حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۴ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۹۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

چرا این شصت و پنج تشکل محترم افغانستانی، برای ماندن در ایران حریصند و برای ترک این مهاجرت و حل مشکلات کشورشان مریضند؟

لطفا با کلمات بازی نکنید! شما به اندازه ی چهار استان در ایران جا اشغال کرده اید و ذره ای برای ترک این میهمانی فکر نمیکنید عامل بدبختی 90 درصد معتادین کشور ما شمایید.

شماهایی که در ایران طلبکارانه لنگر گرفته اید شهید برهان الدین ربانی را تنها گذاشتید!

شماهایی که در ایران، بی تعهد به همه چیز می خورید و می پوشید و می گردید شهید احمد شاه مسعود را تنها گذاشتید!

شهید محمود صارمی را یادتان است؟ دپیلماتهای شهیدمان را در مزارشریف یادتان است؟

اگر غیرت اسلامی داشتید برای عده ای از هموطانتان که سال گذشته در روز عاشورا در شهر ری برای شهادت حضرت امام حسین (ع)، همچون یزیدیان جشن گرفتند و پایکوبی کردند بیانیه می دادید و به خیابانها می آمدید و موضعگیری می نمودید!

دنبال بهانه برای ادامه ی لنگرانداختنتان نباشید. اگر قرار بر صحبت از خون مشترک باشد بدانید که در طول تاریخ همه ی ملتها در همه ی کشور ها به خاطر مذهب، اهداف و آرمانهای مشترک و یا تعهدات مشترکشان از همدیگر دفاع کرده اند و خون مشترک دارند. اگر مسلمانید و مسلمانیم باید از مظلومین دفاع کنیم حالا می خواهد امروز سوریه باشد و یا فردا یک کشور و ملتی دیگر، و بر این دفاع منتی نباید گذاشت و دستمایه ی توجیهات دیگر نباید ساخت.

اگر حرمت نان و نمک داشتید برای بازی همیشگی دولتمردانتان برای قطع آب رود هیرمند به کشورمان، بیانیه می دادید و فشار می آوردید و این قضیه را یکبار برای همیشه حل می کردید!

با همه ی احترامی که به تک تک شماها قائلیم اما لازم و واجب است که برگردید به افغانستان و یک کشوری به نام جمهوری اسلامی افغانستان (براساس اسلام ناب محمدی -ص- ) بسازید تا کشورتان به دست خودتان و نخبگانتان اداره شود و رشد و تعالی یابد و بر تعداد و اقتدار کشورهای اسلامی و مستقل افزوده شود نه اینکه به خاطر دریوزگی بسیاری از شماها، برای کشورتان اسلام آمریکایی و وهابیت حاکم باشد و برای جوامع کل بشریت تخم خیانت و بدبختی و دربه دری (القاعده-طالبان-خشخاش) کاشته شود! وقتی برگشتید به افغانستان، آن وقت خواهید دید که ایران اسلامی نیز در کنار شما برای دفاع و حمایت همه جانبه خواهد ایستاد همانطور که تابحال حمایت کرده است و این وظیفه ی ماست.

==============================================


حضور خانم فدریکای دیگر در ایران / خواسته پررنگ مردم اسلامشهر از روحانی /

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تقدیر تشکل‌های افغانستانی از«خندوانه»

موج استقبال از حرکت جدید رسانه ملی در واقعگرایی در بازنمایی مهاجرین افغانستانی همچنان ادامه دارد. این آغاز فصلی بزرگ در روابط دو ملت است.

تسنیم: ماجرا تازه آغاز شده است. حرکت جدید رسانه‌های ایرانی در نمایش چهره مهاجرین افغانستانی سرانجام به فراگیرترین رسانه ا

یرانی، صداوسیما رسید و موج حمایت از این حرکت همچنان ادامه دارد.

روز پنج‌شنبه هفته برنامه‌ پربیننده «خندوانه» به مهاجرین افغانستانی اختصاص داشت و نگاه پیشرو و بدون محافظه‌کاری‌های معمول رامبد جوان و تیم سازنده «خندوانه» به مساله مهاجرین، اتفاق بی‌سابقه‌ای در تاریخ پرداخت رسانه‌ای افغانستانی‌ها بود.

پیش از این نیز پخش برنامه«زندگی مون یه قصه نبود»، «ماه عسل»، قطع پخش نیمه‌کاره برنامه زننده «چارخونه» و همچنین نمایش چندین و چند مستند قابل‌توجه از وضعیت زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران، نشان داده بود که صداوسیما راهی جدید آغاز کرده است.

دو روز پیش ۳۵ تشکل دانشجویی و فرهنگی ایرانی با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند که از این مسیر جدید که آن را بازگشت رسانه به مسیر انقلابی و انسانی‌اش خوانده بودند به شدت حمایت می‌کنند و این راهی برای شروع عدالت رسانه‌ای در ایران است.

امروز صبح اما ۶۵ تشکل افغانستانی با صدور نامه‌ای به شخص اول سازمان صداوسیما، محمد سرافراز تشکر و قدردانی خود را بابت این رویکرد جدید اعلام کرده‌اند.

اتفاق رخ داده است و هر چه‌قدر که موانع پافشاری بیشتری داشته باشند، انگیزه آرمانی تغییردهندگان وضعیت قبل بیشتر خواهد شد.

متن این نامه به این شرح است:

به نام خدا

حضور جناب آقای دکتر محمد سرافراز رئیس محترم و فرهیخته‌ی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، با عرض سلام و آرزوی توفیق.

این تقدیر نامهٔ جمعی از مهاجرین افغانستانی مقیم ایران است، به خاطر اقدامات فرهنگی، انسانی و اسلامی شما و همکاران محترمتان در رسانه‌ی ملی، با برنامه‌هایی ویژه مهاجران افغانستان. این برنامه‌‌ها نور امید و هم‌دلی را در دل‌های این مردمی که سال‌ها در رسانه‌های کشور دیده نشدند، جمع کرده است. استمرار این جریان خجسته می‌تواند فصل تازه‌ای را در مناسبات دو ملت همدل، هم‌دین و هم‌زبان ایران و افغانستان نوید دهد.

حقیقت این است که دو ملت بزرگ ایران و افغانستان در تاریخ معاصرشان به طور همزمان، دست به کار شگرفی زدند؛ در گام نخست بساط دیرپای نظام‌های ناعادلانه‌ی شاهنشاهی را در هم پیچیدند و در قدم بعدی به سلطه‌ی دو ابرقدرت بلامنازع زمان، یعنی آمریکا و شوروی «نه» گفتند. البته این «نه گفتن» با تاوان‌های بزرگی چون جنگ و آوارگی همراه بود. اما بهای آزادی و آزادگی را باید پرداخت و از این جهت هیچ‌کدام‌مان پشیمان نیستیم.

