲۸۰ لایک بگیرد که برای این کاربر با ۲۱ هزار فالوئر، رقم بسیار پایینی محسوب میشود. «حشاشین» سه توئیت زده که یکی ۱۲۷۹، دیگری ۹۸۸ و آخری تنها ۱۰ لایک گرفته است.
جدول تاثیرگذارترین کاربران
این بخش از گزارش کاربرانی را نمایش میدهد که بیشترین لایک دریافتی را از پستهای منتشر شده به دست آوردهاند؛ در نتیجه محتواهایشان بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به عبارتی تأثیرگذار در موضوع بودهاند. در میان ۶ حساب کاربری، فقط تنها یک کاربر با رویکرد ارزشی دیده میشود و بقیه کاربران رویکردی مخالف نظام یا نامشخص دارند.
این جدول نیز اتحاد اصلاحطلبان داخلی و اصلاحطلبان خارجنشین مانند محمدجواد اکبرین و مصی علینژاد که البته امروز معارض جمهوری اسلامی به شمار میآیند، نشان میدهد
ابر هشتگها
از ابر هشتگها میتوان این موضوع را دریافت که در حال حاضر کاربران به چه موضوعاتی در خصوص انتخابات میپردازند و همچنین چه موضوعاتی را در کنار موضوع انتخابات مطرح کرده و به آن پیوند میزنند:
در نگاه اول ابر هشتگها نشان میدهد که موضوع تحریم انتخابات در جایگاه نخست موضوعات داغ انتخابات در این روزها قرار دارد. هشتگهای #رأی_بی_رأی، #تحریم_انتخابات، #رد_صلاحیت، #رأی_نمیدم، #votenothanks، هشتگهایی است که غالباً توسط معارضان جمهوری اسلامی مطرح و منتشر شده است.
برخی از کاربران نیز در کنار انتخابات مجلس به موضوعات دیگری اشاره میکنند. هشتگهایی مثل هشتگ #از_بازداشتیها_بگو اشاره به افرادی دارد که به دلایل مختلف از جمله ناآرامیهای اخیر، بازداشت یا آزاد شدهاند. کاربرانی که از این هشتگ استفاده میکنند، با یادآوری اعتراضات به دنبال ترغیب مردم به عدم شرکت در انتخابات هستند.
جمعبندی
اصلاحطلبان برای آنکه در انتخابات مجلس یازدهم برنده شوند، یک چالش اساسی و جدی داشتند. آنان باید تکلیف و موقعیتشان نسبت به دولت روحانی تعیین میکردند. کوششهای آنان از سال گذشته برای آنکه خود را از تصمیمات و فرایند اصلی سیاستگذاری دولت ناکارآمد و ضعیف و غیرپاسخگوی روحانی تبرئه کنند، آغاز شد. این تلاشها با حرکت آونگی آنان برای دستیابی به کرسیهای متعدد قدرت و زمینههای حاصلخیز رانتها و امتیازات در حوزهها و عرصههای گوناگون که البته به وزارتخانهها و سازمانها و بنیادها محدود نمیشد، همخوانی نداشت.
کمتر اصلاحطلب نشانداری است که برای پیروزی روحانی در انتخابات نفسگیر ۹۶ کاری کرده باشد و در دولت دوازدهم به مسند و منصبی دست نیافته باشد. در نتیجه تبرئه خود از روحانی، کودکانه و مضحک به نظر رسید و اسباب تفریح و نشاط رسانهایها را فراهم نمود. در دومین گام، اصلاحطلبان که دولت روحانی را دولت خود دیده بودند، تلاش کردند این گونه القاء کنند که روحانی و تصمیماتش به سرانجام نمیرسد.
این سیاست ابتدا از برجام آغاز شد. حمایت نمادین و برجسته آنان از برجام و شخص محمدجواد ظریف و به ویژه تحقیر مذاکرات پیش از او، نقطه مهمی برای کلید زدن این استراتژی بود که برجام به دلیل کارشکنی دلواپسان به سرانجام نرسید. استراتژیای که شخص رئیس جمهور در مناظرات انتخاباتی ۹۶ و با هدف کمارزش نشان دادن توان موشکی آغاز کرد. این استراتژی نیاز به ادبیاتی داشت تا همچنان در افکار عمومی هراسافکنی کند و البته همراه با ترس، واکنش نیاز آنان را نیز جلب کند. اینجا بود که تاجزاده باز هم با یک کپیبرداری از ادبیات سیاسی آمریکا از «دولت پنهان» سخن گفت و کوشید برای «deep state» آمریکاییها، نهاد و ساختار داخلی یا ایرانی بیابد.
دولت پنهان مورد اشاره آمریکاییها که اکنون از جمله کلیدواژههای پرتکرار دونالد ترامپ است، به نهادهای قدرت نظامی و صنعتی که در سایه و از مجراهای معمولاً غیرشفاف، سیاستها را وضع و اجرا میکنند؛ گفته میشود. این تعبیر البته بارها و بارها توسط رئیس جمهور مورد استفاده قرار گرفته است. اما اصرار و حتی هشتگسازی تاجزاده از دولت پنهان، بهترین و کارآمدترین توجیه برای پوشاندن ضعفهای اداری و خطاهای راهبردی دولت روحانی به ویژه در سیاست خارجی و اقتصاد داخلی بوده است. چیزی که باعث شده حملات دولتیها و اصلاحطلبان به نهادهای نظام به یک اشتراک اساسی در عملیاتهای روانی توئیتری تبدیل شود.
تاجزاده و اصلاحطلبان در جدیدترین طراحی به دنبال اینند که مجلس آینده را نیز یک نهاد انتصابی تصویر کنند تا اولاً ضعف خود در جلب افکار عمومی در کسب قدرت را بپوشانند و ثانیاً برای چالش دولت در مواجهه با یک مجلس قوی، راهحلی پیشدستانه فراهم کرده باشند. بیشترین موجودیتهای نامدار (NER) (مکان، اشخاص، سازمان، سمت) اکانت تاجزاده نشان میدهد او به رغم همه ادا و نمایشی که در قهر و بیاعتنایی به انتخابات دارد، شب و روز از فکر و ذکر مجلس بیرون نمیآید و چه بسا ممکن است مانند رئیسش محمد خاتمی در انتخابات ۹۴، از یک حوزه انتخابیه در دماوند به اصلاحطلبانی که لیست هم ندادهاند، رأی بدهد.
نمایش لاشه پهپاد پیشرفته آمریکا که از آبهای جنوب کشور خارج شده است. این پهپاد خرداد امسال پس از ورود به آبهای ایران ساقط شد.
( فیلم )
"در ایران جانور عجیبی پیدا شده که مثل شَتِه عمل میکند!" این لقبی است که یک روزنامه فرانسوی به رضاشاه بهدلیل تصاحب املاک داده بود.
به گزارش مشرق، تصاحب املاک مردم یکی از چند ویژگی دیکتاتوری رضاشاه است که در تاریخ کمتر به آن پرداخته شده و این ویژگی موسس رژیم پهلوی به قدری برجسته است که تطهیرکنندگان رضاشاه نیز نتوانستهاند آن را کتمان کنند.
صادق زیباکلام در کتاب رضاشاه که کپیبرداری ناشیانهای از کتاب «ایران، برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها» نوشته سیروس غنی است، عنوان کرده: «... یک ویژگی منفی رضاشاه را کمتر میتوان در سایر دیکتاتورها سراغ گرفت. این ویژگی عبارت بود از حرص و ولع سیریناپذیر رضاشاه در تصاحب املاک؛ علاقهای که به تدریج شکل یک بیماری به خود گرفت.» (صفحه 288)
بیشتر بخوانید:
روایت «احمد» از تصرف گور رضاشاه
البته او در ادامه نوشته است: «رضاشاه سودی از تملک آن همه زمین نبرد... دستآخر هم قبل از ترک ایران فروغی ترتیبی داد تا همه آنها رسماً به صورت املاک سلطنتی درآید؛ یعنی آن املاک حتی به محمدرضا پهلوی، جانشین وی هم منتقل نشد.» (صفحه 289)
جملات فوق نشان میدهد که زیباکلام اطلاع دقیقی از تاریخ پهلوی اول و دوم ندارد یا اینکه به عمد آن اسناد تاریخی را از مخاطب خود پنهان میکند؛ چراکه اگرچه محمدرضا پهلوی در سال 1320 برای فرونشاندن خشم مردم و نمایندگان مجلس، تمام اموالی را که از سوی پدرش به نام وی شده بود، به دولت واگذار کرد، اما بعد از گذشت 7 سال دولت لایحهای به مجلس فرستاد که با تصویب آن بسیاری از اموال به محمدرضا پهلوی و خاندان پهلوی بازگشت.
** غارت از مردم
اما رضاشاه چگونه املاک را تصاحب میکرد؟ برخی از طرفداران رضاشاه عنوان کردهاند که او املاک را از مردم خریده است. براساس تاریخ، آن سالها که حقوق ماهیانه کارمندان دولت بین 40 تا 100 تومان بود، رضاشاه خانهای را به 3 ریال و دکانی را به یک ریال معالمه کرد. پس در واقع رضاشاه اراضی و املاک را نمیخرید، بلکه به زور تصاحب میکرد. اسناد تاریخی میگوید سفیر آمریکا در تهران در یکی از گزارشهایش نوشت که رضاخان برای اراضی هر قیمتی که دلش بخواهد میپردازد.
از این رو هنگام خروج اجباری رضاخان از ایران، او ثروتمندترین پناهنده جهان لقب گرفت. رضاخان برای تصاحب املاک روشها و شیوههای متفاوتی داشت. او با فرستادن افسران خود به شمال دستور میداد که هر ملک مرغوبی را دیدند، برایش بگیرند. برخی از آن روشها عبارتند از مصادره مستقیم، تملک اراضی بدونصاحب، نقل و انتقال مشکوک اموال دولتی، آبیاری اراضی بایر و بهاصطلاح آبادانی آنها و اجبار زمینداران بزرگ و کوچک برای فروش املاکشان به قیمتهای کم و ناچیز.
روزنامه «داد» در گزارشی نوشت: «دولت در شهرستان گرگان 125 پارچه قریه و قصبه مهم که اغلب آن قراء ششدانگی بوده، داشته. وزیر وقت دارایی، مثل اینکه از کیسه فتوت خودش بخشش میکند، تمام این 125 پارچه خالصه دولت را فقط و فقط در مقابل 75 هزار تومان به شاه سابق (رضاخان) انتقال داده که تنها سه دانگ قصبه مهم کردکوی و مزارع تابعه آن که از جمله 125 پارچه مورد انتقال بود، بیش را 225 هزار تومان یعنی 3 برابر وجهی که برای 125 پارچه داده شده، ارزش داشته است».
در سال 1314 میزان املاکی که رضاخان غصب کرده بود به قدری زیاد شد که برای اداره آن، اداره املاک اختصاصی تأسیس شد. در رأس این اداره نظامیان قرار داشتند. ازآنجاکه گرگان یکی از مناطقی بود که چشم رضاخان را گرفته بود اداره یادشده در این منطقه همهکاره شد. این اداره به انحای مختلف از مردم گرگان بیگاری میکشید. رفتار وحشیانه این اداره باعث آوارگی بسیاری از خانوادههای ساکن گرگان شد.
شهرت رضاخان در تصاحب اراضی به قدری بود که یک روزنامه فرانسوی به وی لقب جانور زمینخوار داد. این روزنامه فرانسوی نوشت: «در ایران جانور عجیبی پیدا شده که مثل شَتِه عمل میکند، با این تفاوت که شته برگ درختان را میخورد؛ ولی این جانور تاجدار زمینخوار است و هرچهقدر هم املاک مردم را میخورد، باز هم سیر نمی شود...».
