حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی اسفند ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۳۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

روحانی زنگنه

با بررسی وعده‌های دولتی‌ها درباره بنزین، به این نتیجه می‌رسیم که مقامات دولت تدبیر درباره رسیدن به خودکفایی در این محصول استراتژیک، دروغ گفتند.

سرویس سیاست مشرق - اردیبهشت امسال هم‌زمان با تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری حسن روحانی به همراه بیژن زنگنه وزیر نفت به پالایشگاه ستاره خلیج فارس رفتند و در آن مراسم، روحانی اعلام کرد ایران در تولید بنزین خودکفا شده است.

 روحانی همچنین در اجتماع مردم بندرعباس گفت: از اینکه روز خودکفایی در تولید بنزین را در کنار شما جشن می‌گیریم خوشحالم و خداوند را سپاسگزارم.

وی در این آیین که در سالن ورزشی چهار هزار نفری فجر بندرعباس برگزار شد، افزود: با افتتاح مرحله نخست پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس، کشور ایران در زمینه تولید بنزین به خودکفایی رسید. [۱]

دهم اردیبهشت امسال رسانه‌های دولتی هم‌زمان با اعلام حسن روحانی، جشن خودکفایی ایران در تولید بنزین را برگزار کردند و آن را یکی از توفیقات دولت یازدهم خواندند.

۱۰ روز بعد نیز روحانی در دیدار نمایندگان مجلس، ادعای خودکفایی ایران در تولید بنزین را تکرار کرد.

در آن دیدار روحانی با بیان این‌که یکی از خواست‌های مقام معظم رهبری خودکفایی ما در زمینه تولید بنزین و گازوئیل بود، تصریح کرد: با تلاش‌هایی که انجام شد تا پیش از پایان دولت در زمینه تولید گازوئیل و بنزین خودکفا شدیم. [۲]

وی با بیان این‌که برخی عنوان می‌کنند خودکفا شدن در بنزین چه ربطی به برجام دارد، عنوان کرد: مسئولان پالایشگاه ستاره خلیج فارس به ما گزارش دادند که اگر برجام نبود حتی ۱۰ سال دیگر نیز این پالایشگاه نمی‌توانست فعالیت خود را آغاز کند، زیرا در این پالایشگاه نیز به کمپرسورهایی نیاز بود که تحریم‌ها مانع از ورود آن‌ها به کشور می‌شد، اما پس از برجام این وسایل با کیفیت مناسب و ضمانت‌های لازم در اختیار ایران قرار گرفت. [۳]

سال ۹۶ به پایان رسید اما خودکفا نشدیم

برخلاف وعده‌های حسن روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری، اکنون که در هفته‌های پایانی سال ۱۳۹۶ به سر می‌بریم دیگر کسی در دولت ادعای خودکفایی ایران در بنزین را ندارد.

البته عدول دولت از ادعای خودکفایی بنزین به دو هفته پس از انتخابات برمی‌گردد. هنوز دو هفته از اعلام نتایج انتخابات نگذشته بود که ۱۶ خرداد بیژن زنگنه وزیر نفت زیر وعده‌های دولت درباره خودکفایی بنزین زد و گفت: کیهان گفته خودکفا شدیم، خودش هم باید جواب بدهد!

بیژن نامدار زنگنه در حاشیه جلسه دیروز هیئت دولت ضمن رد ادعای کاهش تولید بنزین پالایشگاه ستاره خلیج فارس پس از افتتاح، گفت: تولید مستمر شروع شده و اکنون در حال تثبیت تولید هستیم. من هم هیچ‌گاه نگفتم در بنزین خودکفا می‌شویم، کیهان گفته خودکفا شدیم که خودش هم باید جواب بدهد. بروید و از مدیرمسئول آن بپرسید که چرا ادعای خلاف کرده است. [۴]

هنگامی که دولت لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ را نیز به مجلس ارائه کرد، استدلال دولتی‌ها درباره پیشنهاد افزایش قیمت بنزین این بود که با حفظ سطح فعلی قیمت بنزین دولت همچنان مجبور است چند میلیارد دلار بنزین وارد کند.

در این زمینه می‌توان به سخنان «حمید پورمحمدی» معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور اشاره کرد که در جریان بررسی قیمت بنزین در صحن علنی مجلس، با اشاره به واردات بنزین گفت: وقتی به منابع و منافع ملی نگاه می‌کنیم می‌بینیم دلاری که به دست میاوریم باید صرف واردات بنزین کنیم. هیچ وجدان کارشناسی با این موافق نیست که منابع عظیم را صرف خرید بنزین از خارج کنیم و بیایم داخل و با مصرف فراوان تبدیل به آلودگی هوا کنیم. [۵]

مسئولان وزارت نفت نیز مجدداً زمان‌های جدیدی برای وعده خودکفایی بنزین تعیین می‌کنند؛ گویا فراموش کرده‌اند که روحانی دهم اردیبهشت‌ماه امسال جشن خودکفایی بنزین را گرفته بود.

یکشنبه، سوم دی‌ماه علیرضا صادق‌آبادی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی گفت: میانگین واردات بنزین در هشت ماه نخست امسال روزانه ۱۳ میلیون لیتر بوده است. [۶]


[۱] - http://www.irna.ir/fa/News/۸۲۵۱۰۷۱۱

[۲] - http://www.shana.ir/fa/newsagency/۲۷۶۷۹۱

[۳] - http://www.shana.ir/fa/newsagency/۲۷۶۷۹۱

[۴] - https://www.isna.ir/news/۹۶۰۳۱۷۰۹۳۹۵

[۵] - http://etemaadonline.ir/content/۱۵۸۸۲۹

[۶] -http://www.shana.ir/fa/newsagency/۲۸۰۴۱۵

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۰۲
حسن حیدری

تصویری از مادر امید خسروی بسیجی مجروح حوادث خیابان پاسداران در انتظار بهبودی فرزندش.

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۲۶
حسن حیدری

http://static3.golestan24.com/serve/W0lgTGGppknE/WgMjZgaM8IE,/shohada+esfand.jpg

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۴۹
حسن حیدری

 در نوشتنِ این یادداشت، تردیدِ فراوان داشتم، از این جهت که اولاً، آنچه که حجت‌الاسلام حسن روحانی در زمینۀ ارتباطِ علم و دین و ماهیّتِ علمِ دینی گفته است، کمترین اثری از تازگی و طراوات نداشت، بلکه حاصلِ گرته‌برداری‌های ناشیانه و ناپخته‌ای بود که وی از نوشته‌های بیست سالِ پیشِ عبدالکریم سروش کرده بود، و ثانیاً پرداختن به این قبیلِ مسأله‌های نظریِ محض، هیچ تناسبی با وظایفِ وی که رئیسِ قوّه‌ی مجریّه است و باید برای گشودنِ گِره از معضلات و مشکلاتِ انباشته‌ی مردم، شب از روز نشناسد و لحظه‌ای از تدبیرِ اجراییاتِ معوق و معطلِ کشور، غفلت نورزد، ندارد.

در نوشتنِ این یادداشت، تردیدِ فراوان داشتم، از این جهت که اولاً، آنچه که حجت‌الاسلام حسن روحانی در زمینۀ ارتباطِ علم و دین و ماهیّتِ علمِ دینی گفته است، کمترین اثری از تازگی و طراوات نداشت، بلکه حاصلِ گرته‌برداری‌های ناشیانه و ناپخته‌ای بود که وی از نوشته‌های بیست سالِ پیشِ عبدالکریم سروش کرده بود، و ثانیاً پرداختن به این قبیلِ مسأله‌های نظریِ محض، هیچ تناسبی با وظایفِ وی که رئیسِ قوّه‌ی مجریّه است و باید برای گشودنِ گِره از معضلات و مشکلاتِ انباشته‌ی مردم، شب از روز نشناسد و لحظه‌ای از تدبیرِ اجراییاتِ معوق و معطلِ کشور، غفلت نورزد، ندارد.

