گروه سیاسی-رجانیوز: افزایش ناگهانی نرخ بنزین از سوی دولت، باعث اعلام نارضایتی از طرف مردم شد. نارضایتی مردم از تصمیم دولت دستاویزی شد تا فرصتطلبان و آشوبگران از شرایط پیش آمده برای ضربه زدن به انقلاب و جمهوری اسلامی نهایت استفاده را ببرند. از طرف دیگر فرار رئیسجمهور از پاسخگویی به مردم و بدتر، اعلام بیخبری اش از گران شدن بنزین، ناراحتی مردم را دو چندان کرد. حالا سوال مردم این است که آیا دولت نمیتوانست طرح سهمیه بندی و افزایش نرخ بنزین را بهتر از این به اجرا در آورد؟ فرار روحانی از گفتگو با مردم نیز این ذهنیت را به وجود آورده است که نکند افزایش ناگهانی بنزین و بدون اینکه از قبل مردم مطلع باشند، یک سناریو باشد تا کشور به آشوب کشیده شده و با بحران مواجه شود.
به گزارش رجانیوز، متنی که در ادامه میآید سخنرانی حمید رسایی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی است که برای اولین بار توسط رجانیوز، در ارتباط با نکاتی که در ابتدا آمد منتشر میشود.
حضرت آقا فرمودند توطئه بسیار خطرناک و عمیقی که رخ داد را ملت از سر کشور رفع کرد. دقت کنید رهبری تعبیر توطئه را به کار میبرند. توطئه با فتنه متفاوت است. رهبری متوجه استخدام کلمات هست. چرا گفتند توطئه؟ چرا یک سال پیش تذکر داده بودند که چه چیزی دارد رخ میدهد. دو جمعه قبل توسط برخی از مسئولین کشور تصمیمی گرفته میشود. نهاد قانونی تصمیمی گرفت. ستاد تدابیر ویژه اقتصادی این تصمیم را گرفت.
این ستاد قانونی و ترکیب آن شامل اعضای قوه مقننه، قضائیه و مجریه است و بیشترین اعضای آن را قوه مجریه تشکیل میدهند. رئیس ستاد شخص رئیسجمهور است. بعد از ایشان رئیس مجلس است. چند عضو مخالف بوده و گفتهاند زمان مناسب نیست، اما اکثر اعضا، آقای لاریجانی، آقای روحانی، وزرا و نمایندگان موافق این تصمیم بودهاند. آقای رئیسی تأکید میکند که اگر میخواهید اجرا کنید، باید مقدمات آن درست طی شود.
اصل تصمیم هم قابل دفاع است. اصل تصمیم این است که نرخ بنزین تغییر کند. این قابل دفاع است. حالا جزئیاتش، اینکه سهمیهای 1500 و آزاد سه هزار تومان، قابل بحث است، اما اصل این است که بنزین در کشور ما ارزان فروخته میشود. این باید تغییر کند. خوب به این اعدادی که میگویم توجه کنید. ما 80 میلیون نفر جمعیت داریم. چقدر داریم یارانه میدهیم؟ قیمت واقعی بنزین 5 هزار تومان است. بنزین 1000 تومان بود. 4 هزار تومان از جیب بیتالمال و مردم هزینه میشود تا بنزین تصفیه شود و به پمپ بنزینها برسد و برود در باکها. یارانه چقدر است؟ یارانه انرژی برای 80 میلیون نفر جمعیت، 69 میلیارد دلار بود.
از این 80 میلیون نفر خیلیها هم ماشین شخصی ندارند و یا از آن استفاده نمیکنند. چین 1 میلیارد و 500 میلیون نفر جمعیت دارد. یارانه انرژی چین 44 میلیارد دلار است. نوزده برابر ما جمعیت دارد، ولی 25 میلیارد دلار کمتر از ما بابت یارانه انرژی و بنزین میدهد. 5 درصد انرژی توسط دهک برخوردار و ثروتمند جامعه مصرف میشود. یعنی هر کسی که بیشتر پول دارد، بیشتر از دولت کمک میگیرد. این غلط است و باید تغییر کند.
بودجه عمرانی سال 1397 کشور 62 هزار میلیارد تومان بود و بودجه سوخت 970 هزار میلیارد تومان. همه اینها میگوید که ما باید این تصمیم را میگرفتیم، چرا که 20 برابر بودجه عمرانی یارانه سوخت میدهیم.
اصل تصمیم توسط یک نهاد قانونی گرفته شده است. اگر بخواهیم منتظر بمانیم که روال اداری طی شود، طول میکشد. در زمان جنگ هم چیزی شبیه به این شورا[عالی اقتصادی سران قوا] بوده است. دولت هم هر روز به رهبری میگوید من اختیارات میخواهم. رهبری هم میگوید این اختیارات. برو و مسائل مردم را حل کن. اصل تصمیم هم قابل دفاع است. پس مشکل کجاست؟
مشکل در مجری است. مشکل در نحوه اجرا است. آیا این کار در کشور ما بیسابقه بوده است؟ خیر. در سال 1389 در دولت قبل این اتفاق یک بار افتاد.
بنزین 100 تومانی شد 400 تومان. آیا کسی پمپ بنزین آتش زد؟ آیا بانک آتش زدند؟ آیا ادارهها را آتش زدند؟ آیا کشته دادیم؟ خیر. در سال 1389 فقط بنزین نبود که گران شد، گازوئیل هم گران شد. این مردم همان مردم هستند. چرا آن روز اتفاقی نیفتاد، اما امروز افتاد؟
در سال 1389 دولت وقت مردم را آدم حساب کرد. با مردم حرف زد. رئیسجمهور شبی که میخواست فردایش بنزین را گران کند، به تلویزیون آمد و با مردم گفتگوی مستقیم کرد.
