حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی آبان ۱۳۹۴ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

گفت‌وشنود: گوارای وجودتان!

گفت‌وشنود: گوارای وجودتان!

کیهان در ستون گفت وشنود خود نوشت:
گفت:یکی از فتنه‌گران در جمع دانشجویان گفته است؛ «نمی‌شود نیروی نظامی که کلت به کمر دارد فعال اقتصادی باشد و دانشجوی شریف بیکار بماند»!
گفتم: اگر منظورش سپاه است که سپاه بزرگترین پروژه‌های عمرانی و صنعتی را انجام داده و می‌دهد، مثل گازرسانی به کردستان، ساخت سدهای بزرگ کارون یک و ۲، اتوبان‌های مدرن بین شهری، نیروگاه‌های عظیم، پل طبقاتی صدر و صدها پروژه ملی دیگر.
گفت: و در انجام همه این پروژه‌های بزرگ هم از متخصصان داخلی و مخصوصا دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور استفاده کرده و اشتغال آفریده است.
گفتم: در دوران جنگ تحمیلی و سپس در مقابله با تروریست‌ها، همین بروبچه‌های سپاه جان داده‌اند و از مال و جان و ناموس این آقا و دوستان مفت خورش دفاع کرده‌اند.
گفت: ضمنا یادش رفته که فقط افراد وابسته به سران فتنه هستند که از کلت خود برای تهدید مردم در تصادف اتومبیل استفاده می‌کنند نه بروبچه‌های سپاه که اسلحه آنان همیشه به سمت دشمن نشانه رفته است.
گفتم: اصلا باید از این آقا پرسید، چرا به بزرگترهای خود اعتراض نمی‌کنید که به جای استفاده از نیروهای متخصص و دانشجویان کشور، می‌خواهند از خارج «مدیر»  وارد کنند و تخصص داخلی‌ها را در حد آبگوشت بزباش و خورشت قرمه‌سبزی می‌دانند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! مأمورند و معذور و به عقل و فهم و درک کاری ندارند!
گفتم: به یارو گفتند دمر آب نخور، عقلت کم میشه! پرسید عقل چیه؟! گفته هیچی بابا! بخور! گوارای وجود!
۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۴۹
حسن حیدری

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۹
حسن حیدری

وعده ۱۰۰ روزه به سال سوم رسید؛ دولت یازدهم بالاخره کی شروع به کار می‌کند؟

نوبخت نماینده دولت، خرابی‌های سیل ایلام را بر سر دولت قبل آوار کرد و به تهران بازگشت و چند صد کیلومتر آن طرف‌تر، ابتکار رئیس سازمان محیط زیست نیز، وقتی با انتقاد از «باران اسیدی» در خوزستان مواجه شد، توجیه دست به نقدتری از ناکارآمدی دولت قبل نداشت.

فلرس: گل و لای تمام زندگی شان را برداشته؛ سیل آنقدر شدید بوده که تقریبا تمام وسایل خانه را از بین برده است؛ ایلامی ها که چند روز است با خانه های پر شده از آب و پل های شکسته شهر و روستایشان سر می کنند.

چشم های آنها منتظر حضور یک مسئول دولتی یا چیزی شبیه به آن است تا آنها را به بهتر شدن اوضاع شهرشان امیدوار کند؛ اولین مقام دولتی که پایش به شهر باز شد اما تاکید کرد که فقط برای برآورد خسارات به منطقه سیل زده آمده.

نوبخت سخنگوی دولت که برادر رئیس جمهور نیز وی را همراهی می کرد در انتهای سفرش تقصیر جاری شدن سیل در ایلام را نیز به گردن دولت قبل انداخت و به تهران بازگشت تا همانطور که وعده داده بوده گزارش بازدید خود از مناطق سیل زده را به هیات دولت بدهد.

چند صد کیلومتر آنطرف تر در خوزستان نیز وضعیت بهتر از ایلام نیست؛ آنجا نیز باران اسیدی نفس های مردم را به شماره انداخته است و حدود هزاران خوزستانی را راهی بیمارستان کرد.

در بحران آلودگی و بارش باران های اسیدی در خوزستان، معصومه ابتکار مسئولی بود در معرض پرسش قرار داشت؛ سوال مشخص از وی این بود که سازمان محیط زیست چه برنامه ای برای بهبود شرایط دارد.

پاسخ ابتکار اما چیزی شبیه همان حرف های نوبخت در ایلام بود؛ همه چیز دوباره به اقدامات «دولت قبل» باز می گشت.

دلیل دولتی ها برای پیرمردی که خانه اش را سیل برده و دختر بچه ای که نفس هایش در خوزستان به شماره افتاد شاید کمی سوال برانگیز باشد؛ آنها می پرسند، «تا کی قرار است همه مشکلات کشور به دولت قبل حواله شود؟»

سیل ایلام؛ بنای سیاسی بر روی خانه های خراب!

سیل شدیدا استان ایلام را تحت تاثیر قرار داده و خانه های مسکونی بسیاری از مردم و راه های ارتباطی از بین رفته است.

دولت محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت و حسین فریدون دستیار ارشد و برادر رئیس جمهور را راهی ایلام می کند؛ نوبخت همان ابتدای سفر اعلام می کند که برای برآورد خسارات و ارائه آن به هیات دولت وارد ایلام شده است.

سخنگوی دولت پس از بازدید از برخی مناطق سیل زده در استان در جلسه ستاد مدیریت بحران و برنامه ریزی ایلام شرکت کرد.

خبرهای رسمی منتشر شده از این جلسه نشان می داد که نوبخت مانند برخی اظهارنظرهای پیشین خود پای دولت قبل را نیز به سیل ایلام باز کرده و گفته است: «همان‌طور که امروز دولت تدبیر و امید میراث‌دار مشکلاتی است که موجب شده یک حادثه‌ی طبیعی مانند سیل خسارات این‌چنینی به بار بیاورد، باید با تدبیر و دقت گام برداشت و نقص‌ها را جبران کرد تا این مشکلات برای همیشه حل شوند.»

این اظهارات نوبخت برای برخی افکار عمومی تا حدودی قابل تامل بود؛ آنها معتقد بودند که بعد از گذشته حدود ۲ سال و نیم از دولت یازدهم، انداختن تخریب های صورت گرفته ناشی از یک حادثه طبیعی به گردن دولت قبل تا حد زیادی قابل قبول نیست.

اما حاشیه های جلسه ستاد بحران و برنامه ریزی استان ایلام به همین جا ختم نشد، ظاهرا در آن جلسه حرف های دیگری از سوی نوبخت در انتقاد از عملکرد دولت قبل بیان شده بود.

نوبخت ظاهرا در آن جلسه انتقادات تند دیگری نیز از دولت های نهم و دهم بیان کرده و گفته است: «زیرساخت های استان ایلام متعلق به دولت قبل است و متاسفانه در دولت که رفتارهای عوامفریبانه ای داشت عملا هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت زیرساختی استان ایلام صورت نگرفت.»

اظهارات نوبخت در این جلسه در ادامه با واکنش فرمانده سپاه امیرالمومنین (ع) مواجه می شود.

سردار سید صادق حسینی با انتقاد از این اظهارات سخنگوی دولت و انداختن همه مشکلات گردن دولت قبل گفت: کمبود زیرساخت ها و امکانات معطوف به دولت قبل نیست، بلکه دو دولت اصلاحات و سازندگی نیز در این امر دخیلند.»

وی ادامه داد: «همه دولت ها در وضعیت خراب استان ایلام شریک هستند و بهتر است به جای اینکه این موضوع را سیاسی کنید،به مشکلات مردم رسیدگی نمایید.»

مردم ایلام نیز تا حد زیادی با فرمانده سپاه این استان هم نظر بودند؛ آنها نیز معتقدند که مشکلات زیرساختی استان ایلام تنها مربوط به دولت قبل نیست و دولت های سازندگی و اصلاحات نیز سهم بزرگی در مشکلات منجر به بالا رفتن خسارات بلایای طبیعی در استان دارند.

دولت یازدهم و به ویژه سخنگوی فعلی دولت اما از همان روزهای ابتدایی انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و پیش از تشکیل کابینه یازدهم نیز تاکید داشتند که «میراث دار مشکلات دولت های نهم و دهم خواهند بود.

وی تیرماه سال ۹۲ (پیش از تشکیل کابینه یازدهم) در مقام مشاور حسن روحانی از یک «میراث شوم» برای دولت یازدهم سخن گفت و تصریح کرد: میراث به جا مانده از آقای احمدی‌نژاد، سیاهه‌ای از انواع و اقسام نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و اولویت دادن به هرکدام از این نیازها اگرچه خرسندی بخشی از جامعه را به دنبال دارد اما منجر به بی‌توجهی به نیازهای دیگر اقشار می‌شود.»

نوبخت وعده های دولت قبل را یکی از میراث های مشکل آفرین برای دولت یازدهم می دانست؛ برخی از همان روزهای احساس می کردند که شاید تا چند سال بعد از آغاز به کار دولت جدید حتی مشکلات و خسارات ناشی از حوادث طبیعی نیز به دولت قبل ارجاع شود.

دولتی ها اما در بحران های دیگر رخ داده نیز تقصیر را به گردن دولت قبل انداخته اند؛ بحرانی که این روزها نفس اهالی خوزستان را بریده است.

آلودگی هوا در خوزستان و یک «ابتکار» سیاسی

تابلوی های نشان دهنده آلودگی هوا در خوزستان از چند متر آنطرف تر هم قابل دیدن نیست؛ هوا آنقدر آلوده است که باید نزدیک تر بروی تا مشخص شود بالاترین رده آلودگی هوا بر روی تابلو نقش بسته، البته تشخیص آلودگی هوا در خوزستان نیازی به این تابلوها ندارد.

آلودگی هوای ادامه دار در خوزستان که از اواخر سال گذشته شدت گرفته بود، با آغاز بارش باران شکل و نوع جدید تری به خود گرفت.

تنها طی چند از شروع بارش ها سیل بیماران تنفسی به سوی بیمارستان های خوزستان به راه افتاد؛ آمار اولیه نشان می داد حدود ۷ هزار نفر از مردم استان به دلیل آنچه «بارش باران اسیدی» خوانده شد راهی مراکز درمانی شده اند.

معصومه ابتکار به عنوان مسئول اصلی مسائل و مشکلات مربوط به مسائل زیست محیطی اما همزمان با بحران خوزستان، درگیر بحران دیگری از داخل سازمانش بود.

اعتراض جمعی از کارکنان این سازمان و انتقاد از آنچه «نگاه سیاسی ابتکار» عنوان می کردند و همچنین حاشیه های انتصاب یک فرد دیپلمه به یک جایگاه مدیریتی مهم در سازمان تنها بخشی از مشکلات ابتکار بود.

در حالیکه مقامات محلی تاکید داشتند بارش باران اسیدی موجب مسمومیت و تنگی نفس خوزستانی ها شده رئیس سازمان محیط زیست در واکنش به این بحران، ترجیح داد تنها بارش باران اسیدی در  این استان را تکذیب کند: «نتایج حاصل از دستگاه‌های پایش آلودگی هوا نشان می‌دهد میزان اسید موجود در باران اخیر خوزستان عادی بوده و باران اسیدی در این استان نباریده است.»

