آیا دولت حسن روحانی، حاج قاسم سلیمانی را تحویل امریکا می دهد؟

در ایام منتهی به انتخابات، خبری در رسانههای مجازی منشر شد مبنی بر اینکه کتابی بهنام «لکلکی در کار نیست» مجوز انتشار گرفته و راهی بازار شده است.
در ایام منتهی به انتخابات، خبری در رسانههای مجازی منشر شد مبنی بر اینکه کتابی بهنام «لکلکی در کار نیست» مجوز انتشار گرفته و راهی بازار شده است. فایل پیدیاف حاوی این خبر هم به صورت گسترده در شبکههای مجازی و اجتماعی منتشر و البته در همان زمان تکذیب شد. فایلی که ترجمهای از یک کتاب خارجی شامل موضوعاتی در خصوص شناخت اندام جنسی و نحوه تولد انسان از مرحله انعقاد نطفه تا تولد و مراحل رشد بود.
فقط پیدیاف نبوده
برحسب پیگیریهای اولیه، ظاهراً این فایل صرفاً بهصورت پیدیاف و کتاب الکترونیک، ترجمه و در فضای مجازی منتشرشده بود. با این حال پیگیریهای بعدی حاکی از آن بود که این موضوع متوقف به این مرحله نبوده و کتاب مزبور بهصورت غیرقانونی، چاپ و توزیع هم شده است. در اواخر هفته گذشته وزیر ارشاد و معاون فرهنگی وی هم به این موضوع واکنش نشان دادند. واکنشی که هر چند اعطای مجوز به این کتاب را تکذیب میکرد با این حال حاوی برخی حقایق ناگفته دیگر هم بود از جمله اینکه ناشر، برای دریافت مجوز برای این کتاب اقدام کرده بود.
مؤسسه فیلتر شده
حسب آنچه درجستوجوها بهدست آمده، کتاب مزبور توسط یک مؤسسه بهنام «رهایی» ترجمه شده است. نکته قابل توجه آنکه سایت اطلاعرسانی مؤسسه مزبور هم حسب نظر کمیته تشخیص محتوای مجرمانه، فیلتر شده و دسترسی به آن امکانپذیر نیست. این مؤسسه دو اثر غیرفارسی دیگر با محتوایی شبیه «لکلکی در کار نیست» هم ترجمه کرده است که موضوع آن به آموزشهای جنسی دختران در آستانه بلوغ اختصاص دارد.
آقای صالحی امیری در مطلبی که در پایگاه اطلاعرسانی دولت به نقل از وی منتشر شده بود، این اقدام را نوعی تسویهحساب در آستانه انتخابات توصیف کرد. در بخشهای دیگری از اظهارات وی آمده بود: «همانگونه که معاون فرهنگی وزارت ارشاد بارها اعلام کرده، هیچگونه مجوزی برای چاپ این کتاب و عناوین مشابه که حاوی نکات غیر اخلاقی است، صادر نشده. پیش از این نیز وزارت آموزش و پرورش صدور مجوز کتاب مذکور را تکذیب کرده بود. شایسته نیست آقایان برای دستیابی به چند رأی، اخلاق و شرافت انسانی را زیر پای بگذارند. عوامل انتشار این شایعه از سوی مراجع قضایی تحت پیگرد قرار خواهند گرفت.»
هرچند طبق گفته وزیر ارشاد، مجموعه تحت مسوولیت وی هیچ مجوزی برای این کتاب صادر نکرده بود، اما انتشار تصاویری در فضای مجازی حکایت از آن داشت که در برخی موارد محتوای این کتاب به کودکان خردسال در حال آموزش است. بعد از وزیر ارشاد، دوباره نوبت آقای سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وی بود تا نسبت به این موضوع واکنش نشان دهد.
برای مجوز اقدام کردند ولی ندادیم
کتاب «لکلکی در کار نیست» که بدون مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است و بارها از سوی مسوولان ارشاد مورد پیگیری قرار گرفته، این روزها به دستمایهای برای برخی کاندیداها برای تضعیف دولت تبدیل شده است. این کتاب که محتوایی مربوط به آموزش روابط جنسی دارد، به گفته سیدعباس صالحی در یک سال گذشته بارها به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شده بود، اما هیچگاه موفق به کسب مجوز نشر نشد. تا اینجای کار گویا اصل قضیه «انتشار» کتاب مزبور مورد تأیید قرار گرفته بود. صحبتهای بعدی معاون فرهنگی ارشاد هم قابل تأمل بود. صالحی گفته بود: «این کتاب در یک سال اخیر چند بار بهعنوان کتابی که دارای مجوز است مطرح شد، اما ما بارها اعلام کردهایم این کتاب دارای مجوز نیست و نشر آن بهصورت غیر قانونی صورت گرفته است.» با این احتساب این فرضیه هم تأیید شد که این کتاب برای دریافت مجوز راهی وزارت ارشاد شده و ناشران آن صرفاً به انتشار در فضای مجازی بسنده نکرده بودند. صالحی در ادامه با تاکید بر این که نشر این کتاب تخلف محسوب و حتماً نسخههای مشاهده شده جمعآوری میشود، گفته بود: «همانطور که از ناحیه دوستان در توسعه کتابخوانی اعلام شده، این کتاب دارای مجوز نیست و باز هم اعلام میکنم هیچگونه مجوزی به این کتاب داده نشده است و هر جا که دوستان نظارتی با این کتاب مواجه شوند، بهعنوان کتاب بیمجوز با آن برخورد میکنند.»
