افزایش رکود اقتصادی در 3 سال گذشته و عدم وجود برنامهریزیهای صحیح در حوزه اشتغال کشور موجب شد تا تعدیل نیروی کار افزایش یابد تا به یک بحران در حوزه اشتغال کشور به وجود آید.
براساس این گزارش، در حالی دولت تلاش میکند تا براساس آمارسازیها و احتساب 2 ساعت کار در هفته، از آمار بیکاران بکاهد که این موضوع مورد مناقشه و نقد بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است.
بر همین اساس، پیش از این در گفتوگوهایی با کارشناسان بازار کار و نمایندگان مجلس، افزایش میزان بیکاری رقم 5 میلیون نفر را منتشر شده بود که امروز کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز، بیکاری 4.8 میلیون نفری و حتی فراتر از آن رقم 7 میلیونی را تلویحاً تأیید میکند.
در این باره جلالی نسبت به افزایش نرخ بیکاری به 11 میلیون نفر تا سال 1400 هشدارهای جدی داده و میگوید: نرخ بیکاری سال 94 از سوی دولت 11 درصد عنوان شده که اگر این میزان را بپذیریم نشان میدهد وضعیت اشتغال گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف در حوزه بیکاری خوب نیست که در سال 94 حدود 2 میلیون و 700 هزار بیکار داشتیم که با احتساب شاغلان ناقص این میزان به 4 میلیون و 800 هزار نفر و با احتساب جمعیت فعال دلسرد از اشتغال به میزان 7 میلیون نفر میرسد.
وی همچنین معتقد است که در صورت تداوم روند فعلی، تا سال 1400 آمار بیکاری به 11 میلیون نفر رسیده و تبعات دور اقتصادی و بحرانهای طلاق و اعتیاد را به دنبال خواهد داشت.
وی از نبود محوریت، موضوع اشتغال در سطح دولت انتقاد کرده و ابراز تأسف میکند.
به گزارش فارس، طبق آمار های دولتی در 5 سال گذشته میزان بنگاههای فعال کشور به شدت کاهش پیدا کرده است و با توجه به تعداد 950 شهرک صنعتی در کشور و فعالیت 87 هزار و 500 واحد صنعتی در این شهرکها، بررسیهایی صورت پذیرفته که نشان میدهد میزان ریزش نیروی کار و از دست رفتن فرصتهای شغلی تکاندهنده است.
همچنین حدود 20 درصد از واحدها به طور کامل تعطیل شهاند و در حالی این آمار در حالی اعلام شده است که وزارت صنعت متولی شهرکهای صنعتی در کشور است و میتوان به آن استناد کرد.
به طور نمونه با بررسی تعداد واحدهای صنعتی فعال و میزان تعطیلی آنها طی سالهای گذشته متوجه میشویم که با وجود حمایتهای دولتی از شهرکهای صنعتی و واحدهای تحتپوشش، این واحدها به خاموشی و تعطیلی کشانده شدهاند.
از طرفی طبق آمارها به طور متوسط در صورت تعمیم این نمونه از جامعه آماری، 30 تا 40 درصد از بنگاههای کوچک در کشور به سمت تعطیلی پیش رفتهاند؛ چراکه اگر واحدهای حاضر در شهرکهای صنعتی به عنوان نمونه و با توجه به حمایتهای بالای دولت در ارائه معافیتهای مالیاتی، بیمهای و تسهیلاتی مورد نظر ما باشند، در خارج از این نظام حمایتی سایر بنگاهها آسیبپذیرتر خواهند بود و به همین منظور رقم 40 درصد تعطیلی برای سایر بنگاهها کوچک و متوسط در کشور مبنا قرار میگیرد.
آمارهای اعلامشده از سوی مسئولان دولتی و تحلیل کارشناسان و اقتصاددانان از وضعیت بازار کار ایران، نشاندهنده وخامت بیشتر اوضاع است و بیش از 55 درصد از نرخ اشتغال کشور در بنگاههای کوچک و متوسط که 5 تا 50 نفر در آنان مشغول به کار هستند، رقم میخورد. از طرفی اگر تنها 6 هزار واحد از مجموع 87 هزار و 500 بنگاه شهرکهای صنعتی، بنگاههای بزرگ درنظر گرفته شده و استثنا شوند، وضعیت بازار کار کاملاً نمایان خواهد شد.
طبق بررسیهای کارشناسان ارشد بازار کار در ایران، دولت هم کاهش ظرفیت بنگاههای تولیدی و واحدهای فعال کشور را تأیید خواهد کرد و با محاسبه کاهش 50 درصدی ظرفیت تولیدی، نرخ بیکاری بیش از آن چیزی خواهد بود که دولت همچنان ادعا میکند.
به گزارش مهر به نقل از دِیلی پُست، یک گروه شیعی در نیجریه موسوم به «گروه نجات زکزاکی» به دولت این کشور درباره آزادی رهبر دربند حزب اسلامی نیجریه ضرب الاجل داد.
بر اساس اعلام این رسانه، گروه شیعه موسوم به «گروه نجات زکزاکی» با اعلام ضرب الاجل یک هفته ای به دولت نیجریه اعلام کرد تنها هفت روز به دولت برای آزادی بی قید و شرط شیخ «ابراهیم زکزاکی» رهبر محبوس حزب اسلامی نیجریه فرصت می دهیم.
این گروه در ادامه هشدار داد: اگر دولت ظرف مدت یک هفته به آزادی شیخ «زکزاکی» اهتمام نورزد، هیچ گزینه دیگری جز اعتراضات سراسری و گسترده در «ابوجا» (پایتخت نیجریه) برای ما وجود نخواهد داشت.