حسین فردوست از نزدیکترین دوستان محمدرضا پهلوی نیز عنوان کرده است: «اگر میخواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد، یا پیشنهادی را تصویب کند، قبل از شروع، نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح میکردید و مطمئن بودید که کارتان انجام میشود.»
رضاشاه پس از 16 سال سلطنت در نهایت 44 هزار سند به نام خودش داشت. مهمترین برنامه او در مازندران دستاندازی به املاک محمدولی خان تنکابنی بود. تنکابنی و فرزندش جان خود را بر سر این دست اندازیها گذاشتند. در نهایت هم رضاخان مالک نور، کجور و تنکابن شد و حتی نام تنکابن را به شهسوار تغییر داد. او همچنین با سردار معزز بجنوردی درگیر شد، او را کشت و اموالش را در شمال خراسان از آن خود ساخت.
تقریباً تمامی مازندران و اراضی مرغوبش و بخشهای بزرگی از گرگان و گیلان متعلق به وی بود. این تملک سراسری اراضی شمالی ایران بهقدری معروف و آشکار شده بود که خاندان پهلوی توجیه کردند: «رضاشاه، املاک شمال را از صاحبان آنها خرید تا از نفوذ روسها در آن منطقه و اشاعه کمونیسم در ایران و بخصوص در مناطق شمالی آن جلوگیری کند».
رضاخان برای تصاحب اموال مردم، به مجلس شورای ملی دستور داد که قانون «فروش املاک خالصه» را به تصویب رساند تا او بتواند بهترین املاک خالصه را به نام خود و فرزندانش منتقل کند.
درآمد رضاخان از یک و نیم میلیون هکتار اراضی کشاورزی و جنگلی، مراتع، باغات و شکارگاهها در سراسر ایران (10 درصد کل اراضی کشاورزی ایران) به سالانه 700 میلیون تومان میرسید که از این رقم حدود 60 میلیون تومان معادل 25 میلیون دلار آمریکا در آن زمان، به بانکهای خارجی منتقل میشد. تعداد روستاهایی که رضاشاه در مدت سلطنت خود تصاحب کرد، بالغ بر 2 هزار و 176 روستا بود که درآمد روستاییان به جیب شاه میرفت.
پس از خروج رضاشاه از ایران، یکی از وکلای دوره سیزدهم مجلس شورای ملی به نام مؤید احمدی در مجلس اعلام کرد: «رضاشاه صاحب 44 هزار مستغل و 70 میلیون ریال پول نقد در بانک ایران است».
** بازگشت اموال به مردم
تا سال 1320 و تا پایان دوره رضاشاه، مردمی که املاکشان غصب شده بود، جرات نداشتند شکایتی نسبت به حاکم غارتگر داشته باشند. به گفته موسی حقانی در دوره رضاخان حتی اسم اداره املاک اختصاصی تن مردم را به لرزه درمیآورد.
پس از سقوط رضاشاه و روی کار آمدن فرزندش توسط انگلیسیها هر چند 38 هزار برگ سند برای شکایت تنظیم شد، اما تنها برخی از افرادی که صاحب نفوذ و یا ثروتمند بودند، توانستند به حق و حقوق خود برسند. شاه نیز که وعده داد بود، زمینها را به مردم باز خواهند گرداند، نه تنها برنگرداند که به خود و خانوادهاش اختصاص داد.
با پیروزی انقلاب اسلامی صاحبان بسیاری از اموال غارت شده مردم شناسایی و به آنان بازگردانده شد. پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان نیز دو روز پیش در آیین رونمایی از اسناد و مدارک غصب اموال مردم توسط رضاخان اعلام کرد که حدود 7 هزار فقره دیگر از املاک و اراضی غصبشده در دوران پهلویها به مردم بازگردانده میشود.
او با اشاره به دفتر اسناد تملکهای رضاخان و دفترچه حسابهای او گفت: در این دفتر مشخصات 5 هزار و 400 فقره سند از جمله روستا، مرتع و شکارگاه غصبی توسط رضاخان و پسرش ثبت شده که همه آنها شش دانگ به نام آنها شده است که ما با همکاری سازمان ثبت اسناد و املاک، با توجه به مدارک موجود، به نام هر نفر سند صادر میکنیم که ممکن است از 100 متر تا بیشتر به نام هر نفر شود.
مرور آنچه در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط سلطنت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی سپری شده است، یادآور خاطرات شیرینی خواهد بود.
به گزارش مشرق، از ورود امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی به میهن در ۱۲ بهمن ۵۷ تا ۲۲ بهمن همان سال، تکتک روزها ایّامِ اللهی هستند که هر کدام آبستن حوادثی بودهاند. مرور آنچه در آن روزها رخ داد و در خاطرات شفاهی یا روزنامهها منعکس شد، در نخستین روز ایّامالله دهه فجر، یادآور خاطرات شیرینی خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
۱۲ بهمن
- حضرت امام در حالی که قصد خروج از فرانسه و حرکت بهسمت ایران را داشتند، با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن تشکر از آنها خداحافظی کردند.
- هواپیمای پاریس ـ تهران که به پرواز درآمد، همه نگران بودند؛ نگرانی از انهدام هواپیما یا ربودن آن در آسمان. با این حال، امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، با آرامش تمام خوابیدند.
- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک شوق بر گونههایشان جاری کردند.
- امام در فرودگاه سخنرانی کردند: «من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من، بارِ گرانی است که نمیتوانم جبران کنم».
امام، ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد دعوت کردند، سپس عازم بهشت زهرا شدند.
- حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه جمعیت مشتاق در بهشت زهرا میگوید:
«من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینیای در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد... من دولت تعیین میکنم، من توی دهن دولت میزنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. من به ارتش یک نصیحت میکنم و یک تشکر ..... [ما] میخواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر میکنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت».
- با وجود سرمای زمستان، شب قبل از ورود امام به میهن، هزاران تن از مشتاقان، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند.
- شهرهای کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.
- در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند. عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند.
- امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید کردند.
- روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند.
- در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی میپذیرم.
- شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی منتشر کرد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصاً در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد.
- دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند.
- آمریکا تعدادی از دستگاههای الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد.
نیروی هوایی سیستمهای محرمانه جنگندههای اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از وظایف «هایزر» در ایران، انجام همین مأموریت بوده است.
- بانکهای سوئیس اعلام کردند که پولهای ایران را پس نمیدهند.
- مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها، انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر، زیان خواهد دید.
- در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، راهپیمایی برگزار شد.
۱۳ بهمن۱۳۵۷
- امام خمینی در جمع روحانیون بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود ... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.
- رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائیها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
۱۴ بهمن۱۳۵۷
- حضرت امام طی یک مصاحبه مطبوعاتی در مدرسه رفاه اعلام کردند: شورای انقلاب حکومت موقت تعیین خواهد شد و حکومت موقت، موظف خواهد بود که مقدمات رفراندم را تهیه کند. همچنین قانون اساسی که تدوین شد، به آراء عمومی گذاشته میشود. ایشان دولت بختیار را غیرقانونی اعلام کردند و گفتند: کاری نکنید که مردم را به جهاد دعوت کنم.
- دانشجویان ایرانی با حمله به سفارتخانههای ایران در آمریکا، لبنان و استرالیا، نسبت به رژیم سلطنتی ایران ابراز انزجار کردند.
- چهل تن دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.
۱۵ بهمن۱۳۵۷
- حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.
- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.
- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن میزد.
- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند.
- آیتالله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامهای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت کرد.
- به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیتالله مرعشی نجفی تلگرافی برای ایشان ارسال شد.
- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا کرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب کردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوعالخروج شد.
- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار کردند.
۱۶ بهمن۱۳۵۷
- انتخاب مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، رسماً اعلام شد. حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در حضور حضرت امام و بازرگان قرائت شد.
- آسوشیتد پرس: با توجه به اینکه شانس موفقیت بختیار روز به روز کمتر میشود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ابراز حمایت ملایم از بختیار بسنده کرد.
- رییس سازمان سیا اعراف کرد که در رابطه با پیش بینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت: چیزی که ما پیش بینی نمیکردیم، این بود که یک مرد هفتاد و هشت ساله که مدت چهارده سال در تبعید بود، این نیروها را به هم پیوند زند.
- کیسینجر گفت: بیم آن میرود که انقلاب اسلامی به سایر کشورها سرایت کند و گناه این حرکت، متوجه هدف توخالی حقوق بشر است.
- آیتالله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت.
- چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائی، بهداری و دادگستری، توسط نیروهای ارتش اشغال شد.
- ۲۲ نماینده دیگر مجلس شورا، استعفا کردند.
- در تظاهرت مردم آغاجاری، عدهای به شهادت رسیدند.
- هشت هزار یهودی، ایران را ترک کردند و به اسرائیل رفتند.
۱۷ بهمن۱۳۵۷
- امام خمینی در سخنان خود گفتند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکسالعملی مثبت داشته باشند.
- در پاسخ به پیامهای تشکر از سوی مردم و یا شخصیتها و گروههای مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.
- بازرگان موقتاً از رهبری نهضت آزادی کنارهگیری و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
(در حکم نخست وزیری حضرت امام از وی خواسته شده بود تا بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد).
- دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت آیتالله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد میگویم.
- لوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.
- در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.
- حجتالاسلام فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی کرد.
۱۸ بهمن ۱۳۵۷
- حضرت امام در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.
- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمیدهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا کردند.
- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.
۱۹ بهمن۱۳۵۷
- جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.
- ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.
- طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانکها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایتهای شاه قرار گرفتند و شعلههای آتش از همه سو زبانه میکشید.
- امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شبکه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش میشد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانههای گروهی گفتند: دستگاههایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم میبودند، ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدفهای نامشروع استفاده کرده است.
- در درگیریهای گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.
- مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوعالخروج شده بود، از کشور گریخت.
۲۰ بهمن۱۳۵۷
- با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد.
- مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند.
- اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید.
- مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم می کردند که نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند (اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود).
۲۱ بهمن۱۳۵۷
- با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازای کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار میدادند.
- کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردیها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند. از این پس، کلانتریها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.
- فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.
- حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند ... اخطار میکنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم». همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
- مینیبوسها و ماشینهای وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.
- امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خوردهاند باید بر خلاف آن عمل کنند.
- مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.
- دهها هزار تن از مردم در خیابان فرحآباد، پشت کیسههای شن و خاک سنگر گرفتند.
- کلانتریهای تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلیکوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.
- حجتالاسلام مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.
- از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.
- امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.
- ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.
- شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شدهاند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمیها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.
۲۲ بهمن۱۳۵۷
- با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسهای با حضور بازرگان، بختیار و قرهباغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه میگوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.
- واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشکر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.
- نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابانهای تهران شدت بیشتری پیدا کرد.
- در پی درگیریهای اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشدهاند.
- تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا، رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.
- نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدرهای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.
- فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.
- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروههای مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.
- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقبنشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.
- از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بیطرفی کند، اینها بود:
رییس ستاد شهربانی به کلانتریها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالی که این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسلسازی به جهت تمرد آنها بینتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار میکردند و بدون اجازه به پادگانها برمی گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بینظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.
- انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.
- امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم نوشتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهرهمند است و توطئهها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئهها را نقش بر آب میسازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.
حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) در ۱۲ بهمن سال ۵۷ پس از ۱۴ سال تبعید به ایران بازگشت و در تهران مورد استقبال قریب به سه میلیون ایرانی قرار گرفت.بهشت زهرا، نخستین جایی بود که امام خمینی رحمه الله علیه پس از بازگشت به وطن به آنجا رفت و سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد فرمود .
از عایشه نقل شده که: «هر گاه رسول خدا صلّی ألله علیه و آله و سلّم از مُسافرتی بر میگشتند، گلوی مُبارک حضرت فاطمه سلام ألله علیها را میبوسیدند و میفرمودند: بوی بهشت را از او استشمام میکنم».
