حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مهر ۱۳۹۵ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۹ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

هویت مجازی چه فرصت ها و تهدیدهایی دارد؟

کارشناسان فضای مجازیِ شبکه­ های اجتماعی اینترنتی را یکی از مهم­ ترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی‌شدن دانسته ­اند. همان طور که تلگراف، تلفن و راه آهن در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم باعث تحول چشم اندازهای ملی و بین المللی شدند، فناوری ارتباطات و وجه مشخص آن، یعنی اینترنت در زمان ما، تحولات بی­ سابقه را به دنبال داشته ­اند؛ تا آن­جا که به وجه غالب جهان معاصر تبدیل شده است. گسترش فزاینده فناوری اطلاعات و ارتباطات، که مانوئل کاستلز از آن به عنوان «جامعه شبکه‌ای» یاد می­ کند، منجر به تحول و دگرگونی در ابعاد مختلفسیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی شده است. فضای­ مجازی همچنین عرصه وسیعی از اطلاعات و نمود­های مختلف معنایی را ایجاد کرده است که افراد در ارتباط با این فضای دوم با منابع مختلفی برای ساخت هویت خود مواجه هستند. به اعتقاد کارشناسان فضای متکثر و چندپاره باعث شکل‌گیری هویت‌های تکه تکه و چند پاره شده است.
 
انواع هویت
هویت را به دو قسم فردی و جمعی (گروهی) دانسته‌اند. برای مشخص کردن هویت فردی معمولا از ضمیر « من » استفاده می‌کنند. هویت جمعی معرف احساس تعلق فرد به گروه ­ها یا واحدهای اجتماعی(خانواده، طبقه اجتماعی، قوم و ملت) و احساس تعهد و وفاداری در برابر آنها است. هویت جمعی در برابر پرسش‌هایی همچون «ما کیستیم و چیستیم؟ و گروه‌های دیگر کیستند و چیستند؟» مطرح می شود. تنوع منابع مختلف سبب انواع مختلف هویت (هویت اجتماعی و هویت فرهنگی) می­ شود.
تاثیر شبکه‌های مجازی بر تغییر هویت
 
هویت اینترنتی یا هویت مجازی با دیدگاه‌های متعارف درباره هویت جور نیست. با گسترده شدن مرزهای هویتی، مرزبندی هویت واقعی و تخیلی در اینترنت مخدوش می شود. هویت مجازی را می توان با فرآیند اساسا مدرن تشکیل هویت به وسیله خویشتن و رسیدن به فهمی از خود و هویت‌یابی مربوط دانست. مهمترین جنبه پست مدرنیستی اینترنت رسیدن ساختار و فردیت در آن است. اینترنت شبیه یک بازار ارتباطی است و همین به تکثر هویتی و رشد فردیت کمک می کند و شکل‌های ابراز وجود شخصی را متنوع تر می‌کند. وسایل ارتباطی به تدریج نقش فزاینده‌ای در سست کردن انسجام اجتماعات واقعی و ذره ای کردن جوامع انسانی دارد. همچنین اینترنت باعث رشد یک فرهنگ شخصی شده و حاصل تخیلات و تصورات و پندارهای فردی است. این امر به قیمت کاهش نفوذ کلیت‌های سیاسی بر هویت‌سازی‌های فردی تمام می‌شود و می‌تواند به شکل‌گیری منابع جدید هویتی بینجامد. 
نقش فضای مجازی در شکل گیری هویت های جدید
 
فناوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی موجب می‌شود تا اجتماعات و هویت‌های جدیدی تشکیل شود. در جامعه‌ای که به ارتباطات مبتنی بر صنعت چاپ، تلویزیون و تلفن متکی است، شیوه تولید به گونه‌ای است که هویت‌ها را به صورت عاقل، سودمند و خودبسنده در می‌آورد. اما در جامعه اطلاعاتی، جامعه‌ای که ارتباط الکترونیک سیطره دارد؛ ذهنیت­ ها و هویت های ناپایدار، چند لایه و پراکنده ظهور می‌کند. مارک پاستر خصوصیت «عصر دوم رسانه ها» را در این می‌داند که به دلیل سیطره اینترنت و ارتباطات الکترونیک بر جامعه، این اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را می سازند. ارتباطات مجازی راه گشای نگریستن به انسان به عنوان پدیده های چند لایه، تغییر پذیر، منفعل و تکه تکه است. پدیده‌هایی که شکل دادن خویش را به گونه‌ای طراحی می‌کند که با هرگونه تثبیت هویت می‌ستیزد. هویت ملی در جامعه اطلاعاتی به دلیل ظهور اجتماعات مجازی بشدت
علاوه بر اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی همچون فیس بوک، به دنبال ایجاد جوامع مجازی هستند. این جوامع مجازی بر اساس ساختار و تعاریف خود به طبع دارای ارزش­ های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند. به طوری که این جوامع مجازی توانسته‌اند مفاهیمی همچون « دوست »، « ارتباط »، « خانواده »، « هویت » و حتی مسائلی جزئی مانند نحوه احوال­پرسی کردن را بازتعریف کنند.
 
اگرچه کاربران خود در شکل دهی این جوامع نقش چشمگیری ایفا می کنند اما قوانین این جوامع مجازی و گفتمان حاکم بر آنان در تاثیرگذاری و شکل دهی هویت اعضای خود نقش مهمی ایفا می ­کنند. هویت فرد به طور ناخودآگاه در فضای گفتمانی شبکه های اجتماعی برساخته می شود. در واقع با شبکه‌های اجتماعی مجازی این قابلیت به فرد داده می شود تا خود را هرگونه که می­ خواهد، فراتر از هویت واقعی خود در جهان فیزیکی بازتعریف و روایت کند. به قول آنجل دریان، همانقدر که تجارت الکترونیک از تجارت جدا نیست، هویت‌های الکترونیکی در فضای مجازی نیز از هویت‌های واقعی قابل بازشناسی نیستند. 
سواد رسانه ای و نقش آن در حفظ اطلاعات هویتی
 
بخش زیادی از کاربرانی که امروز نقش نویسنده، خبرنگار، عکاس، مدیر محتوا و ... را در رسانه های اجتماعی بر عهده گرفته اند پیش از آن حضور در این عرصه را به عنوان بخشی از زندگی خود قبول کرده اند. و این موضوع را پذیرفته اند که همیشه و در همه جا آنلاین باشند، از طریق موبایل، لپ تاپ، کامپیوتر شخصی و لپ تاپ در خانه، محل کار، فرودگاه، کافی شاپ، سینما و غیره. پذیرفته اند که ساعت های زیادی را صرف خواندن محتوای تولید شده دیگران و بازنشر و به اشتراک گذاری آنچه که پسندیده اند، باشند.
 
پذیرفته اند که زندگی خود را بین جهان واقعی و جهان مجازی تقسیم کنند. بدین ترتیب رسانه های اجتماعی مبتنی بر گزاره های لیبرالیسم، جهانی تازه را پیش روی انسان قرار داده اند، جهانی که بودن در آن گاهی نبودن در جهان واقعی را به دنبال خواهد داشت و گاهی به علت تسریع در انجام کارها زمان بیشتری برای واقعی بودن در اختیار انسان خواهد گذاشت. محتوایی که هر لحظه در رسانه های اجتماعی منتشر می شود برخلاف رسانه­ های سنتی بیانگر نظرات یک حزب یا ارگان خاص نیست، بلکه بازتاب عقاید و دیدگاه های افراد مختلف از سرتاسر جهان است. افراد در رسانه های اجتماعی در جایگاه یک خبرنگار اخبار را مخابره می کنند، مانند یک عکاس، عکس هایی را که گرفته اند بارگذاری می کنند، همانند یک رهبر سیاسی بیانیه صادر می کنند، همچون یک رهبر مذهبی یا یک فیلسوف مبانی فکری و عقیدتی خود را با دیگران مطرح می کنند. امکانی که در در واقعیت و جهان فیزیکی وجود ندارد. بدین ترتیب لیبرالیسم به شکل کامل در قالب یک زندگی دوم(second life ) پیاده شده است. از سوی دیگر افراد به تنهایی و از پشت دستگاه ارتباطی خود وارد دنیای مجازی شده و بر یک سری حساب های کاربری و پروفایل ها مالکیت دارند،
 
در حالیکه ممکن است فرد در دنیای واقعی تملک چندانی نداشته باشد، این مساله علاوه بر اینکه بر جذابیت فضای مجازی می افزاید بر میزان فردگرایی انسان نیز دامن زده و او را خودمحورتر خواهد کرد. لیبرالیسم اساس تمدن غرب است و دور از انتظار نیست که رسانه های اجتماعی ایجاد شده توسط مردمان مغرب زمین بر پایه اندیشه های لیبرالی خود سبک زندگی آمریکایی را در جهان مجازی بسط دهند. در این چارچوب سواد رسانه ای از ملزومات شهروندی الکترونیک است، شهروندان فضای سایبر نباید مصرف کننده و تولید کننده نابینایی باشند که بدون شناخت رسانه در باتلاق جو زدگی خود و دیگران فرو روند، بلکه باید پیچیدگی های فضای رسانه ای حاضر را درک کرده و مبنی بر آن آگاهی و دانش خود در حوزه اثرگذاری و اثرپذیری از رسانه ها را افزایش دهند.
 
