حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی آبان ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۷۹ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

دعای پایان ماه صفر

ان شاالله با خواندن این دعا در پایان ماه صفر از بلا بدور بوده و حاجت روا شوید.

دعای پایان ماه صفربه گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ان شاالله با خواندن این دعا در پایان ماه صفر از بلا بدور بوده حاجت روا شوید ابتدا نیت کنید:

”سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّهَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین“

خداوندا مرا از غم و دل تنگی نجات ده، شادم ساز و مرا شامل رحمت خود کن، ای پروردگار جهانیان»

حضرت پیامبر می فرمایند: هر کس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش می شود.

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

صلوات خاصه حضرت امام رضا علیه السلام + نماهنگ


برای دیدن نماهنگ روی تصویر بالا کلیک نمایید
==================
صلوات خاصه معروف با نوای گرم مرحوم حاج رضا انصاریان (+)
==================

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏

((بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسندیده پیشواى پارسا و منزه و حجت تو بر هر که روى زمین است و هر که زیر خاک. بسیار راستگو و شهید درود و رحمتى فراوان و کامل و با برکت و متصل و پیوست و پیاپى و دنبال هم همچون بهترین رحمتى که بر یکى از اولیائت فرستادى.))

==================

http://ahlolbait.com/files/u12/salavate-khaseh.jpg
۰ نظر ۲۸ آبان ۹۶ ، ۱۰:۵۵
حسن حیدری
عباسی با بیان اینکه تولید سانتریفیوژهای نسل جدید به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم معرفی شدند در حالی که این گونه نبود و این سانتریفیوژ‌ها در دولت دهم به نتیجه رسیده بودند، ولی دستیابی به آن‌ها اعلام نشده بود، اظهار کرد: هیچ اشکالی ندارد که این دستاورد‌ها به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم اعلام شده اند، چون این‌ها دستاوردهای کشور هستند.
گروه سیاسی-رجانیوز:  فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی امروز در همایش تجربه اعتماد که به مناسبت یوم الله ۱۳ آبان توسط بسیج دانشجویی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: دانشجو و دانش آموز سرمایه‌ها و از منابع قدرت کشور هستند با این وجود هم جمهوری اسلامی و هم دشمنان بر این دو قشر تمرکز دارند.
 
به گزارش رجانیوز وی افزود: مهاجرت جوانان و قشر تحصیلکرده بیانگر موفقیت نظام آموزش در کشورمان است و معنایش این است که ما می توانیم مشکلات کشورهای دیگر را حل کنیم و البته جذب جوانان و نخبگان هدف دشمن است چون نخبگان را بدون صرف هزینه ای در راستای رفع مشکلات خود به کار می گیرد. در هر حال خروج ژن هوشمند از کشور با استکبارستیزی منافات دارد.
 
عباسی با بیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی مرهون مجاهدت امام خمینی این استکبارستیز اعظم و مستحکم است، اضافه کرد: خیلی ها به امام توصیه می کردند که تشریف نیاورید مردم کشته می شوند ولی امام پاوه را نجات داد و یا می گفت جنگ رحمت است مگر امام کشته ها را نمی دید؟
 
وی با بیان اینکه مگر کودتاهای نظامی و تحریم ها کار آمریکا نبوده است، افزود: جای ظالم و مظلوم با هم عوض شده است و می گویند دندان های این گرگ پنبه ای است در حالی که آنها راهبرد دارند و اینگونه نیست که بخواهند ترامپ را به عنوان یک دیوانه در راس قرار دارند. در راس دشمنی با انقلاب اسلامی اختلافی بین دموکرات و جمهوری خواه نیست.
 
عباسی با بیان اینکه ما با تردیدهای مختلفی در جنگ و امروز در مسئله موشکی وهسته ای مواجه ایم، اظهار کرد: این آقایان نباید می رفتند و توافقات را امضاء می کردند حالا هم که امضاء کردند باید پای آن بایستند البته آنها باید به وظایف خود عمل کنند تا ما هم به تعهدات خود عمل کنیم اما اینگونه نشد.
 
رئیس سابق سازمان انرژی هسته ای با بیان اینکه باید در حوزه علوم اسلامی تکلیف خود را با انقلاب و انقلابی گری مشخص کنیم، گفت: کسی که می خواهد با نظام مقابله کند می آید رهبری و نهادهای وابسته اعم از سپاه و قوه قضائیه را هدف قرا می دهد. با این وجود ما با عنوان استکبارستیز باید هر جایی که دشمن آن را تضعیف می کند آن نهاد را تقویت کنیم.
 
عباسی با بیان اینکه برای استکبارستیزی امروز مرز پاسداری نظام در قشر کارشناسی کشور است گفت:  کسانی که سکولار هستند و دنبال اسلام رحمانی هستند و اسلام ناب محمدی را کنار می گذارند چرا باید در زمان آنها وزارت علوم ما روی هوا باشد آن هم وزارتخانه ای که نقش راهبری دارد سوال این است که چرا در جامعه ما به دانشگاه که مبدا تحولات است اهمیت نمیدهیم.
 
 وی با بیان اینکه این خوره و ویروس در ذهن ما وجود دارد و از حیث فنی مشکل نداریم، افزود: بحث این است که در حوزه علوم انسانی ما مبانی غربی را پذیرفته ایم و اینجاست که بحث کوروش و پاسارگارد از دل مباحث بیرون می آید. در هر حال اگر در جایی بتن ریخته می شود این زمینه فکری دارد. اگر آقایان بدانند که راکتور چقدر می توانست از خروج مغزها جلوگیری کند نمی گفند که راکتور اراک روغن ریخته است که نذر امامزاده شده است.
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه گداخت در انرژی اتمی پیش از انقلاب و تا سال ۸۹ و ۹۰ یک کار لوکس بوده البته خیلی‌ها خود را مدعی گداخت می‌دانند گفت: بنده اعتقادم این بود که باید فتیله سانتریفیوژ را پایین بیاوریم در واقع ما توانسته بودیم اثبات فناوری کردیم و آن را تولید کردیم و توانستیم تعداد سانتریفیوژ‌ها را از ۵ تا ۶۰۰۰ به ۱۸ تا ۱۹ هزار برسانیم و فردو را راه اندازی کنیم.
 
وی با اشاره به اینکه وقتی فردو راه اندازی شد غنی سازی را به آنجا بردیم، تصریح کرد: الان همین هایی که می‌گویند که فردو تحقیقاتی است همان زمان هم ویروس‌های ذهنی وجود داشت و آمدند و فردو را از تولید خارج و آن را تحقیقاتی کردند. 
 
عباسی با بیان اینکه دشمن برای مدیران ما تصمیم سازی می‌کند، تصریح کرد: آقایان سانتریفیوژ پی ۱ را به بهانه اینکه به مقامات کشور گفته بودند نسل جدید سانتریفیوژ‌ها می‌آید تعطیل کرده بودند کدام عقل می‌آید و این کار را بکند در حالی که ما سانتریفیوژ پی ۱ را یاد گرفته بودیم با این وجود دشمن تلاش می‌کرد که با ویروس، خرابکاری صنعتی، مواد منفجره و یا فرستادن کماندو این فناوری را نابود کند در هر حال ما تصمیم گرفته بودیم که تعداد سانتریفیوژ‌ها را زیاد کنیم تا اگر دشمن خواست آن‌ها را بزند که این کار را هم کرد نتواند همه آن‌ها را نابود کند در واقع دشمن فقط یک بار ۲۰۰ سانتریفیوژ ما را با مواد منفجره از بین نبرد. 
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: ما غنی سازی ۲۰ درصد را به فردو برده و آن را تثبیت کردیم و با این کار توانستیم سطح مذاکرات هسته‌ای را بالا ببریم به گونه‌ای که سطح مذاکرات تا جایی رفته بود که غربی‌ها التماس می‌کردند ما غنی سازی بیست درصد را تعطیل کنیم که ما نیز در پاسخ به آن‌ها می‌گفتیم شما باید تحریم بانک مرکزی را بردارید تا یک سوم کار را تعطیل کنیم. در واقع نیازی هم نداشتیم و من سیگنال می‌دادم که بیست درصد را تا الی الابد نمی‌خواهیم تولید کنیم. 
 
وی اظهار کرد: علت اینکه من می‌گفتم فتیله سانتریفیوژ را پایین بیاورید این بود که می‌خواستیم نسل‌های جدید سانتریفیوژ را تولید کنیم و به همین دلیل در عرض ۱۸ ماه توانستیم دو نسل جدید سانتریفیوژ را با سو ۱۶ به نتیجه رساندیم و این در حالی بود که سو ۲۴ را هم به دور رسانده بودیم. 
 
عباسی با بیان اینکه تولید سانتریفیوژهای نسل جدید به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم معرفی شدند در حالی که این گونه نبود و این سانتریفیوژ‌ها در دولت دهم به نتیجه رسیده بودند، ولی دستیابی به آن‌ها اعلام نشده بود، اظهار کرد: هیچ اشکالی ندارد که این دستاورد‌ها به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم اعلام شده اند، چون این‌ها دستاوردهای کشور هستند.
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به اینکه برخلاف ادعای آقایان احتمال وجود حادثه در راکتور اتمی اراک به مانند چرنوبیل وجود نداشته تصریح کرد: تردیدهایی که در ذهن نمایندگان به وجود آمده بود باعث شد که آن‌ها برجام را بیست دقیقه‌ای بپذیرند.
 
وی با بیان اینکه صنعت هسته‌ای در حوزه فکری ظرفیت پذیرش افراد را ندارد به همین دلیل نیروهای ما در صنایع دیگر از جمله پتروشیمی مشغول به کار شده اند، اظهار کرد: تا آن تفکر و ویروس در کشور وجود دارد نه تن‌ها سانتریفیوژ و صنعت هسته‌ای بلکه دیگر حوزه‌ها را نیز تعطیل می‌کنند، چون اصلا اعتقادی به این مسائل ندارند و برایشان مهم نیست که نخبگان ما از کشور خارج می‌شوند. 
 
عباسی اظهار کرد: ما به مقررات ان پی تی عمل می‌کردیم و عمل هم می‌کنیم، ولی دولت پروتکل الحاقی و سی تی بی تی را بدون اینکه مجلس آن‌ها را تصویب کند پذیرفته البته می‌گویند که ما پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه اجرا می‌کنیم. 
 
 
وی با بیان اینکه ما سوخت ۲۰ درصد را در مقابل دوربین‌های آژانس تکمیل کردیم و آژانس هم هیچ اشکالی نتوانست به فعالیت‌های ما وارد کند، گفت: البته اطلاعاتی هم دیگر نمانده بود که در اختیار آژانس قرار نگرفته باشد، چون جاسوس‌ها هم اطلاعات راکتور و فردو را به آن‌ها می‌دادند. 
 
