حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی خرداد ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۱۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

اگر محافظت نظامی (پدافند غیر عامل) نباشد

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی):

«اگر محافظت نظامی(پدافند غیر عامل)نباشد تمامی دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی در نصف روز هدر میرود.»

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۱
حسن حیدری
سرلشکر سلیمانی:
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه مجلس می‌تواند بر دولت و مردم تأثیر بگذارد گفت: قانونمند کردن بسیج امکانات علیه دشمن ازجمله توانایی‌های مجلس برای کمک به اهداف اساسی نظام در حوزه سیاست خارجی است.
ایستادگی ایران دربرابر تکفیری‌ها مانع تشکیل حکومت داعش در سوریه شد/ تأثیر جدی مجلس در بسیج امکانات علیه دشمنبه گزارش مشرق، سردار سرلشگر حاج قاسم سلیمانی عصر دیروز (جمعه، 7 خردادماه) در جلسه هم‌اندیشی مجلس دهم که برای اداره بهتر آن تشکیل شد، ضمن تشکر از دکتر لاریجانی به‌خاطر حمایت از بخش دفاعی و امنیت کشور گفت: شرایط ما در منطقه مثل قبل و بعد از عملیات بیت المقدس است که تشابهات مهم سیاسی دارد چنانچه نسبت به تغییراتی که در جنگ صورت گرفت امام(ره) فکر انقلابی را بر جنگ حاکم کرد و با تفکر لیبرال به جهت داد و باعث شد 15هزار کیلومترمربع از 20هزار کیلومترمربع کشور آزاد شود و این در حالی بود که از نیمه سال 59 تا زمان برکناری بنی‌صدر مشکلات زیادی داشتیم و حتی امیدی به پیروزی عملیات بیت المقدس با توجه به شکست هایی که پیش از آن متحمل شده بودیم، نبود.

تشکر از دکتر لاریجانی به‌خاطر حمایت از بخش دفاعی و امنیت کشور

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر همین اساس تصریح کرد: با تغییرات جدید مجموعه جوانی روی کار آمد که کل کانون جنگ را تحت تأثیر قرار داد و منجر به تأثیرات بسزایی روی بسیج، ارتش و طراحی های جنگ داشت در نهایت پیروزی بیت المقدس به این خاطر بود که دشمن جمع بندی صحیحی از توانمندی جمهوری اسلامی نداشت که بعد از این عملیات یکمرتبه 15هزار نفر سرباز عراقی به اسارت درآمدند لذا بسیج امکانات و تجهیزات به لحاظ مالی و سیاسی علیه ایران اوج گرفت چرا که از ایران می ترسیدند.

برخورداری از منطق داخلی تفاوت ایران و آمریکا در قبال سیاست خارجی منطقه است

وی افزود: بعد از آن از آنجایی که هر پیروزی فشار جدیدتری را در بر دارد، روز به روز حضور مستقیم و جدی دشمن را شاهد شدیم و آمریکایی ها با صدام مخلوط شدند و رقابت شرق و غرب و ارتجاع عرب برای اتحادی علیه ایران کنار گذاشته شد که امروز نیز شاهد چنین صحنه ای هستیم علیرغم اینکه مثل آمریکا لشگرکشی نداریم و صرفا کار محدودی می کنیم اما به دلیل برخورداری از یک منطق داخلی که نمونه آن راه افتادن حشدالشعبی بود این نیروهای مردمی عراق توانستند ظرف 3 روز در جنگ به پیروزی دست پیدا کنند و تکریت را تنها با 5درصد خسارت آزاد کنند در حالی که آمریکا رمادی را با 95 درصد خسارت آزاد کرد و صرفا تلی از خاک از آن برجای گذاشت لذا فرق سیاست های ایران و طرف مقابل در این اتفاقات است.

سردار سرلشگر سلیمانی ادامه داد: در شرایطی که آمریکا تصور می کرد گروه های سیاسی برآمده از ایران نمی توانند سهمی از عراق بگیرند مجلس اعلای عراق در رأس قرار گرفت و امروز فرمانده سپاه بدر بالاترین درصد محبوبیت بین عراقی ها را دارد.

حزب‌الله از قدرت بازدارندگی جدی در منطقه برخوردار است

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه به شرایط لبنان اشاره و بیان کرد: هدف دشمن در لبنان نابودی حزب الله بود اما هربار نتیجه عکس شد لذا امروز هر اعلامی که رهبر حزب الله می کند از سوی دشمن به صورت پیامی جدی دریافت می شود.

وی ادامه داد: نقش حزب الله بالاست و بر 3 صحنه اثرگذار است اول بر دشمن که تردید نمی کند که حزب الله توان غلبه بر آن را دارد، دوم در صحنه داخلی و سوم در صحنه عمومی و منطقه ای است که همین باعث افزایش فشارها بر آن نیز شده است چنانچه حتی توان نمی توانند شبکه ای مثل «المنار» را ببینند و آن را از ماهواره ها حذف می کنند.

اگر ایستادگی ایران در برابر تکفیری‌ها نبود امروز داعش در سوریه تشکیل حکومت داده بود

سردار سرلشگر سلیمانی در ادامه به شرایط امروز سوریه اشاره و خاطرنشان کرد: اگرچه در ابتدای امر در خصوص تصمیم گیری ها در ایران در خصوص سوریه اختلاف نظر بود که میان شیعه و سنی تفرقه نیفتد اما در نهایت تصمیمات گرفته شد که دکتر لاریجانی نیز در آن نقش بسزایی داشت لذا اگر جمهوری اسلامی ایران 4 سال در برابر حمله تکفیری ها ایستادگی نمی کرد امروز داعش در سوریه حکومت ایجاد کرده بود و حتی در لبنان مسیحی، سنی و شیعه را تحت تأثیر وضعیت دمشق قرار می داد چنانچه امروز در عراق داعشی ها مناطق گسترده ای را تصرف کرده و اهالی روستاها را ذبح می کنند و در الانبار صدها نفر سنی را ذبح کرده اند که ممکن بود این طوفان قتل به لبنان نیز منتقل شود.

