سازمان بنادر و دریانوردی در پیامی رسما غرق شدن نفت کش ایرانی دچار حریق شده در آب های چین را اعلام کرد و نوشت: سازمان بنادر و دریانوردی این مصیبت بزرگ را به بازماندگان جامعه دریایی کشور و هم میهنان عزیز تسلیت می گوید.
پیشتر نیز راستاد رئیس سازمان بنادر اعلام کرده بود: امروز حجم آتش کشتی افزایش یافت و طول آتش را فرا گرفت، به همین دلیل امکان ورود تکاوران به کشتی فراهم نبود.
وی افزود: در مورد آخرین وضعیت سانچی باید گفت کشتی شناور بودن خود را از دست داده و در حال غرق شدن است.
معاون وزیر راه و شهرسازی در مورد عملیات جستوجوی ۲۹ پرسنل کشتی گفت: امیدی به پیدا کردن مفقودین نیست. تکاوران ایرانی و تیم چینی با این وضعیت کشتی نمیتوانند به آن وارد شوند.
این گزارش حاکی است روز شنبه (١٦ دیماه) یک فروند نفتکش ایرانی با یک فروند کشتی فلهبر چینی برخورد کرد که باعث حریق نفتکش و مفقود شدن ٣٢ پرسنل آن شد. تاکنون پیکر سه پرسنل پیدا شده است. تکاوران ایرانی با هدف تجسس در داخل نفتکش به محل حادثه اعزام شدهاند اما به گفته مسئولان حجم آتش نفتکش افزایش یافته و امکان ورود تکاوران به آن فراهم نیست.
همچنین، مانا نیز از قول یک منبع مطلع در شرکت ملی نفتکش ایران خبر فوت تمامی خدمه نفتکش سانچی را تایید کرد.
وی که در بندر شانگهای چین و در کمیته بحران حادثه نفتکش سانچی حضور دارد ضمن ابراز تاسف شدید تایید کرد: با انفجارهای گسترده امروز در نفتکش سانچی هیچ امیدی و امکانی برای زنده ماندن خدمه وجود ندارد.
۳۲ سرنشین و خدمه نفتکش سانچی که ۸ روز پیش در ۱۵۸مایلی سواحل شرقی چین دچار حریق شد
۱-مجید قصابی عروجی، کاپیتان
۲- فرید محبی، سرمهندس
۳-مجید نقیان، افسر اول
۴-حسین جهانی هلآباد، افسر دوم
۵-احسان ابولی قاسمآبادی، افسر دوم
۶-میلاد عنایتی، افسر سوم
۷--حامد بهاری هشکوایی، مهندس دوم
۸- محمدرضا رضازاده ماسوله، مهندس سوم
۹- مهدی سادگی، مهندس سوم
۱۰-حسن رومیانی، مهندس چهارم
۱۱-محمد کاووسی تکاب، افسر تدارکات
۱۲- بهرام اتحاد، افسر برق
۱۳-عبدالغنی سامری، سرملوان
۱۴- ابوذر نظامی، کمک سر ملوان
۱۵-سیدجواد حیدری، ملوان یکم
۱۶-محمدساجب علی میریدها، ملوان یکم
۱۷-محمدهارون راشید، ملوان یکم
۱۸-علیرضا نجفیفر، ملوان دوم
۱۹- علی حیدریه کهن، ملوان دوم
۲۰-بهرام پوریانی، تعمیرکار
۲۱- یاور افشاری، روغن کار
۲۲-میلاد آروی، روغن کار
۲۳-مسلم علیزاده نودهی، روغنکار
۲۴-عبدالکریم بشارتیپور، سرآشپز
۲۵-امید ضیایی، کمک سرآشپز
۲۶-ایوب مظفری عبدگاه، مهماندار
۲۷-احسان فرجی، مهماندار
۲۸- سعید دهقانی، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۲۹-پوریا عیدیپور، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۳۰-سجاد عبداللهی، دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ
۳۱-محمد پیریائی، دانشجوی موتور از دانشگاه صنعت نفت محمودآباد
۳۲-ساقی فعال، همسر حسین جهانی هلآباد
دو سال پیش و در زمان بررسى صلاحیت نامزدهاى انتخابات خبرگان رهبرى، با استناد به بعضى سخنان آقاى روحانى، در نامهاى به شوراى نگهبان خواستار بررسى و احراز مجدد شرط "اجتهاد" در ایشان شدیم.
