حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی شهریور ۱۳۹۶ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۱۲۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

اسرائیل و آذربایجان

تحرک باکو برای تقویت مناسبات با رژیم صهیونیستی با دوره‌ای مصادف شده که مقامات باکو و برخی از دیپلمات‌های ایرانی مدعی ارتقای مناسبات جمهوری آذربایجان با ایران به بهترین شرایطی هستند.

به گزارش مشرق، با گسترش نفوذ سرطانی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، شماری از نمایندگان مجلس این جمهوری از جمله «یِودا آبراموف»، نماینده یهودی، «فاضل مصطفی»، نماینده ترکیه گرا و « فرج قلی اف»، رئیس گروه سیاسی موسوم به «جنبش رستاخیز ملی» و از عناصر تابلودار ضدایرانی و پان ترکیست در مجلس جمهوری آذربایجان، خواهان گشایش سفارتخانه باکو نزد رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی شدند. در واقع، زمینه‌ساز تجاسر این عده برای طرح آشکار ولع خود به گشایش سفارتخانه برای جمهوری آذربایجان نزد رژیم نامشروع اشغالگر قدس، تشکیل کمیسیون مشترک دولتی باکو و رژیم صهیونیستی است.

توافق‌نامه تشکیل کمیسیون مشترک دولتی باکو و رژیم صهیونیستی در سیزدهم دسامبر 2016 در باکو به هنگام سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر به جمهوری آذربایجان امضاء شد و چندی پس از آن، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان با صدور فرمانی، اعضای کمیسیون مشترک با رژیم صهیونیستی از طرف باکو را تعیین کرد و براساس خواسته بنیامین نتانیاهو، میکائیل جباروف، وزیر آموزش جمهوری آذربایجان را به عنوان رئیس آذری این کمیسیون تعیین کرد. زیرا، نتانیاهو در سفر به باکو در سخنرانی که در مرکز آموزشی بنیاد صهیونیستی «خاباد اور آونر» در باکو داشت، تاکید کرده بود توسعه روابط این رژیم با باکو باید به زمینه‌های جهت داده شود.

با کوک شدن ساز تشکیل نخستین اجلاس کمیسیون مشترک جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در این سال، زمزمه‌های نمایندگانی که وابستگی آشکار به صهیونیسم دارند، برای گشایش سفارتخانه باکو در فلسطین اشغالی بیش از پیش شنیده می‌شود

براساس گزارش‌های رسانه‌های باکو، از جانب رژیم صهیونیستی نیز «زیو الکین» وزیر محیط زیست این رژیم، رئیس صهیونیست کمیسیون مشترک دولتی با باکو خواهد بود. خلف خلف، معاون وزیرخارجه جمهوری آذربایجان، ساحل بابایوف، معاون وزیر اقتصاد، یحیی موسی‌اف، معاون وزیر صنایع دفاعی، گلمحمد جوادوف، معاون وزیر انرژی، سیف‌الدین طالب‌اف، معاون وزارت کشاورزی، رئوف حاجی‌اف، معاون وزیر محیط زیست و منابع طبیعی، ایلسِوَر آقایوف، معاون وزیر بهداشت، عدالت ولی‌اف، معاون وزیر فرهنگ و گردشگری، شاهین باقروف، معاون کمیته دولتی امور گمرکی، نیازی رحیم‌اف، معاون کمیته دولتی استاندارد و حقوق معنوی، رامین محمدوف، معاون کمیته دولتی امور دیاسپورا، عارف محمدوف، مدیر سازمان هواپیمایی کشوری، ضیاء علی‌اف، مدیرکل بانک مرکزی و ابراهیم قلی‌اف، معاون آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان، با حکم الهام علی‌اف به عضویت کمیسیون مشترک با رژیم صهیونیستی منصوب شده‌اند.

رسانه‌های باکو طی ماه‌های گذشته این ساز را نیز کوک کرده‌اند که قرار است برای نخستین بار در تاریخ مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی، نخستین اجلاس کمیسیون مشترک دوطرف در باکو یا بیت‌المقدس اشغالی در سال جاری برگزار شود. جالب آنکه باکو سال جاری را در تداوم برنامه «سال چندفرهنگ‌گرایی – 2016» به عنوان «سال همبستگی اسلامی» نامگذاری کرده است. با کوک شدن ساز تشکیل نخستین اجلاس کمیسیون مشترک جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در این سال، زمزمه‌های نمایندگانی که وابستگی آشکار به صهیونیسم دارند، برای گشایش سفارتخانه باکو در فلسطین اشغالی بیش از پیش شنیده می‌شود.

اکنون این سوال پیش می‌آید که چه عاملی موجب خیز برداشتن باکو در جهش به سمت رژیم صهیونیستی در ماه‌های اخیر و بخصوص در «سال همبستگی اسلامی» شده است؟ آیا همچنانکه تبلیغاتچی‌های صهیونیست نظیر آریه گوت، رئیس سازمان صهیونیستی «طرح‌های بین‌المللی برای جامعه» و رئیس نمایندگی «مرکز بین‌المللی چندفرهنگ‌گرایی باکو» در فلسطین اشغالی و یِودا آبراموف، نماینده یهودی مجلس جمهوری آذربایجان تاکید می‌کنند، این خیز باکو برای نزدیکی به تل‌آویو، نتیجه سفر نتانیاهو به باکو در سیزدهم دسامبر گذشته است که قصد دارند آن را به عنوان «سفری تاریخی» قلمداد کنند؟ آیا همانطور که نمایندگان مجلس و مقامات دولتی باکو تاکید دارند، گسترش مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی هیچ ربطی به هیچ کسی ندارد؟ آیا این خیز باکو برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از طرح‌های در نظر گرفته شده برای به اصطلاح «سال همبستگی اسلامی» باکو در سال 2017 است ؟ آیا این نیز یکی دیگر از اباحه‌گری‌های عجیب و غریبی است با هماهنگی آتئیست‌های باکویی و صهیونیسم و وهابیون سعودی اجرا می‌شود و در پس پرده ظاهرسازی‌ها و سر و صدای برنامه‌های «سال همبستگی اسلامی» باکو گم می‌شود؟

در دوره کنونی که تهران حاضر شده است هر نوع امتیازی را به باکو بدهد و برخی از دست‌اندرکاران مناسبات تهران – باکو نیز بر تمامی رویکردهای منفی و حتی دشمنی‌های دولت جمهوری آذربایجان در حوزه‌های قومیتی و مذهبی و تحریف تاریخ و ... چشم می‌پوشند، چرا نه تنها رویکرد باکو در نزدیکی به رژیم صهیونیستی اصلاح نشده، بلکه تشدید نیز شده است؟

یک سوال مهم دیگر نیز این است که چطور این خیز باکو برای جهش در مناسبات با رژیم صهیونیستی با دوره‌ای مصادف شده که مقامات باکو و برخی از دیپلمات‌های ایرانی مدعی ارتقای مناسبات جمهوری آذربایجان با ایران به بهترین شرایطی هستند که تاکنون بر این روابط حاکم بوده است؟ چه تناسبی میان گسترش روابط باکو با رژیم صهیونیستی با گسترش روابط باکو با تهران وجود دارد؟ در گذشته، مقامات باکو اینطور القاء می‌کردند که عامل اصلی نزدیکی دولت جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی ، «بی‌مهری» است که از جانب تمامی دنیا و بخصوص از جانب کشورهای اسلامی و بویژه ایران مشاهده کرده‌اند!! این القائات مقامات باکویی در حدی بوده است که شماری از دیپلمات‌های ایرانی را نیز متقاعد کرده‌اند که دولت جمهوری آذربایجان به علت «احساس خطر از جانب ایران» در سال‌های گذشته و در دوره زمامداری دولت‌های قبلی ایران، به سمت رژیم صهیونیستی سوق یافته است!

اگر چنین بوده است، در دوره کنونی که تهران حاضر شده است هر نوع امتیازی را به باکو بدهد و برخی از دست‌اندرکاران مناسبات تهران – باکو نیز بر تمامی رویکردهای منفی و حتی دشمنی‌های دولت جمهوری آذربایجان در حوزه‌های قومیتی و مذهبی و تحریف تاریخ و ... چشم می‌پوشند، چرا نه تنها رویکرد باکو در نزدیکی به رژیم صهیونیستی اصلاح نشده، بلکه تشدید نیز شده است؟

با سیطره بر ساختار سازمان امنیت جمهوری آذربایجان، موساد را در تمامی ارکان حاکمیتی این جمهوری نفوذ داده است

با واکاوی واقعیات مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی می‌توان پاسخ این سوال را درک کرد. واقعیت این است که مناسبات رژیم صهیونیستی با جمهوری آذربایجان دارای "ماهیتی سرطانی" است. به این معنا که رژیم صهیونیستی که در ابتدا مناسبات با باکو را از موضوعات ظاهرا غیرحساس نظیر همکاری در زمینه کشاورزی و آبیاری و زهکشی در اوایل دهه 1990 آغاز کرد، در سال‌های اخیر با فروش دستکم پنج میلیارد دلار تسلیحات به باکو، ارتش جمهوری آذربایجان را از نظر تسلیحاتی به خود وابسته کرده است، با سیطره بر ساختار سازمان امنیت جمهوری آذربایجان، موساد را در تمامی ارکان حاکمیتی این جمهوری نفوذ داده است، کارخانه‌های تولید پهپاد خود را در جمهوری آذربایجان مستقر کرده، از خاک این کشور برای آزمایش جدیدترین تسلیحات تولیدی خود استفاده می‌کند، مانور نیروی مرزبانی جمهوری آذربایجان در خزر را به فرصتی برای شلیک موشک‌های تولیدی صنایع تسلیحاتی صهیونیستی تبدیل می‌کند و در هر حوزه‌ای که جمهوری اسلامی ایران امکان حضور و فعالیت در جمهوری آذربایجان داشته است، از جمله در حوزه بهداشت و درمان، ورود کرده است و در یک کلام، همانند سرطان تمامی وجود ساختارهای دولت باکو را دربر گرفته است.

شرایط به گونه‌ای یپش برده شده است که برخلاف گذشته، مقامات باکو در تجاسر برای اظهار ولع خود به گشایش سفارتخانه رسمی نزد رژیم صهیونیستی، با بی‌اعتنایی کامل به ایران، تنها ملاحظه خود را عضویت جمهوری آذربایجان در سازمان همکاری اسلامی اظهار و در عین حال تاکید می‌کنند که این عامل نیز نمی‌تواند مانعی برای گشایش سفارت جمهوری آذربایجان نزد رژیم صهیونیستی تلقی شود. زیرا، به زعم آنها شرایط منطقه‌ای تغییر کرده است! واقعا، این اطمینان خاطر را باکو از کجا به دست آورده است؟ چه عواملی این اطمینان خاطر را به باکو داده‌اند؟

منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۷:۳۸
حسن حیدری
امیر اسماعیلی

پهپاد هرمس برای نشان دادن قدرت در مرکز کشور و در کنار چهار فروند هواپیمای مسافربری چهل و یک دقیقه رصد و مسیر این پهپاد به گونه ای که سامانه های رادیویی این پهپاد شنود نکند دنبال می شد

به گزارش مشرق، فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء درخصوص شکار پهپاد صهیونیستی هرمس که سال 93 قصد جاسوسی از تاسیسات هسته ای نطنز را داشت، گفت: پهپاد هرمس با چهل و یک دقیقه رصد و دو دقیقه نهایی عملیات ردگیری‌اش انجام شد و با سامانه موشکی توسط برادرانمان در سپاه انهدام صورت گرفت ؛ رصد و دنبال کردن پهپاد و مدیریت فضا که موشک ها به هواپیمای های مسافربری برخورد نکند با برادران ارتشی صورت گرفت.این پهپاد با موشک بلند تر از خودش منهدم شد و اطلاعات آن هم استخراج و در دست اشخاص مرتبط قرار گرفت .


در آستانه فرارسیدن سالروز تشکیل قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء، باشگاه خبرنگاران جوان میزبان امیر اسماعیلی فرمانده این قرارگاه بود. در روزهای ابتدایی شهریورماه سال جاری و در آستانه فرارسیدن سالروز تشکیل قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء ارتش جمهوری اسلامی ایران، میزبان امیر "فرزاد اسماعیلی" فرمانده این قرارگاه بودیم.

آنچه می خوانید مشروح گفتگو با امیر اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی ارتش است.

 به عنوان جوان‌ترین فرمانده در نیروهای مسلح از چگونگی ورودتان به ارتش، نیروی هوایی و بعد فرمانده پدافند هوایی شدن توضیح بفرمایید؟

هم‌اکنون فرماندهان زیادی در سنین جوانی به عنوان مسئولان ارشد در سپاه و ارتش مشغول خدمتند و بسیاری از آنان جوانتر از بنده هستند و مسئولیت فرماندهی را هم اکنون به عهده دارند. با توجه به اینکه هر شخصی در سن ۱۸ سالگی انتخاب‌های زیادی دارد به همین دلیل ارتش یکی از انتخاب‌های بنده بود.

باید بگویم که در هجدهمین سال خدمتم مسئولیت‌های عمدهای را در بخش فرماندهی عهده دار شدم و در سال بیستم حضورم در ارتش، افتخار خدمت در فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء را به دست آوردم.
امروز هم در قرارگاه پدافند هوایی اگر این اعتماد از سوی فرماندهی معظم کل قوا شکل گرفته؛ در مرحله اول اعتماد به مجموعه پدافند بوده و نه فقط بنده حقیر. افزون بر این عنایت خدا و لطف معظم له شامل حال بنده شده که توانستم با کمک و حمایت نیروهای شایستگان مجموعه پدافند کارها را پیش ببریم.

 چرا پدافند هوایی از نیروی هوایی جدا شد؟ در حال حاضر ارتباط عملیاتی قرارگاه پدافند هوایی با پدافند هوایی سایر نیروی های مسلح چگونه است؟

جدا شدن پدافند هوایی از نیروی هوایی ارتش چندین علت داشت؛ نخست اینکه ۸ سال دفاع مقدس را سپری کردیم و شاهد بودیم که پدافند هوایی باید بومی و متحرک باشد، لذا این یک تجربه بود، افزون بر این عمدتا حملات تنها از راه زمینی و دریا نیست، چرا که حملات هوایی این روزها از سرعت بالایی برخوردار است؛ هر چند دلیل نمی‌شود که زمین و دریا را دست کم بگیریم و رها کنیم، اما شروع حملات از طریق هواست و لازم است ستادی تخصصی برای کشوری که همواره از سوی دشمنان تهدید و تحریم می‌شود، تشکیل شود. این امر با دستور فرمانده کل قوا در سال ۸۷ انجام و قرارگاه پدافند هوایی تشکیل شد، اما در حقیقت نیروی هوایی و پدافند دو برادر بودند که فقط اتاقشان را از هم جدا کردند.

حضور نیروهای فرا منطقه‌ای در جنگ‌های اخیر، همچنین نیاز به سرعت و دقت بالا ایجاب می‌کرد که هر چه سریعتر پدافند هوایی مستقل شود و فقط به امور دفاع هوایی بپردازد.لذا باعث افتخار است که امروز قرارگاه پدافند هوایی فرا نیرویی عمل می‌کند و پتانسیل و ظرفیت همه نیروهای مسلح را در اختیار دارد.

ما برنامه مشترکی برای پدافند هوایی ارتش و نیروهای سه گانه هوایی، زمینی و دریایی و نیز پایگاه‌های نیروی انتظامی داریم. افزون بر این امروز از تمامی جهت‌های جغرافیایی تهدیدهای ۳۶۰ درجه‌ای وجود دارد و مانند جنگ تحمیلی از جهت خاصی بروز نمی‌کند. اگر در طول 8 سال دفاع مقدس نقاط گسترش یافته پدافندی 400 نقطه بود، اینک بعد از تفکیک به 3700 نقطه دفاع هوایی در کشور افزایش یافته که این نقاط شامل همه حساسه‌ها، رادارهای استراتژیک، سامانه‌های شنود اطلاعاتی، موشکی و توپخانه‌ای می‌شود که پدافند از همه آنها استفاده می‌کند تا دفاع 360 درجه را برای تأمین امنیت ایجاد کند.

ما با شرکت‌های فرودگاهی کشور تعاملات لحظه به لحظه داریم. امروز در بستری هستیم که روزانه 1400 هواپیمای مسافربری با ارتفاع بالای 34 هزار پا از فراز کشورمان عبور می‌کند و معمولا هر هواپیما 40 تا 55 هزار پایی در آسمان کشورمان حضور دارند.

شاید هر کشوری از نحوه پرواز هواپیماهای مسافربری داخلی و خارجی خود مطلع باشد و یا نیروهای یک سازمان از عملکرد پهپاد و جنگندههایشان مطلع باشند، اما هیچ‌ یک از این پرنده‌ها از پرواز دیگری مطلع نیستند و این پدافند هوایی است که همه امنیت و ایمنی را بین سازمان‌ها فراهم می‌کند.

