حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید علل اعتصاب غذای علامه راجه ناصر جعفری دبیرکل مجلس وحدت مسلمین پاکستان :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

اعتصاب غذا برای عدالت 

سخنان مهم معاون بین الملل حزب وحدت مسلمین پاکستان درباره علل اعتصاب غذای علامه راجه ناصر جعفری

معاون بین الملل حزب وحدت اسلامی پاکستان اظهار داشت: غیر از حزب نواز شریف همه احزابی که در صحنه سیاسی پاکستان حضور دارند، اعلان همبستگی کرده و از اعتصاب غذای علامه راجه ناصر حمایت کردند.

خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

علامه «راجه ناصر عباس جعفری» دبیرکل مجلس وحدت مسلمین پاکستان و دهها تن از شیعیان پاکستان از روز جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ در اعتراض به کشتار شیعیان و بی‌توجهی دولت به این جنایات با تحصن در اسلام آباد دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

به همین مناسبت خبرنگار ابنا در گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین شفقت شیرازی» معاون بین الملل حزب مجلس وحدت مسلمین به علل و انگیزه های اعتصاب غذای علامه راجه ناصر پرداخته است.

ابنا: در ابتدا در مورد علل و انگیزه های اعتصاب غذای حجت الاسلام و المسلمین راجه ناصر عباس جعفری توضیح دهید. یعنی چه شد که ایشان با جمعی از همفکرانش دست به اعتصاب غذا زدند.

ـ شفقت حسین شیرازی: 

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدا از شما و خبرگزاری ابناء تشکر می‌کنم که واقعاً به این اعتصاب غذای اهمیت ویژه‌ای داده و گزارش های مفصلی تهیه کردید. 

در مورد علل و اسباب اعتصاب غذای راجه ناصر عباس جعفری، اول باید مشکل اساسی پاکستان را بفهمیم. پس از سقوط حکومت ذوالفقار علی بتو و آمدن ژنرال ضیاء الحق در پاکستان تحالف و ائتلافی بر علیه مسلمانان و شیعیان تشکیل شد. زمانی که در افغانستان اتحادیه جماهیر شوروی وارد شده بود، در پاکستان حرکتی به نام جهاد افغانستان شروع شد. این ائتلاف از طرف آمریکا و کشورهای خلیج فارس مخصوصا سعودی ها و ژنرال ضیاء الحق حمایت می شد. این مجموعه در آن دوران از طائفه دیوبندی ها یا سلفی ها در پاکستان حمایت می کردند. این چهار جهت با ارتباط و برنامه‌ریزی و نقشه و طرح آمریکا و پشتیبانی مالی و خدمت فکری عربستان فعالیت خود را آغاز کرد و نظام ژنرال ضیاء الحق با استفاده از دیوبندی ها این برنامه را اجرا کرد. برنامه‌ریزی این‌ها اساساً از طرف آمریکا و غرب، و پشتیبانی مالی از طرف عربستان و کشورهای خلیج فارس بود. یعنی امارات و قطر نقش دارند لکن مهم‌ترین آن ها عربستان بوده است.



در آن دوران اکثریت مطلق جامعه پاکستان یعنی شصت درصد مردم، برادران اهل‌سنت بودند و بقیه تقریباً بیست و پنج درصد اهل تشیع بودند. و سلفی ها، دیوبندی ها و اهل حدیث در آن وقت پنج درصد، تا هفت درصد بیشتر نبودند یعنی تعدادشان خیلی کم بود. این‌ها آمدند و وضعیت اجتماعی کشور را به هم زدند، این اقلیت خیلی کوچک را قدرتمند کردند و دولت نیروهایی که جذب می کرد باید سلفی یا اهل حدیث و یا دیوبندی باشد. این‌ها آمدند و فقط از دیوبندی‌ها نیرو جذب کردند، برای این‌ها دانشگاه و مدارس دینی بزرگی ساختند. مدارس القاعده، طالبان و نیروهای افراطی منطقه نتیجه همین مدارسی است که به کمک آمریکا و عربستان در پاکستان ساخته شد و فارغ التحصیلان این مدارس به بدنه دولت پاکستان رفتند.

پس از جهاد افغانستان و زمانی که نیروهای شوروی به کشورشان برگشتند، توازن اجتماعی پاکستان به هم خورد و این آفت ماند. 

ابنا: ائتلاف آمریکا و عربستان سعودی بر علیه شیعیان و اهل سنت پاکستان، در چه سالی تأسیس شد؟

ـ شفقت حسین شیرازی: این ائتلاف در 1980 میلادی اتفاق افتاد. 