اما باید اعتراف کنیم که تنها شکست سخت‌افزاری استبداد و استعمار کافی نبوده و نیست. شایسته بود که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، فرهنگیان و فرهیختگان دو کشور، سنت‌های فکریِ بر جای مانده از نظام‌های استبدادی و استعماری را نیز درهم می‌شکستند، از جمله کلیشه‌ی دو‌گانگی، بیگانگی و بدبینی را که حاصل تاریخ‌نگاری‌های ناسیونالیستی بوده است. تاریخی که در بستر آن ایران بزرگ و خراسان باشکوه، تکه تکه شد و زبان غنی و زیبای پارسی دری، در سه کشور با سه نام، رودرروی هم قرار گرفت و جنگ و جدال پوچ بر سر مفاخر مشترک، نقل محافل فرهنگیان گردید.

موج مهاجرت‌ اجباری افغانستانی‌ها به ایران و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم و جنگ تحمیلی نیز به گسترش این ذهنیت‌های منفی دامن زد. کم کم بدبینی‌ها در شکل نیش و کنایه‌های زبانی نمود یافت و طعنه‌‌های زبانی منجر به ایجاد عقده‌هایی شد که گاه گاه در شکل اعمالی قانون‌گریزانه تبارز پیدا کرد. خلاصه اینکه مجال نیافتیم یا بهتر است بگوییم مجال ندادند تا به جنگ این سنت‌های پوسیده فکری برویم.

به هر جهت جریانی شکل گرفته و عارضه‌ای گسترش یافته بود که هرچه زمان می‌گذشت ابعاد گسترده‌تری می‌یافت، به طوری که هم جانِ آگاهان و دردمندان دو کشور را سخت می‌آزرد و هم به اغراض دشمنان و مقاصد تفرقه‌افکانه‌شان آنان کمک می‌کرد.

واقعیت این است که برای مهاجران حق‌شناس افغانستانی سنگین است که هرازچندگاهی عده‌ای با نام و بهانهٔ مهاجرین و استفاده از هرج و مرج معمول این کشور در کابل و شهرهای دیگر، روبروی سفارت جمهوری اسلامی تجمع کنند وبا شعارهای هرزه و اعمالی افراطی و غیر مدنی، اعتراضاتی دور از شاًن مردم افغانستان برپا کنند.

باید کار فرهنگی جدی و بلندمدتی آغاز می‌شد تا از حجم این بیگانگی‌ها کاسته شود و ترس ناشی از ناشناختگی کاهش یابد. باید رسانه‌ها و خطبای منابر و مساجد در اصلاح این نگرش ‌می‌کوشیدند. و اکنون نیز باید برای درمان این عارضه و بهبودی این زخم، دارو و درمانی تدارک شود و آن چیزی نیست جز یک جریان فکری و فرهنگی و تبلیغاتی مثبت، همان کاری که شما مدتی است در سازمان مهم و تأثیرگذارتان آغاز کرده‌اید.کاش زمانى برسد که این همدلى و همزبانى که منشأ و خاستگاه آن رسانه ملى بوده است در بقیه ارگانها و نهادهاى دولتى و کشورى نیز فراگیر شود.

پخش مستند‌های چشم‌گیر دربارهٔ زندگی مهاجرین درایران، و در اخیر تولید و پخش دو برنامهٔ پر بینندهٔ «ماه عسل» و «خندوانه» با رویکردی انسانی و آرمانی با حضور چند مهاجر افغانستانی، موجی از شعف و امید را در دل مهاجرین و دوستداران آرمان‌های نظام پدید آورد. بدانیدکه آگاهان و دلسوزان دو کشور همراه شماست و در ادامه این مسیر یاری تان خواهند کرد و دعای خلق بسیاری همراه تان خواهد بود.

نهادهای امضاءکننده ( اضافه می‌شوند)

موسسه  فرهنگی در دری

شورای فرهنگی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران

خانه ادبیات افغانستان

مجمع فرهنگی دانشجویان افغانستان( فدا)

انجمن هم اندیشی دانشجویان افغانستان (هدا)

انجمن نواندیشی دانشجویان وفارغ التحصیلان افغانستانی دانشگاه های کاشان (ندا)

کانون فردوس ملل (دانشجویان غیرایرانی دانشگاه های ایران)

انجمن دانشجویان افغانستانی دانشگاه شریف

کانون علمی فرهنگی دانشجویان افغانستانی هشتگرد کرج (اندیشه نو)

کانون فرهنگی «شرق نو» دانشگاه مفید استان قم

انجمن اسلامی دانشگاهیان حقوق بشر افغانستان

انجمن علمی، فرهنگی دانشجویان افغانستانی قزوین

انجمن دانشجویان افغانستانی دانشگاه خوارزمی

کانون دانشجویان افغانستانی دانشگاه قم (کانون مشکات)

انجمن دانشجویان افغانستانی دانشگاه آزاد پیشوا(داپ)

شورای عالی ورزش مهاجرین

شورای هماهنگی هیئت های مذهبی مهاجرین

مجمع علما وطلاب افغانستانی مقیم تهران والبرز

بنیاد فرهنگی اجتماعی برگ سبز

موسسه معلولین باورسبز

باشگاه خبرنگاران مهاجر

انجمن سامع

مجمع فرهنگی و دانشجویی بشارت

«مرکز پژوهش‌های آفتاب» و «پایگاه اطلاع‌رسانی پیام آفتاب»

شورای هماهنگی مهاجرین افغانستان(شهما)

اعضای نشریه قلم

خانه ادبیات افغانستان در اصفهان

مجمع هماهنگی هیئات مذهبی مهاجرین افغانستان مقیم مشهد

انجمن زنان کارآفرین افغانستان

انجمن قلم در استان اصفهان

شورای ورزشی مهاجرین افغانستان درمشهد

بنیاد علمی فرهنگی کوثر

موسسه حضرت حجت

انجمن فرهنگی اجتماعی ابوخالد کابلی

انجمن سیمای هنر

انجمن فرهنگ و رسانه مبین

کانون فرهنگی و قرآنی صاحب الزمان عج 

انجمن فرهنگی و هنری سیمای هنر

نشریه سیاسی،اجتماعی و فرهنگی "سرک"

نشریه فرهنگی،پژوهشی و اجتماعی گپ نو

انجمن علمی فرهنگی توسعه اندیشه

مجله اطلاعات صنعتی افغانستان
موسسه فرهنگی مذهبی مشکات (مجموعه از فرهنگیان وفعالین اجتماعی مهاجرین مشهد)
ستاد جذب وارسال کمکهای مردمی به مناطق اسیب دیده افغانستان

دانش آموزان و معلمان مدرسه هجرت خیرآباد

دانش آموزان و معلمان مدرسه خودگردان حسن آباد قم

دانش‌آموزان و معلمان مدرسه خودگردان امام صاداق(ع)

دانش‌آموزان و معلمان مدرسه خودگردان مهاجران خوراسگان

بنیاد فرهنگی رسانه ای آیه های صلح

پایگاه خبری صلح پرس

پایگاه فرهنگی اتحدوا

موسسه فرهنگی تسنیم

کسبه وبازاریان مهاجرمقیم مشهد مقدس

گروه دانشجویی سار

اعضاء هیئت مدیره جایزه ادبی بلخ ( هزار و یک شب)

