حضرت امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب، در دلهای شما ضعیف بشود و فرو بنشیند. مثل کسی که از خانواده و حرم و ناموس خوددفاع میکند،ازانقلاب وارزشها و دستاوردهای آن،همین طور دفاع کنید بایگانی دی ۱۳۹۷ :: فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

خواستۀ ما: اینترنت باید ملّی، امن، پرسرعت، ارزان و پاک باشد

دیدگاه و باور ما: فضای مجازی در خدمت صدورانقلاب، اقتصاد مقاومتی، صادرات غیر نفتی، نهضت تولید علم، جنبش نرم افزاری، ایجاد اشتغال پایدار، مبارزه با امپریالیسم واستکبار ستیزی یا مهدی ادرکنی
فضای مجازی ؛ نیازامروز ، ضرورت فردا

حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی): ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
«ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

بایگانی
پیوندها

۲۱۴ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

۸ شایعه اصلی فتنه ۸۸؛ از تقلب تا کشته‌سازی

انتخابات پرشور و منحصر به فرد سال ۸۸ با یک شایعه بزرگ به اسم «تقلب» آغاز شد و سپس با شایعه کشته‌سازی به انحراف کشیده شد.

به گزارش مشرق، یکی از مهمترین ابزارهای معاندان و بیگانگان و عناصر داخلی آن‌ها در قبال جمهوری اسلامی متوسل شدن به حربه «شایعه» است. در خصوص فتنه ۸۸ نیز می‌توان گفت که همه چیز با توسل به یک «شایعه» کلید خورد.

بیشتر بخوانید

خدمتی که «۹ دی» به اقتصاد کشور کرد

یادآوری روزهای غبارآلود ۸۸ هنوز هم درس‌های زیادی بالاخص برای جوانانی دارد که التهابات آن ایام را درک نکرده‌اند. در سالگرد حماسه عظیم ۹ دی که مانند آبی بر روی آتش فتنه آن سال بود، نگاهی می‌اندازیم به «شایعه»؛ یکی از اصلی‌ترین حربه‌های دشمنان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی:

۱- شایعه تقلب

مهمترین شایعه‌ای که ابزار کلید خوردن و شروع فتنه ۸۸ بود، شایعه تقلب بود. شایعه‌ای که هیچ‌وقت سندی درباره آن منتشر نشد و حتی پس از ۹ سال هنوز مدعیان آن مانند محمدرضا خاتمی هم درباره آن سندی ارائه نکرده‌اند.

حتی همان زمان، عباس آخوندی نماینده ستاد میرحسین موسوی هم در خصوص عدم امکان تقلب در انتخابات سخن گفت و اعلام کرد که ما به تخلفات انتخاباتی اعتراض داریم و نه تقلب. تخلفاتی که البته بیشتر از تحلیل‌های خاص برمیخاست و نه شواهد قابل اثبات. ضمن آنکه نمی‌توانست در اختلاف رای ۱۱ میلیونی کاندیداها اثر بسزایی داشته باشد.

۲- جعل نامه وزیر کشور

یکی از شایعات پس از انتخابات سال ۸۸، انتشار تصویر نامه‌ای جعلی از جانب وزیر کشور وقت در تیراژ وسیع بود. در این نامه به نقل از صادق محصولی خطاب به رهبر انقلاب و با امضای قائم‌مقام وزیر کشور، آمده بود: پیرو ابراز نگرانی ایشان نتیجه انتخابات به نفع احمدی‌نژاد تغییر داده شده و سران اصلاح طلب نیز تحت نظر قرار گرفتند.

اما جاعلان نامه از این نکته مهم غافل بودند که اصلاً امضایی که پای نامه وزیر کشور زده شده بود، وجود خارجی نداشته است.

نکته دیگر، عدم درج شماره در این نامه بود.

جالب‌تر آنکه چنین نامه‌ای با این سطح، بدون مهر محرمانه ارسال شده.

ضمن آنکه شخص وزیر آن را امضا نکرده و یک نفر «از طرف» وزیر آن را امضا کرده است.

و در نهایت اینکه جعل کنندگان نامه حتی در این حد در کار خود دقت نکردند که مجموع آرای کاندیداها و آرای باطله را برابر آرای ماخوذه اعلام کنند.

ادعای عجیب رای ۱۳ میلیونی برای مهدی کروبی نیز بیشتر به یک طنز برای تخریب ضخصیت وی شبیه بود.

۳- شایعه ۷۲ شهید فتنه سبز

کشته‌سازی یکی از ابزارهای مهم ضدانقلاب در فتنه ۸۸ بود. انتشار لیست جعلی کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات و نام بردن از ۷۲ نفر به نام شهدای سبز نقشه‌ای بود که آن‌ها درصدد القای آن به افکار عمومی نه تنها ایران بلکه جهان بودند. فهرستی که شهدای آن یکی‌یکی زنده از آب در آمدند.

ترانه‌ای که برای ضدانقلاب خوش آهنگ نبود

یکی از معروفترین افرادی که توسط ضدانقلاب به عنوان کشته جا زده شد و حتی خبرش هم برای فشار علیه جمهوری اسلامی در رسانه‌های غربی و حتی توسط مسئولان آمریکایی اعلام شد «ترانه موسوی» بود. در متن اخبار ضدانقلاب نوشته شده بود: «ترانه موسوی توسط نیروهای به اصطلاح لباس شخصی دستگیر، و بعد از تجاوز و شکنجه به قتل رسید.»

اما صدا و سیما پس از مدتی با پخش یک گزارش خبری به بررسی صحت این ادعا بر اساس مدارک مستند پرداخت. صدا و سیما گزارشی از دیدار با خانواده ترانه موسوی پخش کرد که نشان می داد ترانه موسوی که عکس او در سایت‌های ضدانقلاب آمده، ساکن کانادا بوده و حداقل یک سال و نیم است که به ایران نیامده بود!

فراری‌ای که شهید جا زده شد!

سعیده پورآقایی، یکی دیگر از قربانیان پروژه کشته‌سازی سبزها بود که ادعا شده بودند پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده شده و در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا دفن شده است! نکته تامل برانگیز، حضور شخص میرحسین موسوی در مراسم ختم وی بود.

اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود به خانواده‌اش تحویل داده شد. او در گفت‌وگو با رسانه ملی ماجرای فرار خود و تلاش برخی برای سوءاستفاده از او را اینگونه روایت کرد: «روز ۱۳ تیر از خانه بیرون رفتم. چون در قفل بود و مادرم ممانعت می‌کرد از تراس پریدم و پایم شکست، وقتی رفتم بیرون خیلی حالم بد بود و بدنم زخمی شده بود. من را به بیمارستان بردند و از من پرستاری کردند. در این مدت یک بار یکی از افراد به من گفت که عکس من را به عنوان کسی که در تظاهرات کشته شده در سایت‌ها زده‌اند!»

سعیده پورآقایی تنها فرزند خانواده خود بود اما برخی سایت‌های ضدانقلاب، او را خواهر یکی از اعضای فعال حقوق بشر ایران معرفی کرده و از کاربران خود خواسته بودند برای شادی روح او فاتحه بخوانند!

۴- توهم تجاوز

انتشار خبر دستگیری دختر جواد امام و نگهداری وی در وضعیت نامناسب و حتی شایعه تجاوز به وی مدتی در رسانه‌های ضدانقلاب موجی علیه نظام به راه انداخت.

اما بررسی تحقیقات و گفتگوی همسر جواد امام به شایعات پایان داد. وی دستگیری و بازداشت دختر خود را دروغ اعلام کرد و گفت: «دختر بنده در اقدامی ماجراجویانه! و با توجه شرایط خاص روحی و روانی ناشی از دستگیری پدرش که موجب نگرانی خانواده و بنده شده بود، چنین اقدامی را کرد که به همین خاطر از همه عذرخواهی می‌کنم.»

۵- تروری که می‌خواستند به اسم نظام تمام شود

فتنه‌گرانی که از ابتدای اغتشاشات پس از انتخابات، در پی پروژه کشته‌سازی و سوءاستفاده از احساسات افکار عمومی برای دستیابی به مقاصد سیاسی خود بودند، در جریان اغتشاشات روز عاشورا و حمله به عزاداران سیدالشهدا (ع)، پروژه خود را با ترور و قتل مشکوک چند نفر عملی کردند.

گزارش‌ها در این روز از کشته شدن ۴ نفر، از جمله شخصی به نام سیدعلی موسوی که خواهرزاده موسوی معرفی شد حکایت داشت. طبق اعلام سردار رادان، جانشین وقت فرمانده نیروی انتظامی، حتی یک تیر از سوی مأموران انتظامی حاضر در خیابان‌ها شلیک نشده و نوع سلاح و گلوله استفاده شده در این حادثه، نوعی خاص و کمیاب از گلوله و سلاح مخصوص تیم‌های ترور بود.

۶- دستگیری فرزندان مقامات ارشد نظام

در جریان حوادث پس از انتخابات خبرهای زیادی در خصوص دستگیری و یا زندانی شدن فرزندان مقامات مختلف نظام، از جمله دستگیری پسر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در آشوب‌های مربوط به روز عاشورا بود.

اما پس از چند روز اداره اطلاعات و اخبار مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیه‌ای این خبر را تکذیب کرد.

دستگیری فرزند اسماعیل قاآنی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی دیگر از شایعاتی بود که توسط رسانه‌های ضدانقلاب منتشر شد.

در این خبر ادعا شده بود که فرزند اسماعیل قاآنی که دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه آزاد مشهد بوده دستگیر شده اما به فاصله کوتاهی مشخص می‌شود که سردار قاآنی هیچ فرزندی در این سن ندارد و تمام فرزندان او نیز در مقطع دبیرستان و راهنمایی در حال تحصیل هستند.

۷- شایعه رای‌هایی با یک دستخط

برخی دیگر با اتکا به برخی تصاویر به دلیل شباهت دستخط برگه رای، مدعی شدند که ۷۰ درصد آرا با یک دستخط نوشته شده است، ادعای مضحکی که امکان عقلی آن وجود ندارد. در ثانی با اندکی دقت روی همین برگه‌های ادعایی می‌توان دریافت که این دستخط‌ها یکسان نیست و شکل نوشتن حرف «ی» و یا «ا» (الف) و حتی «د» در این سه برگه متفاوت است.

کدخدایی هم در این باره عنوان کرد: برای مثال یکی از ادعاهایی که در سال ۸۸ مطرح بود، این بود که تعرفه‌ها با یک خودکار یک‌رنگ نوشته شده بود. گفتیم اشکالی ندارد، بازشماری می‌کنیم و در هر استانی که شما می‌گویید، صندوق را باز می‌کنیم تا ببینیم چنین چیزی هست یا نه. البته نیامدند. ما پذیرفتیم؛ مشروط بر اینکه بعد از بازشماری با همین ترتیبی که می‌گویید و با حضور نمایندگان شما، نتیجه را بپذیرید. دو روز معطل کردند و تعهد خود را نپذیرفتند و حاضر نشدند آن را مکتوب کنند.

۸- شایعه ۱۲ میلیون تعرفه بدون مهر

شایعه ۱۲ میلیون تعرفه بدون مهر یکی دیگر از مواردی بود که سر و صدای زیادی به پا کرد اما سخنگوی شورای نگهبان در این رابطه عنوان کرد: ما از مدعیان خواستیم آدرس این ۱۲ میلیون را به ما بدهند اما نتوانستند. در انتخاباتی که بیش از ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر شرکت می‌کنند، معمولاً ۱۰ تا ۱۲ هزار تعرفه بدون مهر داریم که مقداری معمول است و در زمان شمارش، از اعداد تعرفه‌ها کسر می‌شود (در آمار محاسبه نمی‌شود) و هیچ تأثیری در سرنوشت انتخابات ندارد، قبلاً هم همین وضعیت بوده است.

منبع: فارس
۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۲:۵۲
حسن حیدری
روایت یک دیدار ویژه در اوج فتنه: نزاع بر سر انقلاب است

آقا در خصوص دعوت مردم به شورش، به بخش دیگری از مصاحبه روز قبل از انتخابات آقای موسوی با مجله آمریکایی تایم اشاره کردند؛ وقتی خبرنگار از وی می‌پرسد با اختیارات کمی که رئیس جمهور در برابر رهبری دارد چه کار می‌خواهید بکنید؟ آقای موسوی می‌گوید: حضور مردم در خیابان مسائل را حل می‌کند.

به گزارش مشرق، سی‌ام تیرماه ۱۳۸۸ کشور همچنان در اوج التهابات پس از انتخابات ریاست جمهوری قرار داشت. چند روزی از جنجال خطبه های نماز جمعه ی جناب آقای هاشمی رفسنجانی نگذشته است که رئیس جمهور سابق نیز پیشنهاد رفراندوم را پیش میکشد. از آن سو، نامه ی رهبر انقلاب به منتخب ملت برای الغای انتصاب آقای رحیم مشایی به مقام معاونت اول رئیس جمهوری، همچنان بی پاسخ مانده است. رسانه های بیگانه و بلندگوهای داخلی شان نیز همچنان مشغول تردید افکنی در اعتماد مردم به نظام هستند.

در این شرایط، جمعی از فضلای حوزه ی علمیه دیداری ابا رهبر انقلاب دارند تا دیدگاه های خود در مورد انتخابات و مسائل کشور را بی پرده با ایشان در میان بگذارند. برای آنکه سخنان حضار صریح مطرح شود، جلسه از حضور دیگران خلوت شد، مشروح دیدار و حتی خبر رسمی نیز در آن ایام منتشر نگردید؛ اما مروری بر مقدمات، متن و حواشی دیدار، اکنون روشنگر بسیاری از حقایق است.

آنچه در پی می آید، حاصل گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا یکی از حاضران در آن جلسه است. روایت این عضو کنونی شورای عالی انقلاب فرهنگی از آن نشست حدود سه ساعته، پس از سالها ارائه شده؛ اما همچنان نکات فراوان که به فهم عمیق تراز شرایط آن روزها، وضعیت افکار نخبگان و نیز در واکنشهای رهبر انقلاب درمورد فتنه کمک میکند.

شما در پایان تیرماه سال ۱۳۸۸ به همراه تعدادی از فضلای حوزه ی علمیهی قم، با حضرت آیت الله خامنه ای دیدار داشتید. به عنوان مقدمه ی گفتگو توضیح دهید چرا این دیدار انجام شد؟ چه مباحثی از سوی مهمانان مطرح گردید؟ و موضع رهبر معظم انقلاب چه بود؟

رهبر معظم انقلاب از طرق مختلف با حوزه در ارتباط دوطرفه هستند. گاه این ارتباطها با واسطه و گاه بی واسطه است. یکی از روحانیونی که در این زمینه بسیار فعال هستند جناب آقای مروی (معاون امور حوزوی دفتر رهبری است. ایشان در طول سال و به طور مستمر با مراجع، علما و فضلای حوزه دیدار و جلسه دارند و ضمن رصد تحولات در موضوعات مبتلابه جامعه و نظام و حوزه، با آنها رایزنی و مشورت میکنند و مسائل را به رهبر معظم انقلاب و یا دفتر ایشان منتقل میکنند.

جمعی که در آن تاریخ خدمت رهبر انقلاب رسیدند، بخشی از فضلای حوزه بودند که در ایام انتخابات ۸۸ و بعد از حوادث پیرامون آن، در درون حوزه به صوری احساس مسئولیت میکردند و به دنبال نوعی راهکار برای حل مسائل بودند، بعضاً دیدارهایی را با برخی از مراجع ترتیب داده بودند. آن روزها حوزه بسیار محل آمدوشد گروه های مختلف بود و خیلی از مسائل داشت رقم میخورد. هرکس احساس میکرد که نقشی را باید ایفا کند و نمیشد ساکت و منتظر ماند. برخی از این دوستان از طریق نوشتن نامه خطاب به آقا و برخی از طریق آقای مروی و حتی مواردی از طریق جبار آقای حجازی، نظرات خود را درمورد مسائل پیش آمده مطرح کرده بودن در این گفتگوها و در آن نامه ها بعضاً تقاضای دیداری خدمت ایشان هم مطرح شده بود. بالاخره این دیدار در پایان تیرماه سال ۸۸ انجام شد.

فضای جلسه چگونه بود؟

در آن نشست، فضا کاملاً یک فضای طلبگی بود؛ یعنی بحث مثل محیط هایی که طلبه ها سر درس و بحث گفتگو میکنند با حفظ احترام و شئونی که وجود داشت. اصولاً جلسه، جلسه ی رسمی ای نبود.

از چه جهت؟

از جهت اینکه کاملاً به صورت یک مباحثه و اظهارنظر و محاجه بود؛ دوستان بعضاً هرچه به ذهنشان میرسید بیان میکردند. فضای گفتگو بود؛ یعنی هیچکدام از دوستان احساسشان این نبود که دارند یک کار رسمی میکنند؛ آمده بودند تا تحلیل خودشان را عرضه بکنند و بشنوند و بگویند؛ یعنی باز تحلیلشان نسبت به آنچه که از حضرت آقا می شنوند را هم بگویند.

برگزاری جلسه به این شیوه، نظر فضلا بود؟

دوطرفه بود؛ یعنی هرچند این شیوه مورد نظر ما بود اما عامل تحقق گفتگو، حضرت آیت الله خامنه ای بودند. استقبال ایشان از این گفتگو هم بسیار مناسب و خوب بود؛ یعنی دامن زد به اینکه بحث به همین ترتیب تا آخر ادامه پیدا بکند. ایشان دو نکته را بیان کردند که جلسه را از حالت رسمی خارج و به جلسه ی استاد و شاگردی تبدیل کرد؛ نکته ی اول ایشان این بود که ما همیشه در حوزه پز شما را میدهیم و به تلاشهای شما در جهت تعالی روزافزون نقش و جایگاه و کارکرد حوزه امیدواریم و هر نوع حمایتی از آن میکنیم؛ بر همین اساس نکته ی دومی که نقل به مضمون بر آن تأکید فرمودند این بود که هرچه میخواهد دل تنگت بگو.

جلسه در سه مقطع و سه بخش تقسیم میشد: بخش اول، تحلیلها و پرسش هایی بود که دوستان مطرح کردند؛ بخش دوم، پاسخی بود که آقا نسبت به مباحث مطروحه دادند و علاوه بر آن به منشأ مسائل پیش آمده پرداختند؛ و در بخش سوم هرکدام از دوستان دو مرتبه بر اساس پاسخی که ایشان دادند، اظهارنظر کردند.

مواجهه آیت الله خامنه ای با آنچه که حاضران در جلسه مطرح کردند چگونه بود؟

برخورد آقا صریح و استدلالی بود؛ نسبت به برخی از موارد خبرهایی را دادند که ما نمیدانستیم و یا تصور دیگری درباره اش داشتیم؛ در مواردی بصراحت برخی از اعتراضات دوستان دربارهی عملکردهای نادرست اجتماعی و سیاسی را تأیید کردند و در مواردی هم با صراحت تحلیل و نقد دوستان را رد کردند.

در مجموع، جلسه روشنگر حقایقی بود. معلوم شد که اولاً در چه مواردی ارزیابی دوستان حاضر نسبت به دیدگاه و عمل رهبری منطبق با واقع است؛ ثانیاً چه سیاستها و عملکردهایی را رهبری داشته و دنبال کرده اند و انتساب کدام حرکتهای اجتماعی به آقا نادرست است؛ ثالثاً منطق مواجهه ی ایشان با انتخابات برگزار شده و مسائل قبل و پس از آن چیست؟ رابع پاسخ ایشان به برخی از تحلیلهای مطرح در جامعه در خصوص شیوه ی مواجهه شان با جریانهای سیاسی و ادعای اینکه ایشان به دنبال جراحی بخشی از نیروهای فعال در کشور هستند چه میباشد.

- با توجه به این توضیحات، من فکر میکنم که یک مقدار ورود ماهوی بکنیم به مسئله. در این بخش خوب است توضیح بدهید که مورد مسائلی که مد نظر دوستان بود. اعم از اینکه تحلیل داشتند، یا شبهه و ابهام و پرسش - چه بود؟

شاید بتوان گفت در مجموع ه مطلب محل بحث و گفتگو قرار گرفت. ابتدا شش مطلب توسط دوستان بیان شد، و دو مطلب به طور ضمنی در از بین مباحث مطرح شد و نهمین مطلب در پایان توسط حضرت آقا به عنوان و مطلب اصلی و مهم توضیح داده شد.

مطلب نخست این بود که آیا ایشان در این انتخاباتی که واقع شده به دنبال یک جراحی و حذف جمعی هستند و یا اینکه رویکرد دیگری وجود دارد؟ البته نظر دوستان این بود که اگر این طور چیزی هست، درباره ی آن حرف دارند. چون قاعدتاً آن چنان که از رهبری حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) سابقه ای وجود دارد و از پیشینه ای که در فعالیتهای خود حضرت آقا بویژه در دوران اصلاحات هست، نه این چنین بوده و نه چنین توقعی میرود؛ ولذا واقعاً پرسش و ابهام بود؛ ابهام نه فقط برای خود عزیزانی که آنجا بودند؛ این ابهامی بود که بعضاً در سطح جامعه هم مطرح میشد و سؤالی بود که نیاز داشت پاسخش از خود رهبر معظم انقلاب شنیده شود و ببینیم که چه رویکردی وجود دارد.

مطلب دوم این بود که به نظر دوستان برخی از مواضع و رفتارهای صورت گرفته در دولت آقای احمدی نژاد یک نوع اختلال در مناسبات بین رهبری با جمعی از مراجع و بزرگان حوزه به وجود آورده است.

مسئله ی سوم ناظر به حضور جریانی بود که خیلی مواضع تند میگیرند و برخوردهای خشنی انجام میدهند به گونه ای که عملاً به سوی حذف برخی ها پیش میروند؛ یعنی توقع دارند که یک برخورد حذفی و جراحیای نسبت به همه ی افرادی باشد که به نحوی در انتخابات ۸۸ به کاندیداهای غیر منتخب رأی دادند یا در یک مسیر متفاوتی بودند و این برخوردهای نادرست گاه نسبت به شخصیتهای حوزوی دارد انجام میشود. اسم حضرت آقای استادی به صورت خاص آمد و نوع مواجهه ای که با ایشان شده بود و اشاره شد به راهپیمایی ای که در قم انجام شده بود.

بحث چهارم، مربوط به شکافی بود که در بین فضلای حوزوی به وجود آمده بود (کسانی که در دوران سازندگی و بعد از آن در دوران اصلاحات به دغدغه های رهبر معظم انقلاب توجه داشتند و برای تحقق آن پیگیر بودند). مسائل و رخدادهای مقطع انتخابات نیز از طرفی به سردرگمی و از طرف دیگر به تشدید این شکاف منجر شده بود و نگرانی این بود که همچون زمان حضرت امام که با شکل گیری تشکلی در مقابل جامعه ی مدرسین، انشقاقی به وجود آمد، مجدداً انشقاق جدیدی رخ دهد.

این سردرگمی چه ارتباطی با رهبر معظم انقلاب داشت؟

آن چیزی که در اینجا یک مقدار به مسئله دامن میزد، حمایتهایی بود که آقا از دولت و آقای احمدی نژاد داشتند؛ یعنی پرسش نسبت به این حمایتها بود و مشخص نبودن پاسخ آن، تشتت بین معتقدان به نظام و رهبری را تشدید کرده بود. در واقع این زمینه برای پرسش بعدی یعنی پرسش پنجم بود که آیا چتر رهبری محدود شده است؟ چرا که هم در زمان حضرت امام و هم در دوره ی حضرت آقا، چتر رهبری نوع فراگیر بوده است؛ اما الان عده ای احساس میکنند چتر رهبری دارد به یک جناح و جریان خاص وابسته میشود. در واقع آن چیزی هم که داشت رخ میداد همین بود. بخشی از مجموعه ای که درون انتخابات آمده بودند، مقابله ی خودشان را متوجه رهبری و اصل نظام کردند و به صورتی داشتند از ذیل چتر رهبری خارج میشدند. این مسئله ای بود که ذهن دوستان را به خود مشغول کرده بود و به دنبال پاسخ آن از سوی رهبری بودند.

