مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل
ایده جالب یک جوان کارآفرین و تأسیس ۱۰۱ کارگاه تولید پوشاک در مازندران
گزارشی از همت یک کارآفرین در اجرای واقعی اقتصاد مقاومتی:
ایده جالب یک جوان کارآفرین و تأسیس ۱۰۱ کارگاه تولید پوشاک در مازندران/ اصغر نوروزی: واردات لباس خارجی و حادثه پلاسکو هم نتوانست جلوی کار ما را بگیرد/ از همه دردسرهای زندگی در تهران راحت شدم
این جابهجایی برای اصغرآقا بدون دردسرهم نبود، او در این باره
میگوید: شهریورماه سال ۸۵ بود که به شهر رویان رفتم. چند ماه اول کار،
خیلی سخت گذشت. پس از سالها زندگی کردن درتهران با آن همه شلوغی و هیاهو
زندگی کردن در شهری آرام برای همه ما شوکه کننده بود، اما این موضوع تنها
مشکلمان نبود. بزرگترین مشکلی که داشتیم ماجرای حمل ونقل کار از بنکداری
درتهران به کارگاه در رویان بود.
گروه اجتماعی - رجانیوز: وقتی
مردجوان تولیدی لباسش را در تهران جمع کرد و تصمیم گرفت همان کار را در
شهر ودیار پدریاش ادامه دهد هیچ وقت فکرش را نمیکرد این کار او باعث
اشتغالزایی برای خیلی از همشهریانش شود وحتی خیلیها قید زندگی در پایتخت
را بزنند و کار و کاسبیاشان را در شهر ودیار خودشان راه بیاندازند.
به
گزارش رجانیوز؛ اصغرنوروزی ۴۱ بهار از عمرش را سپری کرده و این روزها او
را در شهر نور و رویان استان مازندران به عنوان جوان کارآفرین میشناسند.
کارآفرینی که خیلی از همشهریها و هم روستاییهایش را دور هم جمع کرد و به
بازار کار شهر پدریاش رونق خاصی بخشید.
چهارده
ساله بود که وارد کار تولیدی پوشاک مردانه شد، از پادویی شروع کرد؛ «چایی
دم کردم ،جارو زدم و بعد کم کم پشت چرخ نشستم.» اینها را اصغرآقا میگوید و
ادامه میدهد: «سه سال بعد تقریباً در کار مهارت پیدا کردم، اما باید به
سربازی میرفتم. دوسالی سربازیام طول کشید و دوباره سال ۷۷ بود که وارد
بازار کار شدم. این بار بیشتر از قبل عزمم را جزم کردم تا در کار تولید
پوشاک مردانه مهارت پیدا کنم. به همین خاطر به سراغ یادگیری کارهای دیگر
مثل برش زنی و غیره رفتم. وقتی به قول قدیمیها یک اوستاکار شدم در منطقهی
هاشمآباد مغازهای اجاره کردم و کار را به صورت مستقل آغاز کردم.»
بازگشت به دیار پدری
چهار
سالی از آغاز به کار اصغر گذشته بود که فکری به ذهنش رسید، او تصمیم گرفت
کارگاهش را در تهران جمع کند و به شهر و دیار پدری اش برود. او میگوید: من
اهل روستای وارازان بخش بلده شهرستان نور مازندران هستم. تقریباً همه
اهالی روستای ما خیاط هستند و از این حرفه خرج خانواده خود را به دست
میآورند. سال ۸۵ بود که تصمیم گرفتم قید زندگی و کار در تهران را بزنم و
به شهر پدریام بروم. این ایده چند نکته مثبت داشت اول اینکه با
راهاندازی کارگاه خیاطی لباس مردانه در شهر خودم باعث میشد بازار کار در
آنجا رونق پیدا کند. دوم اینکه از شلوغی و مشکلات زندگی کردن در شهر تهران
مثل اجاره بالای مغازه، دستمزد زیاد کارگر و هزار ویک مشکل دیگر راحت
میشدم.
او
میگوید: با اینکه کارگاهم در تهران با بیش از ۲۰ چرخ کار میکرد با این
حال به شهر رویان نور رفتم و کارگاهی را در آنجا اجاره کردم و کار خیاطی
وتولیدی لباس مردانه را با شش چرخ شروع کردم. کارگرهایم نیز همشهریام
بودند و به خاطر اطمینانی که به من داشتند آنها نیز همراهم آمدند و زندگی
در تهران را فراموش کردند.
سخت اما شیرین
این
جابهجایی برای اصغرآقا بدون دردسرهم نبود، او در این باره میگوید:
شهریورماه سال ۸۵ بود که به شهر رویان رفتم. چند ماه اول کار، خیلی سخت
گذشت. پس از سالها زندگی کردن درتهران با آن همه شلوغی و هیاهو زندگی کردن
در شهری آرام برای همه ما شوکه کننده بود، اما این موضوع تنها مشکلمان
نبود. بزرگترین مشکلی که داشتیم ماجرای حمل ونقل کار از بنکداری درتهران به
کارگاه در رویان بود. در رویان فقط یک باربری وجود دارد که آن هم فقط دو
روز در هفته بار به تهران می برد و یا از آنجا بار را برایم میآورد. به
غیر از این مجبور بودیم با اتوبوس کارها را از تهران به کارگاه بیاوریم.
