فرار روحانی از پاسخگویی با حربه های «بنی صدری» / تکرار بنی صدر
روحانی: اگر امروز، روز جنگ نبود، جور دیگری سخن می گفتم/ آیت الله خامنه ای خطاب به طرفداران بنی صدر: او حرفی را که نگفته باشد، ندارد/ ناگفتهای نمانده جز اینکه 18 میلیارد دلار به چه کسی داده شد؟!
گروه سیاسی_رجانیوز: «حرف های ناگفته ایم دارم، اما بنابر مصلحت از گفتن آنها خودداری می کنم» این یکی از تکراری ترین حربه های سیاستمداران در طول تاریخ برای فرار از پاسخگویی بوده است. شیوه ای که به وسیله «ابوالحسن بنی صدر» در سپهر سیاسی ایران متولد شد و البته هنوز هم طرفدارهای جدی دارد. راهکاری که این روزها بیش از هرکسی توسط روحانی استفاده می شود.
به گزارش رجانیوز روحانی دیروز در جشنواره شهید رجایی برای چندمین بار چنین القا کرد که حرفهای ناگفتهای داشته اما بنابر مصلحت، از گفتن آنها در روز پاسخگویی به سوال نمایندگان مجلس صرفنظر کرده است. او در این باره گفت: «بعد از حضورم در مجلس و پاسخگویی به سوالات نمایندگان، یکی از دوستان خوبم نامهای برای من نوشت و در آن به من گفت که ای کاش فلان مطلب را در پاسخ به سوالات میگفتی اما من در پاسخ به او تنها در چند پاراگراف نوشتم که همه حرفهایت درست است اما این حرفها برای شرایط صلح است؛ اگر دشمن به میدان نیامده بود و آمریکا نیز شمشیرش را از غلاف خارج نکرده بود، من جور دیگری سخن میگفتم اما امروز روز جنگ با دشمن است».
*روحانی: اگر امروز، روز جنگ نبود، جور دیگری سخن می گفتم
در اینکه امروز باید بیش از گذشته وحدت و همدلی در کشور حاکم باشد و همه دستگاهها و صاحبان سلایق سیاسی در کنار هم و در مقابل دشمن باشند، تردیدی نیست. اما آیا واقعا روحانی برای حفظ وحدت این گونه در مجلس ظاهر شد؟ اگر ناگفته منصفانه و واقعی - نه سیاستبازی و شانتاژ و عملیات روانی - درباره علل سوءمدیریت دولت و نابسامانی اقتصادی موجود در میان است، چرا نباید گفته شود و مردم مطلع شوند و مسئولان راه آن را ببندند. مثلا دولت چرا توضیح نمیدهد که در کدام فرآیند تصمیمگیری رانت 18 میلیارد دلاری و واگذاری ارزان قیمت 7 میلیون سکه را ایجاد کرد و چه کسانی با کدام رانتهای اطلاعاتی از این واگذاریها سود بردند؟ و... سئوالاتی از این قبیل.
