حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی اسفند ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۳۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

عظمت مادری

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/39160/B/13961218_0139160.jpg

۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۰
حسن حیدری

http://asrupload.ir/asr-entezar/tasavir/96/12/madar8-2.jpg

http://asrupload.ir/asr-entezar/tasavir/96/12/hazrate-fateme-336-2.jpg
۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

قحطی عشق آمده باران بیاورید

میلاد حضرت مادر بر همه ی ولایتمداران و پیروان حضرتش مبارک
http://rasekhoon.net/_files/userfiles/images/96/12/hazrate-fateme--(2).jpg

http://baq.ir/Images/1/News/A-hazratzahra-04-2-2(1).jpg

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۴۸
حسن حیدری

http://ghasam.ir/hamzeh/images/upfiles/20150407/2%20700.jpg

http://upload.estekhdamiha.com/images/rasp94iyn29prfm55yt.jpg
http://www.askdin.com/gallery/images/514/1_Untitled-0.jpg
۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۵۷
حسن حیدری
کیهان نمایه

یارو یک نفر را به باد ناسزا گرفته بود، پرسیدند؛ مگر چه کرده است که اینهمه ناسزا می‌گویی؟ گفت؛ اگر می‌دانستم که می‌کشتمش!

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در گفت و شنود خود نوشت:

گفت: سخنگوی دولت گفته است یک رسانه لجن‌پراکن و زبان‌دراز آمار ‌اشتغالزایی دولت را زیر سؤال برده است!


گفتم: وقتی رئیس‌دولت، منتقدان را بی‌عقل و بی‌سواد و جیب‌بر و لات و... می‌نامد از سخنگوی دولت چه انتظاری هست؟!


گفت: آقای نوبخت گفته است؛ البته این رسانه که می‌گویم و از آن نام نمی‌برم، زبان انقلابی‌بودن آن هم خیلی درازه که از دهانشان هم بیرونه!


گفتم: حالا چرا ایشان به جای اهانت، در چند کلمه نمی‌گوید ۹۵۰۰۰۰ شغلی که ادعا می‌کند ایجاد شده در کدام عرصه‌ها و کدام زمینه‌ها بوده است تا همه بدانند که آماری که می‌دهد صحت دارد؟!


گفت: مرد حسابی! اگر بود که خبر داشت و اگر خبر داشت که می‌گفت و نیازی به ناسزاگویی نداشت!


گفتم: یارو یک نفر را به باد ناسزا گرفته بود، پرسیدند؛ مگر چه کرده است که اینهمه ناسزا می‌گویی؟ گفت؛ اگر می‌دانستم که می‌کشتمش!

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۳۵
حسن حیدری
حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) رهبر انقلاب اسلامی چهارشنبه شب (۱۶ اسفندماه) در منزل شهید محمدعلی بایرامی -از شهدای اغتشاشات اخیر تهران- حضور یافتند.
شهید گروهبان یکم محمدعلی بایرامی از مأموران نیروی انتظامی ۳۰ بهمن‌ماه امسال در شب شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به دست اغتشاشگران در خیابان پاسداران تهران به شهادت رسید.





















۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۱۹
حسن حیدری

حمله گازانبری قالیباف واقعاً اتفاق افتاده؟!

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۱۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

“آیپک” چگونه تاسیس شد؟

«این فهم که آیپک نماینده یک اجماع میان یهودیان آمریکا است، همیشه برای نفوذ سیاسی آن کلیدی بوده است… . ‘لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا’ (آیپک)، در یک شرایط ناخوشایند متولد شد و همیشه برای دلپذیر کردن واقعیت‌ها و اولویت‌های اسرائیل برای آمریکایی‌ها موجود بوده است.»
آیپک در پی کشتار یک روستای فلسطینی و برای بهبودی وجهه اسرائیل تاسیس شد.

به گزارش فرارو، گروه لابی آیپک یا «کمیته امور عمومی اسرائیل آمریکا» (AIPAC) یکی از گروه‌های متنفذ طرفدار اسرائیل در واشینگتن است. این گروه از چهارم تا ششم مارس جاری کنفرانسی برگزار می‌کند که در آن شخصیت‌های سیاسی برجسته‌ای عموما به نفع اسرائیل سخنرانی می‌کنند. به همین مناسبت، روزنامه واشینگتن‌پُست طی یادداشتی به قلم دوگ راسینو، استاد تاریخ دانشگاه اوسلو و پژوهشگر صهیونیسم آمریکایی، به بررسی تاریخچه و نقش آیپک پرداخت و نوشت: «آیپک، کمیته متنفذ و متکبر امور عمومی اسرائیل آمریکا که خود را ‘لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا’ معرفی می‌کند، در حال برگزاری کنفرانس سیاستی سالانه‌اش می‌باشد. سیاستمداران برجسته از دو حزب برای سخنرانی در مراسم پرهیاهوی این گروه رقابت می‌کنند. همه به آیپک برای دلایل موجه، توجه می‌کنند. از اواخر دهه ۱۹۷۰، آیپک به طور غیر رسمی، مساهمت‌های کارزاری مهمی برای نامزد‌های انتخاب‌شده برای کنگره انجام داده است. پیام‌های آن درباره خاورمیانه، در مکالمات سیاست خارجی واشینگتن، اساسی است.»

