حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531518110692272447.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۲۳
حسن حیدری

http://www.rouzshomar.ir/wp-content/uploads/2016/01/photo_2016-01-24_15-35-42-e1453700533816.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۰۷
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

گوشه‌ای از فساد اشرف پهلوی + اسناد

انواع قمار در دربار پهلوی به شکل یک تفریح روزمره درآمده بود. اما در دربار هیچ کس در قماربازی به پای اشرف نمی‌رسید. «از مشکلات اخلاقی اشرف قماربازی مفرط او بود... اشرف بیشتر شب‌های تابستان در رستوران دربند، بساط قمار راه می‌انداخت و زمستان‌ها هم این بساط در کاخ اختصاصی به راه بود.» اشرف چنان در قماربازی خود را صاحب انحصار می‌دید که به گزارش ساواک جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار می‌شد به کاخ والاحضرت اشرف پهلوی منتقل گردیده و...

 اشرف پهلوی سومین دختر رضاخان است. اولین دختر رضاخان «همدم السلطنه» نام داشت و حاصل ازدواج رضاخان با زنی به نام «صفیه» بود. صفیه خانم از اهالی همدان بود که رضاخان در اوایل انتصاب به فرماندهی آتریاد قزاق همدان، وی را صیغه نمود و پس از یک سال طلاق داد.

 

به گزارش «بولتن»، دومین همسر رضاخان «تاج الملوک» نام داشت، وی فرزند یکی از فرماندهان ارشد قوای قزاق به نام تیمورخان آیرملو بود که در جریان انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرده و در تهران اقامت گزیده بود.


تاج الملوک دختری قد کوتاه و زشت رو و به اصطلاح عوام «ترشیده» بود و هنگام ازدواج با رضاخان بیش از ۲۴ سال از سنش می‌گذشت که درآن زمان برای ازدواج سن زیادی بود زیرا عموم خانواده‌ها مطابق رسوم رایج دختران خود را تا پیش از سن ۱۸ سالگی به خانه بخت می‌فرستادند. اما این مسایل برای رضاخان اهمیت نداشت. برای رضاخان که دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خود را به عنوان «تابین» (قزاق بدون درجه همانند سرباز) در فوج قزاق گذرانده بود، این نکته مهم بود که با دختر یکی از امرای ارشد این فوج ازدواج می‌کند. ارتشبد فردوست در این مورد می‌نویسد: «در آن زمان برای رضاخان افتخاری بود که با یک دختر میرپنج ازدواج کرده است...»
 

از راست: اشرف، شمس، رضاخان، محمدرضا

 

اولین فرزند تاج الملوک، شمس نام داشت که دو سال بزرگ‌تر از «اشرف» بود. اشرف در روز چهارم آبان ۱۲۹۸ ه- ش. چند ساعت پس از تولد محمدرضا پهلوی در خانه‌ای واقع در کوچه ضلع شمال شرقی میدان حسن آباد تهران به دنیا آمد. با تولد اشرف و محمدرضا تحولات بزرگی در زندگی رضاخان پدید آمد و از سوی ژنرال آیرون ساید- فرمانده نیرو‌های انگلیسی در بین النهرین- برای فرماندهی کودتای نظامی علیه احمدشاه قاجار انتخاب شد و در فرصتی کمتر از یک سال وی، در سوم اسفند ۱۲۹۹ به همراه سیدضیاءالدین طباطبائی به عنوان فرمانده نظامی کودتا به تهران حمله کرد و در کودتایی بدون خونریزی این شهر را تصرف کرده و از سوی شاه به عنوان وزیر جنگ معرفی شد. رضاخان به همین دلیل تولد محمدرضا و اشرف را خوش یمن تلقی می‌کرد و پیشرفت هایش در عرصه‌های سیاسی - نظامی را مرهون قدوم این کودکان می‌دانست. او تمام عاطفه اش را به پای محمدرضا می‌ریخت و آنچنانکه باید و شاید به اشرف محبت نمی‌کرد، تاجایی که اشرف خود نیز متوجه این تفاوت و تبعیض شده بود و بعد‌ها به هنگام تدوین خاطراتش به این موضوع اشاره کرد:

«قبل از من خواهر دوست داشتنی ام، شمس به دنیا آمده بود و حالا هم پسری متولد شده بود که رؤیا‌های پدر و مادرم را برآورده می‌ساخت. این حقیقت که من در همان روزی متولد شده بودم که محمدرضا پهلوی ولیعهد و شاه آینده ایران به دنیا آمده بود، همیشه این فکر را در من تقویت می‌کرد که هرگز نباید از پدر و مادرم انتظار داشته باشم محبت و علاقه مخصوصی نسبت به من اظهار نمایند.»

 

اشرف در مدرسه زرتشتی‌ها تحصیل کرد. زبان فرانسه را توسط مادام «ارفع» در خانه خواند و با مطالعه رمان‌هایی به زبان فرانسه به داستان‌های عاشقانه فرانسوی علاقه‌مند شد. او در دوران نوجوانی و بلوغ با مهرپور تیمور تاش فرزند وزیر دربار رضاخان روابطی داشت، اما پس از آن که تیمور‌تاش به اتهام جاسوسی برای شوروی مطرود رضاخان شد، این رابطه پایان یافت.

 

 

اشرف در ۱۳۱۷ به اصرار پدر و علیرغم میل باطنی اش با علی‌قوام پسر ابراهیم قوام ـ. قوام‌الملک ـ. ازدواج کرد. البته اشرف قبل از ازدواج زمینه فساد داشت و این نکته را بسیاری از درباریان و افراد نزدیک به او مورد اشاره قرار داده اند. اما ازدواج با علی قوام را یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در بی بند و باری و گرایش‌های فسادآلود وی می‌دانند. از جمله ارتشبد فردوست در این مورد می‌نویسد:

«ازدواج اشرف با علی قوام در زندگی اشرف عواقب وخیمی گذارد. البته قبل از ازدواج با علی می‌دانستم که اشرف آمادگی زیادی برای فساد دارد... ازدواج با علی قوام در اشرف یک عقده شدید]به وجود آورد و این روحیه او را تشدید کرد...»


