تلاش افراد ناشناس برای به آتش کشیدن مسجد الرحمن در منطقه رجایی شهر کرج با هوشیاری مردم و نیروهای انتظامی ناکام ماند.
به گزارش مشرق، چند فرد ناشناس نزدیک به نیمه شب چهارشنبه قصد داشتند با ورود به مسجد الرحمن در کوچه های فرعی فلکه اول رجایی شهر کرج اقدام به آتش زدن آن کنند که با هوشیاری و حضور به موقع مردم و نیروهای انتظامی ناکام ماندند.
به گفته یک شاهد عینی این عده در ابتدا اقدام به شکستن شیشه های مسجد کردند و پس از تلاش آنها برای به آتش کشیدن مسجد بی نتیجه ماند.
بیشتر بخوانید:
اعتراض به مشکلات اقتصادی در مشهد/ فرمانده سپاه امام رضا(ع) در جمع معترضان حاضر شد
فلکه اول رجایی شهر کرج 2 شب گذشته شاهد برپایی تجمع عده ای بود که
هدف آن را اعتراض به شرایط اقتصادی معرفی می کردند، اما در این بین عده ای
با حرکت به سمت این مسجد قصد به آتش کشیدن آن را داشتند که موفق به این
کار نشدند.
تجمعی نیز از ساعت 12 امروز پنجشنبه در فلکه اول رجایی شهر کرج که منطقه ای پرتردد و ازدحام محسوب می شود، آغاز شده است.
سال 2015 میلادی و در چارچوب راهبرد تشکیل «نیروهای دفاع ملی» سوریه نیرویی مردمی از طایفه دروزیان سوریه در منطقه «جبل العرب» استان سویداء به نام یگان «لبیک یا سلمان» تشکیل شد.
سرویس جهان مشرق - وقتی سخن از طایفه دروزیان به میان می آید، ناخود آگاه نگاه ها به لبنان دوخته می شود، چون این طایفه نقش های محوری و بسیار مهمی را در تاریخ این کشور طی جنگ ها و مبارزات لبنانی ها به ویژه قیام موسوم به «انقلاب برنج» در سال 2005 میلادی ایفا کرده است.
اما مرکز ثقل واقعی طایفه دروزیان در سوریه است که بیش از 700 هزار دروزی در این کشور زندگی می کنند، در مقایسه با 250 هزار دروزی که در لبنان، 130 هزار دروزی که در سرزمین های اشغالی و 20 هزار دروزی که در اردن زندگی می کنند.
با توجه به شرایط حاکم بر سوریه و بازتاب این شرایط بر وضعیت طایفه دروزیان سوری که پیامدهای آن دامان دروزیان لبنانی را هم خواهد گرفت، می توان گفت، این طایفه یکی از خطرناک ترین و حساس ترین مراحل تاریخی خود را سپری می کند.
مشایخ و بزرگان طایفه دروزیان سوریه
این در حالی است که از زمان آغاز بحران سوریه از 15 مارس سال 2011 میلادی دروزی های سوری تلاش کردند، موضع بی طرفانه ای را در قبال تحولات جاری در سوریه اتخاذ کنند.
نبود شخصیت های کاریزما و رهبران فعال و تاثیر گذار در میان دروزیان سوریه، رهبران این طایفه در لبنان تلاش کردند، با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی این طایفه به آن سمت و سو دهند، به همین منظور فراخوان ها و اطلاعیه ها و بیانیه هایی مکرری از سوی «ولید جنبلاط»، رئیس حزب «سوسیالیست ترقی خواه» لبنان منتشر شد که در آنها علاوه بر حملات شدیدی که نظام سوریه و «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور را هدف گرفته بود، دروزی های سوری را به جدایی از ارتش سوریه جدا و پیوستن به صفوف معارضان سوری تحریک می کرد.
طلال ارسلان در دیدار با یکی از شیوخ دروزیان
در برابر این تحرکات، شخصیت ها، گروهها و جناحهای سیاسی دروزی حامی نظام سوریه همانند «طلال ارسلان»، نماینده پارلمان و رئیس حزب «دموکراتیک» لبنان و «وئام وهاب»، وزیر سابق ورئیس حزب «التوحید العربی» لبنان نیز فعالیت هایی را آغاز کردند که سرآمد آنها اعزام شماری از جوانان داوطلب طایفه دروزیان لبنان به میدان های نبرد با تروریسم تکفیری در کنار ارتش و نیروهای مسلح در سوریه تلقی می شود.
طلال ارسلان در دیدار با سید حسن نصر الله، دبیرکل حزب الله
اقدام طلال ارسلان و وئام وهاب موج جدیدی از اعتراض ها و انتقادات را در محافل سیاسی لبنان به همراه داشت و در رأس این معارضان «ولید جنبلاط»، رئیس حزب سوسیالیست ترقی خواه لبنان قرار داشت که در آخرین پیام خود، با مورد خطاب قرار دادن اعضای طایفه درزوی سوریه، درباره دامی که ادعا می کرد، پیش روی آنها گسترانیده شده، هشدار داده و نظام سوریه را متهم کرده بود، که «بار دیگر دمشق به جنوب سوریه با سیاست بهره برداری از دروزی ها باز می گردد، همان سیاستی که در همین چند ماه های اخیر در منطقه عرنه، در استان سویداء با هدف برافروختن آتش نزاعی خونین با دیگر طوایف سوری اجرایی شد».
وئام وهاب در دیدار با یکی از رهبران طایفه دروزیان
تصریحات ولید جنبلاط به مذاق برخی از محافل سیاسی لبنانی خوش آمد، به همین دلیل به نوعی به حمایت از وی برخواسته خاطر نشان کردند، نگرانی های جنبلاط از حادثه عرنه چندان هم بیراهه نیست.
حادثه ای که به ظاهر نگرانی های جنبلاط را در پرونده سوریه را تشدید و آن را نزاع داخلی بین برادران سوری و تصفیه طوایف ساکن این کشور به دست یکدیگر توصیف کرده و درباره تکرار آن به درزوی ها هشدار داده بود، در واقع نبردهایی بود که اکتبر سال 2014 میلادی بین «نیروهای دفاع ملی» سوریه با گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» که درصدد تصرف منطقه عرنه بودند، به وقوع پیوسته بود و در جریان دفع حملات سخت النصره و درگیری های مسلحانه رخ داده 27 دروزی از نیروهای دفاع ملی سوریه کشته شده بودند.
وئام وهاب در دیدار با سید حسن نصر الله، دبیرکل حزب الله
این محافل سیاسی لبنانی ضمن تایید اظهارات جنبلاط مبنی بر اینکه بخش گسترده ای از مناطق سکونت دروزی ها در جنوب سوریه، از سال 2014 میلادی به مناطق تماس و درگیری بین نیروهای ارتش و دفاع ملی سوریه با گروه های چند ملیتی تروریستی تبدیل شده و شرایط حساس و خطرناکی را برای این طایفه ایجاد کرده، دلیل نگرانی های جنبلاط را در دست داشتن اطلاعات محرمانه ای ارزیابی کردند که نشان می دهد، ارتش سوریه خود را برای عملیات نظامی بزرگی در ریف های دو استان سویداء و درعا آماده می کند و از آنجا که این دو استان و ریف های آن به کانون سکونت دروزیان در سوریه شهرت یافته، بنابراین یکی از طرف های اصلی و مستقیم در این نبردها دروزی ها خواهند بود.