رجانیوز- مهدی جمشیدی | عضو هیأتِ علمیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی:

 

جهل را بی‌علّتی، عالِم کند

علم را علّت، کژ و ظالم کند

(جلال‌الدین‌محمّد مولوی؛ مثنویِ معنوی؛ دفترِ دوّم؛ بیتِ 2752).

 

اشاره: من در نوشتنِ این یادداشت، تردیدِ فراوان داشتم، از این جهت که اولاً، آنچه که حجت‌الاسلام حسن روحانی در زمینۀ ارتباطِ علم و دین و ماهیّتِ علمِ دینی گفته است، کمترین اثری از تازگی و طراوات نداشت، بلکه حاصلِ گرته‌برداری‌های ناشیانه و ناپخته‌ای بود که وی از نوشته‌های بیست سالِ پیشِ عبدالکریم سروش کرده بود، و ثانیاً پرداختن به این قبیلِ مسأله‌های نظریِ محض، هیچ تناسبی با وظایفِ وی که رئیسِ قوّه‌ی مجریّه است و باید برای گشودنِ گِره از معضلات و مشکلاتِ انباشته‌ی مردم، شب از روز نشناسد و لحظه‌ای از تدبیرِ اجراییاتِ معوق و معطلِ کشور، غفلت نورزد، ندارد. با این حال، از آنجاکه گفته‌های خطابی و سیاسی‌کارانه‌ی او، دست‌مایه‌ی فضاسازی و هوچی‌گریِ رسانه‌های زنجیره‌ای و لیبرال قرار گرفت، بر آن شدم که دستِ کم، به بیانِ پاره‌ای نکته‌های انتقادی دربارۀ سخنانِ وی از چشم‌اندازِ نظریِ امام خمینی- رضوان الله تعالی علیه - بپردازم تا کسانی گمان نبَرند که سخنانِ او، نمایانگرِ گفتمانِ انقلاب و امام خمینی‌ست و از موضعِ رسمیِ نظامِ جمهوریِ اسلامی حکایت می‌کند. آنچه که وی بر زبانِ خویش جاری ساخته، همچون گفته‌های قبلی‌اش در این باره، ریشه در لیبرالیسمِ معرفتی و شیفتگیِ او به علومِ انسانیِ سکولار دارد و به هیچ‌رو، همخوان و مطابق با عالَمِ معنایی و فکریِ انقلابِ اسلامی نیست.

 

[1]. همه‌ی انواع و اصنافِ علوم، به اسلامی و غیرِ اسلامی تقسیم نمی‌شوند

«عدّه‌ای در کشور ما، سال‌ها وقت صَرف کردند تا ریاضی و شیمی و فیزیکِ اسلامی درست کنند؛ ایشان پول، وقت و امکاناتِ زیادی صَرف کردند، اما حاصلی به‌دست نیاوردند.»[1]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «بعضی گمان کردند که کسانی‌که اصلاحِ دانشگاه‌ها را می‌خواهند و می‌خواهند دانشگاه‌ها اسلامی باشد، [...] توهم کردند که [...] هر علمی، دو قِسم است. [برای مثال،] علمِ هندسه، یکی اسلامی است، یکی غیرِ اسلامی؛ علمِ فیزیک، یکی اسلامی است یکی غیرِ اسلامی است. از این جهت، اعتراض کردند به این‌که علم، اسلامی و غیرِ اسلامی ندارد [...]. این‌ها اشتباهاتی است که بعضی می‌کنند، یا خودشان را به اشتباه می‌اندازند. [...] ما که می‌گوییم دانشگاه باید [...] تغییراتِ بنیادی داشته باشد، و اسلامی باشد، نه این است که [...] هر علمی، دو قِسم است: یکی اسلامی و یکی غیرِ اسلامی. [...] معنیِ اسلامی کردن، این نیست که در همه‌ی علوم، دو قِسم داریم؛ یک قِسم، هندسه‌ی اسلامی داریم، یک قِسم، هندسه‌ی غیرِ اسلامی [...]. لکن باید دانشگاه، اسلامی شود. [...] معنیِ اسلامی شدنِ دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب، جدا کند.»[2]  

 

ثانیاً، «مخالفتِ روحانیّون با بعضی از مظاهرِ تمدّن در گذشته، صرفاً به جهتِ ترس از نفوذِ اجانب بوده است. احساسِ خطر از گسترشِ فرهنگِ اجنبی، خصوصاً فرهنگِ مبتذلِ غرب، موجب شده بود که آنان با اختراعات و پدیده‌ها، برخوردِ احتیاط‌آمیز کنند. علمای راستین، از بس، دروغ و فریب از جهان‌خواران دیده بودند، به هیچ چیزی اطمینان نمی‌کردند و ابزاری از قبیلِ رادیو و تلویزیون در نزدشان، مقدّمه‌ی ورود به استعمار بود. لذا گاهی حکم به منعِ استفاده از آن‌ها می‌دادند. آیا رادیو و تلویزیون در کشورهایی چون ایران، وسایلی نبودند تا فرهنگِ غرب را به ارمغان آوردند؟!»[3]

 

[2]. اسلام در ساختارِ درونیِ علومِ انسانی، مدخلیّت دارد، نه‌فقط در غایتِ آن

«علم، علم است و به نوعِ تفکّر و ایدئولوژی، وصل نمی‌شود. [... با این حال، کسانی] تلاش کردند علوم را در دسته‌بندی‌های علومِ مرتبط با دین و علومِ ضدّدینی و یا علومِ سنتی و جدید، تقسیم‌بندی کنند. [...] علوم از لحاظِ اهداف و نتایجِ آنها، البته به دو دسته‌ی کلّی، قابلِ تقسیم هستند. [...] در تفکّرِ مادّی، علم وسیله‌ای برای قدرت یافتن و سلطه بر دیگران است، و بر این مبنا، همه‌ی علوم از سیاست تا فیزیک و شیمی، بر مبنای تفوّق‌یابی تعریف می‌شوند. [...] هر علمی که در خدمت به تعالیِ بشر باشد، اسلامی است. [...] تفاوتِ علومِ اسلامی و غیرِ اسلامی، صرفاً در اهداف و نتایجِ این علوم است، نه خودِ علم.»[4]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «اسلام، [مکتبِ] انسان‌ساز است؛ می‌خواهد انسان درست کند. [...] غرب، از این اصلاً خبری ندارد. غرب، دنبالِ این است که طیاره درست کند؛ به انسان، کار ندارد. [... غرب،] انسان را رو به تباهی دارد می بَرد.»[5]

 

ثانیاً، «هرچه در قرآن هست، [... از] جنبه‌ی الوهیّتش هست؛ [...] هر چیزی طرح شده، [...] جنبه‌ی الوهیّ [اش] طرح شده است.»[6]

 

ثالثاً، «اسلام، [...] دارای سیاست و نظامِ خاصِ اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است، که برای تمامیِ ابعاد و شؤونِ زندگیِ فردی و اجتماعی، قوانینِ خاصی دارد، و جز آن را برای سعادتِ جامعه نمی‌پذیرد.»[7] و همچنین: «دانشگاه را باز کند، لکن علومِ انسانی‌اش را به‌تدریج از دانشمندانی که در حوزه‌های ایران هست - و خصوصاً در حوزة علمیّة قم - استمداد کنند.»[8]

 

