حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی تیر ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۳۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است


۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۱:۵۶
حسن حیدری

// - سخن‌نگاشت | جناب عبدالعظیم حسنی

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۱:۴۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

شخصیت ارزشمند و ذیقیمت حضرت عبدالعظیم حسنی

// - سخن‌نگاشت | جناب عبدالعظیم حسنی

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۱:۴۶
حسن حیدری

// - حجاب، لباس فعالیت اجتماعی

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۱:۳۴
حسن حیدری

منافع یک مدیر یا منافع کشور

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۱:۱۱
حسن حیدری

اعزام 39 گلستانی برای مشارکت در ساخت صحن حضرت زهرا (س) در نجف اشرف           

یک گروه 39 نفره از گلستان برای مشارکت در ساخت صحن حضرت زهرا (س) به عراق اعزام شدند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات در گلستان گفت : این افراد دارای تخصصهای مختلف ساختمانی مانند کاشیکاری ، گچبری و ایزوگام کار هستند که به نجف اشرف اعزام شدند.

صفر معراجی افزود : دوره فعالیت این افراد یک ماهه و به صورت رایگان است.

وی گفت : افرادی که برای ساخت صحن حضرت زهرا سلام اله علیها تمایل به مشارکت دارند می توانند به ستاد بازسازی عتبات در شهرستانها مراجعه و ثبت نام کنند.

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۰:۳۷
حسن حیدری

تحلیل انتخابات در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام رئیسی:

انتظار این حجم از تخریب از طرف آقای روحانی را نداشتم/ جمع شدن بخش عظیمی از نیروهای دلسوز انقلاب برکت این انتخابات بود/ دولت وادار شد صدای مردم را بشنود/ دستگاه قضا بدون مماشات با متخلفان انتخابات برخورد کند

رئیسی

تولیت آستان قدس رضوی گفت: یک برکت و نعمت این انتخابات، جمع شدن بخش عظیمی از نیروهای دلسوز کشور دور هم و کنار گذاشتن کدورت‌ها بود.

به گزارش مشرق، چندی پیش در ایام تعطیلات عید سیعد فطر مدیران عامل برخی خبرگزاری‌های کشور سفری به مشهد مقدس داشتند که طی این سفر، دیداری صمیمانه نیز با حجت الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی فراهم گردید.

در این دیدار، سئوالات مختلفی درباره چرایی ورود حجت الاسلام رئیسی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و نیز تحلیل وی از متن، حاشیه و نتیجه این انتخابات مطرح گردید.

آنچه در پی می‌آید متن کامل این گفتگوی رسانه‌ای است که از سوی دفتر حجت الاسلام رئیس در اختیار رسانه ها قرار گرفته است.

***

* آقای رئیسی، اگر امروز می خواستید برای ورود به انتخابات تصمیم بگیرید مجددا نامزد می شدید؟

من در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری هم چندین بار گفتم که بهترین شغل یعنی خادمی علی بن موسی الرضا(ع) و زوار بزرگوارشان را دارم و هیچ کاری برایم از این بالاتر و شیرین تر نیست؛ اما واقعاً با وضعیتی مواجه بودیم و هستیم که یک مسئولیت مضاعفی را برای حضور در انتخابات ایجاب می‌کرد.

جمهوری اسلامی در دهه چهارم حیاتش، باید از خود در حل مسائل پیچیده اقتصادی و بین المللی کارآمدی بیشتری نشان دهد؛ مردم را روز به روز به انقلاب و اهداف بلند آن امیدوارتر کند؛ نفوذ بین‌المللی و منطقه‌ای و گفتمانی اش را افزایش دهد؛ در یک کلمه نظام اسلامی باید نشان دهد که همچنان «می‌تواند» و باید کارآمد و الهام بخش و پیشرو باشد.

خب این تفکر «ما می توانیم» در چند سال اخیر به طور واضح در سطوحی از قوه مجریه کشور افول کرد، یعنی روحیه اعتماد بنفس و تلاش برای باز کردن راهها و گره از کار مردم و پیشرفت، در میان مدیران جای خودش را به «ناامیدی و نمی شود» داد. برای یک حرکت پیش‌رونده و یک موجود زنده با نشاط به‌نام انقلاب، «نگاه ما نمیتوانیم» یک تهدید اساسی است. این واضح است که نسخه دشمن برای مقابله با انقلاب در دوره کنونی القاء پشیمانی از گذشته به مسئولان و مردم است تا جایی که مداوم دستور عقب نشینی صادر شود، یعنی بنا دارند تفکر و روحیۀ با نشاط مدیریت انقلابی را به یأس و نمیشود مبتلا کنند و بالطبع انقلاب اسلامی را به موجودی حاشیه‌ای و هضم‌شده در مناسبات نظام سلطه و نظم نوین جهانی تبدیل کنند. متاسفانه این یک رویکرد غلط در اندیشۀ برخی از مدیریتهای کلان اجرایی هم نفوذ کرده است.

واقع مطلب این است که انقلاب اسلامی در عرصۀ مدیریت کشور پس از سالها هنوز نتوانسته است طرح خود را به صورت کامل ارائه دهد. الگوهایی از مدیریت انقلابی وجود دارد و آثار خوبی خلق کرده است ولی به عنوان یک جریان غالب نه خود را کاملاً شناسانده است و نه بر فرهنگ مدیریتی و اجرائی کشور حاکم شده است. ریشه های مشکلات کشور شناخته شده نبودن این نوع از مدیریت عقلانی و انقلابی و جاری نشدن آن در ساختارهای مدیریتی کشور است. من عقیده دارم انقلاب اسلامی حتی به کسانی که به این انقلاب اعتقاد ندارند بیشترین خدمت را کرده است و وظیفه هم دارد بکند. منتها این پروژه هنوز کامل نیست و خلاهایی دارد که باید پوشانده شود. همین موجب ناکارآمد نشان دادن انقلاب و نظام میشود.

حالا در مقابل این مسیر، تکلیف نیروهای دلسوز و دغدغه مند چیست؟ نشستن و تماشا کردن؟ نگرانی از هزینه شدن و هزینه دادن؟ مردم مومن و فداکار ما برای انقلاب شان این همه هزینه مالی و جانی را پذیرفته اند تا به یک الگوی مستقل تبدیل شود؛ یعنی بتواند واقعاً در همه ابعاد پیشرفت کند و در عین حال، عزت و عظمت داشته باشد و مردمش، شرمنده و کوچک شده و وابسته به قدرتهای زورگو نباشند؛ حالا در مقابل جریانی که می‌خواهد بگوید پیشرفت الا و لابد از راه وابستگی به غرب یا شرق می‌گذرد و در واقع می‌خواهد به مردم بگوید که شعارهای استقلال و آزادی را که در انقلاب خواسته اید، در حد یک شعار بوده است و تحقق یافتنی نیست، چه باید کرد؟ آیا نباید حرف منطقی و عقلانی انقلاب را سر دست گرفت؟ این یک وظیفه و یک مطالبه عمومی بود. بسیاری از مردم مومن و نخبگان دانشگاهی و علمای بزرگوار و طلاب و دانشجویان و اقشار مختلف اتمام حجت کردند و خواستند که در صحنه این مبارزه و امتحان حاضر شوم من هم سعی کردم وظیفه ام را انجام دهم و از این بابت خدا را شکر می‌کنم.

اساساً برخی از منازعات سیاسی در کشور به تقابل دو نوع نگاه برمی‌گردد. یک نگاه که می‌گوید انقلاب اسلامی الگویی برای ادارۀ کشور دارد که متفاوت از نظام سرمایه داری است و یک نگاه که نه از خلاقیتی برخوردار است و نه حاضر است دربارۀ نوع مدیریتی که تفکر انقلابی ارائه میدهد بیاندیشد و تنها راه بقاء را توجه به اراده بیگانگان میداند. من به این انتخابات قدم گذاشتم که بگویم رفتار و مدیریت انقلابی آن تصویری نیست که دشمنان آن ساخته اند و گام اول برای اینکه وضعیت کشور اصلاح شود اصلاح این تصویر است.