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - تصوّر ذهنی از ابعاد شخصیت وجودی حضرت فاطمه زهرا(س) و بیان جنبههای گوناگون زندگانی آن بزرگوار امر غامض و پیچیدهای است که به هیچ عُنوان در هیچ عصر و زمـانی از عُهدهی بشر بر نیامده و نخواهد آمد و اساساً سطح ادراک انسانها به جهت برخورداری از سطح پروازی که در ارتفاع بسیار پائین دارند، توانائی دریافت و استفهام مقامات و شئونات عرشی این بانوی مُجلله را نمیتوانند داشته باشند. به قول حضرت آیت الله العظمی وحید خُراسانی حفظه الله تعالی: «ما هیچکدام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نشناختیم و این نشناختن، مُقتضای قاعده است؛ نه خلاف قاعده، یعنی ممکن نیست شناخت او».(۱)
با در نظر گرفتن سفارشات مؤکدی که از ناحیهی پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرات ائمهی معصومین علیهم السلام در خصوص داشتن و ابراز محبت به حضرت زهرا(س) و اهل بیت با کرامت ایشان به شیعیان و مُحبّین شده است و این بیشتر بدلیل منافع دُنیوی و اُخروی است که برای خود شیعیان در این ابراز محبّت وجود دارد، میتوان به این مفهوم رسید که مهرورزی به آن بانوی جلیل القدر(س) موجب میگردد که مُحبّین از رفتارها و برخوردهای ایشان علیالخصوص در دوران تحولاتی که در مُدّت حیات کوتاهی که از بعد از شهادت پیامبر مُکرّم اسلام(ص) داشتهاند، بهترین بهره برداری آموزشی را در دفاع از حریم ولایت داشته باشند و در این موضوع یک سیر انسان ساز و پرورش دهنده به منظور آماده سازی افراد جوامع دینی برای امر بسیار مُهم ظهور وجود دارد و انسانها در طول این جریان مفاهیم اصیل انتظار را به دُرستی درک و عملاً حسّ و تجربه مینمایند.
بررسی مُختصر دو فراز از بیانات رهبر کبیر انقلاب اسلامی مرحوم امام خُمینی رحمة الله علیه در باب فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها در زمینه نگاه به بخش کوچکی از شئونات آن بزرگوار و جریان شرفیابی روح اعظم به محضر آن حضرت(س) پس از شهادت رسول مُکرّم اسلام(ص) مباحث ابتدائی مطروحه در این مقاله است و مسئله مُهم ابراز محبّت به آن بانوی عظیم ألشأن و ثمرات ناشی از آن برای مُحبّین از دید روایات، مطالبی است که در قسمتهای بعدی مقاله پیرامونش بحث میگردد. همچنین طرح موضوع معیّت با اهل بیت عصمت علیهم السلام و مُتابعت و آماده بودن پیروان و شیعیان از آن بزرگواران در راستای کمک به ایجاد و استقرار حکومت جهانی معصومین سلام الله علیهم اجمعین مباحث پایانی مقاله را شکل میدهند.
برای شناخت منزلت و جایگاه هر شخصیتی نیاز به پیش زمینه هائی است که اگر فراهم نباشند، روند شناخت را با مُشکل مُواجه مینماید. از جمله نیازهائی که الزام وجودشان برای ورود به مسئلهی شناخت بسیار حائز اهمیّت است و میتوان به آنها اشاره نمود، حدّ سطوح ادراکی و شناختی اشخاص است. در زمینهی شناخت منزلت و مقام شخصیّت با عظمتی همچون حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها باید گفت اساساً این امکان برای هیچکس موجود نیست و سطوح ادراک هیچکس قادر به رسیدن و شناخت مقامات ایشان نیست مگر خداوند در مقام خلقت و نبیّ مُکرم اسلام صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام، آنهم به جهت برابری شأن و طراز وزانت، و به همین خـاطر در زیارت شریفهی آن بانوی با کرامت به جمله ألمَجهوُلَةَ قَدرَا برخورد میکنیم. ألمَجهوُلَةَ قَدرَا یعنی برای هیچ یک از خلایق، شناخت حدود مقامات ایشان به هیچ وجه مقدور نمیگردد و شاید ذکر این جُمله بدان جهت باشد که اساساً از این شناخت بازداشته و محروم شدهاند. حضرت آیت الله العُظمی وحیـد خُراسانی حفظه الله تعالی در این خصوص فرموده بودند: « ألمَجهوُلَةَ قَدرَا، این جهالت قدر بِالنِسبِه به جمعی دون جمعی نیست. تارةً جهل، اسناد میشود به جاهل، قهراً متعدد میشود، تارةً طرف اسناد، مجهول است. در این جمله: ألمَجهوُلَةَ قَدرَا. لذا عامّه ناس إلاّ أخصِّ ألخَواص از این معرفت محرومند، امّا از کُنه معرفت او همه محرومند، لِأنَّ ألخَلقَ فَطَموُا عَن مَعرِفَتهَا، مُطلق خلق قطع شدند از معرفت او. اگر ما او را میشناختیم این قصور و تقصیر نسبت به حقّ آن حضرت(س) نبود».(۲)
شاید روزی با ظهور امام عصر عجّل الله تعالی فرجه ألشریف و رشد عقلها و گستردهتر شدن مفاهیم اصیل معنوی، بشریّت بتواند به ظرفیتی برسد که از این محرومیّتی که به آن اشاره شده بود، خارج شود و با حضور آن منصور عادل(عج) این امکانِ شنـاخت برای اشخـاص فـراهم آید. اگر بپـذیریم که این معنـا در عرصه حکومت جهانی امام عصر سلام الله علیه مُحقق میگردد، آن زمان است که مفهوم انتظار دارای بُعد معنائی خاصتری میگردد و به مقوله انتظار با دیدگاه مُتفاوتتری باید نگریسته شود. و در این صورت است که مفهوم انتظار و درخواست و دُعـا برای تعجیل در فرج حضرت صاحب علیه السلام بصورت یک دغدغهی اصلی برای یک جامعهی دینی مطرح میگردد و این دغدغه باعث میشود که جامعه و افراد آن با نگاه صحیح به نوع رفتار و حرکت حضرت فاطمه سلام الله علیها در دفاع از مرزها و حدود امامت و ولایت، الگوی مُناسبی را برای آمـادگی و زمینه سازی جهت ظهور در پیش رو داشته باشند و همانگونه که آن بانوی با عظمت در دفاع از حریم امامت و ولایت عمل نمود افراد جامعهی دینی نیز به همان صورت حفظ آمادگی نمایند و به تکالیفشان عمل کنند.
۱- شأنیت
بانوئی که شأنیتش همسنگ شأنیت رسول گرامی اسلام(ص) است و جایگاهش در عالیترین مقام قُرب رُبوبی است را چگونه میتوان به تعریف و بیـان نزدیکش نمود و این امکان اساساً برای بشر مقدور نیست. حضرت امام خُمینی رحمة الله علیه در بیانی ظریف اشارهای به یک جلوهی ذاتی وجودی آن کوثر نورانی مُکرّمه، تحت عُنوان موجود الهی جبروتی که ظاهر شده در صورت یک زن میباشند نمودهاند و تمامی خصوصیّات انبیاء عظام را مُتمرکز در این بانوی با عظمت دانستهاند و اعتقاد خود را بر این بـاور استوار نمودهاند که چنانچه حضرت زهرا(س) مرد بودند، نبیّ بودند.
امام راحل(ره) در سخنانی در باب فضائل حضرت فاطمهی زهرا سلام الله علیها فرموده بودند: «تمام ابعادی که برای زن مُتصوّر است و برای یک انسان مُتصوّر است، در فاطمه زهـرا (س) جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انـسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیّت، تمام حقیقـت زن، تمـام حقیقـت انـسان، او زن معمـولی نیست. او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. بلکـه موجود الهـی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شد است ... زنی که تمام خاصّههای انبیاء در اوست، اگر مرد بود، نبیّ بود؛ زنی که اگر مرد بود، به جای رسول االله(ص) بود».(۳)
این گفتار مرحوم امام(ره) این معنی را به ذهن مُتبادر میسازد که ذات مُقدّس حضرت فاطمه(س) به لحاظ ابعاد و ثقل وجودی با وجود شریف نبوی صلّی الله علیه و آله و سلّم برابری مینموده است و در حقیقت این دو شخصیّت با عظمت عِدل و همطراز یکدیگر هستند و به جهت این که حضرت زهرا(س) بصورت ظاهریِ یک زن در عالم مادّه تجلّی حضور پیدا کردهاند، نبّی نگردیدهاند و شاید به این جهت باشد که وعاءِ وجودی ایشان جایگاه ظهور و تجلّیگاه ائمه هُدی علیهم السلام گردیده است و انوار همهی امامان معصوم علیهم السلام با تمام ثقالت ذاتی و معنائی که دارند از نور قُدسیّه آن حضرت(س) ساطع شده و مُتبلور گردیده است. در جای دیگر امام راحل(ره) به شرفیابی روح اعظم به محضر مُقدّس حضرت فاطمه(س) از بعد از شهادت رسول گـرامی اسلام(ص) اشاره میکنند و تناسب میـان عظمت وجودی آن حضرت(س) با این موضوع را مسئلهای بزرگ قلمداد مینمایند که به غیر از شخصیّت بزرگ این بانو، تنها برای حضرات انبیاء اولوالعظم سلام الله علیهم میسر بوده است.
من راجع به حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها خودم را قاصر میدانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا میکنم به یک روایت که در کافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده و آن روایت این است که حضرت صادق سلام اللَّه علیه میفرماید: فاطمه سلام اللَّه علیها بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا، و حُزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلی از آینده نقل میکرد. ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز مراودهای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اوّل از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیهای که واقع میشده، ذکر کرده باشد و آنچه که به ذرّیه او میرسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر سلام الله علیه هم آنها را نوشته است، کاتب وحی بوده است. حضرت امیر(ع)، همان طوری که کاتب وحی رسول خدا (ص) بوده است و البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم(ص)، کاتب وحی حضرت صدیقه(س) در این ۷۵ روز بوده است.
مسئله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی میآید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، .... تا تناسب بین روح این کسی که جبرئیل میآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا(ص) و موسی و عیسی و ابراهیم علیهم السلام و امثال اینها، بین همه نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتی درباره ائمه هم من ندیدهام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد...
