حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید
بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد
دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی
حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ «انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»
سرکرده گروهک منافقین برای به دست آوردن حمایت بیش از پیش آل سعود از این گروهک تروریستی بار دیگر مجیز ریاض را گفت.
به گزارش رجانیوز، به نقل از النشره، «مریم رجوی» سرکرده گروهک منافقین در گفتگو با روزنامه سعودی عُکاظ مدعی شد که عربستان نقش مهمی در از بین بردن «بلند پروازی های» ایران در قبال منطقه ایفا کرد.
وی از کشورهای اروپایی و آمریکا خواست تا به نظام ایران امتیاز ندهند.
رجوی هم چنین مدعی شد: باید برای توقف مداخلات تهران در امور داخلی کشورهای منطقه در کنار ریاض صف بندی کرد.
وی در ادامه با اذعان به نقش گروهک منافقین در آشوبهای اخیر در ایران گفت: درخواست
حسن روحانی از رئیس جمهوری فرانسه برای منع فعالیتهای ما معنی مشخصی دارد
و این درخواست بعد از چند روز از آغاز شورشها در شهرهای ایران صورت
گرفت. مقامات ایران از نقش شبکههای ما در سازماندهی و رهبری این شورشها
میترسند. آنچه که در ایران به وقوع پیوست فعالیت مجاهدین خلق (منافقین) در
شهرهای مختلف بود.ما خواهان یک
نظام لائیک هستیم. پایگاههای مجاهدین خلق و مراکز شورش وابسته به آنها
نقش بزرگی در شورشهای اخیر در ایران ایفا کردند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی در اظهاراتی تحریکآمیز گفت: نیروهای اسرائیلی به عملیات خود در سوریه ادامه میدهند.
به گزارش رجانیوز به نقل از
روسیاالیوم، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت که
نیروهای این رژیم علیرغم سرنگونی جنگنده اف16، همچنان به عملیات خود در
سوریه ادامه خواهند داد.
این
در حالی است که فیصل المقداد معاون وزیر خارجه سوریه گفت: هر کسی که اجازه
تجاوز به سوریه را به خود میدهد، سرنوشتش، مانند سرنوشت جنگنده اسرائیلی
خواهد بود.
دشمن
اسرائیلی بامداد شنبه یکی از مقرهای نظامی ارتش سوریه را هدف قرار داد و
پدافند هوایی سوریه نیز با این حملات مقابله کرد که در پی آن یک جنگنده
اف16 اسرائیلی ساقط شد.
به هر کجا نگاه میکنی خاک است. خاک شرح حال خوزستان است. باران نه
تنها دعای مردم خاکزده این استان است بلکه شنیدن جمله "ایکاش باران بیاید"
از زبان مسئولان مختلف، تداعیکننده تنها راه نجات است.
هواشناسی خوزستان گفته بود از صبح ۲۴ بهمن خاک بر آسمان خوزستان مینشیند.
عرصه کانون فوق بحرانی جنوب شرق اهواز که در دو سال اخیر نه فقط در آسمان
خوزستان بلکه در جلسات مختلف مسئولین امر گرد و خاک به پا کرده امروز هم
فعال شد و تقریبا تمام خوزستان را زمینگیر کرد و بیمارستانها در حالت
آمادهباش قرار گرفتند. بنا به تصمیم ستاد مدیریت بحران در روز گذشته،
مدارس و مراکز آموزش عالی ۲۷ شهرستان خوزستان امروز تعطیل و زمان پایان کار
ادارات ۱۴ شهرستان نیز ساعت ۱۲ است. همچنین معاون عمرانی استاندار خوزستان
در جلسه ستاد مدیریت بحران بر لزوم آمادگی در برابر قطعی برق ناشی از
پدیده گرد و خاک تاکید کرد. مدیرکل هواشناسی خوزستان ساعتی پیش دید افقی
این پدیده را در اهواز به ۲۰۰ متر اعلام کرده است. در ساعت ۱۰ صبح غلظت
گرد و خاک در اهواز به بیش از ۱۲ برابر حد مجاز رسید و در ساعت ۱۲ امروز
غلظت گرد و خاک در اهواز به بیش از ۵۷ برابر حد مجاز رسیده است که به دلیل
شرایط بد جوی و کاهش شدید دید افقی به گفته مدیرکل فرودگاههای خوزستان تا
اطلاع ثانوی هیچ پرواز ورودی و خروجی در فرودگاه بینالمللی اهواز انجام
نخواهد شد. هماکنون خوزستان در خاک گم است. تجربه بحران قطعی برق و آب
زمستان سال گذشته نگرانی مردم را افزایش داده است و هنوز در رابطه با وضعیت
جوی فردای خوزستان هیچ اظهارنظری صورت نگرفته است.
در تاریخ تکرار برخی
وقایع اتفاقی است اما گاهی هم آینده برخی گروه ها و آدم ها به یک چیز گره
می خورد. مثل گره خوردن سرنوشت اپوزیسیون با لباس زنانه.
وقتی واژه شهامت و ایستادگی از سوی برخی گروه های اپوزیسیون برای تحریک
احساسات مردمی به عاریه گرفته می شود می شود پیش بینی کرد که به هنگام
نزدیکی شکست واکنش مدعیان ایستادگی چیست.
پناه بردن مردان عرصه ایستادگی برای آزادی به چادر و مقنعه در
واقع حکایت دم خروسی است که از داعیه حق طلبی آنها بیرون میزند. چراکه
مجاهدان راه حق جان عاریت را با وعده الهی سودا می کنند و اینانی که در
آخرین لحظه بر باد رفتن منفعت و آرزوهایشان را نمی توانند باور کنند به تن
پوش زنانه در می آیند.