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه با تأکید بر اینکه جغرافیای سوریه و حاکمیت آن بسیار مهم است، بیان داشت: جمهوری اسلامی توانست طی سال ها به مقاومت سوریه کمک کرده و مانع بروز حادثه خطرناکی شود در حالی که 40 کشور که 25 کشور آن قدرتمند و ثروتمند هستند با تشکیل ائتلاف علیه داعش هم نتوانستند کاری کنند؛ امروز 2 سال از حضور داعش در عراق می گذرد اما موصل هنوز در چنگ آنهاست البته جمهوری اسلامی ایران سهم مهمی در مقابله علیه داعش در عراق دارد و منجر به شکل گیری جریان های مردمی بسیاری مثل حشدالشعبی شده است که به ایران دلبستگی دارند البته عبارت حشد ایرانی که گفته می شد صرفا یک اتهام است.

برکت وجود آیت الله سیستانی نیازی به مداخله ما در جنگ‌های داخلی عراق نمی‌گذارد/ در حدی که نیاز باشد و مقامات عراقی اعلام کنند وارد عمل می‌شویم

وی در ادامه با بیان اینکه وجود مبارک آیت الله سیستانی ما را از هر دخالتی بی نیاز کرده، عنوان کرد: ما زمانی وارد عمل می شویم که مرجعیت حاکم عراق نیاز سیاسی و بین المللی داشته باشد لذا باید به کلیات فلوجه هم اشاره ای کنم که عموما خودروها با دو چهره مهم یعنی مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی آراسته می شوند در حالی که ما قصد نداشتیم این حملات به ما منتسب شود و این کار از روی علاقه بود.

سردار سرلشگر سلیمانی در ادامه حمله به یمن را دیوانگی محض دانست و گفت: مطمئنا این حمله چیزی جز شکست برای سعودی ندارد و یکی از خطاهای بارز دشمن بود چنانچه پیش از آن کسی اطلاعی از زیدی ها نداشت اما با همین حملات موجب شد آنها رشد کردند لذا این جنگ از الزامات منطقه بود مثل مستی صدام در حمله به کویت که منجر به سقوط وی شد، از طرف دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس که در این جنگ همکاری می کنند که البته اگر پیروز می شدند جنگ بزرگ تری در منطقه رخ می داد با این حال نتیجه این جنگ جز آشوب در منطقه استراتژیک یمن که محل اتصال دریاهای بزرگ است نیست.

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: باید گفت کمتر جامعه ای است که یک میلیون نفر رزمنده داشته باشد که امروز این تعداد مشتاق عبدالملک حوثی رهبر خود هستند اما در نهایت سرنوشت یمن مثل افغانستان رقم خواهد خورد مانند همان هرج و مرجی که پاکستان را به هم ریخت؛ زمانی پیش از شهادت احمدشاه مسعود و حادثه 11سپتامبر بود که به پاکستان رفتیم تا در خصوص طالبان صحبت کنیم اما جواب سربالا گرفتیم لذا امروز می بینیم که آنهایی که می خواستند رهبری عالم اسلام را داشته باشند خود امروز وضعیت نابسامانی دارند و فلج شده اند از این رو وضعیت یمن نیز به همین ترتیب است و هرجا که با کمک آمریکا تخریب شد دیگر درست نمی شود چیزی که امروز در لیبی شاهد آن هستیم.

نقش بی بدیل مجلس در بسیج امکانات علیه دشمن

وی در ادامه با بیان اینکه آمریکا، سعودی و شرکای آنها امروز علیه ایران بسیج عمومی کرده اند، گفت: آمریکایی ها معتقدند با پیروزی انقلاب اسلامی دچار شکستی در منطقه خاورمیانه شده اند لذا این تصور را دارند که باید برای بازسازی قدرت خود از نقطه ای آغاز کنند که در آن شکست خورده اند و آن غرب آسیاست.

سردار سرلشگر سلیمانی ادامه داد: آمریکایی ها در زمینه اعتمادسازی موفق بودند اما نتیجه ای نگرفتند در زمینه فیصله دادن به امور هیچ موفقیتی نداشتند چنانچه 20 سال است قصد اشغال کامل فلسطین را دارند اما نتوانسته اند همچنین به این نکته دست پیدا کرده اند که حوزه عربی حوزه وابسته ای است که امروز باید با جمهوری اسلامی ایران برای آن وارد مذاکره شوند.

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر در شرایطی مثل بعد از بیت المقدس هستیم گفت: امروز قدرت بسیج تمام امکانات علیه دشمن در سطوح مختلف داریم که در این خصوص نقش مجلس نیز بی بدیل است که لازم است به کارکردهای مجلس نیز اشاره شود.

مجلس دهم به قانونمند شدن بسیج امکانات علیه دشمن کمک کند

وی ادامه داد: تسهیل تصمیم گیری اثر جدی در بسیج امکانات دارد که عمدتا برعهده ریاست مجلس است و به قانون شدن امور در این زمینه کمک بسزایی می کند و نقش خاصی دارد همچنین نقش مجلس در قانونمند کردن بسیج امکانات و تجهیزات در راستای رسیدن به اهداف نظام اساسی است و هرجا ایستادگی کرده توانسته بر دولت تأثیر گذاشته و جهت دهی در مردم داشته باشد.