از 24 آبان که تصمیم اخیر گرفته شد، تا امروز دو هفته میگذرد و هنوز رئیسجمهور به تلویزیون نیامده است که مستقیم حرف بزند. یعنی چه؟
باید به ایشان گفت که مگر شما رئیسجمهور مردم نیستید؟ مگر منتخب این مردم نیستید؟ دو هفته شهرهای مختلف کشور توسط توطئهگرها و آشوبگرها در آتش سوختند و رئیسجمهور هنوز نیامده است که به مردم بگوید چرا این تصمیم را گرفتیم. چرا 1500 تومان؟ چرا آزاد 3000 تومان؟ چرا سهمیه هر ماشین 60 لیتر؟ آقای روحانی باید مردم را توجیه میکردید.
در سال 1389 میزان سهمیه 120 لیتر بود، سپس 60 لیتر شد. مردم را مثل بچهای که میخواهند از شیر مادر بگیرند یکمرتبه که نمیگیرند، مرحلهای این کار را میکنند. در سال 1389 سخنگو تعیین کردند و دائماً با مردم و رسانهها ارتباط داشتند و با آنها حرف میزدند.
ژنرال زنگنه وزیر نفت است و این مسئله مربوط به اوست. اما تا کنون حرف نزده است. تعجب میکنید که چرا میگویم ژنرال زنگنه؟ برای اینکه وقتی در سال 1392 وزیر شد، گفت تا حالا گروهبانها بودند، ما ژنرال هستیم و آمدهایم وضع را درست کنیم.
اینها باید بیایند و جواب بدهند. در سال 1389 دولت برای کشاورزان، صنعتکاران، حمل و نقل، اتوبوسها، تاکسیها، کامیونها و... سهمیه تعیین کرد.
با اتحادیههای همه این صنفها جلسه گذاشت و آنها را توجیه کرد. اما الان آقای دولت آمده و این تصمیم را اجرا کرده است. تاکسیها هنوز نمیدانند تکلیفشان چیست؟ اسنپیها نمیدانند تکلیفشان چیست؟ شخصیها نمیدانند تکلیفشان چیست؟ تاکسیهای اینترنتی اصلاً توجیه نیستند. در روزهای اولی که بنزین را سه هزار تومان کردند، جلوی بعضی از پمپ بنزینها صف بود. هنوز هم هست. مردم برایشان این سئوال مطرح است که بنزین سه هزار تومان شده است، پس چرا جلوی پمپ بنزینها صف بستهاند؟
میدانید علتش چیست؟ برای اینکه نرمافزار 30 درصد از پمپ بنزینهای ما آماده دو نرخی بودن نبود که بخواهد به بعضیها 1500 تومان بنزین بدهد و به بعضیها 3000 هزار تومان.
آقای دولت! چرا این تصمیم را ناگهانی گرفتی؟ این علامت سئوال خیلی بزرگی است. چرا بدون آمادهسازی و اطلاعرسانی؟
طرح جدید دولت کمک معیشتی است. یعنی خیال نکنید که میخواهد مثل یارانه هر ماه این مبلغ را به شما پرداخت کند. شش هفت ماه میدهد و بعد...
آقای مجلس! این پول باید به مردم برگردد. آقای علی لاریجانی! آقایان نمایندگانی که از این دولت حمایت کردید، آقایان سلبریتیها که مردم را دعوت میکردید! آقای سید حسن خمینی! آقای خاتمی! آقایان دیگری که گفتید اینها کارشناس هستند، به اینها رأی بدهید. حالا بیایید به مردم جواب بدهید. چرا هیچکدام پیدایتان نیست؟
الان میگویند کمک معیشتی 55 هزار تومان یعنی معادل 5 دلار. جالب این است که هر چه جمعیت خانوادهات بیشتر باشد این کمک معیشتی کمتر است.
مجرد باشی 55 هزار تومان، دو نفر باشید بهجای اینکه 110 هزار تومان باشد 103 هزار تومان است. سه، چهار، پنج نفر باشی کمتر و کمتر میشود و به نفر ششم اصلاً هیچی نمیدهند. واقعاً مسخره است. نفر ششم در یک خانواده گناه کرده که به دنیا آمده است؟
رهبری میگوید جمعیت را زیاد کنید. اما سیاستهای دولت کاهش جمعیت است. اصلاً نمیفهمند مردم چه میکشند. من به شما قول میدهم این آقایانی که این تصمیم را گرفتند و به این شکل اجرا کردند، اگر یک بار در پمپ بنزین از ماشین پایین آمده بودند، نازل بنزین را به دستشان گرفته و در باک بنزین گذاشته و بنزین زده و بعد هم از جیب مبارکشان پول در آورده و داده بودند این شکلی تصمیم را اجرا نمیکردند.
کاملاً معلوم است کسانی که این تصمیم را گرفتهاند شکمشان سیر است. همیشه خدم و حشم و راننده و امثالهم برایشان بنزین زدهاند. مردم باید توجیه شوند که چرا این اتفاق افتاده است. مردم حق دارند عصبانی باشند. البته این را بگویم که این مردم اهل آتش زدن نیستند؛ کما اینکه نشان دادند همین مردمی که در راهپیماییها آمدند؛ همین مردمی که علیه اغتشاشگرها شعار دادند؛ همین مردمی که گفتند مسئولین! ذوق نکنید؛ ما برای سید علی آمدهایم، همین مردم هنوز هم سوال دارند و ناراحتند و میپرسند چرا؟
عدهای به اسم مردم از عصبانیت مردم سوء استفاده کردند و حدود دو هزار پمپ بنزین، بانک، فروشگاه بزرگ و اداره را در این فاصله آتش زدند. اینها مردم بودند؟ نه، ولی آقای روحانی! آتشی که به بانکهایمان خورد؛ آتشی که به پمپ بنزینها که مال این مردم بود خورد؛ آتشی که به ادارهجات خورد، بدتر نبود از آتشی که شما به دل این مردم زدید وقتی که دروغ گفتید.