بنی صدر
ابوالحسن بنی صدر نام رییس جمهور فراری ایران است که به همراه
مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین ایران را به مقصد قبرس و سپس
فرانسه ترک کرد.
بنی صدر هفتم مرداد سال ۱۳۶۰ با یک هواپیمای بویینگ ۷۰۷ ربوده و به طور غیر مجاز راهی فرانسه شد.
مقامات فرانسه به تقاضای ایران برای استرداد بنی صدر ترتیب
اثر ندادند و او در آن جا با همکاری رجوی، تشکیلاتی با نام “شورای مقاومت”
برای فتنه انگیزی علیه جمهوری اسلامی را تشکیل داد. عمر این شورا کوتاه بود
و خیلی زود متلاشی شد.
اپوزیسیون ایران در لباس زنانه
فرار با لباس و آرایش زنانه گرچه به نام بنی صدر سند خورده
است اما منحصر به او باقی نماند و دیگران نیز به تأسی از به کسوت رنانه در
آمدند.
البته این حربه فقط بنی صدر را از مجازات خیانت های خود وا
رهاند و دردی از دیگر اپوزیسیون هایی دوا نکرد که این روش را برای فرار از
منجلابی که خود ساخته اند، برگزیده اند.
مجید توکلی
بعد از این ماجرا یکی از مهمترین اتفاقات روز ۱۶ آذر ۸۸، دستگیری مجید توکلی لیدر جریان افراطی ضدانقلاب در دانشگاه امیرکبیر بود.
توکلی که در روز ۱۶ آذر سخنرانی اهانتآمیزی در دانشگاه امیرکبیر انجام
داده بود، زمانی که با مانتو، مقنعه و چادر از این دانشگاه خارج میشد،
توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
توکلی پس از آن اقدام به فرار کرد که نتوانست با سخنرانی ساختار شکنانه و
اهانت آمیز خود بر تعداد فتنه گران بیفزاید و حضور دانشجویان حامی انقلاب
اسلامی در دانشگاه پررنگ شد.
این در حالی بود که عکس وی در بسیاری از تجمعات دانشجویان افراطی به
عنوان نماد “مقاومت جنبش دانشجویی” در میان تجمع کنندگان توزیع میشد.
اپوزیسیون ایران در لباس زنانه
انتشار تصاویر مجید توکلی سبب شد تا حتی ضدانقلاب خارج کشور به دنبال
توجیه این اقدام باشد. راهاندازی کمپین مردان با حجاب یکی از این اقدامات
بود. علیرضا نوریزاده، از فعالان ضدانقلاب، هم در شبکه تلویزیونی تجزیه
طلبان کرد در اینباره گفت: “پوشیدن لباس زنانه برای یک مرد عیب نیست، زیرا
همه میدانند که مجید توکلی سمبل مبارزات دانشجویان است”.
وی افزود: روز چهارشنبه گذشته روزنامه ایران عکسی از مجید توکلی را چاپ
کرد و نوشت که وی با لباس زنانه در حال فرار از دانشگاه دستگیر شد. این
عکس با فتوشاپ مونتاژ شده بود و اگر هم واقعی باشد، اشکالی ندارد. رژیم
همین ترفند را در مورد ابوالحسن بنیصدر هم به کار برد و در عکسی، وی را با
لباس زنانه هنگام فرار از کشور نشان داد، در حالی که بنیصدر فقط سبیل خود
را زده بود!”
نوریزاده، در توجیه اخراج توکلی از دانشگاه، چندین ترم مشروطی را دلیل
اخراج وی ندانست و گفت: “همه ملت میدانند(!) که توکلی به خاطر شهامتش از
دانشگاه اخراج شد و این مسئله ربطی به معدل زیر ۱۰ وی ندارد”.
اعضای طیف غیرقانونی علامه هم در واکنش به بازداشت مجید توکلی، از
حامیان جریان فتنه خواستند از خودشان با لباس زنانه عکس بگیرند و آن را در
فضای اینترنتی منتشر کنند.
مجید توکلی پیش از آن نیز سابقه توهین به مسئولان نظام و حتی زندان را
در کارنامه خود داشت. وی که متولد سال ۱۳۶۵ در شیراز است، در سال ۸۳ و در
رشته کشتیرانی وارد دانشگاه امیرکبیر شد اما به دلیل آنکه در چهار ترم
پیاپی معدل درسی او زیر ۱۰ بود، از این دانشگاه اخراج شد.
توکلی چندی بعد در دفاعیه خود فرارش با پوشش زنانه را تایید و تصریح
کرد، با توجه به فضای هیجانی اطراف دانشگاه با لباس مبدل از دانشگاه خارج
شده است.
فرماندهان النصره در سوریه
والبته ظاهرا این موضوع منحصر به اپوزیسیون جمهوری اسلامی
باقی نمانده است. دیروز فعالان شبکه های اجتماعی اعلام کردند یکی از
فرماندهان جبهه النصره پس از پوشیدن لباس و انجام آرایش زنانه تلاش داشته
از سوریه وارد لبنان شود که در محاصره نیروهای امنیتی در منطقه الجوسیه
بازداشت شد.
اپوزیسیون سوریه در لباس زنانه
فرماندهان داعش در عراق
از سوی دیگر، پایگاه عراقی المسله در گزارشی به نقل از منابع
امنیتی در استان الانبار اعلام کرد: “اعضای گروه تروریستی داعش اخیرا با
تراشیدن موی سر و ریش خود تلاش کرده اند با استفاده از لباسهای زنانه از
میدان نبرد فرار کنند، اما توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند”
. این عملیات دقیقا در ۲۰ کیلومتری شمال بعقوبه انجام شد
نیروهای ارتش علاوه بر دست یابی به سلاح و مواد منفجره به اطلاعیه هایی دست
یافتند که از دارالافتاء شرعی خاص گروهک القاده صادر شده است، در این فتوی
پوشیدن لباس زنانه در هنگام ضرورت برای اعضا مباح اعلام شده و به نحوی به
آن سفارش شده است
.این فتوا به عنوان یک تاکتیک فرار از دست نیروهای امنیتی
برای خدمت به هدف بزرگتر و منفعت معرفی شده است و تاکید شده در هنگام ضرورت
و حفظ جان مجاهدان (اوباش تکفیری) باید اجرایی شود.