«کانون‌ «ادبی کلمه در قم»

گروه آموزشی اوج

مجمع محبان یحیی ابن زید شهید( ع)

کانون فرهنگی ، اجتماعی "آفاق"

دانشجویان مدد کار امور اجتماعی و خانواده در استان قم

انجمن فرهنگی قمر بنی هاشم ع مهاجرین ولایت سرپل در قم

گروه فنی و مهندسی رویان تِک

وبسایت آموزشى آسانت لرن

گروه نرم افزاری گلشهرسافت

مجله گودی پروان

کانون فرهنگى اجتماعى نسل جوان

کمیته فرهنگی ومعتمدین شهرساوه

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

محدودیتهای ایران در برجام به زبان ساده

http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-05/15/media_3423A9501346310805.jpg

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۲
حسن حیدری

جهت نشر در محافل و هیئات علمی و مذهبی


این نشریه را از اینجا دریافت کنید: نسخه مطالعه (اندازه A۴)  | نسخه چاپی (اندازه A۳)
۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۶
حسن حیدری
تسنیم: دکتر فریدون عباسی در نشستی که با حضور اعضای شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌ تهران در سازمان بسیج دانشجویی برگزار شد، به بررسی ابعاد مختلف فعالیت هسته‌ای ایران پرداخت و به سوالات دانشجویان پاسخ داد.

وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به تاریخچه فعالیت هسته‌ای ایران در دوران قبل از انقلاب و ضرورت دستیابی به این صنعت در آن دوران اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ذهنیت مسئولان به کودتاهای مختلف در کشور جذب بود تا اینکه کشور درگیر جنگ تحمیلی شد و بسیاری از منابع کشور در این زمینه مصرف شد و صنعت هسته‌ای چندان مورد توجه نبود.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه در سال ۶۲، همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها رشته‌های تخصصی در دانشگاه‌ها آغاز به کار کرد، گفت: گرایش هسته‌ای در رشته فیزیک راه‌اندازی شد و نسل ما جزو اولین افرادی بود که فیزیک هسته‌ای را تحصیل کرد و این مسئله باعث شد نسلی کارشناس در این حوزه به تصمیم‌سازان کشور در این امر کمک کند.

عباسی با اشاره به فعالیت هسته‌ای عراق به عنوان دشمن انقلاب اسلامی در آن دوران اضافه کرد: عراق در آن زمان فعالیت‌های هسته‌ای انجام می‌داد و علاوه بر سلاح‌های کشتار جمعی و شیمیایی در جداسازی اورانیوم به روش‌های مختلف فعالیت‌هایی را صورت داد و قبل از اتمام جنگ ما در زمان حمله به کویت پیشرفت او در زمینه اورانیوم بیشتر از ما بود و به استفاده از سانتریفیوژهای جدیدتر رسیده بود.

وی گفت: طبق شناختی که از عراق وجود داشت و دستیابی به اورانیوم غنی‌شده با کمک‌های کشورهای غربی این دولت ابایی از استفاده از این سلاح را در جنگ با ایران نداشت و ایران در آن دوران هسته‌ای را در ۲ بعد دنبال می‌کرد که یکی بعد پدافندی و در مقابل حمله احتمالی هسته‌ای عراق بود.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به فعالیت بعد دوم هسته‌ای ایران در آن دوران یادآور شد: در همین زمان جوان‌هایی که در حوزه تحصیلات تکمیلی رشد یافته بودند، به فعالیت‌های مختلف در این تخصص پرداختند و همین افراد شروع به کمک و مشاوره به تصمیم‌سازان کشور در بخش هسته‌ای کردند.

عباسی با اشاره به اهمیت صنعت هسته‌ای و کاربردهای مختلف آن گفت: مجلس جمهوری اسلامی ایران در بازه زمانی ۷ تا ۱۰ سال گذشته پیش‌بینی تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای را برای کشور داشت اما امروز تنها هزار مگاوات برق هسته‌ای در نیروگاه بوشهر تولید شده است.

وی تصریح کرد: در سال ۹۰، وزارت نیرو از ۱۲۳ هزار برق پیش‌بینی شده برای کشور ۸ درصد آن را هسته‌ای درنظر گرفته بود و در بودجه جدید کشور تنها ۷ درصد بر این مسئله اختصاص شده بود. بنابراین انسجام در دولت در این خصوص وجود نداشت و مجلس هم نظارت خاصی صورت نمی‌داد.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در این بخش از سخنان خود با اشاره به نگاه برخی از مسئولان گفت: وقتی همه چشم‌ها به خارج دوخته شود و به دنبال تامین تجهیزات از خارج باشیم و مبنای بومی‌سازی راکتور را هم دارخوین قرار دهیم طراحی آن در طی ۵ سال تنها ۸ درصد پیشرفت خواهد کرد و این یعنی که عملا هیچ اقدامی را صورت نداده‌ایم. اما وقتی نگاه ما به داخل شد در عرض ۸ ماه طراحی ما به ۲۸ درصد می‌رسد و این یعنی که ما در مدیریت هم مشکل داشتیم.

عباسی با بیان اینکه ایران در فاصله ۲۰ سال توانست تمام مراحل ساخت چرخه سوخت هسته‌ای را انجام دهد، گفت: آقای آقازاده در زمان ریاست خود در وزارت نفت تجاربی را در حوزه مدیریت هسته‌ای نیز به دست آورد و به دنبال انتقال این تجربه به بخش هسته ای نیز بود و مهندسی هسته‌ای را ایجاد کرد و باعث شد ما چرخه سوخت را به طور کامل داشته باشیم. ما با کمک آقای مهندس آقازاده و یکی از وزرای قبلی به دنبال این بودیم تا هسته‌ای را به نفت پیوند دهیم و از آن در جهت غلبه به تحریم نفتی اقدام کنیم.

وی با اشاره به اینکه ایران هم‌اکنون کل چرخه سوخت هسته‌ای را در اختیار دارد گفت: غنی‌سازی ۲۰ درصد را تولید کردیم بنابراین بالاتر از آن را هم می‌توانیم تولید کنیم.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به مطرح شدن بندهایی مبنی بر راکتورهای ۱۰۰ مگاواتی در کشور گفت: طرح این بحث‌ها برای این است که جریانات مذاکرات فعلی را توجیه کنند و عددها و رقم‌هایی را در این خصوص اعلام می‌کنند که حتی جریان دانشگاهی و علمی نیز نمی‌تواند آن را تصور کند.

عباسی با اشاره به وضعیت صنعت هسته‌ای ایران در دوره پیش، گفت: آماده بودیم راکتور ۴ مگاواتی را تمام کنیم. ساخت اینگونه راکتورها از دوره آقای هاشمی شروع شد و به سال ۷۶ رسید از سال ۷۸ تا ۸۳ تنها ۶ درصد آن پیشرفت کرد و از سال ۸۴ تا مرداد ۹۲، ۸۰ درصد آن تکمیل شد وقتی به منحنی بودجه اختصاص یافته به راکتور بوشهر نیز توجه می‌کنیم از سال ۸۴ به بعد سیر صعودی قابل توجهی را می‌بینیم و بودجه لازم را دریافت کردیم. بنابراین اگر تغییر نگرش در دولت ایجاد نمی‌شد شاید وضعیت بوشهر مانند قبل بود.