هفته قبل از گران شدن بنزین ژنرال زنگنه مصاحبه کرد و گفت ما تصمیم نداریم بنزین را گران کنیم. رئیس مجلس گفت تصمیم نداریم بنزین را گران کنیم. شما میگویید تصمیم ندارید و بعد از چند روز گران میکنید؟ چرا دروغ؟
آتش بر اعتماد مردم بدتر از آتش بر بانک است. آتش بر اعتماد مردم بدتر از آتش به پمپ بنزین است. این مردم به شما رأی دادهاند. خیلی مهم است. شما در همین چند روز دیدید آقای روحانی چه گفت. گفت خود من هم جمعه فهمیدم. این رئیسجمهور است. آقای روحانی معاون وزیر کشور مصاحبه کرده و گفته است مصوبه شورای امنیت کشور روز سهشنبه به رئیسجمهور داده شده بود. چهارشنبه وزیر کشور در جلسه دولت با رئیسجمهور حرف زده و گفته قرار است در روز جمعه بنزین را گران کنیم. بعد شما به دوربین زل زده و میگویید که خود من هم صبح جمعه که از خواب بلند شدم تازه فهمیدم بنزین گران شده است؟
پیغمبر(ص) میفرماید مؤمن زنا میکند، ولی دروغ نمیگوید. مؤمن دزدی میکند، ولی دروغ نمیگوید. شما چه کردید؟
آقایان! این قصه بنزین دو سناریو دارد. یک سناریوی خوشبینانه است، یک سناریو بدبینانه. ما میخواهیم در محضر شهدا این حرفها را بزنیم. سناریوی خوشبینانه میگوید این بیتدبیری بود، بیعرضگی بود. خوشبین باشیم، باید بگوییم بیتجربه، بیعرضه و بیتدبیر بودند. نیامدند مردم را توجیه کنند و یکمرتبه قیمت را سه برابر کردند. مقدمات را آماده نکردند، ولی هدف چیست؟ چرا عجله دارد؟ هدف انتخابات است. انتخابات مجلس در پیش است و این آقایان هم رأی میخواهند.
باید به قول خودشان سبیل ملت را چرب کنند و رأی بگیرند، در حالی که اینها ملت ما را نشناختهاند. ملت شاید در جایی حواسش نباشد و رأی اشتباهی بدهد، ولی این دائمی نیست.
سناریوی بدبینانه چیست؟ سناریوی بدبینانه نمیگوید این بیتدبیری بوده است؛ نمیگوید این بیعرضگی بوده است، بلکه میگوید این یک تدبیر خاص و با برنامه بوده است. هدفش چیست؟ اعمال فشار، تغییر کلان در ساختار و فرار از پاسخگویی است.
این دولت در این قضیه سابقه هم دارد. در مذاکرات هستهای ما در مجلس بودیم و داد میزدیم که برجام این چیزی که اینها میگویند نیست. دروغ است. برجام تحریمها را برنمیدارد. برجام حق غنیسازی ما را به رسمیت نشناخته است. آقای روحانی میآمد و میگفت اینها کاسب تحریم و افراطی هستند. اینها بیسوادند. اینها بیشناسنامهاند. شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما اصلاً بلدید با دنیا حرف بزنید. فیلمهایش را همه شما دیدهاید.
آب و صابون بیاورم صورتتان را بشویید؟ عدهای هم گرم بودند و حواسشان نبود که این آقا چه کلاهی دارد روی سرشان میگذارد.
بعضیها هلهله میکردند. بعضیها وقتی توافق کردند، ریختند به خیابانها و میرقصیدند. پرچم امریکا روی سینههایشان بود و قر کمر میدادند. الان دیگر موبایل هست و همه فیلمهایش را میبینید و هیچ چیزی پنهان نمیماند. یک نفر هزار تومانی را دستش گرفته بود و میگفت دلار میشود هزار تومان.
آن یکی میگفت امریکا اگر حرف بزند پای آن میایستد. امریکا؟ استکبار؟ کسی که خون ملتها را در شیشه کرده است؟ قبل از انقلاب هزار بلا سر این ملت آورده بود. بعد از انقلاب این همه دشمنی کرده است، اما این ملت چه کند وقتی میبیند رئیسجمهورش به امریکا خوشبین است؟
رهبری فریاد زد، هر چه در جلسات خصوصی تأکید کرد و در جلسه علنی خط قرمز تعیین کرد و گفت از این خط قرمزها رد نشوید، گفت اینها اگر خرشان از پل بگذرد به ریش شما میخندند. آقای لاریجانی! رئیس مجلس! آقای روحانی! آقایان نمایندگان مجلس قبل که پای برجام را امضا کردید، رهبری اینها را نگفت؟ چرا گوش نکردید؟ در خیابانها میرقصیدند و میگفتند با برجام پراید میشود سه میلیون. شد؟ پراید چقدر شد؟ دلار چقدر شد؟
الان در خیابانها مردم عذرخواهی میکنند و حلالیت میطلبند. در شبکههای اجتماعی پیام میدهند که ما عذرخواهی میکنیم و حلالیت میطلبیم.
در سال 1396 در قصه ارز و طلا 18 میلیارد دلار ما توسط همین دولت و با ارز جهانگیری سوخت. امریکا وقتی روسیه را تحریم کرد پوتین فروش طلا را متوقف کرد. امریکا وقتی ترکیه را تحریم کرد، اردوغان اطلاعیه داد و گفت خانمهای ترکیهای! طلاهایتان را بیاورید، دولت میخرد. امریکا وقتی ایران را تحریم کرد حسن روحانی به بانک مرکزی دستور داد ـ این را عراقچی میگوید، سیف معاون بانک مرکزی میگوید که ما هر کاری کردیم با دستور روحانی بود ـ که 60 تن طلا تبدیل به سکه و پیشفروش شود. چه کسی خرید؟ سلطان سکه، پولدارهای سعودی.
وقتی بتوانند میخرند. مثل بنزین که هر قدر دلت بخواهد میزنی، مواقعی که طرف ما را تحریم کرد، ما 60 تن طلا را پیشفروش کردیم. اگر این خیانت نیست چیست؟ اینها آدم را مشکوک میکند. ملت! چشمهایتان را باز کنید. گوشهایتان را باز کنید. اتفاقاتی دارد علیه این انقلاب و رهبری و 40 سال مقاومت و خون شهدا میافتد. والله که دارد اتفاقاتی میافتد. چشمهایتان را باز کنید. ساده نباشید.
