حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی شهریور ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

 مهمترین نقش در بازسازی این اعتماد مخدوش شده را در کنار دستگاه قضایی، چهره های سیاسی شناخته شده در مبارزه با فساد و رسانه های گروهی بویژه چهره ها و رسانه های انقلابی و حزب الهی دارند. اگر ما فساد رخ داده در دولت را ببینیم و بزرگنمایی کنیم اما نسبت به آنچه در شهرداری رخ داده، چشم فرو ببندیم و توجیه اش کنیم، آنوقت نباید توقع داشته باشیم در بزنگاه ها هم مردم به تحلیل ها و مشورت هایی که می دهیم جان و دل دهند.
مهمترین نقش در بازسازی این اعتماد مخدوش شده را در کنار دستگاه قضایی، چهره های سیاسی شناخته شده در مبارزه با فساد و رسانه های گروهی بویژه چهره ها و رسانه های انقلابی و حزب الهی دارند. اگر ما فساد رخ داده در دولت را ببینیم و بزرگنمایی کنیم اما نسبت به آنچه در شهرداری رخ داده، چشم فرو ببندیم و توجیه اش کنیم، آنوقت نباید توقع داشته باشیم در بزنگاه ها هم مردم به تحلیل ها و مشورت هایی که می دهیم جان و دل دهند.
 حمید رسایی: بعد از انتشار اخباری درباره پرداختهای نجومی برخی از مدیران دولت یازدهم به خودشان در کنار دریافت وام های کلان با سود کم و اقساط دراز مدت که به شدت با عصبانیت مقام معظم رهبری و خشم آحاد مردم مواجه شد و هنوز هم که هنوز است، عصبانیت مردم از این رفتار مدیران دولت یازدهم فروکش نکرده، انتشار اخباری درباره دست و دلبازی های شهرداری تهران در اعطای املاک و منازلی در نقاط مختلف تهران به برخی از مدیران و مرتبطین با شهردار تهران آن هم با تخفیف های پنجاه درصدی و در اقساط طولانی، بیشتر مردم را خشمگین کرده است. در کنار این دو خبر که دائما روی اعصاب مردم است و در هر محفل و مجلسی صحبت از آنهاست، حالا خبر سومی در کانال ها و رسانه های رسمی و مجازی دست به دست می شود: اختلاس سه هزار و پانصد میلیاردی مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان در دولت یازدهم که بازداشت مدیر عامل و خانواده و فرزندان وی را به دنبال داشته است.
 
خصوصا که بعد از گذشت چند ماه از پرداخت های نجومی و وعده ای که رییس دولت یازدهم در برخورد با عوامل آن داده بود، نه تنها هیچ برخوردی از طرف دولت صورت نگرفته بلکه سخنگوی دولت، نجومی بگیران را از ذخائر نظام دانست و رییس جمهور هم اعلام کرد که در برخورد با فساد نباید از قوه قهریه و شلاق و بگیر و ببند صحبت کرد. البته در این خصوص شهردار تهران رویه ای بر خلاف دولت در پیش گرفت و ضمن دفاع از اقدام شهرداری و قانونی دانستن این واگذاری ها در نامه ای از دستگاه قضا خواست تا با قاطعیت موضوع را بررسی و با هر رفتار غیر قانونی برخورد کند.
 
 در این یادداشت در خصوص فساد مربوط به حقوق های حرام نجومی مدیران دولت یازدهم و توجیهات مضحکی که مقامات دولتی به ازای رفع و رجوع آن کرده اند، چیزی نمی نویسم که قبلا به آن پرداخته ام اما مطابق آنچه به صورت رسمی از سوی شهرداری تهران، شورای شهر و رسانه های همسو با آنها در توجیه واگذاری های اخیر شهرداری تهران عنوان کرده اند، باید گفت همانقدر که توجیهات دولتی ها در موضوع حقوق های نجومی بلا وجه و باطل است، ادعای شهردار تهران در قانونی بودن این واگذاری ها هم بلا وجه است. مردم همانطور که رفتار صفدر حسینی ها، صدقی ها و ... برای پرداخت های قانونی کلان در کنار حق اوقات فراغت فرزندانشان را نوعی سوء استفاده از قانون می دانند، اعطای تخفیف پنجاه درصدی و قسطی کردن الباقی پرداخت ها را نیز سوء استفاده از قانون می دانند. 
 
سئوال به حق و چندین باره امام امت در گذشته و رهبری انقلاب در حال حاضر، از مسئولان کشور این است که مردم، مدیران کشور را برای چه انتخاب می کنند؟ اگر بنای سوء استفاده ما از حفره های قانونی باشد، پس تفاوت ما با گذشتگان ناصالح درچه خواهد بود؟ مردم می پرسند آیا دولت مردان تدبیر و امید و مدیریت جهادی شهرداری تهران و دیگر اصولگرایان و اصلاح طلبان را انتخاب کرده ایم تا با استفاده از حفره های قانونی برای جیب خود، قانون تصویب کنند!؟ سئوال مردم این است که بر اساس چه منطقی چنین مصوبه داخلی ای در شهرداری به تصویب رسیده تا شهرداری بتواند با چنین امتیازات ویژه ای به کارکنان و مدیران خود تخفیف و امتیاز بدهد؟ چرا فرهنگیان، کارگران، طلاب، دانشجویان و دیگر اقشار زحمتکس نتوانند از این امتیاز برخوردار باشند؟ مگر شهرداری مالک این جیب است که اینطور سخاوتمندانه آن را بذل و بخشش کرده؟ راستی مگر حقوق های نجومی و حرام، مصوبات داخلی و قانونی و -البته مبتنی بر سوء استفاده  نداشتند-  پس چرا عده ای آنجا معترض و اینجا ساکتند؟
 
 آیا این، رفتاری اصلاح طلبانه و اصولگرایانه است؟ یا این اقدامات را باید مصداق همان خطری دانست که امام خامنه ای در ٨ اردیبهشت سال ٨٩   در خصوص اجرای سیاست های اصل ٤٤ از ظهور شکل جدیدی از فساد با تعبیر «قانون دانهای قانون شکن» این چنین یاد می کند: «باید بسیار مراقب بود که اجرای سیاست های اصل 44 زمینه ساز نفوذ قانون دان های قانون شکن نشود، افرادی با دور زدن قانون، برخی کارخانه ها را می خرند و بعد هم با فروش تجهیزات و زمین آن، به میلیاردها آلاف و الوف می رسند و در نهایت کارگران کارخانه ها بیکار می شوند، لذا همه مسئولان باید مراقب باشند.»
 
بدون تعارف باید گفت که حقوق های نجومی و واگذاری های شهرداری تهران، هر دو از جمله مصداق جدید قانون دان های قانون شکنی هستند که امام خامنه ای سال 89 نمونه دیگری از آنها را معرفی کردند.
 تعارف را کنار بگذاریم و با خودمان رو راست باشیم، درست است که دستگاه قضایی علیرغم میل رییس جمهور با قاطعیت قصد رسیدگی به پرونده فساد حقوق های حرام و نجومی را دارد، درست است که برخی نهادهای ناظر در شناسایی تخلفات اعطای املاک در شهرداری با تخفیف 50 درصد، نقش کلیدی داشته اند، درست است که برخی از رسانه های انقلابی به صورت قبیله ای به تخلفات در دولت یازدهم با گرایش اصلاحات و اعتدال و تخلفات در شهرداری تهران با گرایش به ظاهر اصولگرایانه نگاه نمی کنند و صدایشان برای مبارزه با هر دو تخلف و فساد صورت گرفته بلند است، اما در سایه این اخبار، باز هم اعتماد مردم به نظام اسلامی که سرمایه ای بی بدیل است، لطمه دیده است. این هزینه البته قابل انکار نیست اما از دو جهت قابل جبران است:
 
1-  مهمترین نقش در بازسازی این اعتماد مخدوش شده را در کنار دستگاه قضایی، چهره های سیاسی شناخته شده در مبارزه با فساد و رسانه های گروهی بویژه چهره ها و رسانه های انقلابی و حزب الهی دارند. اگر ما فساد رخ داده در دولت را ببینیم و بزرگنمایی کنیم اما نسبت به آنچه در شهرداری رخ داده، چشم فرو ببندیم و توجیه اش کنیم، آنوقت نباید توقع داشته باشیم در بزنگاه ها هم مردم به تحلیل ها و مشورت هایی که می دهیم جان و دل دهند. 
 
دستگاه قضا باید باور کند که نگاه مردد مردم به سرانجام این پرونده ها فقط با صدور احکامی انقلابی و قاطعانه از جنس حبس و شلاق و اعدام است که باور وجود عدالت ارتقا می یابد. مگر می شود از کنارمجموعه رفتارهایی که در مقایسه با هزاران ساعت برنامه های مخرب ماهواره ای و تخریب های تهاجم نظامی، بیشتر به باور مردم لطمه زده، به راحتی گذشت!؟ دستگاه قضا و همچنین رسانه های جریان انقلابی نباید فراموش کنند که برخورد قبیله ای و جناحی با فساد، علاوه بر اینکه علامت سئوال مردم را بعد از مفسدان، متوجه آنها خواهد کرد ،بلکه خشم انقلابی مردم را هم به دنبال خواهد داشت.
 