عباسی با بیان اینکه سازمان انرژی اتمی یک مجموعه استراتژیک است، اما سوال این است که چرا آقایان در این سازمان سرباز می‌آوردند، افزود: اطلاعات این سازمان مهم است و باید حفظ شود با این وجود نمی‌توان از سرباز و یا کسی که دکترا قبول می‌شود و طبق قانون هم زمان با تحصیل در این مقطع نمی‌تواند شغل دولتی هم داشته باشد استفاده کرد البته یک عده‌ای هم می‌خواستند به خارج بروند و بعد برای اینکه من را خراب کنند می‌گفتند که نیروهای سازمان در حال خروج از کشور هستند. 
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی افزود: صنعت هسته‌ای مسئله‌ای ندارد که ما نگران آن باشیم همچنین ما به خاطر دوربین‌های آژانس نگرانی نداریم مسئله این است که چرا باید بیش از حد به آژانس اطلاعات بدهیم. 
 
وی با بیان اینکه امروز دانشگاه‌ها دارند نام هسته‌ای را عوض می‌کنند در واقع کار آن‌ها به سانسور کشیده شده است، تصریح کرد: رئیس دانشگاه آمده و می‌گوید بهتر است عنوان هسته‌ای را تغییر دهیم، چون ما تحریمیم و یا اینکه فلان استاد لیبرال می‌گوید شما هسته ای‌ها دانشگاه را به گروگان گرفته اید ما می‌خواهیم به خارج برویم و با آن‌ها ارتباط داشته باشیم. معتقدم که دانشگاه‌ها دارند خودشان را تحریم می‌کنند و البته این جنگ روانی دشمن است. 
 
عباسی اظهار کرد: از بودجه خبری نیست و این مربوط به همه رشته‌ها می‌شود اگرچه در هسته‌ای وضع بدتر است. 
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: امروز نمره قبولی آزمون در رشته مهندسی هسته‌ای پایین آمده است در واقع یک زمانی کسی که می‌خواست در این رشته درس بخواند باید با رتبه ۱۰۰ و یا ۲۰۰ این رشته را انتخاب می‌کرد، اما الان این رتبه به بالای ۱۰۰۰ رسیده است حالا سوال این است که دانشجویی که انگیزه ندارد می‌خواهد چگونه در این رشته تحصیل نماید آیا صنعت هسته‌ای این دانشجو را جذب می‌کند؟ البته دولت هم به عنوان عامل اصلی راهبردی برنامه‌ای برای این کار ندارد.
 
وی تصریح کرد: پژوهشگاه علوم و فنون هسته‌ای کارش تخصصی است، اما بروید و ببینید که نه در این چهار سال بلکه در همان دورانی که من رئیس سازمان انرژی اتمی بودم چه دستاورد مثبتی داشته است. 
 
عباسی با بیان اینکه تمام شرکت هایی که با ما کار می‌کردند همه بیکارند، افزود: افرادی که در حوزه سانتریفیوژ‌ها فعال بودند امروز بیکارند و به ما می‌گویند که کاری کنید که ما برویم و در بازسازی عراق و سوریه مشارکت کنیم. 
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی بیان کرد: من تا پیش از اینکه رئیس سازمان انرژی اتمی شوم ۲۵ سال در حوزه هسته‌ای کشور کار می‌کردم و تمام مقاطع تحصیلی ام را نیز در همین رشته و به مانند شهید شهریاری، علی محمدی در کشورمان گذرانده ام، اما سوالی که وجود دارد این است که آیا مملکت از ما استفاده کرد؟ واقعیت این است که اگر من را ترور نمی‌کردند رئیس سازمان انرژی اتمی هم نمی‌شدم. 
 
وی افزود: واقعیت این است که آمریکایی‌ها باور نمی‌کردند که من معاون دانشجویی فرهنگی دانشگاه شهید بهشتی بودم آن‌ها می‌گفتند که عباسی در کار تغذیه است و البته علتش هم این بود که مملکت در صنعت هسته‌ای با ما کاری نداشت، ولی خدا خواست که شهریاری و علی محمدی رفتند و من رئیس سازمان انرژی اتمی شدم. 
 
عباسی ما در کنار پیشرفت‌های صنعت هسته‌ای در لیزر نیز پیشرفت داشتیم، اظهار کرد: در بحث لیزر ما مجبور بودیم که با نظامی‌ها کار کنیم، اما وسواس‌های خناس آمدند و گفتند که اگر در این حوزه با نظامی‌ها کار کنیم آژانس حساس می‌شود و می‌گویند که این‌ها رفته اند حاجی زاده و سردار وحیدی را آورده اند. 
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه دستاورد همکاری انرژی اتمی و نظامی‌ها این بود که ما توانستیم پهپادهای دشمن را بسوزانیم، تصریح کرد: در واقع با این همکاری لیزر و سانتریفیوژ می‌آمد و پشتوانه گداخت قرار می‌گرفت البته امروز می‌روند و در فرانسه التماس می‌کنند که ما را در پروژه گداخت راه بدهند که من معتقدم این یک نوع گدایی است. 
 
وی اظهار کرد: سوال این است که چه مشکلی با معاونت کاربرد پرتو‌ها و معاونت فناوری‌های پیشرفته داشتند که آن‌ها را تعطیل و ماموریت هایشان را عوض کردند و آن‌ها را به سمت ماموریت‌های بی مصرفی بردند معتقدم که تا این تفکر حاکم است به ما ضربه وارد می‌شود.
 
عباسی با بیان اینکه قرار بود با توافق هسته‌ای هم چرخ سانتریفیوژ‌ها و هم معیشت مردم بچرخد، افزود: نه تنها این گونه نشد بلکه این تفکر به دانشگاه‌های ما نیز ضربه زده است.
 
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: از یک سو آقایان رفتند FATF را امضا کردند و از طرفی وزارت نفت قرارداد آی پی سی را امضا کرد واقعیت این است که عاقلان کشور ۱۵۰ ایراد به قرارداد آی پی سی گرفته اند و این در حالی است که این ژنرال خودخوانده من را گروهبان خطاب می‌کرد. 
 
وی خطاب به دانشجویان گفت: از استادهای خود بخواهید که با وزارت دفاع، ارتش و تمام نیروهای نظامی کار کنند و از همکاری خود با آن‌ها نترسند در واقع هر نهادی را که استکبار بخواهد تضعیف کند باید به سمت آن‌ها برویم و من این کار را کرده ام و الان هم هر کاری از من بخواهند انجام می‌دهم و از ترور هم نمی‌ترسم. 
۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۲:۲۸
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

25 آبان در اصفهان چه گذشت؟ + عکس

حماسه 25 آبان اصفهان

این راه تا ابد، تا بی انتها ترین زمان ادامه دارد.شهرم بیدار است و مردان سرزمینم آگاه.برای این راه نقطه، تمام معنایی نداشته و نخواهد داشت. 25 آبان سال 1361 تمام نمی شود.ایستادن تمام نمی شود.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - تکــــراری نمی شـــود ایــــن حقیــقــــت حماسه‌آفرین، حماسه ای به دست مردان سرزمینم، جایی روی دوش اهالی شهرم وقتی زادگاهم پر از عشق بود، پر از غزل غزل ترانه. روزی که قامت بسته شد به قد قامت زمینی های آسمانی همان ها که با تابوت های سه رنگشان، رنگین کمان ایثار را در پهنای آسمان شهرم به تصویر کشیدند.

25 روز از آبان سال 1361 می گذشت. اصفهان تمام قد ایستاد. تمام قد ایستاد به احترام قطره های باران وقتی عاشقانه در لا به لای سردی هوای آبان ماه دل و چشم مردم خاکم را پر از نم نم دیده دل کرد. آسمان به زمین آمد و زمین آسمان را بوسه باران کرد درست همان جایی که نقطه مرزی عاشقی را می شد لمس کرد در فاصله ای که به پرواز درآمدن 370 مرد عاشق را عاشقانه به تماشا نشستیم.

می شد در بین اشک های دیده قدم زد، نه، حرف از قدم زدن نیست، حرف از به جریان درآمدن و جاری شدن است. اشک های دیده مثل جریان رودخانه دویرج دل خیلی ها را با خود برد.رودخانه دویرج مردان سروقامت شهرم را در بین امواج جا داد تا سرمشق شهادت را در میان خطوط منظم و نامنظم موج های کمی سهمگین و خشمناک رودخانه برای دلاور مردان شهرم دیکته کند. سرمشق شهادت از کربلا می آمد. لب های خشکیده و ترک برداشته... تلخی آبی که بسته شد و غربت غریب آب و عطش و خشمگینی رودخانه.صدای حزن‌آلود زینب (س) و احیا شدن دوباره با نوای یا زینب(س) رزمنده‌ها....

از تنها ماندن حسین (ع) و هل من ناصر ینصرنی و رفقایی که در دل آب نوای لبیکشان گوش موج ها را کر می کرد. همان مردانی که راهشان در امتداد راه حسین (ع) معنا یافت...  .و سخن تاریخی امام خمینی(ره) که به دل ها قرار داد و به جان ها صفا بخشید: « ... شما در کجای دنیا می توانید جایی را مثل استان اصفهان پیدا کنید؟ همین چند روز پیش، فقط در شهر اصفهان حدود 370 نفر را تشییع کردند. مع ذالک همین شهید داده ها و داغدیده ها همچنان به خدمت خود به اسلام ادامه می دهند. امروز مردم ما فهمیده اند که تا فداکاری نباشد، اسلام را نمی شود پیش برد و می دانند که همه ما باید برای اسلام فدا شویم.» باید همه این حرف ها را کنار هم گذاشت تا رسید به یک مثنوی، مثنوی که بیت آخر ندارد؛ چراکه این راه انتها ندارد.همان حرف اولم را باز تکرار می کنم، این راه نه تکراری می‌شود و نه تمام می شود. هرچه بگوییم تازه است. هرچه بگوییم می رویم و می رسیم به کربلا، به آخر عشق، به آخر مردانگی و به حسین(ع)...

این راه تا ابد، تا بی انتها ترین زمان ادامه دارد.شهرم بیدار است و مردان سرزمینم آگاه.برای این راه نقطه، تمام معنایی نداشته و نخواهد داشت. 25 آبان سال 1361 تمام نمی شود.ایستادن تمام نمی شود.عطر شهادت هنوز از خاک ایرانم به مشام می رسد.غیرت اینجا زنده است و جاودانه چراکه راه، راه حسین بن علی (ع) است.... 

*روزنامه اصفهان زیبا

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۵۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

مدافع‌حرمی که از 15سالگی وارد سپاه شد + عکس

دومین سالگرد شهادت مدافع حرم، بهزاد سیفی؛

مدافع‌حرمی که از 15سالگی وارد سپاه شد + عکس

شهید بهزاد سیفی - کراپ‌شده

همیشه معلم های بهزاد به من شکایتش را می کردند ، خیلی وقتها از تنبیه بهزاد صرف نظر می کردند و می گفتند آخه با وجود همه شلوغی هایش خیلی دوستش داریم.تقریبأ 15 سالگی وارد سپاه شد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید مدافع حرم بهزاد سیفی متولد شهریور ۱۳۵۶ بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستا گذراند و در ۱۵ سالگی به خدمت سپاه در آمد. بهزاد سیفی پاسداری از اهالی شهرستان «رستم» و از نیروهای «تیپ  ۵۶۶ یونس» سروستان بود که چندسال پیش به یگان های «مدافع حرمِ آل الله(صلوات الله علیهم)» در «عراق» پیوست و به تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۴ شمسی(2 سال قبل)، در نبردهای «بیجی» علیه «مزدوران سعودی» و «سرسپرده گان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود.