آنجا نوشتیم: آقاى روحانى حرفهایى مىزنند که به صراحت با مبانی دینى منافات دارد و مهارت استنباط عالمانه ایشان از منابع دین را با تردید جدی مواجه کرده است؛ حرفهایى که از لسان یک طلبه هم خارج نمیشود، چه رسد به یک مجتهد!
متأسفانه شوراى نگهبان به آن نامه ترتیب اثر نبخشید، اما إن شاء الله فقهاى عزیز مجلس خبرگان در اجلاسیهى آتى خود ضمن بررسى سخنان خلاف مبانى فقهى و اعتقادى آقاى روحانى، عذر ایشان را از این مجلس که شرط آن اجتهاد است بخواهند.
البته عدم صلاحیت آقاى روحانى براى حضور در مجلس خبرگان رهبرى که شرط آن اجتهاد است نافىِ صلاحیت ایشان براى تصدّى مسؤولیت ریاستجمهورى نخواهد بود.
امروز حضرت آیتالله شبزندهدار از فقهاى ارجمند شوراى نگهبان در واکنش به سخنان خلاف اصول و مبانى شرعى آقاى روحانى فرمودند: معلوم است در حوزه درست درس نخواندهاید. آدم بی سواد این حرفها را میزند.
حضرت پیامبر اکرم(ص) در پاسخ ملکی که میخواست نماز مقبول دوهزار ساله خود را هدیه کند، فرمود: خدا ذکری را به امت من اعطا کرده که ثواب آن از نماز ۲۰۰۰ ساله تو بیشتر است و آن ذکر، صلوات بر من و آل من است.
ذکری که برتر از نماز 2000 سال ملائک است.
آیتالله حسینی زابلی از اساتید اخلاق گفت: خداوند هر خیر و کمالی را که میخواسته به پیامبر و آل پاکش عطا کرده و قرار نیست هر کاری را که انجام میدهد از ما نظرخواهی کند.
وی افزود: خداوند متعال بر اساس حکمت خویش کارها را انجام میدهد، همچنین خدا خالق حکمت است نه مخلوق حکمت، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: اگر نمیترسیدم مردم مشرک شوند، به آنها درباره فضائل تو میگفتم؛ یعنی آنچه که ما از علی میگوییم و میخوانیم هیچ کدام از اسرار نیست. این استاد اخلاق «صلوات» را از جمله اصول دین برشمرد و عنوان کرد: «اللهم» در صلوات، محض توحید است نه توحید محض، محمد(ص) در آن به اصل نبوت اشاره دارد و آل محمد(ص) هم که اصل امامت را تأکید میکند، امام صادق(ع) به شخصی فرمود: آیا میخواهی به تو چیزی را تعلیم دهم که تو را از عذاب نجات دهد، آن شخص گفت: بله! حضرت(ع) فرمود: هر روز بعد از نماز صبح و هنگام طلوع فجر، ۱۰۰مرتبه «اللهم صل علی محمد وآل محمد» بگو.
