حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی مرداد ۱۳۹۷ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۹۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

دستت رنگی نشه عزیزم!

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۳۵
حسن حیدری
دوشنبه 15 مرداد 1397
شناسه خبر : 290857
ترامپ همچنین کشورهایی را که از قطع روابط اقتصادی با ایران سر باز زنند تهدید کرده است تا با توجه به اعمال مجدد تحریم های آمریکایی، مراقب "عواقب بسیار شدید" کار خود باشند.
ترامپ همچنین کشورهایی را که از قطع روابط اقتصادی با ایران سر باز زنند تهدید کرده است تا با توجه به اعمال مجدد تحریم های آمریکایی، مراقب "عواقب بسیار شدید" کار خود باشند.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: ترامپ بعدازظهر دوشنبه دستوری اجرایی را امضا کرد که به موجب آن تحریم های از پیش برنامه ریزی شده ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، تا ساعاتی دیگر اعمال خواهند شد.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از تسنیم، ترامپ اعلام کرده که هدف از این سیاست ها وارد آوردن "حداکثر فشار اقتصادی" بر ایران است.
 
در بیانیه ای که ترامپ پس از امضای دستور اجرایی صادر کرد، بار دیگر برجام یک توافق "افتضاح و یک طرفه" به سود ایران خوانده شده است.
 
ترامپ همچنین کشورهایی را که از قطع روابط اقتصادی با ایران سر باز زنند تهدید کرده است تا با توجه به اعمال مجدد تحریم های آمریکایی، مراقب "عواقب بسیار شدید" کار خود باشند.
 
دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکا که به تمامی سازمان های فدرال ایالات متحده بخشنامه می شوند، حکمی همانند قوانین تدوین شده آمریکا را دارند.
 
در حالی که دور جدیدی از تحریم های آمریکا علیه ایران تا ساعاتی دیگر اجرایی خواهد شد، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزرای خارجه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه در بیانیه‌ای مشترک در روز دوشنبه از این تصمیم آمریکا ابراز تأسف کردند.
 
هفته گذشته، وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف با بیان اینکه «آمریکایی ها معتاد به تحریم هستند»، گفت: «در چند ماه آینده به واشنگتن نشان می دهیم که مجبورند این اعتیادشان را ترک کنند.»
 
گفتنی است اسامی تحریم‌هایی که با دستور ترامپ مجدداً اعمال  خواهند شد به شرح زیر می‌باشد: 
 
-خرید و فروش اسکناس‌های دلار و یا اسناد متکی بر دلار از سوی دولت ایران؛
 
- دادوستد طلا و یا سایر فلزات گرانبها توسط ایران؛
 
- خرید و فروش مستقیم یا غیرمستقیم گرافیت، فلزات خام یا نیمه تمام نظیر آلومینیوم و فولاد و نیز زغال سنگ و همچنین نرم‌افزارهای مورد استفاده در فرآیندهای صنعتی توسط ایران؛
 
- خرید و فروش قابل ملاحظه ریال ایرانی در خارج از کشور، و نیز گشودن حساب یا نگهداری مبالغ قابل ملاحظه ریال در بیرون ایران؛
 
- برخورداری دولت ایران از تسهیلات مالی خارجی؛
 
- بخش خودروسازی ایران؛
 
-دادوستد هواپیماهای تجاری و قطعات و خدمات آنها؛
 
- واردات فرش و مواد غذایی (پسته) ایرانی به آمریکا.

 

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۰۳
حسن حیدری

پارلمان در آینه تاریخ ایران ؛ از دارالظفر سلطان صاحبقران تا ساختمان هرمی بهارستان

سرویس سیاسی
فرمان مشروطیت ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ توسط مظفرالدین شاه قاجار امضا و پس از آن نخستین مجلس مشروطه تشکیل شد.
یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ 

خبرگزاری خانه‌ملت- گروه سیاسی: فرمان مشروطیت همان فرمان تشکیل مجلس شورای ملی نقطه عطف تاریخ معاصر ایران است که به دست مظفرالدین شاه قاجار در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی امضا شد و بدین ترتیب در سرزمین ایران برای نخستین بار حکومت مشروطه تأسیس شد.

در حقیقت از مدتی قبل شورش‌ها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت آغاز شده بود اما شروع جنبش را از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می‌کنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دو تن سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تأئید عین الدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند.

خواست برکناری عین‌الدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران و حتی عسگر گاریچی به میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد. عده‌ای از مردم و روحانیان به صورت اعتراض به مسجد حضرت عبدالعظیم رفتند و در آن جا تحصّن کردند. مظفرالدین شاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد و علما با احترام به تهران بازگشتند. هنگامی که مظفرالدین شاه به وعده خود عمل نکرد علما از جمله سیدین سندین، آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی، به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک خواهند کرد و به عتبات عالیات خواهند رفت.

بازاریان و عده زیادی از مردم به تحصن در سفارت انگلیس اقدام نموده و خواهان آزادی علما و تشکیل عدالتخانه شدند. عین الدوله با گسترش ناآرامی‌ها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصرالله خان مشیرالدوله صدراعظم شد. در ابتدای حرکت، مسله اصلی، عدالتخانه و عدالتخواهی بود و به همین دلیل نهضت مشروطه را در ابتدا نهضت عدالتخانه می‌گفتند. با اوجگیری نهضت، به تدریج مسأله پارلمان و محدود کردن قدرت شاه مطرح شد.

با ادامه اعتراضات مردم با دو مهاجرت و نیز خواسته مردم مبنی بر عزل عین‌الدوله و همچنین اندیشه تأسیس مجلس شورای ملی در افکار مردم شاه مجبور به برکناری عین‌الدوله شد و با تأسیس مجلس موافقت کرد. بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.

سردر مجلس شورای اسلامی

پس از تهیه نظامنامه انتخابات و امضای آن بوسیلة شاه انتخابات مجلس در شهریور 1285 هـ .ش برگزار شد و نخستین مجلس مشروطه در مهر ماه همان سال گشایش یافت این مجلس نوشتن قانون اساسی را به کمیته‌ای منتخب واگذار کرد. این کمیته به سرعت با بهره‌گیری از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه قانون فراهم آورد و به امضای شاه رساند. شاه اندکی بعد از امضای قانون اساسی درگذشت و محمد علی شاه به سلطنت رسید، در زمان محمد علی شاه متمم قانون اساسی تدوین شد و به امضای شاه رسید. این متمم که در آن حق نظارت پنج مجتهد بر قوانین در نظر گرفته شده بود. به اصرار روحانیانی مانند شیخ فضل‌ا… شکل گرفت.

مجلس شورای ملی در جریان جنبش مشروطه و بر پایه اولین قانون اساسی ایران تشکیل شد. در دوران‌های آغازین مجلس حتی به احترام فرمان مشروطیت مظفرالدین‌شاه به مجلس شورای ملی ایران «دارالظفر» نیز می‌گفتند، اما در زمان پهلوی دوم قوه مقننه ایران دومجلسی شد و همراه با مجلس سنا در حکم مجلس ایران بود. مجموعه مجلس شورای ملی و مجلس سنا را اغلب با نام «مجلسَین» می‌خواندند.

اگرچه از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ ش تا انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بیست و چهار دوره مجلس شورای ملی تشکیل شد اما در میان برخی از این دوره‌ها ایام فترت پیش می‌آمد و کشور بدون مجلس می‌ماند.

با تمام فراز و فرودها پس از انقلاب اسلامی، قوه مقننه دوباره تک‌مجلسی شد و نام مجلس طبق قانون‌اساسی جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای ملی ماند؛ ولی نمایندگان نخستین مجلس آن را مجلس شورای اسلامی می‌خواندند. پس از سه دوره مجلس، در بازنگری قانون‌اساسی سال ۱۳۶۸، نام مجلس رسماً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام یافت.

فرمان مشروطیت

متن فرمان مشروطیت:

  «جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جل‌شأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه, علماء, اعیان, اشراف, ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعون‌الله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر می‌داریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفه‌الحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بی‌زوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادی‌الثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما.»

