حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۴۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

استراتژی نظامی شهید چمران

چمران

افرادی به جبهه می‌آمدند که اگر ما بودیم ممکن بود آنها را راه ندهیم، ولی همراه چمران می‌شدند و تغییر هم می‌کردند که بسیاری از آنها نیز شهید شدند. شهید چمران عقیده داشت که مملکت برای همه مردم است و ...

گروه جهاد و مقاومت مشرق - همرزم شهید چمران می‌گوید: «او تابع مطلق ولایت فقیه بود و هنگام جنگ تحمیلی معتقد بود که اسلحه را با اسلحه و حرف را با حرف، باید جواب داد.» «حسن شاه‌حسینی» از همرزمان شهید چمران بوده است. زمان شهادت شهید چمران، مسئول محور بوده و تا پایان جنگ تحمیلی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت می‌کرده است. قبل از اینکه در سال 1380 بازنشسته شود، رئیس بازرسی و پشتیبانی وزارت دفاع و با حفظ سمت، معاون اطلاعات و عملیات آموزش وزارت دفاع و فرمانده پادگان قدس سپاه نیز بوده است. او در گفت‌وگویی از روزهای رزمش با چمران می‌گوید.


با شهید چمران چطور و کجا آشنا شدید؟
قبل از پیروزی انقلاب، دورادور با او آشنا بودم. هر دو در محله سرپولک تهران زندگی می‌کردیم ولی هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. در محله خاوران که بودیم فردی که اهل کاشان بود و بافت فرش کاشان را آموزش می‌داد، با چمران در رابطه با این موضوع کار می‌کرد و سالی یکی دو مرتبه به لبنان می‌رفت و در آنجا فرش‌بافی را آموزش می‌داد. از این موضوع اطلاع داشتم و می‌دانستم که چمران در لبنان فعالیت می‌کند و برای شیعیان، کلاس‌های مختلفی مثل فرش‌بافی گذاشته و یتیم‌خانه‌ای نیز برپا کرده است، ولی تا آن زمان هیچ ارتباط حضوری‌ای با هم نداشتیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از اول فروردین سال 58 و زمانی که چمران به ایران برگشت، با او به‌طور کامل آشنا شدم.
 اخلاق شهید چمران باعث جذب نیروهای مردمی شد
چه زمانی فعالیت‌های خود را در قالب جنگ‌های نامنظم با شهید چمران شروع کردید؟
شروع فعالیت بنده از همان موقعی بود که شهید چمران را دیدم. زمانی که دولت بازرگان روی کار آمد، شهید چمران از طرف امام راحل به‌عنوان معاون امور انقلاب در دولت انتخاب شد و من در خدمت او بودم و همکاری می‌کردم؛ کسانی که در گروه جنگ‌های نامنظم و از نیروهای مردمی بودند و تا آن زمان از جنگ هیچ نمی‌دانستند. از آنجا که روحیات دکتر با من و دیگران سازگار بود، جذبش شدیم. به قدری روحیه و اخلاق شهید با اخلاق مردم موافق بود که تعداد زیادی نیرو جذب شدند و من همراه برادرم در خدمت چمران بودیم که البته برادرم از زمانی که موتورسوارها به خوزستان آمدند، به گروه ما پیوست.

 شهید چمران و فرماندهی شاخه نظامی امل در لبنان
قبل از شروع جنگ تحمیلی با چه کسانی در حال مقابله بودید؟
یک سال و نیم قبل از اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شود، در کردستان، خوزستان و گنبد در حال جنگیدن بودیم. سه ماه قبل از آغاز جنگ، در پاسگاه‌های خوزستان ماموریت داشتیم و با خلق عرب در حال جنگ بودیم. گنبد شلوغ شده بود و در کردستان با کموله‌ها، دموکرات‌ها، چریک های فداییان و منافقینی که از تهران رفته بودند، می‌جنگیدیم. سردشت را تحویل سپاه داده بودیم که جنگ آغاز شد.
شهید چمران قبل از اینکه به ایران برگردد، در لبنان و مصر تمام دوره‌های جنگ‌های نامنظم را آموزش دیده بود. به دلیل اینکه در آمریکا علیه شاه سخنرانی کرده بود، او را بیرون کرده که به مصر رفته و دوره کامل چریکی را آموزش دیده بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به همراه امام موسی صدر، اولین شاخه نظامی «جنبش امل» را تاسیس می‌کند که اولین رژه مسلح مردمی را همین سازمان در لبنان انجام داد. چمران به دلیل گذراندن دوره‌های نظامی، رئیس نظامی این سازمان شده بود.
زمانی که به ایران برگشت، ماجرای کردستان و محاصره پاوه شروع شده بود و کارهای خود را از آنجا آغاز کرد. عده‌ای در کردستان، گذرنامه درست کرده بودند و کسی را راه نمی‌دادند. وقتی پاوه آزاد شد تا زمان شروع جنگ در کردستان بودیم.

 جواب اسلحه را اسلحه می‌دانست
استراتژی نظامی شهید چمران در شروع جنگ تحمیلی چه بود؟
عقیده شهید چمران در رابطه با جنگ این بود که اسلحه را با اسلحه و حرف را با حرف باید جواب داد. صددرصد و به‌طور کامل تابع ولایت فقیه بود و از حضرت امام(ره) دستور می‌گرفت. من کمتر کسی را در طول زندگی‌ام دیده‌ام که تا این حد تابع ولی‌فقیه باشد.

برخورد شهید چمران با بنی‌صدر چطور بود؟
از این نظر که «بنی‌صدر» با آرای مردم و تنفیذ امام(ره) رئیس‌جمهور شده بود از وی تبعیت می‌کرد، ولی روش و عقیده او را در جنگ به هیچ‌وجه قبول نداشت. زمانی که در خوزستان بودیم، بنی‌صدر اجازه نمی‌داد حتی یک فشنگ در اختیار ما قرار دهند و ما با ارتشی‌هایی که متدین بودند، هماهنگ می‌کردیم و شبانه به انبار مهمات ارتش می‌رفتیم. مهمات را می‌دزدیدیم و با وانت حمل می‌کردیم و فردای آن روز عملیات انجام می‌دادیم. بعدها کار‌شکنی‌های بنی‌صدر بیشتر و روش او مشخص شد. او معتقد بود که زمین می‌دهیم و زمان می‌گیریم که چمران این حرف‌ها را قبول نداشت. بزرگ‌ترین کارشناسان نظامی می‌دانند که اگر صدام می‌توانست اهواز را بگیرد، الان خوزستان «معمره» عراق بود. چراکه ارتش صدام در آن زمان، بزرگ‌ترین و متخصص‌ترین ارتش زرهی در خاورمیانه بود و اگر یک ارتش مجهز زرهی زمینی، اهواز را می‌گرفت و در میانه کوه‌های مسجد سلیمان سنگر می‌زدند، صدهزار لشکر هم نمی‌توانست آن را تکان بدهد.