امان از چاپ دیجیتال
معاون فرهنگی وزیر ارشاد در نهایت هم اشاراتی به نحوه تولید و چاپ اینگونه آثار کرده و گفته بود: «با گسترش چاپخانه و چاپخانههای دیجیتال نشر غیرمجاز وسیع شده است. با این پدیده روبهرو هستیم که افراد کتابهای بیمجوز را تکثیر و توزیع میکنند. شیوه ما در این موارد این است که اولاً اعلام میکنیم کتاب غیر مجاز است و در مرحله بعد اجازه حضور آن را در نمایشگاههای رسمی نمیدهیم؛ همچنین گروههای نظارتی در مواجهه با چنین نوشتههایی با آن برخورد و آن را توقیف میکنند و به ناشران و کتابفروشی توصیه میشود در فضای کتابفروشی خود این کتابها را عرضه نکنند.»
منبع: صبح نو
ترامپ هم مانند بسیاری از پیشینیانش شروع کرده اسلام ناب را نه تنها برای آمریکاییان یا مسلمانان آمریکایی، بلکه برای مسلمانان خاورمیانه یعنی مهد اسلام توضیح دهد. هدف او دقیقاً چیست؟
سرویس جهان مشرق- «تصمیم گرفتم اولین سفرم را به قلب دنیای مسلمانان انجام دهم». این را ترامپ در برابر سران عرب گفت در حالی که همه میدانستند اساساً به دلیل تلاش های مداخلهجویانه قدرتهای خارجی چیزی با نام «دنیای مسلمانان» یا «جهان اسلام» وجود ندارد.
این در واقع تصور رسانهای غرب از جهان اسلام است، جایی در شرق، دوردست، پر از بیابان و جنگ. یعنی دقیقاً همان جایی که هیچ ربطی به آمریکا ندارد و بنابر این میتوان ورود مهاجرانش را ممنوع کرد. این تلاش بیهودهای است برای جهانینشدن اسلام. اکنون اکثریت جمعیت ۱.۶ میلیاردی مسلمانان در خارج از خاورمیانه زندگی میکنند. جالب این است که ترامپ پس از عربستان به اسرائیل سفر میکند، لابد با این تصور که این صهیونیستهای فرصت طلب، قلب جهان یهود را در اختیار دارند.
بگذریم. مشکل بزرگتر این است که ترامپ هم مانند بسیاری از پیشینیانش قصد کرده اسلام ناب (!) را نه تنها برای آمریکاییان یا مسلمانان آمریکایی، بلکه برای مسلمانانی که در مهد اسلام یعنی خاورمیانه زندگی میکنند توضیح دهد. گفته میشود متن سخنرانی او را استیون میلر نوشته است، کسی که از دوران دانشجویی ید طولایی در اسلامهراسی داشته و در آخرین اقدام برای ممنوعیت مهاجرت مسلمانان تلاش کرد.
داستان تفسیر قرآن کریم از سوی رؤسای جمهور آمریکا به توماس جفرسون برمیگردد، زمانی که او در درگیری آمریکا با دزدان دریایی به انگیزههای مذهبی آنان اشاره کرد. او همچنین یک قرآن نزد خود داشت. در دوران کنونی اما با جیمی کارتر آغاز میکنیم. او که از هواداران پروپاقرص بازشدن فضای اجتماعی و سیاسی بود، تأکید کرد آمریکاییان با مسلمانان دارای ریشهها و ارزشهای مشترک است.
پس از او ریگان سر کار آمد و در دیدار با قذافی گفت:«باید اضافه کنم که درخواست سرهنگ قذافی برای حمایت بیچونچرا از جهان اسلام موجب میشود بسیاری به من به عنوان چهرهای ریاکار انتقاد کنند...مسلمانان در اینجا بیش از افغانستان کشته میشوند و سرهنگ قذافی با کسانی متحد است که این جنایت را با اسلام توجیه کرده و در واقع به تمام بشریت نسبت میدهند.»
نوبت به بیل کلینتون رسید و او هم در ترکیه آرزو کرد «بار بعد که یک رئیسجمهور آمریکا در کشوری مسلمان سخنرانی میکند، بتواند بگوید پیشرفت اندونزی و نیجریه و مراکش و سایر کشورها به ما کمک کرد تا اثبات کنیم برخورد ناگزیر و ذاتی تمدنها یک دروغ است». او چند سال پیشتر یعنی در ۱۹۹۴ میلادی در اردن گفت:«ما میدانیم ارزشهای سنتی مانند فداکاری در راه ایمان، عمل صالح، خدمت به خانواده و جامعه هماهنگ با برترین ارزشهای آمریکا است.» کلینتون یک سال بعد در غزه تأکید کرد «ما هر دو میدانیم که اساساً نمیتوان فلسطینیان و در کل، اسلام را با تروریسم همسان پنداشت.»
حادثه ۱۱ سپتامبر، دوره بوش را به اوج تفسیر اسلام از سوی کاخ سفید تبدیل کرد. او یک هفته بعد از حادثه صراحتاً گفت «تروریسم، چهره واقعی اسلام نیست.» اما طی سالیان بعد، نه تنها ایران و سوریه را به عنوان دو کشور اسلامی، محور شرارت معرفی کرد بلکه تعبیر «اسلام تندرو» را در ادبیات رسانهای و سیاسی آمریکا جا انداخت که به باور وی «انحرافی از یک عقیده ناب و تبدیل آن به ایدئولوژی مهلک» است.
اوباما در دوره ۸ ساله خود تلاش کرد تا مسلمانان را با اصطلاحاً ارزشهای مدرنیته سازگار کند. او در همان سال نخست به قاهره رفت و در سخنان خود تأکید کرد تفاوتهای فکری و فقهی میان مسلمانان موجب غنای بیشترِ این دین شده است اما نباید به شکافهای عمیق و خشونتهای تراژیک ختم شود. او میخواست به خیال خودش راهحل زندگی اسلامی اما خوشحال، پیشرفته و دموکرات را به اعراب یاد بدهد. از این رو در سال ۲۰۱۴ صراحتاً گفت «داعش، اسلامی نیست.»