اشرف و علی محمد قوام در روز ازدواج
 

روحیات علی قوام هم این وضعیت را تشدید کرد. زیرا وی موجودی بشدت فرصت طلب بود و بیشتر از اینکه به نفس ازدواج و زناشویی و کانون خانواده بیندیشد، در فکر منافعی بود که پیوند با دربار برایش مهیا می‌ساخت. او به هیچ وجه در اندیشه وظایفش به عنوان یک شوهر نبود. اشرف در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«شوهرم از این بی علاقگی و یا از اینکه بین ما هیچگونه محبتی وجود نداشت، به هیچ وجه ناراحت نبود. چنین می‌نمود که او به همین راضی است که رسماً شوهر دختر شاه باشد. او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم...»

 

با حمله متفقین به ایران و تبعید رضاشاه، شمس پهلوی و شوهرش فریدون جم به همراه فاطمه پهلوی و برادرهایش در معیت رضاخان به جزیره موریس در اقیانوس هند رفتند و اشرف به همراه شوهرش در تهران ماند. رفتن پدر و اشتغالات برادرش در کار‌های مملکتی موجب شد تا اشرف از آزادی عمل بیشتری در ارتباط با مردان برخوردار باشد.

 


اشرف و اسدالله علم

 

در آن زمان کشور در اختیار نیرو‌های متفقین قرار گرفت و نیرو‌های نظامی آمریکا و شوروی و انگلیس کشور را به تسخیر خود در آوردند. فردوست اوضاع تهران را بدین گونه توصیف می‌کند:

 

«وضع این سه نیرو (انگلیس، شوروی و آمریکا) از نظر برخورد و رفت و آمد با مردم متفاوت بود... در تهران نیرو‌های شوروی در انظار عمومی دیده نمی‌شدند... انگلیسی‌ها نیز کمتر دیده می‌شدند و غالباً در باشگاه‌های خود بودند. ولی وضع آمریکایی‌ها به کلی متفاوت بود. آن‌ها در خیابان امیرآباد یک باشگاه داشتند که مخصوص افسران و درجه دارانشان بود. روزانه به هر کدام یک بسته‌ای به عنوان جیره غذایی می‌دادند، که هر بسته برای مصرف ۶-۵ نفر کافی بود. در هر یک از این بسته‌ها انواع و اقسام کنسروها، انواع نان ویتامینی که باید روزانه مصرف می‌کردند، دو بطری ویسکی و دو بسته سیگار خوب بود. آمریکایی‌ها به سرعت باشگاه امیرآباد را به مرکز فحشا تبدیل کردند. کامیون‌های آمریکایی به مرکز شهر می‌آمدند و دختر‌ها را جمع می‌کردند و به باشگاه می‌بردند. دختر‌هایی که به این اوضاع تمایل داشتند، صف می‌کشیدند و منتظر می‌ماندند. مثل اینکه در صف اتوبوس هستند. کامیون‌های روباز ارتش آمریکایی می‌آمد و دویست، سیصد دختر را سوار می‌کرد و می‌برد. آمریکایی‌ها هر چند پول نداشتند، ولی با همین بسته‌ها دختر‌ها را راضی می‌کردند. من با یکی از کسانی که به باشگاه می‌رفت آشنایی داشتم و دیدم که انبارخانه او تا زیر سقف از این بسته‌ها چیده است. هر روز که می‌رفتند یک یا دو بسته می‌گرفتند. این بسته‌ها قیمت گرانی داشت و خرید و فروش می‌شد. یکی از کسانی که با آمریکایی‌ها رفت و آمد داشت خاله محمدرضا بود که اکنون شاه ایران شده بود...»

 

اشرف پهلوی هم در شمار زنان و دخترانی بود که بی پروا به باشگاه آمریکایی‌ها می‌رفت و با سربازان آمریکایی رابطه برقرار می‌کرد. خودش در این مورد می‌نویسد:

«در اولین سال‌های پس از رفتن پدرم به تبعید، تغییرات مهمی در زندگی من ایجاد شد. با وجود آنکه ما در دوره‌ای پر از اضطراب زندگی می‌کردیم، حضور این همه خارجی در تهران سبب شده بود که این سال‌ها برای من به صورت دوره‌ای برای کشف و شناخت چیز‌های تازه درآمد. شهر تهران فعالیت و جنب و جوش بیشتری پیدا کرده و در پیرامون ماطنین موسیقی و زبان‌های گوناگون به گوش می‌رسید. افکار و عادات و رسوم خارجی کم کم شروع به خودنمایی می‌کرد، با وجود آن که من آدم محتاطی هستم و در آن زمان با عده معدودی روابط خصوصی داشتم، بی اندازه کنجکاو بودم بدانم دیگران چگونه زندگی می‌کنند و افکار و احساسات آنان چیست؟ با از بین رفتن کنترل شدیدی که پدرم نسبت به ما اعمال می‌کرد و در شرایط حاد و پر فراز و نشیب دوران جنگ، من آزاد بودم که برنامه روزانه ام را آن طوری که خودم می‌خواستم تنظیم کنم... با در نظر گرفتن شیفتگی خاصی که به فرهنگ غربی پیدا کرده بودم، هنگامی که شنیدم... سربازان آمریکایی به پایگاه امیرآباد خواهند آمد، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم... دلم می‌خواست یک شب را بدون دردسر و دور از تشریفات رسمی در چنین مجلسی بگذرانم. از این رو...]به صورت ناشناس به امیرآباد می‌رفتم... رابطه سربازان آمریکایی نسبتاً گرم و دوستانه بود...»

در بهمن ۱۳۲۰ که فوزیه همسر اول شاه به حالت قهر عازم مصر شد، اشرف به درخواست برادرش با فوزیه همسفر شد. اما سفر اشرف به مصر و مشاهده میهمانیها، باشگاه‌های شبانه، مجالس رقص و مشروبخواری و معاشرت‌ها و معاشقه‌های درباریان مصری، اشرف را بیشتر از گذشته، بی‌قید و بند ساخت. اشرف در سفر به مصر عاشق یک کارمند اداره بیمه به نام احمد شفیق شد و او را به تهران آورد و در اسفند ۱۳۲۲ رسماً با وی ازدواج کرد. به دنبال این ازدواج، شفیق به اصرار اشرف از ملیت مصری خود دست کشید و ملیت ایرانی پذیرفت.