***پدافند هوایی جوانترین سازمان، نیروهای مسلح است

در حال حاضر جوانان در پیشرفت و کارایی پدافند هوایی چه جایگاهی دارند؟

حضرت آقا (مقام معظم رهبری) جمله خوبی در این‌باره دارند و می‌فرمایند: «جوانان بهترین ظرفیت‌های کشور هستند.»
سازمان پدافند هوایی دهمین سالروز تاسیسش را سپری می‌کند و نسبت به سازمانهای دیگر، جوان‌ترین سازمان زیر مجموعه نیروهای مسلح است. جوانترین کارکنان در همین قرارگاه مشغول به خدمت هستند و لذا این قرارگاه، اولویت اول نیروهای مسلح است چرا که به‌فرموده مقام معظم رهبری، این حوزه خط مقدم دفاع است و تهدید دشمن را خنثی می‌کند.

اگر امروز شاهد رادارهای استراتژیک با برد بلند هستیم، آن را خریداری نکرده‌ایم بلکه این تجهیزات راداری در سه رأس مثلث علمی کشور یعنی وزارت دفاع، دانشگاه‎های کشور و قرارگاه پدافند تولید شده‌اند.
جوانان ما در پیشرفت و دورخیز دفاع هوایی، هم یک نگاه به پل‌های گذشته دارند که پیشکسوتان از خود به جای گذاشته‌اند و هم نگاهی به تهدیدات پیشرو؛ لذا نباید در عرصه رقابت جا بمانند.
اگر می‌خواهیم دفاع همه‌جانبه و یکپارچه‌ای داشته باشیم، به تعامل و گفتگو با سایر سازمان‌های کشوری و لشکری نیاز داریم.

اگر امروز هواپیماهای فرامنطقه‌ای که با هدف تجاوز و شناسایی مواضع کشورمان اقدام می‌کنند، اما حق ورود به کشور را نداشته، بیرون مرزها نگه داشته می‌شوند و بدون شکل‌گیری کوچکترین تنش هوایی با آن‌ها در قالب دستورالعمل‌های بین‌المللی صحبت می‌شود؛ همه این‌ توانایی‌ها توسط جوانان ما انجام می‌گیرد.

مقام معظم رهبری به ارتقای سامانه‌های دفاعی و نیز ارتقای بصیرت انقلابی و دینی سفارش دارندکه ما این اصل را در سطوح مطلوبی در قرارگاه پدافند هوایی و جوانان‌مان سراغ داریم.

 نیازهای امروز پدافند هوایی با زمانی که با نیروی هوایی ادغام بود، چه تغییری کرده است؟

نیازها تغییرات زیادی داشته است، در همین رابطه دو جنگی را که به فاصله سه سال در افغانستان و عراق اتفاق افتاد را ببینید، همه این حملات هوایی بودند، لذا این پدافند هوایی است که باید ابتکار عمل را از دشمن در تمامی عملیات‌های مربوط به برد، نوع هواپیما و تخریب زیرساختی در اختیار بگیرد.

طرف حمله‌کننده همواره ابتکار عمل دارد و می‌داند با چه ابزاری، به چه نقطه‌ای و با چه کیفیتی حمله کند و در نهایت نتیجه موردنظر از حمله چه باشد؛ اما پدافند هوایی از هیچ کدام از ابتکار عمل‌های دشمن آگاهی ندارد. بنابراین اگر قرار است که بدانیم ابتکار عمل چیست، باید با قرارگاه پدافند هوایی به افق‌های آینده نگاه کند نه به شرایط حال.

*** جوانان مخلص پدافند هوایی ایران ابتکار عمل دشمن را زمین‌گیر کردند

جایگاه امروز پدافند هوایی در بین قوای کشورهای جهان کجاست؟


جایگاه پدافند هوایی در بین قوای داخلی به این صورت است که ما شریک بلامنازع همه نیروها هستیم، لذا هر نیرویی که می‌خواهد رزمایشی انجام دهد، پوشش پدافند هوایی آن‌ را ما انجام می‌دهیم و افتخار می‌کنیم که خادم تمامی نیروهای مسلح کشور هستیم.

در مورد جایگاه ما در بین نیروهای خارجی، درخواست می‌کنم کشوری را که 38 سال تحت تحریم و تهدید قرار داشته را بیابید که پدافند هوایی آن با ما، شرایطی مساوی را داشته باشد که البته چنین وضعیتی فقط به تجهیزات مربوط می‌شود.
در ادامه به سراغ نیروی انسانی می‌رویم؛ نیروی انسانی مخلص جوانی که در پدافند هوایی و در کوه و دشت، به دور از شهر خدمت می‌کند؛ وقتی اخطاری می‌دهد و بدون کوچک‌ترین تنش هوایی هواپیمای نظامی 108 ایساف را روی زمین می‌نشاند؛ این توانایی از کجا نشأت می‌گیرد؟ نیروی انسانی جوان و مخلص پدافند هوایی با فراگیری آموزش‌ها در داخل کشور و با بهره‌گیری از سامانه‌ای بومی در اختیار داریم؛ بنابراین نمی‌شود چنین کشوری را در دنیا پیدا کرد.

جایگاه ما در کشور خودمان اولویت اول نیروهای مسلح است؛ مقام معظم رهبری فرمودند در مأموریت نسبت به سایر کشورها برای دوست هر آنچه سیستم اضافه می‌کنیم مثل آفت زدایی یک باغ است که این باغ برای دوستانمان مشارکت دارد و برای کسانی که چشم طمع به باغ دوختند، جواب کوبنده خواهد بود.

 پدافند هوایی باتوجه به اینکه یک یگان تخصصی است چه طرح‌ و برنامه‌ای برای آموزش نیروهای متخصص در کشور دارد؟

آموزش کارکنان نیروهای مسلح یک آموزش ویژه خلاف آموزش‌های روتین و کلاسیک در کشور است. در پدافند هوایی آموزش‌ها فقط آموزش‌های تخصصی نیست، در مرحله اول باید مدت آموزش‌ها کوتاه باشد و نفرات ما کیفی‌تر به این آموزش‌ها بپردازند ضمن اینکه هر آموزش گیرنده‎ای در دوره بعدی، خودش باید آموزش دهنده باشد که هم برای خودش تکرار شود و هم بتواند نفرات را ترغیب کند که این آموزش تخصصی است.

همانطور که می‌دانید احداث یک دانشگاه در کشور یک داستان عجیب و غریب است. در دانشگاه پدافند هوایی فقط به مسائل عملیاتی نپرداخته‌ایم.امروز چهار مرکز آموزشی مستقل در پدافند هوایی از جمله دانشگاه خاتم الانبیاء، مرکز آموزش تخصصی سربازی در همه رده‌ها از دیپلم تا دکترا، مرکز سربازی فرماندهی آموزش‌های تخصصی که آموزش‌های حین خدمت است و مرکز آموزش کارکنان درجه داری، وجود دارد.

 هر شخصی که علاقه‌مند است می تواند وارد دانشگاه شود؟

بله، همان شیوه‌ای که برای جذب دانشجو برای تمام دانشگاه‌ها وجود دارد در این دانشگاه هم جذب به همان طریق انجام می‌گیرد. بنده هم در دانشگاه هوایی شهید ستاری که در آن زمان (سال 68) دانشگاه هوایی نیروی هوایی بود، ثبت نام کرده و ادامه تحصیل دادم.

 در دانشگاه شما کار تضمین شده است؟

بله، از همان جا که تحصیل می‌کنند، بلافاصله مشغول به کار می‌شوند.

اما در مورد بومی سازی؛ سامانه‌های ما یعنی مرکز تحقیقات قرارگاه، وزارت دفاع و مراکز دانش بنیان دانشگاه ها، با بیش از هفتصد وپنجاه نخبه دانشگاهی کارشناسی ارشد و دکترا مشغول به کار است. خوبی سامانه های بومی ایجاد شده برای ما این است که این سامانه ها اولا طیف های فرکانسی متعدد و متفاوتی دارند یعنی در محیط جنگ الکترونیکی محکوم به شکست نیستیم و ثانیا این سامانه را برای زمان تهدیدی که برای خود تصویر می‌کنی، تولید می‌کنی. بنابراین می دانی در محور جنوب و شمال چه راداری و چه موشکی بگذاری و این طور نیست که به شما بفروشند و به شما تکلیف کنند که چه سامانه ای را باید بگذاری و بعد از بکارگیری آن سامانه نتیجه مورد نظر را نمی‌گیری.

 به افزایش نقاط پدافندی کشور اشاره کردید چه برنامه ای برای ارتقای این نقاط دارید؟

به دلیل اینکه تهدید در این کشور همیشه وجود دارد و چون ما به مهدویت و به اسلام ناب محمدی اعتقاد داریم و چون دشمن این سه موضوع در دنیا تا ابد وجود دارد، بنابراین باید همیشه دفاع که حق مسلم مردم عزیز کشورمان است را ارتقا دهیم و همیشه رو به جلو باشیم.

 ارزیابی شما از عملکرد صنایع دفاعی کشور در زمینه ساخت تجهیزات پدافند هوایی چیست؟

با شرایطی که در حال حاضر داریم، وضعیت‌مان عالی است، یعنی صنایع دفاعی ما هم باید مراقب باشند چیزی را که طراحی می‌کنند اولا لو نرود که در اینصورت آن طرح خیلی محکم می ماند. سامانه های حفاظتی و دوستانی که طراح هستند تا جایی این طرح را پیش می برند که تبدیل به محصول شود.
بهترین حسن وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و صنایع تابعش این است که طراح ، سر طراح و کاربر در میدان کنار هم هستند و خیلی از مسائلی که در پروپوزال آن سیستم دیده نشده را در میدان به آن اضافه می‌شود و این برتری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است.

 چند رشته‌ علمی در زمینه سامانه‌های پدافند هوایی بکار گرفته شده است؟

رشته‌های علمی در پدافند هوایی رشته‌های فنی بلامنازه است یعنی مخابرات، الکترونیک، طراحی جامدات و سیالات، ریاضیات، فیزیک و شیمی که عنصر لاینفک پدافندهوایی است. می توان گفت مجموعه ای از علوم و دانش در پدافند هوایی باید و جود داشته باشد مثلا علم ادبیات چه ادبیات فارسی چه ادبیات انگلیسی. هواپیمایی دچار وضعیت اضطراری شده پدافند هوایی به آن کمک کند اگر نفرما به ادبیات روانشناسی به علم ادبیات آشنایی نداشته باشد آرامش را به آن خلبانی که 30 هزار تا ارتفاع دارد و هیدورلیک خودش را ازدست داده اگر این آرامش را به آن تزریق نکنه معلوم است که هیدرولیک آن ضرب در 10 تبدیل یه یک حادثه و صانحه خواهد شد.

یا ادبیات انگلیسی مثل هواپیما هایی که می‌خواهند به مرز نزدیک شوند و مجاز نیستند فکر کنید که با ادبیات تندی با اینها صحبت شود و اصلا روی اصول نگارش زبان خودشان نباشد چه فکری می کنند با کشوری که طرف حساب است اصلا به مسائل بین المللی گفت‌وگو ها اطلاعات ندارد یعنی یک نوع گفت‌وگوی سیاسی در هوا اتفاق می افتد که شما تنشی را شاهد نیستید اجازه ورود هم ندارید این هم یک نوع علم است.
روانشناسی ،علوم تجربی علوم فنی مجموعه ای از اینها است ولی تمرکز سیستم ها و تجهیزات بیشتر روی علوم فنی است.

***تولید سامانه منحصر به‌فرد شناسایی هواپیمای دوست از دشمن

 پدافند هوایی چه خبر خوشی برای ملت ایران دارد؟

خبر تولید و بهره‌برداری از سامانه منحصر به‌فرد (سامانه پدافندی عارف 2) را برای اولین بار در مجموعه باشگاه خبرنگاران جوان اعلام می‌کنم و مقرر شده در سالروز پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از آن رونمایی شود.

سامانه عارف2 در واقع سامانه شنود "آی اف اف" یا همان سیستم شناسایی دوست از دشمن است . وقتی که یک اثر راداری در رادار مشاهده می‌شود؛ برای تشخیص دوست یا دشمن بودن، ارتفاع، مبداء و مقصد هدف مورد نظر و به‌طور کلی شناسنامه هواپیمای رصد شده در رادار را سیستمی به نام آی اف اف انجام می‌دهد.

ما پیش از این نیز مشابه چنین سیستم شناسایی را در اختیار داشته‌ایم، سیستم قبلی یک پرسشگر بوده و هواپیمای مقابل نیز یک پاسخگو دارد و این سیستم زمانی موثر است که هر دو طرف بخواهند از اطلاعات یکدیگر آگاهی داشته باشند. اما زمانی هست که دشمن نمی‌خواهد ما به اطلاعات آن دسترسی داشته و از آن آگاه باشیم و قصد پنهان کردن پرنده خود را داشته باشد، سیستم عارف2 کارایی واقعی خود را نشان می‌دهد، چرا که پرنده دشمن اطلاعات خود را تنها در اختیار پایگاه اولیه و یا شناور مبداء قرار می‎دهد تا زمانی که بخواهد فرود آید.

برگ برنده استفاده از عارف2 زمانی است که سیستم پرسشگر غیرفعال باشد، این سیستم که پیچیدگی بسیار خاصی دارد و در دنیا منحصر به‌فرد است، به‌دست متخصصان پدافند هوایی طراحی، تولید و تست شده و ان‌شاءالله به تولید انبوه نیز خواهد رسید. با به‌کار گیری سامانه عارف2 بدون اینکه هواپیمای دشمن مطلع شود، تمامی اطلاعات آن‌ به‌طور کامل دریافت می‌شود.

***پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) چگونه پهپاد "هرمس" را هدف قرار داد؟

 نظرتان درباره مستند هِرمِس چیست؟


پهپاد هرمس یک پهپاد جاسوسی ساخت رژیم اشغالگر قدس است. این پهپاد مدت زیادی از سوی سامانه های اطلاعاتی سپاه و ارتش که تمامی این سامانه‌ها در کنترل عملیاتی قرارگاه خاتم الانبیاء است نحوه رفتاری و حضور این پهپاد رصد می شد. قبل از این پهپاد آرکیو 170 بود که علی رغم تمام امکاناتی که این هواپیمای پیشرفته داشت سالم به زمین نشست.

پهپاد هرمس برای نشان دادن قدرت جمهوری اسلامی ایران در مرکز کشور و در کنار چهار فروند هواپیمای مسافربری چهل و یک دقیقه رصد و مسیر این پهپاد به گونه ای که سامانه های رادیویی این پهپاد شنود نکند دنبال می شد زیرا اگر به ایستگاه کنترل کننده این پهپاد خبر می رسید ممکن بود در هوا خودش را منهدم کند.  نیاز داشتیم که اطلاعات این پهپاد کشف شود به ویژه اطلاعات نشست و برخاست آن از پایگاهی که به پرواز در آمده است؛ هرمس با چهل و یک دقیقه رصد و دو دقیقه نهایی عملیات ردگیری‌اش انجام شد و با سامانه موشکی توسط برادرانمان در سپاه انهدام صورت گرفت ؛ رصد و دنبال کردن پهپاد و مدیریت فضا که موشک ها به هواپیمای های مسافربری برخورد نکند با برادران ارتشی صورت گرفت.این پهپاد با موشک بلند تر از خودش منهدم شد و اطلاعات آن هم استخراج و در دست اشخاص مرتبط قرار گرفت .

 در مورد اطلاعات موجود در پهپاد لطفا توضیح دهید؟

حداقل مطلب این است که دیگر دشمنان جرئت نکردند چنین غلط هایی بکنند و آنچه از یافته های این پهپاد به دست آمد نقاطی را که در دست داشتند تغییر دادند.

***امیراسماعیلی: برنامه‌های باشگاه خبرنگاران جوان مسئولان را وادار می‌کند تا پرتلاش‌تر ظاهر شوند

 با توجه به فشردگی کاری که دارید آیا زمانی برای تفریح و گذراندن وقت با خانواده دارید؟


حضرت آقا به همه مسئولان نظام فرمودند که به خانواده تان رسیدگی کنید. بنده خودم به شخصه چه قبل از این مسئولیت اولا چون در سن 18 سالگی ازدواج کردم، پایبندی به اصول خانواده را در رگ و خون خودم می دانم. با وجود اینکه خیلی زمان کمی دارم اما همان یک مقدار را در خانه سعی می‌کنم به عنوان تفریح سپری شود. اگر زمانی برای ماموریت باشد این را دومنظوره می‌کنم و خانواده را با خود به مأموریت می برم تا هم ماموریت را انجام دهم و هم آنها یک تفریحی می‌کنند. به هیچ عنوان نه دوست دارم و نه به خودم اجازه می دهم که از خانواده دور باشم

 امیر اسماعیلی در حال حاضر شما چند سال و چه تعداد فرزند دارید؟

به لطف خدا که هم اکنون در خدمت شما هستم 46 ساله و دو فرزند 27 ساله و21 ساله دارم.