درباره برخی رخدادهای نادرست و تشنجات به وجود آمده بی مانند مجتمع سبحان و کهریزک و درگیری های خیابانی هم گفتگو گرفت؟

مطلب ششم ناظر به همین مسئله بود؛ یعنی پیامدهای اجتماع قابل دفاع این حوادث و چگونگی مدیریت مسائل مرتبط با ان. چون آنچه که اثر اجتماعی دارد متن خود واقعه به تنهایی نیست؛ فضا که ایجاد میشود و برداشتی که جامعه از مسئله میکند، کم اهمیت‌تر از اصل مسئله نیست. از اصل تقلب که در جامعه داشت القا میشد تا این حوادث که بعد اتفاق افتاده بود و عملکرد صداوسیما نسبت به این امر که احیاناً خوب مدیریت نمیشد و یا عملکرد نیروی انتظامی که باز ذهنیت جامعه را نسبت به حادثه ای که داشت اتفاق می افتاد بیشتر مشوش میکرد.

به ادعای تقلب اشاره کردید که بنیان شروع فتنه پس از انتخابات بر آن نهاده شد. چه مباحثی از سوی فضلا درباره ادعای تقلب مطرح شد؟ و اصولاً از منظر شما و دوستان، تقلب چقدر واقعیت داشت؟

این در ذهن دوستان کاملاً مسلم بود که در انتخابات، تقلبی انجام نشده. به همین دلیل، در جلسه از ناحیه ی دوستان دربارهی تقلب در اصل انتخابات بحثی مطرح نشد بلکه مباحث عمدتاً دربارهی حوادثی بود که ا پیرامون انتخابات رخ داد. اتفاقاً این آقا بودند که بعد بحث را متوجه اصلاً مسئلهی انتخابات و ادعای تقلب کردند و راجع به آن هم صحبتهایی مطرح کردند؛ یعنی ایشان ضمن اینکه نسبت به آن چند محور پاسخ گفتند، تحلیل خودشان را نسبت به مسائل اصلی و فرعی انتخابات بیان کردند.

آیا در دیگر جلساتی که با مراجع و بزرگان حوزه در آن مقطع داشتید این موضوع مطرح شد؟

همان طور که اشاره کردم در قم هم با این دوستان - با اکثر افراد همین جمع یا جمعهایی مشابه و با یک مقدار تفاوت - دیدارهایی خدمت آقایان داشتیم. هدف از این جلسات بیشتر اظهار و بیان تحلیل و هم شنیدن تحلیلهای مقابل بود. خدمت آقایان و مراجع که میرسیدیم، گاه احساس میشد اگر اطلاعاتی را که داریم عرضه کنیم، ممکن است مفید واقع بشود.

می‌توانید به برخی از این دیدارها اشاره کنید؟

مثلاً خاطرم هست که خدمت حضرت آیت الله مکارم رسیدیم. ایشان از حضور دوستان خیلی استقبال کردند و آن چنان که توقع میرفت، خیلی با فطانت نسبت به مسائل مطرح شده برخورد کردند. ایشان نکته ای را بیان کردند و گفتند شما تنها گروهی هستید که با این طور دغدغه هایی نزد ما آمده اید و مسائل را مطرح میکنید؛ هر روز چندین گروه دیگر از تهران اینجا می آیند و مطالبی غیر از آنچه که شما گفتید به ما میگویند.

چه مطالبی؟

به عنوان مثال یکی از ادعاهایی که آن روزها مطرح بود بحث تقلب بود؛ در آنجا اظهارنظر کردیم که ممکن نیست تقلب شده باشد. من به عنوان اینکه یک نگاه کارشناسی به مسئله داشتم و به دلیل اینکه حوزهی تدریس و تدقیق و فعالیتم در دانشگاه، علوم اجتماعی و جامعه شناسی است و دوستان ما نیز در جریان و فرایند نظرسنجی های انتخاباتی بودند و درنتیجه از پیمایشها و نظرسنجی های روزانه ی آنها آگاهی داشتیم، با یک نگاه کارشناسانه معتقد بوده و هستم که تقلب در نتایج انتخابات ناممکن بوده و این ادعا غیر صحیح است.

همچنان که آقای آخوندی (وزیر مسکن و شهرسازی فعلی) در دیدار روز سه‌شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ به عنوان نماینده آقای موسوی در حضور نمایندگان سایر نامزدها به صراحت به رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که تقلب در انتخابات گذشته و انتخابات سال ۸۸ منتفی و غیر ممکن است.

بله، اما آیت الله مکارم میفرمودند افراد دیگری که به اینجا می آید تقلب را مطرح میکنند. البته ایشان خیلی بصراحت بیان کردند که او من هم تقلب ممکن نیست.

اگر اجازه بفرمایید بازگردیم به جلسه با رهبر معظم انقلاب. پاسخ‌های ایشان به مسائل مطرح شده چه بود؟

درمورد رابطه با مراجع - که مطلب دوم بود - حضرت آقا به انواع ارتباطاتی که با مراجع دارند و آمدوشدهایی که وجود دارد و حتی روابط خصوصی و گرمی که با آنها دارند اشاره کردند و گفتند من نمیپذیرم که در این ارتباط مشکلی به وجود آمده باشد.

درباره ادعای جراحی بخشی از نیروهای سیاسی و درنتیجه محدودشدن چتر رهبری چه نکاتی بیان کردند؟

ایشان نسبت به این مسئله خیلی صریح و شفاف نظراتشان را بیان کردند؛ البته توقع دوستان هم همین بود. ایشان نسبت به این بحث وارد گفتگو شدند و توضیح دادند که رویکرد و عملکردشان در گذشته چطور بوده و الان هم چتر رهبری برای همه ی نیروهای انقلاب فراگیر است. البته اشاره کردند که در خصوص انقلاب و نظام با هیچکس رودربایستی ندارند و اگر عده ای در برابر نظام اسلامی و مصالح مردم بایستند، آنها هستند خواسته یا ناخواسته خودشان را از زیر چتر رهبری خارج کرده اند.

مطلب دیگر درباره تندروی های برخی گروه ها بود ایشان با اظهار ناخرسندی از تندروی ها به برخی از آنها نیز اشاره کردند. مثلاً راجع به آن راهپیمایی که در قم شده بود توضیحاتی را بیان کردند. راه پیمایی توسط برخی از طلابی برگزار شده بود که آن زمان طرفدار آقای احمدی نژاد بودند. این راهپیمایی مجوز قانونی نداشت و ظاهراً بعد از آنکه اعلان راه پیمایی کرده بودند تذکراتی به آنها داده شده بود؛ ولکن آنها با توجیه کردن تذکرهای داده شده، بازهم راه پیمایی را برگزار کرده بودند. راهپیمایان در مقابل جامعه ی مدرسین شعارهایی را نیز علیه برخی از اعضای جامعه ی مدرسین داده بودند. رهبری فرمودند که کار بدی انجام شده و چون شنیده بودند که عده ای این حرکات را مستند به یکی از آقازاده های ایشان کرده اند، ماجرا را برای ما بازگو کردند. ایشان گفتند، از آن فرزندشان پرسیده اند که آیا با این افراد در ارتباط هستند؟ وی گفته بود نه. آقا به این اکتفا نکرده بودند و بیان کردند: پیش خودم گفتم نکند نام فرزندم را اشتباه گفته اند؛ من از بقیهی فرزندانم هم تک تک پرسیدم، اما همه گفتند نه. ایشان تصریح کردند که من پیغام دادم که این کارها و روشها نادرست است.

بعداً بنده برخی از آن افراد را در قم دیدم و گفتم که آقا از کار شما اظهار نارضایتی کردند و با این قبیل کارها مخالف هستند.

شما گفتید یکی از مطالب محل بحث شما دربارهی چتر رهبری و فراگیری آن بود. در این مورد چه مطالبی را فرمودند.

این مطلب پنجمین مطلب از مطالبی است که از آنها یاد کردم. ایشان دراین باره با تفصیل بیشتری سخن گفتند؛ به گونه ای که نگرانی مربوط به بحث چهارم را نیز برطرف کنند؛ و آن شکافی بود که در بین فضلای قم ممکن بود به وجود آید؛ به این معنا که عملکرد رهبری منشأ این شکاف نخواهد بود.

آقا اشاره کردند بعد از رحلت امام و در آغاز دوران رهبری شان، یکی از پرچم داران یکی از دو جریان سیاسی فعال در کشور (به تعبیر آن روزها جناح راست) به نزد ایشان میرود و ضمن معرفی افرادی برای مسئولیتهای مختلف در دفتر رهبری، اعلام آمادگی میکند که خودش رهبری فعال شود. آقا ادامه دادند که من موافقت نکردم. منظورشان این بود که میخواستند دفتر رهبری تعلق به یک جناح خاصی نداشته و به افرادی که برای اداره ی دفتر انتخاب کرده بودند، اشاره کردند و اینها در جناح بندی های موجود، علقه ی خاصی نداشته و یا جامعه منتسب به یک جناح خاص نمی شناخت.

باز اشاره به کار دیگری کردند که انجام شد و فرمودند کسانی را که به عنوان جناح و جریان چپ شناخته میشدند. برای مثال از آقای موسوی خوئینی ها نام بردند - به عنوان مشاور انتخابشان کردند و امکانات در اختیارشان گذاشتند. حتی وقتی آقای خوئینی ها نظر رهبری دربارهی برخی افرادی که قرار بود با وی کار کنند را میپرسند، آقا به ایشان میگویند هرکسی را شما خواستید بیاورید. البته اضافه کردند که وی چند سالی هم آمد و بعد نیامد.

این جناح در آن شرایط بیشترین حملات را به جناب آقای هاشمی رفسنجانی و دولت وی داشتند و از هیچ مخالفتی خودداری نمیکردند. درحالی که رهبر انقلاب از دولت آقای هاشمی حمایت میکردند؛ یعنی به رغم اینکه مواضع آنها را قبول نداشتند اما از حضور و فعالیتشان پشتیبانی میکردند.

اتفاقاً موارد مشخصی را هم در این خصوص بیان کردند؛ از جمله اینکه در اوایل دوران رهبری شان دو روزنامه ی سلام و جهان اسلام متعلق به جریان به اصطلاح چپ و منتقد و معترض سیاستها و عملکرد دولت آقای هاشمی بودند و برخی ها به دنبال آن بودند تا با توصیه ی رهبری به مسئولان قضایی، این دو روزنامه تعطیل شود که ایشان با آن مخالفت کرده اند؟ مورد دیگری هم اشاره کردند که مربوط به دوران وزارت ارشاد آقای خاتمی بود.

در دولت اول آقای هاشمی؟

همان موقعی که گرایشهای اقتصادی باز آقای هاشمی مشخص شده بود. رهبر انقلاب نقل کردند که روزی به آقای خاتمی گفته اند: حضور جریان سیاسی شما را لازم میدانم و اگر چنین جریانی در کشور وجود نداشت خودم آن را به وجود می آوردم تا برآیند جریان چپ و جریان آقای هاشمی، معتدل شود. من حضور دو جریان معتقد به انقلاب با سلایق مختلف سیاسی و اجتماعی را برای نظام لازم و مفید میدانم. ایشان همچنین ارتباطاتی را که با مجمع روحانیون داشته اند یادآوری کردند و اینکه از ابتدای رهبری شان به مجمع روحانیون کمک مالی میکرده‌اند.

جمع بندی شما از این بخش چیست؟

خلاصه بیان رهبری این بود که از ناحیه ی ایشان این مراقبت وجود داشته است و بنا بر این نبوده و نیست و در عمل هم اینگونه نشده که چتر حمایتی رهبری جریانهای در خط انقلاب و مردم را پوشش ندهد. صحبتشان این بود که از ناحیه ی ما دعوت و تلاش بوده؛ اگر یک عده خودشان از حوزهی رهبری فاصله میگیرند، دیگر برعهده ی ما نیست.

نکته ی دیگر این بود که تأکید داشتند چه در دوران امام و چه در دوران پس از امام، رویکرد و عملکرد رهبری به هیچ وجه مبنی بر جراحی و حذف افراد و گروه ها نبوده و نخواهد بود؛ منتها همه نسبت به اصل انقلاب در معرض امتحان قرار داشته و دارند. متأسفانه عده ای در دوره ی امام و جمعی هم در دورهی پس از امام با مواضع و عملکردشان، خودشان را از صف انقلاب جدا کردند و دچار ریزش شدند.

درمورد برخوردهای حذفی دیگران چه موضعی داشتند؟

ایشان برخوردهای غیر منطقی و بعضاً توهین آمیزی را که از ناحیه ی نیروهای غیر رسمی و به هر عنوان و بهانه ای انجام میشد را نامرتبط با رهبری دانستند و صراحتاً آنها را نفی و مخالفت خود را بیان کردند. ح وقتی یکی از دوستان گفتند که این رفتارهای نادرست دارد با دو پاره کرد طلاب و برخورد حذفی نسبت به برخی، به جریان روشنفکری حوزوی ن آسیب میزند، آقا ضمن بیان اینکه من هر حمایتی را برای تحول در حوزه انجام میدهم بصراحت فرمودند: من اجازه نمیدهم جریان روشنفکری درحوزه آسیب ببیند و یا منزوی شود و هر اقدامی که لازم باشد برای تقویت آن انجام میدهم.

درباره درگیری های خیابانی و یا حوادثی مثل کهریزک چه گفتند؟

برخی مطالبی که مورد بحث واقع شد مربوط به مدیریت حوادثی بود که بعد از انتخابات پیش آمد. ایشان از حوادثی مثل کوی سبحان و کهریزک و… را تأسف بار و غیر قابل دفاع دانستند و مثلاً راجع به کهریزک به پیگیری هایی که خودشان کرده بودند و دستوراتی که داده بودند اشاره کردند. ثانیاً بیان کردند وقتی در کف خیابان دارد حوادثی اتفاق می افتد، همه نمیتوانند در لحظه برای بهترین نوعی که میشود عمل کرد، تصمیم بگیرند؛ خطاها و اشتباه هایی هم وجود دارد؛ آن چنان نیست که همه ی کارهایی که شده قابل دفاع باشد. از سوی دیگر اشاره به این مطلب هم کردند که حضرت امام خیلی از مواقع نسبت به شکایت از عملکرد مسئولان میفرمودند که اداره کردن کشور خیلی سخت است؛ یعنی کسی که در متن واقعه دارد کار میکند، کارش خیلی دشوار است. نمیشود کاری بدون نقص درآورد مخصوصاً وقتی که رقیبی دارد خیلی فعال عمل میکند.

افزوده ای که ایشان بر تحلیل دوستان داشتند این بود که آنچه در متن حوادث داشت اتفاق می افتاد فقط بازیگران آشکار نبودند که این حوادث را رقم میزدند، بلکه مرکزی به عنوان سازمان دهی وجود داشت که در مقابل چهارچوب های جمهوری اسلامی فعالانه عمل میکرد؛ یعنی در صحنه ای که رقیب معاند با نظام اسلامی به صورت سازمان یافته دارد هوشمندانه بحران سازی میکند، مدیریت بحران هیچ موقع خالی از خطا نیست و باید به صورت جامع همه ی جوانب دیده بشود و به تناسب آن با خطاها و کاستی ها برخورد شود.

شما فرمودید یکی از مباحث مطرح شده در این جلسه، چرایی حمایت رهبر معظم انقلاب از آقای احمدی نژاد و دولت وی بود. این موضوع آیا مربوط به دولت نهم بود یا مربوط به ادعای حمایت رهبری از آقای احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۸؟

طرح این مسئله مربوط به مطلب پنجم یعنی فراگیری چتر رهبری نسبت به جریانهای مختلف بود و طرح پرسش عمدتاً مربوط به قبل از انتخابات بود؛ یعنی دولت نهم. هرچند در گفتگوهایی که به شکل رفت و برگشت دوستان ما با ایشان داشتند به مقطع انتخابات هم اشاره شد.

آقا در پاسخ به این مسئله ابتدائا گفتند این گونه نیست که آقای احمدی نژاد و همه ی سیاستهای ایشان مورد قبولشان باشد؛ از طرف دیگر بخشی از مواضع یا اقداماتی را هم که آقا قبول نداشتند، علنی نشده؛ البته بخشی دیگر علنی شده است؛ مثل مخالفت با انتصاب آقای مشایی به معاون اولی رئیس جمهور. در این مورد، مصادیق مشخص دیگری را هم برشمردند که معلوم شد حداقل در دو نوبت دیگر که آقای احمدی نژاد میخواست در طول دولت نهم از آقای مشایی استفاده کند با مخالفت ایشان روبرو شده و تلاشهای رئیس جمهور برای تغییر نظر رهبری به جایی نرسیده است.

ایشان با بیان اینکه آن چنان نیست که بنده همه ی آنچه که آقای احمدی نژاد میگوید یا انجام میدهد را تأیید بکنم، ازجمله اشاره ای به نوع برخوردشان در مرقد امام و بویژه در نماز جمعه نسبت به مناظره ها داشتند که با صراحت اعلام کردند آن شیوه در مناظرات کار صحیحی نبود و آنجا «علی رؤوس الأشهاد» این مطلب گفته شد و این را به عنوان برخی استثنائی با رئیس جمهور دانستند.

چرا استثنائی؟

خودشان به وجه استثنائی آن اشاره کردند که تا به حال و حتی در زمان امام هم سابقه نداشته در یک محیط علنی و در حضور رئیس جمهور، رهبری مواضع وی را نقد و نادرست معرفی کند؛ حتی نسبت به بنی صدر هم تا وقتی که رئیس جمهور بود، امام این شان را رعایت میکردند و این طور موضعی نگرفتند. به هرحال نکته ی اول ایشان این بود که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور است و رهبری باید از رئیس جمهور حمایت کند و نسبت به رؤسای جمهور قبلی هم این حمایت وجود داشته است.

صرف نظر از قبول داشتن یا قبول نداشتن دیدگاه آنها.

بله؛ اشاره داشتند که با رؤسای جمهور گذشته هم در زمینه هایی اختلاف داشتند.

در چه زمینه هایی؟

مثلاً در زمینه ی مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، در زمینه ی فعالیت رسانه ها، در زمینه ی حمایت از مستضعفین و دوری مسئولان از اشرافیگری و… همچنین گفتند با برخی دیگر از این آقایان اختلافات مبنایی پیرامون اصول انقلاب و حتی امام داشتند، ولی چون منتخب مردم بودند، خود را موظف به حمایت میدانستند و از هیچ کمک و حمایتی دریغ نکردند. این سیاست ثابت رهبری است که از همه ی دولتها حمایت کند چه آن دولت را به لحاظ رویکرد و عملکرد قبول داشته باشند یا قبول نداشته باشند.

نکته ی دیگری که اشاره کردند این بود که آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ با شعار آرمانها و ارزشهای انقلاب و امام به میدان آمد؛ درحالیکه پیش از آن در مقطعی حتی اساسی ترین آرمانهای امام و انقلاب رسماً و علناً نفی میشد.

یعنی یک نوع دفاع گفتمانی.

بله؛ بحث این بود که آقای احمدی نژاد گفتمان انقلاب را سردست گرفت بدون هراس؛ درحالی که برخی دیگر از افراد خجالت میکشیدند چنین کنند. البته اینکه وی بعداً چه مقدار در این گفتمان عمل کرد بحث دیگری است.

مسئله ی سومی که بیان کردند، هجومهای بیشتری بود که به دولت میشد و طبعاً در چنین شرایطی، ایشان حفظ دولت در کلیت نظام را از وظایف قطعی رهبری میدانستند. برداشت من این بود که این حملات به دولت، رهبری را مجبور میکرد که حمایت بیشتر داشته باشند تا دولت قانونی و منتخب مردم دوام بیاورد.

همچنین نقطه ی مثبت دیگری را هم اشاره کردند: اینکه این دولت خیلی فعال و پرکار است و مسائل را با جدیت پیگیری میکند.

درباره ادعای حمایت رهبری از آقای احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۸ چه؟

در گفتگوها بحث کشیده شد به سخنرانی رهبر معظم انقلاب در کردستان و اینکه عده ای این سخنرانی را دلیل بر حمایت ایشان از آقای احمدی نژاد میدانند. حضرت آقا باز تأکید کردند که من آنجا سیاستها و شاخصها و ویژگی ها را بیان کردم؛ آنها اصول سیاستهای موردنظر رهبری است که روی آن ایستاده ایم. این حرف و انتظار غیر منطقی است که چون افراد و گروه ها خودشان را مصداق معیارها معرفی میکنند پس رهبری معیارها را نگوید.

حضرت آقا در این بیان خود، در حقیقت، به وظیفه ای که برعهده‌ی ولی فقیه است و مسئولیتی که قانون اساسی برعهده ایشان گذاردها کردند. بر اساس ماده ی ۱۱۰ قانون اساسی، تعیین اصول و سیاسی نظام برعهدهی رهبری [است] و قوای مختلف موظف به اجرا و پیگری سیاستهایی هستند که رهبری اظهار و اعلان میکنند.

آقای کروبی در همان ایام گفته بود وقتی به من این حرف را زدند که رهبری با معیارهای بیان شده در کردستان از آقای احمدی نژاد حمایت کرده است، من (کروبی) گفتم: این شاخصهایی که آقا داد مصداقش منم نه احمدی نژاد.

بله؛ آقا این گونه راهنمایی کردند که: قاعدتاً دیگران هم میتوانند از آنچه رهبری میگوید استفاده بکنند؛ چرا نمیگویند؟ در این خصوص هم خاطره ی جالبی را بازگو کردند؛ فرمودند: در ابتدای سالهای رهبری، آقایان خاتمی و خوئینی ها به من مراجعه و گله کردند که جناح راست میگوید رهبری مال ما است. من گفتم شما که میدانید این چنین نیست؛ ولی اگر آنها چنین چیزی میگویند، خب شما هم بگویید رهبری مال جناح چپ است.

آیا در ضمن صحبتها مطالب دیگری نیز از ناحیه ی حاضران مطرح شد؟

در جلسه برخی از مطالب دیگر به صورت ضمنی و یا حاشیه‌ای نیز مطرح شد؛ مثلاً یکی از دوستان هم این مسئله را مطرح کرد که اگر از قبل روی یک فردی به عنوان کاندیدا کار میشد که متوازن تر حرکت بکند و تشنج آفرینی نکند کار به اینجا کشیده نمیشد.

رهبرانقلاب او گفتند خب این کار را باید شماها میکردید، چرا نکردید ثانیاً گفتند اما اینکه توقع داشته باشید رهبری این کار را بکند، من هرگز این کار را نمیکنم. مقصودشان این بود که هیچگاه رهبری تلاش نمیکند تا از قبل یک مهندسی ای نسبت به انتخابات بشود. ایشان مشارکت حداکثری را برتر از مهندسی انتخابات دانستند که مشارکت حداقلی را نیز به دنبال دارد و تأکید کردند رویکرد و رویه شان تغییری نکرده است. بر این مطلب تصریح داشتند که من (رهبری) نه تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور، ازجمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. ایشان به اختلاف دیدگاهی که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده اند، استناد کردند. برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم؛ اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛ اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس جمهور مورد نظر ما انتخاب میشود.

مطلب دیگری که در حاشیه ی مطالب اصلی بیان شد، مربوط به شیوهی اتخاذ تصمیم رهبری نسبت به مسائل جاری بود، با این مضمون که مثلاً مجمع تشخیص مصلحت چه مقدار در تصمیم سازی سهیم است و ایشان با اشاره به جایگاه مشورتی مجمع در قانون اساسی مسئولیت تصمیم گیری را متوجه رهبری دانستند.

با توضیحاتی که تا اینجا دادید مشخص شد شما بر مسائل قبل و بعد از انتخابات متمرکز شده بودید.

بله؛ اما رهبر انقلاب پس از گفتگو درباره ی مطالب و مسائلی که دوستان مطرح کردند، اشاره کردند که مسئله ی اساسی هیچیک از مطالب شش گانه و یا هشت گانه ای نبود که در جلسه مطرح کردند؛ مسئله ی اصلی که به نظرم ایشان از آن به عنوان ظلم بزرگ نیز یاد کردند، اتهام تقلب و پروسه یا پروژهی مربوط به آن بود. اتهام تقلب و کشاندن مردم به خیابانها برای مقابله با نظام به جای پیگیری ادعای خود از طریق قانون و مجاری قانونی، دروغی بزرگ و ظلمی عظیم بود. در واقع ایشان خواستند بگویندی میخواهید آن چیزی که دارد رخ میدهد را تحلیل کنید، باید ببین این حادثه واقع شد؛ یعنی این مطلب باید در مرکز تحلیل شما باشد فقط در این مسئله که نظر بخشی از افکار عمومی جامعه چیست متوقف نشوید؛ زیرا نزاع بر سر مسئله ی مهم تری است.