در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کردهاند، با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم که برای غیر انبیا علیهم السلام آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا علیهم السلام و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هستند، برای کسی دیگر حاصل نشده و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده و این از فضائلی است که از مختصات حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها است».(۴)
۲- چگونگی درک شب قـدر
تطابق موضوع رفت و آمـد روح اعظم به محضر مُبـارک و نـورانی بیبی دوعـالم(س) به لحـاظ موقعیتی، با آیهی مُبارکهی «تَنَزَّلُ ألمَلائِکَةُ وَ ألرّوُح فِیهَا بِإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ» (۵) اهمیّت و عظمتی همتا و هم وزن اهمیّت، بزرگی و شرافت شب قدر را جلوه گر مینماید. فلذا میتوان از مفاهیم سترگ و گستردهی شب قدر، موقعیّت درک وسعت حقیقت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را افاده نمود و به این حقیقت رسید که شب قدر با تمام عظمتی که دارد و این عظمت هیچگاه برای هیچ کس به غیر از حضرات معصومین علیهم السلام مشخص و واضح نگردیده است، عرصه ظهور و بروز بخشی از تجلیّات حضرت صدّیقهی طاهره(س) است. امام صادق علیه السلام در همین رابطه میفرمایند: «فَمَن عَرَفَ فَاطِمَة(س) حَقَّ مَعرِفَتهَا فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ ألقَدرِ. هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بیگمان شب قدر را درک کرده است».(۶)
و شاید از این کلام رفیع حضرت امام جعفر بن مُحمّدٌ الصادق علیه السلام بتوان این برداشت را نمود که معرفت یافتن بر مقام و شئونات حقیقی حضرت فاطمه(س) افضل و مُقدّم است بر درک معارف شب قدر و اگر کسی در زمینه شناخت حقیقت بیبی دو عالم(س) بتواند توفیقی برای خود حصول کند میتواند در درک حقایق شب قـدری که شب نزول دفعی و یکباره قرآن کریم و نزول همهی ملائکه و روح است و شرافتی برتر از هزار ماه عبادت را دارد نیز موفق باشد. در حدیث دیگری در تفسیر فُرات در ذیل آیهی شریفهی إنَّا أنزَلنَاهُ فِی لَیلَة ألقَدرِ(۷) از همان امام معصوم(ع) نقل گردیده است: «ألَیلَة فاطِمَة، وَ ألقَدرُ ألله، فَمَن عَرَفَ فاطِمَة عَلَیهَا ألسَّلام حَقَّ مَعرَفَتِهَا فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ ألقَدرِ، وَ إنَّمَا سَمَّیتَ فاطِمَة لِإنَّ ألخَلقَ فَطَموُا عَن مَعرَفَتِهَا. مُراد از (لیلة) حضرت فاطمه سلام الله علیها است و مقصود از (قَـدر) نیز خُـداوند است، پس هر که فاطمه(س) را آن طور که سزاوار است و حقّ معرفت اوست بشناسد شب قـدر را درک کرده است، و همانا آن حضرت(س) فاطمه نـامیده شده است زیرا مردم از شناخت او باز داشته شده و عـاجزند».(۸) و مگر برای کسی مقدور است که عظمت واقعی این دو معنا را درک نماید، آنهم انسان خاکی با آن همه حجابهای گوناگون و تعلقات مـادّی که برای خود ایجاد نموده است؟ درک این معانی فقط برای شخص ولیّ الله مقدور است ولاغیر.
تمام نورانیّت، عظمت و قداست و معنویت ماه مُبارک رمضان بخاطر همین نزول دفعی قرآن کریم از لوح محفوظ بر سینه مُبارک رسول اکرم(ص) است و این نورانیّت را ماه رمضان از برکت نزول قرآن دارا گردیده است. امّا طبق روایات، نورانیّت حضرت فاطمه سلام الله علیها غلبه دارد بر نورانیّت ماه مُبارک رمضان و اعظم بر آن است. حضرت امام علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام فرمودند: «کانَت فاطِمَةُ عَلَیهَا ألسَّلام إذا طَلَعَ هِلالَ شَهرِ رَمَضَان یَغلِبُ نوُرِهَا ألهِلالُ وَ یَخفَی فَإذَا غَابَت عَنهُ ظَهَرَ. هنگامی که حضرت فاطمه(س) در شب اوّل ماه رمضان استهلال مینمود، نور جمالش بر نور هلال رمضان غلبه میکرد و هلال دیده نمیشد، زمانی که حضرت زهرا(س) غائب میشدند آنگاه هلال ظاهر میگشت». (۹)
همانگونه که همه میدانیم ذات نور درخشندگی و ارائه روشنائی است. با نور است که میتوان تبیین اشیاء و اجسام نمود و مُشاهدات را عینیّت بخشید. در عالم مادّه نور پرورش دهندهی بسیاری از موجودات از جمله نباتات و نیز دارای انرژیهای ویژهای برای بقای برخی دیگر از موجودات است. همچنین نور از بین برنده بسیاری از آلودگیها، میکروبها و ویروسهاست و وجود نور در این عالم برکات بیشماری را برای تمامی موجودات به همراه دارد. در عالم معنا نیز انوار الهی و حضرات معصومین علیهم السلام و قرآن مجیـد دارای برکات عظیمی هستند که موجودات بنا بر فراخور احوال خودشان و بنابر وسعت و گنجایش ظرف وجودیشان از این انوار بهره میگیرند و آلودگیهای خود را زدوده و به سمت کمال و رشد رهسپار میگردند.
برای مثال همانگونه که قبلاً نیز ذکر گردید ماه مُبارک رمضان بواسطه نزول دفعی قرآن کریم شرافت و عظمتی را کسب نموده است که هیچ یک از ماههای دیگر چنان خصوصیّاتی را ندارند. در این ماه اگر انسان تصمیم بگیرد که نهایت استفاده را از انوار با برکت ماه مُبارک رمضان در راستای رسیدن به تعالی بنماید، میتواند تمامی ظرف وجودیش را در معرض این انوار قرار دهد و چون این فیض در طول این ماه همواره جاری و ساری است، لذا ظرف درخواست کننده فیض درطیّ ماه مُبارک رمضان خالی نخواهد ماند و اساساً بهمین جهت این ماه با برکت رمضان را کریم نامیدهاند و به رمضان کریم معروف گردیده است. با تمام فیوضات و نورانیّتی که رمضان دارد، ولی بر اساس حدیثی که از حضرت امام رضا علیه السلام ذکر گردید، ظهـور و طلیعهی نور رمضان که خُلاصهاش در همان هـلال ماه است و معنی شروع تجلّی و بروز آن ماه را نمایان میسازد، تحت غلبهی پهنه انوار وجودی حضرت فاطمه سلام الله علیها قرار میگیرد و تا زمانی که آن حضرت(س) اراده نفرمودهاند، نور رمضان ظهور و بروز نخواهد یافت و این بخاطر اینست که با وجود انوار قُدسیّه حضرت فاطمه سلام الله علیهـا هیچ نور دیگری مجال و توانائی ظهور و تجلّی نمییابد.
بیان یک نکته: یکی از اصولیترین، مُهمترین و محوریترین دلایل خلقت مادّی و فیزیکی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که مربوط به عالم خاکی میشود و طبیعتاً بسیار مادون خلقت نوریّهی آن وجود ذیجود است و به حسب قاعده سیر نزول ثقل عظیمی همانند این وجود با عظمت تنها به جهت و به واسطهی بودن ثقل همطراز و هم عِدلی همچون امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام امکان پذیر گردیده است، موضوع مأموریّت سنگین و بزرگ این بانوی شریف در راستای حمایت و دفاع از امام معصوم به عنوان ولیّ مُطلق خُـداوند در مقطع زمانی خاص پس از شهادت نبیّ مُکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم است. با بکار بُردن دقّت بیشتر در این معنا که به آن اشاره گردید و نیز عنایت به روایتی که از حضرت امام جعفر بن مُحمّد الصّادق علیه السلام با این مضمون «فَمَن عَرَفَ فَاطِمَة(س) حَقَّ مَعرِفَتهَا فَقَد أدرَکَ لَیلَةَ ألقَدرِ. هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بیگمان شب قدر را درک کرده است» که بیان شده بود، و اینکه ماهیّت شب قدر بالإصالة توجه و تمرکز داشتن بر روی عظمت و شئونات وجودی شخص ولیّ الله اعظم است، این اندیشهی مُهم برای شیعیان و مُحبّین آل الله علیهم السلام به عُنوان یک مانیفست تبلور مییابد که اصالت شب قدر تشریح مفهومیِ درک جایگاه، مقام ومنزلت و حمایت و دفاع جانانه و همه جانبه از ولیّ مُطلق خُـداست.
یعنی این مفهومی است که بـاید در باب بخشی از شناخت حقیقی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و معرفت یافتن و درک منزلت شب قدر و ارتباط میان این دو مبحث مورد مُدّاقه و توجّه خاص قرار گیرد. به عبارت ساده تر در شب قدر یکی از مُهمترین و اصلیترین مبناهای تفکرّ شیعه و مُحبّ، باید حول موضوع بررسی نوع وکیفیت چگونگی شناخت و معرفت یافتن به ساحت با عظمت امام معصوم و حمایت از ولیّ الله و دفاع از ذات مُقدّس او در هر زمان و مکان باشد و این ساختار یک وظیفهی اصولی را بصورت مبنائی در مکتب شیعه پایهریزی مینماید و شکل میدهد و با این خط فکری مؤمنین درخواهند یافت که باید به این نکته با اهمیّت ویژه نگاه کنند و ببینند که در هر شرایطی چگونه باید مُدافعی ارزشمند، پُر توان، با انگیزه و مُصمم برای دفاع و پُشتیبانی از امام معصوم خود چه در زمان حضور و چه در زمان غیبت باشند. قطعا پرداختن به تفکر و اندیشیدن پیرامون این خط فکری برای مُحبّین، و به جلوهگاه عمل درآوردن این مسئولیّت، از عبادات بزرگ و مقبول در شبهای قدر است، چرا که این امر موجبات تقویت ارتباط عبودیّتی بنده را با خـالق قادر مُتعال بصورت مُحکمتر فراهم میآورد و فهم و درک عبادات و اذکار را برای انسان مؤمن لذت بخشتر و شیرینتر مینماید ... ان شاءالله
۳- مُحبّتی که مظهر امنیّت از عذابهـاست
قُـرآن مجید در باب یکی از ویژگیهای مُهم شب قدر میفرماید: «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعِ ألفَجر».(۱۰) کلمهی سلام و سلامت به معنای عدم وجود هرگونه آفات و بلیّـات ظاهری و باطنی است و بر وجود امنیت کامل دلالت مینماید. شب قـدر به جهت وسعت انوار و برکاتی که دارد، منبع امنیت از عذاب و خشم الهی است و ایمنی و سلامت تا مطلع فجر در آن پابرجا و پایـدار است و به عبارت دیگر باب عذاب خداوند در این شب بسته است. نبیّ مُکرّم اسلام(ص) نیز در روایتی فرمودند: «إنّی سَمَّیتُ إبنَتِی فاطِمَة لِأنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَن أحَبَّهَا مِنَ ألنَّار. من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم، زیرا خدای عزّ و جَلّ فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگاه داشته است».(۱۱)