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۴۹
حسن حیدری
یکشنبه 14 مرداد 1397 
شناسه خبر : 290777
مجموعه اقدامات غرب‌گرایان و ایجاد انحراف در مشروطه توسط آنها، به یک نتیجه شوم ختم شد؛ بر آمدن رضاخان زمینه‌ای برای عقب افتادگی بیشتر برای مردم شد.
مجموعه اقدامات غرب‌گرایان و ایجاد انحراف در مشروطه توسط آنها، به یک نتیجه شوم ختم شد؛ بر آمدن رضاخان زمینه‌ای برای عقب افتادگی بیشتر برای مردم شد.
گروه تاریخ_رجانیوز: حجت الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان، طی یادداشتی که همزمان با 14 مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت نوشته شده بهبررسی خسارت‌های جریان غرب‌گرا به انقلاب مشروطه پرداخته است. این یادداشت تحلیلی که در پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده شده است به شرح ذیل می باشد.
 
مشروح یادداشت حجت‌الاسلام والمسلمین حسینیان را در زیر می‌خوانید:
 
استبداد حاکم بر نظام قجری موجب عقب‌افتادگی کشور، بروز فساد اجتماعی، دخالت بیگانگان و ترک اجرای احکام اسلام گردیده بود. عالمان شیعه با طرح عدالت، آن را تنها راه برون رفت از انسداد اجرای احکام اسلام در بین حاکمان و مردم یافتند. در نتیجه تلاش علمای شیعه، عدالت به سرعت گفتمان غالب نخبگان و ملت ایران شد و راهبرد گفتمان عدالت به نظریه‌ حکومتی جدید تبدیل شد.
 
مراجع نجف نیز ضمن حمایت از قیام علمای ایران، این نظریه را تنها راه اجرای احکام اسلام یافتند و به سرعت در پی اسلامیزه کردن آن بر آمدند. قیام علمای شیعه به سرعت جایگاهش را در بین مردم یافت و مردم نیز با علمای شیعه همراه شدند و برای اجرای عدالت و تأسیس عدالت‌خانه قیام کردند.
 
اما در ادامه انقلاب با ورود و کارشکنی‌های روشنفکران غرب‌گرا، انقلاب مشروطه کم کم از اهداف اصلی خود فاصله گرفت. روشنفکران غرب‌گرا در ابتدای کار، مردم را برای دادخواهی به سفارت انگلیس راهنمایی کردند و در ادامه با تحمیل خسارت‌های دیگر، نهضت مشروطه را از مسیر خود منحرف کردند.
 
تحصن در سفارت انگلیس؛ نقطه آغاز انحراف
 
از جمله نقاط عطف تاریخ مشروطه، تحصن علمای مبارز در حرم حضرت معصومه(س) و حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بود اما در این میان، روشنفکران غرب‌زده با انتخاب سفارت انگلیس برای تحصن، نخستین خسارت را به نهضت مشروطه وارد کردند.
 
هنگامی ‌که‌ علما جهت‌ تحصن، رهسپار قم‌ بودند در شب‌ 24 جمادی‌الثانی [1] گروهی به‌ رهبری‌ حاج‌ محمدتقی‌ بنکدار به‌ سفارت‌ انگلیس‌ پناهنده‌ شدند. فردای‌ آن‌ روز، دو نفر از کارکنان‌ ایرانی‌ سفارت‌ به‌ نام‌ حسینقلی‌ خان‌ نواب‌ و میرزا یحیی‌خان‌ به آنان گفتند: «چند نفری‌ از سادات‌ و اهل‌ علم‌ را نیز با خود همراه‌ کنید، هر چه‌ عده ‌زیادتر و هر قدر از سادات‌ و طلاب‌ با شما باشند، بهتر است‌. این‌ شد که‌ تجار در این‌ دو سه‌ روز جمعی‌ از طلاب‌ مدرسه‌‌ صدر و دارالشفا را با خود همراه نموده‌، بعضی‌ را پول‌ داده‌، بعضی‌ را بدون‌ پول‌ بردند سفارت‌خانه‌.»[2]
 
به‌ سرعت‌ بر تعداد متحصنین‌ افزوده‌ شد. به‌طوری‌ که‌ هر صنفی‌ برای‌ خود در داخل ‌سفارت‌ چادری‌ بر پا و با آویختن‌ شعری‌ عوامانه‌ روی‌ تابلو اعلام‌ حضور کرد.
 
‌مأمورین‌ سفارت‌ به‌ گرمی‌ از متحصنین استقبال‌ کردند و به‌ قول‌ دولت‌آبادی‌ که‌ خود در خفا با سفارت‌ در تماس‌ بوده‌: «اجزای‌ سفارت‌ هر چه‌ بتوانند از واردین‌ دلربایی‌ کرده‌، نوع‌‌خواهی‌ و رأفت‌ خود را نسبت‌ به‌ مردم‌ حالی‌ می‌نمایند. گراندوف‌، شارژ دافر انگلیس‌که‌ در این‌ وقت‌ به‌ جای‌ وزیر مختار است‌، روز اول‌ آمده‌ خلق‌ را مخاطب‌ کرده‌ می‌گوید: تشکر می‌کنم‌ از دولت‌ متبوع‌ خودم‌ که‌ در فاصله‌‌ سه‌ ماه‌ راه‌، خبر ورود شما را به ‌سفارتخانه‌، با تلگراف‌ به‌ لندن‌ دادم‌. به‌ فاصله‌ شش‌ ساعت‌ جواب‌ گرفتم‌ که‌ کمال ‌پذیرایی‌ را از شما بنمایم‌.»[3]
 
بست‌نشینی در سفارت انگلیس خود سرآغاز انحراف‌های بعدی در مشروطه شد. به طوری که در همین زمان تغییر در اهداف اولیه نهضت مشاهده می‌شود.
 
تغییر اهداف انقلاب مشروطه
 
بست‌نشینی در سفارت بریتانیا، خسارت‌های بعدی را نیز برای نهضت در پی داشت که از جمله مهم‌ترین آن، تغییر اهداف اولیه انقلاب مشروطه بود.
 
مرحوم‌ ضیاءالدین‌ دری‌ درباره‌‌ تأثیر تحصن غرب‌زدگان در سفارت‌ انگلیس‌ می‌نویسد: «تا این‌ وقت‌ [تحصن‌] سخن‌ از مشروطه‌ در میان‌ نبود و این‌ کلمه‌ را کسی‌ نمی‌دانست‌. لفظ‌ مشروطه‌ را به‌ مردم‌ تهران‌ اهل‌ سفارت‌ القا کردند... یک‌ روز طرف‌عصر، بنده‌ با سه‌ نفر از معممین‌ درب‌ سفارت‌ ایستاده‌ بودم‌. درشکه‌‌ شارژ دافر سفارت‌ از قلهک‌ وارد شد. همین‌که‌ درشکه‌ به‌ محازات‌ ما رسید، ایستاد. بعد خانم‌ شارژ دافر از درشکه‌ پیاده‌ شد؛ با نهایت‌ خنده‌رویی‌ و تغمز به‌ نزد ما آمد، گفت‌: آقایان‌! شما برای‌ چه ‌اینجا آمده‌اید؟ یک‌ نفر روضه‌خوان‌... گفت‌: ما آمده‌ایم‌ اینجا یک مجلس‌ عدالت‌ می‌خواهیم‌. گفت‌: نمی‌دانم‌ مجلس‌ عدالت‌ چیست‌! گفت‌: یک‌ مجلسی‌ که‌ دانشمندان‌ ما، ریش‌سفیدان‌ ما بنشینند، نگذارند حکام‌ و سلاطین‌ به‌ ما ظلم‌ کنند. گفت‌: پس‌ شما یقین‌ مشروطه‌ می‌خواهید. این‌ اولین‌ دفعه‌ بود که‌ ما لفظ‌ مشروطه‌ از دهان‌ خانم‌ انگلیسی‌ شنیدیم‌... گفت‌: نه‌، شما مشروطه‌ نگویید. ما که‌ مشروطه‌ شدیم‌ کشیش‌هایمان‌ را کشتیم‌، سلاطین‌مان‌ را کشتیم‌ تا مشروطه‌ شدیم‌... طولی‌ نکشید که‌ شنیدیم‌ یکی‌ فریاد می‌کرد: ما می‌خواهیم‌. یکی‌ فریاد می‌کرد: ما شرطه‌ می‌خواهیم و ....»[4]
 
