حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۶۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

ماجرای اصرار یک شهید برای دیدار با امام

شهید مصطفی نمازی فرد

با مصطفی به «پاوه» اعزام شده بودیم. فرمانده سپاه پاوه شهید «ناصر کاظمی» بود. به حاج ناصر گفتم، وضعیت غذا و امکانات خوب نیست. او این موضوع را از مصطفی پرسید.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «مرتضی نمازی‌فرد» برادر شهید «مصطفی نمازی‌فرد» از شهدای دوران دفاع مقدس با اشاره به خصوصیات اخلاقی برادر خود اظهار داشت: مصطفی از کودکی ناراحتی کسی را نمی‌توانست ببیند. به خاطر دارم، روزی در حال بازی بودیم که ناگهان بر اثر اشتباه من مصطفی به زمین خورد. هرچند که خون از دهان وی جاری شده بود، اما بلند شد و شروع به خندیدن کرد، تا من ناراحت نشوم.

وی افزود: مصطفی علاقه بسیاری به حضرت امام (ره) داشت. زمانی‌که امام از پاریس آمدند، تصمیم گرفتیم به دیدار ایشان برویم. مصطفی اصرار داشت که همراه ما بیاید. هرچه به او می‌گفتیم، جمعیت زیاد است، قبول نمی‌کرد. در نهایت همراه ما آمد. آن زمان ۱۰ سال بیشتر نداشت.

شهید «مصطفی نمازی‌فرد»

نمازی‌فرد در خصوص چگونگی حضور برادر خود در جبهه تصریح کرد: جنگ که آغاز شد، ۱۲ سال بیشتر نداشت. اصرار داشت به جبهه بیاید. به او می‌گفتم، درست را بخوان؛ تابستان شما را با خود می‌برم و در تعطیلات تابستانی همراه من در جبهه حضور پیدا می‌کرد.

برادر شهید ادامه داد: با مصطفی به «پاوه» اعزام شده بودیم. فرمانده سپاه پاوه شهید «ناصر کاظمی» بود. به حاج ناصر گفتم، وضعیت غذا و امکانات خوب نیست. او این موضوع را از مصطفی پرسید. مصطفی هم گفته بود غذا خوب است. حاج ناصر گفت، همه شما ناراحت هستید، اما مصطفی با اینکه سن کمی دارد، راضی است، بنابراین مشکل از شما است. مصطفی برای خدا آمده، اما شما برای خدا نیامده‌اید.

نمازی‌فرد در پایان گفت: زمانی‌که مصطفی وارد دبیرستان سپاه شد، امکان حضور وی در جبهه بیش‌تر شد؛ بنا بر این مدت زمان بیشتری را در جبهه سپری می‌کرد. تا این‌که در عملیات «بیت‌المقدس» هفت به شهادت رسید و پیکر مطهر وی بعد از ۱۱ سال بازگشت.

منبع: دفاع پرس
۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۳۱
حسن حیدری

به گزارش مشرق، مهدی محمدی تحلیلگر  و فعال سیاسی با اشاره به پرونده جاسوسی سیدامامی در پوشش اقدامات محیط زیستی در توئیتر نوشت: سید امامی اطلاعات مکان‌های بسیار حساس این کشور را در پوشش امکانات سازمان محیط زیست جمع آوری میکرده، شاید وقت آن است که به داخل این سازمان هم نگاه کنند.

۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۱۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

بازی خطرناک آمریکا با موضوع کردستان

لاوروف

وزیر خارجه روسیه گفت: بازی آمریکا با مسئله کردستان آنهم زمانیکه درک محدودی از خواسته های ژئوپولیتیک وجود دارد، بازی خطرناکی است.

به گزارش مشرق، وزیر خارجه روسیه با انتقاد از سیاست‌های واشنگتن در قبال سوریه و موضوع کردهای منطقه، بر قانونی بودن حضور ایران در سوریه تاکید کرد.

مصاحبه وزیر خارجه روسیه با «یورونیوز» به شرح ذیل است.

یورونیوز: اولین سوالم درباره رابطه ایالات متحده آمریکا و روسیه است. پس از گذشت یک سال از انتخاب دونالد ترامپ بعنوان رییس جمهوری آمریکا روابط مسکو و واشنگتن بیش از هر زمان دیگری دچار تنش شده است. آیا روسیه انتظارات بیشتری از ریاست جمهوری ترامپ داشت؟

سرگئی لاوروف: «نمی گویم که ما اسیر یک سری از انتظارات بودیم. در حال حاضر صحبتهای زیادی می شود در این باره که روسیه روی پیروزی یا شکست ترامپ شرط بندی کرده بود. در واقع حمایتهایی از انتخاب دونالد ترامپ بود اما از سوی برخی از سیاستمداران و افراد مشهور و برخی از نمایندگان مجلس. اما مقامات رسمی از بالا تا پایین، از رییس جمهوری روسیه گرفته تا وزیر خارجه مسئولان سیاست خارجه روسیه هیچگاه روی پیروزی یا شکست ترامپ شرط بندی نکردند و خیلی شفاف و صریح هم گفتند که فدراسیون روسیه همیشه و در همه کشورها مایل به همکاری با رییس جمهوری و منتخب مردم آن کشور است. در حقیقت ما فالگیر نیستیم و نمی توانیم آینده را پیش بینی کنیم و یا پادرمیانی کنیم. (با خنده). هنوز چیزهایی می گویند درباره مداخلات دولت روسیه در اتفاقات و روند پیش از انتخابات در آمریکا. اما من یک واقعیت تأییدشده (مستند) هم ندیده ام.»

سرگئی لاوروف می افزاید: «امیدوارم این گرایشاتی که در واشنگتن رواج یافته، خاموش شوند. رییس جمهوری آمریکا باید با کنگره به توافق برسد و با توجه به گرایشات موجود در کنگره خط مشی خود را دنبال می کند. ترامپ بارها تاکید کرده که مایل است وعده های انتخاباتی اش را از جمله دست یابی به روابط عادی، دوستانه و مبتنی بر احترام متقابل را با روسیه محقق کند.»


یورونیوز: و کسی هم که او را مجبور به امضای لایحه تحریم ها روسیه و ارسال اسلحه به اوکراین نکرده است.

سرگئی لاوروف: «زمانیکه مصوبه‌ای در کنگره آمریکا و با تعداد آرائی کافی به تصویب می رسد بطوریکه حق وتوی رییس جمهوری باطل می شود، آن قانون لازم الاجرا خواهد شد رییس جمهور باید روابطش را با کنگره در طیف گسترده ای از مسائل ارزیابی کند. جای تاسف است که پس از گذشت یکسال از ریاست جمهوری ترامپ، روابط ما با واشنگتن در مقایسه با زمانیکه دموکراتها در امریکا بر سر کار بودند- نه تنها بهبود نیافته، بلکه بدتر هم شده است. منظورم اشغال غیر قانونی املاک دیپلماتیک ماست که هم با با کنوانسیون وین مغایرت دارد و هم خلاف قانون اساسی آمریکا و اصولی است که جامعه این کشور بر پایه آن بنا شده است.مالکیت خصوصی مقدس است. این شرایط نادیده گرفته است. ما همانطور که قبلا گفتیم اقدامات قانونی را شروع کرده ایم.

یوورنیوز: امیدوار بودید که روابط تان با امریکا به سوی عملگرایی پیش برود (یا با مصلحت اندیشی همراه شود) آیا هنوز امیدی برای رسیدن به چنین روابطی هست؟

سرگئی لاوروف: «عملگرایی به چشم می آید. همکاریهای ما درزمینه برنامه های فضایی ادامه داشته است .همکاریهایمان درباره مسئله سوریه متوقف نشده است. برغم پاره ای دشواریها منافعمان با هم گره خورده است و هنوز کاهش درگیری ها در مناطق جنوب سوریه که با مشارکت روسیه ایالات متحده آمریکا و اردن شکل گرفت وجود دارد. البته باید توافقهایی درباره خروج تمام نیروهای غیر سوری از منطقه صورت بگیرد.»

یورونیوز: در سوریه منافع آمریکا و ترکیه که در پیمان ناتو متحد هم هستند به شدت از هم دور شده است. منظورم عملیات عفرین است. ترک ها آشکارا گفته اند که در عفرین متوقف نخواهند شد. آیا روسیه بایست این را در نظر می گرفت؟

سرگئی لاوروف: «آمریکایی ها از همان بدو دخالت در سوریه به کردها متوسل شدند و موضع ترکیه را نادیده گرفتند. بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست که از نظر ترکیه بعضی جناحهای سوریه انشعابی از حزب کارگران کردستان هستند که از نظر ترکیه و برخی از کشورها در لیست سازمانهای تروریستی قرار دارند. ترکیه بارها گفته است که هر طور شده از اینکه کردها کنترل اوضاع را در مرز سوریه و ترکیه در دست بگیرند جلوگیری می کند. اما ایالات متحده آمریکا در این دوره بطور مرتب نیروهای کرد را مسلح کرده و موضع ترکیه را نادیده گرفته است. بازی آمریکا با مسئله کردستان آنهم زمانیکه درک محدودی از خواسته های ژئوپولیتیک وجود دارد، بازی خطرناکی است. این بازی ممکن است برای کشورهایی که کردها که در آن مستقر هستند مشکل ساز بشود. ما باید به جای انجام کارهای که کل منطقه را مثل اواخر قرن گذشته دچار تنش کند، به فکر این باشیم که چگونه می توان حقوق کردهایی را که در مرزهای کنونی این کشورها مستقر هستند، تضمین کنیم.»