قدردانی سردار سلیمانی از حمایت های دکترلاریجانی

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: از مجلس دهم خواهشمندم در جاهایی که باید به سیاست خارجی کمک شود این همکاری را داشته باشند چرا که نقش آنها گاهی از وزارت خارجه نیز مهم تر است همچنین تشکل های اسلامی بین المللی که مجلس در آن حضور دارد مثل بین المجالس تقویت شود از سوی دیگر لازم می دانم در پایان از دکتر لاریجانی که حامی ما بود تشکر کنم.
منبع: خانه ملت
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۷
حسن حیدری
آخرین خداحافظی «بی‌بی سرور»؛
حاج احمد طراح و فرمانده عملیات آزاد سازی حلب بودند. تیر به ریه‌اش اصابت می‌کند و به بیمارستان منتقل می‌شود. و در بیمارستان متوجه نمی‌شوند که تیر به ریه‌اش اصابت کرده و فکر می‌کنند تیر فقط به دستش خورده است.

گروه جهاد و مقاومت مشرقمدتی است از شکسته‌شدن این دل گذشته‌، هنوز قطره‌هایی از اشک‌های آن روزها بر چشمانم نشسته، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی، نیستی و من در حسرت این لحظه‌ها نشسته‌ام، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته‌ام در لا به لای برگهای زندگی، نیست برگی که از تو ننوشته باشم، نیست روزی که از تو نگفته باشم هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس میکشم. من آن شانه‌هایت را می‌خواهم که پناهم بود. همان یک وجب از شانه‌ات تمام دارایی‌ام بود. من آن دست‌های گرمت را می‌خواهم که یک عمر عبادت نوشت. با آن نگاه مهربان و آن همه خوبی من بی تو طاقت ماندن ندارم. وقتی دیروز باران بارید، "آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم، "آن مرد با نان آمد”، یادم آمد که دیگر پدرم در باران، با نانی در دست، و لبخند بر لب، نخواهد آمد، دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی‌اش، با زمین و تنهائیش، با خورشید و نبودنش، به یاد پدر سخت گریستم، پدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر میداشت، پدرم وقتی رفت دل من سخت شکست. رفتی، به همین سادگی، ما ماندیم و حجم بزرگی از ماتم‌های تلنبار شده در دل. ما ماندیم و همه آن حسرت‌هایی که تنها با یک در آغوش کشیدن می‌ریخت. ما ماندیم و جای خالی کوچکی که بزرگواری پدری چون تو را به یادمان می‌آورد.

آخرین خداحافظی بی بی سرور

ما ماندیم و یک اندوه بزرگ. که ذره ذره اشک‌هایمان نه تنها این آتش را فرو نمی‌نشاند؛ که سر بر می‌آوردش.کاش می‌دانستم جمعه‌ای که دستت را به نشان خداحافظی فشردم آخرین بار است که دستانت را گرم حس می‌کنم. کاش می‌دانستم تنها سه شب دیگر کنارت می‌آیم و دستانت را – و این بار سرد- به دست می‌گیرم. کاش این پرده‌ها نبود تا بار دیگر با سینه‌ای که نفس دارد در آغوش بکشمت و ببوسمت. کاش می‌دانستم بار دیگر که می‌بینمت ؛ تو نمی‌بینی‌ام. نگاه تو را شهادت می‌رباید. انگار ملائک تو را میان بوسه‌هایی که برای خدا فرستادم دزدیدند. چگونه توانستی آن همه خاطره را در یک لحظه تمام کنی. همه را می‌بینم اما جز تو که خاطره‌ای شدی ماندگار برای قلب‌هایی که منتظرت هستند. تو میان بودنت و یادت، یادت را برایمان گذاشتی و بودنت را افسانه ساختی. و حالا همه شادمانی قلبی ما از این است که تو مهاجرا الی الله بودی و چه زیبا خودت شهادتت را انتخاب کردی.

یک پدر، به مهربانی همه دنیا و یک همسر به وفاداری همه عهدهایش، امروز می‌خواهیم برایش بنویسیم، گذری کوتاه و مختصر از زندگی سردار دلاور حاج احمد مجدی. خبرنگار مشرق پای صحبت‌های همسر شهید، خانم سرورالسادات اسدالله نژادالحسینی و به قول حاج احمد قصه ما، «بی‌بی سرور» نشسته‌ است تا او برایمان از عاشقانه‌های همسرش بگوید.

آخرین خداحافظی بی بی سرور

سردار احمد مجدی متولد 1/2/46 در شهرستان زیبای دزفول بودند. زمان جنگ حاج احمد چهارده سال بیشتر نداشتند و اندیمشک هم یک شهر جنگ‌خیز بود، هر بمبی که در شهر می‌زدند حال و هوای حاج احمد را بیشتر می‌کرد برای به جبهه رفتن.

حاج احمد عزمش را جزم کرد تا به جبهه برود ولی هر چه تلاش کرد نتوانست، تا اینکه یک روز از پنجره مینی‌وس به داخل ماشین رفت و از آن رفتن هشت سال در جبهه بود. یک سال قبل از عملیات والفجر هشت به همراه تعدادی از همرزمان برای آموزش غواصی به یکی از پادگان‌های اطراف اندیمشک اعزام می‌شود. در سرمای زمستان مجبور بودند لباس‌های سنگین غواصی را بپوشند و وارد آبهای بسیار سرد شوند و به گفته خود حاج احمد وقتی از آب بیرون می‌آمدند بستنی می‌خوردند تا بدنشان به آب سرد زمستان عادت کند.