بدین ترتیب، تحصن غرب‌گرایان در سفارت،‌ اثر خود را گذاشت‌ و رفته‌رفته‌ رهبری‌ علما به‌ گوشه‌ای‌ رانده‌ شد. شارژ دافر در یک‌ نطق‌ از مردم‌ ‌پرسید‌: هرگاه‌ علما از قم‌ بیایند شماها استقبال‌ خواهید رفت‌؟ گفته‌اند: خیر. گفته‌ است:‌ هرگاه‌ به‌ سفارت‌ بیایند و دست‌ و صورت‌ شما را ببوسند و خواهش‌ نمایند، بیرون‌ خواهید رفت‌؟ گفته‌اند: خیر. باز گفته‌ است‌: هرگاه‌ در سفارت‌ بیایند و از شما خواهش‌ نمایند که‌ بیرون‌ بیایید، بیرون‌ خواهید رفت‌؟ گفته‌اند: خیر. اجمالاً اگر مردم‌ هم‌ بیرون‌ بروند انگلیسی‌ها ترتیبی‌داده‌ و کاری‌ کرده‌اند که‌ آن‌ها دیگر نخواهند گذاشت‌ این‌ مسئله‌ به‌ این‌ آسانی‌ بگذرد... مردم‌ هم‌ به‌ قم‌ به‌ علما نوشته‌اند که‌ به‌این‌ آسانی‌ ماها از سفارت‌ بیرون‌ نخواهیم‌ رفت‌؛ شما هم‌ ملاحظه ماها و ملاحظه‌ آبروی‌خودتان‌ را داشته‌ باشید.[5]
 
تعجب‌انگیز این‌ بود که‌ چنان‌ سفارت‌ در تار و پود غرب‌گرایان رخنه‌ کرده‌ بود که‌ بی‌مشورت‌ او هیچ‌ نمی‌کردند.
 
ایجاد اختلاف و تفرقه توسط غرب‌گرایان
 
غرب‌گرایان هنگام تدوین قانون اساسی با تمام توان خود سعی در نوشتن قانون به سبک غربی کردند و تخم نفاق را در نهضت کاشتند.
 
وقتی، شاه‌ طی‌ دستورالعملی‌ صدراعظم‌ را موظف‌ به‌ تشکیل‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ کرد مجلس‌ موقتی‌ برای‌ تصویب‌ نظامنامه‌ آغاز به‌کار کرد. همین هنگام اختلافات‌ بین‌ روحانیون‌ و روشنفکران غرب‌گرا‌ آغاز شد. «هنگام‌ تهیه‌ قانون‌ اساسی‌ عده‌ای‌ از وکلای‌ آزادی‌خواه‌ و روشنفکر معتقد بودند که‌ این‌ قانون‌ طبق‌ اصول‌ مشروطیت‌ باید نوشته‌ شود؛ ولی‌ عده‌ای ‌دیگر که‌ چند تن‌ آنها روحانی‌ بودند عقیده‌ داشتند که‌ به‌جای‌ نام‌ مشروطه‌، اصولاً باید کلمه‌ مشروعه‌ انتخاب‌ و قانون‌ اساسی‌ طبق‌ آیین‌ شریعت‌ مقدس‌ اسلام‌ نوشته‌ شود و اختلاف‌ بین‌ مشروطه‌ و مشروعه‌ از اینجا شروع‌ شد.»[6]
 
در مدت‌ تدوین‌ و نگارش‌ قانون‌ اساسی‌ بعضی‌ از مفاهیم‌ مشتبه‌، به‌ دلیل‌ اصرار غرب‌گرایان بر مبهم‌ ماندن‌، اختلافات‌ را تشدید کرد. مفاهیمی‌ مانند آزادی‌، مساوات‌، حوزه‌‌ قانون‌گذاری‌ و... در غرب‌ معنایی‌ داشت‌ و در اسلام‌ حدودی‌ دیگر داشت.
 
از مجموعه‌ اسناد و منابع‌ چنین‌ بر می‌آید که‌ غرب‌گرایان سعی‌ داشته‌اند ابهام‌ مفاهیم‌ حفظ‌ شود تا مبادا علما پی‌ به‌ نیت‌ آن‌ها ببرند.
 
شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ که‌ قصد روشنفکران‌ را متوجه‌ شده‌ بود، تلاش‌ می‌کرد تا مفاهیم‌، روشن‌ و جنبه‌‌ اسلامی‌ آن‌ حفظ‌ شود. شیخ‌ خواستار این‌ بود که ‌بعضی‌ از مفاهیم‌ روشن‌ و معنای‌ اسلامی‌ آن‌ در قانون‌ اساسی‌ لحاظ‌ شود. از جمله‌ این‌مبهمات‌ مساوات‌ است‌ که‌ به‌ گفته‌‌ شیخ‌ «یکی‌ از ارکان‌ مشروطه‌ است‌ که‌ به‌ اخلال‌ آن ‌مشروطه‌ نمی‌ماند.» در قانون‌ اساسی‌ آمده‌ بود که‌ اهالی‌ ایران‌ در برابر قانون‌ مساوی ‌هستند. شیخ‌ می‌گفت‌: «موضوعات‌ مکلّفین‌ در عبادات‌ و معاملات‌ و تجارات‌ و سیاسات‌ از بالغ‌ و غیر بالغ‌ و ممیز و غیر ممیز و غافل‌ و مجنون‌ و صحیح‌ و مریض‌... و مسلم‌ و کافر و کافر ذمّی‌ و حربی‌ و کافر اصلی‌ و مرتد و مرتد ملی‌ و فطری‌» متفاوت‌ است؛ ‌«مثلا کفار ذمّی‌ احکام‌ خاص‌ دارند. مناکحات‌ آنها با مسلمان‌ جایز نیست‌... و نکاح مسلمانان‌ بر کافرات‌ بر وجه‌ انقطاع‌ جایز است‌ ...ارتداد احدی‌الزوجین‌ موجب‌ انفساخ‌ است‌... کفر، یکی‌ از موانع‌ ارث‌ است‌ و کافر از مسلم‌ ارث‌ نمی‌برد دون‌ العکس.‌»[7]
 
یکی‌ از مواردی‌ که‌ شیخ‌ روی‌ آن‌ اصرار می‌ورزید روشن‌ شدن‌ حوزه‌‌ قانونگذاری‌ بود. او می‌پرسید: آیا مجلس‌ می‌تواند در تمام‌ امور حتی‌ برخلاف‌ نص‌ صریح‌ احکام‌، قانون‌ وضع‌ کند یا نه‌؟ روشنفکران غرب‌گرا‌ از پاسخ‌ صحیح‌ طفره‌ می‌رفتند و شیخ‌ بر روشن‌ شدن‌ موضوع‌ و پیدا کردن‌ راهی‌ عملی‌ برای‌ جلوگیری‌ از چنین‌ احتمالی‌ پافشاری‌ می‌کرد.
 
حذف فیزیکی علما توسط غرب‌گریان
 
به‌ هر حال‌ قانون‌ اساسی‌ تدوین‌ شد، ولی‌ نسبت‌ خود را با شریعت‌ بیان‌ نکرد. ضعف‌ها و کمبودهای‌ قانون‌ موجب‌ شد کمیسیونی‌، متمم‌ قانون‌ اساسی‌ را آماده‌ کند. چون‌ اعتراض‌های‌ شیخ فضل‌الله‌ در حال‌ عمومی‌ شدن‌ بود، مجبور شدند از وی‌ دعوت‌ کنند تا راجع‌ به‌ متمم‌ قانون‌ اساسی‌ اظهار نظر کند و شیخ‌ نیز به‌طور جدی‌ در مجلس‌ شرکت‌ می‌کرد. اما در این‌ نشست‌ها اختلاف‌ها بیشتر بروز کرد.
 
کم‌کم‌ اختلاف‌ها به‌ بیرون‌ سرایت‌ کرد و روشنفکران غرب‌گرا‌ شیخ‌ را با تهمت‌های‌ ناجوانمردانه‌ مانند پول‌ گرفتن‌ از دربار و برچسب‌ ارتجاع‌ زیر ضربات‌ خود گرفتند.
 
سرانجام‌ شیخ‌ از ناحیه‌‌ غرب‌گراها و مستبدین‌ دولتی‌ و اتحاد آنها تحت‌ فشاری‌ سخت‌ قرار گرفت‌ و خانه‌‌نشین‌ شد و صدافسوس‌ که‌ متهم‌ به‌ استبداد شد و مخالفینش‌ به‌ آزادی‌خواهی‌ شهرت‌ یافتند. اما تلاش غرب‌گرایان به این‌جا ختم نشد بلکه آن‌ها در اقدامی شیخ را زندانی و سپس اعدام کردند.
 
