حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید متن سخنان حضرت امام خمینی (س) برای تشکیل ارتش بیست میلیونی یا همان «بسیج مستضعفین» :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

حضرت امام خمینی(س) طی سخنانی در جمع افراد سپاه پاسداران در روز چهارم آذر ماه سال 1358 در موضوع اهمیت شناخت موقعیت و شرایط زمان برای طرح مسائل، بر رویارویی قدرتمندترین زورگوی جهان و ضرورت مواجهه همه قوا بر علیه آمریکا تأکید ورزیدند و به اجتناب از تشنج در راه هدف اصلی و پرهیز از اختلاف افکنی توجه دادند و ضمن بیان نصایح و اندرزهایی به پاسداران، سنگ بنای یکی از مردمی‌ترین نیروها و تشکل‌های مردمی یعنی ارتش بیست میلیونی یا همان «بسیج مستضعفین» را بنیان گذاردند که حضور با برکت این نهاد مردمی در صحنه‌های مختلف اجتماعی و به‌ویژه دوران دفاع مقدس بر اهمیت نظر و صائب بودن اندیشه آن بزرگوار در این امر صحه گذاشت.


 متن سخنان امام در ادامه آمده است: 



بسم اللَّه الرحمن الرحیم  

بعضى وقتها هست که یک حرفى یک مسئله اى بسیار خوب است، لکن طرحش در یک موقعى خوب نیست. مثلًا فرض کنید نماز که از همه عبادتها افضل است، و مسائلش هم واجب است که انسان یاد بگیرد، یک وقت اتفاق مى افتد که زلزله آمده است و یک عده از برادرهایمان زیر خاک هستند، و آن وقت ما جمع بشویم، بنشینیم راجع به مسئله نماز صحبت کنیم. مسأله خوب است، وقتش خوب نیست. قضیه مطالبى که در این روزها هى ما مى بینیم پیش مى آید و موجب یک مثلًا، تشنجى، موجب یک ناراحتى مى شود. 
در یک همچه موقعى که کشور شما در سر راه یک خطر بزرگ واقع شده است، شما غافلید که با چى مقابلید الآن. با امریکا که مجهز به همه جهازهاى درجه اول دنیاست. 
یعنى یک قوه اى است که مقابل ندارد در دنیا. لکن ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از آن، و آن توجه به خدا و اسلام است. از این جهت ما الآن مواجهیم با یک همچه قدرت بزرگ، که علاوه بر قدرت تسلیحاتى، قدرتهاى بزرگ شیطانى هم دارد. الآن هم در همه دنیا دارد فعالیت مى کند، و تبلیغات مى کند، و وادار مى کند همه ممالک دیگر را، تا آن قدرى که بتواند تمام آن دستجات خودش را تجهیز کند در مقابل ملت ما و شماها و هم از نظر تبلیغات، آن طور تبلیغات وسیع را شروع کردند و دارند مى کنند، و در مطبوعات خارجى و در رسانه هاى آنجا دارد بر ضد انقلاب ما تجهیزات مى کنند. و هم ما را از دخالت نظامى مى ترسانند. در یک همچه موقعى که وضعمان این طور است، مسأله هر چه هم مسأله مهمى باشد، نباید تشنج ایجاد کنیم. باید مسأله را به طور سالم و عاقلانه و بى هیاهو طرح بکنیم. 
اجتناب از تشنج در راه هدف اصلى 
شما بدانید این را که از هر اجتماعى که امروز بشود، و اجتماعى باشد که تویش یک تشنجى باشد حتى براى یک مطلب حقى، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسأله اصلى. اگر این طور نکنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده مى کنند. شیاطین اند آنها. 
از این جهت من آن چیزى را که به صلاح ملت است، به صلاح اسلام است، به صلاح شماست باید عرض کنم. و آن اینکه مسأله صحیح است، حق است، اما تشنج صحیح نیست. قواى شما باید الآن همه مجتمع در یک راه باشد. قواى فکریتان و قواى غیر فکریتان همه باید در یک راه برود. امروز که ما مواجه شدیم با این مسأله، اگر منحرف بشویم، و لو به یک مطلب بسیار خوبى که فرض کنید که یکى از مسائل بزرگ اسلام است، اما الآن مسئله درجه اول حفظ اسلام است. شما مى خواهید براى اسلام خدمت بکنید. 
الآن در رأس همه مسائل اسلام این قضیه مواجهه با امریکاست. اگر بخواهید قدرتها را جدا کنیم از هم، بخواهیم از هم جدا کنیم، قوا از هم منفصل بشود، کشیده بشود از این طرف و از آن طرف، اینها همه اش به نفع امریکا تمام مى شود. و دستهایى در اینجا هست براى ایجاد یک همچه مسائل. این مسائل را ایجاد مى کنند. و گاهى هم استفاده از روح پاک جوانان مى کنند. این جهت خیلى باید مورد نظر همه آقایان باشد، که نبادا یک وقتى ما از آن مسیرى که داریم، که امروز فقط یک مطلب است، و آن اینکه الآن دشمن ما امریکاست. و باید تمام تجهیزات ما طرف این دشمن باشد. نبادا یک وقتى یک تبلیغات سوئى بشود. و یک چیزهایى بشود که اسباب این بشود که نظرهاى ما تشتت پیدا کند. 
افکارمان مختلف بشود. ما یک افکارى داشته باشیم، شما یک افکارى داشته باشید، دستجات دیگر افکارى دیگر داشته باشند. همه افکار الآن باید یک [سمت ] باشد. 
چطور در آن وقتى که ما مواجه با این قدرت شیطانى داخلى بودیم، هیچ تشتتى توى کار نبود. همه با هم یک فکر داشتیم. همه «اللَّه اکبر» مى گفتید، و مقابله با یک همچه قدرتى مى کردید. شما الآن مى دانید که مقابل ما قدرتى است که صدها مقابل زیادتر از آن قدرت است. هزارها مقابل آن قدرت است. شما امروز یک همچه حالى دارید. 
