«کشورها باید اطمینان دهند که مقامات ذیصلاح آن ها می توانند به سرعت، به صورت سازنده و به نحوی موثر، گسترده ترین سطح همکاری بین المللی را در زمینه مبارزه با پولشویی جرایم منشأ مرتبط و تامین مالی تروریسم به عمل آورند. کشورها باید هم به صورت خودجوش و هم بنا به درخواست سایر کشورها، همکاری های بین المللی داشته و از یک مبنای قانونی برای چنین همکاری هایی برخوردار باشند.»
با توجه به اینکه 61 نهاد و 23 فرد در لیست تحریم های آمریکا در قطعنامه ۲۲۳۱ که بعد از برجام صادر شده است، باقی مانده اند، (یعنی همان افراد و نهادهای ذکر شده مانند سردار سلیمانی و وزارت دفاع، سپاه پاسداران و ...)، و با عنایت به اینکه اجرای همه قطعنامه های شورای امنیت برای کشورهای جهان الزامی است، به ویژه در ۱۰ بند قطعنامه 2231 به ماده ۴۱ –که از مواد فصل ۷ منشور سازمان ملل است- تصریح شده است، براساس این تعهد در عمل به قطعنامه های تحریمی به بهانه تروریسم، هر فرد و نهادی که توسط قطعنامه های شورای امنیت مورد تحریم واقع شده اند ایران نیز باید آنها را تحریم کند، به همین جهت است که متاسفانه بانک سپه تقاضای جابجایی وجوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به بهانه تحریم رد می کند.
5- برخورد با شرکت های پوششی(Non-profit organisations)
در صورتی که نهادهای مورد تحریم آمریکا، از شرکت های پوششی برای اهداف خود استفاده کنند، با آن شرکت ها نیز باید برخورد شود. در توصیه ۸ آمده است:
«کشورها باید قوانین و مقررات مربوط به نهادهایی که ممکن است برای تامین مالی تروریسم مورد سوء استفاده قرار گیرند را به لحاظ اطمینان از کفایت آن ها، مورد بازنگری قرار دهند. سازمان های غیر انتفاعی به طور اخص آسیب پذیر هستند و کشورها باید اطمینان حاصل کنند که امکان سوء استفاده از این گونه سازمان ها به طرق زیر وجود ندارد:
الف. سوء استفاده از آن ها توسط سازمان های تروریستی که در پوشش موسسات قانونی ظاهر می شوند؛
ب. بهره برداری از موسسات قانونی به عنوان مجاری تامین مالی تروریسم، از جمله برای گریز از اقدامات ناظر بر مسدود کردن دارایی ها.»
6- عدم مانعیت رازداری نسبت به اجرای توصیه های گروه FATF(Financial institution secrecy laws)
به بهانه رازداری و حفظ اسرار مشتریان بانکی نباید مانع از اجرای دستورات گروه FATF شد. در توصیه ۹ آمده است:
«کشورها باید اطمینان ایجاد کنند که قوانین داخلی آن ها در زمینه رازداری در موسسات مالی، مانع از اجرای توصیه های گروه ویژه نمی شوند.»
7- لزوم شناسایی کافی مشتریان توسط بانک ها (Customer due diligence)
شناسایی کافی مشتریان، ذی نفعان و ماهیت و هدف از معاملات و روابط بانکی از الزاماتی است که کشورها باید رعایت کنند. در توصیه ۱۰ آمده است:
«موسسات مالی باید ملزم شوند که در موارد زیر نسبت به شناسایی کافی مشتریان اقدام کنند:
(۱) برقراری روابط کاری؛
(۲) انجام معاملات موردی:
الف. بیش از سقف مقرر (۱۵۰۰۰ دلار یا یورو) یا
ب. نقل و انتقالات الکترونیکی ... .
(۳) در مواردی که ظن به پولشویی و یا تامین مالی تروریسم وجود داشته باشد؛ ...
اصل لزوم شناسایی کافی مشتریان توسط موسسات مالی باید در قوانین کشورها درج شود. ...