آقا تصریح کردند که نزاع بر سر انقلاب است نه بر سر احمدی نژاد و شخصی دیگر، اگر نزاع بر سر فرد خاصی بود ده تا مثل او هم فدا میشد مانعی نداشت. همچنین به عنوان شاهد مثال گفتند: شما می بینید که کسی با آقای احمدی نژاد دعوا نمیکند؛ اگر با او دعوا داشتند، پس از تنفیذ رئیس جمهور، میتوانستند شروع به مخالفت کنند. وقتی دعوا بر سر انقلاب است هیچکس نمیتواند ساکت بنشیند و رهبری هم قطعاً سکوت نمیکند. عده ای نادانسته در جهت معارضه با انقلاب حرکت کردند؛ این افراد مسئله ی اصلی را کنار گذاشته اند و به مسائل حاشیه ای میپردازند.

آقا در تبیین نظرشان سیر مسائل و برخی اقدامات انجام شده از ناحیه ی ایشان و دفترشان را بازگو کردند که برخی از آنها را به طور خلاصه توضیح خواهم داد. به گفته ی ایشان مشکل از آنجا آغاز شد که آقای موسوی حتی قبل از برگزاری انتخابات خود را پیروز انتخابات معرفی کردند.

استناد آقا به چه بود؟

استناد ایشان به گفتگوی آقای موسوی با مجلهی آمریکایی تایم بود که متن آن را یک روز قبل از انتخابات یعنی روز بیست و یکم خرداد منتشر کرده بود. آقای موسوی در این گفتگو مدعی شده بود من پیروز انتخابات هستم. ایشان همچنین یادآوری کردند که در روز انتخابات هم قبل از این انتخابات تمام بشود، آقای موسوی اعلان کرد که پیروز قطعی انتخابات است. فردای آن روز هم دیدیم که ادعا کردند تقلب شده و باید انتخابات ابطال بشود.

چرا ابطال؟

پرسش مهم آقا هم این بود که اگر این افراد معتقد بودند آراء جابه جا و در انتخابات تقلب شده، چرا شعار ابطال انتخابات را دادند؟ چرا دنبال بازشماری آراء نیامدند؟ یعنی از تقلب نرفتند به سراغ اینکه باید صندوقها بازبینی بشود، بلکه رفتند سراغ اینکه آراء ابطال بشود و وقتی دیدند رهبری زیر بار حرف زور ابطال نمیرود، رفراندوم را مطرح کردند.

گفته میشود ایشان برای بازگرداندن آقای موسوی به تمکین در برابر قانون و نیفتادن در دام مقابله با نظام، اقداماتی را انجام داده اند. آیا اشاره ای به آنها داشتند؟

نقل کردند فردای روز انتخابات که آقای موسوی اطلاعیه ای مبنی بر تقلب داده بود، پیغامی را برای وی فرستادیم با این مضمون که شما چرا تقلب را مطرح کردید؟ چه کار میخواهید بکنید؟ اگر معتقد به تقلب هستید راهکار قانونی دارد و آن بازشماری است و این راه هموار بود.

از قول آقای موسوی در محافل سیاسی ادعا شده که من مسئله ابطال انتخابات را در جلسه ای با حضور آقای هاشمی و آقای خاتمی و… مطرح کردم و آنها هم با ابطال موافقند.

این نقل قول ظاهراً به گوش رهبری هم رسیده و ایشان هم به آن واکنش انشان داده اند. خودشان در این جلسه نقل کردند من این ادعا را دنبال کردم؛ از طریق واسطه ای از آقای هاشمی سؤال کردم آیا چنین چیزی صحت دارد؟ آقای هاشمی گفته بود آقای موسوی در جلسه ی مورد اشاره بحث ابطال را مطرح کرد ولی من با آن مخالفت کردم. فرمودند از آقای خاتمی هم توسط فردی پرسیده شد ولی او هم پاسخ داده بود که با نظر آقای موسوی مخالفت کرده است.

روز یکشنبه ۲۴ خرداد هم آقای موسوی با رهبر انقلاب دیدار کرد.

آقا گفتند در این دیدار آقای موسوی بحث تقلب و ابطال را مطرح کرد و من تأکید کردم: آقای موسوی شما عقلت را دست بچه ها نده یعنی چه؟ چرا انتخابات با این عظمت را باید ابطال کرد؟ ادعاهایتان را از مسیر قانونی دنبال کنید و اگر مشخص شد تقلب شد تقلب یا تضییع حقی شده، من از استیفای حق شما دفاع خواهم کرد؛ اما به او تأکید کردم طرح ابطال انتخابات بی‌معنا است و من زیر بار آن نمی‌روم. ظاهراً آقای موسوی پذیرفت که از مسیر قانونی ادعایش را پیگیری کند اما بعد رفتند، دو مرتبه مردم را برای فردا (دوشنبه) به تظاهرات فرا خواندند و به اینکه مسائل از طریق قانونی پیش برود تمکین نکردند

همچنین آقا در خصوص دعوت مردم به شورش، به بخش دیگری از مصاحبه روز قبل از انتخابات آقای موسوی با مجله آمریکایی تایم اشاره کردند؛ وقتی خبرنگار از وی میپرسد با اختیارات کمی که رئیس جمهور در برابر رهبری دارد چه کار میخواهید بکنید؟ آقای موسوی میگوید: حضور مردم در خیابان مسائل را حل میکند.

حضرت آیت الله خامنه ای بارها درباره دلایل ناموجه و غیر قانونی بودن ابطال انتخابات در مجامع عمومی توضیح داده اند. آیا در این خصوص مطلبی برای بازگویی دارید؟ چون عده ای این شبهه را مطرح میکنند که انتخابات به این دلیل باطل نشد که آقای احمدی نژاد پیروز آن بود.

ازجمله مواردی که ایشان بیان کردند این بود که ما در دوره های قبل هم در برابر ابطال انتخابات ایستادیم و این کار را نکردیم؛ اشاره کردند به انتخابات مجلس ششم در تهران. در آن مورد، شورای نگهبان حکم به ابطال داد و به لحاظ قانونی هم در حیطه مسئولیت و شأن شورای نگهبان بود که این کار را بکند. اما رهبر انقلاب با استفاده از اختیارات رهبری در قانون اساسی، تصریح کردند که جلوی این کار ایستادم و اجازه ندادم انتخابات مجلس ششم در تهران باطل شود، به رغم اینکه وجود تخلف محرز بود.

در مورد انتخابات دوم خرداد هم رهبری در جلسه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ با نمایندگان ستادهای کاندیداها اشاره کرده بودند که فردای دوم خرداد و انتخاب آقای خاتمی، یکی از مسئولان دولتی پیش من آمد و گفت که انتخابات باید ابطال شود و من آن چنان با او برخورد کردم که انتظار نداشت.

یعنی رهبری با ابطال مخالفت کرده اند، صرف نظر از نتیجه....

بله؛ صرف نظر از نتیجه ای که وجود دارد؛ چون در این دو انتخابات اصلاح طلبان رأی آورده بودند. ایشان تأکید کردند نه تنها زیر بار ابطال انتخابات نرفته و نخواهند رفت، حتی تأخیر در برگزاری انتخابات مجلس هفتم را هم که عده ای دنبال آن بودند، نپذیرفتند؛ زیرا یک آسیب جدی به کشور و ایجاد بحران برای مردم و نظام است. همان طور که سیره امام هم نسبت به این مسئله این گونه بوده است. یعنی اصل انتخابات آن چنان اصل مهمی است که حریم آن نباید به این سرعت و یا با بهانه های واهی و غیرقانونی و یا با اردوکشی خیابانی مخدوش شود.

ایشان گفتند اگر انتخابات باطل شود، باید ده بیست روز دیگر برگزار شود؛ چه کسی باید انتخابات را برگزار کند؟ وزارت کشور و آقایان میگویند به این دو تا که اعتماد نداریم، پس مسئولان باید عوض شوند. وزیر کشور به مجلس معرفی شود، رأی بیاورد یا نیا سپس رئیس ستاد انتخابات و دیگر عناصر اصلی هم باید عوض شوند از طرف دیگر اعضای شورای نگهبان هم باید عوض شوند؛ یعنی پنج شش ماه کشور تعطیل و دچار بحران شود.

به بیان رهبری، مسئله اصلی این بود که این افراد نمی‌خواستند تسلیم قانون شوند و فکر می‌کردند که میتوانند با کشاندن مردم به خیابانها، نظام را تسلیم خواست غیر قانونی و غیر منطقی و بحران آفرین خود کنند؛ والا اگر اینها در چهارچوب قانون عمل میکردند، راه باز بود. همچنان که به گفته آقا: من به خودشان و نمایندگانشان و افراد بسیاری که خیرخواهانه برای حل و فصل مسائل، در ارتباط با این آقایان بودند، گفتم درباره ی هر صندوقی که شکایت دارند بازشماری انجام شود؛ حتی موافقت کردم به شکل تصادفی تعدادی از همه صندوقها بازشماری شود و اگر تغییری ایجاد شد، بازشماری را برای تعداد بیشتری از صندوقها ادامه دهند و برای این کار از شورای نگهبان خواستم زمان را برای بررسی زیاد کنند. البته آنها تن به بازشماری صندوقها ندادند ولی این کار هم انجام شد و نتیجه بازشماری با آنچه اعلام شده بود، مغایرتی نداشت. به اعتقاد آقا معلوم بود دیگرانی هستند که پخت و پز می‌کنند و این افراد را اداره می‌کنند.

منبع: کتاب فتنه تغلب

۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۲:۴۰
حسن حیدری

بیانات منتشرنشده رهبر انقلاب در روز ۳۰ تیرماه ۸۸ درباره فتنه۸۸، سخنان میرحسین موسوی و خاتمی و... برای اولین بار منتشر شد.

امام امت : آقای موسوی اعلام کرد که در این انتخابات تقلب شده؛ شما از کجا فهمیدید، چه دلیلی اقامه شد؟/ آقای هاشمی و خاتمی منکر درخواست ابطال انتخابات شدند +فیلم

بیانات منتشرنشده رهبر انقلاب در روز ۳۰ تیرماه ۸۸ درباره فتنه۸۸، سخنان میرحسین موسوی و خاتمی و... برای اولین بار منتشر شد.
گروه سیاسی_رجانیوز: بیانات منتشرنشده رهبر انقلاب در روز ۳۰ تیرماه ۸۸ درباره فتنه۸۸، سخنان میرحسین موسوی و خاتمی و... برای اولین بار منتشر شد.
 
رهبر انقلاب: آقای موسوی اعلام کرد که در این انتخابات تقلب شده و این منشاء تمام اتفاقات بعدی شد. 
 
آقای موسوی گفت: من از حق شما دفاع می کنم. مردم بیایید. منم میام. دعوت مردم به نافرمانی، به شورش. به استناد این که در انتخابات تقلب شده.
 
سوال انجاست. شما از کجا فهمیدید در انتخابات تقلب شده؟ چه دلیلی اقامه شد؟ این شد منشاء حرف های بعدی. 
 
سعی کردند ایشان را در صحنه نگه دارند. من در جریان مذاکرات و گفتگوهای متعددی که با ایشان شده قرار دارم. خود من هم خیلی سعی کردم با سوابقی که با آقای موسوی دارم، چون بین ما و آقای موسوی یک ارتباط عاطفی و وحدت سلیقه در بعضی از مسائل خاص وجود دارد. من از این فرصت استفاده کردم و همان روز شنبه عصر ( 23 خرداد 1388 ) که ایشان ظهر اطلاعیه داده بود، یک نفر را پیش ایشان (آقای موسوی ) فرستادم. گفتم یک تنبه به ایشان بدهیم تا ایشون عقب بنشیند. 
 
اما ایشان حرفایی زدند که بنده را خیلی متعجب کرد. ایشان گفته بود نه. باید انتخابات ابطال شود. ما امروز جلسه داشتیم با فلان کس و فلان کس . همه در آن جلسه اتفاق نظر داشتند که باید انتخابات ابطال شود. از آن 4 نفر که در آن جلسه بودند، 2 نفر (آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی ) منکر شدند. 2 نفر دیگر باقی ماند که یک نفر آن خود آقای موسوی بود.
 
Video Player
 
video_2018-12-29_14-36-07.mov | دانلود فیلم 
۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۲:۱۴
حسن حیدری
کد خبر 924263
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۷
جهانگیری نمایه

از پنبه تراریخت محصولاتی مانند نوار بهداشتی، پوشک و منسوجات تهیه می‌شود؛ این در حالی است که طی روزهای گذشته کمپانی‌های مادر مبدع تراریخت درباره سلامت آنها اظهار نگرانی کرده‌اند.

به گزارش مشرق، حدود ۴ سال است که دولت به‌جای لغو مجوز واردات محصولات تراریخت و جایگزینی آنها با محصولات طبیعی مشغول بررسی این سوال است که «آیا تولید تراریخت داخلی برای کشور مفید است یا خیر؟»، به این ترتیب، با ادراک‌سازیِ معوج برای نخبگان سیاسی کشور، مسئله اصلی که برای کشور مطرح است (یعنی حذف کلی محصولات پرریسک تراریخت از سبد مصرفی مردم) به محاق رفته و به مسئله‌ای کم‌اثرتر فروکاسته شده است. هر جوابی به این پرسش، در حل مسئله اصلی، کمکی نخواهد کرد.

در این مسیر، طی یک دهه گذشته، تاجران تراریخت با اتکا به سود سرشار تجارت این محصولات به شبکه‌سازی گسترده در درگاه‌های مختلف اجرایی، علمی، سیاسی و رسانه‌ای مبادرت کرده و سناریوهای متنوع و حاشیه‌های فراوانی برای نیل به اهداف تجاری‌شان به‌اجرا گذارده‌اند، از جمله اینکه ایران اولین کشور دنیا بود که کشت محصول تراریخته برنج را در سند بالادستی‌اش (برنامه ششم توسعه) گنجانده بود. این توطئه بی‌نظیر در غذای مردم ایران، به‌مدد حضور یکی از سرشاخه‌های این شبکه در بخش «تدوین بودجه پژوهشی کل کشور» در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود (البته وی بعدها اخراج شد).

اما به‌لطف خدا و با هوشیاری مردم، هم‌اکنون هم دولت و مجلس و نهادهای صیانتی در برابر کشت برنج تراریخت ایستاده‌اند، و هم تاجران تراریخت از این درخواستشان کوتاه آمده‌اند؛ اما یک خطر دیگر هنوز پابرجاست: احتمال دارد همین شبکه با ارائه توجیه‌های مختلف، دولت و مجلس را مجاب کند که لااقل در قبال مجوز «پنبه تراریخت» کوتاه بیاید. این توجیه‌ها که ذیلاً دروغین بودن همه آنها اثبات خواهد شد می‌تواند شامل ادعای افزایش عملکرد پنبه برای کشاورزان، ریسک کمتر و حصول سلامتی بیشتر، کاهش مصرف سموم و یا حل مشکل کم‌آبی و… باشد.

بیشتر بخوانید:

مرگ خاموش سلامتی با محصولات تراریخته

۷ دلیل عاقلانه، برای مصرف نکردن «تراریخت»

وفق قانون، تصمیم برای صدور مجوز باید نهایتاً در شورای ملی ایمنی زیستی، با مشارکت وزرای جهادکشاورزی و بهداشت و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، زیر نظر معاون اول رئیس جمهوری، آقای دکتر جهانگیری اتخاذ شود.

اظهارات دکتر جهانگیری طی هفته‌های اخیر موضعی «نه موافق و نه مخالف» را نشان می‌دهد؛ که به این ترتیب این خطر احساس می‌شود که ادراک‌سازی «شبکه تاجران» کارگر افتاده و با سکوت افکار عمومی ورود پنبه تراریخت به سبد مصرفی مردم طی سالهای آینده، دور از انتظار نباشد.

اما به‌دلایل ذیل، صدور این مجوز می‌تواند تبعات سنگینی برای همه افراد متأثر از این تصمیم داشته باشد:

۱. تبعات سنگین سلامت برای مردم (به‌ویژه بانوان و نوزادان)

۲. تبعات سنگین زیست‌محیطی برای زیست‌بوم کشور

۳. تبعات سنگین سیاسی برای دکتر جهانگیری و کل مجموعه دولت

۴. تبعات شدید قضائی برای ذی‌نفعان کشت این محصول

این دلایل به‌شرح زیر است:

۱- مطابق گزارش‌های اخیر، رهبر بانیان این فناوری در بنیاد راکفلر (یعنی ام. اس. سوامیناتان) که مدرک بسیاری از تاجران تراریخت در بنیاد راکفلر با امضای او صادر شده است، در مقاله‌ای جنجالی از کلیه مزایای ذکرشده برای پنبه تراریخت به‌کلی عقب نشست و فلسفه تولید این محصولات را زیر سوال برد. او به‌ویژه بر پنبه تراریخت در سه وجه مهم: ۱. عدم ایمنی و کنترل، ۲. عدم بازدهی بیشتر برای کشاورزان و ۳. عدم کنترل سموم و آفت‌کش‌ها، با تکیه بر تجربه هند در کشت این محصول، تأکید کرده است.

۲- البته پنبه خوردنی نیست؛ اما در تولید محصولات بهداشتی، مانند پنبه بهداشتی، گاز استریل، پوشک نوزادان و نوارهای بهداشتی بانوان مورد استفاده است. چه تضمینی وجود دارد که این محصولات طی زمان از این طریق برای سلامت زنان و نوزادان ایران خطرآفرین نباشد؟ هیچ تضمینی وجود ندارد.

۳- با توجه به اینکه آزمایش‌های ریسک این محصولات در «پشت درهای بسته» و «توسط کارشناسان انتصابی» انجام شده و «مستند!» می‌شود، و این «مستندات» به‌خلاف رویه معمول علم و فناوری در دنیا روی سامانه‌های معتبر علمی قرار نمی‌گیرد تا به بوته نقد گذاشته شود، شناخت دقیقی از این «مستندات» در اختیار نخبگان قرار نگرفته است؛ لیکن گزارشهای واصله نشان می‌دهد: پنبه داخلی در کار نیست و سازواره ژنی به‌کار گرفته‌شده در انواع «داخلی!» از نوع MON531 (متعلق به کمپانی یهودیان رسمی مونسانتو) بوده و در بسیاری از گزاره‌های ارزیابی ریسک نیز از مستندات این کمپانی استفاده شده است.

سازمان محیط زیست کانون قویِ افرادی است که از پیش از این دولت بر تجارت تراریخت اصرار داشته‌اند. سخنان فوق، واکنش سخنگوی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، به آمارهای دروغین مسئول سازمان محیط زیست در این خصوص است.

با استناد به موارد بالا دو پرسش اساسی و روشن از جناب آقای جهانگیری مطرح است:

۱- آیا آقای جهانگیری مسئولیت سیاسی صدور مجوز پنبه تراریخت را به‌عهده می‌گیرند که بعد از ۱۰ سال، تجربه ورشکسته اقتصاد پنبه هند و پاکستان را در کشاورزی ایران تکرار می‌کند؟

۲- آیا ایشان مسئولیت تاریخی اپیدمی سرطان‌ها، آلرژی‌ها و بیماری‌های احتمالی ناشی از استفاده این محصولات (به‌صورت پوشک، نوار بهداشتی، پنبه و گاز استریل یا منسوجات) در اقشار در معرض آسیب به‌ویژه زنان، کودکان و مجروحان را به‌عهده می‌گیرند؟

منبع: تسنیم
۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۱:۵۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

کتاب «فتنه تغلّب» منتشر شد

پیوندهای مرتبطفیلمفیلم
۱۳۹۷/۱۰/۰۸
در آستانه سالگرد حماسه مردمی ۹ دی؛


فتنه‌ی ۸۸ یک رخداد دوران‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت. از این رو دست یافتن به جزئیات بیشتر یا مرور تجربه‌های آن به شکل مستند و روایی، برای غنی‌سازی تحلیل‌ها نیز اهمیت فراوان دارد. از سوی دیگر، مسائل مربوط به فتنه‌ی ۸۸ در ذهن برخی اقشار و لایه‌های اجتماعی رسوب کرده و همچنان زنده است که باید به آن پاسخ داده شود؛ ضمن آنکه نسل‌های جوان‌تر بدون آنکه خود با بلوغ سیاسی در آن تجربه حضور داشته باشند، تحت هجوم القائات دشمنان دراین‌باره هستند. در چنین شرایطی است که هر چندوقت یک‌بار رهبر معظم انقلاب بر اساس اقتضاء به موضوع فتنه‌ی ۸۸ می‌پردازند و اجازه نمی‌دهند به‌کلی فراموش شود یا جای شاکی و متهم در رابطه با این امر، عوض شود.

اکنون با گذشت حدود یک دهه از برگزاری حماسه‌ی ۴۰ میلیونی انتخابات دوره‌ی دهم ریاست جمهوری و رخدادهایی که به علت ایستادگی در برابر نتیجه‌ی آراء و روندهای قانونی، کام مردم را تلخ کرد، انتشارات مؤسسه‌ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، کتاب «فتنه تغلّب» را که به روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه‌ی ۸۸ اختصاص دارد، منتشر کرده است. این کتاب شامل روایت‌هایی است از بیانات و اقدامات رهبر انقلاب در جریان فتنه‌ی ۸۸ که می‌تواند لایه‌هایی تازه از واقعیت را نمایان کرده و رسوبات ابهام و تردید دراین‌باره را از ذهن‌ها بزداید.
«فتنه تغلب» شامل برخی سخنان منتشرنشده‌ی رهبر انقلاب است؛ از جمله در طلیعه‌ی کتاب که دیدگاهی کلان به موقعیت نظام اسلامی در برابر نظام سلطه عرضه می‌کند. همچنین روایت‌هایی از برخی سخنان و کنش‌های ایشان را در بر می‌گیرد که دیگران آن‌ها را بیان نموده‌اند؛ از جمله حجت‌الاسلام حمید پارسانیا شرحی از جلسه‌ی صمیمانه و گفت‌وگوهای صریح تعدادی از فضلای حوزه‌ی علمیه با رهبر انقلاب در اواخر تیرماه ۸۸ را ارائه نموده است.

آقای حسن رحیم‌پور ازغدی، خطبه‌ی ۲۰ شهریور ۸۸ آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه‌ی تهران را که به دسته‌بندی مخالفان سیاسی و روش برخورد با آن‌ها مطابق سیره‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام اختصاص داشته، تحلیل کرده است.

علاوه بر این دو مصاحبه، کتاب حاوی بخشی از خاطرات منتشرنشده‌ی دکتر علی آقامحمدی است که همراه با گروهی از دوستانش -که همگی مورد اعتماد مهندس موسوی بوده‌اند- در دو مقطع از سال ۸۸ به رایزنی برای رفع ابهامات و حل مناقشات پرداخته است؛ روندی که هم مورد توافق ارکان نظام مانند رهبر انقلاب و شورای نگهبان و هم مورد حمایت کسانی همچون مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.

آقایان محسنی اژه‌ای و سیدمهدی خاموشی نیز که گفت‌وگوهایی نزدیک و فشرده در چند برهه از سال ۸۸ با نامزدهای انتخابات داشتند، مذاکرات خود را در این کتاب تشریح نموده‌اند. روایت مذاکرات این دو تن که از دو موضع مختلف با سران معترض انجام شده، هم نشانگر زاویه‌ی دید آقایان موسوی و کروبی و هم نشانگر ریشه‌های تردیدها و تصمیم‌های ایشان است.

یادداشتی بلند با عنوان «چرا؟» در ۱۶ بند به قلم آقای علیرضا شمیرانی، از دیگر مطالب این کتاب است. وی تلاش می‌کند تا با کنار هم قرار دادن سطور گفته و ناگفته‌ای از رخدادها و کنش - واکنش‌های سال ۸۸ که دربرگیرنده‌ی بیانات رهبر انقلاب در کنار اظهارات دیگرانی همچون مقامات مسئول کشور، برخی اعضای دفتر رهبری و چهره‌های سیاسی هوادار نامزدها است، مخاطب را با تبیینی استفهامی به تأمل درباره‌ی آنچه رخ داده، برانگیزد.