 تهمت‌های ناروا به شهید چمران زدند
چرا عده‌ای به او تهمت می‌زدند؟ شنیده شده حتی لقب کمونیست هم به او می‌دادند.
یکی از دلایل آن، همین‌هایی است که در حال حاضر هم عده‌ای، عده دیگر را محکوم می‌کنند. چمران به همراه بازرگان، سحابی و عده‌ای دیگر خدمت حاج آقا طالقانی(ره) رفته و در کلاس‌های قرآن شرکت می‌کردند. اگر چمران کمونیست بود، اولین کسانی که او را توبیخ می‌کردند، امام راحل و مقام معظم رهبری بودند. برخی افراد تحت تاثیر بعضی حرف‌ها، این چنین تهمت‌های ناروایی می‌زنند.
 در هر مملکتی، اگر کسی تابع حزبی شد، مجبور است از آن تبعیت کند که درست و غلط را آن حزب تعیین می‌کند. در حالی که انسان باید در همه حال، تابع عقل خود باشد و حرف درست را قبول کند. اگر شهید چمران کمونیست بود، چطور می‌توانست تن به تن با کموله‌ها یا چریک فداییان بجنگد؟
 رفتار شهید چمران، «عادل تُرکه» خلاف کار را به شهدا رساند
شخصیت شهید چمران را چطور دیدید؟
از نگاه من او یک انسان کامل بود. در گذشته من آهنگر بودم و زمانی که انقلاب شد بر حسب ضرورت، وظیفه، حفظ دین، ناموس و مملکت به گروه چمران پیوستم و دوره‌های متعدد را گذراندم. ظاهر آدم‌ها برای او مطرح نبود. در جنگ‌های نامنظم کسانی حضور داشتند که گرایشی به جمهوری اسلامی نداشتند. چمران با اخلاق و برخورد اسلامی باعث می‌شد که حداکثر در مدت یک ماه این جوان‌ها تغییر کنند. به‌عنوان مثال، شخصی که به «عادل ترکه» معروف و موتورسوار بود نیز به جبهه آمده بود. او قبل از پیوستن به گروه جنگ‌های نامنظم کار خلاف هم می‌کرد اما وقتی به این گروه پیوست، تبدیل به یک انسان دیندار و تابع ولی‌فقیه شد و در آخر هم به شهادت رسید.
افرادی به جبهه می‌آمدند که اگر ما بودیم ممکن بود آنها را راه ندهیم، ولی همراه چمران می‌شدند و تغییر هم می‌کردند که بسیاری از آنها نیز شهید شدند. شهید چمران عقیده داشت که مملکت برای همه مردم است و همه باید بیایند و بجنگند تا کشور از دست ظالمان نجات یابد. او می‌گفت: «اگر شما ادعا می‌کنید که خیلی مسلما‌ن‌تر از این شخص (به اصطلاح خلافکار) هستید، مدتی با او زندگی و با رفتار و اخلاق خویش به او ثابت کنید که راهش غلط است. او خودش به سوی خدا برمی‌گردد.» چمران معتقد بود که همه انسان‌ها، خدا مدارند و به طریقی به خدا وصل هستند ولی محیط، فرهنگ روز، برخورد انسان‌ها با یکدیگر و رفاقت‌های نادرست باعث می‌شود گاهی ظاهر انسان‌ها فرق کند که این موضوع حل‌شدنی است.

 همسو با ولایت بود
اگر بخواهید شهید چمران را به دیگران به‌خصوص جوان‌ها معرفی کنید، کدام رفتار و منش او را معرفی می‌کنید؟
چمران، تابع ولایت فقیه و تمام حرکت‌ها و رفتار او، هم‌جهت و همسو با ولایت بود. جوان‌های امروز باید دور احزاب کنونی را خط بکشند و پیرو ولی‌فقیه باشند. جوان‌ها باید عقل خود را تکامل دهند و هیچ مطلبی را چشم بسته نپذیرند. بزرگ‌ترین منش شهید این بود که بسیار دل رحم بود و اگر غذای مختصری داشت و افراد نیازمندی را هم می‌شناخت، اول آن غذا را بین آنها تقسیم می‌کرد و اگر باقی می‌ماند، آن را می‌خورد.

اخلاق شهید چمران روی شما هم تاثیرگذار بود؟
بعد از آشنایی با شهید چمران، همان‌طور که همسرم می‌گوید اخلاق و رفتار اجتماعی بنده تغییر کرده است، چون بی‌نهایت روی من تاثیر مثبت گذاشت.

 قول دادم راهش را ادامه دهم
زمان شهادت شهید چمران، شما کجا بودید؟
متاسفانه 48 ساعت قبل از شهادت چمران، من مرخصی گرفته و به تهران آمده بودم. در تمام لحظاتی که پیکر شهید را از فرودگاه تحویل گرفتیم بالای سرش بودم و خودم او را در قبر قرار دادم، تلقین خواندم و قول دادم در حد توانم راهش را ادامه دهم. / روزنامه فرهیختگان

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۳
حسن حیدری

برگی از کتاب جنگ/

خاطرات یک منافق از مرصاد/ برویم برای فتح تهران! / قبر از آسمان می‌بارید

عملیات مرصاد

مسعود به جنازه‌های ما نیاز داشت. ما تاریخ مصرف‌مان گذشته بود. ما یک‌بار مصرف بودیم. برای این‌که رهبری، بالای سِنِ تالار اجتماعات «پادگان اشرف» تشویق شود، باید کشته می‌شدیم و کشته می‌شدیم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - نادره افشاری از بازماندگان عملیات فروغ جاویدان در خاطراتش نوشته است:

4 و 5 مرداد 1367 ـ تنگه چهارزِبَر
... دشت پر بود از لباس سبز و کلاهخود و دخترهایی که می‌خواستند مملکت را نجات بدهند. نمی‌دانستیم چه می‌شود. همه خوشحال بودیم. بعضی‌ها یاد «فیدل کاسترو» افتاده بودند. بعضی هم یاد «لنین». شاید مملکت را می‌شد ـ مثل همان سال‌ها ـ با یک چشم‌بندی گرفت. جنگ تمام شده بود.
سال‌ها بود آن‌جا بودند. سال‌ها بود منتظر چنان روزی بودند. مسعود؛ همان که فرمان حمله می‌داد، شب‌های قبل، سیصد عروسی راه انداخته بود، و دخترها و مردهایی را که همدیگر را نمی‌شناختند؛ با خواندن یک صیغه هوایی، چپانده بود توی یک اتاق، و اجازه داده بود، مزه زندگی زیر زبانشان بیاید، تا بدانند که زندگی شیرین است، و برای زندگی بجنگند، و انگیزه داشته باشند و خوشحال باشند که جنگ، فقط مرگ و عزا نیست، و می‌شود در جنگ، هم عروس شد، و هم داماد، و بعد همه را به کشتن داد. که داد.
دشت پر بود از لباس سبز. مادرها را آورده بودند. بیمارها را آورده بودند. پیرها را آورده بودند. بچه‌ها را از مدرسه آورده بودند. و مسعود، ماه‌ها در تدارک فتح تهران بود. ایرج در آلمان، سهراب در فرانسه، حمید در انگلیس، شهره در آمریکا و عزیز در آفریقا، مردم را راه انداخته بودند که: «برویم برای فتح تهران!»
خبرچین‌ها خبر شده بودند. هیچ چیز مخفی نبود. توّاب‌ها را در خط مقدم، بسیج کرده بودند. پشت سر هم می‌رفتند. بدون تجهیزات می‌رفتند. می‌رفتند برای کشتن و کشته شدن؛ به دست یارانشان.
همه در تکاپو بودند. ما هم می‌رفتیم کاری بکنیم؛ این‌طور خیال می‌کردیم. فقط خیال می‌کردیم. مسعود در امان بود. بی‌امنی همه‌جا را گرفته بود. همه می‌ترسیدیم. و هوانیروز، همه اسلحه‌های بی‌مصرف خود را، مصرف کرد.
هر چه داشتند بر سر ما ریختند. ما در کمین افتاده بودیم. از زمین و آسمان آتش می‌بارید. مسعود، از خاک عراق آتش زاپاس می‌فرستاد. مردم از دهات فرار می‌کردند. همه آواره شده بودند. دشت پر بود از آواره‌هایی که فقط دو - سه روز بود طعم آتش بس را چشیده بودند. بعد «صدام عزیز» به ما نارو زد و جرأت نکرد آتش بس را نقض کند. بعد ما ماندیم و هوانیروز، و همه‌مان زیر باران آتشِ پدران و برادران و عموها و دایی‌ها و همسایه‌ها و همشهری‌ها و همکارها و دیگران و دیگران ...
هنوز می‌رفتیم. چه گوارا و لنین در ما بزرگ شده بودند. خودمان را جانشین بلافصل ایشان می‌دیدیم. می‌رفتیم تا با یک چشم‌بندی، همه مردم را، که ده سال بود منتظرمان بودند، پشت سرمان ردیف کنیم. می‌رفتیم تا با سلاح توده‌ها قیام کنیم. می‌رفتیم و هنوز هم می‌رفتیم و آب هم از آب تکان نخورده بود[...]

اصغر ترسیده بود. خیال نمی‌کرد جنگ جدی باشد. ناراحت بود که چرا آمده بود عراق: «جنگ، کار ما نیست.» بعد یاد زنش افتاد، و یاد خانه و تاکسی‌اش، و دلش برای اروپا تنگ شد. بعد شروع کرد به گریه کردن. رضا، مدت‌ها بود که بریده بود. حسن خیال می‌کرد اگر برود عملیات، و اگر اتفاقی بیفتد ـ که نیفتاد ـ وزیر و وکیل خواهد شد. و حال این‌جا، به جای پست و عنوان، قبر بود که از آسمان می‌بارید. قبر هم نبود. جنازه‌ها روی هم تلنبار شده بودند. همه ترسیده بودند. شعارهای رهبری دود  شده بود و رفته بود هوا. با شعار و هیاهو نمی‌شد جنگید. فن جنگیدن لازم بود. در آن بیابان، هر چه بود، تخصصی در کار نبود.
متخصص را به کار می‌گماشتند، دکتر را وامی‌داشتند چاله بکند و گونی پر کند، مهندس را به آشپزی؛ تا به شعارهای رهبری سازمان ایمان بیاورند؛ تا از اخلاق بورژوازی پاک شوند [...]