 زمانی که در بین مردم هستید حرف مردم با شما چیست و به شما چه می‌گویند؟

مردم خیلی خوب هستند و ما در اصل مخلص مردم هستیم هر کجا که مردم عزیز ما را می‌بینند، سلام و اظهار محبت می‌کنند، حقیقتا بنده را خیلی شرمنده می‌کنند. ما همیشه خود را بدهکار به مردم می‌دانیم ولی خوشحالیم از آنکه چهره مردم را خندان و شاد و در حال کسب و کار می بینیم. با وجود اینکه همیشه خودمان را به مردم بدهکار می دانیم و خوشحالیم که آنها را شاد می بینیم. ما در بین مردم امنیت را می بینیم که نیرو های مسلح در کنار مردم برای کشور ایجاد کرده اند.

 آیا طرفدار ورزش خاصی هستید؟

همه ورزش‌ها را دوست دارم اما به طور خاص به ورزش‌های ملی که در مسابقات جهانی است بیشتر علاقه دارم؛ در منزل به دلیل اینکه دختر و پسرم طرفدار دو تیم خاص هستند هر کدام از تیم‌ها که مسابقه می‌دهد بنده در مخالفت با آن تیم صحبت می‌کنم.

آیا در شبکه های مجازی فعالیت دارید؟

به هیچ عنوان اهل شبکه‌های مجازی نیستم ولی مطلع شدم در برخی از شبکه های مجازی افراد به نام بنده فعالیت دارند اما با این حال دوستانی هستند که ذکر کرده اند توسط شخص دیگری اداره می شود بنده شبکه های مجازی را دوست ندارم ولی نمی‌گویم که این شبکه ها خوب یا بد هستند.
 
منبع: باشگاه خبرنگاران
۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۷:۳۱
حسن حیدری

سرلشکر باقری خبر داد

راه‌اندازی قرارگاه مهارت‌آموزی کارکنان وظیفه در ستادکل نیروهای مسلح

بازدید سرلشکر باقری از فرماندهی مرزبانی نیروی انتظامی

رئیس ستادکل نیروهای مسلح با تاکید بر ضرورت تغییر نگاه به خدمت سربازی از آغاز به کار قرارگاه مهارت‌آموزی کارکنان وظیفه در ستادکل خبر داد.

به گزارش مشرق به نقل از سپاه‌نیوز، سرلشکر پاسدار محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح در نخستین جلسه شورای عالی سیاستگذاری مهارت آموزی کارکنان وظیفه که با حضور سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور، مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان، جمعی از فرماندهان و مقامات عالی‌رتبه و معاونین وزرا و مدیران برخی نهادها و دستگاه های اجرایی کشور در ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد، از خدمت سربازی به عنوان دورانی مقدس یاد کرد و گفت: با رویکرد انقلابی و جهادی و در سالی که توسط مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) به سال " اقتصاد مقاومتی ، تولید و اشتغال " نام گذاری شده است ، تفکر و نگاه به سرباز و سربازی نیازمند تغییر می‌باشد.

سرلشکر باقری با بیان اینکه جوانان امروز آینده سازان کشور بوده و آینده ایران اسلامی با توسعه امنیت ، فرهنگ و اقتصاد شکل می گیرد، اظهار کرد: رویکرد نیروهای مسلح به سربازی، علاوه بر نقش آفرینی در دفاع و امنیت، باید به سمت و سوی تربیت و پرورش جوانانی عاشق کار و تلاش، ماهر و حرفه‌ای سوق پیدا کند.

رئیس ستادکل نیروهای مسلح  با بیان اینکه به نیروی جوان کشور باید به عنوان یک سرمایه بزرگ ملی نگریسته شود، اظهار کرد: در حال حاضر به دلیل فراهم نبودن زیرساخت ها ،با بیکاری جوانان و معطل ماندن این سرمایه مواجه هستیم که مشکلات متعددی را در زمینه‌های معیشتی، فرهنگی، اجتماعی و تشکیل خانواده ایجاد کرده است.

سرلشکر باقری با اشاره به اینکه فرهنگ کار در جامعه ما قوی نیست ، به خلاهای دوره های تحصیلی دبیرستان و دانشگاه اشاره کرد و یادآور شد: جوانان ما در این محیط  های آموزشی مطالبی را فرا می گیرند که منجر به ایجاد مهارت برای ورود به بازار نمی شود و جوانان بعد از پایان خدمت سربازی هم آمادگی کار ندارند.

وی افزود: دوران مقدس سربازی فرصت بی نظیری است که جوانان عزیز با کسب مهارت ها و افزایش توانمندی های خود، آمادگی مسئولیت پذیری اجتماعی و ورود به عرصه تولید اقتصادی، صنعتی ، کشاورزی و خدماتی در جامعه را کسب نمایند.

رئیس ستادکل نیروهای مسلح تحقق این مهم را مستلزم عزم فراگیر و حرکت منسجم در سطوح سه گانه ی "نیروهای مسلح"، "خانواده و جوانان" و نیز" دولت و نهاد های اجرایی و اقتصادی" دانست و اظهار کرد: سهم بی بدیل نیروهای مسلح تغییر رویکرد، بسیج توان و امکانات و سازماندهی مناسب ، نقش خانواده ها زمینه سازی و تقویت این آمادگی در جوانان و نقش دولت و سایر نهادهای اجرایی ، ایجاد و تقویت زیر ساخت های حمایتی و انگیزشی برای جذب جوانان در بازار کار است.

وی یکی از مهمترین مسائل امروز جوانان را موضوع " مهارت آموزی و اشتغال " توصیف و تصریح کرد: از فرصت دوساله خدمت سربازی برای مهارت آموزی 500 هزار سرباز جوان و ورود آنان پس از دوران خدمت مقدس سربازی به جامعه کار و تشکیل خانواده باید استفاده کرد.

رئیس ستادکل نیروهای مسلح ارتقای سطح مهارت، افزایش نشاط و ایجاد جذابیت در خانواده ها را از رویکرد های اصلی مهارت آموزی سربازان عنوان و تاکید کرد: در صورتی که نگاه خوشایند تری به مقوله سربازی معطوف گردد، خانواده ها جوانان خود را برای استفاده از دوران خدمت جهت مهارت آموزی  و فرصت سازی برای اشتغال بعد از خدمت بیش از پیش ترغیب می‌کنند.

وی افزود: بدیهی است در صورتی که جوانان دوره سربازی را فرصتی برای رشد و بالندگی  و کسب مهارت و توانمندی برای ادامه زندگی عزتمندانه خود بدانند ، جوان پرنشاط و با انگیزه، همانگونه که در صف کنکور و دانشگاه می ایستد، مشتاقانه در صف خدمت سربازی نیز قرار می‌گیرد.

عضو شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: هر چند آموزشهای مهارتی در حال حاضر به صورت محدود و در بخشهایی از نیروهای مسلح در حال اجرا است ،اما این تلاشها باید با ایجاد همگرایی ومشارکت جمعی بین نهادهای موثر در حوزه جوانان و تعامل ،همکاری و نقش پذیری دستگاه‌های اجرایی،گسترده‌تر، هدفمندتر و نظام مندتر شده تا پیامدهای آن در عرصه جامعه و خانواده خود را نشان دهد.

سرلشکر باقری با اعلام خبر راه اندازی قرارگاه مهارت آموزی کارکنان وظیفه در ستاد کل نیروهای مسلح ، در تشریح ضرورت های این اقدام گفت: در راستای تحقق تدابیر و فرامین مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) نسبت به بکارگیری اثربخش نیروهای وظیفه ، کمک به تحقق اقتصاد مقاومتی با ایجاد زمینه اشتغال جوانان، بهره گیری از توانمندی های علمی سربازان تحصیل کرده و نخبه در عرصه های دفاعی کشور و نیز لزوم توجه به قرار گیری سربازان در مسیر اشتغال پس از خدمت و کاهش نرخ رشد بیکاری در جامعه - به عنوان یک" تهدید ملی" - از طریق ایجاد مهارت، قرارگاه مهارت آموزی کارکنان وظیفه در ستاد کل نیروهای مسلح راه اندازی و اولین همایش مهارت آموزی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح در 13 شهریور ماه 96 در تهران برگزار می‌شود.

رئیس ستادکل نیروهای مسلح  در پایان اظهار امیدواری کرد: به فضل الهی  توجیه فرماندهان و مدیران در این همایش زمینه های لازم برای فرهنگ سازی و نهادینه سازی موضوع مهارت آموزی کارکنان وظیفه در مجموعه نیروهای مسلح از صدر تا ذیل را فراهم آورد.

۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۷:۲۳
حسن حیدری
مروری بر ۱۲ سال عملکرد جهادی مدیریت شهری تهران

ماموریت ۱۲ ساله محمدباقر قالیباف در مقام شهردار تهران به پایان رسید. تهران در این ۱۲ سال یک انقلاب را تجربه کرد و به شهادت نهادهای بین المللی پیشرفت چشمگیری داشت . در این گزارش نگاهی داریم به گوشه‌ای از اقدامات عملیاتی شده در تهران .
سرویس عکس و فیلم فردا:
 
