حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی دی ۱۳۹۴ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۷۹ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کینه توزی مشمئزکننده و خجالت آور

افسران - عزتی که بود عزتی که رفت..

۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۲۲:۴۷
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کمک به اقتصاد شیعه/بدون شرح

افسران - شرح در تصویر...

۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۲۲:۳۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

سیلی سخت در انتظار میکونوس عربی

سیلی سخت در انتظار میکونوس عربی

چند کشور عربی در حالی رابطه خود را با ایران اسلامی قطع کرده‌اند که پیش از این، کشورهای اروپایی هم تجربه چنین کاری با ایران را البته به تلخی پشت سر گذاشته‌اند و جای «سیلی سخت» ایران بر صورتشان مانده است!

فارس: حمله عده‌ای به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد و اعلام قطع روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و چند کشور متحدش با ایران... رخدادهایی که تنها ظرف چند روز یا حتی چند ساعت رخ دادند و اکنون این سؤال را در فراروی افکار عمومی قرار داده‌اند که چه خواهد شد؟ و سرنوشت این تنش‌ها به کجا خواهد انجامید؟

 

درباره رخدادهای اخیر و البته سؤال‌های اشاره شده، تجربیاتی در ذهن و تاریخ ما وجود دارد که بازخوانی آنها می‌تواند شِمای کلی پاسخ برای پرسش‌های اشاره شده را ترسیم کند.

 

*وقتی کشورهای اروپایی با ایران قطع رابطه کردند و رفتند!

در ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۰ شمسی) و حوالی ساعت ۱۱ شب، دو مرد مسلح که ماسک بر چهره داشتند وارد یک رستوران یونانی به نام میکونوس در یکی از مناطق برلین شدند و اتاق پشتی رستوران را با اسلحه اتوماتیک به رگبار بستند.

 

در این رخداد، ۴ نفر به قتل رسیدند که چند نفر از آنها در زمره چهره‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران و اپوزسیون خارج از کشور محسوب می‌شدند.

 

برخی رسانه‌های خارجی در همان روزها ادعا کردند که مسئله فراتر از یک تسویه حساب سازمانی یا ترور معمولی است و حکومت ایران رأساً در این حادثه دست داشته و مسئول آن بوده است!

 

محاکمه متهمان و دستگیرشدگان ماجرای میکونوس از سال ۱۹۹۳ آغاز شد و حکم دادگاه، سه سال بعد یعنی در حوالی سال ۷۵ شمسی به گونه‌ای صادر شد که بر روابط ایران و آلمان تأثیر گذاشت.

 

این اتفاقات در کشاکش جنگ بوسنی و هرزگوین رخ می‌داد. ماجرایی که ایران اسلامی همچون قضیه سوریه، در آن هم نقشی محوری ایفا کرد و با ارسال کمک‌های مختلف از جمله در بعد دیپلماتیک، تسلیحاتی و مشاوره‌های نظامی، کشور بوسنی و جنگجویان بوسنیایی را در مقابل نسل‌کُشی صرب‌ها یاری داد.

 

رفتاری که البته خشم آمریکا و اروپایی‌ها را به شدت برانگیخته بود.

 

مقامات قضایی کشور آلمان در روند رسیدگی به پرونده میکونوس از واژه تروریسم دولتی استفاده کرده و ادعا کردند که مقام معظم رهبری، آقای رفسنجانی رییس جمهور وقت، آقای ولایتی وزیر امور خارجه وقت و حجت‌الاسلام فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی ایران در این قتل‌ها دست داشته و دستور آنها را صادر کرده‌اند.

 

جمهوری اسلامی ایران نیز سفیر وقت آلمان را فراخواند و به وی در این رابطه تذکر شدیداللحنی داد.

 

این صحبت‌ها و اتفاقات، تنش‌هایی را در ایران بوجود آورد و مردم و روحانیون ایران دست به تظاهرات‌های گسترده‌ای در اعتراض به دادگاه میکونوس زدند و آنرا «بیدادگاه» خواندند.

 

دکتر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه طی سخنانی در جمع تظاهرکنندگان مشهدی اقدامات آنان را تایید کرده و آن را نشانه شهامت دینی مردم و احترام آنان به شعائر اسلامی توصیف کرده بود.