* با این توصیف شما، نتیجه انتخابات یعنی مردم به الگویی که شما معتقدید نادرست است، اعتماد کردند و مسیری را که شما نماینده‌اش بودید و می گویید مسیر بهتری بوده، رد کردند؟

تحلیل نتیجه انتخابات با این ساده‌سازی‌ها به نظرم خطائیست که نباید در دام آن بیفتیم. ما میدانیم مردم به دلائل مختلف به یک فرد یا یک جریان رای می‌دهند اگر این انگیزه ها را دقیق نشناسیم خودمان را به اشتباه خواهیم انداخت و موجبات سوء استفاده از رای مردم را فراهم خواهیم کرد. بله، یک جریان تبلیغی خاصی که طیف هم هستند از باندهای بلندگوی تبلیغاتی دشمنان از امریکا و انگلیس گرفته تا برخی رسانه های داخلی می‌خواهند نتیجه انتخابات را همین‌طور تفسیر کنند. چرا؟ چون با این تفسیر کار دارد. می‌داند که اگر بتواند این تفسیر را جا بیندازد، پله‌ای هست برای مقاصد بعدی و تضعیف هویت و استقلال ملی. اما واضح است که این تفسیر، معیوب است.

در تحلیل های علمی از یک انتخابات هم اندیشمندان علوم سیاسی مطالب مهمی دربارۀ دور دوم انتخابات ذکر کرده اند. به خصوص در کشور ما که اقتضائات خاصی وجود دارد که  ساده اندیشی دربارۀ تحلیل یک انتخابات را رد می کند.

* تفسیر خود شما از نتیجه چیست؟

برای تفسیر، اول باید چارچوب داشته باشیم. چارچوب اول و اصلی برای ما در انتخابات، حضور گسترده مردم بود، چون لازمه حفظ اصل نظام، حضور و انسجام مردم است. اگر امروز ما نگرانیم که برخی در دنبال کردن اهداف پیشرفت و تعالی کشور، لَنگ می‌زنند، بخاطر این است که این ضعفها و ناکارآمدی‌ها، ممکن است مردم را نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن بدبین کند.

حالا اگر در همین شرایط یک جمعیت عظیم 41 میلیونی پای صندوق بیایند، این یعنی موفقیت نظام؛ این یعنی با وجود همه بدخواهی‌ها و بددلی‌ها مردم به اصل نظام اعتماد دارند، مردم به صندوق رأیی که نظام برایشان گذاشته، اعتماد دارند.

این یک شکست واضح برای دشمنان کشور است؛ اینها آرزویشان قهر مردم با نظام بوده و هست؛ نگاه نکنید که در این انتخابات از تحریم صحبت نکردند یا ظرفیت عظیم تبلیغی‌شان را برای یک جریان بسیج کردند، ته دلشان و آرزوی اصلی‌شان این است که مردم ناامید شوند و با نظام  قهر کنند، وقتی دیدند این نقشه قدیمی شان هنوز نمی‌گیرد، تاکتیک را عوض کردند.

شما انتخابات مجلس نهم را ببینید در بهمن سال 89. این اولین انتخابات بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 بود، همه توان‌شان را گذاشتند که بگویند مردم به نظام اعتماد ندارند و بعد از 88 دیگر پای صندوق نمی‌آیند. مردم چه کردند؟ بیش از 60 درصد پای صندوق آمدند؛ یعنی معادل انتخابات مجلس در دور قبل آن.

در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری دوازدهم هم ثبت رکورد حضور بالای مردمی شد یک پیروزی برای ملت و نظام. این انتخابات بسیاری از ته مانده های آثار بد فتنۀ 88 را هم از بین برد و منطق  و صداقت انقلاب در موضوع انتخابات به طور کامل به اثبات رسید.

البته این نکته را هم باید بگویم که اگر رأی مناطق مختلف را تحلیل کنید، متوجه می شوید که مشارکت قشر ضعیف و محروم، در انتخابات کاهش پیدا کرده است و این نقطه ضعف دولت ها است که گاهی با سیاستهای غلط شان امید مردم و بخصوص طبقه محروم را کم کرده‌اند. ببینید تا امید نباشد، حرکت ایجاد نمی‌شود.

در انتخابات اخیر حدود 15 میلیون نفر رأی ندادند، بررسی‌های ما نشان می‌دهد بخشی از آن، آرای اخذ نشده در روستاها و شهرهای کوچک است اما سهم زیادی از این جمعیت کسانی هستند که نسبت به رفت‌وآمد دولتها بی‌تفاوت شده‌اند، چون احساس می‌کنند در این رفت‌وآمد دولتها سود و نفعی برای آنان وجود ندارد؛ یا کسانی هستند که در اثر عمل نکردن دولت ها به شعارها و وعده‌هایشان، احساس ناامیدی و تردید می‌کنند. در واقع در این انتخابات ناکارآمدیها بخش هایی از جامعه را از مشارکت جویی سیاسی ناامید کرد.

در این انتخابات، یک نقطه مرکزی سخنان بنده در توجه به همین اقشار بود تا مردم مستضعف و با کرامت ما احساس نکنند که حرف آنها زده نمی‌شود و بدانند که در میان هیاهوهای سیاسی احزاب و جناح‌ها، کسی هم هست که درد آنها را بشناسد و با صدای بلند بگوید.

* پس چرا همین اقشار به شما رأی ندادند و برنده انتخابات نشدید؟

رأی دادن یا ندادن، مسئله دوم است، مسئله اول این است که آیا بخشی از جامعه که در اثر سیاستهای غلط ضعیف و ضعیف‌تر شده و امیدی برای حرکت ندارد، بداند که در صحنه انتخابات که اوج شلوغ‌کاری‌هاست، کسانی هستند که حرف دل او را بزنند؛ این خودش امیدآفرین است ولو آنکه به اندازه‌ای تولید امید نکند که منجر به رأی غالب بشود. یعنی همین که یک حلقه وصل و یک زبان مشترک، با افرادی که به تعبیر امام راحل ولی نعمتان انقلاب هستند ایجاد کنیم، خودش پیروزی و موفقیت است.

من فکر می‌کنم این کار تا حدی انجام شد، یعنی اگر چنین صدایی در انتخابات وجود نداشت، بلاشک، مشارکت مردم در انتخابات به مراتب کمتر از این بود. این رویکرد، حتی در مسیر رقیب هم اثر گذاشت. اصلاً شما رسانه‌ای هستید و یکی از کارهای رایج در ارتباطات، تحلیل محتواست؛ بیایید تبلیغات جریان رقیب ما در انتخابات را تحلیل محتوا کنید. اینها ابتدا وجود مشکلات جدی را انکار می کردند؛ پیام نوروزی امسال رئیس‌جمهور محترم را نگاه کنید؛ آمارهایی که آنجا گفته می‌شود، یعنی تقریباً هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد، و مسائلی نظیر بیکاری، رکود، فقر و کاهش قدرت خرید مردم بویژه اقشار ضعیف یک مشت حرف بیخود از جانب منتقدان است.

اما چه می‌شود که در ایام منتهی به انتخابات ناگهان مستمری مددجویان افزایش قابل توجه پیدا می‌کند، سایت کارورزی راه می‌افتد، برای وصل یارانه افرادی که یارانه‌شان را قطع کرده بودند، پیامک و حرکت تبلیغاتی می‌زنند، وعده یک میلیون شغل در سال را که ما داده بودیم، اول مسخره می‌کنند اما سخنگوی دولت را پشت تریبون می‌فرستند تا بگوید سالی955  هزار شغل ایجاد می‌کنیم، وعده افزایش 3 برابری یارانه ضعیفان را که ما داده بودیم، اول هجو می‌کنند بعد خودشان می‌گویند حتی تا 5 برابر امکان افزایش وجود دارد؟ البته الان شنیده میشود که بعد از انتخابات دارند زیر برخی از همان وعده‌ها می‌زنند مثلاً همان یارانه را که به قطع‌شده‌ها پیامک داده بودند، می‌خواهیم وصل کنیم، الان پیامک داده‌اند که نه، باید بررسی کنیم! امیدوارم این ها درست نباشد. این نشان می دهد این انتخابات حداقل خاصیتی که داشت این بودکه دولت را وادار کرد صدای مردم را بشنود. همین موفقیت کمی نیست.