وی ادامه داد: اینگونه نبود که کشور در آن زمان در بحث هسته‌ای بی‌گدار به آب بزند و مکانیسم‌های لازم پیش‌بینی شده بود و همه آنها رعایت می‌شد اما این راکتور رسما در آبان ۹۲ تعطیل شد. الان نیز تقریبا همه چیز را تعطیل کرده‌ایم راکتور اراک را نیز تعطیل کرده‌ایم و از بازطراحی صحبت می‌کنیم. البته این مسئله بیشتر برای تبلیغات داخلی است و نسخه‌ای است که آمریکایی‌ها قبلا برای ما پیچیده‌اند. طبق متن موجود کارخانه سوخت ما تا ده سال دیگر برای همیشه تعطیل می‌شود. 

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به اینکه درباره راکتور اراک مسائل احجاف‌آمیز را مطرح می‌کنند گفت: به نمایندگان مجلس می‌گویند بلایی که سر نیروگاه چرنوبیل آمد، قرار است سر راکتور اراک بیاید و برخی معتقدند این مائده آسمانی است که آمریکایی‌ها گفته‌اند سانتریفیوژها و راکتور اراک تعطیل شود. امکانپذیر ندارد رآکتور اراک مانند چرنوبیل شود با این سخنان می‌خواهند ذهن نمایندگان را منحرف کنند. برخی با این جملات که هزینه سانتریفیوژ از ساخت پراید بیشتر است می‌خواهند دستاوردهای کشور را کم ارزش جلوه دهند.

عباسی در ادامه بحث در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی بر اینکه صالحی در پاسخ به انتقادات مطرح شده اعلام کرد که کشور توانایی ساخت IRB۸ را ندارد، گفت: آقای صالحی فردی دوست‌داشتنی است اما کمی تحت تاثیر افراد قرار می‌گیرد و یک مقدار جوگیر شده است. دوست دارند بیشتر با آمریکایی‌ها مذاکره انجام دهند. اگر مذاکرات خوب است چرا با من مذاکره نمی‌کنند؟ آیا من از رژیم صهیونیستی هم بدترم یا چون حاوی اطلاعاتم؟ اگر به جای ساعت‌ها وقت صرف کردن برای صحبت با آمریکایی‌ها با ما صحبت می‌کردند درخصوص هسته‌ای به یک اجماعی در داخل می‌رسیدند و متن صورت گرفته نسبت به متن توافق هسته‌ای امروز بسیار بهتر بود نه اینکه ۱۵۹ صفحه توافق را همراه با قطعنامه شورای امنیت را بیاورند و به ریش ما بخندند و بگویند که ما هرکاری خواستیم انجام دادیم.

وی با اشاره به تاریخچه تاسیس سانتریفیوژ در ایران گفت: ما ۵ و ۶ هزار سانتریفیوژ را با چنگ و دندان ساختیم و این محصول تمام آموزش‌ها و پیشرفت‌های مدیریت شده کشور بود. در سال ۸۹ دشمن تلاش کرد با تزریق ویروس استاکسنت به این سانتریفیوژ‌ها آسیب بزند یک سری آدم نیز مشخص کرده بودند تا در داخل به این تجهیزات آسیب بزند.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به متن تهیه شده در برجام گفت: دشمن در برجام نسل اول سانتریفیوژ‌های ما را کاملا صفر کرد. آن هم دستاوردی را که ما کاملاً آن را بومی کرده بودیم و به سمت بهینه سازی آن پیش می‌رفتیم. امروز دشمن در برجام تولید این نسل سانتریفیوژ را قطع کرده است و نیروی انسانی ما را نیز از رده خارج کرده و تولید ما را در چند سال آینده به حدی می‌رساند که ذخیره سانتریفیوژ نسل اول ما تنها ۵۰۰ عدد باشد.

عباسی گفت: محدودیت‌های موجود در برجام به گونه‌ای است که ذخیره سانتریفیوژ‌های نسل اول ما را به ۵۰۰ عدد می‌رساند و آن در حالی بود که ما سوخت ۳.۵ و ۲۰ درصد را به اندازه نیازمان تولید می‌کردیم و IR۸ را به دور رساندیم.

وی افزود: اگر ۶ ماه وقت می‌گذاشتیم با توانایی خود می‌توانستیم سو ۲۴ را نیز تمام کنیم اما در ژنو همه چیز تعطیل شد چرا که دولت جدید نمی‌خواست با دست پرتر به مذاکره رود؛ می‌شد از مرداد تا آذرماه کارهایی را صورت داد تا امتیازات بیشتری را به دست آوریم اما انگیزه لازم وجود نداشت.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۹
حسن حیدری

کیهان نوشت: 

گفت: معاون اول رئیس‌جمهور گفته است؛ بانک‌های خارجی می‌توانند در مناطق آزاد با مالکیت صددرصد شعبه باز کنند و در سرزمین اصلی زیر ۱۰۰ درصد!
گفتم: مگر مناطق آزاد جزو سرزمین اصلی کشورمان نیست؟!
گفت: چه عرض کنم؟! شاید برای حفظ گفتمان «اعتدال»! در سیاست خارجی و جلب اعتماد غیرهسته‌ای دشمنان ایران، قصد دارند مناطق آزاد را بدون جنگ و خونریزی از سرزمین ایران جدا کنند!
گفتم: یعنی معاون اول رئیس‌جمهور نمی‌داند مناطق آزاد بخشی از خاک اصلی کشورمان است؟!
گفت: البته که می‌داند چون منتقد نیست که «بی‌سواد» باشد! احتمالا در تشخیص موضوع دچار اشتباه شده است.
گفتم: چه عرض کنم؟! دبیر دبیرستان در یک گردش علمی، کنار درختی ایستاد و از دانش‌آموزان پرسید؛ اگر این درخت کاج زبان داشت به ما چه توصیه‌ای می‌کرد؟ یکی از دانش‌آموزان گفت؛ اگر زبان داشت به ما می‌گفت من درخت گلابی هستم، نه کاج!

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

یمن زیر آتش قهر دجّالان

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۱
حسن حیدری
ماجرا از برنامه آدینه روز فرزاد حسنی در رادیو جوان آغاز شد، وقتی در گفت و گوی ساده و صمیمی بهنوش بختیاری با مردم به مساله ای اشاره شد که یک بندش همان مرزبندی برخی ها مبنی بر عدم همراهی با جشن بزرگ هسته ای بود!