ترامپ آخرین نمونه از تفاسیر اسلامی از سوی رئیسجمهور آمریکا است. او به قلب صدور تروریسم یعنی ریاض رفت اما آن را به دلیل وجود مکه و مدینه، قلب جهان اسلام نامید. او «دعا» کرد سخنرانیاش آغازی بر پایان تروریسم در میان مسلمانان و شاید سراسر جهان باشد با اینکه خود در مبارزات انتخاباتیاش تأیید کرده بود دولت آمریکا مسبب اصلی تشکیل داعش است. دانلد ایران را هیزمآور آتش اختلافات فرقهای نامید اما قطعاً میدانست بسیاری از سران و نمایندگان کشورهایی که رویاروی او بودند، در جنگ عراق علیه ایران به بغداد کمک کردند فقط به این دلیل که بیشتر ایرانیان شیعه هستند.
ترامپ ۴۶۰ میلیارد قرارداد تسلیحاتی و نظامی را با کشوری امضا کرد که طبق اسناد سازمان ملل جنایات جنگی در یمن مرتکب شده است. در حالی که نهضت مردمی و زیرساختهای یمن زیر موشکهای آمریکاییِ آل سعود است، دانلد در سخنرانیاش گفت:«دیدگاه ما یکی است: صلح، امنیت و پیشرفت اقتصادی برای منطقه و جهان.» دلیل آن واضح است «این قرارداد کمک میکند که عربستان سعودی نقش پررنگتری در اقدامات امنیتی داشته باشد.» که منظور او مقابله با دشمنان آمریکا و افشای اطلاعات آنها به واشینگتن است. چنین دولتی برای ایالات متحده بهترین الگو برای صدور به همه کشورهای اسلامی است.
رئیسجمهور ایالات متحده در حالی از «منافع و ارزشهای مشترک» سخن گفت که معلوم نیست کدام یک از ارزشهای رژیم سعودی مد نظر او است: دموکراسی، حقوق بشر، توسعه؟! بله، تنها ارزش مشترک این دو کشور، مقابله با نفوذ ایران در منطقه است و یا هر کشور و گروه دیگری که منافع زیادهخواهانه ایالات متحده را به رسمیت نشناسد.
او نیز مانند اوباما «تکبیرگفتن» در هنگام عملیات تروریستی را «توهین به ایمان هر انسان» دانست و تروریستها را «بندگان مرگ، نه بندگان خدا» نامید اما نگفت چرا در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی صرفاً برای تحت فشار قراردادن شوروی، پنتاگون حاضر به تسلیح گروههای اسلامی تندرو و در نتیجه تولد القاعده و طالبان در افغانستان شد؟ او جنگ با تروریسم را «نبرد حق علیه شیطان» نامید اما نگفت با چه مستنداتی میتوان اثبات کرد واشینگتن در جبهه حق ایستاده است؟!
ترامپ گفت روابط خود را با کشورهای عربی بر مبنای «واقعگرایی قاعدهمند که ریشه در ارزشها و منافع مشترک دارد» تنظیم میکند، و بلافاصله دستور داد «وظیفه هر کشوری در منطقه است که مطمئن شود تروریستها و سربازان شیطان هیچ پناهگاهی در خاک او ندارند» تا «ایدئولوژی شیطانی» از منطقه رخت بربندد. مشخص است منظور او از ارزشهای مشترک، همان منافع مشترک در اتهامزنی به گروههای مقاومت است و الا همه میدانند کشوری که میزبان او بود پایگاه ایدئولوژیک تکفیریهای منطقه است.
او زمانی دورویی را به نهایت رساند که به سران عرب گفت آمریکا نمیتواند به جای شما در مبارزه با تروریسم تصمیم بگیرد، اما دستورات دقیقی برای به انزواکشیدن ایران، جلوگیری از حمایت مالی تهران از شبهنظامیان در منطقه و تحریک مردم ایران به تغییر نظام سیاسی این کشور صادر کرد.
کسی منکر این حقیقت نیست که تروریسم تکفیری، اسلامی نیست بلکه سوءاستفاده و سوءتعبیر از ارزشهای اسلامی است. اما تفسیر به رأیهای ترامپ از ارزشهای کشورهای اسلامی صرفاً بدین معنا است که او تلاش کرد منافع واشینگتن را با ادبیات و زبان دینی منطقه توجیه کند و به سران حاضر در جلسه بقبولاند، کاری که در سایر مناطق جهان نیز متناسب با دغدغههای ملتهای آن انجام میدهد
او در واقع خواست بگوید اسلام واقعی همانی است که مطابق منافع باند نظامی-سیاسی-اقتصادی حاکم بر ایالات متحده است. هر کسی منکر این مطلب است، امتحانش ساده است: اگر سران منطقه اعلام کنند حاضرند همانگونه که ایالات متحده میخواهد یکپارچه با تروریسم مقابله کنند به شرط اینکه تمام پایگاههای نظامی واشنگتن و تسلیحات آمریکایی در منطقه برچیده شود، آیا ترامپ میپذیرد؟
قطعاً او مفسر قرآن کریم نیست اما سکوت و همراهی حاکمان منفعتطلب منطقه به او اجازه چنین اظهارنظرهایی را میدهد.
منابع
http://thehill.com/blogs/pundits-blog/the-administration/۳۳۴۴۵۴-full-speech-president-donald-trump-address-in-saudi
https://www.theatlantic.com/international/archive/۲۰۱۷/۰۵/the-muslim-world-is-a-place-that-does-not-exist/۵۲۷۵۵۰
https://www.theatlantic.com/international/archive/۲۰۱۷/۰۵/american-presidents-explain-islam-to-muslim/۵۲۷۴۱۵
موشن گرافی دیده نشده در قسمت اول برنامه راز که شب گذشته پخش شد.
