آیا حسن روحانی دجار ارتداد شده است؟
بدیهی است که درحاکمیت دین با رهبری معصومِ منصوب از طرف خداوند، قدرت پرستان منافع نامشروع خود را در تقابل و تضاد با دین دانسته و می دانند و خواهند دانست. لذا همه تلاش و کوشش خود را در نابودی دین بکار گرفته و می گیرند. اما با شکست و مایوس شدن از نابودی، برای انحراف دین با شعارهای زیبا و فریبندهِ دفاع از حقوق مردم و انتقاد از حاکمیت و رهبر معصوم با طراحی و برنامه ریزی، جریانی را شروع می کنند تا به جدایی دین از سیاست منجر شود و امروز می خواهند با همان بهانه که بشود!
پیغمبری
که مردم آب وضویش را از پاکی و قداستش به تبرک می برند با بهانه های
گوناگون از جمله انتقاد و نقد، طرح قداست زدایی شروع و نتیجه اش را در
سقیفه برداشت نمودند. بهانه را با طرح سوال از معصوم مطلق اینطور شروع
کردند؛ که آیا فرمان تو، حکم خداست یا حکم خودت؟بعبارتی فرمان شما فرمان
سیاسی است و ربطی به وحی و نبوت شما ندارد و اگر حکم شرعی است ما تبعیت می
کنیم.
البته
خواستگاه و بن مایه تفکر سکولار در امت رسول الله (صلی الله علیه و اله و
سلم) از این سوالات آغاز شد؛ در نتیجه سقیفه در بستر سکولار پیروز شد و
امروز در صدد اجرای همان طرح به زبان روز و در لوای روشنفکری و دلسوزی برای
مردم برآمده اند تا سقیفه انقلاب اسلامی را رقم زنند. حال آنکه با
توجه به مطلب فوق و دلالت آیات ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم)
دارای عصمت تکوینی و مطلق است، لذا فرقی بین سخنان برخاسته از وحی و گفتار
و رفتار ایشان نیست،بلکه تمام سخنان حضرت بر گرفته از الهام و تعلیم الهی
است،
- چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهْوَی إِنْ هُوَ إِلا وَحْیٌ یُوحَی(نجم 3و4 )
ترجمه: و از سر هوس سخن نمى گوید (۳) این سخن بجز وحیى که وحى مى شود نیست (۴)
- و همچنین در آیه
أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ( نساء 59 )
از خدا و پیامبر خدا و اولی الامرتان پیروی کنید، آنهم اطاعت مطلق و بی چون وچرا.
سوال
اینجا اینطور مطرح می شود، که آیا خدواند حکیم اطاعت از فرمان کسی را که
کلامش خطاپذیر و دارای اشتباه است صادر کرده و می کند؟! آیا طرح این سخن که
اطاعت خودش را در کنار اطاعت چنین شخصی قرار دهد، عاقلانه و منطقی و
حکیمانه است؟ یا اینکه انتقادکننده دیروز و امروز از کلام وحی و عصمت با
جهل یا عناد و سرکشی در برابر حق و حاکمیت دین دنبال نفی دین و مشروع کردن
حاکمیت نفس اماره بشر و نظام سلطه ابوسفیان و استکبار امریکا و کفر جهانی
است؟
بهانه
دیروز با واقعه تاریخی غدیر رقم خورد، که در کتاب شریف کافی از امام
صادق(علیه السلام) نقل شده است که وقتی در روز غدیر ولایت امیر
المومنین(علیه السلام) بر همگان واجب شد، پیامبر(صلی الله علیه و اله و
سلم) به دو نفر از معاندینی که نفاقشان را در ردای اسلام و مسلمین دلسوز
پنهان کرده بودند و میان اصحابشان بودند فرمودند: بلند شوید و به علی(علیه
السلام) به عنوان امیرالمومنین سلام دهید، آنان با جسارت و ژست روشنفکری
و...
گفتند: أَ مِنَ اللَّهِ أَوْ مِنْ رَسُولِهِ؟
حضرت در جوابشان فرمودند:
مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ، یعنی این دستور هم از جانب خداست و هم از جانب رسولش.
روایت به صراحت عصمت کلام معصوم را از خطا و اشتباه بیان می کند.
باید
ازمراجع و بزرگان دین پرسید ،که آیا طرح بیانی که لازمه آن نفی عصمت
پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) و امام زمان (عج) باشد،حکمی جز ارتداد و
خروج از دین دارد و حکم مرتد از دین چیست ؟حکم کسی که قسم به حفظ و اعتلای
مکتب تشیع و امام صادق(علیه السلام) خورده و با بی حیایی حنث قسم می
کند.چیست؟
پس طرح انتقاد از معصوم
ریشه در سقیفه ای دارد که حاکمیت معصوم به حاشیه رفت و شد آنچه نباید بشود و
امروز همان طرح و همان بهانه برای به حاشیه بردن انقلاب، مبارزه، حاکمیتِ
ولی خدا و در پایان تسلیم و سازش و ذلت در حال اجراست.غفلت از بهانه ها
بلایی است که دنیا و آخرتمان را به باد فنا می دهد.
پی
نوشت: اما از همه این ها که بگذریم ، باید این نکته اساسی رامورد واکاوی
قرار داد که هدف از طرح چنین مباحث حاشیه ای و درگیر کردن هر از چند گاه
جامعه به مسائل بی ارتباط با فعالیت های اجرایی کشور چیست؟
باید
پرسید چرا دقیقا در بزنگاه هایی که مطالبه گری مردم از وعده های بی
سرانجام دولت به اوج خود می رسد ، مسئولین محترم ، مسائل دینی و اعتقادی را
مفری برای خروج از این شرایط می بینند.توصیه ها و گلایه های رهبر معظم
انقلاب در این سال ها مبنی بر تقویت قوای داخلی ، تمرکز بر اقتصاد مقاومتی ،
رسیدگی به وضعیت معیشتی محرومان و امید نبستن به وعده های غرب همگی نقشه
راهی است که متاسفانه روز به روز بیشتر از قبل از سوی دولتمردان مورد بی
توجهی قرار گرفته و نتیجه آن منجر به اعتراضات هفته های اخیر در گوشه و
کنار کشور شده است.
گویا در چنین اوضاعی باز هم حضرات راهی غیر از فرافکنی برای عدم پاسخگویی به افکار عمومی نیافته اند.
رئیس
جمهور محترم به عنوان مسئول نظام اجرایی کشور بهتر است به جای این حاشیه
پردازی های گاه وبیگاه ، تمرکز اصلی خویش را بررسیدگی به وضعیت اقتصادی
مردم قرار دهد تا بیش از طبقات محروم کشور تحت فشار سیاست های پسابرجامی
قرار نگیرند.
hosein_aqamiri