اما اگر مقصود، جنجال سیاسی و ترور شخصیت سایر نهادها به قصد فرافکنی (نقشه دشمن و نفوذیها و پادوهای بیگانه) است، باید پرسید مگر حرف ناگفتهای هم در عملیات روانی و دروغسازی و منفیبافی علیه نهادهایی مانند سپاه پاسداران، شورای نگهبان، قوه قضاییه و از این قبیل باقی مانده که نگفته باشند و تازگی داشته باشد؟ مگر در همین انتخابات 96، کم دروغ و سیاهنمایی علیه سپاه پاسداران و شورای نگهبان و ... گفته شد؟ و فراتر از اینها مگر ادعا نشد اینها 38 سال است میخواهند چوبههای دار بلند کنند و در پیادهروها خیابان بکشند و ... حرفهایی که سازمان تروریستی منافقین و سلطنتطلبان در رسانههای بدنامی چون BBC و VOA را سر ذوق آورد؟
*آیت الله خامنه ای خطاب به طرفداران بنی صدر: او حرفی را که نگفته باشد، ندارد
این که در محل پاسخ گویی با لحنی منتگذارانه درباره ناگفته ها سخن رانده شود، دقیقا همان حربه ای است که بنی صدر و طرفداران او در آستانه استیضاح و عزل او پیاده ساختند. رفتاری که مورد انتقاد آیت الله خامنه ای در آن مقطع واقع شد. ایشان این گونه پاسخ دادند:
«...بیش از یک سال است آقای بنیصدر با استفاده از همهگونه وسائل ارتباط جمعی و بسیاری شیوههای تبلیغاتی تحمیل و بارها در سخنرانی و مصاحبه و مقاله گفته و نوشته و کوشیدهاند تا به خورد اذهان بسیاری از بیخبران دهد و البته هرگز موفق هم نشدهاند... ایشان یک سال و نیم است میگوید و مینویسد و در مقابل جوابی متناسب با آن همه، اکنون شما هم بخشی از آن را تکرار میکنید. گفتهاند کاش ایشان شخصاً حضور مییافت و هرچه میخواست هجوم تبلیغاتی نمیشنود. ایشان همهی حرفهای خود را که میگفت تا بر شما نیز یک بار دیگر ثابت شود که وی حرفی را که نگفته باشد، ندارد.»
طرفه حکایت اینجاست که روحانی در بخش دیگری از سخنان خود در جشنواره شهید رجایی، بر لزوم همیاری و اتحاد تاکید می کند و می گوید: «مردانگی، مروت، اخلاق، اصول انقلاب و منافع ملی همه اقتضا میکند که امروز در کنار یکدیگر باشیم و همدیگر را یاری کنیم. چراکه دولت نمیتواند از یک طرف با آمریکا مبارزه کند و از طرفی دیگر حواسش به راست و چپ باشد؛ دولت که نمیتواند در سه جبهه بجنگد. امروز روبهروی دولت، آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده است و راست و چپ به عنوان دو جناح باید حامی دولت در این میدان جنگ باشند وگرنه اگر من بخواهم به راست یا چپ جواب دهم، ما به جایی نمیرسیم».
*سردار غیبپرور: بیش از یکسال است که اعلام آمادگی برای همکاری کردهایم، اما پاسخی دریافت نکرده ایم
اما آیا روحانی حاضر است دست هایی که برای یاری به سمت او دراز شده است را بگیرد و بلند شود؟ درهمین راستا سردار غیب پرور رئیس سازمان بسیج مستضعفین به یاری دولت برخواست، اما تنها پاسخ، بی اعتنایی از سوی دولت بود. سردار غیب پرور رئیس سازمان بسیج با اشاره به «دعوت از روحانی برای با هم بودن همه ارکان کشور» می گوید:
«شما اگر بخواهید تنها نیستید؛ فرهیختگان بسیج در اصناف، پزشکی و صنعت و اقشار مختلف بسیج در خدمت شما هستند، اما راه بسته است، راه را باز کنید بسیج متعلق به نظام و نسخه شفابخش است. شما بخشی از توانایی بسیج را در عرصه سازندگی و در زلزله کرمانشاه دیدهاید و مردم حلاوت خدمترسانی بسیج را چشیدهاند. اما بیش از یک سال است که به شما اعلام آمادگی و همکاری کرده، نامه زده و در تریبونهای مختلف اعلام کردهایم ولی پاسخی دریافت نکردهایم!».
سوءمدیریت اقتصادی، نیازمند بازنگری در راهبرد اقتصاد، تیم اقتصادی دولت و تغییر نگرش شخص رئیس دولت از خارج به ظرفیتهای انبوه داخلی است. هر پاسخ غیراقتصادی و سیاسیکارانه پس از 5 سال وعده و وعید به مردم و اخذ امتیازات کمسابقه، مسموع نیست وگوینده(گان) را بیشتر از گذشته، از چشم عوام و خواص میاندازد. فراموش نکنیم یک عضو حزب کارگزاران بود که گفت اگر به یک چوب خشک، اختیارات داده شده به دولت را واگذار میکردند، اقتصاد اکنون سامان یافته بود.