مناسب‌ است‌ داستان‌ دستگیری‌ شیخ‌ را از زبان‌ مدیرنظام‌ بشنویم‌. وی‌ صاحب‌منصب‌ ژاندارم‌ کشیک‌ نظمیه‌ است‌ که‌ در آن‌ لحظات‌ به‌ دستور رئیس‌ نظمیه‌ و به‌ دلیل ‌دوستی‌ با حاج‌ شیخ‌ مسئول‌ حفاظت‌ وی‌ شده‌ بود. وی‌ نقل‌ می‌کند که‌ پس‌ از فتح‌ تهران ‌هر کسی‌ به‌ شیخ‌ پیشنهادی‌ می‌داد. من گفتم‌: «من‌ دو چیز به‌ عقلم‌ می‌رسد؛ یکی‌ اینکه ‌در خانه‌ای‌ پنهان‌ شوید و بعد مخفیانه‌ به‌ عتبات‌ بروید... فرمود: این‌ که‌ نشد. اگر من‌ پایم‌ را از این‌ خانه‌ بیرون‌ بگذارم،‌ اسلام‌ رسوا خواهد شد... عرض‌ کردم‌، دوم‌ اینکه‌ مانندخیلی‌ها تشریف‌ ببرید به‌ سفارت‌. آقا تبسم‌ کرد و فرمود: شیخ‌ خیرالله‌! برو ببین‌ زیر منبر چیست‌. شیخ‌ خیرالله‌ رفت‌ و از زیر منبر یک‌ بقچه‌ قلمکار آورد... دیدیم‌ یک‌ بیرق خارجی‌ است‌!... فرمود: حالا دیدید؟ این‌ را فرستاده‌اند که‌ من‌ بالای‌ خانه‌ام‌ بزنم‌ و در امان‌ باشم‌، اما رواست‌ که‌ من‌ پس‌ از هفتاد سال‌ که‌ محاسنم‌ را برای‌ اسلام‌ سفید کرده‌ام‌،حالا بیایم‌ و بروم‌ زیر بیرق کفر؟!»[8]
 
بعد از چند روز نیروهای‌ نظامی‌ منزل‌ حاج‌ شیخ‌ را محاصره‌ و پس‌ از دستگیری‌، او را در نظیمه‌، واقع‌ در میدان‌ سپه‌ـ امام‌خمینی‌ فعلی‌ـ زندانی‌ کردند. پس‌ از چند روز در عمارت‌ گلستان‌ یک‌ محاکمه‌‌ نمایشی‌ به‌ دادستانی‌ روحانی‌نمای‌ فراموسونر، شیخ‌ ابراهیم‌ زنجانی‌ بر پا و اول‌ مجتهد ایران‌ را به‌ اعدام‌ محکوم‌ کردند.
 
اما شهادت شیخ تنها خسارت غرب‌گرایان نبود، همان‌طور که‌ آن‌ عالم ‌ژرف‌اندیش‌ پیش‌‌بینی‌ کرده‌ بود درست‌ یک‌سال‌ بعد از شهادت‌ حاج‌ شیخ‌ در 8 رجب1328 ق «شب‌ شنبه‌ 24 تیر، چهار نفر مجاهد مسلح‌ از تاریکی‌ شب‌ استفاده‌ کرده‌، چون‌ دزدان‌ به‌ خانه‌ بهبهانی‌ رفتند و آن‌ مرد روحانی‌ هفتاد ساله‌‌ مؤسس‌ مشروطیت‌ را با گلوله ‌شهید کردند.»[9] علاوه بر این، آنان‌ آیت‌الله‌ سید محمد طباطبایی‌ را با تهدید خانه‌‌نشین‌ کردند.
 
بر اساس اسناد و مدارک «ترور و آدمکشی‌های‌ اواخر مشروطیت‌ به‌ دستور کمیته‌‌ دهشت‌ که‌ یکی‌ از شعب‌ انجمن‌ آذربایجان‌ در تهران‌ بود، صورت‌ می‌گرفت‌. در رأس‌ این‌ انجمن‌ سیدحسن‌ تقی‌زاده‌ و در رأس‌ کمیته‌‌ دهشت‌ حیدرعمواوغلی‌ قرار داشت.»[10]
 
بدین ترتیب، یکی دیگر از خسارت‌های جریان غرب‌گرا به مشروطه، ترور روحانیون خوشنام آن زمان بود که نتیجه‌ای جز خالی شدن میدان برای یکه‌تازی استبداد نداشت.
 
 
برآمدن رضاخان؛ بزرگ‌ترین خسارت غربگرایان به انقلاب مشروطه
 
مجموعه اقدامات غرب‌گرایان و ایجاد انحراف در مشروطه توسط آنها، به یک نتیجه شوم ختم شد؛ بر آمدن رضاخان زمینه‌ای برای عقب افتادگی بیشتر برای مردم شد.
 
از زمان‌ صدور فرمان‌ مشروطیت‌ تا آبان‌ 1302 ش‌ (ربیع‌الاول‌ 1342ق) یعنی‌ تا زمان‌ دولت‌ رضاخان‌ در مدت‌ هفده سال‌، 36 دولت‌ روی‌ کار آمد. میانگین‌ مدت‌ حکومت‌ هر دولتی‌ کمتر از شش ماه‌ بود.
 
جالب‌ این‌ است‌ که‌ عین‌الدوله‌ که‌ خود یکی‌ از حاکمان‌ ستمگر دوران‌ استبداد بود و یکی‌ از خواست‌های‌ انقلابیون‌ عزل‌ او بود در دوره‌‌ مشروطه‌ دوبار مأمور تشکیل‌ کابینه‌ شد!
 
در پنجمین‌ دوره‌‌ مجلس‌ که در بهمن‌ 1302ش‌ (رجب‌ 1342ق) تشکیل‌ شد گروه‌ اکثریت‌ سوسیالیست‌ها به‌ رهبری‌ سلیمان‌ میرزا و اقلیت‌ به‌ رهبری‌ سیدحسن‌ مدرس‌ و فراکسیون‌ تجدّد به‌ رهبری‌ سیدمحمد تدیّن‌ و گروه‌ منفردین‌ از جمله‌ تشکل‌های‌ این‌ دوره‌‌ مجلس‌ بودند. همین‌ مجلس‌ بود که‌ در ابتدا فرماندهی‌ کل‌ قوا را به‌ سردار سپه‌ اعطا کرد و سپس‌ وی‌ را به‌ رئیس‌‌الوزرایی‌ رساند و سرانجام‌ رضاخان‌ را به‌ حکومت‌ رساند و با این‌ کار دوره‌‌ عملی‌ مشروطیت‌ را به‌ پایان‌ برد و دیگر از مشروطیت‌ جز نام‌ و شکلی‌ ظاهری‌ چیزی‌ باقی‌ نماند.
 
بدین ترتیب، غرب‌گرایان آخرین تیر ترکش خود را بر پیکره نهضت مشروطه وارد کردند.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- در تاریخ دقیق پناهندگی به سفارت، مورخین اختلاف‌نظر دارند و از 24 تا 26 جمادی‌الاول را ذکر کرده‌اند و ما به قرائنی تاریخ فوق را از خاطرات اعظام قدسی انتخاب کردیم.
 
 
2- ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، تهران‌، امیرکبیر،1363.ص 433
 
3- دولت‌آبادی‌، یحیی‌، حیات‌ یحیی‌، ج‌2، بی‌جا، عطار و فردوسی‌، 1371.ص 72
 
4-  محمد ترکمان، مکتوبات، اعلامیه‌ها... و چند گزارش پیرامون نقش شیخ شهید فضل‌الله نوری در مشروطیت، ج 2، چاپ رسا، 1363، ص 322
 
5- صفایی‌، ابراهیم‌ (گردآوری‌)،اسناد مشروطه‌ دوران‌ قاجار، بی‌جا، بابک‌، 1355. ص 78
 
6- اعظام‌قدسی‌، حسن‌، کتاب‌ خاطرات‌ من‌، ج‌1، بی‌جا، چاپخانه‌ حیدری‌، 1342، ص 155
 
7- زرگری‌نژاد، غلامحسین‌، رسائل‌ مشروطیت‌، (گردآوری‌)، تهران، کویر، 1374.، ص 160
 
8- آقای اعظام قدسی از قول پدرش نقل می‌کند: من و جمعی از علما و طلاب در حوزه‌ درس منزل حاج شیخ فضل‌الله بودیم که یک نفر از سفارت روس وارد شد و با حاج شیخ مذاکره و او را دعوت به سفارتخانه کرد. حاج شیخ جواب داد مسلمان نباید پناهنده‌ کفر شود و بعد از آن شخص اظهار کرد که اگر حاضر نمی‌شوید، بیرق را بالای سر در خانه نصب نمایید ]و بیرق را نشان داد...[ حاج شیخ جواب داد که اسلام زیر بیرق کفر نخواهد رفت. گفت: خطر جانی دارد. شیخ گفت: زهی شرافت و آرزومند. (حسن اعظام قدسی، پیشین، ص 254)
 