یورونیوز: حضور جهانی ایالات متحده تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ کم رنگ شده است. آیا شما با این موضوع موافقید یا اینکه به نظرتان آمریکا مثل دهه های گذشته خود را درگیر مسائل جهانی می کند؟

سرگئی لاوروف: «من موافق نیستم که حضور ایالات متحده آمریکا در امور بین الملل کمرنگ شده است. درست است که دونالد ترامپ گفته است که میخواهد در درجه اول عظمت آمریکا را به آن بازگرداند، اما کسانی که تصور می کنند این شعار دعوت به منزوی کردن آمریکا و پشت پا زدن به امور خارجی است، سخت در اشتباهند. حضور بین المللی ایالات متحده آمریکا نه کاهش یافته و نه گسترش. اما حضور نظامی این کشور در عرصه جهانی در حال گسترش است. آمریکا بدون دعوت در سوریه حضور دارد. در افغانستان با دعوت آمد. اما 15 الی 16 سال حضور آمریکا در افغانستان هیچ اتفاق خوبی در پی نداشت: تهدیدهای تروریستی از میان نرفت، تولید مواد مخدردر افغانستان 10 برابر شد. این مسئله [ افزایش تولید مواد مخدر] باعث نگرانی شرکای ما در آسیای میانه است. اروپا را هم نگران می کند. زیرا مواد مخدر به اروپا می آید و تروریستها هم بدون توجه به مرزها در سراسر جهان پخش شده اند. در عراق هم همینطور. آمریکا زمان ریاست جمهوری اوباما ادعا کرد که از عراق خارج شده است. اما الان هم دوباره در عراق مستقر شده است و حضورش بیشتر خواهد شد. ایالات متحده آمریکا توان نظامی خود در جنوب شرق آسیا را به بهانه بحران هسته ای در شبه جزیره کره، تقویت کرده است. حضوری که بسیار بیشتر از اندازه ای است که برای مقابله با تهدیدهای کره شمالی لازم است. آمریکا این کار را به وضوح با هدف استقرار در دریای جنوب چین و با توجه به اختلافات ارضی بین چین و تعدادی از کشورهای اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا انجام می دهد.»

وی می افزاید: «البته موضوع حضور ایالات متحده آمریکا در عرصه جهانی سوالات زیادی را مطرح می کند. مسئله، مسئله سیستم دفاع موشکی آمریکاست که در حال حاضر بطور در اروپا در رومانی لهستان و در شرق آسیا و کره جنوبی خیلی فعال است. ژاپن هم بطور فعال به این موضوع علاقه نشان می دهد. در نتیجه [تقویت] این سیستم دفاع موشکی نه تنها برای ما بلکه برای چین هم مشکل ساز خواهد بود. به این ترتیب همانطور که می بینید حضور آمریکا در حال رشد است اما در جهتی که بی خطر نیست.»

یورونیوز: طی سال گذشته کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا به تبعیت از ایالات متحده آمریکا، روسیه را متهم به تبلیغات و حمایت از احزاب پوپولیست و راست افراطی کرده است. آیا اروپایی ضعیف و بی ثبات از نظر استراتژیک برای روسیه فایده ای دارد؟

سرگئی لاوروف: «البته که نه. ما این را بارها گفته ایم و رئیس جمهوری ما هم همین حرف را گفته است. ما می خواهیم سردرگمی ها و ضعف های کنونی در رابطه اتحادیه اروپا با روسیه پایان بیابد. ما خواهان اروپایی باثبات و قوی هستیم. اروپا بزرگترین شریک تجاری ماست و علیرغم مشکلات سه سال اخیر، اروپا هنوز بزرگترین شریک تجاری و سرمایه گذاری ماست و واضح است که ما می خواهیم تحول این ساختار بزرگ اتحادیه اروپا پیوسته و قابل پیش بینی باشد. نیاز به منابع انرژی در اروپا رو به افزایش است و با پروژه هایی مثل «نورد استریم 2» و خط لوله انتقال گاز طبیعی موسوم به «جریان ترک (ترکیش استریم)» که ما اکنون درباره آنها با همتایان اروپاییمان در حال مذاکره هستیم، این نیازها برطرف خواهد شد. ضمنا «گازپروم» سال گذشته صادراتش را به اروپا به سطحی بی سابقه رسانده است. بنابراین همه این صحبت ها در باره قطع وابستگی به گاز روسیه صرفا سیاسی است با این هدف که همکاری اقتصادی طبیعی بین روسیه و اروپا را از بین ببرد.»

یورونیوز: روسیه در بالکان چه منافعی دارد و پیش بینی می کنید چه تحولاتی در این بخش از اروپا رخ خواهد داد؟

سرگئی لاوروف: «کشورهای بالکان یاران تاریخی ما هستند و ما زحمات زیادی کشیده ایم تا امنیت و استقلال کشورهای بالکان را تضمین کنیم. جنگ بین روسیه و دولت عثمانی، جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم شاهد این ادعای ماست. ما با کشورهای بالکان، ریشه های مشترک تاریخی و مذهبی (چون بیشتر ساکنان شبه جزیره بالکان مسیحی ارتودوکس هستند) داریم و اینها منجر به روابطی بسیار خوب بین مردم فدراسیون روسیه و کشورهای شبه جزیره بالکان شده است. در سالهای گذشته روابط خوبی با صربستان، اسلوونی داشته ایم و به نظر من گفتگو با مقدونیه هم به خوبی پیش رفته است. سکونی که در روابط ما با کرواسی به وجود آمده بود پایان یافته است و رئیس جمهوری کرواسی به روسیه آمد. من با همتای کروات خودم دیدار کردم. البته وضعیت مونته نگرو نگران کننده است و تلاش هایی می شود که این کشور به ابزاری در ترویج احساسات ضدروسی تبدیل شود. عضویت در ناتو به این کشور تحمیل شده است.»

وی می افزاید: «علی رغم این، روابط ما با مونته نگرو همچنان خوب است. فقط من نمی فهمم که چطور مونته نگرو در دام این مبارزه ضدروسی افتاده است. اما فکر کنم که این نکته روی وجدانشان سنگینی کند. اما لطفاً واقعیات را در نظر بگیرید: حتی یک کشور در شبه جزیره بالکان وجود ندارد که زیر فشار سفیر آمریکا یا سفرای اروپا خواستار پایان روابطش با روسیه نشده باشد. تلاش های این سفرا حتی در صربستان جنبه علنی پیدا کرده است و این را با اقدامات ما در بالکان مقایسه کنید که فقط پیشنهاد پروژه هایی است که به سود هر دو طرف است. ما هیچگاه از هیچ کدام از این کشورها نخواسته ایم که روابطشان را با این یا آن کشور قطع کنند و این تفاوت بنیادی سیاست خارجی روسیه و سیاست خارجی غربی هاست: وقتی غربیها بدون حتی یک مدرک و دلیل مستند می گویند روسیه در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت می کند من فکر می کنم که رسانه های بیطرف، – به نظرم یورونیوز رسانه ای بیطرف است- بایست این اعمال علنی کشورهای غربی در بالکان و خواست علنی آنها برای قطع دوستی بین کشورهای بالکان و روسیه را افشا کنند. از نظر اصولی این خواست که شما یا با روسیه باشید یا با ما یاد آور قرون وسطی است.»

یورونیوز: پارلمان اوکراین لایحه بازگشت ناحیه دونباس را به تصویب رسانده است که در آن روسیه به تجاوز متهم می کند و شرق اوکراین را منطقه اشغال شده می خواند و وزارتخانه شما اعلام کرده است که این لایحه به مثابه آماده شدن برای از سرگرفتن جنگ است. آیا از نظر روسیه توافق مینسک هنوز اعتبار دارد؟ و از نظر شما چگونه می توان به درگیریها پایان داد؟

سرگئی لاوروف: «از دیدگاه قانون بین الملل توافقهای مینسک همچنان معتبر است چون این توافق ها در قطعنامه سازمان ملل به تصویب رسیده است و لازم الاجراست و هیچیک از قوانینی که در اوکراین به تصویب برسد نمی تواند ناقض قانونی باشد که در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسیده است. همه شرکای ما چه کشورهای غرب اروپا، چه کشورهای شرق اروپا و ایالات متحده آمریکا ضرورت تصویب این توافق را تایید کرده اند. در لایحه “بازگرداندن” که به این نام معروف شده زیرا رسماً نام دیگری دارد، هیچ اشاره ای به توافق های مینسک وجود ندارد در واقع باید بگویم که نام این لایحه باید قانون تجزیه و جدایی باشد، چون در تضاد با منطق توافق های مینسک قرار دارد: در این توافقها صحبت از یک فضای سیاسی واحد از طریق گفتگو بین مقامات کی یف و این بخش دیگر اوکراین است. بنابراین این قانون جدید برهم زننده اوضاع است. بنابراین ما با همکارانمان در فورمت نورماندی (گروهی متشکل از رهبران فرانسه، آلمان، روسیه و اوکراین برای حل بحران اوکراین) گفتگو خواهیم کرد و من اعتقاد دارم که نباید ضعف نشان دهیم و از افراطی هایی پیروی کنیم که می خواهند توافق های مینسک را نابود کنند.»

یورونیوز: هیچ امکانی نیست که حافظان صلح (صلح بانان) سازمان ملل قبل از ماه مارس در شرق اوکراین مستقر شوند؟

سرگئی لاوروف: «همه چیز به کسانی بستگی دارد که هنوز به پیش نویس قطعنامه ای که روسیه پیشنهاد کرده است پاسخ نداده اند و متمم یا تصحیح مشخصی بر این قطعنامه وارد نکرده اند. منطق ما در این قطعنامه بسیار ساده و روشن بود: توافق های مینسک تحت نظارت و با همکاری سازمان امنیت و همکاری اروپابه اجرا در آید. سازمان امنیت و همکاری اروپا نیروی خاصی برای نظارت آماده کرده است، اما نگرانی ها درباره امنیت این ناظران وجود داشت. رئیس جمهوری روسیه پیشنهاد کرده بود که برای امنیت بیشتر به آنها اسلحه سبک بدهد اما سازمان امنیت و همکاری اروپا این را نپذیرفت چون تا پیش از این مأموریت مسلحانه به انجام نرسانده اند و روش معمول آنها مسلح بودن در ماموریت نیست. در ماه سپتامبر سال گذشته ما پیش نویس قطعنامه ای را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کردیم که بسیار ساده است و مستقیماً با توافق های مینسک پیوند دارد: هر جا که قرار باشد ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا کار کنند، حافظان صلح سازمان ملل مسئول حفظ امنیت آنها خواهند شد. همکاران ما گفته اند که این گامی بسیار صحیح است اما خواستار بسط این نکته شده اند. آنها پیشنهاد کرده اند که جای توافق های مینسک را ساختاری بسیار قدرتمند و بزرگ بگیرد که تحت پوشش سازمان ملل باشد. 
بعضی ها از ارقام تا حدود 40 هزار حافظ صلح مسلح صحبت می کنند که نه تنها سلاح سبک بلکه سلاحهای سنگین و پیشرفته ترین تجهیزات نظامی را داشته باشند؛ تمام مناطق بین جمهوری های دونتسک و لوهانسک تحت کنترل خود درآورند و نوعی سازمان اداری موقت سازمان ملل در آنجا به وجود بیاید که تا 5000 کارمند داشته باشد؛ و به جای گفتگوی مستقیم بین کی یف و دونتسک و لوهانسک طبق قطعنامه شورای امنیت که توافق های مینسک را تصویب کرد، مسئولیت اجرای تمام راه حلها (از اجرای انتخابات تا اعطای وضعیت ویژه) را بر عهده داشته باشد و تصمیم گیری در باره مسائل موجود به این سازمان بین المللی محول شود. اینها ایده هایی است که الان مطرح شده است.»