دروزهای مدافع روستای حضر
تشکیل گروه های دفاع ملی دروزی
به عمد یا غیر عمد مخاطبان این انتقادات دو گروه تلقی می شدند، اول: نظام سوریه که مخالفان آن در لبنان تلاش می کردند، اینگونه القا کنند که آنقدر تضعیف شده که توان و قدرت دفاع و حمایت از مردم سوریه از طایفه دروزی ها را ندارد و اینکه پایگاه و جایگاهی بین این طایفه ندارد که به حمایت از آن برخیزند، به همین منظور حزب الله به عنوان متحد دمشق در لبنان خود را مجبور دید با نفوذ در دروزی های لبنان به کمک دمشق بشتابند و دوم: طایفه دروزیان سوری که با این انتقادات تلاش داشت، نشان دهد، نظام سوریه جایگاهی در میان دروزی های این کشور ندارد، چراکه اگر از چنین حمایتی برخوردار بود، به جای ارسال دروزیان لبنانی به دفاع از دمشق، از میان دروزیان سوریه گروه هایی به دفاع و حمایت از نظام حاکم برمی خواستند.
یگان لبیک یا سلمان دروزیان سوریه
آنچه بر این تحلیل ها مهر تایید می زد، فضا سازی رسانه های لبنانی وابسته به این منتقدان بود که در گزارش های خود تاکید داشتند، نظام سوریه در میان دروزی های این کشور از حمایتی برخوردار نیست و این طایفه میان موافقان که اقلیت را تشکیل می دهند و مخالفان که در اکثریت هستند، تقسیم شده است.
در پاسخ به این انتقادات و اتهامات اواسط مارس سال 2015 میلادی و در چارچوب راهبرد تشکیل «نیروهای دفاع ملی» سوریه موسوم به «الدفاع الوطنی» نیرویی مردمی از طایفه دروزیان سوریه در منطقه «جبل العرب» استان سویداء به نام یگان «لبیک یا سلمان» تشکیل شد.
این یگان در برهه زمانی تشکیل شد که گروه مسلح «ارتش آزاد» خود را برای نبرد تصرف فرودگاه نظامی «الثعله» در استان سویداء آماده می کرد و برای تضمین حمله خود معارضان نظام در جنوب سوریه را به خدمت گرفته بود تا مانع ادامه حمایت و پشتیبانی مردمی از ارتش سوریه در استان سویداء شوند و از طایفه دروزیان شیخ «وحید البلعوس» به خدمت گرفته شده بود.
دروزیان سوریه
در این راستا، «حکمت سلمان الهجی» بزرگ طایفه دروزیان و رهبر روحی و معنوی این طایفه و طوایف مسلمان یکتا پرست در سوریه که درک کاملی از سقوط فرودگاه نظامی الثعله و سیطره گروه های مسلح تروریستی بر آن و در ادامه بر دیگر مناطق استان سویداء داشت، با انتشار بیانیه ای خطاب به اعضای این طایفه در جنوب سوریه، از مردان و جوانان غیرتمند دروزی و هر کس که توان به دست گرفتن سلاح داشته باشد، می خواهد، به نام دفاع از خاک و وطن و ناموس و جان و مال خود به گروه های داوطلب دفاع ملی سوریه ملحق شده و با تشکیل گروه دفاع ملی دروزی ها در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه به مبارزه با گروه های مسلح تروریستی بشتابند.
فرودگاه ثعله سویدا همچنان در اختیار ارتش سوریه و دروزی ها
وجه تسمیه نیروهای دفاع ملی دروزی
تشکیل نیروهای دفاع ملی دروزیان با جنجال رسانه ای گسترده ای همراه بود، معارضان سوری تشکیل این نیروها را به جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان نسبت داده و تفسیرهای متفاوتی بر نام برگزیده این نیروها؛ «لبیک یا سلمان» ارائه دادند.
دروزی های سوریه در دیدار با بشار اسد
«فیصل القاسم»، از معارضان سوری و زاده استان سویداء در واکنش به تشکیل یگان لبیک یا سلمان در صفحه فیس بوک اش نوشت: در ادامه دخالت های ایران و حزب الله در بحران سوریه که پیش تر به تشکیل گروه های شبه نظامی متشکل از شیعیان عراق و لبنان و ایران و علویان سوریه تحت عناوینی مانند «لبیک یا حسین»[ع] و «لبیک یا زینب»[س] منتهی شده بود، این روزها شاهد تشکیل گروه شبه نظامی جدیدی از طایفه دروزیان به نام «لبیک یا سلمان» هستیم.
همچنین «ایاد ابو الشقرا»، معارض دروزی سوری ضمن متهم کردن ایران و حزب الله به دست داشتن در تشکیل این گروه و تلاش برای برافروختن آتش فتنه طایفه ای بین دروزی ها، در تحلیلی بر نامگذاری این یگان به «لبیک یا سلمان» گفت: ایرانی ها به خوبی از ارج و منزلت «سلمان فارسی»، صحابه پیامبر [ص] نزد طایفه دروزیان آگاه هستند، لذا از احساسات و احترامی که دروزیان و یکتا پرستان جنوب سوریه برای این شخصیت برخوردار هستند، سوء استفاده کرده و با انتخاب این نام تلاش می کند، احساسات جوانان دروزی را تحریک کرده آنها را به ملحق شدن به این گروه ترغیب کند.
ابو سومر اسامة زهر الدین برادر سرهنگ عصام زهر الدین فرمانده ستاد مشترک عملیات نظامی ارتش سوریه در قنیطره ...
عصام زهر الدین در دیدار با شیوخ دروزی
در پاسخ به این اتهامات و ادعاها شماری از شیوخ طایفه دروزی و فرماندهان یگان لبیک یا سلمان تاکید کردند که برخلاف تصریحات برخی از معارضان سوری «لبیک یا سلمان» به این جهت برای نیرو انتخاب شد تا به کسانی که ما را به مزدوری و وابستگی به نظام و شخص «بشار اسد» متهم می کنند، بگوییم، این نیرو وابسته به نظام و شخص خاصی نبوده، با هدف دفاع از وطن، مصون نگه داشتن آن از تجاوز متجاوزان و بیگانگان و حفاظت از تمامیت ارضی سوریه تشکیل شده و تلاش می کند، در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه ضمن دفاع از عِرض و ناموس خود، مانع تکرار فجایعی مانند نبردهای «عرنه» و «داما» و شهرک های «بکا» و «ذیبین» شویم که عاملان آن گروه های تروریستی بودند و به موجب آن ده ها دروزی کشته و زخمی شدند.
