مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل
امامت یعنی این
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
« قاعدهی حکومت و اقتدار و قدرتمداری در جامعهی اسلامی، با غدیر معیّن شد و
پایهگذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که
امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهمتر این است
که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعهی
اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور
معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد،
حکومت امتیازخواهی و زیادهخواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد،
حکومت شهوترانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام اینجوری است. این
قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت «یَئِسَ الَّذینَ
کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر
بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آنوقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطهی
اصلی، آن هستهی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هستهی قدرت، هستهی مدیریّت،
هستهی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همهچیز تغییر میکند؛ بله، در واقعیّت
عملی، تغییراتی به وجود میآید و افرادی از قبیل خلفای بنیامیّه و
بنیعباس سرِ کار میآیند بهعنوان اسلام، حجّاجبنیوسف هم [سرِ کار]
میآید، امّا اینها دیگر ضابطه را نمیتوانند به هم بزنند. امروز اگر کسانی
در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند مراجعه کنند به
قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهتگیری
بندگان حق -یعنی ملّتها- در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجهای
برسند جز نتیجهی امامت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و آنچه دنبالهی او
است. این ادّعای ما است و میتوانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هرکسی
در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّرین، صاحبان عقیده، کسانی که از اوّل با
یک عقیدهی دیگری بار آمدهاند، اگر قرآن را و ارزشهای قرآنی و ضوابط قرآنی
را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجهای نمیرسند جز
اینکه کسی مثل علیّبنابیطالب (علیهالسّلام) بایستی بر جوامع اسلامی
حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر.
خب، وقتی غدیر اینقدر اهمّیّت دارد، آنوقت آن آیهی شریفهی دیگر که
«یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مآ اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم
تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»، معنایش روشن میشود. [میفرماید] اگر
این حکم را ابلاغ نکنی، اصلاً رسالتت را انجام ندادهای. پیغمبر ۲۳ سال است
دارد مجاهدت میکند -آن مجاهدات مکّه، آن مجاهدات مدینه، آن جنگها، آن
فداکاریها، آن گذشتها، آن سختگیریهای بر خود، آن هدایت عظیم بشری که آن
بزرگوار انجام داده است، اینها همه در این مدّت انجام گرفته- این چه
حادثهای و چه عارضهای است که اگر نباشد، همهی اینها [گویی] نیست «وَ
اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»، این نمیتواند چند حکم فرعی باشد؛
این یک چیزی فراتر از اینها است؛ آن چیست؟ امامت است. اوّلامام کیست؟ خود
پیغمبر. امام صادق (علیهالسّلام) در منا فرمود: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ
هُوَ الاِمام؛ پیغمبر، امام اوّل است؛ «ثُمَّ مِن بَعدِهِ
عَلیِّبنِاَبیطالِب» و بعد بقیّهی ائمّه.خدای متعال بعد از آنکه
ابراهیم پیغمبر را آنهمه امتحان کرد، آنهمه مراحل سخت را ابراهیم گذراند
-در نوجوانی در آتش افتاد؛ بعد آمد در بابل و در آن مناطقی که بود اینهمه
تلاش کرد و زحمت کشید- به سنّ پیری که رسید، آنوقت خدا میفرماید: اِنّی
جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِمامًا؛حالا میخواهم تو را امام قرار بدهم. امامت
یعنی این. این، اعتقاد است؛ اعتقاد اسلامیِ مبتنی بر مبانی مستحکم و
استدلالات غیرقابل خدشه است. ما دعوت میکنیم از همهی دنیای اسلام و از
همهی متفکّرین، این وحدتی که امروز دنیای اسلام نیاز دارد، با تدبّر در
آیات قرآن و با تأمّل در همین حقایق براحتی به دست میآید اگر اهل فکر و
اهل مبنا، این مسائل را دنبال کنند. »
۹۵/۰۷/۰۳