امروز تهران سبز تری داریم، با سیستم حمل و نقل عمومی به روز شده‌اش، تفریحگاه‌ها و بوستان‌های متعددش، مراکز فرهنگی وسیعش، تهرانی با یک سیستم مکانیزه جمع آوری زباله و نظافت شهری که آن را در پاکیزگی زبانزد جهان ساخته و بزرگراه‌ها، پل‌ها و تونل‌هایی که معلوم نبود اگر با این افزایش تعداد خودروهای شخصی اگر ساخته نمی‌شدند امروز شهر چه حال و روزی داشت.
ایوان انتظار - نام سازه معماری است که در محل میدان ولیعصر تهران در ۷ طبقه در زیر زمین بنا شده است و سطح صفر را به سطح منفی ۳۰ وصل می‌کند. این مجموعه در حدود ۴۳ هزار متر مربع زیربنا دارد و جهت تسهیل عبور و مرور و استفاده از محیط شهری و خطوط مترو ساخته شده است.
ایوان انتظار - نام سازه معماری است که در محل میدان ولیعصر تهران در ۷ طبقه در زیر زمین بنا شده است و سطح صفر را به سطح منفی ۳۰ وصل می‌کند. این مجموعه در حدود ۴۳ هزار متر مربع زیربنا دارد و جهت تسهیل عبور و مرور و استفاده از محیط شهری و خطوط مترو ساخته شده است.
پل و بزرگراه طبقاتی شهید صدر- این بزرگراه که حد فاصل بزرگراه‌های شهید مدرس و صدر در غرب و بزرگراه‌های امام علی و شهید بابایی در شرق احداث شده در سال 1392 به بهره‌برداری رسیده و دارای دو باند شمالی و جنوبی و هر باند دارای دو خط عبور 3.5 متری و بک خط اضطرار 2.5 متری است.
پل و بزرگراه طبقاتی شهید صدر- این بزرگراه که حد فاصل بزرگراه‌های شهید مدرس و صدر در غرب و بزرگراه‌های امام علی و شهید بابایی در شرق احداث شده در سال 1392 به بهره‌برداری رسیده و دارای دو باند شمالی و جنوبی و هر باند دارای دو خط عبور 3.5 متری و بک خط اضطرار 2.5 متری است.
باغ کتاب- بزرگترین کتابفروشی جهان در دو بخش کودک و بزرگسال با ۲۵ هزار مترمربع زیربنا، در تپه های عباس آباد احداث شده است. همچنین در این مجموعه ۸ سالن سینما، یک سالن تئاتر و دو تالار علمی کودک و نوجوان در نظر گرفته شده است.
باغ کتاب- بزرگترین کتابفروشی جهان در دو بخش کودک و بزرگسال با ۲۵ هزار مترمربع زیربنا، در تپه های عباس آباد احداث شده است. همچنین در این مجموعه ۸ سالن سینما، یک سالن تئاتر و دو تالار علمی کودک و نوجوان در نظر گرفته شده است.
پل طبیعت- یک پل پیاده رو بی‌نظیر در خاورمیانه  که بوستان آب و آتش و پارک جنگلی طالقانی را به یکدیگر متصل می‌کند. این پل ۳۰۰ متری ۳ طبقه  ۷۰۰۰ متر مساحت دارد و در سال ۲۰۱۵ جزو ۵ انتخاب برتر ۳۰۰ معمار برجسته جهان در مسابقه معمار شهری A+  بوده است.
پل طبیعت- یک پل پیاده رو بی‌نظیر در خاورمیانه که بوستان آب و آتش و پارک جنگلی طالقانی را به یکدیگر متصل می‌کند. این پل ۳۰۰ متری ۳ طبقه ۷۰۰۰ متر مساحت دارد و در سال ۲۰۱۵ جزو ۵ انتخاب برتر ۳۰۰ معمار برجسته جهان در مسابقه معمار شهری A+ بوده است.
پردیس سینمایی پارک ملت- این پردیس در سال ۱۳۸۷ در منطقه ۳ شهرداری تهران و در زمینی به مساحت ۶۰۰۰ متر مربع و زیربنای ۱۵۰۰۰ متر در منتهی الیه جنوب غربی بوستان ملت (پارک ملت) احداث گردید. امکانات سینما ملت شامل ۴سالن هریک به ظرفیت ۲۸۰ نفر و یک سالن نمایش کوچک به ظرفیت۳۰ نفر، گالری،کتابفروشی،آبنما ،پارکینگ و امکانات رفاهی دیگر است.
پردیس سینمایی پارک ملت- این پردیس در سال ۱۳۸۷ در منطقه ۳ شهرداری تهران و در زمینی به مساحت ۶۰۰۰ متر مربع و زیربنای ۱۵۰۰۰ متر در منتهی الیه جنوب غربی بوستان ملت (پارک ملت) احداث گردید. امکانات سینما ملت شامل ۴سالن هریک به ظرفیت ۲۸۰ نفر و یک سالن نمایش کوچک به ظرفیت۳۰ نفر، گالری،کتابفروشی،آبنما ،پارکینگ و امکانات رفاهی دیگر است.
گرمخانه‌ها- اکنون ۱۹ مددسرا و گرمخانه در تهران ایجاد شده‌اند تا به افراد بی‌خانمان، کارتن خواب و آسیب دیدگان اجتماع خدمات رسانی نمایند.
گرمخانه‌ها- اکنون ۱۹ مددسرا و گرمخانه در تهران ایجاد شده‌اند تا به افراد بی‌خانمان، کارتن خواب و آسیب دیدگان اجتماع خدمات رسانی نمایند.
گنبد مبنا- پلانتاریوم تهران در محل تقاطع بزرگراه همت و بزرگراه مدرس بین سال‌های ۸۸ تا ۹۳ ساخته شده است. بنای گنبد مینا با وسعت نزدیک به ۱۸۰۰ متر مربع شامل یک سالن نمایش شیب‌دار با پتانسیل ۱۵۰ عدد صندلی و پرده نمایش گنبدی با قطر ۱۸ متر است که با استفاده از سیستم‌های نمایش دیجیتالی با موضوعات شیمی، فیزیک ، زمین شناسی می باشد.
گنبد مبنا- پلانتاریوم تهران در محل تقاطع بزرگراه همت و بزرگراه مدرس بین سال‌های ۸۸ تا ۹۳ ساخته شده است. بنای گنبد مینا با وسعت نزدیک به ۱۸۰۰ متر مربع شامل یک سالن نمایش شیب‌دار با پتانسیل ۱۵۰ عدد صندلی و پرده نمایش گنبدی با قطر ۱۸ متر است که با استفاده از سیستم‌های نمایش دیجیتالی با موضوعات شیمی، فیزیک ، زمین شناسی می باشد.
زیرگذر چهارراه ولیعصر- این زیرگذر با مساحت ۳۷۰۰ متر مربع ، دارای ۱۱ ورودی و خروجی و ۸ مسیر دسترسی و ۱۸ پله برقی رفت و برگشت در چهارسوی تقاطع به ایستگاه‌های مترو و بی. ار. تی است. همچنین دو آسانسور نیز برای تردد معلولان در ضلع شمال شرقی پیش بینی شده است.
زیرگذر چهارراه ولیعصر- این زیرگذر با مساحت ۳۷۰۰ متر مربع ، دارای ۱۱ ورودی و خروجی و ۸ مسیر دسترسی و ۱۸ پله برقی رفت و برگشت در چهارسوی تقاطع به ایستگاه‌های مترو و بی. ار. تی است. همچنین دو آسانسور نیز برای تردد معلولان در ضلع شمال شرقی پیش بینی شده است.
برج پرچم- صفه پرچم در یکی از مرتفع ترین قسمت های بوستان طالقانی واقع شده که شامل برج پرچم ، مسیر و پل دسترسی ، تجهیزات جانبی و محل استقرار کادر فنی است . هم اکنون ارتفاع برج پرچم به ۱۵۰ متر رسیده و این پرچم سومین برج پرچم بلند جهان است.
برج پرچم- صفه پرچم در یکی از مرتفع ترین قسمت های بوستان طالقانی واقع شده که شامل برج پرچم ، مسیر و پل دسترسی ، تجهیزات جانبی و محل استقرار کادر فنی است . هم اکنون ارتفاع برج پرچم به ۱۵۰ متر رسیده و این پرچم سومین برج پرچم بلند جهان است.
پردیس سینمایی رازی- این سینما که دارای دو سالن می‌باشد در سال ۱۳۸۷ تاسیس شده در میدان رازی (گمرک)، خیابان هلال احمر قرار دارد.
پردیس سینمایی رازی- این سینما که دارای دو سالن می‌باشد در سال ۱۳۸۷ تاسیس شده در میدان رازی (گمرک)، خیابان هلال احمر قرار دارد.
سینما آزادی - عملیات اجرایی بازسازی سینما آزادی به طور جدی در سال ۱۳۸۵ با مشارکت شهرداری تهران آغاز شد و در اواخر بهمن ۱۳۸۶ به پایان رسید. مجموعهٔ جدید تجاری-فرهنگی سینما آزادی دارای ۵ سالن شامل یک سالن ۶۰۰ نفره و چهار سالن ۲۰۰ نفره، دو رستوران، سه کافی‌شاپ و ۴ طبقهٔ تجاری است.
سینما آزادی - عملیات اجرایی بازسازی سینما آزادی به طور جدی در سال ۱۳۸۵ با مشارکت شهرداری تهران آغاز شد و در اواخر بهمن ۱۳۸۶ به پایان رسید. مجموعهٔ جدید تجاری-فرهنگی سینما آزادی دارای ۵ سالن شامل یک سالن ۶۰۰ نفره و چهار سالن ۲۰۰ نفره، دو رستوران، سه کافی‌شاپ و ۴ طبقهٔ تجاری است.
مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب- این مجموعه در جنوب تهران و در مجاورت آرامگاه امام خمینی  در سه سالن اصلی احداث شده و مساحت کل آن حدود ۱۳۸ هکتار است. با افتتاح ایستگاه متروی شهر آفتاب در فروردین ماه ۹۵ تردد به این مجموعه تسهیل گردیده است.
مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب- این مجموعه در جنوب تهران و در مجاورت آرامگاه امام خمینی در سه سالن اصلی احداث شده و مساحت کل آن حدود ۱۳۸ هکتار است. با افتتاح ایستگاه متروی شهر آفتاب در فروردین ماه ۹۵ تردد به این مجموعه تسهیل گردیده است.
برج میلاد- بلندترین سازه ایران با 435 متر ارتفاع ششمین برج بلند تلویزیونی و مخابراتی دنیا محسوب می شود که روی تپه‌های کوه نصر واقع شده و امکاناتی نظیر مراکز تجاری ، مرکز همایش‌ها، رستوران ها است. این مجموعه اکنون به مکانی جهت برگزاری برنامه‌های گردشگری و تفریحی تبدیل شده است.
برج میلاد- بلندترین سازه ایران با 435 متر ارتفاع ششمین برج بلند تلویزیونی و مخابراتی دنیا محسوب می شود که روی تپه‌های کوه نصر واقع شده و امکاناتی نظیر مراکز تجاری ، مرکز همایش‌ها، رستوران ها است. این مجموعه اکنون به مکانی جهت برگزاری برنامه‌های گردشگری و تفریحی تبدیل شده است.
باغ موزه دفاع مقدس-این مجموعه با زیربنای ۲۰۵هزار متر مربع با ۷ تالار و یک قسمت انتهایی که یادمان دفاع مقدس است تشکیل شده است. باغ موزه دفاع مقدس، یک موزه کاملا امروزی است و در آن از مدرن‌ترین شیوه‌های نمایش و انتقال اطلاعات استفاده شده است.
باغ موزه دفاع مقدس-این مجموعه با زیربنای ۲۰۵هزار متر مربع با ۷ تالار و یک قسمت انتهایی که یادمان دفاع مقدس است تشکیل شده است. باغ موزه دفاع مقدس، یک موزه کاملا امروزی است و در آن از مدرن‌ترین شیوه‌های نمایش و انتقال اطلاعات استفاده شده است.
تونل توحید- این تونل 4 کیلومتری دو بزرگراه چمران و نواب را به یکدیگر وصل می‌کند و نقش چشمگیری در کاهش ترافیک منطقه داشته است به طوریکه روزانه 4 هزار ساعت در وقت شهروندان صرفه‌جویی می‌شود.
تونل توحید- این تونل 4 کیلومتری دو بزرگراه چمران و نواب را به یکدیگر وصل می‌کند و نقش چشمگیری در کاهش ترافیک منطقه داشته است به طوریکه روزانه 4 هزار ساعت در وقت شهروندان صرفه‌جویی می‌شود.
باغ موزه قصر- زندان قصر که در سال 83 تعطیل شده بود به مکانی متروک در مرکز شهر تبدیل شده بود اما در سال ۹۱  توسط شهرداری به باغ موزه‌ای جذاب برای آشنایی شهروندان با تاریخ و گذراندن اوقات فراغت آنها تبدیل شد.
باغ موزه قصر- زندان قصر که در سال 83 تعطیل شده بود به مکانی متروک در مرکز شهر تبدیل شده بود اما در سال ۹۱ توسط شهرداری به باغ موزه‌ای جذاب برای آشنایی شهروندان با تاریخ و گذراندن اوقات فراغت آنها تبدیل شد.
پل جوادیه- این پل که در ورودی مسیر راه آهن ساخته شده علاوه بر طراحی منحصر به فرد زیبایی‌هایش، یکی از سه نماد مهم شهر تهران است.  پل جوادیه  نخستین پل سه پایه با تکنولوژی خاص در ایران به شمار می‌رود و در برابر زلزله مقاوم است. این پل در سال ۱۳۸۹ افتتاح شد، ۲۱۰ متر طول دارد که ۸۴ متر آن شیب راه شمالی- جنوبی است و ۱۰۴ متر و نیم آن معلق است. هزینه احداث این پروژه که در آن ۶۰ هزار پیچ استفاده شده، ۴۰ میلیارد تومان اعلام شده‌است.
پل جوادیه- این پل که در ورودی مسیر راه آهن ساخته شده علاوه بر طراحی منحصر به فرد زیبایی‌هایش، یکی از سه نماد مهم شهر تهران است. پل جوادیه نخستین پل سه پایه با تکنولوژی خاص در ایران به شمار می‌رود و در برابر زلزله مقاوم است. این پل در سال ۱۳۸۹ افتتاح شد، ۲۱۰ متر طول دارد که ۸۴ متر آن شیب راه شمالی- جنوبی است و ۱۰۴ متر و نیم آن معلق است. هزینه احداث این پروژه که در آن ۶۰ هزار پیچ استفاده شده، ۴۰ میلیارد تومان اعلام شده‌است.
توسعه مترو-در دوره مدیریت دکتر محمدباقر قالیباف مجموعه خطوط مترو به ۳۰۰ کیلومتر رسید و ۹۰ ایستگاه جدید به بهره برداری رسید و ظرفیت جابه جایی به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر ارتقا یافته است.
توسعه مترو-در دوره مدیریت دکتر محمدباقر قالیباف مجموعه خطوط مترو به ۳۰۰ کیلومتر رسید و ۹۰ ایستگاه جدید به بهره برداری رسید و ظرفیت جابه جایی به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر ارتقا یافته است.
دریاچه شهدای خلیج فارس- دریاچه‌ای مصنوعی است که در شمال غرب تهران و منطقه ۲۲ شهرداری تهران احداث شده‌است. مساحت این دریاچه ۱۳۰ هکتار است و در مجاورت آن ۱۲۰ هکتار مجموعه تفریحی نیز در پهنه خشکی ایجاد شده است. این دریاچه علاوه بر تلطیف هوا و بالا بردن رطوبت در سطح شهر تهران با استقرار کاربری‌های تفریحی - گردشگری مناسب سهم به سزایی در جذب گردشگران داخلی و خارجی داشته باشد. این دریاچه همچنین علاوه بر ایجاد چشم‌اندازهای زیبا و منحصربه‌فرد می‌تواند سبب کاهش خطرات ناشی از سیلاب‌های فصلی و همچنین تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی گردد.
دریاچه شهدای خلیج فارس- دریاچه‌ای مصنوعی است که در شمال غرب تهران و منطقه ۲۲ شهرداری تهران احداث شده‌است. مساحت این دریاچه ۱۳۰ هکتار است و در مجاورت آن ۱۲۰ هکتار مجموعه تفریحی نیز در پهنه خشکی ایجاد شده است. این دریاچه علاوه بر تلطیف هوا و بالا بردن رطوبت در سطح شهر تهران با استقرار کاربری‌های تفریحی - گردشگری مناسب سهم به سزایی در جذب گردشگران داخلی و خارجی داشته باشد. این دریاچه همچنین علاوه بر ایجاد چشم‌اندازهای زیبا و منحصربه‌فرد می‌تواند سبب کاهش خطرات ناشی از سیلاب‌های فصلی و همچنین تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی گردد.
آبشار تهران- آبشار مصنوعی تهران در ارتفاعات شمالی منطقه ۲۲ شهرداری تهران واقع گردیده است. این پروژه با هدف بالا بردن سرانه فضای سبز و همچنین جذب گردشگر در ارتفاعات شمال غربی پارک جنگلی لتمال کن احداث گردیده است که شامل دو فاز ساخت و در مجموع ۲۰۰ هکتار مساحت می‌باشد. آبشار تهران شامل باغ راه‌هایی در دل کوهستان می‌باشد که با استفاده از مصالح طبیعی سنگ و چوب ساخته شده و طرّاحی شیب پیاده راه‌های آن به گونه‌ای است که حتی کودکان و سالمندان نیز تا بالاترین ارتفاع می‌توانند به کوه پیمایی بپردازند.
آبشار تهران- آبشار مصنوعی تهران در ارتفاعات شمالی منطقه ۲۲ شهرداری تهران واقع گردیده است. این پروژه با هدف بالا بردن سرانه فضای سبز و همچنین جذب گردشگر در ارتفاعات شمال غربی پارک جنگلی لتمال کن احداث گردیده است که شامل دو فاز ساخت و در مجموع ۲۰۰ هکتار مساحت می‌باشد. آبشار تهران شامل باغ راه‌هایی در دل کوهستان می‌باشد که با استفاده از مصالح طبیعی سنگ و چوب ساخته شده و طرّاحی شیب پیاده راه‌های آن به گونه‌ای است که حتی کودکان و سالمندان نیز تا بالاترین ارتفاع می‌توانند به کوه پیمایی بپردازند.
باغ پرندگان تهران- این مجموعه در شمال‌شرق تهران در دل جنگل لویزان واقع شده است. باغ پرندگان تهران در ۲ فاز (دشت چر و آب چر) طراحی شده است. از شاخصه‌های باغ پرندگان تهران طراحی زیبا و منحصربه‌فرد محوطه باغ است. محوطه باغ پرندگان را مسیرهای سنگفرش شده که توسط درختان و گل‌های زیبایی محصور شده است دربر گرفته است. سایه بانهایی از جنس چوب، نی و پوشال، نیمکت‌های چوبی با طراحی‌های متنوع، آلاچیق‌های چوبی، عدم وجود تیر برق یا تأسیسات اضافی، تابلوهای راهنمای طرح چوب با خط نستعلیق، آبشارهای کوچک و زیبا و طراحی هوشمندانه برکه‌ها و پل‌های چوبی آن از شاخصه‌های این باغ است.
باغ پرندگان تهران- این مجموعه در شمال‌شرق تهران در دل جنگل لویزان واقع شده است. باغ پرندگان تهران در ۲ فاز (دشت چر و آب چر) طراحی شده است. از شاخصه‌های باغ پرندگان تهران طراحی زیبا و منحصربه‌فرد محوطه باغ است. محوطه باغ پرندگان را مسیرهای سنگفرش شده که توسط درختان و گل‌های زیبایی محصور شده است دربر گرفته است. سایه بانهایی از جنس چوب، نی و پوشال، نیمکت‌های چوبی با طراحی‌های متنوع، آلاچیق‌های چوبی، عدم وجود تیر برق یا تأسیسات اضافی، تابلوهای راهنمای طرح چوب با خط نستعلیق، آبشارهای کوچک و زیبا و طراحی هوشمندانه برکه‌ها و پل‌های چوبی آن از شاخصه‌های این باغ است.
پیاده راه سی تیر تهران- با سنگفرش کردن خیابان سی تیر تهران و استقرار اغذیه فروش ها و کافه های خیابانی ، این خیابان اکنون به یکی از پاتوق‌های شبانه تهران برای گذراندن اوقات فراغت خانواده ها تبدیل شده است.
پیاده راه سی تیر تهران- با سنگفرش کردن خیابان سی تیر تهران و استقرار اغذیه فروش ها و کافه های خیابانی ، این خیابان اکنون به یکی از پاتوق‌های شبانه تهران برای گذراندن اوقات فراغت خانواده ها تبدیل شده است.
پردیس تئاتر تهران-این مجموعه که با نام تئاتر خاوران نیز شناخته می‌شود، بزرگ‌ترین مرکز تئاتر حرفه‌ای ایران است که در جنوب شرقی تهران و در نزدیکی فرهنگسرای خاوران ساخته شده است. این پردیس در زمینی به مساحت ۲۵ هزار و ۲۰۰ مترمربع و با زیربنای ۱۶ هزار و ۳۳۰ مترمربع جنب فرهنگسرای خاوران قرار گرفته است.
پردیس تئاتر تهران-این مجموعه که با نام تئاتر خاوران نیز شناخته می‌شود، بزرگ‌ترین مرکز تئاتر حرفه‌ای ایران است که در جنوب شرقی تهران و در نزدیکی فرهنگسرای خاوران ساخته شده است. این پردیس در زمینی به مساحت ۲۵ هزار و ۲۰۰ مترمربع و با زیربنای ۱۶ هزار و ۳۳۰ مترمربع جنب فرهنگسرای خاوران قرار گرفته است.
بزرگراه امام علی - کار ساخت آن از اوایل سال ۱۳۹۰ آغاز شد در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۹۲ افتتاح شد. طول این بزرگراه ۳۵ کیلومتر[۲] بوده و دارای ۵۶ پل در ۲۵ تقاطع است. بزرگراه امام علی دارای هشت مسیر تندرو در تراز منفی یک و شش مسیر کندرو در تراز صفر است که دو مسیر تندرو برای راه اندازی سامانه اتوبوس‌های تندروی تهران پیش بینی شده است. این بزرگراه از مناطق ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۱۵ و ۲۰ شهرداری تهران عبور می‌کند.
بزرگراه امام علی - کار ساخت آن از اوایل سال ۱۳۹۰ آغاز شد در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۹۲ افتتاح شد. طول این بزرگراه ۳۵ کیلومتر[۲] بوده و دارای ۵۶ پل در ۲۵ تقاطع است. بزرگراه امام علی دارای هشت مسیر تندرو در تراز منفی یک و شش مسیر کندرو در تراز صفر است که دو مسیر تندرو برای راه اندازی سامانه اتوبوس‌های تندروی تهران پیش بینی شده است. این بزرگراه از مناطق ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۱۵ و ۲۰ شهرداری تهران عبور می‌کند.
سامانه BRT-   اولین خط این سامانه که حدفاصل چهارراه تهران پارس در شرق تهران تا میدان آزادی در غرب تهران است در مرداد ماه سال ۱۳۸۶ راه‌اندازی گردیده و سپس به تدریج کامل شد. اکنون تعداد خطوط BRT تهران به ۱۰ خط رسیده و روزانه ۴.۵ سفر شهری در شبکه ای به طول ۲۰۰ کیلومتر انجام می‌شود.
سامانه BRT- اولین خط این سامانه که حدفاصل چهارراه تهران پارس در شرق تهران تا میدان آزادی در غرب تهران است در مرداد ماه سال ۱۳۸۶ راه‌اندازی گردیده و سپس به تدریج کامل شد. اکنون تعداد خطوط BRT تهران به ۱۰ خط رسیده و روزانه ۴.۵ سفر شهری در شبکه ای به طول ۲۰۰ کیلومتر انجام می‌شود.
بوستان ولایت- بوستان ولایت نام بوستانی در جنوب غربی شهر تهران است که در محل قبلی فرودگاه قلعه‌مرغی ساخته شده است. این بوستان دارای ۳۰۰ هکتار وسعت و امکاناتی از قبیل شهربازی سقف‌دار و پیست دوچرخه سواری و موتورسواری می‌باشد. همچنین در سال‌های اخیر، پارک شهربانو ویژه بانوان و کتابخانه علامه امینی در این بوستان ساخته شده است.
بوستان ولایت- بوستان ولایت نام بوستانی در جنوب غربی شهر تهران است که در محل قبلی فرودگاه قلعه‌مرغی ساخته شده است. این بوستان دارای ۳۰۰ هکتار وسعت و امکاناتی از قبیل شهربازی سقف‌دار و پیست دوچرخه سواری و موتورسواری می‌باشد. همچنین در سال‌های اخیر، پارک شهربانو ویژه بانوان و کتابخانه علامه امینی در این بوستان ساخته شده است.
تونل نیایش- یکی از بزرگ‌ترین تونل‌های شهری موجود در ایران است که در شهر تهران ساخته شده‌است و در بیست‌وهشتم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۱ به بهره‌برداری رسید. این تونل، بزرگراه نیایش را به‌صورت رفت‌وبرگشت به بزرگراه صدر اتصال می‌دهد. طول این تونل ۱۰٬۲۵۰ متر است و از ۶۲ جت‌فن برای تهویهٔ هوای داخل آن استفاده شده‌است. ضلع جنوبی تونل در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۹۲ به بهره‌برداری آزمایشی رسید.
تونل نیایش- یکی از بزرگ‌ترین تونل‌های شهری موجود در ایران است که در شهر تهران ساخته شده‌است و در بیست‌وهشتم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۱ به بهره‌برداری رسید. این تونل، بزرگراه نیایش را به‌صورت رفت‌وبرگشت به بزرگراه صدر اتصال می‌دهد. طول این تونل ۱۰٬۲۵۰ متر است و از ۶۲ جت‌فن برای تهویهٔ هوای داخل آن استفاده شده‌است. ضلع جنوبی تونل در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۹۲ به بهره‌برداری آزمایشی رسید.


۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۶ ، ۰۷:۱۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

بدان، ایّدک الله

حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی):

«طلبه را باید از اوّلِ درس خواندن وادار کرد به اینکه فکر کند. معروف بود می‌گفتند «بدان، ایدک الله» ـ چرا گفت بدان و نگفت بخوان؟ ـ منظور این است که اولاً حس سوال‎پردازی را در طلبه زنده کند، بعد هم به او تفهیم کند که خواندن مراد نیست، دانستن مراد است. این بایستی برای برنامه‌ریزان ما واقعا به صورت یک دستورالعمل جامع باشد.»

 در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه‌ی حوزه علمیه قم.2 آبان89

۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۳۴
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

جزییات توافق برای تحویل پیکر شهیدحججی

مشاور معاون عربی و آفریقای وزیرامور خارجه ، اخبار مربوط به وجود نام شهید محسن حججی در فهرست پیکرهایی که قرار است در توافق حزب الله با داعش تحویل گرفته شوند را تایید کرد.


عباس گلرو در پاسخ به ایسنا در ارتباط با صحت اخبار منتشره در این خصوص گفت: در مرحله اول عملیات مقاومت لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی جبهه النصره در «جرود عرسال» در شمال شرق لبنان حزب الله توانست مناطق وسیعی را از اشغال تروریست‌های جبهه النصره خارج کند و پنج اسیر حزب الله را آزاد و تعدادی پیکر شهدا را از طریق مذاکره با النصره تحویل بگیرد.

این دیپلمات ادامه داد: در مرحله دوم از عملیات که بنام« فجر الجرود »توسط  ارتش و مقاومت لبنان اجرا شد، بخش مهمی از اراضی شمالی لبنان که در سیطره داعش بود پاکسازی شد و گروه تروریستی داعش تحت شرایط محاصره مجبور به مذاکره شد  و پیشنهاد مذاکره داد.

وی افزود : حزب‌الله با هوشیاری و درایت و با هدف تعیین سرنوشت عزیزان خود در لبنان و سوریه، در شرایط برتر و با تحمیل شروط بر داعش، مذاکره را پذیرفت که در نتیجه آن قرار شد در مرحله دوم توافق، علاوه بر آزادی اسیر مقاومت، پیکر شهدای حزب‌الله و همچنین شهدای غیر لبنانی تحویل گرفته شود که نام شهید محسن حججی نیز در فهرست این توافق قرار دارد و دبیرکل حزب الله نیز در دیدار اخیر آقای جابری انصاری معاون عربی و آفریقا وزیر امور خارجه با ایشان این موضوع را مطرح کردند که امیدواریم این امر به زودی محقق شود  و مانعی در این مسیر ایجاد نشود.
گلرو با تقدیر از نقش تعیین‌کننده حزب‌الله لبنان در مبارزه با گروه‌های تروریستی در لبنان و سوریه، ایمان، صلابت، اخلاق و وفای به عهد را از ویژگی‌های منحصر به‌فرد حزب الله در نبردهای میدانی برشمرد و تاکید کرد: مقاومت و به ویژه دبیرکل حزب‌الله در وعده خود صادق است و شخصا به تعیین وضعیت اسرا و پیکر شهدا اهتمام دارند و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهند کرد.

به گزارش ایسنا در مردادماه ۱۳۹۶ خورشیدی و در عملیاتی مُستشاری در منطقهٔ التَنْف – منطقهٔ مرزی بین سوریه و عراق – توسط نیروهای داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به‌دست  این گروه تروریستی به شهادت رسید.

۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۱۳
حسن حیدری

تولید اسلحه‌های تک‌تیرانداز در اداره صنایع دفاعی یمن+تصاویر

اسلحه تک تیرانداز در یمن

اداره صنایع نظامی یمن (وابسته به انصارالله) از تولید انواع مختلفی از اسلحه‌های تک‌تیرانداز توسط کارشناسان نظامی یمنی خبر داد و تصاویری از آن‌ها را منتشر کرد.

به گزارش مشرق، اداره صنایع نظامی یمن (وابسته به انصارالله) با صدور بیانیه‌ای فاش کرد انواع سلاح‌های تک‌تیرانداز به دست کارشناسان نظامی یمنی تولید می‌شوند و در ادامه ابراز امیدواری کرد در آینده به درجه خودکفایی در این بخش برسند.

بر اساس گزارش شبکه «المسیره»، در ادامه این بیانیه آمده است: تا کنون 7 اسلحه تک‌تیراندازِ « قاصم - خاطف – اشتر – حاسم - ذو الفقار1 - ذو الفقار2 – سرمد» به دست کارشناسان یمنی ساخته شده است. همچنین سلاح تک‌تیرانداز هشتم نیز اصلاح شده و نام «صارم» برای آن انتخاب شده است.

برخی اطلاعات درباره اسلحه‌های تک‌تیرانداز یاد شده به شرح زیر است:

اسلحه تک‌تیرانداز ضد نفر صارم: کالیبر: 8 میلیمتر – بُرد: 1600 متر- وزن: 4 کیلوگرم

اسلحه تک‌تیرانداز ضد نفر و ضد زره خاطف: کالیبر: 12.7 میلیمتر- برد 1500 متر و وزن 14 کیلوگرم

اسلحه تک‌تیرانداز ضد زره اشتر: کالیبر: 14.5 میلیمتر- برد: 3000 متر و وزن : 28 کیلوگرم

اسلحه تک‌تیرانداز ضد نفر و ضد زره حاسم: کالیبر: 20 میلیمتر- برد: 2500 متر و وزن 28 کیلوگرم

اسلحه تک‌تیرانداز ضد زره ذوالفقار 1: کالیبر: 23 میلیمتر- برد 2000 متر و وزن حدودا 25 کیلوگرم.

اسلحه تک‌تیرانداز ذوالفقار 2 : کالیبر: 23 میلیمتر- برد 4000 متر

اسلحه تک‌تیرانداز سرمد: کالیبر 50 میلیمتر- برد 1250 متر و وزن حدودا 13 کیلوگرم

اسلحه تک‌تیرانداز ضد زره قاصم: کالیبر : 30 میلیمتر- برد 5000 متر و وزن 75 کیلوگرم

منبع: فارس
۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۲۳
حسن حیدری

آنچه پیش روی شماست مجموعه‌ای از تصاویر شهید سید اسدالله لاجوردی است که توسط منافقین در مغازه شخصی خود ترور شد.

(برای دیدن تصاویر در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید)


{$sepehr_album_16395}



* زندگی نامه

سید اسدالله لاجوردی، سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در خانه پدرش علی‌اکبر لاجوردی که به هیزم‌فروشی شاغل بود، در جنوب تهران متولد شد. پس از ۶ سال تحصیل در دوره ابتدایی در سال ۱۳۲۷ در حالی که جوانی ۱۴-۱۳ ساله بود به دبیرستان رفت. دوران تحصیل او در دبیرستان همزمان بود با عملیات نیروهای یهودی در سرزمین‌های فلسطینی که اعتراضات بسیاری را در منطقه برانگیخت. اولین فعالیت سیاسی لاجوردی در این سن شکل گرفت که به همراه پدر در تظاهرات اعتراضی که به دعوت آیت‌الله کاشانی در مسجد شاه تهران برگزار شده بود، شرکت کرد.

 

لاجوردی در دومین سال تحصیل در دبیرستان‌، ترک تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد. با این همه‌، درس را در منزل به صورت فراگیری علوم قدیمه ادامه داد. علاوه بر این ادبیات عرب و علوم حوزوی را در حد کفایه فراگرفت و جلسات تفسیر قرآن در منزلش تشکیل داد. اسدالله لاجوردی از شاگردان شهید بهشتی و مطهری بود و در شکل‌گیری جمعیت مؤتلفه اسلامی نقش اساسی داشت‌. پس از ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت در بهمن ۱۳۴۳ بسیاری از اعضای این جمعیت از جمله اسدالله لاجوردی دستگیر شدند. صادق امانی که شوهر خواهر لاجوردی بود به همراه بخارایی، نیک‌نژاد، هرندی در سحرگاه ۲۶ خرداد توسط رژیم شاه اعدام شدند. شهید عراقی و هاشم امانی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شدند. حبیب عسگر اولادی و ابوالفضل حاج حیدری و دو نفر دیگر به حبس ابد، آیت‌الله انواری به ۱۵ سال، احمد شهاب به ۱۰ سال و یک نفر به ۵ سال محکوم شدند. اسدالله لاجوردی هم به همراه برادرش سید مرتضی لاجوردی دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد. لاجوردی بیش از ۱۰۰ روز در انفرادی بود و در این مدت کمرش بر اثر شکنجه‌هایی که متحمل شد، شکست و چشمش نیز آسیب دید. او که در این مدت اعترافی نکرده بود، سرانجام پس از محاکمه به ۱۸ ماه حبس تادیبی محکوم شد.

 

لاجوردی پس از آزادی‌، جلسات تفسیر قرآن را از سر گرفت‌. براساس گزارش ساواک «سید که در بازار جعفری به دستمال‌فروشی و روسری‌فروشی اشتغال داشت‌، منزل خود را به محل گردهمایی افراد مذهبی‌، مبارز و آشنا به مبانی دینی تبدیل کرده بود.»

 

در فاصله سال‌های ۴۴ تا ۴۹ دوره ساماندهی تشکیلات مسلحانه زیرزمینی بود و لاجوردی در برقراری ارتباط میان شهید مطهری با گروه‌های مخفی اسلامی مسلح و سیاسی نقش‌آفرین بود. یکی از این گروه‌ها در جریان مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل در اردیبهشت ۱۳۴۹ وارد عمل شد. در این بازی ایران پیروز شد و مردم از فوتبالیست‌های خود که اسرائیل را شکست دادند تجلیل کردند ولی علیه اسرائیل در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی فعلی) و اطراف آن به شدت تظاهرات کردند و پس از اتمام مسابقه با پلاکارد‌ها (پرده‌های شعاری) که علیه اسرائیل بود در سه گروه تظاهرات‌کنان در تهران به راه افتادند. یک گروه به جنوب شهر رفتند. گروه دوم به شمال شهر رفته و شعار سر دادند بدون اینکه رژیم کاری بتواند بکند. گروه سوم که توسط موتلفه اسلامی اداره می‌شد، در اطراف ورزشگاه تا ساعت‌ها فعال بود و سپس به طرف خیابان سعدی آمد و در طول تظاهرات این گروه بود که بمبی در مقابل شرکت ال آل (شرکت هواپیمایی اسرائیل) در خیابان روزولت آن روز منفجر کرد و شیشه‌های شرکت مذکور را درهم شکست.

 

با دستگیری تعدادی از افراد، گروه مورد شناسایی ساواک قرار گرفت. از این گروه مسلح، دستگاه‌های پلی‌کپی، اسلحه و امکانات تخریبی به دست ساواک افتاد و اسدالله لاجوردی همراه عده‌ای دیگر دستگیر شد و عزت شاهی یکی دیگر از اعضای موثر موتلفه اسلامی که در مدیریت این گروه هم نقش داشت متواری شد. لاجوردی که بار دیگر بعد از روزها شکنجه، به ۴ سال حبس انفرادی محکوم شده بود در داخل زندان نیز به آموزش مبانی دینی به زندانیان پرداخت‌ و به همین علت نیز به زندان مشهد انتقال داده شد و بخشی از محکومیت خود را در آن شهر گذراند.

 

لاجوردی در فروردین ۱۳۵۳ از زندان آزاد شد و در اسفند‌‌ همان سال مجدداً بازداشت شد. اتهام او این بار «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» بود و به ۱۸ سال حبس جنایی محکوم شد. او در این دوره از زندان خود، با اعضای سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و به مقابله با انحرافات فکری آنان پرداخت.

 

لاجوردی خود دراین‌باره می‌گوید: «در قزل‌ حصار وقتی چند نفر از منافقین را آوردند خوشحال شدم که به جمع مسلمانان زندانی عده‌ای که مجاهد مسلح هستند اضافه شده‌اند که در ساختن درون زندان به کار خواهد آمد. روزی که در سودان کودتای کمونیستی علیه جعفر نمیری شد و پس از ساعاتی شکست خورد، متوجه شدم که اینان از کودتای کمونیستی بسیار خوشحال شده و همراه کمونیست‌های قزل حصار جشن گرفتند و در شکست آن‌ها بسیار متاثر شده عزادار شدند. از آن‌ها پرسیدم چرا از شکست یک حکومت کمونیستی کودتایی، ناراحت شده‌اند. (در آن روزگار نمیری چهره غربی نداشت و همکار عبدالناصر بود) آن‌ها گفتند که این حکومت خلق است و حکومت دموکراتیک خلقی مورد تایید ماست و مارکسیسم علم مبارزه است! و با امپریالیسم که‌‌ همان کفر است می‌جنگد! من از اینجا متوجه التقاط آن‌ها شدم، ولی به مخالفت برنخاستم. گفتم آرام جلو بروم، که هم بدانم چه افکاری دارند و هم اینکه اگر بشود آن‌ها را متوجه حقایق اسلام و کفر کمونیستی بکنم. پس از مدتی افکار آن‌ها و جزوات «شناخت» و «تکامل» و «راه انبیاء» برای من کاملاً شناخته شد و بحث را که ملایم شروع کردم متوجه شدم که آن‌ها عناد دارند نه اینکه اطلاع و آگاهی نداشته باشند.»

 

لاجوردی به همراه بسیاری از زندانیان در مرداد ۱۳۵۶ آزاد شد. او در کنار شهید مهدی عراقی و شهید اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از امام خمینی بودند. او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر مساعد امام خمینی و آیت‌الله بهشتی دادستان انقلاب تهران شد و در این سمت به مبارزه جدی با عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در ان زمان ترور مسؤلان را در دستور کار خود قرار داده بودند، پرداخت‌ اما در دی ۱۳۶۳ توسط شورای عالی قضایی از مناصبش کنار گذاشته شد.

 

در مورد این ماجرا روایت‌ها مختلف است. مجید انصاری می‌گوید پس از اینکه شورای عالی قضایی تهیه گزارش از وضعیت زندان‌ها را به وی سپرد، پس از گفت‌وگوی مستقیم با صد زندانی سیاسی از زندان‌های مختلف، به امام، رئیس‌جمهور و رئیس مجلس گزارشی می‌دهد که از بروز تخلفاتی در برخورد با زندانیان حکایت دارد و همین گزارش موجبات برکناری لاجوردی را فراهم می‌کند. وی می‌گوید: «من در آن زمان برای ایجاد گشایش در امر زندانیان و پرسنل زندان درخواستی از حضرت امام کردم که نیازمند امکانات بسیار وسیع و باارزشی بود همین‌ که من خدمت امام این درخواست را مطرح کردم بدون معطلی حضرت امام به مسئول بنیاد آن زمان و نیز نخست‌وزیر دستور دادند که امکانات در اختیار ما قرار گیرد. حضرت امام بارها تاکید می‌کردند که برخورد با زندانیان صد‌درصد باید منطبق با قانون باشد و اگر کسی جنایت کرده و حتی انسان کشته و قرار است قصاص شود. کسی حق ندارد برای اینکه این فرد محکوم به اعدام هست یک سیلی اضافی به او بزند. ایشان بحث کرامت انسانی و حقوق افراد را مورد تاکید قرار می‌دادند، امام می‌فرمودند با متخلف برخورد قاطع شود اما در چارچوب قانون.»

 

وی درباره واکنش لاجوردی به این ماجرا می‌گوید: «مرحوم لاجوردی خدمت حضرت امام رفته بودند و در آنجا از جنایت‌های منافقین صحبت کردند و گزارش مفصلی خدمت امام دادند، امام فرمودند" آقای لاجوردی اگر جمهوری اسلامی به‌ دست اینها (منافقین) ساقط شود بهتر از آبروی اسلام است که با این کار‌ها (خودسری‌های داخل زندان) برود. شما بروید مسئولیت را تحویل دهید". چون آقای لاجوردی مسئولیت را تحویل نمی‌دادند.»