پیشینه دیرینه حضور دروزیان در میدان دفاع از سوریه
ادعاها و اتهامات فوق در حالی از سوی معارضان سوری در واکنش به تشکیل یگان لبیک یا سلمان مطرح شدند که دروزی ها از همان سال های اول بحران سوریه در عرصه دفاع از میهن خود و مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری حضور فعال و مشارکت گسترده ای در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه داشتند.
گروه ارتش یکتا پرستان
در این زمینه می توان از گروه موسوم به «ارتش یکتا پرستان» یا «ارتش دروزی های یکتا پرست» نام برد که فوریه سال 2013 میلادی توسط «ابو ابراهیم اسماعیل التمیمی» از نوادگان «ابو حمزه بن علی»، مؤسس طایفه دروزی ها در دوران خلافت فاطمیون در قرن یازدهم در مصر تشکیل شد.
گروه «ارتش یکتا پرستان» که به گروه «ارتش ابو ابراهیم» نیز معروف است، از زمان تشکیل تاکنون در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه در مبارزه با گروه های تروریستی به ویژه گروه تکفیری «جبهه النصره» مشارکت داشته و مهمترین مناطق عملیاتی آن ریف غربی استان درعا، ریف شمالی استان قنیطره، مناطق جبل الشیخ در استان سویداء و ریف جنوبی دمشق است.
اولین ظهور علنی ارتش یکتا پرستان شهر دروزی نشین «قطنا» در ریف شمالی استان قنیطره بود که گروه های تروریستی درصدد تصرف آن بودند، اما ایستادگی و مقاومت جانانه ارتش یکتا پرستان در کنار ارتش و نیروهای مسلح سوریه حملات گروه های تروریستی را که سه ماه مستمر ادامه داشت، با شکست مواجه کرد.
دروزی های سوریه در دیدار با بشار اسد
معارضان سوری درباره دلایل تشکیل یکتا پرستان صراحتا به جنایات گروه های تروریستی از جمله گروه های تکفیری مانند جبهه النصره و داعش اشاره و اذعان می کنند، کشتار اقلیت ها یا ظلم و ستم روا داشته شده از سوی این گروه ها علیه پیروان ادیان دیگر در سوریه مهمترین دلیل نزدیکی دروزی ها به نظام و ایستادن در کنار ارتش سوریه در مبارزه اش با گروه مسلح بود.
در این راستا می توان به جنایات گروه تکفیری جبهه النصره پس از تصرف منطقه «جبل الدروز»، در ریف شمالی استان ادلب اشاره کرد که 25 هزار دروزی ساکن 18 روستا در این منطقه را وادار کردند به برداشتی که خود از دین اسلام دارند و آن را بر آنها عرضه می کردند، درآیند و البته این جدای از کشتار و قتل صدها دروزی بود که در این مناطق به دست تکفیری های النصره صورت گرفت.
یوسف جربوع، فرمانده و موسس گروه سپر وطن از دروزیان سوریه
همچنین باید از نیروی دیگری متشکل از دروزیان به نام «سپر وطن» نام برد که ارتباط و همکاری بسیار نزدیک و تنگاتنگی با ارتش و نیروهای مسلح سوریه دارد. حضور و فعالیت میدانی و نظامی این نیرو تنها به استان سویداء محدود نمی شود، بلکه در کنار ارتش سوریه در تمام نقاط این کشور جهت مبارزه با گروه های تروریستی و تکفیری حضور و رهبری آن را یک دروزی به نام شیخ «یوسف جربوع» برعهده دارد.
وجود این تشکل های داوطلب و خودجوش دروزی که تاریخ تشکیل آنها به سال ها قبل از تشکیل از گردان لبیک یا سلمان باز می گردد، کذب ادعاهای معارضان نظام سوریه در داخل و خارج این کشور را به اثبات می رساند.
تصاویری از مراسم تشییع 3 شهید دروزی روستای حضر
حمایت دروزیان لبنان و جولان اشغالی از دروزیان سوریه
چند روز بعد از رژه نظامی یگان های حزب الله در منطقه «القصیر» سوریه و در روز 22 نوامبر سال 2016 میلادی که به روز استقلال لبنان معروف است، «وئام وهاب»، نماینده سابق دروزی های لبنان رسما از تشکیل گروهی به نام «گردان های التوحید» متشکل از طایفه دروزی های لبنان خبر داد.
وهاب در این روز ضمن به نمایش گذاشتن رژه ای از نیروهای تشکیل دهنده این گردان ها طی تصریحاتی حمایت خود از نظام سوریه و «بشار اسد» و وفاداری مطلق اش از آنها را اعلام و تاکید کرد که دروزی های لبنان همچون گذشته از نظام سوریه، بشار اسد و هم کیشان خود در سوریه در برابر تجاوزات گروه های تروریستی تکفیری ادامه خواهند داد و تشکیل یگان دروزی «لبیک یا سلمان» و یا فعالیت ارتش یکتا پرستان به حمایت دروزیان لبنانی از هم کیشان خود در سوریه پایان نمی دهد.
گردان التوحید دروزیان لبنان
اعلام حمایت از دروزی های سوریه در برابر تجاوزات و تعرضات گروه های تروریستی تکفیری تنها به دروزی های لبنان محدود نمی شد، بلکه در تحولی بی سابقه، بسیاری از جوانان دروزی سرزمین های اشغالی که سابقه خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی را نیز در پرونده خود دارند، به صراحت حمایت خود از هم کیشان اشان در سوریه را اعلام و بر آمادگی خود جهت نبرد با گروه های تروریستی در جنوب سوریه و دفاع از مناطق دروزی نشین تاکید کردند.
دروزی های اسراییل
این اعلام حمایت در حالی صورت می گرفت که رژیم صهیونیستی در طول دهه های گذشته تلاش کرده بود، با دادن امتیازات مختلف به دروزی ها ساکن سرزمین های اشغالی در صفوف آنها نفوذ کرده و بین آنها شکاف ایجاد کند، دادن تابعیت این رژیم و به رسمیت شناختن پیروان این طایفه در سرزمین های اشغالی، همچنین خدمت در ارتش اسرائیل از امتیازات در نظر گرفته شده برای طایفه دروزیان سرزمین های اشغالی است.
اعلام استمرار حمایت دروزی های لبنان و اعلام حمایت دروزیان سرزمین های اشغالی از هم کیشان خود در سوریه پاسخ محکم و کوبنده ای به منتقدان و معارضان لبنانی بود که تا پیش از تشکیل گردان «لبیک یا سلمان» و با نادیده گرفتن حضور قدرتمند ارتش یکتا پرستان در مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری، تلاش داشتند، از یک سو، دروزیان سوریه را طایفه ای جدا از ملت، ارتش و نظام سوریه و از سوی دیگر، نظام و ارتش سوریه را ناتوان از دفاع از دروزی ها در برابر تجاوزات گروه های تروریستی تکفیری جلوه دهند.