در زمانی که این ائتلاف در پاکستان بر علیه شیعیان و اهل سنت ایجاد شد در کشور همجوار ما انقلاب ایران پیروز شد و جمهوری اسلامی ایران با هدایت امام راحل تأسیس شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیشتر از جاهای دیگر، ائتلاف نگران شد که در یک کشور همسایه پاکستان، انقلاب اسلامی رخ داده و شعارش نه شرقی و نه غربی است. این‌ها مصالح خودشان را در خطر دیدند و گفتند که انقلابی های ایران، پاکستان را می‌خواهند خراب کنند. چون پاکستانی‌ها بیشتر از فکر انقلاب و حضرت امام تأثیر پذیرفتند. و مردم مسلمان این دو کشور اعم از شیعه و سنی به هم نزدیک بودند و با هم ارتباط داشتند.

علمای اهل سنت خیلی‌ها از انقلاب ایران استقبال کردند. مثلاً "کوثر نیازی" یکی از علمای اهل سنت پاکستان در مورد رحلت امام این شعر را سرود:

«حال ما در هجر رهبر کمتر از یعقوب نیست                او پسر گم کرده بود ما پدر گم کرده‌ایم» 

یک روحانی سنی این گونه به امام علاقه دارد. چون دو کشور با هم نزدیک هستند و مردم مسلمان با هم ارتباط دارند. 

ائتلاف پاکستان ترسید که اگر اندیشه انقلاب اسلامی به این کشور بیاید حتماً تأثیر خواهد گذاشت و از این جهت نمی‌خواستند که انقلاب تأثیری در پاکستان داشته باشد. قبل از انقلاب، ارتباط بین دو کشور پاکستان و ایران خیلی نزدیک بود. در زمان شاه نزدیک‌ترین کشور برای ایران، پاکستان بود و برای پاکستانی‌ها، ایران بود. این تحالف یک تصمیم ضمنی گرفتند که دوست صمیمی ما عربستان و دشمن ما ایران است. این حرف‌ها گفته نمی‌شد و لکن در عمل اجرا می شد. با توجه به تأثیرگذاری آمریکا، غرب و عربستان، مردم پاکستان را می‌خواستند به این طرف بکشانند که دشمن شما ایران، و عربستان دوست شماست. آنها روش قبلی را عوض کردند یعنی پاکستان را از جاده‌ای که مستقیم بود منحرف کردند.

شیعیان پاکستان را تأسیس کردند. در خدمت به پاکستان و حفظ این کشور، شیعیان خیلی شهید دادند. شیعیان پاکستان برای کشور خود مخلص و محب وطن بودند لکن این‌ها می‌خواستند که دیوبندی‌ها را بالا بیاورند و شیعه را به عنوان دشمن کشور مطرح کنند.

این سیاست ادامه داشت و مشکلات ما از همان روز آغاز شد. ما چون کربلا داریم و ظلم را نمی‌پذیریم مقابله کرده و مظلومیت خود را آشکار می کردیم. یعنی، مقابله شد و شیعیان تعداد زیادی هم شهید دادند. حرکت شیعیان پاکستان نرم و مظلومانه بود، حرکت نظامی نبوده است و لکن شیعیان با این سیاست ها از بین نرفتند. از این جهت سیاست ژنرال ضیاء الحق هنوز در پاکستان ادامه دارد و آقای نواز شریف که الان نخست‌وزیر پاکستان است وارد میدان سیاست همان زمان شده است. کسی که نواز شریف را به میدان سیاست آورد ضیاء الحق بود. یعنی نواز شریف شاگرد خاص ضیاءالحق است و از این جهت با عربستان ارتباط دارد. می‌دانید وقتی که حکومت پرویز مشرف آمد نوازشریف به مدت هشت سال ممنوع الورود شد وی به عربستان رفت و با مرکز وهابیت ارتباط نزدیکی پیدا کرد. نوازشریف در دوره‌های مختلف رئیس حکومت بود و همان سیاست که در دهه هشتاد شروع شد هنوز در پاکستان ادامه دارد؛ لکن نتایج آن امروزه در پاکستان خیلی سخت است. برای نمونه فقط شیعیان در پاکستان صدمه ندیدند، سنی‌ها هم شهدای زیاد دادند؛ هم از علما و هم از مردم. وقتی که تکفیری‌ها در بازارها و در کارخانه‌ها بمب‌گذاری می‌کنند و مردم را می‌کشند این مردم از هر مذهب و طایفه‌ای هستند. این گونه نیست که فقط عده خاصی کشته شوند. وقتی یک بمب‌گذاری در مجلس عزا، یا نماز جمعه و یا مجلس امام حسین(ع) باشد این فقط خاص شیعه است. اما این گونه نیست که حوادث تروریستی فقط منحصر به این مجالس باشد. این‌ها رفتند مسیحی‌ها و هندوها را هم کشتند؛ مدارس آن‌ها را بمب‌گذاری کردند، مراکز دولتی، مراکز ارتش را بمب‌گذاری  و به آنها حمله کردند و تعداد زیادی از افسران ارتش پاکستان را کشتند. یعنی این‌ها برای کشور خطر شدند.  
 