بازخوانی زمینه‌ها و پیامدهای خطبه‌ی ۲۹ خرداد ۸۸ و روایت‌هایی از چند گفت‌وگوی رودرروی رهبر انقلاب اسلامی با برخی منتقدان عملکرد نظام در جریان فتنه‌ی ۸۸، بخش‌های دیگری از این کتاب به قلم آقایان مصطفی غفاری و حسین شهسواری است.

بخش پیوست «فتنه تغلب» شامل پنج خرده‌روایت است که بیانات و مواضع رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی این موضوع را از یکم فروردین ۱۳۸۸ تاکنون تلخیص و تنظیم نموده و می‌تواند راهنمایی برای علاقه‌مندان به فهم دقیق‌تر منظومه‌ی فکری و عملکردی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی فتنه باشد.

اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کتاب، بازنشر متن کامل نشست رهبر معظم انقلاب با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که این روزها برخی رسانه‌ها آن را -که احتمالاً از نسخه‌ی پیش‌نویس کتاب برداشت شده- منتشر نموده‌اند. این موضوع با واکنش دستپاچه‌ی رسانه‌های بیگانه و حامی فتنه مواجه شد. آن‌ها نه‌فقط به تفسیر بلکه به روایت متن و حاشیه‌ی آن به‌زعم خود پرداختند؛ درحالی‌که با فرض صحت، هیچ کدام نفی‌کننده‌ی آنچه از مضامین صریح این دیدار منتشر شده، نیست.

«فتنه تغلب» به کوشش آقای مصطفی غفاری گرد آمده و انتشارات انقلاب اسلامی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) آن را در ۴۶۰ صفحه به بهای ۳۲ هزار تومان روانه‌ی بازار کتاب نموده است.
نسخه چاپی نسخه قابل چاپ
۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۰۰:۰۱
حسن حیدری
پنجشنبه 6 دى 1397
شناسه خبر : 302575
همانطور که حوزه علمیه در بیانیه خود اعلام کرده است که از گفتگو و نقد سازنده و ناصحانه استقبال می کند؛ اتفاقا باید از اینگونه مطالبه گری ها و نقد های محترمانه آن هم از سوی افرادی با سابقه حوزوی، علمی و انقلابیِ درخشان استقبال کند و آن را در راستای دلسوزی دلسوزان حوزه و نظام اسلامی تعبیر و تفسیر نماید و به نقد های موجود درباره حوزه ترتیب اثر دهد و به جای بیانیه علیه ناقدان دلسوز و خوش سابقه، از برچسب بی اطلاع و نفوذی خوردن افراد فاضل و دلسوز جلوگیری نماید.

چرا برخورد بزرگان و مدیریت حوزه علمیه با انتقادها مناسب نیست؟/ نباید دلسوزان انقلاب را با برچسب «نفوذی و بی‌اطلاع» ساکت کرد

همانطور که حوزه علمیه در بیانیه خود اعلام کرده است که از گفتگو و نقد سازنده و ناصحانه استقبال می کند؛ اتفاقا باید از اینگونه مطالبه گری ها و نقد های محترمانه آن هم از سوی افرادی با سابقه حوزوی، علمی و انقلابیِ درخشان استقبال کند و آن را در راستای دلسوزی دلسوزان حوزه و نظام اسلامی تعبیر و تفسیر نماید و به نقد های موجود درباره حوزه ترتیب اثر دهد و به جای بیانیه علیه ناقدان دلسوز و خوش سابقه، از برچسب بی اطلاع و نفوذی خوردن افراد فاضل و دلسوز جلوگیری نماید.

گروه معارف - رجانیوز: هر قدر که انقلاب اسلامی بیشتر به سوی آرمان ها و اهداف خود گام میگذارد، بیشتر به مبانی تئوریک مبتنی بر اموزه های اسلامی و انقلابی نیاز پیدا می کند که اتفاقا باید مبنای تمامی عملکرد های جمهوری اسلامی قرار بگیرد. اصلی ترین متولیان مبانی تئوریک نظام اسلامی حوزه و دانشگاه است و به همین علت سالهاست رهبری معظم انقلاب مطالبات بسیار جدی نسبت به این دو نهاد مهم و کلیدی مطرح کرده اند. 

 

با گسترش نیاز های جامعه اسلامی و افزایش سطح انتظار آن از حوزه و دانشگاه، برخی عقب ماندگی ها و کم کاری ها بیشتر به چشم می آید تا جایی که برخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی احساس تکلیف کرده و در تریبون های عمومی به مطالبه گری از آن پرداخته اند. 

 

اما همین مطالبه گری و بیان کاستی های حوزه علمیه که از طرف انسان های خوش سابقه و دلسوز جهت ارتقاء حوزه علمیه و نیل آن به حوزه مطلوب بیان شده است، بعضا مورد انتقاد برخی علما و فضلای حوزه علمیه قم قرار گرفته است. 

 

در همین راستا آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید بارها نسبت به این سخنان موضع گرفتند. ایشان ضمنا پس از سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی به عنوان سخنران قبل از خطبه های نماز جمعه تهران که در بخشی از سخنان خود به مطالبه گری از حوزه علمیه و علما پرداخته بود طی سخنرانی موضع گرفتند و فرمودند: 

 

هفته گذشته در سخنرانی قبل از خطبه های نمازجمعه تهران، ضد حوزه های علمیه صحبت کردند، عجیب است نمازجمعه ای که ائمه جمعه فرزندان حوزه هستند، پایگاهی برضد حوزه شود. چطور می شود شما به فردی اجازه دهید ضد حوزه حرف بزند و دروغ بگوید. شما می دانید که در دروس حوزه، مرتب حرف های تازه و مطابق نیازهای روز زده می شود،اما این فرد عنوان می کند ۴۰ سال است حرف های تازه در حوزه زده نشده است، اینجا برخی گمان پیدا کردند که درون نظام هم افرادی بر ضد حوزه هستند. 
 
در همین راستا، شورای عالی حوزه های علمیه هم طی بیانیه ای ضمن استقبال از گفتگو و نقد سازنده به دفاع از کیان حوزه و مرجعیت پرداخته است. در بخشی از این بیانیه آمده است: 
 
حوزه و روحانیت در طول تاریخ پر افتخار خود همواره حافظ اسلام و ارزش‌های دینی، معنوی، اخلاقی و در کنار مردم و محرومان و مهد پیدایش و پشتیبان انقلاب و نظام اسلامی بوده و خواهد بود و در مسیر دفاع از اسلام عزیز و مردم شریف همواره خطرها و سختی‌ها را تحمّل نموده است و همچنان بر این عهد استوار خواهد بود؛ حوزه‌های علمیه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی برای پاسخ به نیازهای دنیای معاصر و نظام اسلامی گام‌های بلندی برداشته است، از یکسو در قلمرو فقه معاصر و مسائل نوپدید، درس‌های خارج متعدد از سوی مراجع عظام و اساتید عالی‌مقام شکل گرفته است و نگارش صدها کتاب، مجله، مقالات و تحقیقات گسترده در این زمینه شاهد این رشد و تعالی است، از سوی دیگر در زمینه علوم عقلی و کلام، حوزه‌های علمیه تجربه گرانباری انباشته و در بررسی مسائل و پرسش‌های جدید و پاسخ‌گویی به نیازها، تولیدات انبوهی به وجود آورده است؛ همین‌طور در عرصه قرآن و تفسیر و علوم قرآن، دستاوردهای عظیمی به جامعه علمی و نسل جدید تقدیم کرده است و در قلمرو علوم انسانی، اجتماعی و اسلامی گام‌های مهمی برداشته، چند هزار اثر در این زمینه تولید کرده است و تربیت خیل عظیم مُبلغّان و نیروهای شایسته برای تأمین نیاز فرهنگی و دینی جامعه اسلامی و عرصه بین‌الملل و نیز نهادهای گوناگون نظام اسلامی برگی دیگر از این کتاب قطور است، و به فضل الهی این مسیر را با هوشمندی و قوّت ادامه خواهد داد. نهاد مرجعیت، رکن استوار حوزه‌های علمیه و تکیه‌گاه همة این تحولات است و این نهاد الهی همواره در کنار ملّت شریف و غمخوار محرومان و مستضعفان بوده است و امام راحل(قدّس‌سرّه) و رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی بر عظمت و اهمیّت این نهاد عظیم تأکید داشته‌اند و اینک وظیفه همه حوزویان و نخبگان و عموم جامعه، صیانت از این جایگاه رفیع است.
 
اما کماکان و بعد از اظهارات برخی مراجع تقلید و فضلای حوزه علمیه قم در واکنش به سخنان مطالبه گرایانه برخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی عده ای معتقدند حوزه امروز با حوزه مطلوب و تراز انقلاب اسلامی فاصله دارد. البته این سخنان به این معنا نیست که پیشرفت فوق العاده حوزه علمیه و ورود آن در مسائل مستحدثه و اجتماعی دیده نمی شود و یا مغرضانه سانسور می شود بلکه به این معناست که دلسوزان نظام اسلامی و حوزه های علمیه، وظیفه خود را مطالبه گری از این نهاد مقدس می دانند تا حوزه علمیه هر روز بیش از پیش ارتقاء و تحول یافته و به سمت نقطه مطلوب و آرمانی خود حرکت کند. 
 
اما برخی از علما و بزرگان حوزه علمیه مستمرا در واکنش به این مطالبه گری ها برچسب بی اطلاعی و نفوذ در حوزه های علمیه را مطرح می کنند و بیان می دارند که این افراد از ورود حوزه علمیه در مسائل روز و مستحدثه بی اطلاع اند در حالیکه ارتقاء و رشد حوزه های علمیه پس از انقلاب اسلامی و ورود آن در مسائل مستحدثه بر کسی پوشیده نیست و هدف این مطالبه گری ها  ضمن علم  به آن رشد های بی نظیر که به برکت انقلاب اسلامی اتفاق افتاده است، مطالبه گری برای ارتقاء حوزه علمیه و نیل این نهاد مقدس به نهاد تراز انقلاب اسلامی است. شاید فحوای کلام مطالبه گران را بتوان در یک جمله خلاصه نمود و آن هم این است که حوزه علمیه ضمن رشد و ارتقاء قابل توجه هنوز با نقطه مطلوب فاصله دارد و هنوز نمی تواند پاسخگوی همه نیاز های جامعه اسلامی باشد. 
 
در بخشی از بیانیه شورای عالی حوزه های علمیه آمده است :
 
آنچه برشمرده شد، برخی از برکات مراجع عظام و حوزه‌های علمیه است و البته این همه به معنای نادیده گرفتن برخی از کاستی‌ها یا چشم پوشیدن از نقد‌ها نیست، چرا که حوزه‌های علمیه مهد نقد و مباحثه و پرسش و پاسخ و گفت وگوی علمی بوده است و اکنون نیز شنوای نقد ناصحان است.
 
همانطور که حوزه علمیه در بیانیه خود اعلام کرده است که از گفتگو و نقد سازنده و ناصحانه استقبال می کند؛ اتفاقا باید از اینگونه مطالبه گری ها و نقد های محترمانه آن هم از سوی افرادی با سابقه حوزوی، علمی و انقلابیِ درخشان استقبال کند و آن را در راستای دلسوزی دلسوزان حوزه و نظام اسلامی تعبیر و تفسیر نماید و به نقد های موجود درباره حوزه ترتیب اثر دهد و به جای بیانیه علیه ناقدان دلسوز و خوش سابقه، از برچسب بی اطلاع و نفوذی خوردن افراد فاضل و دلسوز جلوگیری نماید.

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
چهارشنبه 28 آذر 1397
شناسه خبر : 301874

واکنش آیت‌الله مکارم درمورد «لزوم پاسخگو بودن حوزه»: نماز جمعه را پایگاهی بر ضد حوزه کردند!

 از عجائب روزگار است که هفته گذشته در نماز جمعه تهران در سخنرانی قبل از خطبه ها بر ضد حوزه علمیه صحبت کردند؛ نماز جمعه ای که فرزند حوزه است؛ نماز جمعه ای که تمام ائمه جمعه بدون استثناء تربیت یافتگان حوزه هستند را پایگاهی بر ضد حوزه کردند.
 
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی صبح امروز در درس خارج فقه در مسجد اعظم قم به سخنان سخنران پیش از خطبه هفته گذشته نمازجمعه تهران واکنش نشان دادند و گفتند: از عجائب روزگار است که هفته گذشته در نماز جمعه تهران در سخنرانی قبل از خطبه ها بر ضد حوزه علمیه صحبت کردند؛ نماز جمعه ای که فرزند حوزه است؛ نماز جمعه ای که تمام ائمه جمعه بدون استثناء تربیت یافتگان حوزه هستند را پایگاهی بر ضد حوزه کردند.
 
ایشان اظهار داشتند: همه چیز شما که از حوزه است؛ چطور می شود که یک شخص مخالف حوزه را دعوت کرده تا دروغ بزرگ بگوید؟ در نماز جمعه بیان می کنند که چهل سال است حوزه حرف های سابقش را می زند؛ هر شخصی  نداند، شما طلاب و فضلای حاضر در جلسه می دانید که ما مرتب حرف های روز و مسائل مستحدثه را در دروس خارج می گوییم؛ اینجاست که برخی گمان پیدا کردند که در درون نظام هم مخالف حوزه هست.
 
این مرجع تقلید ابراز داشتند: کسانی که در بیرون نظام هستند، کارشان تضعیف حوزه و مرجعیت است؛ اما انتظار نداریم که در درون نظام هم افرادی بر ضد حوزه باشند.
 
این استاد برجسته حوزه خاطرنشان ساختند: بدانید و آگاه باشید که حافظ حوزه، خدا و امام زمان (عج) است؛ فرازونشیب های زیادی در حوزه از گذشته تاکنون بوده؛ اما خدا حوزه را حفظ کرد.
 
معظم له در ادامه توصیه هایی برای طلاب و روحانیون داشتند و تصریح کردند: سه نکته وجود دارد که حوزویان نباید آن را فراموش کنند؛ نکته اول آن است که همه حوزویان دست اتحاد داده و با هم متحد شوند تا نغمه خلافی در حوزه نباشد.
 
حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان داشتند: نکته دیگر آنکه همه حوزویان باید به مسائل روز آشنا شوند؛ هم مسائل مستحدثه را بدانند و هم بر شبهات وهابیت، تکفیری ها و ... مسلط شوند.
 
ایشان بر رعایت زی طلبگی و حوزوی نیز تأکید کردند و گفتند: طلاب و فضلا باید در پوشیدن لباس، مسافرت ها، وسائل نقلیه و ... زی حوزوی را فراموش نکرده و بهانه دست دشمن ندهند؛ و الا با دروغ های بزرگ، حوزه را مورد هجمه قرار می دهند.
 
این مرجع تقلید اظهار داشتند: حوزه علمیه قم در زمان آیت الله بروجردی، چهار هزار طلبه داشت؛ اما امروز 60 هزار طلبه دارد و در آینده بیشتر هم خواهد شد؛ ما در گذشته یک طلبه خواهر هم نداشتیم؛ اما امروز هزاران طلبه خواهر و درس خارج خوان داریم؛ خواستند این چیزها نباشد؛ اما الحمدلله حوزه رو به پیشرفت است و امام زمان (عج) حامی ماست و کمک می کند.
 
ایشان همچنین در ابتدای درس به روایتی از امام محمد باقر (علیه السلام) اشاره کردند و گفتند: حضرت در این حدیث فرمودند: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ اَقْفَالاً، وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الاَقْفَالِ الشَّرَابَ، وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ/ خداوند متعال براى شر و بدى، قفل هائى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است [چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد] و دروغ از شراب هم بدتر است».
 
این مرجع تقلید با بیان این مطلب که ابزار بسیاری از کارهای بد دروغ است، اظهار داشتند: ابزار کم فروشان، غارتگران، خلافکاران، تجاوزکنندگان به نوامیس و ... دروغ است.
 
این استاد برجسته حوزه با بیان این مطلب که در رسانه ها اعلام کردند که 62 درصد مردم آمریکا معتقدند که رئیس جمهورشان دروغگوست، ابراز داشتند: ما ایرانی ها در صف اول مبارزه با تروریست ها و تکفیری ها بودیم و همه این مطلب را می دانند؛ اما به دروغ می گویند که ایرانیان طرفدار تروریست ها و تکفیری ها هستند؛ چه دروغی از این بزرگتر و با همین دروغ ها، منافع خود را تحصیل می کنند.
 
معظم له خاطرنشان ساختند: اگر دروغ از جامعه برچیده شود، بسیاری از کارهای خلاف از بین می رود.
 
حضرت آیت الله مکارم شیرازی تصریح کردند: از زمانی که فضای مجازی باب شده، دروغ رواج بسیاری پیدا کرده است؛ فضای مجازی، فضایی برای دروغ گویان و تهمت زنندگان شده است و با همین دروغ ها، افکار عمومی را مشوش می کنند.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
جمعه 23 آذر 1397
شناسه خبر : 301374
نمازجمعه‌ای که دهه به دهه نتواند مخاطبان خود را به شکل کمی و کیفی تجدید نکند و نمازجمعه‌ای که با بطن جامعه ارتباط نگیرد، نمازجمعه‌ انقلاب نیست.
رحیم‌پور قبل از خطبه‌های نمازجمعه تهران:

رهبری نباید پاسخگوی قصور مسئولین و مخصوصا رئیس جمهور باشد/ امام جمعه نباید کارگری که قربانی اقتصاد برجامی شده را بی‌جواب بگذارد/ برای دفاع از جمهوری اسلامی چند نجومی‌بگیر را شلاق بزنید/ تفکر «به آن‌ها بهانه ندهیم» از «میرزا ملکم خان» تا امروز وجود دارد

نمازجمعه‌ای که دهه به دهه نتواند مخاطبان خود را به شکل کمی و کیفی تجدید نکند و نمازجمعه‌ای که با بطن جامعه ارتباط نگیرد، نمازجمعه‌ انقلاب نیست.
رجانیوز: حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، طی سخنانی در پیش از خطبه‌های امروز(۲۳ آذرماه) با بیان اینکه دو قرائت از نمازجمعه وجود دارد گفت: نمازجمعه محمّدی و علوی و نمازجمعه انقلاب، با بقیه نمازجمعه‌ها متفاوت است. نمازجمعه تریبونی است که باید هم خدمات حکومتی‌ها را توضیح دهد تا مردم سوءظن پیدا نکنند هم مسئولین به جای پاسخگویی به برخی مفاسد که چهار نفر دزد یا بی‌عرضه کاری نکنند به کل سیستم تعمیم داده شود و ولی نعمت‌ها را متهم به تشویش اذهان و ضدانقلابی‌گری نکنند.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، وی با بیان اینکه رهبری را پاسخگوی چند میلیون کارمند در سه قوه نکنیم، تصریح کرد: آنها را اینجا بیاوریم تا پاسخگوی عملکرد خود باشند؛ رهبری هم باید پاسخگوی وظایف خود باشد نه وظایف بر زمین‌مانده صدها هزار مسئول در حوزه‌ها مختلف.
 
رحیم‌پور ادامه داد: نمازجمعه‌ای که دهه به دهه نتواند مخاطبان خود را به شکل کمی و کیفی تجدید نکند و نمازجمعه‌ای که با بطن جامعه ارتباط نگیرد، نمازجمعه‌ انقلاب نیست.
 
وی با بیان اینکه نباید تریبون نمازجمعه را تبدیل به تریبون تکرار مکررات کم فایده و بی‌فایده کنیم، اظهار داشت: برخی از نمازجمعه‌های ما اینطور هستند و برخی نیز اینطور نیستند.
 
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: بین دو قرائت از نمازجمعه اید مواظب باشیم کدام طرف می‌رویم. نباید گذاشت کارگری که قربانی اقتصاد برجامی شده، بی‌جواب بماند. هم خدمات حوزه و دانشگاه را بگوییم و هم صدماتی که زده‌اند با کوتاهی‌هایشان باید شفاف در نمازجمعه مطرح شود. حوزه و دانشگاه و مدیریت‌ها، همگی باید شجاعانه  پاسخگو باشند و مسئولیت‌ها را بپذیرند.
 
رحیم‌پور با اشاره به تأکیدات اخیر رهبر انقلاب در درس خارج از فقه خود مبنی بر لزوم پاسخگو بودن مسئولین و شفاف‌سازی نسبت به مسئولیت‌های خود گفت:  همه نهادها باید پاسخگو باشند؛ اینکه چقدر امکانات گرفته‌اند و چه کرده‌اند. یکی از نهادهایی که باید پاسخگو باشد، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و در رأس آن رئیس‌جمهور و دبیرخانه شوراست. همچنین اعضای حقوقی باید پاسخگو باشند. اعضای حقیقی نیز باید پاسخگوی مواضعی که گرفته‌اند و نگرفته‌اند باشند.
 
وی با بیان اینکه باید پاسخگو باشیم که به خودمان رسیدیم یا محرومین، تصریح کرد: رهبری هم باید پاسخگوی وظایف خود باشد که پاسخگوست. اما نباید کاری کرد که رهبری مجبور باشد پاسخگوی کوتاهی‌های ما و از جمله قصوری باشد که از سوی سه قوه و مخصوصاً رئیس‌جمهور صورت می‌گیرد.
 
رحیم پور ادامه داد: نمازجمعه انقلابی نمازجمعه امیرالمؤمنین است که خانمی به نام «سوده» از دیار خود می‌آید و نزد حضرت می‌رود و می‌گوید قبل از اینکه نماز را بخوانی، پاسخ مرا بده. مسئول شما در شهر ما آدم خشن و بی‌ادبی است و حق‌الناس را رعایت نمی‌کند. امیرالمؤمنین همان‌جا از برخی مسئولین توضیح می‌خواهند و وقتی که سخنان آن خانم تأیید می‌شود، همان‌جا نامه عزل آن مسئول را به آن خانم می‌دهد تا به دست او برساند؛ این می‌شود مدیریت علوی.
 
وی، نمازجمعه بدون امر به معروف و نهی از منکر را به نمازشب با حالت جنابت تشبیه کرد و گفت: باید به این روح مقدسی که در نسل سوم و جمهوری مظلوم جوانه می‌زند سلام بگوییم. امر به معروف حکم‌الله و نیاز قطعی است. هزار سال غربت شیعه را از یاد نبریم. با شتاب و بی‌فکر حرف نزنیم اما حتماً حرف بزنیم. نمازجمعه زنده، جریان خون را در رگ‌ها جامعه حفظ می‌کند.
 
رحیم‌پور افزود: بار سنگینی از دهه پنجاه بر دوش ما قرار دارد استخوان‌هایمان درد می‌کند و این بار سنگین را باید به دوش فرزندان‌مان بسپاریم. همه ما رفتنی هستیم و می‌رویم و اسلام می‌ماند. انقلاب باید بماند و ما باید فدای انقلاب شویم. نگذاریم کسانی از مسئولیت‌ها آویزان شوند و اسلام را فدای خودشان کنند؛ اگرچه در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی.
 
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه مراقب باشیم نمازجمعه عقیم نباشد، تصریح کرد: نمازجمعه باید تریبون دوطرفه باشد؛ دادگاه اخلاقی و حق‌الناس است اینجا. نمازجمعه جای لالایی خواندن و تکرار مکررات بی‌اثر نیست؛ جای طرح مسائل جدید است.تریبون پاسخگو کردن سران سه قوه و معاونانشان است و شفاف‌سازی درباره اینکه چه کسی چقدر از بیت‌المال گرفته و در قبال آن چه‌کار کرده است. نمازجمعه تریبون پاسخگو کردن دانشگاه‌ها و حوزه‌هاست؛ مدیریت‌های حوزه‌های علمیه، مدرسین تا مراجع تقلید همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوی مسئولیت‌های معرفتی خود. 
 
