وقتی عقبه ها روشن تر می شود/دیدار آیت الله فیض گیلانی با محمد خاتمی / خون حسین(ع) نفاق را بر نمی تابد.

دیدار : روز سه‌شنبه هشتم آبان نود وهفت مصادف با اربعین حسینی (علیه السلام) در تهران

چرا اشک تمساح اصلاح طلبان برای مرجعیت باورکردنی نیست؟/خطای استراتژیک شبیری زنجانی

از حمله به بیت مرجعیت تا حفاظت از شٱن مراجع تقلید؛

آیا حمله به بیت مرجعیت انقلابی قم در فتنه 88 وهن و تخفیف جایگاه مرجعیت تشیع محسوب نمی شد که آقایان نگران شوند و مرتبا قلم فرسایی کنند؟ چرا دست به قلمان دیروز و امروز پس از حمله به بیت آیت الله العظمی نوری همدانی توسط فتنه گران از استقلال نظر مراجع تقلید نمی نوشتند؟

گروه معارف - رجانیوز: «با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری«دام ظله العالی» احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض می‌رساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است. لازم به ذکراست، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال ‌کردم. چگونه می‌شود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت می‌کنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!. یادآور می‌شوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد. ان شاء الله».

چندی قبل تصویری از یک دیدار در تهران منتشر شد که آیت الله العظمی شبیری زنجانی را در کنار شخصیت هایی چون موسوی خوئینی، غلامحسین کرباسچی، سید محمد خاتمی، عبدالله نوری، عبدالمجید معادیخواه و تعدادی دیگر نشان می داد که اخبار و تحلیل های زیادی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به دنبال داشت؛ با گذشت چند روز از آن ماجرا، دیروز رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی نامه ای سرگشاده؛ به این موضوع پرداخت. جملات بالا متن نامه آیت الله محمد یزدی به آیت الله العظمی شبیری زنجانی بود.

 

جامعه مدرسین قم جمعی از اساتید با سابقه حوزه علمیه قم هستند که همواره بر انقلابی ماندن حوزه های علمیه تاکید داشته اند و در همین راستا چندین بار اقدام نموده اند. خلع آیت الله شریعتمداری از مرجعیت، اعلام عدم صلاحیت شیخ یوسف صانعی برای مرجعیت، بررسی و اعلام مراجع اعلم و... کارهایی در همین راستا بوده است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان جمعی از خبرگان، صاحب نظران و اهالی حل و عقد انجام داده اند. علاوه بر آن نصیحت و تذکر در میان علما البته با رویکردی محترمانه و در چهارچوب اصول و قواعد امر بدیعی نیست بلکه مسبوق به سابقه است اما به نظر می رسد عده ای در تلاش اند تا از این نامه دلسوزانه کاسبی سیاسی و جناحی کنند.

فعالیت های رسانه ای و موضع گیری های اخیر نه تنها نگرانی از شأن و جایگاه مرجعیت نیست بلکه مظلوم نمایی و کاسبی سیاسی و جناحی است چرا که دقیقا برخی از همین افرادی که امروزه خود را نگران و دلسوز جایگاه مرجعیت نشان می دهند همان کسانی هستند که در مقاطع مختلف به وهن، تخفیف، تهمت و توهین به مراجع معظم تقلید و جایگاه آنان پرداخته اند.

چگونه می شود افرادی که تا دیروز برای رسیدن به نقد ولی فقیه از جواز نقد معصوم(ع) دفاع می کردند، امروز تحمل شنیدن یک نقد و تذکر محترمانه آن هم از سوی یک فقیه مسلم و استاد با سابقه حوزه علمیه به بهانه حفظ شأن مرجعیت  را ندارند.