مسعود به جنازه‌های ما نیاز داشت. ما تاریخ مصرف‌مان گذشته بود. ما یک‌بار مصرف بودیم. برای این‌که رهبری، بالای سِنِ تالار اجتماعات «پادگان اشرف» تشویق شود، باید کشته می‌شدیم و کشته می‌شدیم. هر مردی که زنده مانده بود، «مزدور» می‌شد. هر زنی که اعتراض می‌کرد، «پتیاره» می‌شد. ما زن‌ها و مردهای بی‌بهایی بودیم ...
 

مأخذ: کتاب جبهه بغداد: کارنامه عملیاتی جبهه غرب در هشت سال دفاع مقدس/ پژوهش و نگارش گل‌علی بابایی (1395): ص 208-212.

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۴
حسن حیدری
سعدالله زارعی در روزنامه کیهان نوشت:

جلسه سران سپاه با روحانی برای اتمام حجت بود نه رفع سوءتفاهم!

سعدالله زارعی نوشت: فرماندهان سپاه در دیدار با روحانی درباره ترکیب کابینه و فعالیت اقتصادی صحبت نکردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم سعدالله زارعی درباره دیدار فرماندهان سپاه با روحانی نوشت:

«دیدار روز دوشنبه چند تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رئیس‌جمهور در کانون توجه خارجی و داخلی قرار گرفت اما از آنجا که سپاه‌ پاسداران در خصوص مباحث جلسه بیانیه‌ای صادر نکرد، بعضی از جریانات مجال پیدا کردند تا با تحلیل و تفسیر انحرافی مباحث و موضوعات مطرح شده را به حاشیه رانده و به مسایلی بپردازند که اساسا در این دیدار نسبتا طولانی مطرح نشده بود.

جلسه روز دوشنبه به درخواست فرماندهان ارشد سپاه برگزار شده و محور اصلی بحث نقد عملکرد و مواضع دولت در حوزه امنیت نظام و ارزش‌های بنیادی انقلاب بوده است. در این میان سپاه برای اثبات حسن‌ ظن خود به رئیس‌جمهور و دولت درصدد برآمد دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که از ناحیه ادبیات و رویکردهای تبلیغی دولت پدیده آمده است را بدون واسطه و صریح با رئیس‌جمهور در‌ میان بگذارد.

واقعیت این است که از اواخر دولت یازدهم و به خصوص در ایام فعالیت‌های انتخاباتی و نیز پس‌ از انتخابات، مباحثی که از سوی رئیس‌جمهور محترم و بعضی از اطرافیان ایشان در مسایل انقلابی، ارزشی و امنیتی مطرح شد، نگرانی‌های زیادی را پدید آورد. سخنانی که ایشان درباره روند قضایی کشور در  ۳۸سال گذشته در حوزه جرائم امنیتی مطرح کرد و پس از آن مباحثی که در خصوص اقتدار سپاه در حوزه‌هایی که یا کاملا  منطبق با قانون اساسی یا با درخواست و اصرار قبلی دولت صورت گرفته است، توسط رئیس‌جمهور مطرح شد تا آن چه در خصوص سند FATF دنبال شد و در صورت اجرایی شدن دست و پای کشور را در مسایل مرتبط با نظام و انقلاب به خصوص در حوزه خارجی می‌بندد، تا ادبیاتی که از آن نوعی انفعال در مقابل غرب استشمام می‌شود و تا آن چه دولت در حوزه مسایل حساس مرتبط با فرهنگ و معنویت دنبال می‌کند، فهرستی از موضوعاتی است که سپاه را به عنوان دژ دفاعی ارزش‌های بنیادی نظام و مردم نگران می‌کند. ورود رئیس‌جمهور به حوزه‌هایی از این دست ضمن آن که نوعا فراتر از اختیارات رئیس‌جمهور می‌باشد، مشکلات عمده‌ای نیز برای کشور پدید می‌آورد. یکی از این موارد سند ۲۰۳۰ بود که اگر چه به طور رسمی لغو شده و کان‌لم‌یکن گردید اما پیش از آن و  علیرغم مشخص بودن مواضع بخش‌های حساس نظام، رئیس‌جمهور با صراحت از التزام‌ دولت به اجرای آن خبر می‌داد و با صراحت گفته بود: «من از هر چه بگذرم از دروغ‌ها درباره ۲۰۳۰ نمی‌گذرم و در دولت دوازدهم تا آخر پای اجرای آن می‌ایستم.» طبعا چنین رویکرد و ادبیاتی بیش از هر نقطه دیگر در نظام، دولت را تضعیف می‌کند؛ چرا که اگر اسناد این چنینی عملی شوند به تحمیل انواعی از محدودیت‌های بین‌المللی علیه دولت منجر می‌شود و اگر این چنین اسنادی علیرغم اصرار دولت کنار گذاشته شوند، به موقعیت رئیس‌جمهور آسیب وارد می‌شود.

بر اساس آن چه شنیده شده است، سپاه در این دیدار به طور خیلی مشفقانه و مستدل آسیب‌های جدی ادبیات دولت به نظام، مردم و خود دولت را تشریح کرده و از رئیس‌جمهور محترم خواسته است مانع شکل‌گیری ادبیاتی مغایر با ادبیات انقلاب اسلامی و مغایر با منافع ملی در دولت شود.

بر خلاف آن چه بعضی از رسانه‌های خاص مطرح کرده‌اند، دو بحث در این دیدار از سوی فرماندهان سپاه مطرح نشده است: یکی بحث‌های مرتبط با پروژه‌های  اقتصادی و دیگری بحث‌های مرتبط با شکل‌گیری کابینه جدید. سپاه پاسداران ورود در این دو حوزه را مسئولیت خویش نمی‌داند و آن را بخشی از حوزه صلاحیت‌ها و اختیارات رئیس‌جمهور می‌داند و به آن نمی‌اندیشد تا در این حوزه‌ها پیشنهادی ارائه کند. فعالیت سپاه در حوزه اقتصادی که از اواسط دوره اول ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شروع شد، هیچگاه داوطلبانه نبوده و همواره و از جمله در دولت دکتر روحانی با اصرار دولت صورت گرفته است. همین بحث اخیر که سخنگوی دولت به طور رسمی علی‌رغم ادعاهای قبلی آقای رئیس‌جمهور مبنی بر این که گویا سپاه دولتی برای خود دارد، اعلام کرد، سپاه متولی اجرای قراردادهای بزرگ خواهد بود و فقط در پروژه‌های کوچک ورود نخواهد کرد! دکتر نوبخت در هفته پیش با صراحت اعتراف کرد که سپاه در آن دسته از پروژه‌هایی فعالیت خواهد کرد که بخش خصوصی ایران انگیزه یا توان انجام آنها را ندارند.

بنابراین بعد از سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر این که سپاه در مسایل اقتصادی دخالت می‌کند، بار دیگر درخواست رسمی دولت برای ورود سپاه به پروژه‌های کلان اقتصادی مطرح گردید و این در حالی است که فرمانده قرارگاه سازندگی سپاه در خوزستان با صراحت گفت، داوطلب اجرای هیچ پروژه اقتصادی نیستیم اما بعضی از رسانه‌ها وانمود کردند که بخش عمده وقت جلسه به توافق بین دولت و سپاه در زمینه فعالیت اقتصادی گذشته است.