 

روحیات علی قوام هم این وضعیت را تشدید کرد. زیرا وی موجودی بشدت فرصت طلب بود و بیشتر از اینکه به نفس ازدواج و زناشویی و کانون خانواده بیندیشد، در فکر منافعی بود که پیوند با دربار برایش مهیا می‌ساخت. او به هیچ وجه در اندیشه وظایفش به عنوان یک شوهر نبود. اشرف در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«شوهرم از این بی علاقگی و یا از اینکه بین ما هیچگونه محبتی وجود نداشت، به هیچ وجه ناراحت نبود. چنین می‌نمود که او به همین راضی است که رسماً شوهر دختر شاه باشد. او کمترین توجهی به این نداشت که ما باید با هم زندگی زناشویی واقعی داشته باشیم...»

 

با حمله متفقین به ایران و تبعید رضاشاه، شمس پهلوی و شوهرش فریدون جم به همراه فاطمه پهلوی و برادرهایش در معیت رضاخان به جزیره موریس در اقیانوس هند رفتند و اشرف به همراه شوهرش در تهران ماند. رفتن پدر و اشتغالات برادرش در کار‌های مملکتی موجب شد تا اشرف از آزادی عمل بیشتری در ارتباط با مردان برخوردار باشد.


اشرف و همسر دومش احمد شفیق

انواع قمار در دربار پهلوی به شکل یک تفریح روزمره درآمده بود. اما در دربار هیچ کس در قماربازی به پای اشرف نمی‌رسید. «از مشکلات اخلاقی اشرف قماربازی مفرط او بود... اشرف بیشتر شب‌های تابستان در رستوران دربند، بساط قمار راه می‌انداخت و زمستان‌ها هم این بساط در کاخ اختصاصی به راه بود.» اشرف چنان در قماربازی خود را صاحب انحصار می‌دید که به گزارش ساواک «جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار می‌شد به کاخ والاحضرت اشرف پهلوی منتقل گردیده و روز‌های چهارشنبه هر هفته اعضاء خاندان جلیل سلطنتی پس از صرف ناهار تا پاسی از شب به بازی مشغول می‌گردند.» در این جلسات، قمار نه به عنوان یک بازی و تفریح، بلکه به عنوان برد و باخت جدی صورت می‌گرفت. طبق همین گزارش «والاحضرت شاهپور محمودرضا مبلغ ۵/۲ میلیون ریال باخته‌اند.» نقش اشرف در قماربازی دربار، نقش یک تشویق کننده بود و حتی «محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت می‌کرد و سپس او را تشویق و تحریک می‌کرد.»
 


اشرف وقتی به خارج از کشور می‌رفت نیز یک مشتری دائم قمارخانه‌های اروپا بود. در سال، ۱۳۳۱ که هنوز فساد دربار به اوج خود نرسیده بود، به گزارش ساواک اشرف در تعطیلات عید نوروز «در یکی از قمارخانه‌های پاریس مبلغی در حدود سیصد و پنجاه هزار ریال باخته بود.» در اواخر عمر رژیم اشرف بیشتر اوقات خود را در قمارخانه‌های اروپایی می‌گذراند. این زندگی شخصیت دوم دربار شاهنشاهی ایران بود.

 


اشرف در سفر به مصر در میان اعضای خانواده سلطنتی
اشرف، ملک فاروق (پادشاه مصر)، فائزه (خواهر فوزیه)، فوزیه (همسر اول محمدرضا)



دربار پهلوی به رغم همه شعارهای مبارزه با مواد مخدر، خود به آن آلوده بود . حتی رضا شاه نیز به مواد مخدر معتاد بود .همسرش ملکه مادر بر این داستان شگفت اعتراف دارد: «رضا مطابق عادت معمول صبحها که از خواب بلند می‌شد، به اندازه‌ی یک پشت ناخن تریاک استعمال می‌کرد و ایضاً شبها هم.»

اشرف نیز در قاچاق مواد مخدر شهرت جهانی یافته بود. فردوست معتقد است «اشرف قاچاقچی بین‌المللی و به طور مسجل عضو مافیای آمریکاست». فردوست به عنوان مسئول دفتر ویژه اطلاعات مدعی است اشرف «هر جا که می‌رفت در یکی از چمدانهایش هروئین حمل می‌کرد و کسی جرأت نمی‌کرد آن را بازرسی کند.»

در سال 1348 به دلیل حمل یک چمدان حاوی تریاک در فرودگاه زوریخ بازداشت شد اما پلیس سوئیس پس از بررسی گذرنامه سیاسی او و با توجه به نسبتش با محمدرضا پهلوی او را آزاد کرد. با این حال در اسفند همین سال وی به ریاست کمیسیون حقوق بشر ایران نیز منصوب شد!
 


اشرف در جریان همکاری با باندهای بین‌المللی تا نزدیکی مرگ نیز رفت. صبح (شهریور 1356) هنگامی که از یکی از کازینوهای پاریس به طرف منزل می‌رفت، یک اتومبیل راه را بر آنها مسدود کرد و اتومبیل اشرف را به رگبار بست. یکی از همراهان اشرف، به نام خواجه‌نوری کشته شد ولی اشرف جان سالم به در برد. بیشتر تحلیلگران در روزنامه‌های غربی این ترور را توسط باندهای مافیا دانستند که به خاطر اختلاف مالی به اشرف اعلام خطر کرده‌اند و قصد کشتن وی را نداشته‌اند.

معروفترین قاچاقچی عتیقه در دربار، شهرام پسر اشرف بود. وی یک گروه مجهز گنج‌یاب و حفار را در خدمت داشت. آنها را به تپه‌ها و مناطق تاریخی می‌فرستاد تا اشیای عتیقه را از خاک بیرون بکشند.