بعد از اینکه نواز شریف در سال 2013 میلادی نخست‌وزیر شد و می‌خواست این گروه‌های افراطی را در چارچوب حکومت بیاورد، با آن‌ها مذاکره کرد. ما آن وقت می‌گفتیم که این‌ها قانون پاکستان را قبول ندارند؛ یک نظریه خاصی برای خلافت دارند و می‌خواهند خلافتی که ابوبکر بغدادی در موصل دارد همان خلافت را در پاکستان شروع کنند. این‌ها اصلاً افرادی نیستند که سیستم، نظام و جمهوریت پاکستان را قبول داشته باشند. یعنی نظام جمهوری برای این‌ها اصلاً قابل قبول نیست. از این جهت نباید با این ها مذاکره کرد. کسانی که بچه‌های پاکستان را کشته؛ چه ارتشی‌ها و چه مردم را، مجرم هستند. این‌ها را باید در دادگاه بیاوریم محاکمه شده و طبق قانون مجازات شوند. ولی حکومت نواز شریف در سال 2013 میلادی نمی‌خواست این ها را محاکمه کند. دولت مذاکره را شروع کرد. بعد تروریست ها در شهر پیشاور ارتشی‌ها را کشتند؛ همچنین تعداد زیادی از بچه‌ها و کودکان را شهید کردند. پس از این رویداد، سیاست پاکستان در قبال این تروریست ها تغییر کرد؛ همه جمع شدند بر این موضع که ما باید با این‌ها از هر جهت بجنگیم؛ از جهت فرهنگی و از جهت نظامی باید با این ها جنگید و از جهت فکری و پشتیبانی و مالی هم باید کنترل شوند. قانونی برای جنگ بر علیه این تکفیری‌ها به نام "قانون دفاع از پاکستان" وضع شد. به عبارت دیگر پارلمان و حکومت پاکستان و همه مؤسسات جمع شدند و به یک اتفاق رسیدند که باید با این‌ها بجنگیم. در پاکستان به نام "ضرب اعظم" عملیات نظامی شروع شد. هدف این عملیات نظامی این بود که در سرتاسر پاکستان مدارسی که دست این‌ها بود باید بسته یا کنترل شوند و باید عملاً با این ها بجنگیم. مردم پاکستان چه سنی و چه شیعه هم پشت سر ارتش ایستادند و ارتش این کار را تقریبا طی دو سال انجام داد. ولی حکومت وقت مخلص نبود، حکومت نواز شریف و خصوصاً حکومت شهباز شریف که برادر وی است. شهباز شریف رئیس دولت ایالت پنجاب، بزرگترین ایالت پاکستان است. شصت درصد مردم پاکستان در پنجاب هستند. این‌ها آمدند از این قانون سوء استفاده کردند. فقط به طرف تکفیری‌ها نرفتند بلکه از شیعیان و اهل‌سنت انتقام سیاسی را آغاز کردند. دولت از قانونی که علیه تکفیر‌ی‌ها و گروه‌های تروریستی بود برای انتقام از اهل‌ سنت و شیعه استفاده کرد. برای نمونه؛ در قانون داخلی پنجاب، برای بلندگو قانون گذاشتند. یا قانونی وضع کردند که هر کسی بندهای اذان را زیادتر بگوید تروریست است و باید زندانی شود. یا کسی که سخنرانی نماز جمعه را مقداری طول دهد تروریست است. مجالس امام حسین(ع) اگر دیر شروع شود یا راهپیمایی دیر برگزار شود، افراد شرکت کننده همه تروریست هستند. همچنین سنی‌هایی که قبل و بعد از اذان "الصلوة و السلام علیک یا رسول الله" می‌گفتند را زندانی کردند. برای شیعه و سنی دعوای قضایی اقامه کردند و تعداد این دعاوی خیلی زیاد شد. به برخی از علمای ما که روضه‌خوان هستند گفتند که شما نمی‌توانید برای سخنرانی از این ایالت به ایالت دیگر یا از این استان به استان دیگر بروید. دولت اینگونه بر علیه شیعه و اهل سنت سخت گرفت.