پاره‌ای از ورودهای دولت به طور مستقیم یا غیر مستقیم جنبه امنیتی داشته و کشور را در شرایط خاص قرار می‌دهد از این رو در ماه‌های گذشته رهبر معظم انقلاب طی چند نوبت، تضعیف نیروهای مسلح و به طور خاص نیروهای مومنی که از سوی نظام سلطه تحت اتهام و فشار قرار دارند را اقدامی خطرناک دانسته و از آن پرهیز دارند. سپاه پاسداران در حوزه امنیتی به درستی مقابله با تهدیدات امنیتی پیش از آن که در درون مرزهای جغرافیایی ایران به منصه ظهور برسند را یک ضرورت به حساب می‌آورند و تجربه هم نشان داد که این استراتژی‌ کاملا درست و منطقی است و البته هزینه‌هایی هم به طور طبیعی دارد که حتما تنها عشری از هزینه‌های سنگین و بعضا تمام نشدنی تهدیداتی است که به داخل سرزمین کشیده شده‌اند. خب در اینجا دولت در حالی که از برکات چنین امنیتی بهره‌مند است و اگر نبود، دولت قادر به هیچ‌کاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ، امنیت داخلی و… نبود، از موضع مدعی وارد می‌شود و می‌گوید تلاش برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای شدنی نیست و اگر هم بشود، هزینه‌های سنگینی دارد که در توان ایران نیست. در این میان دولت باید طرح قابل قبولی که لازمه و نتیجه آن هزینه‌های تبدیل شدن کشور به قدرت منطقه‌ای نباشد، ارائه نماید اما متأسفانه آن چه از لابلای حرف‌های رئیس‌جمهور و تیم او شنیده می‌شود، حل و فصل مسایل منطقه‌ای با کشورهایی نظیر عربستان، ترکیه و آمریکاست و این در حالی است که از یک سو گرایش به توافق سیاسی- امنیتی با ایران و جبهه مقاومت در این کشورها وجود ندارد و نشانه آن هم این است که آنها حتی از مشارکت ایران در طرح‌هایی که دولت‌های غربی یا عربی مدیریت می‌کنند، اجتناب می‌نمایند تا جایی که یک کشوری مثل عربستان که در مقایسه با ایران قدرتی به‌ حساب نمی‌آید با ایران قطع رابطه کرده و مهم‌ترین عنصر تصمیم‌گیرش – محمد بن سلمان – با وقاحت می‌گوید: چطور به توافق با کشوری بیندیشم که اعتقاد دارد روزی مهدی می‌آید و اداره امور جهان را به دست می‌گیرد.

همکاری با رژیم‌هایی که نه تنها با بنیان‌های شکل دهنده به نظام اسلامی مخالفند بلکه اساساً با قدرتی که در مدار قدرت‌های شناخته شده نباشد، به طور جدی مخالفند، چطور امکان‌پذیر است. در درون دولت یک جریان بسیار مؤثر سیاسی اگر چه اخیراً اعتراف می‌کند که مشکلات آمریکا با ایران خیلی بیش از آن است که چند برجام هم بتواند از شدت آن بکاهد اما در عین حال کماکان راه‌حل مشکلات را در همطراز شدن با دولت‌های دیگر عنوان می‌کند. به عبارت دیگر این‌ها بدون آن که طرحی ارائه کنند، می‌گویند باید عادی‌سازی کنیم و هر چه لازمه آن است بپذیریم. اساساً فلسفه پذیرش برجام و امضای FATF و سند ۲۰۳۰ جز این نبود و این در حالی است که هر کشوری به میزانی که ضعیف می‌شود، به همان میزان باید تحمیلات بیشتری را بپذیرد.

در واقع فرماند‌هان ارشد سپاه در دیدار روز دوشنبه خود فهرستی از دغدغه‌های مهمی که در حوزه انقلاب، ارزش‌های نظام و مردم دارند را مطرح کرده و پیامدهای برخی مواضع را به طور شفاف برای شخص رئیس‌جمهور محترم تشریح کردند. موضع رئیس‌جمهور در این دیدار ابراز قدردانی از مطالب بوده و این از توئیت آقای حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور فهمیده می‌شود آنجا که او با اشاره به جلسه فرمانده سپاه با رئیس‌جمهور نوشت این یک مسیر است. سپاه طبعاً در رابطه با وظایفی که بر اساس قانون اساسی بر عهده دارد، به غیر از به صدا درآوردن زنگ‌ها، اقدامات اساسی را برای رفع دغدغه‌ها دنبال می‌کند و این همان چیزی است که از سپاه یک موجود ویژه ساخته است موجودی که وقتی با لبه امنیتی وارد ماجرا می‌شود، پیچیده‌ترین توطئه‌های امنیتی – آن گونه که در سال‌های ۵۹ و ۶۰ وجود داشت – را خنثی می‌کند و زمانی که با شرایط بسیار پیچیده امنیتی منطقه‌ای مواجه می‌گردد، آن گونه که در ۷ سال اخیر مواجه شد، با موفقیت بیرون می‌آید؛ به‌ گونه‌ای که امروز در جای‌جای منطقه، واژه امنیت با نام‌های سپاه و سردار سلیمانی شناخته می‌شود و این حکایت سپاه در هر صحنه‌ای است که ورود می‌کند و از این رو هر دولت در منطقه خود را نیازمند موجودی مثل یا شبیه سپاه پاسداران می‌داند.

عمل به توصیه‌ها و دغدغه‌های فرماندهان ارشد سپاه که در جلسه دوشنبه بیان شده است، دولت را تقویت می‌کند و به آن اعتبار تازه‌ای می‌دهد از این رو با توجه به شناخت عمیق و دیرپای آقای روحانی نسبت به سپاه انتظار می‌رود تحولی در همه آن چه طی یکی – دو سال اخیر در ادبیات و بعضاً رفتار دولت شاهد بوده‌ایم، پدید آید.

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۳۶
حسن حیدری

شهید علی منیف اشمر


علی منیف اشمر، به سال ۱۳۵۵ در کویت متولد شد. پدرش «مُنیف اشمر» از اهالی روستاى «العُدیسه» در جنوب لبنان بود که به قصد زندگى و اشتغال، در کویت سکونت داشت.

علی، یازده - دوازده سال بیش‏تر نداشت به «کشافه المهدى (عج)»(جمعیت جوانان و نوجوانان فعال در مقاومت اسلامی) پیوست و نامش در گردانِ «ثامن الحجج (ع)» ثبت گردید. سیزده ساله بود که رسما به مقاومت اسلامی لبنان ملحق شد و علیه اشغالگران صهیونیست، سلاح به دست گرفت.

روز چهارشنبه، اول فروردین ۱۳۷۵ (۲۹شوال ۱۴۱۶ه.ق، ۲۰ مارس۱۹۹۶م) «على منیف اشمر»، پس از آن‏ که در کنار تصاویر حضرت امام خمینى(ره)، حضرت امام خامنه‏ اى، شهید سید عباس‏ موسوى و شهید صلاح غندور، آیاتى از قرآن کریم و وصیت‏نامه‏ ى خویش را قرائت کرد، در حالى که لباس کماندویى «میلیشیاى لحدى» (نظامیان لبنانی مزدور اسرائیل) را بر تن کرده بود، با همرزمان و فرماندهان خویش خداحافظى کرد  و برای اجرای عملیات استشهادی علیه اشغالگران صهیونیست، عازم منطقه ی اشغالی در جنوب لبنان شد.

ساعت 30/ 16دقیقه، على، حدود ۳۰ کیلوگرم مواد منفجره ی همراه خود را  در مسیر کاروان نظامیان اسرائیلی در منطقه ی «رَبّ ثلاثین» منفجر کرد و جمع قابل توجهی از چکمه پوشان صهیونیست را کشته و مجروح ساخت.

وصیت نامه ی شهید: 

بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌

سلام‌ بر مولا و سرورم‌ سیدالشهدا، امام‌ حسین‌(ع‌) و برادرش‌ اباالفضل‌العباس‌علیه السلام‌

سلام‌ بر سید و مولایم‌ حضرت‌ صاحب‌ العصر و الزمان‌، امام‌ مهدی‌ منتظر(عج‌)

سلام‌ بر زنده‌ کننده‌ قیام‌ مسلمانان‌ و بنیان گذارانقلاب‌ اسلامی‌ مبارک ‌ایران‌، امام‌ خمینی‌(ره‌)

سلام‌ بر رهبر امت‌ اسلامی‌ و ولی‌ امر مسلمین‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ سید علی‌خامنه‌ای‌(دام‌ ظله‌)

سلام‌ بر سیدالشهدای‌ مقاومت‌ اسلامی‌ شهید سید عباس‌ موسوی‌ و شیخ‌ الشهدای مان‌ شهید شیخ‌ راغب‌ حرب‌

سلام‌ بر رهبر عزیز، حضرت‌ حجت‌‌الاسلام‌ و المسلمین‌ سیدحسن‌ نصرالله‌(دام‌ ظله‌)

سلام‌ بر مجاهدان‌ مقاوم‌ و قهرمان‌ شجاع‌ِ مقاومت‌ اسلامی‌. رحمت‌ و برکات‌ خداوند بر آن ها

مولای‌ من‌، یا اباعبدالله‌ علیه السلام‌

با خداوند پیمان‌ بستم‌ و با شما عهد، که‌ در راه‌ خداوند گام‌ بردارم‌، درحالی ‌که‌ جانم‌ را به‌ کف‌ دست‌ گرفته‌ و خونم‌ را به‌ خاک‌ جبل‌ عامل‌ آمیخته‌ام‌. همان‌طور که‌ خون‌ شما بر خاک‌ مقدس‌ کربلا ریخته‌ شد؛ و امروز به‌ عهدی‌ که‌ بسته ‌بودم‌، وفا می‌کنم‌

مولای‌ من‌، یا صاحب‌ الزمان‌(عج‌)! چه قدر آروز داشتم‌ که‌ شهادتم‌ در مقابل‌ دیدگان‌ و وجود مبارک‌ شما باشد؛ ولی‌ طولانی‌ بودن‌ غیبت‌ شما واشتیاق‌ من‌ به‌ مولا و سرورانم‌ و اجداد پاکت‌، موجب‌ شد که‌ نتوانم‌ بیش‌ از این‌ در انتظار بمانم‌. از خداوند می‌خواهم‌ که‌ با این‌ شهادت‌، اجر شهادت‌ در رکاب‌ شریف‌ شما را به‌ من‌ عطا فرماید.