«بهزاد سیفی» در «آرامستان» روستای «پرین»تا روز ظهور مولایش به امانت سپرده شده است.

به مناسبت دومین سالگرد شهادت این مدافع حرم، مروری داریم بر گفتگویی با والدین این شهید:

لطفا خودتان را معرفی کنید؟

پدر : بمانعلی سیفی هستم فرزند احمد، متولد روستای پرین بازنشسته آموزش و پرورش و در حال حاضر به کشاورزی مشغولم.

مادر : نوری کریمی هستم فرزند بارونی متولد روستای پرین .

خانم کریمی از روز تولد بهزاد بگویید ؟در چه سالی متولد شدند؟

 شهریور 56 بود اون روز هوا مانند یک روز بهاری ، خیلی خوب شده بود . بهزاد در همان روزمتولد شد.

 بعد از تولدش پرستار با تعجب به من گفت: این پسر ختنه شده!!!!!

 همه تعجب کردیم ولی حقیقت داشت، بهزاد ختنه شده به دنیا آمد و این باور نکردنی بود ... هنوز 10 روز از تولد بهزاد نگذشته بود که به روی من لبخند میزد.

ایشان فرزند چندم خانواده بودند؟

فرزند دوم

سبک زندگی شما در رابطه با تربیت فرزندانتان چگونه بوده؟

حقیقتأ یک زندگی ساده و معمولی داشتیم و تاکنون هم به همین شیوه بوده .

نمایی که پیش رو دارید، یک شب قبل از شهادت «بهزاد سیفی» و در «کربلا» به ثبت رسیده است

چه نکاتی را در زندگی رعایت کردید؟

در زندگی ما چه حال و چه گذشته حتی از زمان پدربزرگانمان حلال و حرام برایمان خیلی اهمیت داشت و همیشه معتقد بودیم که خداوند ناظر بر اعمالمان بوده ، به خاطر خدا هیچ وقت غافل نبودیم و مطمئنأ لقمه حلال خیلی تأثیر گذار است .

یکی از تاثیرات لقمه حلال این بود که ما با بهزاد و خانواده به سفر مشهد رفتیم در جاده شمال، ماشینی همینطور به ما چراغ میزد. به بهزاد گفتم: یک ماشین دنبال ما هست ، بهزاد کنار گرفت و به سراغ راننده رفت. من هم به دنبالش رفتم . یک مرد بسیار متشخص بود و با کمال محبت و احترام درخواست مبلغ 20 هزار تومان کرد و گفت همه کارتهایش را در منزل جا گذاشته و برای بنزین کم دارد همش میگفتم به چه ماشینی تقاضا کنم که باور کند و بهم کمک کند و خجالت نکشم به دلم افتاد از ماشین شما تقاضا کنم بهزاد مبلغ را بهش داد و آن شخص هرچه اصرار کرد که شماره کارتی بهش بدهیم که پول را به ما پس بدهد بهزاد قبول نکرد و گفت به خاطر حضرت زهرا این مبلغ را دادم . مرد لبخندی زد و گفت دیدم پشت ماشین شما یا زهرا نوشته بود به شما رو زدم و تشکر کرد و رفت هیچ وقت ذوق و اشتیاق آن روز بهزاد را فراموش نمی کنم.

و یکی دیگر از این تاثیرات : پسرم بهزاد با وجودی که مستأجر بود و حقوق کمی داشت اما هر وقت به روستا می آمد مقداری پول به مادرش میداد تا بین زنان بی سرپرست روستا تقسیم کند.

از دوران کودکی  شهید برای ما تعریف کنید؟

مادر با لبخند: دوران کودکی شلوغی داشت خصوصأ از مدرسه که می آمد معلوم بود در مدرسه کلی اذیت کرده و همه خانه پر می شد از صدای بهزاد .

پدر:همیشه معلم های بهزاد  به من شکایتش را می کردند ، خیلی وقتها از تنبیه بهزاد صرف نظر می کردند و می گفتند آخه با وجود همه شلوغی هایش خیلی دوستش داریم.

آقا بهزاد از چه تاریخی به عضویت سپاه درآمدند ؟

تقریبأ 15 سالگی وارد سپاه شد .

چه انگیزه ای باعث شد که شهید به عضویت آن نهاد در بیاید ؟

بهزاد اول برای نیروی انتظامی ثبت نام کرد اما نرفت. گفت : خدمت در سپاه را بیشتر دوست دارم،  و وارد سپاه شد عشق فراوانی به انقلاب و رهبر داشت .

چه دوره هایی را دیده اند ؟به چه کیفیتی ؟

دوره توپخانه و دوره موشک . برای دوره آموزشی دوبار مشهد مقدس بودند که مدت زمانش یادم نیست ولی شش ماه همدان بود.

از فعالیتهای فرهنگی ، ورزشی آقا بهزاد برایمان بگویید؟

بهزاد خیلی کم در روستا بود اما وقتی برای دید و بازدید می آمد همه جوانان روستا را جمع می کرد و به انجام دادن کارهای فرهنگی در روستا تشویق می کرد و با بچه های روستا در زمین خاکی والیبال بازی می کرد. والبیبال ورزش مورد علاقه اش بود.

ایشان متاهل بودند ؟

بله .

در چه سالی ازدواج کردند؟

هشت سال پیش  ، سال 87 بود. می شه گفت سالگرد شهادت ایشان با سالگرد ازدواجشان در یک زمان است .

آقای سیفی از روز خواستگاری بهزاد برایمان تعریف کنید؟

پدر با لبخند: یکی از بستگانمان دختری را برای بهزاد به ما معرفی کرده بودند. ما برای دیدن دختر به نوراباد ممسنی رفته بودیم  . خواهرم زنگ زد و با خنده گفت یک دختر برای بهزاد انتخاب کرده ام و او دیده و پسندیده . ما هم به ناچار برگشتیم و به انتخابش احترام گذاشتیم اما مادر در جریان نبود.

مادر شما خاطره ای از آقا بهزاد برایمان تعریف کنید.

پسرم به من خیلی وابسته بود وقتی سره سفره عقد نشسته بود به من اشاره میکرد که کنارش بنشینم گفتم بچه دیگه زن گرفتی از این به بعد باید کنار تو عروس خانم بشینه با لبخند دستم را گرفت و من را در کنار خود نشاند حتی وقتی با عروس سوار ماشین شدند با زهم آمد به سراغم و دستش را به دور گردنم انداخت و دوباره کنار خود نشاند همیشه سربه سرش میگذاشتم که زنت طلاقت میده کلی میخندید.

آقا بهزاد فرزندی هم دارد ؟

بله

چند تا ؟

2 تا پسر علیرضا 7 ساله هست و احمد رضا 3 ساله . علیرضا در شب عاشورا به دنیا آمد من خیلی دوست داشتم نام حسین را برایش انتخاب کنم اما شخصی از هم محلی ها خوابی دیده بود که از بهزاد خواسته شده بود اسم پسرش را علی رضا انتخاب کند .

از خصوصیات اخلاقی شهید برایمان بگویید؟

مادر:بسیار شوخ و عاشق ولایت فقیه بود و همیشه همه دوستان را به پیروی از رهبر راهنمایی می کرد و در این کار بسیار جدی بود .

آقا بهزاد چگونه شما را آماده سفر به عراق و حضور در میدان جهاد کرد؟

مادر با لبخند : ما را خیلی سرگرم میکرد تا زمینه رفتن برایش مهیا شود. هروقت سر صحبت باز می شد ما مخالفت می کردیم . در آن سال ما قصد سفر به کربلا داشتیم . مارا راهی کرد. در این مدت که ما نبودیم با حاج آقا ی مسجد محلمان خیلی صحبت کرده بود و از او خواسته بود که برای راضی کردن ما و هم شهادتش دعا کند . بعد برگشت ما از سفر کربلا، بهزاد رفتنش را عنوان کرد، انگار دهانمان بسته شده بود دیگر با بهزاد مخالفت نکردیم .

در چه تاریخی به عراق اعزام شدند و چندبار ؟

در بیست آبان چهار روز قبل از شهادتش اعزام شدند و اولین بار بود که اعزام می شد.

از آخرین تماس تلفنی بگویید آقا بهزاد حرفی یا سفارشی نکرد؟

یک شب قبل از شهادت ساعت 23:30 با هم تلفنی صحبت کردیم . بهزاد آن شب حال عجیبی داشت ، می خندید. به من گفت: مادر شما به زیارت کربلا رفته اید ولی به سامرا نیامده اید دلتان بسوزد... من الان زیارت کردم و برای همه شما دعا کردم . گفتم : مادر خطرناک نبود؟ گفت: نه مادر جان با لباس شخصی رفتم... سفارش خاصی نداشت  ولی خیلی خوشحال بود...

از نحوه شهادتش برای شما صحبت کرده اند ؟

بله. یکی از همرزمانش میگفت، محدوده ای که بهزاد می رفت چون خیلی خطرناک بود کمتر کسی از همرزمانش به آن منطقه می رفتند . اون روز که با ماشین نیروها را جهت پست دیده بانی جابه جا کرد؛ بعد از پیاده کردن نیرو،  نیروهای داعشی ماشین بهزاد را به رگبار می بندد .همرزمش می گوید: هنگامی که بهزاد شهید شد صدای داعشی ها را میشنیدیم. که از بی سیم می گفتند: یکی از سرداران آنان را زدیم و زود برویم جسدش را برداریم و سرش را جدا کنیم . همرزمان شهید بعد از شنیدن این صدا به دنبال پیکر شهید گشتند و در بین اجساد عراقی ها پیدایش کردند .

از شهادتش چگونه مطلع شدید؟

همیشه میگفت به مادرم چیزی نگویید قصد رفتن به کربلا و دفاع از حرمین  را دارم. رفتار و ذوق و اشتیاقی که داشت به دلم افتاده بود که بهزاد حتمأ شهید میشود .

 اکثر مردم روستا خبر شهادت را از طریق تماس تلفنی شنیده بودند ولی به خاطر رعایت حال ما چیزی نمی گفتند. 

روز سختی بود... حوالی ساعت 11 صبح بود  برادرم باحالی دگرگون به منزلمان آمد و خبر شهادت بهزاد را به ما داد. برایمان سخت بود بهزاد من ، پسری شوخ طبع ، خوشرو ... همیشه به من و مادرش احترام میگذاشت وخیلی با محبت بود.. حالا به شهادت رسیده! باورش برایمان سخت بود....

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۵۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

سلام من به مدینه به لاله های بقیعش

هجرت پیغمبر به مدینه - که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده می‌شد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنّبی نام گرفت - مثل نسیم خوش بهاری بود که در فضای این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشی به‌وجود آمده است؛ لذا دلها متوجّه و بیدار شد. وقتی که مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است - قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آن‌جا ماند - شوق دیدن ایشان روزبه‌روز در دل مردم مدینه بیشتر می‌شد.