یورونیوز: روسیه مخالف این ایده است؟

سرگئی لاوروف: «روسیه از این ایده ها حمایت نمی کند زیرا در تناقض با تصمیم عالی ترین مرجع سازمان ملل برای حفظ صلح و امنیت دنیاست. قطعنامه ای که توافق های مینسک را تصویب کرده است لازم الاجراست.»

یورونیوز: روسیه با توافقی که با ایران و ترکیه در باره سوریه منعقد کرد دنیا را شگفت زده کرد. گامهای بعدی این سه کشور در سوریه چه خواهد بود؟ آیا روسیه، ترکیه و ایران را در طرحریزی سیاسی برای نفوذ در خاورمیانه متفق خود به حساب می آورد؟

سرگئی لاوروف: «ما برای آینده دور برنامه نداریم و فعلا می خواهیم آنچه را در سوریه شروع کرده ایم به آخر برسانیم. وقتی دولت اوباما در قبال توافقهایی که برای برقراری آتش بس در سوریه با ما کرده بود با ناتوانی و بی درایتی کامل عمل کرد، چاره ای جز این نداشتیم که با کسانی کار کنیم که سر حرفشان می ایستند و برغم رویکرد متفاوتشان، هنوز می خواهند با ما به موضع مشترک و چنان توافقی برسند که تمامیت ارضی سوریه را حفظ کند. شرکای ایرانی ما،مثل روسیه از سوی دولت مشروع سوریه دعوت شده بودند تا در جنگ با تروریسم همکاری کنند و ترکیه هم چنین تمایلی را نشان داده است. در پایان سال 2016 میلادی اولین دور مذاکرات آستانه برای صلح در سوریه برگزار شد و فرایندی را آغاز کرد که منجر به کاهش سریع میزان خشونت در سوریه شد. علاوه بر این، مهمترین رویداد اخیر برگزاری «کنگره گفتگوی ملی سوریه» در سوچی بود که 12 اصل را برای ساختار دولت آینده سوریه پذیرفت. درست است که همه گروه های مخالف سوریه در سوچی نماینده نداشتند اما تنوع گروه های نماینده بخش های مختلف جامعه سوریه در این کنفرانس بی سابقه بود.»

منبع: فارس
۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۵۶
حسن حیدری
کاووس

«کاووس سید امامی» تحت پوشش جامعه شناس و فعال محیط زیست، به جاسوسی برای سرویس‌های بیگانه مشغول بود و حساس‌ترین اطلاعات راهبردی کشور را به دشمنان این مرز و بوم انتقال می‌داد.

سرویس سیاست مشرق - در روزهای اخیر شاهد یک موج‌سازی سنگین رسانه‌ای از سوی غربی‌ها و رسانه‌های فارسی زبان وابسته به دولت‌های غربی، و رسانه‌های وابسته به جریانات خاص همسو با غرب در داخل کشور هستیم که با دلایلی بعضا خنده‌دار، حکم برائت برای فرد متهم به جاسوسی که دست به انتخار زده صادر کنند.

«کاووس سید امامی»، فردی که تحت پوشش جامعه شناس و فعال محیط زیست، به جاسوسی برای سرویس‌های بیگانه مشغول بود و حساس‌ترین اطلاعات راهبردی کشور را به دشمنان این مرز و بوم انتقال می داد، در هفته گذشته در دستشویی سلول محل بازداشت خود، با حلق‌آویز کردن خود را از بین برد تا اطلاعات بیشتری از شبکه جاسوسی از جانب او به دست دستگاه امنیتی نیافتد.

در هیاهو و بلوای رسانه‌ای (که شدت و حدّت آن، ظنّ سازمان‌یافته بودنش را به ذهن متبادر می کند) که برای «سفیدنمایی» از این متهم امنیتی ایجاد شده و به طور ویژه با تکیه‌ای که بر «جامعه شناس» بودن، عضویت او در هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) و فعالیت زیست محیطی کاووس سیدامامی می شود،  قصد دارند او را کاملا بی‌ارتباط با بحث جاسوسی نشان دهند. البته فضای ابهامی که (به مانند هر پرونده امنیتی در هر جای دنیا) تا قبل از تکمیل پرونده و تکمیل شناسایی‌ها به ناگزیر حول این پرونده وجود دارد و همچنین جو احساسی ناشی از خودکشی این متهم به جاسوسی، به گسترش این موج کمک می کند.

همان طور که در گزارش قبلی گفتیم، تقریبا در هیچ کجای دنیا، وقتی پای یک پرونده جاسوسی مرتبط با امنیت ملی در میان است، افراد حقیقی و حقوقی نامرتبط با پرونده به راحتی نه به خود اجازه می دهند و نه به آن‌ها اجازه داده می شود که به راحتی وارد فاز اظهارنظر عمومی و جوسازی و شایعه‌بافی شوند، چرا که یک پرونده امنیتی ابعاد و لایه‌های مختلفی دارد که بعضا تا سال‌ها توضیح و روشنگری درباره همه ابعاد آن امکانپذیر نیست، چرا که هر گونه افشای بی ضابطه اطلاعات می تواند به اخلال در کار تشکیلات امنیتی در ان پرونده خاص منجر شود و در برخی موارد کل دستاوردهای اطلاعاتی آن پرونده را از بین ببرد.

از این رو، ورود افکار عمومی به این شکل به یک بحث کارشناسی-تخصصی در حوزه امنیت ملی و مطالبه برای باز کردن ابعاد یک چنین پرونده حساس و سنگینی، تقریبا در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد. با این حال در کشور ما، از همان روز نخست انتشار خبر خودکشی این متهم توسط پسر او، مقامات مختلف مسوول و مرتبط، از دادستان تهران تا سخنگوی قوه قضاییه و اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، در حد مقدورات و ملاحظات توضیحاتی را برای روشن شدن موضوع ارایه کردند، لیکن اصرار برخی روزنامه‌ها و رسانه‌های جریانات خاص داخلی(همسو با موج‌سازی رسانه‌های ضدانقلاب) بر دامن زدن به جوّ ایجاد شده، نشان می دهد که احتمالا برنامه‌های دیگری برای لوث کردن موضوع جاسوسی و تحت فشار قرار دادن نظام در جهت منویات ترامپ و متحدان او، از داخل کشور در حال اجراست.

در وهله نخست، لازم است درباره شبهه بزرگی که افرادی چون علی مطهری، صادق زیباکلام، محمود صادقی، حسام الدین آشنا و... مطرح می‌کنند، کمی توضیح داده شود و آن این که یک «جامعه شناس» یا یک «استاد دانشگاه» به صرف این که چهره علمی دارد، "نمی تواند جاسوس باشد."

بدون اغراق باید گفت که این نه یک شبهه، که یک «سفسطه» بزرگ است. جاسوس بودن و جاسوسی کردن در یک متر و معیار ظاهری، شخصیتی و هویت اجتماعی خاص محدود نیست و به اصطلاح «آیین نامه»ای برای شغل و پیشه و رده اجتماعی جاسوس وجود ندارد! هر کسی، در هر شغلی و در هر سطح و طبقه اجتماعی به طور بالقوه می تواند وارد فعالیت جاسوسی شود. بگذارید سخن کوتاه کنیم و با مصادیق حرف بزنیم. افرادی که نامشان را در زیر می آوریم، جزو چهره‌هایی بودند که جاسوس بودن آن‌ها برای هیچ کس قابل باور نبود:

کلاوس فوکز Klaus Fuchs (فیزیکدان آلمانی‌تبار پروژه ساخت اولین بمب اتمی در آمریکا/ جاسوس اتحاد شوروی)
برونو پونته کوروو (فیزیکدان هسته‌ای معروف ایتالیایی تبار مقیم آمریکا/ جاسوس KGB)
رولد دال/ نویسنده بریتانیایی معروف کودکان و صاحب داستان «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی»/ جاسوس MI۶
جولیا چایلد (سرآشپز  و اسطوره برنامه‌های آشپزی آمریکا، جاسوس دفتر خدمات استراتژیک/ جنگ جهانی دوم
نوئل کاوارد Noel Coward (موسیقی دان و بازیگر تئاتر بریتانیایی/ جاسوس دفتر هماهنگی‌های امنیتی بریتانیا)
هری هودینی (شعبده‌باز و جادوگر افسانه‌ای بریتانیایی/ جاسوس سرویس مخفی سلطنتی و اسکاتلندیارد)
مو بِرگ Moe Berg (یازیکن افسانه‌ای بیسبال آمریکا و معروف به «مخ بیسبال»/ جاسوس سیا)

اما «کاووس سیدامامی»، متولد ۱۳۳۲ کسی بود که از اوایل دهه ۱۳۵۰ برای تحصیل در مقطع کارشناسی به آمریکا رفت و در رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه اوهایو مشغول به تحصیل شد. او که تنها برای برهه‌ای چند ساله در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ در ایران حضور داشت، دوباره برای تحصیلات تکمیلی به آمریکا برگشت و دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته جامعه شناسی از دانشگاه اورگِن ایالات متحده گذراند و در نهایت در سال ۱۳۷۰ دانشنامه دکتری خود را اخذ کرد.

پدر کاووس دکتر «احمد سید امامی»، نماینده دوره‌های شانزدهم و هفدهم و نوزدهم مجلس شورای ملی و دو دوره سناتور مجلس سنا از تبریز بود.

احمد سیدامامی، فرزند سید کاظم امام جمعه و متولد ۱۲۸۰ در تبریز بود. احمد تحصیلات عالی خود را در رشته‏ پزشکی در فرانسه به اتمام رسانید و وارد دانشگاه تهران شد و مقام استادی دانشکده پزشکی گرفت و مدتی نیز در وزارت بهداری معاونت کل آن وزارتخانه را بر عهده داشت. در دوره‏ شانزدهم از طرف مردم تبریز به مجلس رفت و در ادوار هیجدهم و نوزدهم دارای همان سمت بود. دو دوره هم از تبریز برای سناتوری انتخاب شد. وی مدتی به انتشار مجله‏ پزشکی تندرست مبادرت کرد. در سن ۶۸ سالگی فوت نمود. احمد در اواخر عمر به حرفه‏ طبابت اعتنائی نداشت و غالبا وقت او صرف اداره‏ مستغلات و املاکش می‏شد. مردی بود که برای خود زندگی می‏کرد و از ثروت خود حداکثر بهره‌‏برداری مالی را می‌‏نمود.