«تقلب، اسم رمز آشوب بود»! و الا اگر قرار بود مستند به ۴ تا سند و ۴ تا مدرک باشد، لااقل این حد از عقل و شرع و شرف را به کار میبستند که وسط ساعات اخذ رأی، اعلام پیروزی نکنند!
به گزارش مشرق، حسین قدیانی در یادداشت روزنامه وطن امروز نوشت:
قریب ۳۰ سال بعد از ارتحال امام، خوب است ببینیم صرفنظر از مرسومات، عنوان «خط امام» به کدام جریان تعلق میگیرد؟! آیا من، چون در جماران، همسایه دیوار به دیوار امام بودم؟! یا من، چون با حضرت روحالله، چندین آلبوم عکس دارم؟! یا من، چون پدرم، پسر پسر امام بود؟! یا من، چون ۱۲ بهمن، در پلکان سوم و چهارم و هفتم طیاره، همراه امام بودم؟! یا من، چون فلان روز، بهمان حکم را از بنیانگذار جمهوری اسلامی دریافت کردم؟! یا من، چون بعضیها به جریان همسو «خط امام» میگویند؟! یا من... آری! همین من، چون فرزند شهیدی هستم که پدرم بیآنکه سپاهی یا ارتشی باشد، به عشق امام، از جان خود گذشت؟! بسمالله الرحمن الرحیم! فرزند شهید دهه ۶۰ بودن، دلیل بر آن نیست که تو در «خط امام» باشی!
تمام دنیا حتی آمریکا و اسرائیل هم جریان تو را «خط امامی» بخوانند، باز دلیل نمیشود! از امام، حکم داری، داشته باش! در هواپیما با امام بودی، بودی که بودی! چند نسل آنطرفتر به خمینی میرسی، من را چه میگویی که رسما «پیامبرزاده»ام و چند نسل آنطرفتر به «حضرت آدم» میرسم؟! با امام، در مرز ایران و ترکیه، عکس داری، خیلی هم عالی، فقط بگو دوربین، نیکون بود یا کانن؟!
آجر خانهات، مماس روی دیوار حسینیه است، احسنت به سیمان تو! معذلک «خط امام» یعنی «خط امام»، نه «خاطره با امام»! وانگهی! هیچ خاری را دیدهای که بیخاطره با گل باشد؟! تو به من بگو چقدر نوکری برای این مردم را افتخار میدانی، تا من به تو بگویم چقدر در «خط امام» هستی! دولتی که جز «حرف» کارنامه دیگری نداشته باشد، در «خط باد هوا» است، نه «خط امام»! جریانی که با سران استکبار و حکام مرتجع منطقه، مرزبندی آشکار ندارد، در «خط یاسر عرفات» است، نه «خط امام»! جماعتی که نسبت به مبارزه با فساد و تبعیض، حساسیت ندارد، در «خط حقوقهای نجومی» است، نه «خط امام»! «امام بزرگوار ما» فقط یک پیرمرد محترم نورانی نبود؛ هم خط داشت و هم خط میداد! و هنوز هم خط دارد! و هنوز خط میدهد! «خط مبارزه»! «خط انقلاب»! «خط سازشناپذیری!» «خط برائت»! و البته «خط قانون»! و صدالبته «خط انتخابات»! تقریبا همه که پای کار شخصیت کاریزمای امام بودند، پس چرا توجه امام به «قانون اساسی»؟!
تحقیقا همه که او را بانی انقلاب میدانستند و غافل از نظراتش نبودند، پس چرا تذکر امام به «انتخابات»؟! بنابراین دورترین آدمها و عناصر و جریانها به «امام و خط امام» فقط جماعتی نیست که به مبارزه و عدالت و موازین اسلام ناب و همراهی با آه پابرهنهها التزام عملی ندارد، بلکه تو اگر «ضد قانون» یا «ضد انتخابات» عمل کنی، یعنی «ضد امام» رفتار کردهای و «ضد خط امام» ولو آنکه درخت گلابی حیاط خانهات، شاخههایی هم در حیاط خانه امام داشته باشد! ولو آنکه عکس داشته باشی با امام، به عدد نفوس خلائق! ولو آنکه پدرت، نسبتی با پسر امام در افق داشته باشد! ولو آنکه یار طیاره بوده باشی! ولو آنکه احکام جداگانه از خمینی داشته باشی! ولو آنکه عنوان «خط امام» را دزدیده باشی! و ولو آنکه چون من، پدر را در جنگ تحمیلی از دست داده باشی!
دقت کنید! من نمیخواهم بگویم «خط امام» به این چیزها هست و نیست، بلکه میخواهم بگویم اصلا و ابدا به این چیزها نیست! اگر خمینی بتشکن، با وجود آنکه خود بنیانگذار نهضت انقلاب اسلامی بود، هرگز عدول از «قانون» نکرد، حتما در «خط امام» نیست جریانی که اعتراض خود را، نه از «راه قانون»، بلکه از «بیراهه فتنه» دنبال میکند!
و اگر «امام بزرگوار ما» با وجود آنکه خود بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بود، هرگز عدول از «کلیت انتخابات» و «رأی اکثریت» نکرد، قطعا در «خط امام» نیست جریانی که در کارنامهاش لکه ننگین فتنه ۸۸ و لگد زدن به ۴۰ میلیون رأی ملت و نپذیرفتن آرای اکثریت وجود دارد! شاهد بودیم که از نظر قطعی شورای نگهبان درباره انتخابات ۲۹ اردیبهشت، فقط یک ساعت گذشته بود که جناب رئیسی بیانیه دادند مبنی بر تمکین از قانون! و ادامه همان مسیر قانونی که در ۱۰ روز اخیر انجام دادند! این یک خط است، یک مکتب است، یک فرهنگ است، یک کلاس است.