وی تاکید داشت که اکثر کسانی که به بیمارستان مراجعه کرده اند قبلا دچار بیماری های آلرژیک بوده اند و علت به وجود آمدن این حادثه را اینگونه تشریح کرد: «دودکش‌های نفتی، سوزاندن مزارع نیشکر، سوزاندن لاستیک و زباله و گرده‌افشانی گیاهان برخی آلاینده های هوای خوزستان هستند»

این دلایل ابتکار برای برخی کارشناسان قابل قبول نبود؛ آنها می گفتند سال های گذشته نیز چنین آلاینده هایی در هوای خوزستان وجود داشت ولی هیچگاه بحرانی با این وسعت روی نمی داد.

ابتکار اما در ابتدای اوج گیری بحران هجوم ریزگردها به استان خوزستان نیز در کانون توجه و انتقادات قرار داشت.

بهمن ماه سال گذشته نیز خوزستانی ها درگیر ریزگردهایی بودند که از سمت همسایه غربی وارد ایران شده و خوزستان نیز بیشترین سهم را از آن داشت؛ همه منتظر بودند که معصومه ابتکار سریعا خود را برای مدیریت بحران به خوزستان برساند اما نه تنها خبری از این حضور نشد بلکه یکی از مشاوران رئیس سازمان محیط زیست وزیر بهداشت را که بعد از تاکید رهبر انقلاب و دستور رئیس جمهور برای پیگیری بحران به خوزستان رفته بود را «نخود هر آش» خواند.

معصومه ابتکار در میان انتقادات مطرح شده نسبت به عملکردش، به دنبال یک مقصر می گشت؛ او معتقد بود که اقدامات دولت قبل منجر به بروز این بحران شده است: «امروز محصول بی برنامگی و بی تجربگی دولت قبل را تجربه می‌کنیم، مردم دارند پیامدهای آنرا تحمل می‌کنند، ولی از ما انتقاد می‌کنند چون ما را می‌بینند»

ابتکار اما در ادامه نیز تلاش می کرد همه مشکلات موجود در سازمان محیط زیست را به دولت قبل ربط دهد؛ وی معتقد بود «دولت یازدهم میراث دار مشکلات دولت قبل است»

رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دیدار با جمعی از احزاب سیاسی حامی دولت تدبیر و امید در مهرماه سال جاری گفت: «در هشت سال گذشته بسیاری از ساختارها فروپاشید و به شکل تحقیرگرایی ها بروز پیدا کرد و بخشی از مسائل و مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم ناشی از تصمیمات نادرستی است که در دوره های قبل گرفته شده است.»

ابتکار با وجود انتقادهای فراوان نسبت به مدیریت اش و آنچه از سوی منتقدان مدیریت سیاسی وی بر سازمان محیط زیست خوانده می شد؛ تاکید داشت که «مسائل سیاسی را در کار خود دخالت نمی دهد»؛ قرار دادن این اظهارنظر ابتکار در کنار برخی اقدامات وی در انداختن همه مشکلات زیست محیطی به گردن دولت گذشته افکار عمومی را با تردید مواجه می کرد.

منتقدان می پرسیدند آیا بحران آلودگی هوا در خوزستان مانند ضعف در زیر ساخت های ایلام در برابر سیل تنها محدود به دولت های نهم و دهم است و آیا معنای رفتار ابتکار در انداختن همه مشکلات مربوط به سازمان متبوعش  به گردن دولت قبل، سیاسی کاری نیست؟

دولت جدید کی قرار است «کار» خود را شروع کند؟

حسن روحانی با وعده داشتن برنامه ای ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات کشور وارد عرصه مدیریت کشور شد؛ وعده ای که به مرور مردان اقتصادی دولت، تحقق آن را به بعد از توافق هسته ای با کشورهای ۵+۱ و اخیراً به دو سال بعد از توافق حواله داده اند.

این روزها اما دولتمردان یازدهم به عقیده بسیاری از کارشناسان و حتی خود مسئولان اقتصادی نه تنها در تحقق وعده های اقتصادی خود نظیر خروج از رکود توفیق  چندانی بدست نیاورده بلکه در مقابل برخی ایرادات مدیریتی که منجر به خسارت برای مردم می شود، همه چیز اشکالات را به دولت قبل ارجاع می دهد.

میزان و حجم شعارهای دولت یازدهم و انتقاد آنها از دولت قبل شاید در آغاز راه می توانست جامعه و حتی منتقدان را تا حدودی قانع کند، اما بعد از حدود دو سال نیم از آغاز به کار دولت یازدهم شاید این ادعا که «همه مشکلات مربوط به دولت گذشته است» برای افکار عمومی راضی کننده نباشد.

حال جامعه منتظر است تا ببیند دولت یازدهم تا چه زمانی می خواهد مشکلاتی که با برنامه ریزی کوتاه مدت قابل حل است را به کم کاری دولت گذشته _ که قطعا مانند دیگر دولت های قبلی کم کاری ها و نقص های فراوانی در مدیریت کشور داشته _ بیندازد؟

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۴
حسن حیدری

تذکر۲۰ نماینده به رئیس‌جمهور برای توقف جمع‌آوری سانتریفیوژهای نطنز و فردو

۲۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تذکری به رئیس جمهور خواستار توقف دستور جمع‌آوری سانتریفیوژهای فردو و نطنز شدند.

فارس:  ۲۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تذکری به حسن روحانی رئیس‌جمهور خواستار توقف دستور جمع‌آوری سانتریفیوژهای فردو و نطنز شدند.

در شرح تذکر نمایندگان آمده است: متأسفانه در دو روز گذشته چند پیمانکار برای جمع‌آوری سانتریفیوژهای فردو وارد این سایت شده‌اند و شروع به جمع‌آوری زیرساخت‌های این سایت نموده‌اند و گفته‌اند دو هفته اینجا می‌مانیم تا کار را تمام کنیم.

جناب آقای رئیس‌جمهور! این اقدام توأم با تعجیل در زمانی اتفاق می‌افتد که بند یک از شروط ۹گانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اخذ تضمین کافی از رئیس‌جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا که نوشتن نامه رسمی از جانب آنها مبنی بر لغو تحریم‌ها در زیرساخت‌های تحریم‌هاست موفق نشده، آقای رئیس‌جمهور! مسئولیت تحقق شروط ۹گانه و شروط شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی بر اساس بند ۹منشور به تیم هوشمند، قوی و آگاه واگذار شده و این تیم هنوز تشکیل نشده است.

آقای رئیس‌جمهور اگر دقت کافی در تحقق این شروط انجام نشود، تهدید منافع ملی رخ خواهد داد که غیرقابل جبران است.

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۳
حسن حیدری

مقام صهیونیست:جنگ واقعی باایران درعرصه فناوریست

رئیس اداره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی تاکید کرد جنگ واقعی این رژیم با ایران در شرایط کنونی در عرصه فناوری است.
به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه اینترنتی «ارم نیوز»، هرتسی هالیوی گفت: عرصه فناوری شاهد جنگ واقعی بین ایران و اسرائیل است. 
 
 
هالیوی با هشدار درباره موفقیت ایران در حوزه فناوری  افزود: اگر عده ای تصور می کنند احتمال بروز جنگ بین دو طرف در ده سال آینده وجود دارد، باید بداند که جنگ در عمل همین امروز ادامه دارد.
 
 
وی با اشاره به کاهش تفاوت فناوری بین ایران و اسرائیل خاطر نشان کرد: تهران سالهاست برای کاهش جدی این تفاوت تلاش می کند. مهندسان، کارشناسان و تکنسین ها مبارزان این جنگ هستند. 
 
 
رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل گفت: این جنگ در زمینه های اطلاعاتی متمرکز است و هر طرف می خواهد از توان رزمی طرف مقابل آگاهی پیدا کند. 
 
 
هرتسی هالیوی افزود: این جنگ بسیار اهمیت دارد و گزارش های اطلاعاتی اسرائیل از پیشرفت فناوری در ایران نشان می دهد این کشور مسیرهای متفاوت با مسیرهای متعارف در غرب را طی می کند و موفق شده است فاصله ها را تا حد زیادی کاهش دهد. 
 
 
هالیوی  گفت: هزینه از دست رفتن فاصله های فناوری با ایران برای اسرائیل بسیار زیاد خواهد بود. ما اکنون شاهد تغییر شرایط به نفع طرف هایی هستیم که از دسترسی به فناوری های اطلاعاتی اسرائیل بسیار دور بودند. بیست سال پیش دستاوردهای اطلاعاتی بسیار زیادی داشتیم و در هفت سال اخیر اطمینان داشتیم که از نظر اطلاعاتی در منطقه در سطح خوبی قرار داریم، اما امروز جهان به سرعت در حال تغییر است. متخصصان فناوری اسرائیل و ایران امروز جنگی را علیه یکدیگر هدایت می کنند.
 
 
این مقام نظامی صهیونیست خاطر نشان کرد: جنگ آینده برای جبهه داخلی اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود که کاملا با شرایط جنگ سال ۱۹۷۳ متفاوت است. سخن امروز از جنگ ذهن ها و عقل هاست و تبلیغات طرف مقابل می تواند روحیه اسرائیلی ها را در هم بکشند. 
۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۸
حسن حیدری
عطش دولت یازدهم برای رابطه با سیزان بزرگ به هر بهانه ای
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی):
«آمریکا بخش عمده مشکل منطقه است، نه راه حل»

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۱۶
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

امنیت نباشد هیچ چیز نیست

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31285/B/13940811_0131285.jpg

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۰
حسن حیدری
رجانیوز - شناسه خبر : ۲۲۶۱۷۶
علیرضا معاف

۱۷۳ نکته راهبردی از نامه امام خامنه ای به رئیس جمهور

نامه تاریخی، راهبردی و راهگشای امام خامنه ای به رئیس جمهور در مورخه ۲۹/۷/۹۴ با وجود آنکه متن عمیق، فرا متن دقیق و بینامتن صریحی دارد ولی بر اثر «حجاب معاصرت»، همه اجزا و ابعاد این نامه متضلّع و متکثّر، مورد واکاوی، آنالیز و تحلیل قرار نگرفته است. ابن ابی الحدید، مورخ و ادیب بزرگ اسلامی می گوید: «جمله و سخن کامل دو رکن دارد: مفردات کامل و ترکیبات کامل»؛ در ادامه اثبات می کنیم که نامه امام خامنه ای (روحی له الفداء) هم از حیث واژگانی و مفردات و هم از جهت ترکیبات و مهندسی کلام، جامع و کامل است. می گویند: «ما حُفِظَ فَرَّ و ما کُتِبَ قَرَّ». اکنون که بخشنامه مکتوب امام امت خطاب به رئیس جمهور، ستاره قطبی و سراج منیر فضای سیاسی و مدیریتی کشور است، طبعاً و ضرورتاً باید این عهدنامه فرجامین برجام، به درستی استدراک و فهم شود تا دچار هاله غفلت و تغافل نگردد. کشور هرگز به شرایط «پسابرجام» مورد نظر دولت یازدهم وارد نشد؛ بلکه به شرایط «پسا نامه امام خامنه ای» وارد شده ایم. ۱۷۳ نکته ذیل، فتح بابی است بر این مفاهمه و مباحثه ضروری:
 