9- ملک‌زاده‌، مهدی‌، تاریخ‌ انقلاب‌ مشروطیت‌ ایران‌، ج‌1ـ3 و ج‌6ـ7، بی‌جا، علمی‌، 1373. ص 1335
 
10- رائین‌، اسماعیل‌، انجمن‌های‌ سری‌ و انقلاب‌ مشروطه‌، تهران‌، جاویدان‌، 1355، ص 110

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۴۷
حسن حیدری
حتی اگر فروش نفت نداشته باشیم صحبت از جنگ نظامی نمی‌کنیم
یک نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به صحبت‌های رییس قوه قضاییه درباره کسانی که در سیستم اقتصادی کشور اختلال ایجاد می‌کنند از جمله مفسدان فی الارض هستند خطاب به وی گفت: چرا چهار تا از این مفسدان فی الارض به چوبه اعدام سپرده نمی‌شوند؟
آفتاب‌‌نیوز :
کواکبیان در جلسه بررسی مشکلات محلات منطقه ۶ تهران که در محل مسجد السادات این منطقه برگزار شد، گفت: امروز در یک جنگ تمام عیار اقتصادی با قدرت‌های بزرگ به ویژه آمریکا هستیم. شرایط به گونه‌ای است که نمی‌توانیم بگوییم ترامپ فردی است که بشود با آن مذاکره کرد تا مشکلات حل شود؛ چرا که نشان داده تعهد ناپذیر است؛ لذا امروز این شرایط وجود ندارد؛ البته شاید زمانی شرایطی پیش بیاید که ما نیز مخالفش نیستیم اما بی تردید امروز نمی‌توانیم این کار را بکنیم؛ چرا که به هر شکلی این مذاکره انجام شود تلقی تسلیم می‌شود و ملت ایران تسلیم ناپذیر است.

به گزارش آفتاب‎نیوز؛ به نقل از خبرگزاری ایسنا، وی افزود: امروز باید صبوری به مفهوم مقاومت در برابر مشکلات در دستور کار قرار گیرد. در شرایط کنونی کشور در جنگ دیپلماتیک نیز قرار گرفته به شکلی که شکایت ایران در دادگاه لاهه برای تحریم‌هایی که ظالمانه علیه کشور انجام شده است. پذیرفته شده تا پنجم شهریور ماه استماع آن انجام شود که هم برای ما یک پیروزی دیپلماتیک تلقی می‌شود.

کواکبیان خطاب به رئیس قوه قضاییه: چرا ۴ نفر از مفسدان فی الارض اقتصادی را به اعدام نمی‎کنید؟!وی ادامه داد: حتی اگر فروش نفت نداشته باشیم صحبت از جنگ نظامی نمی‌کنیم اما پیش بینی‌های لازم برای این شرایط را نیز انجام داده‌ایم.

وی تاکید کرد: بی تردید در دولت ناکارآمدی‌هایی وجود دارد که باید به سمت کارآمدی ببریم. اتخاذ سیاست‌هایی همچون ارز ۴۲۰۰ تومانی و ارز ثانویه از نظر بسیاری از اقتصاددان‌ها اشتباه بود که انجام شد.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شفاف نبودن را یکی دیگر از مشکلات کشور خواند و افزود: باید به عنوان خادمین مردم در تمام موضوعات با ملت شفاف مسائل را در میان بگذاریم. بی تردید ما نمایندگان مردم در مجلس در خصوص تخلفاتی که در حوزه ارز و سکه و خودرو انجام شده، مو را از ماست بیرون خواهیم کشید؛ چرا که این ارز با نرخ ۴۲۰۰ تومان از جیب ملت گرفته شده و باید مشخص شود چرا به افرادی داده شده و آنها اینطور عمل کرده‌اند. مسئولین می‌گویند دست مافیا در کار است. خب باید گفت که مردم شما را پس برای چه کاری انتخاب کرده‌اند؟

وی ادامه داد: رئیس قوه قضاییه اعلام می‌کند هر که در سیستم اقتصادی کشور اختلال ایجاد کند مفسد فی الارض است. ما هم می‌گوییم دست شما درد نکند اما چرا چهار تا از این مفسدان فی الارض را به چوبه اعدام نمی‌سپارید؟

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود به موضوع قانون انتخابات شورایاری‌ها اشاره کرد و افزود: پیگیری تعیین تکلیف قانون شورایاری‌ها توسط نمایندگان مردم تهران پیگیری خواهد شد و امیدواریم به زودی به نتیجه برسد.

چرا مجمع تشخیص در شهر کن برج ۲۰ طبقه می‌سازد/ احداث برج‌های چندین طبقه در منطقه یک

نماینده مردم تهران در مجلس گفت: مجمع تشخص مصلحت نظام در منطقه کن برج 20 طبقه می سازد، اما اهالی این منطقه 25 سال است که به خواسته خود نرسیده اند، هر چند که اخیراً به همه مسئولان در این باره نامه نوشتم.

به گزارش خبرگزاری برنا، «مصطفی کواکبیان»، نماینده مردم تهران در مجلس، در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی در توضیح سوال خود از عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی درخصوص علت برگزار نشدن جلسات شورای ساماندهی امور پایتخت گفت: این سوال در مهرماه سال گذشته مطرح شد، اما در حال حاضر در صحن بررسی می شود.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی افزود: در طرح تفصیلی و نقشه آن هیچ توجهی به مردم نشده است. مردم منطقه کن به دنبال تدوین طرح تفصیلی برای این منطقه هستند. مجمع تشخص مصلحت نظام در منطقه کن برج 20 طبقه می سازد، اما اهالی این منطقه 25 سال است که به خواسته خود نرسیده اند، هر چند که اخیراً به همه مسئولان در این باره نامه نوشتم.

وی با انتقاد از اینکه عملکرد وزارت راه درخصوص عدم تشکیل شورای ساماندهی امور پایتخت در راستای افزایش مشکلات مردم تهران است، تصریح کرد: قانون تشکیل شورای ساماندهی پایتخت در سال 94 و در مجلس به تصویب رسید، اما در راستای اجرای این قانون، وزارت راه اقدامات مناسبی انجام نداده است. البته مسئولان این وزارتخانه بارها تاکید کردند که جلسات شورا هر دو ماه یکبار برگزار می شود.

کواکبیان با اشاره به اینکه 20 درصد جمعیت کشور در تهران زندگی می کنند، گفت: در ابتدای آغاز به کار مجلس دهم تاکید شد که تهران را آزاد کنید تا ایران آباد شود، اما در زمان وزارت جناب آقای آخوندی در وزارتخانه راه و شهرسازی هیچ اقدامی برای جلوگیری از مهاجرت مردم به تهران انجام نشد و حاشیه نشینی کاهش پیدا نکرد.

این نماینده مردم در مجلس دهم تاکید کرد: در منطقه یک، برج های چندین طبقه در کنار هم احداث شدند که در زمان بحران یک آمبولانس نمی تواند به مردم خدمات ارائه کند.

وی با بیان اینکه وزارت راه دبیر شورای ساماندهی پایتخت است، افزود: رئیس جمهور، رئیس شورا بوده و در صورت لزوم معاون اول رئیس جمهور نیز می تواند به جای رئیس جمهور در جلسات شورا شرکت کند، ضمن اینکه وزرا و مسئولان دیگر نیز عضو این شورا هستند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس با اشاره به مشکلات کَن گفت: محصولات باغ ها در این منطقه توسط اتباع بیگانه غارت می شود و شما اجازه دیوارکشی به مردم نمی دهید. مردم با تحریم ها مقابله می کنند، اما تبعیض ها را نمی پذیرند.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مردم از طرح تفصیلی تهران ناراضی هستند، به فکر تهران باشید. در برخی جلسات صحبت از انتقال پایتخت سیاسی کشور است، برای انتقال پایتخت سیاسی چه اقدامی انجام داده اید؟ انتقال پایتخت سیاسی پیشکش، برای انتقال پادگان ها به خارج از تهران چه کرده اید؟
کد خبر: ۵۳۷۲۴۵
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۷
۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۷
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

حضور امام امت در منزل شهید مدافع حرم مشهدی

حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۴ مرداد 97 در منزل شهید سید محمدجواد حسن زاده در مشهد حضور یافتند و با خانواده وی دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش رجانیوز به نقل از مهر، حضرت امام خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) در منزل شهید «سید محمدجواد حسن زاده» در مشهد حضور یافتند و با خانواده وی دیدار و گفتگو کردند.
 