یک بیکلاسی و بیفرهنگی و بیمکتبی و بیخطی هم بعد از ظهر جمعه ۲۲ خرداد ۸۸ رخ داد که هنوز چند ساعت به پایان رأیگیری مانده، نامزدی بیاید جلوی دوربینها و میکروفنها، اعلام پیروزی کند! اینکه به نامزد مد نظر، میگوییم «متوهم»، بیخود نیست! او و همپالکیها، اگرچه برای «ادعای تقلب» سندی جز نظریه فاخر «داماد فلان جا» ارائه ندادند اما از حق نگذریم که هم برای «توهم» خود، کوهی از سند به ما نشان دادند و هم البته برای «توحش» خود! آنجا که تا ماهها بعد از ۲۲ خرداد ۸۸ هیچ وقعی به هیچ پند و اندرزی ننهادند و هرگز حاضر نشدند اعتراض خود را از مجرای قانون، پیگیری کنند! بله! حق با آقای ابطحی است: «تقلب، اسم رمز آشوب بود»! و الا اگر قرار بود مستند به ۴ تا سند و ۴ تا مدرک باشد، لااقل این حد از عقل و شرع و شرف را به کار میبستند که وسط ساعات اخذ رأی، اعلام پیروزی نکنند!
تا خوب خوب خوب بفهمیم چه کسی و چه جریانی در «خط امام» است، لاجرم باید بفهمیم چه کسی و چه جریانی در «خط قانون و انتخابات» است و چه کسی و چه جریانی در خط «ضد قانون و انتخابات»! پس قیاس میکنیم ۲ رفتار را و ۲ جریان را که یکی ۸۸ انتخابات و اخلاق و عقل و شرع و شرف را با هم باخت و دیگری ۹۲ و ۹۶ فقط و فقط انتخابات را!
در همین انتخابات اخیر، جریان بازنده انتخابات، در حالی اعتراض خود را تنها و تنها از مجرای قانون پیگیری کرد که ۶ مؤلفه بسیار مهم، بهانه را برای عدول او از قانون، از قضا بسیار فراهمتر از بازنده ۸۸ میکرد، لیکن آنکه واقعا در «خط امام» است و آن جریان که حقیقتا در «خط امام» است، دریایی از بهانه هم داشته باشد، باز تمرد از قانون و خروج از سازوکار انتخابات نمیکند! اولا سال ۸۸ هنوز روز رأیگیری بود و هنوز مهلت رأیدادن ملت باقی بود که فلانی اعلام برد کرد!
در سالهای ۹۲ و ۹۶ اما هنوز شورای نگهبان، بر صحت انتخابات صحه نگذاشته بود که نامزدهای بازنده، هم از در تبریک به منتخب اکثریت وارد شدند و هم از در ابراز موفقیت برای او! ثانیا بر خلاف فرد باغی و جریان یاغی ۸۸ که بنا به اعتراف خودشان، تقلب تنها یک اسم رمز برای آشوب بود، نامزد دوم انتخابات امسال، با اسناد متعدد تخلف و مدارک فراوان کارشکنی، سراغ مراجع ذیصلاح رفت!
ثالثا بر خلاف نفر دوم ۸۸، دارای رکورد بیشترین رأی نامزد بعد از نامزد اول بود! رابعا نفر پیروز انتخابات اخیر، بر خلاف نامزد پیروز ۸۸ رکورد کمترین نصاب رأی نامزد اول را از آن خود کرد! خامسا از داخل و خارج و در فضای مجازی و غیر آن، دهها نقشه کشیده شد تا بلکه نامزد دوم انتخابات ۹۶ ایضا جریان حامی، تحریک به همان کاری شوند که سال ۸۸ باغیها و یاغیها در کف خیابان انجام دادند! و شگفتا! اینجا اگر نقشهکشیها برای وسوسه آشوب بود، سال ۸۸ اما مکرر آشوبطلبان دعوت شدند به قانون! و نصیحت شدند به رعایت سازوکار انتخابات!
سادسا ۱۶ میلیون ۹۶، از ۱۳ میلیون ۸۸، عدد بیشتری در حد ۳ میلیون رأی داشت! به این ۶ مؤلفه اما ۶۰ مؤلفه دیگر هم اضافه شود، باز گفتار متین و رفتار متمدنانه آن نامزد و آن جریان که برابر قانون و سازوکار انتخابات، مطیع است، ذرهای تغییر نمیکند! آنی اما فرض کنید نامزد مغلوب ۸۸ با علم و آگاهی نسبت به این ۶ مؤلفه، قرار بود جای آقای رئیسی باشد! گمانم این بار، یک هفته قبل از انتخابات، پیروزی خود را اعلام میکرد!
کجایند شکلکهای فضای مجازی که من با مدد از آنها، اندکی راحتتر با آقای آشنا سخن بگویم؟! جناب مشاور حسن روحانی! «رئیسی، موسوی نیست» و تمام؟! پس تحریمهایی که در بستر فتنه، مجال تصویبش فراهم شد، چه میشود؟! پس چه میشود آن همه لطمه به آبرو و حیثیت نظامی که این همه خون مطهر به پایش ریخته شده؟! اصلا آیا قابل شمارش است ناسزاهایی که به بهانه ادعای دروغ آقایان، به نهضت خمینی داده شد؟! «مرگ بر اصل ولایت فقیه» چرا؟!