رحیم‌پور ادامه داد: دوره کلیّات و مکررات گذشت؛ عبور کنیم از این عصر؛ در متن جامعه باشید؛ جامعه رفت و شما جا ماندید. دوره استثنایی تشیع است و شما در دنیا و آخرت مسئول هستید که چرا از دشمنان ملّت عقب ماندید. بسیاری از سنگرهای معرفتی و فقهی خالی مانده است. فیضیه مظلوم باید پرچمدار آگاهی و عدالت و  فقاهت زنده باشد. امام گفت مراقب خطر نفوذ در حوزه تا حد مرجع‌سازی باشید؛ هم در وصیت نامه این را گفت و هم بارها قبل از آن؛ از قم تا نجف و از نجف تا قم.
 
وی با بیان اینکه امام گفت که مرجع، پاپ نیست و مرجعیت نمایشی و ارثی نیست، تصریح کرد: حوزه محافظه‌کار و روحانیت بی‌درد، روحانیت شیعه علوی نیست؛ تمایل به اشرافی‌گری خیانت به روحانیت شیعه است. امام به برخی‌ها گفت ضعیفید آقا!
 
رحیم‌پور با بیان اینکه عده‌ای معدود به جای کل حوزه و رحانیت پاسخ سؤالات و شبهات را می‌دهند و از چهار طرف می‌جنگند و از دو طرف فحش می‌خورند، افزود: شماها کجایید؟ در صحنه‌های خطر نیستید. آنجا که شفاف و منطقی باید سخن بگویید، تعداتان خیلی کم است.
 
وی، نمازجمعه را قلب تپنده جامعه دانست که باید به مردم امید بدهد و دشمنان را مأیوس کند؛ نمازجمعه‌ای که مغز بیدار جامعه باشد و برای مشکلات مادی و معنوی و اخلاقی مردم مدام راه‌حل بدهد.
 
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: امام‌جمعه باید در کنار کارگر محرومی که قربانی اقتصاد برجامی یا قربانی خصوصی‌سازی‌های بی‌حساب و کتاب و بی‌نظارت شد بایستد. هیچ امام‌جمعه‌ای حق ندارد به کارگری که در اقتصاد برجامی بیکار شده است  و خانواده‌اش به‌خاطر نظارت غلط حکومت در مسأله خصوصی‌سازی گرسنه مانده است بگوید این‌ها به نمازجمعه چه ربطی دارد بروید جاهای دیگر حرف‌تان  را بزنید؛ ربط دارد آقا! عین ربط است.
 
رحیم‌پور با بیان اینکه تشریفات در نمازجمعه حرام است و صف اول نمازجمعه؛ مقابل دوربین نشستن فضیلت نیست، تصریح کرد: امنیت نود درصد مسئولین در خطر نیست؛احتیاجی به محافظ  و تشریفات ندارند؛ امنیت اسلام در خطر است. وی‌آی‌پی نشینی‌ها در سراسر کشور مضر به حال جمهوری اسلامی است. برای دفاع از حیثیت جمهوری اسلامی چند مسئول دزد و فاسد و حقوق نجومی‌بگیر را به صف اوّل بیاورید و مثل امیرالمؤمنین شلاق بزنید تا ببینید نمازجمعه چگونه هم جوان‌تر می‌شود و هم جمعیت آن هزاربرابر.
 
وی ادامه داد: مسئولین صالح و خدمتگزار هم باید بیایند و به سوالات پاسخ دهند و تشویق بشوند تا قربانی چند مسئول فاسد نشوند. مدیرانی که دروغ گفتند و وعده دروغ دادند و امیدهای دروغ و ترس‌های دروغ در دل ملّت پروراندند، نه صداقت داشتند نه شفافیت و نه مسئولیت‌پذیری باید در این محفل مقدس به صراحت مورد خطاب و نهی از منکر قرار بگیرند. نهضت امر به معروف و نهی از منکر را سرکوب نکنید؛ نه در فیضیه قم نه در دانشگاه و جامعه و نه در نمازجمعه. عزل و نصب‌ها باید در سه قوه باید زیر ذرّه‌بین برود.
 
عضو شورای‌عالی‌ انقلاب فرهنگی به حضور مجدد خود در نمازجمعه اشاره کرد و گفت: به عنوان عضو حقیقی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در سالروز تشکیل این شورا دعوت دوستان را پذیرفتم تا به عنوان فردی که در شورا تنها صاحب یک رأی است و اختیارات بیشتری نیستم، پاسخگو باشم و سخنگوی شورا هم نیستم.
 
رحیم‌پور با اشاره به سؤالات متعددی که درباره تعطیلی سخنرانی‌های وی در نمازجمعه پرسیده می‌شود اشاره کرد و گفت: خود من هم نفهمیدم چه شد. یک شخصی مسئول ستاد نمازجمعه بود که عزل شد و پیش من هم آمد و شفاف حرف نزد؛ متناقض حزف می‌زد. یک جا می‌گفت تحت فشار هستم و وقتی می‌گفتم از طرف چه کسی و چرا، شفاف جواب نمی‌داد و یک بار دیگر می‌گفت تقصیر خودم بوده و حرف‌هایی از این قبیل.
 
وی ادامه داد: در این فاصله نیز بارها دوستان جدید نمازجمعه تهران و شهرهای دیگر لطف کردند و دعوت کردند و بنده کوتاهی کردم. این بار هم به خاطر مسئله مهم شورای‌عالی انقلاب فرهنگی که باید آن را شورای مظلوم نامید، نه به عنوان منتقد بلکه به عنوان منادی مظلومیت شورا آمده‌ام و به دوستان گفتم من نمازجمعه نخواهم آمد؛ اگر خواستید آن ‌مباحث یا مباحث دیگری ادامه پیدا کند من همان آدم هستم و به همان سبک حرف می‌زنم و فعلاً‌ قبول کرده‌اند و آمده‌ام تا ببینیم بعد چه می‌شود.
 
رحیم‌پور به برخی نسبت‌ها و نقل قول‌هایی که به وی نسبت داده می‌شود اشاره کرد و گفت: از بنده راجع به مسائل مختلف و یا خودم در فضای مجازی تهمت و شایعه و دروغ مطرح می‌شود و حتی در خبرگزاری‌های رسمی چیزهایی می‌گویند که روح من هم از آن‌ها خبر ندارد. تکذیبیه هم می‌دهیم منتشر نمی‌کنند. در رسانه‌ها و به‌خصوص فضای مجازی تا اطلاع ثانوی اصل را بر دروغ‌گو بودن خبرها قرار بدهید مگر ثابت باشد راست است.
 
وی افزود: نه در اینستاگرام هستم نه توئیتر. توئیتر را از طرفی ممنوع کردند؛ از طرفی خود مسئولین آنجا عضو هستند؛ این توهین به مردم است؛ یا آزاد کنید یا به قانون احترام بگذارید. من نه وقت دارم نه پول و امکانات. البته یکی دو گروه  از دوستان به کمک آمدند تا ان‌شاءالله سایت را در فضای مجازی فعال کنیم تا پاسخ برخی ابهامات داده شود.
 
رحیم‌پور به ارائه توضیحاتی درباره شورای‌عالی انقلاب فرهنگی پرداخت و گفت: اولاً این را بدانید که دو نفر از سران سه قوّه، کلاً در جلسات شورای‌عالی انقلاب فرهنگی شرکت نمی‌کنند؛ راحت! آقایان برادران دو قوّه، کلاً در جلسات شورا شرکت نمی‌کنند و این خلاف قانون است. رئیس شورا، همیشه رئیس‌جمهور است و رئیس‌جمهور فعلی، بسیاری از جلسات شورا را لغو می‌کند و برگزار نمی‌کند. 
 
وی با بیان اینکه تعداد جلسات و مصوبات شورا در پایین‌ترین سطح خود در چهل سال اخیر قرار دارد، اظهار داشت: رکورد پایین‌ترین مصوبات شورا مربوط به سه سال اخیر است. جلساتی که باید ماهی دو بار تشکیل شود و هفته‌ای یک بار هم کم است، ماهی یک بار و گاهی دو ماه یکبار تشکیل می‌شود؛ نیم ساعت تا یک ساعت را هم سخنرانی می‌کنند.
 
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی گفت: ما اسناد تصویب شده‌ای در شورا داشته‌ایم  که برخی از آن‌ها سی چهل جلسه و نزدیک به یک سال طول کشیده تا تصویب بشوند، امّا به مقام اجرا که می‌رسد رئیس‌جمهور آن‌ها را امضاء و ابلاغ نمی‌کند و حتی یک جلسه اجرایی برای آن تشکیل نمی‌دهند.
 
وی با بیان اینکه دوستان دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به من گفتند بیش از ۱۵ مصوبه مهم‌ شورا به دفتر رئیس‌جمهور رفته که ایشان نه جواب می‌دهد نه رد، تصریح کرد: این هم خلاف قانون است. هیچ رئیس‌جمهوری در هیچ دوره‌ای حق ندارد مصوبات شورا را امضاء و ابلاغ و اجرا نکند. نباید به بهانه اینکه داده‌ایم به مشاوران تا نظر بدهند، مصوبات را معطل بگذارند. اصلاً بعد از تصویب مصوبه در شورا، هیچ کسی حق ندارد نظر بدهد؛ باید برود برای اجرا. اگر کسی حرفی دارد؛ رؤسای سه قوه، معاونان آن‌ها، وزرا و وکلا و مهم‌ترین افراد در شورا هستند و همان‌جا حرف‌هایشان را بزنند و چکش‌‌کاری کنند؛ وقتی تصویب شد دیگر ارائه به مشاور، معنا ندارد.
 
رحیم‌پور ادامه داد: کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را دولت اجرا می‌کند و برای اجرای آن، بودجه تخصیص داده و تقسیم‌کار شده است؛ در حالیکه شورای نگهبان سال‌ها قبل چند اشکال به آن وارد کرد. با این حال، سند ملّی کودک و نوجوان که سال گذشته در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و با حضور رئیس‌جمهور تصویب شده، ماه‌هاست که در دفتر رئیس‌جمهور قرار دارد. ایشان می‌گویند در دفتر خودم نیست؛ در دفتر بغلی است. نه امضاء می‌شود نه ابلاغ و اجرا. سندی که خودمان تصویب کرده‌ایم و ایشان هم رئیس‌ جلسه بوده ابلاغ نمی‌شود و آن چیزی که سازمان ملل داده دارد اجرا می‌شود؛ این است مظلومیت شورای‌عالی انقلاب فرهنگی.
 
وی با بیان اینکه وزیران و نهادهایی که در شورا عضو هستند و خودشان رأی می‌دهند باید هر چند ماه یا یکسال یکبار، به شورا گزارش بدهند امّا این کار را نمی‌کنند. نه اجرا می‌کنند نه گزارش می‌دهند. آیا شورای‌عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه فرماندهی است؟ قرارگاه فرماندهی بدون فرمانبر؟
 
رحیم‌پور ادامه داد: برخی اعضای شورا و کسانی که دوستان ما هم هستند کاملاً‌ شخصیت و رفتار دوگانه دارند و ملاحظات شخصی‌شان بر مسئولیت شرعی و تکلیف قانونی‌شان می‌چربد. افکار اعضای شورا هم‌جهت و قرارگاهی نیست؛ همه شفاف نیستند. برخی عضویت در شورا را یک موقعیت شخصی می‌بینند نه یک رسالت انقلابی و سنگر مکتبی. در اظهارنظر کردن یا نکردن، ملاحظات شخصی‌ برخی‌ها غالب است. در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، از لیبرالِ مذهبی داریم تا محافظه‌کارِ بله قربان‌گو، تا کسانی که مکتب و خطّ انقلاب و امام را شناخته‌اند و می‌خواهند اجرا کنند، امّا عرضه ندارند.
 
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ما اعضای شورا از هیچ جا بازخواست نمی‌شویم و کسی به ما نمی‌گوید شما که ده سال یا بیست سال هست آنجا نشسته‌اید، دارید چه می‌کنید. در شورا مصوبات بسیار خوبی داشته‌ایم  که آرشیو شده‌اند و برنامه عمل قرار نمی‌گیرند. سه قوّه خودشان شریک تصمیم‌گیری و تصویب مصوبات شورای‌عالی انقلاب فرهنگی هستند ولی کار خودشان را می‌کنند. رؤسای سه قوه، وزیران مدیران، تقریباً در هیچ یک از بودجه‌بندی‌ها و عزل و نصب‌ها پاسخگوی مصوبات شورا نیستند.
 
رحیم‌پور با طرح این سؤال که آیا ما اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، مشاور فرهنگی رئیس شورا و منصوب او هستیم؟ گفت: نه! ما هم‌ردیف او هستیم. رئیس‌ شورا، رئیس‌ جلسه است و از طرف شورا مأمور می‌شود که اجرا کند. رؤسای سه قوه هم اینطور است. چرا گفته‌اند سران هر سه قوه در شورا حضور داشته باشند؟ برای اینکه هر سه قوه مصوبات را عمل کنند چون خودشان در جریان تصویب بوده اند.
 
وی ادامه داد: شورای‌عالی انقلاب فرهنگی اگر می‌خواهد قرارگاه فرهنگی کشور باشد باید یک دادگاه عالی تشکیل بشود تا کل کسانی که مصوبات شورا را در نهادهای حکومتی رعایت نمی‌کنند در آن دادگاه بازخواست بشوند. در این سال‌ها هرچه فکر کردم می‌بینم راه دیگری وجود ندارد. باید هر کس در این شورای سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری و استراتژیست فرهنگ و علم در کشور کوتاهی کند در این دادگاه پاسخ بدهد؛ باید بودجه‌اش را کم یا قطع کنند؛ باید عزل بشود.
 
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: ما قرارگاه عالی مدیریت، نظارت و سیاست‌گذاری و  ضامن اجرای آن در کشور هستیم. امّا تفنگ بی‌گلوله. مصوبات خوب اما در آرشیو. اسناد بالادستی بدون اسناد پایین‌دستی. اسناد پایین‌دستی که بر اساس آن عزل و نصب می‌شود و بودجه‌ها تقسیم می‌شود دست جاهای دیگر و کسان دیگری است و آن‌ها پاسخگو نیستند.
 
وی با بیان اینکه رهبر انقلاب اخیراً به اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی گفتند که من در پیشگاه خدا با شما اعضای شورا احتجاج می‌کنم که من شما را شناختم و برای این کار گذاشتم امّا کوتاهی کردید، گفت: ما هم اینجا پیشنهاد می‌کنیم که این وضعیت که بخواهیم شاهد بی‌نظمی و عدم شفافیت و عدم پاسخگویی در موسیقی، سینما، تئاتر، نشر کتاب، فضای مجازی بی‌شناسنامه و... باشیم نباید ادامه پیدا کند و سران سه قوه و مسئولین نهادها و وزرا و وکلا و مسئولین نهادهایی مثل سازمان تبلیغات، صداوسیما و سایر نهادها که منصوب مستقیم رهبری هستند و معاون رئیس‌جمهور که مسئولیتش تنظیم بودجه‌ است- و اصلا علت حضورش در شورا این است که اگر مصوبه‌ای بار مالی دارد و خلاف قانون است همانجا بگوید، نه اینکه تصویب بشود و بیندازند دور- یا باید بگویند مصوبات شورا نادرست بوده و خلاف قانون بوده یا باید اجرا کنند؛ با حیثیت رهبری و جمهوری اسلامی و با حقوق فرهنگی و آموزشی و علمی مردم بازی نکنید.
 
رحیم‌پور ادامه داد: چند روز پیش در جلسه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی همین دعوا و جرّ و بحث شد که چرا مصوبات شورا را می‌برید در دفتر رئیس‌جمهور معطل می‌گذارید و چرا دستورات سازمان ملل را یکی یکی؛ بی‌صدا و با صدا اجرا می‌کنید و بعد می‌گویید قبلاً رونوشت دادیم به شما؟ نه سند ۲۰۳۰ به شورا آمد و نه موارد متعدد دیگر. کنوانسیون کودک را اجرا می‌کنند و نمی‌گویند بار مالی دارد. سند شورای انقلاب فرهنگی در همین باب را از سال گذشته نگه داشته‌اند. این موارد یکی دوتا نیست. این تفکر غرب‌زده و غرب‌پرست؛ این تفکر ما نمی‌توانیم  وآن‌ها می‌توانند؛ این تفکر «به آن‌ها بهانه ندهیم» و رعیت‌شان باشیم، از «میرزا ملکم خان» تا امروز با شدّت و ضعف وجود دارد ولی ما باور نمی‌کردیم در چهلمین سال جمهوری اسلامی در حکومت جمهوری اسلامی کسانی را در سه قوه داشته باشیم که اینطوری فکر می‌کنند.

 

صوت ها

۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۷:۲۱
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

روزشمار فتنه ۸۸؛ بخش دوم

بیش از 10 نفر از هموطنان کشته و ده ها نفر زخمی شدند. اوباش با سنگ و کوکتل مولوتف به ناحیه بسیج مقداد در خیابان آزادی حمله کردند که با مقاومت بسیجیان مواجه شدند. همچنین اغتشاش‌گران به مسجد لولاگر در خیابان آذربایجان نیز حمله‌ور شدند و بخش‌هایی از مسجد را به آتش کشیدند

بیش از 10 نفر از هموطنان کشته و ده ها نفر زخمی شدند. اوباش با سنگ و کوکتل مولوتف به ناحیه بسیج مقداد در خیابان آزادی حمله کردند که با مقاومت بسیجیان مواجه شدند. همچنین اغتشاش‌گران به مسجد لولاگر در خیابان آذربایجان نیز حمله‌ور شدند و بخش‌هایی از مسجد را به آتش کشیدند
گروه تاریخ-رجانیوز: اکنون که در آستانه نهمین سالروز یوم‌الله 9 دی‌ماه هستیم، برای جلوگیری از تغییر جای شهید و جلاد، لازم است وقایع هشت‌ماه اغتشاش آفرینی و آشوب‌طلبی های اصلاح‌طلبان مورد بازخوانی قرار گیرد. از همین رو رجانیوز، در این چند روز منتهی به نهم دی‌ماه، به بازخوانی وقایع و اتفاقات مهم ایام فتنه می‌پردازد. متن پیش رو، دومین بخش از سلسله گزارشات روزشمار حوادث سال 88 است که بخش های دیگر آن نیز در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
 
 
عظیم‌ترین نماز جمعه تاریخ جمهوری اسلامی ایران
به گزارش رجانیوز، 29 خرداد 88 دانشگاه تهران یک روز تاریخی دیگر را برای همیشه به نام خود ثبت کرد و آن هم برپایی عظیم ترین نماز جمعه تاریخ جمهوری اسلامی، به امامت رهبر معظم انقلاب بود. ایشان در خطبه های نماز جمعه با طرح مسایل مختلفی از جمله حوادث بعد انتخابات، تاکید بر رسیدگی قانونی به اعتراض معترضین توسط شورای نگهبان، نقاط قوت و ضعف مناظرات تلویزیونی قبل انتخابات، اشتباه در نام بردن افراد در مناظره ها، تفاوت نظرهای بین مسئولین ارشد نظام، نزدیکی نظر رییس جمهور نسبت به هاشمی رفسنجانی به ایشان، عدم امکان وقوع انقلاب مخملی در جمهوری اسلامی، تاکید بر رقابت دورن نظام هر 4 نامزد انتخابات، باج ندادن به قانون شکنان، ضرورت پرهیز از اردو کشی های خیابانی، رسوایی سران جنایتکار امریکا و انگلیس در جهان  و ... به طور مفصل با مردم صحبت کردند.
 
حمایت فدائیان خلق از موسوی و کروبی
سایت اخبار روز، وابسته به گروهک فدائیان خلق نوشت در روز 29 خرداد 88 در حمایت از فتنه گران نوشت: « شکی نیست که نه آقای موسوی و نه آقای کروبی کاندیدای ایده آل برای ایجاد تغییرات بنیادی نیستند اما شرایط سیاسی فعلی و جنبش برآمده از آن، می طلبد با پرهیز از حداکثرخواهی، همدلی و همراهی داشته باشیم. اگر جنبش بتواند انتخاباتی با حضور ناظران خارجی را به کرسی بنشاند آن وقت گام اساسی برای تغییرات جدی ساختار حاکمیت برداشته شده است.»
 
 
به آتش کشیدن مسجد
تجمع بدون مجوز حامیان مهندس موسوی در تاریخ 29 خرداد، آنهم به دعوت مجمع روحانیون مبارز از میدان انقلاب تا آزادی برگزار شد. در این تجمع که دیگر در آن جمعیت انبوه روزهای گذشته دیده نمی شد، بی‌اعتنایی مردم به این تجمع غیرقانونی با خشم اغتشاش‌گران مواجه شد و این طیف که تلاش زیادی داشتند در 2 تجمع قبلی خود در میدان هفتم تیر و میدان امام خمینی وجهه‌ای مسالمت‌آمیز از تجمعات خود نشان دهند و حتی از این اجتماع‌ها با عنوان "تجمع سکوت" و همراه با آرامش یاد می‌کردند، امروز بار دیگر دست به آشوب‌گری زدند. طی این اقدامات بیش از 10 نفر از هموطنان کشته و ده ها نفر زخمی شدند. اوباش با سنگ و کوکتل مولوتف به ناحیه بسیج مقداد در خیابان آزادی حمله کردند که با مقاومت بسیجیان مواجه شدند. همچنین اغتشاش‌گران به مسجد لولاگر در خیابان آذربایجان نیز حمله‌ور شدند و بخش‌هایی از مسجد را به آتش کشیدند.
آشوب‌گران پس از آنکه در اثر مقاومت دفاعی نیروهای نظامی مجبور به فرار شدند، اقدام به آتش زدن لاستیک و تعدادی موتورسیکلت کردند و با حمله به برخی موتورسواران و ضرب و شتم آن‌ها موتورها را آتش زدند. همچنین دامنه‌ی این درگیری‌ها به خیابان ستارخان تهران نیز کشیده شد و یک اتوبوس شرکت واحد توسط اوباش به آتش کشیده شد. با این حال، برخورد قاطع نیروهای نظامی و مردمی با اغتشاشگران موجب شد این افراد متفرق شوند و آخرین دست و پاز دن‌ها و زورآزمایی‌های خیابانی به منظور اعمال فشار برای تحقق خواسته غیرقانونی ابطال انتخابات ناکام ماند، به طوری که تا قبل از تاریک شدن هوا تمام مناطق دست‌خوش آشوب، آرام شد.
 
انتشار فایل صوتی فائزه هاشمی
همین ایام، فایل صوتی سخنان فائزه هاشمی در اجتماع معترضین در خیابان آزادی منتشر شد. وی در بخشی از سخنانش می گوید: «اگر تاریخ را نگاه کنید رهبری در زمان ریاست جمهوری، نخست وزیرش از سوی آقای خمینی تحمیلی بود. زمانی که هاشمی رییس جمهور شد، او رییس جمهور آقا نبود. خاتمی هم همین طور. تنها دوره ای که رهبر واقعیست الانه. یکی از مشکلات اساسی مربوط به خاتمی بود. او کاره ای نبود. عامل اصلی این دیکتاتوری ها را خاتمی می دونم چون در 18 تیر مسیر را به سمت تندی برد که همه چهره ها را لو داد و رو کرد و دست همه ی اصلاح طلب ها رو شد و رسید به 18 تیر. آقای خامنه ای هم هوشیار شد و از اونجا کابوس ما شروع شد و از انتخابات بعدی دیگه اصلاح طلب ها قدرت نگرفتند و سر بابام هم اونطوری شد ... این اعتراضات باید ادامه پیدا کنه. اینا باید بفهمن مردم کوتاه بیا نیستن. از بس خاتمی بی عرضه بود، (در انتخابات قبلی) اون همه تقلب شد و بابا نتونست رای بیاره. خاتمی آخرش گفت انتخابات سالم بوده، چون خودش برگزار کرده بود و به نام خودش نوشته می شد. خاتمی خیلی خیانت کرد ... خاتمی مشکلات زیادی دارد واگر هم می آمد نمی توانست کاری بکند، مگر خاتمی دفعه قبل چکار کرده بود؟ فقط رأی داشت و گرچه رأی آورد اما دشمنانش هم زیاد بودند اما موسوی چون نبوده دشمن هم نداشته است و اصولگرایان هم حامی او بودند و حامی خاتمی نبودند. اصلاً موسوی خیلی بهتر است. چهره های دیگه باید میومدن که نیومدن. حسن روحانی باید میومد، لاریجانی باید میومد. باز به هر حال بهتر از احمدی نژاد می شد.» وی در پایان درباره صحبتهای پدرش با احمدی نژاد هم گفت: «پدرم در حرم امام به احمدی نژاد گفته که هم درباره من و هم درباره بچه هایم و دیگران اشتباه می کنی یا این حرفهایت را خودت اصلاح کن یا اگر بخواهی شعار بدهی، پیگیری می کنم و ما ول نمی کنیم.»
 