اقداماتی که باید به منظور شناسایی کافی مشتریان انجام شوند، به شرح زیر هستند:
الف. شناسایی مشتری و احراز هویت وی با استفاده از اطلاعات، مستندات و منابع مستقل و معتبر؛
ب. شناسایی مالک ذینفع و اتخاذ تدابیر معقول برای احراز هویت مالک ذی نفع به نحوی که موسسه مالی اطمینان یابد مالک ذینفع را می شناسد. ...
پ. شناخت و حسب مورد، کسب اطلاعات در باره هدف و ماهیت روابط کاری مورد نظر. ...
در مواردی که موسسات مالی قادر به رعایت الزامات مندرج در بندهای (الف) تا (ت) فوق (مبنی بر اصلاح متناسب دامنه اقدامات براساس یک رویکرد ریسک محور) نباشند، باید از افتتاح حساب و آغاز رابطه کاری و انجام معامله خودداری کنند یا رابطه کاری خود را با مشتریان فعلی خاتمه دهند و فرایند گزارش دهی معاملات مشکوک را در رابطه با مشتری مورد نظر اجرا کنند.
این گونه الزامات باید در رابطه با همه مشتریان جدید إعمال شوند هر چند که موسسات مالی باید مفاد این توصیه را در مورد مشتریان فعلی خود- بر اساس شرایط و ریسک های مترتب- اجرا کنند و اعمال فرایند شناسایی دقیق را نسبت به روابط کاری جاری در مقاطع زمانی مقتضی مد نظر قرار دهند.»
8- حفظ سوابق مشتریان به مدت ۵ سال (Record-keeping)
الزام موسسات مالی به حفظ سوابق مشتریان جهت دسترسی های لازم و تعقیب قضایی در توصیه ۱۱ آمده است:
«موسسات مالی باید ملزم شوند تمام سوابق مورد نیاز مربوط به معاملات اعم از داخلی و بین المللی را حداقل به مدت ۵ سال نگهداری کنند تا بتوانند اطلاعات مورد درخواست مقامات ذیصلاح را به فوریت ارائه دهند. این گونه سوابق باید حاوی اطلاعات کافی (از جمله مبالغ و حسب مورد، نوع ارزهای مورد استفاده در هر معامله) باشد تا امکان بازسازی هر یک از معاملات فراهم شود به گونه ای که در صورت لزوم، مدارک و شواهد لازم برای تعقیب قضایی فعالیت های مجرمانه قابل ارائه باشد.
موسسات مالی باید ملزم شوند تمام سوابق و مدارک دریافت شده در فرایند شناسایی کافی مشتریان (به عنوان مثال، روگرفت ها و یا سوابق اسناد رسمی هویتی از قبیل گذرنامه، کارت شناسایی، گواهینامه رانندگی و یا سایر اسناد مشابه)، پرونده های مربوط به حساب ها و روابط کاری از جمله نتایج هرگونه تحلیل انجام شده مانند استعلام های به عمل آمده برای احراز پیشینه و هدف معاملات غیر عادی پیچیده و بزرگ) را برای حداقل ۵ سال پس از پایان رابطه کاری یا پس از تاریخ انجام یک معامله موردی نگهداری کنند.»
9- الزام به اجرای درخواست های گروه ویژه در مورد کشورهای دارای ریسک( Higher-risk countries)
همه کشورها ملزم هستند که به توصیه ها و دستورات و دسته بندی کشورها از سوی FATF به ویژه نسبت به کشورهای دارای ریسک بیشتر (مانند ایران) عمل کنند. در توصیه ۱۹ آمده است:
«موسسات مالی باید ملزم شوند در روابط کاری و معامله با اشخاص حقیقی و حقوقی و موسسات مالی کشورهایی که توسط گروه ویژه مشخص شده اند، تدابیر مربوط به شناسایی کافی مشتریان را به نحو شدیدتری إعمال کنند. تدابیر مذکور، باید موثر و متناسب با ریسک های موجود باشند.