این را می‌خواهم بگویم که فکر می‌کنم یک فایده حضور بنده، قدرت دادن به صدای ضعیف محرومین و امیدوار کردن آنها به اهداف و پرچم و شعارهای اصلی انقلاب بود. ما از بن دندان معتقدیم که تنها راه‌حل مشکلات و احقاق حق مردم ایران، تحول در مدیریت و استقرار یک عقلانیت انقلابی برای اداره کشور است، سایر مسیرها لاجرم و دیر یا زود به اراده دشمنان ایران وابسته می شود و اراده دشمنان مردم هم که معلوم است چیزی جز ضعیف کردن کشور در همه زمینه ها نیست.

* یعنی شما به اینکه  دل محرومین را شاد و بخشی از آنها را با خودتان هموار کردید، راضی و قانع هستید؟

من از اینکه حرف دل بخشی از مردم را در انتخابات گفتم، راضی و خدا را شاکر هستم، چون این مردم عموماً رنج‌دیده‌ها و هزینه‌داده‌های برای انقلاب هستند و وظیفه ما که در این نظام مسئولیت داریم در توجه به آنها مضاعف است. اما این که گفتید، قانع هستید، نه؛ قانع نیستم.

اولاً ما در این انتخابات اشکالهایی داشتیم. مثلاً زمان دوره تبلیغات زمان کوتاهی برای معرفی ایده ها و برنامه های من بود و من کار تبلیغاتی را به علت رعایت قانون شروع نکرده بودم. نظرسنجی های یکماه مانده به انتخابات نشان می داد بسیاری از مردم اساسا مرا نمی شناختند. بر خلاف طرف مقابل که چهار سال در قدرت بود و انواع و اقسام ابزارهای تبلیغاتی را هم در اختیار داشت؛ حتی صداوسیما که باید ملی و فراجناحی باشد، به دلایلی از جمله گروکشی‌ها در خصوص بودجه و گاهی گرایش های خاص تحلیلی، در مقاطع نزدیک به انتخابات متأسفانه به روابط عمومی و ستاد تبلیغی دولت تبدیل شده بود که این وضع در شأن سازمانی با مأموریتهای ملی نیست؛ دولت خودش روابط عمومی و ابزار دارد، انتظار مردم از صداوسیما این است که روابط عمومی و سخنگو و بلندگوی حق و حقوق ملت باشد. حالا نمی خواهم باب این موضوع را در اینجا باز کنم، این قضیه به آسیب‌شناسی نیاز دارد.

مهمتر از اینکه خود بنده را مردم خوب آشنایی نداشتند این بود که ما نتوانستیم طرز تفکر خود در موضوع تحول در مدیریت کشور را به مردم انتقال بدهیم. البته این یک موضوع فرا انتخاباتی است و باید روی آن کار بشود. مشکل ما چند مورد ضعف و ناکارآمدی و یا چند مورد اختلاس و تخلف نیست بلکه مشکل اساسی تر از این حرفهاست.مختصات این تغییر باید برای مردم تبیین شود.

نکته دیگر اینکه «تبلیغ منفی» در کارهای انتخاباتی دنیا به یک امر رایج، تبدیل شده است؛ یعنی کاندیداها نگاه می‌کنند به وضع خودشان و محاسبه می‌کنند با رأی پایه‌ای که دارند به طور طبیعی نمی‌توانند برنده شوند؛ خب تدبیر رایج در این شرایط چیست؟ این است که رأی‌دهندگان مردد را بترسانند و طرف مقابل را خطرناک نشان دهند.

جلب رأی از مسیر اثبات کارآمدی، کار یک ماه و دو ماه نیست. مجموعه ای که به هر علتی احساس کند نتوانسته در طول چند سال در عرصه اجرا، کارآمدی ایده و عمل خود را اثبات کند به رسانه و عملیات روانی تکیه می کند، چون ترساندن مردم از رقیب برخلاف مورد قبلی، نیاز به فرصت ندارد و ظرف چند روز محقق می شود. شما این را در انتخابات اخیر بوضوح دیدید. هراس زدایی از جامعه نسبت به جریان انقلابی یکی از مهم ترین ماموریت های آینده است.

* یعنی شما که وارد انتخابات شدید مسائل را از قبل نمی‌دانستید؛ طبعا وقتی که وارد چنین عرصه‌ای می‌شوید باید آماده این تیر و ترکش‌ها هم باشید.

بله این وضع، قابل پیش‌بینی بود اما حقیقتاً خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم؛ چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرفِ رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه می‌دارد؛ نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه می‌دارد؛ ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس‌جمهور را حفظ خواهد نمود؛ خب در انتخابات و خصوصاً ده روز آخر هر سه محاسبه ما بهم خورد.

* یعنی معتقدید اگر رقیب این کارها را نمی‌کرد، مردم به شما رأی می‌دادند؟

قرار نیست بنده جای مردم تصمیم بگیرم، من دارم عرض می‌کنم که در انتخابات این اتفاقات افتاد و بسیار موثر هم بود؛ البته به دلیل همان وقت کمی که داشتیم و پرهیزی که از ورود زود هنگام و غیرقانونی به انتخابات داشتم، و همچنین برخی ضعفهای تبلیغاتی ما، در مواردی باید خیلی بهتر عمل می‌کردیم؛ مثلاً در اینکه بتوانیم علاوه بر محرومان و اقشار ضعیف، صدایمان را به طبقه متوسط هم برسانیم؛ منتهی حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی سابقه ای، چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید. به نظر شما سخیف‌تر و خنده‌دارتر از این ادعا وجود دارد که می‌گفتند اگر فلانی بیاید در خیابانها و پیاده روها دیوار می‌ کشد؟ (خنده)اما با تبلیغات و تخریبها کاری کردند که متأسفانه بخشی از جامعه ترسیده بود که نکند واقعا اینها رأی بیاورند و آزادیهای مردم را سلب کنند!

یا مثلاً گفتند اگر اینها رأی بیاورند، جنگ و ناامنی می‌شود، یا دوباره تحریم می‌شود. خب اخیراً مردم خبرها را می‌بینند، در امریکا یکی از بی‌سابقه‌ترین تحریمها علیه ما در حال تصویب است.

قصدشان این است که با این تحریمها جنگ داخلی درست کنند و مردم را به جان هم و به جان نظام بیندازند؛ خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه های رسانه ای و تبلیغاتی‌شان نمی‌گفت اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است، چرا هنوز چند هفته  نگذشته چنین تحریم پیچیده و چندلایه‌ای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ اینها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است.

کار دشمن دشمنی است. برای دشمن فرقی بین دولت ها نیست. او میخواهد ریشه ملت مسلمان ایران و اسلام و اصل انقلاب را بزند. اتفاقا امریکا بیش از هر کس با تحریم هایش دارد به طبقه متوسط در ایران ضربه می زند. این واقعیت را که برداشتن تحریمها تنها از مسیر شکل‌گیری یک دولت مقتدر و نه با ترس و مجامله محقق می‌شود برخی پوشاندند و الان هم پاسخگو نیستند. اینها گله از تخریب شخص خودم نیست مطلقا. اینها نگرانی از باب شدن یک روش در فرهنگ سیاسی ماست.

رقیب هراسی، آنهم به دروغ و فریب، یک روش جاری در رقابتهای انتخاباتی دنیا بویژه غرب است؛ اما نظام ما فرق دارد. ما که مسلمان هستیم، آیا باید همان روشهای غیراخلاقی غربی ها را کپی کنیم؟ به هر حال انتخابات تمام شده اما این یک زنگ خطر است. اینکه فرهنگ سیاسی مسؤولان چنان تغییر کرده که همانند غربیها برای کسب قدرت، کمیته عملیات روانی تشکیل می دهند و در آنجا برای نشر حداکثری دروغ و تهمتهای عجیب و غریب برنامه ریزی می کنند و بعد هم که نتیجه می گیرند؛ نه تنها احساس گناه نمی کنند بلکه برای خودشان کف می زنند و می گویند موفق شدیم. این یعنی فرهنگ سیاسی رو به انحطاط است.