عملیات والفجر هشت شدیدا مجروح می‌شود، و مجروحیت به قدری بالا بوده که او را در میان پیکر شهدا قرار می‌دهند. و ایشان یک لحظه پلک‌هایشان را تکان می‌دهند و از صف شهدای والفجر هشت جدا می شود تا در صف شهدای فدایی حضرت زینب (سلام الله علیها) قرار بگیرد. بعد از بهبودی مجروحیت دوباره به جبهه بر می‌گردد و تا پایان جنگ در مناطق حضور داشته است. در سال 76 ازدواج می‌کند و همزمان در قسمت عملیات لشکر بودند. و با اقوام لر، بختیاری، عرب کار می‌کردند. فرمانده بسیار شوخ طبع بودند و با نیروهای خود بسیار شوخی می‌کردند. نیروها به فرمانده می‌گویند : وقتی مردی همه ما از خوشحالی ذوق مرگ می‌شویم. و حتی یک قطره اشک هم برایت نمی‌ریزیم. و اصلا ناراحت هم نمی‌شویم. و فرمانده به آنها می‌گوید من به گونه‌ای از بین شما می‌روم که همه شما را عزادار خود می‌کنم. وقتی پیکر مطهر فرمانده را از سوریه آوردند، نه تنها همه نیروهای فرمانده بلکه کل جمعیت اندیمشک عزادارش بودند و گریه می‌کردند.

آنچه فرمانده را از بقیه مردم بارز می کند خصوصیات اخلاقی و احترام به والدین است. وقتی در کنار فرمانده کسی غیبت می کرد، فرمانده با لبخند همیشگی‌اش می‌گفت‌: همین حالا زنگ به صاحب غیبت می‌زنم یا می‌روم حرف‌هایی که پشت سرش می‌زنید را کف دستش می‌گذارم و چندین ریز و درشت هم اضافه می‌کنم تا جنگ جهانی سوم به پا شود. و بحث صحبت را در جمع عوض می‌کرد. و حالا فرمانده با همه خلوصش رفته است، فرمانده‌ای که هیچ کس حتی همسایه‌ها نمی‌دانستند ایشان درجه‌اش چیست و یا حتی پاسدار است. فرمانده با لبخند همیشه به لبش رفت، لبخند زیبایی که دل خیلی‌ها را به دست می‌آورد. فرمانده‌ای که مدام در حال خواندن قرآن و زیارت عاشورا بود. و حالا فقط صدای دلنشینش در گوش بی بی سرور و دختران خودنمایی می کند. فرمانده بسیار مهربان، با دلی بدون کینه و کمک حال دوست و آشنا و غریبه، با اعتقادات راسخ برای همیشه رفت. و بی‌بی سرور ماند و دخترانش زهرا و نیلوفر و یاد و خاطره حاج احمد، حاج احمدی که "عند ربهم یرزقون " است.

آخرین خداحافظی بی بی سرور

همسر شهید : وقتی حاج احمد به خواستگاری من آمد، دوست داشتم ادامه تحصیل بدهم، برگه‌ای که شماره تلفن حاج احمد روی آن نوشته بود را پاره کردم تا مادرم به آنها زنگ نزند، غافل از اینکه مغازه پدر حاج احمد، کنار مغازه پدرم است و با هم ارتباط دارند. . وقتی برای اولین مرتبه حاج احمد را دیدم خیلی به دلم نشست، خیلی شیک پوش، مرتب، منظم، ته ریش، و در کل یک تیپ به روزی داشت. و مهمتر از همه یک پاسدار بود، و من خیلی دوست داشتم با پاسدار ازدواج کنم. و این اتفاق افتاد. و در 24 تیر سال 75 ما ازدواج کردیم. و در طول این سالها من به غیر از خوبی هیچ چیز از حاجی ندیدم.

حاج احمد خیلی وقت بود که حال و هوای رفتن داشت، دو مرتبه رفت و برگشت. اما مرتبه آخر که می‌خواست برود، حال و هوایش متفاوت بود. متفاوت‌تر از همیشه. گاهی اوقات عکس دوستان شهیدش را که به سوریه رفته بودند و شهید شده بودند را می‌آورد و می‌گفت: بی‌بی سرور این همرزم ما بود، خوشا به حالش به آرزویش رسیده است. با عکس شهدای مدافع حرم زندگی می‌کرد، عشق می‌کرد و ما را هم در این عشق کردن سهیم می‌کرد. و حال و هوای ما را هم عوض می‌کرد. سخنرانی سید حسن نصرالله را که در مورد شهادت بود را جزء به جزء برای من و دخترانم تعریف می کرد، از لحظه‌ای که روح شهید از تنش جدا می شود و زیبایی و معنویات آن لحظات را برای ما شرح می‌داد. و چقدر در آن لحظات آرام بود. آرامشی تا به ابدیت. می‌گفت: بی‌بی سرور لباسی را که برای دفاع از عقیله بنی هاشم می‌پوشم را مطمئن باش در نمی‌آورم ، و در راه دفاع از اهل‌بیت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) شهید می‌شوم. هر کسی که در این راه قدم می‌گذارد برایش برگشتی نیست، چرا که وقتی به سوریه میروی و مظلومیت حضرت زینب ( سلام الله علیها ) و حضرت بی‌بی رقیه (سلام الله علیها ) را می‌بینی، دیگر پای برگشتن نخواهی داشت. این جنگ، جنگ مکتب و دفاع از دین و شیعیان و مردم شیعه‌ سوریه است. مردمی که گرفتار کافران شده‌اند. تاریخ تکرار شدنی است و امروز واقعه عاشورا تکرار شده است.

آخرین خداحافظی بی بی سرور

وقتی روز پروازش مشخص شد که برای آخرین مرتبه به سوریه برود، به منزل پدر و مادرش رفتیم و مثل همیشه دست مادرش را بوسید و از آنها حلالیت طلبید. روز آخر با ماشین خودش ساعت 5 عصر به اهواز رفت و ساعت 3 صبح دوباره به اندیمشک خانه خودمان برگشت. تا ماشین را به خانه بگذارد. همرزمانش هم در یک اتوبوس پشت سر حاج احمد آمده بودند تا از آنجا با اتوبوس به تهران بروند. آمد سوئیچ ماشین و موبایلش را به من داد و گفت‌: بی بی سرور از حالا به بعد اینها تقدیم شما. گفتم‌: حاج احمد این حرف را نزنید. انشاالله به همین زودی برمی‌گردی و همدیگر رو می‌بینیم. بگو بله، بگو بله می‌بینیم...