راسینو ادامه داد: «برخی آیپک را دوست دارند و برخی از آن متنفرند. برخی از آن می‌ترسند. با این حال، آیپک، در سیاست آمریکا، در سیاست‌ورزی آمریکا و در زندگی یهودیان آمریکا، عامل مهمی است.»

آیپک در دهه ۱۹۵۰ کار خود را آغاز کرد و همزمان با رشد جایگاه و اندازه آن، مسیر طولانی طی کرد. زمانی به صورت مبهم عمل می‌کرد، اما اکنون نفوذ آن در عمومی بودن آن نهفته است. اما یک چیز تغییر نکرد: آیپک همیشه به اقدامات اسرائیل پاسخ می‌دهد و برای تسهیل اثر آن‌ اقدامات در آمریکا، کار می‌کند. به طور همزمان، آیپک، یک جبهه متحد از یهودیان آمریکا را در حمایت از اسرائیل ساماندهی کرد. جبهه‌ای که سیاستمداران مجبور بودند، به آن احترام بگذارند.

حامیان اسرائیل قبل از اینکه آیپک تاسیس شود، روزنامه‌نگار و وکیلی به نام سی کنن (Si Kenen) داشته‌اند. فردی که راسینو او را به معنای واقعی مظهر آیپک می‌داند. بین دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ کنن گاهی اوقات برای سازمان‌های صهیونیستی آمریکا و گاهی اوقات برای اسرائیل کار می‌کرد.

در دوره ریاست جمهوری هنری ترومن، کنن به تخصیص کمک آمریکا به رژیم تازه تاسیس اسرائیل کمک کرد. روابطی با اعضای کنگره و کارمندان‌شان برقرار کرد و به کسانی که مایل به حمایت از اسرائیل بودند، نکاتی برای بحث فراهم آورد. در کنگره، قوی‌ترین حامیان کنن، لیبرال دموکرات‌ها و سرسخت‌ترین مخالفان او جمهوری‌خواهان محافظه‌کار ایالیت‌های غرب‌میانه آمریکا و دموکرات‌های جنوبی بودند. روش‌های کنن، برخلاف جانشینان بی‌پروایش در آیپک، «محتاطانه و ملایم» بود.

به گفته راسینو، کنن و حامیان آمریکایی اسرائیل، در دوره ریاست جمهوری دوایت آیزنهاور در سال ۱۹۵۳، با چالش‌هایی مواجه شدند. زیرا جان فاستر دولز، وزیر خارجه وقت آمریکا گفته بود او به دنبال یک سیاست متوازن و بی‌طرف در قبال نزاع عربی – اسرائیلی است و این چیزی بود که حامیان اسرائیل آرزوی شنیدن آن را نداشتند.

آیزنهاور در پاییز ۱۹۵۳، به دلیل نقض آتش‌بس سازمان ملل توسط اسرائیل، برای مدت کوتاهی کمک‌های آمریکا به اسرائیل را تعلیق کرد. این آتش‌بس تحت اشراف سازمان ملل بین سوریه و اسرائیل برقرار شده بود.

در ۱۵ اکتبر ۱۹۵۳ ناگهان غوغا شد. اخباری منتشر شد که ارتش اسرائیل وارد منطقه کرانه باختری شده و در روستای فلسطینی قبیه، قتل عامی انجام داده است. در این قتل عام، ۶۰ غیرنظامی فلسطینی توسط اسرائیل کشته شدند. این اقدام اسرائیل، به طور گسترده محکوم شد.

فعال‌ترین حامیان آمریکایی اسرائیل متوجه ضرر شدید این قتل عام برای اسرائیل شدند. کنن درباره اثرات نامطلوب قبیه بر «پروپاگاندای» اسرائیل مطلب نوشت. دولز، برای اولین بار تعلیق کمک‌های آمریکا اسرائیل را اعلام کرد. اما مدتی بعد، کمک‌های آمریکا مجددا از سر گرفته شد.

حامیان یهودی آمریکایی اسرائیل، که از بدنام شدن اسرائیل آگاه بودند، تلاش کردند در اواخر ۱۹۵۳ و اوایل ۱۹۵۴، آسیب‌های وارده به اسرائیل را کنترل کنند. کنن به طور یکجانبه تلاشش را انجام داد. اما معلوم شد که برای مقابله با چنین چالش‌هایی، وجود یک سازمان محکم‌تر و چابک‌تر برای حمایت از اسرائیل ضروری است.

در مارس ۱۹۵۴، کنن و دستیارانش تاسیس کمیته صیهونیستی آمریکا برای امور عمومی (AZCPA) را اعلام کردند. کمیته‌ای که بعدا در سال ۱۹۵۹ به آیپک تغییر نام داد. به این ترتیب، گروه لابی‌گری مدرن اسرائیل در آمریکا تاسیس شد. روسای سازمان‌های یهودی آمریکا سریعا به AZCPA پیوستند. این مجموعه رهبران برجسته یهودی، منافع اسرائیل را در تعامل با مقامات دولتی از جمله روسای جمهور و وزرای خارجه تامین کردند.