تا گفته می شود تهاجم فرهنگی و یا گفته می شود "منکر"، ذهن برخی افراد می رود سراغ پوشش جوانان یا امثال این موارد؛ در حالیکه مهمترین اولویت در تهاجم فرهنگی، ما مسؤولان هستیم و غربی شدن فرهنگ سیاسی هم یکی از مهمترین منکرات است که متأسفانه در ذهن سیاسیون در حال تبدیل شدن به معروف است. اگر  ما مسؤولان در نظام اسلامی اینگونه عمل کردیم، قاعده اجتماعی "الناس علی دین ملوکهم"، وضعیت به مراتب بدتری در عرصه معاملات و تعاملات اجتماعی را وعید می دهد. عملیات روانی و رقیب هراسی که اتفاق افتاد متاسفانه دامن دیگرانی را هم گرفت که بماند.

* ببخشید که صریح سوال می پرسم، یعنی به نظر شما کسانی بودند در انتخابات که بخواهند به شما رای بدهند اما با عملیات روانی رقیب شما به آقای روحانی رای داده باشند؟

جامعه در کلیت خود، صفر و یکی نگاه نمی کند و همه یک جور تصمیم نمی گیرند. بالاخره بخشی از مردم را از آنچه که خودشان هم می دانستند بی اساس است ترساندند و با این اقدام فضای روانی کشور را تحت تأثیر قرار دادند. یک نمونه برای این موضوع، همان جوان، آقای مقصودلو بود. خب، ایشان را در نمازخانه فرودگاه، درست در زمانی که برای رسیدن به پرواز عجله هم داشتم به من معرفی کردند و اگرچه با سابقه او آشنائی نداشتم اما گفتند علیرغم سابقه‌اش، اخیراً اشعار و ترانه هایی اثرگذاری در مورد شهدا، حجاب، مدافعان حرم و ... خوانده است و همانجا خیلی صادقانه باب صحبت کوتاهی درباره سوابق منفی گذشته‌ و اینکه از آن رویگردان بوده، باز کرد.

با اینکه بعد از نماز با عجله به سمت پرواز باید می رفتم، اما نشستم و 3 تا 4 دقیقه او را بخاطر ترانه ای که برای امام رضا (ع) خوانده بود، تحسین و تشویق کردم و رفتم. بعداٌ از دوستان شنیدم که ایشان تصویر این دیدار کوتاه را در فضای مجازی منتشر کرده و نوشته که من ابتدا از فلانی می ترسیدم ...‌ ببینید چگونه فضای روانی جامعه و جوانان را با عملیات روانی تحت تأثیر رقیب هراسی قرار داده بودند.

صدها هزار نفر تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته بودند. البته گویا ایشان تاوان این اظهارنظر خود را هم داده بود. خیلی متأسف شدم وقتی شنیدم که تصاویر نامناسبی از گذشته که او از آنها اعلام برائت کرده با طراحی همان اتاق عملیات روانی به طور گسترده در فضای مجازی پخش شد. خُب، این کار خیلی زشت و حرام بیّن و اشاعه فحشاء از جوانی است که اظهار میکند من توبه کرده‌ام. این گناهی عظیم‌تر است.

خب از این دیدار معمولی  هم متأسفانه برخی سوء استفاده کردند؛ شئونات فردی و اجتماعی ما به عنوان یک طلبه اقتضاء دارد که جوانان را از خود نرانیم، خصوصاً افرادی که می خواهند راه اصلاح را در پیش بگیرند. من در طول سالهای گذشته بارها در مجامع عمومی و ... با افرادی که بعضا سوابق خوبی هم نداشتند و حتی محکوم هم شده بودند، صحبت کرده‌ام و پای درد دلشان نشسته‌ام.

* اما ظاهراً شما علاوه بر روش تبلیغاتی رقیب، مدعی مواردی همچون انجام تخلفات آشکار و فراوان در انتخابات نیز شدید؟

ببینید انتخابات تمام شد و بنده و هم دوستانمان و همه حامیان ملتزم به نتیجه انتخابات هستیم. تمام تلاشمان هم کمک به مجموعه دولت و رییس جمهور محترم برای ارتقای کارآمدی ها و تحقق وعده ها و حل مشکلات مردم است.

مواردی که در فرآیند انتخابات مورد اعتراض بنده بود و هست دقیقا منطبق بر اصل هشتم قانون اساسی است. اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر که متاسفانه در جامعه ما تنها تفسیر مورد اشاره از این دستور الهی و اصل قانون اساسی رعایت پوشش وآن هم مختص بانوان بوده. من معتقدم کاربرد اصلی و ضروری تر امر به معروف و نهی از منکر در خطاب به مدیران و حاکمان هست. این موضوعات با رویکرد "اصل هشتمی" باید پیگیری شود و الا من هیچ شکایت و گله عمومی از بابت موارد شخصی ندارم و آن را به خدای خود واگذار کرده ام.

یکی از این تخلفات، استفاده بی رویه از ابزارهای حاکمیتی در اختیار دولت در دوره قبل و حین برگزاری انتخابات بود. من چندین دوره عضو هیئت‌های اجرایی و مرکزی نظارت بر انتخابات بوده‌ام در همین دوره هم عضو بودم که قبل از اعلام کاندیداتوری، از آن استعفا دادم. این را نه به‌عنوان یک کاندیدا، بلکه به‌عنوان فردی با سابقه چندین دوره عضویت در هیئتهای اجرایی و مرکزی نظارت و اطلاع از سوابق عرض می‌کنم که کمّ و کیف این نحو تخلفات در این دوره عجیب و بی سابقه بود. تخلف، زیبنده نظام اسلامی نیست و باید جلویش گرفته شود.

بنده اگر در این زمینه پافشاری کردم، در واقع به وظیفه دینی و ملی خود یعنی نهی از منکر عمل کردم؛ تخلف در انتخابات که مساوی با ضایع شدن حق الناس است، یک منکر بزرگ و در سطح ملی است و باید با آن برخورد شود تا تکرار نشود. اکنون هم شورای محترم نگهبان اعلام کرده است که تخلفات دولتی را به قوه قضائیه ارسال کرده است و امیدواریم دستگاه قضایی به طور جدی و بدون مماشات با مجری و مباشر و معاون در تخلف، بر اساس قانون برخورد کند تا در آینده حق مردم اینگونه تضییع نشود.

* آقای رئیسی گفتید که در برقرار کردن ارتباط مؤثر با جماعتی که به شما رأی ندادند مشکل داشتید، یعنی معتقدید حرفتان به آنها نرسید و رقیب آنها را از شما ترساند؛ حالا نقداً 16 میلیون هستند که به شما رأی داده‌اند و بیش از 23 میلیون که رأی نداده‌اند؛ با اینها می‌خواهید چه کار کنید؟

حقیقتاً و برای چندمین بار عرض می‌کنم سپاسگزار آن اعتماد 16 میلیونی هستم که با وجود باران سیل‌آسای تهمت و تخریب، باز هم به بنده اعتماد کردند؛ این موضوع فارغ از اینکه به بنده رأی داده شده، واقعاً جای تأمل و بررسی دارد. قبلا گفتم در اینجا یک مشکل جدی هست که باید شجاعانه با آن مواجه شد.

اما علاوه بر آن باید پرسید چه می‌شود که با وجود تأخیر و ضعفهای تبلیغاتی ما، و تخریب های رسانه ای عظیم طرف مقابل و آن تصویرسازی ترسناک شبکه تبلیغاتی با وسعتی بی‌نظیر و تهدیدها و تطمیع‌ها در شهرها و روستاها اما در نهایت، یک رأی پر قدرت شکل می‌گیرد که خب این رأی برای نفر دوم در مقایسه با همه انتخابات گذشته یک رکورد است بویژه در بین دو دوره؛ یعنی در شرایطی که رئیس‌جمهور مستقر، خودش یک ضلع رقابت است.

این اتفاق، بی‌اغراق یک نعمت بزرگ است که اولاً باید شکرش را بجا آورد و ثانیاً برای حفظ و ارتقاء آن، به خود مردم مراجعه کنیم. من علیرغم نگرانی از معضلاتی که برای معیشت مردم و عزت و اقتصاد ملی پیش بینی می‌کنم، اما کشور را در دوره پس از آن در آستانه یک تحول مدیریتی می‌بینم. این تحول، به اعتقاد من با گرایش عموم مردم و آگاهی آنان رخ خواهد داد، فارغ از اینکه مجری آن، امثال بنده یا این و آن باشد. بنابراین تلاش توده عظیمی که در این انتخابات به شعارهای مطرح شده از سوی اینحانب اعتماد کرد به هدر نرفته، این اراده ها بر اساس قواعد مردمسالاری در جلب نظر سایرین و تعیین مسیر آینده ای نزدیک در کشور موثر خواهد بود.