رهبر انقلاب در پایان این دیدار سه انگشتر و یک جلد قرآن با دست نوشته خود را به خانواده این شهید عزیز اهدا کردند.
 
شهید مدافع حرم سید محمدجواد حسن زاده فرزند شهید دفاع مقدس نجفعلی حسن زاده، مهرماه سال ۹۵ در دفاع از حرم اهل بیت(ع) در سوریه به شهادت رسید. از این شهید ۲ دختر به یادگار مانده است که دختر کوچک او چندماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد.
۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۵۱
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

آداب زیارت حضرت امام رضا (علیه‌السلام)


«قبولی زیارت معنایش این است که آن فیضی که از ملاقات این ولیّ خدا به ملاقات‌کننده میرسد، آن فیض به شما برسد؛ این معنای قبولی زیارت است.»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ۲۳ ذی‌القعده روز زیارتی مخصوص امام رضا (علیه‌السلام) برخی آداب زیارت را که حضرت امام خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) در دیدار جمعی از پاسداران سپاه حفاظت ولی امر در تاریخ ۸۲/۶/۱ بیان کرده‌اند، در جدول زیر منتشر می‌کند:
دریافت جدول: عکس

 

نکاتی درباره آداب زیارت امام رضا (علیه‌السلام)
۱ به حضور امام توجه کنید شرط اوّل قبولی زیارت این است که با حضرت «ملاقات» کنید؛ یعنی رفتنِ حرم و آمدن، صِرف رفتن به یک مکان و بیرون آمدن نباشد؛ آن‌جا یک موجودی و یک روح والایی حضور دارد؛ به این حضور توجّه بکنید.
۲ با امام حرف بزنید «به چشم دیدن» لازمه‌ی ملاقات نیست؛ او هست و سخن شما را می‌شنود، حضور شما را میبیند، شخص شما را میبیند، با او حرف بزنید؛ این شد زیارت. زیارت یعنی همین ملاقات.
۳ سلام بدهید انسان وقتی به ملاقات کسی میرود، با او احوالپرسی میکند، به او سلام میکند؛ همین، در ملاقات روح مطهّر ائمّه (علیهم‌السّلام) و اولیاء الهی [هم] لازم است؛ باید رفت، سلام کرد، عرض ادب کرد.
۴ با هر زبانی زیارت کنید [زیارت‌] به هر زبانی هم میشود؛ [اگر] به همین زبان معمولی خودمان حرف بزنیم، این آداب ملاقات و زیارت صورت گرفته.
۵ زیارتهای ائمه را بخوانید اگر بخواهیم با یک بیان شیوا و با مضامین خوبی حرف بزنیم، آن همین زیارتهایی است مثل زیارت مخصوصه‌ی امام رضا، زیارت امین‌الله یا زیارت جامعه.
۶ با دل حرف بزنید با دل حرف بزنید. سعی کنید ولو دو دقیقه، ولو پنج دقیقه، دل را فارغ کنید از بقیّه‌ی شاغلها و متّصل کنید به معنویّتی که در آن‌جا حضور دارد و حرفتان را بزنید.
۷ زیارت جامعه کبیره بخوانید زیارت جامعه مثلاً شش هفت صفحه است، وقت کردید همه‌اش را بخوانید، وقت نکردید یک صفحه‌اش یا نصف صفحه‌اش را بخوانید.
۸ در زیارت به مخاطب آن متوجه باشید در حالی‌که متن زیارت را میخوانید، ولو معنایش را هم ندانید، متوجّه باشید دارید خطاب به چه کسی میخوانید. اگر این شد، آن وقت میشود زیارت.
۹ دلتان به امام متصل باشد بعضی‌ها خیال میکنند باید بروند حتماً به ضریح بچسبند! اینها چون دلهایشان وصل نمیشود، میخواهند جسمها را وصل کنند؛ چه فایده دارد؟ یکی هم ممکن است دورتر باشد، امّا دلش متّصل باشد؛ این خوب است.
۱۰ داخل حرم نماز بخوانید، ذکر بگویید در داخل حرم نماز بخوانید، نماز قضا بخوانید، نماز واجب بخوانید، نماز مستحبّی بخوانید، نماز برای پدر و مادر بخوانید، ذکر بگویید -لااله‌الّاالله بگویید، تسبیحات اربعه بگویید- به شرطی که دل وصل باشد.
 
نسخه چاپی نسخه قابل چاپ
۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۸
حسن حیدری
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/37312/B/13960512_0137312.jpg
۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۴
حسن حیدری
مشرق - جناب شیخ طوسی از حضرت امام رضا (علیه‌السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «در خراسان بقعه ‏ای است و زمانی خواهد آمد که آن بقعه همواره محل رفت و آمد و مطاف فرشتگان می ‏شود تا روز قیامت که در صور دمیده می‏ شود و قیامت فرا می‏رسد.»
پرسیدند: ای پسر رسول خدا! این بقعه کدام بقعه است؟ فرمود:
«این بقعه در سرزمین طوس است، به خدا سوگند! آن زمین باغی از باغهای بهشت است. هر که مرا دراین بقعه زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت کرده است و برای او پاداش هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول نوشته خواهد شد و من و پدرانم روز قیامت شفاعت کننده او خواهیم بود.»

بدان که براى آن بزرگوار زیارات چندى نقل شده و زیارت مشهور آن حضرت زیارتى است که در کتب معتبر مذکور است و به شیخ جلیل القدر محمّد بن حسن بن ولید که از مشایخ جناب صدوق است منسوب کرده ‏اند و از کتاب«مزار»ابن قولویه معلوم مى‏ شود که از ائمه علیهم السّلام روایت شده و کیفیّت آن موافق کتاب من لا یحضره الفقیه چنان است که:

چون زیارت قبر حضرت امام رضا علیه السّلام را در طوس قصد کنى،پیش از آنکه از خانه بیرون روى غسل کن،و وقتى که غسل مى‏کنى بگو:


اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی وَ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ أَجْرِ عَلَى لِسَانِی مِدْحَتَکَ وَ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ

فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی طَهُورا وَ شِفَاءً


خدایا مرا پاک کن،و دلم را پاک گردان،و سینه‏ام را بگشا،و مدح و ثناى خودت را بر زبانم جارى‏ ساز،که نیرویى نیست جز به تو.خدایا این غسل را برایم پاک کننده و شفابخش قرار ده.

 و در وقت بیرون رفتن از خانه مى‏گویى:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ

 تَوَجَّهْتُ وَ إِلَیْکَ قَصَدْتُ وَ مَا عِنْدَکَ أَرَدْتُ


به نام خدا و با خدا و به سوى خدا،و به جانب فرزند رسول خدا خدا مرا بس است،بر خدا توکّل نمودم.خدایا به سوى تو رو نمودم،و به جانب تو قصد کردم،و آنچه را نزد توست‏ خواستم.

 چون بیرون رفتى بر در خانه خود بایست و بگو:

اللَّهُمَّ إِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهِی وَ عَلَیْکَ خَلَّفْتُ أَهْلِی وَ مَالِی وَ مَا خَوَّلْتَنِی وَ بِکَ وَثِقْتُ فَلا تُخَیِّبْنِی

یَا مَنْ لا یُخَیِّبُ مَنْ أَرَادَهُ وَ لا یُضَیِّعُ مَنْ حَفِظَهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ [وَ آلِهِ‏] وَ احْفَظْنِی

 بِحِفْظِکَ فَإِنَّهُ لا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَ


خدایا رویم را به سوى تو کردم،و به امید تو پشت‏ سر گذاشتم خاندان و مال و آنچه را به من بخشیدى،و به تو اعتماد کردم،پس مرا محروم مکن،اى آن‏که هرکه او را قصد کند محرومش‏ نسازد،و کسى را که حفظ کرد تباهش نسازد،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و مرا به نگهدارى‏ات نگاهدار،که هرکه را تو حفظ کردى‏ تباه نشود.