لازم به ذکر است، در آذر ماه سال گذشته، ارتش نیجریه با یورش وحشیانه به عزاداران حسینی در حسینیه صاحب الزمان حدود ۲ هزار نفر از سوگواران حسینی را به خاک و خون کشید، پس از زخمی کردن شیخ زکزاکی و همسر وی، شیخ را به مکان نامعلومی انتقال داد.
متعاقب حمله ارتش نیجریه به حسینیه بقیه الله، شیخ ابراهیم زکزاکی یکی از چشمان خود را به طور کامل از دست داد و چشم دیگر وی نیز در آستانه نابینایی است که تاکنون تحت عمل جراحی نیز قرار گرفته اما نتیجه ای نداشته است.
«شیمعون برنسکی» معروف به شیمون پرز در تاریخ 2 آگوست 1923 در شهر ویشنوا در لهستان به دنیا آمد. پدر و مادر او در سال 1932 به فلسطین مهاجرت کردند. پرز در سال 2007 ریاست رژیم صهیونیستی را بر عهده گرفت.
وی در سال 1947 به عنوان مسئول خرید سلاح به سازمان شبه نظامی و تروریستی «هاگانا» پیوست. مأموریت این سازمان حملات تلافی جویانه علیه اعراب فلسطینی بود. این گروه به عملیات مسلحانه ضد مسلمانان پرداخته و همچنین به عملیات اسکان مهاجرنشینها مشارکت کرد و در مهاجرت قانونی و غیرقانونی صهیونیستها یاری رساند. هاگانا همچنین در طول انقلاب عربی در سال 1936 با انگلیس همکاری داشت و در سال 1931، بعضی از عناصر آن به همراه اعضائی از «بیتاد»، سازمان «آرگون» را تشکیل دادند که بزرگترین نقش را در برپائی رژیم صهیونیستی و قتل و آواره سازی فلسطینیها داشت.
پرز در سالهای بعدی سمتهای نظامی متعددی از جمله فرمانده نیروی دریایی ارتش صهیونیستی، سرپرست هیات توسعه روابط نظامی اسرائیل-آمریکا در وزارت جنگ، دبیرکل این وزارتخانه، مسئولیت پروژه ساخت نیروگاه هستهای «دیمونا» و وزارت جنگ رژیم صهیونیستی را بر عهده داشت و در تمام این سالها جزو اولین نفرات در کشتارهای گسترده فلسطینیان به دست رژیم جعلی اسرائیل بوده است. تلاشهای پرز باعث شد رژیم صهیونیستی به سلاحهای اتمی و کشتار جمعی دست یابد.
وی از کسانی بود که «انتفاضه اول» فلسطینیان را در سال 1987 به شدت سرکوب و از سیاست نظامی «آریل شارون» نخست وزیر وقت این رژیم برای به کارگیری مشت آهنین ارتش در مقابله با عملیاتهای استشهادی فلسطینیان حمایت میکرد.
شیمون پرز تلاشهای زیادی هم برای گسترش شهرکهای غیرقانونی صهیونیستی در اراضی فلسطینیان انجام داده و نظام آپارتاید اسرائیلی را پرورش داد.
او در سال 1982 از حامیان اصلی تجاوز جنگی اسرائیل به لبنان به شمار میرفت. در آن جنگ بیش از 20 هزار غیرنظامی کشته شدند.
پرز در سال 1996 زمانی که نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود، عملیاتی را با نام «خوشههای خشم» را برای مقابله با نیروهای مقاومت لبنان آغاز کرد.
یکی از فجایعی که در جریان آن جنگ رخ داد، حمله اسرائیل به اردوگاه آوارگان «قانا» واقع در جنوب لبنان بود.
در آن حمله، واحدهای توپخانهای ارتش اسرائیل این اردوگاه را که 800 غیرنظامی فلسطینی در آن حضور داشتند، هدف قرار دادند. بیش 200 نفر در آن حمله کشته و زخمی شدند.
اسرائیل عمدی بودن آن حمله را رد کرد، اما چند ماه بعد نتیجه تحقیقات سازمان ملل نشان داد که بعید است که این حمله به اشتباه انجام شده باشد. ویدئویی که از آن حادثه منتشر شد، نشان میداد که پیش از حمله یک پهپاد اسرائیلی در حال فیلمبرداری از این اردوگاه بوده است.
پرز درباره این حمله ادعا کرد همه چیز مطابق با منطق و روش مسئولانه انجام شده و وجدانش در آرامش به سر میبرد. بعد از آن بود که لقب «جلاد قانا» به شیمون پرز داده شد.
در زمان ریاست پرز، ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2008 عملیات «سرب گداخته» را علیه نوار غزه و با هدف از بین بردن جنبش مقاومت اسلامی «حماس» آغاز کرد که منجر به کشته شدن صدها زن، مرد و کودک فلسطینی در این منطقه شد. پرز هرگز بخاطر این اقدام جنایتکارانه عذرخواهی نکرد.
رئیس پیشین رژیم غاصب صهیونیستی درباره برنامه هستهای ایران نیز اظهار نظر کرده و ضمن تهدیدآمیز خواندن آن گفته بود: «من با حمله نظامی به ایران مخالف هستم ولی باید سریعا و قاطعانه ائتلافی قوی را که تحریمهای دردناکی بر اقتصاد ایران اعمال کند، تشکیل داد.»
همچنین در دوره ریاست پرز بر رژیم صهیونیستی، یگانهای نظامی ویژه صهیونیستی در سال 2010 به کشتی «ماوی مرمره» که حامل کمکهای بشردوستانه برای نوار غزه بود حمله کرده و ضمن به قتل رساندن 9 فعال حقوق بشری ترکیه، 60 نفر دیگر را نیز زخمی کردند.