 

او خطاب به مردم معترض گفته بود: تا وقتی که این حساسیت نسبت به مقدسات اسلامی و دینی در مردم ایران وجود دارد، نظام و مملکت آسیبی نخواهد دید و دیگران جرات دخالت در آن را نخواهند

داشت.

دادگاه سیاسی رسیدگی به پرونده میکونوس سرانجام پس از چند سال، در ۲۱ فروردین ماه سال ۷۶ احکام خود را درباره ضاربان و دستگیرشدگان صادر کرد.

 

در حکم دادگاه آلمانی همچنین مسئولان وقت جمهوری اسلامی ایران یعنی رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور،  وزیر اطلاعات و وزیر امور خارجه وقت، متهم به زمینه سازی برای ماجرای میکونوس شدند.

دولت وقت آلمان پس از این حکم، دیپلمات‌های دولت ایران را اخراج کرد و دولت ایران نیز متقابلاً حکم اخراج ۴ دیپلمات آلمانی را به دست سفیر این کشور در تهران داد.

 

به دنبال این اقدامات، ناگهان ۱۱ کشور عضو اتحادیه اروپا طی بیانیه‌ای در همبستگی با آلمان، سفرای خود را از ایران فرا خواندند و سفرای ایران در این ۱۱ کشور نیز به ایران مراجعت کردند.

 

تصمیم اتحادیه اروپا با استقبال آمریکا هم مواجه شد و همه‌ی سران اشاره شده یکصدا اظهار می‌کردند که ایران باید تغییر رفتار بدهد!

 

در ادامه ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا در نشستی در لوکزامبورگ در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۶ تصمیم گرفتند گفتگوهای خود را با ایران قطع و سطح روابط سیاسی‌شان را هم کاهش دهند.

 

*آنچه رهبر انقلاب درباره قهر کشورهای اروپایی از ایران فرمودند

در پی این تحولات سیاسی رهبر معظم انقلاب طی سخنانی اعلام کردند که دولت آلمان بازنده این بازی سیاسی است و بهای سنگینی بابت آن خواهد پرداخت.

 

ایشان در اشاره به میکونوس فرمودند: دولت ایران باید آنچه را که لازمه حکمت، مصلحت و اعتزاز ملت ایران است، با دقت و توجه لازم انجام دهد. این ملت از یک ذخیره بسیار با ارزش، شامل تجربه‌ها و سرمایه‌های انسانی، مادی، معنوی و علمی برخوردار است و اگر تمامی دروازه‌ها را نیز ببندند از پای نخواهد افتاد.

 

معظم‌له همچنین تصریح کردند: به وزارت امور خارجه دستور داده‌ام که رفتار دولت‌ها را در این نمایش بی‌معنی، به دقت ثبت کنند تا در حافظه تاریخی ملت ایران محفوظ بماند...تمامی اینها باید به دقت ثبت شود.

 

آقای رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران نیز در پاسخ به این حکم در نماز جمعه تهران اعلام کرد که «اینها باز هم اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنند، مگر کارهایی که طی ۲۰ سال علیه انقلاب کردند کدام موفق بوده که این کار را می‌کنند؛ مگر در جریان سلمان رشدی نبود که سفیران خود را فراخواندند و بعد عذرخواهی کردند و با خضوع برگشتند، امروز با ۸ سال پیش که داستان سلمان رشدی اتفاق افتاد و سفیران اروپایی رفتند خیلی تفاوت دارد. آن روز خزانه و انبارهای ما خالی بود و مشکلات فراوانی داشتیم اما امروز اینطور نیست، اصلاً کسی احساس نمی‌کند که اینها هستند یا نیستند.»

 

رفسنجانی در ادامه فراخوانده شدن همه سفیران اتحادیه اروپا از ایران را به رفتار گنجشکی تشبیه کرد که هنگام برخاستن از روی یک درخت تنومند و ریشه‌دار، درخت را تهدید می‌کند که مراقب خود باشد و درخت به او یادآوری می‌کند که نشستن او را نیز متوجه نشده است چه رسد به برخواستنش را!

 

کشورهای اروپایی اما شاهد هیچ رفتار دیگری از ایران مبنی بر درخواست برای بازگشت سفرایشان و آغاز دوباره روابط نبودند.