حاج احمد فقط نگاه به من کرد و نگفت بله، نگفت همدیگه رو می‌بینیم. گفت: بی‌بی سرور هر وقت دلتنگ شدی با عکس‌هایم حرف بزن، من خیلی خوشحالم که دارم برای دفاع از حریم حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌روم. حاج احمد رفت و با خودش دل و عشق من را هم همراه خودش برد. تا قبل از شهادتش هفته‌ای یک مرتبه بیشتر زنگ نمی‌زد. دوستان و همکاران به حاجی می‌گویند ما از دل تو خبر داریم. که چقدر دلتنگ نیلوفر و زهرا هستی و ما میدانیم که تو چقدر دردانه‌هایت را دوست داری. پس چرا هر روز به آنها زنگ نمی‌زنی؟ حاج احمد می‌گوید: من می‌دانم عاقبت من به شهادت ختم می‌شود. نمی‌خواهم دخترانم به زنگ زدن من عادت کنند.

آخرین خداحافظی بی بی سرور

یکشنبه 11/11/94 شب بود، تلفن زنگ خورد. وقتی گوشی را برداشتم حاج احمد بود. با خوشحالی گفت: سلام بی‌بی سرور، صدای سلام حاج احمد را که شنیدم انگار همه دنیا را به من دادند. خیلی خوشحال شدم. گفتم: حاج احمد، دل من و دخترها برایت تنگ شده است. پس کی بر می‌گردی؟ داروهای گیاهی (آویشن، گل گاو زبان، نعناع، نبات زعفرانی) را توی کیفش گذاشتم و گفتم خودت بخور و به بقیه مدافعان هم بده. گفت : داروها را خوردم به هر رزمنده‌ای هم که دیدم دادم. آن داروها تمام شده و خود ما هم در حال تمام شدن هستیم. و ادامه داد: بی بی سرور خودت می‌دانی که چقدر دوستت دارم. امشب آخرین مرتبه‌ای است که با شما تلفنی صحبت می‌کنم. ما فردا از این منطقه می‌رویم. و برای همیشه پرواز می‌کنیم. من دیگر نمی‌توانم به شما زنگ بزنم. مطمئن باش هر جایی باشم دلم پیش شما و دخترانم است. بی بی جانم مواظب میوه‌های باغ زندگی‌ام باش. تولد نیلوفر که 21 بهمن است و زهرا که 30 بهمن است را حتما بگیر و هدیه نیلوفر که تبلت وعده داده‌ام را حتما برایش بخر.

هر چه حرفهایش را بیشتر گوش می‌دادم. بیشتر دلم می‌لرزید. با اشک در چشم و بغض در گلو گفتم: احمد جانم حرف از رفتن نزن، برای عید نوروز منتظرت هستم. اما حاج احمد از همه جا و همه چیز دل کنده شده بود. با خنده گفت: بی بی سرور اگر عمری باقی ماند، بر می‌گردم. اما در حال حاضر دفاع از حرم حضرت زینب ( سلام الله علیها ) مهمترین کار و وظیفه من است. و خداحافظی کرد و از آن روز به بعد اضطراب و دلهره‌ای عجیب همه وجود من را گرفت تا خبر شهادت حاج احمدم را به من دادند.

آخرین خداحافظی بی بی سرور
حاج احمد طراح و فرمانده عملیات آزاد سازی حلب بودند. تیر به ریه‌اش اصابت می‌کند و به بیمارستان منتقل می‌شود. و در بیمارستان دکترها متوجه نمی‌شوند که تیر به ریه‌اش اصابت کرده است و فکر می‌کنند تیر فقط به دستش خورده و بادگیری که تن ایشان داشته جراحت ایشان مخفی می‌شود و خونریزی زیاد باعث شهادتش می‌شود. و 13 بهمن 94 حاج احمد من به آرزوی چندین و چند ساله‌اش رسید و آسمان‌نشین شد.
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۵
حسن حیدری
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۹
حسن حیدری

مهم تر از همه تحلیل ها بررسی نسبت این انتخاب با حکم رهبری برای دکتر علی عسگری است. دو نکته مهم در میان همه مسایل کوچک و بزرگ رسانه ملی مورد تذکر ایشان قرار گرفته است که توجه به فضای مجازی و علی الخصوص جریان مومن  انقلابی است. اساسا دکتر مرتضی میرباقری با این جریان چقدر مرتبط بوده است ؟
مهم تر از همه تحلیل ها بررسی نسبت این انتخاب با حکم رهبری برای دکتر علی عسگری است. دو نکته مهم در میان همه مسایل کوچک و بزرگ رسانه ملی مورد تذکر ایشان قرار گرفته است که توجه به فضای مجازی و علی الخصوص جریان مومن انقلابی است. اساسا دکتر مرتضی میرباقری با این جریان چقدر مرتبط بوده است ؟
گروه فرهنگی: پنج شنبه شب شایعه انتصاب مرتضی میرباقریی به عنوان مسوول موثرترین و بزرگترین رسانه کشور در شبکه های اجتماعی مطرح شد.
شایعه ای که واکنش هایی در جریان مومن انقلابی را از همان لحظات اول با خود به همراه داشت. این گمانه آنقدر مهم است که در همین مقام احتمال ضروری است به دقت از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
 