 

در پاسخ به انصاری اما فرزند اسدالله لاجوردی می‌گوید برکناری لاجوردی نتیجه فعالیت باند مهدی هاشمی بوده و موجب ناخرسندی امام شده است. سید احسان لاجوردی در جوابیه‌ای خطاب به مجید انصاری می‌گوید: «مصاحبه‌ای از شما منتشر شد که بر مبنای شنیده‌هایتان سخنانی را در رابطه با پدر شهیدم به امام نسبت داده بودید. آقای انصاری شما خوب می‌دانید سخن باید بر سندی استوار باشد و اگر چنین نباشد، شما نیز از اتهام‌های ادعایی در امان نخواهد بود. آقای هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتشان (۱۷ بهمن ۶۳) به بی‌اطلاعی و ناخرسندی امام رحمه‌الله علیه از برکناری آن شهید از دادستانی انقلاب اشاره می‌کنند. دوستان پدرم نیز ریشه این برکناری را در بیت آیت الله منتظری (باند مهدی هاشمی) دانسته و از گله‌مندی امام رحمه‌الله علیه از این برکناری سخن می‌­گویند و از این گونه نقل قول‌ها بسیار است.»

 

در سال ۱۳۶۸ لاجوردی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و پس از قبول ریاست زندان اوین، ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده گرفت اما در این زمان بار دیگر از سمت خود استعفا داد و به کار در بازار مشغول شد.

 

اسدالله لاجوردی سرانجام اول شهریور ۱۳۷۷ در حالی که هیچ سمت رسمی نداشت، در محل کسب خود در بازار تهران توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شد. وی پس از تشییع در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

 

 

منابع:

شهید اسدالله لاجوردی، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

ترور شهید سید اسداللَّه لاجوردی توسط منافقین، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

زندگینامه شهید، پایگاه اطلاع‌رسانی شهید لاجوردی

روایت مجید انصاری از عزل شهید لاجوردی توسط امام (ره)، خبرآنلاین، ۷ تیر ۱۳۹۰

نامه فرزند شهید لاجوردی به مجید انصاری، خبرآنلاین، ۱۴ تیر ۱۳۹۰


۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۰۵
حسن حیدری

گفتگو با یک یار قدیمی؛

سیداسدالله لاجوردی به روایت سیداسدالله جولایی

مدیرعامل ستاددیه کشور در گفتگویی با اشاره به نحوه آشنایی خود با مرد پولادین زندانهای طاغوت و مشکلات و شبهات موجود در خصوص عملکرد دیده بان انقلاب در خونبارترین دهه ایران اسلامی گفت: برای لاجوردی چیزی جز شهادت زیبنده نبود.

گرو جهاد و مقاومت مشرق - سید اسدالله لاجوردی یکی از استوارترین مبارزان انقلاب اسلامی چه قبل و چه بعد از پیروی انقلاب اسلامی بود که با توجه به تجارب مختلف وی در آشنایی با تفکرات گروهک‌های معاند و ضدانقلاب و همچنین بینش کامل و وسیع عقیدتی وی، پس از انقلاب به عنوان دادستان انقلاب اسلامی تهران منصوب شد. اما اقدامات قاطع وی در برخورد با معاندان به‌ویژه‌ اعضای منافقین و همچنین برخی فشارها از سوی مسئولان وقت، منجر به کوچ لاجوردی از دادستان انقلاب شد. شهادت لاجوردی در اولین روز شهریور 77 باعث شد لاجوردی حقایق ناگفته فراوانی را تا ابد در سینه خود نگه دارد و از سوی دیگر، بی‌آنکه پاسخی بدهد به آنان‌که در سال‌های متمادی هم‌صدا با منافقین و بیگانگان او را مورد هجوم قرار دهد، رخت سرخ شهادت را پوشید تا شاید هم‌قطارانش مظلومیت او را بازگو کنند که انصافاً تاکنون لاجوردی را آن‌گونه که باید و شاید مردم نشناخته‌اند.

سیداسدالله لاجوردی به روایت سیداسدالله جولایی
سیداسدالله جولایی


با هم‌نام و یکی از یاران دیرین سیداسدالله لاجوردی، سیداسدالله جولایی که از پیش از انقلاب سابقه همراهی با شهید لاجوردی در عرصه‌های گوناگون را داشته، گفت‌وگویی داشتیم که مشروح آن را با هم می‌خوانیم.

درباره نحوه و زمان آشنایی خود با شهید لاجوردی بگویید.


جولایی: شهید لاجوردی را از سال 41 شناختم. خدا توفیق داد برادری به نام آقای حسینعلی جواهریان که از تجار آهن تهران و متدینین بود را با من آشنا کرد. در جلسه درسی باهم آشنا شدیم، مرا هدایت کردند و پای جلسه درس شهید حاج صادق امانی نشستیم که این جمع، در نهایت به جمعیت موتلفه اسلامی تبدیل شد.

در منزل آقای جواهریان که در خیابان مولوی بود و منزل دیگر اعضای بازار، بیشتر درس قرآن  و احادیث برگزار می‌شد، بعد از اینکه موضوع ترور منصور خائن مطرح شد و مدتی بعد از آن و فرار برخی دوستان با دستگیری امانی، بخارایی، هرندی و نیک‌نژاد مطرح شد که در سال  44 به شهادت رسیدند. افتخار آشنایی با این جمع عزیز در جوانی در جلسات شهید حاج صادق امانی بود که با آقایان شفیق، اسلامی، رخ‌صفت، مقصودی، مهدیان،‌ عسگر اولادی ، لاجوردی و ... آشنا شدم. در ادامه هم تشکیلاتی را به نام شرکت لعاب قائم یا قائمیان پایه‌گذاری کردند که همه آنها سهام‌دار بودند، یادم هست هر سهم 100 یا 200 تومان بود که در بازار مراجعه و پول جمع می کردیم. این کارخانه با این جمع مبارزان اصلی انقلاب پایه‌گذاری شد و در سال 1346 اولین مجمع عمومی موسسین در خیابان ری (آب منگول) تشکیل شد. ساواک معمولا در تمام اینگونه موارد هم نظارت می‌کرد و مجمع هم یک درصدی را به عنوان سهم فرهنگ به منظور آموزش اختصاص داده بودیم و از آنجا اقدامات لازم را برای خانواده مبارزین در زندان انجام می‌دادیم. برادر شهید لاجوردی، مرحوم حاج مرتضی نیز در این امور مشارکت داشتند و زمانی که شهید لاجوردی در حبس بود جلسات با حضور برادرش که به کار تولید و کارآفرینی علاقه زیادی داشت در کارگروه فنی کارخانه برگزار می‌شد. شهید صادق اسلامی، عالی‌مهر و دکتر جاسبی نیز در این کارگروه فنی شرکت می کردند.

کوچ و هجرت و فرار پس از دستگیری یاران

درباره دوران حضور لاجوردی در زندان‌های  قبل از انقلاب توضیح دهید.

جولایی: من توفیق نداشتم و با لاجوردی در زندان نبودم؛ جزو جوان‌های آن زمان بودیم که پیرو راه و همراه این عزیزان بودند. در عرصه‌های مختلف ارتباط تنگاتنگی با شهید صادق امانی داشتم حتی روز عقد بنده (17 ربیع سال 1343) شعری را با این مطلع که «نخست حمد خدا کافرید انسان را/بنور عقل بیاراست گوهر جان را» در 12 بند و در منزلشان برای من سرود و آقای جواهریان این اشعار را خواند که بخشی از شعر مربوط به امام خمینی (ره) بود و اگر به دست ساواک می افتاد به راحتی از کنار آن نمی‌گذشت. وقتی حاج صادق امانی دستگیر شد ما به همراه آقای جواهرایان از تهران رفتیم و بین شهرهای مختلف در حرکت،  فرار و هجرت بودیم تا حد لازم ملاحظه می کردیم و طبیعتا کسی نباید بی‌گدار به آب می زد مخصوصا آقای حاج مصطفی حائری که جوری رفتار می‌کرد که همه جا بود ولی هیچ گاه دستگیر نشد.

نگهداری خائنان و مسئولان طاغوت در زیرزمین مدرسه علوی

اولین پستی که شهید لاجوردی پس از پیروزی انقلاب برعهده گرفت چه بود؟

جولایی: در کمیته استقبال از امام که در مدرسه رفاه (خیابان ایران) بود به همراه شهید لاجوردی و مقلدین و مبارزین پیرو راه امام حضور داشتیم. تشکیلات استقبال از امام را مؤتلفه برگزار کرد وقتی در یکی از شب‌های پیروزی انقلاب آن سران کفر (نصیری، ناجی، رحیمی و خسروداد)  در پشت بام مدرسه رفاه به درک واصل شدند، مدرسه علوی 2 نیز زیرزمینی داشت که این خائنان را پس از دستگیری به آنجا و مدرسه رفاه می آوردند لاجوردی تقریبا مسئولیت نگهداری از آنها و زندان بانی را بر عهده داشت هر چند امکانات خاصی نبود و با درهای چند لنگه چوبی این افراد را نگهداری می کردند تا اینکه انقلاب کاملا پیروز شد و آنها را به زندان قصر منتقل کردند.

لاجوردی و ناطق‌نوری قائله فرقان را به خوبی جمع کردند

بعد برنامه فرقان که پیش آمد و آیت الله مطهری، سپهبد قرنی و دیگر افراد به شهادت رسیدند، لاجوردی شروع به رسیدگی به وضعیت فرقان کرد که انصافا این رسیدگی با درایت و استقلال کافی انجام شد البته رسیدگی به پرونده فرقان قبل از انتصاب لاجوردی به عنوان دادستان تهران بود که به همراه حجت الاسلام ناطق نوری که آن زمان حاکم شرع بود به خوبی این قائله را جمع کردند. به طوری که در گروهک فرقان افرادی را داشتیم که تواب واقعی بودند و راهی جبهه شدند. حتی برخی از آنها شبها در خانه شهید لاجوردی می‌خوابیدند و لاجوردی برای اینکه آنها را امتحان کند اسلحه خود را روی کتابخانه قرار می‌داد و می‌خوابید و می‌دید که آنها واقعا توبه کرده و یار شده‌اند.

انتصاب لاجوردی در دادستانی انقلاب اسلامی تهران با پیشنهاد شهید بهشتی/شورای عالی قضایی نتوانست لاجوردی را تحمل کند

پس از آن موضوعی پیش آمد که شهید آیت الله قدوسی با حکم حضرت امام خمینی (ره) در تاریخ 5 مرداد 1358 به عنوان دادستان کل کشور منصوب شد، سپس شهید بهشتی امر کرد که تعدادی از اعضای حزب جمهوری برای همکاری خدمتشان برسیم. به همراه شهید لاجوردی و آقایان غیوران، پور استاد، نظران و سید رضا لاجوردی خدمت شهید قدوسی رفتیم، کارها تقسیم شد و با لاجوردی مشغول به کار شدیم. در ادامه موضوع دادستانی انقلاب تهران پیش آمد که مرحوم آذری‌قمی با مسائلی که داشت آنجا بود و رفت. لذا با پیشنهاد شهید بهشتی، شهید قدوسی حکم دادستانی انقلاب تهران را برای لاجوردی صادر کرد که بنده هم با عنوان  معاون اداری و مالی همزمان در دادستانی کل انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب اسلامی تهران مشغول به کار شدم.

بدون هیچ چشم‌داشت و با ارتباط و همکاری در خدمت لاجوردی بودم،  از همان سال 41 و 42 که آشنا شدیم و این گوهر را یافتیم تا آخرین لحظه که قرار بود او را در قبر بگذارند همراهش بودم و من زودتر از او در قبر خوابیدم. همکاری‌های ما ادامه داشت تا قائله شورای عالی قضایی پیش آمد و این شورا نتوانست او را تحمل کند.

بازداشت خواهرزاده یکی از اعضای شورای‌عالی قضایی و فشار به دادستانی تهران

علت این فشارها و اختلاف‌ها چه بود، برخی می گویند منتسبان برخی مسئولان در گروهک‌های ضد انقلاب عضویت داشتند.

جولایی: بله،  به عنوان مثال خواهرزاده یکی از آقایان همراه منافقین دستگیر شده بود و ایشان مرتب اسمش را به لاجوردی می داد و بررسی که شد گفتند چنین اسمی نداریم این فرد هم قبول نمی‌کرد که اینها اسم مستعار دارند و با اسم واقعی خود دستگیر نشده‌اند. این مسئول که عضو شورای عالی قضایی هم بود در مقطعی گفت می‌خواهم از اوین بازدید کنم، لاجوردی هم دستور داد همه این زندانیان داخل راهروی آموزشگاه اوین حاضر شوند. وی به بازدید آمد و خواهرزاده‌اش که فهمیده بود دایی‌اش قرار است بازدید کند خود را نشان نمی‌داد تا اینکه در یک لحظه سرش را از پشت دیواری خارج کرد و دایی او را دید. بعد از آن فشار آوردند که این فرد اینجا زندانی است و شما دروغ می‌گویید اما پیگیری‌های لاجوردی نشان داد که این فرد نیز نامش را تغییر داده است.

علی‌رغم همه فشارهایی که آوردند، امام به لاجوردی اعتماد داشت

با وجود اینکه مشخص شد لاجوردی و مجموعه وی در این زمینه قصور نداشته‌اند نهایتا آنها اعتقاد نداشتند ایشان به عنوان دادستان انقلاب اسلامی بماند و با فشارهایی که منافقین و هوادارنشان می آورند چنین بزرگ مردی بتواند این نظام را سامان دهد و کفر و نفاق را از مملکت برچیند. لاجوردی به آن بنده خدا گفت شما 10 سال کاری نداشته باشید و اجازه دهید افراد متدین،  متخصص و علاقه مند به نظام در ارکان نظام تثبیت شوند و بعد از 10 سال من در را باز می کنم تا همه آنها بیرون بروند و هیچ آسیبی هم به نظام و انقلاب نرسد اما آن خدا بیامرز هم قبول نکرد از بس به او نامه‌های دروغ می‌دادند و به لاجوردی و امام خمینی فشار می‌آوردند اما امام می‌دانست که لاجوردی کیست و چیست و به او علاقه‌مند بودند علی رغم همه فشارهایی که به فکر و روح امام خمینی آوردند و ایشان را عصبانی کردند اما به لاجوردی اعتماد داشت.

وقتی به جلسه با اعضای شورای‌عالی قضایی رفتیم معلوم بود از قبل فرد دیگری را تعیین کرده‌اند

پس از آن قائله شورای عالی قضایی یک روز صبح در محوطه اوین دنبال کاری می رفتم که لاجوردی دست مرا گرفت و گفت بیا برویم کار را تمام کنیم، گفتم حاج آقا کمی تحمل و صبر کن شاید وضعیت بهتر شود ولی موافقت نکرد. با هم به شورای عالی قضایی رفتیم. آن 5 نفر حرفشان را زدند لاجوردی هم حرف‌هایش را زد و نقطه نظرات خود را در رابطه با برخورد با منافقین بیان کرد. اما معلوم بود از قبل فرد دیگری را تعیین کرده بودند و آن آقا هم از مشهد آمده بود تهران. ما به اوین برگشتیم و دیدیم ابلاغ آن آقا را صادر کرده اند و رو نوشتی هم به دادسرای انقلاب اسلامی تهران زدند. حتی رسم معمول را هم که نامه بزنند و از مسئول قبل تشکرکنند به جا نیاوردند پس از آن هم مسائلی پیش آمد به ویژه جلسه‌ای که آیت‌الله صانعی تشریف آورد که همه مسائل در تاریخ آمده است.

کینه منافقین از لاجوردی به خاطر اعدام زندانیان بود یا هدایت اعضای گروه؟

جولایی: کینه منافقین از لاجوردی از همان داخل زندان قبل از انقلاب بود؛ لاجوردی آنها را در زندان و آن هم پیش از انقلاب شناخته بود. از پیش از انقلاب آنها با لاجوردی درگیری داشتند و همان موقع قصد داشتند به اصطلاح کلک او را در زندان بکنند. اما آن بزرگوار آنقدر هوشیار و مسلط بود که آنها را در زندان و در جمع هوادارنشان مفتضح می کرد.

رازینی گفت چون مخالف منتظری هستید، از دادستانی بروید

چندوقت پس از لاجوردی در دادستانی ماندید؟

جولایی: خیلی طول نکشید. آقای رازینی تشریف آوردند و بعدا من و آقای قدیریان را صدا کردند و گفتند چون شما منتسب به مخالفت با آن آقایی که اسمش را قائم مقام رهبری گذاشته بودند هستید، پس شما استعفا بدهید و از اینجا بروید! ما هم گفتیم چشم خداحافظ شما.