انطباق مطلبی که از آیه شریفهی مذکور برداشت میگردد با این حدیث نبوی این معنا را تداعی مینماید که محبّت و دوستی حضرت صدّیقهی طاهره(س) موجب ایمنی از عذاب الهی است با این تفاوت که در آیه یاد شده ذکر زمان (حَتَّی مَطلَعِ ألفَجر) وجود دارد ولی در متن روایت قید زمانی دیده نمیشود. فلذا محبّت و دوستی آن حضرت(س) مداومتاً انسان را از آتش دوزخ مُحافظت میکند. ابراز محبّت و دوستی به حضرت فاطمه(س) بقدری دارای اهمیّت بوده و هست که خود شخص رسول الله(ص) نیز بصورت ویژه ایشان را مورد احترام خاص قرار میدادهاند. یکی از رفتارهای معنادار پیامبر گرامی اسلام(ص) در برابر حضرت زهرا علیها السلام بوسیدن مُکرّر ایشان بود؛ بوسههایی که انگیزههای تأکیدی بر محوری بودن معناهائی همچون تکریم و احترام، مُعرفی منزلت و جایگاه حضرت فاطمه سلام الله علیها، ملکوتی و بهشتی بودن حضرت زهرا علیها السلام و در نهایت، مُحبّت ورزی به آن حضرت(س) را در برداشت. از عایشه نقل شده که: «هر گاه رسول خدا صلّی ألله علیه و آله و سلّم از مُسافرتی بر میگشتند، گلوی مُبارک حضرت فاطمه سلام ألله علیها را میبوسیدند و میفرمودند: بوی بهشت را از او استشمام میکنم».(۱۲)
و باز از عایشه منقول است که گفت: «فاطمه علیها السلام در سخن گفتن شبیهترین مردم به رسول خدا(ص) بود. وقتی بر پیامبر(ص) وارد میشد، آن حضرت(ص) دستش را میگرفت و میبوسید و بر جای خودش مینشانید و هرگاه رسول خدا(ص) نیز بر فـاطمه(س) وارد میشد، او به احتـرام پدر از جـای بر میخـاست و دست آن حضرت(ص) را میبوسید و در جای خود مینشانید».(۱۳)
مقام مُعظم رهبری حفظه الله تعالی در بیانی در خصوص همین روایت فرموده بودند: «من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یک حرفِ هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛ این موجود انسانی، این دختر جوان، اینهمه فضیلت، اینهمه درخشندگی، اینهمه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر(ص) وقتی فاطمهی زهرا(س) بر او وارد میشد، قَـامَ إلَیـهَـا؛ نه فقط بلند میشد، بلکه بلند میشد و به سمت او میرفت. یک وقت یکی وارد اتاق میشود، شما به احترامش بلند میشوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق میشود، شما با اشتیاق به طرفش میروید. اینها مگر شوخی است؟ این بحثِ پدر - فرزندی نیست. پیغمبر خدا(ص) اینجور از فاطمهی زهرا(س) تجلیل میکند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام میکند؛ اینها مقامات فاطمهی زهرا(س) است. آن زندگی با امیرالمؤمنین(ع)، آن تربیت آن فرزندان. خُب، مگر میشود دربارهی این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم؟».(۱۴)
شخصیت با عظمت و پُر برکتی که پیـامبر خُـدا(ص) اینگونه با محبّت و مهربانی با او رفتار مینمود، دارای فضائل و ملکاتی بود که ایشان بنـابر دستور الهی مُلزم به این نوع رفتار با ایشان گردیده بودند و این نوع حرمت گذاری به جهت مهر و محبّت پدر و فرزندی نبوده است بلکه در راستای اجرای فرامین الهی بوده و این وظیفه در کلام مُختلف نبیّ مُکرم اسلام(ص) و ائمه هُدی علیهم السلام برای شیعیان و مُحبّین نیز فرض قطعی محسوب گردیده است و موظف به دوستی و محبّت حضرت فاطمه(س) و اولاد ارجمند ایشان گشتهاند. رسول گرامی اسلام(ص) خطاب به سلمان فارسی رحمت الله علیه فرمودند: «ای سلمان! هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست داشته باشد، در بهشت با من خواهد بود و هر کس او را دشمن بدارد، در آتش خواهد بود، ای سلمان! دوستی فاطمه(س) در صد جا فایده خواهد داد که آسانترین آن، مواضع مرگ، قبر و میزان محشر، پل صراط و جایگاه حسابرسی است. هر کس که دخترم فاطمه علیها السلام از او راضی باشد من از او راضی هستم و از هر کس که من از او راضی باشم خدا هم از او راضی خواهد بود، هر کس که فاطمه(س) بر او خشمگین باشد من بر او خشمگینم و هر کس که من بر او خشمگین باشم خداوند بر او خشمگین خواهد بود. ای سلمان! وای بر حال کسی که به او و شوهرش امیرالمؤمنین علی علیه السلام ستم نماید و وای بر کسی که به ذرّیه و شیعیان او ستم کند».(۱۵)
در روایت مذکور یکی از آثار پُر برکت و معنوی دوستی و محبّت حضرت زهرا سلام الله علیها، همسایگی با پیـامبر عظیم الشأن اسلام حضرت مُحمّد بن عبـدالله (ص) در بهشت برشمرده شده است و ایمنی از آتش دوزخ و امنیت در عوالم گوناگون پس از مرگ نیز از دیگر آثار عظیم این محبّت ذکر گردیده است. ضمن این که مضامینی همچون ادای مُزد رسالت نبیّ مُکرّم(ص) و اکتساب رضایت ایشان و در نهایت جلب رضایت خُـداوند نیز در همین ابراز قلبی و عملی محبّت به حضرت فاطمه(س) بر اساس آیات قرآن مجید(۱۶) بوضوح نهُفته شده است و در عالم دُنیا نیز همین محبّت، نقش تربیتی و انسان سازی واضح، عظیم و بسیار بزرگی دارد و در تکامل هدایت و ایمان مُحبّین و در مراحل بالاتر در توانائی یافتن انسان در زمینهی کنار زدن حُجبات نیز اثرات فراوانی دارد.
زمخشری که از اعاظم مُفسّرین اهل سنّت است در تفسیر خود به نام کشاف آورده است: هنگامی که آیه شریفه «قُل لا أسئَلُکُم عَلَیهِ أجراً إلّا ألمَوَدَةَ فِی ألقُربَی»، (۱۷) نازل شد، از ایشان سئوال شد: ای رسول خدا(ص)! خویشاوندان تو که مودّت و محبّت به آنها بر ما واجب شده چه کسانی میباشند؟ حضرت(ص) فرمودند: «علی(ع) و فاطمه(س) و دو فرزندان آنها هستند. آنگاه فرمود:
هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) بمیرد شهید از دنیا رفته است (یعنی مقام و درجه شهید را داراست).
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا برود آمرزیده شده و بخشوده از دنیا رفته است.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا رود مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته است.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا رود ملک المُوت یعنی فرشته مرگ او را بشارت و مژده به بهشت میدهد و نیز دو فرشته دیگر که مأموران سؤال در قبر هستند همین بشارت را به او میدهند.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا برود او را با عزّت و احترام و اکرام به سوی بهشت می برند آن چنانکه تازه عروس را به خانه داماد برند.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا رود در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده میشود.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا برود خدا قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار می دهد.
آگاه باشید هر کس بر محبّت آل مُحمّد(ص) از دنیا برود بر طبق سنّت و جماعت اسلام از دنیا رفته است.
آگاه باشید هر کس بر عداوت آل مُحمّد(ص) از دنیا برود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر میشود که در پیشانی او نوشته شده: «مأیوس از رحمت خدا».
آگاه باشید هر کس بر دشمنی و بغض آل مُحمّد(ص) از دنیا رود کافر از دنیا رفته است.
آگاه باشید هر کس با عداوت و دشمنی بر آل مُحمّد(ص) از دنیا برود، هرگز رایحه و بوی بهشت را استشمام نخواهد نمود».(۱۸)
فخــر رازی نیز که از اکابر مُفسران اهل تسنّن است بعـد از ذکر همین حـدیث شریف نورانی اضـافه میکند: «آل مُحمّـد صلّی الله علیـه و آلـه و سلّم کسانی هستند که بازگشت امـرشان به اوست. کسانی که ارتباطشان مُحکمتـر و کاملتر باشد. آنهـا آل مُحمّد(ص) محسوب میشونـد و شک نیست که فـاطمه و علـی و حسن و حُسین علیهم السلام مُحکـمتـرین پیـوند را با حضرت رسول الله (ص) داشتهاند. و این از مُسلمّات و مُستفاد از احـادیث مُتـواتره است. بنــابرایـن لازم است کــه آنهـا را آل پیغمبـر اکرم صلّی الله علیه و آله بدانیم». آنگاه میگوید: «بنـابر این ثابت و مُسلّم و مُحـرز است که این چهـار تن ذویالقُربی پیغمبرخــاتم(ص) هستند و بایست از احترام فوقالعاده برخوردار باشند». فخـر رازی دلایلی بر اثبـات این مسئله دارد و میگوید: «شک و شبههای نیست که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار فاطمه(س) را دوست میداشت و درباره او فرمود: فاطمه(س) پـــاره تن من است؛ آن کـه او را آزار دهـد مـرا آزار داده و اذیّت نمـوده است. و نیـز بـا احـادیث مُتواتره صادره از لسان رسول الله صلّی الله علیـه و آله ثابت و مُحقق شده کـه آن حضرت(ص)، علـی مُرتضی و حسن و حُسیـن علیـهم السلام را دوست میداشتـه، پس محبّـت آنهـا بر تمـام اُمّت واجـب است». و به آیـاتی چند از قُـرآن اشاره میکند و نتیجه میگیـرد که مودّت و محبّت آل مُحمّد صلّی الله علیه و آله بر کافّهی مُسلمین و اهل ایمان واجب است. (۱۹)
مرحوم امین الاسلام شیخ طبرسی رضوان الله تعالی علیه، مُفسر بزرگ و معروف شیعه، از کتاب تفسیر شواهد التنزیل لِقَواعِد ألتّفضیل حاکم حسکانی که از مُفسّران و مُحدّثان معروف اهل سنّت است، از ابی امامه باهلی چنین نقل کرده است که پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله و سلّم فرمودند: «إنَّ اللهَ خَلَقَ ألانبیَاءَ مِن أشجَارِ شَتی وَ أنَا وَ عَلی عَلَیهِ ألسَّلام مِن شَجَرَةٍ واحِدَة فَأنَا أصلُهَا وَ عَلیٌ عَلَیهِ ألسَّلام فَرعُهَا وَ فاطِمَهُ عَلَیهَا ألسَّلام لِقاحُهَا وَ ألحَسَن وَ ألحُسَینِ عَلَیهمَا ألسَّلام ثِمارُهَا وَ أشیاعنَا أوراقِها...لَو أنَ عَبداً عَبدُ اللهِ بَینَ ألصَّفا وَ ألمَروَةَ ألفَ عَام، ثُمَّ ألفَ عَام، ثُمَّ ألفَ عَام، حَتَّی یَصیرَکَالشن ألبَالِی، ثُمَّ لَم یَدرِک مَحَبَّتِنَا، کبَهُ الله عَلَیَ منخَریهِ فِی ألنّارِ، ثُمَّ تَلیَ: قُل لَا أسئَلُکُم عَلَیهِ أجراً...»؛ خداوند انبیا را از درختان مختلفی آفرید، ولی من و علی علیه السلام را از درخت واحدی خلق کرد، من اصل آن هستم وعلی(ع) شاخهی آن، فاطمه(س) موجب باروری آن است و حسن و حسین علیهما السلام میوههای آن و شیعیان ما برگهای آن هستند... سپس افزود: اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال و سپس هزار سال و از آن پس هزار سال عبادت کند تا همچون مَشکِ کُهنه شود، اما محبّت ما را نداشته باشد، خداوند او را بصورت در آتش میافکند، سپس این آیه را تلاوت فرمودند: قُل لا أسئَلُکُم...» .(۲۰)