الف. مهم ترین مسوولیت میرباقری که نخستین مسوولیت شناخته شده وی بوده است، حضور در دولت اول اصلاحات به عنوان رییس سازمان ملی جوانان است. پس از برکناری از این سمت با کارپردازی حزب مشارکت بود که دکتر میرباقری به رسانه ملی آمد و در دوره ای 5 ساله (1384-1389) به عنوان معاون سیما مشغول به کار شد. در شهریور 1389 نیز به دلیل اختلاف سلیقه میرباقری و ضرغامی رئیس سازمان،‌ علی دارابی جایگزین میرباقری شد.(بررسی کارنامه مدیریتی دکتر دارابی مجالی دیگر می طلبد)
مرتضی میرباقری با بازگشت همراهان اصلاحات با شعار اعتدال، این بار قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی شد تا در دولتی که غالب نیروهای ارزشی قلع و قمع شدند فرصت کار پیدا کند. اگر چه او در دولت اصلاح طلبان و بعد اعتدالگرایان مسوولیت داشته او را نمی توان از دایره نیروهای انقلاب خارج دانست. با این توضیحات چند سوال اساسی مطرح می شود،
 
1. انتخاب معاون سیما از بدنه دولت روحانی در شرایط کنونی انقلاب چه خاصیتی دارد؟
2. پیام این انتصاب به بدنه نیروهای ارزشی انقلاب چیست؟
3. اولین و بی تردید مهم ترین و حساس ترین انتصاب دکترعلی عسگری چه تصویری از ایشان در میان علاقه مندان به گفتمان انقلاب به نمایش می گذارد؟
 
ب. سال آینده انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. انتخاباتی که حساسیت های ویژه ای دارد. همزمانی این انتصاب با انتخابات آتی چه تاثیری خواهد داشت؟ آیا گزینه ای که همراه دولت اعتدال بوده است زمینه روشنگری عادلانه و حقیقی را برای مردم فراهم خواهد کرد؟
 
ج. مهم تر از همه تحلیل ها بررسی نسبت این انتخاب با حکم رهبری برای دکتر علی عسگری است. دو نکته مهم در میان همه مسایل کوچک و بزرگ رسانه ملی مورد تذکر ایشان قرار گرفته است که توجه به فضای مجازی و علی الخصوص جریان مومن  انقلابی است. اساسا دکتر مرتضی میرباقری با این جریان چقدر مرتبط بوده است ؟ در معاونت اجتماعی وزارت کشور چقدر به جذب و تربیت نیروهای انقلابی کارآمد اهتمام داشته است؟
تذکرات مکرر رهبری مبنی بر توجه به نیروهای مومن انقلابی که خود داستانی سرشار از مظلومیت های این جریان دارد به نظر می رسد باز هم در اولویت های تصمیم گیری نبوده است. و احتمالا آنچه البته با این تصمیم اتفاق خواهد افتاد در نگاهی خوش بینانه بازگشت به عقب و در نگاهی بدبینانه رعایت حال جریانات قدرتمند در کشور خواهد بود.
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۷
حسن حیدری
در سرزمین مجاهدت‌های خاموش، کردستان دلاورپرور و شهر سنندج خیابانی است به‌نام «برادران نمکی» که ماجرای تعقیب و گریز، اسارت و شهادت آنان جای کتابت هزار «مثنوی عشق» دارد.
به گزارش مشرق، این داستان، حکایت پاک سیرتانی است که در پرتو دین و تربیت قرآنی در خانواده‌ای مذهبی تربیت یافتند و در فتنه‌های روزگار خود، در سایه‌ ایمان و اعتقاد به قادر متعال در جبهه‌ی حق ماندند و به دشمن " نه" گفتند.

آنها هرگز زندگی زیر بار ذلّت را به بهای زنده ماندن نفروختند که این استواری و پایمردی موجب کینه‌ی بدخواهان شد تا آنجا که این دلدادگان حقیقی بر سر پیمان ماندند و در گذر اسارت در دست عدو، جان در ره عشق داده و جاودانه شدند.

خانواده حاج شکرالله نمکی یکی از هزاران خانواده کردستانی است که در روزگاری نه چندان دور گل‌های باغ زندگیشان(رحمت‌الله، شهریار، شهرام) در حال شکفتن بودند که گروهک‌های مزدور استکبار این باغ با طراوت را به خزان تبدیل کردند.

رحمت‎الله نمکی

رحمت‌الله 27 ساله، متولد روزهای پایانی خرداد 1332 بود.از کودکی در مراسم‌های مذهبی شرکت می‌کرد و حضور چشم‌گیری در مسجد و جلسه‌های قرآن داشت. همیشه ارزش واقعی مال حلال را می‌دانست. در دوران تحصیلش برای کمک به خانواده کار می‌کرد. رحمت‌الله قلبی مؤمن و مغزی متفکر داشت.

پس از اخذ دیپلم، معلمی را با سپاه دانشی در گرگان آغاز کرد و با اتمام خدمت به استخدام آموزش و پرورش کامیاران درآمد. در روستای "هونی‌در" مشغول تدریس شد.

پس از دو سال تدریس به سنندج آمد.یک سال در روستای "درونه" تدریس کرد و پس از آن در سال تحصیلی 59-58 روستای فرجه‌ سنندج را برای آموزش و خدمت واقعی به مردم کُرد انتخاب کرد، همزمان با تدریس در مدرسه به آموزش قرآن کریم در مساجد می‌پرداخت.

شجاعت و جوانمردی شهید رحمت‌الله زبانزدِ معلمان و شاگردانش بود. در هر قسمتی که بیشتر احساسِ نیاز می‌شد حضوری فعال و داوطلبانه داشت.