در
شرایطی که حضور با شکوه و گسترده مردم در راهپیمایی 22 بهمن آنهم در اوج
خباثتها و دشمنی غرب ، پشتوانه و ظرفیت عظیمی برای پاسخدهی قاطع و
عبرتآموز از سوی دولتمردان به شیطان بزرگ و ایادی آن فراهم آورده بود، اما
رئیسجمهور محترم در نهایت تعجب مواضعی اتخاذ کرد که از آن برداشتی جز
نادیده گرفتن حضور تماشایی حامیان انقلاب اسلامی و ضربه زدن این ظرفیت عظیم
نمیتوان داشت.
سرویس سیاسی-
مراسم
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن امسال در شرایطی برگزار شد که طی هفتههای قبل
برخی خام اندیشانِ یاوهگو با بوقهای تبلیغاتی دشمنان و معاندان تلاش
میکردند اینگونه القا کنند که اغتشاشات ماه گذشته بر جشن پیروزی شکوهمند
انقلاب اسلامی سایه افکنده و مردم ایران با عدم شرکت در این مراسم به
انقلاب و نظام مقدس خود نه خواهند گفت، تصور خامی که البته با تصاویر
منعکسشده از حضور میلیونی مردم در گوشه گوشه شهرهای کشور رنگ باخت. بی
دلیل نبود که رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز قبل در 19بهمن ماه و در
دیدار فرماندهان نیروی هوایی فرموده بودند که: «امسال به لطف الهی، ۲۲ بهمن
از آن ۲۲ بهمنهای تماشایی خواهد بود». تماشایی بودن راهپیمایی با شکوه
22 بهمن از آن جهت اهمیت دوچندان یافته که برغم یاوهسرائیهایی که در
ماههای اخیر علیه انقلاب اسلامی و نظام صورت گرفت مردم ایران با خروش
بیشتر و حضور گسترده و با شکوه خود به صحنه آمدند تا نشان دهند به انقلاب و
نظام جمهوری اسلامی وفادارند و هر جا لازم باشد از این سرمایه بزرگ و
گرانبهای خود قاطعانه حمایت و حفاظت میکنند و مواضع و اقدامات دشمنان و
معاندان هم صرفا به متجلی شدن هر چه با شکوهتر این واقعیت کمک میکنند. نادیده گرفتن حضور تماشایی مردم
قهرمان و انقلابی ما در شرایطی در لالهزار ایران اسلامی با پاسداشت خون
شهیدان و راهپیمایی بینظیر خود ورود به چهل سالگی انقلاب اسلامی را جشن
گرفتند و پهندشت ایران را زیر پا و عزم و ارادههای پولادین خود به لرزه
درآوردند که مستکبران و باجگیران نظام سلطه غرب صریحاً گفته بودند انقلاب
اسلامی نباید به جشن 40 سالگیاش برسد و برای این هدف شیطانی خود بر بستر
آسیبها و ضعفها و نقصهای موجود در کشور (که عمده آنها میوه شجره خبیثه
٤0 سال دشمنی و کینهتوزی و شرارت، شبیخون و تهاجم سیاسی اقتصادی نظامی
فرهنگی و امنیتی غرب است)، هر آنچه در چنته داشتند به میدان آوردند و طی
ماههای منتهی به چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با فتنهگری و سازماندهی و
به میدان آوردن مخالفان و زمینهسازی برای اجرای پروژه ناامنسازی و
واگرایی قومیتی، به خیال خام خود همه چیز را برای براندازی نظام از درون
آماده کرده بودند و بر این باور بودند که با دمیدن در کوره برخی کاستیها و
با برجستهسازی مفاسد اقتصادی و سیاسی و سوءمدیریتها، نظام جمهوری اسلامی
از درون فروخواهد پاشید اما همانطور که پیشبینی میشد مردم بهویژه نسل
سوم و چهارم انقلاب در جشن 40 سالگی انقلابِ خود سنگ تمام گذاشتند و جشن
تماشایی بلوغ انقلاب را فراروی چشم جهانیان، خبرنگاران داخلی و خارجی و
دوربینهای دوست و دشمن به نمایش گذاشته و پاسداشت شگفتی بزرگ خمینی کبیر
را تصویر کردند. در شرایطی که حضور با شکوه و گسترده مردم برای بیعت
دوباره با نظام و انقلاب خود آنهم در زمانی که نقض عهدها و تحریمهای مکرر
شیطان بزرگ و همچنین زیادهخواهیهای غرب در برابر حسن نیت مسئولان ما
معنایی جز تاکید بر استمرار خط تخاصم و دشمنی با ملت ایران ندارد ، پشتوانه
و ظرفیت عظیمی برای پاسخدهی قاطع و عبرتآموز از سوی دولتمردان به شیطان
بزرگ و ایادی آن فراهم آورده بود، اما رئیسجمهور محترم که سخنران ویژه
مراسم یومالله 22 بهمن در تهران بود، در نهایت تعجب در حین سخنرانی خود
جملاتی بر زبان آورد که از آن برداشتی جز نادیده گرفتن حضور تماشایی حامیان
انقلاب اسلامی و ضایع کردن این ظرفیت عظیم نمیتوان داشت. بن بستنمایی در جشن چهل سالگی انقلاب آقای
روحانی در راهپیمایی 22 بهمن به جای اعلام موضع صریح در مقابل دشمن، با بن
بستنمایی پیشنهاد رفراندوم داد و گفت: «اگر در جایی ما با هم بحث داریم
باید به اصل 59 قانون اساسی مراجعه کنیم. طبق این اصل برای رفع مشکلات و