اشرف در تحمیل هزینه سفر به دولت، گوی سبقت را از همگان ربوده بود. طبق اسناد منتشر شده هزینه‌های اشرف در مسافرتهای به خارج، رشد تصاعدی داشته است. در حالی که در سال 1349 در مسافرتش به آمریکا فقط 1000 دلار بابت مخارج از وزارت دربار دریافت نموده، در سال 1356 در سفری به آمریکا نیم میلیون دلار هزینه به بیت‌المال تحمیل کرده است. البته اگر مسافرتهای اشرف نیز مانند هزینه‌هایش از رشد برخوردار باشد، باید تحمیل هزینه سفر اشرف بر دولت ایران سرسام‌آور باشد. طبق همان اسناد، اشرف برای مسافرتهای خارجی خود در چند نوبت دیگر به دستور وزارت دربار ارز گرفته است. در 6 دی ماه 56، دو میلیون دلار برای مسافرت به سوئیس. در 8 دی ماه 56، 300000 دلار برای مسافرت یک ماهه و نیمه به سوئیس و تایلند. در 9 اسفند 56، 3000000 فرانک فرانسه برای مسافرت به پاریس.
 


در حال بازدید از تخت جمشید
1- اشرف 2- مهدی بوشهری (همسر سوم اشرف) 3- جواد آشتیانی 4- فریدون توللی 5- کریم ورهرام



اشرف در سال 1344 که وضعیت مالی ایران به شدت وخیم بود تنها هفت دستگاه اتومبیل سوار اپل، مرسدس بنز 230 و 220 کادیلاک، جاگوار و بیوک از طریق گمرک تهران وارد کرده است و در سال 1346 سه دستگاه شورلت و مرسدس بنز بر این ماشینها افزود و شاید باور نکردنی باشد که اشرف در سالهای 44 و 46، 880 صندوق، چمدان لباس و چند عدل پارچه از گمرک مهرآباد بدون مراحل قانونی ترخیص کرده است.
 



اشرف در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر اموال گرانبها، تابلوها، فرشها و اندوخته‌های خود را از ایران خارج کرد و به منزل مسکونی‌اش در نیویورک و ویلایش در نیس فرانسه برد. هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، وی صدها میلیون دلار در حسابهای بانکی در نیویورک، لندن، پاریس و سوئیس داشت.

 

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۰۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

تئوری شعاع کور

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531518155043692759.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۵۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

اینستاگرام مساوی صهیون گرام

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531518155153089376.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۵۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

علی جان من است

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531518149235424093.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۴۲
حسن حیدری
علی لاریجانی

عضو کمیسیون تلفیق بودجه روند بررسی بندها و تبصره‌های ارجاعی لایحه بودجه ۹۷ به کمیسیون تلفیق بودجه را تشریح کرد.

به گزارش مشرق، مهرداد بائوج لاهوتی عضو کمیسیون تلفیق بودجه سال 97 مجلس شورای اسلامی با اشاره به روند بررسی بندهای ارجاعی لایحه بودجه 97 از صحن به این کمیسیون، گفت:اعضای کمیسیون اکثر بندها و تبصره‌های ارجاعی از صحن علنی به کمیسیون را بررسی و برای بررسی مجدد در صحن به هیئت رئیسه مجلس ارجاع داده‌اند.

وی با بیان اینکه تنها بندهای ارجاعی روز (سه‌شنبه 17 بهمن) باقی مانده است، افزود: بندهای ارجاعی به کمیسیون تلفیق در صبح روز(دوشنبه 23 بهمن) ارزیابی و برای بررسی و تصویب در صحن تقدیم هیئت رئیسه مجلس می‌شود.

عضو کمیسیون تلفیق بودجه به نکات و مواردی که علی لاریجانی رئیس مجلس به اعضای کمیسیون جهت ارزیابی در کمیسیون تلفیق تاکید کرده، اشاره کرد و گفت: بحث آلودگی هوا، کوچک‌سازی دولت و همچنین بحران آب از جمله این نکات هستند.

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۳۵
حسن حیدری
حجت الاسلام اشراقی گفت: مخالفت با حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، مخالفت با امام(ره) است و مخالفان ایشان در حقیقت با امام مشکل دارند.

با گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز زوایای زیادی از ابعاد شخصیتی ‌امام خمینی (ره) ناشناخته است. یکی از راه‌های شناخت این ابعاد ناشناخته مراجعه به اعضای بیت امام راحل است؛ افرادی که با امام حشر و نشر داشته اند و از نزدیک مشی ایشان را لمس کرده‌اند.

در همین خصوص با حجت‌الاسلام مرتضی اشراقی، نوه امام خمینی (ره)، گفت‌وگویی انجام‌داده‌ایم. وی که فعال فرهنگی و مدرس حوزه و دانشگاه است با حضور در موسسه جام‌جم ضمن بازدید از بخش‌های مختلف این مجموعه، به سوالات ما در مورد موضوعاتی چون رابطه امام و انقلاب، فقه شیعی، ولایت فقیه و رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پاسخ داد. نوه امام راحل در بخشی از این گفت‌وگو با تاکید بر این‌که در اندیشه حضرت امام(ره) ولایت فقیه پایه و اساس کشور است و پشتیبانی از ولایت فقیه ضامن آرامش و امنیت کشور می‌شود، می‌گوید: امروز نیز الحمدلله خلف شایسته حضرت امام خمینی(ره)، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سکاندار انقلاب هستند و بدانید که مخالفت با ایشان مخالفت با امام(ره) است و اگر کسی این حرف را قبول نداشته باشد پیرو امام(ره) نیست.
 
مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:
 
با توجه به این که در آستانه 40 سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی هستیم، توصیف شما از روند حرکت نظام جمهوری اسلامی در طول این مسیر چیست؟ به نظر شما چه میزان آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب در روح و کالبد و ساختار نظام، درونی و محقق شده است؟
 
در ابتدای عرایضم لازم است مقدمه‌ای را بیان کنم؛ انقلاب شکوهمند اسلامی در سال57 مانند بسیاری دیگر از تحولات اجتماعی دارای دو جنبه سلبی و ایجابی است. جنبه سلبی آن که مورد حمایت همه گروه‌ها و افراد دخیل در مبارزه انقلاب بود «نفی سلطنت و خودکامگی پادشاهی» بود به همین دلیل می‌بینیم جریاناتی که حتی درباره «وجود خدا» با هم اختلاف نظر داشتند، در نبود سلطنت و حکومتی غیر از حکومت برخاسته از متن مردم، با هم اتفاق نظر داشتند؛ اما از جنبه ایجابی یا همان «آرمان‌های انقلاب» اختلافات پیش از بهمن 57 نیز مشخص و کاملا مشهود است. اما شعله‌ور شدن یکباره قیام مردم علیه رژیم منحوس پهلوی بعد از شهادت مرحوم حاج‌آقا مصطفی خمینی و سریع‌تر شدن تحولات، اجازه بروز این اختلافات را درباره «چیستی آرمان» انقلاب نداد. در واقع عزم و اراده مردم و انقلابیون در خشکاندن ریشه سلطنت باعث شد تمامی اقشار جامعه که در بسیاری از موارد با یکدیگر تضاد منافع داشتند، حول محور رهبری حضرت امام خمینی(ره) در خیابان‌ها و در صفوف به هم پیوسته متحد شوند. در واقع باید گفت همه افراد و گروه‌های مختلف مبارز، با هر عقیده و نگاه، مصمم به تعویض شیوه حکومت در ایران بودند؛ زیرا خفقان موجود در آن دوران نحس باعث شده بود قاطبه مردم به چیزی جز تغییر رژیم سلطنت فکر نکنند. تصاویر راهپیمایی‌های سال 57 را نگاه کنید، روحانی سنتی حوزوی در کنار روشنفکر کراوات‌زده تحصیلکرده در اروپا، بانوی با حجاب در کنار یک خانم بی‌حجاب، یک کارگر در کنار یک بازاری، در یک مسیر با عزم و همدلی در حال حرکت هستند. پس وقتی ما با اینچنین حرکت فراگیری مواجه هستیم و می‌خواهیم از آرمان‌های این جماعت صحبت کنیم و در عین حال به حقیقت وفادار بمانیم، باید به دنبال یک یا چند محور کلی بگردیم تا بتوانیم به واقعیت تاریخی آن راز‌های متکثر جامعه ایران وفادار بمانیم.
 
در جامعه آن روز ایران با هر مطالبه و هر اولویتی که داشت به این جمع‌بندی راسخ رسیده بود که «ساختار سیاسی سلطنت» اجازه دخالت جدی به طیف‌های مختلف جامعه برای مشارکت در تعیین سرنوشت جامعه را نمی‌دهد و این دقیقا در تقابل با پیام انقلاب بود که این حق را به رسمیت می‌شناخت.
 
البته همین جا این نکته را بیان کنم حق تعیین سرنوشت همزمان نقطه مقابل «استبداد داخلی» و «استعمار خارجی» است و در شعار هم «آزادی» و «استقلال» که دو شعار فراگیر انقلاب اسلامی بود در تقابل با همین دو مقوله ویرانگر اجتماعی قرار می‌گرفت. جامعه ایران در آن روزها بر این باور بوده است که با داشتن «حق تعیین سرنوشت» می‌تواند سایر مطالبات خود را نیز محقق سازد.
 
حضرت امام خمینی(ره) وقتی می‌خواهند اساس رژیم پهلوی را نقد کنند بیان می‌دارند: «با روی کار آمدن رضاخان این سه اصل اسلامی در حکومت پایمال شد؛ اول اصل لزوم عدالت در حاکم اسلامی و دوم اصل آزادی مسلمین در رای به حاکم و تعیین سرنوشت خود و سوم اصل استقلال کشور اسلامی از دخالت اجانب» و دقیقا همین نگاه است که تمامی جریانات کشور را حول رهبری امام عظیم‌الشان برای نیل به یک هدف والا بسیج می‌کند.
 
حال اگر بخواهم به اصل سوال شما برگردم که چه مقدار از این آرمان‌های انقلاب در روح و کالبد نظام محقق شده است از همین منظر به سوال شما پاسخ می‌دهم که باید امروز توجه کنید چه مقدار مردم «حق تعیین سرنوشت امور خود را دارند؟» باور من بر این است که روند کلی در دخیل بودن مردم در جهت تعیین سرنوشت خود کاملا روزافزون و قابل دفاع و نیز در مسیر اهداف و شعارهای انقلاب و آرمان‌های آن است و با فاصله بسیار زیاد با رژیم سلطنتی و حکومت‌های مشابه در خاورمیانه است. از توفیقات نظام مقدس جمهوری اسلامی و برکات انقلاب اسلامی نهادینه شدن صندوق رای در تحولات سیاسی کشور است. این نهادینه شدن سازوکار صندوق رای ارزش تمام سختی‌ها و مشقاتی را دارد که این ملت برای پیروزی انقلاب کشیدند.
 
میزان مشارکت مردم در انتخابات مختلف نیز نشان می‌دهد جامعه ایرانی ارزش این دستاورد مهم را درک کرده است و نمی‌خواهد این محصول مبارک را از دست بدهد. از نظر «استقلال» نیز امروز جمهوری اسلامی یک کشور مقتدر در سطح منطقه و جهان به شمار می‌رود که به‌رغم خصومت‌های مختلف ازسوی دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام در حال طی مسیر خود است. امروزه جمهوری اسلامی ایران با وجود رهبری مقتدرانه و حکیمانه حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای تبدیل به یک کشور با ثبات و امنیت و تاثیرگذار در تحولات جهانی شده که این دستاورد از اتفاقات میمون انقلاب اسلامی است.
 
پس در نتیجه جمهوری اسلامی ایران در بعد استقلال سیاسی، تحکیم هویت ملی و دینی و کوتاه کردن دست اجانب از کشور، توفیق اساسی و غیرقابل انکار به دست آورده که همه این اتفاقات با وجود رهبری حکیمانه ولایت فقیه رخ داده است.
 
اما باید عرض کنم در همین‌جا که در بعضی امور هنوز مسیر در پیش داریم؛ امروز در جامعه ما مهم‌ترین مساله‌ای که مطرح است مشکلات اقتصادی موجود در کشور است. در سال‌های اخیر رکود و بیکاری به موضوع اول کشور بدل شده و تداوم این وضع برای مردم دشوار است.
 