رحمت‌الله نمونه‌ یک مسلمانِ واقعی بود که با همه برخوردی متواضعانه داشت. رحمت‌الله در اموری که به او محول می‌شد تا حصول نتیجه‌ مطلوب از پای نمی‌نشست و این خصوصیت او در همه جوانب بود. گاه که مسائل خلاف اخلاقی را می‌دید٬ برایش غیرقابل تحمل بود و از اینکه در این موقعیت کسانی را می‌یافت که در پی چنین مسائلی بودند بسیار متأثر می‌شد.

سراپا ادب بود، ادب در نشستن و در برخورد و ...، چهره‌اش همیشه با لبخند بود. تواضع، متانت و آراستگی در وجودش موج می‌زد. اخلاق و رفتار بزرگوارانه‌اَش برای دوستانش الگو بود و آنان دوست داشتند که همیشه در کنارش باشند.

شهریار نمکی

شهریار 22 ساله، متولد دی ماه 1337 بود، دانش آموز هنرستان فنی، جوانی رعنا و غیور با چهره‌ای معصوم که دلدادگی او به مکتب اسلام می‌رفت تا با اتمام دوران دبیرستان پا به وادیی بگذارد که عصایی برای پدر پیر و امید دل مادر شود.

صداقت، دینداری و فداکاری از ویژگی‌های بارز او بود که موجب تمایز شهریار از سایر هم سن و سالان او می‌شد، عشق به کلام الهی و حضور پیوسته در بارگاه متعالی حضرتش دو ویژگی بارز شهریار بود.

در دوران حکومت ستم‌شاهی که همه ارزش‌های دینی به باد تمسخر گرفته می‌شد و فسق و فجور به وفور دیده می‌َد، شهریار از زمره‌ی کسانی بود که گویی چشمان بصیرت او هیچ وقت حضیض دنیای پست و جامعه‌ آلوده‌ آن روز را نمی‌دید و در کرانه‌ای فراتر از آنچه موجود بود به سیر و سلوک می‌پرداخت.

شهریار، انس و علاقه به حضور در مساجد و استفاده از محضر علمای آن سامان سراسر وجودش را فرا گرفته بود. با اینکه چند سالی بیشتر تحصیل نکرده بود اما در زمینه آموختن علوم قرآنی و معارف اسلامی آنچه لازم بود، فرا گرفته و همیشه مورد اعتماد مردم بود.

حرکت‌های آزادی‌ بخش ملت ایران در سال‌های 56 و 57 شور و شعف خاصی در وجود شهریار که تشنه‌ی اجرای احکام اسلام بود، به وجود آورده بود. او که دانش دینی را با بینش‌های واقع گرایانه سیاسی ترکیب کرده بود، از زمره‌ کسانی بود که ندای عدالت ‌خواهی رهبر و مقتدای خود، خمینی کبیر را لبیک گفت و به گوش مردم رساند.

شهریار در تمام دوران انقلاب اسلامی لحظه‌ای آرامش نداشت و با تمام قدرت و توان خود در راه روشنگری و آگاه‌ سازی نسل جوان تلاش می‌کرد.

با پیروزی انقلاب اسلامی او احساس وظیفه‌ بیشتری کرد و مصمم و آماده‌تر از همیشه برای نشر ارزش‌های انقلاب اسلامی گام برداشت و با حضور در جمع یاران مدرسه‌ قرآن و کانون اسلامی جوانان، عرصه‌ی دیگری در مبارزه با دشمنان گشود، بدون خستگی و فارغ از هر واهمه‌ای در برابر گروهک‌های ملحد ایستاد و جوانان را از عواقب پذیرش اندیشه‌های ضد خدایی آنان آگاه کرد.

تظاهر و خودنمایی نمی‌کرد و به طور کلی بی غل و غش بود و آنچه بود خودش بود و در یک جمله یک رنگ و صادق بود. قولی را که می داد عمل می کرد و نسبت به وفای به عهد حساس بود و هرگز تخلف نمی‌کرد. هنگامی که از چیزی ناراحت می‌شد در خود فرو می‌رفت و سرو صدا نمی‌کرد. او مردم را به خصوص انقلابی‌ها را دوست داشت و همیشه سعی می‌کرد با همه‌ی مردم همدردی کند.

شهرامِ نمکی:

شهرام 17 ساله، متولد اواخر شهریور 1342 و دانش‌آموز بود.

پیشینه‌ دینی و اعتقادی خانواده‌ی شهرام و نیروی ایمان، تعهد و علاقه‌ی قلبی او به انقلاب اسلامی و ارزش‌های متعالی آن باعث شده بود از تمامی همسالانش پیشتازتز باشد و از او جوانی انقلابی و دلدادۀ مبانی دینی بسازد.

از نکات بارز شخصیت این شهید عزیز اخلاق و رفتار پسندیده‌ی وی با خانواده و دوستانش بود و این ویژگی او زبانزد خاص و عام بود، همه‌ی اطرافیان از او راضی بودند و کسی از او دل آزرده و رنجیده نمی‌شد.

به قدری متواضع بود که هیچگاه «من» نمی‌گفت و از خود تعریف نمی‌کرد و همیشه به دنبال انجام مسئولیت بود و دارای اراده‌ی محکم و عشق به ارزش‌های متعالی اسلام بود. این علاقه نه تنها در رفتار ظاهری او نمایان بود، بلکه در عمق وجودش ریشه دوانده بود.

هیچ گاه در چهره‌ی او تردید و ابهام وجود نداشت. آن چه برای او مطرح بود، مبارزه و مقابله با ضدانقلاب بود. در مقابله با ضدانقلاب و برخورد با نارسایی‌های بی‌دلیل و مسامحه و سستی افراد، واکنش نشان می داد. دارای روحیه‌ای قوی و بزرگ بود و در شجاعت کم نظیر بود.

شهید شهرام بسیار پرشور، منطقی و با ایمان و اخلاص بود. کلمات و فرمایشات امام امّت چون نقش بر سنگ، بر اعماق وجودش حک می‌شد. او فرمایشاتِ امام خمینی (ره) را گوش می‌داد و برای مردم نقل می‌کرد.