پدر بزرگ کاووس، یک روحانی شناخته شده به نام سید کاظم امام جمعه در تبریز بود که با دختر مظفرالدین شاه، به نام «نورالسلطنه» ازدواج کرد. به بیان دیگر، جد بزرگ مادری کاووس، مظفرالدین شاه قاجار بود.

سید محمدکاظم امام جمعه؛ جد کاووس

 «عبدالله شهبازی»، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، در کانال خود بخش‌هایی پیاده شده از فایل صوتی مصاحبه فردی به نام «حامد سیدامامی»، پسرعموی کاووس، را مربوط به تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۳، نقل کرده است که کمک زیادی به شناخت عقبه  خانوادگی کاووس سیدامامی می کند:

" نیای خاندان سید امامی فردی بنام محمدیوسف معروف به «حاج میرزا یوسف آقا» یا «میرزا یوسف خان» اهل تبریز است. او با دختر یک تاجر ایتالیایی ازدواج کرد. این تاجر و زن و دخترش به تبریز آمده بودند. دختر، که حدود ۱۴ سال داشت، به دلیل صوت زیبای اذان به اسلام علاقمند شد و پس از پرس‌وجو درباره «مجتهد بزرگ» شهر به دیدار او رفت که همین «میرزا یوسف خان» است. دختر نزد یوسف مسلمان شد و بدون اطلاع پدر و مادر با او ازدواج کرد. میرزا یوسف خان در آن زمان متأهل نبود. پدر و مادر دختر، که کاتولیک متعصب بودند، پس از اطلاع از این وصلت به ایتالیا بازگشتند و دختر را طرد و هرگونه رابطه را با او قطع کردند.

حاصل این وصلت شش پسر است که یکی محمدکاظم، نیای خانواده سید امامی، است. نام ۵ برادر دیگر را دقیق به خاطر ندارم ولی «بچه‌ها و نوه‌های» آنان (عموزاده‌های خانواده سید امامی) الان هستند. 

محمدکاظم (سید محمدکاظم سید امامی معروف به «حاج میرزا کاظم آقا»)، پسر «حاج میرزا یوسف آقا»، با نورالسلطنه دختر مظفرالدین میرزا (شاه بعدی) ازدواج کرد. 

نورالسلطنه در سال ۱۳۱۵ ش. فوت کرد. پس از فوت نورالسلطنه محمدکاظم سید امامی زن دیگری نگرفت. حاصل این وصلت یوسف و صمد (پدر حامد سید امامی) و احمد (پدر کاووس سید امامی) و فاطمه (اشرف‌الدوله) سید امامی است.

بامزه اینکه نورالسلطنه،‌ چون در دربار بزرگ شده بود، برایش «صیغه» اهمیتی نداشت. املاک مهمی داشتند [و خدمه زیاد]. هر خدمه زن که می‌آوردند به آقا محرم می‌شد.

چون زن روشنفکری بود اول عموی مرا (دکتر احمد سید امامی) برای تحصیل به برلین فرستاد. بعد پدرم [صمد سید امامی] به بلژیک رفت و در بروکسل درس خواند. خود نورالسلطنه نیز چند سفر به اروپا رفت برای دیدن پسرانش تا زمانی که فوت کرد. 

دخترش، اشرف‌الدوله، خوب تار می‌زد و خیلی خوب فرانسوی بلد بود. چهار پنج ساله بود که نورالسلطنه دخترش را به مدرسه کاتولیک‌ها در خیابان امام فعلی فرستاد که کشیشان و راهبه‌های فرانسوی اداره می‌کردند. حاج محمد، که برادر بزرگ‌تر حاج میرزا کاظم بود، می‌شنود که اشرف‌الدوله به مدرسه کاتولیک‌ها می‌رود. به خانه ما می‌آید و وارد حیاط که می‌شود عمامه‌اش را به زمین می‌کوبد که چرا برادرزاده مرا به مدرسه کافرها فرستاده‌اید..... 

اشرف‌الدوله فقط یک بار ازدواج کرد. با آقای لیقوانی که خیلی زود کارشان به طلاق کشید. یک دختر بنام سرور اعظم داشتند که مدت زیادی انگلیس بود و خیلی خوب تحصیل کرد. رئیس مدرسه آمریکایی‌ها (ایران بیت ئیل) در میدان ژاله بود. زن بسیار فعالی بود و تدریس هم می‌کرد. شوهرش آقای نُصیری امیری بود که تحصیل‌کرده لندن بود و بانک پارس را تأسیس کرد. دو پسر و یک دختر دارند. دخترش ژینوس آمریکا است و دو پسرش، محمود و فرخ امیری، ساکن تهران هستند. در هشتگرد کارخانه دارند بنام «مادیران» و لوازم کامپیوتر می‌سازند. ژینوس فرزند بزرگ است، دومی محمود است و سومی فرخ."

جد کاووس سیدامامی
نورالسلطنه؛ دختر مظفرالدین شاه و جدّه کاووس سیدامامی

همان طور که ملاحظه می کنید، جده بزرگ کاووس که شاهزاده بود همان طور که گفته شد، با وجود آن که همسر یک روحانی بود، چندان تقیدی به حجاب نداشت و دختر خود اشرف‌الدوله (عمه کاووس) را اروپایی مسلک بار آورد (مانند بخش عمده اعضای خاندان قاجار که بیش از آن که ایرانی و ایراندوست باشند، شیفته غرب بودند و نماد آن‌ها احمدشاه و فرزند او بودند که این فرزند تبعه انگلستان، زمانی که بعد از برکناری رضاخان برخی از مقامات انگلیسی برای بازگرداندن دودمان قاجار به سلطنت به نزدش رفتند، نمی توانست خوب فارسی تکلم کند).

از راست: عمو، عمه و پدر کاووس سیدامامی

در برخی عکس‌هایی که پسر این متهم به نام «رامین سیدامامی» با اسم هنری «کینگ رام» در صفحه اینستاگرام از خانواده خود منتشر کرده، وضعیت حجاب اعضای خانواده او خود به خوبی وضعیت تقیدات مذهبی سیدامامی را نشان می دهد. البته قصد ما در این‌جا ورود به احوالات شخصی افراد نیست، ولی نکته این جاست که در روزهای اخیر در موج رسانه‌ای فوق الذکر، به شدت روی این مساله  که سیدامامی استاد دانشگاه امام صادق(ع) بوده، تاکید می شود تا اصطلاحا او را چهره‌ای موجّه و تایید شده معرفی کنند.

اما واقعیت این است که گرچه این دانشگاه در پذیرش دانشجویان مراحل گزینشی خاص خود را دارد و به طور عام از بین داوطلبان مذهبی دانشجو قبول می کند، در زمینه پذیرش اساتید بسیار باز عمل می کند و مشی معتدل و منعطف مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی از ابتدا تاسیس این دانشگاه بر این منوال بوده که اساتید از طیف‌های مختلف فکری و اعتقادی در این دانشگاه حضور داشته باشند. به بیان دیگر، هیچ فیلتر سفت و سختی در زمینه جذب اساتید در این دانشگاه وجود ندارد و حضور چهره‌هایی چون حسین بشیریه، چنگیز پهلوان، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، محمود سریع‌القلم، عبدالکریم سروش و... در ادوار مختلف در این دانشگاه نشان از این مشی داشته است.

عکس‌هایی که پسر سیدامامی از خانواده خود در اینستاگرام گذاشت

و جالب این جاست که ناگهان در اقدامی قابل تامل، داستان‌هایی غیر قابل اثبات درباره موجّه بودن و «سوابق انقلابی» این فرد هم از منابع نامعلوم ساخته و پرداخته و پخش می شود، از جمله این که او در سال ۵۹ به صورت داوطلبانه در جبهه آبادان جنگیده و «جانباز» شده است! البته کسی که چنین سابقه‌ای را به رزومه متهم به جاسوسی سنجاق کرده، آن اندازه هوشمند بوده که بداند در فضای پرآشوب و آشفتگی اوایل جنگ در سال ۵۹، امکان ثبت و ضبط حضور بسیاری از افراد در جبهه نبوده و چنین ادعایی دست کم به راحتی قابل رد کردن نیست.

اما به فرض که این فرد سابقه حضور در جبهه و حتی جانبازی هم داشته است، اما آیا این الزاما مغایر با بحث جاسوسی است؟ کسانی که به خوبی با فضای جبهه و جنگ آشنایی دارند، به خوبی آگاهند که چه تعداد از کسانی که از قضاء عضو رسمی نیروهای مسلح ما در جنگ بوده‌اند، به واسطه جاسوسی نظامی دستگیر و محاکمه و اعدام شده‌اند. از قضاء، حجت الاسلام محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، خود زمانی قاضی هیاتی بودند که به رسیدگی به مواردی چون پرونده‌های جاسوسی در نیروهای مسلح در زمان جنگ می پرداخت.

از قضاء، در همان سال ۵۹، باجناق آقای سیدامامی، به نام استوار «ایرج برهمی» جزو دستگیرشدگان مرتبط با کودتای «نقاب» (معروف به کودتای نوژه) بود که در دادگاه نیروهای مسلح محاکمه و به اعدام محکوم شد. در شماره ۴۴ مجله «پاسدار اسلام» (مرداد و شهریور ۶۴) در گزارشی به قلم حجت الاسلام محمدی ری‌شهری (رییس دادگاه انقلاب ارتش و قاضی دادگاه کودتای نوژه) به فهرست محکومان این دادگاه بر می خوریم که در ردیف ۵۴ نام باجناق سیدامامی دیده می شود.

برخی گزارش‌های غیررسمی از پرونده جاسوسان «محیط زیستی» حاکی از آن است که آقای سیدامامی از تمکّن مالی بسیار زیادی برخوردار بودند و امکانات قابل توجهی (در حد چندین منزل مسکونی) برای خود در یکی از مناطق گرانقیمت شمال تهران (دروس) فراهم کرده بودند که این به هیچ عنوان با تصویر یک «جامعه شناس» و «معلم دانشگاهی» منطبق نیست. منزلی که با توجه به اسناد به دست آمده، از طریق تونل، به دیگر خانه های تیمی متصل بوده است.