 

و ماه‌ها گذشت...

 

حوالی ۱۰ ماه بعد از این رخداد، کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند سفرای خود را به تهران بازگردانند. اما جمهوری اسلامی ایران به فرمان رهبر انقلاب با بازگشت سفیر آلمان به تهران همراه با سایر سفرا مخالفت ورزید.

 

این اقدام ایران اتحادیه اروپا را شوکه کرد و سبب شد آنان بار دیگر حمایت خود را از آلمان مورد تاکید قرار دهند. مقامات کشورهای اروپایی اما پس از چند روز در اظهار نظرهای گاه و بیگاه خود اعلام کردند که سفرای آنها به ایران باز خواهند گشت.

 

رادیو کلن آلمان در آن روزها گزارش داده بود که از هنگامی که کشورهای اروپایی سفرای خود را به عنوان همبستگی با آلمان از تهران فرا خوانده‌اند، تمامی کوشش‌ها متوجه این نکته گردید که این سفرا چگونه به تهران بازگردند!

 

اروپایی‌ها مدتی بعد نیز تغییر در ریاست جمهوری کشورمان را بهانه قرار داده و اعلام کردند که خواستار از سرگیری روابط با ایران هستند.

 

سفرای کشورهای اروپایی سرانجام پس از درخواست‌های بسیار، مجبور شدند با دستور جمهوری اسلامی ایران بصورت گروهی و ذلیلانه به ایران باز گردند. البته بدون سفیر آلمان.

 

سفیر کشور آلمان که اولین کشوری بود که از ایران رفته بود نیز با دستور مقام معظم رهبری، مجبور شد، بعنوان آخرین نفر و بازنده‌ی سیاسی این ماجرا به ایران اسلامی برگردد.

 

مقام معظم رهبری سال بعد از این رخدادها در همین رابطه طی سخنانی فرمودند:

«همه اروپا با هم همدست شدند تا سرِ قضیه دادگاه میکونوس که بنده گفته بودم -چون در این قضیه، آلمان این گونه رفتار کرده است و سفرا رفتند، اگر سفرای دیگر می‌خواهند بیایند، بیایند؛ ولی سفیر آلمان، باید بعداً بیاید. حق ندارد با آنها برگردد- این حرف را از بین ببرند، که سفیر آلمان، اگر شده با یک نفر دیگر با هم بیایند. دولت و ملت ایران ایستادند.


 
از هر راهی که می‌توانستند فشار بیاورند و اقدام کنند، اقدام کردند. هر کاری می‌توانستند بکنند، کردند. از اواسط سال هفتاد و پنج شروع شد؛ سال هفتاد و شش رسید و انتخابات انجام گرفت و اجتماع عظیم مردم - آرای سی میلیونی و شرکت سی میلیونی مردم در انتخابات که مایه افتخار ملت ایران و نظام مقدّس جمهوری اسلامی بود - موجب شد که مرتّب به آنها فشار می‌آمد! آنها هم مرتب فشار آوردند، شاید بتوانند با دولت و با مسئولین جدید، ارتباط برقرار کنند! کسی به آنها جواب نداد و بالاخره در نهایتِ کار، مجبور شدند همان را که ما گفته بودیم قبول کنند! درست همانگونه که گفته شده بود، عمل کردند.»

 

ماجرای دادگاه میکونوس و رخدادهای پس از آن همانگونه که حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) فرموده بودند در حافظه تاریخ ثبت و عاملی برای تفاخر مردم ایران شد.

 

معظم‌له همچنین در سال ۹۰ طی سخنانی در جمع مسئولان کشور با اشاره به ماجرای میکونوس از عبارت «سیلی سخت» استفاده کرده و فرمودند:

«اینجور نیست که ما حالا چون ایستادگی کردیم، چون استقامت به خرج دادیم، بگوئیم اینها (دشمنان) را سر لج آوردیم؛ نه. یک روزی در خطابه‌های مسئولینمان مناقب آمریکا ذکر می‌شد؛ همان روزها رئیس جمهور وقت آمریکا با سبکسری تمام، ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کرد! یک روزی یکی از دولتهای اروپائی نسبت به جمهوری اسلامی اظهار علاقه و ارتباط و اینها می‌کرد؛ همان دولت سر قضیه‌ی قهوه‌خانه‌ی میکونوس دادگاه تشکیل داد، مسئولین درجه‌ی یک کشور را در آن دادگاه متهم کرد! دولت‌های اروپائی با آنها همدست شدند، همه‌شان سفرای خود را از تهران فراخوانی کردند؛ اینها که یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند، البته سیلی سخت‌تری خوردند. از همین حسینیه آنچنان سیلی‌ای خوردند که بعد تا مدت‌ها دنبال علاجش بودند»!