آیا حمله به بیت مرجعیت انقلابی قم در فتنه 88 وهن و تخفیف جایگاه مرجعیت تشیع محسوب نمی شد که آقایان نگران شوند و مرتبا قلم فرسایی کنند؟ چرا دست به قلمان دیروز و امروز پس از حمله به بیت آیت الله العظمی نوری همدانی توسط فتنه گران از استقلال نظر مراجع تقلید نمی نوشتند؟

 

چه کسانی بودند که در هر موضوعی چون سند2030، FATF, ورود زنان به ورزشگاه ها، کنسرت، بانکداری ربوی و مسائلی از این قبیل مراجع را به سخره گرفته و آن ها را بی اطلاع می خواندند؟

خنده دار است که یک فرد معلوم الحالی چون محمود صادقی که در واکنش به اعلام نظر مخالف آیت الله العظمی مکارم شیرازی مبنی بر حضور زنان در ورزشگاه ها ، بدترین دروغ ها و تهمت ها را به این مرجع تقلید شیعه روا داشت، امروز از جایگاه و شأن مرجعیت سخن بگوید.

 

چرا دلواپسان جایگاه و شان مرجعیت پس از تهمت ها و دروغ بستن های محمود صادقی نسبت به آیت الله مکارم شیرازی هیچ واکنشی از خود نشان ندادند؟

چرا زمانی که هاشم آغاجری تقلید را از جمله شئون میمون خوانده بود همفکران و هم جناحی هایش نگران جایگاه مرجعیت تشیع نشدند؟ همچنین چرا آن زمان که اکبر گنجی از به موزه رفتن اندیشه های امام خمینی(ره) سخن به میان آورد و عبدالکریم سروش امام را سرکوبگر مخالفان خود خواند نگرانی از جایگاه مرجعیت تشیع  وجود نداشت؟
 

همه این قرائن و شواهد که در کنار هم قرار می گیرد نشان می دهد که عده ای در این میان دلسوز جایگاه مرجعیت نیستند چرا که خود ید طولایی در توهین و بی توجهی به جایگاه مرجعیت دارند بلکه همه این ها تلاشی برای کاسبی سیاسی و مظلوم نمایی جناحی است. افزون بر آن، کارنامه بعضی از افراد آنقدر آلوده است که اذهان مخاطبان مطالبات و سطح دغدغه آن هارا تنها در دفاع از کنسرت ، ورود زنان به ورزشگاه ها و  احقاق حق دختران خیابان انقلاب و مسائلی از این قبیل تصور می کند نه دفاع و دلسوزی برای جایگاه مرجعیت تشیع.

آیت الله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم ضمن اشاره به همین موضوع گفت:

از دیرزمان و از اوایل اسلام تاکنون همیشه سلسله مکاتبات و تبادل نظرها بوده و این طبیعی است که علما نسبت به یکدیگر گاهی انتقادات و نصایحی داشته اند. این نامه نگاری ها امری طبیعی و معمولی است ولی به نظر می رسد عده ای می خواهند این مساله را جنجالی و از آن سوء استفاده کنند. آیت الله یزدی خیلی مودبانه و با رعایت مقام حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی نامه را نوشته است.

 

آدرس غلط جناب آشنا 

 

در میان همه این جنجال های رسانه ای ، حسام الدین آشنا مشاور حسن روحانی در کانال تلگرامی خود نوشت :

جامعه مدرسین همواره هم خود را در جایگاه یک کنشگر سیاسی قرارداده است و هم نسبت به کنش سیاسی مراجع و علمای طراز اول حساس بوده است. این جامعه در چهل سال گذشته در مواردی مانند آقایان شریعتمداری و منتظری و آذری و ... بسیار صریح و قاطع عمل کرده است.کنشهای سیاسی سلبی و ایجابی این جامعه نتایج خواسته و ناخواسته فراوانی داشته و از جمله منجر به ایجاد جریاناتی رقیب و موازی چون مجمع محققین و جلسه اساتید شده است. ای کاش دبیر محترم جامعه مدرسین مراقب باشند که یک تنه و بدون توجه به سرمایه نمادین خود در تعارضات جناحی وارد نشوند.

ظاهرا این شخصیت همیشه در صحنه عرصه ی جنگ روانی فراموش کرده است که اولا قرار بود دیانت ما عین سیاست ما باشد و سیاست ما هم عین دیانت ؛ دوما جناب آشنا باز هم فراموش نکند که مسئله«فتنه» مسئله جناحی نیست بلکه خط قرمز ملت ایران با عاملان کودتای رنگین 88 است.