مجمـوع این روایـات اخیرالذکر به این نکته اشاره دارنـد کـه دوستی و محبّت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و عَلیَالخصوص حضرت فـاطمه سلام الله علیهـا مُهمترین زاد و توشهای است که انسان باید برای عوالم قبر و برزخ و قیامت خود در کوله بارش به همراه داشته باشد و این عالیترین سرمایه انسان برای ارائه به محضر پروردگار جهانیان است. محبّت خالصانه به این ذوات مُقدّسه در دُنیـا، شفاعت ایشان را در آخرت موجب میگردد و کسانی را که اهل بیت عصمت علیهم السلام شفاعت نمایند قطعا مورد آمُرزش و مغفرت الهی قرار خواهد گرفت. پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «اِنَّ فاطِمَةَ لتَشفَع یَومَ القیامَةِ فیمَن اَحَبَّها وَ تَولّاهَا وَ أحَبَّ ذُرِّیَّتَهَا وَ تَوَلاهُم وَ یَشْفَعُهَا اللهُ فیهِم وَ یُدْخِلُهمُ ألجَنَّةَ بِشَفاعَتَهَا. همانا فاطمه سلام الله علیها در روز قیامت برای کسی که مُحبّ و دوستدار او و فرزندانش باشد، شفاعت میکند و خداوند شفاعت او را در مورد این افراد میپذیرد و آنها را با شفاعت او وارد بهشت میکند».(۲۱)
در روایتی از حضرت امام مُحمّد بـاقر علیه السلام نقل گردیده است: «پدرم از جدّم رسول خُـدا(ص) حدیث کردند که : در روز قیامت منبرهائی از نـور برای انبیـاء نصب مینمایند و منبر من از همه بلند تر است. آنگاه خُـداوند میفرماید: ای مُحمّد(ص)! خُطبه بخوان ومن خُطبهای میخوانم که هیچ یک از پیامبران نشنیده باشند و پس از آن برای اوصیـاء منبرهای نورانی نصب مینمایند و منبر وصیّ من علی بن ابی طالِب علیهما السلام از همهی منبرها بلندتر است و بدستور حقّ جلّ و عَلی خُطبهای میخواند که اوصیاء نشنیده باشند. جبرائیل(ع) نـدا میدهد که: هــان! اهل محشر؛ سرهایتان را به گریبان کشید و دیدههای خود را ببندید، همـانا فــاطمه(س) به جانب بهشت عبور میکند. سپس فاطمهی زهرا(س) در مُلازمت فرشتگان با جلال و جبروت بر در بهشت فرود میآید. پس فاطمه(س) توقف مینماید و التفاتش به جانب صحرای محشر است. خطاب میرسد: ای دُختـر حبیب مـن! اینک که دستور دادهام به بهشت بروی، نگران چه هستی؟ و او عرض میکند: ای پروردگار من! دوست دارم چنین روزی مقام و منزلتم نزد اهل محشر معلوم گردد. در این وضعیت نـدا میرسد: ای دُختـر حبیب من! برگرد و در مردُم بنگر و هر کس را که در قلبش دوستی تو یا یکی از فرزندان تو هست را داخل بهشت گردان». سپس در اینجـا امام مُحمّد باقـر علیه السلام فرمودند: «به خُـدا سوگند که در آن روز، فـاطمه(س) شیعیان و دوستان خود را از میـان مردُم چنان جُـدا مینماید که مُـرغ دانههای خوب را از بد جُـدا میکند. آنگاه فاطمه(س) با شیعیان خود در بهشت حـاضر میشوند. خُـداوند در ایشان نظر میافکند تا دوباره به محشر التفات میکنند. در آن موقع خطاب میرسد: این نگرانی شما برای چیست؟ همـانا دُختر حبیب من از شما شفاعت کرد. آنهـا عرض میکنند: خُـدایـا! دوست داریم قَـدر مـا در چنین روزی معلوم گردد. خُـداوند مهربان میفرمـاید: ای دوستـان من! در میان جمعیّت بنگرید، هر کس که به خـاطر دوستی فـاطمه(س) شما را دوست داشت، هر کس که به خـاطر محبّت فـاطمه(س) به شما طعامی داده و یا به خـاطر محبّت فـاطمه(س) به شما لباسی پوشانده، و به خـاطر محبّت فـاطمه(س) شما را به جام آبی سیراب نموده، یا غیبتی را از شما دور گردانیده دست او را بگیرید و همراه خود وارد بهشت کنیـد. سپس امام مُحمّد بـاقر(ع) فرمودند: به خُــدا سوگند که در محشر نماند به جُز کـافر و مُنـافق و شکاک».(۲۲)
۴- معیَّـت
ابراز محبّت حقیقی به حضرت فاطمه(س) و اهل بیت طاهرینش زمینههای پراکندگی و مشغولیّات دل را از بین میبرد و محبوب واقعی را جایگزین آنها میسازد و وقتی دل توانست با محبوب خود اُنس بگیرد و با غیر از او خو نداشته باشد، حیات اصلی و حقیقی قلب احیاء و سپس آمادهی طهارت نفس میشود و به مکارم اخلاقی آراسته میگردد. نفسی که تطهیر شد طبیعتاً برای شبیه شدن به محبوبش تلاش مینماید و سعی میکند به سجایای او خود را مُتمایل و نزدیک سازد. ارادهی محبوب جایگزین ارادهی مُحبّ میگردد و احوالات و ارداهی مُحبّ نیز در طول ارادهی محبوب واقع میشود. حالات و اندوه و شادی محبوب، اندوه و شادی مُحبّ را میسازد و شیعه همانی میگردد که امام جعفر بن مُحمّدٌ الصادق علیه السلام در بارهاش فرمودند: «رَحِمَ أللهُ شِیعَتُنا، خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینَتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ویَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا. خُـداوند رحمت کُند شیعیان ما را که از باقیماندهی گِل ما آفریده شدهاند، سرشت آنان با آب ولایت ما عجین گشته است، با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحت هستند».(۲۳)
انسان چنانچه بتواند اینگونه شود به مقام معیّت رسیده است و این مقام، مقام همراه بودن مُدام به جهت منشهای خُلقی و رفتاری با آل الله علیهم السلام است، و در این حالت است که تمامی سَکنات مُحبّ شباهت به رفتار و منش اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین پیدا میکند. همانگونه که در زیارت مُقدّس عـاشورا نیز خوانده میشود: «أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی ألدُّنیـا وَ ألآخِرَةِ» و این همان درخواست معیّت با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است که از خداوند میخواهیم. و باز از خُداوند درخواست مینمائیم که زندگی و حیات ما را با ایشان و مرگ و عوالم پس از آن را نیز برای مـا با ذوات مُقدّسه صلوات الله علیهم اجمعین قـرار دهد. «أللّهُمَّ أجعَل مَحیَایَ مَحیا مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّد وَ مَماتِی مَمَاتَ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ». کلمهی محیـا یعنی نوع زندگی و تبیین چگونگی زندگی را مینماید. نوع و سبک زندگی و حیات اهل بیت علیهم السلام در ابعاد مُختلف، حیاتی ارزشمند و فاقد هرگونه تنش و ناهنجاری بوده و به لحاظ سبک و روشها نیز در عالیترین سبک زندگی بوده است. از منظر اعتقادات نیز اهل بیت علیهم السلام عالیترین باورها را دارا بودهاند و حیاتشان اعتقاد ساز بود.
به همین جهت در این فراز زیارت عاشورا چنین خواستهای را با خُـداوند مطرح میسازیم و در حقیقت درخواست معیّت حیات با حضرات معصومین علیهم السلام را طلب مینمائیم. همینطور ممات نیز بیانگر نوع، شیوه و روش مُردن است و چگونگی و نوع هجرت از عالم مادّه به عالم بقاء را مطرح میسازد. در خصوص نوع ممات معصومین سلام الله علیهم اجمعین نیز باید به این نکته توجه نمود که وقتی آنهـا بهترین نوع و سبک زندگی را در دوران حیاتشان داشتهاند، طبیعتاً بهترین، با کمالترین و ارزشمندترین نوع مرگ یعنی شهـادت در راه خُـدا را نیز داشتهاند و ما نیز در این فراز، همین نوع مرگ را که شبیه به مرگ معصومین علیهم السلام است را از خُـداوند میخواهیم. در متن یکی از دُعاهای توصیّه شده از جانب امام صادق علیه اسلام برای شبهای ماه مُبارک رمضان که از قول ابوبصیر نقل گردیده است، به این جمله برخـورد مینمـائیم: «وَ أسألُکَ أن تَجعَلَ وَفَـاتِی قَتلَاً فِی سَبِیلِکَ تَحتَ رَایَةِ نَبِیِّکَ مَعَ أولِیَائِکَ؛ پروردگارا و از تو میخواهم مرگم را کُشته شدن در راهت زیر پرچم پیامبرت و همراه با اولیائت قرار دهی».(۲۴)
نقل است که روزی عربی بیابانی به محضر مُبارک رسول گرامی اسلام(ص) شرفیاب شد و عرض کرد: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَتَی قِیَامُ السَّاعَةِ؟ یعنی چه وقت هنگام قیامت میشود؟ نبیّ مُکرم اسلام(ص) قدری تأمل فرمودند و گفتند: «الآن وقت نماز است، پس از نماز پاسخت را خواهم داد». بعد از اقامه نماز حضرت(ص) سُراغ آن مرد عرب را گرفتند و او به نزد پیامبر(ص) رفت و گفت: من بودم که سؤال کردم که چه وقت هنگام قیامت خواهد رسید؟ رسول خُـدا(ص) به او فرمودند: «فَمَا أَعدَدتَ لَهَا؟ تو برای آن روز چه آماده ساختهای؟». در اینجا ذکر این نکته شاید خالی از فایده نباشد که این سؤال حضرت(ص) از مرد اعرابی برای این بوده که وی را مُتوجه این معنا سازند که دانستن زمان قیامت مُشکلی از تو حلّ نخواهد کرد و دردی را برایت دوا نمیکند، بلکه آنچه مُهم است اینست که چگونه و با چه اعمال و پروندهای در قیامت حاضر خواهی شد و توجه به این اصل دارای اهمیّت است. مرد عرب پاسخ داد: وَاللَّهِ مَا أَعدَدتُ لَهَا مِن کَثِیر عَمَلٍ، صَلَاةٍ وَلَا صَوم إِلَّا أَنِّی أُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یعنی به خدا قسم! من چیز قابل توجّه برای قیامت آماده نکردهام، نه نمازی دارم و نه روزهای. فقط یک چیز است و آن اینکه من خدا و پیغمبر(ص) را دوست میدارم. در اینجا رسول الله(ص) فرمودند: «ألمَرءُ مَعَ مَن أَحَبَّ؛ هر کسی با محبوبش است». یعنی در قیامت تو با ما خواهی بود. (۲۵)
محبّت معصومین سلام الله علیهم اجمعین از رزقهای بسیار مُهمّ خُـداوند است که نصیب مُحبّین میگردد و شاید مُهمترین و نورانیترین رزقی باشد که در عالم وجود بشود به آن دست پیدا نمود، زیرا همین محبّت، انسان را به محبّت خُـدا میرساند و این افضل همهی خیرهای دُنیاست و اساساً به غیر از راه محبّت به معصومین علیهم السلام راهی برای رسیدن به محبّت خُـداوند وجود ندارد. این محبّت نورانی معیّت بـا اهل نور است و این نوع معیّت تمامـاً مُنتهی به رُشد و تعـالی برای انسان میشود. تعالی اشاره شده، در مرحله معیّت باید مُحبّ را به نقطه ی تسلیم در مُقابل آل الله علیهم صلوات الله برساند، همانگونه که در زیارت جامعهی کبیره خوانده میشود: «مُؤمن بِسِرِّکُم وَ عَلانِیَتِکُم وَ شاهِدِکُم وَ غائِبِکُم وَ أوَّلِکُم وَ آخِرِکُم وَ مُفَوِّضٌ فی ذلِکَ کُلِّهِ إلَیکُم وَ مُسَلِّمٌ فیهِ مَعَکُم وَ قَلبی لَکُم مُسَلِّمٌ وَ رَأْیی لَکُم تَبَعٌ وَ نُصرَتی لَکُم مُعَدَّةٌ، حَتّی یَحیِیَ اللّهُ تَعالی دینِهِ بِکُم وَ یَرُدُّکُم فی أیّامِهِ وَ یُظهِرَکُم لِعَدلِهِ وَ یُمَکِّنَکُم فی أرضِهِ، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ غَیرِکُم، آمَنتُ بِکُم وَ تَوَلَّیتُ آخِرَکُم بِما تَوَلَّیتُ بِهِ أوَّلَکُم. به نهانِ شما و آشکارِ شما، و ظاهرِ شما و غایب شما، و نخستینِ شما و آخرین شما، باور دارم و در همهی این امور، خود را به شما وا گذاردهام و تسلیم شما هستم و دلم به فرمانِ شماست، و نظرم، تابع نظر شماست و یاریام برای شما آماده است تا خداوند متعال، دینش را به شما زنده کند و شما را در دوران خود برگردانَد و برای گسترش عدالتش شما را آشکار سازد و در روی زمینش پا برجایتان کند.