ارتش بر علیه تکفیری‌ها در سه ایالت سِند، بلوچستان و خیبر پختونخوا نیرو مستقر کرد و عملیاتی انجام داد اما حکومت پنجاب نگذاشت که همان عملیاتی که برعلیه تکفیری ها در آن سه ایالت می شود در ایالت پنجاب نیز  صورت گیرد. یعنی جلوگیری کردند و نگذاشتند چون خود حکومت دست نواز شریف است و برادرش هم رئیس حکومت پنجاب می باشد. به همین خاطر ارتش نتوانست در مناطق پنجاب عملیاتی انجام دهد. نتیجه چه شد؟ در استان و ایالت پنجاب خیلی از علمای اهل سنت و شیعه زندانی شدند. طبق یکی از قوانین پاکستان؛ هر عالمی که اسم آن در لیست خاصی وارد شود این شخص ممنوع التحرک است. هر جا که می‌خواهد برود باید به پلیس خبر دهد؛ یعنی این شخص هیچ حق آزادی ندارد. دولت بسیاری از شخصیت‌های برجسته شیعه و اهل سنت را در ضمن این لیست قرار داد. ما در سال گذشته هشتاد و پنج پرونده در دادگاه پنجاب داشتیم که علمای ما زندانی شدند و پیگیر شدیم آزاد شدند. آنها هیچ جرمی مرتکب نشده بودند ولی سه ماه در زندان ماندند. خیلی از علما، شخصیت‌های ما و مردم و بانیان مجالس عزا و روضه‌خوان‌ها این گونه زندانی می شدند. هر کسی که در جامعه فعال بود دولت پنجاب آن‌ها را در لیست‌ها قرار داده و دائره را بر آنان تنگ می کرد. این وضعیت در پنجاب بود اما در برخی مناطق مثل گلگت بلتستان و پاراچنار که تعداد و زمین‌های شیعیان زیاد بود، حکومت، زمین‌های شیعیان را غصب و به جای آن تکفیری‌ها را ساکن کرد تا نسبت اکثریت شیعه به هم بخورد. مثلاً در سی سال گذشته اکثریت مطلق شهر گلگت شیعه بود اما امروزه اینگونه نیست و چهل درصد جمعیت این شهر شیعه هستند.

ـ ابنا : حاج آقا برای اهل سنت هم همین طوری است یا فقط شیعه؟

ـ شفقت حسین شیرازی: نه، اینکه می‌گویم فقط برای شیعه بوده است. در شهر گلگت و پاراچنار حکومت زمین‌های شیعیان را می گرفتند و دیگران را آنجا اسکان می‌دادند. یعنی به آن‌ها زمین را می‌فروشند یا هدیه می‌دهند. این هم یک سیاست طولانی است که تا هنوز هم ادامه دارد و در دوره نواز شریف شدت پیدا کرده است. 

قضیه بعدی کشتار شیعیان است. طبق آماری که در روزنامه ها خواندم در مدت تقریباً 38 سال از آمدن ضیاء الحق تا امروز نزدیک بیست و سه هزار و چند صد شیعه شهید شده اند. و از عموم مردم پاکستان تقریباً هشتاد هزار نفر به دست تکفیری‌ها شهید شدند. لکن در پاکستان کسی نبوده که مظلومیت اهل سنت، مسیحی ها، هندو، سیک و دیگران را بیان کند. ما شیعیان در صحنه بودیم و مظلومیت خود را بیان می‌کردیم. از این جهت ما در طول تاریخ مظلومیت خودمان را بیان می‌کردیم و الان هم در صحنه هستیم.  

ابنا: در چندماه اخیر چه رخدادی باعث شد تا راجه ناصر عباس جعفری و جمعی از همفکرانش اعتصاب غذا کنند؟

ـ شفقت حسین شیرازی: آخرین رخدادی که اول شعبان شروع شد این بود که در ضمن دو سه روز ما در سه شهر پاکستان نزدیک ده شهید دادیم و بعد از این حادثه هم چند نفر در کراچی شهید شدند. اول چهار نفر از شیعیان در شهر دیره اسماعیل خان شهید شدند؛ دو نفر این‌ها وکیل و دو نفر استاد دانشگاه بودند. تکفیری ها این ها را زمانی که از خانه بیرون می آمدند و به طرف محل کار می رفتند، به شهادت رساندند. 

قرار بود در شهر پاراچنار جشن ولادت امام حسین(ع) برگزار شود. اهل منطقه برخی از علما و شعرا را برای این مراسم دعوت کرده بودند. حاکم آن منطقه برگزاری مراسم جشن را ممنوع کرد و پلیس نگذاشت که علما به پاراچنار وارد شوند. یعنی وقتی علما به مرز آن منطقه رسیدند نگذاشتند که وارد شوند. وقتی که این کار صورت گرفت اهل منطقه ناراحت شدند و روبروی دفتر حاکم رفتند و شعار دادند و نشستند. این‌ها نه سنگ داشتند، نه سلاحی داشتند. فقط آمدند شعار دادند و تظاهرات کردند که مهمان‌های ما باید بیایند. حتی برخی افراد به داخل دفتر رفتند تا مذاکره کنند ولی نیروهای ارتش آمدند و با مستقیم شلیک مستقیم گلوله، چهار نفر در همان مقر شهید و ده‌ها نفر زخمی شدند.

فاصله بین دو حادثه یک یا دو روز بود. و پس از آن دو نفر دیگر را در شهر کراچی شهید کردند. یکی از این‌ها آقای "خرم زکی" بود. خرم زکی شخصیت برجسته ای بود. و هیچ ارتباطی با احزاب سیاسی نداشت. وی قانون‌دان بود و خطر تکفیری‌ها را در رسانه‌ها و مراکز مختلف منعکس می‌کرد. و حتی اسنادی جمع کرده و به اعضای پارلمان پاکستان داده بود که تکفیری‌ها در اسلام آباد در فلان مرکز هستند؛ با داعش ارتباط دارند و پاکستان را خراب می کنند و باید حکومت پاکستان این‌ها را بزند. ایشان یک چنین شخصی بود. این فعال حقوقی در شهر کراچی مقیم بود و پس از اینکه در رستورانی ناهار یا شام ‌خورد، وقتی بیرون آمد ایشان را در آن جا به شهادت رساندند. 