حسینیه رجا به مناسبت سالروز رحلت پیامبر اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع):

آســـــمــان خـــون گریــه کــــن امــــشب که زهــــــرا مضــــطر اســت

هجرت پیغمبر به مدینه - که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده می‌شد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنّبی نام گرفت - مثل نسیم خوش بهاری بود که در فضای این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشی به‌وجود آمده است؛ لذا دلها متوجّه و بیدار شد. وقتی که مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است - قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آن‌جا ماند - شوق دیدن ایشان روزبه‌روز در دل مردم مدینه بیشتر می‌شد.
گروه معارف - رجانیوز: به حرمت حضور فاطمه علیه السلام ، آرام، در خانه را می‏کوبی؛ این بار صدای در زدن ملک الموت، آهنگی دیگر دارد. به میهمانی رسول آمده ‏ای؛ آمده ‏ای تا او را به معراج ابدی ببری. کمی درنگ کن؛ اینکه با تو سخن می‏گوید، امین آسمان‏ها و زمین، جبرئیل است.
 
می‏دانم که برای تو نیز دشوار است تا زیر باران اشک‏ های فاطمه علیه السلام ، جان نبی را بستانی. می‏دانم که تو نیز سر به زیر افکنده ‏ای تا چشمانت هم‏سو با غم چشمان زهرای اطهر علیه السلام نباشد؛ اما گویا چاره ‏ای نیست و زمان پر کشیدن محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله فرا رسیده است.
 
برادرم. ملک الموت! می‏خواهی از کجا آغاز کنی؟ تمامی وجود رسول اللّه‏ در راه حق ذوب شده است، چشمانش، نور خدا را در معراج دیده، زبانش با خدا سخن گفته و کلام او بر آن جاری بوده، قلبش، محل نزول کتاب خدا بوده و پاهایش، راه ‏های آسمانی را بهتر از مسیرهای زمینی پیموده است.
 
آه چه دشوار است تاب آوردن این لحظه اندوهناک! آیا می‏دانی بعد از او، با فاطمه عزیزش چه خواهند کرد؟ می‏دانی این در را که تو بی‏ اذن زهرا علیه السلام از آن عبور نکردی، به آتش جهل و کینه خواهند سوزاند و دستان علی مرتضی علیه‏ السلام را که با دستان رسول صلی‏ الله‏ علیه‏ و آله، انس دیرینه داشت، به بند خواهند کشانید؟ آیا می‏دانی پس از رسول خدا، بر پاره ‏های تن او چه خواهد گذشت؟ می‏دانی که چگونه قامت رعنای فاطمه را به خمیدگی می ‏نشانند و جایگاه بوسه ‏های رسول را به کبودی می‏ نمایند؟
 
کوچه ‏های مدینه، پس از این برای من هم غریب می‏شود و اهل بیت رسول اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله از آن هم غریب‏ تر!
 
نگاه کن که چگونه فاطمه علیه السلام با تمام دلتنگی‏ هایش سر به زیر افکنده تا تو در تلاقی چشم ‏هایش، در کارَت درنگ نکنی!
 
برخیز و جان عزیزترین و مقرب‏ ترین بنده خدا را بستان! روح محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله از ازل، آسمانی بود؛ این چند صباح را هم که بر زمین هبوط کرد، برای هدایت خلق بود و بس!(1 و 2)
 
Video Player

سلام من به مدینه- حاج منصور ارضی.mp4 | دانلود فیلم 
 
***
 
بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باره دوران حیات پیامبر اعظم(ص) | انسان 250 ساله
 
پیامبر اعظم صلّی‌الله‌علیه‌وآله و پایه‌گذاری نظام اسلامی
 
 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

رهبر معظم انقلاب- انسان 250 ساله.mp3 | دانلود فایل
 
 
دوره مدینه، فصل دوم دوران بیست‌وسه ساله رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه، فصل اوّل بود - که مقدمه فصل دوم محسوب می‌شود - و تقریباً ده سال هم دوران مدینه پیغمبر است که دوران شالوده‌ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیّت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان و همه مکانهاست. البته این الگو، یک الگوی کامل است و مثل آن را دیگر در هیچ دورانی سراغ نداریم؛ لیکن با نگاه به این الگوی کامل، می‌شود شاخصها را شناخت. این شاخصها برای افراد بشر و مسلمانها علامتهایی است که باید به وسیله آنها نسبت به نظامها و انسانها قضاوت کنند. هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتی و فاسد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی‌ای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود، مبارزه کند و هدف، فقط مبارزه با کفّار مکه نبود؛ مسأله، مسأله جهانی بود. پیامبر اکرم این هدف را دنبال می‌کرد که هرجا زمینه مساعد بود، بذر اندیشه و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادی و بیداری و خوشبختی انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکانپذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. این‌که چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به همّت آنهاست. پیغمبر نمونه را می‌سازد و به همه بشریت و تاریخ ارائه می‌کند.
 
پیغمبر وارد مدینه شد تا این نظام را سرِ پا و کامل کند و آن را برای ابد در تاریخ، به عنوان نمونه بگذارد تا هر کسی در هر جای تاریخ - از بعد از زمان خودش تا قیامت - توانست، مثل آن را به وجود آورد و در دلها شوق ایجاد کند تا انسانها به سوی چنان جامعه‌ای بروند. البته ایجاد چنین نظامی، به پایه‌های اعتقادی و انسانی احتیاج دارد. اوّل باید عقاید و اندیشه‌های صحیحی وجود داشته باشد تا این نظام بر پایه آن افکار بنا شود. پیغمبر این اندیشه‌ها و افکار را در قالب کلمه توحید و عزّت انسان و بقیه معارف اسلامی در دوران سیزده سال مکه تبیین کرده بود؛ بعد هم در مدینه و در تمام آنات و لحظات تا دم مرگ، دائماً این افکار و این معارف بلند را - که پایه‌های این نظامند - به این و آن تفهیم کرد و تعلیم داد.
 
دوم، پایه‌ها و ستونهای انسانی لازم است تا این بنا بر دوش آنها قرار گیرد -چون نظام اسلامی قائم به فرد نیست- پیغمبر بسیاری از این ستونها را هم در مکه به وجود آورده و آماده کرده بود. یک عدّه، صحابه بزرگوار پیغمبر بودند -با اختلاف مرتبه‌ای که داشتند- اینها معلول و محصول تلاش و مجاهدت دوران سخت سیزده‌ساله مکه بودند. یک عدّه هم کسانی بودند که قبل از هجرت پیغمبر، در یثرب با پیام پیغمبر به وجود آمده بودند؛ از قبیل سعدبن‌معاذها و ابی‌ایّوب‌ها و دیگران. بعد هم که پیغمبر آمد، از لحظه ورود، انسان‌سازی را شروع کرد و روزبه‌روز مدیران لایق، انسانهای بزرگ، شجاع، با گذشت، با ایمان، قوی و بامعرفت به عنوان ستونهای مستحکم این بنای شامخ و رفیع، وارد مدینه شدند.
 
هجرت پیغمبر به مدینه - که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده می‌شد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنّبی نام گرفت - مثل نسیم خوش بهاری بود که در فضای این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشی به‌وجود آمده است؛ لذا دلها متوجّه و بیدار شد. وقتی که مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است - قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آن‌جا ماند - شوق دیدن ایشان روزبه‌روز در دل مردم مدینه بیشتر می‌شد. بعضی از مردم به قُبا می‌رفتند و پیغمبر را زیارت می‌کردند و برمی‌گشتند؛ عدّه‌ای هم در مدینه منتظر بودند تا ایشان بیاید. بعد که پیغمبر وارد مدینه شد، این شوق و این نسیم لطیف و ملایم، به توفانی در دلهای مردم تبدیل شد و دلها را عوض کرد. ناگهان احساس کردند که عقاید و عواطف و وابستگیهای قبایلی و تعصّبات آنها، در چهره و رفتار و سخن این مرد محو شده است و با دروازه جدیدی به سوی حقایق عالم آفرینش و معارف اخلاقی آشنا شده‌اند.
 
همین توفان بود که اوّل در دلها انقلاب ایجاد کرد؛ بعد به اطراف مدینه گسترش پیدا کرد؛ سپس دژ طبیعی مکه را تسخیر کرد و سرانجام به راههای دور قدم گذاشت و تا اعماق دو امپراتوری و کشور بزرگِ آن روز پیش رفت؛ و هرجا رفت، دلها را تکان داد و در درون انسانها انقلاب به وجود آورد. مسلمانان در صدر اسلام، ایران و روم را با نیروی ایمان فتح کردند. ملتهای مورد هجوم هم به مجردی که اینها را می‌دیدند، در دلهایشان نیز این ایمان به وجود می‌آمد. شمشیر برای این بود که مانعها و سرکرده‌های زر و زورمدار را از سر راه بردارد؛ والّا توده‌ی مردم، همه جا همان توفان را دریافت کرده بودند و دو امپراتوری عظیم در آن روزگار - یعنی روم و ایران - تا اعماقِ خودشان جزو نظام و کشور اسلامی شده بودند. همه اینها چهل سال طول کشید؛ ده سالش در زمان پیغمبر بود؛ سی سال هم بعد از پیغمبر.
 
***
 
طرح گرافیکی
 
پایه‌گذاری نظام اسلامی
 
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی روی آن کلیک نمایید
 
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی آن را ذخیره نمایید
 
***
 
سخنرانی مکتوب/ حجت الاسلام والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری
 
صبرتاریخی نبی اکرم، مبدأ «رسوایی دستگاه باطل، ظهور نورانیت اولیای حق و بزرگترین شفاعت عالم» + صوت
 
 
آن چه پیش رو دارید چکیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در شب بیست و دوم ماه صفر 92 می باشد که در هیأت ثارالله قم واقع در حسینه مرحوم آیت الله عظمی مرعشی برگزار شده است. در این جلسه استاد میرباقری با اشاره به جریان شفاعت رسول اکرم(ص) و تحلیل آن که برگشت به توحید و نجات از شرک است، بیان می کند که این ولایت ضرورت رشد و سلوک همه عوالم است و بندگی ایشان بازکننده درب های توحید و نور به عالم می باشد. و نیز رسوایی جریان باطل هم به همین واقع شده است.
 
در جلسات گذشته چند نکته در مورد شفاعت ذکر شد. نکته اول این بود که شفاعت یک امر جاری در همه زندگی ما است و اختصاص به قیامت ندارد. نکته دوم این بود که شفاعت نبی اکرم، یک شفاعت عامی است که نسبت به همه مخلوقات وجود دارد و همه کسانی که در وادی درجات توحید و ولایت وارد می شوند؛ به شفاعت نبی اکرم نیاز دارند. یعنی فیض الهی باید از طرف ایشان جاری شود و کار را تمام کند. همه خوبان در هر درجه ای که باشند؛ نیازمند این شفاعت هستند. موضوع این شفاعت نیز هدایت، رفع حجاب و سیر در درجات توحید است که همان نجات از درکات جهنم و سیر در درجات رضوان و معرفت است. رفع این حجب و سیر در این درجات با عبادت معصوم محقق می شود.
 