 

 

*مقامات عربی تاریخ را خوانده‌اند؟!/بعضی‌ها شاید در صورت سیلی سخت ایران از جا بلند نشوند!

حقیقت این است که رخدادهای مربوط به قضیه میکونوس و پیروزی ایران در این نبرد دیپلماتیک، هنگامی رخ داده‌اند که مقامات جدید دربار سعودی و بویژه وزیر جنگ و وزیر خارجه عربستان در آن روزها یا سن کمی داشته‌اند و یا در حدی نبوده‌اند که توان تحلیل صحیح وقایع را داشته باشند.

 

 

محمد بن سلمان، وزیر جنگ عربستان که تحلیلگران معتقدند سیاست‌های خصمانه‌ی بدون تدبیر این روزهای سعودی‌ها زیر سر اوست؛ در آن روزها یک کودک ۱۰ ساله بوده است.

 

عادل بن احمد الجبیر، وزیر امور خارجه عرب‌ها هم در روزهای وقایع میکونوس و قهر اروپایی‌ها از تهران، یک دیپلمات ساده و سرگروه بخش رسانه‌ای سفارت سعودی در آمریکا بوده است.

 

شاید بد نباشد که در میان سعودی‌ها، این دو نفر وقت بیشتری را برای مطالعه تاریخ و خوانش قصه «سیلی‌های سخت» اختصاص بدهند و البته خوانده‌ها و آموخته‌هایشان را برای شاه سعودی هم تعریف کنند.

 

مسئله اعلام قطع رابطه با ایران به بهانه حمله به ساختمان سفارت عربستان نیز بهانه‌ای است که هیچکس آنرا از سعودی‌ها باور نخواهد کرد.

 

زیرا اولاً این عربستان است که پیش از این، با یک طراحی تروریستی، سفارت ایران در بیروت را مورد حمله قرار داد و بهانه لازم به دستش نیامد تا مقطع فعلی.

 

و ثانیاً همه می‌دانند که عربستان سعودی به دنبال بهانه برای هجمه به ایران بود و اگر هجوم اشتباه عده‌ای به سفارت عربستان رخ نمی‌داد، بهانه دیگری را علم می‌کرد.

 

چه اینکه عربستان حتی از روش مقتدای سیاسی خود یعنی آمریکا هم پیروی نکرد که اگرچه سفارتش ۳ سال قبل در کشور لیبی مورد حمله قرار گرفت و سفیر و چند دیپلماتش کشته شدند اما تجربه به خرج داد و اقدام به قطع رابطه با لیبی نکرد.

 

قابل ذکر است که در کنار ضرورت درس‌گیری از رفتار ایران در قبال رخدادی مثل قهر کشورهای معارض؛ این نکته نیز محل سؤال است که اساساً چند کشور دنیا می‌توانند در مقابل سیلی سخت ایران در بعد دیپلماتیک، دوباره از جای خود برخیزند؟!

 

جدای از مسئله عربستان و جوان‌های تازه به قدرت رسیده دربار سعودی، اینکه کشورهایی مثل جزیره بحرین، کشور میکروسکپی جیبوتی و جمهوری تجزیه شده سودان که به تقلید از عربستان، روابط خود را ایران قطع کرده‌اند نیز بتوانند پس از یک سیلی سخت دوباره روی پای خود بایستند؛ محل تأمل است...

۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۹
حسن حیدری

بهانه سیدحسن برای شرکت نکردن در امتحان اجتهاد

کانال تلگرام رجانیوز/ سید علی خمینی: دعوت رسمی از سید حسن خمینی برای شرکت در آزمون علمی خبرگان به عمل نیامده است و ایشان پیامک یا دعوتنامه‌ای در این رابطه دریافت نکرده‌اند.
 