اختلافات باید به آرای مستقیم مردم مراجعه کرد. طبق اصل 59 هر چه مردم
گفتند باید به آن عمل کنیم. این ظرفیت قانون اساسی ما است و باید به آن
عمل کنیم.» وی گفت: باید قانون اساسی را پاس بداریم و از ظرفیت آن
استفاده کنیم. آنچه که امروز از آن به عنوان مشکل در روابط اجتماعی، بحث
آزادی و سرمایهگذاریها یاد میشود، به خاطر عمل نکردن به قانون اساسی
است. هر که قانون اساسی را قبول دارد، انقلابی است. همه نهادها و دستگاهها
باید به قانون اساسی عمل کنند. این قانون بنبستها را برداشته و
ظرفیتهای بسیاری دارد. رئیسجمهور افزود: انقلاب ما وقتی پیروز شد که
همه با هم بودیم و در قطار انقلاب مسافران فراوانی بودند البته برخی زودتر
از قطار پیاده شدند و برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که
میتوانستیم پیاده نکنیم و اکنون باید همه را به قطار انقلاب دعوت کنیم. رئیسجمهور
با بیان اینکه رای مردم است که منتخب مردم را میسازد، اظهار کرد: بعد
انتخابات باید رقابت را کنار گذاشته و قواعد سیاسی جهانی را مراعات کنیم و
همه در کنار هم باشیم. مردم را راحت بگذاریم و در حریم خصوصی مردم دخالت
نکنیم. حریم خصوصی مردم از آن مردم است. یک بار هم شده فرمان هشت مادهای
امام در سال 61 را بخوانیم و طبق آن عمل کنیم و آستانه تحملمان را بالا
ببریم. وی ادامه داد: 40 سال بس است. بیایید کینهها را رها کنیم. چند سال کینه و سخن ناروا گفتن!؟ این
جملات تامل برانگیز عالیترین مقام اجرائی کشور آنهم در جشن چهل سالگی
انقلاب مردمش، بلافاصله با استقبال دستگاههای تبلیغاتی غرب مواجه شد و به
تیتر یک رسانههای غربی از جمله سایت تلویزیون سلطنتی انگلیس تبدیل شد،
بیبی سی فارسی نوشت: رئیسجمهور ایران همهپرسی را راه خروج از بنبست
سیاسی دانست. تهیه خوراک برای ضد انقلاب از سوی دیگر این اظهارات
خلاف وحدت ملی رئیسجمهور به خوراک تبلیغاتی برای معاندان تبدیل شد و جمعی
از چهرههای دست چندم اپوزیسیون و ضد انقلاب داخل و خارج، همزمان با طرح
موضوع همهپرسی از سوی رئیسجمهور در راهپیمایی 22 بهمن با صدور اعلامیهای
خواستار برگزاری رفراندوم برای تعیین حکومت آینده ایران شدند. این
چهرههای سرشکسته با نادیده گرفتن حضور تماشایی ملت ایران در سالروز پیروزی
انقلاب اسلامی و تجدید میثاق مردم با اصل نظام جمهوری اسلامی در بیانیه
خود آوردند: «با تکیه بر حق تعیین سرنوشت ملتها، خواهان برگزاری رفراندوم
جهت تعیین نوع حکومت، تحت نظارت سازمان ملل متحد هستیم تا ملت ایران بتواند
با تعیین نحوه حکومت مطلوب، خود مسئولیت سرنوشتش را بر عهده گیرد و برای
رفع بحرانهای موجود تلاشی موثر و همگانی به عمل آورد.» دویچه وله فارسی
هم این چهرههای ضدانقلاب را فعالان فرهنگی و اجتماعی معرفی کرد و نوشت:
آقای روحانی روز یکشنبه ۲۲ بهمن، در سخنرانی خود از همهپرسی به عنوان یک
راهحل برای خروج کشور از بنبست سیاسی سخن گفته بود. رفراندومهای قبلی کافی نبود؟ رئیسجمهور
محترم در حالی برای طفره رفتن از مسئولیت و پاسخگویی نسبت به
ناکارآمدیهای دولت موضوع رفراندوم و رای مردم را مطرح میکند که پیش از
این با گره زدن حل همه مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم به مذاکره با
آمریکا به نوعی کشور را با اعتماد یکطرفه به دشمن دچار مشکل کرد. در آن
مقطع برغم اینکه منطق نظام برآمده از تجربه انقلاب اسلامی، بیاعتمادی به
آمریکا بود، اما دولت بر خلاف این منطق معطوف به حقایق تاریخی، به شیطان
بزرگ اعتماد کرد، امتیازهای نقد داد و وعده نسیه گرفت. آقای روحانی پس
از 4 سال آزمون و خطا در زمینه اعتماد بیدلیل به آمریکا مجبور شد بگوید
«داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و
محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید
که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا میگوید بیا با ما
مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به
تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید.» این سخنان در حالی ادا شد که
برای چند سال، صاحب نظران منتقد با انواع فحشها و ناسزاها از سوی دولت
نواخته شدند. 48 ماه فرصت دولت به همین بیعملی و رویااندیشی محض گذشت.