رابعاً، «علوم، مطلقاً منقسم می‌شوند به دو قسمت: یکی علومِ دنیایی که غایتِ مقصد در آن‌ها، رسیدن به مقاصدِ دنیویّه است، و دیگر، علومِ اُخرویّه که غایتِ مقصد در آن‌ها، نیل به مقامات و درجاتِ ملکوتیّه و وصول به مدارجِ اُخرویّه است. [...] غالباً امتیازِ این دو نحوة علم، به امتیازِ نیّات و قصود است؛ گرچه خودِ آن‌ها نیز فی حدّ نفسها، به دو سنخ، منقسم شوند. [...] کلیّة علومِ اُخرویّه، از سه حال، خارج نیست: یا از قبیلِ علمِ بالله و معارف است، یا از قبیلِ علمِ تهذیبِ نفس و سلوک الی الله، یا از قبیلِ آداب و سننِ عبودیّت است.»[9]

 

[3]. دانشگاهیان، علومِ انسانی‌ را از دین و عُلمای دین استمداد کنند

«اصرار داشتند که نباید علومِ جدید را بپذیریم و می‌گفتند ما هر چه از علم نیاز داریم، می‌توانیم از حوزه‌های علمیّه به‌دست بیاوریم و لذا، نیازی به دانشگاه نداریم.»[10]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «بعضی توهم کردند که این‌ها که قائلند به این‌که باید دانشگاه‌ها، اسلامی باشد؛ یعنی فقط علمِ فقه و تفسیر و اصول در آن‌ها باشد، یعنی همان شأنی را که مدارسِ قدیمه دارند، باید در دانشگاه‌ها هم همان، تدریس بشود. این‌ها اشتباهاتی است که بعضی می‌کنند، یا خودشان را به اشتباه می‌اندازند. [...] ما که می‌گوییم دانشگاه باید [...] اسلامی باشد، نه این است که فقط، علومِ اسلامی را در آن‌جا تدریس کنند، [...] ما نمی‌‌خواهیم بگوییم ما علومِ جدیده را نمی‌‌خواهیم. [...] علومِ اسلامی، جایی دارد [و جای آن] در مدارسِ قدیمه هست و این‌جا [یعنی دانشگاه،] جای علومِ دیگر است، لکن باید دانشگاه، اسلامی شود. [...] معنیِ اسلامی شدنِ دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند.»[11]  

 

ثانیاً، «گمان نکنند بعضی از این اشخاص، که در اسلام، راجع به جامعه چیزی نیست؛ [...] اسلام، عمیق‌تر [...] از همه‌ی مکتب‌ها، راجع به امورِ انسانی [...] نظر دارد. [...] کسانی‌که اطلاع از احکامِ اسلام، [...] اقتصادِ اسلام، [...]  فرهنگِ اسلام، [... و] علومِ عقلیِ اسلام [...] ندارند، [...] می‌گویند که در اسلام نیست. متخصّص لازم است، و در این امر، باید از حوزه‌های علمیّه، متخصّص بیاورند. [دانشگاه‌ها،] دست‌شان را دراز کنند پیشِ حوزه‌های علمیّه که در آن‌جا، این نحو متخصصّین هست. و دانشگاه را باز کند، لکن علومِ انسانی‌اش را به‌تدریج از دانشمندانی که در حوزه‌های ایران هست - و خصوصاً در حوزه‌ی علمیّه‌ی قم - استمداد کنند.»[12]

 

ثالثاً، «فرهنگِ دانشگاه‌ها و مراکزِ غیرِ حوزه‌ای، به‌صورتی است که با تجربه و لمسِ واقعیّت‌ها، بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگِ نظری و فلسفی. باید با تلفیقِ این دو فرهنگ، و کم کردنِ فاصله‌ها، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسطِ معارفِ اسلام، وسیع‌تر گردد.»[13]

 

[4]. انبیاء می‌خواستند تمامِ ابعادِ عالَم و آدم را الهی کنند

«اساساً این‌که شاخه‌ای از علم را به جنبه‌ای از دین وصل کنیم، برای آن علم، شأن و جایگاه ایجاد نمی‌کند، و اگر آن را به دین وصل نکنیم هم، چیزی از ارزشِ آن کم نخواهد شد.»[14]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «ربوبیّتِ حقّ تعالی - جلّ شأنه - از عالمیان، بر دو گونه است: یکی ربوبیّتِ عامّه که تمامِ موجوداتِ عالَم، در آن شرکت دارند، [...] و دوّم از مراتبِ ربوبیّت، ربوبیّتِ تشریعی است که مختصّ به نوعِ انسانی است و دیگرِ موجودات را از آن، نصیبی نیست، و این تربیت، هدایتِ طُرقِ نجات و ارائه‌ی راه‌های سعادت و انسانیّت و تحذیر از منافیّاتِ آن [است] که به توسطِ انبیاء - علیهم‌ السلام- اظهار فرموده.»[15]

 

ثانیاً، «آن چیزی که انبیاء می‌خواستند این بود که همه‌ی امور را الهی کنند؛ تمامِ ابعادِ عالَم را و تمامِ ابعادِ انسان را که خلاصة عالَم است.»[16]

 

[5]. اسلام از تبیینِ هیچ معرفتِ مؤثّر بر تربیتِ انسان و جامعه، فروگذار نکرده است

«عدّه‌ی دیگری بودند که سعی داشتند ثابت کنند، آغاز و منشأ همه‌ی علوم، از اسلام بوده است و برای ربط دادنِ هر شاخه‌ای از علم به اسلام، به‌دنبالِ آیه و روایت می‌گشتند. [...] این باور نیز، صحیح نیست و ما تأکیداتِ مؤکّدِ پیامبرِ اسلام (ص) را داشتیم که پیروانِ اسلام را به علم‌آموزی از هر نطقه‌ی جهان، تشویق می‌کردند.»[17]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «معنیِ اسلامی کردن [علم]، این نیست که در همه‌ی علوم، دو قِسم داریم؛ یک قِسم، [...] اسلامی داریم، یک قِسم، [...] غیرِ اسلامی.»[18]  

 

ثانیاً، «اسلام [...] مکتبی است که برخلافِ مکتب‌های غیرِ توحیدی، در تمامِ شؤونِ فردی و اجتماعی و مادّی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی، دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، و لو بسیار ناچیز که در تربیتِ انسان و جامعه، و پیشرفتِ مادّی و معنوی نقش دارد، فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلاتِ [بر] سرِ راه تکامل را در اجتماع و فرد، گوشزد نموده و به رفعِ آن‌ها کوشیده است.»[19]

 

ثالثاً، «شما این مَفخرهای خودتان را از یاد نبرید. روشنفکرهای ما و نویسندگانِ ما [...]، توجّه به مفاخرِ خودشان داشته باشد؛ این‌قدر، طرفِ غرب سجده نکنند! [...] شما خودت مطلب داری، چه کار داری کی چه گفته است؟! جهنم که گفته! چرا استشهاد به یک قوای اجنبی می‌کنی تا روحِ جوان‌های ما را افسرده کنی و این‌ها را از قالبِ خودشان بیرون کنی؟!»[20]

 

[6]. در قلمرو علومِ انسانی، فقط حضورِ انسان‌های متعهّد به اسلام، برتابیده می‌شود

«استاد از لحاظِ علمی، باید آزاد باشد تا هر نظری که به آن رسیده را در تمامی علوم چه حقوق، جامعه‌شناسی، علومِ سیاسی و غیره، عالمانه و آزادانه بیان کند. اگر استادی مجبور شد در بیانِ نظر، خود را سانسور کند، مشخص است که در  شیوه‌های خود، مشکل داریم. [...] باید در پژوهش آزاد باشیم و نباید هدف پژوهش را از ابتدا تعیین کنیم.»[21]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «اسلام، دینِ مستند به برهان و متّکی به منطق است و از آزادیِ بیان و قلم نمی‌هراسد، و از طرحِ مکتب‌های دیگر - که انحرافِ آن‌ها در محیطِ خودِ آن مکتب‌ها، ثابت و در پیشِ دانشمندانِ خودشان، شکست‌خورده هستند - باکی ندارد. شما دانشجویانِ محترم، نباید با پیروانِ مکتب‌های دیگر، با خشونت و شدّت، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازند. خود با آنان به بحث و گفتگو برخیزید، [...] تا تهی بودنِ دستِ آنان ثابت شود. [...] ما با آزادی و منطق، موافق [هستیم]، ولی اگر توطئه و خرابکاری باشد، تکلیفِ دیگری داریم.»[22]