سید حسن خمینی در زمان برگزاری آزمون علمی خبرگان سر کلاس درس و مشغول تدریس بوده است.
 
ایشان از کاندیداتوری در انتخابات خبرگان انصراف نداده است و هرگونه خبر دیگری بر خلاف آنچه تاکنون اعلام شده قویا تکذیب می شود.
 
این در حالی است که شورای نگهبان در روزهای گذشته با صدور یک اطلاعیه، شرایط عمومی افرادی که ملزم به شرکت در امتحان اجتهاد هستند را مشخص کرد که مطابق با آن شرایط و اطلاعیه رسمی شورای نگهبان، سید حسن خمینی ملزم به شرکت در آزمون اجتهاد بوده است و در اطلاعیه مذکور سخنی از دعوت و پیامک برای حضور کاندیداها در امتحان اجتهاد به میان نیامده بود.
 


۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۹
حسن حیدری

بهانه سیدحسن برای شرکت نکردن در امتحان اجتهاد

کانال تلگرام رجانیوز/ سید علی خمینی: دعوت رسمی از سید حسن خمینی برای شرکت در آزمون علمی خبرگان به عمل نیامده است و ایشان پیامک یا دعوتنامه‌ای در این رابطه دریافت نکرده‌اند.
 
سید حسن خمینی در زمان برگزاری آزمون علمی خبرگان سر کلاس درس و مشغول تدریس بوده است.
 
ایشان از کاندیداتوری در انتخابات خبرگان انصراف نداده است و هرگونه خبر دیگری بر خلاف آنچه تاکنون اعلام شده قویا تکذیب می شود.
 
این در حالی است که شورای نگهبان در روزهای گذشته با صدور یک اطلاعیه، شرایط عمومی افرادی که ملزم به شرکت در امتحان اجتهاد هستند را مشخص کرد که مطابق با آن شرایط و اطلاعیه رسمی شورای نگهبان، سید حسن خمینی ملزم به شرکت در آزمون اجتهاد بوده است و در اطلاعیه مذکور سخنی از دعوت و پیامک برای حضور کاندیداها در امتحان اجتهاد به میان نیامده بود.
 
۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۲
حسن حیدری

علیرغم برخی شایعات در شبکه‌های اجتماعی، پیامک دعوت به امتحان کاندیداهای مجلس خبرگان برای حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی ارسال شده است.

علیرغم برخی شایعات در شبکه‌های اجتماعی، پیامک دعوت به امتحان کاندیداهای مجلس خبرگان برای حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی ارسال شده است.
 تسنیم: برخی شایعات در شبکه‌های اجتماعی می‌گویند از حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی برای آزمون امروز مجلس خبرگان دعوت به عمل نیامده است.
 
 
با این حال اخبار خبرنگار خبرگزاری تسنیم و تاکیدات مسئولان شورای نگهبان حاکی از آن است که برای حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی نیز همچون سایر افراد فراخوان شده به امتحان، پیامک دعوت ارسال شده بود و شورای نگهبان برای هیچ کاندیدایی امتیاز خاصی برای اطلاع رسانی به شیوه خاص مدنظر نداشته است. 
 
 
پیامک امتحان به شماره‌ای که هر کاندیدای خبرگان هنگام ثبت‌نام رأساً اعلام کرده است، ارسال می‌شود. 
 
 
هرچند شایعات ظاهراً سازمان یافته مدعی هستند علت عدم شرکت حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در آزمون امروز به دلیل عدم دعوت از وی برای امتحان بوده، اما اخبار رسمی روزنامه‌های دوم‌خردادی صراحتاً از مسئله دیگری حکایت دارد.
 
 
روزنامه شرق در شماره امروز خود که ضرورتاً محتوای آن شب گذشته بسته شده، در خبری اعلام کرده است که سید حسن خمینی تصمیمی برای شرکت در آزمون اجتهادی خبرگان نگرفته است.
 