وی در ادامه به بیان اهمیت صلوات پرداخت و گفت: پیامبر(ص) در آسمان چهارم ملکی را مشاهده کرد و آن ملک به او عرضه داشت: یا رسولالله! دو هزار سال است که مشغول خواندن نمازی هستم و ۵۰۰ سال را در هر یک از عناصر نماز اعم از قیام و رکوع و سجود گذراندم، میخواهم این نماز را به تو پیشکش کنم .پیامبر(ص) فرمود: من نیازی به نماز دو هزار ساله تو ندارم، ملک گفت میخواهم این نماز مقبول را به شما هدیه کنم، حضرت(ص) فرمود: من نیازی به این نماز تو ندارم، سپس ملک باز گفت: این نماز مقبول را به پیروان تو اعطا میکنم، پیامبر(ص) فرمود خدا ذکری را به امت من اعطا کرده که ثواب آن از نماز دو هزار ساله تو بیشتر است و آن ذکر، ذکر صلوات بر من و آل من است.
آیتالله زابلی با اشاره به اینکه در روایات بر کامل فرستادن صلوات، تأکید شده است، یادآور شد: صلوات را کوتاه و بریده نفرستید و نگویید «صلوات بر محمد» بلکه به طور کامل بگویید «صلوات بر محمد و آل محمد»، همچنین در قرآن صلوات به عنوان امری تسلیمی ارائه شده است و میگوید «وسلّموا» و »تسلیما»؛ این سلام تسلیمی است نه تحیتی، بدین معنا که کسی که سلام میفرستد اعتراف میکند که همه دست و زبان، قلب و قلم و فکر… تسلیم خداوند و پیامبر و آل پیامبر(ص) است. در این معنا اسلام آزادی را ارائه نمیدهد، بلکه انسان را از آزادی به بندگی الهی سوق میدهد. به طوری که حتی او را از فکر کردن باز میدارد و میگوید درباره ذات خداوند اندیشه نکنید، زیرا فکر ما محدود است.
وی در ادامه پرسشی مبنی بر اینکه چرا هر صبح و ظهر، عصر و مغرب و عشاء در نمازهایمان میگوییم «اهدنا صراط المستقیم» طرح کرد و گفت: چون ما در صراط مستقیم همواره در خطر هستیم و شیطان برای اینکه ما را از این راه خارج کند قسم خورده است، ما دشمن قسم خورده داریم، همانگونه که دشمن برای پدر و مادر ما آدم و حوا قسم یاد کرده بود که آنها را از راه راست گمراه کند.
وی ادامه داد: باید مراقب باشیم راه را گم نکنیم؛ ۱۵۰۰ نفر از مدینه با امام حسین(ع) حرکت کردند، اما روز عاشورا فقط ۲۰ نفر باقی ماندند و باقی افراد ریزش کردند.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه خداوند میتواند جهان را به میکروفیلم تبدیل کند و در اختیار امام زمان(عج) قرار دهد، ابراز داشت: در بزرگترین کتابخانه مسکو ۴۵ میلیون کتاب وجود دارد که برخی از کتابهای مرجع آن در چند جلد و ۱۵ هزار صفحه بود، اما همه آنها را منسجم و کوچک کرده بودند و در یک میکروفیلم بسیار کوچک جمعآوری کرده بودند. بنابراین تعجبی ندارد که علی(ع) در یک شب در ۴۰ جا دیده شود. اگر انسان بتواند بر انرژیهایش مسلط شود، میتواند هر یک از انرژیهای خود را به یک جای دنیا اعزام کند و این در جهان موازی غیرممکن است، همانگونه که ما میدیدیم آیتالله جهرمی از حضور افرادی در مکانهای بسیار دور و مختلف خبر میداد.
وی افزود: اینها تصادفی نیست؛ ما در اسلام تصادف نداریم؛ تصادف برای کمونیستهاست، بنابراین در عالم خبرها و صداهای متفاوتی وجود دارد که ما باید فرکانس خودمان را با آن تنظیم کنیم و اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، ما هم از بسیاری از خبرها آگاه خواهیم شد. اما متأسفانه ما این قابلیت را نیافتهایم و در خوردن قلچماق هستیم و در کار کردن چلاق!
امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) معصوم است و معصوم جز در راه حق و درست قدم بر نمیدارد و بر چنین کسی نمیتوان نقد وارد کرد.