برادران‌ عزیزم‌، قهرمانان‌ دلیر مقاومت‌ اسلامی‌! اگر شما از آنان‌ به‌ رنج‌ و زحمت‌ می‌افتید، آن ها نیز از دست‌ شما رنج‌ می‌کشند. با این‌ تفاوت‌ که‌ شما به‌ لطف‌ خدا امیدوارید و آنها امیدی‌ ندارند. سوره‌ نساء ـ ۱۰۴

برای‌ شما چند مورد را که‌ در رابطه‌ با خط‌ ما، اصول‌ اساسی‌ به شمار می‌رود، یادآور می‌شوم‌:راه‌ جهادگرانه‌ ما، سخت‌ و طولانی‌ و پر از مشقّت‌ و ابتلائات‌ است‌؛ لذا برای ‌پیمودن‌ این‌ راه‌، باید تلاش‌ کنید تا روحیه‌های‌ عالی‌ و پاک‌ داشته‌ باشید؛ باید سینه‌ها را از هر گونه‌ تیرگی‌ و حجابی‌ که‌ انسان‌ را از خدایش‌ دور می‌سازد، پاک‌ کنید؛ همان‌ گونه‌ که‌ قبل‌ از من‌، برادران‌ شهیدم‌ به‌ شما توصیه‌ کرده‌اند، به‌ این‌ خط‌ شریف‌ تمسک‌ جویید واین‌ راه‌ را که‌ همان‌ طریق‌ مقاومت‌ است‌، بپیمائید؛ چون‌ این‌ راهی‌ است‌ که‌ خداوند فقط‌ ما را بر پیمودنش‌ برگزیده‌ است‌ و ما هم‌ نباید این‌ فرصت‌ را از دست‌ بدهیم‌، و مهم‌تر از آن‌، این‌که‌ نباید خون‌ شهدا را ضایع‌ کنیم‌ و باید امانات‌ آن ها را که‌ در نزد ماست‌، به‌ خوبی ‌پاسداری‌ کنیم‌.

بر دستورهای‌ فرماندهی‌ عزیز و فرماندهان‌ مقاومت‌ اسلامی‌ ملتزم‌ باشید. به‌ راهنمائی‌های‌ حضرت‌ رهبر ـ خامنه‌ای‌ جانم‌ به‌ فدایش‌ ـ و دبیر کل‌ حزب‌‌الله ‌لبنان‌ جناب‌ سیدحسن‌ نصرالله‌، ملتزم‌ باشید..

عکس‌های‌ شهدا را همیشه‌ مقابل‌ چشمانتان‌ قرار دهید و برای‌ محقق ‌شدن‌ اهدافی‌ که‌ آن ها به‌ خاطرش‌ به‌ شهادت‌ رسیدند، سعی‌ و تلاش‌ کنید و درخط‌ آن ها باقی‌ بمانید.

وصایای‌ حضرت‌ امیرالمؤمنین‌ به‌ فرزندانش‌ حسن‌ و حسین‌(علیهم‌السلام‌) را که‌ راه‌ و روش‌ زندگی‌ِ مورد رضای‌ خداوند را به‌ ما نشان‌ می‌دهند، و همین‌ طور وصایای‌ امام‌ خمینی‌ (قدس‌ سره‌) و راهنمائی‌های‌ ارزشمند و پر برکت‌ ایشان‌ را بخوانید، یاد بگیرید و به‌ آن‌ عمل‌ کنید.

...کمی‌ بعد از نوشتن‌ این‌ جملات‌ و کلمات‌، ان‌شاءالله‌ پیکرم‌  آتشی‌ خواهد شد که‌ اشغالگران‌ صهیونیسم‌ را که‌ هر روز و هر لحظه‌ در اذیت‌ شما سعی‌ و تلاش‌ می‌کنند، خواهد سوزاند. دشمن‌ گمان‌ می‌کند که‌ شما را ذلیل‌ کرده‌، لکن‌ هیهات‌. و پایان‌ این‌ آزار و اذیت‌ به‌ دست‌ مجاهدان‌ مقاومت‌ اسلامی‌، نزدیک‌ خواهد بود. ان‌ شاءالله‌

خانواده‌ی عزیزم!‌

بدانید که‌ اشغال‌ و اشغالگران‌ به‌ زودی‌ مضمحل‌ خواهد شد و ان‌ شاءالله ‌پیروزی‌ نزدیک‌ و آزادی‌ در راه‌ است‌ و سرنوشت‌ صهیونیست‌ها و مزدوران‌شان‌، کشته‌ شدن‌ و نیستی‌ است...‌

سلام‌ بر اراضی‌ مقدس‌

سلام‌ بر قدس‌ شریف‌

همانا گروه‌ گروه‌ مسلمانان‌ را می‌بینم‌ که‌ در مسجدالاقصی‌ به‌ امامت‌ حضرت‌ حجت‌ منتظر(عج‌) نماز بپا داشته‌اند.

برادرانم‌ در انتفاضه‌ اسلامی!

باید این‌ عمل‌ (عملیات‌ شهادت‌ طلبانه‌ خویش‌) را به‌ شما هم‌ هدیه‌ کنم‌ وان‌‌شاءالله‌ پیروزی‌ نزدیک‌ است‌ و این‌ وعده‌ای‌ است‌ که‌ خداوند به‌ ما داده‌است‌. بر شماست‌ که‌ بدانید دشمن‌ صهیونیستی‌ رو به‌ زوال‌ است‌ و زمین ‌مقدس‌ به‌ شما باز خواهد گشت‌ و این‌ وعده‌ الهی‌ است‌

و ما بعد از تورات‌ در زبور داود نوشتیم‌ که‌ البته‌ بندگان‌ نیکوکار من‌ ملک ‌زمین‌ را وارث‌ و متصرف‌ خواهند شد. 

سوره‌ انبیاء ـ ۱۰۵- 

و آخر دعوانا ان‌ الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌


و آنان‌ که‌ در راه‌ ما به‌ جان‌ و مال‌ جهد و کوشش‌ کردند، محققاً آن ها را به‌ راه‌ هدایت‌ می‌کنیم‌ و همیشه‌ خدا یار نیکوکاران‌ است.‌(
سوره‌ عنکبوت‌ ـ ۶۹) 

برادرتان علی منیف اشمر



۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۱
حسن حیدری
سید حسن نصرالله

دبیرکل حزب‌الله لبنان از شهروندان فلسطینی که از قدس دفاع کردند و در این راه پیروز شدند، قدردانی کرد.

به گزارش مشرق به نقل از المنار، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنانی در آغاز سخنان خود از شهروندان فلسطینی که از قدس دفاع کردند و در این راه پیروز شدند، قدردانی کرد.

وی همچنین از عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله یمن که بر حمایت ملت یمن از مقاومت در لبنان و فلسطین تاکید کرد، قدردانی کرد.

نصرالله همچنین راهپیمایی مردم یمن در حمایت از مسجدالاقصی را بزرگترین راهپیمایی در کشورهای عربی توصیف کرد.

دبیرکل حزب‌الله گفت: جواب دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا را نمی‌دهم تا هیئت رسمی دولت لبنان که در این کشور حضور دارد، با شرایط سختی مواجه نشود.