2- مردم هم اما یک نکته را نباید از یاد ببرند که مسئولیت ها در جمهوری اسلامی نشأت گرفته از رأی آنهاست و آنها می توانند هر چهار سال یکبار آن را ترمیم کنند. چرا فرهنگ انتخاباتی جامعه باید گرفتار احساسات و تصمیمات بدون شناخت شود؟ کسانی که مردم را به رای دادن کورکورانه و جناحی و حزبی تشویق می کردند، چرا الان در موضوع حقوق های نجومی و حرام ساکتند؟ چرا برای اختلاس 3000 میلیاردی در یکی از بانک های دولت قبل، بلندگوهایشان فعال بود اما الان همان تریبون ها در مواجه با اختلاس 3500 میلیاردی مدیر عامل صندوق فرهنگیان ساکت است؟ چرا رسانه هایی که گیرنده های مردم را نسبت به فسادهای دولت حساس می کنند و آنها را به رای دادن لیست های سهمیه بندی شده در انتخابات مجلس فرا می خواندند،الان نسبت به قانون شکنی قانونی شهرداری ساکتند؟ 
 
مردم باید به این نتیجه برسند که رای دادن های احساسی و رأی دادن به راست از ترس چپ و رأی به چپ از ترس راست، موجب حذف نیروهای سالم و لایقی می شود که نه زیربار انحرافات چپ می روند و نه زیر بار چشم بستن های راست. مردم عزیز، درست تر انتخاب کنید تا طعم عدالت را بهتر بچشید و نخبگان سیاسی خود را در مسیر مستقیم نگه دارید. انتخابات، نعمت امام خمینی(ره) به ملت ایران بود که هر چهار سال با هدف ترمیم و ارتقا امکان تجدید نظر در آن هست.
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۳۱
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

واگذاری امنیت حجاج به صهیونیست‌ها

روزنامه الاهرام مصر به تازگی خبری را از رادیو اسرائیل نقل کرد که عربستان سعودی با یک شرکت اسرائیلی برای حفظ امنیت حجاج بیت الله الحرام درموسم حج قرارداد همکاری امضا کرده است.
 به گزارش مشرق، خبر امضای این قرارداد که ظاهرا ازسال 2010 آغاز وتاکنون نیز ادامه داشته تجربه اول ال سعود درهمکاری با این رژیم اشغالگر که درهمه کشورهای مسلمان در پی ضربه زدن به امت اسلام است، نبوده ونیست.

نکته قابل توجه اینکه به هراندازه که سعودی ها قراردادها وزمینه های همکاری خود با اسرائیلی ها را تکذیب یا مخفی نگاه می دارند اما رسانه ها و شخصیت های صهیونیستی برخلاف آن تلاش در افشا کردن این همکاری ها دارند.

هرچند این خبر روزنامه الاهرام مصر نیز روزگذشته (یکشنبه) توسط سفارت عربستان درقاهره تکذیب شد اما آنقدر نزدیکی سعودی ها به صهیونیست ها گسترده شده که سعودی ها ازسفر ژنرال های خود گرفته تا سفرها ودیدارهای مقامات صهیونیستی با شاهزادگان عربستانی درگوشه وکنار جهان و درکشورهای مختلف را نمی توانند، انکار کنند.

سفارت عربستان دربیانیه خود صحت خبر رادیو اسرائیل درخصوص قرارداد همکاری با یک شرکت اسرائیلی برای تامین امنیت حجاج بیت الله الحرام را خالی از صحت دانست و آن را نوعی گمانه زنی از سوی اسرائیلی ها بر شمرده و از رسانه ها خواسته هر خبری را منتشر نکنند!

الاهرام مصر به نقل از رادیو اسرائیل گفته بود که این شرکت اسرائیلی معروف به G4S مسئولیت امنیت حجاج از لحظه ورود به فرودگاه عربستان تا لحظه خروجشان از این کشور را با نصب دستبندهای الکترونیکی که بردست هر حاجی بسته می شود برعهده خواهد داشت.

این دستبندهای الکترونیکی امنیتی، ضد آب وضد ضربه بوده و توسط 'جی پی اس' به دستگاه مادر که در اختیار این شرکت صهیونیستی است مرتبط بوده و آنها قادرند همه حرکات و جابجایی ها حجاج را به خوبی رصد کنند.

رسانه های عربستان ازجمله روزنامه عکاظ عربستان اینگونه اقدامات را درجهت حفظ امنیت وراحتی حجاج توصیف کرده وتلاش کرد اینگونه وانمود کند که این اقدامات دولت عربستان در جهت جلوگیری از بروز حوادثی مثل حادثه منا است.

درپاسخ باید گفت آیا نمی توان امنیت حجاج را به کشورهای مسلمان دیگری که بیش از یک میلیارد جمعیت جهان را شامل می شوند واگذار کرد و یک شرکت صهیونیستی که سابقه دشمنی آنها با مسلمانان از زمان صدر اسلام تاکنون زبانزد همه است می بایست عهده دار این امر شود، دوما اگر طبق اعلام رسانه ها که از سال 2010 تاکنون حفظ این امنیت برعهده اسرائیلی ها بوده، پس وقوع این همه حادثه در مراسم حج سال های قبل که آخرین آنها جان باختن بیش از هفت هزار حاجی در حادثه منا که بیش از 400 نفر آنها ایرانی بوده و در تاریخ حج بی سابقه، به چه دلیل بوده و اسرائیلی ها چه می کرده اند؟

فاجعه منا در مراسم حج سال 94 که هزاران کشته برجای گذاشت شاید خونین‌ترین مراسم حج در طول چندصد سال اخیر بوده است البته سقوط جرثقیل در مسجدالحرام و آتش گرفتن مکرر چادرهای حجاج از جمله دیگر اتفاقاتی است که ناتوانی سعودی ها در مدیریت و حفظ امنیت حجاج را ثابت می کند و شاید برهمین اساس است که دست به دامن اسرائیلی ها شده اند.

تحلیلگران سیاسی این پرسش را مطرح می کنند که چرا کشورهای مسلمان مسئول امنیت حجاج خود نباشند و می توان در کنار اعزام حجاج از هر کشوری، گروه هایی نیز از همان کشور برای تامین امنیت جان آنها به عربستان اعزام شوند نه از کشوری که در سرزمین های فلسطینی مشغول قتل عام مسلمانان است.

البته حاکمان سعودی درکشورهای دیگر مثل سوریه و یمن نیز مشغولیت های دیگری مثل جنگ با مردم یمن یا کمک به تروریست های مخالف دولت سوریه را در پیش خود دارند که آنها را از رسیدگی به مسئولیت خادم الحرمین شریفین بازداشته است.

****شرکت G4S چه شرکتی است؟

شرکت G4S یک شرکت انگلیسی – صهیونیستی است که عمده سهامداران آن را صهیونیست ها تشکیل می دهند و در خدمت رژیم صهیونیستی است. این شرکت سال ها است که طی قراردادی با حکومت عربستان سعودی مسئول تأمین امنیت حجاج در بزرگ‌ترین گردهمایی مسلمانان جهان شده است که امسال و پس از حادثه منا در سال گذشته این مسئولیت گسترش یافته و به نصب دستبندهای الکترونیکی توسط این شرکت بر دستان مسلمانان انجامیده است.

G4S از جمله شرکت‌هایی است که خدمات زیادی مثل ساخت بازداشتگاه‌ها و نصب تجهیزات امنیتی در آنها، ساخت مکان‌هایی برای نگهداری زندانیان سیاسی فلسطینی در کرانه باختری و فلسطین اشغالی، ارائه خدمات امنیتی و حفظ امنیت کسب و کار در شهرک‌ها، تامین تجهیزات و حدمات حفاظتی برای مقرهای ایست‌ و بازرسی ارتش اسرائیل در کرانه باختری وتهیه سیستم های امنیتی برای مراکز فرماندهی پلیس در کرانه باختری را برای رژیم صهیونیستی ارایه می کند.

'شیخ عکرمه صبری' سرپرست سابق شورای عالی اسلامی در بیت‌المقدس و امام جماعت سابق مسجدالاقصی در مخالفت با فعالیت این شرکت در عربستان اعلام کرده است که 'این شرکت، تأمین امنیت، فعالیت‌ها و تعهداتی را در مناطق اشغالی اسرائیل برعهده دارد. کسانی که در تصرف منطقه‌ای یاری‌کننده اشغالگران هستند، مسئول و شریک جرمند. همان‌طور که یاری‌کنندگان متجاوزان خود نیز متجاوزند'.

این شرکت برغم اینکه درکشورهای اروپایی وجهان با محدودیت ها وتحریم هایی روبه رو است اما درنزد هیات حاکمه کشورهای دست نشانده عرب بدون محدودیت در حال فعالیت است.

شرکت G4S در 16 کشور عربی فعال است و حجم معاملات سال 2013 این شرکت در کشورهای عربی 501 میلیون پوند (805 میلیون دلار) برآورده شده است. این شرکت علاوه بر حفاظت از شرکت‌های خصوصی برای تأمین امنیت در فرودگاه‌ دبی، سفارتخانه های کشورهای عربی، رویدادهای ورزشی در کشورهای عربی، حدود 44 هزار نفر را به کار گرفته است.

این شرکت همچنین زیرشاخه های مختلفی در شهرهای عربستان مانند جده، طائف و ریاض دارد.