بازگشت همه شفاعت های نبی اکرم به شفاعت برای نجات از شرک و سیر در توحید
 
خدای متعال در سوره هود می فرماید «الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ خَبیرٍ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنی‏ لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ»(هود/1و2) قرآن مقام احکامی دارد که توسط خدای متعال تفصیل داده شده است. خلاصه قرآن در مرحله احکام آن که همه قرآن تفصیل این مقام می باشد؛ همین یک نکته است که غیر او را عبادت نکنید . همه بشارت ها، بشارت به توحید است و همه انذار ها انذار از شرک است.حضرت در همین دو مقام از ما دستگیری می کنند. یعنی اولا ما را وارد وادی توحید می کنند و از شرک نجات می دهند و در قدم بعد ما را در وادی توحید سیر می دهند. معنای شفاعت نبی اکرم نیز همین است. ممکن است به اشتباه تصور شود شفاعت فقط در عالم آخرت و به هنگام ورود به بهشت و نجات از آتش می باشد، در حالی که ورود به بهشت یا جهنم به وسیله حضرت امیر علیه السلام، آخرین مرحله و تجلی این سیر است. البته لازمه چنین شفاعتی نیز این است که جنت، ذیل اختیار ایشان باشد و الا شفاعت و سیر در این جنت به وسیله ایشان بی معنا بود. فلذا وقتی در زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها سلام می خوانیم «یا فاطمه اشفعینی فی الجنه» سخن از جنت تحت اختیار ایشان است. این جنت، ظاهری و باطنی دارد. باطن این بهشت از همین دنیا شروع می شود و باطن آن، درجات ولایت و توحید است. بنابراین حضرت می توانند ما را وارد حقیت این بهشت نمایند. در حرم حضرت معصومه علیها سلام، درهای ولایت ائمه علیهم السلام متناسب با ظرفیت ما گشوده می شود و حضرت معصومه سلام الله علیها ما را وارد این وادی می کنند و به عبارت دیگر ولایت اهل بیت علیهم السلام در این حرم مطهر، تجلی یافته است. این شفاعت هم، یک شفاعت مستمر است که حتی در بهشت نیز ادامه دارد.
 
جامعیت شفاعت نبی اکرم و نیازمندی «همه موحدین» و «در همه درجات» به این شفاعت
 
پیامبری آمده که از سوی خدای متعال، مأمور است و به اذن خدای متعال، داعی الی الله است. همه عظمت رسول خدا نیز همین است و مشرکین نیز همین مطلب را انکار می کردند. قرآن کتاب آسمانی و حامل همه اخبار غیبی است که این پیامبر آن را با خود آورده است و اگر ایشان این حقیقت را با خود نمی آوردند؛ این حقایق برای همیشه در پرده غیب می ماند. «وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیم‏»(شوری/52) به این وجود مقدس، کلمه روح وحی شده که همه حقایق توحید در آن است و خدای متعال هر کس را بخواهد هدایت کند، در هر درجه ای از درجات توحید که باشد؛ با این نوری که به رسول خدا اعطا شده هدایت می شود. مقصود از آیه «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف/110) نیز همین نکته است که حقیقت توحیدی که هر موحدی (در هر درجه ای از توحید که باشد) می خواهد به آن برسد؛ در این کلمه هست. بنابراین موحد در همه درجات، نیازمند ایشان است. هر کس در جستجوی لقاء است باید با ایشان برود؛ راه دیگری نیست . این خبر، همان خبری است که عالم را با خبر می کند . همه باخبرهای عالم، وقتی به این وجود مقدس و خبری که او آورده می رسند؛ بی خبرند و باید از خبر عظیمی که ایشان از غیب آورده خبر بگیرند.
 
گشایش درهای غیب و حقیقت توحید با صبر و عبادت نبی اکرم
 
اگر این رسول خبری آورده است که درهای غیب را باز می کند و همه عالم را با خودش سیر می دهد؛ با عبادت او، این خبر آوردنی شده است. در محشر هم، با سجده ایشان، باب الرحمن باز می شود. حضرت با عبادت خوشان در های سیر دیگران را گشوده اند که اعظم این عبادات و صبرها در عاشورا است. چنان که در جلسات گذشته نیز بیان شد از این عبادت حضرت نیز دو باب گشوده شده است، یکی باب زیارت و دیگری باب بکاء. که این دو باب، بالاترین درجات را برای ما فراهم می کند و سیر ما را ممکن می سازد. یعنی اگر شهادت سید الشهداء نبود، درهای غیب به روی احدی گشوده نمی شد . جناب ابراهیم هم که خلیل الرحمن است، پشت این درب ایستاده و می خواهد این درب را با قربانی کردن اسماعیل باز کند؛ ولی این درب، با این قربانی باز نمی شود، ایشان را به گودی قتلگاه می برند و زمانی که تحول حال برای ایشان حاصل شد؛ درب باز می شود. شفاعت یعنی بار امت را به دوش کشیدن . عصر عاشورا جن و ملک آمدند تا حضرت را یاری کنند ولی سید الشهداء اجازه ندادند. چون مسأله، مسأله نابودی این جماعتِ مقابل حضرت نبود و الا حضرت با اشاره ای کار تمام لشکر را یکسره می کردند. حضرت به دنبال هدایت دوستانشان بودند و این تنها با شهادت خود حضرت ممکن بود. حضرت معقل المؤمنین است و برای تک تک ما سرمایه گذاری و برنامه ریزی کرده اند. این شفاعت مختص به انسان ها هم نیست بلکه همه جمادات و نباتات با حضرت رشد می کنند.
 
آن حقیقتی که در عاشورا از آن پرده برداشته شده همان «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» است. به اندازه ای که انسان به این دو بابِ شفاعت نبی اکرم ورود پیدا می کند؛ آثار و برکات آن حاصل می شود. سید الشهداء، از وادی عاشورا تک تک ما را صدا می زنند و هر کس به اندازه ظرفش و اجابتش با ایشان همراه می شود.
 
تفسیر حقیقت توحید و شرک به تبعیت از ولات حق و باطل
 
نبی اکرم انذار هایی دارند و خودشان هم ضامن سیر در این درجات و وصول به این بشارت ها هستند. آن بهشتی که حضرت به آن بشارت می دهند؛ کلمه توحید است. کلمه توحید چنان که قرآن می فرماید شجره پاکی است که فرع آن در آسمان است و البته اصل آن نیز فوق آسمان است. بر اساس روایات، اصل این درخت، اهل بیت و فرع آن، ولایت ایشان است. میوه این درخت نیز علم اهل بیت است. اگر کسی سمائی و وارد محیط ولایت اهل بیت علیهم السلام شد؛ سیر به سوی اصل، برای او ممکن می شود. اصل این شجره کنه نورانیت معصوم است که همان حقیت معرفت الله است. این اصل، همان کلمه لا اله الا الله است که به این شجره تفسیر شده است . هم ورود به این وادی با پیامبر ممکن است و هم سیر در این وادی با دو بابی است که ایشان گشوده اند.
 
وادی شرکی هم که حضرت از آن انذار می دهند؛ ولایت اهل باطل است. همه بت پرستی ها، اعم از بت پرستی های ظاهری که پرستش چوب و سنگ است یا همانند تمدن مادی، که دنیا پرستی است و یا تبعیت از هوای نفس، همه شیطان پرستی و پرستش اولیای طاغوت است و باطن همه آن ها نیز درکات جهنم است.
 
درجات بهشت هم چیزی جز ولایت امیر المؤمنین نیست. باطن لذات ظاهری بهشت از خمر و شیر و حور و ...، ولایت اهل بیت علیهم السلام است. همان طور که باطن آتش، حمیم، غسلین و زقوم و... هم ولایت اولیای طاغوت است. همه قرآن بیان شرک و توحید است و همه شرک و رذالت ها برمحور اولیای طاغوت است و از طرف دیگر همه توحید بر محور ولایت اولیای حق است. بنابراین همه شرک ها و توحید ها، مربوط به این دو وادی است. چنان که روایت می فرماید: «ولایتنا قطب القران و قطب جمیع الکتب»   
 
صبر نبی اکرم، مبدأ رسوایی دستگاه باطل و ظهور نورانیت اولیای حق
 
همه این مباحث مقدمه ای برای بیان صبر نبی اکرم است. صبر نبی اکرم موجب شده تا حقیقت نورانی صابرین عالم و حقیقت ظلمانی کلمه کفر و اهل نفاقی که ظواهر را رعایت می کردند و حتی مدعی پرچمداری نیز بودند؛ آشکار شود. اوج صبر نبی اکرم نیز در کربلا ظاهر شده است. در مصباح الشریعه از امام صادق علیه السلام نقل شده است «الصَّبْرُ یُظْهِرُ مَا فِی بَوَاطِنِ الْعِبَادِ مِنَ النُّورِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْجَزَعُ یُظْهِرُ مَا فِی بَوَاطِنِهِمْ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ الْوَحْشَة» صبر رسول اکرم موجب شد تا هم نور حضرت در باطن عالم ظاهر شود و هم باطن ظلمانی کسانی که خودشان را اهل ایمان و پرچمداران آن معرفی می کردند؛ شناخته شود.
 
 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

سخنرانی استاد میرباقری.mp3 | دانلود فایل
 
 
***
 
فیلم/ واحدخوانی
 
 
Video Player

واحدخوانی- حاج محمود کریمی.mp4 | دانلود فیلم 
 
 
 
***
 
نوشتاری پیرامون صلح امام حسن علیه‌السلام
 
امام مجتبی علیه‌السلام، مقتدر مظلوم
 
مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت.(3) در مقابل این رفتارِ امام علیه السلام، موضع گیری های متفاوتی به وجود آمد. در این میان عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.
 
از سستی مردم تا غربت امیر
 
شرایط حاکم بر زمان امامت حضرت حسن بی علی علیهما السلام، نشان می دهد که راهی جز پذیرش صلح نبود. حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام در رمضان سال 40 به پایان رسید.(4) این حکومت چهار سال و ده ماهه، به سبب اصرار امام علیه السلام در اجرای دستورهای خداوند و احیای سنت های نبوی با مخالفت های زیادی همراه گشت. تا جایی که بخش عمده ای از این دوران به جنگ گذشت. این جنگ های پی در پی و بعضا طولانی، سپاه امام علیه السلام را خسته و فرسوده کرده بود. از طرف دیگر انشقاق در جبهه یاران امام علیه -السلام در ماجرای حکمیت، خود علت دیگری در سستی و تعلل مردم کوفه شد. این کوتاهی مردم کوفه تا آنجا ادامه یافت که امام علی علیه السلام در آخرین روزهای زندگی خود، از خدا می خواهد مردمی بهتر از اینان به او بدهد و حاکمی بدتر از او نصیب این مردم کند. (5)
 
امام و جام زهری که از دست بی‌بصیرتان نوشید
 
بعد از شهادت امیرالمومنین علیه السلام، ضربه دیگری بر پیکره این سپاه فرسوده وارد می شود. با این حال بعد از بیعت مردم کوفه با فرزندش امام حسن علیه السلام، امام دوم شیعیان پیگیر تلاش پدر برای تشکیل سپاهی جهت دفع تهاجم معاویه می شود. در نهایت، او موفق می شود تا سپاه را تشکیل داده و از کوفه خارج کند.(6) اما اتفاقاتی که در مدائن برای امام علیه السلام و پیش قراولان لشکر او پیش می‌آید،(7) حسن بن علی علیه السلام  را به این نتیجه می رساند که این لشکر توانایی جنگ با معاویه را ندارد. همچنین این اتفاقات نشان داد که یاران حضرت، بصیرت و فهم درستی ندارند و معاویه و مشاور حیله گر او عمرو بن عاص با استفاده از این بی بصیرتی خواهند توانست حقایق را واژگون جلوه داده و مسئولیت کشته شدن مسلمانان را به امام حسن علیه السلام متوجه کنند تا جایی که یاران خود حضرت علیه او بشورند. از این روست که امام علیه السلام در مقابل خود راهی جز صلح نمی بیند و سرانجام به علت سستی و بی بصیرتی یاران خود، جام زهر را نوشیده و حکومت را به معاویه ملعون تسلیم می کند.
 
آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت
 
بعد از این واقعه، گروهی از یاران حضرت، او را متهم به ضعف و سستی نموده و عباراتی تند علیه ایشان به کار می برند. عباراتی همچون «یا عار المومنین»(8) و «یا مسوّد وجوه المومنین»(9) از این قبیل است. در یکی از صحنه های تلخی که تاریخ برای ما به یادگار آورده است، یکی از بزرگان کوفه به نام سفیان بن اللیل، ایشان را «یا مذّل المومنین» خطاب می کند. حضرت در جواب او می فرماید: ای سفیان! من مایه ننگ مومنین نیستم، بلکه نخواستم برای به دست آوردن حکومتی، خون مومنان را بریزم.(10) در حالی که از گفتگوی او و امام علیه -السلام، معلوم است که به خوبی معاویه را شناخته و می داند که خلافت حق حسن بن علی علیهما السلام است. با این حال توان درک مقام عصمت امام را نداشته و آن حضرت را با چنین عنوانی خطاب می نماید.
 
شجاعتی تمام قد در برابر باطل
 
این در حالی است که شواهد تاریخی علیه این باور است. این شواهد را در دو دسته قبل و بعد از صلح می توان جای داد. حضور در نبرد با لشکریان سایر کشورها در زمان خلیفه دوم،(9) از جمله شواهد قبل از صلح است که شجاعت این امام را بیان می کند. همچنین دفاع آن حضرت در سن جوانی از خلیفه سوم در مقابل مردمی خشمگین که قصد کشتن او را دارند، کاری خطرناک است که فرزند علی علیه السلام و معدودی دیگر آن را عهده دار شده اند.(12) در دوران خلافت پدر نیز، صحنه های جنگ جمل از جمله شواهد تاریخی است که به خوبی گواهی بر شجاعت آن حضرت می دهد.(13) 
 
اما بعد از صلح صحنه هایی روشن تر و واضح تر از شجاعت پسر پیامبر صلی الله علیه و آله به تصویر کشیده می شود. لحظاتی پس از صلح، معاویه به پیشنهاد عمرو بن عاص و به غرض نشان دادن ضعف فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله، به ایشان می گوید در فضیلت ما سخن بگو. اما پاسخ امام چنان کوبنده و سرسختانه است که معاویه ناچار می‌شود صحبت او را قطع نماید. و سپس به سرزنش عمرو بن عاص به خاطر این پیشنهاد می‌پردازد.(14)
 
عده‌ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه‌السلام در برهه‌های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.
 
در مورد دیگری که آن مورد نیز با فاصله اندکی از صلح، رخ می دهد، خوارج به جنگ با سپاه معاویه می پردازند. شکست بخشی از سپاه معاویه از خوارج سبب می شود تا فرزند ابوسفیان ملعون، در نامه ای پسر پیامبر صلی الله علیه و آله را به جنگ با خوارج امر کند. پاسخ حضرت حسن بن علی علیهما السلام به این نامه اینگونه است: 
 
«اگر قرار بود با کسی از اهل قبله بجنگم، باید اول از همه با خود تو می جنگیدم. من تو را رها کردم تا جان امت را حفظ نمایم». (15)
 
در این نامه نیز شجاعت امام حسن علیه السلام به وضوح نمایان است.
 
زندگیِ سراسر افتخار سبط اکبر
 
از مجموع آنچه تاریخ از صحنه‌های زندگی سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله ترسیم می کند –چه وقایع قبل از صلح و چه وقایع بعد از آن-، معلوم می شود که آن بزرگوار حتی لحظه ای در مقابله با معاویه -که دشمن اساس دین است-، نه کوتاهی کرده است و نه دچار ترس شده است. بلکه آنچه سبب نوشیدن جام زهر توسط امام دوم شیعیان گردید، سستی مردم کوفه و بی بصیرتی یاران او بود. اما حسن بن علی علیهما السلام، همواره در کمال شجاعت و درایت، سعی در حفظ حکومت کرد و تنها هنگامی تن به پذیرش صلح داد که راهی جز آن در مقابل خود نمی یافت.(16)
 
 
***
 
پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی علیه‌السلام
 
از کودکی تا شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام
 
نخستین مظهر و نشانه‌ی کوثر که بر دامان پاک فاطمه‌ی اطهر (سلام‌الله‌علیها) پا به عرصه‌ی گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانه‌ای از تجلی مقدس‌ترین پدیده‌ای که از خجسته‌ترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیه‌السلام و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) گردید. همان لؤلؤی که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت‌به ظهور پیوست ومعجزه‌ی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‌». (17) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمه‌ی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاکیان و جلوه‌ای برافلاکیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهره‌ای زهرایی که عصای فرعون کوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زنده‌ی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شکیبایی تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوی جهان جهت‌یافت و با همه‌ی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالت‌بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جده‌ی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (18) 
 
تولد و کودکی 
 
فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوه‌ی او در مقدس‌ترین ماه‌های سال قمری یعنی پانزدهم (19) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود. 
 
امام مجتبی علیه السلام در دامان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بزرگ شد. او از همان دوران کودکی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه‌ی نیرومندش، آیاتی را که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل می‌شد، می‌شنید و همه را حفظ می‌کرد و وقتی به خانه می‌رفت‌برای مادرش می‌خواند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آن آیات و سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله را برای حضرت علی علیه السلام نقل می‌کرد و علی علیه السلام به شگفتی می‌پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه می‌فرمود: از حسن علیه السلام شنیده‌ام. (20) 
 
به داستانی در این مورد توجه کنید: 
 
«روزی علی علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می‌کند. 
 
امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت‌بزرگی در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می‌دارد». (21) 
 
درس اخلاق 
 
از امام مجتبی علیه‌السلام خواستند که سخنی و مطلبی درباره‌ی اخلاق نیکوی پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. او فرمود: 
 
هر کس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله می‌برد حاجتش رد نمی‌شد و هرچه در توان داشت‌برای رفع نیاز مردم به کار می‌برد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می‌کند. (22) 
 
امام حسن علیه السلام از منظر رسول الله صلی الله علیه و آله 
 
حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ می‌کرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‌ی حقیقی که به وی داشت همه‌جا سخن می‌گفت. 
 
آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد حضرت مجتبی علیه السلام بیان شده است چنین است: 
 
«هر کس می‌خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند». (23) 
 
«حسن گل خوشبویی است که من از دنیا برگرفته‌ام‌». (24) 
 
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به منبر رفت و امام حسن علیه السلام را در کنارش نشانید و نگاهی به مردم کرد و نظری به امام حسن علیه السلام انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد». (25) یکی از یاران رسول الله صلی الله علیه و آله می‌گوید: پیغمبر صلی الله علیه و آله را دیدم که امام حسن علیه السلام را بر دوش می‌کشید و می‌فرمود: «خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار». (26) 
 
روزی پیامبر معظم اسلام صلی الله علیه و آله امام حسین علیه السلام را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر بر مرکب خوبی سوار شده‌ای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است‌». (27) 
 
شبی پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله نماز عشاء می‌خواند و سجده‌ای طولانی به جا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحت‌بودم که پیاده‌اش کنم. (28) 
 
انس بن مالک نقل می‌کند که: رسول الله صلی الله علیه و آله درباره‌ی امام حسن علیه السلام به من فرمود: 
 
ای انس! حسن فرزند و میوه‌ی دل من است، اگر کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را اذیت کرده است. (29) 
 
زینب دختر ابو رافع می‌گوید: حضرت زهرا (سلام الله علیها) در هنگام بیماری رسول الله صلی الله علیه و آله هر دو فرزندش را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و فرمود: اینان فرزندان شما هستند. اکنون ارثی به آنان بدهید. حضرت فرمود: 
 
«شرف و مجد و سیادتم را به حسن علیه السلام دادم و شجاعت وجود خویش را به حسین علیه السلام بخشیدم‌». (30) 
 
اسوه‌ بزرگواری 
 
امام حسن علیه السلام در طول زندگی پر برکتش همواره در راه هدایت و ارشاد مردم گام بر می‌داشت و شیوه‌ی برخوردش با عموم مردم - حتی دشمنان - چنان جالب و زیبا بود که همه را به خود جذب می‌کرد. 
 
مورخین نوشته‌اند «روزی امام مجتبی علیه السلام سواره از راهی می‌گذشت. مردی شامی بر سر راه آن حضرت آمد و ناسزا گفت. وقتی که فحش‌هایش تمام شد، امام علیه السلام رو به او کرده و سلامش کرد! آنگاه خندید و گفت: ای مرد! فکر می‌کنم در این جا غریب هستی... اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم کرد. اگر گرسنه‌ای سیرت می‌کنیم، اگر برهنه‌ای می‌پوشانیمت، اگر نیازی داری، بی‌نیازت می‌کنیم، اگر از جایی رانده شده‌ای پناهت می‌دهیم، اگر حاجتی خواسته باشی برآورده می‌کنیم، هم‌اینک بیا و مهمان ما باش. تا وقتی که این‌جا هستی مهمان مایی... 
 
مرد شامی که این همه دل‌جویی و محبت را از امام مشاهده کرد به گریه افتاد و گفت: 
 
«شهادت می‌دهم که تو خلیفه‌ی خدا روی زمین هستی و خداوند بهتر می‌داند که مقام خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. من پیش از این، دشمنی تو و پدرت را به سختی در دل داشتم. اما اکنون تو را محبوب ترین خلق خدا می‌دانم.» 
 
آن مرد، از آن پس، از دوستان و پیروان امام علیه السلام به شمار آمد و تا هنگامی که در مدینه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود. (31) 
 
اسوه‌ی ایثارگری 
 
یکی دیگر از صفات برجسته‌ امام مجتبی علیه السلام انفاق و بخشش بی‌سابقه‌ی اوست. 
 
تاریخ نگاران نوشته‌اند: امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی‌اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. (32) 
 
امام حسن علیه السلام ملجاء درماندگان، آرام بخش دل‌های دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد که فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست‌خالی برگردد. در همین مورد نقل کرده‌اند: مردی به حضور امام حسن علیه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن علیه السلام دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه‌ی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد که پول‌هایش را برایش ببرد. امام مجتبی علیه السلام پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای کرایه به آن مرد بده. (33) 
 
امام حسن مجتبی علیه السلام بعد از پدر 
 
پس از آن که حضرت علی علیه السلام در محراب عبادت خون خویش را به پای درخت توحید نثار کرد امام مجتبی غمگین در سوگ اسوه‌ی صبر و بردباری، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازی از سخنانش فرمود: 
 
... لقد قبض فی هذه اللیلة رجل لم یسبقه الاولون بعمل ولا یدرکه الاخرون بعمل... (34) 
 
«شب گذشته مردی از این جهان در گذشت که هیچ یک از پیشینیان - در انجام وظیفه و اعمال شایسته بر او سبقت نگرفتند و از آیندگان نیز کسی را یارای پا به پایی او نیست... 
 