فردی که سواد رسانه ای دارد به خوبی می داند انتشار اطلاعات هویتی و شبکه ارتباطی وی با دوستانش، تنها به خود او مربوط نمی شود بلکه به جامعه و کشورش نیز مربوط است. اطلاعات هویتی افراد از جمله دارایی های ملی است که همواره دولت ها مسئول حفاظت از آن بوده اند. نگهداری از اطلاعات هویتی افراد یک جامعه در محدوده حفاظت سایبری قرار می گیرد. عموم مردم آمریکا حفاظت سایبری را همچون حفظ ملت در مقابل سلاح­ های کشتار جمعی و از لحاظ اهمیت بعد از امنیت ملی قرار می دهند. رسانه های جریان سلطه این گونه عنوان می کنند که کسانی که هویت آنلاین(Online Identity­) نداشته باشند به زودی محو خواهند شد، بدین ترتیب افراد سعی می­کنند از یک طرف زمان حضور خود در فضای مجازی را افزایش داده و ازطرف دیگر با اطلاعات هویتی خود در این فضا فعالیت کنند. تحقق هویت آنلاین بسیاری از جوامع کشورها را با چالش های عدیده ای مواجه خواهد کرد. 
 
جنبه‌های بحران­ زای فضای مجازی در ایران
 
یکی از آثار فضای مجازی شبکه­ های اجتماعی را در جوامع، به خصوص جوامع درحال گذار، ایجاد بحران هویت ملی و دینی می‏دانند. براساس یک تقسیم ­بندی نسلی، نسل سوم بیشترین کاربران فضای مجازی در ایران بوده و بیش از نسل­ های دیگر در معرض آثار ناشی از شبکه‏ های اجتماعی مجازی‌اند. فضای مجازی نوعی از بحران هویت را در میان طیف گسترده­ای از جوانان به‌وجود آورده و این بحران هویت در زمینه­ های فردی ناهمگونی ­های هویتی را سبب شده و به نحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است. همچنین شبکه های اجتماعی مجازی، باعث تغییرات اساسی در نهادهای هویت‌ساز شده ­اند و عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده‌اند. 
 
اختلال های روانی کاربرد فضای مجازی
 
استفاده نادرست از فضای مجازی سبب بروز یک سری مخاطرات و آسیب های روانی می‌گردد که در زیر به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:
فرصت ها و تهدیدهای هویت مجازی
 
 
فرصت‌ها و تهدیدات شبکه‌های اجتماعی بر تغییر هویت
با توسعه و گسترش شبکه های اجتماعی، روابط از گذشته نزدیکتر و گسترده‌تر شده است. به گونه‌ای که سایت‌های اجتماعی به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی بسیاری از ما تبدیل شده است و آثار مثبت و منفی آنها بر زندگی ما تاثیر می‌گذارد. 
 
ـ مهم ترین فرصت‌های اجتماعی در استفاده از شبکه های اجتماعی
فرصت ها و تهدیدهای هویت مجازی
- مهم ترین آسیب‌های اجتماعی در استفاده از شبکه های اجتماعی
 
فرصت ها و تهدیدهای هویت مجازی
 
 
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
۰ نظر ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۷
حسن حیدری
با حضور فرمانده نیروی زمینی ارتش، ۳ دستاورد دفاعی جدید این نیرو عملیاتی شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ به مناسبت سالروز شکست حصر آبادان (عملیات ثامن‌الائمه) ربات مسلح بدون سرنشین 4×4 (نذیر)، بلدوزر کنترل از راه دور و سامانه دود چند پارامتری ستار وارد چرخه دستاوردهای نزاجا شد.
 
ربات نذیر
ربات مسلح بدون سرنشین نذیر، خودرویی تاکتیکی با قابلیت کنترل از راه دور است. این خودرو توانایی حمل حدود 600 کیلوگرم محموله و قابلیت نصب یک سلاح متوسط (تیربار7.67  میلیمتری یا تیربار 12.7 میلیمتری یا موشک پدافند هوایی یا موشک ضد زره را داراست.
 
ربات نذیر با شعاع عملکرد عملیاتی بدون سرنشین به میزان 2 کیلومتر قابل برنامه ریزی جهت انجام ماموریت های شناسایی و رزمی است.
 
قابلیت کنترل از راه دور 
قابلیت برنامه ریزی جهت انجام مأموریت‌های شناسایی و رزمی 
توانایی حمل حدود 600کیلوگرم محموله و 
قابلیت نصب یک سلاح متوسط (تیربار 62/7 م م یا تیربار 7/12 م م یا موشک پدافند هوایی یا موشک ضد زره) 
شعاع عملکرد عملیاتی بدون سرنشین به میزان 2 کیلومتر
 
عملیاتی شدن 3 دستاورد نزاجا
 
بلدوزر کنترل از راه دور
بلدوزر کنترل از راه دور نیز خودرویی با کاربری و آموزش آسان با قابلیت هایی از جمله کنترل از فاصله 1500 متری، پاکسازی میادین مین، کنترل تمامی فرامین به وسیله اپراتور از راه دور در مناطق عملیاتی و پر خطر، انجام کلیه عملیات مهندسی با قابلیت انعطاف بالا همانند با سرنشین است.
 
طراحی و بهینه شده توسط کارکنان خلاق و مبتکر گروه 433 مهندسی رزمی شمال غرب نزاجا 
قابلیت کنترل از فاصله 1500 متر 
قابلیت پاکسازی میادین مین 
قابلیت کنترل تمامی فرامین به وسیله اپراتور از راه دور در مناطق عملیاتی و پرخطر 
قابلیت انجام کلیه عملیات مهندسی با قابلیت انعطاف بالا همانند باسرنشین 
قابلیت نصب بر روی کلیه بلدوزرها بدون ایجاد تغییر در فرامین 
استفاده از تجهیزات داخلی با طراحی و فناوری بومی 
کاربری و آموزش آسان
 
عملیاتی شدن 3 دستاورد نزاجا
 
سامانه دودزا ستار
سامانه دود چند پارامتری ستار نیز سامانه ای دارای توانایی مختل نمودن سامانه های لیزری، دارای پوشش بصری در هنگام عملیات‌های عقب روی تاکتیکی و واکنش سریع با قابلیت مختل نمودن دوربین های حرارتی است.
 
توانایی مختل نمودن سامانه‌های لیزری 
پوشش بصری در هنگام عملیات‌های عقب روی تاکتیکی و واکنش سریع 
قابلیت مختل نمودن دوربین‌های حرارتی 
قابلیت ساخت و بکارگیری در ابعاد مختلف بنا به نیاز عملیاتی 
طراحی و ساخت کاملا بومی
 
عملیاتی شدن 3 دستاورد نزاجا

 

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

انتصاب یک نجومی‌بگیر در تأمین اجتماعی

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با انتقاد از بی‌سروسامانی شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی «شستا» از تغییر چندین مدیرعامل در مدت ۸ ماه در این شرکت خبر داد و گفت: از وزیر رفاه درباره انتصاب یک نجومی‌بگیر در هیأت مدیره تأمین اجتماعی سؤال خواهم کرد.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با انتقاد از بی‌سروسامانی شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی «شستا» از تغییر چندین مدیرعامل در مدت ۸ ماه در این شرکت خبر داد و گفت: از وزیر رفاه درباره انتصاب یک نجومی‌بگیر در هیأت مدیره تأمین اجتماعی سؤال خواهم کرد.
 
عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس، با بیان اینکه از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره بی‌سروسامانی شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی و بار مالی سنگین اجرای طرح تحول سلامت بر دوش تامین اجتماعی سوالاتی در مجلس مطرح خواهم کرد،‌ اظهار داشت: طرح تحول سلامت 10 هزار میلیارد تومان طی سه سال گذشته بر دوش سازمان غیردولتی تامین اجتماعی که متعلق به کارگران زحمت‌کش است، هزینه و خسارت گذاشته است.
 
وی افزود: سازمان تامین اجتماعی متعلق به کارگران و کارفرمایان بیچاره است که باید متحمل خسارت‌های سنگینی برای اجرای طرح تحول سلامت شود در حالی که این طرح کاملا  دولتی بوده و دولت باید پیش از اجرا منابع آن را پیش‌بینی می‌کرد.
 
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه سازمان تامین اجتماعی طلب‌های بسیاری از دولت دارد که هنوز پرداخت نشده است، گفت: تعرفه‌ها با  اجرای طرح تحول سلامت 100 درصد افزایش پیدا کرد اما ریالی توسط دولت پرداخت شد.
 