بکارگیری شرکتی که حتی شبهه همکاری با رژیم صهیونیستی را با خود حمل کند زیبنده یک کشور مسلمان نیست چه رسد به اینکه صهیونیست ها بزرگترین مناسک مسلمانان جهان آن هم درمقدس ترین مکان روی زمین یعنی مکه مکرمه، مدینه منوره وسرزمین های مقدس عرفات، مشعرالحرام ومنا را زیر چشمان امنیتی وجاسوسی خود در نوردند.

این بجز ذلتی دیگر برای ال سعود نیست که شاهزادگان سعودی برای مسلمانان جهان پیشکش کرده و رهبران جهان اسلام اعم از مذهبی و سیاسی اگر نتوانند مانع تحقق آن شوند می بایست ازاین توافق سعودی ها با صهیونیست ها سرافکنده باشند.
منبع: ایرنا
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۲۶
حسن حیدری
در حمله موشکی ارتش یمن به پایگاه نظامی عربستان در منطقه مرزی نجران دست‌کم ۱۰۰ تانک و خودروی زرهی این کشور نابود شد.
نابودی ۱۰۰ تانک و خودروی زرهی سعودی‌ها در حمله موشکی ارتش یمن +عکسبه گزارش مشرق، یگان موشکی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن پایگاه نظامی "عین الثورین " عربستان در منطقه مرزی نجران را مورد هدف قرار داده که طی آن خسارات و تلفات گسترده‌ای را به نظامیان سعودی وارد کرد.

بر اساس گزارش منابع یمنی، این حمله ارتش یمن به نابودی 25 خودروی موشک‌انداز، 3 خودروی حمل سوخت، هواپیماهای بدون سرنشین و دو بالگرد آپاچی بوده است.

این منابع اعلام کرده‌اند که طی این حمله دست کم 100 تانک و خودروی زرهی و تجهیزات نظامی سعودی نابود شد.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۲۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

شرق حلب دوباره در محاصره کامل قرار گرفت +نقشه

نیروهای مقاومت امروز موفق شدند دانشکده تسلیحات در جنوب شهر حلب را تحت کنترل بگیرند تا بار دیگر افراد مسلح در شرق شهر حلب کاملا در محاصره قرار بگیرند.
 به گزارش مشرق، نیروهای ویژه ارتش سوریه و حزب‌الله امروز یکشنبه در ادامه حملات خود برای ترمیم حلقه محاصره شهر حلب، موفق شدند، با تسلط بر دانشکده تسلیحات این امر را محقق کنند.

یک منبع میدانی در جنوب حلب گفت که نیروهای سوریه موفق شدند در جریان این درگیری کنترل کامل دانشکده تسلیحات را در شهر حلب به دست گیرند و بدین ترتیب شرق شهر حلب دوباره در محاصره کامل قرار بگیرد.

شرق حلب دوباره در محاصره کامل قرار گرفت


به گفته این منبع، راه امدادی و ارتباطی افراد مسلح از جنوب حلب به «راموسه» که در حقیقت معبری بود که افراد مسلح مدعی بودند با آن محاصره را شکسته‌اند، قطع شد.

طبق این گزارش، در جریان این درگیری‌ها دهها تروریست «حزب ترکستانی» که از متحدین ترکیه به شمار می‌رود، از پای درآمدند. عناصر گروهک الحرب الترکستانی از سرسخت‌ترین و خط‌شکن‌ترین تروریست‌ها در جنوب حلب سوریه هستند.

در همین راستا، یک منبع نظامی سوری 11 شهریور گفته بود که حملات دوگانه ارتش سوریه از 2 محور مختلف شمال و جنوب حلب با هدف رفع خطر تک تیراندازها و موشک‌های تاو آمریکایی تروریست‌هاست که حملات متعدد پیشین در همین محورهاست را ناکام گذاشته است.

ارتش سوریه و متحدانش با تثبیت تسلط خود بر بخش‌های بزرگی از دانشکده فنی هوایی همه راه‌های کمک‌‍رسانی بین محله‌های شرقی حلب با محورهای تحت تسلط تروریست‌ها در ریف‌های غربی حلب و ادلب را مسدود کردند.

این منبع تاکید کرده بود که سایر گروه‌های تروریستی به درخواست کمک تروریست‌های جیش الفتح در دانشکده‌های نظامی پاسخ مثبتی نداندد و نفرستادن سلاح و تجهیزات برای آنها، صفوف عناصر تروریستی جیش الفتح و متحدان خارجی آنها را با نومیدی و فروپاشی روبرو کرده است.

وی همچنین گفت که دانشکده‌های نظامی دامی بود که جیش الفتح با گرفتار شدن در آن بهای سنگینی برای نبرد با نیروهای ارتش سوریه و متحدانش داده و هیچ دستاورد نظامی یا سیاسی برای تروریست ها نداشته است

تحولات میدانی نیز نشان می دهد که نیروهای مقاومت و ارتش سوریه در تلاش هستند در مرحله نخست با باز پس‌گیری شهرکها و ارتفاعات راهبردی، علاوه بر قطع کمک رسانی تروریست ها از جنوب به جنوب غرب شهر، عملیات نهایی برای پاکسازی منطقه الراموسه را شروع کنند و محاصره تروریست ها در شرق شهر حلب کامل کنند‌.
منبع: فارس
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۲۴
حسن حیدری
گزارش مشرق از ابعاد برجام بانکی در قالب FATF؛
انتشار نامه‌های دو بانک به قرارگاه خاتم الانبیاء مبنی بر پیروی از تحریم‌های بین‌المللی و عدم امکان ادامه همکاری مالی با این مجموعه خبرساز شده است. اما بانک‌ها می‌گویند این دستورالعمل بانک مرکزی است.

سرویس اقتصاد مشرق - روز گذشته، نامه ای از بانک سپه و ملت به قرارگاه خاتم الانبیاء مبنی بر عدم امکان همکاری و مراوده بانکی با آن قرارگاه بعلت قرار داشتن در تحریم‌های بین‌المللی منتشر شد که واکنش‌های متفاوت و گسترده‌ای بدنبال داشت.

واحد مستقل ارزی خطاب به مدیریت شعبه بانک سپه در نامه‌ای به تاریخ 10 مرداد 95 و در جواب درخواست یک شرکت برای ضمانت نامه‌های ارزی آورده است: «...در شرایط فعلی و با عنایت به مفاد نامه بازگشتی مبنی بر نامبرده شدن متقاضی ضمانت‌نامه‌ها در لیست اشخاص تحریمی، اجابت درخواست متقاضی امکانپذیر نیست.»

همچنین در نامه بانک ملت که در پاسخ به درخواست قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) برای نقل و انتقالات ارزی؛ آمده است: «کارسازی کلیه خدمات ارزی (بین‌المللی) برای آن دسته از مشتریان که نامشان در لیست تحریم اتحادیه اروپا و یا لیست تحریم مشترک اتحادیه اروپا و سازمان ملل می‌باشد امکانپذیر نیست.»

واکنش بانک‌های ملت و سپه به خودتحریمی نهادهای انقلابی-سازندگی: «دستور بانک مرکزی است»
 

به همین علت مشرق، پیگیری هایی را برای مشخص شدن جوانب مختلف این نامه ها با بانک سپه، بانک ملت، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی داشته است. در پیگیری ای که از یک مقام مسؤول از بانک سپه بعمل آمده، در پاسخ به این سوال که نظر وی در خصوص این نامه چه بود گفت:

«نامه مهمی است ولی در این شرایط ما اصلا نمی خواستیم وارد این موضوعات شویم. ما همین الان کارهای سپاه را انجام می دهیم. خوب بگوییم بیاییم، بگوییم در حال انجام آن هستیم، که از آن سمت ما را تحریم می‌کنند. اگر بیاییم بگوییم انجام نمی دهیم، از این سمت به ما می‌گویند چرا انجام نمی دهید. ما مانده ایم این وسط چه کنیم.»

وی در پاسخ به این سوال که این نامه رسما به قرارگاه اعلام شده است، تصریح کرد:

«بله. ولی الان داریم کارهایشان را انجام می دهیم. همین امروز دوستان قرارگاه در بانک جلسه داشتند و آمده بودند که کارهایشان را انجام بدهند. کارشان هم در حال انجام شدن است.»

وی افزود: «ما الان مانده ایم این وسط که چکار کنیم. اگر تکذیب کنیم و بگوییم کار را انجام می دهیم، تحریممان می‌کنند.»

این مقام مسؤول در پاسخ به اینکه آیا این عدم همکاری مربوط به FATF است؟، گفت:

این بحث کلی تری است. صرفا مخصوص FATF نیست. شما وقتی وارد سیستم بانکداری دنیا می شوید، یک شرایط خاصی دارد. من چون اطلاعات دقیق تری ندارم، الان هر حرفی بزنم، مستند و متقن نیست. اما کلیت آن همینی که عرض کردم است.

به نظر می رسد گسترده تر بودن مشکلاتی که بانک ها برای همکاری با نهادهای زیر مجموعه سپاه پاسداران به آن برخورده‌اند، بند 14 پیوست ضمیمه ای شماره 2 برجام باشد که طی آن، اگر بانک های ایرانی با افراد و نهادهای ایرانی ای که در لیست تحریم‌های امریکا (SDN list) قرار دارند، مراوده بانکی داشته باشند، امکان مراودات بین المللی بانکی برای آنها از بین می رود، چرا که این مراوده منجر به مجازات شدید بانک‌های غربی می گردد.