در صورت درخواست گروه ویژه، کشورها باید بتوانند اقدامات متقابل متناسبی را به اجرا گذارند. همچنین کشورها باید بتوانند جدا از هرگونه درخواست گروه ویژه، اقدامات متقابل را به عمل آورند.»
10- کشف انتقالات فیزیکی پول و توقیف آنها در صورت مشکوک بودن( Cash couriers)
در توصیه ۳۲ در مورد انتقال فیزیکی پول آمده است:
کشورها باید تدابیر مناسبی را برای کشف انتقالات فیزیکی برون مرزی پول و اسناد قابل معامله بی نام از جمله از طریق اظهارنامه و یا سیستم های افشا اتخاذ کنند. کشورها باید اطمینان حاصل کنند مقامات ذیصلاح برای توقیف و یا ایجاد محدودیت در مورد پول و اسناد قابل معامله بی نامی که مشکوک به ارتباط با تامین مالی تروریسم، پولشویی و یا جرایم منشأ هستند و یا به نادرستی اظهار شده یا افشا شده اند، از اختیارات قانونی لازم برخوردار هستند. ... همچنین در مواردی که پول و یا اسناد قابل معامله بی نام با تامین مالی تروریسم، پولشویی یا جرایم منشأ در ارتباط هستند، کشورها باید با اتخاذ تدابیری از جمله تدابیر تقنینی منطبق با توصیه شماره ۴، مصادره این پول ها یا اسناد را امکان پذیر سازند.»
11- پذیرش همکاری و معاضدت قضایی( Mutual legal assistance)
در تعقیب حامیان تروریسم باید با کشورهای گوناگون همکاری قضایی کرد، یعنی اگر فردی که مورد تحریم آمریکا در ایران است از سوی کشور دیگر تحت تعقیب باشد، ایران موظف است با آن کشور همکاری قضایی داشته و اطلاعات لازم را ارائه بدهد. در توصیه ۳۷ آمده است:
«کشورها باید به سرعت، به صورت سازنده و موثر، در ارتباط با انجام پیگرد قضایی و دادرسی در خصوص پولشویی، جرایم منشأ مرتبط و تامین مالی تروریسم، گسترده ترین سطح ممکن از معاضدت قضایی را اجرا کنند. کشورها باید از مبانی و بسترهای حقوقی کافی برای معاضدت قضایی برخوردار بوده و نیز حسب مورد، دارای معاهدات، ساختارها یا سایر سازکارهای مناسب برای افزایش همکاری ها باشند، به ویژه کشورها باید:
الف. معاضدت قضایی را ممنوع نکرده و یا شروط محدود کننده غیر منطقی یا بی جهت در این خصوص مقرر نکنند.
ب. اطمینان یابند که از فرآیندهای شفاف و موثری برای اولویت بندی و اجرای به موقع درخواست های معاضدت قضایی برخوردار هستند. کشورها باید از یک نهاد یا سازوکار رسمی به عنوان مرکزی برای انتقال و اجرای موثر درخواست های مربوط به معاضدت قضایی استفاده کنند. ...
پ. از اجرای درخواست معاضدت قضایی به صرف این که جرم مورد نظر، در بردارنده مسائل مالی نیز است، امتناع نکنند.
ت. از اجرای درخواست معاضدت قضایی، براساس این دلیل که طبق قانون، موسسات مالی ملزم به رعایت اصول رازداری یا محرمانه بودن اطلاعات هستند، امتناع نکنند.
ث. محرمانه بودن درخواست های دریافتی در زمینه معاضدت قضایی و اطلاعات مندرج در آن ها را طبق اصول بنیادین قوانین داخلی خود رعایت کنند تا سلامت روند تحقیقات یا استعلام های به عمل آمده، حفظ شود. چنانچه کشور طرف درخواست، قادر به رعایت الزامات ناظر بر محرمانه بودن نباشد، باید به فوریت کشور درخواست کننده را از این امر مطلع کند. ...