 
۱.نامه امام خامنه ای، به استراتژی قرآنی «و لاتهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون» متعهد است، ادبیات نامه، استعلایی، استحکامی و حتی متعمّداً فاتحانه است.
۲.نامه، نشان می دهد که رهبری به پیچ تاریخی تمدن سازی ملتزم است، امام مسلمین دیگر «تحمیل پذیر» نیست و آرمانهای اصلی را هرگز فدایِ مسائل جاری نمی کند.
۳.لهجه نامه ایشان، فنی، کارشناسی، تخصصی و غیر رسانه ای است، هرچند نامه نوعی عملیات روانی بر علیه غرب است اما این عملیات با ابزار تخصصی انجام شده است.
۴.دالّ مرکزی محتوائی نامه، «بی اعتمادی به وعده های شیطان» و دالّ شناور نامه، «ضرورت لغو همه تحریم ها به عنوان هدف کارکردی مذاکرات» است. هم نشینی معنادار دالّ مرکزی و دالّ شناور نامه، خبر از فرجامِ بدِ برجام می دهد؛ چرا که وعده لغو همه تحریم ها، وعده شیطان بزرگ است! که طبعاً به آن اعتمادی نیست.
۵.در بند دوم نامه رهبر انقلاب، در قالب ۴۲۴ کلمه به صورت فشرده و پرمغز، مانیفست استکبارشناسی و رفتارشناسی دولت آمریکا در موضوع هسته ای، تحلیل و تعلیل شده است. واژگان به کار رفته در این متن عموما شامل «خصومت»، «اخلال»، «براندازی»، «طرفداری از فتنه ها»، «کمک مالی به معارضان»، «تهدید به حمله نظامی»، «دیپلماسی زورگویانه»، «ورود فریب کارانه»، «نقض عهدهای مکرر آنان در طول مذاکرات دوساله» و ... است. در تحلیل رهبری کمترین نشانی از خوش بینی و "حسن ظن" نسبت به آمریکا مشاهده نمی شود.
۶.نامه، نمایش مسلط وارگی امام مسلمین به متن توافقات است.
۷.نامه، نظام بطلمیوسیِ آمریکا محوری را با ضربات کوپرنیکی از هم پاشاند.
۸.نسبت انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی و گروههای مقاومت میهنی، نسبت پدر و فرزندی و ابوّت و بنوّت است. اکنون در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی نیاز به یاری و مساعدت فرزند خود دارد. موفقیتهای باشکوه منطقه ای تفکر انقلابی، به کمک رفع نقاط ضعفِ ساختاری و ابهاماتِ یکی از دستاوردهای دولت مستقر نظام اسلامی، می آید. یکی از استراتژی های هوشمند امام خامنه ای، ایجاد رابطه رفت و برگشتی مستمر میان موفقیتهای انقلاب اسلامی با بیداری اسلامی است. چه اشکالی دارد که دستان توانمند و مخلصِ قاسم سلیمانی، پای شکسته و گچ گرفته ظریف را پوشش دهد و خون شهدای عزیز مدافع حرم و سپاه قدس، ضعفهای دیپلماتهای وزارت خارجه را جبران کند؟ همان طور که خطاهای سهوی اکبر ولایتی با سخنان مستند سعید جلیلی اصلاح شد. نامه، قدرت متفوّق منطقه ای تفکر انقلابی را به رخ آمریکا می کشد. حضور پرمضمون مردم در تشییع شهدای غواص هم به داد دولت می رسید اگر گوشِ شنوایی در دولت وجود داشت.
۹.این نامه، مکانیزم ماشه ایران را فعال کرد. یکی از اصلی ترین غفلت های تعبیه شده علیه ایران در نتایج مذاکرات، مکانیزم بازگشت پذیری تحریم ها بود. در واقع قطعنامه ۲۲۳۱ توپ را به زمین ایران انداخته بود، ولی رهبری توپ را به زمین طرف مقابل انداخت و اگر اکنون آمریکا دست از پا خطا کند ایران دست برتر را دارد. نامه رهبر انقلاب مکانیزم ماشه ایران را علیه مکانیزم ماشه آمریکا فعال کرد.
۱۰.یکی از ریل های غلط مذاکرات، القای مستمر نیاز ایران به مذاکره و عدم نیاز آمریکا به توافق بود، نامه این اشتباه را نیز تصحیح  کرد. تهدید توقف برجام (در صورت نقض عهد آمریکا) از سوی ایران در نامه رهبری نشان می دهد که رهبری، آمریکا را نیازمند توافق می دانند. کسی که نیازمند به توافق است را می شود تهدید به توقف کرد و تهدید مندرج در نامه به درستی القاء می کند که آمریکا به این توافق نیاز دارد نه ایران.
۱۱.در نامه امام عَدل و عِدل انقلاب اسلامی، رئیس و اعضای کمیسیون ویژه برجام، معادل رئیس و اعضای مجلس مورد تقدیر قرار گرفتند.
۱۲.نامه، طرح مجلس را محتاطانه توصیف کرده است. احتیاط هرچه باشد، با شجاعت و جسارت، قریب المخرج و قریب المضمون نیست، طرح محتاطانه مجلس واژه ای دو پهلو و ایهام دار و کمی انذاری است، کلمه احتیاط می تواند ناظر به رای شکننده و لب مرزی طرح علی لاریجانی و دوستانش نیز باشد.
۱۳.نامه، احیا کننده هر سه عنصر مصلحت، حکمت و عزت است که با ابزار سه گانه حوصله، تدبیر و استقامت حاصل شده است.
۱۴.ساختار و بافتار نامه منسجم است، مقدمه، موضوع میانی و نتیجه گیری دارد. نامه ورودی، فرآیند و خروجی دارد.
۱۵.نامه، از سه خصوصیت روشمندی، باورمندی و دغدغه مندی بهره برده است و در عین حال هندسه مند و ترازمند است.
۱۶.نامه، پراکنده نیست، مفاهیم متشابه ندارد، محکم است، ناسخ خطوط قرمز پیشین نیست، فربه نیست و در تطورات زمانی گرفتار نشده است.
۱۷.شیوه تقدیر از منتقدین نشان داد که هتاکی و توهین به منتقدینِ کارشناس و ریزبین، با مشی، سلوک و مشرب رهبری انقلاب همخوان و هم آهنگ نبوده و نیست.
۱۸.نامه، برای طرف غربی و آمریکایی، گویا، مبین و مصرح است، واکنش های طرف غربی به نامه این حقیقت را نشان می دهد که پیام نامه را دریافت کرده اند.
۱۹.نامه، پرونده و دعوای هسته ای را «مسئله مستحدثه» تلقی می کند و پیشرفت صنعتی را بدیهی و «مسئله بنیادین» نظام می انگارد.
۲۰. نامه، بر مبانی و مبادی تئوریک عدم اعتماد به آمریکا بنا شده و بنابراین نقطه عزیمت اجرای برجام را «هوشیاری مستمر» می داند.
۲۱.نامه، در کنار مبانی و مبادی بی اعتمادی به آمریکا، غایات و اهداف منطقه ای نظام را آشکار بیان می کند (خذ المبانی و المبادی و الغایات)
۲۲.نامه، یک نامه تاریخی - فرهنگی است و برساخت گراست و به روایت رسمی انقلابی توجه دارد نه همه روایات.
۲۳.هیچ بند نامه به جریان لیبرال، روشنفکر ماب، غرب زده، غرب پرست، غرب اندیش و غرب باور، قدرت مانور رسانه ای و سیاسی نداد. واکنش گیج رسانه ای غربگرایان نسبت به مفاد نامه نشان از درک صائب ژورنالیستی نویسنده نامه از فضای رسانه ای کشور دارد.
۲۴.با هیچ کلمه، جمله و یا بند نامه نمی توان (به شیوه غربی برخورد گزینشی)، جریان انقلابی و تکلیف مدار را شماتت و سرزنش کرد از این جهت نامه اخیر بسیار شبیه به پیام قطعنامه امام است.
۲۵.نامه، کماکان به رسالت بلاغی رهبر جامعه پایبند است.
۲۶.نامه، به رسالت انذاری و تبشیری توأمان امام مسلمین ملتزم است.
۲۷.نامه، در برابر عناصر داخلی، لیّن و با مدل «رحماء» و در برابر دشمن خارجی، سخت و با مدل «اشدّاء» است.
۲۸.در هیچ جای نامه، از رضایت رهبری از برجام، قرینه، ردّ پا و دلیلی مشاهده نمی شود.
۲۹.نامه، در برابر تاریخ، تصویری عزت مند، غیور، ملی و پرشور از نظام جمهوری اسلامی به یادگار می گذارد.
۳۰.نامه، فصل الخطاب است اما فصل الختام نیست، بگو مگوهای پیشینی را پایان می بخشد اما ملاحظات رهبری، مورد مداقّه و حساسیت خواهد بود.
۳۱.مرجعیت بخشی به هیأت رصد که واجد صفات «قوت» و «آگاهی» هستند نشان می دهد که رهبری به ظرفیتی متفاوت از ترکیب فعلی شورای عالی امنیت ملی برای رصد و نظارت می اندیشند.
۳۲.آینده پژوهی نامه مبتنی بر عبرت پژوهی تاریخی است؛ آمریکا در آینده به وعده خود عمل نخواهد کرد، زیرا در گذشته عمل نکرده است. تاریخ چراغ آینده است و برای تحلیل امروز و برنامه ریزی فردا، باید دیروز را فهمید.
۳۳.نامه، از مباحث گفتمانی غفلت نکرده است و با دوبال گفتمان- کارکرد پرواز کرده است.
۳۴.اعتماد به وعده الهی و نصرت الهی بیت الغزل همه اندیشه ها و مواضع امام خامنه ای است که در این نامه نیز حضور آرامش بخشی دارد.
۳۵.نامه، یک نامه توصیفی، توصیه ای و اخلاقی محض نیست بلکه یک نامه تجویزی، هنجاری، ارزشی و مبتنی بر باید و نباید است؛ در واقع نامه، یک عهدنامه و یا به تعبیر امروز بخشنامه است.
۳۶.اولویت مساله فلسطین در این نامه فراموش نشده است.
۳۷.نامه، از هر سه شیوه حکمت، جدل احسن و موعظه حسنه بهره برده است. بخشهایی از نامه حکمی، بخشهایی جدال احسن و بخشی موعظه حسنه است.
۳۸.نامه، نه رد مطلق برجام و نه تایید مطلق برجام است، بلکه تایید مشروط، مقید و محدود آن است. شروط در نامه، به طور واضح گفته شده، اما قیود و حدود در نامه منضمر و مستتر است؛ بنابراین تایید مشروط برجام، تعبیری ناقص است و باید از لفظ تایید مشروط، مقید و محدود برجام استفاده نمود.
۳۹.برجام کماکان غیرقانونی است بلکه برجام با اجرای ۲۸ شرط تصریحی امام خامنه ای قانونی خواهد بود.
۴۰.نامه، علاوه بر رئیس جمهور، حداقل سه مخاطب دیگر دارد: الف) آمریکا و اسرائیل و غرب(انگلیس و فرانسه و آلمان)  ب)مردم ایران و منطقه   ج) جبهه مقاومت و متحدان منطقه ای ایران؛ واکنش مثبت متحدان منطقه ای ایران به نامه نشان داد نامه امام در بازآرائی جبهه مقاومت درست به هدف زده است (سخنان سید حسن نصراله در شب عاشورا را بخوانید)
۴۱.اشاره تصریحی به تلاش آمریکا در جهت راضی نگه داشتن اسرائیل در روند ۲سال اخیر مذاکرات، دروغ پربسامد همنوایی منتقدان با نتانیاهو را رسوا کرد و دعوای زرگری آمریکا-اسرائیل را خیمه شب بازی انگاشت، بنابراین ادعای عصبانیت صهیونیست ها از برجام، از نظر رهبری، مطرود و غیر مسموع است.
۴۲.نامه، به نخبگان علمی و جوانان دانشمند کشور پیام داد که تحت هیچ شرایطی، نظام اسلامی از استراتژی «جهش علمی» کوتاه نمی آید. نامه نشان داد نظام به امنیت روانی دانشمندان ملتفت و متوجه است و نگران ترور روحی آنهاست.
۴۳.نامه، به ممنوعیت بازدید از مراکز نظامی اشاره نکرده است چراکه این موضوع اساسا خارج از حیطه اختیارات رئیس جمهور است
۴۴.تثبیت نسبی ساختارهای نظام اسلامی، حاکی از اعتماد به نفس ساختاری نظام در بحرانهاست. رهبری فتنه ۸۸ را با ظرفیت عظیم مردمی حل نمود و بحران هسته ای را با ساختارهای نظام پیش راند. احترام رهبری به مجلس، بیش از احترامی بود که مدیران مجلس، به مجلس گذاشتند.
۴۵.نامه، تجلی عقلانیت نظام اسلامی است. قوه عاقله نظام در این نامه هویدا می شود و یک پرونده پربحران را با شروطی همه فهم، تدبیر می کند.