وی همچنین از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نسبت به تغییرات مدیریتی بزرگترین مجموعه اقتصادی کشور یعنی «شستا» انتقاداتی را مطرح کرد و گفت: دلیل تغییرات مدیران به فاصله هر 8 ماه یکبار مشخص نیست و اینکه چرا باید انتخاب مدیران  طوری باشد که بعدها نیاز به تغییر آنها شود. بنابراین اگر انتخاب آنان درست نبوده درنهایت باید 3-2 بار جابجایی انجام شود.
 
مصری گفت: این تغییرات پیاپی نشان می‌دهد که مسئولان برای انتصاب این مدیران صلاحیت‌های لازم را در نظر نگرفتند و اگر هم از مجموعه‌ها و دستگاه‌ها برای انتصاب آنها فشار وارد می‌شود که دیگر نمی‌تواند به آقای ربیعی به عنوان یک وزیر نگریست چرا که وزیر اختیارات لازم را دارد و نباید افراد تحمیلی را منصوب کند.
 
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «شستا» یک مجموعه اجاره‌ای برای برخی گروه‌ها شده است گفت: پیشنهاد ما این است که اگر قرار است این مجموعه عظیم اقتصادی اجاره داده شود حداقل برای مدت یک سال باشد که افراد بتوانند یک برنامه کاری درست ارائه دهند.
 
این نماینده مجلس همچنین از برخی  اقدامات وزیر کار درباره افتتاح پروژه‌ها انتقاد کرد و گفت: اخیرا برای کلنگ‌زنی پالایشگاه کرمانشاه به جای کلنگ زدن از بلدوز استفاده کرد اما پس از رفتن ایشان تمام دستگاه‌ها جمع‌آوری شدند و عملا هیچ اتفاقی نیفتاد.
 
مصری از انتصاب یک مدیر متخلف در هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی خبر داد و گفت: با وجود تایید سازمان بازرسی کل کشور معلوم نیست چرا یک فرد متخلف با حقوق نجومی در راس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی در حال فعالیت است و هنوز هیچ برخوردی با آن نمی‌شود.
 
وی با بیان اینکه سوالات خود را در صحن علنی مجلس از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح خواهم کرد، گفت: چندین بار سوالات من در صحن مجلس به تعویق افتاده است و کسی پاسخگوی آن نیست.
۰ نظر ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۲
حسن حیدری
چند ماه از افشای حقوق‌های نجومی و البته دستور برخورد با نجومی بگیران گذشته ولی هنوز دستگاه‌های مربوطه گزارشی از اقدامات‌شان در این زمینه نداده اند.

تسنیم: بعد از افشاگری حقوق های نجومی برخی مدیران دولتی از گوشه و کنار خبر آمد که دستور برخورد و بررسی این موضوع صادر شده است ولی با گذشت چند ماه از این موضوع هنوز گزارشی از اقدامات انجام شده منتشر نشده است.

 

از آنجایی که حقوق های نجومی به اعتماد مردم ضربه زده و عدالت در دولت را زیر سوال برده بود مقام معظم رهبری دستور رسیدگی و برخورد سریع با این موضوع را دادند و در دولت هم البته تیمی ویژه به ریاست معاون اول رئیس جمهور مأمور رسیدگی این مهم شد.

 

اما علاوه بر دولت، از پارلمان هم خبر آمد که با دستور رئیس مجلس، دیوان محاسبات مأمور بررسی حقوق های نجومی شده است؛ امین حسین رحیمی رئیس دیوان محاسبات با اعلام این خبر گفته بود: مقرر شده دیوان محاسبات به زودی گزارش کاملی از وضعیت پرداخت این حقوق ها به مجلس ارائه دهد.

 

وی  با بیان اینکه دستور لاریجانی به دیوان محاسبات برای تهیه گزارش از میزان دریافتی ها منجر به تصویب حداقل و حداکثر دریافتی در مجلس می شود،

 

ادامه داد: تا زمانی که دولت قانون مدیریت خدمات کشوری را -که زمانبر است- اصلاح کند، مجلس با ارائه یک طرح می تواند حداقل و حداکثر دریافتی را تعیین و تعدیل کند.

 

در کنار قوای مجریه و مقننه، قوه قضائیه هم رسیدگی به حقوق های نجومی را آغاز کرد؛ البته در همان هیاهوی افشای حقوق های نجومی رهبر انقلاب فرمودند: "در برخورد هم فقط قوّه‌ی مجریّه نیست که باید برخورد کند، قوّه‌ی قضائیّه هم در جای خود ــ آ‌نجایی که جای ورود قوّه‌ی قضائیّه است ــ بایستی برخورد کند".

 

ولی گزارش عملکردی که غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه درخصوص آخرین وضعیت بررسی فیش‌های حقوقی در دولت ارائه داده آنهم با وجود گذشت چند ماه از این مهم چندان قابل قبول نیست؛ وی در نشست خبری خود در این خصوص اعلام کرد: براساس آنچه که نقل شده دولت اظهارداشته که تا الان مجموعاً 15 نفر را عزل و یا جابجا کرده و یا از انها خواسته که استعفا دهند. همچنین یکی دیگر از کارهای دولت این بود که مصوبه‌ای را برای تعدادی از مسئولان و مدیران بخشنامه کرد که حق ندارند بیشتر از یک سقف مجاز دریافتی داشته باشند.

 

سخنگوی قوه قضاییه تصریح کرد: حداقل برای من این سوال مطرح است که واقعاً 15 نفر بودند که حقوق غیر شرعی و غیر قانونی دریافت کرده بودند؟ من نمی‌گویم 15 نفر بیشتر است یا کمتر، سئوال من این است که ملاک انتخاب برای این 15 نفر چیست؟ اگر ملاک فقط مبلغ بالا بوده که ما خبر داریم تعداد این افراد بیشتر است، اگر ملاک دریافت حق‌الجلسه یا وام‌های نسبتاً سنگین با بهره یک درصد بوده که باز هم تعداد بیشتر از 15 نفر است.

 

محسنی اژه‌ای با بیان اینکه دولت گفته بود سعی می‌کنیم کسانی که متخلف هستند و جرمی مرتکب شده‌اند به دستگاه قضایی معرفی کنیم، گفت: تا این لحظه یک مورد هم از سوی دولت و دستگاه قضایی معرفی نشده و گزارشی هم نیامده که کسی پولی را که به ناحق دریافت کرده بازگردانده باشد.

 

اژه‌ای البته خود اذعان داشته که قوه قضاییه هم در این موضوع شتابی را که باید داشته باشد نداشته و کار ویژه‌ای که باید انجام می‌شده صورت نگرفته است. قوه قضاییه اقدامی کرد و نامه‌ای به دستگاه‌های مختلف نوشت که لیست افرادی که دریافت‌های بالا داشتند را ارائه کند، برخی دستگاه‌ها گزارش‌هایی دادند اما دیدیم که مثلاً فلان فرد فیش حقوقی یک جا را داده در حالیکه از 3 جای دیگر حقوق می‌گیرد.

 

البته در راستای بررسی حقوق های نجومی در قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور وارد شده تا هم در مقام راستی آزمایی خود اظهاری‌ها برآید و هم اسناد و مدارک جدیدی به دست آورد. طبق اعلام سخنگوی دستگاه قضا، سازمان بازرسی کل کشور کار بررسی را آغاز کرده است و به هر مقدار هم نتیجه برسد همان را گزارش می‌دهد.

 

در گزارش های سازمان بازرسی که از سوی اژه ای اعلام شده، لیستی از یک وزارتخانه با 50 نفر آماده شده که حقوقشان 40 میلیون به بالا است.

ولی این پایان ماجرای حقوق های نجومی نیست و در سایر وزارت خانه ها از جمله وزارت امور اقتصادی و دارایی هم کارگروهی ویژه تشکیل شده تا بررسی های لازم را در این حوزه انجام دهد و مانع از تکرار وقایعی مشابه شود.

 

با توجه به اهمیت رسوایی حقوق های نجومی این نگرانی وجود دارد که این موضوع هم مانند موارد مشابه مشمول مرور زمان شود و متخلفان به راحتی به کارشان ادامه دهند. بنابراین ضروریست که سران سه قوه دستور رسیدگی فوری و گزارش دهی سریع پیرامون رسوایی حقوق های نجومی را دستگاه های مربوطه بدهند.

۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۲:۵۱
حسن حیدری
فرزند کربلایی کاظم ساروقی می‌گوید: سال ۸۶ خدمت مقام معظم رهبری رسیدم وقتی گفتم پسر کربلایی کاظم هستم، گفتند شبیه پدرت هستی! گفتم مگر شما پدر بنده را دیده‌اید؟ فرمودند حدود هفده ـ هجده سالم بود که شهید نواب صفوی ایشان را به مشهد آورد.