 آوینی فیلم: برخی مواقع چرخش روزگار به سراغ رسوا شدگان عالم ادعا می رسد تا آن چه را عمری در صفحات نوشتار و نگاه غمازانه در باب حق دموکراسی خواهی و آزادی طلبی به سینه می زدند، در رسیدن به جام حقیقت، رنگی دیگر از خود را نشان دهد. این نوع سیاسی کاری گروهی به اصطلاح فرهنگ مدار که هیچ عقیده ای غیر از نگاه تاب دار خود را در فضای گفت و گو پذیرا نیستند، نه تنها در چرخه انتخابات سیاسی بلکه در محضر فضای هنری بازخورد منفی خود را با برچسبی مشخص چون " بی اخلاقی رسانه ای" نشان داده است. ماجرا از برنامه آدینه روز فرزاد حسنی در رادیو جوان آغاز شد، وقتی در گفت و گوی ساده و صمیمی بهنوش بختیاری با مردم به مساله ای اشاره شد که یک بندش همان مرزبندی برخی ها مبنی بر عدم همراهی با جشن بزرگ هسته ای بود! در این برنامه از دهان این بانوی بازیگر درآمد و از آینده اش گفت و آن جا که به آرزویش مبنی بر ادامه تحصیل رسید، ادامه داد: "دوست دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای سریع ذوق زده نشوم و به عواقب و آینده آن فکرکنم، مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد! " همین چند کلمه مختصر در قالب یک جمله کافی بود تا روزنامه ای اصلاح طلب که در مقالات و چارچوب های پُر مدعایش دم از عدالت اجتماعی و فضای شفاف نقادانه می زند، شمشیر را از رو بسته و ماهیت حقیقی خود را در بی ثباتی اخلاق عیان کند. آن جا که با به کار بردن الفاظی ناشایست به گفته های بهنوش بختیاری پاسخ داد و عباراتی ناشایست به کار برد که نه تنها خلاف عرف و شان و فرهنگ و دین اسلامی و ایرانی ماست، بلکه در هر فرهنگ و آئینی هم مورد نکوهش قرار خواهد گرفت، چرا که استفاده از کلماتی سخیف چون " دلقک" نشان از نمایی کاملا مغایر با اخلاق رسانه ای را نمایان خواهد ساخت. این روزنامه نه تنها به این بازیگر بلکه به طیف های مختلف جامعه و افراد شاغل و کسبه بازار که با همه وجود در راه کسب حلال و پیشبرد بخشی از چرخه کشور فعالیت می کنند، در قالب مطلب خود توهین کرد و این نوشته، کله پز سر کوچه تا سلمونی محل را در بر گرفته است! این روزنامه اصلاح طلب طی یادداشتی در تاریخ دوشنبه ۱۲/۵/۹۴ با عنوان "واسه نونه واسه نونه" نوشت: "بهنوش بختیاری یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه‌ همان سلمونی یا بقال می ‌توان روی نظرش حساب کرد و بس."

البته این رویه سال ها پیش از این توسط نشریات زنجیره ای در دوران اصلاحات در زمینه سیاسی رونمایی شده بود، اما تحقیر یک بازیگر با همه ضعف ها و قوت های خود و با هر گونه دانش و تخصصی که در زمینه بیان عقاید خواهد داشت، مساله ای جدید محسوب می شد و از این رو واکنش های بسیاری از مردم و هنرمندان را در برخورد با نشریه هتاک گو به دنبال داشت. موسسه فرهنگی و هنری شهید آوینی و سایت آوینی فیلم هم با توجه به نقشی که برای خود در خصوص اخلاق رسانه ای و آگاهی بخشی عمومی و مهم تر این که جایگاه اخلاق در زندگی قائل است، در گزارشی که تقدیم می گردد ضمن بررسی همه جانبه ماجرا به واکاوی، تحلیل و بررسی این قضیه در قالب گفت و گوهایی اختصاصی با افراد مطرح عالم سینما می پردازد که هر کدام در مصاحبه با ما، نگرانی خود را از این فضای مسموم ضد اخلاقی اعلام کردند.

پوران درخشنده: رسانه ای که باید آگاهی بخش باشد و فرهنگ سازی کند، نباید خود اقدام به بی اخلاقی کند

پوران درخشنده، کارگردان فیلم "هیس دخترها فریاد نمی زنند" که به دنبال کسب مجوز برای ساخت فیلم جدیدش در زمینه اجتماعی می باشد، از جمله هنرمندان مطرحی بود که این فضای بی اخلاقی را مورد نکوهش قرار داد. این فیلمساز که در آثارش ردپای اخلاق را می توان به وضوح مشاهده کرد، درباره اتفاق تلخ رخ داده به آوینی فیلم گفت: " مخالف این نوع برخوردها در عالم رسانه ای هستم و این نوع برخورد در شان هیچ کدام از آحاد جامعه نیست. اگر اخلاق نباشد، سنگ روی سنگ قرار نمی گیرد. اخلاقیات در زمینه های مختلف باید وجود داشته باشد و چه هنرمندان و چه رسانه ها و دیگر آحاد جامعه آن را در نظر بگیرند. این که بخواهیم در فضای رسانه هر جمله و کلمه ای را منتقل کنیم، غیر قابل پذیرش است و اصلا نمی توان آن را تائید کرد. رسانه ای را که باید آگاهی بخش باشد و فرهنگ سازی کند، نمی بایست خود اقدام به بی اخلاقی کند و من این را اصلا قبول ندارم." درخشنده در این گفت و گو، ضمن خبر به پایان رسیدن نگارش فیلمنامه جدیدش، هر گونه بی اخلاقی را در جامعه شماتت می کند، چرا که این جا مرحله ای است که نمی توان انگشت سکوت به چهره داشت و تعهد رسانه ای چنین سکوتی را برنمی تابد.

مهران رجبی: این اظهارات ناشی از بی منطقی است که واکنشی کم ارتفاع و بی دلیلی را به دنبال داشته است

مهران رجبی، بازیگر مطرح آثار طنازانه که با بهنوش بختیاری در آثار بسیاری همکاری داشته است، در گفت و گویی اختصاصی با آوینی فیلم، ضمن محکوم کردن این جنجال های رسانه ای، شرایط رخ داده را محصول بی فرهنگی و بیسوادی دست اندرکاران نشریات هتاک دانسته و ادامه داد: " این اظهارات ناشی از بی منطقی است که واکنشی کم ارتفاع و بی دلیلی را به دنبال داشته است و حتی به نظرم ارزش پاسخگویی هم ندارد، چرا که برخی از این رسانه ها دنبال جار و جنجال برای خود هستند." مهران رجبی در پاسخ به خبرنگار آوینی فیلم، با بیان این که گفته های فوق نه تنها این بازیگر که مردم را هم در برمی گیرد، افزود: این ها ادبیات اولیه مواجه با مردم و مخاطبین را ندارند و گرنه کاسب محله و کله پز هم در مورد مسائل کشور خود حق اظهار نظر دارد و این مساله در کشور آزاد است، چرا که تبعات یک مساله سیاسی و اقتصادی همه آحاد جامعه را در بر می گیرد. این بازیگر پُر طرفدار که فرصت محدودی برای گفت و گو به دلیل قرار گرفتن در جلوی دوربین مجموعه ای جدید داشت، در ادامه ضمن بیان ویژگی های فعال و گرم رفتاری خانم بختیاری گفت: " خانم بهنوش یختیاری را در مجموعه هایی که همکار بودم می شناسم و ایشان خانم مهربان، پاک و نازنینی است و باید روزنامه ای که این توهین را انجام داده از ایشان و جامعه هنری عذرخواهی کند و اگر این کار را هم نکرد فدای سر ایشان و همه." با گفته های این بازیگر مشخص می شود که چگونه یک اظهار نظر بی خردانه موجبات آزردگی روح هنرمند را در بر خواهد گرفت.