البته، جعفری دولت آبادی دادستان تهران، در گفتگو با رسانه‌ها درباره سیدامامی چنین گفت:

" دیگر عضو موثر و مدیر این موسسه کاووس سیدامامی دارای تابعیت مضاعف کانادا و از مرتبطان اصلی افسر اطلاعاتی آمریکا در ایران بوده به نحوی که این افسر اطلاعاتی در سفر به ایران در منزل کاووس سیدامامی استقرار می‌یافته است. این شبکه در پوشش اجرای پروژه‌های علمی و زیست محیطی نسبت به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز اقدام می‌کرده است."

و البته معبر اصلی فعالیت جاسوسی این باند، موسسه‌ای به نام «حیات وحش میراث پارسیان» بوده که علاوه بر سیدامامی، چندتن دیگر از اعضای هیات مدیره آن در ارتباط با همین پرونده بازداشت شده اند. گفتنی است این موسسه از طریق «ارتباطات خاص» با راس سازمان حفاظت از محیط زیست، توانست برنامه «حفاظت از یوز ایرانی» را به صورت انحصاری در اختیار بگیرد و البته این ارتباطات تنها محدود به همین برنامه نمی شود.

دادستان تهران در بخش دیگری از توضیحات خود درباره فعالیت این گروه به خبرنگاران گفت:

" در نوزده دی ماه سال جاری حسب گزارش کتبی یکی از نهادهای امنیتی که به دادسرای شهید مقدس ارجاع شده است، به موجب دستورات قضایی و با آغاز تحقیقات انجام شده، مشخص گردید متهمان پرونده با هدایت افسران اطلاعاتی سیا و موساد ماموریت های سه گانه ای را شامل موضوعات زیست محیطی، نفوذ در جامعه علمی ایران و جمع آوری اطلاعات از اماکن حساس و حیاتی کشور از جمله پایگاه‌های موشکی کشور، دنبال می‌کرده‌اند؛ در تحقیقات انجام شده برخی متهمان به انجام سفرهای متعدد به سرزمین‌های اشغالی از جمله به منظور شرکت در کنفرانس منارید که با حضور افسر اطلاعاتی موساد در رژیم صهیونیستی برگزار شده، اقرار و اذعان نموده اند که هدف کلی پروژه مشترک سازمان سیا و موساد، ایجاد بحران در برخی از حوزه های زیست محیطی ایران بوده و اطلاعات جمع آوری شده از طریق عوامل پنهان به آمریکا انتقال می یافته و در همین راستا دو نفر از افسران سازمان اطلاعات آمریکا با هویت معلوم در پوشش های مختلف به ایران و برخی از استانهای کشور سفر کرده اند که از جمله اهداف آن‌ها، ایجاد موسسه ای در قالب فعالیت های زیست محیطی بوده و طبق اسناد موجود، این موسسه در حدود یک دهه قبل در ایران با طراحی آمریکایی ها برای تحقق اهداف مدنظر سرویس‌های اطلاعاتی سازمان سیا و موساد و جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده در حوزه های دفاعی و موشکی کشور ایجاد شده است.

گزارش دیگری از مشرق درباره شاهکار سازمان اطلاعات سپاه:

فعالان مظلوم محیط زیست یا مجریان مرموز «پروژه GEOINT» در ایران/ تلاش برای تکمیل نقشه RQ-۱۷۰ چگونه ناکام ماند +عکس

یکی از نقاط مبهم پرونده سیدامامی، ارتباطات نزدیک او با فردی به نام «گری لوئیس»، نماینده سازمان ملل در ایران(پست سازمانی:هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل در ایران) است. لوئیس  بعد از اعلام خبر خودکشی سیدامامی چنین توئیت کرد:

" او انسان خوبی بود که به طبیعت و ایران عشق می ورزید. او دوست من بود و ما در غم از دست دادن او شریک هستیم."

گری لوئیس؛ هماهنگ کننده سازمان ملل در ایران
گری لوئیس در کنار کاووس سیدامامی و مراد طاهباز (اول از چپ)

نکته قابل تامل درباره آقای لوئیس این که در چند سالی که در ایران حضور دارد، علاقه عجیبی به محیط زیست ایران و مسایل محیط زیستی نشان می دهد و بارها با مسوولین ارشد سازمان محیط زیست به نقاط بحرانی محیط زیستی چون تالاب هورالعظیم و دریاچه ارومیه سفر کرده است. از او توئیت‌ها و اظهارنظرهای متعددی درباره وضعیت محیط زیست ایران و بلایای طبیعی در کشور منتشر شده که نمونه‌هایی از آن را در زیر می بینید:

توئیت «گری لوئیس» درباره بحران آب در ایران

جالب این جاست که طبق اخبار منتشر شده، یکی از زمینه‌های فعالیت سیدامامی و همکارانش در این پرونده، بحث جاسوسی از منابع استراتژیک آبی ایران بوده است. گفتنی است آقای لوئیس قبلا به همراه سیدامامی در جلسه‌ای در محل دانشگاه امام صادق(ع) شرکت کرده بود.

گری لوئیس در دانشگاه امام صادق (ع)
۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۲۵
حسن حیدری
حسین شریعتمداری نمایه

فلان عضو هیئت علمی با طعنه‌ای سؤال‌برانگیز نوشته بود «از کی تا به حال سرگین یوز هم جزو اطلاعات طبقه‌بندی شده است»؟!

به گزارش مشرق، «حسین شریعتمداری» مدیر مسئول روزنامه «کیهان» طی یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت:

تقریبا از دو سال قبل بود که ناگهان ماجرای «یوز»ایرانی و خطر انقراض آن به یکی از پدیده‌های مهم و تعیین‌کننده زیست محیطی تبدیل شد! صدها گزارش و خبر درباره ضرورت حفاظت از یوز ایرانی بر صفحه روزنامه‌ها و مجلات نشست، دهها کارشناس اروپایی و آمریکایی برای کمک به کارشناسان محیط زیست کشورمان و آموزش چگونگی حفاظت از این حیوان زبان‌بسته عازم ایران شدند، تصویر یوز ایرانی روی پیراهن ورزشکاران در تیم‌های ملی کشورمان نقش بست، سریال پر بیننده «پایتخت» یکی از قسمت‌های این سریال را به یوز ایرانی اختصاص داد و مورد تقدیر سازمان حفاظت از محیط زیست قرار گرفت، سازمان صدا و سیما چند فیلم مستند از یوز ایرانی با دوربین‌های دید در شب تهیه و پخش کرد، صدها تابلو با مضمون «محل عبور یوز ایرانی» در کناره جاده کویری شرق کشور از گرمسار تا سمنان و دامغان و شاهرود و سبزوار تا نیشابور نصب شد و... هیچکس نپرسید چه شده که یکباره یوز ایرانی و حفاظت از آن به یکی از اصلی‌ترین مسائل کشورمان تبدیل شده و چرا منطقه کویری سمنان و شاهرود تا این اندازه مورد توجه کارشناسان آمریکایی و اروپایی قرار گرفته که سفرهای پی در پی آنان به ایران و حضور شبانه روزی آنها در این منطقه را به دنبال داشته است؟!


ماجرا در حد و اندازه‌ای از اهمیت اطلاعاتی و امنیتی بود که حساسیت مراکز اطلاعاتی و امنیتی را به دنبال داشته و آنان را به پیگیری موضوع و مخصوصا بررسی هویت کسانی که از اروپا و آمریکا به عنوان کارشناس محیط زیست و حیات وحش به کشورمان سرازیر شده‌اند وادارد. در این باره سه پرسش در میان بود که نمی‌توانست و نباید از میدان توجه مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورمان دور می‌ماند. اول آنکه چرا یکباره مسئله یوز ایرانی به یکی از اصلی‌ترین مسائل تبدیل شده و گستره‌ای تا این اندازه فراگیر پیدا کرده است؟! و دوم اینکه هویت واقعی کارشناسان آمریکایی و اروپایی که به کشورمان گسیل شده‌اند چیست؟! و سوم آنکه چرا تا این اندازه به جستجو و پرسه زدن شبانه‌روزی در کویر علاقه نشان می‌دهند و مثلا چرا نگران نسل ببر مازندران و تلاش برای یافتن یک یا دو قلاده احتمالی از آنها نیستند؟!


کیهان به نوبه خود طی گزارش مفصلی در اسفند ماه ۱۳۹۳ و با عنوان «مجوز شکار حیوانات یا جمع‌آوری اطلاعات»! به ماجرای مشکوک حضور اتباع آمریکا و انگلیس و... که در پوشش شکار به مناطق کویری ایران گسیل شده بودند پرداخت و نسبت به احتمال جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات نظامی کشورمان از سوی آنان هشدار داد که البته مانند بسیاری از هشدارهای دیگری که بعد از وقوع واقعه درستی آن معلوم شد، مورد توجه قرار نگرفت!


دیروز دادستان محترم تهران از پرونده تکان‌دهنده جاسوسی افسران اطلاعاتی سیا و موساد که در پوشش فعالیت‌های زیست‌محیطی و مخصوصا حمایت از حیات یوز ایرانی به جاسوسی از مراکز نظامی و مخصوصا صنایع موشکی کشورمان مشغول بودند، پرده برداشت که ضمن قدردانی ویژه از برادران اطلاعات سپاه که با حساسیت و پشتکار مثال‌زدنی این شبکه را کشف کرده‌اند و تقدیر از دادستانی محترم تهران، گفتنی است بعد از بازداشت اعضای این شبکه، به ناگاه و در یک حرکت هماهنگ، شاهد اعتراض‌های گسترده روزنامه‌های زنجیره‌ای، برخی از نمایندگان مجلس، یکی از به‌اصطلاح اساتید دانشگاه و... به بازداشت آنان بودیم. یکی از متهمان اصلی بعد از آنکه متوجه می‌شود اطلاعات سپاه از تمامی فعالیت جاسوسی او با خبر بوده است، در زندان دست به خودکشی می‌زند و طیف داخلی مورد ‌اشاره در یک حرکت «پینگ پُنگی» با رسانه‌های خارجی از جمله بی‌بی‌سی و صدای آمریکا تلاش می‌کنند افراد بازداشت شده را بی‌گناه و صرفا دلسوز محیط‌زیست و یوز ایرانی! قلمداد کنند.