۴۶.نامه، مرتبط با یکی از پر تنش ترین مباحث سیاسی سالهای اخیر کشور است اما فضای سیاسی کشور را آرام و فضای ذهنی نخبگان را از تنش، اضطراب و التهاب نجات داد.
۴۷.نامه، کماکان به مردم فرصت فکر، تامل، ارزیابی و قضاوت داد، عدالت سیاسی امام اقتضاء می کند که معرفت مردم در بحرانها و بزنگاهها بالاتر برود.
۴۸.نامه، دولت را در جایگاه مسئول اقتصاد کشور می نشاند و پروژه «مسئولیت زدایی» دولتمردان در امر اقتصاد را ناکام گذاشت، مسئول کسی است که مورد سوال قرار می گیرد و باید پاسخگو باشد.
۴۹.صفت کارشناسی و کار بلد هرگز برای تیم مذاکره بکار نرفته است.
۵۰.نامه، نشان داد که هیچ آخوند نجف و قم درس خوانده ای هیچ توافقنامه ذلت باری را امضا نمی کند، در قرارداد ترکمنچای نیز (۱۲۴۳ ه.ق) عباس میرزا نسبت به وعده های مدرنیزاسیون منفعل بود و الزاما خائن نبود. نامه نشان داد که به ایران اسلامی «ژنوچای» و «ترکمنچای» تحمیل نخواهد شد.
۵۱.نامه می گوید که پیشنهاد اندراج در نظام بین الملل برای حل مسائل استراتژیک و یا جاری (مشکل کم آبی) غلط است.
۵۲.نامه، چارچوب نظری و چارچوب مفهومی «ما چگونه عمل می کنیم؟» را تدارک کرد.
۵۳.نامه، نظام را از برزخِ تعارض انقلابی گری با سفره های مردم نجات داد.
۵۴.نامه می گوید که باید با ریزبینی و دقت، متن برجام بررسی می شد، اسب پیشکشی را دندان نمی شمرند اما اژدهای هفت سر را دندان می شمارند!
۵۵.دال مرکزی استراتژیک نامه این عبارت است: تغییری در کار نیست و امّهات و ثوابت نظام اسلامی و اصول موضوعه انقلاب تغییر نکرده است.
۵۶.تئاتر و بازیِ تک پرسوناژ دولت آمریکا، بی فرجام شد.
۵۷.نامه، هم «خاتمه ای» بر برجام بود و هم «فاتحه ای» بر دیپلماسی انفعال خواند.
۵۸.نامه، بازی جفت پوچ آمریکا و گران فروشی تحریم های در حال فروپاشی را افشا کرد.
۵۹.نامه معتقد است که چرخ هسته ای با مقاومت خواهد چرخید و چرخ اقتصاد با اقتصاد مقاومتی خواهد چرخید.
۶۰.کارویژه این نامه، جلوگیری از دبّه سیستماتیک آمریکاست که در DNA آنها نهادینه شده است.
۶۱.نامه می گوید میز مذاکرات، کلاس دیکته نیست، نامه حلقه پایانی و مکمل و متمم مذاکرات ۱۲ساله بود که جمع بندی پایانی ایران را اعلام کرد.
۶۲.برجام بدون شروط ۲۸ گانه به آمریکا این امکان را می داد که زیر ساختها تحریم ها را حفظ کند و زیر ساخت غنی سازی ایران از بین برود. نامه این دو هدف آمریکایی را همزمان خنثی کرد.
۶۳.در نامه، حقوق ایران در NPT مفروض گرفته شده است.
۶۴.در نامه به اجرای پروتکل الحاقی اشاره نشده است.
۶۵.طبق نامه، Fact sheet ایران و متن مذاکرات ملاک است، نه تفسیر کدخدا.
۶۶.نامه، به یکی از نقاط و مراکز اصلی دعوا که PMD بود توجه اختصاصی نموده است.  (جان کری گفته بود مسئله PMD، central است)
۶۷.ایران، کشور فروپاشی گروههای مرجع سیاسی است و هر ایرانی یک تحلیلگر است؛ نامه بر روی فهم مردم حساب باز کرده است.
۶۸.نامه، از دوپینگ هسته ای یک جریان فرصت طلب در انتخابات پایان سال جلوگیری کرد و ملاک به دست مردم داد.
۶۹.حرفِ بنیادین و ایدئولوژیک نظام با صورتبندی کارکردی و کاربردی به مردم عرضه شد.
۷۰.نامه رهبری با «تاخت و تاز بر مصادیق مبهمِ» برجام به «ساخت و ساز مفاهیم انقلابی» در دوران پسابرجام می پردازد.
۷۱.نامه می گوید در دنیای امروز اصاله البرائه غلط است بلکه اصاله الاحتیاط مبتنی بر فقه الامنیه درست است. دفع خطر احتمالی عقلا واجب است.
۷۲.کلمات و مفاهیم کلیدی نامه خاصیت هدفگذاری دارند، بنابراین «دولت موظف است فعالیتهای برجام را در صورت نقض عهد آمریکا متوقف کند» خاصیت هدفگذاری دارد.
۷۳.نامه، رویکرد امت گرا و نگرش تمدنی دارد و با جبهه مقاومت نسبت برقرار می کند. نامه با وجود پرداختن به یک مسئله خاص نظام جمهوری اسلامی، حرفهای منطقه ای خود را فراموش نمی کند.
۷۴.نامه، دو نقطه قوت ما یعنی «ابهت» و «ابهام» نظام اسلامی را بر می گرداند. علت اصلی عدم حمله نظامی به کشور ما، ابهت ما و ابهام دشمنان نسبت به توانمندی های نظامی ایران بوده و هست؛ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ این ابهام و ابهت را نشانه رفته بود اما اکنون نامه، ابهام و ابهت ما را برگرداند.
۷۵.نامه می گوید قصه درگیری ما و غرب، هسته ای نیست، هویتی است.
۷۶.آمریکاییها معمولاً به آنچه می گویند عمل می کنند نه آنچه می نویسند. نامه، اظهارات مقام های آمریکایی مبنی بر باقی ماندن ساختار تحریم ها را ملاک نقض برجام می داند. «اظهارات» مهم است.
۷۷.نامه دغدغه های «پایگاه ایدئولوژیک نظام» و « بدنه اجتماعی فعال» را محترم می شمارد، دو رکن اساسی سیاست ورزی ناشی ازعقل دوراندیش و هدف محور، احترام به دغدغه های این دو طیف است.
۷۸.نامه، نسبت به ملک ری ساختگی در پس ذهن همه مسئولان هشدار می دهد.
۷۹.نامه از جملات اخباری با معنای انشائی و جملات توصیفی با مقام تجویزی بهره می برد، چراکه رهبری در جایگاه هدایت خواص و مسئولین است.
۸۰.وقتی رئیس جمهور نهایتا برجام را با یک امضا و در قالب یک لایحه به مجلس نداد چرا باید امضای رهبری زیر آن بخورد؟
۸۱.نامه فریاد می زند که دوران استعمار، استثمار، استهلاک و استعباد گذشته است.
۸۲.نامه به جریانات شکاف زیّ و بحران زیّ قدرت مانور نمی دهد و به مصلحت عدم شکاف و دوئیّت و انشعاب و عدم تجزیه حاکمیت- مردم پایبند است.
۸۳.نامه نشان می هد برخورد آنالیزیک و جزء نگرانه نسبت به برجام و لوزان و ژنو در ۲سال اخیر صواب و ثواب بوده است.
۸۴.نامه، واقعیت ها را تغییر داد نه آنکه واقعیت های تحمیل شده را بپذیرد.
۸۵.نامه می گوید که امروز نیاز داریم که در عین حفظ اصول، انعطاف های لازم را در فروع داشته باشیم و این بلوغ انقلاب است ( زخمی که با مرهم درمان شود داغ نکنند)
۸۶.نامه می داند که کسانی که با حوصله وخلوص با امام مسلمین بیعت کرده اند با حوصله و صبر رسوایی بیعت شکنان غرب باور را به نظاره خواهند نشست.
۸۷.شناسه ها و شاخصه های نامه موثر: جامع و مانع بودن، گویا و رسا بودن، قابلیت استعاری شدن، قابلیت تفهیم و تفهم داشتن، غنای مفهومی داشتن، قابلیت دیالوگ داشتن، زایش و جوشش مفهومی داشتن است. نامه این هفت شناسه را داراست.
۸۸.روح حاکم بر نامه: جمعی بودن، تاریخی بودن، اخلاقی بودن، مودب بودن، مساله مندی، معتبر بودن، وزین بودن، منطقی بودن است، نامه ماحصل تلاش تاریخی یک ملت و تشخص یک امت است.
۸۹.نامه، متکفل تنظیم جدول تعهدات متقابل طرف مقابل بود.
۹۰.در نامه آئین های حرمت بخشی به همه ارکان تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام تدارک شده است، ده ضمیمه و پیوست شورای عالی امنیت ملی و نه شرط مجلس، معادل شروط شخص رهبری اهمیت یافته است.
۹۱.نامه نشان داد توافق هسته ای جزئی از چارچوب ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک آمریکا در منطقه نخواهد بود.
۹۲.«نقاط محل نزاع میان ما  و غرب در مذاکرات هسته ای» به «نقاط محل نزاع میان ما و غرب درنظارت بر اجرای برجام» تغییر فاز داد.
۹۳.تفسیر استاندارد نظام جمهوری اسلامی از بخشهای مهم برجام شفاف و رسمی شد
۹۴.نامه نشان داد، خطوط قرمز رهبری، رعد و برق بی باران نبوده و از دستور کار نظام خارج نخواهد شد.
۹۵.در فقه، کثیرالشک را اعتباری نیست و کثیرالیقین بودن مهم است. نامه نشان داد که نظام اسلامی روزه شک دار نمی گیرد و با اتقان و یقین به ادامه مسیر وارد خواهد شد.
۹۶.نامه شهاب ثاقب نیست که بیاید و برود؛ بلکه ستاره قطبی است که همه بردارهای واگرا را همگرا خواهد کرد و ملاک حرکت هسته ای و بین المللی نظام خواهد بود. رصد ادامه مسیر دولت با این ستاره قطبی خواهد بود.
۹۷.نامه، کلی گویی نیست بلکه به تخصیص عمومات، تقیید مطلقات و تضییق موسعات برجام پرداخته است تا از خسارتهای بزرگ برجام پیش گیری کند. رهبری حتی در تعویض ذخائر اورانیوم، ماده مورد تعویض را (کیک زرد) اسم برده است.
۹۸.نامه امکان مدل سازی و قاعده سازی در سایر امور استراتژیک کشور را مهیا می سازد و مبنای «فقه سیاست خارجی» خواهد بود.
۹۹.«برشام» (برجامِ سوریه) درکار نخواهد بود. برجام، آخرین پروژه مشترک ایران و آمریکاست.
۱۰۰.نامه قاعده «نفیِ سبیل» را جایگزین بی قاعدگی «باجِ سبیل» نمود.
۱۰۱.نامه، جام زهر را به صورت آمریکا پاشید.
۱۰۲.نامه برای نظام سناریو نویسی کرده است. دولت هرگز نگفت در صورت خلف وعده طرف مقابل چه سناریویی دارد؟ مشکل اصلی روزمرّگی، نداشتن سناریو در قبال رفتار زیگزاگی طرف مقابل است.
۱۰۳.نامه بجای نمادینه کردن برنامه هسته ای، آنرا نهادینه کرد و با افق گشایی، دستگاه مختصات جدیدی را برای استمرار حرکت هسته ای کشور مشخص نمود.
۱۰۴.اصول استراتژیک و راهبردی نامه، کاشف از اصول مدیریت سیاسی نظام ولایت فقیه است، اصل سعه صدر، اصل شجاعت، اصل بلاغت، اصل زیرکی، اصل انتقاد پذیری، اصل اقناع مردم، اصل انصاف، اصل صراحت، اصل تولی و تبری، اصل مشورت، اصل بصیرت دهی.
۱۰۵.اصول تاکتیکی نامه را می توان اینگونه برشمرد: اصلِ تفاوت نرمش قهرمانانه با سازش ذلیلانه، اصلِ تفاوت خدعه جنگی با فریب، اصلِ جلوگیری از تفرقه میان مردم، اصلِ مدیریت روانی خواص و مسئولین و اصلِ تربیت اخلاقی خواص.
۱۰۶.نامه در عین حال که چارچوبها و ممنوعیت ها را شفاف و علنی بیان می دارد، دستِ دولت ایران در پیگیری مطالبات مشروعش را نمی بندد.
۱۰۷.نامه از پارادوکس نما و تناقض نمایِ سخت «پافشاری بر اصول» و «انعطاف در فروع» و گردنه صعب العبور دوگانگی آرمانگرایی- واقع گرایی با کاربلدی و دست فرمان خوب عبور کرده است. دستورات، متناسب با واقعیت میدانی موجود است.
۱۰۸.نامه نشان می دهد که فقط «برجام مشروط به ۲۸ملاحظه راهبردی امام» قانونی است. «عین قانون نامیدنِ» «عین برجام»، کماکان بی قانونی و غیرقانونی است.