پیشینه درخشان طایفه دروزی ها در دفاع از سوریه
دروزی ها اگرچه اقلیتی کوچک در سوریه به شمار می آیند، اما پیشینه ای بسیار درخشان در تاریخ سوریه، به ویژه طی بحران تحمیلی بر این کشور دارند و همواره در تمام مراحل وفاداری خود به سوریه را ثابت کرده و در بسیاری از نبردهای ارتش سوریه در مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری به ویژه استان های درعا، قنیطره، ریف دمشق و سویداء مشارکت گسترده و تاثیر گذاری داشته اند.
دفاع از منطقه «جبل الحرمون» در استان قنیطره و ممانعت از سقوط آن به دست گروه های تروریستی تکفیری، دفاع و حمایت از دمشق، مرکز نظام و پایتخت سوریه در محورهای عملیاتی «جرمانا» و «صحنایا» در ریف دمشق، سه نبرد بسیار مهم و سه صحنه از حضور پر افتخار و درخشان طایفه دروزی های سوریه در دفاع از کشور و مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری طی بحران سوریه محسوب می شود.
سرهنگ عصام زهرالدین از چهره های بارز دروزی وفادار به نظام سوریه
همچنین این طایفه چهره های متعددی را به دولت، ملت و کشور سوریه به عنوان نماد و سمبل وطن دوستی و ملی گرایی معرفی کرده که در حال حاضر نام آشناترین آنها، سرهنگ «عصام زهر الدین» است که در جبهه شرقی در استان «دیر الزور» فرماندهی نیروهای ارتش سوریه و ماموریت شکست محاصره چند ساله شهر دیر الزور توسط گروه تروریستی تکفیری «داعش» را برعهده دارد و در طول این سال ها بارها کفایت و توانمندی خود را در عرصه نظامی و دفاع از سوریه با شکست داعش در نبردهایی که هم برای نظام سوریه و هم برای داعش حکم مرگ و زندگی در شرق سوریه را داشت، به اثبات رساند.
خلاصه سخن
علی رغم اینکه دروزی ها اقلیت کوچکی را در سوریه تشکیل می دهند و به دلیل بسته بودن شناخت کافی از این طایفه، به ویژه نقش آنها در محاسبات طرف های درگیر در بحران سوریه وجود ندارد، اما اعضای این طایفه در طول سال های بحران تحمیلی بر سوریه، در دو سطح داخلی و خارجی میزان تاثیر گذاری خود بر روند بحران و مسیر تحولات ثابت کردند.
در این میان طرفی که بتواند، با درک درست از قدرت و توانمندی این طایفه و میزان اثر گذاری آنها بر روند بحران و تحولات میدانی سوریه، این نیرو را به سمت خود جهت دهد، بیش از طرف های دیگر از قدرت تغییر معادلات میدانی و موزانه قوا در پرونده سوریه به ویژه در جبهه جنوب که رژیم صهیونیستی یکی از خطرناک ترین بازیگران آن شمرده می شود، برخوردار خواهد بود و طی این سال ها نظام سوریه با درک درست از نیروهای تاثیر گذار در میدان نشان داده که در پرونده دروزیان هوشمندتر و منطقی تر از دیگر طرف های درگیر در بحران سوریه عمل کرده است.
برخلاف آنچه از سوی دشمنان تبلیغ میشود، بخش اعظم جامعه لبنان، حزبالله و مقاومت را نه تنها بخشی جداییناپذیر از منظومه امنیتی لبنان میدانند، بلکه مصرانه خواهان پیوستن به صفوف آن هستند.
سرویس جهان مشرق - بی شک متعجب خواهید شد، وقتی بدانید، یکی از خواسته های صدها .. نه، هزاران جوان مسیحی لبنانی پیوستن به صفوف مقاومت حزبالله و راضی کردن «سید حسن نصر الله»، دبیرکل این جنبش و گرفتن موافقت وی به این درخواست بود.
شاید تصور کنید، موضوع به بحران سوریه و برملا شدن ماهیت این بحران و خطر گروه های تروریستی تکفیری علیه لبنان و به ویژه طوایف غیر مسلمان از جمله طایفه مسیحیان لبنانی باز می گردد.
این خواسته، یکی از خواسته های دیرینه بسیاری از جوانان مسیحی لبنانی است و به چندین دهه قبل باز می گردد و نشان می دهد، طایفه مسیحیان لبنان از سال ها قبل در کنار مقاومت حزب الله و در سنگر آن بوده اند.
آنچه در این حضور و حمایت چندین ساله حائز اهمیت است، اصرار و استمرار این طایفه است، به گونه ای که در تمام طول این سال ها، یک روز این طیف از مسیحیان لبنان نه حمایت خود از حزب الله و مقاومت را قطع کرده اند و نه از پافشاری و اصرارشان مبنی بر پیوستن به صفوف مقاومت کاسته شده است و همین دو عامل سرانجام سید حسن نصرالله را بر آن داشت تا طرح تشکیل نیروی مقاومتی متشکل از جوانان داوطلب مبارزه با خطراتی که موجودیت این طوایف و امنیت ملی لبنان - از جمله تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی - را تهدید می کند، اجرایی سازد.
این گزارش شما را با «گردانهای مقاومت لبنان در برابر اشغالگران صهیونیست» آشنا می کند. نکته حائز اهمیت در تشکیل این نیرو آن است که ایده و پیشنهاد شکل گیری چنین نیرویی زمانی با پا فشاری های بسیار جوانان دو طایفه مسیحی و اهل سنت لبنان مطرح شد که فرزند دبیرکل حزب الله لبنان در مبارزه با متجاوزان صهیونیست در جنوب لبنان به شهادت رسید و این بار دیگر تاکید می کند که طیف وسیعی از جامعه این کشور حزب الله و سلاح مقاومت را جزیی جدایی ناپذیر از منظومه دفاع و حمایت از موجودیت و هویت لبنان و تمام طوایف آن، بدون مستثنی کردن جزیی از این پیکره، می دانند.
به همین دلیل است که این نیرو اگرچه از زمان شکل گیری تاکنون با امواج توطئه ها و ترفندها و سیلی از اتهامات بنیان برانداز دشمنان داخلی و خارجی مواجه شده، اما همچنان با قدرت به فعالیت خود ادامه می دهد و هر روز بر توانایی ها و کارآمدی حضور در عرصه دفاع از امنیت ملی لبنان می افزاید.
ایده شکل گیری نیروی مقاومتی از طوایف مختلف لبنانی به بعد از درگیری مشهور تابستان سال 1997 میلادی باز می گردد که طی آن «سید هادی حسن نصر الله»، فرزند «سید حسن نصر الله»، دبیرکل حزب الله لبنان در رویارویی با نظامیان رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان به شهادت رسید.