فلان عضو هیئت علمی با طعنه‌ای سؤال‌برانگیز نوشته بود «از کی تا به حال سرگین یوز هم جزو اطلاعات طبقه‌بندی شده است»؟! که باید به ایشان گفت از کی تا به حال جمع‌آوری اطلاعات موشکی توسط جاسوسان آمریکایی و اسرائیلی را «جمع‌آوری سرگین یوز»!! جا می‌زنند؟! یا فلان مشاور رئیس‌جمهور با حالتی عالمانه توئیت کرده بود که «نه جامعه‌شناسان دین خودکشی می‌کنند و نه حامیان محیط زیست»! و توضیح نداده بود که نظرش درباره خودکشی یک جاسوس موشکی چیست؟ و از کجا اطمینان داشته است که فرد بازداشت شده جاسوس نیست؟! و...
شرح بیشتر ماجرا در گزارش امروز کیهان آمده است و آنچه در این وجیزه مورد نظر است اینکه نمی‌توان و نباید از کنار حرکت هماهنگ روزنامه‌های زنجیره‌ای، برخی از نمایندگان مدعی اصلاحات و... با رسانه‌های آمریکایی و اروپایی در فضاسازی به نفع جاسوسان، به آسانی عبور کرده و این هماهنگی را تصادفی تلقی کرد!! این طیف بارها به اقدامات مشابه و هماهنگی در دفاع از متهمان جاسوسی و مفاسد کلان اقتصادی دست زده‌اند.

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۱۷
حسن حیدری
یوزپلنگ

۳ مقام دولتی هستند که گویا باید درباره پرونده سیدامامی به چند سؤال پاسخ بدهند. خاصّه اینکه انگیزه سیدامامی برای خودکشی نیز به عمق این سؤالات افزوده است.

سرویس سیاست مشرق در پرونده دستگیری چند جاسوس در حوزه محیط زیست و خودکشی یکی از آنان (کاووس سیدامامی) در زندان؛ توضیحات موسّعی در معرض دید افکار عمومی قرار گرفته است.

نمایندگان ملت فیلم اقدام سیدامامی برای خودکشی و تلاش او برای فریب مأمورین را دیده‌اند. اسناد جاسوسی توسط مقامات کشور مورد اشاره قرار گرفته است و حالا همه خبر داده‌اند که پای یک پرونده بزرگ چند ساله وسط بوده است.

درباره فعالیت‌های جاسوسی کاووس سید امامی بیشتر بخوانید:

فعالان مظلوم محیط زیست یا مجریان مرموز «پروژه GEOINT» در ایران/ تلاش برای تکمیل نقشه RQ-۱۷۰ چگونه ناکام ماند +عکس

پرونده‌ای جاسوسی که عوامل آن قصد داشتند در قالب فعالیت‌هایی مثل حمایت از «یوزپلنگ‌ها»، مبارزه با کم‌آبی و... گرای سایت‌های موشکی و هسته‌ای کشور را به دشمن بدهند و در بحث «تروریسم آب» نیز که طی چند سال اخیر در جهان مطرح شده است؛ کاری بکنند کارستان!

اما غافل از اینکه یوزپلنگ‌های ایرانی نه تنها منقرض نشده‌اند بلکه در کمین آنها نشسته‌اند و حتی مهمانی جواسیس اسرائیلی در خانه‌های آنها را نیز تحت نظر دارند.

ماجرای خودکشی سیدامامی نیز که بعنوان بخش پر حاشیه این پرونده از سوی اصلاح‌طلبان و کسانی در دولت مورد اشاره قرار گرفت، اکنون آنقدر بی‌ابهام و روشن هست که خود آنها هم دیگر بخش ناگفته‌ای نمی‌یابند که برای آن مانور کنند.

جالب آنکه این چهره‌ها حتی پیش از مشخص شدن ابهامات مسئله نیز در حالیکه شاید نمی‌دانستند فیلم خودکشی سیدامامی موجود است! اما حاضر نبودند به این سؤال فکر کنند حکومتی که در ماجرای کشته شدن ستار بهشتی و کهریزک؛ خود اعلام‌کننده و مدعی اول بود و با عوامل این جنایت‌ها نیز برخورد کرد؛ چرا باید از اعلام ابعاد مرگ متهم اصلی یکی از سنگین‌ترین پرونده‌های جاسوسی سال‌های اخیر - کاووس سیدامامی - خوف داشته باشد و چرا باید درباره این مسئله ناراستی کند!؟

* «آشنا و ابتکار و کلانتری» و سؤالات ناتمام یک پرونده/ گِرافی که ترسیم آن پرسش‌های زیادی ایجاد می‌کند

این قضایا اما بخش دیگری هم دارد که معقّبین ماجرا باید بهتر در جریان آن قرار بگیرند...

آن بخش دیگر نیز رفتارهای ۳ مسئول دولتی است که در قبال این پرونده‌های رفتارهای عجیبی را از خود بروز داده‌اند و جالب آنکه ربط و ارتباطاتی هم بین آنها و این پرونده به چشم می‌خورد.

۱_ نفر اول حسام‌الدین آشنا است. روحانی امنیتی سابق و مشاور فعلی رئیس‌جمهور روحانی که هنوز هم گاهی لباس روحانیت می‌پوشد.

او به محض اعلام خودکشی سیدامامی در زندان، دست به انتشار چند توییت زد.

در همین رابطه مشرق گزارش مفصل دیگری نیز منتشر کرده است:

چرا اصلاح‌طلبان به دنبال ساده‌انگاری درباره متهمان امنیتی و جواسیس هستند؟+ تصاویر

آیا خودکشی متهمان امنیتی اتفاقی نادر است؟ +تصاویر

توییت‌هایی که محتوای تشکیک در جاسوس بودن سیدامامی، خودکشی‌اش و نیز نقش سربازان گمنام امام زمان(عج) در مرگ او از آنها مستفاد می‌شد.

آشنا در آخرین توییت خود در این رابطه نوشته است: «قاعدتا نه استادان مأمورند و نه مأموران معذور» !

اما سؤال اساسی اینجا بود که دلیل این حساسیت‌های آشنا به این مسئله چیست؟ چرا تنها کسی از دولت که در این باره با آب و تاب حرف می‌زد او بود؟ آیا هم‌دانشگاهی بودن آشنا و سیدامامی و ایضاً خبری مبنی بر دستگیری یک جاسوس در دفتر آشنا که مدتی قبل منتشر شد؛ ارتباطی با این حرارت‌ها و آب و تاب‌ها داشته‌اند یا خیر!؟

۲_ نفر بعدی معصومه ابتکار است. رئیس سابق سازمان محیط زیست که بخش عمده‌ای از فعالیت‌های تیم جاسوسان دستگیر شده در دوران مدیریت او انجام گرفته است.

البته ریاست خانم ابتکار لزوما چیزی را ثابت نمی‌کند اما به هر روی شنیدن توضیحات خانم ابتکار به مردم و افکار عمومی در این زمینه ضروریست. نقش خانم ابتکار در شکل‌گیری پروژه‌های ظاهرا با مسمّایی مثل حفظ یوزپلنگ‌ها چه بوده است؟

نگاهی به واکنش دو مقام مسوول درباره پرونده کاووس سید امامی:

باخت مطهری و ابتکار در «پرونده سیدامامی»

سؤال دیگر از آنجا ایجاد می‌شود که چرا ابتکار هم برای این جواسیس ابراز نگرانی کرده است؟ خانم ابتکار چند روز قبل و در واکنش به خبر دستگیری این جواسیس گفته بود: نگران دستگیری «فعالان محیط زیست» هستم [۱]

او از چه نگران بود!؟ از بابت عملکرد نیروهای امنیتی که درباره آن مطمئن بود پای هیچ خشونتی در کار نیست یا درباره چیز دیگر!؟

این هم سؤال دیگریست که مردم انتظار دارند خانم ابتکار به آن پاسخ بدهد.

۳_ و آخرین مقام دولتی هم که باید درباره این پرونده توضیحاتی را به افکار عمومی بدهد؛ «عیسی کلانتری» رئیس فعلی سازمان محیط زیست و جانشین معصومه ابتکار است.

ظاهرا چیزی در دوران آقای کلانتری آغاز نشده اما برخی پروژه‌های جواسیس دستگیر شده در دوران مدیریت او ادامه یافته است! و سؤال از همینجا آغاز می‌شود.

یکی از متهمان پرونده اخیر «کاوه مدنی» معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست بوده است. فردی که به اعتبار انتشار تصاویر و ویدئوهایش هم‌اکنون در زندان نیست اما شبکه سلطنتی انگلیس (بی بی سی) با خبرسازی اصرار دارد که وی در بازداشت است.

او در کالج سلطنتی انگلستان استاد بوده و تخصصش در بحث منابع آبی است!

«عیسی کلانتری»، رئیس سازمان محیط زیست غیر از توضیح پیرامون چرایی و دلیل فعالیت‌های منتسب به جواسیس دستگیر شده؛ باید درباره آقای مدنی به ۲ سؤال پاسخ بدهد. اول اینکه چرا یک فرد دوتابعیتی را به سمت معاونت خود برگزیده است. و دوم اینکه چرا پروژه‌های حیاتی کشور بویژه در بخش آب را به کسی داده است که با کشورهای معاند ایران در رفت و آمد بوده و حتی در آنها سمت دارد؟

جالب آنکه مثلا روزنامه «صبح نو» در آغازین روزهای انتصاب کاوه مدنی در سازمان محیط زیست با اشاره به حواشی فراوان او، از حکم مدنی با عنوان «جنجالی‌ترین انتصاب‌های سالهای اخیر دولت» نام برده بود. [۲]

انگیزه کلانتری برای انتصاب کاوه مدنی با اینهمه حاشیه مهم، چه چیزی می‌توانسته باشد؟

*آیا پای خشک شدن دریاچه ارومیه هم به این پرونده باز می‌شود؟ / انگیزه سیدامامی از خودکشی چه چیزی می‌توانسته باشد

در این پرونده ابهامات و گمانه‌هایی نیز وجود دارد... مثلا اینکه فعالیت‌های جواسیس دستگیر شده در چه میزانی به «دریاچه ارومیه» هم ربط داشته و آیا خشکی بیشتر دریاچه ارومیه نمی‌تواند نتیجه فعالیت این افراد بوده باشد!؟

اگر این گمانه درست و پاسخش آری است؛ نهادها و افراد پایشگر سازمان محیط زیست چه نقشی در ارزیابی کارنامه این افراد داشته‌اند؟ و ایضا دلیل ادامه فعالیت‌های ظاهرا زیست‌محیطی این افراد چه بوده است!؟

مسئله دیگر انگیزه سیدامامی از خودکشی است. جاسوس‌ها علی‌الاصول خودشان را می‌کشند تا اطلاعاتشان به دست کسی نیافتد. شاید سیدامامی به دلیل انکسار شخصیتی دست به خودکشی زده باشد. اما آیا فرض انهدام اطلاعات بیشتر درباره این خودکشی دور از ذهن است؟

اطلاعاتی که سؤالهای ما پیرامون آن می‌تواند بیانگر اهمیت آنها باشد.