«اسماعیل کریمی» فرزند 85 ساله مرحوم کربلایی کاظم ساروقی که از نظر صورت و سیرت بسیار شبیه به پدرش مرحومش هست. او خاطرات نابی از پدر خود دارد که شنیدنش برای هر شنونده‌ای می‌تواند جذاب باشد. محمدکاظم کریمی (مشهور به کربلایی کاظم ساروقی) روستایی‌زاده‌ای بی‌سواد بود که به اذن خدا و با عنایت اهل بیت(ع) حافظ کل قرآن کریم شد و این امر از سوی علمای زمان از جمله حضرات آیات بروجردی و مرعشی نجفی مورد تأیید قرار گرفت. حتی رهبر معظم انقلاب نیز در سنین نوجوانی با مرحوم کربلایی کاظم برخورد داشته‌اند و این معجزه مورد تأیید ایشان نیز قرار گرفته است.

 

حال پسر که هم‌شکل و هم‌سن پدر در آن سال‌ها است، حرف‌هایی دارد و خاطراتی را بازگو می‌کند که برای نسل امروز شنیدنی ست.


اسماعیل کریمی، فرزند ارشد کربلایی کاظم

 

 

* از کودکی مرحوم کربلایی کاظم بگویید، در کودکی به ایشان چه گذشت؟

کربلایی کاظم در سن هفت سالگی می‌خواست برود مکتب‌القرآن که قرآن یاد بگیرد. پدر ایشان کشاورز بود و وضعیت مالی مناسبی نداشت و قادر به پرداخت شهریه مکتبخانه نبود. ایشان را می‌برد صحرا و مشغول به چوپانی می‌شدند. تا اینکه در سن 24 سالگی از پدرش جدا می‌شود و می‌رود کشاورز ارباب یک روستایی می‌شود. ارباب زمینی به او می‌دهد تا ایشان روی زمین کار کند و دوسوم از محصول زمین برای ارباب باشد و یک قسمت از آن برای کربلایی کاظم باشد.

یک روز می‌رود پای منبر یکی از وعاظی که از طرف آیت‌الله حائری یزدی همه ساله مأمور بوده در ماه رمضان در آن منطقه به تبلیغ بیاید. منبری حجت‌الاسلام صابری اراکی بودند، ایشان راجع به خمس و زکات صحبت می‌کنند. سخنران می‌گفت هر اربابی باید سال خمسی داشته باشد و کشاورزها هم باید زکات بدهند. اگر چنانچه خمس و زکات ندهند هر چه نماز بخوانند و روزه بگیرند باطل است. ایشان می‌آیند به ارباب می گویند که بیا و زکات پرداخت کنیم. ارباب زیر بار نمی‌رود و می‌گوید این مباحث را قبول ندارد. کربلایی کاظم هم می‌گوید حالا که تو این مباحث را قبول نداری من هم تو را قبول ندارم و دیگر برای تو کار نمی‌کنم. به همین دلیل می‌رود جای دیگری برای کارگری. چند سالی از این موضوع می گذرد و ارباب پشیمان می‌شود و پیغام می‌دهد به کربلایی کاظم که برگردد. خب پدرشان واسطه می‌شود و ایشان کما فی السابق مشغول به کار در آن زمین کشاورزی می‌شود.

 

 

* داستان امامزاده‌ای که در قرآن مورد عنایت اهل بیت قرار گرفت چه بود؟

کربلایی کاظم یک روز که موعد پرداخت زکات رسیده بود، از یک مسیری که در آن مسیر امامزاده هفتاد و دو تن در ساروق فراهان اراک بود، رد می‌شد. این امامزاده هفتاد و دو تن معروف است. درب امامزاده به دو سید بزرگوار برخورد می‌کند که او را صدا می‌کنند و می‌گویند محمدکاظم بیا برویم یک فاتحه‌ای برای این امامزادگان بخوانیم. پدر به همراه آن دو سید بزرگوار داخل امامزاده می‌روند، فاتحه‌ای برای شهدای مرد آن امامزاده می‌دهند و وقتی می‌خواهند به قبور شهدای زن آن امامزاده بروند برای فاتحه، کربلایی کاظم می‌گوید به آن سمت نباید برویم؛ متولی امام زاده گفته این‌ها زن هستند و نباید مردها برای فاتحه آنجا بروند. فقط زن‌ها مجوز دارند به آن قسمت بروند. یکی از آن دو سید می‌فرماید اینها همه خرافات است، اگر اینگونه باشد که نباید مردها به زیارت حضرت زینب و حضرت معصومه و حضرت زهرا(س) بروند. کربلایی کاظم راضی می‌شود که به آن سمت بروند و فاتحه‌ای می‌فرستند. بعد که از قسمت زنانه خارج می‌شوند و می‌روند سراغ باقی شهدای امامزاده، در آنجا پدر می‌گوید صحنه طور دیگری شد و آن دو سید بزرگوار ذکر می‌گفتند و صلوات می فرستادند و بر روی سقف نوری تابید و آیاتی از قرآن نوشته شد. من که سوادی نداشتم آقا فرمودند این آیات را بخوانم. من عرض کردم من که سوادی ندارم. چطور می توانم بخوانم در حالی که اصلا سواد ندارم؟ آقا فرمود من می‌خوانم تو با من بخوان. بسم الله الرحمن الرحیم. إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ... . من هم این آیات را خواندم و بعد یکی از آن دو سید، دست بر سینه من گذاشت و بعد رها کرد. یک مرتبه کربلایی می‌بیند آنها غایب شدند و آیات نورانی که بر روی سقف درج شده بود هم دیگر نیست و سپس ایشان بیهوش می‌شود. سنگینی آیات و تشرف یافتن به محضر امام زمان(عج) آنقدر سنگین بود که یک مرتبه بیهوش می‌شود تا فردا صبح. صبح که بیدار می‌شود آیات قرآن را از حفظ تلاوت می‌کند. تمام قرآن به اذن خدا و به دست با برکت حجت بن الحسن(ع) در قلب کربلایی کاظم قرآن نازل شد.

 

* این هفتاد و دو تن امامزاده چه کسانی بودند؟

در زمانی که امام رضا(ع) ولیعهد مأمون ملعون بود، عده‌ای از علویون از نجف و کربلا و کاظمین و مدینه حرکت می‌کنند که خدمت امام برسند. وقتی وارد ایران می شوند مامون امام را شهید کرده بود و به حاکمان شهرها دستور می‌دهد که تمام علویان را در تمامی شهرها که در حال حرکت به سمت خراسان هستند، به قتل برسانند. در همان ساروق این کاروان در داخل یک باغی محاصره می‌شوند، جنگی صورت می‌گیرد و همه به شهادت می‌رسند. چهل نفر دختر به سرپرستی یک خانمی به نام ام‌سلمه بودند و بقیه مرد بودند.

 

 

 

* دیگران از این ماجرا چگونه مطلع شدند؟
ایشان چون روستایی و ساده بود و نمی‌خواست به مردم روستا بگوید که این اتفاق برایش رخ داده است، این حادثه را به کسی نگفت. فقط چند نفر از دوستان نزدیکش را مطلع کرد. 13 سال از این موضوع می‌گذرد تا اینکه ایشان قصد عتبات عالیات می‌کند. در یکی از شهرهای استان همدان برخورد می‌کند به دو مجتهد که قاری و مسلط به قرآن کریم بودند. از آنها یک اشتباه قرآنی می‌گیرد. آنها متعجب می‌شوند و می‌پرسند از کجا اینقدر به قرآن مسلطی و ایشان شرح ماوقع می‌کند. ایشان را می‌برند در کرمانشاه. عکس ایشان را به همراه شرح حالشان در مجله‌ای می‌نویسند و می‌فرستند خدمت آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله کوه کمری، آیت‌الله خوانساری، و آیت‌الله مرعشی نجفی. علمای قم ایشان را احضار می‌کنند.

 

پدر تعریف می‌کردند که در قم می‌خواستند خدمت  آیت‌الله بروجردی برسند و در اندرونی خانه ایشان عده‌ای طلبه نشسته بودند و حرف‌های دنیایی می‌زدند و از ذکر خدا و خواندن قرآن حرفی در بینشان نبود. من آنها را نصیحت کردم که مشغول به ذکر خدا باشید و قرآن بخوانید و دیدم آنها اصلا گوش نمی‌دهند. وقتی این حالت را دیدم دست گذاشتم روی گوشم و بلند بلند قرآن خواندم. طلاب که این وضعیت را دیدند گفتند کربلایی کاظم شما هستید حافظ قرآن؟ خدمت آیت‌الله بروجردی خبر می‌برند که کربلایی کاظم در اندرونی هستند و آمده‌اند شما را ببینند. آیت‌الله بروجردی خودشان می‌آیند آنجا و دیده‌بوسی می‌کنند. می پرسند شما همان کربلایی کاظم هستی که حافظ قرآن هست و سوادی هم ندارد؟ پدر می گوید بله. فرمودند من چند تا سؤال از شما دارم. «إذ یعدکم الله إحدى...» در چه سوره‌ای است؟ پدر می‌گوید عرض کردم به آیت‌الله بروجردی این آیه هفت سوره انفال است ولی یک واو هم در اول آیه است. «و إذ» درست است. طلبه‌هایی که در آنجا بودند پرخاش کردند که کارت به جایی رسیده است که می‌خواهی از آیت الله بروجردی اشتباه بگیری؟ آقای بروجردی گفتند بنشینید! من مخصوصا این واو آیه را نگفتم تا ببینم تشخیص می دهد یا خیر. آن سؤال را جواب دادم. سؤال دیگری پرسید. پرسیدند. قرائت شما چه قرائتی ست؟ گفتم قرائت عاصم به روایت حفص است. ایشان گفتند بله ایشان شیعه است و قرائتشان مورد قبول است.