چه خوشبینانه نگاه کنیم، چه بدبینانه، متأسفانه نتیجه این تصمیم به ضرر ملت بوده است. توضیح میدهم چرا. نگاه خوشبینانه این است که به تصمیم دولت و اینکه چرا روحانی و ژنرال زنگنه پیدایشان نیست و نمیآیند با مردم حرف بزنند خوشبین باشیم. به اینکه آقایان! چرا هر خانوادهای که تعدادشان بیشتر است یارانه کمتری میگیرند.
آقایان! شما با یک دولت پیر، خسته، اشرافی، ناامید، بیبرنامه، بیاستراتژی، امیدوار به غرب و بیارتباط با مردم مواجه هستید. انگار از مردم میترسند. دولتی با مدیرانی که تعارض منافع دارند، یعنی مسئولین و وزرا در هر جایی که مسئول هستند در همان بخش و رشته تاجرش هم هستند.
عباس آخوندی وزیر مسکن و همزمان انبوهساز و بساز و بفروش و در کار ساخت و ساز و ساختمان بود، هزار میلیارد ثروت. نعمتزاده در حوزه خودش تجارت شخصی داشت. وزیر بهداشت قبلی در حوزه تجهیزات پزشکی تجارت میکرد. به این میگویند تعارض منافع.
وقتی من مسئول هستم، در شاهراه اطلاعات هستم. اگر در حوزهای که مسئول هستم تجارت هم میکنم باید طوری تصمیم بگیرم که به تجارتم لطمه نخورد.
این عیب بزرگ این دولت است. شما با دولت پیر، خسته، اشرافی، بیبرنامه، بیاستراتژی و امیدوار به غرب که چشمش به دست آنهاست که کی تحریم را بردارند یا به ما کمک کنند، دولتی که متأسفانه مقبولیتش به 5 درصد رسیده است مواجه هستید. 5 درصد را ما نمیگوییم، آمار رسمی میگوید، طرفدارانش میگویند.
با این دروغی که اخیراً روحانی گفت فکر کنم دیگر این 5 درصد هم وجود نداشته باشد. گفت من خودم هم صبح جمعه فهمیدم.
آقایان! شش سال از عمر این دولت گذشته است. چه دارد؟ دولت چه چیزی برای عرضه به شما دارد؟ دستش خالی است. چرا؟ چون در این شش سال دولت خلاصه شد در وزارت خارجه ظریف. اصلاً به بخشهای دیگر کار نداشت. برنامه اقتصادی داشت؟ نه. طرح و ایدهای داشت؟ نه.
کل دولت خلاصه شد در وزارت خارجه و کل وزارت خارجه خلاصه شد در مذاکره با 1+5. در 1+5 هم همه چیز خلاصه شد در کدخدا یعنی امریکا.
همه طرح آقای روحانی این بود که وقتی رئیسجمهور شد برود و با کدخدا ببندد، باج بدهد و تحریمها را بردارد و بعداً زندگی ملت گشایش پیدا کند.
در حالی که بدیهیترین موضوعی که به عقل هر کسی میرسد این است که دشمنی که تحریم کرده چرا تحریم کرده است؟ با چه چیز شما مشکل دارد؟ با استقلال شما مشکل دارد؛ با حریت تو مشکل دارد؛ با حسین(ع)ات مشکل دارد؛ با عاشورا مشکل دارد؛ با «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه» تو مشکل دارد؛ با زینب(س)ات مشکل دارد، با حجابت مشکل دارد و تا تو اینها را داری دست از سرت برنمیدارد.
مگر یزید آن موقع دست از سر حسین(ع) برداشت که یزید امروز دست از سر حسین(ع) امروز بردارد؟ این راهحل نیست که بروی و گدایی کنی و بگویی ببخشید! بیا تحریمها را بردار. او که برنمیدارد. دولت فقط دلش به مذاکره خوش بود. غربیها هم این را فهمیدند و گفتند این دولت به مذاکره معتاد است، پس نباید مذاکره تمام شود. پس این دولت نباید به چیزی که میخواهد برسد.
من بارها مثال زدهام که یک نفر دست شما را بگیرد و بپیچاند. هی شما بگو شکست، شکست، ول میکند؟ میگوید یک پیچ دیگر بدهم کار تمام است. حالا دولتی روی کار آمده و از همان اول گفته است بدبخت شدهایم؛ بیچاره شدهایم؛ ما نداریم، تحریمها پدر ما را در آورد. کسی که تحریم کرده است میگوید کار تمام است. تحریمها را بیشتر کنیم کار تمام میشود. دولت دنبال باج دادن بود که تحریمها را بردارند. نتیجه چه شد؟ هیچ کاری نکرده است. ملت منتظر است. بیشترین چک برگشتی مال دولت آقای روحانی است. بازار راکد است و پول ملی سقوط کرده است. ارتباطی با مردم هست؟ نه. جنسشان از جنس مردم است؟ نه. خانهاش 150 میلیارد تومان میارزد. زندگیهای وزرایش را ببینید.
همه کسانی که دنبال رابطه، کرنش و سازش با امریکا هستند عوض شدهاند، چه اصلاحطلبش و چه اصولگرایش، چه مجلس اصولگرا از رئیسش بگیرید تا نمایندگانش، چه دولتش همگی عوض شدهاند. زندگیها عوض شده است. خانهها عوض شدهاند. ماشینها عوض شدهاند. البته همه مسئولین اینطوری نیستند. خیلی از مسئولین هنوز بین مردم هستند. خیلی از مسئولین هنوز مثل شما زندگی میکنند. خیلی از مسئولین بچههایشان در خارج از کشور نیستند. اگر اینطور نبود که انقلاب 40 سال دوام نمیآورد، ولی چه کنیم ملت؟ کلید را دادهاید دست کسی که این ویژگیها را دارد.