* یعنی بنا دارید فعالیت‌هایتان را از سر بگیرید؟

البته فعالیت حرفه ای ما در آستان قدس به عنوان متولی و مدیر کلان این مجموعه مقدس، از اقتضائات روزمره سیاسی جدا است و در مسیر ترسیم شده خود ادامه خواهد یافت. برای اداره آستان یک افق بلندمدتی داریم که عمدتاً هم از حکم 7بندی رهبر معظم انقلاب در انتصاب اینجانب، الهام گرفته شده است و حتی اگر من رئیس جمهور هم می شدم، همان مسیر پیگیری می شد، کما اینکه برای پرهیز از اصابت شائبه ها و تهمتها به این آستان مقدس، از ابتدای ورود خود به عرصه انتخابات تا پایان آن، ارتباطات کاری خود با آستان را به طور کل قطع کردم و به تمامی مدیران آستان تکلیف کردم که حق ندارند همزمان با اشتغال در این آستان فعالیت انتخاباتی کنند.

اما درباره نیازی که به تحول در مدیریت کشور احساس می شود، اولاً بحث فعالیت صرفِ شخص بنده نیست، زیرا فعالیت نیروهای دلسوز کشور برای تحول در مدیریت کشور محدود به بنده یا انتخابات نیست. اساسا برای تغییر وضع موجود در مدیریت به طرف مطلوب درکشور باید اقدام و روشنگری کرد و از همۀ فرصتها برای قدرت یافتن مردم در ادارۀ امور خودشان و اصلاح روند مدیریتی کشور استفاده کرد.

ثانیا این فعالیتها متوقف نشده بود که بخواهیم از سر بگیریم. یک جریان اجتماعی پرانگیزه، مقاوم و اهل خدمت صادقانه به مردم، در این انتخابات خودش را نشان داده و دارد راهش را برای آینده باز می‌کند. مطالبات این جریان هم چیزی جدا از مطالبات قاطبه ملت نیست؛ همه تلاش ما این خواهد بود که با ایجاد انسجام، حرف مردم و خواست مردم و حقوق اساسی مردم را طرح کنیم.

* مشخصاً چه کاری می‌خواهید بکنید؟ این روزها زمزمه ایجاد دولت سایه مطرح است، قرار است چنین سازوکاری راه بیندازید؟

در خصوص سازوکار، فارغ از نظر مردم، کارشناسان خبره و نیروهای انقلابی عمل نخواهد شد؛ یک برکت و نعمت دیگر این انتخابات، جمع شدن بخش عظیمی از نیروهای دلسوز کشور دور هم و کنار گذاشتن کدورتها بود. در ادامه هم، اهداف مشخص است.

همان‌طور که گفتم مهم این است که برغم خواست دشمن و برخی عوامل داخلی آن، نشان بدهیم که انقلاب پای کار مردم و حلال مسائل آنهاست، نه بی تفاوت نسبت به حل مشکلات کشور و ملت، و برای حل مسائل راه‌حل و برنامه دارد. ضمن اینکه فقط هم نباید به نشستن و برنامه دادن اکتفا کرد، بلکه با استفاده از ظرفیت های خودجوش خود مردم علاوه بر کارهای ایجابی، هم مطالبه‌ گری باید کرد و هم به ارایه راه حل مشکلات اقتصادی و محرومیت ها و زنده کردن امید در لایه‌های مختلف اجتماعی باید پرداخت.

* یعنی قصد دارید که افراد مؤثر جریان اصولگرا را هم افزا کنید و زیر چتر خود جمع کنید؟

بنده چتری ندارم؛ اگر چتری هست، چتر تفکر انقلابی است و همه افراد، خارج از دسته بندیهای رایج و گروهها و احزاب سیاسی باید تلاش کنیم که با عمل درست و انقلابی زیر چتر انقلاب باقی بمانیم. اصولگرا و اصلاح طلب اگر در خط امام(ره) باشند، انقلابی اند و فرقی ندارند. بحث بر سر یک گفتمان است که مطمئنم روز به روز گسترش پیدا خواهد کرد چون تنها راه حل مشکلات اساسی کشور است.

این چالشهای سیاسی و مشکلات جاری در کشور منجر به تولید گفتمان تحول در مدیریت کشور و تحول در ساختارهای مدیریتی خواهد شد که مطابق با نیازها و اقتضائات کشور صورت خواهد گرفت. در تبیین ضرورت این تحول و چگونگی آن اندیشمندان و متفکرین باید جلودار باشند و تمام نیروهای دلسوز کشور باید به همفکری و روشنگری بپردازند.

* رابطه‌تان با افرادی همچون آقایان قالیباف و جلیلی که در انتخابات به نفع شما کار کردند، همچنان برقرار است و آیا در خصوص آینده با این افراد هم صحبت کرده‌اید؟

برادرانی که گفتید در انتخابات حقیقتاً مجاهدت و تلاش و اقدامی وظیفه‌شناسانه و زمان شناسانه کردند؛ بنده ممنون آنها و دیگر عزیزانی هستم که بی‌دریغ و با نیت الهی، در سراسر کشورکار شبانه‌روزی و بی‌منت کردند. البته همینجا هم بگویم که برخلاف برخی ادعاهای رسانه ها، من نه قبل از ثبت نامها و نه بعد از آن تا روز انتخابات از احدی از نامزدهای بالقوه و بالفعل انتخاباتی نخواستم که ثبت نام کنند یا کناره گیری کنند و این اقدام را برای خود نوعی تکبر سیاسی می دانم.

در هر صورت، حتماً در ادامه این مسیر، کشور نیازمند اجماع و همدلی همه نیروهای انقلابی از جمله بزرگوارانی که نام بردید، هست. باید در اولین فرصت، همه نیروهای انقلاب فراتر از دسته بندیهای رایج سیاسی، دور هم جمع شوند و برای حرکتهای بعدی، همفکری و همکاریها را به نفع مردم و خصوصاً محرومان تقویت نمایند.

انقلاب از دور هم جمع شدن و هم‌افزایی نیروهای مردمی و وفادار، خیر و برکت دیده و از اختلاف و شکاف، آسیب. اینها تجربیات زنده و موجود است؛ نباید دوباره از همان نقاط، آسیب ببینیم. لذا نیروهای انقلابی باید برای حفظ و ارتقاء انسجامشان تلاش کنند؛ البته امثال بنده و عزیزانی هم که نام بردید و سایرین، وظیفه بیشتر و سنگین‌تری داریم که باید با همدلی حول منافع مردم و اصول مکتبی و انقلابی، به وظایف مان عمل کنیم.

* روشن بفرمایید برنامه‌تان برای 23 میلیونی که به شما رأی ندادند، چیست؟

امروز دیگر انتخابات تمام شده و اصرار بر تقسیم کردن مردم، کار درستی نیست؛ ما نباید کار ناپسند برخی را تکرار کنیم. دیگران را متهم به دیوارکشی کردند اما خودشان، بین مردم دیوار کشیدند و بعد از انتخابات این کار را ادامه دادند. اینگونه تقسیم‌بندی‌ها، هم غیر واقعی است هم خلاف منافع ملی و امنیت ملی. مردم طبق قاعده ای که نظام ایجاد کرده و با دلسوزی و احساس مسئولیت رأیشان را دادند و امروز همه 80 میلیون ایرانی، پیکر واحد و ید واحدیم و باید برای پیشرفت کشورمان و دفاع منافع ملی در برابر دشمنان ملت از همیشه بیشتر تلاش کنیم.

امام راحل و نظام اسلامی، قاعده جمهوریت و مراجعه به رای مردم را بنیان گذاشتند. من عمیقا به رعایت قواعد جمهوریت نظام اسلامی ملتزم و پای بندم. اگر عده‌ای از مردم با ما موافق نبودند و سلایق و علائق دیگری داشتند، هیچ اشکالی ندارد؛ راه‌حل، احترام و همدلی است؛ باید به علائق و سلایق همدیگر در چارچوب قانون احترام بگذاریم و برای اهداف و منافع مشترک، همدلی کنیم.