کنن برای تاسیس یک گروه حمایتی جدید در اوایل ۱۹۵۴ دلیل دیگری هم داشت. مقامات آمریکایی در حال تحقیق و تفحص درباره این مسئله بوده‌اند که آیا کارفرمای سابق کنن، یعنی شورای آمریکایی صهیونیست، باید به عنوان عامل یک قدرت خارجی ثبت شود یا خیر. اگر به عنوان عامل قدرت خارجی ثبت می‌شد، ممکن بود فعالیت‌های آن محدود و تامین مالی‌اش پیچیده می‌شد. برای این شورا منطقی بود که تاسیس یک گروه لابی‌گری جدید با پایه مالی بدون شائبه را در نظر بگیرد. البته، این انگیزه برای تاسیس AZCPA اگر چه مهم بود، اما در این ماه‌های بحرانی به اندازه مدیریت نزاع سیاسی ناشی از قبیه و آمادگی برای هر گونه غافلگیری‌های اسرائیل، بر طرز تفکر صهیونیست‌های آمریکایی تسلط نداشت.

حتی قبل از ظهور AZCPA، کنن و دیگران برای تاسیس یک جبهه متحد میان گروه‌های یهودی آمریکا برای حمایت از اسرائیل، تلاش کردند. AZCPA آن جبهه متحد یهودی را تقویت کرد.

راسینو در توصیف میزان حمایت گروه‌های یهودی از اسرائیل نوشت: «این نشان داد که هر چه اسرائیل انجام دهد، حمایت یهودیان آمریکا (از آن) را به خطر نخواهد انداخت. در حقیقت، از دیدگاه برخی از جامعه یهودیان، هر چه رفتار اسرائیل آزاردهنده‌تر باشد، اسرائیل به حمایت مشتاقانه آن‌ها بیشتر نیاز دارد. اینگونه بود که یک دوره سه دهه‌ای شروع شد و در هنگام حمله اسرائیل به لبنان در ۱۹۸۲ تمام شد. دوره‌ای که در آن، یهودیان آمریکا برای حمایت از اسرائیل بدون توجه به شرایط متحد شدند.»

در پایان یادداشت آمده: «این فهم که آیپک نماینده یک اجماع میان یهودیان آمریکا است، همیشه برای نفوذ سیاسی آن کلیدی بوده است… . ‘لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا’ (آیپک)، در یک شرایط ناخوشایند متولد شد و همیشه برای دلپذیر کردن واقعیت‌ها و اولویت‌های اسرائیل برای آمریکایی‌ها موجود بوده است.»

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۰۲
حسن حیدری

نقد روزنامه کیهان بر اظهارات اخیر روحانی

1- مرز عقلانیت و سفاهت کجاست؟ آیه 130 سوره بقره، یک ملاک مهم در این باره معرفی می‌کند و می‌فرماید «وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّهًِْ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ. چه کسی از دین ابراهیم رویگردان می‌شود، جز آنکه خویشتن را سفیه و سبک ‏مغز کرده است؟». جزو قواعد دینداری که عقل هم آن را امضا می‌کند، دشمن داشتن دشمنان است. آیه 22 سوره مجادله، دوست‌انگاری دشمن را رفتاری غیرمومنانه می‌شمارد.«لَّا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ... أُولئِکَ حِزْبُ اللهِ» أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. هرگز مردمی را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده‌اند، چنین نخواهی یافت که با دشمنان خدا و رسول او دوستی کنند؛ هر چند آن دشمنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند... آنها به حقیقت حزب خدا هستند، بدانید که حزب خدا رستگارانند».
 
2- آقای روحانی دیروز گفت: «کسانی که با دولت مخالفت می‌کنند، بیشتر بر مبنای کم‌عقلی است». لابد به یاد می‌آورید که ایشان در دولت یازدهم، وعده تحول اقتصادی 100 روزه داد اما وقتی نوبت انتخابات 96 شد، همه چیز را منکر شد و گفت «مگر آدم کم عقل باشد که وعده تحول اقتصادی 100 روزه بدهد»! عقل برای روحانی مهم است؛ نشان به آن نشان که با دو سال تاخیر فاز، در مذمّت دیوانگی گفت «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانه‌اند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکره‌ای که به تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید». چرا بر سر این مجادله کنیم که آیا می‌شود علم اسلامی تولید کرد یا علوم، غیر اسلامی هستند؟ چرا از سکولارترین صاحب نظران علوم سیاسی یا حقوق و روابط بین‌الملل نپرسیم که آیا همین سخنان درباره دیوانگی دانستن مذاکره با آمریکا، در کنار اعتماد به این رژیم و دادن امتیازهای یکطرفه، نشانه خردمندی است؟
 