در حقیقت این حادثه، موجب همبستگی سراسری مردم لبنان با جنبش مقاومت و اعلام آمادگی صدها جوان از طوایف مختلف به ویژه اهل سنت و مسیحیان لبنان جهت پیوستن به صفوف مقاومت و مشارکت در نبردهای مقاومت شد.
مشارکت ده ها جوان مسیحی لبنانی در مراسم بزرگداشت شهادت هادی نصرالله، برای عرض تسلیت و انتقال مستقیم خواسته هایشان طی دیدار با دبیرکل حزب الله تصمیم مشهور سید حسن نصرالله مبنی بر تشکیل نیروی مقاومتی به نام «گردان های مقاومت لبنان در برابر اشغالگران» از جوانان داوطلب طوایف مختلف لبنان در تاریخ سوم نوامبر سال 1997 میلادی را درپی داشت.
تا زمان شهادت «عماد مغنیه»، فرمانده نظامی حزب الله اطلاع چندانی از موجودیت و ماهیت فعالیت این نیرو وجود نداشت، حتی تا مدت ها بعد از شهادت مغنیه، نمی دانستند، «حاج رضوان»، کسی که با این نام بارها در جمع آنها حضور یافته و با ایشان نشست و برخاست داشته، همان «عماد مغنیه» بنیانگذار گردان های مقاومت لبنان در برابر اشغالگران صهیونیستی است.
گردان های مقاومت لبنان پس از تشکیل و دیدن آموزش های مورد نیاز اولین عملیات نظامی خود را مورخ چهاردهم مارس 1998 در منطقه ای ما بین حداثا – برعشیت – السویداء انجام داد و تا سال 2000 و تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان تعداد آنها به حدود 400 عملیات رسید و در سال 2000 با مشارکت در نبردهای مبارزه با اشغالگران صهیونیست در کنار مقاومت حزب الله به اوج رسید.
همکاری و هماهنگی که طوایف سنی و مسیحی لبنان با مقاومت حزب الله طی نبردهای سال 2000 داشتند، در سال 2006 میلادی و جنگ 33 روزه به شکلی بسیار گسترده تر و به صورت پشتیبانی لجستیکی در رصد، شناسایی و امداد و کمک رسانی و انتقال مهمات موشکی به خط مقدم جبهه های نبرد تا مشارکت در نبردهای بقاع غربی ادامه یافت.
پس از جنگ 33 روزه گردان های مقاومت لبنان دیگر به نیروی قدرتمندی در داخل این کشور تبدیل شده بودند و این نگرانی دشمنان مقاومت داخل لبنان را بر می انگیخت، لذا جنگ روانی – تبلیغاتی گسترده ای با هدف تخریب وجهه این گردان ها توسط جریان المستقبل و 14 مارس آغاز شد و در حالی که این هجمه به اوج خود رسیده بود، تصریحات «الحاج رامی»، ملقب به «ابو رامی»، فرمانده گردان های مقاومت لبنان به این جنجال پایان داد.
«ابو رامی» در مصاحبه مطبوعاتی خود ضمن تکذیب شایعه انحلال گردانها، از ادامه فعالیت با قدرت گردان ها، استمرار جذب نیرو و برنامه ریزی جهت بالا بردن قدرت و توان نظامی این تشکل و موافقت و حمایت حزب الله جهت اجرای آنها خبر داد.
الحاج رامی تشکیل «نیروهای واکنش سریع» برای مقابله با هر تجاوز احتمالی در هر نقطه از لبنان و انتشار و استقرار هسته های خفته مقاومت در مناطقی که براساس تقسیم بندی ژئو سیاسی حزب الله در آنها نفوذ ندارد، را از مهمترین برنامه های گردان های مقاومت عنوان کرد.
در عین حال ابو رامی برای اولین بار از مشارکت نیروهایش در نبردهای منطقه «عبرا» و درگیری با گروه های تروریستی تکفیری وابسته به «احمد الاسیر»، همچنین نبردهای منطقه «السعدیات» تا شمال لبنان سخن گفت.
افزون بر آن وی از 2 ماموریت مهم و جدید گردان های مقاومت که «مقابله با تهدیدات داخلی» و «مشارکت در رویارویی های خارجی» را شامل می شد، خبر داد و افزود: عبارت «تهدید داخلی» برای اولین بار وارد ادبیات گردان های مقاومت می شود که بیانگر نقش و جایگاه این گردان ها در دفاع از وطن مقابل تهدیدات داخلی است که در حال حاضر در جریان تکفیری نمود پیدا می کند.
الحاج رامی ارتفاعات «القاع»، «نحله» و «بریتال» در منطقه بقاع را جبهه های جدید عملیاتی گردان های مقاومت معرفی و تاکید کرد: عملیات های گردان های مقاومت لبنان در چارچوب «طرح دفاع ملی» و با هماهنگی کامل بین مقاومت حزب الله و ارتش لبنان انجام می شود.
فرمانده گردان های مقاومت لبنان در ادامه به تشریح نقش تاثیر گذار نیروهایش در عملیات عبرا پرداخت که تاکنون به دلایل امنیتی مکتوم مانده بود، لذا سخن گفتن از حضور گردان های مقاومت لبنان و نقش تاثیر گذاری که در این عملیات ایفا کردند، همه را غافلگیر و شوکه کرد.
ابو رامی درباره این عملیات می گوید: عملیات ارتش لبنان در مناطقی از شهر صیدا در جنوب لبنان در همان گام اول با موفقیت آغاز شد و نیروهای ارتش موفق شددند، «علاء صالح» یکی از شیوخ سلفی تکفیری را به همراه دو همراهش به نام های «محمد الصوری» و «محمد العر» به دام بیاندازند.
اهمیت دستگیری شیخ علاء صالح در این بود که از نزدیکان شیخ تکفیری «احمد الاسیر» به شمار می آمد و نیروهای وابسته به او مدتی است در لبنان از جمله شهر صیدا و ضاحیه جنوبی بیروت دست به عملیات تروریستی علیه محور مقاومت ضد صهیونیستی می زدند.
آموزش نظامی گردانهای مقاومت لبنان
همچنین گروه های تکفیری وابسته به شیخ احمد الاسیر بیش از آنکه مواضع حزب الله را هدف گرفته باشند، به مواضع گردان های مقاومت یورش برده بودند و این مقاومت و متحدینش را ملزم می کرد، هرچه سریع تر به این فتنه پایان دهند.
ابو رامی در بخش دیگری درباره این عملیات گفت: نیروهای وابسته به گردان های مقاومت پس از وقوع درگیری ها بین ارتش لبنان و عناصر وابسته احمد الاسیر به کمک ارتش شتافته و در همان بدو امر موفق شدند، پیکر 5 سرباز لبنانی و 11 مجروح دیگر را که در کمین نیروهای احمد الاسیر افتاده بودند، به پشت جبهه منتقل کنند. پس از آن براساس هماهنگی های صورت گرفته با ارتش شمار زیادی از نیروهای گردان ها در بخش قدیمی صیدا مستقر شدند تا مانع هرگونه تحرک و اقدام گروه های سلفی تکفیری مستقر داخل اردوگاه آوارگان فلسطینی «عین الحلوه» شوند.