نکته قابل توجه اینکه قبلاً در طول تاریخ فقط تکفیری‌ها ما را می‌زدند، ارتش ما را نمی‌زد. اما در این مرحله چه شد؟ به سبب نفوذ تکفیری‌ها در داخل ارتش پاکستان، از این مجموعه بر علیه ما استفاده کردند و بین ارتش و مردم پاکستان فاصله انداختند. از نفوذی که در ارتش دارند سوء استفاده کردند و مردم را در پاراچنار کشتند. این بی سابقه بوده و قبلاً این گونه نبود که ارتش مستقیماً بیاید و شیعیان را بزند. بعد از این که این اتفاق افتاد و مشکلاتی که از مدت های طولانی هم وجود داشت در نهایت آقای راجه ناصر عباس و دوستانش با هم صحبت کردند که چه کار کنیم؟ هر وقت که مشکلی بر علیه کشور پاکستان به وجود می‌آید شیعیان در خط دفاع اول هستند و برای پاکستان جان می‌دهند و کشورشان را دوست دارند. ما نیروی مسلح درست نکردیم، ما نیامدیم مثل تکفیری‌ها و وهابی‌ پاکستان را خراب کنیم. آن ها هیچ دلیلی نداشتند که شیعه کارهای غیرقانونی کرده باشد. ما داعیه دار قانون، آیین، وحدت ملی و وحدت مسلمین هستیم. قبلاً تظاهرات زیادی برپا کردیم، تحصن‌ کردیم و راه‌های دیگری هم انتخاب کردیم ولی در آخر تصمیم بر این شد که راجه ناصر عباس جعفری اعلام اعتصاب غذا کند. ایشان در سیزده می میلادی روبری انجمن روزنامه نگاران در اسلام آباد اعلام اعتصاب غذا کرد که الان نزدیک 34 روز شده که اعتصاب ایشان ادامه دارد.

 


ابنا: در مورد اعتصاب غذا، موضع علمای اهل سنت چیست؟ آیا آن ها نیز با راجه ناصر عباس اعلان هبستگی کردند؟

ـ شفقت حسین شیرازی: مسئله جالب این بود که از اولین روز اعتصاب، برادران اهل‌سنت نیز با ما بودند. حزبی وجود دارد به نام مجلس اتحاد سنی، (سنی اتحاد کنسول) که متشکل از 28 حزب اهل‌سنت بریلوی است. رئیس مجلس اتحاد سنی و نائب آن، تقریباً از اولین روز تا الان با ما به صورت روزانه ارتباط دارند و پنج یا شش مصاحبه مطبوعاتی هم با راجه ناصر عباس داشتند.

نهاد دیگری به ریاست دکتر طاهر القادری شخصیت برجسته اهل سنت وجود دارد که در پاکستان و خارج از کشور خیلی معروف است و به حزب وی در زبان پاکستانی "عوامی پارتی" می‌گویند.
دکتر طاهر القادری و پسرش چندین بار به محل اعتصاب غذا آمدند، مصاحبه مطبوعاتی کرده و اعلان همبستگی کردند.

حزب جمعیت علمای پاکستان یکی از احزاب اهل سنت خیلی معروف در پاکستان است و قبلاً در پارلمان 35 درصد کرسی داشت. البته امروزه به آن قدرت گذشته نیست لکن حزب معروفی است. رئیس این‌ حزب "پیرمعصوم علی شاه" است. دوستان و معاونین سید معصوم علی شاه چندین بار آمدند و اعلام همبستگی کرده و از همه مطالبات ما حمایت کردند.

غیر از این احزاب، در پاکستان حزب کمیته همبستگی ملی داریم. در این حزب اعضای شیعی و سنی و دیوبندی عضو هستند. رئیس این مجلس و معاونین آن هم آمدند و اعلام همبستگی کردند. حزب جماعت اسلامی که رئیس آن سناتور سراج الحق است. دبیر این حزب آقای لیاقت بلوچ به همراه دوستانش نزد آقای راجه ناصر عباس آمدند و اعلام همبستگی و حمایت کردند و گفتند که ما در جلسات پارلمان، در داخل مجلس سنا و هر جا که هستیم از شما حمایت می‌کنیم.