3- با وجود این سخنان صریح روحانی، چرا باز هم دنبال مذاکرات و معامله (بخوانید قمار) جدید هستند؟ مگر او نمی‌گفت «آمریکا کدخداست و اروپایی‌ها آقا اجازه هستند»؟ اکنون گشودن باب مذاکرات پنهانی جدید با انگلیس و فرانسه وآلمان که فقط نقش دلال ترامپ را بازی می‌کنند، عقلانیت است یا کم عقلی؟ آقای ظریف برای هواخوری به مونیخ رفته بود یا بنا بود باب مذاکره جدید باز شود؟ پس چرا از یک باک بنزین هم از مهمان رسمی دریغ شد؟ چرا تعمد به توهین دارند؟ اگر با «جام برجام» – با همه تبلیغاتی که درباره‌اش شد- نتوان در جریان سفر رسمی، یک باک بنزین خرید، پس کاپ اخلاق برجام که به ما رسید، به چه می‌ارزد؛ یا آن جایزه مشترکی که پارسال در چتم هاوس به آقای ظریف و جان کری اختصاص دادند؟!
 
4- چرا از چتم هاوس انگلیس تا اسلو فروم نروژ و کنفرانس امنیتی مونیخ، جریانی دنبال این است که آقای ظریف را با وزیرخارجه بازنشسته آمریکا کنار هم بنشاند؟ آیا با نوستالژی و خاطره‌بازی می‌شود توافق پایمال توسط مشتی کلاهبردار و اوباش بین‌المللی را احیا کرد؟ هنگامی که روحانی 27 دی 1395 گفت «برجام یک توافق دوجانبه نیست که ترامپ بگوید خوشم می‌آید یا بدم می‌آید»، به فاصله یکی دو ساعت، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دولت اوباما وقیحانه پاسخ داد «ما برای آینده برجام در دولت بعدی تضمین نداده‌ایم. اوباما بارها گفته که این دولت درخصوص آنچه دولت بعد می‌کند، هیچ تضمینی نداده است. دولت بعدی بر اساس اینکه چه چیزی را در راستای منافع ملی تشخیص می‌دهد، تصمیم مقتضی را در قبال توافق خواهد گرفت». با این وصف کری الان دقیقا چه کاره است؟ زمانی که امضای او به قول آقای عراقچی تضمین تلقی می‌شد، پیمان‌شکنی آمریکا شروع شد، حالا که دیگر او اصلا کاره‌ای نیست.
 
5- مرحوم هاشمی هم به کری خوش‌گمان بود که 28 آذر ۱۳۹۲ در مصلای کرمان به مردم گفت «وزیر خارجه آمریکا با اعتراف به خلف وعده آمریکا، قول داده که واشنگتن جبران کند. وقتی وزیرخارجه آمریکا به وزیر خارجه ایران می‌گوید ما خلف وعده خود را جبران می‌کنیم و مذاکرات باید ادامه یابد؛ یعنی عزم قدرت‌های غربی برای گفت‌وگوهای دوستانه با ایران جدی است». وعده جبران جان کری هرگز به واقعیت نپیوست. هنوز که هنوز است، او قرار است جبران ‌کند؛ حکایت پلیس ساده‌دلی که دوبار دست دزد را باز کرد و او ‌گریخت! یک بار، دزد گفت «بروم سیگار بخرم» و رفت که رفت؛ و نوبت دوم، پلیس گفت «تو بمان، من می‌روم و می‌خرم»!
 
6- رسانه‌ها از مذاکرات درباره مهار نفوذ منطقه‌ای و توان موشکی ایران به عنوان مکمل برجام در مونیخ خبر داده‌اند. همچنانکه خبر می‌رسد اروپایی‌ها پذیرفته‌اند اعمال برخی شروط هسته‌ای و غیر هسته‌ای آمریکا را از ایران بخواهند. وزیر خارجه دولت پیزوری فرانسه دیروز گفت «ایران باید نگرانی‌ها درباره برنامه موشکی خود را به رسمیت بشناسد یا اینکه با تحریم‌های احتمالی مواجه خواهد شد». نشریه آمریکایی نیویورکر و خبرگزاری رویتر در همین زمینه می‌نویسند «کری در دیدار خصوصی، از ظریف خواسته تا هر تصمیمی که دولت ترامپ درباره برجام گرفت، ایرانی‌ها توافق را کنار نگذارند یا مفاد آن را نقض نکنند»! مفهوم این اتفاقات چیست؟ اروپایی‌ها و کری دوباره نقش پلیس خوب را به مدد سیاه‌بازی‌های دولت ترامپ به اجرا می‌گذارند تا مسئله بدعهدی غرب را به حاشیه پرتاب شود و واگذاری امتیاز جدید از سوی ایران را یک ضرورت جا بزنند؟
 
7- اگر رویتر و نیویورکر و نیویورک تایمز، خبرها را منتشر نمی‌کردند، افکار عمومی یا صاحب‌نظران از کجا باید با خبر می‌شدند که دیداری بی‌سر و صدا با جان کری انجام شده و یا آلمانی‌ها به هواپیمای وزیر خارجه ما بنزین نداده‌اند؟! چرا همچنان به پنهانکاری ادامه می‌دهند و مردم و مسئولان را در مقابل عمل انجام شده می‌گذارند؟ چرا با وجود چند بار رودست خوردن، بازهم وسوسه می‌شوند این باردرباره «نقش ناامن‌کننده ایران»! و توان نظامی، مذاکره کنند؟ واسطه این وسوسه چه کسانی هستند؟
 