بردن آبروی نظام مظلوم ما چرا؟! گرا دادن به دشمن در جهت تحریم اقتصادی این ملت چرا؟! فتنه علیه قانون چرا؟! فتنهآفرینی علیه انتخابات چرا؟! لگد به ۴۰ میلیون رأی و دعوت به ابطال انتخابات چرا؟! عدم تمکین در وادی نظر و عمل، در برابر قضاوت نهاد قانونی شورای نگهبان چرا؟! آیتالله جنتی که همان آیتالله جنتی است! و اغلب اعضای شورای نگهبان هم که همان هشتاد و هشتیها! و شورای نگهبان هم که همان! پس اینجا، بحث ۲ شخص نیست که این، او نیست و او هم این! نخیر! بحث ۲ خط است؛ «خط امام» و «خط ضد امام»! «خط قانون» و خط «ضد قانون»! «خط انتخابات» و خط «ضد انتخابات»! و به جرأت میخواهم بگویم «خط قانونگرایی» و «خط نوفرقانیسم»! و مگر نه آنکه همه گروهکهای ضاله و تروریستی، در شمار حامیان جریان فتنه و تمرد از قانون، جا خوش کردهاند؟!
معالاسف، آنچه روزهای اخیر و ماههای اخیر، از فتنهگران ۸ سال پیش تا امروز دیدیم، مؤید این نظر بود که اصلا و اساسا به این جماعت پررو و وقیح، رأفت نیامده! فرصتی اگر به ایشان بدهی، عوض آنکه آن را به مجرایی برای عذرخواهی و بازگشت تبدیل کنند، وقیحتر میشوند و پرروتر! روزی به ساحت مقدس امام رضا علیهالسلام اهانت میکنند و دگر روز، روز مراسم تشییع شهدا را مخل شادی مردم، تفسیر میکنند!
و من حالا میفهمم که چرا خمینی بتشکن، فرصتی اگر منباب انابه به جریانات مغایر با مصالح ملت میداد، لیکن حد و حدود این مهلت را هم معین میکرد! و از جایی به بعد، دیگر با ایشان فقط بر اساس لیاقتشان برخورد میکرد! آنی فرض کنید خلف صالح امام، سال ۸۸ پای قانون و پای انتخابات و پای ۴۰ میلیون رأی و پای رأی اکثریت و پای همه موازین و همه سازوکارهای مربوط به انتخابات و منجمله همین نهاد قانونی شورای نگهبان نمیایستادند! کدام شورای نگهبان میخواست سلامت کدام انتخابات را تایید کند؟!
و اساسا کدام انتخابات برگزار میشد که حسن روحانی بتواند برنده آن باشد؟! پس فتنهگران را اگر اندکی از شرف و اقلی از انصاف بود، حتم کنید به جای زیادهروی در وقاحت، تبریک به آن نظم و نظامی میگفتند که ۸۸ پای داوری شورای نگهبان ایستاد تا این «نهاد قانونی» همچنان محترم و همچنان مرجع باقی بماند!
تا ۹۲ و ۹۶ هم همچنان سرپا باشد که درباره انتخابات، قضاوت نهایی را انجام دهد! ما اما از موضع توهم، قلم دست نگرفتهایم! و انتخابات را شاید ببازیم لیکن اخلاق و قانون و مدنیت را هرگز! و اگرچه رأی نهایی نهاد قانونی انتخابات را به منزله رسمی شدن باخت خود و برد حریف میدانیم اما باز هم تمکین برابر قانون و سازوکار انتخابات در نظام مقدس جمهوری اسلامی را وظیفه خود تلقی میکنیم! ما باز هم از کلیت انتخابات دفاع میکنیم و به رأی مردم احترام میگذاریم و به فرد منتخب اکثریت تبریک میگوییم و او را رئیس همه جمهور میخوانیم، ولو آنکه ما را، با وجود چنین نگاهی و اینچنین دیدگاهی «خشونتطلب» بخوانند! این همان ناسزای آشنایی است که از ما بیشتر، «امام بزرگوار ما» دشت کرد! دشمن و دشمندوستان، از همه بیشتر، شخص امام را میزدند!
و هنوز هم از همه بیشتر، امام را میزنند! «باید «مرگ» را از شعارهای خود حذف کنیم» یعنی زدن همان امامی که آرزو داشت حتی از کلیساها هم ناقوس «مرگ بر آمریکا» به صدا درآید! هان ای خمینی بتشکن! ما بهانهایم! و هنوز هم دعوا بر سر آرمانهای بلند انقلابی است که تو با نام و یاد «خدا» بهراه انداختی! ایستادگی ما پای صحیفه تو نبود، جماعت را چه کارشان با ما بود؟! اماما! نه در جماران، همسایه تو بودیم و نه با تو در تبعید اما مگر آن روز نیمه خرداد که یک تنه علم قیام برداشتی، کسی را جز خدا داشتی؟! و مگر سوم خرداد، با وجود آن همه اصحاب خاکیپوش، کسی را جز خدا داشتی؟!
و مگر هیچ وقت، کسی را جز خدا داشتی؟! با وجود چنین خدایی که کافی است برای عبد، من تازه میفهمم که چرا این همه «آدم» تنها بود! و چرا این همه «نوح» تنها بود! و چرا این همه «ابراهیم» تنها بود! و چرا این همه «موسی» تنها بود! و چرا این همه «عیسی» تنها بود! و چرا این همه «محمد» تنها بود! و چرا این همه «علی» تنها بود! اما نه! «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»! یکی هست آن بالا، که دیگر نمیخواهد «علی» را تنها ببیند!
او همان خدایی است که موسای تنها را در حالی که طفلی بیش نبود، دست فرعون داد تا بزرگش کند! اطفال درون گهواره ۴۲ را اما خدا خود بزرگ کرد! و سوم خرداد، خرمشهر را خدا خود آزاد کرد! خدایا! ما بندگان ضعیف هستیم! ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم! ما هیچایم! و هر چه هست تویی! ما اگر چنانچه خلاف میکنیم، نادانیم! تو بر ما ببخش!