همه پیشرفت کشورشان و آینده بهتر و عزتمند برای فرزندانشان را می‌خواهند؛ هیچ‌کس به وابسته‌شدن کشورش و بازگشت به شرایط ذلت‌بار و وابسته قبل از انقلاب راضی نیست؛ افزایش ایمان و معنویت در جامعه و تربیت نسل مؤمن، صالح و اخلاق‌مدار مطلوب خانواده‌های ایرانی است؛ اینها و دهها مورد دیگر ارزشهای مشترک اجتماعی هستند، فارغ از اینکه ارزشهای سیاسی افراد چه باشد، برای تحقق اینها همه باید با هم همکاری کنیم. همه80 میلیون ایرانی، برای پیشرفت کشورشان باید مطالبه‌گر باشند و در عین حال فعالانه تلاش کنند.

ما هم وظیفه داریم که سرمایه اجتماعی تولید شده در انتخابات اخیر و اعتماد مردم را جدی بگیریم و به سهم خود در تحقق اهداف و اصلاح روشها، مسئولانه وارد میدان شویم. ولی وظیفۀ مهم روشنگری و ارائۀ تفصیلی راه حل مشکلات کشور است. باید سوء تفاهمها را برطرف کرد و به زبانهای مختلف سطوح مختلف اجتماعی را نسبت به مسیر تحول و پیشرفت کشور توجیه کرد.

* سلیقه های مختلف و حتی و جریان مقابل، در کاری که میخواهید بکنید نقش دارند؟ تحملشان می کنید؟

موضوع ما، سلیقه افراد و اختلاف ذائقه ها نیست، مسیر حرکت مهم است. در جریان مقابل هم افراد دلسوز، مومن و انقلابی کم نیستند که من به آنها علاقه مندم. سابقه مدیریتی من هم تکیه به این روش را نشان می دهد. اصولا برای حل مشکلات و بحران های نگران کننده ای که کارشناسان و صاحب‌نظران برای دوره پیش رو پیش‌بینی کرده‌اند، هیچ جریانی نمی تواند به تنهایی اقدام کند، بلکه نیاز به همدلی و همزبانی و یک عزم و اراده ملی و پشتوانه عمیق و مردمی داریم.

خارج از دسته بندی سیاسی که من خود را خارج از این حلقه های تنگ و انحصاری تعریف می کنم، کارشناسان دلسوز فراوانی هستند که واقعا نمی شود آنها را در یک جریان سیاسی تعریف کرد. این عزیزان، نخبگان این کشورند و در رشته ها و تخصص های مختلف برای آینده ی این کشور حرف دارند، کسانی هستند که آزمون پس داده اند، دلشان برای ایران می تپد، دلشان برای انقلاب می تپد خود را نسبت به مردم و کشور موظف می دانند، اما لزوماً برای مردم شناخته شده هم نیستند. ما در آغاز راهی جدید هستیم که رویش های انقلاب ، جوانان و نخبگان کشور پرچمداران آن هستند و فارغ از مباحث و رقابت گذشته انتخاباتی و نگرانیهای موجود نسبت به برخی بحرانهای پیش رو، این حرکت مردمی و امیدآفرین تداوم خواهد یافت.

منبع: فارس
۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۰:۲۱
حسن حیدری

دره «کول خرسون»،یا «اشکفت زرده» دزفول دره ای شگفت در ۲۵ کیلومتری شهرستان دزفول و در جاده این شهر به سمت شهیون نرسیده به بیشه بزان قرار دارد.

به گزارش مشرق: در فصل گرم تابستان درون این دره می توانید دمای زیر ۲۰ درجه را تجربه کنید. جوشیدن چشمه های دیواره ای این دره به یک دره شگرف تبدیل نموده است. این دره دارای آب دائمی، آبشار، ابچکان ، بیشه زار و انواع روییدنی های خاص منطقه می باشد.

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۲۰:۰۳
حسن حیدری
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس:

20 میلیارد تومان هزینه روزانه مصرف و عوارض سیگار

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: روزانه در کشور 20 میلیارد تومان هزینه مصرف سیگار و عوارض ناشی از آن می شود.
20 میلیارد تومان هزینه روزانه مصرف و عوارض سیگار
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از خانه ملت ؛ محمدنعیم امینی فرد گفت: هزینه استعمال سیگار 5 میلیارد و عوارض ناشی از آن 15 میلیارد تومان است؛ البته سالانه 70 میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف و دود می شود که 30 درصد این تعداد قاچاق است.

نماینده مردم ایرانشهر در مجلس با بیان اینکه سهم ایران از تولید سیگار داخلی 11.7 درصد است، افزود: 57 دهم درصد سیگار مصرفی در کشور مشترک و مابقی به صورت واردات است.

وی افزایش مالیات را مهمترین عامل کاهش مصرف دخانیات دانست و گفت: در دنیا معیار و مبنای اخذ مالیات قیمت خرده فروشی سیگار است اما در قانون برنامه ششم و بودجه 96 مبنا قیمت درب کارخانه است این در حالی است که با بررسی های صورت گرفته مشخص شد اگر معیار قیمت خرده فروشی در نظر گرفته شود میزان درآمد 2500 میلیارد تومان است در حالی که اگر قیمت درب کارخانه در نظر گرفته شود 1400 میلیارد تومان است.

این نماینده مردم در مجلس دهم، با یادآوری تلاش کمیسیون بهداشت و درمان برای اختصاص بخشی از درآمد کسب شده از عوارض مالیات دخانیات به وزارت بهداشت و درمان در قانون بودجه 96، گفت: از آنجایی که عوارض اخذ شده از دخانیات به وزارت بهداشت و دیگر وزارت خانه ها اختصاص نمی یافت بنابراین در قانون بودجه 96 بندی را ذکر و سازمان برنامه و بودجه را ملزم کردیم درآمد کسب شده از مواد دخانی به میزان 50 درصد در سبد وزارت بهداشت، 30 درصد وزارت ورزش و جوانان و 20 درصد هم در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد؛ انتظار می رود سازمان برنامه و بودجه پایبند به رعایت این مصوبه باشد.

امینی فرد با بیان اینکه ذائقه ایرانیان به سمت سیگارهای خارجی کشیده شده است، تصریح کرد: متاسفانه میزان مالیات سیگار به گونه ای است که بازدارندگی لازم را ندارد این در حالی است که مصرف و استعمال دخانیات هزینه های سنگینی را به سلامت کشور وارد می کند.

نماینده مردم ایرانشهر در مجلس دهم، با انتقاد از اینکه در قوانین برنامه ششم و بودجه 96 با کاهش شدید مالیات مواد دخانی روبرو بودیم، تصریح کرد: مالیات مواد دخانی در کشورهای پیشرفته 50 درصد است اما در ایران بین 10 تا 20 درصد است که این میزان مالیات به هیچ وجه بازدارنده نیست.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر لزوم مبارزه با قاچاق سیگار، ادامه داد: مبلغ مصرف و استعمال سیگار نیستیم اما برای کنترل قاچاق سیگار بهتر است تولیدات داخلی افزایش و تکنولوژی سیگار در کشور مستقر شود.

وی با بیان اینکه مارلبرو درصدد سرمایه گذاری در ایران است، تصریح کرد: در واقع شرکت های خارجی بازار دخانیات ایران را تصاحب کرده اند و این هشداری جدی است، هر چند سرمایه گذاری مارلبرو در کشور هنوز تایید نشده اما امیدواریم این موضوع صحت نداشته باشد.

این نماینده مردم در مجلس دهم، افزود: البته با جلوگیری از احداث کارخانجات سیگارهای خارجی و داخلی نمی توان مصرف دخانیات را در کشور مدیریت کرد بلکه لازمه کنترل دخانیات فرهنگ سازی مناسب و طراحی و تدوین برنامه دراز مدت مشخص است به گونه ای که با ایجاد تفریحات سالم و پرکردن اوقات فراغت جوانان آنها را به سمت تفریحات سالم سوق داد.

امینی فرد با یادآوری اینکه اخذ مالیات سیگار باید به میزان جهانی نزدیک شود، گفت: برندهای داخلی سیگار باید به گونه ای باشد که با برندهای خارجی رقابت کند و کیفیت آنها ارتقا یابد.