۱۰۹.نامه نشان می دهد که ایده ضعیف المنطق «بُرد-بُرد» عملیاتی نشده و فعلا و هنوز برجام سندی است که احتمالا می تواند خسارتهای بزرگ ببار آورد.
۱۱۰.نامه ادامه تئوری رهبری مبنی بر کسب تجربه تاریخی ملت و فهم عینی و محسوس شکستِ کدخدا باوری توسط توده های مردم است. واژه های به یادماندنی و عبرت آموز حکایت از این نگاه دارد.
۱۱۱.نامه ماهیتی دکترینال دارد و به بازخوانی دکترین سیاست خارجی انقلاب اسلامی پرداخته است. دکترین «آنتی سلطه» و «ضد استکبار» انقلاب اسلامی.
۱۱۲.نامه بر پرهیز از بزرگنمایی ضریب و تاثیر تحریم ها بر شکوفایی یا انحطاط اقتصاد کشور تاکید می کند.
۱۱۳.نامه با شعارزدگی و جوزدگی متعارف در ادبیات هسته ای دولتمردان در ۲سال گذشته، مرزگذاری شفافی دارد و با صورت کارشناسی، سیرت تحلیلی و سریرت تئوریک، همگان را از هیاهو و پیروزی نمایی کاذب برحذر می دارد.
۱۱۴.نامه از اینکه «تحریم های درحال فروپاشی» (به تصریح مقامات آمریکایی) به بهای گزاف و گرانِ تعطیلی علم و پیشرفت به  ما فروخته شود جلوگیری می کند.
۱۱۵.نامه، سدّی در برابر فروپاشی بنیانهای نظری انقلاب اسلامی است. نامه نشان می دهد انقلاب اسلامی، بدون ریشه، فاقد عقبه، بی هویت و دلّال و معامله گر نیست. نظام اسلامی، بدلیل فشار اقتصادی و با ابزار هسته ای، دوستان منطقه ای خود را ناجوانمردانه نمی فروشد.
۱۱۶.تعبیر نقض عهد «مکرر» مشخصا ناظر به رفتارشناسی دوساله اخیر آمریکاییهاست. آمریکا پرستانی که تهدید و تحریم های ۲ساله اخیر را چونان «قند مکرر» توجیه می کردند باید به اذکار تکرر نقض عهد توجه نمایند.
۱۱۷.نامه پروژه دهشتناک «بزک کردن چهره آمریکا» را عقیم می گذارد.
۱۱۸.نامه بر اصل «تناظر» در اقدامات ایران و آمریکا و واکنش متناسب و همزمان و دفعی تاکید می کند.
۱۱۹.نامه هشدار می دهد که مبادا به شکل تصادفی، «واردات بی رویه مواد مصرفی از آمریکا» تنها دستاورد برجام باشد.
۱۲۰.نامه بی«تدبیری» های سند برجام را جبران نمود و همزمان «امید» به آینده را در دلِ دلبستگان به انقلاب در سراسر جهان گرم تر نمود.
۱۲۱.تعبیر «درانتظار اعلام نظر اینجانب» در پاراگراف ابتدایی نامه، تاکیدی بر اختیارات ولی فقیه و انحصار مشروعیت یابی تصمیمات عالی نظام با امضای ولی فقیه عادل است. منطقا این تاکید در روند اجرای مشروط برجام پابرجاست و در صورتی که خارج از چارچوب اعلام نظر رهبری، اتفاقی بیافتد، نامشروع و غیرقانونی خواهد بود.
۱۲۲.تشکر از نویسندگان مطبوعات در بند اول نشان می دهد که رهبری با تضارب آراء و مباحث کارشناسی متفاوت و احیانا متهافت در رسانه های کشور موافق بوده اند.
۱۲۳.تعبیر «تصویر کامل» در بند اول حاکی از آن است که تصویر مطلوب رهبری از برجام شامل بر همه موارد منفی ومثبت احتمالی در توافق بوده و ایشان با تملق گویی، مداحی، مثبت نمایی کاذب برخی عناصر و رسانه های وابسته به دولت موافق نبوده اند.
۱۲۴.تعبیر «طبعاً دانسته اید» در ابتدای بند۲، کلمه جذاب و جالبی است! اگر با این همه سال حضور در مسئولیت، کسی نفهمد که آمریکا کدخدانیست و رئیس جمهور آمریکا مودب و با هوش نیست...
۱۲۵.نامه تصریح می کند که ادعای اوباما که قصد براندازی ندارد دروغ از آب درآمده، پس رفتار آمریکا در مذاکرات اخیر را ادامه همان روند و پروسه (فرآیند) قبلی می دانند. با این تفسیر برجام می تواند ادامه پروژه «براندازی» آمریکا تلقی شود. شروط ۲۸گانه رهبری ضمانت پروژه سوزی آمریکاییهاست.
۱۲۶.تعبیر «تهدیدهای صریح اوباما به حمله نظامی» نشان می دهد که از نظر امام خامنه ای ادعای «سایه شوم جنگ از سر کشور با برجام برداشته شد» کذب و بی مبناست. 
۱۲۷.نامه نشان می دهد «نیت خوانی» از سران آمریکا باید واقعی باشد. یعنی نیت آنها را باید از مواضع، اظهارات و عملکرد متاخر و مستمر آنها دریافت. در خطوط بعدی تعبیر «نیات خصمانه دولت آمریکا» تفسیر رهبری از «نیت واقعی سران آمریکا» را روشن می کند.
۱۲۸.نامه نشان می دهد که امام خامنه ای، ماهیت و هویت نظام جمهوری اسلامی را در انقلابی گری و اصرار و الحاح بر نگاه انقلابی می دانند. علت مبقیه نظام اسلامی، علت موجده آن است و اگر برجام به هویت انقلاب اسلامی ما آسیب بزند خسارتهای بزرگ ببار خواهد آورد.
۱۲۹.نامه به دولتمردان یادآوری می کند که فریاد نظام اسلامی بر سر رژیم غاصب صهیونیست واجد ۲صفت: منطقی و دنیاپسند است. اگر اجماع جهانی می خواهید باید دنیاپسند رفتار کنید و این یعنی فریاد آشکار بر سرِ صهیونیست ها و حامیان آمریکایی آنها. نقشه راه مقبولیت و محبوبیت دنیوی نیز، آمریکا ستیزی است نه آمریکا پرستی.
۱۳۰.در این نامه، برجام به هیچ صفت مستحسنی مفتخر نشده و هیچ مدالِ افتخار آمیزی دریافت نکرده بلکه به صفات «ضعیف»، «پرابهام»، «پیچیده» و «خسارت بار» متصف شده است.
۱۳۱.شرط اول از شروط نه گانه رهبری مبنی بر تعهد کتبی آمریکا و اروپا به لغو تحریم ها، به روشنی نشان می دهد که اگر متن برجام شامل بر چنین ادعایی بود، نیاز به تاکید رهبری و شرط گذاری ایشان نبود. از نظر نامه رهبری، برجام چنین خاصیتی نداردو این یعنی اصولا، اصلی ترین هدف نظام اسلامی از مذاکرات محقق نشده است و تیم مذاکره در تحقق این هدف اصلی ناکام بوده است.
۱۳۲.شرط دوم نامه رهبری ماهیت عملیاتی و اجرایی دارد و لازم است با تدابیرِ واکنش سریع برای اجرای آن تمهید شود. توقف سریع اجرای برجام در صورت وضع هر تحریم جدید و در هر سطح و درهر بهانه ای، یک اقدامِ عملی، علی الارض، قابل سنجش و ارزیابی ریاضیاتی است.
۱۳۳.اشاره هوشمندانه رهبری به منشا چندگانه تحریم ها (مقوله تحریم های مختلط) که بارها توسط منتقدین نیز تذکر داده شده بود از نکات دقیق شرط دوم ایشان است. اخبار دقیقی از قصد آمریکا بر احیای تحریم های اندکِ تعلیق شده، به بهانه تروریسم و حقوق بشر وجود دارد که رهبری این برنامه موذیانه دشمن را نیز عقیم گذاشت.
۱۳۴.در بند سوم شروط نامه رهبری، (ppi) یعنی موضوعات حال و گذشته با مسئله (PMD) ابعاد احتمالی نظامی یکسان انگاشته شده است. آمریکاییها در متون متعدد مذاکرات ژنو، لوزان و وین، گاهی این دو را معادل و گاهی متفاوت می نوشتند. نامه این دوگانه نویسی را تمام کرده است.
۱۳۵.در سه جای نامه بر«لغو» همه تحریم ها تاکید شده است و تنازل از این واژه و استفاده از عبارات «تعلیق»، «توقف مدت» و «رفع» پذیرفته نیست.
۱۳۶.در شرط چهارم رهبری بر حفظ هویت آب سنگین اراک تاکید شده است. حفظ هویت آب سنگین معنای فنی و کارشناسی روشنی دارد و با مفاد برجام متفاوت است. تزریق اورانیوم طبیعی و خروجی پلوتونیوم ضامن حفظ این هویت است. استفاده صوری از واژه «آب سنگین»، معنای حفظ هویت آب سنگین نمی دهد
۱۳۷.شرط پنجم نشان می دهد که معامله چند فازی و چند مرحله ای تبادل ذخائر اورانیوم غنی شده، فقط با کیک زرد پذیرفته است و نباید ذخائر فعلی ایران با اورانیوم طبیعی تبادل شود. اسرائیلیها بیش از همه بر ذخائر اورانیوم ایران حساس بودند.
۱۳۸.شرط ششم نامه بر توسعه «میان مدت» صنعت اتمی انگشت می گذارد نه توسعه «بلند مدت» و یا «توقف توسعه».توسعه در بازه زمانی «از هم اکنون» «تا پانزده سال» تکلیف شده است. فلذا سازمان انرژی اتمی در همین هفته های پیش رو باید از طرح توسعه خود رونمایی کند.
۱۳۹.ورود نامه به برخی مباحث خُرد و ریز اجرایی نظیر «ممنوعیت واردات هرگونه مواد مصرفی از آمریکا» نشان از نگرانی رهبری از دقت نظر مجریان دولتی در تدوین آئین نامه های عملیاتی و پیوست های ضروری اجرای برجام دارد.
۱۴۰.نامه سرشار از تعابیر«حفظ هوشیاری» و «مراقبت دقیق» و «لحظه به لحظه»، «جدا پرهیز شود» ، «مراقبت شود دنبال شود» است. این تعابیر، بارِ معنایی و محتوایی روشنی دارد و از نگرانی های امام حکایت می کند.
۱۴۱.بیش از هر بخش نامه رهبری از گزارشی که راجع به «بسیار عبرت برانگیز بودن» فرجام برجام می دهد نگرانی تداعی می شود. گزارش تکان دهنده و منذری است. تاریخ انقلاب پر است از فرجامهای تلخ و جهنمی آنها که چنین گزارشهایی را جدی نگرفتند تا اینکه خود به بخشی از آرشیو عبرت جمهوری اسلامی تبدیل گشتند. اگر لذت حکمرانی توان عبرت اندوزی را تحلیل برد یا تصمیم گیری ناشی از آن را به تاخیر اندازد، عبرت آموزنده خود به بخشی از همان عبرت تبدیل خواهد شد، تبدیل شدن یک مسئول نظام جمهوری اسلامی به مایه عبرت دیگر انقلابیون بدترین راه خدمت به انقلاب اسلامی به شمار می رود. عبرت آموزی برجام بیش از همه در فرجام اهل برجام تجلی خواهد کرد.
۱۴۲.روایت نامه نشان می دهد که برجام متوازن نبوده است و تنها با این شروط ۲۸ گانه متوازن شده است.
۱۴۳.نامه نشان می دهد که انگاره ها و گزاره های ذیل، جملگی غلط بوده اند:
۱۴۴.«برجام عزتمندانه است»، «خطوط قرمز فقط ابزاری برای مذاکره بود» ، «برجام را فنی بررسی نکنید و کلان نگر باشید»، «برجام تصمیم نظام است و دولت فقط مجری آن است»، «برجام را نقد نکنید که اگر تایید شود از آقا تقدس زدایی  می شود» ، «منتقدین ریزبین افراطی اند»، «برجام مهم نیست، راههای نفوذ را ببندید»، «برجام پرونده رهبری است»، «نظام مجبور است که برجام را یکجا و یکپارچه بپذیرد و امکان تحفظ مشروط وجود ندارد».
۱۴۵.نامه، سه بار بر «اخذ تضمین کافی» از طرف غربی و سه بار بر وجود «نقاط ابهام»، «پیچیدگی» و «ضعف ساختاری» تذکر می دهد. تکرار در کلام مردان حکیم، حکمت دارد.
۱۴۶.نامه نشان می دهد که چرندیات دشمن صرفا مصرف داخلی ندارد بلکه حکایت از شدت کینه و نیت خصمانه آنها دارد(قد بدت البغضاء من افواههم)
۱۴۷.قالب انتخاب شده توسط رهبری اطلاعیه، بیانیه و پیام نیست بلکه نامه مستقیم به رئیس جمهور کشور است. این قالب و فرمت، یعنی شخص رئیس جمهور مسئول تبعات برجام است.