 
به گزارش تسنیم، بر اساس قانون انتخابات که روز گذشته توسط سخنگوی شورای نگهبان نیز مجدداً بر آن تاکید شد، عدم شرکت هر کدام از داوطلبان نیازمند آزمون در این امتحان اجتهادی، به منزله "انصراف از کاندیداتوری" است.
۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۹
حسن حیدری


افسران - هرگز به سفارتخانه ها نزدیک نشوید با کلیک روی تصویر فوق ، صدای مربوطه را ذخیره کنید

۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۲۱
حسن حیدری

یک منبع مطلع گفت: سید حسن خمینی از شورای نگهبان در خواست آزمون جدا گانه و انفرادی داده است.
به گزارش رجا به نقل از راه دانا؛ یک منبع آگاه اظهار داشت: آزمون نامزدهای ثبت نام شده برای مجلس خبرگان فردا برگزار و بر همین اساس شورای نگهبان از افراد واجد شرایط برای حضور در این آزمون دعوت به عمل آورده است.
 
وی افزود: سید حسن خمینی نیز که برای حضور در آزمون از او دعوت به عمل آمده بود؛ حضور در آزمون را پذیرفته اما با تعیین شرطی عجیب خواستار برگزاری آزمون انفرادی و اختصاصی برای خود شده که این اقدام تاکنون با پاسخ روشنی همراه نبوده است.
 
همین گزارش حاکیست نزدیکان این نامزد برای تحقق خواسته عجیب و ویژه خود اقدام به رایزنی با برخی چهره ها و مسئولان کرده و از طرق مختلف به شورای نگهبان برای پذیرش شرط خود فشار آورده است.
 
در صورت پذیرش این درخواست و گرفتن آزمون اختصاصی و انفرادی از این نامزد، وی تنها کسی خواهد بود که در طول دوره های انتخابات خبرگان به عنوان یک حرکت ویژه اقدام به این کار کرده است.
۰ نظر ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۷:۵۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

وجوه شش گانه ی حق الناس در انتخابات

۰ نظر ۱۴ دی ۹۴ ، ۲۱:۱۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

چرا سمیر قنطار به سوریه رفت؟

چرا سمیر قنطار به سوریه رفت؟

زینب برجاوی گفت: انتخاب سمیر راه مقاومت بود. او در امام خامنه ای و سید حسن نصرالله نوری مشاهده می کرد که راه جهاد را روشن می کند و به زودی به نابودی اسرائیل از ( عالم) وجود منجر خواهد شد.

فارس: سمیر سامی قنطار به سال ۱۹۶۲ در روستای دروزی نشین «عیبه» از توابع جبل لبنان متولد شد.

سمیر نوجوانی ۱۶ ساله بود که در همان ایام به گروه مبارز فلسطینی «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» به رهبری جرج حبش پیوست.

سمیر به همراه سه تن از همرزمانش «عبدالمجید اصلان»، «مهنا الموید» و «احمد الابرص» با قایق خود را به سواحل شهر صهیونیست نشین «نهاریا» در شمال فلسطین اشغالی رسانده و با حمله به یک ماشین پلیس اسراییلی راننده آن را کشتند و سپس به محل اقامتشان به نام «هاران» هجوم بردند و او را به همراه یکی از بستگانش ربودند و به ساحل بازگشتند.

این عملیات از سوی جبهه خلق به عملیات «جمال عبدالناصر» رییس جمهور ناسیونالیست مصر نام گرفت. هر چند که این عملیات عاقبتش برای سمیر خوش نبود و بیش از دو دهه از بهترین سالهای زندگی اش را در زندان‌های رژیم صهیونیستی گذارند. قنطار در پایان این عملیات توسط پلیس اسراییل اسیر و دو تن دیگر از همرزمانش کشته شدند.

اسرائیل در تمام این سالها با شرط گرفتن اطلاعات از خلبان رون آراد حاضر بود سمیر قنطار را آزاد کند اما سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله تصمیم گرفت قنطار آزاد شود.

مدتی پیش از تبادل قنطار نصرالله طی یک سخنرانی خطاب به اسراییلی ها گفت: «آنها احمق هستند. چون برادر ما سمیر قنطار را نگه داشتند. او الان باید آزاد شده بود و روی این صندلی در کنار ما می نشست.... ولی راه سومی هم هست. به دستهای من خوب توجه کنید.»

سپس دبیر کل حزب الله لبنان با دست به تصویر پشت سر خود اشاره کرد و گفت: «راه سوم این است.»