 

آیت الله بروجردی سؤال دیگری پرسیدند. گفتند من در سوره الضحی تردید دارم که «و اما الیتیم فلا تنهر» و یا «فاما الیتیم...». کربلایی کاظم گفتند فاما الیتیم فلاتنهر و در آیه بعد و اما السائل ... است. اولی با ف است و دومی با واو. سؤال های دیگری از ایشان کرد و جواب گرفت.

 

 

* ظاهرا مقام معظم رهبری هم در مشهد با ایشان برخورد داشته‌اند؟

سال 86 خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. به بیت ایشان دعوت شده بودم. وقتی گفتم پسر کربلایی کاظم هستم گفتند شبیه پدرت هستی. گفتم مگر شما پدر بنده را دیده‌اید؟ فرمودند شهید نواب صفوی ایشان را آورد مشهد و ایشان را برد بالای منبر، دعوت کردند آیت‌الله میلانی و شیرازی بیایند حافظ قرآن کریم بودن این پیرمرد را امتحان کنند.


سپس گفتند: بنده هم ایشان را امتحان کردم که البته سنم هفده ـ هجده سال بود. واقعا ایشان معجزه بودند. رهبر انقلاب ادامه دادند که حتی ایشان در منزل آیت الله بروجردی هر سؤالی که آیت‌الله بروجردی از ایشان می پرسیدند جواب دادند.

من به رهبری عرض کردم ادامه آن داستان اینگونه هست که کربلایی کاظم به آیت الله بروجردی می‌گوید من هم از شما سئوالاتی دارم. و سئوالش را می پرسد و آیت الله بروجردی در جوابش می ماند. سئوال کرد شما که با قرآن سر و کار دارید یک سوره ای هست که فقط یک کسره دارد. آقای بروجردی هر چه فکر کردند به نتیجه ای نرسیدند گفتند در سوره قل هو الله احدفقط لام «لم یلد» کسره دارد. از این مهمتر هم سئوالی دارم. آن مرجع تقلید فرمود بپرس. گفتم یک سوره ای هست در قرآن که هفت حرف از حروف الفبا در آن سوره نیست. که این هفت حرف از صفات اهل جهنم است. ولی آن سوره سوره رحمت است. آیت الله بروجردی باز در جواب ماندند و گفتند خودت بگو. ایشان گفت سوره حمد است. این سوره هفت حرف ندارد: ج، خ، ذ، ش، ت، ث. که ث از ثبورا کثیرا می آید که صفات اهل جهنم است. ج که حرف جهنم است. خ هم خسران است. ز درختی در جهنم است به نام زقوم. شین هم از شقاوت و شیطان است. ذاء هم از لذا می‌آید. ف هم از فزء اکبر می‌آید. بعد آقا بلند می‌شود و صورت کربلایی کاظم را می بوسد و صد تومان پول به کربلایی کاظم می‌دهد ولی ایشان قبول نمی کنند. می گوید این را بده به طلبه‌هایی که مستحق هستند، من خودم کشاورز هستم و پول حلال در می‌آورم. آقا می‌فرماید خودم در بروجرد کشاورزی دارم از حق خودم می خواهم به شما سهمیه بدهم. ایشان قبول می‌کنند و در همان جا میان طلبه‌ها آن پول را تقسیم می کنند.

 

* رهبری نفرمودند چه سئوالی از پدرتان کردند؟

خیر. ولی دستخط ایشان در همان امامزاده در ساروق موجود است که ایشان در وصف کربلایی کاظم مطلبی نوشته‌اند و در آنجا منتشر شده است. یکی از علما می‌گوید در جلسه آیت الله بروجردی که منزل ایشان برگزار می‌شد شرکت کردم و ایشان گفتند هر کس می خواهد حمدی همانند حمدی را که رسول الله می‌خوانند بشنود به قرائت سوره حمد کربلایی کاظم گوش دهد.

 

 

* جریان ورود کربلای کاظم به جریانات سیاسی و گروه فدائیان اسلام چه بود؟

در آن جلسه شهید نواب صفوی تشریف داشتند و کربلایی کاظم را می‌برد جزء گروه فدائیان اسلام می‌کند و می‌گوید می‌خواهم با این معجزه الهی طاغوت را در هم بکوبم. چند سالی با ایشان بودند.

 

در آن سالها کمونیست‌ها و کسروی‌ها به شدت علیه مردم و دین اسلام حمله می‌کردند. می‌گفتند باید دین جدید آوریم و اسلام را باید کنار گذاشت. باید دین جدیدی اختراع کنیم. شهید نواب صفوی با کمک کربلایی کاظم جلساتی برگزار می کردند و در آن از جوانها دعوت می کردند که در جلسات حاضر شوند و معجزه کربلایی کاظم را به جوانان نشان می دادند و جوانان متوجه پویایی دین اسلام و این معجزه می‌شدند و از عوام فریبی‌های کمونیست‌ها در امان می‌ماندند.

 

* به نظرتان رمز موفقیت پدر چه بود؟

آیت الله العظمی خوانساری از ایشان سئوال می پرسد که شما چطور شد که به این درجه رسیدید؟ کربلایی کاظم می گوید من سه تا ویژگی دارم که هر کسی این ویژگی ها را داشته باشد به درجه من می‌رسد. هر کسی این سه ویژگی را داشته باشد خداوند به او کرامت می کند؛ یا طی الارض پیدا می کند، یا مستجاب الدعوه می شود، یا حافظ قرآن. ویژگی اول: نخوردن مال حرام است. من از موقعی که به سن تکلیف رسیدم تا به الان یک لقمه حرام جذب بدنم نشده است. آقای خوانساری فرمودند شما از کجا می‌فهمید که یک لقمه حرام است و نمی خورید؟ پدرم گفتند اگر کسی خمس ندهد، زکاتش را ندهد، ربا بدهد، غذا تهیه کند جلو من بگذارد همان آقایی که مرا برد در آن امامزاده گفت قرآن بخوان صورتش برایم مجسم می شود که با اشاره دست می گوید از این غذا نخور. همان آقا با انگشت اشاره می کند. ویژگی دوم: از گندم و زکات و غیره که پرداخت می کردم هر چه که می ماند یک دهم آن را در راه خدا می دادم. سومین ویژگی: خواندن نمازهای واجب و مستحب 51 رکعت روزانه. همه نمازها را به جا می آوردم و عامل قرآن هم بودم.

 

* ماجرای تطابق قرآن مکتوب با کربلایی کاظم که توسط آیت الله مرعشی نجفی صورت گرفت چیست؟

آیت الله مرعشی نجفی فرمودند برخی از طلبه ها می گویند که قرآن تحریف شده است. این قرآن قرآن زمان پیغمبر نیست. ما هم وقتی داستان کربلایی کاظم را شنیدیم نامه ای نوشتیم و پیغام فرستادیم که کربلایی کاظم بیاید قم. طولی نکشید آمد و با هم دیگر قرار گذاشتند که روزی یک جزء قرآن مقابله کنند. دیدم همان قرآنی که بر محمد بن عبدالله نازل شده است را کربلایی کاظم قرائت می کند.