 

ثانیاً، «جوانانِ عزیرِ دانشگاهی، [...] از نفوذِ عناصرِ منحرف و وابسته به چپ و راست، قاطعانه جلوگیری کنند، و نگذارند محیطِ مقدسِ دانشگاه، آلوده به اغراضِ منحرفان و وابستگان به اجانب گردد.»[23]

 

ثالثاً، «علومِ انسانی، محتاج به [...] انسان‌های متعهّد [است ...]. انسانی که تعهّد به قواعدِ اسلام [... و] آن زیربنایی که توحید است ندارد، در علمِ انسانی نمی‌تواند عملی انجام دهد، الا انحراف، و این، قابلِ پذیرش نیست. در سایرِ رشته‌هایی که در دانشگاه‌ها هست، آن چیزی که موردِ نظر است، این است که اساتید، مشغول به کارِ خودشان باشند و توطئه در کار نباشد، اما انگیزه‌های آن‌ها، یک انگیزه‌های مختلفی است.»[24] و همچنین: «ساده‌اندیشی است [...] معلمی که انحراف دارد؛ معلمی که یا طرفِ شرق است و یا طرفِ غرب، یا تربیتِ شرقی دارد یا تربیتِ غربی، آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوس‌شان مثلِ آیینه، صیقلی است. و هرچه در او وارد بشود، می‌پذیرد. [...] ساده‌اندیشی است که گمان کنیم که فقط تخصّص [...] و علم، میزان است [...]. ساده‌اندیشی است که ما گمان کنیم باید همة این‌ها که تخصّص دارند، هرطوری [از لحاظِ فکری] می‌خواهند باشند، باید بیایند و ما از آن‌ها استفاده [علمی] کنیم. استفاده نمی‌توانیم بکنیم؛ اگر مرضِ ظاهریِ ما را یک متخصّص، خوب بکند، امراضِ باطنی برای ما ایجاد می‌کند.»[25]

 

[7]. القای تُهی‌مایگی به ما از سوی غرب، موجب شده که به علمِ خود اتّکا نکنیم

«هیچ کشوری با انزوا، به رشد و پیشرفت دست پیدا نخواهد کرد؛ اگر روابطِ علمیِ خود را با دنیا محدود کنیم، هیچ فایده‌ای برای ما نخواهد داشت. [...] اگر دانشجویی می‌خواهد در سمیناری در خارج از کشور حضور پیدا کند، نباید قبل و بعد از حضور، او را موردِ سئوال و جواب قرار دهیم، چراکه در دنیای علم، این حرف‌ها وجود ندارد، و در رشته‌های تخصصی، باید بتوانیم با دنیا تعامل کنیم. این بسیار نادرست است که به اساتید و پژوهشگران، مشکوک باشیم.»[26]

 

پاسخ این است که؛

اولاً، «بر ملّت و دولتِ جمهوریِ اسلامی [فرض] است در همة اعصار، که نگذارند عناصرِ فاسدِ دارای مکتب‌های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق، در دانشسراها و دانشگاه‌ها و سایرِ مراکزِ تعلیم و تربیت، نفوذ کنند، و از قدمِ اوّل، جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.»[27]

 

ثانیاً، «از جمله نقشه‌ها، [...] بیگانه نمودنِ کشورهای استعمارزده از خویش، و غرب‌زده و شرق‌زده نمودنِ آن است؛ به‌طوری‌که خود را و فرهنگ و قدرتِ خود را به هیچ گرفتند، [...] و این پوچ و تهی‌مغزیِ مصنوعی، موجب شده که در هیچ امری، به فکر و دانشِ خود اتّکا نکنیم و کورکورانه، از شرق و غرب تقلید نماییم، بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگانِ غرب و شرق‌زدة بی‌فرهنگ، آن‌ها را به بادِ انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرتِ بومیِ ما را سرکوب و مأیوس نموده و می‌نمایند.»[28]

 

سخنِ پایانی: امام خمینی و علومِ انسانیِ اسلامی

به‌طورِ کلّی، مخالفتِ ما با علومِ انسانیِ غربی و تمایل به تولیدِ علومِ انسانیِ اسلامی می‌تواند متّکی بر یکی از مقولاتی باشد که از پی می‌آید:

 

[1]. علومِ انسانیِ غربی، «حاکمیّتِ سیاسی» را نقد می‌کند و حاکمیّتِ سیاسی، از نقد گریزان و طالبِ تثبیتِ اقتدارِ خویش است. در این حال، علومِ انسانی باید به‌صورتِ کلّی نفی شود تا به‌عنوانِ ابزارِ نقّادی و به چالش کشیدن، استفاده نشود. این تلّقی، «سیاست‌گریزانه» یا «مصلحت‌گرایانه» است.

 

[2]. علومِ انسانیِ غربی، معرفتی «غربی» است و «غرب»، «دیگری» و «غیر» نسبت به ما به‌شمار می‌آید. از این‌رو، ما به‌عنوانِ «مسلمان» یا «شرقی»، باید معرفتِ متناسب با «اقلیم و بومِ جغرافیاییِ خویش» تولید کنیم تا «هویّتِ» خود و «استقلالِ جهانِ فرهنگی و معنایی»مان را از دست ندهیم. این تلّقی، «اقلیم‌گرایانه» یا «هویّت‌اندیشانه» است.

 

[3]. علومِ انسانیِ غربی برای ما نامطلوب است به این دلیل که «مسأله‌ها» و «معضله‌ها»ی ما در آن وجود ندارند، اما برای جوامعِ غربی، مطلوب است، چون به حلّ مسأله‌ها و معضله‌های آن‌ها می‌پردازد. بنابراین، اگر همین علومِ انسانیِ موجود - که غربی است -  نسبت به حلّ مسأله‌ها و معضله‌های ما اهتمام بورزد و در فضای انتزاعی و غیرِ واقعی به سَر نبرد، برای ما نیز مطلوب خواهد بود. از این‌رو، مقصود از تحوّل در علومِ انسانی، تعویضِ مسأله‌ها و معضله‌های آن است و می‌توان با همان مبادی و مفاهیمِ نظری، به مطالعه‌ی جامعه‌ی خود نیز بپردازیم. این تقریر از محلّ نزاع، «مسأله‌گرایانه» یا «عمل‌گرایانه» است.

 

[4]. علومِ انسانیِ غربی، «غایاتِ» ما را محقّق نمی‌کند، بلکه در پیِ غایاتِ دیگری است. از این‌رو، ما باید علومِ انسانیِ غربی را به‌کار ببریم، اما آن را به خدمتِ غایاتِ خود بگماریم.

 

[5]. علومِ انسانیِ غربی، «مبادی و ماهیّتِ مادّی» دارد و تفسیری که از جهانِ انسانی و واقعیّت‌های آن دارد، مبتنی بر همین مادّی‌گری - اعم از مادّی‌گری هستی‌شناختی، روش‌شناختی و اخلاقی - است. معضلِ اصلیِ غرب که آن را دچارِ انسداد و بحران کرده، مادّی‌گریِ برخاسته از نفی یا حاشیه‌نشینیِ خداوند در تفکّر و زندگیِ غربیان است. تدبیرِ جوامعِ غربی بر عهده‌ی علومِ انسانی است و علومِ انسانیِ غربی به سببِ آن‌که «دین» را منبعِ معتبرِ معرفت‌شناختی قلمداد نمی‌کند، بر آن تکیه ندارد و صرفاً «عقل» و «تجربه» را معتبر می‌انگارد. از طرفِ دیگر، این صنف از علومِ انسانی، تصویری «حیوانی» و «منفعت‌جویانه» از انسان ساخته و پرداخته می‌کند و انسان را «فاقدِ روح» و «گرگ‌صفت» معرفی می‌نماید. این تلّقی‌ها، با واقعیّاتِ انسان و جهانِ انسانی، همخوان نیست. انسان، حیوانِ «ابزارساز» یا «سودجو» نیست، بلکه از «فطرتِ الهی» برخوردار است و «خیر» و «صلاح» در او اصالت دارد و تنها با «تجربه‌ی حسی» و «تحلیل‌های مادّی» نمی‌توان به واقعیّت‌های جهانِ انسانی پی برد و تبیینی حقیقی از آن‌ها عرضه کرد.