واکنش رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین به ماهیگیری و توهین اصلاح‌طلبان

گروه معارف- رجانیوز:  حجت الاسلام والمسلمین فرخ فال گفت: توصیه می شود در موارد گفتمان ارکان و بزرگان حوزه علمیه ، دیگران نسبت به ورود و قلم فرسائی های نابجا پرهیز نمایند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیانیه حجت الاسلام والمسلمین احمد فرخ فال رئیس این مجمع عمومی به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 دفاع از انقلاب و حمایت از جایگاه رفیع مرجعیت شیعه، در مقابل دسیسه های اجانب و بدخواهان انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) و ممانعت از نفوذ اهل فتنه در این پایگاه عظیم و اثرگذار ، بر همه ی حوزویان و افراد ، لازم و ضروری است و دغدغه های ریاست محترم شورای عالی جامعه مدرسین حضرت آیت الله یزدی دامت برکاته در جهت حفاظت از مقام مرجعیت و نظام ولایی و ارزش های والای انقلاب اسلامی است .

 

بنابراین توصیه می شود در موارد گفتمان ارکان و بزرگان حوزه علمیه ، دیگران نسبت به ورود و قلم فرسائی های نابجا پرهیز نمایند.

 

 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.

احمد فرخ فال

رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین

دیدار شبیری زنجانی با فتنه گران وهن و دهن کجی هست نه نامه انقلابی آیت الله یزدی.

آقای شبیری زنجانی! بد جایی سفره باز کرده اید!! اصلاح طلبان تقلید از مرجع تقلید را کار میمون می دانند

آقای شبیری زنجانی! چه کسی از اعدام جعفری تبار جلوگیری کرد؟/ به کجا چنین شتابان؟!!

پالایش جامعۀ مدرسین از انقلابی نماها

استعفای آیت الله عندلیب همدانی از جامعه مدرسین

آیت الله محمد عندلیب همدانی در اعتراض به نامه‌ی آیت الله یزدی به آیت الله العظمی شبیری زنجانی از عضویت در جامعه مدرسین استعفا داد.

متن استعفا در پی می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر جناب آیت الله یزدی رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین

سلام علیکم

نامه حضرتعالی به محضر مبارک  مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی دامت برکاته هرگونه تردیدی را که  تاکنون در باره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.

محمد عندلیب همدانی   ۱۳۹۷/۸/۶

مهم تر و بالاتر از آیت الله العظمی شبیری / انقلاب اسلامی، تبلی السّرائر هست

شناسه خبر : 297108

محمد ایمانی

دست و پا زدن امروز منافقین لیبرال (اباحی مسلک)، برای دفاع از آقای شبیری نیست. آنها در طول همین چند سال اخیر درباره برجام و FATF و سند 2030 و... با هشدارهای مراجع عظام بی اعتنایی کردند. آنها دنبال بهانه برای جنجال و سرگرمی مردم می گردند تا بی کفایتی و خیانت های خود را پنهان دارند و پاسخگو نباشند. چه کسی باور می کند هم سفره های مفاسد امثال شهرام جزایری که خبرنگاران معاند بی بی سی و رادیو فردا و صدای آمریکا را در نشریات خود پروراندند، دغدغه دفاع از مرجعیت ذاشته باشند؟

اعتبار مرجعیت، به اسلام و اهل بیت (ع) است. آنها که در غربت سقیفه با امیر مومنان ماندند، به تعبیر استاد مطهری "اصولی بودند و اصول شناس. گفتند "صحابه شما محترمید اما حق محترم تر است". خوارج بودند که فرموده امیر مومنان (ع) را نفهمیدند؛"افراد را با اصول و حق بسنج، نه اصول را با افراد".

 

اعتبار مرجعیت به حرمت اسلام و امام حسن (ع) است؛ منافقانی که تظاهر به حمایت از آقای شبیری زنجانی می کنند، در عاشورای سال 88، مساجد، موکب ها و پرچم های عزای سالار شهیدان را آتش زدند. روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند و صراحتا گفتند "انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است".