کشورها باید اطمنیان دهند از میان اختیارات و شیوه های مذکور در توصیه شماره 31 و سایر اختیارات و شیوه هایی که مقامات ذیصلاح از آن ها برخوردارند، اختیارات زیر به مقامات ذیربط نیز داده شود تا براساس آن بتوانند به درخواست های معاضدت قضایی و –در صورت مطابقت با قوانین داخلی- به درخواست های مستقیم مراجع یا ضابطان قضایی خارجی از همتایان داخلی خود پاسخ دهند:
الف- اختیارات و روش هایی که به تهیه، جستجو و ضبط اطلاعات، مستندات و یا قرائن (ازجمله سوابق مالی) موسسات مالی یا سایر اشخاص و نیز ثبت اظهارات شهود مرتبط می شود.
ب- گستره وسیعی از سایر اختیارات و شیوه های تحقیقاتی.
به منظور اجتناب از تعارض صلاحیت ها برای رسیدگی به جرایم –در مواردی که متهمان در بیش از یک کشور تحت پیگرد قرار دارند و برای اجرای عدالت، باید سازوکارهایی برای تعیین مناسبترین حوزه رسیدگی قضایی در نظر گرفته شوند-
کشورها هنگام دریافت درخواست معاضدت قضایی، باید حداکثر تلاش خود را انجام دهند تا اطلاعات حقوقی و شرح ماوقع مربوط را به طور کامل به کشورهای درخواست کننده ارایه کنند.
مراجع مسئول معاضدت های قضایی باید باید از منابع مالی، انسانی و فنی کافی برخوردار باشند.»
برخی ازآنچه که در بند 31 آمده به قرار زیر است:
«مراجع ذیصلاح هنگام انجام تحقیقات در باره پولشویی، جرایم منشأ مربوط و تامین مالی تروریسم باید بتوانند به تمامی اسناد و اطلاعات مورد نیاز برای انجام آن تحقیقات، رسیدگی های قضایی و اقدامات مرتبط، دسترسی پیدا کنند. این دسترسی شامل اختیار توسل به اقدامات قهری برای تهیه سوابق موجود نزد موسسات مالی، مشاغل و حرفه های غیر مالی و سایر اشخاص، بازرسی اشخاص و اماکن، دریافت اظهار شهود و توقیف و اخذ قرائن و مدارک باشد.
کشورها باید اطمینان دهند مراجع ذیصلاح که تحقیقات قضایی را انجام می دهند، قادر به استفاده گستره وسیعی از فنون مناسب برای انجام تحقیقات در باره پولشویی، جرایم منشأ مرتبط و تامین مالی تروریسم هستند. این فنون عبارتند از: عملیات مخفیانه، شنود مکاتبات و وارسی مکاتبات، دسترسی به سیستم های رایانه ای و ارائه محصولات به صورت کنترل شده. افزون براین، کشورها باید سازکارهای موثر و مناسبی داشته باشند تا بتوانند به موقع متوجه شوند که آیا حساب های بانکی، متعلق به اشخاص حقیقی بوده و یا کنترل آن ها را در اختیار دارند یا اینکه به اشخاص حقوقی تعلق داشته و یا توسط آن ها کنترل می شوند.»
12- داشتن توانایی کافی برای توقیف و مصادره اموال به درخواست کشور خارجی (Mutual legal assistance: freezing and confiscation)
در توصیه ۳۸ تصریح شده است:
«کشورها باید اطمینان دهند که از توانایی لازم برای اقدام فوری در پاسخ به درخواست های ارائه شده از سوی کشورهای خارجی مبنی بر شناسایی، مسدود کردن، توقیف و مصادره اموال تطهیر شده از طریق پولشویی، عواید حاصل از پولشویی، جرایم منشأ و تأمین مالی تروریسم، امکانات مورد استفاده یا به قصد استفاده برای ارتکاب این گونه جرایم و یا اموال دارای ماهیت مشابه برخوردار هستند.»