 
نماز جمعه مختلط با حضور هاشمی رفسنجانی!
26 تیر 88، هاشمی رفسنجانی پس در قامت خطیب نماز جمعه به دانشگاه تهران رفت. البته این بار چهره های دیگری نیز پس از مدتها راهی نمازجمعه تهران شدند که شاخص ترین آنها مهندس موسوی و زهرا رهنورد بودند که بعد از 20 سال در نماز جمعه تهران شرکت کردند. مهدی کروبی و هادی غفاری نیز از دیگر شرکت کنندگان نماز جمعه این روز بودند. همسر و 2 دختر هاشمی نیز در نمازجمعه قسمت خواهران حضور یافته بودند. همسر هاشمی که رو به جمعیت نشسته بود هنگامی که بخش عمده‌ای از نمازگزاران شعارهای انقلابی سرمی‌دادند، رفتارهای تحقیرآمیزی از خود بروز می‌داد. هم چنین در این نمازجمعه که تقریباً از ابتدای این هفته تبلیغات وسیعی از سوی رسانه‌های حامی موسوی و برخی شبکه‌های خارجی برای شرکت در آن انجام شده بود، هیچ‌یک از رؤسای قوای سه‌گانه و مسئولین ارشد این قوا حضور نیافتند. 
 
 
تعدادی از حامیان موسوی نیز در نماز جمعه حضور داشتند و با شعار "هاشمی، هاشمی، سکوت کنی خائنی" و خواندن سرود یار دبستانی من و سوت و کف و شعارهایی همچون "مرگ بر چین" در حین صحبت های خطیب جمعه تهران، فضای متمایزی نسبت به دیگر نمازهای جمعه بوجود آوردند. هم چنین اقامه نماز به صورت مختلط، عدم رعایت اتصال با صفوف نمازگزاران و اقامه نماز با کفش از دیگر حواشی این نمازجمعه به شمار می آمد.
 
شکایت خانواده‌های شهدا از کروبی
20 مهر 88، تعدادی از خانواده های شهدا طی نامه ای به دادستان دادگاه ویژه روحانیت تهران از کروبی به دلیل توهین به شهدا و نشر اکاذیب شکایت کردند. در قسمتی از شکایت نامه آمده است: «امضاء‌کنندگان ذیل جمعی از خانواده‌های شهدا هستند که در خصوص توهین و افترا و هتک حرمت و نشر اکاذیبی که حجت‌‌الاسلام کروبی تحت این عنوان که «یکی از دختران شهدا توسط مراجع انتظامی مورد تجاوز واقع شده و به قتل رسیده است» در حالیکه شخص موردنظر وی از خانواده شهدا نبوده و دارای سوء شهرت می‌باشد که هم اکنون در قید حیات است شکایت خود را اعلام داشته‌اند. موضوع اعلام شده از سوی آقای کروبی کذب محض بوده و باعث تشویش اذهان عمومی و سوء‌ظن نسبت به خانواده‌های شهدا گردیده است. در صورتی که آقای کروبی به عنوان رئیس سابق بنیاد شهید یا مسئول به راحتی می‌توانسته قبل از عنوان کردن این موضوع، درباره صحت و سقم آن تحقیقاتی به عمل می‌آورد. لذا ما جمعی از خانواده‌های شهدا از آقای مهدی کروبی شکایت داشته و خواستار تعقیب کیفری و مجازات نامبرده و اعاده حیثیت خانواده‌های شهدا طبق قواعد فقهی و حقوقی و قوانین جاریه جمهوری اسلامی ایران، می‌باشیم.»
 
13 آبان ناکام برای اصحاب فتنه
در حالی که از مدتها پیش از 13 آبان، تبلیغات گسترده ای توسط طیف موسوم به سبز برای این روز آغاز شده بود، حضور اقشار مختلف مردم، دانشجویان و دانش آموزان جریان فتنه را در حاشیه قرار داد. مردم با شعارهای "مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر منافق"، "مرگ بر دیکتاتور مخملی"، "هم غزه هم لبنان خط مقدم ما است" و "سبز فقط سبز علی لعنت به سبز اموی" سر دادند و هم چنین تصاویری از شهیدان مطهری، بهشتی، همت، باکری را نیز به همراه داشتند. از طرف دیگر در حالی که اصلاح طلبان با پشتوانه رسانه های بیگانه و با صدور بیانیه های متعدد از مدتها پیش برای شرکت در راهپیمایی روز 13 آبان آماده می شدند، حضور آنان تنها به پایتخت خلاصه شد و در عین حال فتنه گرانی که موفق به برهم زدن مراسم روز 13 آبان نشده بودند، در مواجهه با شعارهای پی در پی مردم به سمت خیابان های اطراف حرکت کردند و ضمن سردادن شعارهایی چون مرگ بر روسیه، مرگ بر چین، جمهوری ایرانی و ... با آتش زدن سطل های زباله یا شکستن شیشه برخی اتوبوس ها به راه خود ادامه دادند.
اما در عین حال سیر تجمعات و راهپیمایی های طی ماههای اخیر حکایت از ریزش شدید پشتوانه مردمی اصلاح طلبان و قرار گرفتن آنها در موضع اپوزیسیون نظام دارد. هم چنین مهدی کروبی نیز که در بین اقلیت اغتشاش گران حاضر شده بود پس از حضور مردم خشمگین به سرعت گریخت. یاسر هاشمی رفسنجانی نیز با لباس مبدل در خیابان شهید بهشتی حضور پیدا کرده و به ساماندهی اغتشاشگران پرداخت.
 
 
قاتل خواندن بسیجیان توسط موسوی
4 آذر ماه 88، میرحسین موسوی پانزدهمین بیانیه خود را به مناسبت هفته بسیج منتشر کرد. وی در این بیانیه بسیجیان را «جیره خوار دولت» و تلویحا «قاتل» معرفی کرد. وی در ادامه نیز خود و جریان متبوعش را داعیه دار بازگشت به آرمانهای اصیل انقلاب و اسلام ناب دانست. جریانی که به مدت 8 ماه در صدد براندازی جمهوری اسلامی، میراث حضرت امام خمینی، بودند.
 
بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: "اخیرا یکی از نامزدهای ناکام انتخابات ریاست جمهوری دهم، بسیج را جیره خوار دولت دانسته است. قطعا نفس پاسخگویی به افرادی که برای نشان دادن حیات و هویت خویش فحاشی به چهره ها و تشکل های انقلابی و ارزشی را در دستور کار قرار داده اند، اشتباهی گزاف است اما چه کسی است که نداند تا قبل از برگزاری انتخابات، همین آقایان در ستاد خویش شاخه بسیجیان تاسیس کرده بودند؟ آیا در آن زمان نمی دانستند بسیج جیره خوار دولت است یا به جهت ترس از ریزش آرای خویش در جامعه انقلابی و متدینین خود را بسیجی معرفی می کردند؟ آیا روسپی گری سیاسی معنایی جز این مدل رفتارها دارد؟ و بر فرض صحت این ادعا، کسانی امروز بسیج را جیره خوار دولت جمهوری اسلامی می کنند که خود سر در آخور دشمنان 30 ساله اسلام و امام و رهبری و دولت جمهوری اسلامی دارند." در ادامه این بیانیه آمده است: "به نظر می رسد مماشات مسئولین قضایی در برخورد با سران فتنه و افرادی که پشت صحنه قتل ده ها نفر از شهروندان بی گناه طی حوادث بعد از انتخابات بوده اند، آنان را تا جایی گستاخ نموده که انقلابی ترین تشکل مردمی کشور را قاتل معرفی کنند. تشکلی که به فرمان حضرت امام (ره) تاسیس شد و انشاا... تا روز قیامت نیز خواری در چشم دشمنان خارجی و منافقین داخلی خواهد بود."
 
 
 
این گزارش ادامه دارد
۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۷:۰۳
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

روزشمار فتنه ۸۸؛ بخش اول

در آخرین ساعات رای گیری علی اکبر محشتمی پور رییس کمیته صیانت از آرای موسوی با حضور در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که «چه شواهدی برای پیروزی موج سبز و برنده شدن موسوی در کشور دارید؟» گفت: "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است". یعنی بدون اینکه هیچ استدلالی مبنی بر پیروزی موسوی در انتخابات داشته باشد، از پیروزی جریان اصلاح‌طلب در انتخابات صحبت کرد

در آخرین ساعات رای گیری علی اکبر محشتمی پور رییس کمیته صیانت از آرای موسوی با حضور در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که «چه شواهدی برای پیروزی موج سبز و برنده شدن موسوی در کشور دارید؟» گفت: "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است". یعنی بدون اینکه هیچ استدلالی مبنی بر پیروزی موسوی در انتخابات داشته باشد، از پیروزی جریان اصلاح‌طلب در انتخابات صحبت کرد
گروه تاریخ-رجانیوز: اکنون که در آستانه نهمین سالروز یوم‌الله 9 دی‌ماه هستیم، برای جلوگیری از تغییر جای شهید و جلاد، لازم است وقایع هشت‌ماه اغتشاش آفرینی و آشوب‌طلبی های اصلاح‌طلبان مورد بازخوانی قرار گیرد. از همین رو رجانیوز، در این چند روز منتهی به نهم دی‌ماه، به بازخوانی وقایع و اتفاقات مهم ایام فتنه می‌پردازد. متن پیش رو، اولین بخش از سلسله گزارشات روزشمار حوادث سال 88 است که بخش های دیگر آن نیز در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
 
اولین ادعاهای کذب و بی اساس
به گزارش رجانیوز، برای اولین بار در همان روز شروع رای گیری انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، سایت اصلاح‌طلب قلم نیوز در ساعت 13:11 به نقل از ابوالفضل فاتح رییس کمیته اطلاع‌رسانی ستاد مهندس موسوی، خبری با عنوان «پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم» منتشر ساخت. این سایت هم چنین در ساعت 19:01 به نقل از فرشاد مومنی عضو ستاد مهندس موسوی نوشت: "میرحسین موسوی در آستانه شکستن رکورد 30 میلیون رأی است." و در ساعت 20:21 نیز در خبری اعلام کرد: "موسوی بیش از 60 درصد آرا را کسب کرده است."
 
 
 
البته ذکر این نکته نیز ضروری است که ساعتی قبل از اینکه قلم نیوز خبر کذب پیروزی موسوی را منتشر کند، ساعت 12:10 سایت یاری نیوز به نقل از سید محمد خاتمی، خبر پیروزی میرحسین موسوی در دور نخست انتخابات را مخابره نمود.
 
همچنین سایت جمهوریت، وابسته به جریان اصلاح‌طلب، در ساعت 21 خبری با عنوان «خاتمی به موسوی تبریک گفت»، خبر از پیروزی موسوی، آنهم قبل از اتمام رای گیری ها داد.
 
در آخرین ساعات رای گیری علی اکبر محشتمی پور رییس کمیته صیانت از آرای موسوی با حضور در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که «چه شواهدی برای پیروزی موج سبز و برنده شدن موسوی در کشور دارید؟» گفت: "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است". یعنی بدون اینکه هیچ استدلالی مبنی بر پیروزی موسوی در انتخابات داشته باشد، از پیروزی جریان اصلاح‌طلب در انتخابات صحبت کرد. وی در ادامه نیز از قابل قیاس نبودن آرای موسوی و دیگر کاندیداها سخن گفت و از برگزاری جشن پیروزی حامیان موسوی در 23 و 24 خرداد خبر داد.
 
همان ساعات نیز که هنوز رای گیری ادامه داشت، موسوی با برگزاری یک کنفرانس خبری، اعلام کرد "برابر اطلاعاتی که از ستادهایمان در سطح کشور داریم، برنده قطعی با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم."
 
 
 
23 خرداد، اعلام رسمی نتایج انتخابات
بنابر اعلام رسمی وزارت کشور، از 39 میلیون و 165 هزار و 191 برگه رای ماخوذه، محمود احمدی‌نژاد با 24 میلیون و 527 هزار و 516 رای و کسب 62.63 آرا رئیس جمهور منتخب ملت ایران معرفی شد. محسن رضایی با 678 هزار و 240 رای (1.73 درصد) ، مهدی کروبی با 333 هزار و 635 رای (0.85 درصد) و میرحسین موسوی با 13 میلیون و 216 هزار و 411 رای (33.75 درصد) نتوانستند آرای اکثریت را برای خود جلب کنند. میزان آرای باطله نیز 409 هزار و 384 رای بود.
 
در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، بنابر اعلام رسمی وزارت کشور، بیش از 39 میلیون از 46 میلیون ایرانی واجد شرایط جهت رای دادن در انتخابات شرکت کردند که مشارکت بیش از 85% از مردم در این انتخابات، طی 31 سال استقرار نظام جمهوری اسلامی یک رکورد جدید و بی سابقه محسوب می‌شد.
 
اما ستاد انتخاباتی موسوی با صدور اطلاعیه ای با رد نتایج انتخابات اعلام کرد: "امروز اراده و عزم مردم ایران در برابر یک پدیده اعجاب‌انگیز به نام دروغ، تزویر و تقلب، بهت‌زده شده و بیش از پیش دلتنگ امام راحل است تا نزد او شکایت برد."
 
این درحالی بود که وزیر وقت کشور در نشست خبری خود با بیان اینکه نماینده‌های کاندیداها از ابتدا تا پایان شمارش آرا بر سر صندوق‌ها حضور داشتند، گفت: "حاضریم استان به استان و شهر به شهر، کلیه آرا را در اختیار نامزدها بگذاریم و حتی حاضریم همکاری‌های بیشتری داشته باشیم تا اگر شبهه‌ای وجود دارد برطرف شود." محصولی در ادامه تاکید کرد: "هیچ مستندی از تخلفی که در نتایج انتخابات اثر گذار باشد نداشتیم و اگر ارائه شود، پیگیری خواهد شد."
 
استدلال‌های سطحی و کودکانه
زهرا رهنورد همسر مهندس موسوی طی گفتگویی که با شبکه تلوزیونی بی بی سی فارسی، درباره ادعاهای جنبش سبز در ارتباط با انتخابات داشت، گفت: "نتیجه آرا دقیقا عکس آن چیزی است که واقعیت دارد، یعنی دقیقا نسبت آرای موسوی به احمدی نژاد 4 به 1 بوده است. یک نقاطی هستند که خودشان نشان دهنده نادرست بودن میزان آراست. مثلا ترک زبانها و مردم آذرباییجان فرزند خودشان را رها نمی کنند تا به فرد دیگری رای بدهند یا خود بنده که بارها گفتم من لر هستم و آقای موسوی هم گفته داماد لرستان است، لرها داماد خودشان را رها نمی کنند و به احمدی نژاد رای بدهند. این دو مورد برای ما ملاک است که باقی موارد هم همینطور است." وی در پاسخ به خبرنگار بی‌بی‌سی که پرسید «رای آقای موسوی بر اساس برآوردهای شما چهار به یک بوده است، در قیاس آقای احمدی‌نژاد مستندات شما چه هست؟» اظهار داشت: "در شهرستان ها و تهران در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آن است که اصلاً قابل تصور باشد، هر وقت طرفداران دو طرف حاضر می شدند، طرفداران احمدی‌نژاد در حد یک صدم بودند در مقابل طرفداران موسوی ... ما نمی دانیم چگونه با این صندوق ها عمل شده و رأی‌ها چگونه دست برده شده و چه بوده، فقط می دانیم که نسبت موسوی به احمدی‌نژاد 4،5 به یک یا 4 به یک یا جاهای دیگر ممکن است مثلاً 3 به 1،5 باشد."
 
 
 
به عبارتی دیگر دلیل حامیان موسوی، داماد لرستان و آذری زبان بودن موسوی و همچنین تجمع‌های قبل از انتخابات طرفداران موسوی بوده است.
 
مهدی کروبی نیز که تعداد آرایی که به دست آورده بود، از آرا باطله کمتر بود، با انتشار بیانیه‌ای نتایج انتخابات را نپذیرفت. کروبی در پایان بیانیه‌اش نوشته بود: «این تازه اول داستان است.»
 
این شبهه افکنی در نتیجه انتخابات، جریان‌های معاند و ضد انقلاب را هم ترغیب کرد که علیهجمهوری اسلامی موضع‌گیری کنند.
 
ابوالحسن بنی صدر که با سرکرده منافقین و در لباس زنانه از ایران گریخته بود، در مصاحبه با تلوزیون صدای آمریکا نتایج انتخابات ایران را «تقلب بزرگ» توصیف کرد.
 
مجمع روحانیون مبارز نیز بدون هیچگونه دلیل منطقی و محکمه پسندی، با صدور بیانیه ای خواستار ابطال نتایج انتخابات ریاست جمهوری شد.!
 
بعد از ظهر 23 خرداد ماه، اغتشاشات پراکنده در تهران آغاز شد. تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران در حالی که به دو دسته موافق و مخالف نتایج انتخابات تقسیم شده بودند در خیابان 16 آذر و سپس میدان انقلاب علیه همدیگر شعارهایی سردادند. مخالفین شعارهایی همچون مرگ بر دیکتاتور و موافقین شعارهایی چون قبول اکثریت، نشان آدمیت سر دادند. در حالی که جمعیت به سوی وزارت کشور حرکت می کرد، در خیابان فاطمی سطل های زباله توسط معترضین به نتایج انتخابات به آتش کشیده شد و به تدریج با تاریک شدن هوا، درگیری ها بین نیروی انتظامی و اغتشاشگران شدت گرفت. پیروزی قطعی دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دهم همان‌طور که انتظار می‌رفت با واکنش خشونت‌طلبانه برخی هواداران سایر رقبا به ویژه موسوی مواجه شده و این اوباش اجیر شده در میدان ولی‌عصر(عج) تهران اقدام به آشوب خیابانی و صدمه زدن به اموال عمومی کردند. هم چنین حوالی ساعت 18 یک دستگاه اتوبوس در خیابات مطهری به آتش کشیده شد.
 
 
مجموعه تحرکات انجام شده در سطح شهر تهران طی ساعات پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری، محصول طراحی اتاق عملیات آشوب و اغتشاش اصلاح‌طلبان در تهران است. این اتاق عملیات آشوب طی 24 ساعت گذشته و با حضور مؤثر محسن امین‌زاده و مصطفی تاج‌زاده مکرراً تشکیل جلسه داده و در حال برنامه‌ریزی برای دروغ‌پراکنی و شایعه‌سازی مانند پخش شایعه حبس خانگی موسوی و همچنین سازماندهی اراذل و اوباش برای ایجاد آشوب‌های خیابانی است. در همین راستا تعدادی از عوامل اصلی متهم به هدایت آشوب‌های خیابانی در تهران از جمله تاج‌زاده، رمضان‌زاده، میردامادی، بهزاد نبوی، محمدرضا خاتمی، مجردی، شریعتی، صفایی فراهانی، تقی رحمانی، هدی صابر و زیدآبادی بازداشت شدند.
 
همنوایی رسانه‌ی اسراییلی با موسوی و حامیانش
24 خرداد ماه و در ادامه تکرار ادعاهای بی اساس جریان اصلاح‌طلب، مبنی بر تقلب در انتخابات، سایت اسراییلی هاآرتص نوشت: «بی شک در انتخابات ایران دستکاری شده است. نتایج منتشر شده منطقی نیستند. امکان نداشت احمدی نژاد در دور اول از این حمایت گسترده برخوردار باشد.»
 
 
دیدار رهبر انقلاب اسلامی با موسوی
25 خرداد رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار میرحسین موسوی با ایشان، بر پیگیری مسائل از طریق مراجع قانونی تأکید کردند. در این دیدار که عصر دیروز انجام شد آقای میرحسین موسوی ضمن ارائه گزارشی، دیدگاه خود را درباره روند انتخابات بیان کرد. رهبر معظم انقلاب با تأکید بر لزوم حفظ آرامش و متانت خاطرنشان کردند: "در دوره های قبلی انتخابات نیز برخی افراد و نامزدها، مسائلی داشتند که از طریق شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی، پیگیری کردند و طبعاً در این دوره نیز مسائل باید از طریق قانونی دنبال شود." ایشان با اشاره به نامه آقای موسوی به شورای نگهبان افزودند: "به شورای نگهبان تأکید شده که با دقت به این نامه رسیدگی شود." رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریکات دشمن و برخی طراحیهای پشت صحنه برای به آشوب کشاندن خیابانها خطاب به آقای موسوی افزودند: "جنس شما با این گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید." ایشان با تحسین از حضور بی سابقه مردم در انتخابات 22 خرداد افزودند: "به یاری پروردگار انتخابات با اتقان، صحت و آرامش خوبی برگزار شد و شما هم مسائل مورد نظر را از طریق قانونی پیگیری کنید."
 
 
راهپیمایی مسالمت آمیز یا اغتشاش و آشوب؟
راهپیمایی غیرقانونی هواداران موسوی از میدان انقلاب تا آزادی برگزار شد. در این راهپیمایی موسوی، کروبی، خاتمی، فائزه هاشمی، مجید انصاری، غلامحسین کرباسچی، محمد رضا خاتمی و ... حضور داشتند. در انتهای مراسم آشوب گران تعدادی  اتوبوس، بانک، موتور سیکلت و دیگر اموال عمومی و شخصی را به آتش کشیدند. همچنین حمله به پاگاه نظامی بسیج مقداد در خیابان آزادی موجب درگیری مسلحانه نیروهای نظامی و اغتشاشگران شد که متاسفانه در این درگیری ها یک مادر و دختر (سرور برومند و فاطمه جب پور) در مهدکودکی در اثر اصابت گلوله به شهادت رسیدند. هم چنین داوود صدری 26 ساله و شاغل در شرکت دارو سازی،  مسعود خسروی 45 ساله کارمند تاکسیرانی و عضو بسیج و حسام حنیفه 19 ساله و کارمند شرکت نقشه کشی از افرادی بودند که به ضرب گلوله های غیرسازمانی به شهادت رسیدند و به همین علت خانواده های آنان از مسببین اغتشاشات بعد انتخابات و شخص میرحسین موسوی اعلام شکایت کردند.»
 
 
 
این گزارش ادامه دارد
۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۷:۰۰
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

چهل حدیث در مورد قم

چهل حدیث در مورد قم

خداوند حرمی دارد که مکه است، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله هم حرمی است وآن مدینه است. و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام کوفه است. و حرم ما اهل البیت شهر قم است. و بزودی در قم، زنی از فرزندان من به نام فاطمه دفن می شود که هر کس مرقد او را زیارت کند بهشت بر وی واجب می گردد. راوی گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از تولّد امام کاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بیان کرد

منبع : همراه زائران قم و جمکران، ص: 57 , مکارم شیرازی، ناصر

1. حرم اهل البیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود:

«انَّ لِلَّهِ حَرَماً وَهُوَ مَکةَ، وَانَ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ الْمَدینَةُ، وَانَّ لِامیرِالْمُؤْمِنینَ حَرَماً وَهُوَ الْکوفَةُ، وَانَّ لَنا حَرَماً وَهُوَ بَلْدَةُ قُمْ، وَسَتُدْفَنُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ اوْلادی تُسَمّی فاطِمَةُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قالَ الرَّاوی: وَکانَ هذا الْکلامُ مِنْهُ قَبْلَ انْ یولَدَ الْکاظِمُ علیه السلام؛

خداوند حرمی دارد که مکه است، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله هم حرمی است وآن مدینه است. و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام کوفه است. و حرم ما اهل البیت شهر قم است. و بزودی در قم، زنی از فرزندان من به نام فاطمه دفن می شود که هر کس مرقد او را زیارت کند بهشت بر وی واجب می گردد. راوی گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از تولّد امام کاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بیان کرد».[1]

2. مدفن شفیعه شیعیان

امام صادق علیه السلام فرمود:

«تُقْبَضُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدی اسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسی، وَتَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ

؛ در شهر قم زنی از فرزندان من رحلت می کند که نام او فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است، و تمام شیعیان من (که شایسته شفاعت باشند) با شفاعت این خانم وارد بهشت می شوند».[2]

3. زیارتی پر ارزش!