وی هدف از نبرد عرسال را بیرون راندن تروریست‌ها از ارتفاعات فلیطه و ارتفاعات عرسال دانست.

نصرالله با بیان اینکه ما تصمیم نبرد علیه تروریست‌ها را گرفتیم نه ایران و سوریه، افزود: زمان نبرد عرسال هیچ ارتباطی به تحولات منطقه یا کشورهای عربی ندارد.

دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: منطقه‌ای که نبرد علیه تروریست‌ها در آن جریان دارد، 100 کیلومتر مربع مساحت دارد و کوه‌هایی در آن است که ارتفاع آن به 2500 متر می‌رسد.

وی گفت: می‌توانیم بگوییم که ما در آستانه پیروزی نظامی و میدانی بسیار بزرگی هستیم که طی 48 ساعت محقق شد. نبرد در جرود فلیطه را به طور مشترک با ارتش سوریه انجام دادیم و دوشادوش یکدیگر جنگیدیم.

سیدحسن نصرالله ادامه داد: حزب الله چیزی جز خیر و امنیت برای عرسال و اهالی آن نمی‌خواهد و بعد از اتمام این درگیری آماده ایم تمام زمین‌ها و جرود را به ارتش لبنان بازگردانیم.

منبع: فارس
۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۸
حسن حیدری

سردار هادیان فر گفت: امسال جرایم سایبری ۶۳ درصد افزایش داشته که ۴۳ درصد از جرایم رخ داده در تلگرام است و ۲۰ درصد جرایم در اینستاگرام انجام می‌شود.
به گزارش رجانیوز به نقل از مهر، سردار هادیان‌فر رئیس پلیس فتای ناجا در جمع خبرنگاران گفت: امروز ما در جلسه اولین نشست اجلاس تهران درراه مبارزه با جرایم سایبری تلاش‌های ایران برای مبارزه با جرایم سایبری را اعلام کردیم و ایران میزبان این مراسم بود.
 
هدف از این نشست پیجویی جرایم را به دنبال دارد و همکاری‌های بین‌الملل در پیش گیری از جرایم سایبری برای ما بسیار مهم است.
 
وی افزود: در هماهنگی‌های صورت گرفته سفیر ژاپن در نشست حضور داشتند و مسوول دفتر سازمان ملل هم بودند که در بحث امنیت فضای سایبری کارهای زیادی انجام داده‌اند. نشست اصلی در آذرماه امسال برگزار خواهد شد و امیدواریم همکاری‌های امروز و به خصوص بحث تروریسم را با ابعاد مختلف آن به جمع‌بندی نهایی برسیم.

 کاریکاتور,ایران,دولت,تدبیر,امید,عکس,سیاسی,روحانی,بهشت,فیسبوک,واتس اپ,فریدون,کارتون,طنز,بنفش,میخ,غرب,فرهنگ ایرانی
وی دربارهٔ داعش و ابتدای پیدایش القاعده گفت فعالیت‌های این گروه‌های تروریستی در فضای مجازی بسیار زیاد است داعش سه راهبرد را برای عملیات‌هایش در نظر گرفته در شرایط جدید خلافت سایبری را در دستور کار خود قرار داده و به افزایش فعالیت داعش که همین امر باعث افزایش فعالیت‌های این گروه در فضای سایبری منجر شده است بیش از ۱۵۰ هزار گزارش دربارهٔ فعالیت‌های مجرمانه داعشی‌ها گزارش شده که این فعالیت‌ها در کشور ما هم بوده است و امیدواریم دربارهٔ فعالیت‌های این شاخه تروریستی که به صورت شبکه‌ای هم دنبال می‌شود تدابیر و اجماع جهانی صورت گیرد.
 
رئیس پلیس فتای ناجا دربارهٔ جرایم سایبری که در کشور ما اتفاق می‌افتد نیز گفت: شبکه تلگرام ۷۶ درصد در حوزه سرگرمی فعالیت می‌کند و کسب و کارهایی که در این حوزه انجام می‌شود بیشتر فریبنده و تبلیغاتی است و جنبه کسب درآمد ندارد.
 
وی همچنین افزود: امسال جرایم سایبری ۶۳ درصد افزایش داشته است که ۴۳ درصد از جرایم رخ داده در تلگرام است و ۲۰ درصد جرایم در اینستاگرام انجام می‌شود. امسال نیز با افزایش رشد جرایم اینترنتی و سایبری رو به رو هستیم و با افزایش میزان جرایم شاهد افزایش مقابله با این جرایم نیز هستیم.
 
وی با بیان اینکه پیش‌بینی می‌شود که روند افزایش جرایم در فضای مجازی رو به رشد باشد، گفت: با توجه به توسعه زیرساخت‌ها و تجهیزات به نظر می‌رسد که جرایم در فضای مجازی نیز افزایش داشته باشد و ما امیدواریم که مسئولان وزارت ارتباطات همزمان با توسعه رشد اینترنت به امنیت شهروندان نیز توجه کنند تا مردم دچار مشکل نشوند.
 
رییس پلیس فتا در پاسخ به سوالی درباره فعالیت استارتاپ‌ها  در فضای مجازی گفت: بیش از ۷۰۰ نوع استارتاپ در کشور داریم که دیوار، شیپور، کافه بازار، از جمله مشهورترین آنهاست و مشکلی هم برای فعالیت اینها وجود ندارد اما باید قوانینی برای فعالیت‌شان تدوین شود و نهادهایی چون اصناف، وزارت صنعت و ... هم در کنار وزارت ارتباطات به این موضوعات ورود کنند.
 
هادیان‌فر ادامه داد: نگهداری این اطلاعات نیز برای ما بسیار مهم است. متاسفانه غالب این استارتاپ‌ها سرورهای خود را از خارج از کشور تهیه کرده و به عبارتی تمام اطلاعات مردم و مشخصات‌ این افراد در سرورهای کشورهای خارجی ذخیره می‌شود که ما هیچ نظارتی بر آنها نداریم که در این خصوص نیز باید تدابیری اندیشیده شود.
 
وی  گفت: البته موضوعات مجرمانه نیز در چنین فضاهایی رخ می‌دهد که از جمله آنها ممکن است فروش اموال مسروقه یا عدم تحویل جنس به مشتری پس از دریافت پول باشد که ما در این خصوص با مدیران این سایت‌ها صحبت کرده‌ایم و قرار شده تا یکسری تدابیر امنیتی در این خصوص در دستور کار قرار گیرد.
 
وی با اشاره به آخرین پرونده ای که در پلیس فتا کشف شد و مربوط به کلاهبرداری اینترنتی بود ،‌ افزود:‌در این پرونده فردی با چندین سیم کارت مجهول به بهانه فروش اموال بیش از ۸۰۰ میلیون تومان از شهروندان کلاهبرداری کرده بود.
 
هادیان‌فر درباره ساماندهی کانال‌های تلگرامی بیش از پنج هزار عضو، گفت: مصوبه خوبی بود و تاکنون بیش از ۱۰ هزار نفر نیز از صاحبان کانال‌ها و ادمین‌ها برای دریافت مجوز مراجعه کرده‌اند.
 
وی  درباره تسلط پلیس فتا بر فضای تلگرام  نیزگفت: سرورها به داخل کشور منتقل نشد با این وجود فتا بر این فضا تسلط دارد و از قدرت کشف ۸۰ درصدی پلیس فتا در فضای مجازی می توانید پی ببرید که ما بر این فضا تسلط داشته و مشکلی نداریم.
 
وی در پاسخ به سوالی در باره  حمله هکرها به سایت‌های ایرانی  اظهارداشت: چندی پیش گروهی تحت عنوان "داعس" و نه داعش به برخی از سایت‌ها حمله کرد که آیپی‌ آنها از کشور عربستان بود و ما این موضوع را به مقام مسئول عربستانی و همچنین اینترپل منتقل کرده و خواستار پیگیری شدیم.
 
هادیان‌فر با بیان اینکه هیچ یک از حمله‌های انجام شده به سایت‌های داخلی حمله جدی نبوده است، گفت: عمده هکرها در حد تغییر یک عکس یا متن در صفحه اول سایتی اقدام کرده و تاکنون هیچ یک از آنها نتوانسته‌اند اطلاعاتی را از سایت‌های داخلی سرقت کنند.
 
وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگر در مورد فعالیت گروه‌های تروریستی در فضای مجازی، اظهار کرد: از ابتدای سال ۹۳ داعش و القاعده و گروه‌های تروریستی فعالیت خود را در فضای مجازی آغاز کرده و ما اینها را در نظر داشته‌ایم. آنها با توجه به تسلطی که در عراق و سوریه داشتند به دنبال ایجاد یک خلافت سایبری در فضای مجازی هم بودند که به وسیله عضوگیری در شبکه‌های اجتماعی آن را اجرایی کنند.
 
رییس پلیس فتای ناجا افزود: در سال ۲۰۱۶ پلیس ایران طی ۱۵۰ مرحله، ۷۵ هزار نفر از عوامل اصلی داعش در سراسر جهان که افراد ایرانی در بین‌شان بودند را در فضای مجازی شناسایی کرده و اطلاعاتش را به اینترپل داد و اینترپل نیز این موضوع را تایید کرده و با برخی از آنان نیز برخورد شده است.
۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

جزئیات پرداخت 150هزارتومانی سود سهام عدالت

سهام عدالت

رئیس سازمان خصوصی سازی با اشاره به مقدار سود سهام عدالت گفت: از شهریورماه این سود در سه قسمت و در فاصله زمانی سه ماهه توزیع خواهد شد.

به گزارش مشرق، پوری حسینی رییس سازمان خصوصی سازی در واکنش به خبر واریز سود سهام عدالت در شهریور ماه گفت: زمان واگذاری آن بستگی به واریز سود سهام ها به وسیله شرکتها دارد که تا به امروز مقداری ناچیزی از آن حصول شده است که البته طبیعی است چرا که شرکتها هنوز برای واریز آن فرصت دارند و اکنون زمان کوتاهی از تصویب دریافت سود از آنها برای پرداخت به مردم گذشته است .


پوری حسینی با بیان اینکه بنای سازمان خصوصی سازی این است که سود را در سه قسمت بپردازد گفت: مثلا در شهریور ماه که بخش اول پرداخت خواهد شد، در فاصله سه ماه یعنی تا آذرماه بخش دوم سود پرداخت می شود و در اسفند ماه ما بقی سود پرداخت می شود.

وی با بیان اینکه با توجه به سهام موجود و مشمولینی که سود به آنها تعلق پیدا کرده است گفت: برای کسانی که دارای یک میلیون سهم هستند در حدود 150 هزار تومان سود عملکرد سال 1395 اختصاص پیدا خواهد کرد و به همین درصد افرادی که داری سهام هستند به میزان سهام سود دریافت خواهند مثلا اگر افرادی دارای 500 هزار تومان سهام هستند حدود 50 درصد این مبلغ را دریافت خوهند کرد.

پوری حسینی با بیان اینکه برای اولین بار در ده سال گذشته با دریافت مجوزهای لازم سود بین سهامداران عدالت پخش می شود گفت: با رعایت تمامی مقررات لازم پرداخت سود به مردم تعلق خواهد گرفت.

رئیس سازمان خصوصی سازی با بیان اینکه این سود به مرور به مشمولان تعلق خواهد گرفت و گفت: از طریق شماره شبا که از آنها در سامانه ثبت شده است سود سهام عدالت واریز خواهد شد.
منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۱
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

GO TO HELL


۰ نظر ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۳۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

قضاوت با وجدانهای بیدار


۰ نظر ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۲۹
حسن حیدری

صورت مسئله چیست و حل آن کدام است؟

محمدکاظم انبارلویی

طرح سوالات و پاسخ ها هوشمندانه است، باید از ایشان تشکر کرد. قبل از ورود به این بحث یک مطلب را ایشان فراموش کرده اند و آن حذف ‌آیت الله منتظری از قائم‌مقامی و زاویه دار شدن او با امام (ره) بود.

به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: آیت الله موسوی خوئینی‌ها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز در کانال تلگرامی خود، به حاشیه راندن جناح چپ از مرکز قدرت پس از رحلت امام (ره) اشاره کرده و از برخوردها با آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، کروبی، میرحسین موسوی و احمدی‌نژاد و حتی روحانی یاد می کند و علت اصلی به حاشیه راندن این افراد و گروه‌ها از کانون قدرت را در زاویه داشتن با ولی فقیه جستجو می کند. وی می‌گوید تفسیر رایج این است که؛ «شهروندان نباید بر خلاف نظر ولی فقیه سخنی بگویند و یا سخن او را نقد کنند.» لذا اگر پای در این وادی بنهند محکوم به حاشیه رانده شدن از کانون قدرت خواهند بود. اما در برابر این تفسیر رایج و حاکم، فقیهانی وجود دارند که نقد ولی فقیه را حرام و خلاف شرع نمی‌دانند.

وی با قبول فرض اول، که این کار نه بر خلاف شرع و نه بر خلاف قانون اساسی است این سوال را مطرح می کند که ‌آیا این کار مطلوب است و از آن مهمتر این رویکرد آیا نشانه سلامت نظام است؟ این اتفاقات آیا از نشانه‌های پایداری و استواری نظام است؟

وی با طرح سوال بعدی می گوید چرا روسای جمهور پس از اینکه از تایید شورای نگهبان گذشته اند، در دوران مسئولیت یا پس از آن با ولی فقیه زاویه پیدا می کنند؟ پس یا باید این پست و مسئولیت را در سازوکار نظام علاج کرد و اگر مشکل سومی است آن را باید جستجو کرد. بعد پیشنهاد می کند جمعی از نخبگان سیاسی و فرهنگی بنشینند و آسیب‌شناسی کرده و برای حفظ سلامت نظام چاره‌جویی کنند.

طرح سوالات و پاسخ ها هوشمندانه است، باید از ایشان تشکر کرد. قبل از ورود به این بحث یک مطلب را ایشان فراموش کرده اند و آن حذف ‌آیت الله منتظری از قائم‌مقامی و زاویه دار شدن او با امام (ره) بود. چون او نیز در همین فرآیند پرسش و پاسخ برجسته‌ترین است، با این تفاوت که او رئیس‌ جمهور نبود و قائم مقام رهبری بود و از سوی مجلس خبرگان به طور رسمی در این سمت انجام وظیفه می کرد.

بدون مطالعه پاسخ امام (ره) در مورد برخورد با نهضت آزادی و به حاشیه راندن آن از کانون قدرت نمی توانیم به این سوالات پاسخ دقیقی بدهیم. هر گونه پاسخ به مثابه نادیده گرفتن حافظه تاریخی مردم و حقایق تاریخ معاصر است. در مورد آقای منتظری کافی است نامه‌های امام (ره) مورخ 6/1/68 و 8/1/68 خطاب به وی به نقل از صحیفه امام جلد 21 صفحات 330 الی 335  را به دقت بخوانید تا به چند و چون این حکایت پی ببرید. هر گونه تفسیر و تحلیل این رویداد بدون رجوع به مستندات تاریخی، منحرف شدن از موضوع سوال و پرسش و پاسخ‌های دقیق و منصفانه است.

حال برویم روی اصل پرسش! آیا واقعا بنا به ‌آنچه که آقای خوئینی‌ها می فرمایند مشکل حضرات زاویه داشتن با ولی فقیه و نقد نظرات ولایت است؟ آیا بحث محدود است به اینکه عده ای از فقها نقد نظر ولی فقیه را خلاف شرع و حرام می دانند و عده‌ای دیگر از فقها آن را حرام نمی دانند؟ مثلا آشوب 18 تیر 78 که به بهانه دفاع  دانشجویان از آقای خوئینی‌ها و مخالفت با توقیف روزنامه سلام به مدیرمسئولی وی شروع شد و از جنبش ملوس و منوچ برای سرنگونی نظام سربرآورد، آیا این شورش و اعتراض را می توان نقد نظرات ولی فقیه خواند؟ آیا این زاویه داشتن با ولی فقیه باید سر از محاربه با نظام و مردم درآورد و حمله و غارت مغازه‌ها و آسیب به اموال عمومی و دولتی را به همراه داشته باشد؟ یا فتنه 88 که از زدن زیر میز رای مردم شروع شد و هنوز مردم پای صندوق‌های رای بودند و شمارش آراء هم شروع نشده بود یک نامزد که به قول شما نخست وزیر دوران مقدس بود، آمد مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی گذاشت و گفت؛ «من پیروز انتخابات هستم.» آیا این آدم فقط به دلیل نقد ولی فقیه از کانون قدرت فاصله می گیرد یا با اعلام جنگ با جمهوریت نظام و سپس اعلام جنگ با اسلامیت نظام چنین بلایی سر خود آورد؟!