احمد نجفی: نباید شرایطی پیش بیاید که کسی نتواند هیچ گونه نظری بدهد

احمد نجفی، پیشکسوت بازیگری هم که همیشه در گفته هایش به دنبال سفارش اخلاق در چرخه زندگی است، ضمن رد هر گونه بی اخلاقی در فضای رسانه ای و جامعه، خواستار توجه به مقولات اخلاقی در همه زمینه ها شد. نجفی در گفت و گو با آوینی فیلم در خصوص بی حرمتی به بهنوش بختیاری، هنرمندان و دیگر اقشار جامعه گفت: " مردم ما را می شناسند و چه هنرمندان و چه رسانه ها باید مراقب ادبیات و رفتار حرفه ای خود باشند. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اخلاقیات در آن جایگاه خاصی دارد و فرهنگ ما با کشورهای غربی فرق دارد و حریم افراد و احترام به دیدگاه و نظر دیگران بسیار مهم است. نباید شرایطی پیش بیاید که کسی نتواند هیچ گونه نظری بدهد. اگر هم نقدی وجود دارد باید با زبان بهتری گفته شود، نه این که با پرخاشگری همراه باشد و از کلمات نامناسبی استفاده شود. بالاخره این هنرمندان زحمت می کشند و شخصیتی دارند. این خوب نیست که هر کسی چیزی می گوید بکوبیم و نباید به مسائل بی اخلاقی در جامعه دامن زده شود. البته هنرمندان هم باید مراقب رفتار خود در شبکه های اجتماعی و در جامعه باشند." احمد نجفی پیرامون گفته های بهنوش بختیاری گفت: " من هم موافق شادی های پس از توافق نبودم، چرا که هنوز برجام بوده و تا رسیدن به مرحله نهایی شدن باقی مانده است. از طرفی زمانی باید جشن گرفت که مشکلات اقتصادی و معضلات مردم توسط دولت برطرف شده باشد." این بازیگر ارزنده که با کاراکتر کارگاه علوی نزد دوستداران شناخته می شود در پایان با اشاره به الگو قرار دادن اخلاق والای حضرت آقا برای مردم گفت: " ایشان وقتی این سال را با نام همدلی ملت و دولت می نامند، منظورشان دعوت همه بخش های اجتماع به معرفت و اخلاقی نیکو و احترام متقابل است و باید این اخلاق مداری در جامعه بوجود بیاید. این درست نیست که بخواهیم افراد را متهم به دلقک بازی و نادانی کنیم."

مجتبی راعی: حق افراد است که به اظهارنظر شخصی بپردازند

مجتبی راعی، کارگردان با اخلاق سینمای ایران با متانت و صبوری پاسخگوی سوالات خبرنگار آوینی فیلم شد و ضمن محکوم کردن هر گونه بی اخلاقی در جامعه گفت: " در این مورد باید تفکیک لازم میان اظهار نظر شخصی و کارشناسی به عمل آید. زمانی وجود دارد که شخصی در جایگاه حقوقی و علمی اقدام به اظهار نظری کارشناسانه می کند و این تبعات خاصی خواهد داشت، اما وقتی برخی ها براساس نگاه شخصی خود در مورد مسائل مختلف اظهار نظر می کنند، قضیه فرق می کند و این حق افراد مختلف است که در مورد مسائل براساس دیدگاه شخصی نظر دهند." این کارشناس فرهنگی و کارگردان سینما در ادامه ضمن بیان این که می بایست اظهار نظر در هر زمینه ای براساس دیدگاه و نظری آگاهانه باشد، حق اظهار نظر در جامعه برای همه را آزاد دانسته و اعلام داشت: " اصولا ادب و اخلاق در جامعه اصل مهمی است و همه می بایست به آن اهمیت بدهند. به خصوص در جامعه فرهنگی ما انتظار رعایت این گونه مسائل است." با این گفته ها و با توجه به حق اظهار نظر که برای هر یک از اقشار جامعه وجود دارد، صاحبان رسانه برای این نوع تفکر نحیف خود باید فکری بکنند.

مرجانه گلچین: هنرمندان با این شرایط ترس از بابت اظهار نظر خواهند داشت

مرجانه گلچین را هم به عنوان بانویی بازیگر و هم ایفاگر نقش های طنازانه برای گفت و گو در این زمینه انتخاب کردم و با او در خصوص توهین ناجوانمردانه ای که برای یکی از همکارانش پیش آمد، به گفت و گو پرداختم. این بازیگر مطرح گفت: " توهین کردن در هر زمینه ای مساله ای غیر اخلاقی محسوب می شود و باید نظر هر کس حتی مخالفین را شنید. متاسفانه فضای خوبی در این زمینه وجود ندارد و ما حتی در شبکه های مجازی هم شاهد بی اخلاقی هایی هستیم و انگار این بی حرمتی ها دارد تبدیل به مساله ای رایج می شود. چنان چه چند روز پیش دوستی فیلمی به من نشان داد که بچه ای دارد به خانواده اش توهین می کند و آن ها دارند می خندند! مرجانه گلچین در مورد عنوان دلقکی که آن روزنامه به خانم بختیاری داده، گفت: " این از فهم نادرست می آید وگرنه بازیگری مساله مهمی است و با دلقک بودن فرق دارد." این بازیگر در پاسخ به سوال خبرنگار آوینی فیلم در مورد این که با این شرایط شما جرات اظهار نظر را در مورد مسائل مختلف خواهید داشت، گفت: " متاسفانه همین جوری است و اگر فضا آزاد نباشد و حق اظهار نظر نداشته باشیم، سعی می کنیم از مسائل دوری کنیم، چرا که می ترسیم حرف ما تعبیر دیگری بیابد."

این پرونده به خوبی روشن می دارد که چگونه بی توجهی به عقاید و عدم احترام به افراد مختلف که براساس دیوار بی اعتمادی و ناشی از دسته بندی افراد در جامعه توسط برخی از مدعیان آزادی به وجود می آید، فضا را به سمت تشنج فکری خواهد رساند و دیواری بلند از بی اعتمادی را در نزد مردم ایجاد خواهد کرد.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

چرا روحانی از انتقاد می ترسد؟

با وارد شدن دولت یازدهم به سومین سال فعالیت خود، این سوال هنوز وجود دارد که علت واکنش های تند و تیز روحانی نسبت به منتقدان چیست؟ واکنش به هر انتقاد مطرح شده توسط منتقدین در داخل کشور و انفعال در برابر تهدیدهای دشمن برای چیست؟ در آخرین مورد روحانی دیشب در گفتگوی زنده با مردم به منتقدین داخلی به سفر وزیر خارجه جنایتکار فرانسه اعتراض کرد و گفت: "یک وزیر خارجه می‌آید نگوییم این دولت چند سال پیش فلان کار خطا را کرد."