اکنون که هنگام عملی کردن وعدهها در زمینه ایجاد رونق اقتصادی در حد
بینیاز کردن مردم از یارانه و چرخش چرخ اقتصاد و تولید، و ایجاد اشتغال
برای جوانان است، رئیس دولت همچنان میخواهد پاسخگو نباشد و مانند زمان
تبلیغات انتخاباتی از موضع منتقد و اپوزیسیون حرف میزند! چاره کار احترام به مردم است نه طفره رفتن از
سوی دیگر طبق نظرسنجی اخیر مرکز دولتی ایسپا که با حضور آقای آشنا مشاور
رئیسجمهور رونمایی شد «فقط ۲ درصد مردم خواستار رفع حصر (سران فتنه)
هستند. 69 درصد، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار، ۳۰ درصد اعتراض به
فساد مالی، 20/6 درصد بیعدالتی، 13/5 درصد قطع حمایت از سوریه و فلسطین،
9/7 درصد آزادی بیان و 2/3 درصد رفع حصر را خواسته اصلی شرکتکنندگان در
تجمعات اعلام کردند. پاسخ 74/8 درصد به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی
رضایت دارید، منفی بوده است.» صدبار دیگر هم از مردم نظرسنجی کنند، همین
قضاوت را درباره اولویتهای خود و میزان رضایت از عملکرد دولت خواهند
داشت. چاره کار، تمکین و احترام به نظر مردم است، نه تولید مسئله برای طفره
از مسئولیت پاسخگویی. براستی اگر بنابر نظر گرفتن از مردم باشد، 97/2 درصد
آنها در سال 92 با حذف یارانه مخالفت کردند. پس چرا دولت درصدد است یارانه
34 میلیون نفر را حذف کند؟ کافی است مدیران کشور نگاهی به شعارها و
پلاکاردهای مردم در راهپیمایی روز یکشنبه بیندازند. مردم از تبعیض،
بیعدالتی، فساد اقتصادی، مشکلات معیشتی و بیکاری و... گلایههای عمیقی
دارند اما در عین حال پای انقلاب و نظامی که نهال آن را 40 سال پیش با دست
خود کاشتند و امروز تبدیل به درختی تناور شده، ایستادهاند. مطالبه و
خواسته مردم، انقلابی و جهادی عمل کردن مسئولان در حوزههای مختلف سیاسی،
اقتصادی، دیپلماسی و.. برای حل مشکلات پیشرو و حرکت به سمت قله است. صداها
و علامتهایی که راههای انحرافی را نشان میدهند، در خوش بینانهترین
حالت تکمیلکننده ناآگاهانه پازل دشمن و مسیری به سمت دره هستند.
حسین
شریعتمداری گفت که حجتالاسلام روحانی با سخن گفتن از رفراندوم آن هم در
محضر میلیونها راهپیماییکننده در ۲۲ بهمن عملاً به آنها اهانت کرده است.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در پاسخ به سؤال خبرگزاری تسنیم
پیرامون پیشنهاد رفراندوم که از سوی رئیسجمهور در راهپیمایی حماسی 22 بهمن
مطرح شده بود گفت: پیشنهاد رفراندوم از سوی رئیسجمهور در سخنرانی روز 22
بهمن، میتواند نشانه ناخشنودی ایشان از حضور دهها میلیونی مردم در این
راهپیمایی با شکوه و تماشایی 22 بهمن تلقی شود، چرا که مردم با حضور دهها
میلیونی خود در راهپیمایی 22 بهمن، بر اصول و مبانی انقلاب و نظام اسلامی
تاکید کردهاند و این به تنهایی یک رفراندوم گسترده با پیام دهها میلیونی
«آری» به نظام است، بنابراین پیشنهاد رفراندوم غیر از نفی این حضور و
ناشنیده گرفتن پیام آن هیچ مفهوم و ترجمه دیگری نمیتواند داشته باشد. شریعتمداری
در ادامه گفت: وقتی عدهای اندک و کمشمار در حد یک چند صد هزارم جمعیت 22
بهمن دست به اغتشاش زده بودند، آقای روحانی و رسانههای حامی او گوش فلک
را کر کرده بودند که صدای مردم را باید شنید! و اکنون تعجبآور است چرا
حاضر نیستند صدای تودههای عظیم و چند ده میلیونی مردم را که صدای واقعی
ملت است بشنوند و به گونهای سخن میگویند که انگار صدای ملت با آنچه در
حماسه اخیر مطرح کردهاند متفاوت است! وی افزود: اگر آقای رئیسجمهور
صدای انبوه متراکم ملت در راهپیمایی 22 بهمن را صدای مردم میدانست دیگر
پیشنهاد همهپرسی مفهومی نداشت. مدیر مسئول کیهان گفت: آقای روحانی طی
چهل سال گذشته از مسئولان بلندپایه نظام بوده است بنابراین به خوبی میداند
که رفراندوم مورداشاره وی در اصل 59 قانون اساسی شرایطی دارد که با
پیشنهاد او همخوان نیست از این روی ایشان با اطمینان از غیر عملی بودن
رفراندوم یاد شده این پیشنهاد را مطرح کرده است و معتقدم چنانچه این
پیشنهاد را عملی میدانست هرگز آن را مطرح نمیکرد زیرا مطمئن بود و هست که
نتیجه آن همان خواهد بود که در راهپیمایی 22 بهمن شاهد بودهایم. شریعتمداری
گفت: همهپرسی که در اصل 59 قانون اساسی آمده است مربوط به مواردی است که
قانون درباره آن گویا و صریح نیست که در آن صورت با تصویب دو سوم نمایندگان
مجلس درباره آن همهپرسی صورت میگیرد، اما وظایف قانونی رئیسجمهور به
صراحت در قانون اساسی و قوانین جاری آمده و رئیسجمهور ملزم به اجرای آن
است از این جهت پیشنهاد رفراندوم تنها در قالب یک حاشیهسازی قابل تعریف
است که انشاءالله برای فرار از وظایف برزمین مانده ایشان نباشد! مدیرمسئول
کیهان سخنان رئیسجمهور در مراسم پر شکوه 22بهمن را اهانت آشکار به مردم و
بازی در زمین دشمن دانست و گفت: این بعد از سخنان ایشان حدیث مفصل دیگری
است که نباید از کنار آن با بیتوجهی عبور کرد.