 

**مقام مسؤول در بانک ملت: نمی‌توانیم برای قرارگاه خاتم عملیات ارزی داشته باشیم/دستورالعمل بانک مرکزی را نمی‌توانیم زیرپا بگذاریم

 

در ادامه در پیگیری از بانک ملت، با یک مقام مسؤول در آن بانک صحبتی به عمل آمد. وی در خصوص نامه منتشره از سوی بانک ملت به قرارگاه خاتم الانبیاء گفت:

«ما امروز منتشرش نکرده‌ایم تاریخ نامه برای اردیبهشت ماه است و نمی‌دانم کیهان آن نامه را از کجا آورده است و زده است»

وی در پاسخ به سوال: واکنش بانک ملت نسبت به این قضیه چیست؟ تصریح کرد:

«ما فعلا جوابی نداریم، چون تاریخ نامه هم که نگاه کنید می‌بینید که برای اردیبهشت هست و نمی‌دانم چرا الان منتشر شده است.»

وی در پاسخ به اینکه؛ به هرحال چه برای اردیبهشت یا ماه دیگر باشد، بانک ملت خاتم را تحریم کرده است؛ افزود:

«تحریم که نکرده‌ایم در نامه هم چیز دیگری نوشته است اگر ببینید نوشته‌اند که چون خاتم در لیست تحریم ها هست بنابراین ما نمی توانیم عملیات ارزی داشته باشیم با آنها. قبلا انجام می‌شد ولی شاید مثلا طبق دستور العمل‌های ارزی جدید دیگر امکان پذیر نبوده است. چیزی که من در نامه دیدم، چون قرارگاه در لیست تحریم های بین المللی قرار دارد، بانک نمی تواند عملیات ارزی برای قرارگاه انجام دهد.»

وی جواب این سوال که؛ الان بانک مرکزی گفته، ما می خواهیم به FATF عمل کنیم، لذا بانک ها ملزم به رعایت آن هستند؟ گفت:

« دستورالعمل بانک مرکزی است. ما که نمی توانیم دستورالعمل بانک مرکزی را اجرایی نکنیم. چیزی هست که بانک مرکزی به ما ابلاغ می‌کند.»

وی در انتها در واکنش به اینکه، الان برای بانک ملت بد نشده است؛ تصریح کرد:

«من تشخیص نمی دهم، ولی از جهاتی قرارگاه خاتم از مشتریان خیلی خوب ما است و وقتی نمی توانیم برای قرارگاه عملیات ارزی داشته باشیم، متعاقباً بله. بد هست. از یک طرفی هم ما باید دستورالعملی که به ما ابلاغ می شود را انجام بدهیم. دستورالعمل بانک مرکزی را که نمی توانیم زیر پا بگذاریم. ما تصمیم گیرنده نیستیم. هر چه دستور بدهند ما باید بگوییم چشم.»

روابط عمومی بانک با شوکه شدن از اینکه کیهان چگونه به نامه دسترسی پیدا کرد، به طور غیر مستقیم صحه بر اصل نامه گذاشته است. از سوی دیگر، بانک ملت نیز دستورالعمل بانک مرکزی را دلیل اصلی این عدم همکاری عنوان نموده است. دستورالعملی که با جدی شدن توافق یکسویه با FATF، برای اعلام حسن نیت به این کارگروه، از ماه ها قبل به بانک ها ابلاغ شده است و بانک ملت زمانی که علی رستگار مدیرعامل سابق بازداشتی خود، سمعا و طاعتا آن را اجرایی نموده است. اقدامی که مشابه آن را در مذاکرات هسته ای با تعطیل شدن تاسیسات هسته ای اراک همزمان با ورود روحانی به ریاست جمهوری، دو سال و نیم قبل از اجرای برجام به وقوع پیوسته است.

در ادامه پیگیری با یک مقام مسؤول در وزارت اقتصاد صحبتی به عمل آمد. وی در ابتدا اعلام داشت:

«ببینید این موضوعش خیلی موضوع خاصی هست ما هم داریم پیگیری می‌کنیم الان پیش پای شما داشتم پیگیری می‌کردم که ببینم که موضوع چی هست اصلا چنین نامه‌ای اصلا وجود داشته و موضوع آن چیست؟ به هرحال دوستان هنوز اطلاعات آن را به من نداده‌اند.»

وی در پاسخ به اینکه؛ اگر این نامه صحت داشته باشد این نامه دارد میگوید که دولت آمده سپاه را تحریم کرده است مگر چنین چیزی امکان پذیر است؟؛ از عبور از پاسخ به این سوال، خواهان رسانه ای نشدن دستورالعمل دولت به بانک ها شد و گفت:

«اینکه قبول داشته باشید هم آن چه که اتفاق می‌افتد که نمی‌شود در رسانه پیگیری کرد. به نظرم دامن زدن رسانه‌ای به این قضیه کمکی نمی‌کند.

به هرحال من از شما خواهش می‌کنم اجازه دهید که موضوع یک مقدار پخته بشود همینطوری بی گدار به آب نزنیم. این داستان را به هم زدن و داغ کردنش اثر عکس دارد.»

وی در ادامه تاریخ نامه بانک سپه را برای اردیبهشت ماه دانست و به این بهانه آن را بی ربط بهFATF. این مقام مسؤول در این خصوص گفت:

«نه اون بحث FATF هست مثلا دارم به شما می‌گویم آن تاریخی که من دیدم برای سپه تا جایی که من در ذهنم است و نامه‌ای که به دنبال صحت و سقم آن هستم اصلا برای قبل از FATFاست برای برج دوم یا سوم هست، اصلا داستان آن نامه که من نمی‌دانم صحت داشته باشد یا نه، ولی الان همان نامه‌ای که دوستان در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند، صحت و سقم و کیفیت آن را نمی‌دانم که گفته‌ام آن را به من بدهند همان نامه اصلا برای قبل از FATF است.»

وزارت اقتصاد در حالی خواهان رسانه ای نشدن ماجراست، که بیش از یک سال و نیم موضوع را محرمانه نگه داشتند و در اقدامی غیر قانونی به مذاکره با کار گروه اقدام مالی می پرداختند و حتی تا زمانی که FATF در نشست بوسان کره جنوبی، اعلامیه ای در خصوص تفاهم با ایران منتشر نکرده بود، موضوع کاملا پنهانی از سوی دولت پیگیری می شد بطوریکه هیچکدام از مراجع قانونی و نظارتی و حتی سران قوا از این موضوع با خبر نبودند و اگر افشاگری های بدون تکذیب رسانه ها نبود، این افتضاح بانکی همچنان بر مردم و مسئولین پوشیده می ماند.

از سوی دیگر نامه منتشر از بانک سپه، مربوط به مرداد ماه امسال است و به پس از امضای تعهدنامه طیب نیا وزیر اقتصاد بر می گردد. با این حال، چون این عمل بانک سپه مربوط به قبل از امضا یا بعد از امضا نامه طیب نیا باشد، عملی خلاف قانون و خود تحریمی بانکی محسوب می گردد، که برخورد با متولیان آن، مطالبه ای قانونی است.

در ادامه برای تکمیل پیگیری تماسی با مسئول رسانه ای در روابط عمومی بانک مرکزی، بعمل آمد وی تنها به این جمله که «ما از طرف معاون نظارتی، پیگیر موضوع هستیم. جوابش اعلام می شود.» بسنده کرد.

با این وصف با توجه به متن مصاحبه ها، اصل نامه ها صحت دارد. بانک ها با نامه ای که بانک مرکزی به آنها داده، دستشان بسته شده است. اگر بانکی با سپاه همکاری نکند، شاید نتوان بانک را مقصر اصلی دانست. مقصر اصلی مدیران دولت روحانی هستند که تعهدات غیر قانونی را به کار گروه اقدام مالیFATF) ) داده اند.

حال چه این نامه ها در مردادماه پس از دستورالعمل ابلاغی بانک مرکزی برای اجرای برنامه عملیاتی FATF از سوی بانک های عامل باشد و چه قبل از آن و عملا بانک ها به دستور بانک مرکزی، یکی از نهادهای حاکمیتی که در اصل 150 قانون اساسی کشور تعریف شده است را مورد تحریم قرار داده اند.

 

**توضیح: صوت پیگیری‌های انجام شده و اسامی نزد مشرق محفوظ است.

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۲۳
حسن حیدری
رییس جمهوری سوریه تاکید کرد که برای مبارزه با تروریسم، علاوه بر جنگ نظامی به مبارزه ایدئولوژیک هم نیاز است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از تلویزیون الاخباریه سوریه، رییس جمهوری سوریه تاکید کرد که برای مبارزه با تروریسم، علاوه بر جنگ نظامی به مبارزه ایدئولوژیک هم نیاز است.
 
تلویزیون الاخباریه سوریه از دیدار هیئت انگلیسی شامل نمایندگانی از مجلس عوام، مجلس اعیان، علما و دانشگاهیان با بشار اسد رییس جمهوری سوریه خبر داد. 
 
بشار اسد در این دیدار گفت خطرناک ترین چیزی که جهان را تهدید می کند تلاش برای نفوذ تفکرات افراطی در جوامع است. 
 
وی افزود: مبارزه با تروریسم نباید به جنگ نظامی محدود شود بلکه باید با ایدئولوژی که این تفکرات بر اساس آن بنا شده هم مبارزه کرد؛ زیرا تفکر، مرز نمی شناسد.
 