نماینده مردم ایرانشهر در مجلس دهم، ادامه داد: اگر به اشتغال زایی در صنعت دخانیات کشور توجه داریم بهتر است نیم نگاهی به بازارهای جهانی و منطقه ای هم داشته باشیم؛ متاسفانه در حال حاضر برندهای داخلی تنها حوزه مصرف داخلی را هدف قرار داده اند.
۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۲
حسن حیدری

نامه رئیس جمهور سابق درباره آزادی بقایی

رئیس دولتهای نهم و دهم در نامه ای خواستار آزادی حمید بقایی شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه دولت بهار، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج والعافیه والنّصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
ملت شریف و بزرگوار ایران
سلام و درود خداوند بر شما و همه موحدان و مومنان و آزادی خواهان و عدالت طلبان جهان . با آرزوی سلامتی و عزت و موفقیت روزافزون برای همگان در موضوع بازداشت ناگهانی و مجدد و بلاوجه برادر عزیزم آقای حمید بقایی یکی از خادمان راستین ملت ایران مطالبی را به استحضار می رسانم ؛
الف – چند نکته کلی:
1- در فرهنگ دینی ما حکومت فی نفسه فاقد ارزش و اعتبار است مگر آنکه در خدمت احقاق حق و اجرای عدالت و جلوگیری از ظلم باشد چراکه در غیر این صورت از آب بینی بز مریض بی ارزش تر است.
2- اینجانب و دوستانم با همه وجود معتقد به آرمانهای انقلاب و کشور عزیزمان بوده و همه زندگی و موجودیت خود را برای خدمت به ملت و ارزش های الهی و انسانی وقف کرده ایم. ما به هیچ جناح قدرت و ثروت و دسته سیاسی وابستگی و دلبستگی نداشته و نداریم و تنها تعهد ما به مردم و انقلاب است.
3- اعتراض به ظلم ، اعلام ظلم و تظلم علاوه بر اینکه حق قانونی و شرعی و انسانی هر فرد است، نه تنها موجب تضعیف نهادها نمی شود بلکه موجب تقویت آنها است چرا که ظلم مهمترین عامل در تضعیف و اضمحلال یک مجموعه و حکومت ها است.
مدعیان دلسوزی به جای اینکه مانع از اعتراض به ظلم شوند باید مانع از وقوع ظلم شوند.
4- بنده و دوستانم اصولا با هر عمل خلاف شرعی مخالفیم و اگر حرفی می زنیم برای اصلاح وضع است و این حق طبیعی و قانونی هر شهروند است.
5- برخی می گویند نباید علنی انتقاد کرد که موجب تضعیف است و باید موارد را به طور خصوصی به مقام معظم رهبری منتقل کرد. اما مگر همه مردم به ایشان دسترسی دارند و آیا می شود مسئولیت نظارت عمومی که وظیفه همگانی است و در اصل هشتم قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است را به دوش ایشان نهاد و دیگران را از مسئولیت هایشان مبری کرد. در حالیکه ایشان بارها اعلام کرده اند که طبق قانون اساسی عزل و نصب برخی مسئولین به عهده ایشان است و ایشان در قبال عملکرد نهادهای مربوطه مسئولیتی ندارند.
البته اینجانب مجدداً نامه ای در همین ارتباط برای ایشان ارسال داشته ام.
6- قوه قضاییه نباید مدعی باشد که فاقد اشکال است و از هر نوع انتقاد و اعتراض مصونیت دارد. نباید هر نوع نقد و اعتراض را به منزله ضدیت فرض کرده و با آن برخورد نماید. رییس قوه قضاییه و همکاران ایشان معصوم و مصون از خطا نیستند.
7- در دستگاه قضایی کارکنان و قضات شجاع و شریف فراوان هستند و نقدها به معنی نادیده گرفتن حضور موثر و خدمات ارزشمند آنان نیست.
8- مجدداً شهادت می دهم که برادر عزیزم آقای حمید بقایی فردی مومن ، انقلابی و فداکار و پاک‌دست و خدوم و باورمند به ارزش های الهی و انسانی و مردی کاردان و مردمی است.
ب – چنداصل از قانون اساسی:
اصل سی و هفتم :
اصل‌، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم‌شناخته نمی‌شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل سی و دوم :
هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم وترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت‌، موضوع اتهام‌باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثرظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع‌صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه‌، در اسرع وقت فراهم‌گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.
اصل سی و نهم :
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون‌دستگیر، بازداشت‌، زندانی یا تبعیدشده به هر صورت که باشدممنوع و موجب مجازات‌است‌.
اصل سی و هشتم :
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع‌ممنوع است‌، اجبار شخص به شهادت‌، اقرار یا سوگند مجاز نیست‌و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است‌.
متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.
اصل سی و پنجم :
در همه دادگاهها طرفین دعوا حق دارند برای خودوکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشندباید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل بیستم :
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون‌قرار دارند و از همه حقوق انسانی‌، سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی وفرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.

ج – گزارش یک ظلم بزرگ :
صبح روز 18/3/1394 با شکایت دولت آقای روحانی ، آقای حمید بقایی معاون رییس دولت دهم از درب منزل مسکونی ، دستگیر و بخشی از اموال ایشان ضبط و بخشی از منزل پلمپ شد و همان روز سخنگوی قوه قضاییه با اعلام این خبر اتهامات ایشان را متعدد و از جمله اتهام مالی عنوان کرد.
بلافاصله رسانه های جمعی از جمله صدا و سیما با نشان دادن تصویر و اعلام نام تمام این خبر را منتشر و هرکدام اتهاماتی را به ایشان منتسب کردند.
برخی مسئولین قضایی و تحلیلگران این اقدام را نشانه شجاعت و استقلال دستگاه قضا و برخورد با دانه درشت ها اعلام کردند.
جناح های سیاسی نیز با جشن و پایکوبی از این دستگیری استقبال و هرکدام فهرستی از تهمت ها و افترائات را نثار آقای بقایی و اینجانب و دولت های مظلوم نهم و دهم نمودند و مسئولین قوه قضاییه در برابر این اقدامات خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف قانون سکوت کردند.
اتهام آقای بقایی اجرای مصوبه دولت در تخصیص مجموعاً سیصد میلیون تومان پاداش پایان دوره و پس از 8 سال تلاش بی وقفه و شبانه روزی به هجده نفر از اعضاء دولت بوده است که تمام نهادهای قانونی نظارتی عدم مغایرت آن با قانون را رسماً اعلام کرده اند.
در طول هفت و نیم ماه زندان انفرادی که پنج ماه آن در اختیار وزارت اطلاعات بوده است بارها مورد بازجویی قرار گرفت و مواردی غیر مرتبط با اتهامات از او سوال و خواسته شده است که علیه همکاران خودش اتهاماتی وارد نماید و آزادی او را منوط به پذیرش این امر خلاف قانون و خلاف اخلاق کرده اند که این خود داستان دیگری است. آقای بقایی پس از آزادی بارها خواسته است که مشروح بازجویی ها جهت اطلاع مردم منتشر شود .
در طول بازداشت بازپرس پرونده بارها از دولت و دیگران خواسته است که هر مدرکی می توانند علیه آقای بقایی تهیه و ارائه نمایند. حتی گروهی کارشناس استخدام کردند و از بیت المال هزینه نمودند تا تمام اسناد ریاست جمهوری بررسی و مدارکی علیه ایشان جمع آوری و ارائه شود. به تعبیری تمام اسناد نهاد و زندگی ایشان را شخم زدند ولی همانگونه که از قبل معلوم بود به دلیل پاکی ایشان موردی یافت نشد.
در طول 56 روز اول اجازه ملاقات با وکیل را نداشت و وقتی وکیل این موضوع را رسانه ای کرد ، به اتهام اعلام محتوای پرونده ، پرونده ای برای او تشکیل و به نه ماه زندان محکوم شد. اگر کارشناسان حقوقی و قضایی در سراسر جهان این اقدام را با آنچه در کشورهای مختلف جهان جاری است مقایسه نمایند چه سیمایی از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در دیدگاه مردم شکل خواهد گرفت.
در طول 5/7 ماه حتی اجازه خرید غذا از بیرون به ایشان نداده اند در حالیکه می دانستند ایشان ناراحتی گوارشی دارد. حدود 5 ماه که در اختیار وزارت اطلاعات بوده آفتاب ندیده است.
بازپرس مربوطه بارها و حتی در حضور وکلای پرونده به جای رسیدگی عادلانه و قانونی ایشان را تهدید کرده و بر خلاف همه قوانین ، بازداشت انحصاری یک ماهه را هفت بار تمدید کرده است. پوشاندن لباس زندانی و آوردن به دادسرا بدون جوراب و با دمپایی بخشی از بی احترامی ها بوده است. شرح تخلفات بازپرس از قوانین جاری و عدم پایبندی به مقررات مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.
در دوره بازداشت ایشان – حدود دو سال قبل- چندین بار با ذکر دلیل و مستندات درباره تخلفات و اصرار مسئولین قضایی به بازداشت و محکوم کردن آقای بقایی و هتک حرمت ایشان در افکار عمومی با مقام معظم رهبری مکاتبه و شرایط به اطلاع ایشان رسیده و درخواست آزادی آقای بقایی مطرح گردید.
ایشان نیز با ملاحظه انحراف روند رسیدگی از مسیر قانونی دستور نقض قرار بازداشت را صادر کردند.
بازپرس اصرار داشت که بدون هیچ دلیل و سندی قرار وثیقه ای چند میلیاردی صادر نماید که با مخالفت آقای بقایی مواجه شد و نهایتاً قرار کفالت صادر و ایشان پس از 225 روز بازداشت از زندان انفرادی آزاد شد.
در دوره بازداشت آقای بقایی اینجانب از معاون اول رییس جمهور فعلی به خاطر دوازده فقره افترا و تهمت به دولت قبل شکایت کرده و صدها برگ از اسناد و اطلاعات موجود و آشکار در دولت فعلی را به عنوان سند بر رد اتهامات به دستگاه قضایی ارائه دادم.
شکایت اینجانب به همان بازپرس آقای بقایی ارجاع شد . این بازپرس بدون کوچک ترین رسیدگی یا سوال از اینجانب یا وکیل اینجانب و یا از طرف شکایت و یا وکیل طرف شکایت و یا حتی یک استعلام از دستگاه های ذیربط در مورد صحت اسناد تحویلی ، شکایت اینجانب را رد کرد.
اما پس از یک سال و نیم مجدداً در صبح روز 18/4/1396 مامورین دادستانی با حکم جلب آقای بقایی به درب منزل ایشان مراجعه و ایشان را نزد بازپرس برده اند.