8- عایدی سفر آقایان ظریف و عراقچی به لندن و مونیخ، غافلگیری در مقابل خباثت انگلیس و آمریکا و فرانسه برای صدور قطعنامه علیه ایران بود که با وتوی روسیه ناکام ماند. روحانی دو روز بعد گفت «آمریکا و انگلیس می‌خواستند علیه ما در شورای امنیت توطئه کنند». این توطئه در حالی بود که سفیر خوابزده ما در لندن، دو روز قبل از آن گفت برای حل بحران یمن با لندن توافق کرده‌ایم! پنج ماه قبل هم ظریف در نیویورک به همتایان خود گفت «20 ماه پس از برجام هنوز نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس افتتاح کنیم»! و همین چند روز پیش، عراقچی در چتم هاوس انگلیس اعلام کرد «برجام برای ایران دستاوردی نداشته است». راستی عقل و عبرت آموزی در کجای این روند دیده می‌شود؟
 
9- رهبر انقلاب 28 شهریور 1395 به درستی متذکر شدند «متأسفانه برخی‌ها حاضر نیستند این بی‌اعتمادی را قبول کنند و اگرچه به زبان می‌گویند آمریکا دشمن است اما احساس واقعی بی‌اعتمادی به آمریکا در آنها وجود ندارد... هنگامی که در انسان احساس دشمنی و بی‌اعتمادی واقعی به طرف مقابل وجود داشته باشد، در مذاکرات و دیدارها، الزامات آن را رعایت می‌کند و به گفته‌های طرف مقابل مطلقاً اعتماد نخواهد کرد. عقلانیت اقتضاء می‌کند نسبت به کسانی که دشمنی خود را آشکار کرده‌اند، بی‌اعتمادی مطلق داشته باشیم». متاسفانه همچنان واسطه‌های مشکوکی هستند که دعوت به اعتماد بلاوجه به دشمن می‌کنند.
 
10- برخی سیاسیون در گذشته چنین تلقین کردند که ما مقهور آمریکا و غرب هستیم، منفعل مطلق! این ادعا خلاف واقعیت‌ها و گزارش‌های راهبردی در آمریکا و اروپاست. اما چون نسخه ناتوانی و انفعال می‌پیچد، مطلوب غرب است. اگراین منطق درست بود، اصلا انقلاب اسلامی امکان پیروزی و تداوم و پیشروی نداشت. همین طور است دفاع مقدس و شکست سد تحریم‌ها و پیشرفت‌های معجزه آسای علمی و فنی، و بالاخره؛ پس زدن مثلث صهیونیسم مسیحی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین. 
 
11- نگاه مرعوب و منفعل به غرب در حالی است که نتانیاهو 5خرداد 1390 در کنگره آمریکا اظهار داشت «اکنون زمان گذشته و لولای تاریخ ممکن است به زودی چرخش پیدا کند... از گذرگاه خیبر [در عربستان] تا تنگه جبل‌الطارق [در مراکش] تحول و دگرگونی عظیمی در خاورمیانه در جریان است. باید به یاد داشته باشیم که شعله‌ آرزوهای ما می‌توانند سرد و خاموش شوند، مانند همان اتفاقی که سال 1979 در ایران رخ داد.... باید بپذیریم نیروهای قدرتمندی وجود دارند که با الگوی مورد نظر ما مخالفند». مقارن همین دوره شورای آتلانتیک در گزارشی اعلام کرد «ایران به صخره ای بزرگ در برابر آمریکا تبدیل شده است. صخره ایران فراتر از ظرفیت پاسخگویی موثر ماست». 22آذر 1389 نیز نشستی با حضور 3 مشاور امنیت ملی در دولت‌های فورد، کارتر، بوش پدر و اوباما در شورای آتلانتیک برگزار شد. برژینسکی، اسکوکرافت و جیمز جونز هم عقیده بودند که جهان در یک «نقطه عطف تاریخی» از هنگام فروپاشی شوروی قرار گرفته است.
 
12- ولفکانگ ایشینگر رئیس‌کنفرانس امنیتی مونیخ 25 بهمن 1395 به روزنامه ایندیپندنت گفت «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده است تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند... دولت ترامپ ممکن است به منزله کاتالیزور ]سرعت دهنده فعل و انفعالات[ در این روند عمل کند. فضای امنیتی جهان مسلماً بی‌ثبات‌تر از هر مقطع دیگر از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون است. احتمالاً ما در آستانه دوره عبور از غرب هستیم؛ دوره‌ای که در آن بازیگران غیرغربی، امور بین‌الملل را شکل می‌دهند. برخی از اساسی‌ترین ارکان غرب و نظم جهان لیبرال، تضعیف شده است. ناکامی غرب برای پاسخگویی به درگیری‌ها در سوریه و اوکراین، ضعف در مقابله با بحران‌های جهانی را آشکار کرد. این وضعیت، زمینه را برای پر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند روسیه و ایران فراهم کرده است». همزمان فدریکا موگرینی به روزنامه «ولت» گفت «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال است. بزرگترین دموکراسی دنیا، بی‌ثبات شده است».
 