چه شد لاجوردی به سازمان زندان‌ها رفت؟

جولایی: پس از آن قضایا لاجوردی به منزل برگشت و در زیرزمین منزل مشغول خیاطی شد و هر کس با او کار داشت آنجا همدیگر را می دیدند.  نه سخنرانی کرد و نه از کسی بد گفت و هر کسی هم رفت او را ترغیب کند که موضع‌گیری کند قبول نکرد و می‌گفت «امام بالای سر نظام است و ما خیالمان راحت است». همچنان خیاطی می‌کرد تا بعد از رحلت امام خمینی، آیت‌الله یزدی رئیس قوه‌قضاییه شد و قوه‌قضاییه الحمدلله از تشکیلات شورایی به یک مجموعه متمرکز تبدیل شد (بعد از بازنگری قانون اساسی در زمان حیات حضرت امام ره ). در آنجا هم آیت‌الله یزدی لاجوردی را برای تصدی ریاست سازمان زندان‌ها دعوت و منصوب کرد.

توجه لاجوردی به اصول صحیح زندان‌بانی چطور بود؟ مخصوصا وقتی می‌بینیم برخی طرح‌هایی که در حال حاضر قوه‌قضاییه آنها را به طور جدی دنبال می‌کند از ایده‌های شهید لاجوردی الگوگیری شده است.

جولایی: لاجوردی چون خودش سخت‌ترین شکنجه‌ها و طولانی‌ترین حبس در زندان‌های طاغوت را تحمل کرده بود در این زمینه پیشکسوت همه بود. سعی می‌کرد زندانی تمام وقتش مشغول باشد، از همان منافقین زندانی، در دادستانی گروه جهاد تشکیل داد و کارهای عمرانی اوین را آنها انجام دادند. بحث آموزش قرآن را از همان موقع شروع کرد و دستور داد به کسی که یک سوره، یک جزء، چند جزء یا کل قرآن را حفظ کند امتیازهای مختلفی از جمله مرخصی‌های چند روزه، ملاقات‌های شرعی، تماس‌های تلفنی و ملاقات جمعی با اعضای خانواده داده شود.

ما هفته به هفته خانه نمی‌رفتیم، برخی اوقات که در ساعات پایانی شب قصد می‌کردیم به خانه برویم وقتی دنبال لاجوردی می‌گشتیم او را داخل بندها و مشغول گفت‌وگو و بحث با منافقین پیدا می‌کردیم که همچون یک معلم و پدر با آنها صحبت می‌کرد و بعضا تا صبح ها این گفت‌وگوها طول می‌کشید حتی با اعضای گروهک فرقان هم بحث می‌کرد و به آنها اخلاق و دین آموزش می داد. نکته جالب این است که به تنهایی وارد بندها می شد و به کسی اطلاع نمی‌داد.

برخی اوقات ناگهان راه می افتاد و به یک شهر می‌رفتیم و برخی اوقات نیمه شب به یک زندان در شهری مانند چابهار ، زنجان یا مشهد می رسیدیم. پشت در زندان پاسدارها دستور ایست می‌دادند و بعد از شناسایی و پوزش، لاجوردی مشغول بازدید از زندانی می‌شد که مدیر زندان و مدیرکل زندان‌های آن استان اصلا خبری از این بازدید نداشتند، داخل بند می‌رفت و هیچ مسئول دیگری را راه نمی‌داد درب بند را می‌بست و ساعت‌ها با زندانیان گفت‌و گو می‌کرد. در یک مورد به یک زندان رفتیم. سربازی که دژبان بود جلوی او و همراهش را گرفت و تا زمانی که احراز هویت کند مدتی طول کشید، فردای آن روز لاجوردی به مدیر آن زندان گفت با این سرباز نه تنها برخورد نشود بلکه به خاطر احساس مسئولیتی که دارد باید تشویق هم بشود.

پس از استعفای لاجوردی و انتصاب آقای بختیاری به عنوان رئیس سازمان زندان‌ها، مدیران این سازمان با مقام معظم رهبری دیدار داشتند، در این دیدار چه گذشت؟

جولایی: در آن جلسه آقای بختیاری شروع کرد به توضیح و گزارش دادن درباره سازمان زندان ها و تأکید کرد بر این مسئله که در ادامه کار در این سازمان، بر روی پایه‌هایی که لاجوردی بنا گذاشته حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری هم بعد از این گزارش فرمودند (نقل به مضمون) شما اولین کسی هستید که راجع به مسئول قبلی تعریف می‌کنید، ای کاش آقای لاجوردی هم اینجا بودند و من این مطالب را در حضور ایشان می‌گفتم. بنده گفتم آقای لاجوردی هم اینجا هستند اما چون مجبور هستند پایشان را دراز کنند در انتهای مجلس نشسته و به دیوار تکیه داده است. آقا گفتند بگویید بیاید اینجا پایش را دراز کند اما لاجوردی به خاطر احترام به مقام معظم رهبری جلو نیامد.

ما را از مدرسه بیرون رفتیم

چرا لاجوردی از سازمان زندان ها استعفا داد؟

جولایی: لاجوردی یک جمله معروفی داشت و می‌گفت "ما را از مدرسه بیرون رفتیم" داستان واقعا عجیبی بود. شخصی طلبه و از همکاران آیت‌الله یزدی بود و حالات خاصی هم داشت اصرار می‌کرد که آقای لاجوردی استعفا دهد اما او اهل استعفا نبود. آن شخص یک روز با من تماس گرفت تا حضوری با او صبحت کند، علی‌رغم اینکه لاجوردی او را می شناخت و تمایلی برای دیدار نداشت گفت بگویید بیاید.

این آقا آمد به اوین و در دفتر رئیس سازمان زندان‌ها که واقعا از سادگی بی‌نظیر بود و ابتدا با من صحبت کرد. اول فیلم بازی می‌کرد و می‌گفت این سید بزرگوار در این محیط ساده چگونه کار می‌کند و خودش را دلسوز لاجوردی نشان می‌داد و در میان حرف‌هایش می‌گفت آیا سید استعفا داده من هم گفتم خیر. همین بحث‌ها ادامه داشت تا اینکه از لاجوردی خواستم خودش با وی صحبت کند. در آن جلسه به لاجوردی گفته بود آیت‌الله یزدی فرمودند حالا که شما می‌خواهید استعفا دهید آن را مکتوب کنید و این در حالی بود که لاجوردی اساسا اهل استعفا نبود و استعفایی نداده بود. این فرد حرف‌هایش را زد و رفت. 3 یا 4 روز بعد لاجوردی گفت چون رئیس قوه‌قضاییه امر کرده است باید اجابت شود و استعفایش را مکتوب، ارسال کرد.

چند روز پس از آن ماجرا آیت‌الله یزدی مرا فراخواند و از من پرسید چرا لاجوردی استعفا داده است. من هم گفتم لاجوردی استعفا نداده و اهل استعفا نیست. پرسید پس این نامه چیست گفتم لاجوردی اهل این کار نبود ماجرا از این قرار است آقایی که معاون شما هستند زنگ زد و حضوری گفت نظر شما این است. آیت‌الله یزدی هم گفت هیچ‌ گاه چنین حرفی نزده‌ام و اصلا استعفا را قبول ندارم. سپس پوشه‌ای پلاستیکی نشان دادند و گفتند این پوشه مربوط به نامه‌ها‌یی است که هیچ اقدامی ندارند و نامه آقای لاجوردی هم داخل این پوشه گذاشته اما بعد از آن هر کاری کردند لاجوردی از تصمیم خود برنگشت و اصطلاحا می‌گفت «ما را از مدرسه بیرون رفتیم».

چرا آنطور که ضد انقلاب را کوبید نظام از او دفاع نکرد؟

جولایی: آنهایی که با لاجوردی زندگی کردند می‌دانند او چه شخصیتی داشت. لازم نیست همه موافق لاجوردی باشند زیرا همه هم موافق امام نبودند. امام عزیز چقدر مخالف داشتند در حالی که رهبر کبیر یک انقلاب عظیم بود. طبیعی بود با این عنصری که بسیاری از موفقیت‌های انقلاب به برکت او بود و اگر نبود معلوم نبود ما الان کجا بودیم، اینگونه رفتار شود، قضیه هفت تیر، هشت شهریور و چهارده شهریور و ترور شهید قدوسی چرا انجام شد؟ مگر شهید قدوسی چه کرده بود؟ مخالفت از این بالاتر که آن فقیه را به شهادت رساندند؟ آن هم توسط عناصری که کنار وی نفوذ کرده بودند.

فرد منافقی که این کار را انجام داد کسی بود که شب‌ها در اتاق رو به روی محل کار شهید قدوسی می‌خوابید. یا کسی که شهید بهشتی و 72 تن را شهید کرد اصلا محرم آن مجموعه بود، کسی که رجایی و باهنر و دستگردی را شهید کرد محرم شهید رجایی بود و ایشان پشتش نماز می‌خواند. آنقدر آنها نفوذ کرده بودند توسط عواملی که برخی از آنها هنوز هم هستند.

غارتگران بیت‌المال، باید از لاجوردی درس بیاموزند

لذا نظام حمایت خود را داشته و حمایت بالاتر از این نیست که بعد از گذشت این وقایع باز ایشان را به آن مسئولیت بزرگ سازمان زندان‌ها منصوب کنند. این رفتارها طبیعی است شما ببینید با علی (ع) چرا آنطور رفتار کردند؟ این عدالت علی بود که ایشان را به شهادت رساند و همین عدالت نیز دلیل شهادت اسدالله زمان بود.

بعد از حادثه 30 خرداد که حمله مسلحانه از میدان فردوسی شروع شد و ماجرای به رگبار بستن خودروی بنز و البته ضد گلوله مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی رخ داد تعدادی از افراد دستگیر شدند و به خاطر کمبود نیرو رسیدگی به پرونده ها سخت بود. در اوین آقاای لاجوردی به دو پسر خود دستور داد به دادستانی بیایند و به او کمک کنند آنها 3 یا 4 روز در داستانی کار کردند و وقتی رفتند لاجوردی 3 هزار تومان پول به من داد و گفت این پول را به حساب دادستانی واریز کن،  علت را که پرسیدم گفت پول غذایی است که در این چند روز پسرانم در دادستانی خورده اند. گفتم آقای لاجوردی آنها در قبال این غذا خوردن در دادستانی کار کرده اند اما او گفت کار کردن آنها وظیفه آنها بوده و تغذیه آنها وظیفه من است این پول را به حساب دادستانی واریز کنید.

امام خمینی گفتند: آقا لاجوردی، این مطالب بین من، شما و خدا تا قیامت به امانت بماند

کسانی که امروز از بیت‌المال غارتگری می کنند باید این چیزها را یاد بگیرند. چنین فرد عادل، عدالت دوست و عدالت محور مورد خصم دشمنان و منافقین قرار می گیرد که در نهایت برای عزلش تلاش می‌کردند. لاجوردی اهل پاسخگویی به این هجمه‌ها نبود در یک مقطعی که برخی‌ها شروع به تخریب وی کردند لاجوردی در وصیت‌نامه خود بدون اینکه نامی از کسی ببرد منافق صفت‌ها را معرفی کرد، کسانی بودند که به اوین می‌آمدند تا از منافقین اعتراف بگیرند اما بعد خودشان در صف کسانی قرار گرفتند که گروه تشکیل داده پیش امام رفتند و علیه لاجوردی صحنه سازی کردند.

در یک مقطعی از بس به امام در مورد لاجوردی بدگویی کرده و به  ایشان فشار آورند، امام خمینی (ره) از طریق مرحوم حاج سید احمد آقا از لاجوردی خواستند در یک جلسه شرکت کنند. لاجوردی می گفت در همان اتاق معروف بیت امام کنار در نشستم. کمرم به خاطر آثار شکنجه و سوز سرما به شدت ناراحت بود اما تحمل کردم؛ امام به همین آقایون معمم حاضر در جلسه فرمودند که حرف‌هایتان را بزنید و آنها هم هریک شروع به بیان مطالب غیرواقع علیه مدیریت و رفتار با منافقین زندانی مطرح کردند و تا آخرین نفر حرف هایشان را زدند.

لاجوردی می‌گفت هرچه حرف‌ها و گزارش‌های این آقایون بیشتر می‌شد ابروهای امام بیشتر در هم فرو می‌رفت و چین و چروک چهره‌شان بیشتر می‌شد. امام از این گزارش‌ها خیلی غضبناک شده بودند که بعد از اتمام گزارش آخرین نفر حضرت امام (ره) روی به بنده کردند و فرمودند «تو چی می‌گی؟» که من شروع به جواب دادن تمام این ادعاها کردم، یکی از آنها که کنارم نشسته بود در اثر پاسخ‌های من به این گزارش‌ها چنان به خود می‌لرزید که آرنج او به پهلوی آسیب‌دیده من برخورد می کرد.

حین ارائه گزارش دیدم که چهره برافروخته امام باز می شد و رفته رفته چهره‌شان باز و ایشان خوشحال شدند وقتی هم که صحبت‌هایم تمام شد امام خطاب به بنده گفتند که «آقای لاجوردی مسائل این جلسه بین من، شما و خدا تا روز قیامت به امانت بماند» و بعد پشت به جمع از اتاق خارج شدند.... جالب است که بعد از این جلسه هم شهید لاجوردی به دلیل ارادت قلبی و اعتقادی که به حضرت امام داشت و در همه حال خودش را مقید به ولایت‌پذیری از ایشان می‌دانست با عنایت به این کلام حضرت امام که به ایشان فرموده‌ بودند مسائل این جلسه امانت میان ما تا روز قیامت، لذا علی‌رغم پرسش‌های فراوان و اصرارهای زیاد دوستان باز مرد پولادین زندان‌های رژیم طاغوت حاضر نشد حتی به نزدیک‌ترین دوستانش از صحبت‌های مطرح شده در این دیدار و حتی از حاضرین در این جلسه صحبتی به میان آورد. لاجوردی تا زمان نائل آمدن به فیض شهادت یک قدم هم از خط امامت و ولایت عدول نکرد.

عبارت جلاد زندان‌ها چه زمانی و توسط چه کسانی به لاجوردی منتصب شد؟ آیا خواص هم دخیل بودند؟

جولایی: بله خواص هم بودند، از خود منافقین شروع شد و برخی هم در داخل گسترش  دادند، یکسری که وسیله می‌خواستند تا بیشتر اعتراف بگیرند همان‌ها تبدیل به گروه مخالف لاجوردی شدند و به امام گزارش می‌دادند که او شکنجه‌گر است. در یک مقطعی از دوره دادستانی لاجوردی مادر یک زندانی در دیدار با شهید بهشتی رئیس و معمار دستگاه قضاء کشور گفت ناخن انگشتان دست فرزندش را شنکنجه‌گران زندان اوین کشیده اند و او در ملاقات از پشت شیشه انگشتانش را به مادرش نشان داده است در تماس شهید بهشتی با لاجوردی مشخص شد چنین چیزی صحت ندارد.

اما شهید بهشتی برای روشن شدن ابعاد قضیه دستور تشکیل جلسه ای را با حضور آن زن و پسرش را داد. لاجوردی محیطی را فراهم کرد که همه در آن حضور داشتند و این درحالی بود که آن زندانی خودش خبر نداشت که موضوع چیست؟ شهید بهشتی در آن جلسه به آن زن فرمودند حرف‌هایت را تکرار کن خانم ، مادر زندانی ! و او هم حرف‌های قبلی را بازگو کرد.

پس از آن شهید بهشتی به پسر آن زن گفت انگشت‌هایی که ناخن‌هایش را کشیده‌اند نشان بده و آن زندانی از همه جا بی‌خبر هم دست‌های سالمش را نشان داد. این اتفاق‌ها طبیعی است؛ معاویه ها چرا با علی مخالف بودند، مگر زهرا سلام‌الله‌علیها با آنها چه کرده بود که آنگونه به شهادت رسید. اینها به گونه‌ای تکرار تاریخ است.

ما هر هفته به جلسه حزب جمهوری اسلامی می‌رفتیم و من از شاخه مهندسین در جلسه شرکت می‌کردم، یکشنبه قبل از انفجار، شهید اسلامی در جلسه به شهید بهشتی گفت آقای دکتر، آقای قدوسی خیلی سخت‌گیری می‌کند پول و بودجه نمی‌دهد. شهید قدوسی که شخصیت بسیار آرامی داشتند گفت جولایی جواب شما را می دهد من هم گفتم پولی نداریم که بخواهیم یا نخواهیم بدهیم، پول باید باشد که ما در اختیار شما قرار بدهیم. آقای قدوسی هم هیچ گاه ممانعتی برای پرداخت پول نمی کند، یک رقم مختصری اول ماه در قالب یک چک دو میلیون تومانی دریافت می کند تا برای دادستانی هزینه کند. همان اول هم گفته بود این همان بیت‌المالی است که علی(ع) به برادرش عقیل نداد؛ حواستان را جمع کنید.