 

علماء نجف نیز از جمله سیدمحسن حکیم که پدر خاندان عالم پرور حکیم است نیز ایشان را امتحان کردند و تأیید کردند. سید عبد الله شیرازی، آیت الله ابولقاسم خوئی، آیت الله شاه آبادی، آیت الله کاشف الغطاء و علماء دیگر ایشان را امتحان کردند و همگان هم می دانستند که کار، کار اعجاز الهی ست. یک کتاب ادبیاتی به نام مغنی الادیب را به ایشان نشان می دهند و می گویند که این کتاب کتاب قرآن است. ایشان می گوید خیر اینگونه نیست، من کلمات قرآن را به صورت نور می بینم. چند صفحه ورق می زند کتاب را و بر می خورد به یک آیه قرآن و می گوید این آیه قرآن است. می گفت دیگر کلمات تاریک است و این نورانی است و آیه قران همین است. مولف کتاب آن آیه قرآن را برای شاهد مثال بحث ادبیاتی‌اش آورده بود و گفته بود که این شاهد مثال در این آیه فلان است و یک کلمه به آیه اضافه کرده بود. کربلایی کاظم گفته بود این ثم که اینجا آورده شده آیه قرآن نیست، و مابقی کلمات آیه قرآن است. می گویند نویسنده این کتاب فرد بزرگی بوده است. می گوید هر که می خواهد باشد این کتاب قرآن نیست. این مطلب به گوش اهل تسنن می‌رسد ایشان را به کویت دعوت می کنند. آنجا هم با حفاظ سنی بحث می کند و آنها را مغلوب می کند. عرض کنم که در آنجا آیت الله حکیم یک کفنی می گیرد بعد از حدود 4 ماه که آنجا بود وقتی می آیند. یک تابستانی بود که ایشان گفتند من می خواهم بروم قم دیدار آیت الله بروجردی و زیارت حضرت معصومه سلام الله علیه. چون من وصیت کردم در قم دفنم کنید بهتر است که در همان جا مستقر باشم شاید مرگ من برسد. شب را در خانه یکی از اقوام آیت الله بروجردی می‌خوابد. شب که می خواهد نماز شب بخواند به خاطر تاریکی هوا و پله هایی که بود پایش عقب جلو می شود و سرش می خورد به دیوار و سرش می شکند. ایشان را می برند بیمارستان. من تویسرکان بودم و خبری رسید که پدرم مریض است. بعد از چند روز که برادرم آمد از قم گفت که پدر مرحوم شده است و آیت الله بروجردی هم مراسم با شکوهی برایش برگزار کرد. برگشتیم قم تا مراسم سوم پدر را برگزار کنیم.

 

در سال 1332 آیت الله طالقانی یک جلسه مطبوعاتی گرفتند و دعوت کردند از تمام روزنامه نگاران و خبرنگاران جهان اسلام و درآنجا معجزه کربلایی کاظم را به همه معرفی کردند.

 

 

چرا ایشان را در حرم حضرت معصومه دفن نکردند؟

 خب روزی که کربلایی کاظم از دنیا رفت مصادف با روزی بود که ساواک تدابیر امنیتی شدیدی علیه قمی‌ها تدارک دیده بود. ساواکی‌ها نباید خبردار می‌شدند که کربلایی کاظم مرحوم شده است. اگر خبردار می شدند جنازه پدرم را بر می داشتند و در دریاچه حوض سلطان می‌انداختند. پدرم را به دور از چشم ساواک و مخفیانه می‌برند در قبرستان قم نو دفن  می کنند. شبی در شیراز بنده را دعوت کردند برای حضور در یک مراسم قرآنی در آن جمع خیل عظیمی از حافظان قرآنی حضور داشتند. در آن جمع آیت الله سلیمی هم حضور داشت. تا متوجه شدند که من در آن جلسه هستم امام جمعه شیراز آیت الله محیی‌الدین حائری شیرازی به بنده گفتند قمی ها برای کربلایی کاظم آیا مقبره ای درست کردند یا خیر؟ گفتم مردم به فکر پول جمع کردن هستند چه کسی به فکر مقبره برای کربلایی کاظم است؟ ایشان آن زمان نامه ای به فرماندار آن زمان قم نوشت و گفت مقبره ای برای کربلایی کاظم درست کنید اگر نمی کنید ما شیرازی ها برای ایشان مقبره درست کنیم. فرماندار گفت خرج زیاد دارد و ما کمک می کنیم ولی مردم سر و صدا می کنند و قبرهای دیگر نبش می شوند و قابل زیارت نمی شوند. آیت الله حائری شیرازی زیر بار نرفتند و یک نفر کارشناس فرستادند قم که معاون شهرداری شیراز بود و آمدند برنامه چیدند و این مقبره را با کمک شیرازی ها درست کردند. الان چندین کشور دنیا با مترجمین می آیند در مقبره و بنده هم تا غروب همیشه در مقبره هستم و برای آنها معجزه کربلایی کاظم را تعریف می کنم. ده روزی هم در لبنان به دعوت حزب الله لبنان دعوت شدم و رفتم در آنجا مصاحبه هایی کردم و در همایش هایی شرکت کردم. سوریه و عراق و عربستان هم همایشهایی بود که حاضر شدم و داستان کربلایی کاظم راتعریف کردم.

 

با این سن بالا چرا هنوز دست از این کار تبلیغی بر نمی‌دارید؟

 

من 85 سال سن دارم و دیگر رمق چندانی ندارم. ولی پدر در خواب به من گفتند که تو باید این معجزه را به گوش جوانان برسانی تا مردم مطلع شوند و پی به عظمت قرآن ببرند و به دامن قرآن و اهل بیت متوسل شوند.

منبع: فارس

۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۳
حسن حیدری
نماینده مردم محلات و دلیجان در مجلس خواستار شفاف سازی موضوع FATF شد.

 فارس: علیرضا سلیمی در نشست علنی امروز (یکشنبه، 4 مهرماه) مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مجلس در رأس امور است، گفت: در بحث حقوق‌های نجومی باید مسائل روشن شود اگر این موضوع صحیح بوده باید به مردم گزارش شود و در غیر این صورت نیز باید گزارش آن به مردم ارائه شود.
 
نماینده مردم محلات و دلیجان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: کمیسیون اصل 90 مجلس موضوع حقوق‌های نجومی را پیگیری کرده است اما باید خروجی آن مشخص شود.
 
سلیمی افزود: در موضوع FATA باید شفاف سازی شود، مقرر شده بود وزیر اقتصاد در این رابطه به مجلس گزارش دهد، نکته دیگر اینکه در بحث قراردادهای IPC در تعطیلات مجلس این موضوع ابلاغ شده است.
 
وی ادامه داد: در بحث خریدهای کشور باید مشخص شود که قانون اساسی و مجلس دور زده شده است یا خیر؟ و اینکه باید این موضوع شفاف شود که در واردات بحث انتقال فناوری رعایت شده است؟ و نکته دیگر اینکه در بحث واگذاری ساخت نیروگاه‌ها باید مشخص شود انتقال فناوری‌ها تا چه حد رعایت شده است؟  
 
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با گرامیداشت هفته دفاع مقدس و بازگشایی مدارس افزود: باید بحث نظام رتبه‌بندی معلمان اجرایی شود و نکته دیگر اینکه با توجه به تصویب قانون علیه ایران در مجلس آمریکا باید ما نیز به موضوع اقدام متقابل که قانون آن در مجلس مصوب شده است، توجه اساسی داشته باشیم.
 
این نماینده مردم در مجلس دهم افزود: قیمت مواد غذایی گران شده است به طور مثال قیمت برنج در مدت اخیر 45 درصد رشد داشته است و نکته دیگر اینکه وضعیت درمانی در شهرستان‌های محلات و دلیجان مناسب نیست و باید وزیر بهداشت در این رابطه نماینده اعزام کند تا به موضوعات رسیدگی شود.
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

اعدام‌های سال 67 به روایت مشاور دادستان

بنده آن زمان که جانشین دادستان انقلاب در کرمان بودم، متهمی داشتم که بیش از ٢٠٠ نفر از هواداران گروهک را در تهران، اصفهان، ایرانشهر و زاهدان به ما معرفی کرد. به جرات می‌توانم بگویم که این فرد چندین انبار اسلحه از منافقین به ما تحویل داد.
محمدابراهیم نکونام، مشاور ارشد دادستان کل کشور است. او به دلیل آنکه در سال‌های پایانی دهه ٦٠ نیز در دستگاه قضا حضور داشته خاطراتی از نحوه برخورد نظام با سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) دارد و از رفتاری که با زندانیان برسرموضع منافقین شد دفاع می‌کند. 
 
چکیده مصاحبه نکونام با میزان در ادامه می‌آید.
 
آمار هموطنان ما که توسط منافقین به شهادت رسیدند تقریبا نزدیک ٢٠ هزار نفر است، البته این آمار علاوه بر افرادی است که به فیض جانبازی نایل شدند.
 
در قانون مجازات اسلامی وقت عنوان شده بود هرشخص یا گروهی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه کنند محارب هستند. منافقین خیلی راحت سوار ماشین و موتور می‌شدند و بدون برنامه‌ریزی قبلی هرکسی که می‌خواستند، به گلوله و رگبار می‌بستند. نظام با این افراد باید چه کار می‌کرد؟ اکثر آنها با اقبال مردم و اراده جدی دستگاه قضایی و حاکمیت یا دستگیر شدند یا در همان سال‌های ٦١ پا به فرار از کشور گذاشتند. اکثر دستگیرشدگان عمدتا هم مرتکب قتل و جنایت شده بودند عمدتا محکوم به اعدام بودند. بعضی از آنها که حاضر به توبه نشدند سال‌های ٦٠ و ٦١ اعدام شدند و حکم اعدام عده زیادی از آنها که با جمهوری اسلامی ایران همکاری می‌کردند، تقلیل پیدا کرد.
 