حضار از این همه هیبت و اقتدار سید به وجد آمده بودند و او را تشویق کرند.

نصرالله در توضیح این عکس گفت: «این عکس برادران شما در مقاومت اسلامی است، اما دستشان کمی پر زور بود و اسرائیلی ها را مرده آوردند! (خنده) من به شما می گویم راه سوم این است. اما به شما قول می دهم، به نام مجاهدین مقاومت اسلامی که دفعه ی آینده، در روزی از روزها، این اسرای صهیونیستی را زنده خواهند آورد.»

سید حسن نصرالله در سخنرانی دیگری خطاب به سمیر قنطار گفت: «با تو هستم!  دیدار ما خیلی خیلی خیلی نزدیک است. ان شا‌ءالله»

و در سال ۲۰۰۸ میلادی این وعده سید صادق هم عملی شد و عمید الاسرای لبنانی یعنی سمیر قنطار به خاک کشورش برگشت.

سمیر مدتی پس از آزادی ازدواج کرد و سرانجام این فرمانده حزب الله  توسط سربازان اسرائیلی در ریف دمشق به شهادت رسید.

آنچه خواهید خواند گفت‌وگوی همسر شهید قنطار زینب برجاوی است با خبرگزاری فارس که می‌گوید:

 

*فارس: در ابتدای صحبت از ارتباط بین شهید قنطار و سید حسن نصرالله بگویید که چه ارتباطی بین این دو نفر وجود داشت؟

*برجاوی: سید حسن نصرالله در حقیقت به عنوان پدر معنوی شهید سمیر بود. نصرالله رهبری بود که با سخنان الهام بخش و دارای اعتبارش برای آزادی همسرم که سی سال در زندان های دشمن اسرائیلی حبس بود تلاش کرد و نقش تعیین کننده ای در زندگی قنطار بعد از آزادی و حتی شهادت اش داشت.          

اهتمام و علاقه شهید سمیر به سید حسن اندازه ای بود که زمانی که با من درباره او صحبت می کرد، آن عشق و احترام بسیار بزرگ برای سید را از جانب همسرم احساس می کردم.

در سمیر یک حس استثنایی و بی نظیر در عالم شکست خورده دیده می شود. انتخابش راه مقاومت و رفتارش کار یک نظامی مقاوم بود. شهید سمیر قنطار در امام خامنه ای و سید حسن نصرالله نوری مشاهده می کرد که راه جهاد را روشن می کند و به زودی به نابودی اسرائیل از ( عالم) وجود منجر خواهد شد.

شهید قنطار در کنار همسرش

 

*فارس: پس از شنیدن خبر شهادت سمیر قنطار چه احساسی داشتید؟

*برجاوی: همیشه انتظار داشتم که خبر شهادت او را در هر زمانی دریافت کنم، به ویژه زمانی که برای مدت زمانی در خانه نبود. حقیقتا عادت کرده بودم که انتظار رخ دادن این اتفاق را بکشم زیرا در صحبت‌هایش همیشه از شهادت حرف می‌زد و اینکه می خواهد زندگی اش با شهادت خاتمه یابد و دوست داشت شهید مقاومت اسلامی علیه اشغال اسرائیل باشد. آرزویش این بود که در مبارزه با اسرائیل شهید شود.

یک ساعت قبل از شهادتش پیامکی داد و از حال من و علی (پسرمان) اطمینان پیدا کرد و به من سفارش کرد بسیار مواظب علی باشم.

شنیدن این خبر برایم سخت بود و مانند صاعقه ای بر من فرو آمد، نتوانستم خودم را کنترل کنم و در همان ابتدا به تلخی برای از دست دادن سمیر گریه کردم اما به سرعت خداوند متعال قوت و صبر به من اعطا کرد و تعادل خودم را به دست آوردم، شروع کردم به پذیرفتن حقیقت و تنها طی چند ساعت کوتاه، سیلی از تماس ها برای تسلیت گفتن به سویم روانه شد. در این هنگام یک احساس مسئولیتی در این وضعیت پیدا کردم که سمیر شوهر من نیست بلکه او یک فرد پیروز در مقاومت است  که دوستداران زیادی در کشورش و سرتاسر جهان دارد بنابراین باید در اندازه این مسئولیت باشم و این گونه شد.