امام صادق علیه السلام فرمود:

«انَّ زِیارَتَها تَعْدِلُ الْجَنَّةَ

؛ بی شک (ثواب) زیارت مرقد حضرت معصومه علیها السلام برابر با بهشت».[3]

4. زیارت حضرت معصومه علیها السلام همسنگ زیارت امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام فرمودند:

«مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کمَنْ زارَنی

؛ هرکس حضرت معصومه علیها السلام را در قم زیارت کند گویا مرا زیارت کرده است».[4]

در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام می خوانیم:

«الا فَمَنْ زارَنی وَهُوَ عَلی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه کیوْمٍ وَلَدَتْهُ امُّهُ

؛ آگاه باشید کسی که با غسل زیارت، مرا زیارت کند از گناهانش پاک می شود، همانند روزی که از مادر متولّد شده است».[5]

5. مقام والای علمی حضرت معصومه علیها السلام

در عصر امام کاظم علیه السلام جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند تا خدمت آن حضرت رسیده و سؤالاتشان را از او بپرسند، امّا حضرت در سفر بود. به ناچار سؤالات را تحویل خانواده حضرت دادند تا در فرصتی دیگر پاسخ آن را بگیرند. به هنگام بازگشت به وطن برای خداحافظی به خانه حضرت رفتند. حضرت فاطمه معصومه علیها السلام سؤالات را به همراه جوابهایش به آنها داد. شادمان به سمت وطن حرکت کردند. اتّفاقاً در مسیر بازگشت امام کاظم علیه السلام را ملاقات کرده، و داستان را برای آن حضرت بازگو نمودند.

امام نوشته را گرفت و مطالعه کرد. پاسخ های حضرت معصومه علیها السلام همگی صحیح بود. امام سه بار فرمود:

«فِداها ابُوها

؛ پدرش به فدایش باد» با توجّه به این که حضرت معصومه علیها السلام در آن زمان سن و سال زیادی نداشت، این مطلب نشانگر عظمت او از نظر علم و معرفت بود».[6]

6. زیارتی معادل بهشت

سعد بن سعد می گوید: در مورد زیارت حرم فاطمه دختر امام موسی کاظم علیه السلام از امام رضا علیه السلام سؤال کردم.

حضرت فرمود:

«مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ

؛ کسی که آن حضرت را زیارت کند پاداشش بهشت است».[7]

7. ثواب زیارت حضرت معصومه علیها السلام

نویسنده کتاب کامل الزیارت به نقل از پدر و برادر بزرگوارش مطابق روایتی از امام جواد علیه السلام چنین نقل می کند:

«مَنْ زارَ عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ

؛ هر کس (مرقد) عمّه ام (حضرت فاطمه معصومه علیها السلام) را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».[8]

8. شهرهای نمونه

امام صادق علیه السلام فرمود:

«انَّ اللَّهَ اخْتارَ مِنْ جَمیعِ الْبِلادِ کوفَةَ وَقُمْ وَتِفْلیسَ

؛ خداوند ازمیان تمام شهرها، کوفه و قم و تفلیس[9] را برگزیده است».[10]

9. آشیانه آل محمّد علیهم السلام

امام کاظم علیه السلام فرمود:

«قُمْ عُشُّ آلِ مُحَمّدٍ وَمَأْوی شیعَتِهِمْ، وَلکنْ سَیهْلَک جَماعَةٌ مِنْ شَبابِهِمْ بِمَعْصِیةِ آبائِهِمْ وَالْاسْتِخْفافِ وَالسُّخْرِیةِ بِکبَرائِهِمْ وَمَشایخِهِمْ وَمَعَ ذلِک یدْفَعُ اللَّهُ عَنْهُمْ شَرَّ الْاعادی وَکلَّ سُوءِ

؛ قم آشیانه آل محمد و پناهگاه شیعیان آنان است، ولی بزودی عدّه ای از جوانان آنها به خاطر نافرمانی از پدران و استخفاف و تمسخر بزرگان و مشایخشان مجازات می شوند امّا در عین حال خداوند شر دشمنان و هرگونه شر و بدی را از آن شهر دفع می کند».[11]

10. حجّت خدا بر همه دنیا

امام صادق علیه السلام فرمود:

«انَّ اللَّهَ احْتَجَّ بِالْکوفَةِ عَلی سائِرِ الْبِلادِ، وَبِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اهْلِها عَلی غَیرِهِمْ مِنْ اهْلِ الْبِلادِ، وَاحْتَجّ بِبَلْدَةِ قُمْ عَلی سایرِ الْبِلادِ وَبِأَهْلِها عَلی جَمیعِ اهْلِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ مِنَ الْجِنّ وَالْإنْسِ، وَلَمْ یدَعِ اللَّهُ قُم وَاهْلَه مُسْتَضْعَفاً بَلْ وَفَّقَهُمْ وَایدَهُمْ.. . وَسَیأْتی زَمانٌ تَکون بَلْدَةُ قُمْ وَاهْلُها حُجَّةً عَلَی الْخَلائِقِ وَذلِک فی زَمانِ غیبَةِ قائِمِنا علیه السلام الی ظُهُورِهِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَانَ الْمَلائِکةَ لَتَدْفَعُ الْبَلایا عَنْ قُمْ وَاهْلِهِ، وَما قَصَدَهُ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا قَصَمَهُ قاصِمُ الْجَبَّارینَ

؛ خداوند کوفه را بر دیگر شهرها، و مؤمنین آن را بر مؤمنان سایر سرزمینها حجّت قرار داد. و شهر قم را بر سایر شهرها و مردم آن را بر همه اهالی شرق و غرب عالم، از جن و انس، حجّت قرارداد. خداوند شهر قم و مردم آن را مستضعف و ناتوان رها نکرده، بلکه به آنان توفیق داده و آنها را تأیید کرده است. روزگاری خواهد آمد که شهر قم و مردمان آن بر دیگر مردمان حجت باشند. آن روزگار در زمان غیبت قائم ماست تا زمان ظهورش. اگر چنین نبود زمین، اهل خود را در کامش فرو می برد. فرشتگان بلایا را از قم و مردم قم دور می کنند. هیچ ستمگری قصد بدی نسبت به آنان نکند، مگر آن که درهم شکننده ستمگران او را در هم شکند».[12]

11. معدن علم و دانش

امام صادق علیه السلام فرمود:

«سَتَخْلُو کوفَةُ مِنَ الْمُؤمِنِینَ، وَیأْزِرُ عَنْهَا الْعِلْمُ کما تَأْزِرُ الْحَیةُ فی جُحْرِها، ثُمَّ یظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یقالُ لَها قُمْ، وَتَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ، حَتّی لایبْقی فی الْارْضِ مُسْتَضْعَفٌ فی الدّینِ حَتّی الْمُخَدَّراتِ فِی الْحِجالِ، وَذلِک عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیجْعَلُ اللَّهُ قُمْ وَاهْلَهُ قائِمینَ مَقامَ الْحُجَّةِ، وَلَوْلا ذلِک لَساخَتِ الْارْضُ بِأَهْلِها، وَلَمْ یبْقَ فی الْارْضِ حُجَّةٌ، فَیفیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ الی سایرِ الْبِلادِ فی الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، فَیتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقَ حَتّی لایبْقی احَدٌ عَلَی الْارْضِ لَمْ یبْلُغْ الَیهِ الدّینُ وَالْعِلْمُ، ثُمَّ یظْهَرُ الْقائِمُ علیه السلام

؛ بزودی کوفه از مؤمنان تهی خواهد گشت و علم و دانش از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که در لانه اش پنهان شود. آن گاه علم و دانش در شهری به نام قم آشکار خواهد شد. این شهر معدن دانش و فضیلت خواهد شد تا آنجا که بر روی کره زمین کسی نمی ماند که در دین ضعیف وناتوان باشد، حتّی زنان پرده نشین؛ و این امر نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد.

خداوند قم و مردم آن را جانشینان حضرت حجّت قرار می دهد. اگر چنین نبود بی شک زمین اهل خود را می بلعید و در روی زمین حجتی باقی نمی ماند. علم و دانش از این شهر به شهرهای دیگر در شرق و غرب عالم سرازیر می شود و بدین سان حجّت خدا بر بندگانش تمام می شود، تا آنجا که در کره خاکی کسی نمی ماند که دین و دانش به او نرسیده باشد؛ سپس حضرت مهدی علیه السلام ظهور می کند».[13]

12. کانون شیعیان

عبدالله بن سنان روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، که در بخشی از آن آمده است:

«وَ هُوَ مَعْدِنُ شیعَتِنا

؛ قم کانون شیعیان ماست».[14]

13. به قم پناه ببرید!

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها

؛ هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است».[15]

14. سلام و برکات خدا بر قم

امام صادق علیه السلام فرمود:

«انَّ لَعَلی قُمْ مَلِکاً رَفْرَفَ عَلَیها بِجَناحَیهِ لایریدُها جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا اذابَهُ اللَّهُ کذَوبِ الْمِلْحِ فی الْماءِ، ثُمَّ اشارَ الی عیسَی بْنِ عَبْدِاللَّهِ[16]

فَقالَ: سَلامُ اللَّهِ عَلی اهْلِ قُمْ. یسْقَی اللَّهُ بِلادَهُمُ الْغَیثَ، وَینْزِلُ اللَّهُ عَلَیهِمُ الْبَرَکاتِ، وَیبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ، هُمْ اهْلُ رُکوعٍ وَسُجُودٍ وَقِیامٍ وَقُعُودٍ، هُمُ الْفُقَهاءُ الْعُلَماءُ الْفُهَماءُ، هُمْ اهْلُ الدّرایةِ وَالرّوایةِ وَحُسْنِ الْعِبادَةِ

؛ برفراز قم فرشته ای پیوسته بال و پر می زند. هیچ ستمگری تصمیم سویی در مورد قم نمی گیرد مگر این که خداوند او را (به وسیله آن فرشته) نابود می کند، همانگونه که نمک در آب حل می شود. حضرت سپس از عیسی بن عبدالله قمی یاد کرد و فرمود: سلام و درود خدا بر اهل قم. محلی که خداوند آن را با آب باران سیراب می کند، و برکاتش را بر اهل آن نازل می نماید، و گناهان و خطاهای آنان را تبدیل به حسنه می کند. آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنها هستند فقها و علما و خردمندان. آنان اهل روایت و درایت و عبادت نیکو هستند».[17]

15. سالم ترین شهرها

ابوموسی اشعری از حضرت علی علیه السلام پرسید: سالم ترین و بهترین شهرها به هنگام نزول فتنه ها و شعله ور شدن آتش جنگ ها چه شهری است؟ حضرت فرمود:

«اسْلَمُ الْمَواضِعَ یوْمَئِذٍ ارْضُ الْجَبَلِ، فَاذَا اضْطُرِبَتْ خُراسانُ وَوَقَعَتِ الْحَرْبُ بَینَ اهْلِ جُرْجانَ وَطَبرِسْتانَ وَخَرِبَتْ سَجِسْتانُ فَاسْلَمُ الْمَواضِعَ یوْمَئِذٍ قَصَبَةُ قُمْ، تِلْک الْبَلْدَةُ الَّتی یخْرُجُ مِنْها انْصارُ خَیرِ النَّاسِ اباً وَامّاً وَجَدّاً وَجَدَّةً وَعَمّاً وَعَمَّةً، تِلْک الَّتی تُسَمَّی الزَّهْراءُ، بِها مَوْضِعُ قَدَمِ جِبْرَئیلِ، وَهُوَ الْمَوْضِعُ الَّذی نَبَعَ مِنْهُ الْماءُ الَّذی مَنْ شَرِبَ مِنْهُ امِنَ مِنَ الدَّاءِ

؛ سالم ترین مکان ها در آن روز سرزمین کوهستان (ایران) است. هنگامی که خراسان مضطرب و ناامن شود وجنگی میان اهالی گرگان و مازندران رخ دهد و سیستان خراب شود، سالم ترین شهرها در آن زمان قم است. شهری که یاران بهترین انسان از نظر پدر و مادر و جدّ و جده و عمو و عمه از آن خروج می کنند.

شهری که به نام زهرا نامیده می شود، شهری که در آن محلّ قدم جبرئیل یافت می شود و از آن قدمگاه چشمه ای جوشیده که هر کس از آن بنوشد از درد در امان خواهد بود».[18]

16. خاک قم مقدّس است

امام صادق علیه السلام فرمودند:

«تُرْبَةُ قُمْ مُقَدَّسَةٌ وَاهْلُها مِنَّا وَنَحْنُ مِنْهُمْ، لایریدُهُمْ جَبَّارٌ بِسُوءٍ الّا عُجّلَتْ عُقُوبَتُهُ مالَمْ یخُونُوا اخْوانَهُمْ فَاذا فَعَلُوا ذلِک سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ جَبابِرَةَ سُوءٍ! اما انَّهُمْ انْصارُ قائِمِنا وَدُعاةُ حِقّنا. ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ الَی السَّماءِ وَقالَ: اللَّهُمَّ اعْصِمْهُمْ مِنْ کلّ فِتْنَةٍ وَنَجّهِمْ مِنْ کلّ هَلَکةٍ

؛ خاک قم مقدّس است، ومردم قم از ما، و ما از آنها هستیم. هر ظالم ستمگری نسبت به قم نظر سویی داشته باشد خداوند در مجازاتش تعجیل می کند. این ویژگی ها برای اهل قم تا زمانی است که نسبت به یکدیگر خیانت نکنند. اگر چنین کنند خداوند حاکمان ستمگری را بر آنها مسلّط می کند. آگاه باشید که یاران حضرت مهدی علیه السلام و دعوت کنندگان به حقّ ما، قمی ها هستند. سپس حضرت سر به آسمان بلند کرد و این گونه در حق اهل قم دعا کرد:

خدایا! آنها را از هرفتنه ای حفظ کن و از هر هلاکت و نابودی مصون بدار».[19]

17. صورت قم

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: «زمانی که به معراج رفتم در آسمان چهارم بنایی را مشاهده کردم که گنبد آن از لؤلؤ ساخته شده بود و دارای چهار ستون و چهار در بود، که گویا از استبرق سبز ساخته شده بود. به جبرئیل گفتم: این بنای با عظمت که همانند آن را در آسمان چهارم ندیدم چیست؟ گفت:

حَبیبی مُحَمَّدُ، هذِهِ صُورَةُ مَدینَةٍ یقالُ لَها قُمْ یجْتَمِعُ فیها عِبادُاللَّهِ الْمُؤْمِنُونَ ینْتَظِرُونَ مُحَمَّداً وَشَفاعَتَهُ لِلْقِیامَةِ وَالْحِسابِ، یجْری عَلَیهِمُ الْغَمُّ وَالْهَمُّ وَالْاحْزانُ وَالْمَکارِهُ

؛ این صورت یکی از شهرهای روی زمین به نام قم است. مؤمنانی در این شهر جمع می شوند که در انتظار محمد، و شفاعت وی در روز قیامت و به هنگام حساب و کتاب هستند، در حالی که در راه اهداف فوق، همّ و غم و حزن و اندوه بر آنان جاری می گردد».[20]

18. پناهگاه فاطمیون

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اذا اصابَتْکمْ بَلِیةٌ وَعَناءٌ فَعَلَیکمْ بِقُمْ. فَانَّهُ مَأْوی الْفاطِمِیینَ، وَمُسْتَراحُ الْمُؤْمِنینَ. وَسَیأتی زَمانٌ ینْفَرُ اوْلِیائُنا وَمُحِبُّونا عَنَّا وَیبْعُدُونَ مِنّا، وَذلِک مَصْلَحَةٌ لَهُمْ لِکیلا یعْرَفُوا بِوِلایتِنا، وَیحْقِنُوا بِذلِک دِمائَهُمْ وَامْوالَهُمْ. وَما ارادَ احَدٌ بِقُمْ وَأَهْلِه سُوءاً الّا اذَلَّهُ اللَّهُ وَابْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ

؛ هر زمان بلاها و نگرانی های شما را فراگرفت به قم پناه ببرید. زیرا قم پناهگاه فاطمیین و محل راحتی مؤمنان است. و زمانی خواهد آمد که اولیاء و دوستان ما از ما دور می شوند و از شهرهای ما کوچ می کنند، واین کار به مصلحت آنان است، برای این که به ولایت ما شناخته نشوند، و جان و مال خود را حفظ کنند و هر کس به قم و اهل قم نظر بدی کند خداوند او را ذلیل کرده و از رحمتش دور می سازد».[21]

19. پناهگاه شیعیان

امام رضا علیه السلام فرمود:

«اذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ وَالْبَلایا فَعَلَیکمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها، فَانَّ الْبَلایا مَدْفُوعٌ عَنْها

؛ هنگامی که فتنه ها و بلاها شهرهای مختلف را فراگرفت، به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلاها از آن منطقه دفع شده است».[22]

20. قم و بهشت

انس بن مالک می گوید: روزی خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بودیم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام فرمود: به نزد من بیا، سپس با وی معانقه کرد و پیشانی اش را بوسید و در مورد عرضه ولایت آن حضرت به آسمان های هفتگانه و شهرهای مکه و مدینه و کوفه و پاداشی که در برابر پذیرش ولایت علی علیه السلام به آنها داده شده مطالبی بیان کرد و در پایان روایت فرمود:

«ثُمَّ سَبَقَ الَیها قُمْ فَزَینَها بِالْعَرَبَ وَفَتَحَ الَیهِ باباً مِنْ ابْوابِ الْجَنَّةِ

؛ سپس قم ولایت آن حضرت را پذیرفت و خداوند آن را به گروهی از اعراب صالح و شیعیان خالص زینت بخشید، و دری از درهای بهشت را به سوی قم باز کرد».[23]

21. مأمن شیعیان

جماعتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که:

«اذا عَمَّتِ الْبَلایا فَالْامْنُ فی کوفَةِ وَنَواحیها مِنَ السَّوادِ وَقُمْ مِنَ الْجَبَلِ وَنِعْمَ الْمَوْضِعُ قُمْ لِلْخائِفِ الطَّائِفِ

؛ هنگامی که بلا فراگیر شود امنیت در کوفه و اطراف آن در عراق، و قم در منطقه جبل (ایران) خواهد بود و قم محل خوبی برای افراد خائف و سرگردان است».[24]

22. هجرت به قم

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اذا فَقَدَ الْامْنُ مِنَ الْعِبادِ، وَرَکبَ النَّاسُ عَلَی الْخُیولِ، وَاعْتَزَلُوا النّساءَ وَالطّیبَ، فَالْهَرْبُ الْهَرْبُ عَنْ جَوارِهِمْ، فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِداک: الی اینَ؟ قالَ: الی الْکوفَةِ وَنَواحیها، اوْ الی قُمْ وَحَوالیها فَانَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهُما

؛ هنگامی که امنیت از میان مردم رخت بربست، و مردم سوار بر مرکب های جنگی شده، و از همسران خویش و بوی خوش فاصله گرفتند، از آنها فرار کنید. راوی می گوید عرض کردم: فدایت گردم به کجا فرار کنیم؟ فرمود: به سمت کوفه و حوالی آن، یا قم و نواحی آن، زیرا بلا از این دو شهر دفع شده است».[25]

23. مرکز شیعیان و موالیان ائمّه اطهار علیهم السلام

سلیمان بن صالح می گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، که از فتنه های بنی عبّاس و مشکلاتی که از سوی آنها دامنگیر مردم شده بود سخن به میان آمد، عرض کردم: فدایت گردم، در چنین زمانی مردم به کجا پناه ببرند؟ فرمود:

«الی الْکوفَةِ وَحَوالیها وَالی قُمْ وَنَواحیها، ثُمَّ قالَ: فی قُمْ شیعَتُنا وَمَوالینا

؛ به کوفه و حوالی آن و قم و اطراف آن پناه ببرید. سپس فرمود: شیعیان و موالیان ما در قم هستند».[26] (گرچه این روایت مربوط به زمان بنی عبّاس است، ولی اجمالًا دلالت دارد که قم جایگاه امنی برای شیعیان خواهد بود).

24. چرا قم به این اسم نامیده شد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم جبرئیل مرا بر شانه راستش حمل می کرد. نگاهم به سرزمینی افتاد که کوههای آن به رنگ قرمز و از زعفران خوش رنگ تر و از مشک خوشبوتر بود. پیرمردی را دیدم که با کلاه بزرگ و بلندی که بر سر داشت در آنجا نشسته بود. پرسیدم: اینجا کجاست؟ گفت: سرزمین شیعیان تو و شیعیان جانشین و وصیت علی بن ابی طالب علیهم السلام است. گفتم: این پیرمرد کلاه به سرکیست؟ گفت: او ابلیس است. گفتم: اینجا چه می کند؟ گفت: می خواهد مردم این سرزمین را از ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام منحرف و به سوی فسق و فجور دعوت کند. گفتم: درآن سرزمین فرود آئیم. جبرئیل مرا با سرعت فوق العاده زیاد در آنجا فرود آورد. خطاب به ابلیس گفتم:

قُمْ یا مَلْعُونُ! فَشارِک اعْدائَهُمْ فی امْوالِهِمْ وَاوْلادِهِمْ وَنِسائِهِمْ، فَانَّ شیعَتی وَشیعَةَ عَلِی لَیسَ لَک عَلَیهِمْ سُلْطانٌ، فَسُمّیتْ قُمْ

؛ ای دورمانده از رحمت خدا برخیز (و از این سرزمین دور شو) و با دشمنان اهالی این سرزمین در اموال و اولاد و همسرانشان شریک شو؛ زیرا راه نفوذی برای تو بر شیعیان من و شیعیان علی بن ابی طالب وجود ندارد. به همین مناسبت آن سرزمین قم نامیده شد».[27]

25. فلسفه نامگذاری قم

امام دهم حضرت هادی علیه السلام فرمود:

«انَّما سُمّی قُمْ بِه لِأَنَّهُ لَمَّا وَصَلَتِ السَّفینَةُ الَیهِ فی طُوفانِ نُوحٍ علیه السلام قامَتْ وَهُوَ قِطْعَةٌ مِنْ بَیتِ الْمُقَدَّسْ

؛ علّت آن که قم را قم نامیدند این بود که در داستان طوفان نوح هنگامی که کشتی نوح به سرزمین قم رسید، در آنجا ایستاد (و توقّفی کرد). و این سرزمین (در حکم) قطعه ای از بیت المقدّس است».[28]

26. وجه تسمیه قم

امام صادق علیه السلام خطاب به عفان بصری فرمود: «آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفت: خدا و رسولش و شما بهتر می دانید. فرمود:

انَّما سُمّی قُمْ لِانَّ اهْلَهُ یجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ، وَیقُومُونَ مَعَهُ وَیسْتَقیمُونَ عَلَیهِ وَینْصُرُونَهُ

؛ از آن جهت قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات الله علیه اجتماع نموده، و همراه او قیام می کنند، و در راه او پایداری می ورزند، و به یاریش بر می خیزند».[29]

27. محلّ رحمت الهی

امام امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:

«صَلَواتُ اللَّهِ عَلی اهْلِ قُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ عَلی اهْلِ قُمْ، سَقَی اللَّهُ بِلادَهُمْ الْغَیثَ

؛ درود خداوند بر اهل قم، رحمت خداوند بر آنان، خداوندا! شهرهای آنها را با آب باران سیراب گردان».[30]

28. بهترین شیعیان

بیاع سابری می گوید: روزی خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بودم که سخن از قم و قمی ها و علاقه آنها به حضرت مهدی علیه السلام به میان آمد. حضرت از خداوند برای آنها طلب رحمت کرد و برایشان دعا نمود. سپس فرمود:

«انَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیةَ ابْوابٍ وَواحِدٌ مِنْها لِاهْلِ قُمْ، وَهُمْ خِیارُ شیعَتِنا مِنْ بَینِ سائِرِ الْبِلادِ، خَمَّرَ اللَّهُ تَعالی وِلایتَنا فی طینَتِهِمْ

؛ یکی از درهای هشت گانه بهشت اختصاص به قمی ها دارد، آنها بهترین شیعیان ما از میان همه بلاد هستند. خداوند ولایت ما را با طینت آنها آمیخته است».[31]

29. مشمولان غفران الهی

عبدالعظیم حسنی می گوید: «از امام حسن عسکری علیه السلام شنیدم که فرمود:

«اهْلُ قُمْ وَاهْلُ آبَةِ[32] مَغْفُورٌ لَهُمْ لِزِیارَتِهِمْ لِجَدّی عَلِی بْنِ مُوسَی الرّضا علیه السلام بِطُوسٍ

؛ مردم قم و مردم آبة مورد غفران وبخشش الهی قرار گرفته اند؛ زیرا توفیق زیارت قبر جدّم علی بن موسی الرضا علیه السلام را در طوس یافته اند».[33]

30. مرکز انقلاب

امام کاظم علیه السلام فرمود:

«رَجُلٌ مِنْ اهْلِ قُمْ یدْعُو النَّاسَ الَی الْحَقّ، یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کزُبُرِ الْحَدیدِ، لاتَزِلُّهُمُ الرّیاحُ الْعَواصِفِ، لایمُلُّونَ مِنَ الْحَرْبِ وَلایجْبُنُونَ، وَعَلَی اللَّهِ یتَوَکلُونَ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ

؛ مردی از قم مردم را به حق فرا می خواند، بر گرد او مردمانی جمع می شوند که همچون قطعات آهن استوارند، طوفانها آنها را به لرزه نمی اندازد و از جنگ خسته نمی شوند و ترسی از خود نشان نمی دهند، بر خدا توکل دارند و عاقبت از آنِ پرهیزکاران است».[34]

31. فضیلت دیگری برای اهل قم

یکی از راویان حدیث می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم که این آیه شریفه قرائت شد:

«فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیهِمْ عِبَاداً لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیارِ وَکانَ وَعْداً مَّفْعُولًا»[35]

سؤال کردم این افراد چه کسانی هستند؟ امام سه مرتبه فرمود: به خدا قسم آنها قمی ها هستند».[36]

32. حافظان دین

از ائمه اهل بیت علیهم السلام روایت شده که:

«لَوْلَا الْقُمیوُنَ لَضاعَ الدّینُ

؛ اگر قمی ها نبودند دین ضایع می شد».[37]

33. انصار امامان علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اهْلُ خُراسانَ اعْلامُنا، وَاهْلُ قُمْ انْصارُنا

؛ مردم خراسان اعلام و نشانه های ما، و اهالی قم یاوران ما هستند».[38]

34. خوشا به حال قمی ها!