گور دسته جمعی و ماجرای پیکرهای برادران نمکی

پس از آزادسازی شهر سنندج و بیرون راندن گروهک‌ها از آن، تعدادی از همرزمان برای گشت و جمع آوری اطلاعات به منطقه‌ی «سنگ سیاه قشلاق» رفته بودند که در آنجا یک گور دسته جمعی را پیدا کردند. در داخل گور جنازۀ سه جوان وجود داشت که متلاشی شده و قابل شناسایی نبودند. چون از همان ابتدای پاکسازی شهر سنندج تعدادی از خانواده‌ها مراجعه کرده و موضوع گم شدن فرزندانشان را اطلاع داده بودند، از آنها درخواست شد برای شناسایی جنازه‌ها بیایند. وقتی آمدند مشخص شد جنازه‌ها متعلق به سه تن از برادران نمکی است که به خاطر تدریس قرآن و دفاع از مقدّسات دینی توسط گروهک‌ها به شهادت رسیده‌اند.

کبوتر بودند آنها که ناگاه، پرکشیدند و در آسمان، به پروازی ابدی رسیدند؛ کبوترانی که در یک سحرگاه، ندای رستاخیز در گوششان طنین ‏افکن شد و لبیک ‏گوی دعوت معبود شدند.

جوانان دلاور، قهرمان‏های بی‏مانند این سرزمین، دیار کردستان را از لوث وجود فتنه‏ها و دشمنی‏ها بیرون کشیدند و اهریمن را در جای خود نشاندند.

اگرچه رد پای رفتنشان، تا ابد بر بلندای سنگ سیاه باقی است؛ اما آنها همیشه هستند و جاده‏ای که فراروی ما گستردند، تکلیف تمام لحظه‏هامان را روشن کرده است.

رفتن همیشه تلخ نیست. گاه، رفتن‏ها از همان آغاز، مؤیّد رسیدن است. پرپر شدن، همیشه اشک‏آلود نیست، گاه پروازیست تا بینهایت و ردیست جاودانه و ماندگار و حماسه‏ای زبانزد است.

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

خط حزب الله - 34 / خانواده شما خانواده شهادتند

۱۳۹۵/۰۳/۰۶
جهت نشر در محافل علمی ، فرهنگی و مذهبی
سی و چهارمین شماره منتشر شد

خبر و تصویر اختصاصی از دیدار خانواده شهید بدرالدین با رهبر انقلاب در شماره جدید خط حزب‌الله

سی و چهارمین شماره هفته نامه خبری-تبیینی خط حزب الله با تصویر و خبری اختصاصی از دیدار خانواده فرمانده  شهید حزب الله لبنان مصطفی بدرالدین با رهبر انقلاب منتشر شد.
این دیدار عصر چهارشنبه ۵ خرداد با حضور برادر، همسر و فرزندان شهید برگزار شده است.
در این شماره هم چنین در گزارشی ویژه با عنوان « فتح خرمشهرها در زمانه جنگ احزاب» به این سوال اساسی که کلید فتح خرمشهرها در زمانه حمله همه جانبه سیاسی و فرهنگی دشمن به نظام اسلامی چیست پاسخ داده شده است.
سخن هفته این شماره خط حزب‌الله نیز به سوال مهم و حساس «وظیفه‌ اصلی ولیّ فقیه در نظام جمهوری اسلامی چیست؟» از منظر رهبر انقلاب پاسخ داده است.
خط حزب‌الله، سی و چهارمین شماره خود را با افتخار به روح پرفتوح مجاهد آزاده حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی تقدیم کرده است.

برای دسترسی به آرشیو نشریه هم می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
نسخه تابلو اعلانات | دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه (A۴) دریافت نسخه‌ی چاپ (A۳)
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کاروان تانک های تی 90 وارد حلب شد+عکس

در ادامه گمانه زنی ها پیرامون عملیت قریب الوقوع ارتش سوریه و گروههای هم پیمان آن در جبهه های مختلف شهر حلب، روز گذشته منابع میدانی از ورود کاروان حامل دهها دستگاه تانک مدرن تی 90 ارتش سوریه به این شهر خبر داده اند.
گروه بین الملل مشرق- در ادامه گمانه زنی ها پیرامون عملیات قریب الوقوع ارتش سوریه و گروههای هم پیمان آن در جبهه های مختلف شهر حلب، روز گذشته منابع میدانی از ورود کاروان حامل دهها دستگاه تانک مدرن تی 90 ارتش سوریه به این شهر خبر داده اند.

کاروان تانک های تی 90 وارد حلب شد+عکس

بنابر این گزارش، دهها دستگاه تریلر حامل یگانهای توپخانه، موشک های زمین  به زمین سنگین و ضد زره به همراه هزاران نفر نیروی نظامی سوری از فرودگاه نظامی حلب وارد این شهر شده اند. طی روزهای اخیر نیز هواپیماهای روسی و سوری بر شدت حملات خود به مواضع گروههای تروریستی تکفیری القاعده و ارتش آزاد در محورهای شمالی، غربی و جنوبی حلب افزوده اند. این در حالی است که مرکز رصد آتش بس روسیه مستقر در فرودگاه نظامی حمیمیم لاذقیه از ورود بیش از 8 هزار تروریست تکفیری القاعده به محورهای عملیاتی جنوبی شهر حلب برای آغاز عملیات وسیع علیه مواضع نیروهای سوری خبر داده است.

کاروان تانک های تی 90 وارد حلب شد+عکس

کاروان تانک های تی 90 وارد حلب شد+عکس
۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۸
حسن حیدری

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/33196/02.jpg

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۲
حسن حیدری

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/33196/03.jpg

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۸
حسن حیدری