گسترش دامنه فعالیت ها و حضور مستمر گردان های مقاومت در صحنه داخلی لبنان بستری بسیار عالی برای همزیستی مسالمت آمیز گروه ها و طوایف مختلف این کشور کنار یکدیگر ایجاد کرده و یاریگر مقاومت در عمل هرچه بیشتر به وعده هایش در دو سطح ملی و امنیتی است.
ابو رامی در این زمینه داستان ها و روایت های ناگفته بسیاری دارد، از داستان «ژوزف» گرفته که خانه پدریش در «کسروان» را ترک گفته و از غرب لبنان راه «ضاحیه» بیروت را پیش گرفته و تا به خواسته اش در سکونت در کنار مقاومت و همراهی با مقاومت جامه عمل بپوشاند تا پایگاه های آموزشی گردان ها که در هر خیمه و چادری هر کس آزادانه به ادای فرایض دینی اش مشغول است.
این فضا و جو مسالمت آمیز حاکم بر گردان های مقاومت لبنان به این جهت حائز اهمیت است که یاددآور شویم، شمار نیروهای منتسب به گردان های مقاومت لبنان بسیار بیش از 50 هزار نفر در سال 2000 و رویارویی با دشمن صهیونیستی تخمین زده می شود.
الحاج رامی درباره اتهامات وارده به حزب الله در باره اهدافی که در پس تشکیل گردان های مقاومت لبنان دارد، چنین می گوید: برخی بر این باورند که حزب الله تلاش می کند، به واسطه گردان های مقاومت در داخل طوایف دیگر لبنان نفوذ کند، در حالی که آنچه طی این سال ها برای ما مشهود و ملموس بوده، اشاعه و نشر اندیشه مقاومت و تحکیم این عقیده در مناطق مختلف لبنان متناسب با بافت جمعیتی و ساختار طایفه ای و شاخص های اجتماعی آن مناطق است.
جنبش حزب الله همواره بر دوری از فتنه انگیزی های طایفه ای و مذهبی در لبنان و درک شرایط حاکم بر کشور و مشکلاتی که با آن مواجه است تاکید داشته و تنها هدف آن دفاع از لبنان و مردم لبنان در برابر هر خطری است که مردم، دولت و کشور را تهدید می کند.
اسامی نمایندگان سؤالکننده از رئیس جمهور و همچنین بازپسگیرندگان امضا از سؤال درباره مسائل اقتصادی منتشر شد.
به گزارش مشرق، سؤال اقتصادی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی صبح امروز چهارشنبه پارلمان توسط علی لاریجانی اعلام وصول شد.
این سؤال از سوی ۸۰ نماینده مجلس به امضا رسیده است؛ علاوه بر این ۸۰ نفر تعداد ۱۱ نفر از نماینده مجلس نیز امضای خود را از سؤال مذکور پس گرفتند.
لازم به ذکر است ۱۷ نفر نماینده نیز این سؤال را امضا کردند اما به دلیل تأخیر در ارائه امضا هیأت رئیسه امضای آنها را نپذیرفت.
اسامی نامبردگان را در ذیل بخوانید:
اسامی نمایندگانی که از تاریخ ۱۳۹۷.۵.۲ (جلسه مشترک نمایندگان رئیس جمهور با امضاکنندگان سؤال در کمیسیون اقتصادی) تا تاریخ ۱۳۹۷.۵.۹ امضای خود را پس گرفتهاند:
اقبال محمدیان - رامهرمز
حشمتالله فلاحتپیشه - اسلامآباد
ولی نانواکناری - بابلسر
محمد دامادی - ساری و میان درود
هدایتالله خادمی - ایذه
عبدالحمید خدری - بوشهر و گناوه
مهرداد لاهوتی - لنگرود
خدیجه ربیعی - بروجن
شهاب نادری - پاوه
همایون هاشمی- میاندوآب
سیدجواد حسینی کیا - سنقر
اسامی نمایندگانی که سوال از رئیسجمهور را امضا کردهاند:
مجتبی ذوالنوری - قم
احمد سالک کاشانی - اصفهان
حسینعلی حاجی دلیگانی - شاهینشهر، میمه و برخوار
حمیدرضا فولادگر - اصفهان
فریدون احمدی - زنجان
اصغر مسعودی - نیریز و استهبان
محمد اسماعیل سعیدی - تبریز، آذرشهر و اسکو
سکینه الماسی - دیر، کنگان، جم و عسلویه
زهرا سعیدی مبارکه - مبارکه
هاجر چنارانی - نیشابور و فیروزه
محمدابراهیم رضایی - خمین
رضا شیران خراسانی - مشهد و کلات
سیدجواد ابطحی - خمینی شهر
حسین هاشمی تختی - بندرعباس، قشم، حاجیآباد
عباس گودرزی- بروجرد و اشترنیان
یعقوب شیویاری - میانه
سیدمحمدباقر عبادی - بیرجند، درمیان و خوسف
علی ابراهیمی - شازند
محمود بهمنی - ساوجبلاغ
احد آزادیخواه - ملایر
سیدجواد ساداتینژاد - کاشان، آران و بیدگل
علی محمد شاعری - بهشهر، آران و بیدگل
ذبیح نیکفر لیالستانی - لاهیجان و سیاهکل
محمدرضا ملکشاهی راد- خرمآباد و چگنی
ابوالفضل ابوترابی - نجفآباد و تیران
سیداحسان قاضیزاده هاشمی - فریمان و سرخس
سیدناصر موسوی لارگانی - فلاورجان
امیر خجسته - همدان
محمدرضا رضایی کوچی - جهرم
سیداحسن علوی - سنندج
جبار کوچکینژاد - رشت
عبدالرضا مصری - کرمانشاه
سیدعلی ادیانی - قائمشهر
علی گلمرادی - بندرماهشهر
قاسم ساعدی - دشت آزادگان
حسن نوروزی - رباط کریم و شهرقدس
سیدراضی نوری - شوش و دانیال
ضیاءاله اعزازی - بناب
اکبر ترکی - فریدون شهر و چادگان
علیرضا سلیمی - محلات و دلیجان
احمد علیرضا بیگی - تبریز
حبیباله دهمرده - سیستان و بلوچستان
عدل هاشمیپور - کهگیلویه و بویراحمد
مجید ناصرینژاد - شادگان
عامر کعبی - آبادان
جلیل مختار - آبادان
علی عسگر ظاهری - مسجدسلیمان
فریدون حسنوند - اندیمشک
محمد دهقان - چناران و طرقبه
احمد امیرآبادی فراهانی - قم
حسن خستهبند - بندر انزلی
محمدمهدی زاهدی - کرمان و راور
پورحسین شقلان - پارسآباد و بیلهسوار
نصراله پژمانفر - مشهد و کلات
سلمان خدادادی - ملکان
حمیدرضا حاجی بابایی - همدان
اکبر زنجبرزاده - اسدآباد
سیدامیر حسین قاضیزاده هاشمی - مشهد و کلات
سیدحسین نقوی حسینی - ورامین
جواد کریمی قدوسی - مشهد و کلات
غلامرضا شرقی - آبادان
محمدعلی پورمختار - بهار و کبودرآهنگ
علی وقفچی - زنجان
محمدحسین فرهنگی - تبریز، آذرشهر و اسکو
حسین مقصودی - سبزوار
علیاکبر کریمی - اراک و کمیجان
منصور مرادی - مریوان
داود محمدی - قزوین، آبیک و البرز
حسن بهرامنیا - نهاوند
حسینزاده بحرینی - مشهد و کلات
سیدقاسم جاسمی - کرمانشاه
عباس پاپیزاده - دزفول
محسن کوهکن - لنجان
حسین شهریاری - زاهدان
نادر قاضیپور - ارومیه
سیدکمالالدین شهریاری - زاهدان
نادر قاضیپور - ارومیه
سیدکمالالدین شهریاری - دشتی، تنگستان
صدیف بدری - اردبیل
کوروش (ابوذر) کرمپور - فیروزآباد
سلام امینی - ایلام
ولی داداشی - آستارا
جلال محمودزاده - مهاباد
اسم ناخوانا
اسامی نمایندگانی که از تاریخ ۱۳۹۷.۵.۲ (جلسه مشترک نمایندگان رئیس جمهور با امضاکنندگان سؤال در کمیسیون اقتصادی) تا تاریخ ۱۳۹۷.۵.۹ به جمع سؤالکنندگان از رئیس جمهور پیوستند، لکن هیأترئیسه مجلس از قبول الحاق اسامی آنان به فهرست ۸۰ نفره سؤالکنندگان (به استناد نامه داخلی مجلس) استنکاف نمود.