امیدوار به غرب با مدیریت غیر انقلابی. یعنی چه؟ خود وزرا شاکی هستند و میگویند روحانی دیر سر کار میآید. جلسات دولت را اکثراً آقای جهانگیری اداره میکند. جهانگیریای که در انتخابات این همه دروغ تحویل ملت داد که ملت! یادتان هست که... این همان جهانگیری است. ما داریم خوشبینانه نگاه میکنیم و میگوییم آقای روحانی راست میگوید که تازه صبح جمعه فهمیده که بنزین گران شده است. دروغ نمیگوید. چیز عجیبی نیست.
امسال سیل آمد یا نه؟ یک هفته گلستان، مازندران، بخشهایی از گیلان، خوزستان و فارس روی آب بودند. رئیسجمهور کجا بود؟ قشم. زیر آفتاب در جزایر قشم آفتاب گرفته بود. سردارهای سپاه و ارتش پای کار بودند اما استاندار گلستان به خارج از کشور سفر کرده بود.
درسال 1396 دلار یکمرتبه 18 هزار تومان شد. روحانی کجاست؟ در ارتفاعات توچال اسکی میکند. عکسش را خودشان زدند، ما نزدیم. رئیسجمهور گفت والله من بیخبر بودم و تازه صبح جمعه فهمیدم. پس شما از چه خبر دارید؟ خبر دارید گوشت کیلویی چند است؟ خبر دارید مرغ کیلویی چند است؟ خبر دارید مشکل کشاورز بیچاره چیست؟ خبر دارید وضعیت مسکن و اجاره خانه در دولت شما چطور شده است؟
یاد حکایتی افتادم. یکی بود هر روز بلند میشد زنش را میزد. بیدلیل زن مظلوم و بیچارهاش را میزد. از او پرسیدند برای چه این بیچاره را میزنی؟ این زن که نه بداخلاق است، نه فحاش و بیادب است. وظیفهاش را انجام نداده که داده است. چرا او را میزنی؟ گفت من پول که ندارم خرجش را بدهم و مسافرت ببرمش. من که نمیتوانم برایش لباس بخرم. هیچی ندارم. اگر او را نزنم چه جوری یادش بماند که شوهر دارد؟
آقای روحانی! انگار قرار است بلا سر مردم بیاوری که مردم یادشان بماند رئیسجمهور دارند. رئیسجمهور برای چیست؟ برای برطرف کردن مشکلات.
باز خدا پدر آقای رئیسی را بیامرزد که آمد و با مفسدین برخورد کرد و از مجموعه خودش هم شروع کرد. ملت دلشان گرم شد، امیدوار شدند. باز خدا پدر آقای سلامی را بیامرزد. سیل و زلزله که میآید، اگر سپاه و بسیج نبودند، واقعاً چه کسی به داد مردم میرسید؟ آقایان! خوشبینانه داریم نگاه میکنیم. انتخابات نزدیک است. این آقایان هم مجلس را میخواهند. چرا؟ اگر نمایندگان انقلابی به مجلس بروند و مجلس، مجلسی باشد که حساب میکشد تکلیف این دولت چه میشود؟ خیلی خطرناک است.
کاری که نکردهاند. قدم از قدم که برنداشتهاند. شش سال منتظر برجام نشستهاند. آقای عراقچی میگوید ـ من ماندهام چه جوری رویشان میشود این حرفها را بزنند ـ برجام برای ما هیچ فایدهای نداشت جز اینکه تحریمها را بیشتر کرد. آقای عراقچی! چرا زندهاید؟ آقای عراقچی! چرا نفس میکشید؟ آقای عراقچی! چرا حیا نمیکنید؟ شش سال به مردم گفتید با برجام ارزانی میآید؛ برجام مشکلات ما را برطرف میکند؛ برجام تحریمها را برمیدارد؛ برجام رونق اقتصادی درست میکند؛ برجام، برجام، برجام. حالا بعد از شش سال میگویید ما از برجام درس گرفتهایم که باید بیشتر مقاومت کنیم؟
مگر شما به این ملت نگفتید اگر به اینها رأی بدهید اینها اهل مقاومت هستند؟ به ما رأی بدهید ما تحریمها را برمیداریم. حالا چطور رویتان میشود در چشم این ملت نگاه کنید و بعد از شش سال بگویید برجام باعث شد ما درس بگیریم که مقاومت است که نتیجه میدهد. شما چطور زندهاید؟ چرا از این خجالت نمردهاید؟
گفتند انتخابات نزدیک است، باید چه کار کنیم؟ باید در جامعه پول تزریق کنیم. باید به مردم، خصوصاً روستاها ماهی 200، 300 تومان بدهیم که با یارانهها خودش مبلغ معتنابهی میشود و تا گرانیهای بنزین باید خودش را نشان بدهد، مرحله انتخابات را رد کردهایم. با نگاه خوشبینانه هدفشان این بود.
با سهمیهبندی بنزین جلوی قاچاق روزانه 30 میلیون لیتر بنزین گرفته میشود. سود این کجا میرود؟ بنزین را لیتری سه هزار تومان کردهاید و میگویید تفاوتش با 1500 و 2000 تومان را به ملت برمیگردانید. سود 30 میلیون لیتر بنزینی که هر روز قاچاق میشد باید به مردم برگردد، پس چرا هر روز دارید بامبول در میآورید؟
میگویند داریم به 60 میلیون نفر یارانه میدهیم. همه شمایی که اینجا نشستهاید واقعاً این پول را گرفتهاید و به حسابتان آمده است؟ من نظرسنجی گذاشتم حدود 52، 53 درصد میگویند این چیزی را که میگویند به ما ندادهاند. دولت میگوید من سالانه 30 هزار میلیارد درآمد دارم. کارشناسها میگویند این تغییر قیمت بنزین 70 هزار میلیارد تومان درآمد دارد.
دولت میگوید 30 هزار میلیارد تومان، کارشناسها میگویند 70 هزار میلیارد. به این اعداد خوب دقت کنید. از سال 1394 که کارت سوخت جمع شد، سال 1394 که آقای روحانی آمد کارتهای سوخت را جمع کرد، گفتند کارت سوخت اصلاً فایده ندارد. آقای روحانی گفت بنزین دو نرخی فسادآور است. چطور الان فسادآور نیست؟ چطور در سال 1394 که جمعش کردید گفتید به درد نمیخورد؟ الان دو باره به درد خورد؟
قاچاق بنزین از سال 1394 تا سال 1398 به جیب چه کسی رفته است؟ خانم ابتکار! شما که همسرت واردکننده بنزین است بگو.