در روز 18 دی ماه رئیس جمهور محترم آقای روحانی، در دیدار با وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی، سخنی بر زبان آورد که در واقع حریم عصمت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را مورد خدشه قرار داده است. او در سخنانش گفته: «همه باید انتقاد بشوند استثنا نداریم، تمام مسئولین در کشور قابل نقد هستند. ما در کشور معصوم نداریم. اگر یک وقتی امام زمان ظهور کرد آن وقت هم میشود نقد کرد».[1]
معنای نقد و انتقاد در کتب لغت بدین شرح است: «1.
خالص کردن؛ 2. جدا کردن خوب از بد؛ 3. خرده گرفتن؛ 4. برشمردن درستیها و
نادرستیهای یک اثر».[2] از طرفی امام دوازدهم امام معصوم و خلیفه خداوند
در روی زمین است. کسی که از هر اشتباه و خطایی (چه کوچک و چه
بزرگ) مبرّاست، هرگز اشتباهی ندارد تا بشود به او نقد وارد کرد.
معصوم کسی است که خدای متعال دستور اطاعت محض از ایشان را صادر کرده و
فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا
الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ؛ [نساء/59] ای کسانی که ایمان
آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت
کنید».
امام معصوم، جانشین همان پیامبری است که قرآن کریم در شأن ایشان فرمود: «وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى؛ [نجم/3-4] و از سر هوس سخن نمىگوید این سخن به جز وحیى که فرستاده مىشود، نیست». کسی که مغلوب هوای نفس و تنها آنچه را که خدا از او بخواهد میگوید و عمل میکند آیا میشود به او نقد کرد؟! این سخن مانند این است که بگوییم به خدا نیز میشود انتقاد کرد! مگر پیامبر و امام معصوم جز از جانب خدا میگوید و عمل میکند؟!
آیا کسی که بر صراط مستقیم است و ذرهای انحراف در او مشاهده نمیشود و عین حق و حقیقت و مدار حق و حقانیت است آیا قابل نقد است؟! حق، تکثر بردار نیست و حق، جز یکی نیست و کسی که در مقابل حق، به انتقاد میایستد جز باطل نخواهد بود «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ [یونس/23] و بعد از حقیقت جز گمراهى چیست ؟!».
آقای روحانی در توجیه کلامش اینگونه میگوید: «پیامبر هم اجازه نقد میداد و برخی اصحاب، در مقابل پیامبر میگفتند: «أ من الله ام منک» این سخنت از نزد خداست یا از نزد خودت. اگر پیامبر میگفت از طرف من است به او نقد میکردند و میگفتند من قبول ندارم».
آقای روحانی رئیس جمهور محترم، اگر کسی در زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به حضرت نقد میکرد، از بی ادبی و عدم معرفت خود او بود، نه اینکه واقعا پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مورد نقد باشد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در اوج ادب، به سخنان بیادبانه آنان گوش فرا میداد، اما به باطلِ آنها عمل نمیکرد وگرنه اگر بگوییم پیامبر نقدپذیر بود یعنی پیامبر به نقد دیگران عمل میکرد این، جز دو معنا نخواهد داشت: 1. اینکه سخن و عمل حضرت درست بوده و نقد آنان نادرست: که در اینصورت لازم میآید که ایشان از سخن و اندیشهی حق خود دست کشیده و به نقد باطل نقادان عمل کرده باشد؛ 2. اینکه سخن و عمل حضرت نادرست بوده و نقد آنان درست؛ که در اینصورت لازم میآید که ایشان در تشخیص حق اشتباه کرده و وقتی اصحاب به او نقد کردند به اشتباه خود پی برده باشد. بی شک، هر دو صورت کاملا اشتباه است و با عصمت و ولایت پیامبر سازگاری ندارد.