بنده آن زمان که جانشین دادستان انقلاب در کرمان بودم، متهمی داشتم که بیش از ٢٠٠ نفر از هواداران گروهک را در تهران، اصفهان، ایرانشهر و زاهدان به ما معرفی کرد. به جرات می‌توانم بگویم که این فرد چندین انبار اسلحه از منافقین به ما تحویل داد. امثال او خیلی زیاد بودند، این فرد که سابقه هفت ماه عضویت در آن سازمان جهنمی را داشت به دلیل همکاری با جمهوری اسلامی ایران با وجود اینکه جنایات زیادی را به گفته خود مرتکب شده بود، از اعدام رهایی یافت و به زندان محکوم شد. چهار پنج ماه با ما همکاری کرد و او را هم به تهران فرستادیم و محکوم به زندان شد. در واقع کسانی که باید اعدام می‌شدند به دلیل همکاری جانانه‌شان، به حبس و زندان محکوم شدند و از این افراد زیاد بودند.
 
آن خانه‌ تیمی که موسی خیابانی و عده‌ای دیگر از اعضای گروهک منافقین و تعدادی از سرکردگان آنها در آنجا حضور داشتند و پس از شناسایی به هلاکت رسیدند، توسط یکی از منافقین تواب معرفی شد.
 
از آنجایی که مرکز اقدامات منافقین تهران بود، مرحوم آقای لاجوردی، دادستان وقت تهران اطلاعیه داد که کلیه صاحبخانه‌هایی که مستاجر دارند، مشخصات‌شان را بیاورند. به مجرد اینکه این اطلاعیه از تلویزیون پخش شد کسانی که مستاجرهای ناشناخته داشتند به مکانی که شهید لاجوردی معرفی کرده بود، سرازیر شدند. عجیب این بود که همان شب و بعد از قرائت اطلاعیه، دقیقا ٩٥ درصد خانه‌ها تخلیه شد و همه منافقین شروع به فرار کردند. بنده در آن زمان جانشین دادستان انقلاب کرمان بودم و شاید در روز ٥٠ مورد مراجعه حضوری یا تلفنی داشتیم که افراد مشکوک را معرفی می‌کردند.
 
در کودتای نوژه مادر یکی از افراد دخیل در کودتا، خبر داد که فرزندش فعالیت‌های مشکوک دارد و همین خبر باعث کشف کودتای نوژه شد.
 
امام از همان نجف با شنیدن دو روز از مواضع آنها، آنها را منحرف و گمراه از اعتقاد دینی و اسلامی می‌دانستند. وقتی اسناد و مدارک را بررسی کنید متوجه می‌شوید که مسعود رجوی با رژیم شاه همکاری داشت. یک شب که قرار بود چند نفر از منافقین در زمان شاه اعدام شوند، مسعود هم به همراه آنها برای اجرای حکم رفت. ٤ نفر اعدام شدند ولی مسعود اعدام نمی‌شود، مرحله دوم نیز همینطور، همه اینها اسنادی است که نوع همکاری مسعود با دستگاه طاغوت را نشان می‌داد.
 
منافقین در زندان در واقع چند طیف شدند، طیف‌هایی که بعد از یکی دو سال نشان دادند که متنبه نشده‌اند ولی بعضی از آنها تنبه‌شان ادامه داشت. این روند ادامه پیدا می‌کرد تا اینکه قضایای قبول قطعنامه پیش آمد و اینکه هنوز همه نیروهای نظامی ما عمدتا در خوزستان بودند. عراق هم می‌خواست به کویت حمله کند. سازمان منافقین با تمام تجهیزات عراق برای شرکت در عملیات مرصاد پیش آمد.  
 
قضیه مرصاد که پیش آمد عده‌ای از این زندانیان در زندان‌های مختلف کشور به هلهله و شادی پرداختند و از عملیات مسلحانه منافقین علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام حمایت کردند. بعد از شکست منافقین در عملیات مرصاد، تحقیقات و بازرسی‌هایی از زندان‌ها و بندهایی که منافقین در آنها حضور داشتند صورت گرفت و اسناد و مدارکی کشف شد که نشان داد اینها خودشان را از زمان‌های گذشته برای روزی که منافقین به خیال خودشان بر ایران حکومت کنند، آماده کرده بودند. برخی از اینها در حد اینکه ارکان حکومت منافقین باشند مطرح شده بودند و این اسناد به دست آمد.
 
قوه قضاییه سر دو راهی ماند که باید چه کار کند، امام (ره) حفظ نظام را از اوجب واجبات می‌دانستند. حضرت امام (ره) با آن پیامی که دادند مشخص است که توجه داشتند به اینکه اینها محکومان به اعدام بودند که به خاطر توبه اعدام نشدند و به حکم قانون مجازات اسلامی که تصریح کرده محارب باید اعدام شود حکم اعدام برای‌شان اجرا نشد.
 
 یک عده‌ای از محکومان که اصلا در این فازها نبودند و بر توبه باقی مانده بودند و عده زیادی اصلا تا قبل از سال ٦٧ و ٦٨ از زندان آزاد شده بودند، بعضی نیز محکوم بودند و در فازهای برگشت از توبه نبودند. امام (ره) یک ابداعی در اینجا داشتند. در حالی که می‌توانستند بگویند مثلا چند نیروی اطلاعاتی بنشینند و محاکمه کنند ولی این کار را نکردند و تعدد قاضی را در احکام سالب حیات مورد عنایت قرار دادند. لذا فرمودند تیمی متشکل از روسای دادگاه‌های انقلاب، دادستان‌ها که همه قاضی هستند و البته یک نیروی اطلاعاتی نیز به دلیل تخصص اطلاعاتی‌اش انتخاب شده و این موضوع را بررسی کنند و روش انتخاب امام به خوبی نشان می‌دهد اینکه بعضی می‌گویند این منافقین بدون حضور قاضی به اعدام محکوم شدند، درست نیست. حضور نیروی اطلاعاتی فقط از باب کارشناسی موضوع بوده و اصل موضوع و محاکمه توسط آقایان دادستان‌ها و حکام شرع صورت گرفت.
 
این افراد در قالب شکل رسمی دادگاه محاکمه شدند، پرونده آنها را بررسی و مطالعه کرده بودند و با آگاهی از وضعیت سابق‌شان از آنها سوال‌های بسیاری می‌پرسیدند. سوالاتی از قبیل اینکه برای چه زندان هستی؟ چند وقت است زندان هستی؟ محکومیت‌تان چقدر است؟ در کجا دستگیر شدی؟ اتهامات قبلی تان چه بوده است؟ موضع شما نسبت به منافقین چیست؟ تا صحبت در مورد وضعیت فعلی تفکر در مورد سازمان و اعلام مواضع در رابطه با وقایع روز و اینکه آیا از اعمالی که انجام داده‌اند پشیمان هستند یا نه؟
 
شاید از هر ٢٠ محکوم یکی یا دو نفر بر مواضع خود مانده بود و پافشاری می‌کردند. بعضی می‌گفتند که ما به توبه‌ای که کرده‌ایم پایبند هستیم. بعضی از آنها نشانی می‌دادند که اگر فلان بند را در فلان روز بازرسی کردید کار ما بود که اطلاع دادیم در این بند فعل و انفعلاتی است. اصلا عده زیادی از محکومین به زندان، توسط همین کمیسیون به خاطر احراز توبه آزاد شدند.
 
اما در این میان عده‌ای روی مواضع قبلی پافشاری می‌کردند و آن هم آدم‌هایی که عمدتا روحیات جنایتکاری و تروریستی در آنها تبلور و نمود داشت. جلسات محاکمه جلسات طولانی و بعضا چند نوبته بود؛ یعنی اینکه مطرح شود که فقط یک سوال می‌کردند درست نیست. در واقع قضاتی که منصوب و معلوم شدند، از قضات متعهد و به نام کشور و از دادستان‌ها و روسای حقوقدان دادگاه‌ها بودند. گاهی اوقات با یک نفر، پنج تا ١٠ ساعت صحبت می‌کردند تا به نتیجه برسند و اصل را بر قبول توبه و محکومیت اولیه می‌گذاشتند؛ یعنی کسی که حکم برایش صادر شده همان باشد؛ در واقع این هیات، هیات تصمیم‌گیر نسبت به استثنائات بود.
 
البته مخفی هم نماند که همان زمان قانون این بود که گروهی که اعلام جنگ مسلحانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران کنند، حکم محارب دارند و کسانی که حتی در عملیات مسلحانه شرکت نداشته‌اند ولی اعلام هواداری و سمپاتی به سازمانی که اعلام جنگ مسلحانه داشته، کنند مطابق قانون حاکم بر کشور مشمول قانون محاربه هستند.، گرچه می‌توانم قاطعانه بگویم هیچ فردی مشمول این تبصره نشد.
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۰
حسن حیدری
رئیس دفتر مقام معظم رهبری با تأکید بر حفظ وحدت و یکپارچگی جوامع اسلامی اظهارات برخی مفتی‌های عربستانی مبنی بر مجوس خواندن ایرانیان را محکوم
 
رئیس دفتر مقام معظم رهبری با تأکید بر حفظ وحدت و یکپارچگی جوامع اسلامی اظهارات برخی مفتی‌های عربستانی مبنی بر مجوس خواندن ایرانیان را محکوم کرد.
 