و سپس فرمود: علی علیه السلام در شبی رخت از جهان بست که در آن شب عیسای مسیح به آسمان عروج کرد، یوشع بن نون جانشین موسای پیامبر نیز در آن شب درگذشت. 
 
پدرم در حالتی دنیا را ترک کرد که هیچ سیم و زر و اندوخته‌ای نداشت. مگر تنها هفتصد درهم که از هدایای مردم به جا مانده بود که قصد داشت‌با آن خدمتکاری بگیرد. 
 
در اینجا، امام گریست و مردم نیز همصدا با حضرت مجتبی علیه السلام گریستند. 
 
سپس ادامه داد: من پسر بشیرم، من پسر نذیرم، من از خانواده‌ای هستم که خداوند دوستی آنان را در کتاب خویش (قرآن) واجب کرده است آن جا که می‌فرماید: 
 
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی ومن یقترف حسنة نزد له فیها حسنا..». (35) بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم]; و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی‌اش می‌افزاییم‌». 
 
بر این اساس دوستی ما - خاندان - همان حسنه و خوبی است که خداوند بدان اشاره کرده است. 
 
سپس بر جای خود نشست.
 
در این هنگام «عبدالله بن عباس‌» برخاست و به مردم گفت: این فرزند پیامبر شما و جانشین امام علی علیه السلام است، اکنون او رهبر و امام شماست. بیایید و با او بیعت نمایید!
 
مردم گروه گروه به سوی حضرت مجتبی علیه السلام روی آوردند و بیعت کردند. سپس امام علیه السلام خطبه‌ای بیان فرمود که در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر تاکید شده بود و مردم را از پیروی شیطان برحذر داشت و اهمیت ایمان و عمل خیر را یادآور گردید (36). 
 
امام مجتبی علیه‌السلام در سال چهلم هجرت و در سن 37 سالگی با مردم بیعت کرد و با آن‌ها شرط کرد که: با هر که من صلح کنم شما هم صلح کنید، با هر که من جنگ کنم شما هم جنگ کنید و آن‌ها قبول کردند (37). 
 
در ضمن امام علیه السلام نامه‌ای به معاویه نوشت و او را دعوت به بیعت کرد و متذکر شد که اگر در امر اداره‌ی جامعه اخلال کند و جاسوس بگمارد با قاطعیت‌برخورد خواهد کرد و در مورد دستگیری و اعدام دو جاسوس وی به او هشدار داد (38). 
 
معاویه در پاسخ امام نوشت: 
 
... من از تو سابقه بیشتری دارم، پس بهتر آن که تو پیرو من باشی. من نیز قول می‌دهم که خلافت مسلمانان، پس از من با تو باشد و هر چه بیت‌المال عراق است در اختیار تو خواهم گذارد... (39) و چنین بود که معاویه از پذیرش حق امتناع ورزید و نه تنها از بیعت‌با امام حسن علیه السلام خودداری کرد، بلکه عملا به طرح توطئه علیه حضرت پرداخت و با خدعه و فریب و تطمیع، افرادی را برانگیخت تا نسبت‌به قتل امام علیه السلام اقدام نمایند و سرانجام این امام مظلوم در بیت‌خودش به دست همسرش «جعده‌» زهر خورانده شد و به جای این که نوشی برای مولی باشد نیشی شد که جگر امام مجتبی علیه السلام را پاره کرد. 
 
امام علیه السلام با دسیسه معاویه مسموم گردید... (40) و پس از چهل روز در روز بیست و هشتم ماه صفر سال پنجاهم هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. چونان خورشیدی در دل زمین (41). 
 
***
 
صوت/ مرثیه سرایی
 
شهادت پیامبر اعظم(ص) و امام حسن مجتبی(ع)

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

روضه خوانی حاج محمود کریمی- رحلت پیامبر اعظم.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

حاج حسن خلج- شهادت امام حسن.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

صلوات بر پیامبر اعظم(ص).mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

توسل به امام حسن مجتبی- میثم مطیعی.mp3 | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

شهادت امام حسن مجتبی- حاج محمود کریمی.mp3 | دانلود فایل

 

--------------------------------------

پی‌نوشت‌ها:
(1) سایت سبطین
(2) نویسنده خانم نزهت بادی
(3) انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری، مرکز صهبا، صفحه117
(4)  تاریخ یعقوبی، یعقوبی، نسخه المکتبة الشاملة ویرایش دوم، جلد1، صفحه 193
(5)  الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، انتشارات دار صادر (بیروت)، جلد3، صفحه 388
(6) همان، صفحه 404
(7)  همان
(8)  الاصابة فی تمییز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، انتشارات دار الجیل (بیروت)، جلد2، صفحه72
(9)  اسد الغابة فی معرفة الصحابه، این اثیر، انتشارات دار احیاء التراث العربی (بیروت) جلد2، صفحه20
(10)  الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، جلد1، صفحه 114 و مقاتل الطالبین، جلد1، صفحه 18
(11) تاریخ الاسلام، ذهبی، نسخه مکتبة الشاملة، جلد1، صحفه 429
(12) الکامل فی التاریخ، همان، صفحه172
(13) الکامل فی التاریخ، همان، صفحه 227 تا 232
(14) اسد الغابة، همان، صفحه20 و 21
(15) الکامل فی التاریخ، همان، صفحه409
(16) نوشتار تألیف مهدی بخشی کارشناس حوزه
(17) الرحمن، 19، 20 و 22
(18) با استفاده از مقدمه‌ی مترجم کتاب زندگانی امام حسن علیه السلام تالیف باقر شریف القرشی
(19) تاریخ خلفاء، ص 73، سیوطی - دائرة المعارف بستانی واژه‌ی حسن
(20) ترجمه‌ی زندگانی امام حسن، ص‌59، باقر شریف القرشی
(21) همان، ص‌60
(22) اسد الغابه، ج‌2 ص‌185
(23) البدایة والنهایة، ج‌8
(24) الاستیعاب، ج‌2. 
(25) مسند احمد حنبل، ج‌5 ص‌44. 
(26) البدایة والنهایة، ج‌8. 
(27) صواعق المحرقة، ص‌280- حلیة اولیاء، ص‌226
(28) الاصابه، ج‌2
(29) کنز العمال، ج‌6 ص‌222، متقی هندی.
(30) ترجمه‌ی اعلام الوری ص‌304، طبرسی. 
(31) ستارگان درخشان، ص‌42، محمد جواد نجفی. 
(32) تاریخ یعقوبی، ج‌2 ص‌215- اسد الغابه، ج‌2 ص‌13، تذکره سبط بن جوزی، ص‌196
(33) ستارگان درخشان، ص‌46
(34) ارشاد مفید، ص‌348- جلاء العیون مجلسی، ص‌378، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ 1353
(35) شوری / 23
(36) زندگانی چهارده معصوم علیه السلام، ص‌543، عماد زاده.
(37) جلاء العیون، ص‌378
(38) ارشاد مفید، ص‌350
(39) نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج‌16، ص‌35
(40) پیشوای دوم، ص‌28
(41) آفتابی در هزاران آیینه، ص‌119، جواد نعیمی. نویسنده: سید عباس رفیعی پور
۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۲۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

تشریح آخرین اقدامات سپاه در مناطق زلزله‌زده

سردار ریحانی

فرمانده سپاه نبی اکرم (ص) استان کرمانشاه گفت: قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) مقتدرانه آواربرداری را شروع کرد.

به گزارش مشرق، سردار بهمن ریحانی ظهار داشت: این حادثه در سر پل ذهاب به‌ویژه در مناطق  روستایی بیشترین خسارت را داشته است. در ازگله، ثلاث باباجانی، اسلام‌آباد و قصرشیرین هم خسارت مالی و هم جان‌باختگانی را داشته‌ایم اما عمق فاجعه در مناطق سر پل ذهاب و مناطق روستایی بوده است.

فرمانده سپاه نبی‌اکرم‌(ص) استان کرمانشاه به پیگیری سپاه پاسداران برای اسکان موقت مناطق روستایی اشاره و عنوان کرد: خوشبختانه در چند روز نخست اقدامی که باید انجام می‌گرفت اسکان موقت بود که قبل از اسکان موقت نیز کار آواربرداری، انتقال جان‌باختگان و مصدومان به مراکز درمانی انجام شد.

وی بیان کرد:‌ تعدادی روحانی به این مناطق اعزام‌ شد تا بتوانند در همان روستاها کارهای تدفین انجام و در مراسمات آن‌ها شرکت کنند.

سردار ریحانی در ارتباط ‌با بحث اسکان موقت این زلزله‌زدگان نیز گفت: اسکان موقت یعنی اینکه مردم حداقل بتوانند زیر چادر اسکان یابند که خوشبختانه کار اسکان موقت تمام‌شده و ما امروز مباحث پشتیبانی آن‌ها یعنی غذا و آب آن‌ها دنبال می‌شود.

وی با اشاره به اینکه قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) مقتدرانه و باعزت در این میدان واردشده است تصریح کرد: امروز با صراحت و قوت می‌توان گفت روزانه 15 هزار غذای گرم را بسته‌بندی می‌کنیم که بخشی توسط سپاه و بخشی توسط قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) انجام می‌شود.

فرمانده سپاه نبی‌اکرم (ص) استان کرمانشاه از دیگر خدمات انجام‌شده را توزیع صبحانه، نهار و شام مردم روستاهای زلزله‌زده دانست و خاطرنشان کرد: در این زمینه نیز برای هر روستا یک مسئول مشخص‌شده و برای توزیع غذا به آن‌ها تحویل داده می‌شود. روزانه مباحث مردم دنبال می‌شود که خوشبختانه امروز می‌توان گفت شش بیمارستان بزرگ صحرایی را در منطقه سرپل ذهاب مستقر کرده‌ایم.

سردار ریحانی افزود: یک بیمارستان فوق تخصصی مجهز در دانشگاه پیام‌نور سرپل‌ذهاب برپا شد ‌که روزانه هزاران نفر از مردم این منطقه را که مصدوم و بیمارند، ویزیت می‌کند.

وی عنوان کرد: ما خود باید به سراغ بیماران می‌رفتیم چون برخی از بیماران و حادثه‌دیدگان شاید نتوانند به مراکز درمانی مراجعه کنند به همین منظور اکیپ‌های پزشکی و حدود 40 دستگاه آمبولانسی که داریم براساس تقسیم‌بندی و اکیپ‌بندی شده به مناطق آسیب‌زده می‌فرستیم و همراه با  این اکیپ‌هایی که کار پشتیبانی انجام دادند کار را انجام می‌دهند.

فرمانده سپاه نبی‌اکرم (ص) استان کرمانشاه کار آواربرداری را یک کار سنگین دانست و بیان کرد: در بحث آواربرداری امروز می‌توان با صراحت گفت این کار توسط نیروی زمینی سپاه انجام می‌شود. بیش از یک‌هزار دستگاه مهندسی سپاه و تعداد زیادی دستگاه مهندسی قرارگاه سازندگی خاتم‌ کار آواربرداری را انجام می‌دهند.