از سال 1386 تا سال 1394 در عرض نه سال در دولت قبل که جلوی فروش آزاد بنزین را گرفتیم و بنزین کارتی شد، مصرف بنزین از 75 میلیون لیتر روزانه به 70 میلیون لیتر رسید. یعنی 5 میلیون لیتر صرفهجویی.
اما از سال 1394 که کارت سوحت را حذف کردند تا حالا مصرف بنزین از 70 میلیون لیتر به 91 میلیون لیتر رسیده، یعنی 21 میلیون لیتر اضافه شده است.
این خیلی مهم است. معنایش این است که اگر کارت بنزین حذف نمیشد، در سال 1395، 876 میلیارد لیتر بنزین صرفهجویی میشد. اگر بنزین همچنان از سال 1394 با کارت توزیع میشد، از سال 1396 تا الان 4 هزار میلیارد لیتر صرفهجویی میشد.
از سال 1397، 5500 میلیارد صرفهجویی میشد. یعنی اگر بنزین همان هزار تومان بود، 15 هزار میلیارد تومان صرفهجویی میشد.
زنگنه باید محاکمه شود. با تصمیماتی که اینها گرفتهاند ببینید چه ضرر و زیانی به کشور وارد شده است. خوشبینانهاش را برایتان گفتم. حالا میخواهم بدبینانهاش را بگویم.
بدبینانه میگوید این توطئه اخیر، شلوغکاریها و آشوبهای اخیر با برنامه بوده است. این تصمیم و این نحوه اجرا با تدبیر خاص بوده است. هدف اعمال فشار به رهبری بوده است. هدف تغییرات گسترده در نظام بوده است. خوب دقت کنید. عرض کردم که جلوی 30 درصد پمپ بنزینها صف بود. چرا؟ چون آماده دو نرخی بودن نبودند. چرا عجله داشتند؟
سوال دوم اینکه این تصمیم را چرا شش ماه قبل نگرفتند؟ چرا شش ماه بعد نگرفتند؟ چرا موقعی که لبنان و عراق شلوغ هستند و برای ایران شلوغ هستند،-همه دارند این را میگویند-، اردوغان گفت، سرویس روسیه گفت، خودشان دارند میگویند.
حالا یکییکی امریکاییها و انگلیسیها دارند مصاحبه میکنند و میگویند همه اینها هدف بودند برای ایران. چرا الان؟ چنین تصمیمی بدون اطلاع مردم که موجب عصبانیت مردم میشود حالا گرفته میشود؟ چرا نیروی انتظامی از این تصمیم مهم خبر نداشت؟ نیروی انتظامی یک روز قبل مطلع شده بود. خیلی مهم است. آقایان! نیروی انتظامی برای اراذل و اوباش شناسنامه دارد. اگر از یک هفته ده روز قبل خبر داشت، اراذل و اوباش را کنترل میکرد.
یک روز قبل به نیروی انتظامی گفته شد و من کاشان بودم. فرمانده نیروی انتظامی آنجا گفت پنجشنبه به ما خبر دادند. پیشدستی کردیم و در همان یک روز رفتیم و اراذل و اوباش را کنترل کردیم. چطور؟ اغتشاشگرها و آشوبگرها آماده بودند و از قبل پیشبینی کرده بودند که دوربینهای مدار بسته چه جوری قطع شوند. کجاها راهها بسته بشوند. به اداراتی که قرار است نفوذ کنند و درهای آنها را ببرند، چه دستگاههایی لازم دارند. اسناد همه اینها در آمده است.
یعنی آشوبگرها از قبل گران شدن بنزین را میدانستند. جالب است اردوغان هشدار داده بود. اگر یادتان باشد اردوغان دو سه هفته قبل گفت آقا! طبق اخباری که ما داریم اغتشاشهای عراق و لبنان برای ایران است. ما به ترکیه بدون ویزا رفت و آمد میکنیم. سرویس ترکیه از روی رفت و آمدی که از ایران صورت میگیرد مشکوک میشود.
حشدالشعبی یعنی بسیج مردمی عراق اطلاعرسانی میکند که منابع ما از داخل سرویس عربستان به ما خبر دادهاند که از 20 روز قبل عربستان اطلاع دارد که 24 آبان در ایران یک اتفاق میافتد. اینها گزارشهای رسمی هستند. میآیند و تقویم را نگاه میکنند و میگویند 24 آبان که میلاد پیغمبر(ص) است.
قرار است در ایران چه اتفاقی بیفتد؟ حزبالله لبنان خبر میدهد که منابع ما میگویند قرار است در 24 آبان در ایران اتفاقی بیفتد. چگونه است که سرویس جاسوسی و امنیتی عربستان خبر داشت، ولی نیروی انتظامی ما خبر نداشت؟ آنها از 20 روز قبل میدانستند. اینها بدبینی میآورد. چند هفته قبل سفیر انگلیس در حضور جمعی از سفرا میگوید که ما باید اغتشاشات عراق را به ایران بکشانیم. باید اقتصاد و معیشت مردم را در تنگنا قرار بدهیم و به مردم فشار بیاوریم و کاری کنیم که امنیت ایران به خطر بیفتد و رهبر ایران عقبنشینی کند. اینها سند است. چرا کسی یقه سفیر انگلیس را نمیگیرد؟
چرا آقای روحانی برای آرامش مردم کاری نکرده و با مردم حرفی نزده است؟ آقای روحانی سه روز قبل از گران شدن بنزین به یزد و رفسنجان میرود. صحبتهایش چگونه است؟ صحبتهای تفرقهافکنانه. صحبتهایی که مردم را به جان هم میاندازد. بروید مرور کنید. کلی علیه شورای نگهبان حرف میزند. اینها جای سوال است.