13- اجابت درخواست استرداد مجرم از سوی کشور دیگر(Extradition)
در صورتی که کشور بیگانه از ایران بخواهد که فردی را استرداد کند، باید این کار را بدون تاخیر انجام دهد و حداقل اینکه خودش پرونده او را محاکمهبررسی کند. در توصیه ۳۹ آمده است:
«کشورها باید به صورت سازنده و به نحو موثری درخواست های استرداد مرتبط با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را بدون هیچ تاخیر غیر موجهی اجابت کنند. همچنین کشورها باید تمامی اقدامات ممکن را به عمل آورند تا اطمینان یابند بهشت امنی برای افراد متهم به تامین مالی تروریسم، اقدامات تروریستی یا سازمان های تروریستی نیستند. به طور اخص، کشورها باید:
الف. اطمینان یابند که در قوانین کشورشان، پولشویی و تامین مالی تروریسم از جرایم قابل استرداد به شمار می آیند؛
ب. اطمینان یابند که برای اجرای به موقع درخواست استرداد و در صورت لزوم بر اساس اولویت بندی، از فرآیندهای شفاف و موثری برخوردارند؛
پ. برای اجرای درخواست استرداد، شروط محدود کننده غیر معقول یا غیر موجه إعمال نمی کنند، ...
هر کشوری باید تبعه خود را یا مسترد کند و یا اگر صرفا به دلیل مسئله تابعیت چنین نکند، آن کشور باید بنا به درخواست کشور خواهان استرداد، پرونده مورد نظر را بدون تاخیر غیر موجه و به قصد رسیدگی قضایی به جرایم مطروحه در درخواست استرداد، به مقامات ذیصلاح خود ارجاع هد.»
نتیجه:
1- سند FATF سندی است که برای مبارزه با پولشویی و به ویژه تامین مالی تروریسم منعقد شده است.
2- تعریف غربی ها با تعریف ایران از تروریسم متفاوت است. ملت ایران مبارزه برای رهایی از ظلم، ستم، سلطه و اشغال خارجی را فعالیت تروریستی نمی داند از این رو، کمک به ملت فلسطین، لبنان، یمن، عراق و ... تامین مالی و کمک به تروریست ها نمی باشد.
3- اما در مقابل، غربی ها و آمریکا تعریف ایران را قبول نداشته و اولا: خواستار تغییر تعریف تروریسم از ایران شدند، و ثانیا: صریحا ایران را به سبب کمک های مذکور در بند دوم، تامین کننده مالی تروریست ها دانسته اند.
4- به همین جهت از ایران خواسته اند که ضمن همکاری های بین المللی –یعنی همگامی با کشورهای غربی- دستورالعمل های برنامه اقدام FATF را کاملا بدون هیچگونه تغییری اجرا کنند.
5- از جمله دستورالعمل های آنها، مبارزه با تامین کنندگان مالی تروریست ها –به تعریف آمریکا- (مانند سپاه قدس و ... ) مصادره اموالشان ، مجرم دانستن آنها، همکاری قضایی با دادگاه های خارجی و مورد پیگرد قراردادن آنها و در نهایت، استرداد مجرم به کشور درخواست کننده و حداقل محاکمه آنها در داخل است.
متاسفانه لازمه کلام فوق این است که اگر دادگاهی در کشور غربی ظالم، سردار عزیز حاج قاسم سلیمانی را محکوم به دفاع از تروریست ها کند-چنانکه به همین علت در قطعنامه لازم الاجرای 2231 برای تمام کشورهای جهان- مورد تحریم باقی مانده است- ایران موظف شده است که همکاری با دادگاه آن کشور خارجی کرده و سردار عزیز را مورد پیگرد خارجی قرار دهد و در صورت درخواست آن کشور، ایشان را به دادگاه خارجی تحویل و یا حداقل در داخل کشور او را محاکمه نماید.!
6- البته روشن است که تعهدی که دولت روحانی به طرف غربی برای اجرای دستورالعمل های فوق داده است، عالمانه نبوده است بلکه با غفلت از لوازم صورت گرفته است.
7- اجرای توافق FATF از سوی نظام متوقف شده است. خدایش حافظ و نگهدار باشد
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
این مطالب برای ملت عزیز ایران که طالب حقیقت هستند کافی است.