اعضای هیئت انگلیسیش هم گفتند سفر به سوریه که شامل دیدار با مقامات و مردم این کشور است، باعث می شود آنها با واقعیتها آشنا شوند و حقایق را به دیگران منتقل و برای تصحیح دیدگاه دولت انگلیس و افکار عمومی این کشور  تلاش کنند.
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۱۴
حسن حیدری
سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت نهم و دهم در پاسخ به برخی نقدهای دولتمردان یازدهم با بیان اینکه این دولت سر سفره دولت قبل نشسته، ادعای "خزانه خالی" را از اساس کذب دانسته و گفت: تناقض زیادی در حوزه حرف و عمل مقامهای دولت یازدهم وجود دارد.

خبرگزاری تسنیم: در بخش اول مصاحبه با دکتر شمس الدین حسینی اقتصاددان و وزیر اقتصاد در دولتهای نهم و دهم به رویکرد اقتصادی دولت یازدهم و رشد افسارگسیخته مخارج جاری دولت پرداخته شد. در قسمت دوم و پایانی به مباحث جنجالی طرح خزانه خالی از طرف رییس دولت یازدهم در آغاز مذاکرات، مالیات بر ارزش افزوده، رشد نقدینگی و کلیات اقتصاد کلان پرداخت شده است .
 
جناب آقای دکتر حسینی یکی از بحثهایی که بازتاب جدی در جامعه داشت و به مذاکرات هسته ای هم کشیده شد بحث خزانه خالی بود، این مساله چقدر حقیقت داشت؟
 
 وقتی که از خزانه کشور صحبت کرده و ادعایی را مطرح می کنیم به راحتی می توان با آمار متقن و بر مبنای منطق حسابداری آن ادعا را آزمون کرد. باعث تاسف است که دولت یازدهم بدیهیات اقتصادی را هم به مسائل چالش برانگیز تبدیل می کند. آمار مصارف دولت نشان می‌دهد که ادعای تحویل گرفتن دولت یازدهم با خزانه خالی کذب و نامعتبر است. به خصوص که مصارف در سال اول فعالیت دولت یازدهم (1392)، 40 درصد رشد داشته‌ است. چطور با این رشد بالای مصارف دولت می‌توان ادعای خزانه خالی را پذیرفت. به علاوه این‌که از دیدگاه کارشناسی عبارت خزانه خالی غیرفنی و غیردقیق است.
 
می‌گویند دولت گذشته به تنهایی بیش از همه دولت‌های گذشته درآمد نفتی داشته‌ است. آن‌چه دولت از درآمد نفتی عایدش می‌شود رقم واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای در بودجه‌ است. دریافتی دولت یازدهم از فروش نفت در سه سال 195 هزار میلیارد تومان و دریافتی دولت دهم 194 هزار میلیارد تومان در چهار سال بوده‌ است. در کنار این باید به ایجاد صندوق توسعه ملی به عنوان نهادی برای مدیریت بین نسلی درآمدهای نفتی در آن دولت هم اشاره کرد.
 
حال باید پرسید این درآمدها چگونه خرج شده‌ است؟ دولت دهم طی چهار سال 318 هزار میلیارد تومان هزینه جاری داشته است ، اما دولت یازدهم در سه سال آن را به 435 هزار میلیارد تومان افزایش داده است. دولت دهم 98 هزار میلیارد تومان خرج عمرانی کرده است، دولت یازدهم آن را به 75 هزار میلیارد تومان کاهش داده است.
 
اگر دولت یازدهم خزانه خالی تحویل گرفته، لطفاً به این سوال ساده پاسخ دهد؛ چگونه سهم اعتبارات جاری از مصارف بودجه، از 76 درصد به 83 درصد افزایش پیدا کرده‌ است؟ به عبارت بهتر، نه تنها مصارف دولت بیشتر شده‌، رشد مصارف نیز افزایش یافته‌ است بلکه سهم هزینه‌های جاری نیز افزایش یافته‌ است، یعنی برخلاف ادعای انضباط مالی، کشور بسیار گران‌تر از گذشته اداره شده‌ است. سوال اینجاست که این پول چگونه و کجا هزینه شده‌ است که مردم آثارش را در هیچ‌جا نمی‌بینند. اکنون که پرداخت حقوق‌های نجومی برملا شده‌است، می‌توان پاسخ این پرسش را به سادگی یافت.
 
دولت یازدهم این منابع را از کجا به دست آورده است؟
 
 در مورد این‌که دولت این منابع را چگونه تحصیل کرده‌است سه نکته وجود دارد، دقت بفرمایید. نخست، افزوده شدن پایه مالیات بر ارزش افزوده به درآمدهای مالیاتی، حاصل تلاش‌ها در دولت دهم بوده‌ است که اکنون بیش از 30 درصد درآمدهای دولت را به خود اختصاص داده‌ است و این دولت از منافعش بهره‌مند می‌شود. دوم، افزایش نرخ ارز که تلخی آن را دولت قبل نوشید و منافعش نصیب این دولت‌ شده‌ است، و سوم، واگذاری‌های صورت گرفته در دولت قبل که اقساط آن در این دولت سررسید و دریافت می‌شود که بیشتر توضیح داده‌ می‌شود.
 
آقای طیب نیا ارقام درشتی برای بدهیهای دولت مطرح کرد، چرا این حساب و کتاب در دوره شما انجام نشد؟
 
دولت همواره مدعی بوده‌ است که بدهکار است و ارقامی در مقیاس 300 و 500 هزار میلیارد تومان برای این بدهی مطرح کرده‌اند. نکته اول این‌که این موضوع نیز مثل خزانه خالی، مصرف خارجی دارد. ادعای خزانه خالی سبب شد که موقعیت مذاکره کنندگان در نیل به توافق خوب تضعیف شود، بدهکار خواندن کشور و دولت، سبب شد  و می شود که خارجی‌ها با استفاده از اظهارات مقامات خودمان ریسک اعتباری کشور و سیستم مالی و بانکی را بالا ارزیابی کنند و از اجرای یک توافق تفسیر پذیر، طفره بروند.
 
دوم اینکه رقم و ارقام ارایه شده، یا حسابرسی شده نیستند و یا جزو تعهد از محل منابع عمومی نیستند. برای مثال تعهدات شرکت‌ نفت را نیز تحت عنوان تعهدات دولت مطرح کرده‌اند! مگر بودجه شرکت‌های دولتی از محل منابع عمومی تأمین می‌شوند که تعهداتشان را به حساب دولت بگذاریم؟  
 
سوم در ادبیات مالی، ثروت اشخاص (اعم از حقیقی یا حقوقی )ملاک ارزیابی وضعیت مالی آنان است نه صرف بدهی‌هایشان. به عبارت دیگر،   بدهی  -  دارایی  = ثروت ، خوب است گزارش داده‌ شود که به ازای هر واحد بدهی ادعایی، چند واحد دارایی وجود دارد.
چهارم، مقامات جلوی نقد شدن داراییها را بر خلاف قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل 44 می گیرند و آنگاه می گویند تنگنای مالی داریم.
 
پنجم، مدیریت مالی شرکتها نابسامان شده است. این حقوقهای نجومی در دستگاههای دولتی پرداخت شده که اکنون ادعا می شود، بدهکارند.
 
شما معتقدید که بستر مناسبی را برای دولت بعد فراهم کرده اید و دولت یازدهم می گوید خزانه خالی، چه چهارچوب منطقی برای قضاوت وجود دارد؟
 
 دولت یازدهم هیچگاه به مردم شفاف توضیح نداد که چه منابعی را به ارث برده است که به چند مورد پرداخته می‌شود:مثلا اصلاح نرخ ارز. دولت دهم حتی یک ریال هم از محل افزایش نرخ ارز، منابع عمومی کسب نکرد و تا آخرین روز فعالیت خود، ارز را با نرخ 1226 تومانی از بانک مرکزی دریافت‌کرد. با این حال دولت یازدهم از اولین سال شروع فعالیت خود ارز را با نرخ 2450 تومان فروخت و در سال‌های بعد نیز این نرخ افزایش یافت و اکنون به بالای 3000 تومان رسیده‌است.
 
مورد دوم مالیات بر ارزش افزوده است. جالب است که علیرغم ادعای کذب خزانه خالی، مدام گفته می‌شود که وابستگی بودجه به نفت کم شده‌ است و درآمدهای مالیاتی افزایش یافته‌است. اما هرگز اعلام نمی‌کنند که این درآمدهای مالیاتی بر اساس کدام پایه خود در حال افزایش است؟ مالیات بر ارزش افزوده که با دشواری در دولت دهم به اجرا درآمد، به طور فزاینده‌ای رو به رشد است و هر سال سهم بیشتری از درآمدهای دولت را به خود اختصاص می‌دهد.
 
مورد سوم به اقساط دریافتی ناشی از واگذاریها مربوط می شود. یکی دیگر از بی‌صداقتی‌ها این است که می‌گویند دولت قبل دارایی‌ها را فروخت و خرج کرد. اکثر قریب به اتفاق واگذاری‌های صورت گرفته به صورت اقساطی بوده‌ است که اقساط آن پس از سال 1392 سررسید و وصول شده‌ است. به عبارت دیگر بیشتر درآمدهای حاصل از واگذاری‌ها، نصیب دولت یازدهم شده‌ است. به همین دلیل است که رغم تعطیلی نسبی واگذاری‌ها، دریافتی دولت یازدهم از این محل، حداقل سالی 10 هزار میلیارد تومان بوده‌است.
 