سردار ریحانی گفت: وضعیت بهداشتی در منطقه دارد کار را سخت می‌کند بنابراین باید هرچه سریعاً اقدامات لازم انجام شود تا مشکلت بهداشتی و درمانی در منطقه به وجود نیاید.

وی در ‌ارتباط‌ با مباحث امنیتی و انتظامی در منطقه نیز خاطرنشان کرد: بسیج، گردان‌های بیت‌المقدس و گردان‌های امام حسین (ع) در بحث حراست از محله‌ها و اموال مردم مراقبت می‌کنند.

فرمانده سپاه نبی‌اکرم (ص) استان کرمانشاه اظهار داشت: بسیج طرحی را دارد دنبال می‌کند به‌نحوی‌که همه استان‌ها مسئولیت چند روستا را بر عهده بگیرند که حدود چند صد روستا خواهد بود.

 وی افزود: فقط ما مسئولیت سر پل ذهاب را نداریم بلکه به دیگر نقاط دیگر مانند ثلاث و ازگله نیز باید توجه شود، عمق فاجعه در آنجا کمتر است اما آن‌ها نیز خسارت و جان‌باختگانی داشته‌اند که باید به آن‌ها توجه شود. قرار است هر استانی تعدادی از روستاها را به عهده بگیرد که صفر تا صد پشتیبانی‌ها را انجام دهند. امیدواریم در روزهای آینده این کار روند بهتر و پرشتاب‌تری بگیرد و منطقه مدیریت منطقی‌تری را به خود ببیند.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۱۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی یا امام رئوف

https://cdn.mashreghnews.ir/d/2017/11/17/4/2112243.jpg

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۱۲
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

صلی الله علیک یا رسول الله

http://media.rasanews.ir/original/1396/08/25/IMG16232629.jpg

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۰۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

تاسیس دفاتر ضدایرانی در جمهوری آذربایجان

پرچم جمهوری آذربایجان

آذربایجانی‌ها مردمی شیعه هستند که اما حکومت باکو به نام آذری‌ها با رژیم صهیونیستی متحد شده و حتی تشکل‌های مشترکی برای فشار به افکار عمومی داخلی ایران تشکیل داده است.

سرویس جهان مشرق - دولت باکو یا به عبارت بهتر خاندان علی‌اف  از همان ابتدا یعنی زمان تأسیس جمهوری آذربایجان گرایشات شدیدی به آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از خود نشان می‌دادند. این گرایشات و دل‌بستگی شدید خاندان علی‌اف به غرب، فرصت مناسبی بود تا این دو کشور نفوذ خود را در باکو ازنظر سیاسی و امنیتی توسعه دهند. حس سرسپردگی خاندان علی‌اف به غرب همان فرصت طلایی ایالات‌متحده امریکا و رژیم صهیونیستی بود. آمریکا و رژیم اشغالگر قدس که دشمنی دیرینه با جمهوری اسلامی ایران داشتند با همراهی و حمایت باکو دست  به یک سری اقدامات خصمانه علیه ایران زدند که می‌توان ازجمله آن‌ها به آموزش نیروهای اطلاعاتی امنیتی جمهوری آذربایجان ، تأسیس دفتر ویژه ضد ایرانی در باکو،  جذب و سازمان‌دهی گروهک‌های تجزیه‌طلب پان ترکیست ، انجام عملیات جاسوسی در مرز ایران و ... اشاره کرد.

دفتر ویژه ضد ایرانی که با اعلام آشکار مقامات سیاسی رژیم حاکم بر جمهوری آذربایجان دایر شده است یک مرکز اطلاعاتی و کانون جنگ روانی و رسانه‌ای علیه هویت ملی و تمامیت ارضی ایران است که وظیفه دارد تا با کمک و حمایت اطلاعاتی اسرائیل در مناطق شمال غرب ایران ناامنی و اغتشاش به وجود بیاورد.

هم‌اکنون دولت آذربایجان جهت جلوگیری از ابراز تمایل مردم شیعه این کشور برای بازگشت به سرزمین مادری بهترین راه را تحریف  و برعکس نشان دادن تاریخ  یافته است . دولتمردان باکو با حمایت از پان ترکیسم، جعل و تحریف تاریخ و با نادیده گرفتن تعمدی جنگ‌های پانزده‌ساله ایران و روس، این‌گونه نشان می‌دهند که مردم شهرهای ایرانی قفقاز ( گنجه ، شروان، باکو، نخجوان ) با میل و رغبت خود به روسیه پیوسته و از چنگال ظلم ایرانیان فرار کرده‌اند تا زیر پرچم کمونیسم زندگی نمایند. در عصر حاضر همین تربیت‌شده‌های مکتب کمونیست  در باکو به تحریف تاریخ و فریب مردم کشور خود ادامه می‌دهند و سعی دارند با ستایش چنگیز و تیمور و حتی با تطهیر آذری کشی‌های گسترده عثمانی چنین تبلیغ بکنند که مردم آذری از نژاد مغول و ترک‌تبار هستند و هیچ قرابتی با ایرانیان ندارند؛ درحالی‌که بامطالعه اسناد تاریخی می‌توان دریافت که مناطق اشغال‌شده به‌وسیله شوروی سابق بانام اران و شروان متعلق به تمدن ایرانی و پرورش‌یافته میراث غنی تمدن علوی هستند.

فلذا آذربایجانی‌ها مردمی شیعه هستند که ایران کانون فرهنگی و معنوی آن‌هاست. اما حکومت باکو به نام آذری‌ها با رژیم صهیونیستی متحد شده و حتی تشکل‌های مشترکی مانند «انجمن بین‌المللی آذربایجان ـ اسرائیل» و «کنگره یهودیان آذری» تشکیل داده است. در این میان مبارزه باحجاب اسلامی توسط دولت باکو ادامه دارد. عزاداری برای حضرت سیدالشهدا در باکو ممنوع است. در قانون اساسی رژیم باکو،  اسلام به‌عنوان دین رسمی معرفی نشده است و دولت باکو یک دولت لائیک شناخته‌شده است.

پان ترکیسم نخستین بار از سوی یک خاورشناس مجارستانی یهودی‌تبار بنام «آرمینیوس وامبری» در دهه ۱۸۶۰ ساخته و مطرح گشت. وامبری رایزن دربار سلطان عثمانی شده‌ بود ولی در نهان برای «لرد پالمرستون» و دفتر امور خارجه بریتانیا کار می‌کرد. ساختن و مطرح کردن این اندیشه از سوی وامبری و بریتانیا در اصل به‌منظور ایجاد یک کمربند از آلتائی زبان‌ها در جنوب روسیه بود تا مانعی شود برای گسترش و رخنه روس‌ها به مستعمرات انگلیس در هندوستان. بعدها یهودی‌ها و صهیونیست‌های دیگری کار وامبری را ادامه دادند که از آن جمله می‌توان به مبلغ بزرگ ناسیونالیسم و نویسنده یهودی فرانسوی بنام «لئون کاهون» اشاره کرد. پس از او به نویسنده یهودی انگلیسی بنام آرتو دیوید برمی‌خوریم که در کتاب خود کوشید تا به ترک‌زبان‌ها حس برتری نژادی و نژادپرستانه بدهد.  این ایده در اوایل قرن بیستم با تشکیل گروه یا حزب ترکان جوان در امپراتوری عثمانی به‌صورت رسمی و با حمایت دولت شروع به فعالیت کرد.

برگزاری سالیانه «همایش آذری‌های جهان» توسط دولت باکو که عناصری از تجزیه‌طلبان شناخته‌شده مقیم کشورهای غربی در آن  علناً به تهدید تمامیت ارضی ایران پرداخته‌اند، به‌روشنی حاکی از آن است که دولت باکو، سیاستی همسو با دولت آمریکا برای ایجاد ناامنی در ایران و لطمه زدن به امنیت ملی و تمامیت ارضی آن را در پیش‌گرفته است.

بررسی فعالیت‏های دفتر ویژه ضد ایرانی در باکو نشان می‏دهد که سازمان سیا با همکاری اسرائیل و دولت علی‌اف و در پوشش عناوین و اصطلاحات حقوق بشری مانند نشست،هم‌اندیشی ، دفتر مخالفان غیر خشونت‌طلب  و  دایر کردن کارگاه‌های آموزشی (جاسوسی) به جمع‌‏آوری، آموزش و تقویت مزدوران تجزیه‌طلب پرداخته و می‏کوشد تا با ایجاد سرپل‌هایی در اطراف ایران، به داخل ایران نفوذ کرده و جریان‌هایی را ایجاد نماید. این جریان‌ها می‏توانند اهداف و افکار متفاوتی داشته باشند که  طیف گسترده‌ای از جریان‌های فرقه‏ای  به‌اصطلاح هویت طلب  تا حتی سوءاستفاده از احساسات طرفداران گروه‌های فوتبال را  نیز دربرمی گیرد. نقطه ‌مشترک این جریان‌ها، دامن زدن به تفاوت‌های قومی-زبانی، نفرت پراکنی قومی-زبانی، نژادپرستی و ترک گرایی در قالب"پان‌ترکیسم" است که در فرایندی  چندساله باید ضمن درگیر کردن دستگاه‌های نظام با مسائل عدیده و تغییر فضا به ایجاد آشوب‌ها، ناامنی‏ها و خشونت‏های فزاینده در مناطقی چون آذربایجان ،کردستان ، خوزستان و سیستان و بلوچستان، امنیت ملی ایران را تهدید نماید.

سرقت فرهنگ و هنر ایرانی و تصاحب و ثبت آن به نام دولت باکو در میراث معنوی جهانی یونسکو، به‌عنوان هویت‌سازی جعلی فرهنگی، اقدام ضد ایرانی دیگری است که در راستای  سرقت میراث  فرهنگی و تاریخی سرزمین کهن ایران صورت می‌گیرد که به‌عنوان  بخشی از بسترسازی برای ادعاهای ارضی آینده قابل ارزیابی است. مشارکت در مالکیت آیین ایرانی نوروز، تصاحب نظامی گنجوی، تصاحب موسیقی عاشیق لار (که یادگار شاه اسماعیل صفوی است)، تصاحب هنر فرش‌بافی ایرانی و اخیراً تصاحب ساز "تار ایرانی" همگی گواهی هستند بر این مدعا.

محبت و لطف  یک‌سویه ایران ازجمله غذا رسانی و تهیه مایحتاج  منظم بیش از ۴۰۰۰۰ خانواده آذری ، اجازه تردد اتباع باکو به نخجوان از طریق خاک ایران، تأمین برق و گاز باکو و نخجوان ، رفع یک‌طرفه روادید برای اتباع  جمهوری باکو و ... سیاست‌هایی است که نه‌تنها واکنش مثبت طرف مقابل را به دنبال نداشته ، که به گسترش پرشتاب فعالیت برنامه‌ریزی‌شده مزدوران تجزیه‌طلب با حمایت دولت باکو انجامیده است. نمونه‌های این فعالیت‌ها در برگزاری همایش‌های ضد ایرانی، حرکت‌های جمعی برنامه‌ریزی‌شده در سراچه‌های اینترنتی و فضاهای مجازی و حتی توهین ، فحاشی و بسط تفکرات تجزیه‌طلبانه قابل‌مشاهده است.

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۶ ، ۲۱:۰۱
حسن حیدری