امام هشتم علیه السلام فرمود:

«انَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیةَ ابْوابٍ وَلِاهْلِ قُمْ واحِدٌ مِنْها فَطُوبی لَهُمْ، فَطُوبی لَهُمْ، ثُمَّ طُوبی لَهُمْ

؛ بهشت هشت در دارد که یکی از آنها اختصاص به قمی ها دارد. خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها».[39]

35. غفران الهی برای اهل قم

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اهْلُ قُمْ مَغْفُورٌ لَهُمْ

؛ غفران الهی برای اهل قم است».[40]

36. خاستگاه شیعیان حقیقی

اباصلت می گوید: «خدمت امام رضا علیه السلام بودم، عدّه ای از مردم قم خدمت حضرت رسیده، و بر آن حضرت سلام کردند. حضرت جواب سلامشان را داد و آنها را گرامی داشت، سپس به آنها فرمود:

مَرْحَباً بِکمْ واهْلًا! فَأَنْتُمْ شیعَتُنا حَقّاً

؛ آفرین و درود بر شما! شما قمی ها شیعیان حقیقی ما هستید».[41]

37. مردم نجیب

حماد الناب می گوید: من و گروهی دیگر خدمت امام صادق علیه السلام بودیم که عمران بن عبداللَّه قمی وارد شد. امام با رویی باز از وی استقبال نمود و از حال وی پرسید و به او نیکی کرد. هنگامی که رفت از حضرتش پرسیدم: این شخص، که اینگونه با او رفتار خوب داشتید و احترامش کردید، که بود؟ امام فرمود:

«مِنْ اهْلِ بَیتِ النُّجَباءِ

- یعنی اهل قم-

ما ارادَهُمْ جَبَّارٌ مِنَ الْجَبابِرَةِ إلّا قَصَمَهُ اللَّهُ!

؛ وی از مردم نجیب قم بود. مردمی که هرگاه ظالمین قصد سویی نسبت به آنها داشته باشند خداوند آنها را در هم می شکند».[42]

38. عمران بن عبداللَّه قمی

ابان بن عثمان می گوید: عمران بن عبدالله قمی وارد بر امام صادق علیه السلام شد. حضرت خطاب به او فرمود:

«کیفَ انْتَ؟ وَکیفَ وُلْدُک؟ وَکیفَ اهْلُک؟ وَکیفَ بَنُو عَمّک؟ وَکیفَ اهْلُ بَیتِک؟ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِیاً. فَلَمَّا خَرَجَ قیل لِابی عَبْداللَّهِ علیه السلام: مَنْ هذا؟ قالَ: نَجیبُ قُومِ النُّجَباءِ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبَّارٌ الّا قَصَمَهُ اللَّهُ

؛ حالت چطور است؟ فرزندانت چطورند؟ عموزادگانت چطورند؟ اهل بیت تو چگونه اند؟ سپس برای مدّتی طولانی با او سخن گفت. هنگامی که عمران از خدمت امام مرخص شد، کسی پرسید: این آقا (که اینقدر مورد احترام شما قرار گرفت) چه کسی بود؟ فرمود:

فرد نجیبی از قوم نجباء (مردم قم) بود. مردمی که هرگاه ستمگری قصد بدی نسبت به آنها کند، خداوند او را درهم می شکند».[43]

39. مقام رفیع زکریا بن آدم رحمه الله

زکریا ابن آدم قمی به امام رضا علیه السلام عرض کرد: ای مولا و سرورم! می خواهم از قم هجرت کنم، زیرا آدمهای سفیه و نادان در آنجا زیاد شده اند! امام فرمود:

«لاتَفْعَلْ فَانَ الْبَلاءَ یدْفَعُ بِک عَنْ قُمْ کما یدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اهْلِ بَغْدادَ بِابِی الْحَسَنِ الْکاظِمِ

؛ این کار را مکن؛ زیرا بلاها به خاطر تو از قم دفع می شود، همانگونه که از اهل بغداد به خاطر وجود (پدرم) امام کاظم علیه السلام دفع می گردد».[44]

40. ثواب نماز در مسجد مقدّس جمکران

مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب داستان بنای مسجد مقدّس جمکران را نقل کرده است. در همان حکایت که در بیداری واقع شده، نه در خواب، به نقل از امام زمان علیه السلام خطاب به حسن مثله جمکرانی آمده است: به مردم بگو به این مکان رغبت نشان دهند و آن را مغتنم بشمارند و در آنجا چهار رکعت نماز بگذارند. پس از بیان چگونگی چهار رکعت نماز فرمودند:

«فَمَنْ صَلّاهُما فَکانَّما صَلَّی فی الْبَیتِ الْعَتیقِ

؛ هر کس این دو نماز را انجام دهد، گویا در کعبه نماز خوانده است».[45]

پی نوشت ها

[1] بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 41؛ ج 48، ص 317

[2] بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 59

[3] همان، ج 48، ص 317

[4] ناسخ التواریخ، ج 3، ص 66؛ ریاحین الشریعة، ج 5، ص 35

[5] بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 62

[6] حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 166

[7] کامل الزیارات، ص 338، باب السادس والمأة، ح 1؛ بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 60

[8] کامل الزیارات، ص 338، باب السادس والمأة، ح 2

[9] تفلیس شهرى است در قفقاز کنونى که سابقاً جزء آذربایجان بزرگ محسوب مى‏شده است

[10] بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 25

[11] بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 31

[12] بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 22

[13] بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 23

[14] بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 20

[15] همان، ص 214، ح 26

[16] عیسى بن عبداللّه بن سعد بن مالک اشعرى از دانشمندان قمى‏است که از امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام روایت نقل کرده، و امام صادق علیه السلام در موردش فرمود:« او از ما اهل‏بیت است، هم در حال حیات و هم پس از مرگ».( جامع الرواة، ج 1، ص 652)

[17] بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 46

[18] بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 47

[19] بحارالانوار، ج 60، ص 218، ح 49

[20] بحارالانوار، ج 60، ص 207، ح 7

[21] بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 32

[22] همان، ص 228، ح 61؛ ص 217، ح 44

[23] بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 21

[24] بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 28

[25] بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 29

[26] بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 35

[27] بحارالانوار، ج 60، ص 207، ح 6؛ این مطلب در همین کتاب، ص 218، ح 48 به‏طور مفصّل و ص 217، ح 42 به‏طور مختصر نیز آمده است

[28] بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 24

[29] بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 38

[30] همان، ص 228، ح 63

[31] بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 39

[32] « آبة» یا« آوه» روستایى است در اطراف جعفرآباد که در میان قم‏و ساوه قرار دارد، و به نظر مى‏رسد مردم صالح و شجاعى داشته است

[33] بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 63

[34] بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 37

[35] سوره اسراء، آیه 5. ترجمه:« هنگامى که نخستین وعده فرامى‏رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما بر مى‏انگیزم( تا شما را سخت درهم کوبند، حتى براى به دست آوردن مجرمان) خانه‏ها را جستجو مى‏کنند، و این وعده‏اى است قطعى»

[36] بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 40

[37] همان، ص 217، ح 43

[38] همان، ص 214، ح 30

[39] بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 33

[40] همان، ص 218، ح 48

[41] بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 62

[42] بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 18

[43] بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 19

[44] بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 45

[45] مفاتیح نوین، ص 1062؛ النجم الثاقب، ص 383-/ 388

۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۶:۴۹
حسن حیدری
مرگ بر آمریکا-مرگ بر اسرائیل

در روز 9 دی 88 چه گذشت؟

از زمانی که جریان فتنه در روز قدس و ۱۳ آبان سال ۸۸ بر شعار "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" ضربدر کشید و اقدام به سردادن شعارهای انحرافی کرد، تا هتک حرمت بزرگترین مقدسات مردم ایران خیلی طول نکشید. فتنه گران با هتاکی به امام راحل در ۱۶ آذر قلب ملت ایران را به درد آورد اما وقتی کار به جسارت به خیمه ابا عبدالله(ع) و هتاکی به روز مقدس عاشورا کشید، دیگر صبر ملت لبریز و شد آنچه شد.

به گزارش مشرق به نقل از جهان، با آغاز ماه محرم، در حالی که التهاب ناشی از اهانت به تصویر امام در مراسم ۱۶ آذر هواداران موسوی، هنوز فروکش نکرده بود، ماهواره‌ها و سایت‌های اینترنتی حامی موسوی تاسوعا و عاشورا را هدف جدید جریان سبز معرفی کردند. تبلیغات گسترده در این باره اما سبب نشد تا در تاسوعا جمعیتی بیش از ۵۰۰ نفر در خیابان انقلاب جمع شوند و شعارهای انحرافی بدهند.

  +تصاویر و شعارها و...برخورد سنگین نیروی انتظامی با این افراد در روز تاسوعا سبب شد تا برخی نهادهای مسئول پیش‌بینی کنند، روز عاشورا مشکل حاد امنیتی وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر برگزاری مراسم روز عاشورا در تکیه ها، حسینیه‌ها و مساجد سبب شد تا از ساعات اولیه صبح روز ۴ دی ماه ۱۳۸۸، جماعت طرفداران موسوی در خیابان‌های مرکزی تهران، دست به اغتشاش و حرمت شکنی بزنند.


این افراد که به صورت سازماندهی شده بدون حمل هرگونه ادوات مخصوص عزاداران و دسته‌جات عزاداری، نمادهای سبز را حمل می‌کردند، به صورت سازماندهی شده از خیابان‌های اسکندری به سوی تقاطع خیابان توحید، میدان فردوسی به سمت میدان انقلاب، میدان امام حسین(ع)، پل چوبی، خیابان حافظ به سمت چهارراه کالج و چهارراه ولی‌عصر حرکت کردند و با اخلال در عبور و مرور عزاداران و مردمی که در تردد به سمت مجالس عزاداری بودند، شعارهای انحرافی سردادند.

طرفداران موسوی شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «یا حسین میرحسین» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را در حالی که دست‌های خود را بالای سر گرفته و سوت و کف می‌زدند، تکرار می‌کردند. این افراد که به چوب، چماق و سنگ مسلح بودند، پس از هر درگیری با نیروهای انتظامی و متفرق شدن، به خیابان‌های فرعی هجوم می‌آوردند و به تخریب اموال عمومی بویژه شکستن شیشه‌ها می‌پرداختند.

آشوبگران در تقاطع اسکندری- آزادی با کندن میله‌های خطوط ویژه اتوبوس‌های تندرو و قرار دادن آن‌ها در وسط خیابان تلاش کردند تردد مردم را مختل کنند. این افراد هر خودرویی را که گمان می‌کردند ارتباطی با نیروهای انتظامی و یا مردم مسلمان و عزادار دارد، با سنگ مورد حمله قرار می‌دادند.

اغتشاشگران در تقاطع کریمخان- حافظ ۲ خودروی پلیس را آتش زدند. این افراد همچنین در مسیرهای اصلی مانند خیابان انقلاب و خیابان کریمخان اقدام به آتش زدن سطل‌های زباله و قرار دادن آن‌ها در وسط خیابان کردند، به طوری که دود ناشی از این اقدام برخی خیابان‌ها را فراگرفت.

در میدان ولی عصر نیز اغتشاشگران با آتش زدن کیوسک نیروی انتظامی و یک خودروی پلیس به پایکوبی مشغول شدند. در حاشیه میدان ولی‌عصر(عج) تهران پرچم‌های مقدس یا زهرا(س) و یا حسین(ع) توسط حامیان موسوی پاره و به آتش کشیده شد.

حضور عزاداران حسینی

البته با انتشار خبر هتک حرمت روز عاشورا در هیأت‌های مذهبی و مساجد، عزاداران حسینی به خیابانهای مرکزی تهران گسیل شدند و یبزهای ضددین را از خیابان ها فراری دادند.

در واقع شب شام غریبان درحالی که یاران باقی مانده در ویرانه‌های دشت کربلا اشک درچشمانشان حلقه زده بودو می گریستند، یاران امام راحل(ره) نیز از هتک حرمت به ائمه و دسته عزاداری سالار شهیدان، خون می گریستند و این بی‌احترامی مزید علتی بر اندوه جانگدازآنان شده بود.

به این دلیل بی حرمتی به عاشورا، حادثه ای معمولی نبود که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.
پیش از آن نیز به عکس امام راحل(ره) توهین شده بود و سراسر کشورازاین جسارت به خروش آمده بود، اما حریم نگه‌نداشتن عاشورا آتشی بود بر باروتی که طی ۸ ماه دروجود مردم علاقه مند نظام و انقلاب متراکم شده بود.

نتیجه این انفجار خیره کننده، حماسه ۹ دی بود؛ حماسه ای که فقط ۳ روز پس از جسارت به عاشورا و عزای اباعبدالله سراسر ایران را فرا گرفت و یک باردیگر نشان داد که مردم ایران اسلامی فارغ از دسته بندی های سیاسی و مشکلات و کاستی ها، اما درپایبندی به اسلام، انقلاب و ولایت فقیه با هیچ کسی تعارف ندارند.

مردم با بصیرت و انقلابی کشورمان در حرکتی خودجوش با پخش اعلامیه هایی مبنی بر راهپیمایی در روز ۹دی جهت اعلام برائت از فتنه گران و حمایت از رهبری و آرمان های انقلاب و اسلام دست به تظاهراتی با شکوه و به یادماندنی زدند. در این روز بود که قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی و سران کشورهای غربی و فتنه گران شوکه شدند. آنان هرگز تصور نمی کردند که 9 دی روز تشییع جنازه فتنه باشد.

در پایتخت به عنوان نماد کشور در دنیا، از صبح روز راهپیمایی میلیون ها نفر به خیابان ها ریختند و علیه فتنه و عوامل داخلی و خارجی آنان و هتاکان مقدسات عزیز ملت ایران شعار و هشدار دادند.



تظاهرات عظیم ملت ایران برای محکومیت حرمت‌شکنی در عاشورای حسینی در حالی روز ۹ دی ۸۸ بود که ۱۷ استان این مراسم را یک روز زودتر برگزار کردند.

مردم استان‌های خراسان رضوی، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی، همدان، خوزستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان، مرکزی، سمنان، گلستان، گیلان، لرستان و مازندران با حضور حماسی خود از اهانت‌کنندگان به باورهای اسلامی ابراز انزجار کردند. راهپیمایان با سردادن شعارهای مرگ برمنافق، مرگ بر امریکا، مرگ بر انگلیس، حسین حسین شعارماست شهادت افتخار ماست، خشم و انزجار خود را از هتاکان به حریم اباعبدالله الحسین‌(ع) در روز عاشورا اعلام و از اصل ولایت فقیه حمایت کردند.

جمعیت راهپیمایی بزرگ عاشورائیان در این دو روز بیش از 40 میلیون نفر تخمین زده شده؛ و این یعنی حماسه.



اما روز چهارشنبه نهم دی ماه حماسه بی سابقه و پرشکوهی رقم خورد که خواب را از چشم گستاخان فتنه گر گرفت و همچون پتکی مرگبار، بر سر فتنه فرود آمد و آن را ضربه مغزی کرد. همه مردم به عشق ولایت فقیه و رهبری بدون در نظر گرفتن عقاید سیاسی و حزبی در حماسه با شکوه ۹ دی شرکت کرده بودند.

مردم مسلمان ایران در تظاهرات ۹ دی۸۸ با حضور چشمگیرخود،بصیرت و هوشیاری ملت مسلمان را به رخ جهانیان نشان دادند به طوری که این حضور پرشور برای همیشه به عنوان حماسه ای ماندگار در تاریخ ایران به ثبت رسید.

مردم انقلابی کشورمان با شعارهایی نظیر «اینهمه لشکرآمده،به عشق رهبرآمده»،«مرگ بر ضد ولایت فقیه»،«خامنه ای خمینی دیگر است،ولایتش ولایت حیدر است»،«سبز فقط سبز علی،لعنت به سبز موسوی»،«وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد،ارتش عالم نتواند که جوابم دهد»،این حماسه پرشور را تاریخی کردند.

قالب شعارهای مردم در این راهپیمایی ها، شعار علیه موسوی و کروبی و ذکر ویاد ابی عبدالله الحسین علیه السلام است. تظاهرات کنندگان شعار می دهند: " کروبی بی سواد، عامل دست موساد" ،"سران فتنه سبز اعدام باید گردند"، "خواص بی بصیرت خجالت خجالت"، "مرگ بر منافق"، "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، "خون حسین می جوشد، بسیجی می خروشد"، "موسوی کروبی مرگ به نیرنگتان، خون جوانان ما می چکد از چنگتان"، "موسوی کروبی این آخرین هشدار است"، " سفارت موسوی تعطیل باید گردد، سفیر روباه پیر اخراج بایید گردد"، " بی بی سی ساکت باش"، لانه روباه پیر تسخیر باید گردد" ، " مرگ بر انگلیس"، "بی بی سی بی حیا،دوربینرا بردار بیا".





برخی دیگر از شعارها به شرح زیر است:

لعن علی عدوک یا حسین – کروبی، خاتمی و میرحسین
دیکتاتور واقعی – موسوی و خاتمی
آشوبگر بی‌غیرت – خجالت خجالت
دانشجوی با غیرت، بصیرت بصیرت
ما اهل کوفه نیستیم- جون می‌دیم و می‌ایستیم
فتنه‌گر عاشورا – اعدام باید گردد
موسوی، خاتمی – این آخرین پیام است
سلم لمن سالمکم خامنه‌ای – حرب لمن حاربکم خامنه‌ای
سیدعلی لب تر کند – غسل شهادت می‌کنیم
خامنه‌ای کوثر است – دشمن او ابتر است
لبیک یا خامنه‌ای – لبیک یا حسین است
سبز فقط سبز علی – لعنت به سبز اموی
گوگوش شده حامی‌ات – جنبش اشرافیت
شیمون پرز حامی‌ات، جنبش اشرافیت
سران فتنه سبز محکوم باید گردند
خط سبز اموی، پیرو مسعود رجوی
وهابیت حامی‌ات، جنبش اشرافیت
پهلوی شد حامی‌ات، جنبش اشرافیت
باراک شده حامی‌ات، جنبش اشرافیت
یک دریا خون پشت سر نظامه، پیرهن عثمان مهلتش تمامه
یاحسین – امان از میرحسین
فتنه‌گر عاشورا – اعدام باید گردد
آشوبگر غارتگر اعدام باید گردد
محرم ماه خون است، فتنه‌گر سرنگون است
حی علی خیرالعمل، حرف بسه عمل عمل
حیدری‌ام، حیدری‌ام، سرباز سیدعلی‌ام
میرحسین شعارشون، خیانت افتخارشون
خاتمی، موسوی! این آخرین پیام است – دانشجوی مسلمان آماده قیام است
سبز سیاه اموی – پیرو خط رجوی
منافق واقعی – موسوی و کروبی
مگر امت بمیرد – علی تنها بماند
نوکیسه‌های بی‌ریشه، مشروطه تکرار نمی‌شه
خواص بی‌بصیرت، خجالت خجالت
ای مرجع قضایی، اقدام انقلابی
خواص بی‌ولایت، خجالت، خجالت
سبز فقط سبز علی ننگ به سبز مخملی
سه دشمن خونخوار راه حسین – صدام حسین، باراک حسین، میرحسین
تاکی بود مدارا – با رنگ سبز ریا
سفارت انگلیس، لانه جاسوسیه
موسوی، اسرائیل، پیوندتان مبارک
این همه لشگر آمده – به عشق رهبر آمده
مزدور آمریکایی ، ما اومدیم کجایی
رأی ما تو توهمش گم شده – شهرک غرب همه چیزش شده
پیر شده، کور شده – فکر می‌کنه رئیس جمهور شده
سی سال توی جبهه‌ها – بسیجی‌ها رو زدن – صدام حسین نتونست – با میرحسین اومدن


جمعیت پرشور شعاردهنده تا حدی بود که از نخستین ساعات بعدازظهر ۹دی ۸۸ مسیرهای منتهی به میدان انقلاب همچنین خود میدان انقلاب مملو از جمعیت شده بودو تردد راهپیمایان را به سختی میسر می ساخت. میلیون ها عاشق ابا عبدالله الحسین(ع) با تجمع در مسیرهای اعلام شده و خیابان های منتهی به مسیرها ضمن تجدید پیمان با رهبر انقلاب،مرگ فتنه گران و بدخواهان نظام و همچنین بصیرت برای خواص را فریادزدند.


ملت ایران در حماسه ۹ دی نشان داد که همچون سپری پولادی از آرمان های انقلاب و اعتقادات خود دفاع می کند. حماسه با شکوه ۹ دی نشانه اقتدار و ایستادگی مردم در برابر دشمنان بود و این حماسه تاریخی توانست نسل جدید را با حوادث دفاع مقدس و انقلاب آشنا سازد.

غفلت برخی افراد و همچنین زخم خوردگی از انقلاب اسلامی موجب هتک حرمت به ساحت مقدس روز عاشورا و اصل ولایت فقیه و بی احترامی به قداست انقلاب شد.

مردم عاشورایی در حماسه ۹ دی سال ۸۸ به دنبال پرچم ولایت فقیه حرکت کردند و نشان دادند که تا پای جان برای محقق شدن اهداف اسلامی می ایستند.

در واقع در نهم دی سال ۸۸ یک یوم الله دیگر به یوم‌الله‌های نظام جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد.
با توجه به اهمیت این روز بزرگ و بر اساس فرمایشات رهبرمعظم انقلاب باید این روز به گونه ای تجلیل شود که در تاریخ ایران به عنوان برگ زرینی از هوشیاری مردم ایران به ثبت برسد وآنگونه که در شان مردم است باید زمینه تجلیل از آنان فراهم شود.

{$sepehr_album_8488}
۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۶:۳۰
حسن حیدری