هرچند این کار هم بدون دردسر نبود. اتوبوسها اجازه باربری نداشتند.
درنهایت مجبور شدم با رئیس تعاونی جلسهای بگذارم و او را قانع کنم که این
کار باعث اشتغالزایی در شهر ودیار خودمان میشود. خوشبختانه هماهنگی خوبی
بین ما و شرکت تعاونی حمل و نقل انجام شد و پس از مدتی مشکلات حمل ونقلمان
برطرف شد. با این وجود شش ماهی طول کشید تا کار به روال عادی درست مثل
زمانی که درتهران بودی تبدیل شود.
راه اندازی ۱۰۱ کارگاه
سه
سال گذشت و اصغر نوروزی برای تصمیم جدیدی که عملی کرده بود تمام تلاش خود
را به کار بست تا اینکه کار و کاسبیاش گرفت.حالا دهان به دهان بین مردم
شهر و روستا پیچیده بود که اصغر کارش حسابی گرفته و سخت مشغول کار است.
همین موفقیتهای او بود که باعث شد خیلی از همشهریانش قید زندگی وکار در
تهران را بزنند و مثل همشهریاش اصغر به شهر خودشان برگردند و کارگاه
تولیدیاشان را آنجا راه بیاندازند.
نوروزی
میگوید: بعد از این مدت کارگرهایم به ۱۸ یا ۱۹ نفر رسیده بودو وضع
زندگیام تغییر کرده بود. از طرفی دوست داشتم همشهریان دیگرم نیز این
زندگی جدید را آن هم در شهر آبا واجدادیمان تجربه کنند. به همین خاطر وقتی
متوجه شدم خیلی از همشهریانم درجریان کارم قرار گرفتهاند هر وقت آنها
را در مراسمی و یا هرجای دیگر میدیدم پیشنهاد میدادم آنها هم کار
وکاسبیاشان را از تهران به شهر وروستای خودمان بیاورند. خوشبختانه این
ایده مورد استقبال خیلی از همشهریهایم قرار گرفت و حالا کار به جای رسیده
است که ۲۸ واحدتولیدی در روستای خودمان وارازان، ۴۸ واحد تولیدی در شهر
نور ورویان، ۱۳ واحد تولیدی در محمودآباد و ۱۲ واحد تولیدی درشهر آمل توسط
همشهریها و همروستاییهای خودم راه افتاده و کارشان را آغاز کردند.
این روزها با مشکلات میجنگیم
نوروزی
میگوید: باواردات لباسهای خارجی با مشکلات زیادی روبه رو هستیم، از طرفی
مشکلات دیگری هم پیش رویمان است. مثل این که وقتی از بنکداری کار تحویل
میگیریم چون کارگاهمان در شهرستان است مبلغ کمتری برای تولید به ما
میدهند و میگویند شما در شهرستان هزینههای کمتری دارید. مشکل دیگرمان
هم حساب و کتابهایی است که پس از آتشگرفتن پلاسکو همچنان باقی مانده
وطلبهایی که هنوز وصول نشده است. با این حال در برابر مشکلات سرخم
نکردهایم وهمچنان با قدرت به کار ادامه میدهیم. حتی دو شرکت تعاونی هم
راهاندازی کردهایم تا درحالی که هر کارگاه به صورت انفرادی کار انجام
میدهد، اما این کار با سازوکار حسابشدهای انجام شود و نه تنها به همه
کارگاهها کار برسد بلکه یک نفر قیمتشکنی هم نکند.
استارت کار را بزنید
حالا
آقای نوروزی با تجربهای که به دست آورده به همصنفیهای خودش توصیه
میکند تا کارشان را از تهران به شهرهای خودشان منتقل کنند. او میگوید: با
این کار بازار کسب وکار شهرشان را رونق میدهند، اما برای این کار به چند
نکته توجه داشته باشید. ابتدا اینکه شناخت کافی به بازار داشته باشید و از
همه مهمتر بنکداری که قرار است کار را به شما تحویل بدهد به شما اطمینان
داشته باشد. نکته دوم تهیه محلی است که قرار است درآنجا کارگاه خود را
راهاندازی کنید و اگر این مکان برای خودتان باشد هزینه کمتری خواهید
داشت. نکته سوم هم اینکه مشکل حمل ونقل خود را حل کنید تا برای دریافت کار و
یا تحویل آن به دردسر نیفتید.
درآمد ماهانه ۷ میلیون تومان
کارکردن
درشهرستان قابل قیاس با تهران نیست و شاید درآمدکمتری نسبت به تهران
داشته باشد، اما بدون شک داشتن آرامش در شهرخود میتواند در بهبود فضای
کسب وکار شما تأثیر گذار باشد. اگر شما انسانی توانمند باشید و بتوانید کار
را به درستی و سروقت به دست مشتری برسانید به عنوان یک مدیرکارگاه
میتوانید ماهیانه بین ۴ تا ۱۰ میلیون تومان درآمد داشته باشید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی
۹۶/۱۰/۲۴