مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل
وقتی رییس مجلس برادرش را به مجلس راه نداد / لاریجانی ها یادبگیرند
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
« مجلس را باید در رأس امور قرار داد. احترام مجلس، وقار مجلس، هیبت مجلس باید محفوظ باشد.
من یکوقت -ظاهراً یا با آقای لاریجانی یا یکی از رؤسای مجلس- گفتم که از اوّل مشروطه اینجوری بود تا وقتی رضاخان سرِ کار آمد. رضاخان که آمد، مجلس و قانون و قانونگذاری و مانند اینها همه دود شد رفت هوا؛ امّا قبل از آمدن رضاخان -که خب مسئلهی قانونگذاری و مجلس و مجلس شورا است و تازه هم مشروطیّت سرِکار آمده بود؛ ظاهراً در دورهی دوّم یا سوّم مجلس؛ بالاخره قبل از قدرت گرفتن رضاخان- رئیس مجلس مؤتمنالملک(۶) بود که از رجال خوشنامِ زمان قاجار است، برادر مؤتمنالملک، نخستوزیر بود که مشیرالدّوله(۷) است. او هم اتّفاقاً از رجال خوشنام است؛ یعنی این دو برادر جزو رجال نسبتاً خوشنام دورهی قاجار و اوّل پهلوی هستند. پس برادر بزرگتر که مشیرالدّوله بود، رئیس دولت بود، نخستوزیر بود؛ مؤتمنالملک -برادر کوچکتر- رئیس مجلس بود. رئیس دولت -نخستوزیر- از مجلس وقت گرفت که بیاید آنجا یک گزارشی بدهد؛ مثلاً ساعت هشت صبح یک سخنرانی بکند. ساعت هشت صبح شد، مشیرالدّوله نرسید؛ مؤتمنالملک به ساعتش نگاه کرد، دید پنجدقیقه از هشت گذشت، گفت نخستوزیر را دیگر راه ندهید؛ نخستوزیر را راه ندهید؛ پنجدقیقه بعد مشیرالدّوله رسید به مجلس، راهش ندادند! اینجور است. نخستوزیر پنجدقیقه از وقت معیّن تأخیر کرده، رئیس مجلس که برادرش بود -برادر کوچکترش هم بود- راهش نداد؛ این یعنی اقتدار مجلس، هیبت مجلس این است؛ این را باید حفظ کنید. این دست خود شما است و شما میتوانید این کار را بکنید. »
من یکوقت -ظاهراً یا با آقای لاریجانی یا یکی از رؤسای مجلس- گفتم که از اوّل مشروطه اینجوری بود تا وقتی رضاخان سرِ کار آمد. رضاخان که آمد، مجلس و قانون و قانونگذاری و مانند اینها همه دود شد رفت هوا؛ امّا قبل از آمدن رضاخان -که خب مسئلهی قانونگذاری و مجلس و مجلس شورا است و تازه هم مشروطیّت سرِکار آمده بود؛ ظاهراً در دورهی دوّم یا سوّم مجلس؛ بالاخره قبل از قدرت گرفتن رضاخان- رئیس مجلس مؤتمنالملک(۶) بود که از رجال خوشنامِ زمان قاجار است، برادر مؤتمنالملک، نخستوزیر بود که مشیرالدّوله(۷) است. او هم اتّفاقاً از رجال خوشنام است؛ یعنی این دو برادر جزو رجال نسبتاً خوشنام دورهی قاجار و اوّل پهلوی هستند. پس برادر بزرگتر که مشیرالدّوله بود، رئیس دولت بود، نخستوزیر بود؛ مؤتمنالملک -برادر کوچکتر- رئیس مجلس بود. رئیس دولت -نخستوزیر- از مجلس وقت گرفت که بیاید آنجا یک گزارشی بدهد؛ مثلاً ساعت هشت صبح یک سخنرانی بکند. ساعت هشت صبح شد، مشیرالدّوله نرسید؛ مؤتمنالملک به ساعتش نگاه کرد، دید پنجدقیقه از هشت گذشت، گفت نخستوزیر را دیگر راه ندهید؛ نخستوزیر را راه ندهید؛ پنجدقیقه بعد مشیرالدّوله رسید به مجلس، راهش ندادند! اینجور است. نخستوزیر پنجدقیقه از وقت معیّن تأخیر کرده، رئیس مجلس که برادرش بود -برادر کوچکترش هم بود- راهش نداد؛ این یعنی اقتدار مجلس، هیبت مجلس این است؛ این را باید حفظ کنید. این دست خود شما است و شما میتوانید این کار را بکنید. »
۹۵/۱۲/۱۶