پس با شما هستم، با شما و نه با دیگران. به شما ایمان دارم و ولایتِ آخرین شما را پذیرفتم به همان گونهای که ولایت نخستین شما را پذیرفتهام».کسی که این زیارت پُر مُحتوا را قرائت مینماید در حقیقت به باور و ایمان قطعی خویش به سرّ و نهان و آشکار اهل بیت علیهم السلام و همراه بودنش به لحاظ اعتقادی با ایشان اقرار مینماید و خود را در صف تابعین محض آنها قرار میدهد. قرآن کریم میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إتَّقُوا أللّهَ وَکُونُوا مَعَ ألصّادِقینَ. ای کسانی که ایمـان آوردهاید! تقوای خُـدا پیشه کنید و با صادقان باشید».(۲۶)
در تفاسیر شیعه و اهل سُنّت این کلمه ألصّادِقینَ به اهل بیت عصمت و طهارت تفسیر گردیده است و این بودن با صادقان منظور همراه بودن اعتقادی و معنوی است و نیز هم جهت بودن خطوط فکری و جهات عقیدتی. وقتی خُداوند اینگونه بصورت مُطلق امر به بودن با کسی را میفرماید، پس آن کس باید از هر حیث خداگونه و معصوم باشد که بتوان به جهت فکری، عقیدتی و معنوی مُطیع و تابع او بود و از او تبعیّت نمود و اگر غیر از این باشد با امر راهنمائی بشر از طریق افراد دارای عصمت در تناقض آشکار می باشد و چون این امر در این آیه مُطلق است پس دلالت بر معیّت با امـام معصوم را مینماید. مُحبّ واقعی مُتابعت و اطاعت یادشده را در زیارت جامعه از کسانی از اهل بیت که چه حاضر باشند و شاهد و چه غائب و چه آنها را ببینیم و چه به ظاهر نتوانیم ببینیم، اعلام میکند و چون تشخیص این است که حقّ و حقانیّت در اهل بیت علیهم السلام تجمیع شده است و هر آنچه به غیر از ایشان است باطل است، لذا ضمیر پاک و اعتقاد سالم همراه بودن با حقّ را میپذیرد و میخواهد در هر شرایطی در خدمت آنها باشد.
مُهمترین وظیفه مُحبّین در راستای معیّت با اهل بیت و تسلیم بودن در محضر آن بُزرگواران آماده بودن از هر حیث برای یاری در جهت تشکیل و استقرار حکومت جهانی حضرات معصومین علیهم السلام است و قطعاً تأکید بر بودن با اهل بیت علیهم السلام چه از لحاظ اعتقادی و فکری و چه از نظر جسمی زمینهایست برای آمادگی در جهتی که ذکر گردید. قُرآن کریم در سوره ی مُبارکه ی نور میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصَّالِحَتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فیِ ألأرضِ کَمَا استَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُم دِینَهُم الَّذِی ارتَضیَ لَهُم وَ لَیُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا یَعبُدُونَنیِ لَا یُشرِکُونَ بیِ شَیئاً وَ مَن کَفَرَ بَعدَ ذَالِکَ فَأُولَئکَ هُمُ ألفَاسِقوُنَ؛ خُدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند، هم چنان که مردمی را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد و دینشان را که خود برایشان پسندیده است استوار سازد و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا میپرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمیکنند. و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نافرمانند».(۲۷)
حضرت امام صادق(ع) در روایتی فرمودند: «تأویل و مصداق این آیه هنوز نیامده است. هنگامی که قائم ما قیام کند، کسی که او را درک میکند، تأویل این آیه را میبیند. هر آینه دین مُحمّد صلّی ألله علیه و آله و سلّم به هر جایی که شب برسد، میرسد (یعنی به تمام نُقاط زمین) به صورتی که هیچ مُشرکی بر روی زمین نخواهد بود؛ همان گونه که خداوند فرمود: (یَعبُدُونَنِی یعنی مرا میپرستند».
آماده بودن برای یاری رساندن به حضرات معصومین علیهم السلام در زمینه استقرار حکومت جهانی ایشان نیاز به خودسازی، تزکیههای درونی، تهذیب نفس و همّتی والا دارد تا بتوان همراه، تابع و مُطیع بودن را در عالیترین درجهاش به تکامل رساند و مصداق، فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ غَیرِکُم شد و معنی این فراز را در زندگی به عینیّت رساند و تجلّی بخشید. برای مُحبّین لازم است تا در این مسیر خود را مُتوقف در الفاظ نکنند و تلاش و مساعی برای ایجاد این حکومت را بصورت بُنیادی در درون خود نهادینه نمایند و این فرهنگ را به سطوح مُختلف جامعه نیز تسرّی دهند و سعی نمایند که جوامع انسانی را برای ظهور مُنجی عدل گستر آمـاده و مُهیّـا سازند.
نتیجه گیری:
آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت نگاهی مُختصر به دیدگاه امام خُمینی(ره) به بخشی از فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها بود و بیان قیاس شرفیابی روح اعظم به محضر مُبارک آن بانوی عظیمألشأن و هبوط آن روح با عظمت در لیالی قدر و نیز قیاس عظمت نورانیّت حضرت زهـرا(س) در مُقابل ماه مُبارک رمضان بر مبنای روایات حضرات ائمه سلام الله علیهم اجمعین و بررسی چند روایت از اسناد شیعه و اهل تسنّن در باب دوستی و محبّت نسبت به آن بانوی با کرامت. همچنین بیان گردید که سازوکار این محبّت به گونهایست که موجبات انسان سازی و تربیّت لازم برای زندگی دینی را فراهم می آورد و منافع این مُحبّت در عالم مادّه و عالم بقـاء تماماً و از هر جهت برای مُحبّین است و مُهمتر از همه این که دوستی ذکر شده در مرتبههای بالاتر معیّت و مُتابعت را برای شیعه به همراه دارد که میباید این تبعیّت، تکامُلی در افکار، اعتقادات و منش افراد ایجاد کُند که انسانها و در نهایت جامعه را برای ظهور مُنجی عدالت گستر و تشکیل حکومت جهـانی اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین کاملاً آمـاده و مُهیّـا سازد. نگاه صحیح به زوایای گوناگون زندگانی سراسر نور و با برکت حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها مبناهای اساسی و اصولی دینداری عـارفانه و عبادت عاشقانه، مهرورزی به نزدیکان و دیگران، مُقاومت، دفاع جانانه از حریم امامت و ولایت و نیز شهادت غریبانه را به انسانها متذکر میشود و با بهرهگیری از این مبناها با نگرش آموزشی و تربیتی، شیعه میتواند در آماده سازی خود و جامعه برای موضوع مُهم ظهور و به تبع آن دفاع و حمایت از امـام خود در این عصر به ساماندهی اعتقادی و عملی خود بپردازد. به اُمیـد آنکه بتوانیم از یاوران صدیق امام زمانمان(عج) چه در دوران غیبت و چه در دوران ظهور و تشریف فرمائی آن امام دادگُستر باشیم. ان شاءالله
أللهُمَ عَجِّــل لِولیِکَ ألفَـرَجَ... َ.
پاورقیها:
۱- پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام.
۲- بیانات مُعظم له در درس خارج، تاریخ ۲۰/۰۱/۱۳۹۲.
۳- پیام رادیو و تلویزیونی به ملّت ایران در سالروز میلاد حضرت زهرا(س) ۲۶/۰۲/۱۳۵۸، صحیفهی امام خُمینی(ره)، ج ۷، ص ۳۳۷.
۴- از بیانات امام خمینی در جمع بانوان جامعة الزهراء(س) در یازدهم اسفند ۱۳۶۴- صحیفهی امام خُمینی(ره)، ج ۲۰، ص ۴.
۵- سورهی مُبارکه قـدر، آیهی ۴.
۶- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۶۵.
۷- سورهی مُبارکهی قـدر، آیه ۱.
۸- تفسیر فُـرات، فُرات کوفی، ص ۵۸۱، ح ۷۴۷ و بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۶۵، ح ۵۸.
۹- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۵۶.
۱۰- سوره مُبارکه قـدر، آیه ۵.
۱۱- عیون اخبار الرّضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۴۶ .
۱۲- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۶.
۱۳- بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا(س)، ابراهیم امینی، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
۱۴- بیانات مُعظمٌ له در دیدار با جمعی از مدّاحان سراسر کشور در تاریخ ۲۳/۰۲/۱۳۹۱ .
۱۵- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۷، ص ۱۱۶.
۱۶- قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربی. سوره ی مُبارکه شوری، آیه ۲۳.
۱۷- همان.
۱۸- تفسیر الکشاف، ابوالقاسم زمخشری، ج ۴، ص ۲۱۹ و ۲۲۰.
۱۹- تفسیر کبیر، فخر رازی، ج ۲۷، ص ۱۶۶.
۲۰- تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج ۹، ص ۴۸.
۲۱- ألقطره مِن بحار مَناقِب ألنبیّ و ألعِترَة، علامه سیّد احمد مُستنبط، ج ۲، ص ۱۸۹.
۲۲- زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها، سیّد جعفر شهیدی، ص ۳۴۲.
۲۳- شجره طوبی، مُحمّد مهدی حائری مازندرانی، ج ۱، ص ۳.
۲۴- مفاتیح ألجنان، حاج شیخ عبّاس قُمی/ اقبال ألاعمال، سیّد بن طاووس، ج ۱، ص ۳۹/ تفصیل وسائل ألشیعة إلی تحصیل مسائل ألشریعة، شیخ حُرّ عاملی، ج ۱۰، ص ۳۲۵.
۲۵- علل ألشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۳۹.
۲۶- سوره مُبارکه توبه، آیه نوزدهم.
۲۷- سوره مُبارکه نـور، آیه پنجاه و پنجُم.
منـابع:
۱- قرآن کریم.
۲- امینی، ابراهیم، بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها، انتشارات شفق، قُم، ۱۳۷۱ هـ. ش
۳- حائری مازندرانی، مُحمّد مهـدی، شجره طوبی، چاپ دوّم، انتشارات طلیعة ألنور، قُم، ۱۳۸۴ هـ. ش
۴- حُرّ عاملی، مُحمّد بن حسن، تفصیل وسائل ألشیعة إلی تحصیل مسائل ألشریعة، بیروت، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ هـ. ق
۵- خُمینی، سیّد روح الله مُصطفوی، صحیفه امام(ره)، مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خُمینی(ره)، تهران، ۱۳۶۹ هـ. ش
۶- زمخشری، محمود بن عمر بن مُحمّد، تفسیر الکشاف، مترجم: مسعود انصاری، نشر ققنوس، تهران، ۱۳۹۱ هـ. ش
۷- شهیدی، سیّد جعفر، زندگانی حضرت فاطمة ألزّهراء(س)، چاپ پنجم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ هـ. ش
۸- صدوق، مُحمّد بن علی بن حُسین بن موسی بن بابویه قُمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرّضا(ع)، ترجمه: مُحمّد تقی نجفی اصفهانی، چاپ دوّم، انتشارات نبوغ، قُـم ۱۳۹۲ هـ. ش
۹- صدوق، مُحمّد بن علی بن حُسین بن موسی بن بابویه قُمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ترجمه: مُحمّد علی سُلطانی، اتشارات پور صائب، قُـم ۱۳۹۳ هـ. ش
۱۰- طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع ألبیان فی تفسیر ألقُرآن و ألفُرقان، دارالعلوم للتحقیق والطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، ۱۴۳۰ هـ. ق
۱۱- علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، اقبال الأعمال، چاپ دوازدهُم، انتشارات سماء قلم، قُم، ۱۳۹۵ هـ. ش
۱۲- فُرات کوفی، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی، تفسیر فرات ألکوفی، مؤسسة التاریخ ألعربی، بیروت، ۱۴۳۵ هـ. ق
۱۳- فخر رازی، مُحمّد بن عمر، تفسیر کبیر، نشر دار إحیاء التراث ألعربی، بیروت، ۱۴۲۰ هـ. ق
۱۴- مجلسی، مُحمّدباقر بن مُحمّدتقی بن مقصود علی مجلسی، بحـار الأنوار، انتشارات دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهـارم، تهران ۱۳۹۶ هـ. ش
۱۵- مُحدّث قُمی، حاج شیخ عبّاس، مفاتیح الجنان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران،
۱۶- مُستنبط، سیّد احمد، ألقطرة (قطرهای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام)، چاپ نهم، ترجمه: مُحمّد ظریف، انتشارات الماس، قُم ۱۳۸۷ هـ. ش
علـی لاجـوردی
گروه بین الملل-رجانیوز: «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا روز سهشنبه هشتم بهمن 1398 در حالی که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی را در کنار خود داشت، از طرح سازش تحمیلی موسوم به «معامله قرن» رونمایی کرد.
