استان مرکزی پر شتاب در آموزش جنسی!/سند 2030 در حال اجراست
استان مرکزی پر شتاب در آموزش جنسی!
به گزارش رجانیوز به نقل از وطن امروز، پروژه نفوذ از آن مسائلی است
که در طول تاریخ قریب به 40 ساله انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را مورد
تهدید قرار داده است و دشمنان نظام اسلامی همواره در صدد ایجاد رخنه در
ساختارهای رسمی و غیررسمی، از طریق ایجاد شبکههای نفوذ با ماهیتهای متعدد
بوده و هستند و به تناسب اهمیت هر نهاد، احتمال نفوذ در آن کم و زیاد
میشود. با توجه به تاثیر فراوانی که ساختار آموزشی هر کشور در شکلگیری
انگارههای ذهنی نسل آینده دارد، بدیهی است نظام آموزشوپرورش ایران نیز به
عنوان اصلیترین متولی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان، بیش از باقی
مراکز، در معرض تعرض شبکههای نفوذ قرار دارد. یکی از مصادیق تعرض به نظام
آموزشی را که به وضوح حکایت از برنامهریزی پررنگ و لعاب دشمنان در این
زمینه دارد، میتوان همین غائله مربوط به سند 2030 دانست که البته با
هشیاری رهبر انقلاب و برخی اندیشمندان انقلابی، این توطئه غرب علیه فرزندان
ایران بخوبی خنثی شد. لکن خنثیسازی پروژههایی از این دست، نهتنها
فرآیندی تکمرحلهای نبوده، بلکه مهمتر از شناسایی و خنثیسازی اولیه،
انجام مراقبت دامنهدار و مداوم است که ساختار آموزشی را از شر اسنادی
مانند 2030 مصون نگاه میدارد. برای مثال در راستای همین مراقبت دامنهدار،
مشاهدات و بررسیهای «وطن امروز» نشان میدهد خطر اجرای سند 2030، بهرغم
نهی صریح رهبر انقلاب در خرداد 96، همچنان برخی استانها را تهدید میکند.
مرکزی،
استان پایلوت تربیت جنسی کودکان یکی از استانهایی که در آن رد پای برخی
حامیان اجرایی شدن 2030 پیدا شده و بررسیها حکایت از فعالیت گسترده شبکه
نفوذ در میان فعالان آموزشی و تربیتی دارد، استان مرکزی است که از پاییز 95
تاکنون مشخصا در رابطه با مسائل مرتبط با سند 2030، حواشی بسیاری را پشت
سر گذاشته است. نخستین نشانه استقبال مسؤولان استانی از اجرایی شدن سند
2030 در اراک، آذرماه سال 95 علنی شد؛ آنجا که غلامرضا فتحآبادی، مدیرکل
دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استان، 6 آذر 95 طی گفتوگویی که در خبرگزاری
ایسنا منتشر شد، خبر از انتخاب اراک از طرف یونسکو به عنوان صدمین شهر
آموزشپذیر (یادگیرنده) داد و اجرای این پروژه را در راستای سند تحول
بنیادین آموزشوپرورش عنوان کرد و پس از مدت کوتاهی به تصریح خبرگزاری
ایکنا، جلسهای در 11 اسفند95 با محوریت همین رویداد آموزشی در اراک برگزار
شد که در آن جلسه علاوه بر مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری،
نمایندگانی از بهزیستی، اداره کل آموزش و پرورش، خانه سمنها و سرای یاری
کودکان امید (سیکا) حضور داشتند. پس از مدتی و با انتشار جزئیات سند 2030 و
اعتراضات گسترده مردمی به آن، رهبری وارد میدان شدند و 17 اردیبهشت 96 طی
سخنانی اعلام کردند: «جمهوری اسلامی تسلیم 2030 نخواهد شد.» و صراحتا به
دخالت و برنامهریزی یونسکو برای ساختار آموزش و پرورش اعتراض کردند. با
ورود رهبری و مشاهده نارضایتی مردمی، مسؤولان آموزشوپرورش به تکذیب اجرایی
شدن چنین سندی روی آوردند و در همین راستا، شهریار فولادگر، مدیرکل
آموزشوپرورش استان مرکزی، 26 اردیبهشت 96 طی اظهاراتی که از طریق سایت
اداره کل آموزشوپرورش استان منتشر شد، آموزشهای جنسی در مدارس را «کذب
محض» دانست. این تکذیب فولادگر در حالی در رسانههای حامی دولت در اراک دست
به دست میشد که پس از گذشت چند ماه به وضوح مشخص شد تکذیب آموزش جنسی در
مدارس اراک چندان قابل اعتنا نیست، چرا که در مصاحبه خانم سمیه ساجدی،
کارشناس اداره مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی آموزشوپرورش مرکزی با
هفتهنامه محلی «کیش مهر» در 11 آذر 96 عنوان شد: «استان مرکزی از
پایلوتهای تربیت جنسی کودک و نوجوان بود و این طرح در برخی مدارس معین
اجرا شد».