 چون به سلامت رسیدى ان شاء اللّه،هرگاه خواستى به زیارت بروى غسل کن و وقتى که غسل مى‏کنى بگو:

اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی وَ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ أَجْرِ عَلَى لِسَانِی مِدْحَتَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ

الثَّنَاءَ عَلَیْکَ فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِکَ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ قِوَامَ دِینِی التَّسْلِیمُ لِأَمْرِکَ وَ الاتِّبَاعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ

 وَ الشَّهَادَةُ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی شِفَاءً وَ نُورا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ


خدایا مرا پاک کن،و دلم را پاک گردان،و سینه‏ام را بگشا،و مدح و و محبّت و ثنایت را بر زبانم جارى ساز،که نیوزیى جز به تو نیست،به یقین دانستم که پایه‏ و اساس دین من تسلیم بودن به فرمان تو،و پیروى از راه و رسم پیامبرت،و گواهى بر تمام خلق توست.خدایا این‏ این غسل را براى من شفا و نور قرار ده،که تو بر چیز توانایى

 پس پاکیزه ‏ترین جامه‏ هاى خویش را بپوش و با پاى برهنه به آرامى و وقار راه برو، و دلت به یاد خدا باشد، و اللّه اکبر و لا اله الاّ اللّه و سبحان اللّه و الحمد للّه بگو، و گامهاى خود را کوتا بردار،و زمانى‏که وارد روضه مقدّسه شوى بگو:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا

شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ عَلِیّا وَلِیُّ اللَّهِ


به نام خدا،و با خدا،و بر آیین رسول خدا،درود خدا بر او و خاندانش،گواهى مى‏دهم که‏ معبودى جز خدا نیست،و شریکى براى او نیست،و گواهى مى‏دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست،و اینکه على ولىّ خداست‏

 آنگاه به نزد ضریح برو و قبله را پشت سر خود قرار بده و روبروى آن حضرت بایست و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّهُ سَیِّدُ الْأَوَّلِینَ

 وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَّهُ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ وَ

سَیِّدِ خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ صَلاةً لا یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ

 بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ الَّذِی انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِکَ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیا لِمَنْ شِئْتَ مِنْ

 خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلَ عَلَى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسَالاتِکَ وَ دَیَّانَ [دَیَّانِ‏] الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَ [فَصْلِ‏] قَضَائِکَ

بَیْنَ خَلْقِکَ وَ الْمُهَیْمِنَ [الْمُهَیْمِنِ‏] عَلَى ذَلِکَ کُلِّهِ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.


گواهى مى‏دهم که معبودى جز خدا نیست،یگانه است و شریکى برایش نمى‏باشد،و گواهى مى‏دهم که محمّد بنده و رسول اوست،و اینکه او آقاى پیشینیان و پسینیان،و آقاى پیامبران و رسولان است.خدایا درود فرست بر محمّد بنده و رسول و پیامبر و آقاى تمام آفریدگانت،درودى که نیروى شمردن آن را کسى جز تو نداشته باشد.خدایا درود فرست بر امیر مؤمنان على بن ابیطالب بنده‏ات و برادر رسولت،آن وجود مبارکى که او را به علم خود برگزیدى،و براى هرکه از بندگانت خواستى او را راهنما قرار دادى،و دلیل بر وجود پیامبرى که او را با رسالتهایت برانگیختى‏ و او را به عدالتت داور دین و فیصله‏بخش حکم خود در میان بندگانت نهادى،و بر تمام اینها مسلّط نمودى،سلام‏ و رحمت و برکات خدا بر او باد.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّکَ وَ أُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ

 شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ

الْجَنَّةِ أَجْمَعِینَ صَلاةً لا یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ

سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْقَائِمَیْنِ فِی خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلَیْنِ عَلَى مَنْ بَعَثْتَ

[بَعَثْتَهُ‏] بِرِسَالاتِکَ وَ دَیَّانَیِ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَیْ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ.


خدایا درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت،و همسر ولىّ‏ات،و مادر دو فرزندزاده پیامبره،حسن و حسین،دو سرور جوانان اهل بهشت،آن بانوى پاک و پاکیزه و پاک گشته‏ و بى‏عیب و پسندیه و زکیّه،سرور بانوان همه اهل بهشت،درودى که توان شمردن آن را کسى جز تو نداشته باشد.خدایا درود فرست بر حسن و حسین،دو فرزندزاده پیامبرت،و دو سرور جوانان اهل بهشت،دو قیام کننده در میان بندگانت،و دو راهنما بر وجود پیامبرى که او را به رسالتهایت برگزیدى‏ و دو داور دین به دادگرى و دو فیصله‏بخش حکم خود در میان بندگانت.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلِ عَلَى مَنْ بَعَثْتَ

بِرِسَالاتِکَ وَ دَیَّانِ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلِ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ

بْنِ عَلِیٍّ عَبْدِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ بَاقِرِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ

 الصَّادِقِ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ الصَّادِقِ الْبَارِّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى

 مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِکَ الصَّالِحِ وَ لِسَانِکَ فِی خَلْقِکَ النَّاطِقِ بِحُکْمِکَ [بِحِکْمَتِکَ‏] وَ الْحُجَّةِ

 عَلَى بَرِیَّتِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ الْقَائِمِ

 بِعَدْلِکَ وَ الدَّاعِی إِلَى دِینِکَ وَ دِینِ آبَائِهِ الصَّادِقِینَ صَلاةً لا یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ

 صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ الدَّاعِی إِلَى سَبِیلِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى

 عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ .


خدایا درود فرست بر على بن الحسین‏ بنده قیام کننده در میان بندگانت،و راهنما بر پیامبرى که او را به رسالتهایت برگزیدى،و داور دین به دادگرى‏ و فیصله‏بخش حکم خود در میان بندگانت،سرور بندگى‏کنندگانت.خدایا درود فرست بر محمّد بن على بنده و خلیفه‏ات در زمین،شکافنده دانش پیامبران.خدایا درود فرست بر جعفر بن محمّد صادق،بنده‏ و ولى دینت،و حجّت بر همه بندگان،آن راستگوى نیکوکار.خدایا درود فرست بر موسى‏ بن جعفر،بنده‏ش ایسته‏ات،و زبانت در بین بندگانت،آن گویاى به قانون و فرمانت و حجّت بر مخلوقاتت.خدایا درود فرست بر على بن موسى الرضا،آن پسندیده پیشگاهت و بنده و ولىّ دینت،قیام کننده به‏ دادگرى و دعوت‏کننده به سوى دین تو،و دین پدران راستگویش،درودى که توان شمردن آن را کسى جز تو نداشته باشد.خدایا درود فرست بر محمّد بن على بنده و ولىّ‏ات قیام کننده به امرت،و دعوت کننده به راهت‏ خدایا درود فرست بر على بن محمّد بنده و ولىّ دینت.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَامِلِ بِأَمْرِکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ وَ حُجَّتِکَ الْمُؤَدِّی عَنْ نَبِیِّکَ

وَ شَاهِدِکَ عَلَى خَلْقِکَ الْمَخْصُوصِ بِکَرَامَتِکَ الدَّاعِی إِلَى طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ

 عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ صَلاةً تَامَّةً نَامِیَةً بَاقِیَةً

تُعَجِّلُ بِهَا فَرَجَهُ وَ تَنْصُرُهُ بِهَا وَ تَجْعَلُنَا مَعَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَ

أُوَالِی وَلِیَّهُمْ وَ أُعَادِی عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنِی بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیَا وَ

الْآخِرَةِ وَ أَهْوَالَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.


خدایا درود فرست بر حسن بن على‏ عمل کننده به فرمانت،قیام کننده در میان بندگانت،و حجّت که ادا کننده بود از طرف پیامبرت،و گواهت بر بندگانت اختصاص یافته به کرامتت،دعوت کننده به طاعتت و طاعت رسولت،درودهایت بر همه آنان باد خدایا درود فرست بر حجّت و ولىّ‏ات،قیام کننده در میان بندگانت،درودى کامل،روینده،پایدار که به آن درود در گشایش امرش شتاب کنى،و به آن یارى‏اش نمایى،و ما را در دنیا و آخرت با او قرار دهى.خداى من به محبّت ایشان به تو تقرّب مى‏جویم‏ و دوست دارم دوست ایشان را،و دشمن دارم دشمن آنان را،پس به حق آنان خیر دنیا و آخرت را نصیبم کن،و شرّ دنیا و آخرت و هراسهاى روز قیامت را از من بازگردان.
 