مساله چهارم اقساط مسکن مهر است، که مدام می‌گویند مسکن مهر موجب افزایش پایه پولی و بدهکار شدن بانک مسکن شده‌است. اما هرگز نمی‌گویند که اقساط وام‌های مسکن مهر که به صورت خرد به مردم متقاضی داده شده‌ بود، در دولت یازدهم سررسید و با کمترین نکول بازپرداخت می‌شود. به عبارت دیگر دولت یازدهم منبع بادآورده‌ای مانند این اقساط را دارد و نتوانسته‌است کوچکترین تحرکی در بخش مسکن ایجاد کند. حجم کار سطح مسکن مهر را با اقدامات این دولت از جمله ادعای ساخت مسکن اجتماعی مقایسه کنید.
 
جمع‌بندی این‌که رشد کل مخارج دولت یازدهم به مراتب بیشتر شده است، ثانیاً مخارج جاری به شدت بالا رفته و مخارج عمرانی کاهش یافته است. این دقیقاً مفهوم بی‌انضباطی مالی‌است! اما مدام از سیاست‌های انضباطی پولی و مالی دم زده می‌شود. مدتها سوال بود که چرا اینقدر رشد مخارج جاری بالا رفته و از 18 درصد در دولت دهم به حدود 25 درصد در دولت یازدهم رسیده است؟ پاسخی داده‌ نشد، تا این که حداقل بی سامانی حقوق و دستمزد برملا شد. اگر توزیع نقدینگی نیز بررسی شود، چه بسا نتیجه مشابهی عایدشود.
 
یعنی توزیع بد نقدینگی بر توزیع درآمد هم اثر منفی داشته است؟
 
 ببینیم منطق کارشناسی چه می گوید. در خصوص وضعیت تولید و سیاست‌های پولی و مالی، توضیح داده‌شد. حال خوب است، وضعیت توزیع درآمد هم دیده‌ شود. ضریب جینی که از سال 1384 روند نزولی خود را آغاز کرده بود، در سال 1390 و تنها یک سال پس از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، به صورت قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت، یا به بیانی توزیع درآمد بهبود یافت.
 
این روند نزولی تا سال 1392 نیز ادامه یافت تا اینکه در دولت یازدهم با تدبیر (بخوانید پرداخت حقوق‌های نجومی) در سال 1393 پس از 8 سال دوباره صعودی شود! آمار سال 1394 نیز هنوز منتشر نشده‌است، ولی شواهد و قراین حکایت از افزایش این شاخص دارد. ادعای بی سند زیاد است. تراز تجاری مثبت و از این دست ادعاها که هیچ سندی برای آن ارائه نمی شود.
 
مگر تراز تجاری مثبت نشده است؟ فکر می کنم آمار رسمی وجود دارد.
 
چنانچه عرض شد باید به ظرائف آمارها توجه کرد. اعلام شده‌ است که در سال 1394 تراز تجاری برای اولین بار مثبت شده‌ است. البته گفته نشد که صادرات غیرنفتی کشور در سال 1394، شانزده درصد کاهش یافت. البته واردات هم 22 درصد کاهش یافت که علت کاهش واردات، کاهش شدید واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای(حدودمنفی 20.5 درصد) و واردات کالای سرمایه (منفی 8 درصد) بوده است. واردات کالاهای مصرفی تنها 1.5 درصد کم شد.
 
آیا در شرایطی که رکود بر تولید، سرمایه‌گذاری و مصرف سایه ‌افکنده است، کاهش واردات مواد اولیه، واسطه‌ای و سرمایه‌ای مایه مباهات و افتخار است؟ مثبت شدن تراز تجاری زمانی که ناشی از توسعه تجاری باشد، مطلوب است، وگرنه رکود تجاری آن هم با ترکیبی از واردات که ذکر شد، نتیجه‌ای جز تعمیق رکود ندارد.
 
بارها ادعا کردند که دولت گذشته واردات بی رویه از چین داشته‌ است و حتی برای جوانان چینی اشتغال‌زایی کرده‌است. باید دید که آمار چه چیزی را نشان می‌دهد. طی 8 سال دولت‌های نهم و دهم ، در کل 40.5 میلیارد دلار واردات از چین صورت گرفته‌است. این رقم چیزی حدود 9٫6 درصد از کل واردات کشور بوده ‌است.
 
اما، طی سه سال دولت یازدهم در مجموع 33 میلیارد دلار واردات از چین صورت گرفته‌است. این رقم 23 درصد از کل واردات طی این سه سال بوده‌است! یعنی در هشت سال دولت‌های نهم و دهم، به طور متوسط، سالیانه 5 میلیارد دلار از چین وارد شده‌اشت، اما در این سه سال، به طور متوسط سالانه 11میلیارد دلار از چین وارد شده‌است. حال قضاوت ساده‌است.
 
دولتی که کمتر از 10 درصد واردات آن از چین بوده‌است برای جوانان چینی اشتغال‌زایی کرده‌است یا دولتی که 23 درصد واردات آن از چین بوده‌است؟ این در شرایطی است که آن دولت ادعای ارتباط گسترده با قدرت‌های بزرگ غربی را نداشته‌است. این دولت که دائماً میزبان هیأت‌های تجاری کشورهای بزرگ غربی بوده‌است چرا واردات از چین را چنین بی‌سابقه افزایش داده‌است؟ البته هیچ ایرادی بر گسترش تجارت با شرق وجود ندارد، ولی این عملکرد با ادعای دولت یازدهم منافات دارد. دولت ادعاهای متناقض زیاد دارد که می توان برشمرد.
 
توضیح بفرمایید.
 
 یکی از این موارد تسعیر نرخ ارز است که از بندهای لایحه جهت حمایت از تولید رقابت‌پذیر یا خروج از رکود است. جالب است آن‌چه به عنوان یکی از پیشنهادات دولت یازدهم در لایحه یادشده درج شد و البته مجلس دهم نیز تایید کرد، اقدامی بودکه مقامات اقتصادی دولت یازدهم، در سال 1392 با آن مخالفت کرده‌بودند.
 
در سال 1392، مجمع بانک مرکزی در دولت‌ قبل، تصویب کرد منابع حاصل از افزایش نرخ ارز (تسعیر) مطابق بند ب ماده 26 قانون پولی و بانکی، صرف بازپرداخت بدهی‌های دولت، شرکت‌های دولتی و بانک‌های دولتی به بانک مرکزی شود. با مخالفت سازماندهی‌شده برخی اشخاص از جمله اعضای اقتصادی دولت فعلی، جلوی آن گرفته‌شد. ابتدا گفتند که این کار سبب افزایش نقدینگی می‌شود که متوجه‌شدند، چنین نیست.
 
سپس گفتند خلاف قانون عمل شده‌است، باز توضیح داده‌شد که کار مطابق قانون است. البته متأسفانه با رأی دیوان عدالت اداری، جلوی اجرای آن را گرفتند و بعد گفتند قانون ایراد دارد و آمدند بند ب ماده 26 قانون پولی و بانکی را لغو کردند. اما همین که دولت تغییر کرد، موضع آقایان نیز تغییر کرد.
 
البته مجلس قبل تنها اجازه داد که منابع حاصل از تسعیر یا به بیانی تجدید ارزیابی دارایی‌های خارجی بانک مرکزی، صرف پوشش تعهدات واردکنندگان شود. مستقل از این‌که مجلس قبل مصوبه شتاب‌زده خود را تغییر داد، بلکه اتفاقاً بخش بد لایحه دولت یازدهم را تصویب کرد.
 
سال گذشته هنگام تدوین لایحه بودجه سال 1395، دوباره بندی از لایحه بودجه را به این امر اختصاص دادند که از منابع تسعیر برای تسویه بدهی بانک‌های دولتی به بانک مرکزی استفاده کنند که مجلس با آن موافقت نکرد. جالب است در لایحه اصلاح قانون بودجه سال 1395، دولت مجدد بند مشابهی را پیشنهاد داده‌است که ظاهراً این‌ بار کلیات آن تصویب شده‌است، یعنی آن‌چه را بر دولت قبل منع کردند، برای این دولت مجاز کردند.
 
احیای سازمان برنامه و بودجه و انحلال مجدد آن هم احتمالا مدنظر شماست.
 
دقیقا همینطور است. یکی دیگر از انتقادات دولت‌مردان فعلی، به تجزیه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت نهم به دو معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی بر می‌گشت، لذا در ابتدای دولت یازدهم، دوباره این دو معاونت را ادغام و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را تشکیل دادند. اما پس از ماجرای پرداخت‌های نجومی، دوباره این سازمان را تجزیه کردند. خوب! این برنامه‌های همه بازگشت به گذشته است، منتهی با هزینه‌هایی گزاف برای کشور. این قصه سر دراز دارد. 
 
موضوع عدم شفافیت در موضوعاتی چون برجام یا مدل قراردادهای نفتی (IPC) که ضمائم آن‌ها منتشر نشد و نمی‌شود و یا تأخیر و عدم انتشار آمار توسط مراجع رسمی آماری و در مقابل اعلام آمار اقتصادی توسط مقامات سیاسی، قبل از انتشار توسط مراکز آماری، از دیگر مشکلاتی است که شاهد آن هستیم. همه ایرادات واهی که به دولت قبل نسبت می‌دهند را به عنوان برنامه خود اجرا می‌کنند.
 