با رسم گراف تمام این گمانه، نگرانی‌ها، توییت‌ها و انتصابات به هم؛ شکلی هندسی ایجاد می‌شود که نمی‌توان سؤالاتش را بی‌پاسخ گذاشت.

سؤالاتی که مردم منتظرند آشنا، ابتکار، کلانتری و البته دستگاه‌های امنیتی به آنها پاسخ دهند تا مشخص شود علت اینهمه فضاسازی برای خودکشی یک جاسوس پرانگیزه و ابراز نگرانی از دستگیری همکارانش توسط اصلاح‌طلبان چه بوده است!؟

شاید یک «واتر گِیت» دیگر در راه باشد. آنهم در دولتی که پیش از این چند جاسوس در بخش‌های دیگری از آن هم دستگیر شده‌اند.

***

1_mshrgh.ir/831094

2_http://sobhe-no.ir/newspaper/320/6/12413

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۱۰
حسن حیدری
فیلم/ حمله یوزپلنگ‌ها به شترمرغ

اوایل امسال کمپینی شروع شد به اسم «یوز تا ابد» که با همراهی سلبریتی ها از مردم شروع به جمع آوری پول کرد.

به گزارش مشرق؛ سال ۹۴ گری‌لوییس، نماینده سازمان ملل متحد در ایران اعلام کرد سازمان ملل دو میلیون دلار اعتبار به پروژه یوز اختصاص داده است.

 ۴ سال پیش هم از یک سمن محیط زیستی به نام انجمن یوزپلنگ ایرانی اعتبار ۸۵ هزار یورویی دریافت شد.

 اوایل امسال هم کمپینی شروع شد به اسم «یوز تا ابد» که با همراهی سلبریتی ها از مردم شروع به جمع آوری پول کرد. (۸۰۰ میلیون تومان جمع آوری شد)

 این پولها با این هدف جمع شد که در پارک ملی توران برای یوزها پناهگاه و آغل خریداری و از آنها حفاظت شود.

 اما دو سوال:

۱ چرا پارک ملی توران؟ مگر بزرگترین زیستگاه یوز، پناهگاه نایبندان نیست؟

۲ چرا پولهای جمع آوری شده  به دست مدیر پروژه حفاظت از یوز، یعنی یک شخص حقیقی و نه یک مقام رسمی دولتی داده شد؟

این شخص کسی نیست جز هومن جوکار...

هومن جوکار همزمان خزانه‌دار موسسه خصوصی «حیات وحش میراث پارسیان» است... موسسه ای که ظاهرا با رانت، منطقه یک میلیون هکتاری توران را به طور کامل در اختیار گرفت و به کس دیگری اجازه فعالیت در این منطقه را نمیدهد...

حالا جواب سوال اول هم مشخص شد...

اما نکته جالب این که مدیرعامل این شرکت، کسی نیست جز  کاووس سیدامامی... همان استاد دانشگاهی که هفته پیش در زندان خودکشی کرد...

چند وقت پیش سخنگوی قوه قضائیه از دستگیری چند فعال محیط زیست به اتهام دادن اطلاعات طبقه‌بندی‌شده از مراکز حساس به سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل خبر داده بود...


منبع: کانال تاکسی اقتصادی

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۶
حسن حیدری
۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۱
حسن حیدری
نصرالله

دبیر کل حزب‌الله گفت: علل کشمکش بر سر نفت و گاز برای همه روشن است. جنگی که اسرائیل بر سر بلوک9 (لبنان) آغاز کرده برای همین است. گزارش‌های متعددی هست که نشان می‌دهد مقادیر زیادی از نفت در جولان است.

به گزارش مشرق، دبیر کل حزب‌الله لبنان در مراسمی به مناسبت گرامیداشت سران شهید حزب‌الله سخنان مهمی در خصوص رژیم صهیونیستی، مسائل منطقه و مسائل داخلی لبنان ایراد کرد.

«سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب‌الله لبنان، عصر جمعه در مراسم گرامیداشت سران شهید حزب‌الله در بیروت تحت عنوان «حفظنا الوصیة» سخنرانی کرد.

دبیر کل حزب‌الله لبنان در سخنرانی خود را بعد از مقدمه‌ای درباره شهدای مقاومت، با موضوع اختلافات مرزی لبنان با رژیم صهیونیستی و کشمکش بر سر منابع نفتی و گازی در آب‌های منطقه‌ای آغاز کرد.

سید حسن نصرالله با بیان اینکه «به نظر می‌رسد کل منطقه در کانون جنگ نفتی و گازی قرار گرفته است» گفت که دشمن اسرائیلی دنبال فرصتی مثل حضور دونالد ترامپ در رأس قدرت در آمریکا می‌گشت تا جولان را به خاک فلسطین اشغالی الحاق کند. جولان دیگر فقط مسئله امنیت ملی نیست بلکه منبع بزرگی برای آب، نفت و گاز است. 

دبیر کل حزب الله در ادامه گفت:‌

علل کشمکش بر سر نفت و گاز برای همه روشن است. جنگی که اسرائیل بر سر بلوک9 (لبنان) آغاز کرده برای همین است. همچنین گزارش‌های متعددی هست که نشان می‌دهد مقادیر زیادی از نفت در جولان (سوریه) است.

مسئله با اسرائیل غیرقابل چانه‌زنی است. اسرائیل دنبال فرصتی مثل روی کار آمدن ترامپ بود تا جولان را به خود ملحق کند. موضوع جولان اکنون وارد نبرد جنگ و گاز شده است. 

بیشتر بخوانید:

اسرائیل: پارس نمی‎کنیم، گاز می‎گیریم

تلفات اسرائیل در جنگ آینده سنگین است

اشغالگری آمریکا در شرق سوریه را ببینید. آنها گفتند که بعد از داعش سوریه را ترک می‌کنند اما ترک نکرده بلکه مانده‌اند و از باقیمانده داعش حمایت می‌کنند. 

جنگ نفتی و گازی یکی از علل جنگ سوریه است. در بودجه پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) آنطور که ما دیدیم، بیش از 500 میلیون دلار تا 750 میلیون دلار تحت عنوان حمایت از کُردها تخصیص داده شده است. کُردها باید از تجارب گذشته درس بگیرند. بدانید که آمریکا شما را ابزار دست خود کرده و در نهایت کار، شما را به ثمن بخس می‌فروشد.

مهم‌ترین میادین نفتی در سوریه در شرق رود فرات است و دولت ترامپ عراق را به چشم نفتی می‌بیند. ترامپ عراق را میادین نفتی می‌بیند و مردم عراق باید بخوبی متوجه این مسئله باشند. او کسی است که وعده‌های انتخاباتی‌اش را عمل می‌کند. او گفته که اشتباهات دولت قبل آمریکا در عراق را تکرار نخواهد کرد.

امروز ترکیه و قبرس بر سر نفت اختلاف دارند. گفته می‌شود که بحران [روابط چند کشور] خلیج [فارس] به دلیل تلاش‌های برخی برای سیطره بر گاز قطر است. اکنون آمریکا در حال اداره جنگ نفتی و گازی در منطقه است.

لبنانی‌ها در جنگ انرژی باید متحد باشند

زمانیکه اسرائیل جنوب لبنان را اشغال کرد، برخی گفتند که این جنگ، جنگ آنان نیست بلکه جنگ مردم جنوب است [خیر...] امروز ثروت نفتی موجود در جنوب، مانند دیگر ثروت‌های لبنان و مال لبنانی‌هاست و درآمد آن برای همه لبنانی‌هاست.. ملت لبنان که غرق بدهی است، درآمدی ندارد و شاید تنها امید ثروت نفتی آن باشد. این ثروت مال لبنان است و این مسئله می‌تواند آینده خوبی برای زندگی مردم وعده بدهد. بلوک 9 جنگ [انرژی] همه لبنانی‌ها [با اسرائیل] است. منطقه اقتصادی نبرد همه لبنانی‌هاست. 

باید بدانیم که موضوع اصلی، منازعه مرز خاکی نیست بلکه مرز آبی و منطقه‌ای و منازعه اقتصادی و آبی است. آمریکا می‌خواهد حق ساده ما در بخش خاکی لبنان را بدهد اما حق ارزشمند ما در آب‌های لبنان را تصاحب کند. اسرائیل در خاک فلسطین دیوار [حائل] می‌سازد و این بخشی از اقدامات اشغالگرانه آن است و تا الان به خاک لبنان نزدیک نشده است [تا دیوار مرزی بسازد]. 

اسرائیل اکنون خارج از خاک لبنان در حال ساخت دیوار است و زمانیکه این دیوار به خاک لبنان برسد مسئله آغاز خواهد شد. لبنان تصمیم خود را گرفته و مقابله خواهد کرد. مسئله امروز، مرزهای آبی است. لبنانی‌ها متحد هستند در این جنگ. ما در دعوت به مراقبت از حقوق لبنان یکپارچه‌ایم و باید اینطور باقی بمانیم. 

وحدت موضع مهم‌ترین عامل موفقیت در این جنگ است و نباید به شیاطین اجازه دهیم که میان لبنانی‌ها اختلاف‌افکنی کنند و منظورم از شیطان، آمریکاست. من پیشتر گفته بودم که ما از موضع مقاومت، متعهدیم [به حفاظت از منابع لبنان] و دولت لبنان نیز مسئول ترسیم مرزهای خاکی است. امروز دوباره اعلام می‌کنیم که مرزهای خاکی و دریایی را دولت لبنان تعیین می‌کند. مقاومت آماده است تا خلأ دولت را پُر کند. نهادهای دولتی لبنان در این پرونده تاریخی و اقتصادی باید در حد مسئولیت و اعتمادپذیری و امانت‌داری شجاعانه ظاهر شوند. ملت لبنان نگاه می‌کند به حکومت و ما از آن حمایت می‌کنیم و باید موضعش محکم باشد. دولت و مردم لبنان باید از موضع قدرت برخورد کنند. ما اگر متحد باشیم، ضعیف نیستیم. سستی آنجا آغاز می شود که خود را ضعیف بپنداریم. 