استراتژی حاج عماد مغنیه در شکست دادن دشمن، مبتنی بر تمرکز بر نقاط قوت دشمن و تلاش برای از بین بردن کارایی آن بود.
سرویس جهان مشرق - یک دهه از شهادت «عماد مغنیه» فرمانده نظامی و مغز متفکر حزب الله لبنان میگذرد و مراسم دهمین سالگرد شهادتش مقارن شده است با سقوط جنگنده صهیونیستی اف ۱۶ در اراضی سوریه که شکاف جدیدی را در موازنههای قدرت رژیم صهیونیستی در میان همسایگان آن به ویژه محور مقاومت ایجاد کرد.
شاگردان عماد مغنیه روزی بزرگان
نبرد زمینی بودند و جلوی تانکهای مرکاوای رژیم اسرائیل در اشغالگری در
جنوب لبنان را گرفتند و نسل پنجم این تانک ها را زمینگیر کردند. این روندی
بود که گزارشهای رژیمصهیونیستی مینویسد که یکی از عوامل عدم اقدام
اسرائیل برای آغاز جنگهای زمینی در جنوب سوریه این است که اسرائیل
نمیتواند تضمینی برای امنیت و سلامت تانکهای خود به دست آورد. در لحظهای
که ورود به اراضی لبنان بار دیگر در میز مذاکرات مسئولان رژیم صهیونیستی
وارد شده بود، شاگردان عماد مغنیه کشتی جنگی ساعر رژیم صهیونیستی را در عمق
سواحل لبنان در جریان جنگ ۳۳ روزه هدف قرار دادند.
امروز نیز شاگردان عماد مغنیه از
طریق حریم هوایی وارد عمل شده و امنیت ملی مشترک خود را حفظ کردند. به این
ترتیب آنها کنترل درگیری هوایی را نیز در اختیار گرفته و یقینها در رابطه
با برتری هوایی رژیم صهیونیستی را به شک و تردید تبدیل کردند.
رژیم صهیونیستی پس از این
محدودیتهای بیشتری را فراروی خود مشاهده خواهد کرد، ماه فوریه که شاهد
شهادت عماد مغنیه بود، این بار شاهد برانگیخته شدن مجدد روحیه پیروزی در
میان شاگردان وی بود.
عماد مغنیه که بود؟
عماد مغنیه معروف به حاج رضوان ( ۱۹۶۲ - ۲۰۰۸ م) بنیانگذار یگان نظامی حزب الله لبنان و از فرماندهان جنگ ۳۳ روزه بود که در حادثه تروریستی به شهادت رسید.
وی به «مرد سایه» در مقاومت
اسلامی شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر حزب الله قلمداد میکردند.
دولت ایالات متحده برای دریافت هر اطلاعاتی از او جایزه تعیین کرده بود.
عماد مغنیه در سال ۲۰۰۸ م در دمشق ترور شد و به شهادت رسید. آیت الله
العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در پیامی به مناسبت شهادتش،
او را فردی معرفی کرد که سراپا عشق و شور جهاد فی سبیل الله بود.
شهید عماد مغنیه معروف به حاج
رضوان، ۷ دسامبر سال ۱۹۶۲ در شهر صور واقع در جنوب لبنان به دنیا آمد. پدرش
فایز مغنیه است و برادرانش جهاد و فؤاد بودند. هر دو برادرش به شهادت
رسیدند. از شهید عماد چند فرزند باقی ماندهاند. جهاد یکی از فرزندانش که
در ۲۷ دی ۱۳۹۳ در هجوم بالگردهای اسرائیلی به خودروی حامل وی در بلندیهای
جولان سوریه به شهادت رسید.
حاج رضوان در کنار پسرش(شهید جهاد مغنیه)
خانواده مغنیه پس از مدتی از صور
به ضاحیه جنوبی بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بود که وی، تحصیلات
ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی، وارد دانشگاه
آمریکایی بیروت (AUB) شد.
عماد مغنیه در اوایل دهه ۸۰
میلادی به "نیروی ۱۷" شاخه نظامی جنبش آزادی بخش فلسطین پیوست. این نیرو
به منظور محافظت از مبارزانی مانند ابوعمار، ابو جهاد و ابود ایاد تشکیل
شده بود.
او از همان زمان، در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادی بخش فلسطین برای مقاومت اسلامی لبنان(که
عبارت بود از حزب الله و جنبش امل)، نقش اساسی داشت. هرچند به دنبال
اشغال لبنان در سال ۱۹۸۲ م از سوی رژیم صهیونیستی، مبارزان جنبش آزادی بخش
فلسطین مجبور به ترک لبنان شدند.
او در ابتدا با خروج مبارزان
فلسطینی و سازمان آزادی بخش فلسطین از لبنان، به رزمندگان جنبش امل پیوست.
اما با انتقال سید حسن نصرالله به حزب الله او نیز به این حزب تازه تاسیس
منتقل شد و پس از اجرای موفق چند عملیات، به عنوان فرمانده گارد حفاظت
مقامات بلند پایه حزبالله انتخاب شد.