دیدبان: اگر مواضع سیاسی رئیس جمهور در این دو سال سپری شده از عمر دولت یازدهم را بررسی کنیم اغلب شلیک هجمه های وی به سمت منتقدین داخلی است تا خارجی ها؛ تازه به دوران رسیده کوچکترین لقب روحانی به منتقدین است در حالی که حداکثر انتقادی که به آمریکا می کند این است که دولتمردانش را توصیه به خانه تکانی سیاسی می کند و حتی در جایی از اوباما تعریف کرد و او را فردی مودب خواند. جدای از این رفتار که موجب گستاخی هر چه بیشتر دشمن می شود، آقای روحانی اهتمام ویژه ای دارد که به همه انتقادهایی که از سوی منتقدان مطرح می شود پاسخ دندان شکن بدهد. اگر عملکرد دولت در صحنه عمل بویژه در اقتصاد در زندگی مردم تاثیر مثبت داشته باشد و نقد نقادان بی جا باشد این انتقادها تاثیر زیادی در ذهنیت مردم نسبت به آقای روحانی و دولتشان نخواهد داشت در نتیجه لزومی ندارد رئیس دولت یازدهم زحمت پاسخ دادن به همه آن ها را به خود بدهد. این نکته را رهبر انقلاب نیز در توصیه های خود به دوبت در دیدلار با هیئت دولت در سال ۹۳ به گونه ای دیگر بیان کردند، آن جا که گفتند:"لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آن که هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این گونه نیست که در ذهن افراد جامعه تاثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد." 

این دستپاچگی در برخورد با منتقدین نشان از ترس وی از انتقاد دارد، زیرا که از قدیم گفته اند آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. این جمله آقای دکتر روحانی شاهد مثالی برای این نکته است. وی در جمع مسوولان وزارت کشور، استانداران و فرمانداران سراسر کشور اعلام کرد: "مردم به مجلس و قوه قضائیه انتقاد نمی کنند اما برای انتقاد از دولت زبان ها باز می شود" اگر عملکرد دولت قابل قبول باشد دیگر فرقی نمی کند که مردم به قوای دیگر نظام انتقاد می کنند یا نه و لزومی ندارد آقای روحانی نگران باز شدن زبان ها برای انتقاد از دولت باشد.

سخن در باب توهین های آقای روحانی به منتقدان عملکردش زیاد گفته شده و مطالب زیادی به نگارش درآمده است. اما در این نوشته هدفمان روشن کردن دلیل ترس آقای رئیس جمهور از انتقاد است.

لیست بلند وعده های عمل نشده

دو سال از عمر دولت گذشته است و به نظر می رسد بیشتر از هر چیزی ترس از وعده های زیادی که به اکثر آن ها عمل نشده خواب روحانی را آشفته کرده است. از مهمترین آن ها بهبود بخشیدن به وضعیت اقتصادی بود که اگر چه تورم تا حدودی کنترل شد ولی مهم تر از آن خروج از رکود است که هنوز محقق نشده است. آمار بالای چک های برگشتی در بازار، سقوط چندین باره شاخص کل بورس اوراق بهادار، تعطیلی تعدادی از واحدهای تولیدی از جمله نشانه های وجود رکود در اقتصاد کشور است. شاخص مربوط به چک‌های برگشتی و مبادله‌شده یکی از شاخص‌هایی است که کارشناسان را در تحلیل وضعیت اقتصادی کمک می‌کند. آمار چک های برگشتی که چندی پیش توسط محمود احمدی دبیر کل بانک مرکزی سالانه ۵ تا ۷ میلیون در سال اعلام شد(۱) که نشان دهنده چیزی جز راکد بودن بازار نیست. جالب آن که بانک مرکزی در اقدامی عجیب آمار چک های برگشتی را از سایت خود حذف کرد. به گفته برخی تحلیلگران حذف آمار چک‌های برگشتی این‌ گمانه را تقویت می‌کند که بانک‌مرکزی به‌دنبال حذف نشانه‌های عدم خروج کشور از رکود است درحالی‌که خود او و اغلب اعضای دولت بر خروج کشور از رکود تأکید دارند.(۲)

رونق خرید و فروش سهام و رشد شاخص کل بورس نیز یکی از نشانه های رونق اقتصادی است. متاسفانه بورس روزهای خوبی را سپری نمی کند. بانک مرکزی طی گزارشی اعلام کرد در سال منتهی به اردیبهشت ۹۴ ارزش بورس اوراق بهادار تهران ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سقوط کرده است.(۳) این سقوط حتی در روزهایی که خبرهای تازه ای از توافق ایران و ۵+۱ به گوش می رسید ادامه داشت و نشان داد که هیجانات و توهمات تاثیر بلند مدتی روی شاخص کل بورس نخواهد داشت. این روزها همه فروشنده اند زیرا با مشاهده عملکرد دولت در سیاستگذاری و نگاه به مقوله‌هایی همچون تولید و کارنامه آنان در هدایت بازارهای پولی و مالی متوجه آینده مبهم این بازار شده‌اند. به عنوان مثال با این که شعار دولت کاهش نرخ ارز پس از توافق بود اما نه تنها کاهشی مشاهده نشد بلکه روند صعودی به خود گرفت.

یکی دیگر از نشانه های ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی گرانی بنزین علی رغم اعلام قبلی مبنی بر عدم گرانی آن است. دولت که نتوانسته منابع مالی برای پرداخت یارانه را مهیا کند ناچارا بنزین را گران کرد در حالی که نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی اواخر سال پیش اعلام کرده بود که سال آینده بنزین گران نمی شود که همانند دیگر موضع های سخنگوی دولت برعکس از آب درآمد. (۴)

معطل کردن امکانات کشور تا رفع تحریم ها

از دیگر دلایل ضعف تیم اقتصادی دولت تعطیل کردن همه کارها و تلاش ها تا رسیدن به توافق هسته ای و برداشته شدن تحریم هاست. رئیس جمهور همه مطالبات مردم در حوزه معیشتشان را به رفع تحریم ها و تعامل با جهان حواله می دهد تا جایی که حل مشکل کم آبی کشور را هم منوط به رفع تحریم ها و آمدن سرمایه خارجی می داند. حجت الاسلام و المسلمین روحانی طی سخنانی جنجالی اظهار داشت: "تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند." (۵)

دولت یازدهم آنچنان به طرف غربی اعتماد کرده است که حتی در مقابل کاهش سرسام آور قیمت نفت هم هیچ واکنشی نشان نداد تا پس از رفع تحریم ها کدخدا به داد آنان برسد و فروش نفت ایران را تسهیل کند. این کاهش قیمت نقت به حدی بود که بعضی آن را خسارت بارتر از تحریم می دانند. دولتی که ادعای توانمندی دیپلماسی اش گوش فلک را کر کرده است، نتوانست و یا احتمالا نخواست در مقابل توطئه نفتی عربستان در افزایش تولید واکنشی نشان دهد و کشور را از این فاجعه خسارت بار نجات دهد.