۱۴۸.نامه از خطابهای گفتمانی به روحانی، اراده مخاطبه با همه کسانی دارد که احتمالا هنوز به آمریکای جنایتکار که حتی تهدید به حمله هسته ای به ایران می کند خوش بین اند.
۱۴۹.شکاف دیدگاههای استکبار ستیز رهبری با کدخدا باوری برخی دولتمردان، دیگر به یک گسل تبدیل شده است. (ایکاش کشور عزیزمان به این گسل دچار نمی شد)
۱۵۰.اشاره تصریحی به ابهامات و ضعفهای برجام، راه را برای انتقاد فنی و دلسوزانه از برجام باز می گذارد.
۱۵۱.نامه نشان می دهد که برجام «فتح الفتوح تاریخی»، «تعظیم قدرتهای بزرگ در برابر ایران» و ... نیست. فتح الفتوح تاریخی، علی القاعده ۲۸شرط نمی خواهد. 
۱۵۲.از میان همه موضوعات محل بحث و تاسیسات استراتژیک هسته ای ایران، بر موضوع «اراک»، «ذخائر اورانیوم غنی شده» تاکید ویژه شده است. رصد رسانه های عبری، عربی و غربی نشان می دهد تمرکز اسرائیل بر این دو مقوله بیشتر بوده است. رهبری حواسش کاملا جمع است که سگِ هارِ منطقه و دولت صهیونیستی کودک کش لحظه ای احساس امنیت نکند.
۱۵۳.نامه به خطوط قرمز پیشین رهبری تاکید مجدد می کند؛ تاکید بر ۱۹۰هزار سو و مسئله تحقیق و توسعه(R&D) نمونه ای از این خطوط است.
۱۵۴.نامه با غلط گیری از برجام، به تصحیح غلط های دیکته برجام پرداخته و حداقل های مطلوب ایران را ارائه می کند.
۱۵۵.نامه، مذاکرات طولانی و ملال آور را حلقه هایی از زنجیره دشمنی عنادآمیز آمریکا برمی شمرد. اطاله مذاکرات «ناشی از ناتوانی تیم مذاکره قبلی و بیانیه خواندن! آنها» نبوده است بلکه ناشی از طراحی دشمنانه آمریکا بوده است.
۱۵۶.نامه اثبات می کند که «نفوذ از طریق متن برجام» خطر محتمل کشور است و بی دقتی در این شکل نفوذ با بهانه توجه ویژه به «نفوذ پسابرجام» با نگرانی های رهبری همخوان نیست.
۱۵۷.نامه نشان می دهد رهبری هنوز از متن برجام عبور نکرده اند و تازمانی که حفره های ابهام آلود و خسارت بار برجام پرنشده، نباید به دوره پسابرجام وارد شد.
۱۵۸.نامه نشان می دهد که تشکر ایشان از تیم مذاکره مساوی با تایید دستاوردهای مذاکرات نیست. یکسان انگاری تشکر و یا تایید شخصیت حقیقی مذاکره کنندگان با موفقیت نتایج مذاکرات، مغالطه آزاردهنده ای بود که با این نامه خنثی شد.
۱۵۹.تمام کلمات نامه تصریح می کند که حتی در یک موضع از مواضع رهبری، تمجید و تعریف از نتایج مذاکرات دیده نمی شود. بلکه قطار کلمات ایشان، آوای نگرانی، دلواپسی و دغدغه را به گوش می رساند.
۱۶۰.نامه اثبات می کند که نقد تفصیلی، سخت گیرانه، موشکافانه و کالبد شکافانه، موجب دودستگی و دو قطبی شدن جامعه نبوده و ادامه این حساسیت ها نیز عامل دو دستگی و دو قطبی نخواهد بود.
۱۶۱.تمجید مستقل نامه از کمیسیون برجام، می تواند موید نقش آفرینی این کمیسیون در مسیر نظارت بر اجرای مشروط برجام و حضور پررنگ این کمیسیون در هیأتی باشد که در بند نهم مشروط رهبری بر تشکیل آن تکلیف شده است.
۱۶۲.به هر میزان که متن لغزنده برجام منشاء اصطکاکات سیاسی شد، نامه رهبری شاخص وحدت و مبنا و ملاک اتحاد همه سلایق و نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی شد. وحدتی که بر مبنای غیرت و عزت ملی و شرافت اسلامی بنا شده است، پایدار خواهد بود.
۱۶۳.یکی از تفاوتهای فاحش رویکردی ایران وآمریکا در مذاکرات در نامه امام خامنه ای اصلاح شد. آمریکا ریل مذاکراتی خود را بر مبنای راستی آزمایی و عدم اعتماد به ایران بنا نهاد و تیم ایران مبنای خود را اعتماد به طرف مقابل قرار داد. تاکید سه باره رهبری بر اخذ تضمین های کافی و نیز فازبندی و مرحله ای نمودن تحویل ذخائر اورانیوم نشان می دهد که رهبری ریل مذاکرات را از اعتماد بی جا به راستی آزمایی تغییر داده اند.
۱۶۴.تعبیر «تعهد کتبی رئیس جمهور آمریکا» تحقیرطرف آمریکایی است.
۱۶۵.نامه تصریح می کند که پرونده هسته ای از وزارت خارجه و شورای امنیت به هیات و هسته ای قوی، آگاه و هوشمند منتقل می شود. تاکید بر قوت، آگاهی، کفایت و صلاحیت نهاد جدید و لزوم تاسیس ساختاری جدید، نقد ضمنی ساختارهای پیشین است.
۱۶۶.نامه نگرانی دلواپسان را تشدید کرد. خطوط نوشته و نانوشته نامه تداعی می کند که خطوط قرمز امام در برجام لحاظ نشده است. تیمی که در فرآیند مذاکرات و در نتیجه مکتوب مذاکرات، توانایی تامین نظر امام مسلمین را نداشته است چگونه در اجرای برجام، شروط ۲۸ گانه را محقق خواهدکرد؟
۱۶۷.نامه امام خامنه ای علاوه بر یک دستور حکومتی الزام آور، به دلیل ویژگی های خاص موضوع هسته ای و شرایط عطف گونه زمانی، در تاریخ سیاسی ایران ماندگار خواهد شد و بسیاری از حوادث آینده با چارچوب محتوایی این نامه و گمانه زنی های ضمنی آن، قابل تحلیل خواهد بود. این حقیقت در ماههای آینده آشکارتر خواهد شد.
۱۶۸.رهبر فرزانه انقلاب از مذاکرات هسته ای با دوصفت «طولانی» و «ملال آور» یاد کردند. برای بسیاری از مردم انقلابی ایران و خانواده های شهداء و جانبازان، خنده های جناب ظریف با همتای آمریکایی و خانم اشتون و موگرینی، به هیچ وجه خوشایند نبود. از طرف دیگر رسانه های آمریکایی و غربی نیز این صحنه ها را حمل بر پایان دوران انقلابی گری ایران می نمودند. شاید یکی از حسن های پایان مذاکرات، پایان یافتن نمایش این صحنه های «ملال آور» در رسانه ها است. مردم غیور و متعصب ایران احساس خوشایندی از خوش و بش با قاتلان مسلمانان و راهزنان اموال ملت( با علم به اینکه تحریم های غرب یک راهزنی علنی و مدرن بود) ندارند.
۱۶۹.گفته شده است الکنایه ابلغ من التصریح. در بند اول نامه رهبری، ایشان مطابق روال کریمانه و اخلاق مدارانه خود از فعالیت مسئولان تشکر کرده اند اما دقت در ادبیات این تشکرها و تقدم و تاخر اسامی مسئولان، بسیاری از مسائل را تصریح می کند. عبارت تشکر آمیز «..مخصوصا از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه مجلس» کنایه معناداری است بر تایید اقدامات کمیسیون برجام و خروجی نهایی آن و جالب آنکه از کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس اصلا نامی برده نشده و تشکر از رئیس مجلس با عبارت «و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی» در انتهای لیست تشکرها، جایگذاری شده است.
۱۷۰.در تشکر رهبر انقلاب از فعالیت های تیم مذاکره کننده اخیر، وصف «همه سعی ممکن خود را بکار بردند» آمده است. منطقا می توانیم متصور باشیم نتیجه مذاکرات به تناسب ظرفیت و توانایی تیم مذاکره کننده کنونی بوده است و به هیچ وجه نمیتوان نتیجه مذاکرات را ایده آل و محصول به کارگیری تمام ظرفیت فنی وحقوقی بدنه کارشناسی کشور دانست. متاسفانه در طول مذاکرات هسته ای، مذاکره کنندگان علی رغم توصیه علنی رهبری از توانایی ها و ظرفیت کارشناسی بدنه وزارت خارجه نیز به درستی استفاده نکردند و سایر بخش ها و نهادهای ذی مدخل در این موضوع به دلیل روحیه تک روی، پنهان کاری و جناب ظریف اصلا در جریان مذاکرات قرار نداشتند.
۱۷۱.رهبر فرزانه انقلاب در مورد برجام از عبارت کنایه گون و پرمغز «مسئله‌ای که گمان میرود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد» استفاده کرده اند. متاسفانه برخی ها عادت و علاقه دارند تا تجربه شده ها را تجربه کنند. شرنگ زهرآگین اعتماد به استکبار، بارها و بارها در تاریخ ایران توسط کارگزاران سهل اندیش و البته مدعی روشنفکری تجربه شده است اما بازهم عده ای روشنفکرنما، دولت را به خوردن این میوه ممنوعه ترغیب می نمایند. عده ای تمایل دارند از مذاکرات هسته ای و برجام ، ایدئولوژی رابطه با آمریکا را متولد نمایند و نتایج آن را در ابعاد مختلف اجتماعی بسط دهند. به عنوان نمونه سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری(که اتفاقا یکی از افراد بسیار موثر ، ذی نفوذ و پشت صحنه در تصمیم سازی های فرهنگی دولت یازدهم است) در ذوق زدگی تمام عیار، توافق هسته ای را نقطه ای عطف در تاریخ ۲۰۰ ساله ایران اعلام می نماید!! و ابراز می دارد آثار فرهنگی و اجتماعی مذاکرات هسته ای بسیار عمیق تر از آثار سیاسی و اقتصادی آن است.(۲۱ مرداد ۹۴، روزنامه اطلاعات) کاش برخی جریانات شبه روشنفکری به آرشیو روزنامه های دوران زمامداری مصدق قبل از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد که به سرنگونی دولت ملی گرای مصدق ختم شد، مراجعه می کردند.
۱۷۲.هشدار رهبر فرزانه انقلاب به رئیس جمهور مبنی بر «مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بی‌رویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود» نشان از یکی از زمینه های پروژه نفوذ آمریکایی است. «دیپلماسی مک دونالد» یک مدل امتحان شده برای هویت زدایی انقلابی و تحقیر فرهنگ ملت ها است. اگر دولت هشدار رهبر انقلاب را جدی نگیرد طیف گسترده ای از کالاهای مصرفی آمریکا در انتظار بازار ایران خواهد بود و معامله ادعایی برد-برد با معاوضه نمادین "سانتریفیوژ در برابر سیب زمینی سرخ کرده مک دونالد" رقم خواهد خورد که به تحقیر ملی می انجامد. ظاهرا قرار است نتایج اقتصادی برجام در همین اقلام مصرفی بدرد نخور خلاصه شود و طرف های غربی نیز برای بازار ایران دندان تیز کرده اند. اخیرا نیز در گزارش فاینانشیال بیزینس تایمز آمده است با شرایط پس از برجام، شرکت ها و کمپانی های دخانیات مشتاقانه در انتظار ورد به بازار ایران هستند و  ایران را روزنه امیدی برای فروش بی دردسر سیگارمی دانند!
۱۷۳.نامه، اشاره ای به برخی نکات مثبت توافق دارد، در عین حال فضای منفی و نگران و شروط غلیظ و متعدد نامه، نشان می دهد که توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ اگر نفعی هم داشته اند، «اثمهما اکبر من نفعهما» بوده و طبعاً آشامیدن و خوردن شرابی که مضراتش از منفعتش بیشتر است، حرام است. شاید دوستان دولتی می خواستند سرکه بیندازند اما متاسفانه شراب شد.
۰ نظر ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۲۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