یک روز
فرزندش مصطفی از او پرسید: به نظرت چه اتفاقی میافتد اگر بعد از شهادتت،
حزبالله تو را به رسمیت نشناخت؟ وی پاسخ داد: من از هیچ کس انتظار ندارم
که مرا به رسمیت بشناسد. اگر مصلحت در این است که آنها من را به رسمیت
نشناختند، مشکلی نیست. او هرگز به شهرت و سخن گفتن در مورد کارهایش اهمیت
نمیداد. چگونه عماد مغنیه مرد سایهها شد
یکی از بزرگترین ویژگیهای وی در
مورد تدابیر امنیتی این بود که حتی در زمان دیدنش نیز کسی او را
نمیشناخت، این موضوع باعث شده بود او به صورت یک فرد عادی و ساده بدون
ناظر و محافظ به فعالیتهایش ادامه دهد. وی در نشستهای رسمی و عمومی حاضر
میشد، اما به عنوان یک فرد عادی در مقاومت مانند دیگر اشخاص حضور پیدا
میکرد، زیاد در مناقشه ها شرکت نمیکرد، بلکه فقط گوش میکرد. این نحوه
رفتار به روش عادی زندگی وی تبدیل شده بود.
حاج رضوان معمولا به صورت یک فرد عادی و بدون محافظ به فعالیت میکرد
در زمان دیدار سردار قاسم سلیمانی فرمانده
سپاه قدس با «محمد ناصیف» معاون رئیسجمهور فقید سوریه، حاج عماد در هیئت
ایرانی حضور داشت. در زمان صحبت ها، مترجم در انتقال جمله ای از فارسی به
عربی اشتباه کرد که حاج عماد این اشتباه را تصحیح و خود را به عنوان یک
مشاور در هیئت معرفی کرد. این نحوه رفتار، آزادی عمل زیادی را به وی داده
بود.
با این وجود وی همواره سلاح کمری
را در قاب خاکستری رنگش با خود حمل میکرد. مغنیه توان جسمی خود را حتی در
دهه آخر عمر خود نیز حفظ کرده بود. او در زمان آموزش نیروهای مقاومت برای
اسارت گرفتن یک نظامی اسرائیلی به سرعت در را باز کرد و با مهارت بالا یکی
از عناصر تنومند مقاومت را که دو برابر خودش هیکل داشت، با تمامی تجهیزات و
تسلیحاتش بلند کرد. یکی از عناصر مقاومت نزدیک به وی میگفت حاج عماد در
مسائل دفاع شخصی آموزشهایی به ما میداد.
در ساعتهای آخر قبل از شهادتش،
حاج عماد جلسهای را با رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبش جهاد اسلامی و
سرتیپ محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت.
سردار پاکپور روایت میکند که آنها قرار بود در نیمه شب با هم دیدار کنند.
جلسات متعددی در همان روز در زمینه بررسی نحوه تقویت و بالا بردن
توانمندیهای نظامی و امنیتی جنبش حماس و جهاد اسلامی برگزار شده بود. حاج
عماد همواره دیر در جلسات حاضر می شد، اما به محض ورود به این جلسه با
لبخندی که بر لب داشت، قلب شرکت کنندگان را راضی میکرد و کسی نمیتوانست
به او اعتراض کند.
وقتی که انفجار انجام شد، سردار
پاکپور اولین کسی بود که خود را به عماد مغنیه رساند، او در حالت سجده به
شهادت رسیده بود. وی در مورد خود میگفت: این خیانت است که من از مرگ بترسم
در حالی که برادران خود را به تکالیف جهادی فرامیخوانم. آنهم در شرایطی
که مطمئن هستم برخی از آنها به شهادت خواهند رسید. ضعیفترین سطح ایمان این
است که چیزی را که برای آنها میپسندم، برای خودم نیز بپسندم.
عماد مغنیه و دغدغه آزادی اسرا
وفیق صفا می گوید: بعد از انجام
عملیات اسارت نظامیان اسرائیلی در سال ۲۰۰۶ با پایان جنگ، و در مذاکرات
برای انجام تبادل اسرا حاج عماد حاضر بود، اما کسی از تیم مقابل او را
نمیدید. گاهی اوقات وی حضور جسمی در این نشست ها نداشت، اما در سایه و در
مکانی مناسبتر مذاکرات را دنبال میکرد. شهادت حاج عماد در فوریه انجام
تبادل اسرا را چند ماه به تعویق انداخت، اما این عملیات در نهایت با عنوان
عملیات رضوان انجام شد.
توانمندیهای موشکی مقاومت فلسطین مدیون مغنیه است
رمضان عبدالله شلح دبیر کل جنبش
جهاد اسلامی در همین راستا بعد از پیروزی مقاومت فلسطین در جنگ هشت روزه
گفت: اکنون چیزی را میگویم که فاش کردنش در این مرحله اشکالی ندارد،
سربسته بگویم در تمامی موشکهایی که از غزه به سمت دشمن صهیونیستی شلیک
میشود رد پای حاج عماد مغنیه به چشم می خورد.
نحوه ترور عماد مغنیه
روز ۱۲
فوریه ۲۰۰۸ میلادی (۲۳ بهمن ۱۳۸۶) «عماد فایز مغنیه»، معاون دبیرکل حزب
لبنان در کمیته جهادی حزب الله به منطقه «کفر سوسه» در دمشق میرسد و وارد
آپارتمانی میشود که برخی از رهبران فلسطینی و مسئول یکی از بخشهای جهادی
حزبالله و تعدادی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران در آن حضور داشتند تا درباره آموزشهای نظامی و هماهنگیهای نظامی بحث و تبادل نظر کنند.
پیش از پایان
نشست شهید مغنیه نشست را ترک میکند و از حاضران میخواهد، بحث و گفتوگوها
و هماهنگیها را ادامه دهند. دقایقی بعد صدای انفجار به گوش رسید. تمام
کسانیکه در نشست شرکت داشتند، بر این باور بودند که هدف قرار گرفتهاند،
اما داد و فریاد مردم در حیاط جلوی ساختمان و حضور دستگاهها و نیروهای
امنیتی سوری در محل، تعدادی از آنها را از خانه بیرون کشید تا ببینند، چه
اتفاقی افتاده است که عماد مغنیه را یافتند که هشت گوی آهنین به بدن وی
اصابت کرده است.