ترامپ که در یک نشست خبری در کاخ سفید صحبت میکرد، رونمایی از این طرح را «گامی به سمت صلح» برای اسرائیل توصیف کرد و مدعی شد که این طرح به مقابله با «افراطگرایی» کمک میکند.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، رئیسجمهور آمریکا با اشاره به سفرش به منطقه، مدعی شد که از دیدن وضعیت زندگی فلسطینیها «ناراحت» شده است.
وی در تشریح جزئیات طرح معامله قرن، آن را «با جزئیاتترین» طرحی خواند که تاکنون برای حل مناقشه فلسطین پیشنهاد شده است. به گفته وی، این طرح ۸۰ صفحه است.
ترامپ این طرح را یک پیشنهاد «برد-برد» توصیف کرد و مدعی شد که این سند «راهکارهایی عملی» برای رسیدن به منطقهای «آرامتر و مرفه» ارائه میکند.
وی با این وجود گفت آینده تشکیل دولت فلسطین «به این بستگی دارد که آنها قاطعانه تروریسم را رد کنند.»
رئیسجمهور آمریکا در ادامه در مورد وضعیت شهر بیت المقدس، گفت: «اورشلیم (قدس) پایتخت تقسیمناپذیر اسرائیل باقی میماند.»
ترامپ افزود: «البته قبلا این کار را برای شما کرده بودم و ایالات متحده حاکمیت اسرائیل بر این اراضی را به رسمیت شناخته است.
وی ادامه داد: «هرگز کاری نمیکنیم که امنیت اسرائیل را به خطر بیاندازد. صلح نیازمند کوتاه آمدن است، اما هرگز نمیخواهیم اسرائیل بابت صلح از امنیت خود کوتاه بیاید.»
رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه تاکنون کارهای زیادی برای رژیم صهیونیستی انجام داده، انتقال سفارت آمریکا به قدس، به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر منطقه جولان اشغالی و خروج از «توافق هستهای وحشتناک با ایران» را به عنوان خدمات خود به تلآویو برشمرد.
وی با بیان اینکه طرح پیشنهادی او «فرصتی فوقالعاده» برای فلسطینیهاست تا کشوری برای خود داشته باشند، گفت او تیمی فوقالعاده دارد که همه اعضای آن «عاشق اسرائیل» هستند.
ترامپ همچنین گفت که این طرح شرق قدس را به پایتختی فلسطین به رسمیت شناخته و آمریکا در این منطقه سفارت باز میکند.
رئیسجمهور آمریکا همچنین وعده داد با کمک کشورهای خارجی، ۵۰ میلیارد دلار در کشور فلسطین سرمایهگذاری شده و میزان تولید فرصت شغلی و رشد اقتصادی در فلسطین به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
ترامپ در ادامه توقف فعالیتهای حماس و جهاد اسلامی، توقف بیان شعارهای ضداسرائیلی و همچنین توقف پرداخت غرامت به خانوادههای شهدای فلسطینی را خواستار شد.
رئیسجمهور آمریکا گفت در حال حاضر کلیات نقشه مد نظر واشنگتن و تلآویو برای آینده «اسرائیل» و فلسطین مشخص شده، اما قرار است یک کمیته برای روشن کردن مرزهای دقیق، تشکیل شود. به گفته وی، فلسطینیها به مدت ۴ سال برای حل و فصل اختلافات و رایزنی در این مورد با رژیم صهیونیستی، فرصت خواهند داشت و در این مدت وضعیت فعلی در اراضی فلسطینینشین حفظ میشود.
وی سپس اظهاراتی نیز در مورد ایران مطرح کرده و مدعی شد که واشنگتن ایران را «به شدت منزوی» کرده است. ترامپ با دفاع از ترور سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مدعی شد که او و «ابومهدی المهندس» معاون الحشد الشعبی در عراق «به دنبال چیز خوبی» نبودهاند.
ترامپ در پایان سخنرانیاش از بحرین، امارات عربی متحده و عمان بابت کمکهایی که به پیشبرد این طرح انجام داده و اعزام سفرای خود به این مراسم، تشکر کرد.
ذوقزدگی نتانیاهو از طرح ترامپ
در ادامه نتانیاهو به صحبت پرداخت و بارها از طرح پیشنهادی رئیسجمهور آمریکا و همچنین خدماتی که ترامپ به رژیم صهیونیستی کرده، تعریف و تمجید کرد.
نتانیاهو نیز مانند ترامپ از سفرای عمان، بحرین و امارات برای حضور در این مراسم تشکر کرد و گفت از دیدن آنها خرسند است.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی با بیان اینکه طرحهای پیشین سازش هرگز «موازنه لازم» را برقرار نمیکرد و حاکمیت اسرائیل بر دره اردن را به رسمیت نمیشناخت، گفت: «اما طرح رئیسجمهور ترامپ حاکمیت اسرائیل بر دره اردن و دیگر مناطق راهبردی یهودا و سامره (کرانه باختری) را به رسمیت شناخته است.»
وی همچنین گفت این طرح، بسیاری از نقاطی را که در تورات به آنها اشاره شده، به عنوان بخش ثابت اسرائیل به رسمیت شناخته است و «به همین دلیل و به این دلیل که این طرح توازن مناسب را دارد، پذیرفتم که بر اساس آن با فلسطینیها درباره صلح مذاکره کنم.»
نتانیاهو ترامپ را به «بهترین دوستی» خواند که «اسرائیل تاکنون در کاخ سفید داشته است»، چراکه او «درباره اهمیت امنیت اسرائیل صرفا لفاظی» نمیکند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی همچنین از ترامپ بابت «ایستادن در برابر ایران» و ترور سردار سلیمانی تمجید و تشکر کرد.
به گفته نتانیاهو، طرح پیشنهادی ترامپ تأکید میکند که فلسطینیها «باید یهودیبودن اسرائیل را به رسمیت بشناسند.»
وی گفت این طرح مرز شرقی روشنی برای اسرائیل به رسمیت شناخته، خلع سلاح حماس و حذف تسلیحات از غزه را خواستار شده و تأکید میکند که مسئله آوارگان فلسطینی باید بیرون از اسرائیل حل شود.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت به همین دلیل طرح پیشنهادی ترامپ را به عنوان مبنایی برای مذاکره میپذیرد و امیدوار است که فلسطینیها هم آن را بپذیرند.
نتانیاهو «معامله قرن» را «طرح صلحی خارقالعاده» توصیف کرد و از ترامپ و تیم دولت آمریکا بابت تدوین چنین طرحی تشکر کرد.
وی خصوصا از «جرد کوشنر» داماد و مشاور رئیسجمهور آمریکا تشکر کرد و گفت اسرائیل «تا ابد» به او و ترامپ «مدیون» خواهد بود.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی افزود: «رئیسجمهور ترامپ، معامله قرن شما، فرصت قرن است... اطمینان داشته باشید که ما از این فرصت استفاده خواهیم کرد.»
معترضان فلسطینی تصاویر ترامپ و پرچم آمریکا را به آتش کشیدند
صدها نفر از مردم فلسطین شامگاه امروز (سهشنبه) در اعتراض به طرح سازش تحمیلی «معامله قرن» توسط «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به خیابانها آمدند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد که مردم فلسطین در تظاهرات خود در «رام الله» واقع در کرانه باختری، تصاویر ترامپ و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی را به آتش کشیدند.
این اقدام معترضان فلسطینی پس از اعلام طرح معامله قرن توسط ترامپ انجام گرفته است. ترامپ، امشب در کنار نتانیاهو و در یک شوی تبلیغاتی-انتخاباتی، جزئیات این طرح ادعایی را مطرح کرد.
روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» نیز گزارش داد که امشب بیش از «سههزار فلسطینی در غزه، علیه طرح آمریکا به خیابانها آمدند؛ [طرحی] که طرف فلسطینی آن را رد کرده است.
این روزنامه ضمن پیشبینی در خصوص افزایش دامنه اعتراضات مردم فلسطین علیه این طرح، تأکید کرد که در جریان این اعتراضات، پرچمهای آمریکا نیز به آتش کشیده شد.
معترضان فلسطینی در محکومیت و رد این طرح تحمیلی، شعارهایی مانند «لا لا للصفقة» (نه نه به معامله) و”الصفقة لن تمر» (معامله اجرایی نخواهد شد) را سر دادند.
افزون بر تظاهرات در غزه، ساکنان شهرهای مختلف فلسطینی و همچنین اردوگاههای نوار غزه واقع در کرانه باختری، به خیابانها ریختند. معترضان همچنین از جامعه بینالملل خواستند که طرح دولت ارمپ را رد کند.
طرح ترامپ که در حمایت کامل از رژیم صهیونیستی است، مسئله فلسطین را از بین میبرد و دیگر کشور مستقلی به نام فلسطین تشکیل نخواهد شد.
این اظهارات ترامپ و نتانیاهو و تحمیل یکجانبه این طرح، اعتراضات و محکومیتهای داخلی و بینالمللی را به همراه داشته است؛ به نحوی که بسیاری از سیاستمداران عربی و حتی غربی و آمریکایی، آن را در حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی عنوان کردند.
نگاهی به مفاد اصلی معامله قرن؛ پیشنهاد دولت مجمعالجزایر فلسطین!
بر اساس نقشهای که رئیسجمهور آمریکا منتشر کرده دولت آینده فلسطین به شکل مجمعالجزایری است که پلها و تونلها آن را به هم وصل میکند.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا سرانجام از طرح خود موسوم به «معامله قرن» رونمایی کرد تا هم هدیهای به «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای شانس بیشتر در انتخابات داده باشد و هم از این موضوع برای انتخابات آینده آمریکا به نفع خود استفاده کند.
روزنامه «القدس العربی» در گزارشی به مفاد اصلی این طرح پرداخت و آنها را اینگونه برشمرد:
چه چیزهایی نصیب اسرائیل شده است:
شروط ایجاد دولت فلسطین
دولت مجمع الجزایر فلسطین
در ادامه این گزارش آمده، بر اساس نقشهای که ترامپ ارائه داد دولت آینده فلسطین به شکل «مجمع الجزایر» است که مرزهای غیر مرتبطی دارد و تونلها و پلها آن را به هم وصل میکند.
در این نقشه، شهر قدس، دره اردن و شمال بحری المیت ضمن مرزهای دولت اسرائیل قرار داده شده و کرانه باختری و نوار غزه با تونل به هم وصل میشوند. همچنین اراضی جدیدی به نوار غزه اضافه شده که به داخل منطقه نقب کشیده شده است و در آنجا یک منطقه صنعتی و مسکونی و زراعی قرار دارد.
در داخل شهرهای فلسطینی کرانه باختری نقطههای سیاهی گذاشته شده که نشان دهنده شهرکهای اسرائیلی است.
شهرکهای صهیونیستی در داخل کرانه باختری با مسیرهای ارتباطی به اسرائیل وصل میشوند. دو مسیر دولت فلسطین و مرزهای اردن را به هم وصل میکند یکی پل «الامیر محمد» و دیگری پل «ملک حسین» که هر دوی آنها از داخل اسرائیل عبور میکنند.