مملکتتان یک همچه حالى دارد. مملکت شما الآن یک حالى دارد که اگر دیر بجنبیم از بین رفتیم تا آخر. همه باید یکصدا باشیم. براى مسائلى که براى خودمان طرح است، هر چه هم مسأله بزرگ باشد، مسائلى که براى دوستانمان طرح است، هر چه هم بزرگ باشد، امروز نباید ما تشنج ایجاد کنیم براى آن. مسأله داریم، فرض کنید که یک مسئله مهمى داریم، این مسأله باید مثلًا با من گفته بشود. دو سه نفر تعیین بکنند بیایند با من صحبت بکنند. مسأله فرض کنید به کسى دیگر مرتبط است، باز همان طور بکنند که یک حل بدون سر و صدا باشد. سر و صداى امروز قضیه اى است که مقابله با امریکاست. 
امروز هر سر و صدایى بلند بکنید که غیر از این مسیر باشد بدانید که بردش را آنها دارند. 
و بسیار احتمال بدهید که یک محرکى، بدون اینکه آدم بفهمد، گاهى وقتها آدم را وادار مى کنند به یک کارى که خودش هم ملتفت نیست دارد چه مى کند. این خیلى مورد اهمیت است. و مورد توجه آقایان باید باشد. 
شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم؛ به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانى که هیچ کس نمى توانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ مى کنند. این یک علاقه الهى است که ما به شما داریم. و این را بدانید که یک مطلبى که بر خلاف صلاح شما باشد، این بر خلاف صلاح اسلام است، و ما نخواهیم زد. 
لکن اگر یک مطلبى را من الآن گفتم به شما، که باید راه را چطورى رفت، بدانید که این  هم صلاح شماست، و هم صلاح مملکتتان است، و هم صلاح اسلام است که من عرض مى کنم. در عین حالى که شما مى دانید که من با ایشان محبت دارم، ارادت دارم، دوست دارم او را. ایشان هم به من نوشتند که من مریضم و مرض قلبى دارم و من را عفوم کنید از این کار. منم باز تا حالا جوابى به ایشان ندادم، لکن خوب یک مریض را نمى شود الزامش کنیم که شما باید مزاج خودت را از بین ببرى. قلبت خداى نخواسته یک وقت از بین برود براى اینکه ما علاقه به تو داریم. علاقه این است که اگر واقعاً یک همچه کسالتى دارند ایشان، بروند خارج و معالجه کنند. و شما هم همراهى کنید با اینکه ایشان بروند خارج معالجه کنند. و اگر اشکالات دیگرى دارند خوب خود ایشان بیایند با من اشکالاتشان را بگویند. یا یک کسى را بفرستند با من اشکالاتشان را بگویند. من از این وضعى که هیاهو بشود و در غیر آن مسیر و آن مطلبى که مطلب اصیل امروز ماست، این را صلاح نمى دانم. چنانچه هر دسته اى که الآن، فرض کنید که، یک اعتصابى بکنند در کارخانه ها، یک اعتصابى بشود در وزارتخانه ها، در ادارات دولتى، یک اعتصابى بشود، این همه اش به نفع آنهاست، و بر ضرر ما. این نظیر همان معناست که عرض کردم، که مطلب خیلى خوب است، وقتش خوب نیست. مطلب، مطلب صحیح است، لکن مطلب صحیح در یک وقت صحیح باید باشد. یک وقت اینکه باید ما همه قوایمان را مجتمع کنیم براى نجات دادن یک کشورى. باید اگر مسائلى برایمان پیش بیاید، هر چه هم سخت باشد، تحمل کنیم. و اگر راه حل دارد راه حل بدون یک همچه اجتماعاتى حل عقلایى، که یک نفر، دو نفر بیایند مسائلشان را بگویند و خوب، البته ما هم عرض کردم که علاقه داریم به شما و به ایشان. 
در هر صورت من این مطلب را لازم بود تذکر بدهم. و ایشان هم اگر کسالت دارند شما نباید اصرار بکنید که یک نفر آدمى که قلبش در خطر است و باید برود در خارج معالجه بکند، شما اصرار کنید که نه، باید تو باشى و غیر از تو هم نمى شود. این براى حفظ او. باید خوب. شما بعدها ایشان را لازم دارید. از این جهت من تا حالا جواب ایشان را ندادم. ایشان هم نیامده اند تا حالا پیش من که ببینم که مسأله همان مسئله کسالت است یا مسائل دیگرى هست. و ممکن است که ایشان بیایند پیش من و با ایشان صحبت بکنیم ببینیم چیست قصه. 
اگر یک ملت که همه جوانهایش مجهز باشند به همین جهازى علاوه بر جهاز دینى و ایمانى که دارند، مجهز به جهازهاى مادى هم باشند، سلاحى هم باشند و یاد گرفته باشند، همچى نباشند که یک تفنگى دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوانها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست. و الآن هم الحمد للَّه آسیب بردار نیست. الآن هم ما پشتیبانمان خداست. و ما براى او نهضت کردیم. براى پیاده کردن دین او نهضت کردیم. و خدا با ماست. 
و من امیدوارم که شکست براى شما نباشد ان شاء اللَّه. خداوند همه تان را حفظ کند. و این معنایى را که عرض کردم توجه بهش داشته باشید. به رفقایى که دارید، به دستجاتى که هستند آنجا، هر جا که هستند، توجه بدهید، که امروز روزى است که همه با هم یک مطلب باید بگوییم. و آن اینکه الآن شعار مردم شده همه. الآن محرّم است، و همه دستجات بیرون مى آیند. و دستجات باید عزادارى بکنند. عزادارى مهم است. در ضمن عزادارى همان شعارهایى هم که مى دهند بدهند. ولى عزاداریشان هم باید باشد. خداوند همه شما را ان شاء اللَّه حفظ کند. من دعاگوى همه شما هستم. من دیگر حالم مقتضى نیست. (صحیفه امام، ج 11، ص: 117-122)