آب در خوابگاه مورچگان / ویرانی های لیبرتی

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۹
حسن حیدری

سکان دار اداره ی سربازان گمنام حضرت امام عصر(عج) نباید از مقامش سوء استفاده کند.

حتما باورش برای شما هم سخت است که وزیر اطلاعات کشور، برای توجیه اقدام خلاف اخلاق و خلاف اصول بدیهی اداری و شغلی اش، چنین مطالبی را در کمیسیون امنیت ملی مطرح کرده است، اما متأسفانه واقعیت دارد و من هم مثل شما و بلکه بیشتر از شما نگران آینده شدم... به آقای علوی گفتم: برادر محترم یعنی در وزارت اطلاعات با این عرض و طول، روابط عمومی وجود ندارد تا از بیانات گهربار شما حراست کند و نیازی به حضور مستتر خبرنگاران در جلسه با مقامات و نمایندگان نباشد؟ آیا آقای علوی که نمایندگان مجلس را به تحریف سخنانش متهم می کند، باید با استفاده از خبرنگاری که حتی معاونان وزارت اطلاعات او را نمی شناسند، از سخنانش حراست کند!

حتما باورش برای شما هم سخت است که وزیر اطلاعات کشور، برای توجیه اقدام خلاف اخلاق و خلاف اصول بدیهی اداری و شغلی اش، چنین مطالبی را در کمیسیون امنیت ملی مطرح کرده است، اما متأسفانه واقعیت دارد و من هم مثل شما و بلکه بیشتر از شما نگران آینده شدم... به آقای علوی گفتم: برادر محترم یعنی در وزارت اطلاعات با این عرض و طول، روابط عمومی وجود ندارد تا از بیانات گهربار شما حراست کند و نیازی به حضور مستتر خبرنگاران در جلسه با مقامات و نمایندگان نباشد؟ آیا آقای علوی که نمایندگان مجلس را به تحریف سخنانش متهم می کند، باید با استفاده از خبرنگاری که حتی معاونان وزارت اطلاعات او را نمی شناسند، از سخنانش حراست کند!
گروه سیاسی- رجانیوز: سوال از وزارت اطلاعات معمولا در دستور کار نمایندگان نیست. برای مردم اما جالب و دنبال کردنی است که در نظام جمهوری اسلامی تا این اندازه آزادی و جسارت وجود دارد که نمایندگان آنها در مجلس شورای اسلامی بتوانند وزیر اطلاعات را به مجلس بکشانند. این موضوع از آن جهت در نگاه افکار عمومی قابل ستایش است که در تاریخ این کشور حتی نمایندگان ظاهری مردم هم نمی توانستند مسئولان امنیتی را مورد خطاب قرار دهند تا چه برسد که آنها را به مجلس بکشانند.
 
به گزارش رجانیوز این نشان می دهد که در تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی، مردم حضور دارند تا جایی که دستگاه امنیتی هم خود را پاسخگوی نمایندگان مردم می داند و همه اینها نشانه قوت نظام جمهوری اسلامی است.
 
هفته گذشته حمید رسایی به نمایندگی از چهار همکار دیگر خود، در صحن علنی مجلس، خبر از انصراف نمایندگان نسبت به طرح سئوال از وزیر اطلاعات داد، اما این سئوال مربوط به چه موضوعی بود که نمایندگان از طرح آن انصراف دادند؟
 
بر اساس سابقه این خبر در رسانه ها، موضوع برمی گردد به همراهی فرد ناشناسی با وزیر اطلاعات در یکی از جلسات در مجلس! روزنامه قانون که تاکنون به دلیل توهین به مقدسات چندبار تذکر و یکبار هم توقیف شده است در تاریخ ۲۱/۱۲/۹۲ تیتر اصلی صفحه نخست خود را به همراه عکس یک نماینده و وزیر اطلاعات به محتوای جلسه ای که شب قبل  از آن بین وزیر اطلاعات، معاونین وی و تعدادی از نمایندگان سئوال کننده از وزیر اطلاعات در مجلس برگزار شده بود اختصاص داد. ظاهرا در این جلسه به دلیل استنکاف وزیر اطللاعات از معرفی یکی از همراهانش که از نظر ظاهر هیچ نسبتی با دیگر همراهان وزیر (معاونین وزیر اطلاعات) نداشت، موضوع به بگو مگو بین وزیر و چند نماینده کشیده می شود.
 
 

بعد از انتشار متن تحریف شده از آن اتفاق در یک روزنامه که اقدامی عجیب و غیرمعمول بود، حمید رسایی نماینده تهران نیز توضیحانی را در سایت شخصی خود منتشر می کند. وی می نویسد: «شب گذشته (۲۰ اسفند) با درخواست مسئولان وزارت اطلاعات جلسه ای بین وزیر اطلاعات و نمایندگان سئوال کننده از وزیر و معاونین وی در یکی از اتاق های مجلس شورای اسلامی برگزار شد. موضوع سئوالات نمایندگان، درباره مسائل مهم امنیتی بود که وزیر اطلاعات باید به آنها پاسخ می داد.  بنده وقتی وارد جلسه شدم، جوان۲۳ ساله ای را دیدم که برایم غریبه بود. از یکی از مسئولان وزارت پرسیدم ایشان کیست که پاسخ داد نمی شناسم.

در ابتدای جلسه برخی از همکاران نماینده، موضوعات کلی ای را مطرح کردند و از جمله آقای کوچک زاده ضمن تشکر از وزیر اطلاعات، قبل از طرح موضوعاتش گفت که مناسب است ابتدا همکاران حاضر در جلسه معرفی شوند. آقای علوی همه همکاران خود را معرفی کرد اما فردی که برای ما غریبه بود را معرفی نکرد... من مجددا به ایشان گفتم که این کار شما توهین به حاضران است حتی معاونین خودتان چون آنها هم این فرد را نمی شناسند که آقای علوی گفت: ایشان همراه من آمده و فرزند معنوی من است!