آقای کروبی که شما در همین پاسخ به نیکی از او یاد می کنید و می گویید 50 سال عمر خود را صرف مبارزه با رژیم شاه کرد، با آن آراء قلیل که کمتر از آراء باطله بود، او هم مدعی تقلب بود! او و میرحسین با بیانیه‌های تحریک‌آمیز دعوت به شورش و آشوب کردند و تا مرز محاربه با نظام پیش‌ رفتند. آیا محاربه با نظام نوعی نقد ولایت فقیه و زاویه داشتن با ولی فقیه است؟ فرضاً آنها با ولی فقیه مشکل داشتند، شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه، دیگر نقد ولایت فقیه نیست. این یعنی پیاده ‌نظام منافقین شدن!

آقای خوئینی‌ها! شما دبیرکل مجمع روحانیون مبارز هستید. یک بار دیگر بیانیه دعوت به اعتراض و راهپیمایی 30 خرداد 88 را بخوانید. این نقد ولی فقیه است یا دعوت به شورش علیه نظامی که خود شما برای آن زحمت کشیدید، آن هم در سالروز اعلام جنگ منافقین با امام و نظام؟!

اینکه آقای خاتمی وزیر ارشاد خود را بفرستد به«بی بی سی» از زبان استعمار پیر با ملت ایران صحبت کند را می شود نقد ولی فقیه نام نهاد؟ اینکه برخی روزنامه ‌نگاران دوران اصلاحات آقای خاتمی کوچ کنند بروند لندن، پاریس و نیویورک و در لجن پراکنی‌های «بی بی سی» و رادیو آمریکا و رادیو فرانسه مشارکت کنند، نام آن را نقد ولی فقیه می گذارید؟ ممکن است بگویید بی انصافی است، ما به این کارها رضایت نداشتیم. من هم قبول می کنم اما خود شما سر منبر به ما یاد دادید؛ «تبری و تولی» داشته باشیم. چرا شما آن روزگاران، هم در فتنه 18 تیر 78 و هم در فتنه 88 از منافقین، ضد انقلاب و معارضین نظام تبری نکردید و با انتشار یک بیانیه خشک و خالی، صف خود را از ‌آنها جدا ننمودید؟ چرا آقای خاتمی زیر سقف می گفت موضوع تقلب، دروغ است و بیرون سقف، آشکارا با زندانیانی که در آشوب‌های خیابانی دستگیر شدند ملاقات می کرد و از آنان استمالت می فرمود؟!

یک تاج زاده از اصلاح طلبان و یک تاج بخش از بنیاد سوروس و سلطنت طلبان دست به دست هم دادند بخشی از شورش 18 تیر و نیز فتنه 88 را ساماندهی کردند. نسبت شما با تاج زاده‌ها و تاج بخش‌ها، که عمری مبارزه با سلطنت کردید چیست؟ تاج بخش در تلویزیون مردانه اعتراف کرد سر در آخور سلطنت‌طلبان و بنیاد سوروس داشت. اما تاج‌زاده مقاومت کرد و اکنون در کنار شما بر طبل همان مواضع می کوبد.

همین تاج‌زاده قبل از فتنه 18 تیر 78 با کمک حجاریان و تاج بخش تحت رهبری حسین بشیریه در معاونت سیاسی وزارت کشور در دولت آقای خاتمی کارگروه «سکولاریزاسیون» نظام راه انداختند. بنده آن هنگام نقدی نوشتم و نصیحت شان کردم و گفتم این خیانت به نهضت امام (ره) و اسلامیت نظام است. از سنگ صدا درآمد، از آقای خاتمی و حضرات مجمع صدا در نیامد. شد آنچه باید می شد!

شما در همین پاسخ مرقوم فرمودید؛ «جمهوری اسلامی بر پایه اصل ولایت فقیه استوار است.». چرا این حرف‌ را در آن زمان که منافقین در شورش‌های فتنه 88 شعار می‌دادند مرگ بر اصل ولایت فقیه، نگفتید؟ پس بیراه نیست برخی بگویند شما نه تنها با مصداق ولی فقیه بلکه با اصل آن مسئله داشتید. شما کسانی را که به خیابان‌ها ریختند و از نظام و ولی فقیه و رای ملت دفاع کردند، متهم به اهانت و هتاکی به هاشمی و کروبی و موسوی و خاتمی کردید. بفرمایید در عاشورای 88 که شاهد کسانی بودیم که به خیابان‌ها آمدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه به بهانه دفاع از هاشمی و کروبی و موسوی دادند، مردم چه باید می کردند؟!

آقای میرحسین موسوی بیانیه صادر کرد و همین افرادی را که شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه می دادند، «مردان خداجوی» نامید!

این مردان کدام خدا را جستجو می کردند جز رئیس جمهور آمریکا را، چون آنها این بساط را پهن کردند. چرا نقش دشمنان انقلاب و نسبت آن با فعل سیاسی خودتان را فراموش می کنید؟ ولایت فقیه اینجا چه باید می کرد؟ باید از رای ملت و اکثریت حمایت می کرد یا از یک مشت یاغی و محارب نظام که هیچ رکنی از ارکان نظام و هیچ قانونی از قوانین اساسی و عادی را در مورد انتخابات به رسمیت نشناختند؟!

بر اساس آمار بنیاد شهید 22 نفر در فتنه 88 شهید شدند، ده‌ها نفر هم از اراذل و اوباش کشته شدند. آیا تعریف شما از نقد و زاویه داشتن با ولی فقیه باید این هزینه‌ها را داشته باشد؟!

اسم این نقد و زاویه داشتن نیست، این اعلام جنگ با یک انقلابی است که ریشه در تاریخ انبیای الهی علیهم السلام دارد. به عقیده شما اگر امام بود با این جماعت که در این دو فتنه در مرز «بغی» و «محاربه» حرکت می‌کردند، چه می کرد؟

برگردیم به سوال و کمّ و کیف پاسخ جنابعالی! اگر هدایت های رهبری و خطبه های روشنگرانه و مشفقانه در چرایی این پدیده و نوع مقابله با آن و مشروعیت دفاع از مردم و نظام را سانسور کنیم چه کمکی به حل مسئله کرده ایم؟ آیا این همه حوادث تلخ و برخوردهای ناجوانمردانه با نظام و مردم را فرو بکاهیم به موضوع نقد ولی فقیه و یا زاویه داشتن با او، از حل مشکل فاصله نمی گیریم و طرح غلط صورت مسئله و تحریف آن محسوب نمی شود؟

جناب آقای خوئینی‌ها! اگر از شما سوال کنند طلحه و زبیر با آن همه سوابق خدمت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و آن همه سابقه در دوران صدر اسلام که همواره از علی علیه السلام و حریم ولایت دفاع می کردند و پس از 25 سال برای روی کارآمدن حضرت علی علیه السلام تلاش کردند و جزء اولین‌ها برای بیعت بودند، چرا جنگ جمل را با آن همه خونریزی به پا کردند، چه پاسخی می دهید؟ آیا فقط به زاویه داشتن یا نقد ولایت علی علیه السلام اکتفا می‌کنید؟ یا از منطق حضرت علی علیه السلام در این جنگ دفاع خواهید کرد؟

حضرت علی (ع) به این پرسش تاریخی پاسخ داده و فرموده است: «إِنَّ الحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجَالِ؛ اِعرِفِ الحَقَّ تَعرِف أهلَه - حق با شخصیت ها شناخته نمی شود؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.» (روضه الواعظین، ص 31)

چرا شما که اولاد علی علیه السلام هستید این پاسخ مولا را پنهان می کنید؟ باید دید شما حق را به مرد می سنجید یا مرد را به حق؟

زاویه داشتن و نقد و حتی اعتراض به ولی فقیه یک حد یقفی دارد. حد یقف آن شورش، عصیانگری، بغی و محاربه با وی و علیه نظام مشروعی که مردم به واسطه امام عادل به پا کردند، نیست.

چرا فعل و قول و تقریر معارضین با ولایت فقیه و همگرایی و نسبت آنها با دشمنان قسم خورده نظام به ویژه منافقین را نادیده می گیرید، بعد می خواهید مسئله را حل کنید و از آن مهم تر فعل و قول و تقریر ولی فقیه و نسبت آن با حق، عقلانیت و حکمت سیاسی را سانسور می کنید، بعد به حل مسئله می اندیشید؟! آیا این نگاه تاکنون توانسته مشکل را حل کند؟! تمام همت این نگاه، تحریف واقعیت و وارونه گویی صورت مسئله است

۰ نظر ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۷
حسن حیدری