13- آقای روحانی هفته گذشته در هرمزگان گفت: «امروز صنعت و تحولات مربوط به دنیای ارتباطات چنان با زندگی ما مخلوط شده و سبک زندگی را تحت تأثیر قرار داده که به هیچ‌وجه نمی‌توانیم خود را از این دگرگونی‌ها جدا نگاه داریم. دیگر این اختیار را نداریم که بگوییم کدام یک از این تحولات و دستاوردهای ناشی از آن خوب است یا بد و حلال است یا حرام»! با این تلقی باید کل دین را به عبادات شخصی تقلیل داد و از سیاست اسلامی بلکه حتی ایرانی و ملی دست کشید! «خود ناتوان پنداری» و «دشمن بزرگ پنداری»، با عرض پوزش، همان نگرش منحط شاهان قجری و پهلوی است که ایران عزتمند را به تیول انگلیس و آمریکا درآورد و موجب خروش غیرت ملت ایران شد..
۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۳۸
حسن حیدری
شناسه خبر : 284778
روز چهارشنبه هفته گذشته در فرودگاه مونیخ آلمان به هواپیمای آقای ظریف که برای یک سفر رسمی به این کشور رفته بود بنزین ندادند! شرکت‌های سوخت‌رسان آلمانی اعلام کردند که از ترس آمریکا حاضر نشده‌اند به هواپیمای حامل وزیر خارجه کشورمان سوخت بدهند! - بخوانید می‌خواستند تحقیرمان کنند، که کردند!- و آقای رئیس‌جمهور در سخنان یکشنبه خود می‌گوید: «در این چهار سال رابطه ما با دنیا بهتر شده است!
روز چهارشنبه هفته گذشته در فرودگاه مونیخ آلمان به هواپیمای آقای ظریف که برای یک سفر رسمی به این کشور رفته بود بنزین ندادند! شرکت‌های سوخت‌رسان آلمانی اعلام کردند که از ترس آمریکا حاضر نشده‌اند به هواپیمای حامل وزیر خارجه کشورمان سوخت بدهند! - بخوانید می‌خواستند تحقیرمان کنند، که کردند!- و آقای رئیس‌جمهور در سخنان یکشنبه خود می‌گوید: «در این چهار سال رابطه ما با دنیا بهتر شده است!
گروه سیاسی-رجانیوز: حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشت امروز(سه شنبه 15 اسفند 96) این روزنامه نوشت: تأسف‌آور است ولی واقعیت دارد که برخی از مواضع رئیس‌جمهور کشورمان این تصور را پدید می‌آورد که گویی وادادگی و انفعال در مقابل دشمنان بیرونی و اهانت و ناسزا به منتقدان  داخلی، دو شاخصه برجسته ایشان در دو عرصه سیاست خارجی و عملکرد داخلی است ! نیم‌نگاهی به کارنامه چهار سال و چند ماهه ایشان نشان می‌دهد که تا‌کنون هیچیک از رؤسای جمهور کشورمان به ‌اندازه آقای روحانی در سیاست خارجی منفعل نبوده و هیچکدام از آنها نیز به ‌اندازه ایشان در مواجهه با منتقدان داخلی زبان به اهانت نگشوده‌اند! و نکته درخور توجه آنکه هیچیک از رؤسای جمهور قبلی نیز به ‌اندازه ایشان بر هوشمندی خود در سیاست خارجی تاکید نورزیده و درباره ضرورت انتقاد‌پذیری داد سخن نداده‌اند. بخوانید!
 
۱- «بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب‌تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌‌فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات، صابون بیاوریم رویتان را بشوئید»... و اخیرا نیز مخالفان دولت را «کم عقل» نامیدند!
 
و اما، تاکید رئیس‌جمهور بر ضرورت نقد نیز در خور توجه است؛
 
 «ما با انتقاد هیچوقت مخالف نیستیم، همه باید انتقاد بشوند استثنا ندارد. تمام مسئولین در کشور قابل نقدند. ما در کشور معصوم نداریم».
 
«هرکه می‌آید توی خیابان حرف بزند یا خس و خاشاک است یا گاو است یا گوساله است، یا آشغال است، این چه جور حرف زدنی است؟ چرا توهین می‌کنیم؟ چرا بی‌ادبانه با جامعه‌مان برخورد می‌کنیم؟».
 
 «خدایا به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان».
 
«یکی از مشخصات این دولت، این است که انتقاد‌پذیر است».
 
«دولت، دولتی مسئولیت‌پذیر و پاسخگو در برابر ملت و انتقاد‌پذیر خواهد بود. دولت به انتقاد سازنده افتخار می‌کند».
 
«دولت از موعظه حسنه، نقد سازنده و نصیحت اسلامی استقبال می‌کند و این موجب تقویت دولت است» و...
 