لبنانی‌ها به آمریکا بگویند اگر به خواسته‌شان تن ندهد، جلوی حزب الله را نخواهند گرفت

 اگر متحد باشیم، میتوانیم از موضع قدرتمندانه مذاکره کنیم. اسرائیل که شما را تهدید می‌کند، شما هم میتوانید تهدیدش کنید. آمریکا اگر خواست بگوید که درخواستش را اجابت کنید تا مانع پاسخ اسرائیل شود، به آمریکا بگویید که شما هم باید خواسته‌های ما را اجابت کنید تا مانع پاسخ حزب‌الله به اسرائیل شویم. 

تنها قدرتی که شما لبنانی‌ها در این جنگ دارید، مقاومت است زیرا که برای ارتش لبنان ممنوع کرده‌اند که حتی موشک در اختیار داشته باشد. آمریکا مانع می‌شود که ارتش لبنان چنین سلاحی در اختیار داشته باشد. امروز هر لبنانی‌ می‌تواند بایستد و بگوید که «تند نروید». اگر ما را بزنید، شما را می‌زنیم. ما شجاعت و قدرت کافی را داریم و دشمن این را می‌داند. از روی هوا تهدید نمی‌کنیم. اسرائیلی‌ها این را خوب می‌دانند. امیدواریم که حکومت لبنان از موضع قدرت مذاکره کند. ما در این مسئله، تحت امر [سران لبنان] هستیم. شورای عالی دفاع ملی تصمیم گرفته... اینجا به شما اعلام میکنیم که آمریکا میانجیگر عادلی نیست. آنها دنبال منافع اسرائیل هستند نه منافع لبنان.

ترورهای اسرائیل در لبنان می‌تواند کشور را دچار فتنه کند

آمریکا پیام‌های تهدیدآمیز برای لبنان فرستاده و حتی در این خصوص، ظاهر مسئله را هم رعایت نکرده که میانجیگران این پیام را برسانند. ما لبنانی‌ها باید یکپارچه و شجاعانه عمل کنیم و به حق و قدرت خود ایمان داشته باشیم و فریب نخوریم و ما را تهدید نکنند. ما ان شاء الله پیروز خواهیم بود.

مسیرهای خطرناکی مقابل ما هست. در سخنرانی قبلی اشاره کردم که اسرائیل عملیات‌های امنیتی در لبنان اجرا می‌کند و اتفاقی که در صیدا [در جنوب کشور] رخ داد و یک عضو حماس ترور شد، امری بسیار مهم است. دستگاه‌های لبنانی‌ با ادله ملموس ثابت کردند که اسرائیل عامل اجرای این عملیات بود. این نقض حاکمیت لبنان است. حکومت لبنان چه کار می‌کند؟ این مسئله‌ای است که نیازمند بررسی و عدم چشم‌پوشی است. اگر اسرائیل این چنین ترورهایی انجام دهد، لبنان را دچار فتنه می‌کند و نباید در این خصوص ساکت ماند. در ادبیات لبنانی‌ها نباید مکررا صرفا از زمین و دریا صحبت کرد. مگر ما کشوری هستیم که حریم هوایی نداریم؟ اینکه اسرائیل حریم هوایی لبنان را مکرر نقض می‌کند نیازمند علاج است. 

سوریه را نگاه کنید. در حال دفاع از خودش است. آنچه هفته گذشته رخ داد [و جنگنده اسرائیلی ساقط شد] موفقیتی بزرگ و مهم است. وضعیت بعد از این حادثه، دیگر مانند قبلش نخواهد بود. این مسئله معانی خود را برای اسرائیل دارد که کار دیگر ساده نخواهد بود. این مسئله در مسیر هوایی آثار منفی خود را برای نیروی هوایی اسرائیل برجای گذاشت. سران سوریه از مدتی پیش تصمیم خود را گرفته‌اند که هر هواپیمای اسرائیل که وارد حریم هوایی سوریه بشود، پدافند هوایی با آن مقابله کند

این حرفهایی که میزنند و میگویند که این جنگنده را روسیه ساقط کرد، ایران ساقط کرد، بیهوده است. تصمیم سرنگون کردن هواپیما را سران سوریه و رئیس جمهور بشار اسد گرفته و متحدان هم از این مسئله مطلع هستند. کسانی که دخیل بودند، افسران و سربازان ارتش قهرمان سوریه بودند.

آمریکا سه میلیارد دلار به اسرائیل کمک میکند. مهم‌ترین هواپیماها به اسرائیل داده می‌شود و برای لبنان ممنوع است که پدافند هوایی داشته باشد. امروز بعد از این همه اتفاقات، آیا کسی در لبنان مشغول بررسی [پاسخ به ] طمع‌ورزی‌های اسرائیل هست؟ فکر نمی‌کنم. آمریکا به جای حل مسئله دنبال تعیین نتیجه است و میخواهد که خلع سلاح لبنان در حوزه قدرت دفاعی است. باید محتاط و مراقب و هوشیار باشم. نمیخواهم بگویم به سوی جنگ حرکت می‌کنیم اما میخواهم که هوشیار باشیم. 

آنچه اسرائیل را از جنگ باز می‌دارد، عدم اطمینانش از پیروزی در جنگ است. فلسطین را ببینید که مردمش همچنان در محاصره هستند و حتی کمک‌های سازمان آنروا به تشکیلات خودگردان فلسطین را تعلیق کردند و سران جنبش‌های مقاومت را در لیست تروریسم قرار دادند اما فلسطینی‌ها با اجماع مقابل تصمیم ترامپ ایستادند و آن را رد کردند که امید زیادی به این موضع می‌رود. نگاه کنید به کسانی که الگو هستند مثل شهید بن شهید، احمد جرار که کل ملت فلسطین به آن نگاه می‌کند. نگاه کنید به دختربچه‌ای به نام عهد التمیمی که شجاعانه و جسورانه می‌ایستد و به سربازان اسرائیلی سیلی می‌زند. 

ملت ایران را ببینید که با اراده خود نظام جمهوری اسلامی را ایجاد کرد و 39 سال است که مردم این جمهوریت را می‌سازند و از استقلال واقعی آن حمایت می‌کنند. بر رهبر سید علی خامنه‌ای و ملت عزیز ایران درود می‌فرستم و در پاسخ به کسانی که اتهام دخالت به ایران می‌زنند میگویم که فقط یک نمونه از دخالت‌های ایران را ذکر کنید یا بگوید کدام رفتار مقاومت به سود ایران بوده و به سود لبنان نبوده است.  ما به متحدانی مثل ایران و روابط با آن افتخار می‌کنیم و می‌گوییم که ایران ابدا در لبنان دخالت نمی‌کند. ایران خیلی به لبنان کمک کرده اما دولت در حوزه تسلیح ارتش و گرفتن برق و چیزهای دیگر امتناع کرده است.

تغییر بافت جمعیتی، اتفاقی خطرناک در بحرین است

نصرالله در ادامه به بحرین و یمن اشاره کرد و گفت که هفت سال از انقلاب بحرین می‌گذرد و تظاهرات‌ها قطع نشده و ملت بر تحقق حقوقش مصر است. اتفاق خطرناکی که در بحرین دارد می‌افتد تغییر بافت جمعیتی است که دولت از مردم خودش سلب تابعیت می‌کند.

در یمن اتفاق جدید نیفتاده اما دنیا همچنان ساکت است. در جهان عرب هم صداهای ضعیفی شنیده می‌شود که از مظلومیت ملت بحرین حرف می‌زنند. اکنون در یمن جنایت‌ها و کشتارهای وحشیانه‌ای در حال وقوع است. 

آخر که از شما ائتلاف خواسته که مدام میگویید با حزب‌الله ائتلاف نمی‌کنیم؟

سید حسن نصرالله در پایان سخن خود به مسائل انتخاباتی اشاره کرد و با حمایت از قانون تناسبی گفت که با این قانون هر کس به اندازه حجم خود صاحب کرسی پارلمان‌ می‌شود.. برخی مدام میگویند که ما [قبلا] مانع دستیابی حزب‌الله به اکثریت کرسی‌های پارلمان شدیم.. اما این حرف پوچ است چون هیچ حزب سیاسی در لبنان با هر حجمی که باشد به تنهایی نمی‌تواند اکثریت کرسی‌های پارلمان را به دست آورد. 

رقابت انتخاباتی در سال 2018 جنگ دو گروه نیست. ما چیزی را بر کسی تحمیل نمیکنیم یا نامزد یا هر لیستی را. دو حزب هستند که از چند ماه گذشته تصمیم انتخاباتی خود را از پیش گرفته‌اند و آنها هم حزب‌الله و [حزب] جنبش امل هستند. 

نصرالله در پایان در پاسخ ضمنی به جریان المستقبل که چند بار اعلام کرده که با حزب‌الله ائتلاف نخواهد کرد، گفت که برخی در هر مناسبتی میگویند که با همه ممکن است ائتلاف کنیم جز با حزب‌الله.. آخر برادر من کی از شما خواست ائتلاف کنید؟ اصلا این موضوع [برای ما] مطرح نیست و از [حزب‌] المستقبل می‌خواهیم که خودش را راحت کند.. ما با کسی جنگ نداریم. 

نصرالله گفت که «ائتلاف سیاسی با [حزب] جریان ملی آزاد [به ریاست رئیس جمهور میشل عون] ائتلافی مستحکم است و ما خیال خود را در این خصوص آسوده کرده‌ایم و ممکن است در برخی حوزه‌ها متحد باشیم و در برخی حوزه‌ها رقابت کنیم. با [حزب] سوسیال ترقی‌خواه [به ریاست ولید جنبلاط] گفت‌وگو ادامه دارد و باید به مردم لبنان بگویم که کسی به تنهایی نمی‌تواند اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد. 

نصرالله در پایان اعلام کرد که تا یکی دو روز دیگر اسامی نامزدان انتخاباتی حزب‌الله معین و اعلام خواهد شد.

منبع: فارس
۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۸
حسن حیدری

https://cdn.mashreghnews.ir/d/2018/02/14/0/2191930.png

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۱
حسن حیدری