در اینجا وظیفه دولت مستقر، رفع این معضل است؛ دولت باید پویاتر و با برنامه‌تر و جدی‌تر عمل کند؛
 
دولت مستقر در زمینه حوادث غیرمترقبه و بروز بحران‌ها نظیر زلزله، ضعیف عمل کرد که این باعث نارضایتی عمومی از ایشان شد و نیز در بحث رفع رکود حاکم بر اقتصاد کشور به‌نظر می‌رسد مسیر صحیحی را انتخاب نکرده و از مدیران توانمند بهره نمی‌برد؛ به‌نظر می‌رسد دولت برای مهار تورم کلیت اقتصاد کشور را قربانی این هدف قرار داده که امیدوارم با تصحیح این روش به‌سوی جامعه پویای اقتصادی قدم برداریم.
 
نظام جمهوری اسلامی درطول مسیر 40 ساله خود، از گردنه‌ها و بحران‌های مختلفی به سلامت عبور کرده است، راز این مانایی و استحکام چیست؟ به نظر شما نقش ارزش‌ها و آرمان‌های این انقلاب (به عنوان روح و جوهره نظام) در این استحکام بیشتر است یا ساختار نظام جمهوری اسلامی؟
 
پاسخ این پرسش شما به نوعی در بخشی از سوال قبل داده شد. وقتی جامعه به این باور رسید که ‌حق تعیین سرنوشت‌ در ساختار سیاسی وجود دارد به مقابله با هر چه این ساختار را تهدید کند برمی‌خیزد و از آن محافظت می‌کند. تمام بحران‌ها و چالش‌هایی که نظام جمهوری اسلامی موفق به عبور از آن شده جز با همراهی مردم نبوده است. از سویی جمهوری اسلامی، خیل عظیم مردمی عاشقان نظام اسلامی را دارد که حاضر به جانفشانی برای آرمان‌های آن هستند. از سویی دیگر نباید فراموش کرد ولایت فقیه اسلامی دلیل محکم و قوی بر استحکام نظام است.
 
همچنین در مانایی انقلاب ارزش‌ها و آرمان به عنوان یک بال و نیز ساختار سیاسی موجود به عنوان بال دیگر به طور مساوی نقش ایفا می‌کنند. به طور خلاصه باید بگویم رمز مانایی و استحکام نظام اسلامی حضور گسترده مردم در تمامی عرصه‌ها در زیر چتر و هدایت حکیمانه ولایت فقیه است که ستون فقرات نظام محسوب می‌شود.
 
به اعتراف دوست و دشمن، یکی از علل مهم قوام جمهوری اسلامی در عمر 40 ساله خود، وجود و حضور رهبری و ولایت فقیه در راس ساختار سیاسی - اجتماعی کشور بوده است. کمی درباره عمق نگاه استراتژیک و راهبردی امام راحل(ره) به عنوان مبدا و مبدع ایده ولایت فقیه در حکومت‌داری توضیح دهید.
 
با نگاهی گذرا به تاریخ فقه سیاسی در می‌یابیم مساله ولایت فقیه در تمام اعصارشیعه به نحوی وجود داشته است و علما و فقها هر جا که فرصتی مناسب برای پیاده و اجرا کردن احکام الهی به دست می‌آمده به این امر مهم همت گمارده‌اند.
 
به همین دلیل امام(ره) در حقیقت مبتکر نظریه ولایت فقیه نبوده‌اند بلکه ادامه دهنده راه فقهای پیشین هستند.
 
ایشان در واقع مبحث ولایت فقیه را در خلال مباحث فقهی کتاب «بیع» در بهمن 1348 در 13 جلسه درس خارجشان مطرح کرده‌اند ولی این‌گونه هم نبود که از چارچوب فقه خارج نشوند بلکه ضرورت ایجاد حکومت اسلامی را به رهبری ولی فقیه، در علم کلام ثابت کردند.
 
کاری که امام(ره) کردند این بود که بحث ولایت فقیه را از قلمرو فقه بیرون آورده و به جایگاه اصلی‌اش که مساله کلامی است نشاندند.
 
حضرت آیت‌الله جوادی‌آملی در همین رابطه می‌فرمایند: ابتکار امام خمینی(ره) در دین و فقه‌شناسی نه مانند سایر اخباریون بود که از روزنه زبون تحجر به آن می‌نگرند و نه مانند اصولیون بود که از تنگنای مباحث الفاظ و اصول عملیه در آن نظر می‌کنند، بلکه دین‌شناسی امام در فقه اصغر و اوسط و اکبر تابع دین‌شناسی امامان معصوم(ع) بوده است.
 
امام(ره) با نگارش کتاب کشف الاسرار در سال 1323 شمسی ضمن پاسخگویی به اتهاماتی که نویسنده اسرار هزارساله و دیگران به اسلام زدند حمله به رژیم پهلوی را نیز به نحو بارزی آغاز کردند.
 
امام در کتاب کشف‌الاسرار خود می‌فرمایند: «خدای عادل هرگز تن دادن به حکومت ظالمان را نمی‌پذیرد؛ تنها حکومتی که خرد و شرع آن را حق می‌داند حکومت خدا یعنی حکومت قانون الهی است و این نوع حکومت اگر به دست فقیه هم نباشد باید حکومت براساس و قانون الهی که صلاح کشور و مردم در آن است اداره شود و چنین حکومتی بدون نظارت فقها امکان‌پذیر نیست.»
 
ایشان به عنوان ابداع ‌گر فرضیه انقلاب دینی طغیان علیه مناسبات غاصبانه و مستقر را نه‌تنها مجاز بلکه وظیفه واجب همه مسلمانان برمی‌شمارند.
 
از این زاویه، تفاوت نگاه حضرت امام(ره) با بعضی از فقهای پیش از او هرچه بیشتر آشکار می‌شود؛ زیرا یک گروه، براندازی حکومت‌های موجود را اگر با ضرر و خطر همراه بود واجب شرعی و لازم عقلی نمی‌دانستند و اصولا مبارزه با ستم را نوعی نهی از منکر تلقی کرده و انجام آن را تحت شرایطی ویژه‌ که مهم‌ترین آن در پی نداشتن خطر جانی بود مطرح می‌کردند، در حالی که امتیاز برجسته امام(ره) این بود که ایشان مبارزه با ظلم را به هر قیمتی واجب می‌شمردند.
 