سفیر سابق رژیم صهیونیستی در سازمان ملل با اشاره به توانایی نظامی حزبالله در مطلبی نوشت که حزبالله میتواند همه موشکهای خود را در عرض یک روز به سمت اسرائیل شلیک کند.
به گزارش مشرق، سفیر سابق رژیم صهیونیستی در سازمان ملل از برتری نظامی جنبش حزبالله لبنان نسبت به این رژیم خبر داد.
ران پروسور طی مقالهای که در روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است، نسبت به زیرساختهای نظامی حزبالله و حمایت میشل عون، رئیس جمهوری لبنان از آن هشدار داد.
در این مقاله آمده است: حزبالله قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل را به چالش کشیده و در حال حاضر ۱۵۰ هزار موشک در اختیار دارد.
سفیر سابق رژیم صهیونیستی در این مقاله تأکید میکند که موشکهای حزبالله از مجموع زرادخانه و موشکهای کشورهای عضو ناتو بیشتر بوده و تمامی مناطق اسرائیل را هدف قرار میدهد.
پروسور از اینکه حزبالله لبنان این توانایی را دارد که در یک روز همه موشکهایش را به سمت فلسطین اشغالی شلیک کند، ابراز نگرانی کرده است.
وی مدعی شد که حزبالله به نفع ایران عمل میکند تا لبنان و در مقایسه با جنگ ۲۰۰۶ ده برابر قویتر شده است.
این مقام سابق رژیم صهیونیستی بیآنکه اشارهای به تجاوزگری این رژیم در جنگ با حزبالله داشته باشد، اظهار داشت که سازمان ملل باید با اعمال فشار به شورای امنیت به منظور تأیید و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ در بند هفت اقدام به تلافی آغاز جنگ جدید از سوی حزبالله کند.
سفیر سابق رژیم صهیونیستی در سازمان ملل همچنین از آمریکا خواسته است از رسیدن سلاح به جنوب لبنان جلوگیری کند.
وی نیز پیشنهاد داده است که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را نسبت به کنترل حزبالله متقاعد کنند.
پروسور در مقاله خود یادآور میشود که برخی از کشورهای عربی نظیر مصر و عربستان به دنبال کنترل حزبالله و ایران هستند.
سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی: این شورا صحت انتخابات میان دوره ای مجلس را تایید و به وزارت کشور اعلام کرده است.
به گزارش مشرق، عباسعلی کدخدایی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری چهارشنبه شب شبکه دو سیما در پاسخ به این پرسش که آیا صحت انتخابات میان دوره ای مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان تایید شده است یا خیر؟ افزود: قرار بود بررسی این انتخابات را در جلسه عصر امروز شورای نگهبان داشته باشیم خوشبختانه کارشناسان بررسی های نخستین را انجام داده بودند و مطالب خدمت اعضای شورای نگهبان ارائه شد و نهایتا در ۴ حوزه ای که انتخابات میان دوره ای مجلس را داشتیم صحت انتخابات تایید و به وزارت کشور اعلام شد.
سخنگوی شورای نگهبان گفت:همه موارد در این شورا بررسی شد و در نهایت تشخیص این شورا این بود که تخلفاتی که انجام شد در سرنوشت انتخابات موثر نبوده است.
عباسعلی کدخدایی درباره دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزود: به مردم تبریک می گویم که با مشارکت گسترده و با شور و شوق زیادی به پای صندوق های رای آمدند.
وی ادامه داد: بنا بر تعبیر مقام معظم رهبری حضور مردم در انتخابات نوعی مصونیت و اقتدار برای کشور است و دشمن از این حضور مردم وحشت می کند.
کدخدایی با بیان اینکه انتخابات، کنش و حرکت عظیم اجتماعی است، افزود: با توجه به اینکه ۴۱ میلیون نفر در این دوره از انتخابات شرکت کردند و با توجه به اینکه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و میان دوره ای مجلس شورای اسلامی را هم داشتیم طبیعتاً انتخابات با این گستردگی نمی تواند بدون هیچ تخلفلی باشد و در همه ادوار شاهد این تخلفات بودیم.
سخنگوی شورای نگهبان اضافه کرد: تخلفات در دوره تبلیغات نامزدها و روز رای گیری وجود دارد و به علت وجود حساسیت ها گزارش های متعددی برای ما ارسال می شود اما نباید فراموش کنیم انتخابات توسط خود مردم اجرا و نظارت می شود.
وی ادامه داد: هیئت های اجرایی و نظارت از جنس مردم هستند و طبیعتاً اشکالاتی ممکن است به وجود بیاید، همان گونه که این بار هم اشکالاتی و تخلفاتی را داشتیم.
کدخدایی افزود: مهم این است که با این تخلفات چگونه برخورد شود باید با تخلفات برخورد و از آن جلوگیری شود اگر هم لازم باشد تخلفات را به قوه قضاییه و محاکم دادگستری ارسال می کنیم.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: انتخابات این دوره را از جهت تخلفات متفاوت نمی بینم همان تخلفاتی است که در گذشته نیز بود.
کدخدایی افزود: قوه قضاییه با ستاد ویژه ای که تشکیل داده خیلی سریع به تخلفات رسیدگی و در حال بررسی آن است و این ها در پیشگیری از این تخلفات برای دور های آینده موثر است.