 

از میانِ این تلّقی‌ها، امام خمینی با تلّقیِ پنجم، موافق است و در گفته‌ها و نوشته‌های خود، به آن اشاره کرده است. ایشان، نه محلّ نزاعِ ما با علومِ انسانیِ غربی را به «هویّت و عواملِ هویّتی» تغییر می‌دهد و از «معرفت و عواملِ معرفتی» غفلت می‌کند، و نه در برشمردنِ عواملِ معرفتی، سطحِ نزاع را به تغییرِ «مسأله‌ها» و «غایات» فرومی‌کاهد. ایشان با عمیق‌ترین و زیرینی‌ترین لایه‌ی علومِ انسانیِ غربی که همان «مبادی فلسفی» است، مخالفت می‌کند و «مبادی هستی‌شناختی» و «مبادی معرفت‌شناختی» علومِ انسانیِ غربی را «مادّی» می‌داند. آن‌گاه درباره‌ی «ماهیّتِ» علومِ انسانیِ غربی، داوری می‌کند و «مکاتبِ» تشکیل‌دهندة این علوم را عاجز از فراهم ساختنِ سعادت برای انسان می‌داند. بنابراین، علومِ انسانیِ غربی، «ترمیم‌پذیر» و «اصلاح‌شدنی» نیست و نمی‌توان تحوّل در علومِ انسانی را به معنیِ «تهذیب» و «تکمیلِ» علومِ انسانیِ غربی دانست و از «تأسیس» و «ابداعِ» علومِ انسانیِ اسلامی صرفِ ‌نظر کرد. علومِ انسانیِ غربی، چه به لحاظِ «مبادی فلسفیِ» خویش و چه به لحاظِ «پاسخ‌ها»یی که به مسأله‌های انسانی داده است، منحط است و ما نباید به تغییراتِ اقلّی و سطحی در این سنخ از علومِ انسانی، خوش‌بین باشیم.

 

****

 


[1]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[2]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 12؛ ص 248- 252.

[3]. همو؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 21؛ ص 277.

[4]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[5]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 8؛ ص 81.

[6]. همان، ص 438- 437.

[7]. همان؛ ج 5، ص 389.

[8]. همان؛ ج 15، ص 415.

[9]. همو؛ شرحِ چهل حدیث؛ ص 412.

[10]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[11]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 12؛ ص 248- 252.

[12]. همان، ج 15، ص 415.

[13]. همان، ج 21، ص 99.

[14]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[15]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ آداب‌‌الصلوه، ص 264- 265.

[16]. همو؛ صحیفه‌ی امام؛  ج 8، ص 62.

[17]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[18]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 12، ص 248- 252.

[19]. همان؛ ج 21، ص 402- 403.

[20]. همان؛ ج 9، ص 469.

[21]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[22]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 10، ص 81.

[23]. همان؛ ج 18، ص 84.

[24]. همان؛ ج 14، ص 292.

[25]. همان؛ ج 13، ص 510.

[26]. حسن روحانی؛ در مراسمِ اختتامییه‌ی جشنواره‌ی خوارزمی، پایگاه اطلاع‌رسانیِ ریاستِ جمهوری؛ 5 اسفند 1396؛ شناسه‌ی خبر 103149.

[27]. امام روح‌الله موسوی‌خمینی؛ صحیفه‌ی امام؛ ج 21، ص 43- 431.

[28]. همان، ص 414- 415.

 

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۴۱
حسن حیدری
اراکی

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: سرکرده دراویش چندین روز دید که این دراویش کذایی چه می‌کنند و از اقدام آن‌ها به هیچ وجه جلوگیری و اعلام برائت نکرد، بنابراین او راضی به کار آن‌ها بود.

به گزارش مشرق، آیت الله محسن اراکی عضو مجلس خبرگان رهبری در درس اخلاق در حوزه علمیه معصومیه(س) قم پیرامون حوادث پیش‌آمده در خیابان پاسداران و شهادت مظلومانه چند تن از نیروهای سرافراز ناجا و بسیج اظهار داشت: سرکرده این گروه دراویش اغتشاشگر، بعد از اینکه اغتشاش انجام گرفت و این جنایت بزرگِ کشتن شهدای مظلوم نیروی انتظامی و این بسیجیان مظلوم انجام می‌گیرد تازه از کسانی که این کار را مرتکب شده‌اند اعلام برائت می‌کند.

آیت‌الله اراکی ادامه داد: این اعلام برائت هیچ‌وقت ارزشی ندارد؛ نه ارزش قانونی داشته و نه ارزش عقلایی و عرفی دارد، به دلیل اینکه این اعلام برائت بعد از ارتکاب جرم و بعد از این انجام می‌گیرد که دیگر همه کشور علیه آن‌ها بسیج شد و همه مردم آن‌ها را محکوم کرده‌اند؛ در حالی که اگر قرار بود این اعلام برائت، حقیقی باشد باید همان روز اول این اعلام برائت می‌کرد.

بیشتر بخوانید:

کشف ردپای عوامل داخلی و خارجی در غائله دراویش

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: مگر این کسانی که در این خیابان حاضر شدند و این خیابان را بستند عکس آن سرکرده دراویش را با خود همراه نداشتند؟! مگر اعلام نمی‌کردند که ما پیروی فلانی هستیم؟ مگر اتوبوس خالی از صندلی‌ها را درست نکردند و شب‌ها در همان اتوبوس خالی که بعد همین اتوبوس جنایت کرد نبودند؟! حتی اگر این اعلام برائت به عنوان توبه هم باشد توبه بعد از جنایت و بعد از دستگیری است که توبه‌ای بی‌ارزش است: «إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم» بعد از اینکه قدرت حاصل شد و آن‌ها را گرفتند دیگر توبه بعد از این بی‌ارزش است.

وی عنوان کرد: سرکرده دراویش 30 روز دید که این دراویش کذایی چه می‌کنند و از اقدام آن‌ها به هیچ وجه جلوگیری و اعلام برائت نکرد، بنابراین یعنی راضی به کار آن‌ها بودند. «الرَّاضِی‏ بِفِعْلِ‏ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُم‏» لذا رئیس این گروه دراویشی که این کار را مرتکب شده‌اند باید محاکمه شود و در واقع اوست که باید در برابر این جنایت محاکمه شود.

آیت‌الله اراکی همچنین گفت: این حرف باید تبدیل به مطالبه مردمی شود و در سراسر کشور مردم از دولت و مسئولین مطالبه کنند؛ امیدوار هستیم که مسئولان همت کرده و با محاکمه رئیس این تشکیلات امنیت کشور را تأمین کنند.

منبع: فارس
۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۳۷
حسن حیدری


سرنوشت این روزهای جمنا خیلی زودتر قابل پیش بینی بود. شکست، عاقبت محتوم تمامی وحدت های خارج از محوریت ارزش هاست. تشکلهایی که درست در آستانه انتخابات سربرمی آورند و بعد از انتخابات هرچند جرئت اعلام پایان خود را ندارند، اما انسجام خود را از دست می دهند و عملا فرومی پاشند.