به نام سازمانهای مردمنهاد، به کام 2030
دیگر
مسالهای که در استان مرکزی و شهر اراک در حال وقوع است و در واقع به نحوی
با اظهارات ضد و نقیض مسؤولان آموزشوپرورش استان در ارتباط است، فعالیت
گسترده گروههایی خاص تحت پوشش برخی سازمانهای مردمنهاد است که از قضا در
مسائل مربوط به سند 2030 نقش برجستهای از خود به نمایش گذاشتهاند.
مهمترین این سمنها، «سیکا» یا همان «سرای یاری کودکان امید» است که با
نگاهی ولو گذرا به حلقه اول سیاستگذاران و گردانندگان آن و همچنین
برنامههای اجرا شده در این نهاد، میتوان نکات مهم بسیاری در رابطه با
ماهیت این سمن دریافت که این نکات نیز بخوبی مسیر اتخاذ شده توسط شبکه نفوذ
در استان مرکزی را برملا میکند. در رابطه با سیاستگذاران «سیکا» تنها با
کمی بررسی به نامهایی برمیخوریم که ارتباط این نامها با شبکههای ضد
انقلاب براحتی و با یک جستوجوی ساده در موتورهای جستوجوگر فراگیر مشخص
میشود. برخی از این اسامی که تحت پوشش حمایت از کودکان کار اقدام به
شبکهسازی و جذب نیرو در سطح مراکز استانها میکنند، عبارتند از «کسری
نوری»، «محمد شریفیمقدم»، «سام بوربور» و «ناتالی نسوادرانی» که در میان
نامبردگان، کسری نوری و شریفی مقدم از اعضای دراویش نعمتاللهی گنابادیاند
و مظاهر انتساب این دو به این فرقه، در پایگاه خبری دراویش گنابادی موجود
است. کما اینکه چندی پیش کسری نوری مصاحبهای را نیز به عنوان یکی از
مسؤولان اصلی پایگاه خبری این فرقه با «رادیو فردا» انجام داده است که این
مصاحبه خود به منزله مهر تاییدی بر صحت اظهارات نگارنده در رابطه با هویت
کسری نوری محسوب میشود که البته هر دوی این دراویش در ناآرامیهای اخیر
تهران بازداشت شده بودند. نفر بعدی ناتالی نسوادرانی ایرانی- آمریکایی است
که دانشجوی دانشگاه کرنل آمریکاست که با طرح تماما آمریکایی «Fulbright
progam» در ارتباط بوده است و جالب آنکه فعالیت فولبرایت بدین گونه است که
مستعدها را جذب کرده و به موسسه NED میبرد تا بعدا در کشور خودشان اما در
مسیر اهداف آمریکا به عنوان نخبه و رهبر اجتماعی، نیروسازی و شبکهسازی
کنند.
اجرای سند 2030 با کمک بهاییان
دیگر
نشانه علنی انحراف سیکا و فعالیت این سمن در راستای شبکه نفوذ، فعالیت
بهاییان در متن برنامههای سیکاست که تبلیغ و تظاهر به بهایی بودن برخی
مربیان سیکا همچون ساغر رفاهی در صفحات مجازی منتسب به آنها در شبکههای
اجتماعی امری معمول و آشکار است. همچنین جالبتر آنکه فارغ از موارد
اینچنینی حضور بهاییان در متن ماجرای ترویج 2030، حسن رحیمپورازغدی اسفند
95 این سناریو را افشا کرده بود و از اجرایی شدن 2030 بدون سروصدا و «با
کمک بهاییان» خبر داده بود.
به عبارت بهتر کنکاش در چگونگی برگزاری
کارگاههای تربیت جنسی سرای یاری کودکان امید علنا پرده از این واقعیت
برمیدارد که استفاده از کتابهایی مانند «لکلکی در کار نیست» در این
کارگاهها برای آموزش به کودکان کمتر از 9 سال کاملا حساب شده است و بیانگر
این حقیقت است که ترویج سند 2030 در شهر اراک به عنوان «پایلوت»، با کمک
بهاییت و در سایه عملکرد ضعیف مسؤولان آموزشوپرورش در دستور کار شبکه نفوذ
قرار گرفته است. موضوع بعدی، نفوذ شبکه سیکا (که مفصلا از ماهیت اتاق فکر و
اجرای آن سخن رفت) در بین سازمانها و ادارات دولتی برای اثرگذاری بیشتر
است که تاکنون نیز به گواه اسناد و مدارک، مربیان این مجموعه توانستهاند
ساعاتی را در تعدادی از مدارس اراک به آموزش جنسی طبق متدهای سند 2030
بپردازند و همچنین موفق شدهاند با اورژانس اجتماعی و هیات ورزشهای همگانی
استان، تفاهمنامههای همکاری به امضا برسانند که این اتفاق نیز در نوع خود
جالب است که چگونه چند شخص درویش و بهایی در قالب یک سازمان مردمنهاد
توانستهاند اینچنین میان مراکز دولتی و سازمانی نفوذ کنند و آب از آب تکان
نخورد؟!