احمد مرادی - هرمزگان
فرهاد فلاحتی - قائنات و زیرکوه
محمد حسینی - تفرش، فراهان و آشتیان
عبداله سامری - خرمشهر
سید حمیدرضا کاظمی - پلدختر
بهروز بنیادی - کاشمر، بردسکن و خلیلآباد
نظر افضلی - نهبندان و سربیشه
رسول خضری - پیرانشهر و سردشت
شمساله شریعتنژاد - تنکابن، رامسر و عباسآباد
بهمن طاهرخانی - تاکستان
علیرضا ابراهیمی - رامیان و آزادشهر
محمد وحدتی هلان - بستانآباد
سیدحسن حسینی - شاهرود
محمد مهدی مفتح - تویسرکان
سهراب گیلانی - شوشتر
حمید بنائی - گناباد و بجستان
اگرچه دشمنانِ حزبالله، این جنبش را به طایفهگرایی و توسعهطلبی با هدف سیطره بر لبنان متهم میکنند، اما شواهد امر، از جمله حضور جوانان طایفه اهل سنت در صفوف مقاومت خلاف این اتهامات را ثابت میکند.
سرویس جهان مشرق - «ذوالفقار» یکی از ۷ رزمنده مقاومت حزب الله بود که در جریان دفع حمله گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» در شهرک «تله العیس» حلب به شهادت رسید.
در زمان شهادت بیش از ۱۹ سال نداشت .. از جمله جوانان اهل سنت لبنان بود که در صفوف مقاومت با خطر تروریسم تکفیری که موجودیت و هویت ملل منطقه را تهدید می کرد، می جنگید.
حضور وی در صفوف مقاومت حزب الله که دشمنان حزب الله، داخل و خارج لبنان، آن را به طایفه گرایی متهم می کنند، بسیار عجیب و غیر منتظره بود.
برای سومین سال متوالی بود که «محمد الکبش» ملقب به «ذوالفقار» از زادگاهش شهر «صیدا» راهی سوریه می شد. پدرش نقل می کند که در زمان حیات همیشه ورد زبانش شهید شدن و شهادت بود، به همین دلیل از همان ابتدا پیوستن به گردانهای مقاومت لبنان را رد کرده بود، گردان هایی که نیروهایش را جوانان طوایف اهل سنت و مسیحی لبنان تشکیل میدادند.
پدر شهید ذوالفقار می گوید: «علی حساسیت بسیاری بر حضور منظمش در صفوف مقاومت حزب الله داشت و مخالفت های من برای منصرف کردن وی از ادامه حضور در مقاومت بی فایده بود».
شیخ الکبش ادامه می دهد: «۱۰ روز قبل از شهادتش نزد من آمد و از من حلالیت طلبید. گویی می دانست که دیگر باز نمی گردد .. گفت که او را به خاطر کوتاهیهایش ببخشم، چون به او الهام شده این رفتن وی بی بازگشت است .. احساس کرده بود که این بار به خواسته و آرزویش می رسد .. به او سفارش کردم، مراقب خودش باشد و رفت .. ۴ روز بعد در نبرد با تکفیری های جبهه النصره در شهرک تله العیس ریف جنوبی حلب به همراه ۶ هم رزم دیگرش به شهادت رسید».
درباره گردانهای مقاومت لبنان بیشتر بخوانید:
پسر «سید حسن نصرالله» هزاران مسیحی را عضو مقاومت کرد +عکس و فیلم
پدر شهید ذو الفقار میافزاید: «دوست داشتم، از او مردی تحصیلکرده و در عین حال رزمنده ای برای مقاومت بسازم .. اما او تمایلی به ادامه تحصیل نداشت، به همین دلیل پس از پایان کلاس نهم به مدارس فنی و حرفه ای ملحق شد .. پس از آن در دوره های آموزش نظامی جنبش مقاومت نام نویسی کرده و آنها را با موفقیت پشت سر گذاشت و وارد حوزه فعالیت های نظامی حزب الله شد و به صفوف رزمندگان مقاومت پیوست».
شیخ الکبش گفت: گویی تمام وجودش از آن مقاومت بود و قلب اش جز برای مقاومت برای هیچ چیز دیگری نمی طپید، چنان با شور و هیجان از مقاومت حرف می زد، گویی به جای خون مقاومت در رگ هایش جریان دارد.
پدر شهید الکبش نقل می کند که ذوالفقار با ترک تحصیل، تمام وجود خود را در مسیر اعتلای مقاومت به کار گرفت تا اینکه اوایل ماه آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی در جریان دفع حمله گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره به این شهرک راهبردی که به درگیری های بسیار شدید و سخت منجر می شود، ذو الفقار و ۶ رزمنده دیگر جنبش مقاومت به فیض شهادت نائل می شود، اما هم رزمانش به دلیل شدت درگیری ها نتوانستند، پیکر وی را به پشت جبهه منتقل کنند.
شهید محمد خضر الکبش، دومین شهید طایفه اهل سنت شهر «صیدا» شمرده می شود که در صفوف مقاومت حزب الله طی مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری به فیض شهادت نائل می شود.