آقای روحانی! اگر بگوییم نگاه شما درست است در اینصورت، همان نگاه برخی از مهاجرین را تایید کردهایم که به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) خرده میگرفتند و از اطاعت ایشان بارها و بارها سرپیچی میکردند و نتیجه این انتقادها، مخالفت با پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در صلح حدیبیه، و ماجرای جعرانه، و جیش اسامه، و حجة الوداع، و قضیه دوات و قلم، و مساله تعیین جانشین و ... بود که رویکرد تاریخ را دگرگون نمود..
امان و صد امان از نقد به معصوم و خودمحوری در تشخیص حقیقت و عدم تبعیت از معصوم، که تاریخ را پر از لکههای تاریک و سیاه کرده است. آقای روحانی! نقدهایی به امیرالمومنین(علیهالسلام) در جریان جنگ صفین و حکمیت و خوارج را یادتان رفته؟! نقدهایی به امام حسن(علیهالسلام) را چه در جنگ با معاویه و چه در صلح با او، یادتان رفته؟! نقدهای به امام حسین(علیهالسلام) و همراهی نکردن نقادان با ایشان در جریان کربلا را چطور؟! این نقدها به چه ظلمتها و چه جنایاتی که منجر نشد.
اگر میدانستند نقد و انتقاد به معصوم از ناصحیحترین کردارهاست و میپذیرفتند که امکان خردهگیری بر معصوم وجود ندارد هرگز تاریخ شاهد این نقاط تاریک و سیاه نمیبود.
_______________________
پینوشت
[1]. مشاهده کلیپ
[2]. ر.ک: فرهنگ لغت دهخدا و فرهنگ لغت معین، در ذیل واژه «انتقاد».
معلوم نیست که چرا روحانی هرازگاهی بر خلاف مسلمات تاریخی و فقهی، ادعاهایی را بر زبان جاری میکند که جامعه را از موضوعات اصلی همچون گرانی و بیتدبیری دولت، به سمت مسایل دیگر سوق میدهد.
سرویس سیاست مشرق - حسن روحانی روز دوشنبه در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی اظهار داشت: "هیچ استثنایی در کشور برای انتقاد کردن وجود ندارد و در کشور ما معصوم نداریم، حالا یه وقتی اگر امام زمان در کشور ظهور کرد، حالا اون وقت هم میشه نقد کرد؛ پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد میدادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد؛ وقتی پیغمبر یک صحبتی میکرد؛ طرف بلند میشد رو به روی پیغمبر و میگفت: اَ من الله او منک (این حرف از طرف خدا به شما وحی شده است یا نظر خودت است)، اگر پیغمبر میگفت از طرف خداست، میگفت حرفی نیست و اگر میگفت از طرف خودم هست، میگفت من قبول ندارم و نقد میکرد"
درباره این عبارت روحانی نکاتی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
۱- صدر و ذیل اظهارنظر روحانی با هم تناقض دارد، روحانی از یکسو میگوید ما در کشور معصوم نداریم و اگر معصوم داشتیم، نقد معصوم نیاز نبود و از سوی دیگر، میگوید معصوم هم قابل نقد است و برای این موضوع مثال از حکومت پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه را ذکر میکند، حال سؤال این است از نگاه شخص روحانی قول و فعل معصوم قابل نقد است یا قابل نقد نیست؟
۲- خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً [۱]
ترجمه:
کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار میکنند و میخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم و بعضی را انکار میکنیم» و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند ... [۲]
سؤال این است که فهم و تدبر آقای روحانی نسبت به این آیه قرآن چیست؟ چگونه با وجود این آیه قرآن، روحانی که ظاهرا درسخوانده حوزه هم است، برای اغراض سیاسی اینچنین بین قول معصوم و خداوند تفکیک قائل میشود؟ مگر میشود بین حرف معصوم و پیامبر اکرم با حرف خدا تفاوت قائل شد بهنحویکه بگوییم اگر حرف خودت است مخالفم و اگر حرف خداست موافق؟
۳- خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی[۳]
ترجمه:
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید[۴]
از آقای روحانی که ملبس به لباس روحانیت است، سؤال میشود که چگونه پیامبر و معصومی که از روی هوای نفس صحبت نمیکند، ممکن است سخنی برخلاف حق و مصلحت جامعه مؤمنین بر زبان جاری کنند که شخص عامی (مردم زمانه) بخواهد او را نقد کند؟
آیا این اظهارنظر جنابعالی مخالف نص آیه قرآن نیست؟ چرا قرآن را اینگونه میفهمید و اینگونه تفسیر میکنید؟
۴- خداوند در قرآن کریم میفرمایند:
فَلا وَ رَبِّکَ لا یؤْمِنُونَ حَتَّی یحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لا یجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلیماً[۵]
ترجمه:
به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع و اختلاف دارند به داوری بپذیرند سپس از حکمی که کردهای در وجودشان هیچ دلتنگی و ناخشنودی احساس نکنند و بهطور کامل تسلیم شوند[۶]
آقای روحانی، در آیه شریفه، ایمان واقعی به پیامبر اکرم را با ایمان در دل یکی میکند و میگوید اگر افراد در دل هم نسبت به رأی و حکم پیامبر تردید و ناخشنودی داشته باشند، مؤمن محسوب نمیشوند، شما چگونه استنباط کردید که کسی که اینچنین میان حرف پیامبر و حرف خدا تفکیک قائل میشود، میتواند مؤمن به پیامبر و جانشینان پیامبر باشد؟ چگونه با وجود چنین آیاتی از قرآن؛ نتیجه گیری کردید که در صدر اسلام بین کلام پیامبر اکرم ص و کلام خداوند، تفاوت قائل می شدند؟
۵- درباره عبارت روحانی مبنی بر اینکه کسی مقابل رسول خدا ایستاد و گفت این حرف از طرف خداست یا نظر خودت است، می بایست به اصل حدیث اشاره شود.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ یُونُسَ عَنْ زَیْدِ بْنِ الْجَهْمِ الْهِلَالِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَمَّا نَزَلَتْ وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ کَانَ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَلِّمُوا عَلَی عَلِیٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ فَکَانَ مِمَّا أَکَّدَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ یَا زَیْدُ! قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص لَهُمَا:
قُومَا فَسَلِّمَا عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ، فَقَالَا: أَ مِنَ اللَّهِ أَوْ مِنْ رَسُولِهِ؟ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ ص: مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ...[۷]
ترجمه:
زید بن جهم هلالی گوید:
شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: وقتی ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام نازل شد و پیغمبر صلی اللّه علیه و آله فرموده بود، به علی به عنوان «امیرالمؤمنان» سلام کنید و ای زید: آنچه خداوند در آن روز به آن دو تأکید کرد، این سخن رسول خدا بود که: برخیزید و به او به عنوان امیرمؤمنان سلام دهید، آن دو گفتند: ای رسول خدا، آیا این از سوی خداوند است یا از سوی رسولش؟
رسول خدا به آن دو فرمود: از خدا و رسول اوست، پس خداوند این آیه را نازل کرد: «و سوگندها را پس از محکم کردنش که خدا را ضامن آن کرده اید مشکنید، زیرا خدا میداند چه می کنید» (نحل آیه ۹۱)
اصل ماجرا کاملاً برخلاف ادعای آقای روحانی است، در این مسئله رسول خدا امر بر اطلاق صفت امیرالمؤمنین بر حضرت علی علیهالسلام میکنند و دراینبین، دو نفر برخلاف بیعت و قسمی که درباره ولایت امیرالمؤمنین ابراز کرده بودند، از رسول خدا سؤال میپرسند که این حرف از طرف خداست یا نظر پیغمبر است؟ که رسول خدا در پاسخ میفرمایند: این نظر خدا و رسولش است و آن دو نفر را مورد سرزنش و تخطئه قرا می دهند.
۶- داستان دیگری که در بعضی از کتب نقل شده در تاریخ وجود دارد، مربوط به حباب بن منذر است که چنانکه در سیره ابن هشام آمده در جنگ بدر، تدبیر جنگی رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ در محل فرود آمدن لشگر را صحیح ندید و از رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ سؤال کرد که آیا دستور خداست که در اینجا منزل کنیم یا از نظر تدبیر جنگی هر جا که شایسته باشد میتوان فرود آمد؟
بنابر این نقل، رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ پاسخ فرمود که امری در کار نیست و باید طبق تدبیر و سیاست جنگی رفتار کرد در نهایت، حباب با نظر رسول خداـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ مخالفت کرد و تدبیر جنگی دیگری را پیشنهاد داد که رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ آن را پذیرفت.[۸]
درباره این داستان چند نکته وجود دارد
اول: که این داستان در برخی کتب تاریخی اهل سنت مانند سیره ابن هشام نقل شده است و به همین دلیل، در خصوص صحت آن بین اساتید تاریخ اختلاف نظر جدی وجود دارد.
دوم: بر فرض پذیرش سند تاریخی، آیا این سکوت پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ در برابر ایراد وارد کردن حباب، دلیل بر درستی رفتار این شخص است؟ در اینجا اگر احتمال دهیم که سکوت و مماشات پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ با حباب و مانند او از روی مصالحی از جمله تربیت تدریجی این افراد بوده است دیگر نمی توان این سکوت را نشانه رضایت معصوم ـعلیه السلامـ دانست.[۹]
در واقع بدیهی است که پیامبر، معصوم است و معنای عصمت، جلوگیری از خطا و اشتباه است پس در هر پیشامدی تصمیم درست، همان است که پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ گرفته است (وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی)؛ این نظریه بسیاری از اسلام شناسان، همچون شهید مطهری است[۱۰]
حال اگر آن سند تاریخی مورد پذیرش باشد باید گفت کسی مانند حباب بن منذر که صحابه رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ است، باید چنین درک بالایی داشته باشد که تصمیمهای پیامبر خدا را درستترین بداند که اگر چنین نباشد بیگمان از نظر خدا و رسول ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ ، صحابی مطلوب نیست این گونه مخالفتها حتی در امور دنیایی، نشان میدهد چنین افرادی باور کامل و درستی نسبت به پیامبر خدا ندارند.
این مخالفتها با اطاعت بی چون و چرا و محض از معصوم ـعلیه السلامـ سازگار نیست. بنا بر آیه «اطیعوا الله واطیعوا الرسول» اطاعت از رسول خدا در اوامری است که خود او صادر میکند، نه اوامری که خداوند صادر کرده است.[۱۱]
بازهم باید از آقای روحانی سؤال شود که ایشان از کدام قسمت این حدیث، نقد رسول خدا و قول و فعل معصوم را استنباط کرده است؟ چرا به دلیل اهداف سیاسی، به ائمه علیهمالسلام، اظهارات خلاف واقع نسبت میدهید؟ آقای روحانی قبلا هم نشان دادید که فهم درستی از مسایل تاریخی ندارید آن زمانی که گفتید عاشورا درس تعامل و مذاکره با دشمن است!
چرا آقای روحانی از ماجرای تاریخی و حدیثی این چنین استنباط های ضعیف و بی ربط می کند؟ آیا ایشان دنبال جنجال سازی جدیدی برای به حاشیه رفتن گرانی و رکود، گلایه مردمی از بی تدبیری های دولت، مشکلات مؤسسات مالی – اعتباری و عجز دولت در مدیریت مشکلات اقتصادی است؟
[۱] - سوره مبارکه نسا، آیه ۱۵۰
[۲] - ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
[۳] - سوره مبارکه نجم، آیه ۳
[۴] - ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
[۵] - سوره مبارکه نسا، آیه ۶۵
[۶] - ترجمه حجت الاسلام انصاریان
[۷] - اصول کافی جلد ۲، انتشارات قائم آل محمد، چهارم، ۱۳۸۷، حدیث شماره ۷۶۰
[۸] -محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم، ص ۵۹
[۹] - محمدعلی حیدری؛ بررسی فقهی ادعاهای علی مطهری پیرامون جواز انتقاد علنی به معصوم و ولی فقیه
[۱۰] - مجموعه آثار ج ۲ ص ۱۵۸
[۱۱] - امام خمینی، کتاب البیع، ج ۲ ص ۶۳۹
در جریان درگیری ها در شهرک حرستا که منجر به شکست حصر نیروهای سوری در پایگاه نظامی شدحداقل بیش از ۱۰۰ تن از عناصر تروریستی به هلاکت رسیدند.
به گزارش مشرق، حومه شرقی دمشق در ۲ هفته گذشته پس از نقض آتش بس توسط گروه های تروریستی شاهد درگیری های شدیدی بود و در یک بازه زمانی کوتاه نیروهای ارتش سوریه در پایگاه نظامی شهرک حرستا محاصره شدند.
تروریست ها درصدد بودند با اشغال پایگاه نظامی، اداره مرکبات و دانشکده فنی، راه انتقال نیرو و تجهیزات را از شهرک حرستا به شهرک عربیت باز کنند اما در نهایت با عملیات گسترده نیروهای سوری، محاصره پایگاه نظامی شکسته شد.
در روزهای گذشته درگیری ها در حومه پایگاه نظامی ادامه یافت و در نهایت نیروهای ارتش موفق شدند با عقب راندن عناصر تروریستی به سوی شهرک «مدیرا»، حملات را برای اشغال دانشکده دفع کنند.
نیروهای ارتش سوریه عملیاتی را هم برای تامین امنیت اداره مرکبات آغاز کردند و پس از درگیری های سنگین توانستند حدود ۹۰ درصد مجتمع مسکونی را در حومه ترمینال «الحجز» از اشغال تروریست ها خارج کنند.
حدود ۲۰ از تروریست ها در جریان پاکسازی این مناطق از پای درآمدند. ترمینال «الحجز» در حومه جنوبی شهرک حرستا واقع شده و در مسیر (جاده اصلی) شهرک های «حرستا_عربین» قرار دارد.
از حومه جنوب شرق شهرک حرستا هم خبر می رسد، نیروهای سوری عملیات آزادسازی پایگاه نظامی ارتش (گردان مرکزی امنیت حفظ نظام) را در دستور کار قرار داده اند و در چند ساعت گذشته موفق به پاکسازی تعدادی از ایستگاه های دفاعی تروریست ها شده اند.
در جریان درگیری ها در شهرک حرستا که منجر به شکست حصر نیروهای سوری در پایگاه نظامی شدحداقل بیش از ۱۰۰ تن از عناصر تروریستی به هلاکت رسیدند؛ منابع میدانی از جان باختن ۸۵ تن از نیروهای ارتش سوریه در درگیری های دو هفته گذشته هم خبر داده اند که نام ۷ فرمانده میدانی هم در لیست شهدا دیده می شود.
از سویی دیگر، عملیات پاکسازی شهرک حرستا هم در دستور کار نیروهای سوری قرار گرفته اما تراکم مجتمع های مسکونی و وجود تونل ها باعث شده پیشروی ها با احتیاط کامل انجام گیرد؛ عناصر تروریستی از تونل ها برای کمین علیه نیروهای سوری استفاده می کنند.
نیروهای سوری مواضع تروریست ها را در این شهرک با موشک های کوتاه برد «فیل» هدف قرار می دهند و خواب را از آنان گرفته اند؛ جنگنده های روسی هم به شدت مواضع عناصر تروریستی را در شهرک حرستا و مناطق حومه هدف قرار می دهند.