سرنوشت این روزهای جمنا خیلی زودتر قابل پیش بینی بود. شکست، عاقبت محتوم تمامی وحدت های خارج از محوریت ارزش هاست. تشکلهایی که درست در آستانه انتخابات سربرمی آورند و بعد از انتخابات هرچند جرئت اعلام پایان خود را ندارند، اما انسجام خود را از دست می دهند و عملا فرومی پاشند.

گروه سیاسی_رجانیوز: از همان روز اول قرار بود «جمنا فقط برای انتخابات نباشد»، اما درست از فردای انتخابات به حاشیه رفت و دیگر خبر چندانی از آنها به گوش نمی رسد. همان جبهه ای که در ایام منتهی به انتخابات ریاست جمهوری به یک باره تشکیل شد و چند ماه مانده به انتخابات بیش فعال شده بود، اما حالا این روزها در سکوت خبری به سر می برند.

 

به گزارش رجانیوز جمنا روشی بود که به گفته موسسین در روزهای نخست «کار پخته‌ای است و کارشناسی آن زمان برده است، این کار در اثر یک آسیب شناسی اتفاق افتاده که تجربه سال 92 و انتخابات 94 را داشته‌ایم و همه اینها آنالیز شده و به این مدل رسیده‌ایم» با این حال ضعف های این مدل به اصطلاح کارشناسی شده خیلی زودتر خود را نشان داد. به گونه ای که سیدمحمد حسینی، عضو هیئت رئیسیه جبهه مردمی در مصاحبه ای به عدم دقت کافی برای طراحی این مدل اعتراف می کند و می گوید به دلیل فرصت اندک تا انتخابات یعنی حدود 5 ماه، فرصت استفاده از ظرفیت‌ها فراهم نشد و برای همین قرار است با تامل و فرصت بیشتری عمل شود.

 

در همین راستا سیدمحمد حسینی یک ماه قبل درباره علت سکوت این جریان ضمن اشاره به اشتغال برای بررسی نقاط ضعف و قوت جمنا، البته دورنمای جمنا را بار دیگر انتخابات میعرفی می کند و می‌گوید: «انتخابات مجلس در سال 98 و ریاست جمهوری در 1400 جزو اولویت های جبهه مردمی است که باید برای آنها برنامه ریزی گسترده ای صورت بگیرد».

 

از سوی دیگر مهدی چمران عضو شورای مرکزی جمنا، بهمن ماه در مصاحبه ای اعلام کرد که جبهه این روزها مشغول برنامه ریزی برای انتخابات مجلس سال آینده است. او در این باره می‌گوید: « جبهه مردمی  درباره اینکه با چه مکانیزم و روشی در انتخابات آتی ورود کند به نتیجه نرسیده است و رایزنی‌ها برای نحوه ورود به انتخابات آتی آغازشده است.»

 

این در حالی است که از روزهای نخست بنا نبود جمنا تنها خود را محدود به انتخابات کند. و دائم در پاسخ به این سوال که «آیا جبهه قرار است صرفا کار انتخاباتی کند؟» گفته می شد: «خیر! کار ما کار گفتمانی است». به طور مثال لطف الله فروزنده دبیر هیئت رئیسه بعد از انتخابات گفت: «جمنا تشکیلاتی برای گفتمان سازی و طرح مطالبات مردم است و فقط به برهه زمانی انتخابات اختصاص نداشت».

 

البته این موضوع مثل سایر موضوعات در جمنا با اختلاف همراه است. برخلاف فروزنده که مدعی بود بعد از انتخابات ما به کار گفتمان سازی و طرح مطالبات مردم مشغول خواهیم بود اما سیدمحمد حسینی می گوید اکنون زمان بازسازی درونی جمنا است! او در این باره می گوید: «اکنون جبهه در یک دوره بازسازی به سر می برد؛ به همین دلیل اخبار کمتری از آن منتشر می شود چون باید اقدامات اولیه بادقت و تانی صورت گیرد و این امر  نیازمند صرف وقت و زمان کافی است و باشتاب وعجله سازگاری ندارد».

 

همین هم باعث شده است که تنها کنش محسوس جمنا در روزهای بعد از انتخابات صدور چند بیانیه تسلیت برای سقوط هواپیما و سانحه سانچی و یا دعوت مردم برای حضور در راهپیمایی 22 بهمن باشد.

 

 

نه خبری از گفتمان سازی است و نه خبری از طرح مطالبات مردم و نه حتی خبر چندانی از اتفاقات درونی جمنا. حتی آنطور که سیدمحمد حسینی، عضو شورای مرکزی جمنا به ایلنا گفته است «قرار بود که اعضای شورای مشورتی این جبهه تکمیل و معرفی شوند. با این حال جلسات شورای مشورتی دیگر برگزار نشده است». با این حال تنها خبری که از جمنا شاید منتشر شود، وعده بازگشتن برای انتخابات مجلس است؛ و معلوم نیست بازسازی درونی جمنا تا چه زمانی به طول بی انجامد و کی نوبت گفتمان سازی و طرح مطالبات مردم می رسد. اما با توجه به برخی اظهارات اعضا به نظر می رسد باید منتظر باشیم تا جمنا بار دیگر در آستانه انتخابات مجلس به مدعی اصلی برای مدیریت صحنه انتخابات تبدیل شود.

 

اگرچه تاکنون هیچ کدام از منسوبین به جمنا خبر فوت زودهنگام این جریان را اعلام نکرده اند، اما  سبحانی نیا یکی از چهره هایی  که بالقوه توانایی بالایی برای عضویت در جمنا را دارد و حتی افراد نزدیک به او مانند باهنر نیز عضو شورای مشورتی این جریان هستند، خبر از پایان کار جمنا داد. به گفته حسین سبحانی نیا فعال سیاسی که خود را اصولگرا می داند، «جمنا ساز و کاری برای انتخابات ریاست جمهوری در همان مقطع بوده و قرار نیست ادامه پیدا کند».

 

 اگرچه سبحانی نیا عضو جمنا نیست و نمی توان حرف او را موضع جمنا دانست، اما ارتباط و همراهی او با چهره هایی مانند باهنر اهمیت این سخن را روشن می سازد. از سوی دیگر در کما رفتن جمنا در ماه های اخیر نشان می دهد که جمنا مدت هاست به پایان عمر خود رسیده است ولی کسی به این زودی جرئت صدور گواهی فوت آن را ندارد. سرنوشت این روزهای جمنا خیلی زودتا قابل پیش بینی بود. شکست، عاقبت محتوم تمامی وحدت های خارج از محوریت ارزش هاست. تشکلهایی که درست در آستانه انتخابات سربرمی آورند و بعد از انتخابات هرچند جرئت اعلام پایان خود را ندارند، اما انسجام خود را از دست می دهند و عملا فرومی پاشند. تشکل هایی مانند شورای هماهنگی اصولگرایی در سال 84 و جمنا در سال 96. شکست هایی که گویا قرار نیست برای برخی از چهره های همیشه در صحنه اصولگرایی درس عبرت شود. نکته ای که لازم به ذکر است که شاید در میان برخی از اعضا جمنا افرادی نیز حضور داشته باشند که به تنهایی در مسیر گفتمان سازی و طرح مطالبات مردم عملکرد خوبی از خود برجای گذاشته باشند، با این وجود شخصیت حقوقی ایجاد شده با عنوان جمنا نتوانست در عمل ادعاهای خود را محقق سازد.