بنده اعلام کردم که این رفتار را توهین آمیز می دانم بنابراین جلسه را ترک کردم. بعد از من ... اکثریت از جلسه بیرون آمدند ... بیرون از جلسه در حالی که همه از این رفتار وزیر اطلاعات تعجب کرده بودیم، به دلیل مصلحت نظام و وزارت اطلاعات تصیم گرفتیم که این رفتار غلط و عجیب وزیر را با تذکر و مصاحبه علنی نکنیم و امروز طی نامه ای اعتراض خود را به هیأت رئیسه اعلام کنیم. اما با کمال تعجب امروز صبح در صفحه اول یکی از روزنامه های دولت، خبر تفصیلی اما جهت دار و تحریف شده این جلسه را دیدیم! این که فرد حاضر در جلسه چه کسی بود نمی دانم ولی اگر این جوان ۲۳ ساله فرزند وزیر اطلاعات بود، چرا از بیان این موضوع استنکاف داشت. البته حتی اگر فرزند وی بود هم توجیهی برای حضور در جلسه ای با این سطح نمی کرد! اگر فرزند وزیر بود پس چرا معاونین و مسئولان وزارت اطلاعات اظهار بی اطلاعی می کردند!

اگر جوان مورد نظر، همراه وزیر اطلاعات بود چرا همراهان وزیر او را نمی شناختند؟ اگر در دفتر وی کار می کرد، چرا دیگران او را نمی شناختند! اصلا چرا وزیر اطلاعات در برابر خواسته معقول و منطقی نمایندگان حاضر نبود تا فرد حاضر در جلسه را معرفی کند؟ چرا محتوای این جلسه به فاصله چند ساعت به شکل تحریف شده ای در سایت های همسو با دولت منتشر شد؟ وزیر اطلاعات از چه چیز واهمه داشت که در اقدامی رو به جلو تصمیم گرفت این متن را در اختیار رسانه ها قرار دهد؟»

 

تصویر روزنامه قانون که جلسه محرمانه با نمایندگان را با نظر وزیر اطلاعات منتشر کرد!

با انتشار این متن از طرف نمایندگان، وزارت اطلاعات طی اطلاعیه ای از رسانه می خواهد که کسی به موضوع شب گذشته نپردازد! اما رسانه ها بی اعتنا به این درخواست، یادداشت توضیحی نماینده تهران را بازتاب گسترده دادند. این رفتار وزیر اطلاعات و انتشار محتوای جلسه در یک روزنامه افراطی که مدتی به دلیل توهین به مقدسات در توقیف هم بوده، سبب شد تا پنج نماینده ای که از جلسه خارج شده بودند، به طرح این سئوال از وزیر اطلاعات بپردازند: فرد ناشناسی که در جلسه حاضر بود و وزیر اطلاعات او را فرزند معنوی خودش معرفی کرد، کیست و چه کسی متن تحریف شده را در اختیار رسانه ها قرار داده است؟

چند روز بعد از این اتفاق عجیب، نماینده تهران یکبار دیگر در مصاحبه با رسانه ها گفت: «ما در پیگیری‌های خود به اطلاعات تازه ای رسیده ایم که به دنبال تطبیق آن با برخی از داده‌های دیگر هستیم. البته یکی از همکاران بعد از حساسیت ایجاد شده در جلسه، عکس فرد مذکور را گرفته است که در صورت لزوم از همه این اطلاعات برای رسیدن به واقعیت کمک می‌گیریم. رسایی گفت : ما علاقه ای به رسانه ای شدن این موضوع نداشتیم اما وقتی دیدیم که خبر جلسه ای در این سطح به راحتی پس از تحریف به رسانه ها راه می یابد و کسی شاکی آنها نیست، مجبور شدیم تا واقعیت را منتشر کنیم و موضوع را از طریق سوال از وزیر اطلاعات دنبال کنیم و البته اگر لازم باشد از طرق دیگر هم موضوع را دنبال خواهیم کرد.»

دو ماه بعد اما وقتی زمان رسیدگی به سئوال نمایندگان از وزیر اطلاعات در باره فرزند معنوی اش رسید، نقوی حسینی در جمع خبرنگاران در خصوص محتوای جلسه کمیسیون امنیت ملی با وزیر و نمایندگان سئوال کننده گفت: «نمایندگان در این جلسه درباره فردناشناسی که به همراه وزیر اطلاعات در یکی از جلسات وی شرکت کرده بود از آقای علوی سوال کردند که البته پیش از این نیز نمایندگان عضو کمیسیون در این باره، خواستار توضیح از سوی وزیر اطلاعات شده بودند اما پاسخ روشنی دریافت نکردند.»

حمید رسایی که به نمایندگی از چهار نماینده دیگر (زارعی، نبویان، کوچک زاده، پژمانفر) موضوع را پیگیری می کرد، در همان ایام گزارشی از محتوای جلسه بررسی سئوال در کمیسیون امنیت ملی را در سایت شخصی اش این چنین منتشر کرد و نوشت: «آقای علوی در جلسه کمیسیون امنیت ملی، فرد همراه خودش را صابریان و خبرنگار روزنامه قانون معرفی کرد! و در توجیه همراه کردن چنین فردی در جلساتی که با نمایندگان داشته است گفت: قبلا بنده در جلسات کمیسیون های مجلس شرکت کرده ام، اما بعد از جلسه، نمایندگان مجلس مصاحبه کرده اند و نه تنها مطالب خودشان را نگفته اند بلکه از قول بنده مسائلی را تحریف شده مطرح کرده اند! برای همین خبرنگاری را همراه خود کرده است تا در وقت مقتضی از آن استفاده کند!

حتما باورش برای شما هم سخت است که وزیر اطلاعات کشور، برای توجیه اقدام خلاف اخلاق و خلاف اصول بدیهی اداری و شغلی اش، چنین مطالبی را در کمیسیون امنیت ملی مطرح کرده است، اما متأسفانه واقعیت دارد و من هم مثل شما و بلکه بیشتر از شما نگران آینده شدم... به آقای علوی گفتم: برادر محترم یعنی در وزارت اطلاعات با این عرض و طول، روابط عمومی وجود ندارد تا از بیانات گهربار شما حراست کند و نیازی به حضور مستتر خبرنگاران در جلسه با مقامات و نمایندگان نباشد؟ آیا آقای علوی که نمایندگان مجلس را به تحریف سخنانش متهم می کند، باید با استفاده از خبرنگاری که حتی معاونان وزارت اطلاعات او را نمی شناسند، از سخنانش حراست کند!


آقای علوی اصرار داشتند که در جلسه با نمایندگان اسم این فرد را ذکر کرده است، در حالی که نه تنها چنین اقدامی را نکرده بلکه اساسا موضوع و اشکال همکاران بنده، فهمیدن نام و نام خانوادگی این فرد نبود. موضوع این است که آیا خبرنگار یک روزنامه - آن هم روزنامه ای با سابقه زیر سئوال بردن احکام دینی و تبعیض جنسیتی نامیدن تفاوت احکام زن و مرد، روزنامه ای که بزک کننده دشمنی با آمریکا در شماره های مختلف خود بوده و ... - باید به راحتی در چنین جلسه ای حضور یابد؟

 

صابریان خبرنگار روزنامه قانون و فرزند معنوی وزیر اطلاعات

وقتی آقای علوی به این راحتی به خبرنگاری که هیچ یک از معاونانش او را نمی شناسند، اعتماد می کند و او را بر "نمایندگان مردم" مسلط می کند، چه آینده ای در انتظار "مردم" است و چه کسانی بر مردم مسلط می شوند؟ وقتی خبرنگاری به این راحتی بر وزیر اطلاعات مسلط می شود، چطور می توان به این وزارتخانه برای اتفاقات پیش رو تکیه کرد؟ 

اشتباه نشود، موضوع اساسا حضور یک خبرنگار در جلسه ای که مربوط به مسائل امنیتی کشور بوده و انتشار تحریف شده اتفاقات آن جلسه نیست - هرچند این هم بسیار مهم است - بلکه مسئله مهم تر این است که سکان این وزارتخانه مهم در اختیار چه فردی، با چه توانی و با چه درجه از تقواست که حتی برای غلبه پیدا کردن بر نمایندگان منتقدش، اجازه می دهد تا برای یک روزنامه، امنیتی پولادین فراهم شود به طوری که آن روزنامه با تحریف محتوای یک جلسه به تسویه حساب با منتقدان دولت بپردازد.»

 

یادداشت صریح و جسارت آمیز نماینده تهران سبب شد تا وزارت اطلاعات بابت پیگیری این موضوع از رسایی به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کند. علوی که نسبت به نتیجه طرح این شکایت خیلی امیدوار بود، یکبار از تریبون صحن علنی مجلس، وقتی برای پاسخ به سئوال دیگر نمایندگان در خصوص جلسه اش با شورای مرکز حزب مشارکت به صحن علنی آمده بود، تلویحا ادعا کرد که رسایی در صحن علنی شب نامه توزیع کرده و وزارت اطلاعات از او شکایت کرده است که با بررسی شکایت همه چیز روشن می شود!

 

مدتی بعد از این اظهار نظر اما خبرگزاری فارس در گفتگو با موسی غضنفرآبادی خبر از بررسی شکایت وزیر اطلاعات از رسایی در هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان داد و اعلام کرد که از نظر این هیأت، شکایت وزارت اطلاعات وارد نیست و البته هیأت به دنبال حل و فصل موضوع است. با این همه، ظاهرا وزارت اطلاعات به شکایت خود اصرار داشته است که موضوع در دادگاه ویژه روحانیت بررسی و شکایت این وزارتخانه از رسایی ناوارد دانسته می شود.

 

بر اساس نوبت طرح سئوالات نمایندگان از وزرا، هفته آینده زمان رسیدگی به پرونده فرزند معنوی وزیراطلاعات در صحن علنی مجلس بود؛ فرزند معنوی ای که خبرنگار یک روزنامه اصلاح طلب از آب درآمده بود. رسایی اما این پرونده را روز گذشته با اصرار و وساطت نایب رئیس مجلس و بعد از آن که وزیر اطلاعات اشکال در رفتارش را پذیرفت، بست و به نمایندگی از چهار نماینده دیگر در صحن علنی مجلس، ضمن اعلام این موضوع در تذکری گفت: «چهار نفر از همکاران به همراه من  سوالی را از وزیر اطلاعات داشتند و قرار بود هفته آینده در صحن مطرح شود که با وساطت آقای ابوترابی‌فرد جلسه‌ای با حضور حجت‌الاسلام علوی برگزار شد و در آن جلسه با توجه به اینکه وزیر محترم، مورد اشکالی که از سوی نمایندگان مطرح شده بود را پذیرفتند و با اعلام اینکه حق با سوال‌کنندگان بود اعلام کردند نسبت به اصلاح آن رفتار اقدام می‌کنند، من و همکارانم از طرح سوال  در صحن منصرف شدیم. نکته دیگر این است که حجت‌الاسلام علوی از بنده در یک مورد دیگر شکایتی را طرح کرده بودند که پشت همین تریبون مجلس نیز در مورد آن صحبت کرد اما این شکایت از سوی دادگاه وارد دانسته نشد و با توجه به اینکه این مساله پشت تریبون مجلس اعلام شده بود، لازم می‌دانم از همین تریبون بگویم که این شکایت وارد دانسته نشد وبنده تبرئه شدم.»

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۲
حسن حیدری