سپس نزد سر آن حضرت مى‏ نشینى و مى‏ گویى:

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ

 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ

اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ

یَا وَارِثَ مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ

 اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ وَلِیِّ اللَّهِ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا

 وَارِثَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ،


سلام بر تو اى ولىّ خدا،سلام بر تو اى حجّت خدا،سلام بر تو اى نور خدا در تاریکیهاى زمین،سلام بر تو اى ستون دین،سلام بر تو اى وارث آدم برگزیده‏ خدا،سلام بر تو اى وارث نوح پیامبر خدا،سلام بر تو اى وارث ابراهیم دوست خدا سلام بر تو اى وارث اسماعیل قربانى خدا،سلام بر تو اى وارث موسى همسخن خدا سلام بر تو اى وارث عیسى روح خدا،سلام بر تو اى وارث محمّد فرستاده خدا سلام بر تو اى وارث امیر مؤمنان على ولّى خدا،و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان‏ سلام بر تو اى وارث فاطمه زهرا،سلام بر تو اى وارث حسن و حسین‏

سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ السَّلامُ

عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ جَعْفَرِ بْنِ

 مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبَارِّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ

الشَّهِیدُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَارُّ التَّقِیُّ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ

أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ [مُخْلِصا] حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا

 أَبَا الْحَسَنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.


دو سرور جوانان اهل بهشت،سلام بر تو اى وارث على بن الحسین زیور پرستندگان سلام بر تو اى وارث محمّد بن على،شکافنده دانش پیشینیان و پسینیان،سلام بر تو اى وارث‏ جعفر بن محمّد،راستگوى نیکوکار،سلام بر تو اى وارث موسى بن جعفر،سلام بر تو اى راستگوى شهید،سلام بر تو اى جانشین نیکوکار پرهیزگار.گواهى مى‏دهم که تو نماز را بپا داشتى،و زکات دادى،و امر به معروف و نهى از منکر نمودى،و خدا را(خالصانه)عبادت‏ کردى،تا مرگ تو را دررسید،سلام بر تو باد اى ابا الحسن و رحمت و برکات خدا.

 بعد خود را به ضریح مى‏ چسبانى‏ و مى‏ گویى:

اللَّهُمَّ إِلَیْکَ صَمَدْتُ مِنْ أَرْضِی وَ قَطَعْتُ الْبِلادِ رَجَاءَ رَحْمَتِکَ فَلا تُخَیِّبْنِی وَ لا تَرُدَّنِی بِغَیْرِ قَضَاءِ

 حَاجَتِی وَ ارْحَمْ تَقَلُّبِی عَلَى قَبْرِ ابْنِ أَخِی رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا

 مَوْلایَ أَتَیْتُکَ زَائِرا وَافِدا عَائِذا مِمَّا جَنَیْتُ عَلَى نَفْسِی وَ احْتَطَبْتُ عَلَى ظَهْرِی فَکُنْ لِی

 شَافِعا إِلَى اللَّهِ یَوْمَ فَقْرِی وَ فَاقَتِی فَلَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ وَجِیهٌ.


خدایا از وطنم آهنگ تو کردم،و به امید رحمتت شهرها را پشت سر گذاشتم،پس‏ ناامیدم مکن،و بدون برآوردن حاجتم،بازم مگردان،و رفت‏وآمدم را بر قبر برادر فرزند فرستاده‏ات،(درود تو بر او و خاندانش)رحم کن،پدر و مادرم فدایت اى مولایم،به سوى تو براى زیارت آمدم،بر تو واردم،از آنچه خود جنایت‏ کرده‏ام،و بر پشتم بار کرده‏ام به تو پناه آوردم،به درگاه خدا شفیع من باش در روز تهیدستى و ندارى،براى تو نزد خدا مقامى بس‏ ستوده است،و تو نزد او بس آبرومندى.

 پس دست راست را بلند مى‏ کنى و دست چپ را بر قبر مى‏ گشایى و مى‏ گویى‏:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَ بِوِلایَتِهِمْ أَتَوَلَّى آخِرَهُمْ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ

وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنِ الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَکَ وَ اتَّهَمُوا نَبِیَّکَ وَ جَحَدُوا بِآیَاتِکَ وَ سَخِرُوا بِإِمَامِکَ وَ

حَمَلُوا النَّاسَ عَلَى أَکْتَافِ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ فِی

الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا رَحْمَانُ.


خدایا به سوى تو تقرب مى‏جویم با دوستى و ولایت ایشان،آخرین آنها را دوست دارم،آنگونه که دوست داشتم اولین آنها را،و بیزارى مى‏جویم از هر یارى غیر ایشان.خدایا لعنت کن کسانى را که نعمتت را دگرگون کردند،و پیامبرت را متهمّ نمودند،و آیاتت را منکر شدند،و امام برگزیده‏ات را ریشخند زدند،و مردم را علیه خاندان محمّد مسلط کردند،خدایا من با لعنت بر آنان و بیزارى از ایشان در دنیا و آخرت به تو تقرّب مى‏جویم اى مهربان.

 آنگاه بازمى‏ گردى،و به نزد پاى‏ آن حضرت مى‏ روى و مى‏ گویى:

صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ صَبَرْتَ وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ

 قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ.


درود خدا بر تو اى ابا الحسن،درود خدا بر روح و پیکرت‏ شکیبایى نمودى،تویى راستگوى تصدیق شده،خدا بکشد کسانى را که تو را با دستها و زیانهایشان کشتند.

 سپس زارى کن و در لعنت بر قاتل امیر مؤمنان علیه السّلام و قاتلان حسن و حسین علیهم السّلام و قاتلان همه اهل بیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله‏ بیفزاى،آنگاه از پشت قبر برو،و بالاى سر آن حضرت دو رکعت نماز بجا آر،در رکعت اول سوره یس،و در رکعت‏ دوم سوره الرّحمن را بخوان و در دعا و زارى بکوش و براى خود و پدر و مادرت و همه برادران اهل ایمان خویش،بسیار دعا کن و آنچه خواهى نزد سر آن حضرت توقف کن،و توجه داشته باش که باید نمازهاى خود را نزد قبر بجا آورى. مولّف گوید:این زیارت،بهترین زیارات آن حضرت است.در کتاب«فقیه»و«عیون»و کتب علاّمه مجلسى و غیر ایشان و سخروا بامامک که در آخر زیارت است با دو میم است،یعنى خدایا لعنت کن،کسانى را که استهزا نمودند به امامى که براى ایشان قرار دادى،ولى در کتاب مصباح الزائر؛سخروا بایّامک است،که این نیز صحیح است،بلکه‏ شاید از جهتى اولى باشد،چه آن‏که مراد از ایّام ائمه علیهم السّلا هستند،همان‏طور که در روایت صقر بن ابى دلف در فصل پنجم از باب اول گذشت این را هم بدان،که لعنت کردن بر قاتلان ائمه علیهم السّلام به هر زبانى انجام گیرد خوب است‏ و اگر زائرین این عبارت را که از بعضى دعاها گرفته شده بخواند،شاید مناسب‏ تر باشد:

اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَتَلَةَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَ قَتَلَةَ أَهْلِ بَیْتِ

 نَبِیِّکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَتَلَتَهُمْ وَ زِدْهُمْ عَذَابا فَوْقَ الْعَذَابِ وَ هَوَانا فَوْقَ هَوَانٍ وَ ذُلا

 فَوْقَ ذُلٍّ وَ خِزْیا فَوْقَ خِزْیٍ اللَّهُمَّ دُعَّهُمْ إِلَى النَّارِ دَعّا وَ أَرْکِسْهُمْ فِی أَلِیمِ عَذَابِکَ رَکْسا وَ

احْشُرْهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرا.


خدایا قاتلان امیر مؤمنان،و قاتلان حسن و حسین(درود بر ایشان)و قاتلان اهل بیت‏ پیامبرت را لعنت کن.خدایا دشمنان و قاتلان خاندان محمّد را لعنت کن،و بر آنان بیفزا عذابى بر عذاب،و خوارى‏ بر خوارى،و زبونى بر زبونى،و رسوایى بر رسوایى.خدایا آنان را به سوى آتش پرتاب کن،پرتابى سخت و در عذاب دردناکت نگونسارشان گردان نگونسارى شدید،و ایشان و پیروانشان را گروه‏گروه به سوى دوزخ محشور کن.
۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۰
حسن حیدری


۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۴
حسن حیدری