دولتمردان تدبیر و امید کم کم متوجه شده اند که حتی پس از رفع تحریم ها نیز مردم تغییر خاصی بر سر سفره هایشان احساس نمی کند. این را حتی طیب نیا وزیر اقتصصاد دولت در حاشیه جلسه هیئت وزیران به طور علنی اعلام کرد تا مبادا انتظارات مردم افزایش یابد وی در این باره گفت:" لغو تحریم به تنهایی مشکلات اقتصادی را حل نمی‌کند." (۶)

به همه این ناکامی های اقتصادی می توان شکست دولت در عملی کردن وعده اش مبنی بر بازگرداندن احترام پاسپورت ایرانی را اضافه کرد که بیش از پیش حس ناکامی را در روحانی ایجاد کرده است. ماجرای ویزا ندادن آمریکا به ابوطالبی، توهین به زنان ایرانی در سفارت فرانسه و ماجرای فرودگاه جده از مصادیق این ناکامی است.

وعده نا به جای روحانی هم در مورد رفع حصر سران فتنه برای جذب رای بیشتر هم که مانند وعده های بالا عملی نشد. البته لازم به ذکر است از موفقیت های دولت از جمله بهبود وضعیت سلامت کشور و عملکرد وزارت کار هم نمی توان غفلت کرد و به راحتی گذشت.

نتیجه گیری

دیدبان معتقد است حس ناکارآمدی دولت یازدهم در ناتوانی به انجام وعده ها و حل مشکلات مطرح شده، رئیس جمهور را به شدت ناراحت کرده و به سخن گفتن علیه انتقاد و منتقد تحریک می کند. انتقادهای دلسوزانه که به طور عمده از سوی منتقدین مومن و انقلابی به دولت گوشزد می شود هدفی جز اصلاح روند و حرکت در چارچوب صحیح ندارد. گذشت دوسال از عمر دولت تدبیر و امید و بهره کم دولتمردان از زمان سپری شده برای حل مشکلات و دل بستن به خارجی ها برای حل مشکلات باعث باقی ماندن مشکلات در جای خود و هجمه به منتقدین این روند شده است. جمع بندی مذاکرات که راه زیادی را تا توافق در پیش دارد متاسفانه امید دولتمردان یازدهم را به خارج از کشور چند برابر کرده است؛ غافل از اینکه به فرموده رهبر انقلاب "کلید حل مشکلات کشور در لوزان، ژنو و نیویورک نیست" و چاره کار در اقتصاد مقاومتی و نگاه به توان داخل است که این موضوع بارها توسط شخص رئیس جمهور هم مطرح شده است اما عملکرد مناسبی از دولت یازدهم در دوسال سپری شده دیده نشده و امید به اصلاح این روند در دوسال باقی مانده وجود دارد.

منابع:

۱. http://www.boursenegar.ir/posts/index/۶۰۷

۲. http://www.alef.ir/vdcd۵n۰xxyt۰۹z۶.۲a۲y.html?۲۶۹۰۷۲

۳. http://www.boursenews.ir/fa/news/۱۵۱۳۹۹

۴. http://www.hamshahrionline.ir/details/۲۸۸۱۶۴/Economy/energy

۵. http://www.isna.ir/fa/news/۹۴۰۳۱۷۰۹۰۷۶

۶. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۴۰۴۲۴۰۰۰۷۵۴

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۵
حسن حیدری
رییس مرکز سلامت و خانواده وزارت بهداشت گفت: رشد جمعیت کشور در زمان حاضر به 1.8 درصد و زیر نرخ جانشینی رسیده است که این موضوع تهدیدی جدی جمعیتی برای کشور است.
 به گزارش مشرق، محمد اسماعیل مطلق روز یکشنبه در همایش ترویج تغذیه با شیر مادر در دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: برای حفظ سطح جانشینی جمعیت باید حداقل رشد جمعیت کشور ما 2.1 درصد باشد اما اکنون با نرخ جمعیت 1.8 درصد مواجه ایم که با ادامه این روند تا سال 30 سال آینده رشد جمعیت کشور منفی می شود و کشور سالمندی خواهیم شد.

کارشناسان معنقدند یکی از شاخص های موالید میزان باروری کل است و آن به معنای تعداد فرزندانی است که با یک مادر جایگزین می شوند. اگر این تعداد فرزندانی که با یک مادر جایگزین می شوند معادل1 / 2 باشد تقریبا جمعیت ثابت می ماند یعنی رشد جمعیت صفر است و اگر کمتر باشد رشد جمعیت منفی است و اگر بیشتر باشد رشد جمعیت مثبت است.

** 190 هزار سقط جنین در سال 93

مطلق در بخش دیگری از سخنانش گفت: در سال 93 یک میلیون و730 هزار بارداری در کشور داشتیم که یک میلیون و 540 هزار مورد آن به فرزندآوری منجر شد اما بقیه موارد - 190 هزار مورد - با سقط جنین همراه بود.
رییس مرکز سلامت و خانواده وزارت بهداشت، اضافه کرد: با توجه به استانداردهای جهانی هر نوزادی که متولد می شود باید امید داشته باشد که 85 سال عمر کن که در زمان حاضر نیز کشورهایی همچون ژاپن و کره به این استاندارد رسیده اند اما در کشور ما سن امید به زندگی در زنان 74 و در مردان 72.8 سال است.
این مقام مسوول در وزارت بهداشت ادامه داد: یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش سن امید به زندگی تغذیه انحصاری نوازدان با شیر مادر طی 6 ماه بعد از تولد و ادامه آن تا دو سالگی به همراه غذای کمکی است.

مطلق گفت: بر اساس آمارهای موجود اکنون میزان مرگ و میر در کشور 10 در هزار تولد زنده است که باید تا آخر برنامه ششم به هفت در هزار تولید زنده برسد که کار بسیار سختی است و بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی میزان مرگ و میر نوازدان تا سال 2030 باید به صفر برسد.
مطلق اضافه کرد: میزان مرگ و میر کودکان زیر یک سال نیز در کشور ما اکنون 17.4 در هزار تولد زنده و برای کودکان زیر پنج سال 15 درهزار تولد زنده است که باید تا سال 2030 این میزان نیز به صفر برسد.

رییس مرکز سلامت جمعیت خانواده و وزارت بهداشت اضافه کرد: شاخص مهم دیگر کاهش میزان مرگ مادران است که بر اساس آمار بهداشت جهانی این میزان در کشور ما 23 در یکصد هزار تولد زنده است که ما این آمار را قبول نداریم.
وی در توضیح اظهاراتش گفت: آمار ملی ما نشان می دهد که میزان مرگ ومیر مادران در کشور ما 19 در یکصد هزار تولد زنده است . همچنین برنامه ریزی ما به نحوی است که تا پایان برنامه ششم این شاخص به زیر 15 در یکصد هزار تولد زنده برسد.
منبع: ایرنا
۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۶
حسن حیدری

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۱
حسن حیدری