شهید قنطار و فرزندش علی

 

*فارس: از سالهای اسارتش هم برای شما تعریف می‌کرد؟

*برجاوی: سی سال اسارت، برای هر شخصی کم نیست هر چند دارای اراده قوی باشد. شهید سمیر از روزهای اسارتش در سخنان و مصاحبه های مطبوعاتی اش، بسیار روایت کرده است که اینجا و در این زمان فرصت تکرار آن ها نیست. اما آن چه که ممکن است از او یاد کنم این است که همیشه از به سخره گرفتن سربازان و نگهبانان سخن می گفت و این که چگونه آن ها را به خشم می آورده و از خصومت آن ها عبور می کرده است. چگونه بعد از  هر مشارکتی در قیام داخل حبس یا حرکت اعتراضی به شرایط بازداشت نامناسب با بازجویان اسرائیلی رو به رو می شده است. به من می گفت که در رویارویی با سربازان اشغالگر خوشحال می شده چرا که حس می کرده بدون سلاح و  اسیر با آن ها مقابله می کرده است.

شهید سمیر قنطار عمیدالاسرای فلسطینی و دیگر اعراب بود و اداره امور داخل زندان را که به اسرا مربوط می‌شد به او واگذار می کردند و اسرا شرایطی را که او مدیریت می‌کرد را تحسین می کردند. سمیر مانند پدر معنوی برای اسیران در بند بود که ترسشان را آرام می کرد و آزار بازداشت را برایشان کاهش می داد حتی با آن ها را در غذایی جیره‌اش بود شریک می‌کرد.

 

*فارس: دیدگاه شهید قنطار پیرامون حوادث سوریه چه بود و به چه دلیلی آن جا حضور پیدا کرد؟

*برجاوی: سوریه یک مجرا به سمت فلسطین است، در واقع شهید قنطار این گونه می پنداشت. او مشاهده می کرد که آن چه در سوریه اتفاق می افتد چیزی جز یک جنگ ضد محور مقاومت، ضد ایران و حزب الله و مقاومت فلسطین نیست. چیزی نیست جز این که سوریه از مقاومت پشتیبانی کرد و رابطه با اسرائیل و تمام پروژه های آمریکا در منطقه را رد کرد.

او به دلیل کمک برای ایجاد مقاومت مردمی سوریه علیه اشغال اسرائیل، که به مثابه مقاومت در لبنان معطوف بود، رفت. بر اساس دانسته هایم، آن چنان که سید حسن نصرالله در سخنرانی اش در مراسم یادبود شهید سمیر تاکید کرد، اساس کار او در بلندی های جولان بود. جولان اشغال شده توسط صهیونیست ها که می تواند جبهه گرم و راهی برای رسیدن به قدس و مسجد الاقصی در روز آزادی فلسطین باشد، شهید سمیر مقاومتش در سوریه را این گونه می دید.

 

*فارس: به نظر شما پیام شهید قنطار به جوانان مقاوم در برابر تروریسم، صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها چیست؟

*برجاوی: شهادت او پیامی بود به جبهه مقاومت و جوانان در رویارویی با تروریسم صهیونیستی- امریکایی. او می پنداشت باور  به نسل جوان، مسیر آزادی فلسطین را تکمیل خواهد کرد، هنگامی که انتفاضه قدس آغاز شد شهید قنطار یقین داشت که آن ادامه پیدا خواهد کرد و اهدافش از طریق کاشت بذر ترس و اضطراب در قلب همه ی اسرائیلی ها تحقق خواهد یافت.

شهید سمیر قنطار به آگاهی و تعهدی که جوانان جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین و هم چنین سوریه از آن بهره مند بودند باور زیادی داشت.  قدرت جوانان را در نقش آفرینی مناسب در مسیر آزادی، باور داشت.

سمیر قنطار مرد استثنایی بود که با شهادتش او را از دست ندادیم، بلکه بسیاری از شهید قنطارها را در مسیر مقاومت می بینیم و خواهیم دید چرا که او مدرسه مقاومت را شکل داده است.

با شهادت همسرم صحنه ای که او می خواست شکل خواهد گرفت و همانطور که دوست داشت در راه خدا و آزادی فلسطین شهید شد.

۰ نظر ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۳۹
حسن حیدری