آشوبگرها از اینترنت برای آتش زدن و کشتن استفاده میکردند. از بسیج و نیروهای انتظامی دوازده شهید دادیم. این خونها پای کیست؟ بعضی از مردمی که کشته شدند از پشت و موقع تظاهرات و اغتشاش از فاصله نزدیک گلوله خوردهاند، نه از فاصله دور. این خونها پای کیست؟
آقایان میگویند نگفتیم چون مردم بنزین را ذخیره میکردند و خانهها میشد انبار بنزین. این توهین به مردم است. خودتان را با مردم مقایسه نکنید. سئوال مهم این است که سرویسهای امنیتی آن طرف آب، خارجیها از کجا مطلع شدند؟ متأسفانه این دولت جاسوسپرورترین دولت بوده است.
در تیم مذاکرهکننده هستهای چهار جاسوس را شناسایی کردهاند. یکی از آنها دری اصفهانی بود. در وزارت خارجه، در دفتر رئیسجمهور و در دفتر مشاور رئیسجمهور. اینها اطلاعات را میبردند. چرا؟ از بس آقایان خوشبین و امیدوارند و قبول دارند. همین روحالله زم، مدیر کانال آمدنیوز که او را در عراق گرفتند، آمده بود که مقدمات همین اتفاقات را هماهنگ کند. بسیاری از مرتبطین او خیلی راحت میتوانستند به اسم اربعین از ایران خارج شوند و آن طرف بروند و هماهنگیهایشان را انجام بدهند.
دست سپاه درد نکند. ضربه مهلکی بود. این اعترافات باید پخش شوند. ما از سپاه مطالبه داریم. ما از قوه قضائیه مطالبه داریم. روحالله زم، نیما زم، این ملعون، این خائن با چه کسانی ارتباط داشته است؟ از چه کسانی خبر میگرفت؟ چه کسانی به او تلفن میزدند؟ چه کسانی به او اخبار و اطلاعات میدادند؟ بعضیهایشان در هیئت دولت بودهاند. بعضیهایشان برای لطمه زدن به جریان اصولگرایی از اصولگرایان بودهاند. این خائنین را بیرون بیاورید و به مردم معرفی کنید.
سناریوی بعد چه میگوید؟ وزارت اطلاعات رسماً به دولت تذکر داد که این تصمیم آشوب به دنبال دارد. دولت پیر، خسته، بیبرنامه، بیاعتقاد به مردم، دستش خالی، برجامش به بنبست خورده، مقبولیتش به 5 درصد رسیده است و دیگر نمیکشد. جان ندارد، بهانه میخواهد. بهانه چیست؟ کار را زمین بگذارد و جواب ملت و مردم و مجلس و هیچ کسی را هم نده و بگو نمیگذارند کار کنیم.
خوب دقت کنید. دولت با گروگان گرفتن اقتصاد مردم کارش را جلو برده است. آنقدر معیشت مردم را تنگ کردند و فشار آوردند تا نظام مجبور شود برجام را قبول کند. از اینجا به بعد میخواهد با گروگان گرفتن امنیت کارش را جلو ببرد و برجامهای دیگر را تحمیل کند.
چرا؟ که توافق کند تحریمها را بردارند وضعیت که به اینجا میرسد دارد به 60 میلیون نفر وعده میدهد. وعده چه؟ میگوید میخواهم کمک معیشتی به شما بکنم و ماهانه به شما پول بدهم و بدون توجیه اجتماعی بنزین سه برابر میشود. دو نهاد میتوانند جلوی اینها را بگیرند.
اول مجلس است که میتواند جلوی این تصمیم دولت را بگیرد. دوم رهبری. مجلس ورود بکند چه میشود؟ اگر مجلس ورود کند روحانی میگوید نمیگذارند کار کنم. نمیگذارند پول را به مردم برگردانم. دولت میگوید چون نمیگذارند کار کنم استعفا میدهم.
استعفایش را میپذیرفتند یا قبول نمیکردند. اگر استعفایش پذیرفته میشد، میگفت نگذاشتند، من اختیار ندارم و از پاسخگویی فرار میکرد. مملکت بدون دولت در حالی که هرج و مرج است، اتفاقات لبنان و عراق تکرار میشد. در لبنان نه ده سال قبل که یک ماه قبل همین اتفاق افتاد. سعد حریریای که خودش عامل به هم ریختگی اقتصاد بود، استعفا داد و قاتی شعاردهندگان و آشوبگران شد. دیدید سید حسن نصرالله گفت چرا استعفا میدهی؟ باش جواب بده. تو دولت بودی. تو باید جواب بدهی.
اگر استعفای دولت پذیرفته نمیشد، دولت میگفت اگر میخواهید بمانم شرط دارد. شرطم چیست؟ باید رفراندوم برگزار شود. باید رابطه با امریکا برقرار شود. باید برویم و توافق کنیم. باید اختیاراتم افزایش پیدا کنند. باید مذاکرات بعدی اتفاق بیفتند. این طرح برای لبنان، عراق و ایران است. در لبنان سعد حریری استعفا داد. در عراق دیروز نخستوزیر عراق استعفا داد. این مسیر برای ایران هم بود. اگر مجلس ورود میکرد دولت استعفا میداد، پذیرفته میشد یا نمیشد، همین وضعیتی که تشریح کردم پیش میآمد.
حالا میفهمیم چرا رهبری ورود کرد. اصلاً لازم نیست من برایتان توضیح بدهم. میدانم بعضیها در دلشان میگویند سید علی! تو طرفدار ما بودی، تو هوای مستضعفین را داشتی، این دولت آمد و بدون مقدمه، اطلاع، کارشناسی و آمادگی مردم بنزین را گران کرد. بعد تو آمدی و گفتی مسئولین نظام تصمیمی را گرفتهاند که باید اجرا شود، ولی اشکالاتش باید برطرف بشود؟ سید علی! ما از تو توقع نداشتیم.
من میدانم که در ذهن خیلی از بچه بسیجیها سوال است، اما اگر این مقدمات را بشنوند میفهمند سید علی از یک حمام خون جلوگیری کرد.