از نظر شما با خاستگاه فکری متفاوت از دولت حسن روحانی، چرا چنین عملکردی در دولت یازدهم اتفاق افتاده‌است؟
 
 اولا، فلسفه کار دولت رییس جمهور محترم ایراد دارد، انحراف از مسیر عدالت پیشرفت در پی ندارد. نمی شود سبد کالا را جایگزین یارانه ها کرد چون توزیع سبد کالا آنقدر هزینه بالاسری و رانت دارد که باید برنج خارجی وارداتی و مرغ تاریخ گذشته به مردم داد، نمی شود مسکن اجتماعی را جایگزین مسکن مهر کرد، چون یکی محصول زبان و لفاظی است و دیگری محصول مسئولیت. پس از سه سال حتی یک واحد مسکن اجتماعی ساخته نشده‌است.
 
ثانیاَ، مجری ایراد دارد: «حکومت تجار و تجارت حکام» جمع اضداد است. بودجه جاری بالاترین رشد را به خود می گیرد ولی پرداختی کارکنان و بازنشستگان حتی به موقع انجام نمی پذیرد، کاهلی هم وجود دارد. ثالثاَ، نقطه اتکای دولت محترم آقای روحانی غلط است، همه نگاه‌های دولت به امدادهای غیری و خارجی‌ها دوخته شده‌است.
 
چه پیش بینی از آینده دارید؟
 
 آمارهای سرمایه گذاری کلان و بخش‌هایی چون صنعت و مسکن نگران کننده است. سه بعد فلسفه، اجرا و محل اتکای دولت اصلاح نشده‌است. البته ممکن است در آستانه انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری، غربی‌ها گشایش اندکی بکنند، که حداکثر بهبودی موقت رخ می‌دهد که بیشتر مصرف انتخاباتی دارد تا کمک و اصلاح در امور اقتصادی. راه اصلاح همان اصلاح فلسفه کار و برگشتن به مسیر عدالت و عزت و اتکا به مردم است.
۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۱۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

دستبندهای اسرائیلی حج

سفارت عربستان در ریاض مدعی شد گزارش رادیو "اسرائیل" دربارۀ استفاده از دستبندهای هوشمند ساخت یک شرکت "اسرائیلی" برای کنترل حجاج در موسم حج، دروغ است.
سفارت عربستان در ریاض مدعی شد گزارش رادیو "اسرائیل" دربارۀ استفاده از دستبندهای هوشمند ساخت یک شرکت "اسرائیلی" برای کنترل حجاج در موسم حج، دروغ است.

به گزارش  العالم، سفارت عربستان در قاهره، صحت اخبار منتشر شده در برخی رسانه های مصری به نقل از رادیو اسرائیل مبنی بر قرارداد ریاض با یک شرکت اسرائیلی برای تأمین امنیت حاجیان در موسم حج را تکذیب کرد.


نشریۀ الریاض چاپ عربستان، به نقل از بیانیۀ صادر شده از سفارت عربستان در قاهره بر عدم صحت ادعاهای رادیو اسرائیل در این مورد تأکید کرد.


پایگاه مصری " بوابة الأهرام" روز جمعه به نقل از رادیو اسرائیل نوشت که در پی امضای قرارداد عربستان سعودی با شرکت اسرائیلی "G4S"، حاجیان از زمان ورود به فرودگاه عربستان تا زمان بازگشتن به کشورهایشان با دستبندهای الکترونیکی اسرائیلی کنترل می شوند.


این پایگاه مصری افزود: "دستبندهای الکترونیکی به فناوری GPS مجهز است که می تواند موقعیت مکانی هر حاجی را در هر لحظه توسط دستگاه های اطلاعات امنیتی اسرائیلی مشخص کند و در صورت وقوع هرگونه حادثه، اتاق عملیات اطلاعاتی عربستان مجبور است اطلاعات مورد نیاز را از شرکت اسرائیلی دریافت کند".


"بوابة الأهرام"، خاطرنشان کرد که این شرکت اسرائیلی، مجری چندین پروژه در کشورهای اروپایی است و سرمایه گذاری های چند میلیارد دلاری در آنها دارد.


مقام های سعودی قبلا اعلام کردند که حاجیان برای سهولت شناسایی و امکان ملحق شدن به کاروان های خود در صورت جا ماندن، به دستبندهای الکترونیکی مجهز می شوند.

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۹
حسن حیدری
این روزها در بورس تهران فقط یک قانون حاکم است، شاخص بورس باید مثبت باشد و بالا برود چه قیمت نفت افزایش یابد چه کاهش، چه صورتهای مالی شرکتها روبه بهبود باشد چه روبه ضعف، چه شفافیت اطلاعاتی حاکم باشد چه ابهام در اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها و ....
این روزها در بورس تهران فقط یک قانون حاکم است، شاخص بورس باید مثبت باشد و بالا برود چه قیمت نفت افزایش یابد چه کاهش، چه صورتهای مالی شرکتها روبه بهبود باشد چه روبه ضعف، چه شفافیت اطلاعاتی حاکم باشد چه ابهام در اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها و ....

 «نسیم آنلاین»: بازار سرمایه در دولت حسن روحانی روزهای بسیار نابسامانی را می‌گذراند. در ماه‌های اخیر هم این نهاد برای دومین بار در دولت یازدهم دچار تغییر و تحول شد و محمد فطانت فرد جای خود خود را به شاپور محمدی داد. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که بورس در دوران شاپور محمدی هم مانند فطانت فرد با مشکلات زیادی مواجه شده و معاون اقتصادی سابق طیب نیا مانند رئیس قبلی سازمان بورس بدون داشتن هیچ برنامه‌ای تنها نظاره گر بازار است.

 

اتفاقی نادر در تاریخ بورس تهران

در حال حاضر بررسی‌ها نشان می‌دهد که بورس تهران در بدترین وضعیت تاریخی خود قرار دارد. برخلاف شعار دولت حسن روحانی مبنی بر شفافیت در اقتصاد برای اولین بار در تاریخ بورس کشور نماد بانکهای مطرح در بورس به بهانه برگزاری مجمع سالیانه بسته شده، اما نه تنها مجامع مذکور تاکنون برگزار نشده بلکه نمادهای بانکی نیز بدون ارایه هیچ توضیحی همچنان بسته مانده است. به همین دلیل شایعات زیادی از تعدیل منفی تا تغییرات فراوان در صورت‌های مالی در بازار رواج یافته و فضای بازار را تحت تاثیر قرار داده است.

 

به عنوان مثال در حال حاضر یافته‌ها حاکی است نماد بانک صادرات قرار است با ابطال برخی معاملات و واگذاری‌های صورت گرفته در سال 94، با زیان قابل ملاحظه‌ای بازگشایی شود. اما بورس تهران تاکنون هیچ اطلاعاتی در این زمینه در اختیار سهامداران و فعالان بازار قرار نداده است. گفتنی است وضعیت بورسی بانکهایی چون تجارت و ملت نیز به همین گونه است.

 

اما نمادهای پالایشی بورس نیز از زمان حضور زنگنه در راس وزارت نفت تنها مقدار تولید را اعلام می‌کنند و هیچ گونه اطلاعاتی در رابطه با نرخ فروش محصولات ارایه نمی‌شود. متاسفانه شفافیت در این حوزه به کمترین میزان رسیده و قیمتها در حوزه پالایشی چندان مشخص نیست و تنها در پایان سال مقادیری به عنوان نرخ فروش در صورتهای مالی اعمال و به بازار منعکس می شود .

 

اوضاع بهم ریخته شرکتهای پتروشیمی در بورس

در گروه پتروشیمی نیز در حالیکه دولتمردان با سر و صدای فراوان ادعا می‌کردند که نرخ خوراک پتروشیمی‌ها را از 14 سنت به 9 سنت رسانده‌اند اما امروز هیچ اثری از این تغییرات در بازار نمی بینیم و برخی پتروشیمی ها همچنان با اعلام تعدیل منفی و کاهش سود مواجه هستند.

 

البته همانطور که منتقدان پیش بینی می‌کردند این تغییر نرخ خوراک هم نتوانست تغییر خاصی را در بازار ایجاد کند، چرا که آن زمان نرخها با دلار 2650 حساب می شد اما الان با دلار 3400 حساب می شود. با این حال باید از دولتمردان پرسید که اگر شما نرخ خوراک پتروشیمی ها را تا 40 درصد کاهش داده اید چرا وضعیت شرکتهای این گروه بهتر نشده است؟

 

به گزارش «نسیم آنلاین»، آتش سوزی های پی در پی در مجتمع های پتروشیمی از یک طرف و کاهش سودآوری آنها در سالهای اخیر از طرف دیگر سبب شده تا چشم انداز سرمایه گذاری سهامداران در این گروه بیشتر از گذشته تیره و تار شود. این در حالی است که مسئولان بورس تقریبا هر روز با معامله بلوکهای صوری در حجم های بالا در نمادی چون هلدینگ خلیج فارس ، شاخص بورس را همچنان مثبت نگه می دارند این در حالی است که علاوه بر آتش سوزی های چند باره در پتروشیمی بوعلی سینا، یکی از زیرمجموعه های هلدینگ خلیج فارس، دیگر زیرمجموعه این شرکت یعنی پتروشیمی بندر امام نیز در سال 94بیش از  52 درصد کاهش سود داشته است. اما به لطف بی تدبیری های مسئولان بورس قیمت سهام هلدینگ خلیج فارس هر روز حباب وار بالاتر می رود.