آقای بازپرس بدون طرح هیچ مطلب جدیدی و صرفاً با تکرار برخی سوالاتی که قبلا بارها پرسیده شده و جواب داده شده بود با این ادعا که اطمینان ندارد در وقت احضار برای ادامه دادرسی ، آقای بقایی مراجعه نماید و یا اینکه احضاریه فرستاده و مامور مربوطه خانه آقای بقایی را شناسایی نکرده است، قرار کفالت را به وثیقه پنجاه میلیارد تومانی تبدیل و ایشان را روانه زندان کرده است. وثیقه اولیه 3 میلیارد تومان بوده که آقای بقایی آن را نیز نپذیرفته بود. وکیل آقای بقایی به عنوان اعتراض ذیل قرار نوشته است که ؛ آدرس آقای بقایی همانجا است که مامورین شما دو بار او را دستگیر کرده اند و به علاوه بخشی از منزل ایشان را برای ماه ها پلمپ نموده اند. ضمناً ایشان دو نفر کفیل و دو نفر وکیل دارد که می توانستید با آنها مکاتبه نمایید.

د- چند سوال مهم :
1- در فاصله 5/1 سال چه اتفاقی جز ثبت نام آقای بقایی و اینجانب در انتخابات ریاست جمهوری روی داده است؟
2- بازپرس تا چه مدت برای تحقیقات زمان لازم دارد ، آیا 5/7 ماه بازداشت انفرادی و 5/1 سال پس از آن برای تحقیقات کافی نبوده است؟ در حالیکه طبق قانون باید اول تحقیق شود و سپس بر پایه مستندات کافی جلب یا احضار و غیره صورت گیرد.
3- آیا باید طوری عمل شود که امید به احقاق حق مردم توسط دستگاه قضایی جای خود را به تلاش و جستجو برای یافتن مرجعی جهت رهایی از اجحافات برخی عناصر دستگاه قضایی دهد؟
4- اینجانب و همکارانم چه گناهی مرتکب شده ایم که ظاهراً حیثیت و زندگی و مال ما هدر است. آیا ما هیچ حقوقی نداریم ؟
5- آیا ما مرغ عروسی و عزا هستیم. هرگاه جناح های سیاسی می خواهند درگیر شوند ابتدا با ما برخورد می کنند و اگر صلح کنند باز هم با ما برخورد می کنند و اگر زورشان به دیگری نرسد باز به سراغ ما می آیند.
6- آیا خدمت به مردم ، دفاع از حقوق ملت و منافع و استقلال و عزت ملی و تلاش برای پیشرفت کشور جرم است. آیا اینکه ثروت کشور را برای همه مردم خواسته ایم جرم نابخشودنی است؟
7- روزی در مجلس موضوعی را مطرح کردیم و رسیدگی هم نشد ، آیا همچنان باید چوب آن را بخوریم؟
8- طی چهار سال دولت دهم از طرف مجلس و قوه قضاییه تحت شدید ترین فشارها بودیم و بارها قیچی شدیم. اینک چهار سال است در کناریم ، چرا باید همچنان تحت فشار باشیم؟
9- اینکه در برابر زیاده خواهی های انگلیس و آمریکا و صهیونیسم ایستادیم و ناسزا شنیدیم اما از حقوق ملت کوتاه نیامدیم و پای هیچ سندی را علیه منافع ملت امضاء نکردیم جرم نابخشودنی ماست؟

ه- اشکالات اساسی که به کار قوه قضاییه از جهت ساختاری و آیین رسیدگی وارد است که در وقت مقتضی به آن خواهم پرداخت.
اینجانب دنبال پست و مقام و ثروت نبوده و با همه وجود علاقه مند و باورمند به مبانی و ارزش های انقلاب و منافع ملی و آبروی کشور و مردم هستم.
چرا که اگر چنین نبود باید به گونه دیگری عمل می کردیم. 12 سال سنگین ترین و بدترین اهانت ها را روا داشتند ولی به خاطر مردم و مصلحت کشور سکوت و تحمل کردیم . بدون هیچ استدلالی ما را رد صلاحیت و از حقوق اجتماعی محروم و دایره انتخاب مردم را محدود کردند باز هم سکوت کردیم و سالها بدون منت و شبانه روزی در خدمت کشور ، مردم و انقلاب بودیم و خواهیم بود. نباید عده ای اقلیت محض خود را صاحب و مالک و اصل انقلاب و اکثریت قاطع مردم را غریبه ، ضد و یا مخالف انقلاب بشمارند که این کار خود بدترین عمل ضد انقلابی است. انقلاب و کشور متعلق به هشتاد میلیون ایرانی است و قریب به اتفاق دلسوز کشور و انقلابند و حق دارند از کشور و انقلاب و دستاوردهای آن و حقوق مسلم خودشان دفاع کنند.
گرچه اطمینان دارم روزی به این امور رسیدگی خواهد شدو آرزو نمی کنم که مسئولین ارشد قضایی روزی به عنوان متهم گذرشان به مجموعه خودشان بیفتد و این دردها را شخصاً تجربه کنند ، اما انتظار دارم و توصیه می کنم که خارج از تشریفات مقامات و به عنوان یک فرد عادی و خریدار از بیرون به مجموعه خود نگاهی داشته باشند ، اطمینان دارم که در این صورت تصمیمات اصلاحی بزرگی به نفع مردم خواهند گرفت.
از رییس قوه قضاییه انتظار دارد که دستور دهند آقای بقایی به فوریت آزاد شود و از ادامه این ظلم بزرگ جلوگیری نمایند.
از خداوند منان برای همگان توفیق خدمت و برای ملت ایران عزت و سرفرازی مسئلت دارم.

خادم ملت ایران
محمود احمدی نژاد
۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۹:۳۵
حسن حیدری