به گزارش انتخاب، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی در «مراسم افتتاح 200 مدرسه برکت با 1300 کلاس درس در سراسر کشور هدیه مقام معظم رهبری به دانش‌آموزان»، گفت:‌ «مقاومت مردم ما تاریخی است. آنها هشت سال با همه تحریم‌ها و محرومیت‌ها به استکبار گفتند که ما تسلیم نمی‌شویم و امام شهدا با هدایت‌ها و هبری‌هایشان ایستادند و مقاومت کردند تا جایی که سازمان ملل مجبور شد صدام را آغازکننده جنگ معرفی کرده و به این جنگ تحمیلی پایان دهد.»
 
رئیس دفتر مقام معظم رهبری  افزود: «اگر دشمنان خونخوار و قسم‌خورده این کشور درصدی احتمال پیروزی می‌دادند لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند اما یکی از اصلی‌ترین دلایل آن منظره زیبایی بود که از صفحه تلویزیون‌ها پخش شد و سربازان آمریکایی را دیدید که در خلیج فارس چطور زانو زدند و توسط نیروهای ما دستگیر شدند و این کم چیزی نبود و هنوز داغش بر دلشان است.»
 
وی خاطرنشان کرد: «پیروی از اهل بیت (ع) و امیرالمومنین (ع) قطعاً در این قضیه نقش اساسی دارد. البته به این معنا نیست که به سایر فرق اسلامی بد بگوییم چون اکنون نیاز اصلی جوامع اسلامی اتحاد و یکپارچگی است. اما چند مفتی می‌گویند ایرانیان مجوسی بوده و مسلمان نیستند. یادمان نرفته شما فرزندان ابوجهل و هند جگرخوار هستند و سوابق سیاه شما در تمام تاریخ نمایان است.»
 
به تازگی  «عائض القرنی»، مفتی وهابی عربستان، در صفحه توییتر خود با ابراز خوشحالی از ‌حضور‌نداشتن حجاج ایرانی در مراسم حج امسال، نوشت: «حج امسال صددرصد موفقیت‌آمیز بود و دلیل آن نیز پس از توفیق خداوند؛ حضور‌نداشتن ایران بود، ایران کشوری صفوی و مجوس و عامل اصلی فتنه و تروریسم در جهان است».
 
پیش از این نیز «عبدالعزیز آل شیخ»، مفتی ارشد عربستان، در گفت‌و‌گو با روزنامه الریاض گفته بود: «لازم است بدانیم که آنها مسلمان نیستند، بلکه مجوس هستند و دشمنی آنها با مسلمانان مسئله‌ای قدیمی است».
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۲۴
حسن حیدری
تحلیل گران بر این باورند که عذرخواهی آمریکا از سوریه به رسمیت شناختن مجدد بشار اسد و دولتش بوده است.
تحلیل گران بر این باورند که عذرخواهی آمریکا از سوریه به رسمیت شناختن مجدد بشار اسد و دولتش بوده است. 
 
به گزارش تسنیم، عذرخواهی آمریکایی از رئیس‌جمهوری سوریه به‌دلیل حمله به مواضع ارتش این کشور در «دیرالزور» به‌مثابه به رسمیت شناختن یا به‌عبارتی «به رسمیت شناختن مجدد وی و دولتش» است؛ زیرا این اقدام از زمان آغاز بحران سوریه در پنج سال پیش تاکنون بی‌سابقه بوده است.
 
روزنامه الکترونیکی «رأی‌الیوم» در مقاله‌ای در ستون «سخن سردبیر» به‌قلم «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب نوشت: دولت‌های آمریکایی عادت ندارند بابت اشتباه‌های خود عذرخواهی کنند به همین دلیل، این غیرمنتظره بود که «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه اعلام کند که دولت آمریکا رسماً از «بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه به‌دلیل حمله هوایی به یگان‌های ارتش سوریه در «جبل الثرده»، که مشرف بر فرودگاه نظامی «دیرالزور» است، عذرخواهی کرد.
 
لاوروف در گفت‌و‌گو با یک شبکه تلویزیونی روسی، درباره مضمون این عذرخواهی و نیز درباره چگونگی انتقال این عذرخواهی به رئیس‌جمهوری سوریه ــ در حالی که میان این دو کشور تماسی رسمی و روابط دیپلماتیک وجود ندارد ــ سخنی نگفت. ولی با توجه به استقبال رسانه‌های رسمی سوریه از این عذرخواهی و شیوه پرداختن به این موضوع، بدیهی است که این عذرخواهی از طریق کانال رسمی روسیه و چه‌بسا شخص لاوروف صورت گرفته است.
 
عذرخواهی درباره «اشتباهی عمدی» و جنایتی انجام شده است که هواپیماهای آمریکایی، استرالیایی، دانمارکی و انگلیسی مرتکب شدند که در نهایت به کشته شدن ده‌ها سرباز سوری منجر شد و همچنین در پی آن، عناصر گروه تروریستی داعش توانستند این کوه استراتژیک را به سیطره خود درآورند. رئیس‌جمهوری سوریه در گفت‌و‌گویی که روز جمعه خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» آن را بازتاب داد، تأکید کرد که این حملات به‌مدت بیش از یک ساعت ادامه یافت و نمی‌توانند اشتباهی صورت گرفته باشد. همچنین این خبرگزاری فاش کرد که دولت روسیه با همتای آمریکایی خود برای توقف این حملات تماس گرفت ولی هیچ پاسخی دریافت نکرد.
 
شاید برخی با این تفسیرها، که می‌گوید این عذرخواهی آمریکایی از رئیس‌جمهوری سوریه به‌مثابه به رسمیت شناختن یا به‌عبارتی «به رسمیت شناختن مجدد وی و دولتش» است، موافق نباشند ولی (باید گفت این عذرخواهی) از زمان آغاز بحران سوریه در پنج سال پیش تاکنون اقدامی بی‌سابقه بوده است در حالی که آقای «ولید المعلم» وزیر خارجه سوریه به‌عنوان رئیس هیأت کشورش در گردهمایی‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد کنار رهبران و وزرای خارجه کشورهای عضو از جمله «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا و «جان کری» وزیر خارجه‌اش در نیویورک حضور دارد.
 
موضوع سوریه نیز اصلی‌ترین محور توجهات جامعه جهانی است و فروپاشی آتش‌بسی، که وزرای خارجه روسیه و آمریکا به‌دلیل عقب‌نشینی طرف دوم (آمریکا) از آن به‌دلیل تمایلش برای اصلاح بندهای آن، به فاجعه‌ای بزرگ در حلب منجر شده است.
 
پیشنهاد آمریکا برای ممنوعیت پرواز هواپیماهای روسیه و سوریه ــ خواه به‌صورت موقت و خواه به‌صورت دائم ــ با مخالفت شدید روسیه مواجه شده است. این پیشنهاد بسیار ساده‌لوحانه و احمق فرض کردن طرف مقابل است؛ اگر نیروی هوایی روسیه و سوریه نبودند اکنون دمشق در چنگال داعش و دیگر گروه‌های مسلح بود.
 
لاوروف پیشنهاد آمریکا برای توقف 4روزه بمباران‌ها با هدف فرصت دادن به گروه‌های معارض مسلح جهت قطع کردن رابطه‌شان با گروه «جبهه فتح الشام» (یا همان جبهه النصره سابق) را فاش کرد که این وضعیت نشان‌دهنده آغاز عقب‌نشینی آمریکاست و مخالفت با آن نشان‌دهنده سختگیر بودن روس‌هاست.
 
مهم‌ترین مسئله این است که گفت‌و‌گو میان کری و لاوروف برای تمدید آتش‌بس و حفظ تفاهم‌های آمریکایی و روسی درباره سوریه ادامه دارد ولی به نظر می‌رسد که این گفت‌و‌گو طولانی خواهد بود و احتمال دستیابی به راه‌حلی میانه، بسیار بعید به نظر می‌رسد.
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۲۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

اینفوگرافیک :حملات فیشینگ


فیشینگ (Phishing) یک روش متداول کلاهبرداری است که مجرمان سایبری با استفاده از آن، ایمیل‌ها یا وب‌سایت‌هایی به ظاهر معتبر می‌سازند و قربانیان خود را ترغیب می‌کنند تا اطلاعات شخصی یا مالی خود را در اختیار این وب‌سایت‌ها قرار دهند. از آنجا که در صورت کلاهبرداری از افراد توسط این مجرمان سایبری، شرکت‌های بیمه معمولاً از پرداخت خسارت سر باز می‌زنند، بهترین روش مقابله، پیشگیری از این خطرات با بالا بردن سطح آگاهی عمومی است.
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۲۲
حسن حیدری