سخنان امام مبنی بر لزوم آموزش نظامی همگانی و تشکیل ارتش ۲۰ میلیون خیلی زود با استقبال طیف‌های مختلف گروه‌های سیاسی و مردم قرار گرفت. چند روز بعد یعنی در روز ۱۲ آذر‌‌ همان سال بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی در یک همه‌پرسی به تایید مردم رسید. در اصل ۱۵۱ این قانون تصریح شده بود که: «به حکم آیه کریمه «واعدوالهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم» دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید، به طوری که همه افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد.»


اینچنین بود که مقدمات تشکیل بسیج با نام اولیه سازمان بسیج ملی فراهم شد. چند ماه پس از سخنان امام درباره ارتش ۲۰ میلیونی، شورای انقلاب در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ لایحه قانونیتشکیل سازمان بسیج ملی را تصویب و برای اجرا به وزارت کشور ارسال کرد.


متن کامل لایحه قانونی تشکیل سازمان بسیج ملی بدین شرح بود:


«ماده ۱: در اجرای فرمان رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد، آموزش وبسیج ارتش بیست میلیونی جهت پیشگیری و مقابله با هرگونه تهدید و تجاوز نظامی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سوانح طبیعی، سازمانی به نام سازمان بسیج ملی زیر نظر فرمانده کل قوا و وابسته به وزارت کشور تشکیل می‌گردد.


ماده ۲: شرح وظایف و تشکیلات و پست‌های سازمانی سازمان بسیج ملی با تأیید سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه خواهد شد.


ماده ۳: آئین نامه اجرایی این لایحه قانونی بوسیله وزارت کشور و سازمان امور اداری و استخدامی کشور تنظیم و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.»


در پی شروع جنگ تحمیلی موضوع آموزش نظامی همگانی و تشکیل بسیج بسیاری از مشکلات پیش روی کشور را حل کرد و مردم آموزش‌دیده فوج فوج به جبهه‌ها اعزام شدند. ۲۸ دی ماه ۱۳۵۹ شهید رجایی، نخست‌وزیر وقت با ارسال نامه‌ای به مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: «قانون راجع به ادغام سازمان بسیج ملی (مستضعفین) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جلسه مورخ بیست و هشتم دی ماه ۱۳۵۹ مجلس شورای اسلامی تصویب شده و به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۱۶/ق/م مورخ ۵۹/۱۱/۲۱ ریاست جمهوری به نخست‌وزیر واصل گردیده است، برای اجراء به پیوست ابلاغ می‌گردد.»


بدین ترتیب سازمان بسیج ملی که حالا نام بسیج مستضعفین را بر پیشانی داشت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد و در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیروهای رزمی مردمی را برای اعزام به جبهه‌های جنگ سازماندهی کرد. (تاریخ ایرانی)

انتهای پیام /

۹۵/۰۹/۰۵
حسن حیدری

نظر شریف شما (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

'ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی