گروه سیاسی_رجانیوز: حمیدرضا حاجیبابایی ظهر امروز در شورای برنامهریزی و توسعه استان همدان با اشاره به اینکه در سال آینده 60 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی در نظر گرفته شده است، اظهار کرد: در تبصره 18 مجبور شدیم 17 هزار و 400 میلیارد تومان رشد بنزین حذف کنیم ناگزیر بیش از 10 هزار میلیارد تومان را از طریق بودجههای عمرانی برای اشتغال در نظر گرفته شود.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس وی با بیان اینکه نباید به بودجههای عمرانی زیاد دل ببندیم، ادامه داد: مقرر شده سال آینده 75 هزار میلیارد تومان اوراق توزیع شود یعنی مدیران باید فضای خود را به جای دیگری ببرند.
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با اشاره به اینکه قرار است دو مبلغ به میزان 100 هزار میلیارد تومان و 5 هزار میلیارد تومان جابجایی اوراق انجام شود، با مثالی موضوع را بیشتر توضیح داد و گفت: فرض میکنیم پیمانکاران 105 هزار میلیارد تومان از دولت بستانکار بوده و از طرفی به بانکها بدهکار باشند، این بدهی تهاتر شده و با این شرایط دولت به بانکها بدهکار میشود؛ در این صورت بانک به بانک مرکزی بدهکار میشود، دولت به بانک میگوید که 100 هزار میلیارد تومان از بدهکاری شما به بانک مرکزی کم شده و دولت به بانک مرکزی بدهکار می شود و بانک مرکزی و دولت میمانند.
وی با اشاره به اینکه سال آینده 180 هزار میلیارد تومان برای افراد زرنگ و کاربلد پول وجود دارد، ادامه داد: هیچ کجای کشور برای کار کردن پول کم نیست، بلکه باید بلد بود و کار را دنبال کرد.
حاجیبابایی با اشاره به اینکه باید قدرت مانور را در استان بالا ببریم به نحوی که میتوان 3 میلیارد، 5 میلیارد یا 10 میلیارد تومان از محل عمرانی به فردی بدهیم که کار انجام دهد و بعد انجام کار به او اوراق دهیم، افزود: راهکارهایی برای استفاده از 180 هزار میلیارد تومان وجود دارد.
وی با بیان اینکه سال آینده 60 هزار میلیارد بودجه عمرانی در نظر گرفته شده که بخش برای کمک و مساعدت برای رفتن به سمت اشتغال است، خطاب به مدیران استان تاکید کرد: 99 درصد قدرت مانور شما در این 180 هزار میلیارد تومان است.
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با بیان اینکه با بیان اینکه قدرت مانور شما در بانکها زیاد است، افزود: باید پروژههایی تعریف کرد که بتوان بانک، سرمایهگذاری خارجی و نهادهای عمومی غیر دولتی وصل شود.
وی با اشاره به اینکه باید به شدت از بخش خصوصی استفاده کنیم و قدرت مانور را به این سمت ببریم، تصریح کرد: برای یک پالایشگاه نفت باید 3 میلیون دلار معادل 14 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری انجام شود درحالی که بودجه عمرانی در برابر این مقدار بسیار ناچیز است.
حاجیبابایی در ادامه به صندوق توسعه ملی اشاره کرد و با بیان اینکه در زمینه صندوق توسعه باید بیش از گذشته کار کنیم، ادامه داد: صندوق توسعه سرمایه بسیار نقد و تاثیرگذار بوده و شوق استفاده از آن در کشور فراوان است.
وی با اشاره به اینکه ردیفهای متفرقه هنوز در بودجه وجود دارد، ادامه داد: برای نمونه یک رقم ردیف بودجه 15 میلیارد تومان برای 9 موزه منطقهای است که میتوان 10 میلیارد تومان از این مبلغ را به همدان آورد اما در هشت سال گذشته یک ریال نیاوردهایم.
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با اشاره به اینکه در مجلس 3 میلیارد و 200 میلیون تومان روی 15 میلیارد گذاشتیم که تا 18 میلیارد تومان شود، افزود: در مجلس گفتیم که از این 18 میلیارد تومان باید 8 میلیارد تومان را به استان همدان بدهید تا موزه تپه هگمتانه را سال آینده 50 تا 60 درصد ارتقا دهیم.
وی خطاب به مدیران دستگاههای اجرایی استان خواستار استفاده از ردیفهای متفرقه شد و ادامه داد: با نماینده مردم بیجار هماهنگی کردیم و از اعتبارات در اختیار کار عمده و اساسی انجام شد.
حاجیبابایی با بیان اینکه پیگیری کاری در رابطه انجام شده است، افزود: راهآهن زنجان به تبریز و تهران ـ همدان ـ سنندج قرار بود به هم وصل شود که پیگیریهایی انجام شد و یک ردیف به مبلغ 100 میلیون تومان برای مطالعه آن گذاشته شده بود که بعد از پیگیریها 10 میلیارد تومان ردیف برای این موضوع گذاشته شد تا کار راه بیفتد.
وی همچنین به مسئله بانکها اشاره کرد و با بیان اینکه درخواست دارم بانکها پرقدرتتر در استان به میدان بیایند، افزود: اگر بانکها بهتر به میدان بیایند، قدرت استان در کارهای عمرانی افزایش مییابد.
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس با بیان اینکه دو یا سه حرکت جدید در بودجه شکل خواهد گرفت که کار مثبتی است، بیان کرد: سال آینده 100 هزار میلیارد تومان درآمد هدفمندی یارانهها در بودجه قرار میگیرد.
وی در ادامه به حذف یارانهها اشاره کرد و با بیان اینکه کمیسیون تلفیق به این نتیجه رسیده که یارانه پولدارها حذف شود، افزود: اگر بودجه آموزش و پرورش و بودجه بنیاد شهید استانی شود استان به هم میریزد و آموزش و پرورش از هم میپاشد و تمام ادارات و استانداری درگیر این موضوع میشود.
حاجیبابایی ادامه داد: در آخرین جلسه فراکسیون فرهنگیان اعلام شده که 7 هزار و 700 میلیارد آموزش و پرورش کسری بودجه دارد و مقرر شده تخصیص آموزش و پرورش 110 درصد باشد، آیا استاندار میتواند در استان 110 درصد به آموزش و پرورش تخصیص دهد؟
وی در ادامه به موضوع حقوق و دستمزدها پرداخت و با بیان اینکه مجلس روی این موضوع تأکید دارد، چراکه نباید افراط و تفریط کرد، ادامه داد: حقوق بگیران تا حقوق 5 میلیون تومان افرادی آسیبپذیر هستند.
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس با بیان اینکه سال آینده حداقل حقوق یکمیلیون و 160 هزار تومان است، افزود: اگر 10 درصد به این حقوق اضافه شود مبلغ 116 هزار تومان میشود.
وی با بیان اینکه حقوق و دستمزدها بین 10 تا 20 درصد رشد داده میشود، افزود: فردی که یک میلیون و 160 هزار تومان حقوق میگیرد حقوق او 20 درصد رشد پیدا میکند.
حاجیبابایی با بیان اینکه در کشور میانگین حقوق معلمان به صورت حکمی 2 میلیون و 350 هزار تومان بوده، در حالی که دریافتی معلمان یک میلیون و 950 هزار تومان است، افزود: این دستمزدها ممکن است 15 یا 16 درصد افزایش پیدا کنند.
وی با بیان اینکه در مورد مالیات گفته شده تا افرادی با درآمد 2 میلیون و 300 هزار باید معاف باشد، افزود: درآمد 2 میلیون و 300 هزار تومان تا 6 میلیون و 900 هزار تومان باید 10 درصد و 6 میلیون و 900 هزار تومان تا 9 میلیون 200 هزار تومان 15 درصد، از 9 میلیون و 200 هزار تومان تا 13 میلیون و 800 هزار تومان 25 درصد و از 13 میلیون و 800 هزار تومان به بالا 35 درصد مالیات دریافت شود.
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس با بیان اینکه پاداش پایان همان 30 روز و 30 سال است، ادامه داد: پاداش پایان خدمت یک مورد یک میلیارد و 200 میلیون بوده، این حساب کسی که یک میلیون و 160 هزار تومان حقوق میگیرد چند سال باید کار کند تا یک میلیارد تومان شود.
وی با اشاره به اینکه 70 درصد دلیل شکلگیری حقوقهای نجومی مصوبات مجلس بود و در اجرا و قانونگذاری هم مشکل داشته است، افزود: با این روند که پیش میرویم دولت یک قلم پاداش پایان خدمات به مبلغ 3 هزار و 500 میلیارد تومان در نظر گرفته و بعد ما به یارانهها گیر میدهیم درحالی که کل یارانهها در ماه 3 هزار میلیارد تومان است.
گروه سیاسی_رجانیوز: آیت الله آملی لاریجانی در گردهمایی رؤسای کل دادگستریها و دادستانهای مراکز استان سراسر کشور با تأکید بر لزوم نگاه کلان مسئولان و مدیران به نظام جمهوری اسلامی، اهداف آن، قانون اساسی، شرایط فعلی کشور و موقعیت کشور در جغرافیای منطقه و جهان، تصریح کرد: این نگاه کلان برای همه مدیران نظام لازم است زیرا در غیر اینصورت وظایف خود را نمیتوانیم به نحو کامل، صحیح و نافذ انجام دهیم.
هنوز ماهیت نظام جمهوری اسلامی به درستی تبیین نشده است
به گزارش رجانیوز به
نقل از اداره کل روابط عمومی قوه قضاییه رئیس دستگاه قضا با بیان اینکه
جمهوری اسلامی به عنایت حق تعالی در طول 40 سال گذشته توانسته مسیر تکاملی
خود را به خوبی طی کند، افزود: معتقدم هنوز ماهیت نظام بیبدیلی که توسط
امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) پایهگذاری شد به درستی تبیین نشده است.
از انقلاب و قانون اساسی بسیار سخن گفتهایم اما هیچ گاه به صورت جامع و
دقیق به مقایسه نظام جمهوری اسلامی با سایر نظامهای سیاسی دنیا
نپرداختهایم.
آیت الله آملی لاریجانی با تأکید بر ضرورت واکاوی
خصایص نظام مردمسالاری دینی نسبت به نظامهای لیبرال دموکراسی و ... اظهار
کرد: گر چه گاهی گرفتار برخی مشکلات روزمره در گوشه و کنار هستیم اما این
منافاتی با عرض اندام نظام مردمسالاری دینی در برابر نظام لیبرال دموکراسی
ندارد و ما موظفیم بنیانهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را با دقت
شناسایی و عادلانه تبیین کنیم و با سایر نظامهای سیاسی دنیا مقایسه
نماییم.
کاستیها در جمهوری اسلامی ناشی از ضعف برخی مدیران و دشمنیهای بیرونی است
رئیس
قوه قضاییه با بیان اینکه شاید آنچه که در چارچوب قانون اساسی متبلور شده
در مقام اجرا با کاستیهایی مواجه شده باشد، دلیل این نواقص را ضعف برخی
مدیران و همچنین فشارهای مستمر و دائمی دشمنان خارجی دانست و خاطرنشان کرد:
با وجود همه کاستیها، امروز جمهوری اسلامی قویتر از همیشه در منطقه و
جهان می درخشد. این سخن دستگاههای تبلیغاتی نیست بلکه دوست و دشمن به این
امر اذعان دارند و هراس برخی کشورهای منطقه و نظام سلطه نیز دقیقاً از همین
اقتدار جمهوری اسلامی است.
آیت الله آملی لاریجانی ادامه داد:
اینکه فردی مثل ترامپ به عنوان رئیس جمهور کشوری که خود را مقتدرترین کشور
دنیا میداند مدام به فکر مقابله با ایران است و این امر به وضوح در
توییتها و موضعگیریهای مختلف او به چشم میخورد نشان دهنده اقتدار واقعی
جمهوری اسلامی است. این نشان میدهد که ما مسیر را علیالاصول درست طی
کردهایم گر چه منکر برخی کاستیها و نواقص نیستیم.
رئیس قوه
قضاییه با بیان اینکه هر قدر اقتدار نظام بالاتر میرود خطر تحریم، هجوم و
براندازی بیشتر میشود تصریح کرد: همه مردم و مسئولان باید دست به دست هم
دهند و به فکر نظامی باشند که با جانفشانی شهدا و ایثارگران و جهاد مجاهدان
در این نقطه اقتدار ایستاده است و اگر مدام این موضوع در مقابل چشمانمان
باشد راه را اشتباه نخواهیم رفت.
قوه قضاییه همواره در خط مقدم مقابله با نفوذ بوده است
آیت
الله آملی لاریجانی در ادامه سخنان خود با اشاره به هجمههای گسترده علیه
دستگاه قضایی، این هجمهها را نیز ناشی از اقتدار مجموعه نظام دانست و
اظهار کرد: قوه قضاییه یک نهاد مستقل است که ریاست آن توسط مقام معظم رهبری
نصب میشود و همواره در مقابل هجمهها و نفوذ دشمن ایستاده است چنانکه در
فتنه 88 و موارد مشابه آن، دستگاه قضایی با گام نهادن در خط ولایت در مقابل
این حرکات ایستادگی کرده و همواره در خط مقدم این جبهه حضور داشته است.
رئیس
قوه قضاییه با اشاره به آشوبهای اخیر در کشور و تلاش دشمن برای سوءاستفاده
از برخی اعتراضات مردمی، از مدیران قضایی سراسر کشور، نیروی انتظامی و
دستگاههای امنیتی برای برخورد با آشوبگران و همچنین برقراری امنیت و آرامش
در کشور قدردانی کرد.
آیت الله آملی لاریجانی با بیان اینکه اگر قوه
قضاییه مسیر اصلاح طلبی مورد انتظار برخی جریانها را دنبال میکرد کاری به
کار آن نداشتند و تمجید هم میکردند، افزود: ما باید در برابر دشمنیهای
نظام سلطه با جمهوری اسلامی و به ویژه دستگاه قضایی همواره هوشیار و آماده
باشیم. گر چه متأسفانه عدهای در داخل کشور نیز با بیگانگان همنوایی
میکنند و روزنامههای زنجیرهای یا برخی افراد که انسان از آنها توقع
ندارد با انتشار مطالب و ویدئوهایی برخی نسبتها و دروغهای بزرگ و شایعات
صد درصد کذب را علیه قوه قضاییه مطرح میسازند.
رئیس دستگاه قضایی
بر لزوم ایستادگی در برابر این هجمهها به حکم اسلام و عقل تأکید کرد و
گفت: بسیاری از اشکالات که به دستگاه قضایی گرفته میشود یا عامدانه و
مغرضانه است یا از سر جهل و ناآگاهی. البته برخی از ایرادات نیز که از سوی
دلسوزان مطرح میشود وارد است و ما هیچگاه قصد تطهیر و تنزیه مطلق دستگاه
قضایی را نداریم اما بسیاری از ایرادات صرفاً با هدف تخریب دستگاه قضایی و
وارد آوردن خدشه به اعتماد عمومی مطرح میشود و دشمنان نظام نیز به خوبی
میدانند که قوه قضاییه مقتدر و با صلابت میتواند حافظ اعتماد عمومی در
کشور باشد.
خدمت صادقانه، بهترین راه صیانت از اعتماد عمومی و پاسخ به شایعات است
آیت
الله آملی لاریجانی با اشاره به نقش مؤثر اختاپوس رسانهای غرب در هدف
قرار دادن اعتماد مردم با انتشار شایعات و شبهات گوناگون، خاطرنشان کرد:
بهترین راه صیانت از اعتماد عمومی و پاسخ به شایعات دشمن، خدمت صادقانه به
مردم است. علاوه بر این اگر در همه امور به قانون پایبند باشیم اثر شایعات
از بین میرود. از سوی دیگر باید به تبیین و توضیح مشکلات و همچنین خدمات
گسترده دستگاه قضایی بپردازیم تا مردم هم در جریان مشکلات و همچنین
میلیونها خدمتی که از سوی قوه قضاییه ارائه میشود قرار گیرند.
رئیس
قوه قضاییه با بیان اینکه کاستیهایی در اطلاع رسانی مشکلات و محدودیتها و
همچنین معرفی خدمات وجود دارد، اظهار کرد: مردم باید از محدودیتهای
اعتبارات قوه قضاییه و نیز نیروی انسانی دستگاه قضایی مطلع باشند تا فریب
برخی ادعاها را نخورند. اینکه برخی حجم بالای پروندهها را به عهده قوه
قضاییه میگذارند، نادیده گرفتن سرچشمههای شکل گیری یک پرونده است. دستگاه
قضایی مسئول کثرت پروندهها در کشور نیست بلکه میراث دار این معضل است که
شکلگیری آن به عملکرد دستگاههای خارج از قوه قضاییه باز میگردد.
انجام وظایف نظارتی دستگاه قضایی نیازمند کار جهادی و اولویتبندی صحیح است
آیت
الله آملی لاریجانی در ادامه با اشاره به وظایف نظارتی دستگاه قضایی نسبت
به نهادها و دستگاههای اجرایی، تصریح کرد: دستگاه قضایی باید با نظارت بر
حسن جریان امور در دستگاههای مختلف، جلوی فساد را بگیرد. البته همة بار در
این زمینه نباید بر دوش قوه قضاییه باشد بلکه دستگاهها نیز باید تمهیدات
لازم را بیندیشند و در این زمینه همکاری کنند اما به هر حال توجه دستگاهها
منافاتی با وظایف دستگاه قضایی ندارد گر چه در این عرصه نیز با محدودیتهای
جدی نیرو و اعتبارات مواجه هستیم که همین امر یک کار جهادی و اولویت بندی
صحیح را میطلبد و امیدواریم مجلس و دولت نیز به قوه قضاییه کمک کنند.
رئیس
قوه قضاییه در ادامه با بیان اینکه گاه در مبارزه با فساد دچار افراط و
تفریط می شویم، خاطرنشان کرد: گاهی کلاً مسئله فساد رها میشود و گویی هیچ
فسادی نیست و گاهی میبینیم هر مسئولی از هر تریبونی از فساد سخن میگوید
که این یک سیاه نمایی بیوجه و خلاف واقع و منشأ تخریب اعتماد عمومی است.
فساد در کشور سیستماتیک نیست
آیت الله آملی لاریجانی ادامه داد: برخی از وجود فساد سیستماتیک در کشور سخن میگویند که ما به هیچ عنوان این موضوع را قبول نداریم. فساد در کشور سیستماتیک نیست. برخی در مقام تفسیر میگویند مقصود ما از فساد سیستماتیک این است که سیستم رسیدگی کننده به مفاسد یعنی دستگاه قضایی دچار فساد است. این سخن هم مجمل و مبهم است. البته ممکن است که در گوشهای از دستگاه عظیم قضایی، همانند هر مجموعه دیگری تخلفی رخ دهد اما این به معنای غلبه فساد بر کل سیستم قضایی کشور نیست. چگونه میتوان این تعداد پر شمار قاضی سالم و مدیر پر تلاش را که در جهت خدمت به مردم گام برمیدارند به فساد متهم کرد؟
باید در برخورد با فساد یک مسیر اعتدالی را طی کنیم
رئیس
قوه قضاییه با تأکید بر اینکه در طول سالهای گذشته دستگاه قضایی کارنامه
قابل قبولی در زمینه مقابله با فساد داشته است، برخی نمونههای برخورد با
مفاسد را بی سابقه توصیف کرد و افزود: ما باید در برخورد با فساد یک مسیر
اعتدالی را طی کنیم. اطلاع رسانی مفاسد اقتصادی پیش از رسیدگی قضایی از دو
حال خارج نیست؛ یا جنبه سیاسی دارد یا ناشی از اشتباه است.
آیت الله
آملی لاریجانی با تأکید بر لزوم مراقبت دستگاههای اجرایی برای جلوگیری از
پدید آمدن فساد، خاطرنشان کرد: نمیتوان اجازه داد که مفاسد و
سوءاستفادههای بزرگ در دستگاههای اجرایی شکل بگیرد و بعد بگوییم دستگاه
قضایی باید رسیدگی کند. زمانی هم که دستگاه قضایی به مفاسد ورود پیدا می
کند باز هم برخی اتهام سیاسیکاری میزنند.
رئیس قوه قضاییه با
اشاره به برخی اظهارات افراد نزدیک به دولت در ماجرای رسیدگی به مطالبات
مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری غیر مجاز، تصریح کرد: برخی گفته بودند که
اگر شجاعت و کار مهم رئیس جمهور نبود، مشکل مؤسسات مالی حل نمیشد. البته
ما از حل مشکل مردم توسط هر مرجع و نهادی استقبال میکنیم و خوشحالیم که
دولت و مجلس نیز به میدان آمدند تا مشکل مردم حل شود. این امر که حل مشکل
مردم به نام چه کسی تمام شود چندان مهم نیست اما قضاوت خلاف واقع، امر
مذمومی است.
قوه قضاییه پیشگام دفاع از حقوق مالباختگان موسسات مالی بود
آیت
الله آملی لاریجانی ادامه داد: قوه قضاییه در برخورد با مؤسسات مالی متخلف
که از دستگاههای اجرایی مجوز گرفته بودند و باید بر کارشان نظارت میشد و
دفاع از حقوق مالباختگان و سپردهگذاران، پیشگام بود و اگر اقدام به توقیف
اموال و بازداشت مدیران متخلف نمیکرد، همین میزان از اموال و وجوه نیز در
اختیار مردم قرار نمیگرفت. در این زمینه جلسات متعددی با رئیس بانک مرکزی و
معاونان ایشان برگزار کردیم در حالیکه این جلسات باید در دستگاههای اجرایی
برگزار می شد. از سوی دیگر به رهبر معظم انقلاب نامه نوشتم تا با دستور و
اجازه ایشان بخشی از مشکلات سپرده گذاران برطرف شود.
رئیس قوه
قضاییه با بیان اینکه متأسفانه مسئولیت کم کاریهای برخی دستگاهها گریبانگیر
قوهقضاییه می شود، به اجرای برخی احکام قصاص و حدود اشاره کرد و گفت:
فردی در نامهای به رئیس قوه قضاییه، ما را متهم کرده بود که در اجرای قصاص
و حدود به صورت التقاطی عمل میکنیم. این در حالی است که من همواره در
مقابل کسانی که قصد داشتهاند حدود و قصاص را تعطیل کنند گفتهام که قصاص
یک حق قرآنی و حق الناس است و حدود نیز تعطیل بردار نیست. بر این اساس علت
این نسبتهای خلاف را متوجه نمیشوم.
همه باید نسبت به فساد در دستگاه قضایی حساس باشند
آیت الله آملی لاریجانی در ادامه با اشاره به نظارت هر چه بیشتر بر خود دستگاه قضایی، تأکید کرد: فساد در دستگاه قضایی حتی اگر کم باشد باز هم برای ما بسیار زیاد است. به هیچ عنوان پذیرفته نیست که دستگاه متولی مبارزه با فساد خود درگیر فساد باشد. دستگاه قضایی ترازوی برخورد با مفاسد است و بر این اساس همه باید نسبت به هرگونه فساد در قوه قضاییه حساسیت تام داشته باشند.
رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه تخلف در قوه قضاییه غیرقابل اغماض است و در این زمینه چون بحث اعتماد مردم و نظام در بین است جای هیچگونه ترحمی نیست، تصریح کرد: دستگاه قضایی با ساز و کارهای گوناگون به مبارزه با تخلفات درونی میپردازد و بر این اساس افراد متخلف و فاسد، از قوه قضاییه منفصل میشوند. برخوردهای ما در این زمینه شدت یافته و دلیل آن نیز حفظ حرمت و احترام نیروهای سالم و پاک دستگاه قضایی است.
هیچگونه فسادی را در قوه قضاییه تحمل نخواهم کرد
آیت الله آملی لاریجانی خطاب به رؤسای کل دادگستریهای سراسر کشور اظهار کرد: به همه افراد زیرمجموعه خود هشدار بدهید که هیچگونه فسادی از سوی بنده و دستگاههای نظارتی تحمل نخواهد شد و در آینده طبق برنامهای خاص، آرای دادگاه عالی صلاحیت قضات پس از تأیید در دادگاه عالی تجدید نظر و تأیید رئیس قوه قضاییه همراه با نام و تصویر قضات متخلف در رسانهها منتشر خواهد شد. این در واقع اتمام حجت با همه قضات متخلف است تا جای هیچگونه گلایهای باقی نماند و بدانند فساد و ارتکاب جرائم در دستگاه قضایی تاوان بزرگی خواهد داشت.
صدور قرار بازداشت موقت باید به حداقل برسد
رئیس
قوه قضاییه در ادامه با تأکید بر لزوم نظارت مستمر رؤسای کل دادگستریها در
قالب بازدیدهای سرزده و نوبهای و همچنین توجه جدی به احیای حقوق عامه در
چارچوب قوانین و مقررات، به موضوع بازداشتهای موقت پرداخت و خاطرنشان کرد:
در این زمینه نیز باید نظارت کاملی صورت گیرد تا صدور قرار بازداشت موقت به
حداقل برسد و در مواردی که واقعا میتوان از این قرار استفاده نکرد، به
هیچ عنوان صادر نشود. از سوی دیگر نباید به گونهای باشد که به عنوان مثال
قرار وثیقه در زمانی صادر شود که امکان تودیع آن وجود نداشته باشد و متهم
به ناچار روانه زندان شود.
آیت الله آملی لاریجانی با تأکید بر لزوم
بهرهمندی از ظرفیتهای قانونی برای صدور مجازاتهای جایگزین حبس به ویژه
با توجه به مشکلات عدیده سازمان زندانها از نظر بودجه، امکانات و فضای
فیزیکی نیز یادآور شد: در حال حاضر ظرفیتهای بسیار خوبی در قانون وجود
دارد و رؤسای کل دادگستریها باید نظارت کنند که این ظرفیتها در صدور حکم و
همچنین تبدیل مجازات و اجرای آن از سوی قضات محترم مورد استفاده قرار گیرد.
رئیس
قوه قضاییه در ادامه با اشاره به حساسیت فضای مجازی و لزوم توجه به آن
گفت: فضای مجازی در کشور ما به شکلی که امروز اداره میشود، صد درصد خلاف
امنیت ملی است. تمام اطلاعات شهروندان ما در اختیار بیگانگان قرار میگیرد و
مبادله دادهها تحت رصد آنهاست. دشمنان با در اختیار داشتن این امکان و
پالایش این دادهها به انحای مختلف میتوانند اطلاعات گوناگون را از داخل
کشور ما بدست آورند و با دستیابی به ذائقه مخاطبان ضمن انواع
شایعهپراکنیها علیه نظام و امنیت کشور اقدام کنند.
آیت الله آملی
لاریجانی افزود: به هیچ عنوان منطقی نیست که ما مردم را در شاهراه متعلق
به دشمنان رها کنیم. ما هرگز قائل به بستن فضای مجازی نیستیم بلکه
میگوییم باید خودمان مسیری امن ایجاد کنیم تا شهروندانمان حق انتخاب
داشته باشند و مجبور نباشند که به اضطرار در مسیری که اختیار آن با دشمن
است حضور یابند.
دستگاههای امنیتی با سرشاخههای مرتبط با بیگانگان در فضای مجازی برخورد کنند
رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه مسئولان در این زمینه در حال چارهاندیشی هستند، به جلسه شورای عالی فضای مجازی در محضر رهبر معظم انقلاب اشاره کرد و گفت: این معضل باید هر چه سریعتر حل شود و در کنار آن همه دستگاههای امنیتی موظفند با سرشاخههای داخلی که در فضای مجازی اقدام به همکاری با دشمنان و بیگانگان میکنند برخورد کنند.
شعب تخصصی رسیدگی به جرایم فضای مجازی ایجاد و از کارشناسان این حوزه استفاده شود
آیت
الله آملی لاریجانی همچنین با تأکید بر لزوم ایجاد شعب تخصصی رسیدگی به
جرایم فضای مجازی در دادسراها و دادگاهها اظهار کرد رئیس جمهور محترم در
جلسهای پیشنهاد دادند که در رسیدگی به پروندههای مربوط به فضای مجازی از
نظر کارشناسی شورای عالی فضای مجازی برای تشخیص موضوعات استفاده شود. به
نظر میرسد این پیشنهاد خوبی است و قضات گر چه در تشخیص جرم و صدور حکم
مستقل هستند و باید به نظر خود عمل کنند اما استفاده از نظر کارشناسی برای
تشخیص موضوعات به ویژه در عرصههایی نظیر فضای سایبری کار بسیار خوبی است
که به اتقان و استحکام آراء کمک میکند.
رئیس قوه قضاییه در بخش
پایانی سخنان خود با توصیه به توجه هر چه بیشتر به ارزشهای الهی و اخلاقی و
حرکت در این چارچوب تصریح کرد: اگر در چارچوب ارزشهای الهی و اخلاقی حرکت
نکنیم تمام این سخنان، کارها و زحمات بیفایده است زیرا دیر یا زود خود را
در عوالمی مییابیم که باید از حالا به فکر آن باشیم زیرا خداوند متعال
میفرماید «و ما تقدموا لِانفسکم من خیر تجدوه عندالله هو خیراً و اعظم
اجرا». به زودی با ارتحال از این دنیا کتاب نفس در مقابل ما گشوده میشود
با این توصیف که « لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها» یعنی از هیچ عمل
کوچک و بزرگی فروگذار نخواهد شد و همه چیز مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.
پس، از هم اکنون باید به فکر آن روز باشیم و با تحصیل عمل صالح و گام
برداشتن در مسیر رضای الهی، عالم پیش رو را نورانی بسازیم.
بر اساس
این گزارش، پس از سخنرانی رئیس قوه قضاییه، برخی از رؤسای کل دادگستریها و
دادستانهای مراکز استانها به بیان نقطه نظرات و مشکلات خود پرداختند که
آیت الله آملی لاریجانی با استماع این نکات تصمیمات لازم را اتخاذ کرد.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - طبق نامه ای صادره از آموزش و پرورش به مدارس، عیادت از جانبازان و بازدید از گلزار شهدا برای برخی دانش آموزان ممنوع شد.
گروه اقتصاد – رجانیوز: در
حالیکه کشور از اوضاع نا به سامان اقتصادی رنج می برد و مردم نسبت به
وضعیت موجود گله مند اند، دولت در لایحه اصلاح و دائمی نمودن قانون مدیریت
خدمات کشوری، افزایش حقوق 50 درصدی را برای رئیس جمهور و معاونین آن، وزرا و
معاونین آن ها و نمایندگان مجلس در نظر گرفته است تا حقوق های نجومی
اعطایی در دولت اول روحانی، قانونی شود. این لایحه در حالیکه افزایش حقوق
ذخیره های نظام را هدف قرار داده، حقوق نجومی را برای آنها ابدی نموده است،
حقوق کارمندان را تنها 20 درصد افزایش داده و با ممنوع اعلام کردن هر گونه
تبدیل وضعیت استخدامی آنها، تبعیض را به اوج خود رسانده تا شاهد نمودی
دیگر از تدابیر دولت اعتدالی در کشور باشیم.
به گزارش رجانیوز؛ لایحه
اصلاح و دائمی نمودن قانون مدیریت خدمات کشوری از سوی دولت به مجلس ارائه
شد و به موجب قسمت الف بند ۳۷ این لایحه، امتیاز شغلی مقرر در ماده ۷۱
قانون مدیریت خدمات کشوری که مربوط به امتیاز شغل مقامات کشور و البته
همطرازان آنهاست به میزان ۵۰ درصد افزایش یافته است در حالیکه در بند ۳۸
لایحه امتیازات مواد ۶۸ و ۷۵ قانون تنها برای کارمندان به میزان ۲۰ درصد
افزایش یافته و سایر افزایش تا سقف ۵۰ درصد را موکول به تصویب هیئت وزیران
شده است.
در ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری آمده است:
سمت های ذیل مدیریت سیاسی محسوب شده و به عنوان مقام شناخته میشوند و امتیاز شغلی مقامات مذکور در این ماده به شرح زیر تعیین می گردد:
الف - رؤسای سه قوه (18000) امتیاز.
ب - معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضاء شورای نگهبان (17000) امتیاز.
ج - وزراء، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونین رئیس جمهور (16000)امتیاز.
د- استانداران و سفراء (15000)امتیاز.
هـ- معاونین وزراء (14000)امتیاز.
تبصره 1- نخست وزیران دوران انقلاب اسلامی با مقامات بند(ب)این ماده همتراز میگردند و تعیین سایر پستهای همطراز به عهده هیأت وزیران بوده و تعیین همطرازی پستهای کارکنان اداری مجلس به عهده رئیس مجلس خواهد بود.
تبصره 2- علاوه بر حقوق موضوع ماده فوق و امتیاز ویژگیهای شاغل (مذکور در ماده(66)) که حقوق ثابت تلقی میگردد فوقالعادههای ماده (68) این قانون نیز حسب مورد به مقامات تعلق خواهد گرفت.
تبصره 3- مقامات مذکور در این ماده که حداقل دوسال در پست مدیریتهای سیاسی انجام وظیفه نموده یا بنمایند پس از تصدی مقام در صورتی که به سمت پائینتری منصوب شوند ، چنانچه حقوق ثابت و فوق العاده مستمرآنها در مسؤولیت جدید از هشتاد درصد (80%) حقوق ثابت وفوقالعاده مستمر وی در پست قبلی کمترباشد به میزان مابهالتفاوت تا(80%)را تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود. این تفاوت تطبیق با ارتقاءهای بعدی (عوامل شغل و شاغل و فوق العادهها) مستهلک می گردد و این مابهالتفاوت در محاسبه حقوق بازنشستگی و وظیفه نیز ملاک عمل خواهد بود.
تبصره 4- دولت مجاز است با پیشنهاد سازمان، برخی از امتیازات قانونی مقامات موضوع این قانون (به استثناء حقوق و مزایا) را به مشاغل خاص ویژه مدیریت حرفهای و یا سمتهای خاص و ویژه قضائی تسری دهد.
در اصلاح تبصره ۳ ماده ۵۱ هرگونه تبدیل وضعیت استخدامی کارمندان ممنوع شده است.
به موجب اصطلاح تبصره ماده ۴۹ در بند ۳۱ پس از اتمام قرارداد نیروهای پیمانی امکان تسویه حساب با آنها وجود خواهد داشت.
در حالی که در بند ۳۹ در اصلاح ماده ۷۱ قانون مدیریت، مقاماتی که حداقل ۲ سال در پست مدیریت های سیاسی انجام وظیفه نموده یا بنمایند پس از تصدی مقام در صورتی که به سمت پایین تری منصوب شوند چنانچه حقوق آنها از ۸۰ درصد حقوق پست قبلی کمتر باشد تفاوت تطبیق دریافت خواهند کرد و این تفاوت تطبیق در محاسبه حقوق بازنشستگی آنها ملاک عمل خواهد بود
همچنین
به موجب بند ۳۳ انتقال کارمندان دستگاههای اجرایی در سطح شهرستان با توافق
دستگاههای ذیربط بدون موافقت کارمند امکان پذیر خواهد بود.
به
موجب تبصره بند 53، برای مقاماتی که در ماده 71 آمده و بازنشستگانی که
اعاده به خدمت می شوند، پاداش پایان خدمت مجدد در نظر گرفته می شود. بااین
بند هم برای اعاده خدمات مقامات مسیر را فراهم می کند و هم برای آنان پاداش
پایان خدمت مجدد در نظر گرفته که به نوعی تبعیض محسوب می گردد.
همچنین
مطابق بند 64 هرگونه افزایش حقوق و امتیاز موکول به پیش بینی بودجه شده
است. این یعنی دولت هر افزایش حقوقی را مشروط کرده است.
این
لایحه بدان معناست که دولت به گونه ای لایحه این قانون را تدوین کرده، که
حقوق مقامات وزرا معاونین رئیس جمهور معاونین وزرا نمایندگان مجلس ۵۰ درصد
از اول سال ۹۷ به شرط تصویب مجلس افزایش یابد. همچنین طی دولتهای مختلف
حداقل ۴۰ مصوبه اعم از قانون و مصوبه هیات وزیران وجود دارد که سمت بسیاری
از مدیران همطراز شده و همه این سمتها هم افزایش ۵۰ درصدی خواهند داشت. ۵۰
درصد افزایش "امتیاز شغل" مقامات است و امتیازها در ماده ۷۱ قانون مدیریت
خدمات کشوری آمده است. در کل مجموعه تدابیری که در این لایحه از سوی سازمان
برنامه و بودجه در نظر گرفته شده، نتیجه ای جز ایجاد یک طبقه اشرافی گری
در کشور نخواهد داشت؛ نتیجه ای که خروجی بیش از دو دهه تلاش کارگزاران
سازندگی و اصلاحات برای ساختِ «طبقه برخوردار» و «طبقه مرفّه» و «آقازادگی»
در کشور است.
پیش از این رهبر انقلاب اسلامی در واکنش به
حقوق های نجومی به صراحت از لفظ «نامشروع» و «خیانت به آرمان های انقلاب
اسلامی» مردم یاد کردند و فرمودند:
یک مسئله مهم هم این حقوقها و برداشتهای غیر منصفانه و ظالمانه است. این برداشتها نامشروع گناه است، خیانت به آرمانهای انقلابی است. باید بصورت جدی مبارزه شود و برخورد بشود. این پولهای نامشروع باید برگردانده شود، اینها کسانی نیستند که لیاقت حضور در این مکانها را داشته باشند. وقتی اشرافیگری در جامعه باب شود همه بدنبال طعمهای می گردند تا شکمهای خود را سیر کنند. با این مالهای حرام با جدیت برخورد شود، چنانچه این موارد بخوبی پیگیری نشود موجب ناامیدی مردم می شود که این فاجعه بزرگی است.
گروه معارف-رجانیوز: اگر به دنیا نیامده بودی، هر کسی چیزی کم داشت. پدر، با آن همه فضیلت، دختری نداشت تا زینتش باشد و وقتی با شیرین زبانی کودکانهات، لب به سخن میگشودی، چهره پدر را به وجد میآوردی. مادر، بانوی ارض و سما، همدمی نداشت تا روی زانوانش بنشاند و گیسوانش را شانه کند و سفره دلش را رو به روی نگاه مهربانش بگشاید. برادران، خواهر غمخواری نداشتند که محرم اسرارشان باشد و گرمی دل شان و قوت زانوان شان. دیگر کسی را نداشتند تا دنباله راه روشن خویش را به او بسپارند. کارهایی بود که فقط از دست تو برمیآمد؛ نه هیچ کس دیگر. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا چیزی کم داشت؛ دنیا، دختری را کم داشت که وقتی در اسارت، دهان میگشاید، کلمات پیروزمندانه پدر از صدایش سرازیر میشود. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، خواهری کم داشت که وقتی غم و داغ فرزند بخواهد برادری را از او بگیرد، دستهایش را سایبان صبر کند و ذرات تحمل را بپاشد در هوای بیقراری.اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، عمهای کم داشت تا آغوش مهربان و خستهاش را به روی غنچههای برادر بگشاید و قوت دلشان باشد. و اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، سفیری کم داشت تا پیام آفتاب را به هر سایه و خلوت تاریکی برساند. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، زینب را کم داشت، زینب را... . به بهانه خجسته زادروز، حضرت زینب سلام اللهعلیها حسینیهای برپا کنیم پیشکشی به ساحت مقدس مادر بزرگواش حضرت زهرای مرضیه سلاماللهعلیها.
اوصاف و القاب عقیله بنی هاشم
اوصاف حضرت زینب سلامالله علیها
عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ: داناى نیاموخته
فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ: فهمیده بى آموزگار
کَعبةُ الرَزایا: قبله رنجها
نائبةُ الزهراء: جانشین حضرت زهرا سلام الله علیها
نائبةُ الحسین: جانشین حضرت حسین علیه السلام
مَلیکةُ الدنیا: شهبانوى گیتى
عَقیلةُ النِساء:خردمند بانوان
عَدیلةُ الخامس مِن اهل الکِساء: همتاى پنجمین نفر از اهل کساء
شریکة الشهید: انباز شهید
کَفیلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد
ناموسُ رَواقِ العَظمةِ: ناموس حریم عظمت و کبریایى
سیدة العَقائِل: بانوى بانوان خردمند
سِرُّ اَبیها: راز پدرش على علیه السلام
سُلالةُ الوِلایة: فشرده و خلاصه و چکیده ولایت
وَلیدةُ الفَصاحة: زاده شیوا سخنى
شَقیقةُ الحَسن: دلسوز و غمخوار حضرت حسن علیه السلام
عَقیلةُ خِدر الرسالة: خردمند پرده نشینان رسالت
رَضیعة ثَدىِ الولایة: کسى که از پستان ولایت شیر خورده
بلیغة: سخنور رسا
فصیحة: سخنور
صدیقة الصغرى: راستگوى کوچک (در مقابل صدیقه کبرى سلام الله علیها)
المُوثَّقة : بانوى مورد اطمینان
عقیلة الطالبین: بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)
الفاضلة: بانوى با فضیلت
الکاملة: بانوى تام و کامل
عابدة آل على: پارساى خاندان على علیهم السلام
عقلیة الوحى: بانوى خردمند وحى
شمسةُ قَلادَةِ الجَلالةِ: خورشید منظومه بزرگوارى و شکوه
نَجمةُ سَماءِ النَبالَة: ستاره آسمان شرف و کرامت
المعصومة الصغرى: پاک و مطهره کوچک
قرینة النَوائِب: همدم و همراه ناگوارى ها
محبوبة المصطفى: مورد محبت و محبوب حضرت رسول صلی الله علیه و آله
قرة عین المرتضى: نور چشم حضرت على علیه السلام
صابرة محتسبة: پایدارى کننده به حساب خداوند براى خداوند
عقیلة النبوة: بانوى خردمند پیامبرى
رَبَةُ خِدرِ القُدس: پرورنده پرده نشینان پاکى و تقدیس
قبلة البَرایا: کعبه آفریده شدگان
رَضیعَة الوحى: کسى که از پستان وحى شیر مکیده است
بابُ حِطَةِ الخَطایا: دروازه آمرزش گناهان
حَفَرَةُ علىٍ و فاطمةٍ: مرکز جمع آورى دوستى و محبت على (علیه السلام ) و فاطمه (سلام الله علیها)
رَبیعَةُ الفضل: پیش زاده فضیلت و برترى
بطلة کربلاء: قهرمان کربلا
عظیمةٌ بلواها: بانویى که امتحانش بس بزرگ بود
عقلیة القریش: بانوى خردمند از قریش
الباکیة: بانوى گریان
سلیلة الزهراء: چکیده و خلاصه حضرت زهرا سلام الله علیها.
امنیة الله: امانت دار الهى
آیةٌ مِن آیات الله: نشانى از نشانه هاى خداوند
مظلومةٌ وحیدة: ستمدیده بى کس
زینب کبری(س)؛ در کلام رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب: زینب کبرى یک نمونهى برجستهى تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکى از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثهى کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزى، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهى نظامى با شکست ظاهرى نیروهاى حق در عرصهى عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزى که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهرى، تبدیل به یک پیروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زینب کبرى؛ نقشى که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلى چیز مهمى است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیهى تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهى زنده و ملموس است که انسان زینب کبرى را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهاى در عرصه ظاهر میشود؛ کارى میکند که دشمنى که به حسب ظاهر در کارزار نظامى پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزى تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پیشانى او میزند و پیروزى او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبرى است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. (۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
آیینه تمامنمای یک زن آرمانی
بانوی مکرمی که در سال پنجم هجرتِ رسول خدا و بعد از دو برادر خود، برای سومین بار کانون گرم بیت عصمت با قدوم مبارکش غرق در سرور شد، گویا حجتی است بر خلق تا کسی نتواند از سختی راه و انبوه مشکلاتش گلایه کند. زینب علیهاالسلام که به حق زینت پدر بود، آیینه ای تمام نما از زن آرمانی تعالیم اسلام است.
در اوج قله عفاف
عفاف حضرت زینب علیهاالسلام نمونه ای کامل برای زنان و دخترانی است که خود را دوستدار اهل بیت علیهم السلام میدانند. یحیی که در زمان امیر المۆمنین علیه السلام مدتی طولانی در مدینه از همسایگان زینب کبری علیهاالسلام بوده است به خداوند متعال سوگند می خورد که حتی شَبَحی از زینب علیهاالسلام را نیز ندیده و صدایی از او نشنیده است!(1)
این بیان تاریخی ذهن را به سرعت به سوی پاسخی میبرد که مادر همین دختر، به پرسش رسول خدا صلی الله علیه وآله داده بود. امیرالمۆمنین علیه السلام میگوید: روزی رسول گرامی اسلام از ما پرسید «بهترین چیز برای زن چیست؟» اما هیچ یک از اصحاب نتوانست جواب درست را بگوید. سۆال را برای فاطمه علیهاالسلام بردم و او گفت: «هیچ چیز برای زن بهتر از این نیست که هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی نیز او را نبیند».(2) و این زینب علیهاالسلام است که تلاش کرده است تا بهترین را برای خود داشته باشد.
بر بلندای کوه جهاد
اما آنگاه که هنگامه انجام تکلیف الهی فرا میرسد و دین خدا و حجت حق یاری میطلبد، این سیمای کامل عفاف، در بین نامردان مرد نما، آنچنان به خروش میآید که کوفیان انگشت به دهان و حیران میمانند.(3) خطبه ای که حضرت زینب علیهاالسلام در هنگام ورود کاروان به کوفه میخواند همه را به یاد خطبه های پدرش میاندازد:
«...یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ وَ یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْخَذْلِ فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لَا هَدَأَتِ الرَّنَّةُ فَمَا مَثَلُکُمْ إِلَّا «کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ»(4) أَلَا وَ هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ النَّطَفُ وَ الصَّدْرُ الشَّنَف؛
ای اهل کوفه، ای اهل فریب و یاری نکردن، اشکهاتان همیشه جاری و صدای گریه هاتان همیشه بلند باد. داستان شما به هیچ ماجرایی شبیه نیست مگر ماجرای آن زنى که رشته خود را پس از محکم بافتن، یکى یکى از هم مىگسست. سوگندهاتان را وسیله فریب قرار داده اید. آیا در شما جز تملق های کثیف و سینه های پر از دشمنی چیز دیگری هست؟...(5)
این بانو که در پس طوفان سهمگین کربلا، کاروان یتیمان و بیوگان را رهبری کرده، چهل منزل از کربلا و کوفه تا شام همیشه تاریک، پرستاریشان نموده است، آنجا که بسیاری را، زرق و برق آیینه ها و شوکت پوشالی کاخ و درباریان به صف ایستاده لال میکند
این بانو که در پس طوفان سهمگین کربلا، کاروان یتیمان و بیوگان را رهبری کرده، چهل منزل از کربلا و کوفه تا شام همیشه تاریک، پرستاریشان نموده است، آنجا که بسیاری را، زرق و برق آیینه ها و شوکت پوشالی کاخ و درباریان به صف ایستاده لال میکند، در برابر یزید ایستاده، یاوه گویی هایش را جواب میدهد. در مجلس یزید خبیثی از اهل شام یکی از دختران امام حسین علیه السلام را برای کنیزی از یزید درخواست میکند اما با پاسخ کوبنده زینب کبری علیهاالسلام مواجه میشود.
یزید از اینکه زنی بی اجازه، به جای او پاسخ داده، برآشفته شده، میگوید این کار به کسی جز من ربط ندارد و من هرکار بخواهم خواهم کرد. حضرت در جواب این گزافه گویی، میفرماید:
«تنها در صورتی میتوانی چنین کاری را کنی که از دین ما خارج شده، دینی غیر از این ما را برگزینی».(6)
یزید برآشفته تر از قبل، میگوید: «آنها که از دین خارج شده اند، پدر و برادر تو هستند نه کس دیگر!» اما زینب کبری علیهاالسلام این بار چنان جواب تحقیر آمیزی به یزید میدهد که یزید پاسخی برای آن ندارد. حضرت میفرماید :»تو، اگر مسلمان باشی(!) به دین خدا و دین پدر و برادرم هدایت شده ای».(7)
بر فراز آسمان بندگی
آن پرده نشین عفاف و راست قامت میدان جهاد، در عرصه نماز و عبادت ظاهری نیز نمونه و خستگی ناپذیر است. آنچه از امام سجاد علیه السلام نقل شده است به خوبی بیان گر این مطلب است. زین العابدین علیه السلام در مورد عمه گرامی خود فرمود که تنها در شب یازدهم محرم (شب بعد از واقعه سنگین عاشورا)، عمه ام را دیدم که نماز شبش را نشسته خواند. در نقل دیگری نیز آن جناب فرمود:
»عمه ام زینب با تمام مصیبت هایی که بر او وارد شده بود در مسیر شام نماز شبش را ترک نگفت».(8)
علاوه بر اینها اوج بندگی آن بانو در دو مورد به نمایش گذاشت شد. روز یازدهم آنگاه که حضرت بر پیکر مقدس برادر حاضر شد، دو دست خود را زیر آن بدن پاک برده، آن را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: «خدایا این قربانی را از ما قبول بفرما»!!(9) و چون در مجلس کوفه ابن زیاد برای تحقیر آن بانو از او پرسید : «نظرت در باره کاری که خدا با برادرت کرد چیست؟» حضرت بی درنگ پاسخ داد: «جز زیبایی چیزی ندیدم« !!(10)
نشستن بر اوج قله عفاف، ایستادن بر بلندای کوه جهاد، و در درگاه الهی خضوعی کامل و تمام، جلوه هایی از عظمتِ کسی است که زینت پدری چون علی علیه السلام گشته است و برای آن کس که زینت علی علیه السلام است، جز این نمیتوان انتظار داشت.
بگیر حتی اندک
هرچند شاید تصور شود نمیتوان مانند این الگوهای آسمانی شد، اما نباید این امر، انسان را از تلاش برای هرچه نزدیک تر شده به آنها باز دارد. امیر مۆمنان علیه السلام در فرمایشی خود را چنین معرفی میکند:
«بدانید که امام شما از دنیایش تنها به دو لباس کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است».(11)
ایشان بلا فاصله میفرماید:
«بدانیدکه شما را یارای چنین کاری نیست اما با پرهیزکاری، تلاش، پاکدامنی و استقامت مرا یاری کنید».(12)
حضرت در بیانی دیگر یکی از یاران خود را معرفی کرده، خصوصیات اخلاقی او را بیان میکند و سپس میفرماید:
«بر شما باد این خصلت ها، در رسیدن به آنها با یکدیگر مسابقه دهید»
و بازهم بلافاصله میفرماید که اگر دیدید نمیتوانید همه این خصلت ها را کسب کنید، مأیوس نشده، از تلاش برای به دست آوردن هر آنقدر که توان دارید کوتاهی نکیند، زیرا «به دست آوردن مقدار اندک، بهتر از رها کردن کامل یک چیز است».(13)
نشستن بر اوج قله عفاف، ایستادن بر بلندای کوه جهاد، و در درگاه الهی خضوعی کامل و تمام، جلوه هایی از عظمتِ کسی است که زینت پدری چون علی علیه السلام گشته است و برای آن کس که زینت علی علیه السلام است، جز این نمیتوان انتظار داشت. باشد که چنین زنان بزرگی، الگوهایی برای تک تک زنان و بلکه مردان این مرز و بوم و عالم قرار گرفته، راه سعادت و رشد سریعتر و دقیق تر پیموده شود.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1) عوالم العلوم، ج11، قسم2، ص955:حدّث یحیى المازنی، قال: کنت فی جوار أمیر المۆمنین علیه السّلام فی المدینة مدّة مدیدة، و بالقرب من البیت الّذی تسکنه زینب ابنته، فلا- و اللّه- ما رأیت لها شخصا، و لا سمعت لها صوتا
2) دعائم الإسلام، ج2، ص: 215.
3) راوی پس از نقل خطبه ی حضرت زینب تصریح میکند که مردم را دیدم که حیران و انگشت به دهان مانده بودند: «فَرَأَیْتُ النَّاسَ حَیَارَى قَدْ رَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِم» ر.ک: الإحتجاج، ج2، ص305 و الأمالی (للمفید)، ص: 323.
4) سوره نحل، آیه92.
5) پیشین.
6) حضرت به جای اینکه بگوید از «اسلام» خارج شوی، میفرماید «از دین ما» تا با این کار مبارزه ای منفی نیز در جهت دفع شعار دستگاه اموی انجام داده باشد. یزیدیان دائما چنین شعار میدادند که حسین علیه السلام و یارانش از دین اسلام خارج شده اند!
7) الإحتجاج (للطبرسی)، ج2، ص: 310 و إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)،ص: 254 و الإرشاد، ج2، ص: 121و وقعة الطف، ص: 272و اللهوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 187.
8) عوالم العلوم ج11-قسم2؛ ص953.
9) همان، ص 958
10) اللهوف (ترجمه فهرى)،ص: 160 و بحار الأنوار، ج45، ص: 116.
11) نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 417، خطبه 45.
12) همان.
13) همان، ص: 526.
منبع: تبیان
نگاهى به مقام حضرت زینب (س) ؛ حجت الاسلام و المسلمین انصاریان
بسم الله الرحمن الرحیم/ الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام على سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا وطبیب نفوسنا ابىالقاسم محمد صلى الله علیه و على اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین
قانون وراثت و حضرت زینب (س)
از قانونى بحث مىکنم که نزد دانشمندان به عنوان قانون وراثت شناخته مىشود. بر اساس این قانون، اوصاف، خصال، طبیعیات و واقعیات پدران و مادران به وسیله یک سلسله عوامل و ابزار، به فرزندان آنها منتقل مىشود و هیچ انسانى هم از این قانون وراثت مستثنى نیست؛ نسل به نسل، همه انسانها تحت تأثیر قانون وراثت هستند. دانشمندان امروز جهان، این عقیده را دارند که این خصال و اوصاف به وسیله عنصر بسیار پیچیدهاى به نام «ژن»، به فرزندان منتقل مىشود.
از شگفتىها است که پیغمبر عظیمالشأن اسلام (ص) در چهارده قرن قبل، در ضمن یک حادثه جالب، به این حقیقت اشاره فرمودهاند. زن و شوهر جوان سفیدپوستى وقتى که خداوند مهربان به آنها فرزندى عنایت مىکند، شوهر مىبیند این فرزند، سیاهپوست است. با اعتماد و اطمینانى که او به همسرش داشت و او را زنى پاکدامن، با عفت و باتقوا مىدانست، خیلى برایش شگفتآور بود که چرا فرزند آنها سیاهچهره به دنیا آمده است. این شد که او فرزندش را به بغل گرفته و به مسجد مىرود و به محضر رسولخدا (ص) مشرف شده و به ایشان عرض مىکند، من سفیدپوستم و همسرم هم سفیدپوست است، ولى بچهمان سیاه حبشى به دنیا آمده است. رسول خدا (ص) به او اطمینان صددرصد مىدهد که این طفل از تو و از همسر تو است، اما در نطفه همه انسانها یک عنصرى هست به نام «عرق»، و بعد فرمودند: «هذَا نَزِعَهُ عِرْقٍ» (این از جا برکندن ریشه و اصلى است). اى مرد! بدان یقیناً این «عرق» انتقالدهنده اوصاف، خصایل و روحیات گذشتگان است به آیندگان، و قطعاً در پدران گذشته تو، یا در پدران گذشته همسرت، یک مرد و یا یک زن، سیاهپوست بوده و این «عرق»، این سیاهى را از آنها منتقل کرده است و از بچه تو این رنگ ظهور یافته و آشکار شده است. بنابراین، نگران نباش و مطمئن باش و یقین داشته باش که این طفل، طفل شماست. «۱» این قانون وراثت مىباشد که براى دانشمندان هم ثابت شده است. البته، اگر آنها هم در این زمینه کشفى نداشتند، براى ما مسلمانها این مسأله، مسأله ثابتشدهاى بود؛ چون علاوه بر روایات ما، در آیات قرآن مجید هم اشاره به این معنا را داریم؛ خداوند متعال درباره ذریه انبیاى خود همین مطلب را تلویحاً بیان فرموده است: «ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ» «۲»: آنان در کرامت، و در شرافت، و در آقایى، و در اخلاق، و در اوصاف، و در صفات، وصل به یکدیگر و از یکدیگر بوده و یک حقیقت هستند. از ابراهیم (ع) اوصافش به اسماعیل (ع) منتقل شده و از اسماعیل (ع) نیز این اوصاف به نسلش انتقال یافته است، و از نسلش، به پیغمبر (ص) و ائمه طاهرین: منتقل شده است.
در کتابهاى لغت هم نوشتند، عرقى که پیغمبر اکرم (ص) فرموده: «فَانّ الْعِرْقَ دَسَّاسٌ»: ریشه و اصل، در پنهانى و به نازکى و باریکى بسیار دخالتکننده است «۳»، معناى آن این است که پدران و مادران، اوصاف خود را به اولادشان انتقال مىدهند.
نتیجه سخن تا اینجا، این است که در یک مرحله، باید از نظر قانون وراثت، درباره وجود مبارک زینب کبرى (س) بحث کرد و گفت، زینب کبرى (س) بر اساس این قانون، جلوه ذخیرههاى عظیم معنوى چهار شخصیت است؛ یعنى وجود مقدس او، خورشیدى است که از افق گنجینههاى شخصیتى چهار خزان ارزشهاى پروردگار مهربان عالم، طالع شده است. خزینه اول، وجود مبارک امیرمؤمنان (ع) بوده و خزینه دوم، وجود مبارک فاطمه (س) است که بنا بر تأویل ائمه طاهرین: که راسخان در علم هستند و تأویل قرآن پیش آنهاست: «وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ» «۴»، پروردگار عالم، از وجود مبارک امیرمؤمنان (ع) و حضرت زهرا (س)، به دو دریا تعبیر کرده است که لؤلؤ و مرجان از این دو دریا ظهور مىکند: «مرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلتَقیِانِ. بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَایَبْغِیَانِ. فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ. یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ» «۵». امیرمؤمنان (ع) از دیدگاه خدا یک دریا است، ولى دریایى است که اول دارد، ولى آخر ندارد. فرق ایشان با خدا همین است که خدا اول ندارد و آخر هم ندارد. امیرمؤمنان (ع) اول دارد، ولى پایان ندارد. در ارزشها، حضرت زهرا (س) هم اول دارد، ولى پایان ندارد. در ارزشها، مجموعه عناصر شخصیتى امیرمؤمنان و حضرت زهرا ۸، شخصیت زینب کبرى (س) را تشکیل داده است، و دو خزان دیگر وجود مقدّس حضرت زینب (س) هم یکى وجود مبارک رسول خداست که پدرِ مادر زینب کبرى (س) مىباشد، و یکى هم خدیجه کبرى (س) است که مادر مادر زینب کبرى (س) مىباشد.
از سخن حضرت على (ع) درخطبه ۱۹۲ نهج البلاغه برمىآید که حضرت خدیجه (س) اولین زنى است که اسلام آورده، و در روایات چنین بیان شده که آن حضرت اولین زن در عالم است که در قیامت، قدمش به بهشت مىرسد.. «۶» خدیجه کبرى (ع) کسى است که پیغمبر اکرم (ع) تا آخر عمرشان نسبت به یاد او بىتوجّه نبودند و همیشه که صحبت از خدیجه کبرى (س) مىشد، پیغمبر (ص) از او تعریف مى کردند «۷» و در روایات ما آمده که هنگام مرگ خدیجه (س)، جبرئیل (ع) نازل شد و رضایت خدا را از خدیجه کبرى (س) به پیغمبر (ص) اعلام کرد. این مجموعه ارزشهاى وجود پیغمبر، خدیجه، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا:، یکجا در زینب کبرى (س) طلوع کرده است. بر اساس قانون وراثت، وقتى زینب به دنیا آمد، قنداق مبارکش را که به دست رسولخدا (ص) دادند، در اولین بارى که پیغمبر (ص) به او نظر انداخت، فرمودند: هر چشمى در این دنیا براى این دختر گریه کند، ارزش گریه او، مساوى با گریه بر حسن و حسین ۸ است؛ یعنى یک قطره اشک براى زینب کبرى (س)، مساوى است با گریه کردن بر دو امام معصوم ۸. نفرمودند، ثواب گریه بر این دختر، مساوى گریه بر اباعبدالله (ع) است، بلکه فرمودند گریه بر او، مساوى است با گریه بر دو امام معصوم ۸؛ یعنى اگر در قیامت، گریه بر حضرت مجتبى (ع) که درباره آن پیغمبر (ص) فرمود: هر کس براى حسن من گریه کند، قیامت که هم چشمها گریان است، چشم او گریان نخواهد بود، و گریه بر اباعبدالله (ع) که سبب شفاعت، رحمت و مغفرت است، این دو گریه را اگر در یک کف ترازو بگذارند و گریه بر زینب کبرى (س) را در یک کف دیگر، با هم مساوى مىشود.
دانش زینب کبرى (س)
اما درباره دانش زینب کبرى (س)، امام (ع) درباره حضرت زهرا (س) و دانش آن حضرت یک نظر دارند، و وجود مبارک زینالعابدین (ع) هم درباره عمهشان حضرت زینب کبرى (س)، از نظر دانش و بینش، یک نظر دارند. امام باقر (ع) مىفرماید: اینکه اسم مادر ما را «فاطمه» گذاشتند، بىعلت، بىجهت، بىسبب و بىدلیل نبوده است. علت آن این است که پروردگار عالم در دنیاى معنا به مادر ما خطاب کرده: «فَطَمْتُکَ بِالْعِلْمِ». «۸» «فطم»؛ یعنى قطع کردن، جدا کردن. لغت «فطم»، به معناى بریدن است. معناى حدیث چنین مىشود: فاطمه (س) را فاطمه مىگویند، به علت اینکه خدا به او فرمود: من با پرکردن تو از علم خودم، تو را و قلبت را از علوم هم زمینیان بریدم و نگذاشتم تو در دانش و بینش، نیازمند علوم بشرى بشوى.
و دانش زهرا (س) دانشى الهى است. کنار بازار کوفه، وقتى زینب کبرى (س) خطبه خواندند و حادثه کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بىنظیرشان آگاه کردند، زینالعابدین (ع) کنار محمل عمه خود، خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان! من پروردگار عالم را شکر مىکنم و سپاسش را مىگویم که الحمدلله تو تعلیم دیده بدون معلّم بشرى هستى «۹»، و این دریاى دانشى که در وجود تو موج مىزند، مستقیماً الهى و خدایى است، همانطورى که خداوند از دانش بیکرانش در قلب مادرش زهرا (س) قرار داد، از دانش بیکرانش در قلب مطهّر زینب کبرى (س) قرار داد و این سابقه هم داشت، نه اینکه اولین بار بوده است. اینکه عنایت خدا بر یک انسان، کامل جلوه کند، ما در قرآن مجید درباره دو نفر صریحاً مىبینیم که خداوند متعال در ایام کودکى آنها، دانش خود را در ظرف قلب آنان ریخته است: یکى مسیح که در متن قرآن است که در گهواره، در روز اول تولّد، به یهودیانى که به مادرش مریم (س) گفتند: «مَا کَانَ أَبُوکِ امْرأَ سَوْءٍ وَ مَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً» «۱۰»: مریم! پدرت که آدم بدى نبود و مادرت که زن پاکدامنى بود، شما هم که شوهر نکردید، پس این بچه را از کجا آوردى؟ مریم (س) اشاره به گهواره کرد. آن جمع یهودى گفتند: «کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِى الْمَهْدِ صَبِیّا» «۱۱»: شما اشاره به گهواره مىکنید، بچه یکروزه که حرف نمىزند که از میان گهواره صدا بلند شد: «إِنِّى عَبْدُ اللَّهِ آتَانِىَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِى نَبِیّاً» «۱۲». خود کتاب، علم است. پروردگارعالم کراراً در قرآن مجید از تورات، انجیل و قرآن تعبیر به علم کرده است: «مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ». «۱۳» همه تورات را قرآن مىگوید، علم. همه انجیل را مىگوید، علم: «آتَانِىَ الْکِتَابَ»: خدا علم به من داده، «وَ جَعَلَنِى نَبِیّاً»: و مقام نبوت را به من داده است. مقام نبوت که همراه با تاریکى، ظلمت و جهل که نیست؛ علم است؛ علم خدایى که بچه یکروزه در گهواره را؛ چنانکه قرآن مىگوید، خزانه علم قرار مىدهد.
همان خدا بدون معلّم بشرى، زینب کبرى (س) را خزان علم بشرى قرار مىدهد. چنانکه گفتیم، بنا به نقل قرآن کریم، این کار یک بار براى حضرت مسیح (ع) اتفاق افتاده است. یا درباره یحیى (ع) مىفرماید: «وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً» «۱۴»: ما مقام نبوت و حکمت را در حالى که یحیى (ع) بچه سه و چهار ساله بود، به او عنایت کردیم. این متن قرآن است. پس این بار دوم است که این اتفاق به وسیله خدا افتاده است. چه مانعى دارد که همین اتفاق براى حضرت زهرا (س) هم افتاده باشد؟ چه مانعى دارد که همین ماجرا براى زینب کبرى (س) هم اتفاق افتاده باشد؟ این اتفاق، نشانگر کمال آنهاست؛ نشانگر عظمت روحى آنهاست. نشانگر ارزشهاى انتقال یافته از امیرمؤمنان، حضرت زهرا، پیغمبر و خدیجه کبرى: در وجود مبارک اوست. قلب به پروردگار اتصال داشته و از طریق این اتصال، علم خداوند در این خرانه با عظمت سرازیر شده است.
او این علم را حبس نکرد؛ چرا که اهلبیت: طبق آیات قرآن، در همه امور اهل انفاق بودند: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى. وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى. فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى». «۱۵» «فَأَمَّا مَنْ أعْطَى»، چه چیزى را بخشش کرد؟ مال، آبرو، قدرت، دانش، شخصیت، زبان، قلم و قدم در تمام نعمتهایى که خداوند به اهلبیت: عنایت کرده بود، آنها اهلانفاق بودند. در هیچ زمنیهاى در وجود اهلبیت: بخل وجود نداشت. زینب کبرى (س) در دوره عمرش سه کلاس تشکیل داد، ولى با کمال تأسّف از این سه کلاس، چیزى باقى نمانده است. حیف از آن کلاسها و حیف از بىتوجّهى شاگردان آن کلاسها. یکى از این کلاسها که زینبکبرى (س) مخصوص خانمها تشکیل دادند، کلاس تفسیر قرآن بود، و اى کاش! بخشى از تفسیرى که زینب کبرى (س) فرموده بود، به دست ما رسیده بود تا به وسیله زینب کبرى (س) ما با عمق آیات قرآن آشنا مىشدیم. لغت «تفسیر»، به معناى پردهبردارى است. زینب کبرى (س) به عنوان تفسیر قرآن، پرده از آیات قرآن برداشتند و عمق آنها را براى مردم بیان کردند. این انسان عالم، این انسان بصیر، این انسان با بینش، شاید نزدیک چهل سال براى زنان مدینه و کوفه قرآن گفت؛ حقایق قرآن را بیان کرد؛ تفسیر آیات را بیان نمود، ولى آنها را ننوشت. چیزى از این تفسیر باقى نمانده است. این توصیف یک کلاس او بود. قرآن در خانه آنها نازل شده و کسى مانند آنها، عمق قرآن مجید را نمىداند. او فرزند پدرى بود که اهلتسنن در کتاب بسیار با ارزش ینابیع الموده خودشان «۱۶»، نقل مىکنند که ابنعباس مىفرماید، من پیش امیرمؤمنان (ع) تفسیر قرآن مىخواندم، امیرالمؤمنین (ع) به من فرمود: پسر عباس! اگر من آنچه در هفت آیه سوره حمد است، از «ب» «بِسْمِ اللَّهِ» تا «وَلَا الضَّآلِّینَ» را براى شما بگویم و شما هم گفتههاى من را بنویسید، و بعد از اینکه من پایان کلاس را اعلام بکنم، هفتاد شتر جوان را باید بیاورید تا این نوشتهها را بار کنید تا بتوانید آنها را با خود ببرید. «۱۷» زینب کبرى (س) دختر یک چنین مفسر قرآنى است. بنابراین، معلوم است از قرآنچه چیزى پیش زینب کبرى (س) بود. این توصیف یک کلاس زینب کبرى (س) است. کلاس دیگرى که وجود مقدس زینب کبرى (س) داشتند، کلاس فقه بود. فقه دریاى وسیعى است. یک طلبه ما در قم، وقتى فقیه کامل و مدرّس فقه مىشود که هشتاد و چهار باب فقهى را در هشتاد و چهار عنوان کتاب فقهى به صورت اجتهادى در سى سال شب و روز بخواند، ولى همه این دریاى فقه، پیش زینب کبرى (س) بود که اگر گفتههاى ایشان را در این کلاس ثبت کرده بودند، باور کنید در مسایل فقهى، هشتاد درصد کار مراجع ما، با گفتههاى زینب کبرى (س) آسان شده بود؛ چرا که او خودش چشمه صافى براى فقه بود، اما مراجع ما الآن کنار چشمه گلآلود هستند. اگر این بزرگوران بخواهند در مسایلى از فقه در روایات غور و بررسى کنند و فتوا بدهند، ممکن است ده تا روایت ساختگى در آن روایات باشد، و وجود چنین امکانى، بخش روایات را گلآلود کرده است. حالا مراجع ما باید بنشینند و این روایات را ارزیابى کنند و بر اساس روایت صحیح، به میلیونها نفر شیعه فتوا بدهند؛ براى همین براى به دست آوردن روایت صحیح در این چشمه گلآلود، گروهى آمدند و روایات را تقسیمبندى کردند؛ اخبار و احادیث را تقسیمبندى کردند؛ خبر متواتر، خبر صحیحه، خبر حسن، خبر مسلسل، خبر مسند، خبر مرسل، خبر ضعیف، خبر موثّق، خبر مجهول. در مجموعه این اخبار، این تقسیمبندى نیز وجود دارد: خبر عامى، خبر خاصى (امامى)، خبر مطلق، خبر مقیّد، خبر مخصّص، خبر ناسخ. یک مرجع چقدر باید زحمت بکشد که از میان این چشمه، یا به یک خبر متواتر، یا به یک صحیحه، دست پیدا کند و بعد، بر اساس آن فتوا بدهد.
روشنفکرها خیال مىکنند، فتوا دادن کار خیلى سادهاى است، مىگویند، خودمان مىبینیم و مىگوییم. من مىگویم: شما چه چیزى را مىبینید و مىگویید. دیدن شما دیدنى علمى نبوده و گفتنتان هم گفتن حق نیست. آخر شما چه چیزى را مىبینید و چه چیزى را مىگویید؟ اگر به شما یک کتاب حدیث بدهند، هیچ تخصّصى در شناخت احادیث آن ندارید. شما چه شناختى دارید؟ براى شناخت یک روایت، حداقل مانند آیت الله العظمى بروجردى ۱ باید درباره چهارده هزار راوى شناخت داشته باشید. شما درباره دو نفر از آنها هم شناخت ندارید. این مرد در هشتاد و هشت سالگى، چهارده هزار راوى حدیث را که در کتابها دستهبندى کرده بود، در ذهن داشت و همه این راویان را مىشناخت که روایت کدامها قابل قبول است، و کدامها مورد اعتماد هستند و کدامها قابل رد هستند، و کدامها مجهولند. کدامها غیرثقه هستند. کدامها ثقه هستند. کدامها مطمئن هستند. شما چه مىدانید این حرفها را و اینکه چگونه باید در مورد یک راوى ارزیابى بشود. دین را باید عالم ربانى به مردم بدهد، نه یک روشنفکرى که از فرهنگ اروپایى ارتزاق کرده، نه روشنفکرى که در آمریکا تربیتشده است. دین را باید تربیت شده قم، مشهد و نجف به مردم بدهد.
چنانکه گفته شد، حضرت زینب ۱ فقه مىگفت و خودش چشمه زلال این علم بود. کلاس دیگرشان هم کلاس اخلاق بود؛ کلاس تربیت نفوس، کلاس تزکیه نفوس، به تعبیرى کلاس آدمسازى. با توجّه به اینکه وجود مقدّس خودشان، مجسّمه کامل اخلاق بودند.
برایم خیلى مهم بود که در سوریه، در یکى از کتابخانههاى آنجا، این قسمت از زندگى ایشان را در کتابى که در شرح حال زینب کبرى (س) بود، دیدم. در تحلیلى که در یک بخش این کتاب آمده بود، راجع به دانش، بصیرت و علم زینب کبرى (س) بحث مىکرد که به نظر من مطالب مهم و ارزندهاى داشت.
حماسه زینب کبرى (س)
امّا در باره برخورد ایشان با حادثه کربلا، خیلى ساده و آسان مىگویم که برخورد زینب کبرى (س) در این رابطه، برخوردى صابرانه بوده است.
اما این صبر در زینب کبرى (س) چگونه بوده؟ او سختترین، سنگینترین، دردناکترین و رنجآورترین حادثه تاریخ را دیده است. آن هفتاد و دو نفر که از دنیا بریده و شهید شدند و به خدا پیوستند، تمام سنگینى بار این حادثه روى دوش زینب کبرى (س) آمد، به انضمام اینکه از طرف برادر مأمور شد، هشتاد و چهار داغدیده را از کربلا تا شام و از شام تا مدینه سرپرستى کند، این همه مصیبتها را زینب (س) تحمل کرد، و با مدیریت مدبرانهاش پیام شهداى کربلا را به گوش همگان رسانید. آن حضرت (س) با این حادثه، برخوردى الهى کرد و از زمان وقوع این حادثه تا روز وفاتش، براى یک بار، به خاطر حادث کربلا نفسى که بوى گلایه و شکایت از خدا را بدهد، از دل نکشید؛ بلکه کنار حادثه تلخى به این وسعت، شاکر بود. چه کسى این تحمّل را داشت کنار چنین حادثهاى بنده شاکر پروردگار باشد. ابنزیاد وقتى دربارگاهش به مسخره به زینب کبرى (س) گفت، رفتار خداوند را نسبت به اهلبیتت چگونه دیدى؟ یعنى دیدى که خداوند ما را پیروز کرد و شما قطعه قطعه و متلاشى شدید. جواب داد: «وَ مَا رَایْتُ الَّا جَمِیلًا.»: جز رفتارى زیبا و نیک از خداوند ندیدم «۱۸»؛ یعنى خداوند امامت را با شهادت در هم آمیخت و بالاترین زیبایى را درست کرد؛ چنانکه با این آمیزش، براى ما چهرهاى زیباتر از یوسف (ع) را به وجود آورد. در روز یازدهم با چه تحمّل مثبتى و با چه صبر ملکوتى و عرشى آمد و دو دست مبارکش را زیر بدن قطعهقطعه شده اباعبدالله (ع) برد و با یک دنیا ادب به سمت آسمان برگشت و به پروردگار گفت: «اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ.»: خدایا! این اندک را به عنوان قربانى که اصلًا تناسبى با عظمت خدایى تو ندارد، از ما قبول کن. «۱۹*» ما یک چیزى مىگوییم و یک چیزى را مىشنویم که اگر یک میلیونیوم آن بر سر خودمان بیاید، آن وقت باید ببینیم چه کاره هستیم؟ در این موقعیت، عبادت و صبر در ایشان جمع شده بود. امام صادق (ع) این موقعیت را چنین توصیف مىکند: عمه جان! عصر عاشورا تمام فرشتگان خدا از مقاومت، صبر و ایستادگى تو شگفتزده شدند؛
ىعنى نتوانستند هضم بکنند که انسان هم این قدر عظیم است. به خدا قسم! راحت مىتوانم بگویم آن زمانى که خدا به ملائکه خبر داد: «إِنِّى جَاعِلٌ فِى الأَرْضِ خَلِیفَهً.» «۲۰»
ملائکه برگشتند و گفتند: «أتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ». «۲۱» خدا به آنها فرمود: «إِنِّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ» «۲۲»: من از آفرینش این انسان چیزى مىدانم که شما نمىدانید، و آنان نمىدانستند.
تا عصر عاشورا که خدا برگشت به ملائکه گفت: زینب (س) را ببینید، من این را مىخواستم خلق کنم: «إِنِّى أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ». «۲۳» چند میلیون سال قبل هم حالا براى شما روشن شد که خلیفه یعنى چى؟ انسان یعنى چى؟ که یک خانمى که دنیاى عاطفه و رأفت قلب است، در یک نصف روز، هفتاد و دو نفر را جلوى چشمان او سر ببرند و قطعه قطعه کنند و بعد بیاید کنار این بدنهاى پاره پاره بنشیند و بگوید: «اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ.» این است، «أَعْلَمُ مَا لَاتَعْلَمُونَ». به خدا قسم! شب یازدهم، براى آن حضرت، یک ذره از کیفیت عبادتش با شبهاى مدینه فرق نکرد. این شب هم سکینه کبرى (س) مىگوید، عمهام کنار آن خاکهاى بیابان، سحر مشغول نماز شب و مناجات بود؛ یعنى با بودن این حادثه، از پروردگار کمال رضایت را داشت.
حکومت الهى زینب کبرى (س )
امّا راجع به سرپرستى او باید گفت، شما مىدانید که اهلبیت: را از چه مسیرى به شام بردند. آندژخیمان اهلبیت: را از مسیر طبیعى عراق به شام نبردند؛ بلکه آنان اهلبیت: را در حالى که جلوى محملها ۱۸ سر بریده را بر بالاى نیزهها زده بودند، از منطقه موصل و حدود کرکوک، مرز روم شرقى، ترکیه آن زمان، به دمشق بردند؛ یعنى از مناطق کردنشین و ترکنشین که آن وقت این ترکها و کردها اغلب مسیحى بودند. بعد در این شهرها اعلام مىکردند و به خاطر یزید، این اکراد و این اتراک مسیحى بیرون مىریختند و سرود مىخواندند؛ پایکوبى مىکردند؛ به زن و بچه داغدیده سنگ مىزدند چوب پرت مىکردند. اینها را تا دمشق این گونه بردند.
هر جایى هم که آنها را پیاده مىکردند، خود لشکر یزید آشپزخانه مفصّلى بر پا مىنمود. امّا اهلبیت: به یک ذره نان خشک قناعت مىکردند و سختى را تحمّل مىنمودند. تا اینکه به شام رسیدند. یزید سؤال مىکند، اینها از کربلا تا اینجا چه عکسالعملى داشتند؟ در پاسخش گفتند: دو عکسالعمل داشتند. یکى این بود که به ما جز آقایى و کرامت نشان ندادند و از کربلا تا شام، نه بچه دو و سه ساله آنها، و نه زن شصت و هفتاد ساله آنان، و نه این جوان بیمار آنها، یک تقاضا هم از ما نکردند و ما را از سگ کمتر حساب کردند. این یک عکسالعمل. عکسالعمل دوم آنها هم این بود که با این سختى راه، گرسنگى و تشنگى هر جا آنها را پیاده کردیم، یا مشغول به خواندن قرآن شدند، یا عبادت کردند، یا صورت روى خاک گذاشتند و به مناجات برخاستند. این حکومت زینب کبرى (س)، در یک ملت هشتاد و چهار نفر است. اگر حکومت، حکومتى الهى باشد، از حکمرانانش، چیزى جز آقامنشى و بندگى خدا، براى مردم ظهور نمىکند. اگر حکومت، این حکومت نباشد. البته، باید این همه فساد رواج سیلوار پیدا کند.
اما چنان زیبا زینب کبرى (ع) بر این ملت الهى هشتاد و چهار نفره حکومت کرد که این ملت دشمن را از سگ، کمتر حساب کردند و لحظهاى هم از عبادت خدا غافل نشدند.
ما زمان شاه وقتى مىخواستیم به حکومت انتقاد کنیم، اسم شاه را که نمىبردیم و به جاى اسم شاه، اسم معاویه، یزید، ابوبکر، عثمان و اینها را مىبردیم. ساواکىها پاى منبر مىفهمیدند ما چه داریم مىگوییم. ما که کنایه مىزدیم، روز بعد به در خانه ما مىآمدند که ساواک شما را خواسته است، یا چهار روز بعد مىآمدند در خانه ما چشممان را مىبستند و مى بردند و به زندان مىانداختند. در طول عمرمان خود شاه را هم ندیدیم، و اگر رو در رو او را مىدیدیم، معلوم نبود بتوانیم از او انتقاد کنیم.
قدرت یزید هزار برابر قدرت شاه بود. وسعت کشورش هم بیست برابر وسعت ایران امروز، پهناورى داشت. حالا در بارگاه یزید، خانمى داغدیده و اسیر را آوردند و با این قدرت عظیم آن روز رو به رو کردند. زینب کبرى (س) از جا بلند شد و به شاه گفت، به شاهى که صد برابر شاه کشور ما قدرت داشت: «ى ابن الطلقاء» «۲۴»: اى فرزند بردگان و غلامان آزاد شده! پسر مردمان پست! پسر مردمان لعین! پسر مردمانى که بچههایتان انتساب درستى نداشتند و نمىشد گفت که مادرشان این است و پدرشان این! تو از چنین خانوادهاى هستى. اى نسل نامعلوم! «یابنالطلقاء!»: فرزند غلامان آزاد شده! پسر مردمان پست! آنچه نقشه دارى به کار بگیر و هر اسبى دارى بتازان، اما من اسیر، مطلبى را از آینده عالم به تو بگویم. یزید! هرچند هفتاد و دو نفر ما را در کربلا قطعه قطعه کردى و نگذاشتى بدنهایشان را دفن کنیم، در آینده، این بیابان تبدیل به یک شهرى به نام کربلا مىشود. براى برادرم گنبد و بارگاه و حرم برپا مىگردد. دلهاى مردم از همه عالم متوجّه حرم حسین (ع) ما مىشود و به آنجا مىآیند و از خاک قبر حسین (ع) من، براى شفاى بیماران و ساختن مهر نماز بر مىدارند. در آینده، لعنت مردم دنیا متوجّه شما مىشود؛ یعنى زینب کبرى (س) یزید را از غیب خبر داد. یزید مات زده بود و نمىتوانست به میرغضب بگوید، گردن این زن را بزن. چون حرفهایى که زینب کبرى (س) زد، براى خودش هم ایجاد مصونیت کرد. اصلًا شام را به هم مىریخت. یزید دید نمىتواند زینب کبرى (س) را اعدام بکند. این شرابخورِ سگبازِ میمونبازِ متکبّر که از برخورد زینب کبرى (س) سخت شکست خورده بود، مىدانید چگونه تلافى کرد؟ جلوى چشم خواهر، دست برد و چوب خیزران خود را برداشت و به لب و دندان سر بریده حمله کرد. این بچههاى کوچک دامن عمه را گرفتند و همه فریاد زدند: وامحمداً واعلیاً. کارى زینب کبرى (س) کرد که در تمام حادثه کربلا نکرد. وقتى دید یزید با چوب به لب و دندانِ سربریده حمله مىکند، زیر چادر عصمت دست برد و گریبانش را پاره کرد. خیزرانى که یزید بر آن لب مى زد، بر دل زینب (س)، نیشتر فرو مىکرد.
پی نوشتها:
_____________________________
(۱) ۱. صحیح بخارى، ج ۸، ص ۳۱.
(۲) ۲. آلعمران: ۳۴.
(۳) ۱. جلالالدین سیوطى، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۰۵.
(۴) ۱. آلعمران: ۷.
(۵) ۲. رحمن: ۱۹- ۲۲.
(۶) ۱. قندوزى، ینابیع الموده ذوى القربى، ج ۱، ص ۴۶۹.
(۷) ۱. علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۳.
(۸) ۱. شیخ کلینى، کافى، ج ۱، ص ۴۶۰.
(۹) ۲. طبرسى، احتجاج، ج ۲، ص ۳۱.
(۱۰) ۱. مریم: ۲۸.
(۱۱) ۲. مریم: ۲۹.
(۱۲) ۱. مریم: ۳۰.
(۱۳) ۲. آلعمران: ۱۹.
(۱۴) ۱. مریم: ۱۲.
(۱۵) ۱. لیل: ۵- ۷.
(۱۶) *. این کتاب، کتابى واقعاً با ارزش است که اخیراً توسط انتشارات اسوه در سه جلد به طبع رسیده است.
(۱۷) ۱. ینابیع الموده، ج ۱، ص ۲۰۵.
(۱۸) ۱. ابننما حلى، مثیرالاحزان، ص ۷۱.
(۱۹) ۱. شیخ محمّد مهدى حائرى، شجره طوبى، ج ۲، ص ۲۹۴.. (۲۰) ۲. بقره: ۳۰..
(۲۱) ۱. همان.
(۲۲) ۲. همان.
(۲۳) ۳. همان.
(۲۴) ۱. ابن طیفور، بلاغات النساء، ص ۲۲.
مولودی خوانی حاج محمود کریمی-ولادت حضرت زینب(س)
ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارک
با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را
متلاطم شده دیدند دل دریا را
گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد
مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را
چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین
شور می داد ز حال خوش خود بالا را
چشم هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد
دل مجنون کسی برد دل لیلا را
بین آغوش برادر چقدر آرام است
چقدر ناز ربودست دل بابا را
گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید
عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را
زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد
زینب حضرت ارباب به دنیا آمد
چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست
عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست
حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست
گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست
اگر عباس، علمدار صف کرب و بلاست
از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست
مادری کرد برای سه امامش زینب
پس ولایت به پرستاری او پا برجاست
سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش
وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست
بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد
حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد
مسعود اصلانی