ما 30 سال است که پشت سید علی رفتهایم. کجا ضرر کردیم؟ مطمئن باشید سید علی حواسش هست، ولی باید توطئه را خنثی کند.
آقای روحانی فکرش را هم نمیکرد که آقا بیاید و پشت این مصوبه بایستد. رک به شما بگویم. این خیلی مهم است. رهبری از کار یک نهاد قانونی دفاع کرد که اعضایش رأی شما ملت را داشتند. رئیسجمهور رأی شما را دارد. علی لاریجانی رأی شما را دارد. رئیسی میگوید من موافق نبودم. فرمانده سپاه نامه کتبی نوشته و گفته است این تبعات را دارد. الان وقتش نیست، ولی همه الان دارند کمک میکنند.
رهبری از ساختار دفاع کرد. اگر این ساختار به هم بریزد و این ستونها بیفتند این سقف روی سر همهمان خراب میشود. رهبری از چه چیزی و چه کسی دفاع کرد؟ از شما مردم. اگر رهبری به میدان نیامده بود بهجای راهپیماییهای حمایت از امنیت و حمله به آشوبگرها جنگ داخلی میشد، مثل عراق و لبنان.
چرا آقای روحانی میگوید من خودم هم جمعه خبردار شدم؟ داریم بدبینانه نگاه میکنیم. عقل قبول نمیکند. وزیر کشور به تلویزیون آمده است و میگوید 20 هزار کارگر پمپ بنزین از 24 ساعت قبل خبر داشتند. طرفداران دولت و روزنامههایش میگویند روز پنجشنبه به ما گفتند که فردا بنزین گران میشود. آن وقت رئیسجمهور خبر ندارد؟ پس چرا آقای روحانی این حرف را زد؟ آقای روحانی وقتی که میگوید من تازه خودم هم روز جمعه فهمیدم و تا آن موقع از روز اجرا خبر نداشتم، وقتی دارد این را میگوید دست به دماغش میزند.
من رفتم نظریه روانشناسها و کسانی را که روی زبان بدن کار کردهاند در آوردم و عکسش را گذاشتهام. همه آنها میگویند وقتی کسی دروغ میگوید ناخودآگاه بینیاش را میمالد. بروید نگاه کنید. حالا هزار تا دلیل هست، ولی این را هم بگذارید کنار آنها.
آقای روحانی! شما خبر داشتید. شما میپرسید اگر روحانی خبر داشت که قرار است بنزین در روز جمعه گران شود، چرا نیامد مردم را خبر کند؟ چرا با مردم گفتگو نکرد؟ چرا در یزد و رفسنجان حرف نزد؟ چرا الان آمد و دروغ میگوید که من خبر نداشتم. خودش را بیآبرو کرد.
کرباسچی مطلب نوشته است که آبرویمان رفت. این چه رئیسجمهوری است که خبر نداشته است قرار است بنزین گران شود؟ یکییکی آمده و گفتهاند با این حرفش آبروی ما را برد. آقای روحانی نمیدانست اگر این حرف را بزند این تبعات را دارد؟ آقای روحانی امنیتیترین رئیسجمهور تاریخ کشور ماست، چون همیشه جایگاه امنیتی داشت. دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس کمیسیون امنیت ملی.
خودش میگوید من در حوزه امنیت کارشناس هستم. آقای روحانی میداند که اگر بگوید من جمعه خبردار شدم، افتضاح است، ولی چرا این افتضاح را به جان میخرد؟ چون علامت سوال بزرگی ایجاد شده است که چطور غربیها و عربستان 20 روز قبل خبر داشتند که قرار است بنزین گران شود؟
طرف باید یکجوری پای خودش را از این غائله بیرون بکشد. انداخت گردن وزیر کشور. تمام شد و رفت. ما سئوال داریم. ملت! بعضیها باید جواب بدهند. عرض کردم پیغمبر(ص) میفرماید مؤمن ممکن است زنا بکند ـ که گناه کبیره است ـ شاید حواسش نباشد و فشار به او بیاید و دزدی کند، ولی دروغ نمیگوید.
میگوید من جمعه خبردار شدم، در حالی که همه آمدهاند و میگویند ما دو سه روز قبلش به او گفتیم. آقای لاریجانی از نمایندگی مجلس انصراف داد. گفته است من برنامه ندارم. تو چطور میخواهی برنامه داشته باشی؟ در مجلس که بودم، آقای لاریجانی دو بار به من گفت اینجور به برجام حمله نکن. مردم برجام را میخواهند. اگر علیه برجام حرف بزنی مردم دیگر به تو رأی نمیدهند. برجام به بنبست رسیده است. اگر آقای لاریجانی کاندید هم بشود رأی نمیآورد. چارهای ندارد. آقای رئیس مجلس! تو باید پاسخ بدهی. تو شریک جرمی. آقای لاریجانی! شما روی دیوار این دولت یادگاری نوشته و شش سال به آن تکیه دادهای. بزرگترین حامی این دولت بودهای، حالا که مقبولیت دولت رسیده به زیر 5 درصد میگویی من دیگر کاندید نمیشوم؟
چه کسی به شما رأی میدهد. این ملت فهمیدهاند. اگر میخواهید وضع عوض بشود به انقلابیها اعتماد کنید. انقلابیها یعنی کسانی که از جنس مردم هستند؛ زندگیشان مثل زندگی مردم است؛ استکبارستیزند؛ در شمال شهر زندگی نمیکنند؛ درد مردم را میفهمند، پای درددل مردم مینشینند؛ اینها مشکلات را حل میکنند، حتی اگر فشار امریکا باشد و آنها میترسند.
پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا میگوید بزرگترین وظیفه ما این است که کاری کنیم که در ایران قدرت در دست غیر انقلابیها باشد. یک زمان میگفتند قدرت به دست ضد انقلاب باشد.
حالا میگویند دیگر ملت ایران ضد انقلاب را نمیپذیرد، ولی غیر انقلابیها، پشیمانها و کسانی که سابقه خوب دارند، اما الان عوض شدهاند، میگویند اینها بهترینها هستند.