به گزارش رجانیوز همانگونه که جناب رئیس‌جمهور به درستی تاکید کرده است «دولت و کارگزاران مصون از ‌اشتباه نیستند و نصیحت دلسوزانه می‌تواند از ادامه خطا جلوگیری کند» و باید گفت اگر آقای رئیس‌جمهور به همین گفته خویش جامه عمل می‌پوشاند، شمار قابل توجهی از مشکلات این روزها فرصت بروز پیدا نمی‌کرد زیرا گذر ایام به وضوح نشان داده است در بسیاری از موارد حق با منتقدان بوده است و چنانچه هشدارهای دلسوزانه آنان به موقع مورد توجه قرار می‌گرفت خسارت‌های ناشی از این بی‌توجهی را شاهد نبودیم.
 
۲- خط هوائی «ویرجین آتلانتیک - Virgin Atlantic» که یک شرکت هواپیمایی در انگلیس است با صدور بیانیه‌ای از مسافرانی که با این خط پرواز کرده‌اند عذر‌خواهی کرد! چرا؟! فقط به این علت که در لیست غذای- منو- هواپیماهای این شرکت نام «سالاد فلسطینی» وجود داشت! مدیر این شرکت هوایی در بیانیه خود آورده بود که: نام سالاد فلسطینی دوستان اسرائیلی ما را ناخشنود کرده و باعث اعتراض آنها شده است! حساسیت رژیم صهیونیستی به نام سالاد فلسطینی در حالی است که این سالاد همه جا با همین نام شناخته می‌شود و ربط چندانی هم به فلسطین ندارد، شبیه گوجه فرنگی خودمان که از فرنگ نمی‌آید و یا « کاهوی چینی» که بر خلاف تصور آن خانم نماینده مجلس، از چین نمی‌آید یا «سیب زمینی آمریکایی» که جد و آبادش ایرانی است!
 
این همه حساسیت رژیم صهیونیستی برای محو نام فلسطین، حتی از روی یک سالاد که همه جا به همین نام شناخته می‌شود، آنهم در پروازهای یک شرکت هوایی انگلیس که ربطی به رژیم کودک‌کش اسرائیل ندارد، در حالی است که صهیونیست‌ها با غصب سرزمین فلسطین و قتل‌عام و آواره کردن مسلمانان مظلوم این دیار، رژیم جعلی اسرائیل را برپا کرده‌اند.
 
۳ ماه قبل، وزارت خزانه‌داری آمریکا، شرکت ژاپنی تویوتا را وادار کرد با ارسال یک نامه رسمی به این وزارتخانه و انتشار آن در رسانه‌ها از دولت آمریکا به خاطر فروش یک دستگاه خودروی تویوتا به سفارت جمهوری اسلامی ایران در هند، عذرخواهی کند! نه آمریکا و نه ژاپن نیازی ندیدند که درباره هزاران دستگاه خودروی تویوتا که در اختیار تروریست‌های تکفیری داعش است توضیح بدهند! انبوه بی‌شمار خودروهای تویوتا چگونه به دست داعش رسیده است؟! احمقانه است اگر تصور کنیم این خودرو‌ها بدون اجازه شرکت تویوتا در اختیار تروریست‌های تکفیری قرار گرفته است! 
 
آذر ماه سال جاری، دادگاهی در نیویورک یک شهروند دو تابعیتی  ایرانی-کانادایی را با این اتهام که سعی کرده است تحریم‌های ایران را دور بزند، به تحمل ۳۲ ماه حبس محکوم کرد. او بعد از پایان دوره محکومیت نیز باید یک سال تحت نظر پلیس باشد.
 
سفیرمان در انگلیس اعلام می‌کند که درباره یمن با انگلیس به توافق رسیده‌ایم و در همان حال دولت انگلیس قطعنامه ضد‌ایرانی را با موضوع محکومیت ایران به علت کمک به مردم مظلوم یمن به سازمان ملل پیشنهاد می‌کند! 
 
وزیر خارجه فرانسه قبل از سفر به ایران اعلام می‌کند که درباره نقش نگران‌کننده! جمهوری اسلامی ایران در منطقه و ضرورت دست کشیدن ایران از حمایت جبهه مقاومت-یعنی دست کشیدن از مبارزه با داعش که از اساس برای مقابله با ایران اسلامی ساخته شده است- و نیز برای کنترل برنامه موشکی ایران! با مسئولان جمهوری اسلامی گفت‌و‌گو خواهد کرد! و بی‌آنکه با پاسخ دندان‌شکنی روبرو شود به تهران می‌آید و با مسئولان بلند پایه کشورمان به گفت‌و‌گو می‌نشیند!
 