منافقین با انفجار حزب جمهوری می‌خواستند کار را تمام کنند/تلاش می‌کردند لاجوردی هم حتما در جلسه باشد

این مباحث هفته قبل از انفجار بود و یکشنبه‌ای که انفجار رخ داد قرار بود ما هم در آن جلسه باشیم و آن منافق تند تند زنگ می‌زد که امشب جلسه مهمی است و حتما بیایید؛ آقای لاجوردی حتما باید در این جلسه باشد. واقعا منافقین می خواستند کار را تمام کنند و نظام را در اختیار بگیرند، همانطور که رئیس قوه قضاییه، وزیر، نماینده مجلس،  معاون وزیر و برخی انقلابیون را گرفتند. حتی مجلس از رسمیت افتاد و مجبور شدند مجروحین را به مجلس ببرند تا جلسه علنی به حد نصاب برسد.

تلاش این بود که لاجوردی حتما در جلسه باشد اما جلسه‌ای بود که ما در محضر مرحوم آیت‌الله گیلانی برای کارهای جاری دادستانی با لاجوردی، ناطق‌نوری، حجت‌الاسلام نیری، مرحوم قدیریان و شهید کچویی شرکت داشتیم که ناگهان از طریق بی‌سیم خبر دادند دفتر حزب جمهوری منفجر شد. آن شب منافقین به حساب خودشان باید لاجوردی را هم از نظام می‌گرفتند؛ خب نشد؟ همان شب برنامه‌ریزی کردند و آن منافقی که 8 تیر آمد و عملیات ترور را در اوین انجام داد، او را که از توابین بود، ساخته بودند. کچویی هم متأسفانه اعتماد و اعتقاد داشت به او.

همه غیر از کچویی از برنامه‌ریزی افجه‌ای باخبر شدند اما او کار خودش را کرد

کچویی او را در بند سعادتی گذاشته بود تا مراقب او باشد. ساعت 11 صبح روز 8 تیر و فردای انفجار در دفتر دادستانی انقلاب (در اوین) ، لاجوردی به من زنگ زد و گفت با قدیریان بیایید یک جلسه سری داریم. به سمت دفتر آقای لاجوردی حرکت کردم و وقتی مقابل در دادسرا رسیدم،‌ افجه‌ای را دیدیم که جلوی ساختمان دادسرا روی چمن ها نشسته است. چند ماهی بود که دو پایش را گچ گرفته بود و با عصا تردد می‌کرد و ما هم فکر می‌کردیم پاهایش شکسته یا بیمار است. دیدم عصا را روی زمین گذاشته و همان‌طور که من از درب سوم محوطه پیاده می‌آمدم و حتی زمانی که از پشت سرش عبور می‌کردم او هم برمی‌گشت و مرا زیر نظر داشت.

وارد ساختمان دادسرا که شدیم، رفتیم اتاق آقای غفارپور معاون قضایی؛ غفارپور گفت آقای کچویی این فرد (افجه‌ای) امروز قصد قتل‌عام دارد. کلاشینکف گرفته بود که از آقای گیلانی شروع کند و حاکمان شرع و بقیه را هم مورد هدف قرار دهد. لاجوردی و قدیریان هم همین نظر را داشتند و گفتند غفارپور درست می‌گوید، او چنین قصدی دارد و من هم به این نتیجه رسیده‌ام. اما کچویی قبول نمی‌کرد و مدعی بود که ما بدبین هستیم. شهید کچویی می گفتند که این بچه دروازه دولاب است و من او را آورده ام و به او اعتماد هم دارم.

لاجوردی با عصبانیت دست مرا گرفت و از جلسه خارج شدیم تا کنار استخر هم ناهار بخوریم هم فکری اساسی برای این موضوع کنیم. کنار استخر در حال ناهار خوردن به همراه 2 نفر از حاکمان شرع بودیم که کچویی آمد. لاجوردی به او گفت بنشین و ناهار بخور که کچویی گفت غذا خوردم و لاجوردی فرمود این پارچ را  از قنات آب کن بیاور که ایشان هم پارچ را گرفت و از قنات آب آورد.

در همین لحظه که در حال ریختن آب در لیوان لاجوردی بود، افجه‌ای با پاهای سالم و بدون گچ، مقابل ما ظاهر شد، شعار منافقین را سر داد و با اسلحه برتای 15 تیر، هدف‌گیری کرد. من و یکی از حاکمان شرع به صورت سینه‌خیز به سمت افجه‌ای رفتیم. لاجوردی پشت یک درخت پناه گرفت و آقای حجت‌الاسلام سعیدی نیز قبل از اینکه حرکتی کند، 2 گلوله به او شلیک شدکه تاکنون 7 عمل جراحی انجام داده است. به کچویی گفتم، محمد بخواب، اما بازهم عنایت نداشت و به سمت آن منافق رفت و گفت پسر چکار می‌کنی؟ که بعد از این جمله، آخرین گلوله اسلحه افجه‌ای به سر کچویی اصابت کرد و نقش بر زمین شد و به شهادت رسید !

دادیاران و پاسداران به محض شنیدن صدای تیراندازی به سمت  محوطه ترور آمده و آماده بودند که افجه‌ای را بزنند اولین نفر هم خواهرزاده آیت‌الله خزعلی بود اما لاجوردی گفت نزن او را سالم می‌خواهم. کچویی را به بیمارستان طالقانی منتقل کرده بودند و لاجوردی، افجه‌ای را با یک دست گرفته بود و با خود به پشت‌بام برد تا آنجا از او بازجویی کند. یکی از همکاران کم‌توان دنبال آنها رفت که ای کاش نمی‌رفت. این بنده خدا تعریف می‌کرد که لاجوردی به خاطر این حادثه و مجروح شدن کچویی که واقعا او را دوست داشت به شدت به خود می‌لرزید. به او گفتم اجازه دهید متهم را من محافظت کنم تا شما راحت‌تر بازجویی کنید که لاجوردی قبول کرد. به محض اینکه او را به دست من داد،‌متهم دستش را رها کرد و خود را از پشت‌‌بام به پایین (باغچه مقابل دفتر شهید لاجوردی) پرتاب کرد.

جالب این است که این منافق بارها میهمان خانه شهید کچویی بود؛ پسر کچویی می‌گفت  خیلی اوقات پدر و مادرم بیشتر از ما به او رسیدگی می‌کردند. در نهایت هم چند روز پس از اینکه در کما بود، تمام کرد و به درک رفت. لاجوردی هم که متوجه شده بود سعادتی رهبر افجه‌ای بود و با آقای گیلانی مشورت کردند و او هم به درک واصل شد.

پرونده‌های 7 تیر و 8 شهریور هست؛ قاتلش هم هست/ لاجوردی به اعدام او اعتقاد داشت

 آیا لاجوردی روی پرونده‌های 7 تیر و 8 شهریور هم کار کرد؟

جولایی: بله. خودش هم یک نسخه نگه داشت و شاید یک نسخه هم در جای امنی باشد. آن فرد مسئول قضایی رفت و به دروغ به امام گفت که پرونده بسته شده است. آن پرونده هست و قاتل هم هست. یک روز که خدمت مقام معظم رهبری رفته بودیم،‌پس از دیدار از آنجا خارج شدیم و در حیاط بودیم که آن فرد، دست روی دوش لاجوردی زد و گفت سلام سید. لاجوردی او را کافر و مرتد می‌دانست و به همین دلیل جواب سلامش را نداد.

این فرد گفت چند روز پیش به همراه خانواده از مقابل اوین رد می‌شدم که بدنم لرزید؛ لاجوردی هم گفت اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشد، خودم می‌آورمت بالا؛ لاجوردی به اعدام او اعتقاد داشت.

آیت‌الله یزدی اعتقادی به محافظت از لاجوردی نداشت

8 تیر می‌‌خواستند کار انقلاب را تمام کنند که حقیقتا اگر آن روز لاجوردی رفته بود، انقلاب هم رفته بود. آن کسی که ماند و ریشه کفر و نفاق را کند، لاجوردی بود. او باید محافظت می‌شد. چند بار به آیت‌الله یزدی گفتم اینکه لاجوردی با دوچرخه تردد می‌کند خطرناک است و حتما او را می‌زنند. اما گویا باوری به این مسئله نداشتند و می‌گفت لاجوردی قبول نمی‌کند. گفتم خب شما فشار بیاورید یا چند محافظ نامحسوس برایش قرار دهید،‌ اما نتیجه‌ای نداشت. آخر هم 2 بچه‌ منافق او را زدند که حتی لاجوردی را نمی‌شناختند و در اعتراف‌های خود گفته بودند ما فقط دستور داشتیم این شخص را بزنیم.

برای تاریخ انقلاب اسلامی ایران مطالب گفتنی زیاد است امیدوارم مطلعینی که در صحنه‌های گوناگون حضور داشتند تا زنده هستند و حق حیات دارند به بیان این حقایق برای آیندگان همت گمارند و داشته‌های خود را بیان کنند.

به عنوان آخرین سوال بفرمایید روز ترور شهید لاجوردی، چطور از ماجرا با خبر شدید.

جولایی: روز جمعه ( دو روز قبل از ترور) به اتفاق شهید لاجوردی و برادرش مرحوم حاج آقا مرتضی در پی امر خیری رفتیم و ایشان توصیه‌هایی داشتند که فردای آن روز (شنبه) پیگیری شد و  قرار بود روز یکشنبه اول شهریورماه جلسه‌ای برای کارهای خیر داشته باشیم که ساعت نزدیک 12 ظهر بود آقای مصطفی محمدی که از همکاران و افراد مورد علاقه لاجوردی در دادستانی انقلاب و سازمان زندان‌ها بود تماس گرفت و گفت: حاجی رو تو بازار زدند. بلافاصله با دوستان رفتیم در محل ترور و شهادت لاجوردی و از آنجا به بیمارستان سینا و به اتفاق مرحوم قدیریان و دیگر دوستان مشغول پیگیری این حادثه تلخ و تدبیر برای مراسم تشییع و تدفین در قطعه شهدای هفتم تیر شدیم.
منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۵۲
حسن حیدری

شهید لاجوردی به آن آقا گفت: شما مگر کارتان نمایندگی نیست؟؛ به کارتان برسید. به سربازها چکار دارید؟ سربازهایی که پارتی ندارند چکار کنند. بعد هم گوشی را گذاشت و تماس را قطع کرد.

به گزارش مشرق، مظفر الوندی که هم اکنون دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در وزارت دادگستری، پیش از این مسئولیت‌های متعددی در سازمان زندان‌ها داشته است که از آن جمله می‌توان به مدیر کلی زندان‌های استان گیلان، مدیر کل حوزه ریاست سازمان زندان‌ها، مدیر کل روابط عمومی سازمان زندان‌ها، مشاور رئیس سازمان‌ زندان‌ها، رئیس مرکز پژوهش سازمان زندان‌ها، سرپرست کانون اصلاح و تربیت تهران، مسئول فرهنگی زندان‌‌ها و .... اشاره کرد.

الوندی از جمله افرادی است که در زمان ریاست شهید لاجوردی بر سازمان زندان‌ها با این شهید بزرگوار همکار بوده و خاطرات نابی را از ایشان دارد. به مناسبت سالروز شهادت شهید لاجوردی که روز گذشته (یک‌شنبه) یکم شهریور بود، برخی از خاطرات الوندی از شهید لاجوردی را در ذیل می‌خوانید.

همه از شهید لاجوردی حساب می‌بردند

تصور می‌شد شهید لاجوردی هیئتی کار می‌کند اما هیئتی کار نمی‌کرد. یک اعتقاداتی در سیستم اداری داشت و واقعا نسبت به سیستم بروکراسی خیلی بدبین بود. یک سبک‌ها و شیوه‌های خاصی داشت که کار زود به نتیجه می‌رسید و از جمله خصوصیاتش این بود که با کسی رودربایستی نداشت. همه هم از وی حساب می‌بردند و نسبت به همه اطلاعات داشت و کسی نمی‌توانست به آقای لاجوردی چیزی بگوید.

یک بچه‌ای در کانون اصلاح تربیت تهران بود که 18 سالش تمام شده بود و اتهامش قتل غیر عمدی بود. طبق قانون، 18 سال که تمام می‌شد قضات کودکان و نوجوانان را از کانون به زندان بزرگسالان که آن موقع زندان قصر بود، می‌فرستادند. این بچه هم ظاهر خوبی داشت و اتهامش هم قتل غیرعمدی بود. با ماشین دنده عقب رفته و یک نفر را کشته بود و خانواده متوفی هم رضایت نمی‌دادند.

قاضی پرونده نامه فرستاد که این بچه 18 سالش تمام شده و باید زندان قصر برود. به همین خاطر رفتم اوین و به شهید لاجوردی که این بچه را می‌شناخت و در بازدید از کانون دیده بود، موضوع را گفتم. گفتم اگر این بچه به قصر برود معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتد. شهید لاجوردی گفت که غلط می‌کنند بخواهند قصر ببرند. اما من گفتم قاضی دستور داده و اگر نفرستم مرا بازداشت می‌کنند.

همان‌جا با تلفن سیاسی خود به آیت‌الله یزدی که رئیس قوه‌قضاییه بود زنگ زد و گفت که قضیه از این قرار است. آقای یزدی هم آقای لاجوردی را خیلی قبول داشت. آقای یزدی پشت تلفن به شهید لاجوردی گفت شما هر تشخیصی می‌دهید همان طور عمل کنید. بعد به من گفت برو و هر کاری می‌خواهی بکن. گفتم حاج آقا احضارم نکنند؟. گفت نه. قاضی پیگیر ماجرا شد و ما نیز جواب دادیم طبق دستور شفاهی رییس قوه‌قضاییه به قصر نرود.

تماس ناطق نوری با شهید لاجوردی برای سفارش یک سرباز

یک زمانی هم آقای ناطق نوری رئیس مجلس بود و یکی از بستگانش در سیستان و بلوچستان سرباز بود. از دفتر وی زنگ زدند به دفتر شهید لاجوردی و گفتند که آقای ناطق پشت خط است. آن مکالمه هیچ وقت از یادم نمی‌رود.

شهید لاجوردی به آقای ناطق گفت: شما مگر کارتان نمایندگی نیست؟؛ به کارتان برسید. به سربازها چکار دارید؟. سربازهایی که پارتی ندارند چکار کنند. بعد هم گوشی را گذاشت و تماس را قطع کرد. بعدها که آقای ناطق رییس کنگره شهید لاجوردی شد، خودش این خاطره را تعریف کرد. شهید لاجوردی اصلا از هیچ کس نمی‌ترسید و با کسی رودربایستی نداشت.

شهید لاجوردی مخالف اعطای مرخصی به زندانیان بود

آیت الله یزدی رئیس قوه‌قضاییه بود، با تعدادی از مدیران به همراه شهید لاجوردی برای عید دیدنی به ملاقات آیت الله یزدی رفتیم. شهید لاجوردی معمولا هرجا می‌رفت دم در می‌نشست. امکان نداشت بالاتر برود. همیشه روی کفش‌ها می‌نشست و این مسئله جزء خصوصیات‌ ایشان بود. به زور می‌کشاندند که بالاتر برود اما قبول نمی‌کرد. مثلا در بیت رهبری، همه عوامل می‌آمدند به زور وی را بلند می‌کردند که روی صندلی بنشیند. اما همیشه آن ته می‌نشست و به خاطر مشکلی که داشت، پایش را دراز می‌کرد.

آن سالی که رفتیم عید دیدنی آیت الله یزدی، آقای رازینی رئیس دادگستری تهران بود. کنار آقای یزدی نشسته بود و داشت گزارش می‌داد. می‌گفت که حاج آقا امسال عید تهران امن و امان است و همه چیز خوب بود و من خودم شب عید کشیک بودم. مرحوم آقای موسوی تبریزی دادستان کل کشور بود. به شوخی به آیت‌الله یزدی گفت که حاج آقا اگر این طور است هر شب ایشان را کشیک بگذارید.

همه داشتند می‌گفتند و می‌خندیدند. آقای یزدی برگشت به آقای لاجوردی گفت که نظر شما چیست؟. آن سال، سال اولی بود که به زندانیان مرخصی می‌دادند. آقای لاجوردی با مرخصی زندانیان در آن سطح وسیع مخالف بود. شهید لاجوردی گفت که آقای یزدی؛ بدترین کار قوه‌قضاییه در این سال‌ها همین مرخصی‌ها بود. آقای رازینی الکی می‌گوید، کجا امن و امان است؟. من شب می‌روم مسجد محل، مردم جمع می‌شوند و همه معترض هستند که سرقت‌ از خانه‌ها زیاد شده است. شما را توی بنز ضد گلوله می‌گذارند و از خط ویژه می‌آورند و می‌برند و اصلا خبر ندارید؛ همین طور گزارش می‌دهند.

با این صحبت‌ها رنگ آقای یزدی عوض شد و نزدیک بود یک دعوای مفصل شود اما تعدادی آنجا بودند که فضا را تعدیل کردند. بعد از برگشتن از دیدار با آیت الله یزدی، به شهید لاجوردی گفتم دیگر کار تمام است و برکنار شدید. گفت من در جمهوری اسلامی فقط اعتقاد به برکناری دارم؛ استعفا نمی‌دهم. اگر برکنارم کنند، کنار می‌روم. یکسال بعد از این ماجرا بود که شهید لاجوردی به شهادت رسیدند.

منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۰۰
حسن حیدری