یکی از گویهای
آهنین به چشمش اصابت کرده و از پشت سرش بیرون آمده بود. او بلافاصله جان
خود را از دست داده بود. دوستانش پیکرش را به داخل ماشین برده و مستقیما
راهی لبنان شدند.
مسئول نظامی حزبالله که همراه شهید مغنیه در نشست حضور داشت، با سید «حسن نصرالله»، دبیرکل حزب الله لبنان
تماس میگیرد تا خبر شهادت مغنیه را به او بدهد و پیکرش را به بیمارستان
منتقل کند تا در آنجا «سید» حضور یابد و آخرین دیدار و نگاه را به رفیق
راهش داشته باشد و او را در پرچم بارگاه امام «حسین» (ع) بپیچد که آن را از
کربلای معلی دریافت کرده بود و خبر شهادت مغنیه را به خانوادهاش و
دوستانش بدهد.
حاج رضوان درکنار سید حسن نصرالله
رژیم صهیونیستی برنامههای کاری و
نقشه رفت و آمدهایش را از بیش از ۶ ماه قبل از ترور تهیه کرده و از آن
آگاه بود، به گونهای که دستگاه اطلاعات و جاسوسی که وی را در خفا و سکوت
تعقیب میکرد.
به این ترتیب شهید مغنیه روز ۱۲
فوریه در اثر انفجار بمب به شهادت رسید. منابع مذکور تاکید میکنند که ۳
تیم در محل ترور حضور داشتند، تیم رصد و پیگیری، تیم اجراکننده عملیات و
تیم بیرون بردن و خارج کردن عوامل از محل. همه این تیمها در نزدیکی محل
ترور و در آپارتمانی رو به روی مرکز و محل عملیات حضور داشتند.
همچنین در محل ترور، هواپیمای
بدون سرنشین مدل «هارون» مشاهده شد که از نوع هواپیماهای رادار گریز است و
رادارهای سوری توان کشف و شناسایی آن را نداشتند. وظیفه این هواپیما پوشش
تیمهای مجری عملیات تروریستی کفرسوسه بود.
غیر از آن دستگاه شنود ۸۲۰۰ ساخت
رژیم صهیونیستی برای تحت نظر داشتن و ضبط تمام تماسهای ثابت و همراه و
اطلاعات لازم از تمام نیروهای امنیتی و غیر امنیتی در محل حادثه کار گذاشته
بود تا حمایت لازم از تیمها را به عمل آورد و بر موفقیت عملیات بیفزاید.
«یوسی کوهن» فرمانده تیم ترور شهید عماد مغنیه
به گفته این منابع رژیم صهیونیستی
در شب ترور اقدام به انجام رزمایشی تحریک آمیز مقابل سواحل لبنان و به
ویژه مقابل منطقه «صخره الروشه» با قایقهای مجهز به موشکانداز کرد.
همچنین یک زیر دریایی صهیونیستی از نوع «دلفین» نیز در آبهای منطقه «خلده»
مشاهده و رصد شد، تا حزبالله را مشغول و نگاه آن را از آنچه در سوریه
برای آن تدارک دیده شد، منحرف کند.
رفراندوم برای یک موضوع مستحدثه و محل تردید است، آیا روحانی در چیزی تردید دارد؟
مردم به او رای داده اند تا در خدمتشان باشد و خدمتگزاری کند،در این تردید دارد!؟
با این حال برای اینکه یکساعت سخنرانی ضد وحدت رئیس جمهور را بی جواب
نگذاشته باشیم، چند موضوع رفراندومی پیشنهاد میکنم ،باشد که جرات برگزاری
یک رفراندوم آزاد داشته باشد .
1-رفراندوم کنیم که در یک دولت چند جاسوس میتوانند در سطوح عالی نفوذ کنند!؟
2-رفراندوم کنیم که برادر رئیس جمهور و برادر معاون اول تو تا چقدر حق دست درازی به بیت المال دارند!؟
3-رفراندوم کنیم که در یک کابینه باید چند وزیر چند هزار میلیارد تومانی داشته باشیم؟
4-رفراندوم کنیم که در یک دولت چند دروغ می شود گفت!؟
5-رفراندوم کنیم که اگر کسی هسته ای را داد و هیچ به دست نیاورد،کفایت سیاسی دارد یا نه؟!
6-رفراندوم کنیم که مردم موافق دلار 4800تومانی هستند!؟
7-رفراندوم کنیم که مردم موافق مرغ 8600 تومانی هستند!؟
8-رفراندوم کنیم که آیا مردم موافق دست داشتن دولتی ها در واردات یا قاچاق کالا هستند!؟
9-رفراندوم کنیم که 15هزار میلیارد دزدی از صندوق ذخیره فرهنگیان کافی است یا هنوز جای دزدی وجود دارد!؟
10-رفراندوم کنیم که آیا انحراف هشتاد درصدی از قانون بودجه کافی است یا دولت می تواند برای همیشه «بودجه میلی» اجرا کند!؟
11-رفراندوم کنیم که حقوق نجومی مدیران خدمتگراز ماهانه750میلیون تومان کافی است یا باید بیشتر شود!؟
12-رفراندوم کنیم که رئیس جمهور برای دیدار با کارگران داغدار و گرسنه معدن
و کارخانه و... همپای آنها باشد یا مثل فراعنه به تخت روان سوار شود!؟
13-....می توان به این فهرست ،دهها عنوان دیگر برای رفراندوم اضافه کرد.