شیخ «خضر الکبش»، پدر شهید محمد خضر الکبش، از روحانیون بسیار فعال در عرصه مقاومت شمرده می شود. شیخ الکبش زمانی در صفوف «جماعت اسلامی صیدا» مبارزه می کرد، پس از آن فعالیت مبارزاتی و جهادی خود را با عضویت در شاخه جهادی جنبش جهادی اسلامی فلسطین و کادر رهبری جریان «النهضه» ادامه داد.
از دیگر مسئولیت های او می توان به ریاست مرکز مطالعات عمر المختار شهر صیدا و جمعیت اسلامی محبت و تعاون اشاره کرد. پس از شهادت فرزندش به جای خانه نشین شدن، به شکل چشمگیری فعالیت های تبلیغاتی شیخ خضر الکبش در زادگاهش، شهر صیدا، مرکز جنوب لبنان و کانون رقابت های داغ و تنگاتنگ سیاسی، توسعه می یابد.
شیخ خضر را در صیدا به وفاداری و رابطه بسیار نزدیک با جنبش مقاومت حزب الله می شناسند، وی طی به حضور فرزندش در مقاومت لبنان افتخار کرده و تاکید می کند که «یک رزمنده تربیت کرده و خود نیز رزمنده خواهد ماند».
سپتامبر گذشته به دلیل مواضع اش در قبال حزب الله و حمایت از جنبش مقاومت لبنان از سوی افراد ناشناس مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. وی برخلاف تصور برخی بر این باور است، نبردهای جاری در سوریه، صرفا جنگ مذهبی و طایفه ای نیست و به سنی مذهب بودن خویش و شهادت فرزندش در این راه افتخار می کند.
شیخ الکبش بحران تحمیلی بر سوریه را جنگ ۸۵ کشور علیه نظام سوریه می داند و تاکید می کند، هدف این بحران آنگونه که دشمنان دمشق ادعا می کنند، براندازی نظام در سوریه نیست، بلکه پاک کردن قضیه فلسطینی به عنوان قضیه مرکزی جهان اسلام، از خاطر و اذهان مسلمانان و اعراب است، لذا هدف آنها از حضور در سوریه و مبارزه با گروه های تروریستی تکفیری دفاع از قضیه فلسطینی است، نه نظام سوریه و شخص «بشار اسد».
به همین دلیل تاکید می کند که فرزند دیگرش «طارق» (۱۲ ساله) را هم به گونهای تربیت می کند که ادامه دهنده راه برادر شهیدش باشد، چون معتقد است، فرزندانش را باید برای شهادت و نه ریاست تربیت کند.
این روحانی اهل تسنن لبنان خاطر نشان می کند، شهادت فرزندش در صفوف مقاومت حزب الله بار دیگر به همه ثابت کرد، این طایفه هیچ ارتباط و سنخیتی با جریان ها و گروه های تکفیری ندارد، لذا نمی توان آیین تسنن را منبع و الهام بخش ایدئولوژی و اعتقادات این گروه ها و جریان ها دانست.
شیخ الکبش تاکید می کند که اهل سنت لبنان نه تنها مامن و پایگاه مستحکم مقاومت است، بلکه خود را جزیی از آن می بیند و آنچه از جنگ ها و منازعات طایفه ای و مذهبی در لبنان و منطقه شاهد آن هستیم، توطئه دشمنان مقاومت و ملل مسلمان منطقه است که تلاش می کنند، به هر طریق اهداف خود در منطقه را محقق کنند. در این شرایط بودن در کنار حزب الله و در صفوف مقاومت را وظیفه خود می دانیم.
فرمانده سپاه امام رضا(ع) با حضور در جمع مردم تجمع کننده در میدان شهدای مشهد پای دردل مردم نشست.
به گزارش مشرق؛ به دنبال تجمع اعتراض آمیز مردم مشهد که در اعتراض به وضعیت اقتصادی صورت گرفت، صبح امروز سردار یعقوبعلی نظری با حضور در میدان شهدای مشهد پای درددل مردم تجمعکننده نشست و با آنها درباره مشکلات معیشتی گفتوگو کرد.
فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی مهمترین مسائلی بود که در گفتوگوی فرمانده سپاه امام رضا(ع) با معترضین مطرح شد.
معترضین با تشکر از حضور سردار نظری خواستار نشست استاندار و حضور
رشیدیان برای پاسخگویی بهمردم شدند و از این عدم پاسخگویی گلایه داشتند.
معترضین همچنین با شعار «مفسد اقتصادی اعدام باید گردد»، خواستار برخورد با مفسدان اقتصادی شدند.
رسانههای سوری از ورود قریب الوقوع نیروهای ارتش سوریه به منبج و برافراشته شدن پرچم سوریه در این شهر خبر دادند.
به گزارش مشرق، شهر منبج واقع در حومه شمال شرقی حلب که آنچه به «الاداره المدنیه الدیمقراطیه» و شورای نظامی منبج وابسته به نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) موسوم است، بر آن مسلط هستند، خود را برای استقبال از یگانهای نیروهای ارتش سوریه آماده میکند، که این امر پس از ورود این گروههای کردی به خط مذاکرات با دولت سوریه برای تسلیم مناطق تحت سیطره خود در شمال و شرق این کشور صورت میگیرد.
منابع محلی در منبج به روزنامه الوطن سوریه گفتند ابتکارهای محلی و اقدامات فراوانی تدارک دیده شده است تا شهر برای استقبال از ارتش و خوشامدگویی به نیروهای ارتش با هدف بازگرداندن آن به آغوش دولت آماده شود.
بیشتر بخوانید:
۳ دلیل روی آوردن کردها به مذاکره با دمشق
این منابع گفتند مردم منبج پارچهنوشتههایی در مناطق حساس و مهم شهرشان از جمله ورودی غربی منتهی به شهر حلب نصب کردهاند که انتظار میرود نیروهای ارتش از آنجا وارد شوند، که در این پارچهنوشتهها این جملات نوشته شده است : منبج به ورود نیروهای ارتش عربی سوریه خیرمقدم میگوید، همه ما متعلق به میهنیم.
منابع محلی خاطر نشان کردند مقرهای امنیتی منبج هم عملا آماده واگذاری به نیروهای قانونی سوریه شده است.
یک منبع نظامی در شورای نظامی منبج هم اعلام کرد پرچم جمهوری عربی سوریه در بالاترین نقطه شهر در میدان الکرنک( میدان اعدام زمان سیطره تروریستهای داعشی) برافراشته شده است که اشاره نمادین به حاکمیت رسمی دولت سوریه بر این شهر است. مردم و عشایر منبج بارها با برگزاری تظاهرات خواستار بازگشت شهرشان به آغوش دولت سوریه شده بودند.
خبر دیگر اینکه با نابودی کامل گروههای تروریستی در شهرک جباثا الخشب در حومه شمالی قنیطره، پرچم سوریه در این شهرک برافراشته شد.