از نگاه امام(ره) اگر منکر، ظلمی کلی و فراگیر بود نهی و مبارزه برای انهدام آن حتی اگر به کشتار و شهادت منتهی می‌شد واجب دانسته شده و این معنایی جز انقلاب نداشت. امام(ره) با این دیدگاه وارد مبارزه با رژیم ستمشاهی شدند.
 
به این ترتیب اندیشه تاسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام(ره) بود ولی اولویت با ساختن و تربیت عناصر آگاه و یاران همدل بود، کاری که با جو آن روز هم شجاعت می‌خواست و هم نیاز به زمان داشت.
 
امام(ره) با این نگاه به مبارزه با رژیم سلطنتی پهلوی پرداخته و سرانجام نیز به پیروزی نهایی رسیدند و پایه‌گذار حکومتی اسلامی به شکل و محتوایی نوین و سازگار با متد حکومتداری روز، جمهوری اسلامی را بر پا کردند.
 
امام(ره) با تشکیل جمهوری اسلامی به جهانیان ثابت کردند می‌توان حکومتی اسلامی تشکیل داد که با آراء و نظر مستقیم مردم و تحت رهبری ولایت فقیه شکل بگیرد و با تشکیل جمهوری اسلامی این وعده الهی را محقق ساختند.
 
پس در نتیجه حضرت امام خمینی(ره) مبدع اندیشه ولایت فقیه نبوده‌اند بلکه بسط دهنده و محقق کننده این الگوی حکومتی بوده‌اند. امروز اگر بخواهیم به طور عینی به کارکرد ولایت فقیه نگاه کنیم، مهم‌ترین کارکرد این ساختار در جمهوری اسلامی «حفظ همبستگی ملی» و «ایستادگی و مقاومت در برابر قدرت‌های خارجی» است.
 
همچنین باید اشاره کنم ولایت فقیه با تعبیری که بیان کردم جزو اساس تفکر سیاسی حضرت امام(ره) است و اگر فرد یا جریانی این الگو را قبول نداشته باشد،نمی‌تواند مدعی باشد پیرو خط امام است. امروز نیز خلف شایسته حضرت امام خمینی(ره)، حضرت آیت‌ا... العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سکاندار انقلاب هستند و بدانید که مخالفت با ایشان، مخالفت با امام(ره) است و مخالفان ایشان در حقیقت با امام مشکل دارند. اگر کسی این حرف را قبول نداشته باشد، پیرو امام(ره) نیست.
 
شما به‌عنوان یکی از اعضای بیت شریف امام خمینی(ره) از نزدیک با این شخصیت بزرگ آشنایی داشته اید، شفاف ترین تصویری که می‌توانید از امام عزیز برای دهه هشتادی‌ها ارائه کنید،چیست؟
 
شفاف ترین تصویری که از امام می‌شود عنوان کرد، این است که امام یک خدا باور به معنای حقیقی کلمه بودند؛ خداباوری ایشان در لحظه لحظه زندگی سیاسی، اجتماعی و فردی ایشان آشکار بود؛ زندگی ساده و بی‌آلایش امام نشانی از خداباوری ایشان است؛ امام بشدت از تجمل و تشریفات پرهیز داشتند و آنها را سم مهلک و طاغوت می‌دانستند.امام در طول حیات طیبه خودشان هرگز هیچ چیز را برای خود نمی‌خواستند و هر آنچه را انجام دادند برای رضایت خداوند بود.
 
بهترین راه شناخت دقیق شخصیت و اندیشه امام راحل(ره) چه از حیث شخصیت فردی و چه از لحاظ سیاسی، اجتماعی، علمی و فقهی، چیست؟
 
در اندیشه امام(ره) اعتقاد راسخ به اسلام، باور به آزادی مردم در حق تعیین سرنوشت، مقابله با زورگویی و ایستادگی در مقابل تهدیدات خارجی، جدیت در تحقق عدالت اجتماعی، ایمان به توان مردم و مبارزه در برابر استکبار جهانی و ... جزو ارکان جدایی ناپذیر تفکر امام(ره) است که باید توسط متفکران بسط داده شود.
 
یکی از شیوه‌های شناخت امام(ره)، مطالعه اندیشه‌های ایشان و بعد خاطرات یاران و اطرافیان ایشان است که هر دو مورد در دسترس است. اما باید توجه کنیم مهم‌تر از گزاره‌های امام(ره) درباره مسائل، شناخت شیوه تفکر حضرت امام(ره) است. همه علاقه‌مندان به امام(ره) باید متوجه این موضوع باشند که اندیشه و افکار امام(ره) را از راه و طریق صحیح و مستقیمش باید به دست آورند و مراقبت از اندیشه و تفکر حضرت امام خمینی(ره) تکلیفی شرعی به عهده همگان است. امروز بهترین و مطمئن‌ترین شخصیتی که می‌توان برای پیگیری راه و اهداف امام(ره) به آن رجوع کرد، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، خلف شایسته ایشان است. دقیق‌ترین شیوه برای دستیابی به اندیشه حضرت امام(ره) را باید از بیانات حکیمانه خلف شایسته ایشان پیگیری کرد، زیرا انتخاب ایشان به رهبری بعد از امام(ره) با اشاره و تاکید شخص حضرت امام(ره) بود که با وجود افراد دیگر در آن زمان، نظر ایشان به شایسته‌ترین، شجاع‌ترین، لایق‌ترین و آگاه‌ترین شاگرد خودشان بود.
 
مطمئن‌ترین و امن‌ترین مسیر برای ادامه راه امام کدام است؟
 
بهترین و امن‌ترین راه برای ادامه مسیر امام (ره)، اعتقاد و باور به مردم در سایه هدایت و رهبری ولایت فقیه است که نقش ستون فقرات نظام را دارد. این را باید دانست در اندیشه حضرت امام(ره) ولایت فقیه پایه و اساس کشور است و پشتیبانی از ولایت فقیه، ضامن آرامش و امنیت کشور می‌شود. باور اینجانب بر این است که اصیل‌ترین و امن‌ترین مسیر برای ادامه راه امام(ره) خط اصیل انقلاب است آن هم به دور از دسته‌بندی‌های سیاسی و جناحی.
 