 

در همین راستا مقام معظم رهبری در خصوص تشکلهای یک بار مصرف انتخاباتی در دیدار با دانشجویان می فرمایند: «تشکّلهایی هستند که مثل ظرفهای یکبار مصرف، فقط برای انتخابات به‌وجود می‌آیند؛ مصرفش فقط انتخابات است. بعضی از تشکّلها این‌جوری هستند؛ تشکّل را درست میکنند، خجالت هم نمیکشند بعضی‌ها، میگویند هم که این تشکّل را درست کردیم برای اینکه در انتخاباتِ فلان‌جا به‌دردمان بخورد. خب بابا! اینکه اهانت به دانشجو است؛ نگاه ابزاری به دانشجو، آن هم دانشجوی نخبه‌ای که حالا در یک تشکّل بنا است گرد بیاید، این اهانت به او است. مگر انتخابات چقدر قیمت دارد که انسان به‌خاطر آن، دانشجو را تحقیر کند؛ آن هم دانشجوی نخبه را. این تشکّلها را بنده اعتقادی ندارم و معتقد نیستم که اینها به نفع کشورند یا میتوانند مفید باشند برای کشور؛ [تشکیل] آنها را توصیه نمیکنیم، لکن تشکّلهایی که واقعاً اسلامی‌اند، علاقه‌مندند و در خدمت انقلاب و اسلام و آینده‌ی کشورند، میتوانند خیلی مفید باشند».

 

 


مطالب مرتبط:


جمنا در انتخابات 96 چه کرد؟

 

 بدون محوریت ارزش‌ها، فرجام مکانیسم وحدت شکست است/ شورای هماهنگی اصولگرایی در سال 84 چگونه فروپاشید؟

 

انتخابات مجلس نهم، نمونه رقابت «وحدت تاکتیکی» و «وحدت گفتمانی»/ تکرار مکانیسم شکست‌خورده در «کمیته 8+7»/ سازوکاری که در انتها به سود کانون‌های قدرت و ثروت تمام می‌شود!

 

گویا قرار نیست اشتباه محاسباتی چند انتخابات اخیر اصلاح شود/ جناب حداد! مشکل از عقبه تشکیلاتی نیست، مشکل از ناهمگونی گفتمانی است

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۱۰
حسن حیدری


اگر مسئولان کشور از عاقبت غمناک کارخانه رشت الکتریک که با رانت به همسر برخی چهره‌های سیاسی واگذار شده بود درس می‌گرفتند این فاجعه تکرار نمی‌شد، اما...

گروه اقتصادی_رجانیوز: طی روزهای اخیر بازهم ماجرای واگذاری مشکوک و پرابهام یکی از بزرگترین کارخانه‌های تولید محصولات الکتریکی در کشور سر زبان‌ها افتاد و داغ دل کارگران بیکار مانده آن را تازه کرد. کارخانه‌ای که روزی علاوه بر اینکه نیازهای کشور را تامین می‌کرد و نامی‌آشنا برای خود دست‌وپا کرده بود، به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم اسباب تامین رزق و روزی هزاران نفر از مردم استان‌های شمالی کشور نیز شده بود. تا اینکه گروهی هوس کارخانه‌بازی به سرشان زد.

 

**ماجرای رشت الکتریک چیست؟

مهرماه سال ۸۲ و در دورانی که اسحاق جهانگیری سکاندار وزارت صنایع و معدن بود، در سکوت خبری ۷۲ درصد شرکت الکتریک ایران رشت که تا آن زمان متعلق به سازمان بازنشستگی کشوری بود، طی قراردادی که در راستای خصوصی‌سازی اعلام شده بود، به صورت اقساطی و براساس برخی شنیده‌ها با تخفیف ویژه در اختیار همسران و نزدیکان برخی شخصیت‌های سیاسی قرار گرفت.

مالکان جدید کارخانه رشت الکتریک

 

براساس این سند، مالکان جدید شرکت رشت الکتریک کسانی نبودند جز خانم‌ها خیرالنساء عسگریان همسر غلامحسین کرباسچی، فاطمه صدیقیان همسر عبدالله نوری، گیتا شاه‌نواز همسر غلامرضا قبه و سوده جبلی دختر باجناق کرباسچی.

در واقع این ۴ خانم بر حسب ظاهر بدون اینکه هیچ تجربه‌ای در این زمینه داشته باشند، توانستند براساس ارتباطات خاص، یکی از قدیمی‌ترین کارخانه‌ها را با قدمت ۵۰ ساله با قیمت پایین و اقساط زیاد به چنگ آورند و شانس خود را در کارخانه داری بسنجند. طبق اسناد موجود از قرارداد، این کارخانه با ۱۲ هکتار زمین و تجهیزات و نیروی انسانی به قیمت ناچیز ۱ میلیارد و ۸۶۰ میلیون تومانی در اختیار خریداران قرار گرفت. در واقع همان روز  اگر تجهیزات کارخانه محاسبه میشد به همین میزان ارزشگذاری می شد.

تا اینجای کار هیچ تغییری در وضعیت کارخانه اتفاق نیفتاد اما از روزی که شرکت در اختیار این افراد قرار گرفت، نه کارخانه روی خوش به‌خود دید و نه کارگران.

 

**مخروبه‌ای که باقی‌ ماند

مدت زیادی نگذشته بود که خریداران علی‌رغم اینکه طبق ماده ۸ قرارداد فروش، به هیچ عنوان اجازه تعطیلی شرکت را نداشتند و مکلف بودند شرکت را به بهترین نحو ممکن در جهت افزایش تولید و بهره‌وری اداره کنند اما در عمل با فروش تجهیزات و ماشین‌آلات، علاوه بر اینکه بیکاری کارگران را آغاز کردند بلکه کارخانه را نیز به تعطیلی کشاندند. در واقع سرنوشت این کارخانه پس از واگذاری این بود که به جای توسعه تولید تمامی تجهیزات کارخانه فروخته و به تعطیلی کشیده شد.

ماده ۸ قرارداد اجازه تعطیلی کارخانه را نمیدهد

 

تعطیلی که از همان روزهای اول موجب شد کارگران بسیاری در اعتراض به عملکرد ضعیف این ۴ خانم رانت‌دار اعتراض کنند و پارچه نوشته‌هایی را در نشان دادن اعتراضشان بر در و دیوار کارخانه بزنند.

کارخانه ای که روزی محل تامین روزی آنان و خانواده‌هایشان بود و حالا نه تنها به ویرانه‌ای تبدیل شده بلکه حتی حق و حقوق باقی‌مانده کارگران را نیز تسویه نمی‌کند. و در این میان کارگرانی نیز بودند که مرگ زودتر به سراغشان آمد و در چشم‌انتظاری رسیدن به حق‌شان دنیا را ترک کردند.

وضعیت فعلی کارخانه

 

حال اما پس از گذشت ۱۴ سال از زمان واگذاری کارخانه دوباره زمزمه‌هایی بر سر زبان‌ها افتاده که نشان از این دارد ۴ خانم مالک کارخانه که به خوبی موفق شدند آن را به تعطیلی بکشانند، در پی این هستند تا با واسطه‌گری و استفاده از رانت، زمین کارخانه را که به ویرانه‌ای تبدیل شده، با تعدادی خانه لوکس در شمال تهران تعویض نمایند و در واقع دوباره کارخانه را به دولت برگردانند. مسئله ای که نیاز است هرچه سریعتر نهادهای ناظر و بازرس و همچنین مسئولان وزارت‌خانه‌های ذیربط در خصوص آن اعلام نظر نمایند.

 

**عاقبت مکانیزم رانتی

رانت در هر جایی که باشد فسادزا ست و نتیجه ای جز تخریب و از بین رفتن دارایی و سرمایه کشور در پی ندارد. تجربه نشان داده است در زمنیه‌ خصوصی ‌سازی و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، هرجا رانت و شائبه آن وجود داشته، نتیجه ای جز ضرر و زیان برای کشور به همراه نیاورده است.

در واقع اگر مسئولان به درستی از ماجرای واگذاری غیراصولی و رانتی شرکت رشت الکتریک درس می‌گرفتند و مایه عبرتشان می‌شد هیچگاه شاهد تکرار این فاجعه در واگذاری‌هایی همچون آلومینیوم المهدی و هرمزال و یا در همین اواخر واگذاری پالایشگاه کرمانشاه نبودیم.