روز چهارشنبه هفته گذشته در فرودگاه مونیخ آلمان به هواپیمای آقای ظریف که برای یک سفر رسمی به این کشور رفته بود بنزین ندادند! شرکت‌های سوخت‌رسان آلمانی اعلام کردند که از ترس آمریکا حاضر نشده‌اند به هواپیمای حامل وزیر خارجه کشورمان سوخت بدهند! - بخوانید می‌خواستند تحقیرمان کنند، که کردند!- و آقای رئیس‌جمهور در سخنان یکشنبه خود می‌گوید: «در این چهار سال رابطه ما با دنیا بهتر شده، حالا بعضی‌ها ‌اشکال می‌کنند که فلان جا هنوز ضعیف است! خیلی خب قبول! من می‌پرسم رابطه بهتر شده یا نه؟! حتما بهتر شده. روابط بانک مرکزی، بانک‌های ما با بانک‌های خارجی، روابط کارگزاری، ال‌سی‌ها و... شرایط بهتر شده یا بدتر!؟ حتما بهتر شده.»! و انگار نه انگار که چند روز پیش همین کشورهایی که به قول ایشان «روابطشان با ما حتما بهتر شده»! از سوخت‌رسانی به هواپیمای وزیر خارجه کشورمان خود‌داری کرده‌اند! و یا برخلاف نظر جناب رئیس‌جمهور و علی‌رغم آنچه در برجام آمده است، روابط بانک مرکزی و بانک‌های ما با بانک‌های خارجی، روابط کارگزاری، ال‌سی‌ها و... برقرار نشده است، و حتما برقرار نشده است!
 
و دهها و صدها نمونه دیگر از این دست که نشان می‌دهد دشمنان ما در دشمنی و کینه‌توزی علیه جمهوری اسلامی ایران هیچ فرصتی را از دست نمی‌دهند و با هیچکس هم تعارف و رودربایستی ندارند. اما، در این سو؟... بخوانید!
 
۳- طی ۴ سال و چند ماهی که از عمر دولت‌های یازدهم و دوازدهم می‌گذرد در بیشتر موارد از دشمنان بیرونی تهدید و تشر و بدعهدی و کلاهبرداری بوده است و از سوی برخی از دولتمردان-و نه همه آنان-  شاهد وادادگی و انفعال بوده‌ایم که به طور طبیعی گستاخی بیشتر حریف را درپی داشته است. برجام یکی از بارزترین نمونه‌های آن است. همه امتیازات نقد را به حریف واگذار کرده‌ایم و در عوض یک مشت وعده نسیه تحویل گرفته‌ایم که طرف مقابل برای این وعده‌های نسیه هم یکی پس از دیگری دبه در آورده است! ۹۷۰۰ کیلو‌گرم اورانیوم غنی شده را به خارج منتقل کرده‌ایم، قلب راکتور اراک را بتن‌ریزی کرده و برای همیشه از کار ‌انداخته‌ایم و آب سنگین را ناچاراً به خارجی‌ها داده‌ایم و در همان حال با افتخار اعلام می‌کنیم که تا مرحله صدور اورانیوم غنی‌شده و آب سنگین پیشرفت کرده‌ایم!- و صدایش را هم در نمی‌آوریم که مجبورمان کرده‌اند!- قرار بود همه تحریم‌ها در اولین روز اجرایی شدن برجام لغو شود که نه فقط لغو نشد بلکه تا‌کنون دهها تحریم دیگر نیز به آن اضافه شده است! با واردات بی‌رویه و قاچاق کالا، کارخانه‌های بزرگ و کارگاه‌های تولیدی را به تعطیلی کشانده‌ایم و دستکم ۶ میلیون نفر را بیکار کرده‌ایم و در همان حال حتی تهیه غذا برای قطارهای مسافربری را به فلان شرکت اتریشی و اتوبان تهران- شمال را به یک شرکت ایتالیایی می‌دهیم! دسته بیل و چوب بستنی و سنگ‌پا و کود انسانی و...! وارد می‌کنیم و فلان مسئول می‌گوید باید مدیر هم از خارج وارد کنیم! چرا؟! برای اینکه برخی از آقایان توان تولید خودمان را در حد پختن آبگوشت بزباش و خورشت قرمه‌سبزی می‌دانند! و... 
 
با این ‌اندازه از انفعال، چگونه می‌توان انتظار داشت که دشمن هر روز گام بلندتری علیه منافع ملی کشورمان برندارد؟! و برخی از مسئولان دولتمان را واداده و آماده بهره‌کشی تلقی نکند؟! 
 
۴- از امیر‌المؤمنین علیه‌السلام است که به گلایه آمیخته با ملامت خطاب به برخی از سپاهیان وا داده خود می‌فرمود: «به خدا سوگند! بسیار دوست داشتم معاویه شما را با نفرات خود مبادله مى‌کرد، همچون مبادله کردن دینار به درهم؛ ده نفر از شما را از من مى‌گرفت و یک نفر از آنها را به من مى‌داد». تردیدی نیست که حضرت امیر‌علیه‌السلام در پی آن نبودند که تعدادی از سپاهیان معاویه را که دشمنان حضرتش بودند در میان سپاهیان خود جای دهند! بلکه منظور امیرالمؤمنین(ع) آنگونه که خود می‌فرمودند پایداری و ثبات قدم لشکریان معاویه و سستی در میان برخی از سپاهیان خویش بود.
 
به بیانی که وصف الحال امروز باشد، کاش برخی از مسئولان جمهوری اسلامی نیز در بینش و منش حق و الهی خود به ‌اندازه‌ای که دشمنانمان در بینش و منش باطل خویش پا برجا هستند، ثبات قدم و جدیت به خرج می‌دادند.
۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۵۴
حسن حیدری