 کنفرانسی از طرف احزاب شیعه، سنی و دیوبندی در شهر راولپندی به نام "نظام مصطفی" برگزار شد. در بند آخر بیانیه کنفرانس از راجه ناصر عباس و اعتصاب غذای وی به اتفاق حمایت کردند. غیر از حزب نواز شریف، همه احزاب پاکستان که در پارلمان حضور دارند یا حتی در پارلمان نیستند چه حزب مردم، چه مسلم لیگ، چه تحریک انصاف، چه قومی‌ها، یعنی احزاب لیبرالی و سیاسی همه آمدند و با راجه ناصر عباس اعلان همبستگی و حمایت کردند. بعضی‌ از این‌ها وزرای حکومت سابق مثل وزیر خارجه و وزیر کشور بودند. این‌ افراد و احزاب آمدند و اعلان همبستگی و حمایت کردند و گفتند که شما حق دارید ما اعلام حمایت می‌کنیم. خلاصه این‌ که غیر از حزب نواز شریف تقریباً همه احزابی که در صحنه سیاسی پاکستان حضور دارند آمدند و از ما حمایت کردند. 

ما همه احزاب شیعه را در جایی که اعتصاب غذا برگزار می شود، دعوت کردیم 24 حزب شیعه از شهرهای مختلف از اطراف پاکستان آن جا حضور پیدا کرده و از خواسته های ما حمایت کردند و در پایان گفتند که اگر حکومت پاکستان تا آخر ماه رمضان مطالبات و خواسته های آقای راجه ناصر عباس را قبول نکرد ما یک حرکت مردمی به طرف اسلام‌آباد به راه می اندازیم.

در پاکستان مؤسسه تبلیغات داریم. این‌ها خطبا و روضه‌خوان‌ها هستند؛ روحانی نیستند لکن خیلی مؤثرند. چون مجالس عزا دست این‌هاست و شاعر و مداح بوده و معروف هستند. چهارده نفر از رؤسای این‌ها هم جمع شدند، آمدند و اعلام همبستگی و حمایت کردند و گفتند که ما آماده هستیم هر وقت که آقا دستور دهند هر جا و هر کاری که می‌خواهید انجام بدهیم. 

ابنا: موضع دولت در این مدت در قبال اعتصاب غذای راجه ناصر عباس چه بوده است؟ 

ـ شفقت حسین شیرازی: مشکلات ما به سیاست کلی پاکستان مربوط است. ما ده خواسته خود را نوشتیم و در رسانه ها من جمله در خبرگزاری ابنا منتشر شد؛ این خواسته های کلی ماست؛ مسائل ساده ای هستند و کسی نمی تواند این ها را نفی کند. لکن حقیقت این است که باید سیاست کلی پاکستان عوض شود. یعنی پاکستان به همان سیاستی که قبل از ضیاء الحق داشت باید برگردد. آن حالت دشمنی و تضعیف شیعیان و اهل سنت نباشد. ما عدالت می خواهیم؛ ما نمی‌خواهیم به دیوبندی‌ها و سلفی‌ها ظلم شود اما نمی‌خواهیم که به شیعه و دیگران هم ظلم شود. از این جهت ما برای عدالتخواهی این کار را آغاز کردیم. چون عدالتخواه هستیم. ما می‌خواهیم وضعیت را تکان دهیم تا سیاست پاکستان به جای اصلی خود برگردد و ما توازن اجتماعی می‌خواهیم. ما می‌خواهیم که افراد کشور پاکستان طبق وجود و وزن خودشان حق داشته باشند. به کسی ظلم نباشد. ما می‌خواهیم یک نظام عادلانه در پاکستان برقرار باشد. اجابت این خواسته ها برای حکومت خیلی سخت است. چون آن ذهنیتی و مزدوری که برای عربستان و آمریکا دارند، مانع پذیرش خواسته های ما از طرف آنان می شود. ما گفتیم همه افرادی که شما زندانی کرده اید و جرمی مرتکب نشده اند را آزاد کنید. یا از آن مشکلاتی که برای مجالس عزا و نماز جمعه و جماعات ایجاد کرده اید دیگر دست بردارید. خواسته های ما این ها هستند. ولی اگر حکومت پاکستان خواسته های ما را بپذیرند معنایش این است که دیگر آن دشمنی بر علیه شیعه و اهل سنت را ادامه ندهد. قبول کردن این جهت برای حکومت، برای نواز شریف و شهباز شریف سخت است. جلسه ای با وزیر کشور داشتیم ولی آن جلسه بدون نتیجه تمام شد. وزیر کشور می‌خواست بعضی از خواسته ها را بپذیرد و خواسته های عمومی را رها کند. 