 

 

متظاهرین به حمایت از آقای شبیری زنجانی اگر در فتنه 88 موفق می شدند، امروز نامی از اسلام -مگر اسلام اموی و اسلام آمریکایی- باقی نمانده بود تا نیاز به مرجعیت داشته باشد. آنها سال 79، تقلید از مرجعیت را کار میمون خواندند؛ مگر کسی که خدای ناکرده دنباله روشان باشد و عملا به جای مقلَّد بودن، مقلِّد شو! همین ها که عاشورای 88 علیه امام حسین (ع) شوریدند و در میانشان اعضای باند صهیونیستی بهائیت و سازمان تروریستی منافقین و برخی نفوذی های مدعی اصلاح طلبی بود، در بحیوحه فتنه شعار می دادند "مجتهد (روحانی) واقعی/ منتظری، صانعی"!

 

 

 

مجید محمدی از اعضای حلقه کیان (یکی از چند حلقه اصلی سازمان دهنده آشوب‌های نیابتی 78 و 88 که طیفی از سران حزب مشارکت، گروهک ملی-مذهبی و... در آن گرد هم آمده بودند)، مهر 88 نوشت: اعضای جنبش سبز می‌خواهند با شورت کوتاه وتاپ بیرون بیایند. سینه بزنند و هوس کردند،شراب بنوشند. علنا روزه خواری کنند و نصرمن الله وفتح قریب سردهند. درنماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز بخوانند و جای صلوات، سوت و کف بزنند"! بعدها شادی صدر از اصلاح طلبان فراری، جام شراب در دست، به کتیبه های عزای امام حسین (ع) بی حرمتی کرد.

 

 

مجید محمدی 19 دی 88 به دنبال اعلام عدم صلاحیت صانعی برای مرجعیت از سوی جامعه مدرسین، در سایت رادیو فردا مدعی شد «با این موضع جامعه مدرسین، تنها نامی از مرجعیت مانده و نهاد مرجعیت شیعه تخریب شده است». همان ایام، فتنه گران شعار می‌دادند «مجتهد واقعی/ منتظری، صانعی». همین مهره سازمان سیا پس از افول فتنه سبز، 4آبان 88 در رادیو فردا اذعان کرد "اسلامگرایی جدی‌ترین مانع و مخاطره برانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است. ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زنده‌اند". 

 

وی ادامه می دهد "آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است، نام جمهوری اسلامی نیست ،بلکه اسلامگرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام ولی فقیه یا شخص [آیت‌الله] خامنه ای، بلکه اسلامگرایی است".

 

 

باید پرسید آن روز که دشمن با صراحت در گفتار و گستاخی در عمل، برای زدن ریشه دین خیز برداشته بود، آقای شبیری زنجانی چه می کرد؟ چرا موضعی نگرفت جز شفاعت برای آزادی فتنه گرانی مثل شکوری راد؟ امروز چرا با سران همان فتنه که دروغ تقلب را بهانه براندازی قرار دادند، ملاقات می کند؟ ولایت بدون برائت از دشمنان ممکن است؟ واقعا آنها که حرمتی برای اسلام و امام حسین (ع) قائل نیستند، آقای شبیری را محترم می شمارند؟!

 

دست و پا زدن امروز منافقین لیبرال (اباحی مسلک)، برای دفاع از آقای شبیری نیست. آنها در طول همین چند سال اخیر درباره برجام و FATF و سند 2030 و... با هشدارهای مراجع عظام بی اعتنایی کردند. آنها دنبال بهانه برای جنجال و سرگرمی مردم می گردند تا بی کفایتی و خیانت های خود را پنهان دارند و پاسخگو نباشند. چه کسی باور می کند هم سفره های مفاسد امثال شهرام جزایری که خبرنگاران معاند بی بی سی و رادیو فردا و صدای آمریکا را در نشریات خود پروراندند، دغدغه دفاع از مرجعیت ذاشته باشند؟

کنگرۀ جهانی تشیّع در روز اربعین و سرزمین کربلا است.

اربعین، زمان برادری و پیمان وفاداری شیعیان است