 

 

کاهش نرخ سود و افزایش فروش هم وضع خودرویی‌ها را بهتر نکرد

به گزارش «نسیم آنلاین» در گروههای دیگر نیز اوضاع بهتر از آنچه گفته شد نیست. در گروه خودرو تقریبا همه چیز زیر سوال رفته و حتی یک ریال هم از قرارداد ایران خودرو و سایپا با فرانسوی ها به دست نیامده است. شرکت ایران خودرو در گزارش 3 ماهه خود 11 درصد از سود هر سهم خود را پوشش داده است در حالیکه 21 درصد فروش سالیانه خود را در 3 ماهه تجربه کرده است. این در حالی است که سال گذشته ایران خودرو با تحقق حدودا 20 درصد از فروش خود در 3 ماهه توانسته بود 22 درصد از سود سالیانه را پوشش دهد. اما امسال با همان میزان فروش تنها 14 درصد از سود پیش بینی شده را پوشش داده است. حال سوال اینجاست که مگر هزینه مالی شرکتها به دلیل کاهش نرخ سود پایین نیامده، فروش خودرو بالا نرفته و نرخ رشد اقتصادی هم 4.4 درصد مثبت نیست، پس چرا این بهبودها در صورتهای مالی گروه خودرویی مشاهده نمی شود. چرا معاون وزیر صنعت همچنان ادعا می کند که صنعت خودرو از رکود خارج شده است و  امروز در بهترین وضعیت فروش قرار داریم؟

 

بانکهای کشور در سالهای گذشته به دلیل پرداخت نرخ سودهای بالا به مراتب ضعیف‌تر از گذشته شده اند و حتی برخی منابع خبر از ورشکستگی برخی از آنهای می دهند حال آنکه خودرو سازان همچنان بر طبل پرداخت نرخ سود 27 درصد برای مشارکت می کوبند و با افزایش قیمت سهام نیز رو به رو هستند. حال سوال اینجاست که وقتی بانکها با آن همه دارایی و منابع زیر بار پرداخت نرخ سودهای بالا اینگونه له شده اند خودروسازان چگونه می توانند از این معرکه جان سالم به در ببرند؟

 

 

بازده شرکتهای مرتبط با صنایع ساختمان در بورس منفی شد

وضعیت صنایع مرتبط با ساختمان همچون سیمان و کاشی سرامیک هم به هیچ وجه تعریفی ندارد. کاهش فروش، افزایش هزینه های مالی و فروش و در نتیجه کاهش سود روندی است که در این 3 سال شرکتهایی از این دست یکی یکی تجربه کرده اند. بررسی شاخص های این صنایع نشان میدهد که بازده اغلب سهام این گروه در ماههای اخیر بیشتر از منفی 20 الی 30 درصد بوده است. به عنوان نمونه کاشی حافظ در روزهای اخیر با انتشار گزارش 3 ماهه خود رسما اعلام کرده که تولید در این کارخانه با 100 درصد کاهش به صفر رسیده و متوقف شده است. تداوم چنین وضعی در سالهای اخیر در حالی وضعیت شرکتهای این گروه را به اینجا رسانده که مسئولان مدعی تورم تک رقمی، عبور از رکود و رشد اقتصادی در کشور هستند

 

 

شاخص به صورت مصنوعی بالا نگه داشته می‌شود!

بورس در حالی روزهای اخیر را در میانه سال سپری می کند که مسئولان آن در مقابل این همه عدم شفافیت و وضعیت نابسامان شرکتها اجازه دادند تا فقط به دلیل تغییر رییس بورس، شاخص بورس که جای زیادی برای کاهش و اصلاح داشت نه تنها پایین نرود، بلکه به صورتی کاملا حباب وار تا مرز 78 هزار واحد رشد کند. این روزها در بورس تهران فقط یک قانون حاکم است، شاخص بورس باید مثبت باشد و بالا برود چه قیمت نفت افزایش یابد چه کاهش، چه صورتهای مالی شرکتها روبه بهبود باشد چه روبه ضعف، چه شفافیت اطلاعاتی حاکم باشد چه ابهام در اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها و ....

البته برخی از شنیده‌های خبرنگار «نسیم آنلاین» هم حاکی از این است که برخی از مقامات بالاتر دولت تدبیر و امید به وزیر اقتصاد و معاونش دستور داده‌اند تا با معاملات تصنعی شاخص را بالا نگه دارند.

با اینحال باید دید چه کسی مسئولیت نابسامانی ها در بورس تهران را بر عهده می گیرد. آیا شاپور محمدی از ماه عسل خود در ریاست بورس خارج می شود؟

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۷
حسن حیدری
دبیر ستاد نخستین نمایشگاه بین‌المللی لبنیات و صنایع وابسته با بیان اینکه مصرف شیر در کشور یک ضرورت انکارناپذیر است گفت:سرانه مصرف لبنیات دوباره کاهش یافت.

به گزارش مهر، حسین چمنی در نشست خبری در جمع خبرنگاران از برگزاری نخستین نمایشگاه بین المللی لبنیات و صنایع وابسته در شهریورماه سال جاری در کشور خبر داد و اظهار داشت: این نمایشگاه از ۲۳ تا ۲۶ شهریورماه در سالن شماره ۶ نمایشگاه بین المللی با محوریت صادرات برگزار می شود.

وی با بیان اینکه مصرف شیر در کشور یک ضرورت انکارناپذیر است، گفت: اگر این مسئله مورد توجه قرار نگیرد کشور زمین گیر خواهد شد.

دبیر ستاد نخستین نمایشگاه بین المللی لبنیات و صنایع وابسته با بیان اینکه از سال ۹۰، جمعیت کشور مرحله جوانی را پشت سر گذاشته و وارد میانسالی شده است، گفت: در ۳۵ سال آینده جمعیت ایران وارد مرحله سالمندی خواهد شد اما متاسفانه مرحله سالمندی در ایران برابر با مرحله پیری و بیمار و زمین گیر شدن است.

چمنی با اشاره به اینکه در ۲۵ سال آینده ۲۶ میلیون جمعیت سالمند در کشور وجود دارد، تصریح کرد: این افراد به دلیل اینکه از تغذیه سالم برخوردار نبوده اند؛ دچار بیماری شده و هزینه هنگفتی برای دولت خواهند داشت.

این کارشناس صنعت لبنیات اضافه کرد: این واقعیت تلخی است که وجود دارد و ما به سادگی از کنار آن می گذریم. کدامیک از ما به این مسئله توجه دارد که خطر به این بزرگی در ۳۵ سال آینده در انتظار کشور است.

وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که اگر جمعیت کشور، تغذیه سالم داشته باشد و محصولات لبنی به اندازه کافی در سبد غذایی آنها قرار بگیرد با چنین بحرانی مواجه نخواهیم بود.

چمنی با بیان اینکه بر اساس آمار در حال حاضر ۶۵ درصد تخت های بیمارستانی توسط افراد سالمند اشغال می شود، گفت: گنجاندن محصولات غذایی سالم از جمله لبنیات در سبد غذایی مصرف کنندگان جامعه ما را از چنین مسائلی مصون دور نگه می دارد.

وی گفت: حد فاصل سالهای ۸۰ تا ۹۰ آمار مبتلایان به پوکی استخوان که از جمعیت بالای ۵۰ سال از ۱۵.۵ حدود ۳۴ درصد افزایش یافته ضمن اینکه تراکم استخوان ایرانیان بین ۶ تا ۲۴ درصد کاهش یافته است.

چمنی با بیان اینکه چه کسی باید در چه زمانی صدای شکستن استخوان های مردم ایران را بشنود، گفت: تا قبل از انقلاب ما سالانه ۴۰۰ میلیون دلار واردات فراورده های لبنی داشتیم در حالی که هم اکنون حدود ۳۰ سال است که بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار در این زمینه صادرات داریم. بنابراین باید از این پتانسیل های موجود برای ارتقا سلامت جامعه نیز استفاده کنیم.

به گفته دبیر ستاد نخستین نمایشگاه بین المللی لبنیات و صنایع وابسته بر اساس اعلام مرکز آمار ایران نزدیک به ۲ میلیون نفر در چرخه های مختلف صنعت شیر از تولید علوفه تا فروش فرآورده های لبنی مشغول بکار هستند.

چمنی مصوبه اخیر دولت در زمینه ایجاد صندوق حمایت از زنجیره صنعت شیر را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: این اتفاق خوبی است که اگر درست ساماندهی شود اولا صنعت شیر از بحران کنونی نجات پیدا کرده ثانیا سلامت جامعه ارتقا می یابد.

وی با بیان اینکه مصرف لبنیات در کشور بیش از ۸۰ کیلوگرم نیست، گفت: این در حالی است که عدد مذکو باید ۲۹۰ کیلوگرم باشد. متاسفانه در این زمینه برنامه هایی نیز نوشتیم اما چون حرکت رو به جلویی انجام نشد نه تنها پیشرفت نکردیم بلکه با کاهش مصرف نیز مواجه بودیم.

دبیر ستاد نخستین نمایشگاه بین المللی لبنیات و صنایع وابسته مسئله مهم دیگر در این زمینه را بحث فرهنگ سازی عنوان کرد و گفت: از ابتدای اجرای طرح هدفمندی یارانه ها مصرف لبنیات در کشور ۴۲ درصد کاهش پیدا کرد که این به نوعی یک سقوط بود.

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۱
حسن حیدری