وی با اشاره به اینکه گستردگی و تنوع تخلفات را داشتیم و فهرستی از شکایت ها و اعتراضات در بیانیه شورای نگهبان آمده است، اضافه کرد: کمبود تعرفه ها در برخی از شعب، تاخیر در برخی شعب رای گیری، اخلال در روند رای گیری، دستکاری احراز هویت، صادر نکردن کارت برای نمایندگان نامزدها، رعایت نکردن بی طرفی در آگهی عنوان اسامی نامزدها، تعطیلی زود هنگام شعب، تبلیغ به نفع نامزدها، استفاده از امکانات دولتی، جانبداری از دخالت برخی مقامات، تطمیع، تهدید و خرید و فروش آراء، مخدوش بودن تعرفه ها و جلوگیری از حضور نمایندگان نامزدها در شعب و تخلفاتی از این گونه موارد انجام شده که در انتخابات قبلی هم سابقه داشته است.
کدخدایی در پاسخ به این پرسش که آیا کمبود تعرفه ها عمدی بوده است؟ گفت: شورای نگهبان به این نتیجه نرسید.
وی با توضیح انواع تخلفات در قانون افزود: اصولا دو نوع تخلف را در قانون تحت عنوان جرایم و تخلفات انتخاباتی داریم که یک سنخ، تخلفاتی است که هم خودش به عنوان تخلف شمرده می شود و هم در سرنوشت انتخابات موثر است و نوع دوم تخلفات غیر موثر است یعنی تاثیری بر سرنوشت انتخابات ندارد.
کدخدایی افزود: اگر در جایی تقلبی به صورت گسترده صورت می گیرد یا اگر با تبانی، صندوق ها با تعرفه پر شود اگر این موضوع برای شورای نگهبان احراز شود جرم است و مجازات دارد و مرتکبان به قوه قضاییه معرفی می شوند.
سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: علاوه بر این اگر برای شورای نگهبان احراز شود چنین کاری انجام شده است کل تعرفه های آن صندوق هم ابطال می شود.
کدخدایی گفت: بر اساس قانون، ابطال یا توقف فقط از اختیارات شورای نگهبان است اما مرتکبان تخلف برای مجازات به قوه قضاییه معرفی می شوند.
وی افزود: همه موارد در شورای نگهبان بررسی شد و در نهایت تشخیص این شورا این بود که تخلفاتی که انجام شد در سرنوشت انتخابات موثر نبوده است.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: در انتخابات ریاست جمهوری ابطال و یا توقف آراء نداشتیم.
کدخدایی افزود: پیش از روز رای گیری حدود ۲۰۰ گزارش تخلف داشتیم ، شکوایه های متعددی انجام که تعدادی از آن ها به قوه قضاییه ارسال شده است.
وی گفت: پرونده تغییر در سرنوشت انتخابات بسته شده است و هیچ تغییری را در سرنوشت و نتیجه انتخابات نداریم اما کسانی که مرتکب تخلف و یا جرم شدند بر حسب تخلف و جرم در صورت احراز در قوه قضاییه به مجازات خواهند رسید.
سخنگوی شورای نگهبان افزود: جانبداری و دخالت برخی مقامات دولتی و اجرایی در انتخابات بوده است که معمولا در همه دوره های انتخابات هم وجود دارد .
کدخدایی اضافه کرد: با حجم عظیم تعرفه ای که در روز رای گیری وجود دارد ممکن است در برخی مواقع مجری فراموش کند مهر تعرفه را بزند و یا مشخصات را بنویسد و فرض کنیم عامداً این کار را کرده باشد تعداد تعرفه این چنین در این دوره از انتخابات تفاوت چندانی با دوره های دیگر نداشت.
وی گفت: برخی آمار از جمله وجود ۵ میلیون تعرفه بدون مهر در فضای مجازی منتشر شد که خنده دار بود.
سخنگوی شورای نگهبان افزود: مجموع تعرفه های بدون مهر حدود ۱۲ هزار تعرفه بود که نسبت به ۴۱ میلیون تعرفه رای اخذ شده در انتخابات بسیار ناچیز است.
کدخدایی گفت: مخدوش بودن تعرفه ها به اندازه ای نبود که بتواند بر سرنوشت انتخابات تاثیرگذار باشد.
وی افزود: تخلف جلوگیری از حضور نمایندگان نامزدها هم زیاد و فراگیر نبود.
سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: حضور نمایندگان نامزدها بر سر صندوق ها، اختیاری است و الزامی نیست و در عمل این نمایندگان بر سر همه صندوق ها حضور ندارند.
کدخدایی با تاکید بر اینکه قانون انتخابات باید اصلاح شود گفت: یکی از مشکلاتی که همیشه داریم و مسایل مختلفی را رقم می زند موضوع ثبت نام رای دهندگان است.
وی افزود: اگر بتوانیم نظام ثبت نام رای دهندگان را داشته باشیم موضوع خرید و فروش آراء، تقلب آراء ، شلوغی و بی نظمی در صف ها برطرف می شود.
سخنگوی شورای نگهبان اضافه کرد: اگر این کار انجام شود کمک بزرگی به روان شدن انتخابات می شود و توزیع رای دهندگان بر سر صندوق ها مناسب می شود .
کدخدایی گفت: برای این کار به تصویب قانون نیاز داریم.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر به سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری درباره انتخابات عمل می شد و قانون تغییر می یافت آیا روند اجرا و نظارت راحت تر می شد؟ افزود: بله، این کار هم در موضوع ثبت نام ها و هم در بحث صلاحیت ها و اجرا، هزینه و تبلیغات می توانست به ما کمک کند اما متاسفانه این فرصت را از دست دادیم و امیدواریم این موضوع زودتر به سرانجام برسد.
سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به اینکه مسئولان، مشکلات انتخابات را لمس کردند، گفت: دولت اخیرا اعلام کرده لایحه جامع انتخابات در کمیسیون ها در دست بررسی و مجلس شورای اسلامی هم آماده بررسی است که امیدواریم این کار انجام شود.