اما مشکلاتی که در ایالت خیبر پختونخوا داشتیم به حزب تحریک انصاف و آقای عمران خان که رئیس حرکت این‌هاست، برمی‌گشت. در ایالت خیبر پختونخوا حزب تحریک انصاف حکومت می کند. عمران خان به خیمه‌ای که در آن اعتصاب غذا برگزار کرده ایم، آمد و عذرخواهی کرد و گفت که "من خبر نداشتم که این قدر بر علیه شیعیان در منطقه من ظلم شده است؛ من عذرخواهی می‌کنم و همه چیز را جبران می‌کنم." این شخص رفت با رئیس حکومت در ایالت‌شان صحبت کرد و سه کمیته تشکیل شد، با وزرا و دوستان ما چندین جلسله تشکیل دادند و الان مشغول بررسی کارها هستند. در ایالت خیبر پختونخوا الحمدلله خواسته های ما جلو رفت و پذیرفته شد البته نمی‌گویم که همه مشکلات ما در آنجا حل شد. در ایالت خیبر پختونخوا، دیره اسماعیل خان و پاراچنار وجود دارد. ما به حکومت آنجا گفتیم که چیزهای عملی می‌خواهیم، وعده نمی‌خواهیم و ما می‌خواهیم نتیجه بگیریم. آن جا خواسته هایمان را مطرح کردیم، صحبت شد، آن‌ها همه را پذیرفتند و کارهای اجرایی را آغاز کردند. و ان شاء الله امیدوار هستیم به نتیجه برسیم.

اما پنجاب مشکل‌ترین مشکل ماست, پنجاب آن حالت تعصب را دارد. در شهر لاهور مرکز ایالت پنجاب، در اسلام‌آباد و بیشتر از پنجاه شهر پاکستان برای همبستگی اعتصاب ما خیمه‌هایی برپاست، راهپیمایی برگزار می شود و خطبا سخنرانی می کنند در شهر لاهور راهپیمایی‌های خیلی بزرگی داشتیم. لکن حکومت پنجاب هنوز هیچ حرکتی نکرده و هیچ مذاکره‌ای هم با ما نداشته است. این‌ها متکبرانه و معاندانه همان سیاست را ادامه می‌دهند و این به مصلحت کشور نیست. وقتی که مردم پاکستان در صحنه هستند و سر و صدا می‌کنند حاکم باید بیاید از آن‌ها بپرسد و لکن نیامده  و به وظیفه قانونی خود عمل نکرده است.



ابنا: موضع و عکس العمل اعضای پارلمان پاکستان به عنوان منتخبان ملت، در مقابل اعتصاب غذای راجه ناصر عباس و موجی که در جامعه ایجاد شده است، چیست؟

ـ شفقت حسین شیرازی: در داخل پارلمان پاکستان هنوز هیچ کاری نشده است. چون نمایندگان مجلس درگیر مشکل "پاناما لیکس" بودند. سران حکومت، خانواده نواز شریف، احزاب و بیشتر سیاستمداران در لیست پاناما لیکس و فساد مالی بودند. این‌ها اموال خودشان را به پاناما منتقل کرده و شرکت درست کرده بودند. بیشتر نمایندگان درگیر این مسأله هستند و نمی‌خواهند به اعتصاب غذا و جامعه اهمیت دهند.  

ابنا: درباره بازتاب اعتصاب علامه راجه ناصر در خارج از کشور پاکستان بگویید.

ـ شفقت حسین شیرازی: در خارج کشور تحرک فوق‌العاده است. شما در رسانه‌های دیدید که تقریباً در بیشتر از هفت ولایت از ولایت‌های آمریکا مردم پاکستان جلوی کنسولگری و سفارتخانه‌های پاکستان تظاهرات کردند. در کشورهای انگلیس، پرتغال، آلمان و کانادا نیز تجمعات و تظاهرات مشابهی برگزار شد. در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی تحرک فوق‌العاده بود، مردم جلوی سفارتخانه‌ها آمدند و با اعتصاب غذا اعلام همبستگی کردند.

در ایران با هیئت علمای مجلس وحدت مسلمین، که در اصفهان، قم و مشهد دفتر دارد، به سفارت پاکستان رفتیم و با کنسول پاکستان ملاقات داشتیم. طوماری نزدیک تقریباً پنج یا شش متر که ششصد امضاء داشت را به کنسولگری دادیم.

در مدرسه امام خمینی(ره) قم و در حرم حضرت معصومه برنامه‌های مختلف برگزار کردیم. در عراق در حرم امیرالمؤمنین(ع) و جاهای مختلف آن جا با حضور طلاب پاکستانی و اهالی پاکستان برنامه داشتیم. در حرم حضرت زینب(س) و حسینیه پاکستانی‌ها برنامه‌ همبستگی برگزار کردیم. هر جایی که پاکستانی‌ها حضور داشتند آمدند و به نحوی از نهضت راجه ناصر عباس حمایت کردند. چون پاکستانی‌ها می‌خواهند که پاکستان از این حالت ظلم و ناانصافی خلاص شود. 