 

تداوم این رویه غلط در تصمیم‌گیری مسئولان کشور نشان از این واقعیت دارد که عده ای یا براساس منافع شخصی و وحزبی و یا براثر جهل و نادانی خواسته یا ناخواسته در حال از بین بردن چرخ تولید در کشور هستند و رویای وابستگی ایران را در سر می‌پرورانند.

شاید در این میان مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی در بررسی اموال مسئولان از ابتدای انقلاب تا کنون اگر بدرستی اجرا شود، علت واگذاری‌های برخی از شرکت ها به افراد خاص و نزدیکانشان و همچنین دارایی هزاران میلیارد تومانی برخی وزرا و مدیران فعلی و سابق کشور مشخص شود.

 

منبع: مشرق

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۵
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

گروه جهادی راهیان شهادت ثبت‌نام می‌کند

این گروه جهادی در این دوره اردوی جهادی در نوروز 1397 از داوطلبان برای شرکت در رمینه فعالیت های عمرانی ، پزشکی ، فرهنگی و اشتغال زایی ثبت نام به عمل می آورد.
به گزارش رجانیوز، گروه جهادی راهیان شهادت از سال 1388 تاسیس و در فضای دانشجویی شروع به فعالیت های محرومیت زدایی در مناطق مرزی در استان هایی چون کرمانشاه ، ایلام ، خوزستان هرمزگان ، خراسان جنوبی ، کرمان کرده  است. این گروه در حال حاضر در جنوب استان سیستان و بلوچستان مشغول اقداماتی از قبیل ساخت مسجد،حسینیه ، مدرسه ، سرویس بهداشتی و حمام  و ... است.
 
این گروه جهادی در این دوره اردوی جهادی در نوروز 1397 از داوطلبان برای شرکت در رمینه فعالیت های عمرانی ، پزشکی ، فرهنگی و اشتغال زایی ثبت نام به عمل می آورد.
 
علاقه مندان می توانند جهت ثبت نام با شماره : 09124236435 (عظیمی) تماس بگیرند.
زمان این اردو از 28 اسفند ماه 1396 لغایت 10 فروردین ماه 1397 است.
 
۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۱
حسن حیدری

دراویش در انتخابات ریاست جمهوری از حسن روحانی حمایت کردند و حسن روحانی نیز در مقابله با داعش بازی دراویش، نیروی انتظامی را دست خالی به مسلخ فرستاد و وزیر کشورش نیز گفت اینها دراویش نبودند زیرا دولت حسن روحانی جریان دراویش را جریانی عاقلانه، منطقی و معتدل می‌ داند.

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۰
حسن حیدری
در زمانی که امضای برنامه اجرایی fatf توسط اقای دکتر طیب نیا افشا شد، بارها و بارها وجود برنامه اجرایی ای مگر همان چهل و چند بند استاندارد 2013 fatf توسط مقامات ذیربط تکذیب شد. در همان زمان متن برنامه اجرایی که شامل تعهدات بسیار سنگین، سنگین تر از برنامه اجرایی هر کشور دیگری روی کره خاکی حتی سوریه، توسط یک روزنامه افشا شد اما هیچ واکنشی توسط مقامات محترم وزارت اقتصاد رخ نداد.
گروه سیاسی-رجانیوز: متن بیانیه وزارت اقتصاد درباره نتیجه اجلاس اخیر FATF برای ایران عمیقا تاسف بار بود. شرمندگی و تاثر خود را از این نحوه حکمرانی حضرات نمی توانم پنهان کنم. در اجلاس فوق الذکر در بیانیه ای تحکم آمیز ضمن صحه گذاردن به تلاش همه جانبه دولت ایران برای اجرای برنامه اجرایی توافق شده با FATF چند ماهی وقت داده اند تا لوایح مربوط به ان که در مجلس معطل است تصویب شود. ماهی تقریبا در تور افتاده و دلیلی ندارد با یک تکان شدید او را فراری دهند.
 
 
به گزارش رجانیوز به نقل از کانال اقتصاد سیاسی، اگر به یاد داشته باشید در زمانی که امضای برنامه اجرایی fatf توسط اقای دکتر طیب نیا افشا شد، بارها و بارها وجود برنامه اجرایی ای مگر همان چهل و چند بند استاندارد 2013 fatf توسط مقامات ذیربط تکذیب شد. در همان زمان متن برنامه اجرایی که شامل تعهدات بسیار سنگین، سنگین تر از برنامه اجرایی هر کشور دیگری روی کره خاکی حتی سوریه، توسط یک روزنامه افشا شد اما هیچ واکنشی توسط مقامات محترم وزارت اقتصاد رخ نداد. اکنون در بیانیه پایانی اجلاس fatf جاری به صراحت به همان بندهای افشا شده اشاره شده است و عملا کل مطلب ان روزنامه منتقد دولت تایید شده است.
 
 
تعهداتی که در این برنامه اجرایی داده شده است به مراتب، بارها و بارها سنگین‌تر از تعهدات ایران در برجام است با این وجود سطح تعهد دهنده ان نزد fatf وزیر اقتصاد وقت است! باز با وجود ان که رهبری صراحتا حتی مصوبه مشروط شورای عالی امنیت ملی برای پذیرش برنامه اجرایی fatf را رد کردند اقایان سیف و طیب نیا و جهانگیری به انحای مختلف اصول  ان را اجرایی کردند تا به نقطه امروز رسیدیم. اکنون به برکت وجود FIU( واحد اطلاعات مالی) اطلاعات کلیه تراکنش های ایران کاملا در اختیار طرف غربی است. کافی است  اسرائیل اراده کند از تراکنش ریالی رخ داده در فلان بانک ایرانی و طرفین و ذینفعان آن خبر بگیرد،آن گاه به راحتی به نمایندگی یک کشور دیگر مثلا ترکیه این اطلاعات را با کمال میل تقدیم خواهیم کرد.
 
این شاید نخستین بار باشد که مجموعه ای از قوانین بسیار مهم ایران به صلاحدید یک طرف خارجی از بن تغییر می کند و نمایندگان محترم آن قدر خواب یا وکیل الدوله تشریف دارند که عملا بدون فهم یک به یک اصلاحات پیشنهادی دولت که دقیقا قالب برنامه FATF  است را یک به یک تایید کرده و خواهند کرد.
 
کسانی هنوزآن قدر خوابند که فکر می کنند نتیجه اجرای کامل FATF حداکثر آن است که مثلا به حماس و حزب الله نمی شود کمک کرد و خبر ندارند وقتی کل تراکنش های اقتصادی ارزی( از طریق افزونه SANCTION SCREEN  روی سویفت بانک های ایرانی) و ریالی( از طریق گزارشات عملا اجباری FIU) برای طرف خارجی آشکار و واضح است تا چه حد تحریم کردن ایران ان هم تحریم موثر و سوزاننده برای ان ها راحت خواهد شد.
 
کسانی هنوز انقدر خوابند که فکر میکنند این برنامه اجرایی برای همه کشورها یکسان است!!!! و حتی یکبار برنامه اجرایی ایران را با عربستان یا حتی سوریه مقایسه نگرده اند که ببینند چه تعهدات یگانه ای را تقدیم کرده ایم.
 
مجلس انقدر دور است و بی معنا، که بعد از دو سال که سفره را دارند جمع می کنند تازه اقای پورابراهیمی از در حال اماده شدن گزارش الحاق به FATF خبر می دهد و بعد از دو سال هنوز نمی داند اصلا FATF الحاق ندارد!!!
 
با این طرز مملکت گرداندن باری به هر جهت و بی در و پیکر همین که ایران باقی مانده بخت بسیار با ما یار است.
۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۳۷
حسن حیدری