رهبر انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام، یکی از تهدیدهای جدی را برای انقلاب «تحریف امام» ذکر کردند؛ بهترین راه برای جلوگیری از این تحریف کدام است؟
 
من در جاهای مختلف این مطلب را ذکر کرده‌ام که متاسفانه امروزه تفکرات حضرت امام(ره) به صورت هدفمند تحریف می‌شود. امروز هم گروه‌ها و جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی از جایگاه والای حضرت امام(ره) در میان مردم و نخبگان جامعه، باخبرند؛ لذا هرکدام می‌خواهند به نحوی خود را به ایشان نزدیک‌تر کنند. اما چون گهگاهی نزدیکی به تفکرات حضرت امام(ره) را در تضاد با تفکرات و منافع شخصی و جناحی خود می‌بینند خوانشی از تفکر و اندیشه امام(ره) را ارائه می‌کنند که با واقعیت تفکری ایشان متفاوت و گاهی متناقض است .
 
پس همان‌طور که در سوال قبل عرض کردم اگر با شیوه تفکر و روش به دست آوردن تفکر صحیح ایشان آشنا شویم، می‌توانیم تحریفات بر اندیشه ایشان را نیز متوجه شویم و جلوی آن‌را بگیریم. رجوع به فرد شایسته برای به دست آوردن تفکر اصیل حضرت امام (ره) مطمئن‌ترین روش برای جلوگیری از تحریف تفکر ایشان است و در حال حاضر رجوع به تفکرات، اندیشه و گفتارهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی بهترین شیوه برای پیشگیری از تحریفات هدفمند تفکرات اصیل امام خمینی است. هدف دشمن از تحریف اندیشه حضرت امام، به بیراهه کشیدن انقلاب است. امروزه متاسفانه همگان شاهد آن هستیم که عده‌ای درون کشور با قلب حقیقت کلام و اندیشه امام(ره) قصد دارند امام جدیدی به جامعه معرفی کنند تا با این روش به اهداف کوچک شخصی یا جناحی خود برسند که البته با وجود ولایت فقیه که شاگرد و خلف شایسته امام(ره) است، هرگز به این هدف شوم خود دست نخواهند یافت.البته تحریف اندیشه امام(ره) صرفا به معنای دست بردن در گفته‌های امام(ره) نیست بلکه وقتی به بعدی از تفکرات ایشان توجه و از ابعاد دیگر غفلت شود به تحریف تفکر امام(ره) دست زده‌ایم. امام(ره) شخصیتی جامع الاطراف بودند که باید تمام ابعاد تفکری ایشان را ملاحظه کرد و نمی‌شود صرفا به یکی از اندیشه‌های امام اتکا داشت و بقیه را مطرح نکرد.
 
آینده و افق انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به‌رغم همه سختی‌ها روز به روز در حال پیشرفت و تعالی است و همگان چه دوست و چه دشمن به آن اذعان دارند. نظام مقدس جمهوری اسلامی در تمام ابعاد سیاست داخلی، خارجی، پیشرفت‌های علمی و ... در حال پیشرفت است و تا وقتی اداره امور کشور مردم محور و در سایه هدایت ولایت فقیه باشد، این نظام با صلابت پابرجاست.
 
به عنوان آخرین سوال، وقتی دلتان برای امام تنگ می‌شود به چهره چه کسی نگاه می‌کنید؟
 
وقتی دلم برای امام(ره) تنگ می‌شود از افراد خانواده امام(ره)، مادرم چه از لحاظ اخلاقی و معنوی و چه از لحاظ روش و بینش، نزدیک‌ترین شخص به امام(ره) می‌مانند پس بنابراین به نظاره ایشان می‌نشینم.
 
۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۲۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کوثرِ خدا

http://ommatonline.com/wp-content/uploads/2015/11/%D8%A8%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87.jpg

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۰
حسن حیدری
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام:

... هر که دست در دامن تقوا زند، سختی‌هایی که به او نزدیک شده‌اند دور گردند و ناکامی‌ها و مرارت‌ها به کامیابی‌ها و شیرینی‌ها بدل گردد و امواج محن که گرداگردش را گرفته‌اند، فروکش کنند و دشواری‌ها به آسانی‌ها گرایند.

و باران بند آمده کرامت، دوباره بر او فرو ریزد و رحمت گریخته، به سوی او بازگردد و چشمه فروکش کرده نعمت‏ها، دگرباره برایش جوشان شود و بارش کاستی گرفته برکت، دوباره بر او سرازیر شود.
پس بترسید از خداوندی که شما را به مواعظ خود بهره‌مند گردانید و به وسیله پیامبرانش اندرز داد و نعمت و احسان خویش بر شما ارزانی داشت . برای پرستش او خود را خوار دارید و حق طاعت او بگزارید.


متن حدیث:

...فَمَنْ اءَخَذَ بِالتَّقْوی عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدائِدُ بَعْدَ دُنُوِّها، وَاحْلَوْلَتْ لَهُ الْاءُمُورُ بَعْدَ مَرارَتِها، وَانْفَرَجَتْ عَنْهُ الْاءَمْواجُ بَعْدَ تَراکُمِها، وَ اءَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعابُ بَعْدَ إِنْصابِها، وَ هَطَلَتْ عَلَیْهِ الْکَرامَةُ بَعْدَ قُحُوطِها، وَ تَحَدَّبَتْ عَلَیْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِها، وَ تَفَجَّرَتْ عَلَیْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِها، وَ وَبَلَتْ عَلَیْهِ الْبَرَکَةُ بَعْدَ إِرْذاذِها.
فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی نَفَعَکُمْ بِمَوْعِظَتِهِ، وَ وَعَظَکُمْ بِرِسالَتِهِ، وَامْتَنَّ عَلَیْکُمْ بِنِعْمَتِهِ، فَعَبِّدُوا اءَنْفُسَکُمْ لِعِبادَتِهِ، وَاخْرُجُوا إِلَیْهِ مِنْ حَقِّ طاعَتِهِ...

«نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹»

۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۴
حسن حیدری