ابنا: وضعیت جسمانی آقای راجه ناصر عباس جعفری چگونه است؟

ـ شفقت حسین شیرازی: هر دو سه روز تقریباً دکترها و پزشک‌ها می‌آیند و دوستان ارتباط و رفت و آمد دارند. اما دیشب دکتر گفته بود که الان وضعیت ایشان به طرف خطر می‌رود. قبل از این، این گونه نبوده است. الان احتمال دارد که ضرر در داخل ایشان آغاز شود؛ لکن بعید نیست که خطر زیادی بر جسمش وارد شود. فقط راجه ناصر از این جهت اعلام نگرانی کرده است. در صحبتی که با آقای راجه ناصر عباس داشتم گفت که من طبق مشورت با دکتر به اعتصاب خود ادامه خواهم داد و قدرت تحمل اعتصاب غذا تا صد روز را دارم و می‌دانم که حکم شرعی چیست. کاری که حرام باشد را انجام نمی‌دهم ولی نمی‌خواهم از حق مردم پاکستان، قضیه پاکستان و شهدای پاکستان دست بکشم. از این جهت تحمل می‌کنم. ان شاء الله امیدوار هستیم که خدا او را حفظ کند.



ابنا: بنده عرضی ندارم؛ اگر حضرتعالی در پایان مطلبی دارید بفرمایید.

ـ شفقت حسین شیرازی: آقای راجه ناصر عباس و مجلس وحدت مسلمین که در سال 2009 میلادی تشکیل شد به قضایای امت اسلامی اهتمام می دهد. در سراسر جهان در هر جایی بر اسلام، بر انسانیت و بر مسلمان‌ها حمله شود، یا شیعیان مظلوم واقع شوند ما به صحنه می‌آمدیم و وظیفه خودمان می دانستیم و منتی هم بر کسی نداریم. خودمان تکیف‌ شرعی‌مان را انجام می‌دادیم. راجه ناصر عباس در راه دفاع از فلسطین در راهپیمایی روز قدس یکی از چشمانش را از دست داد. در یکی از راهپیمایی های روز قدس سنگ بزرگی به طرف راجه ناصر عباس پرتاپ کردند، این سنگ به چشم ایشان اصابت کرد و یک چشم او نابینا شد و هدفشان از این کار کشتن راجه ناصر عباس بود. و برای فلسطین ما در روز جهانی قدس در شهر کویته هشتاد نفر از بزرگان مجلس وحدت مسلمین شهید دادیم. در چهار ـ پنج سال پیش، سید حسن نصرالله در سخنرانی آن سال گفت که این‌ها شهدای قدس و شهدای فلسطین هستند. در قضیه محکومیت اهانت به پیغمبر اکرم(ص) ما اولین کسانی بودیم که به صحنه آمدیم، رفتیم در مقابل کنسولگری‌های آمریکا و پرچم آن جا را پایین آوردیم و حتی در کراچی شهید هم دادیم. شاه بحرین بعد از به قدرت رسیدن نواز شریف ، سفری به اسلام‌آباد داشت و می‌خواست برای کشتن مردم خود از پاکستان کمک بگیرد. ما آن جا راهپیمایی‌ها و تظاهرات به راه انداختیم و برنامه دیدار او را به هم زدیم. ما در قضایای شهادت شهید نمر و قبل از آن در پاکستان جنبش خیلی بزرگی ایجاد کردیم. در مورد آقای زاکزاکی که از طرف نوکران استکبار جهانی ظلم شد، ما در صحنه بودیم. حتی در سوریه و عراق و شام و هر جایی که ظلم به انسان و انسانیت شد هر جایی که باشد، هر کشوری که باشد ما با تظاهرات پاکستانی‌ها اعلام حمایت و همبستگی و نصرت می‌کنیم.

ما هم امیدوار هستیم بزرگان، علما، قیادات، رؤوسای احزاب، حکومت‌ها و مراجع عظام در مورد اعتصاب غذای راجه ناصر عباس کاری انجام دهند، بیانیه دهند، مقابل کنسول‌گری ها و سفارتخانه‌ها بروند حکومت پاکستان را تحت فشار قرار دهند. ما می‌خواهیم که با راه امن و مسالمت آمیز مشکلات این را حل کنیم. درخواستم از همه ملت‌ها، دولت‌ها، کشورها، احزاب، علما، رسانه ها و مؤسسات این است که عکس العملی نشان دهند. هر کس به اقتضای خود؛ فعالان حقوقی‌ برای حقوق بشر و حقوق مردم می‌توانند در سازمان ملل و جاهای مختلف هر کاری حقوقی که می‌توانند انجام دهند، دریغ نکنند. چون الان زندگی‌ انسان در پاکستان در خطر است و ما قضیه هشتاد هزار شهید پاکستانی را صحبت می‌کنیم و این ها فقط شیعیان نیستند. همه افرادی که به دست تکفیری‌ها کشته شدند هندو، سیک، سنی،  شیعه و هر مذهبی که دارند ما کنار آن‌ها هستیم. این را آقای راجه ناصر عباس اعلام کرده و گفته که من فقط نیامدم برای شیعه؛ در دست ما پرونده همه مظلومین و همه مردم پاکستان است. 

ابنا: تشکر می کنم از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید.

۹۵/۰۳/۲۷
حسن حیدری

نظر شریف شما (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

'ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی