فیلم/ خاطره امام امت از مواجهه با سرو شراب در یک میهمانی!
خاطره حضرت امام خامنهای (حفظه الله تعالی) از مواجهه با سرو شراب در میهمانی رییسجمهور زیمبابوه در دی ماه ۱۳۶۴ را مشاهده می کنید.
( فیلم )
خاطره حضرت امام خامنهای (حفظه الله تعالی) از مواجهه با سرو شراب در میهمانی رییسجمهور زیمبابوه در دی ماه ۱۳۶۴ را مشاهده می کنید.
( فیلم )
اعضای مجلس خبرگان رهبری در بیانیهای بر ضرورت شناسایی اصلاح ساختار اداری و مقابله با فساد و تصفیه عناصر مفسد و ناکارآمد و شناسایی و تقویت عناصر کارآمد و فعال ضروری تأکید کردند.
به گزارش مشرق، اعضای مجلس خبرگان رهبری در پایان نشست مشترک هیئترئیسه این مجلس در دور پنجم با کمیسیونهای داخلی آنکه صبح امروز (پنجشنبه، ۲۷ دی) برگزار شد، در بیانیهای بر ضرورت شناسایی اصلاح ساختار اداری و مقابله با فساد و تصفیه عناصر مفسد و ناکارآمد و شناسایی و تقویت عناصر کارآمد و فعال ضروری تأکید کردند.
بیشتر بخوانید
عکس / جلسه مشترک هیئت رئیسه و کمیسیونهای مجلس خبرگان
متن کامل بیانیه اعضای مجلس خبرگان رهبری به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هیئترئیسه و رؤسای کمیسیونهای مجلس خبرگان رهبری در پایان پنجمین جلسه مشترک خود در دوره پنجم، با تسلیت ایام فاطمیه و ارتحال فقیه عالیقدر حضرت آیتالله هاشمیشاهرودی «قدس سره» و گرامیداشت دهه فجر و چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، با قدردانی از تدبیر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای «مدظلهالعالی» مبنی بر تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی با حضور سران محترم قوا و اختیارات ویژهای که به این شورا جهت تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم، تفویض فرمودهاند بر مطالبات زیر تأکید مینماید:
۱. همافزاییقوا در بهبود وضعیت کلان اقتصادی و کاهش نرخ ارز و طلا، علیرغم تحریمهای ظالمانه آمریکا و همپیمانانش، نشان از عزم جدی برای ساماندهی اوضاع اقتصادی کشور دارد. ضروری است رؤسای قوا به ویژه رئیسجمهور محترم با استفاده از نظرات و راهحلهای اقتصاددانان دلسوز و فعالان بخش خصوصی در راستای تقویت ارزش پول ملی و کاهش فشار بر طبقات ضعیف و زحمتکش، تمام تلاش خود را مبذول دارند.
۲. حمایت از افزایش تولید ملی به خصوص در بخش صنعت، کشاورزی و تقویت اقتصاد دانشبنیان، همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری «مدظلهالعالی» بوده است. مقتضی است شورای عالی هماهنگی اقتصادی، ضمن بررسی موانع کسب و کار بر تأمین مواد اولیه کارخانجات و نسبت به الزام شبکه بانکی برای اعطای تسهیلات بانکی به تولیدکنندگان اهتمام ویژه داشته باشد.
۳. بررسی راههای مقابله جامع و قطعی با هرگونه نفوذ دشمن در نهادها و ادارات بهویژه در مراکز تصمیمساز و برخورد جدی با مفسدان و اخلالگران اقتصادی و نیز پایش مستمر بر نحوه قیمتگذاری و توزیع کالاها، بهخصوص در ماههای پایانی سال، همچنین نظارت بر عملکرد گمرکات، تسهیل روند ترخیص کالاهای اساسی و مبارزه بی امان با قاچاق از مطالبات جدی مردم بوده و عزم جدی مسؤولان را میطلبد. همچنین اصلاح ساختار اداری و مقابله با فساد و تصفیه عناصر مفسد و ناکارآمد و شناسایی و تقویت عناصر کارآمد و فعال ضروری است.
۴. مسیر پیشروی راهبردی جمهوری اسلامی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در چهلمین سال فجر انقلاب اسلامی، با اقتدار، استمرار دارد و یاوهگویی وزیر خارجه آمریکا و دورهگردیاش در منطقه، مکر و فریت دشمنان و تجمع آنان در لهستان، تأثیری در عزم و اراده ملت بزرگ ایران، در حرکت به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی، نخواهد داشت. بیشک فعالسازی دیپلماسی اقتصادی علیالخصوص نسبت به همسایگان، کشور را در برابر تحریمها مقاومتر نموده و جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی را ارتقاء خواهد بخشید.
۵. در اهمیت فضای مجازی و نقش آن در تمدنسازی به تعبیر مقام معظم رهبری تردیدی وجود ندارد، لذا از وزارت ارتباطات، شورای عالی فضای مجازی و همه دستگاههای ذیربط انتظار میرود، بهطور فعال در جهت ساماندهی این فضا و مقابله با ابتذال اخلاقی و جنگ روانی دشمن، چارهاندیشی نموده و برای بومیسازی آن و تقویت شبکه ملی اطلاعات و نیز رصد و مقابله با شبکههای معاند و غیر اخلاقی، گامی اساسی بردارند. همچنین پالایش و تهدیدزدایی و فرصتسازی در فضای مجازی بهویژه اعمال قانون در مرزبانی و حفاظت دیجیتالی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را در نظر داشته باشند.
در پایان تأکید میکنیم که میزان حمایت دولت از پیامرسانهای داخلی باید به میزان حمایت از یک پروژه ملی باشد؛ از این رو، لازم است حمایتهای ویژه و حداکثری از پیامرسانهای داخلی صورت گیرد.
۶. صنایع فضایی کشور شامل پرتابگر و ماهواره در مرحله پیشرفت قرار گرفته و باعث خشم استکبار جهانی شده است. فعالیت صلحآمیز فضایی کشورمان باعث افزایش اقتدار و عزت ملی است. با تأکید بر ضرورت توسعه صنعت فضایی از دانشمندان ساخت ماهواره و پرتابگر آن تقدیر مینماییم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
مجلس خبرگان رهبری
۹۷/۱۰/۲۷
درخصوص قضیه اعدام نواب صفوی و سایر اعضای فداییان اسلام، امام از مرحوم آقای بروجردی و مراجع دلخور شدند که چرا موضع تندی علیه دستگاه نگرفتند و اینها را نجات ندادند.
به گزارش مشرق، حرکت فداییان اسلام پس از دوره سرکوب مذهبی شدید توسط رضاخان با هدف ایجاد حکومت و اجرای قوانین اسلامی پدید آمد؛ حرکتی که نفوذ کلام و شهامت طلبه جوانی که آن را بنیان نهاده بود، در اثرگذاری آن غیرقابل انکار است. تا آنجا که خیلی از انقلابیون تاکید دارند اولین جرقههای انگیزش انقلابی بهوسیله شهید نواب در آنها ایجاد شده است؛ شهیدی که در ۲۷ دیماه ۱۳۳۴ به دلیل اقدام به ترور نافرجام حسین علا، نخستوزیر وقت، به همراه برخی از همرزمانش از جمله مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی اعدام شد. سیدمجتبی نواب صفوی در دوران حکومت رضاخان (۱۳۰۳) در محله خانیآباد تهران به دنیا آمد.
پدرش سید جواد میرلوحی، روحانیای بود که به دنبال صدور قانون «لباسهای متحدالشکل» و خلعلباس روحانیت (سال ۱۳۱۴) عبا و عمامه را به اجبار کنار گذاشته و وکیل دعاوی دادگستری شده بود. چندی بعد بهدنبال درگیری شدیدی که بین سیدجواد و داور عدلیه رضاخان صورت گرفت، وی سیلی محکمی به صورت علیاکبر داور زد و به سه سال زندان محکوم شد و اندکی بعد از آن دار فانی را وداع گفت. بعد از آن سیدمجتبی که آن زمان حدود ۱۲ سال داشت، نام خانوادگی مادرش را برای خود برگزید و از این رو به نواب صفوی شهره شد.
سیدمجتبی نواب صفوی مدتی در مدرسه صنعتی آلمانیها در رشته مکانیک مشغول به تحصیل شد. در همان مدرسه تظاهراتی بر ضد کشف حجاب به راه انداخت (سال ۱۳۱۹) و همزمان در مدرسه مروی تحت تعلیمات دینی قرار گرفت.
نواب اولین مبارزه رسمی علیه حکومت پهلوی را در حالی که هنوز ۱۸ سال بیشتر نداشت، در ۱۷ آذر ۱۳۲۱، طی سخنرانی علیه دولت قوامالسلطنه آغاز کرد. بعد از آن، تحصیل را رها کرده و برای کار به آبادان رفت. در آبادان نواب برای حمایت از یکی از کارگران کتکخورده از دست یکی از متخصصان انگلیسی شرکت نفت، آستینها را بالا زد. به دنبال اعتراضات کارگران و سرکوب نظامیان سیدمجتبی به بصره رفت و بعد از آنجا راهی نجف شد و در نجف در مدرسه قوام اقامت گزید؛ اقامتی که سه سال و نیم به طول انجامید و به ارتباط نزدیک میان او و علمای نجف ازجمله علامه امینی منجر شد. برخی نقل کردهاند در طول آن علاوهبر تحصیل امور حوزوی، نواب صفوی برای گذراندن امور زندگی به فروش عطر روی آورده بود.
ترور کسروی و اعلام موجودیت
همزمان با ایام حضور نواب در نجف، احمد کسروی، روزنامهنگار و مورخ، در ایران اقدامات ضدشیعی و مذهبی خود را با هدف ساختن یک هویت ایرانی سکولار آغاز کرد. در همین راستا کتاب «شیعهگری» را به زبان فارسی و عربی منتشر کرد و کتب ادعیه شیعه و از جمله کتب سهروردی را تحت عنوان «جشن کتابسوزان»، به آتش کشید و اقدام خود را جنبش «پاک دینی» نام نهاد.
اقدامات کسروی که به قرآنسوزی نیز رسیده بود، موج اعتراضات متدینین تهران را نیز برانگیخت. این اقدامات وقتی به گوش علمای نجف رسید، برخی حکم ارتداد وی را صادر کردند. در همین راستا نواب تحت تاثیر علامه امینی و برخی دیگر از علما از جمله آیتالله خویی و آیتالله سیداسدالله مدنی، رهسپار تهران شد. در تهران نیز شیخ محمدآقا تهرانی، موسس هیات قائمیه نیز در تحریک مردم و بهویژه نواب صفوی بر ضد کسروی موثر بود. نواب در تهران بارها درخصوص مبانی شیعه در اسلام به مباحثه پرداخت؛ مباحثاتی که در مجله «پرچم» صورت گرفت و طی آن نواب از ارتداد کسروی اطمینان کسب کرد. درنهایت سیدمجتبی حکم ارتداد کسروی را که توسط علمای نجف گذاشته شده بود، با آیتالله طالقانی مطرح کرد. مطابق اسناد منتشرشده، آیتالله طالقانی ضمن تشویق او، مبلغی حدود ۴۰۰ تومان نیز جهت خرید اسلحه در اختیار او گذاشت. سرانجام در هشتم اردیبهشت ۱۳۲۴، نواب صفوی در میدان حشمتالدوله (آذربایجان فعلی) به سمت کسروی شلیک کرد. البته کسروی در آن اقدام جان سالم به در برد و با انتقال وی به بیمارستان، نواب صفوی نیز دستگیر شد. دستگیری نواب، موجی از اعتراضات علما را به همراه داشت تا آنجا که درنهایت با فشار مراجع، نواب از زندان آزاد شد و بلافاصله با انتشار بیانیه شدیداللحنی با عنوان «دین و انتقام» موجودیت «فداییان اسلام» را اعلام و به مبارزه خود رنگ و بویی تشکیلاتی داد. درخصوص این نامگذاری، سیدمجتبی نواب صفوی نقل کرده: «حضرت سیدالشهداء را در خواب دیدم که بازوبندی بر بازویم بست که روی آن نوشته شده بود «فداییان اسلام» و من از این جهت نام فداییان اسلام را برای این تشکیلات برگزیدم.»
در این ایام همچنان اقدامات ضددینی کسروی ادامه داشت، اگرچه سعی میکرد
کمتر در مجامع عمومی حاضر شود. از این رو علما و بازاریان بارها خواستار
محاکمه وی به جرم توهین به ائمه اطهار و مقدسات شدند. درنهایت فداییان
اسلام که تشکیلات خود را منسجم کرده بودند، در ۲۰ اسفند ۲۴، توسط ۱۱ نفر از
اعضای خود ازجمله سیدعلی محمد و سیدحسین امامی با اجازه علما، اقدام به
ترور احمد کسروی و منشیاش حدادپور در کاخ دادگستری کرد؛ اقدامی که منجر به
کشته شدن کسروی و بازداشت حسین امامی شد. در پی این اقدام نواب صفوی از
طریق مبارزان با بیدینی به گیلان و سپس رهسپار مشهد و به منزل آیتالله
شیخ غلامحسین تبریزی رفت؛ سفری که منجر به آشنایی محمدمهدی عبدخدایی (کسی
که بعدها اقدام به ترور دکتر فاطمی کرد) فرزند آیتالله تبریزی با نواب شد.
سیدمجتبی سپس به همدان و کرمانشاه و بعد از آن راهی نجف شد. تلگرافهای
زیادی ازطرف علما برای آزادی برادران امامی مخابره شد و درنهایت دادگاه
تجدیدنظر حکم به برائت آنها صادر کرد. مدتی بعد نواب، سفرهای تبلیغی خود را
به ایران آغاز کرد و بعد از بازگشت به تهران با نیرهسادات احتشام رضوی،
دختر یکی از محرکان اصلی قیام مسجد گوهرشاد ازدواج کرد. مراسم ازدواج او در
حضور علمای بزرگ قم از جمله آیتالله کوهکمری و آیتالله فیض برگزار شد.
آیتالله بروجردی و فداییان
با فوت آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی و آیتالله حاج آقا حسین قمی در سال ۱۳۲۵، مرجعیت در اختیار آیتالله سیدحسین بروجردی در قم قرار گرفت. همزمان فداییان اسلام نیز فعالیت خود را در قم گسترش داده بودند.
اگرچه در ماجرای ترور احمد کسروی، شیخعلی تهرانی در خاطرات خود نقل کرده که آیتالله بروجردی، امام خمینی را نزد شاه فرستاد تا فتوای علمای نجف و مهدورالدم بودن کسروی را گوشزد و از این رو برادران امامی را آزاد کنند، با اینحال شواهد تاریخی حاکی از آن است که مشی آیتالله بروجردی با فداییان اسلام همواره همسو نبوده است. این تفاوت نگاه را میتوان ناشی از اختلاف در نوع نگرش به مسائل سیاسی دانست. فداییان اسلام که تحت تاثیر آیتالله قمی و خوانساری بودند، بنیاد تشکیلاتی خود را بر مداخله در سیاست بنیان نهاده بودند و در مقابل عدهای معتقدند آیتالله بروجردی با توجه به تجربه مشروطه تمایلی به حضور روحانیون در عرصه سیاست نداشت. بههر ترتیب آیتالله بروجردی بهطور کلی قصد ورود به سیاست را نداشت، از این رو حتی در موضوعات مهمی چون ملی شدن صنعت نفت، با سکوت آیتالله بروجردی مواجه هستیم؛ سکوتی که ذهن برخی از اعضای فداییان را نسبت به آیتالله بروجردی مشوب و منجر به واکنش در نشریه «نبرد ملت»، ارگان رسمی فداییان اسلام شد. اگرچه در برخی مواقع با نشانه همراهی آیتالله بروجردی هم مواجه هستیم. بهعنوان مثال با رسیدن هژیر به کسوت نخستوزیری (خرداد ۱۳۲۷)، همراهی آیتالله بروجردی با نواب و کاشانی توانست نیروهای مذهبی را در جامعه فعال کند.
در این میان درخصوص پررنگ شدن اختلاف میان آیتالله بروجردی و فداییان
اسلام، نقش اطرافیان آیتالله بروجردی نیز قابلتوجه است، تا آنجاکه شهید
محلاتی اشاره داشت اطرافیان ایشان به آیتالله بروجردی اینگونه القا کرده
بودند که فداییان میخواهند دروس حوزه را تعطیل کنند. برخی دیگر ازجمله
محمد واعظزاده خراسانی تصریح دارند آن زمان دستگاه اداری حوزه علمیه قم که
اصحاب آیتالله بروجردی بودند، با هر حرکت انقلابی و اصلاحی مخالفت
میکردند.
امام خمینی (ره) و فداییان اسلام
شاگردان امام خمینی از جمله آیتالله گرامی در وصف ایشان میگفتند: «روح او (امام خمینی) روح نوابی بود به اضافه مرجعیت.» به بیانهای مختلف نقل شده که امام خمینی از آنجا که آیتالله بروجردی در آن مقطع سمبل تشیع و مرجعیت بود، عمل خلاف رویه ایشان را به صلاح اسلام نمیدانستند. از این رو برای دامن نزدن به اختلافات به حمایت غیرآشکار از فداییان اسلام روی آوردند. به نقل از آیتالله واعظزاده خراسانی نیز امام در یکی از جلسات خصوصی تصریح کرده بودند که «ایشان (فداییان اسلام) بدون هیچ آلت و اسلحهای فقط با سخنرانی با دستگاه درافتادهاند و دستگاه را به وحشت انداختهاند.»
این حمایت پنهانی در زمان دستگیری نواب صفوی علنی شد. حجتالاسلام علی دوانی در کتاب شرح حال آیتالله بروجردی نقل کرده که در جریان اعدام مرحوم نواب و یارانش، امام با ابراز تاسف فرمودند: «چه کنم کسانی را در بیت آیتالله بروجردی گذاشتهاند که نمیتوانم کاری کنم، البته میروم و اقدام میکنم.» مطابق آنچه که همسر امام نیز نقل کرده بود، امام خمینی برای پیشقدم شدن آیتالله بروجردی برای جلوگیری از اعدام نواب و یارانش خدمت ایشان رفتند. زهرا مصطفوی، دختر امام نیز مطابق آنچه که در روزنامه اطلاعات ۱۷ خرداد ۶۷ نقل شده، در بیان خاطره روز اعدام فداییان گفته است: «در اتاق ایستاده بودم و مادرم داشتند کار میکردند که امام وارد شدند. صورت ایشان بهشدت برافروخته بود و چشمها حالت فوقالعاده عصبانی و ناراحت ایشان را نشان میداد. فقط عبایشان را گوشهای انداختند و با عصبانیت وارد شدند. گویا مادر از جریان خبر داشتند که پرسیدند: نتوانستید کاری کنید؟ گفتند: نخیر، نشد، نتوانستم. ایشان – آقای بروجردی- میگویند من به این کارها کاری ندارم…. بعد امام از اتاق بیرون رفتند، ولی حالشان خیلی منقلب بود، چون میدانستند نتیجه محاکمه فداییان اسلام یعنی اعدام. این را چون میدانستند، خب معلوم بود مساله اعدام یک عده جوان بیگناه فعال مبارز طبیعتاً چقدر سخت بود. بعد من از مادرم پرسیدم جریان چیست؟ گفتند: محاکمه فداییان اسلام است و آقا [امام خمینی] پیش آیتالله العظمی بروجردی رفتند که بلکه ایشان جلوی محاکمه و اعدام را بگیرند، اما ظاهراً موفق نشدهاند. چون مرام ایشان (آقای بروجردی) این بود که به حکومت کاری نداشته باشند.»
در خاطرات حاجآقا مصطفی خمینی نیز درخصوص فداییان اسلام چنین نقل شده که رئیس آنها سیدمجتبی نواب صفوی «واقعا دلیر و توانا بود و از روی احساس، سنگ اسلام را به سینه میزد و نمیتوان او را دور از حقیقت دانست.» حاجآقا مصطفی که با سیدعبدالحسین واحدی، نفر شماره دو فداییان رفاقت داشت، درخصوص اعدام فداییان نیز گفته است: «این طایفه از دیرزمانی در قم زیست میکردند. آن وقتها ما قم بودیم و از دور آنها را میپاییدیم. تا آنکه شبانه عدهای با چوب و چماق در پیش چندصد نفر طلبه به آنها هجوم بردند و آنان را زدند که دیگر کار به آخر رسیده بود و دیگر نتوانستند در قم بمانند. در نتیجه رحل اقامت را به تهران بردند تا سرانجام به دست پسر رضاخان و با سکوت مرگبار علما آنها را تیرباران کردند. اگرچه دوست من سیدعبدالحسین را در جای دیگر از بین بردند و داغش را در دل ما گذاردند.»
در جلد اول مجموعه آثار یادگار امام، از سوی سیداحمد خمینی چنین نقل شده است: «درخصوص قضیه اعدام نواب صفوی و سایر اعضای فداییان اسلام، امام از مرحوم آقای بروجردی و مراجع دلخور شدند که چرا موضع تندی علیه دستگاه نگرفتند و اینها را نجات ندادند. امام در این قضیه خیلی صدمه روحی خوردند.
در آن اوضاع و احوال شرایط بهگونهای بود که از دیدگاه متحجران مبارزه
با شاه ننگ بود، یعنی استدلال میکردند حالا که بناست یک روحانی اعدام
شود، لباس روحانی را از تن او بیرون بیاورید تا به مقام روحانیت اهانت
نشود! درست نقطه مقابل، تفکر امام بود که اعتقاد داشتند روحانی باید با
کسوت مقدس روحانیت شهید شود تا مردم بفهمند و آگاه شوند که اینها در صحنه
هستند. از دیدگاه متحجران مبارزه با شاه ننگ بود، در صورتی که از دیدگاه
امام مبارزه روحانیون بزرگواری همچون شهید نواب صفوی روشنیبخش حیات اسلام و
انقلاب راه مبارزان بود.»
وقتی جبهه ملی زیر قولش زد!
همزمان با مرجعیت آیتالله بروجردی، آیتالله کاشانی بهعنوان رهبری سیاسی- مذهبی شناخته میشد. مساله فلسطین یکی از اصلیترین مسائلی بود که باعث نزدیکی بیش از پیش نواب با آیتالله کاشانی شد. با تصویب تقسیم فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل (۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ م برابر با ۱۷ آذر ۱۳۲۶) در دیماه آن سال تظاهرات گستردهای به دعوت آیتالله کاشانی صورت گرفت و سخنران پرشور آن مراسم نواب صفوی بود. نقطهعطف همکاری آیتالله کاشانی و نواب را میتوان همزمان با نخستوزیری عبدالحسین هژیر دانست.
در سال ۱۳۲۷ روی کار آمدن هژیر، رهبری کاشانی- نواب را چنان اثرگذار کرده بود که حزب توده را منفعل کرد. هژیر که بهایی و دستنشانده انگلیس بود و اقداماتش اعتراضات گسترده مذهبیها را برانگیخته بود، ۱۳ آبان ۲۸ با حکم مراجع توسط سیدحسین امام، از نیروهای فداییان اسلام ترور شد. این ترور اگرچه اعدام امامی را در پی داشت، ولی درنهایت باعث شد اعتراضات به تقلب گسترده در انتخابات مجلس شانزدهم به برگزاری انتخابات مجدد منجر شود؛ انتخاباتی که مصدق و کاشانی و یارانش را راهی مجلس شانزدهم کرد. به عبارتی آنها که تنها چند روز پیش از انتخابات مجلس شانزدهم، اقدام به تشکیل جبهه ملی کرده بودند، روی موج مبارزات مذهبی و محبوبیت فداییان سوار شده و توانسته بودند خود را به مجلس برسانند. شاه سعی داشت با روی کار آوردن رزمآرا خود را مسلط بر اوضاع نشان دهد. از طرف دیگر هیچکس تردید نداشت که رزمآرا از مهمترین موانع بر سر راه ملی شدن نفت است. از این رو فداییان اسلام بر برداشتن این مانع مصمم شدند. آن طور که عبدالله کرباسچیان، از همراهان نواب نقل کرده، چند تن از اعضای فداییان اسلام و سران جبهه ملی در خیابان عینالدوله جمع شدند و در آن جلسه با قول برقراری احکام اسلام از طرف جبهه ملی، فداییان نیز با ترور رزمآرا موافقت میکند. پیش از این آیتالله کاشانی حکم مهدورالدم بودن رزمآرا را صادر کرده بود و بارها فداییان از رزمآرا خواسته بودند از نخستوزیری کنارهگیری کند. سرانجام رزمآرا ۱۶ اسفند ۲۹ توسط خلیل طهماسب، در مسجد شاه ترور شد. بعد از آن در کمتر از دو ماه (تا ۷ اردیبهشت ۳۰) حسین علا به نخستوزیری رسید و بعد دکتر مصدق به نخستوزیری برگزیده شد. ترور رزمآرا تا آنجا اهمیت داشت که بیتردید اگر این اقدام فداییان صورت نمیگرفت، نه از دولت مصدق خبری بود و نه از ملی شدن صنعت نفت….
بعد از آن به دلیل آنکه جبهه ملی بهرغم وعدهها به هیچ عنوان به دنبال
اجرای احکام اسلام نبود، زمینههای مساعد میان جبهه ملی و فداییان اسلام
بهکلی از بین رفت، تا آنجا که نواب صفوی ۲۰ ماه از ۲۸ ماه نخستوزیری مصدق
را در زندان گذراند؛ یعنی از دوازدهم خرداد ۱۳۳۰ تا ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ و نکته
جالبتوجه اینکه وی تنها زندانی سیاسی این دوره محسوب میشد!
نسبت فداییان اسلام با اخوانالمسلمین
خیلیها فداییان اسلام را آغازگر برخوردی عقیدتی و انقلابی با جریانهای دینستیز و سلطهپذیر میدانند؛ جریانی که سنگبنای مبارزه مسلحانه با رژیم طاغوت را بنا نهاد و در همان ابتدا بنا را بر حذف شاه و تشکیل حکومت اسلامی گذاشت.
در این میان با توجه به نقش تعیینکننده فداییان اسلام بر انقلاب
اسلامی از یک سو و ارتباط آنها با اخوانالمسلمین مصر از سویی دیگر، بررسی
نسبت و ارتباطات با اخوانالمسلمین اهمیتی دوچندان مییابد. بهویژه آنکه
فداییان، نهضتی اسلامی و شیعی محسوب میشود و اخوانالمسلمین بهعنوان یک
جنبش بزرگ اسلامی اهلسنت شناخته میشود.
اخوانالمسلمین اگرچه
خاستگاهی عربی داشت و در کشور مصر بنا نهاده شده بود، اما در کنار اتباطات
به دور از اختلافات فرقهای آن با مسلمانان دیگر کشورهای اسلامی، با
فداییان اسلام نیز روابط حسنهای برقرار کرده بود؛ روابطی که ریشهاش به
دعوت شهید «سید قطب» از نواب صفوی برای حضور در مصر -۱۳۳۲ش/۱۹۵۴ م -
برمیگشت. نواب که به دلیل مشکلات مالی با وقفهای کوتاه دعوت سید قطب را
اجابت کرده بود، راهی مصر شد و به دعوت جمعیت اخوان در دانشگاه الازهر
سخنرانی کرد؛ سخنرانیای که میتوان آن را نقطه آغاز و رونمایی از پیوند
فکری فداییان اسلام و اخوانالمسلمین تلقی کرد. نواب در سخنان حماسی خود از
وحدت اسلامی، اجرای احکام الهی و نیز ملی شدن کانال مصر سخن گفت و شور و
هیجانی را در میان جمعیت ایجاد کرد. از همان آرمانهایی که سالها بود
اخوان پرچمش را به دست گرفته بودند.
در همین رابطه نواب در مصاحبه
با مجله «المسلمون» ارگان نشراتی اخوانالمسلمین گفت: «بر ماست که با
اسلام متحد شویم و به تلاش بپردازیم و جز جهاد در راه خدا و تلاش در جهت
عزت اسلام همه چیز را فراموش کنیم… آیا زمان آن فرانرسیده که مسلمانان با
رسیدن به رشد و بلوغ، اختلافات شیعه و سنی را رها کرده و همه با هم به کتاب
پروردگار خود بنگرند.» همین نوع نگاه نیز باعث شد برنارد لوئیس، مورخ
برجسته بریتانیایی در اینباره بگوید: «فداییان اسلام با اینکه شیعهاند،
ولی خواستار وحدت اسلامی هستند و در واقع اندیشه آنها به طرز تفکر
اخوانیها در مصر نزدیک است، چراکه آنها معتقدند اسلام یک نظام کامل برای
زندگی است و از طرفی، فرقهگرایی در بین مسلمانان و جدایی شیعه و سنی،
مفهومی ندارد.» در همین زمینه نواب حتی به شیعیان عراق و سوریه سفارش
میکرد به عضویت حزب اخوانالمسلمین مستقر در آن دو کشور درآیند. کار
همراهی این دو مجموعه تا جایی بالا گرفت که در جریان دستگیریهای گسترده
اعضای اخوانالمسلمین توسط نیروهای جمال عبدالناصر، نواب در چند نوبت شخصاً
خطاب به او نامه نوشت و آزادی آنها را خواستار شد؛ مطالبهای که بعضاً
اجابت هم شد و آزادی تعداد زیادی از اخوانیها را به دنبال داشت.
در مقابل نیز زمانی که خبر دستگیری نواب در ایران منتشر شد، اخوانالمسلمین گروهی از حقوقدانان را برای انجام وکالت او از راه عراق به سوی ایران فرستادند؛ اقدامی که البته به دلیل صادر نشدن ویزا برای آنها در عراق و نیز اجرای حکم اعدام او پیش از مهلت فرجامخواهی ۱۰ روزه بدون نتیجه ماند. همسنگران نواب در مصر بعد از شهادت رهبر فداییان اسلام واکنشی ماندگار نشان دادند و از او بهعنوان «شهید اخوان» یاد کردند.
منبع: فرهیختگان
رهبر معظم انقلاب در جلسه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ با نمایندگان ستادهای کاندیداها، به پیشنهاد یکی از مسولان دولتی برای ابطال انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ اشاره می کنند.
به گزارش مشرق؛ بریده زیر از کتاب فتنه تغلب را حسین قاسمی تحلیلگر مسائل سیاسی-امنیتی در کانال خود منتشر کرده است:
در کتاب «فتنه تغلب» که توسط مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری منتشر شده است، به پیشنهاد ابطال انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ توسط وزیر اطلاعات دولت آقای هاشمی پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
ماجرای مخالفت رهبر انقلاب با تیتر یکی از روزنامهها علیه فتنهگران
رهبر انقلاب روز پس از «مناظره» به احمدینژاد چه گفتند؟
موسوی در دیدار با رهبری چه گفته بود؟
در این کتاب آمده است رهبر معظم انقلاب در جلسه ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ با نمایندگان ستادهای کاندیداها، به پیشنهاد یکی از مسولان دولتی برای ابطال انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ اشاره می کنند:
«شما خیال می کنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رای پیروز شد، یک عده عصبانی نبودند، خب چرا، آنها هم عصبانی بودند؛ آنها هم همین حرف ها را می زدند؛ آنها هم همین داعیه ها وطلبکاری ها را می کردند.
همان وقت به من مراجعه کردند. یکی از مسولین عالی رتبه آن روز آمد پیش من واز من خواست که اقا این انتخابات را ابطال کنید. من آن چنان تشری زدم که به نظرم بعد از آن بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده .»(۱)
بیشتر بخوانید:
موسوی در دیدار رهبر انقلاب چه سندی برای تقلّب مطرح کرد؟
موسوی چه چیزی را از رهبر انقلاب پذیرفت؟
روایتی از گفتوگوی ناطقنوری با میرحسین موسوی
آقای علیمحمد بشارتی، وزیر کشور دولت ششم (دولت آقای هاشمی رفسنجانی) در گفتگو با وب سایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری در تاریخ ۸۹/۳/۲۵، درباره ماجرای پیشنهاد ابطال انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ به رهبر انقلاب می گوید:
«من در آن روزها شنیدم که یکی از آقایان، ساعتی قبل از اینکه تقریباً بر همه روشن شود که چه کسی پیروز انتخابات است، وقت میگیرد و خدمت آقا میرسد؛
با اینکه هیچ مسئولیت رسمی هم در زمینه برگزاری انتخابات نداشته است.
در آن جلسه به ایشان گزارشی از نتیجه انتخابات میدهد و خواستار ابطال
انتخابات میشود.
آقا در پاسخ برخورد خیلی شدیدی با وی میکند که
ظاهراً سابقه نداشته است. با این مضمون که چگونه به خودت اجازه میدهی که
اینطور دربارهی نظام فکر کنی و تصمیم بگیری ؟»(۲)
آقای علیرضا شمیرانی طی یادداشتی بلند با عنوان «چرا؟» در ۱۶ بند
در کتاب «فتنه تغلب»، این مقام دولتی که پیگیر ابطال انتخابات ریاست جمهوری
در دوم خرداد ۱۳۷۶ بوده را وزیر اطلاعات دولت آقای هاشمی رفسنجانی یعنی آقای علی فلاحیان معرفی نموده است:
«ایشان در برابر تقاضای ابطال انتخابات دوم خرداد ۷۶ که از سوی وزیر اطلاعات دولت هاشمیرفسنجانی درخواست شده بود ایستادند و با وی آنچنان برخورد کردند که هنوز فراموش نشده است .»(۳)
۱- مصطفی غفاری، فتنه تغلب، انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ دوم، زمستان ۱۳۹۷، صفحه ۴۶
۲- http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=9594
۳- http://www.jahannews.com/news/662340/
مناظره زاکانی نماینده سابق مجلس، و "تاجزاده" معاون وزیر کشور دولت اصلاحات درباره وقایع کوی دانشگاه سال 78 را مشاهده می کنید.
( فیلم )
«آویو کوخای» به عنوان جانشین «گادی آیزنکوت» در ریاست ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی منصوب شد.
به گزارش مشرق به نقل از رسانه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، «آویو کوخای» امروز سه شنبه به عنوان جانشین ژنرال «گادی آیزنکوت» در ریاست ستادکل ارتش رژیم صهیونیستی منصوب شد.
«آویو کوخای» پیشتر مقام اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی بود.
ژنرال «گادی آیزنکوت» در این مراسم در سخنانی اعلام کرد: دشمنان اسرائیل بیش از پیش پیچیده شدهاند.
تصاویری از تفحص پیکر مطهر شهدا در کردستان عراق در دی ماه ۹۷ را مشاهده می کنید.
( فیلم )
پخش یک انیمیشن آموزش جنسی در مدارس شیراز، شائبهساز شده و واکنشهای بسیاری برانگیخته است.
به گزارش مشرق، سازمان بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان (CIFEJ)، از ۵۴ سال پیش فعالیت خود را با حمایت یونسکو و سازمان ملل متحد آغاز کرده و اکنون مجمع عمومی آن دارای بیش از ۱۵۰ عضو از ۶۰ کشور جهان است.
حدود ۱۰ سال قبل (۱۳۸۷) در نشست هیأت مدیره این سازمان در ژوهانسبورگ، انتقال دفتر مرکزی این سازمان به ایران مورد تصویب قرارگرفته و یک سال بعد در مهرماه ۱۳۸۸، مجمع عمومی این سازمان نیز در تایوان این موضوع را به تصویب رساند تا بدین ترتیب دفتر مرکزی بااهمیتترین سازمان بینالمللی در عرصه فیلم کودک و نوجوان، در تهران مستقر شود.
مجمع عمومی سیفژ، «فردوس بولبولیا» دبیر کل پیشین این سازمان را از آفریقای جنوبی بهعنوان رئیس این مرکز در تهران برگزید؛ اما در رسانهها کمتر خبری از فعالیت این نهاد بینالمللی منتشر شد تا اینکه چندی پیش برخی رسانههای کشور همچون روزنامه کیهان جزئیاتی از فعالیتهای مرکز ملی سیفژ در ایران منتشر کردند.
سیفژ در هفته پایانی آبانماه ۹۷ با همکاری چندین مجموعه خصوصی و دولتی دیگر ازجمله آموزشوپرورش و حوزه هنری فارس، برنامهای در شیراز با موضوع «عصر فیلم کوتاه و نمایش فیلم برای کودکان» برای دانشآموزان برگزار کرد.
در این برنامه که در محل حوزه هنری فارس و با مشارکت برخی دستگاههای دولتی و خصوصی برگزار شد، در میان فیلمهای تأییدشده و دارای مجوز، یک انیمیشن خارجی با عنوان «کُمِل» نیز با موضوع تعرض به دختر نوجوان هندی و آموزش به نوجوانان جهت جلوگیری از این تعرضها، نمایش داده شده و سپس یک روانشناس نیز آموزشهای خودمراقبتی در رابطه با مسائل جنسی به دانشآموزان را توضیح میدهد.
هرچند تاکنون بارها مسؤولان وزارت آموزشوپرورش بر کنار گذاشتن سیاستهای آموزشی «سند بینالمللی ۲۰۳۰» در مدارس تأکید کردهاند، اما اجرای این انیمیشن در حین برنامه سیفژ، موجب شد بار دیگر شبهه اجرای پنهانی این سند بینالمللی که با ارزشها و فرهنگ ایرانی-اسلامی ناهمگون است، مطرح شود.
اکران این انیمیشن که محتوای آموزشی جنسی را پخش میکند، اعتراض والدین دانشآموزان را نیز به دنبال داشت؛ چراکه معتقدند فرزندانشان دچار آسیبهای حاصل از این نوع آموزش شده و روح و روان آنها در هالهای از وحشت فرورفته است؛ بهطوریکه به تمام اطرافیان حتی دایی و عمو نیز بدگمان شده و در ارتباطات خانوادگی دچار مشکلات عدیده شدهاند.
برخی کارشناسان نیز معتقدند در فرهنگ ایرانی بسیاری از کودکان تاکنون با این اتفاقات برخوردی نداشتهاند و پخش اینگونه فیلمها در مدارس سبب بلوغ زودرس و افزایش انحرافات اخلاقی خواهد شد و ممکن است به مشکلات عمیقتری همچون گوشهگیری و افسردگی دانشآموزان منجر شود.
اما پیگیریهای خبرنگار نشان میدهد پخش انیمیشن کُمِل در مورد آموزش مسائل جنسی به دانشآموزان، تنها به اجرای برنامه سیفژ در حوزه هنری فارس محدود نشده و ظاهراً در مدارس دیگر نیز این انیمیشین اکران شده است. این اتفاق سبب شده تعدادی از والدین به این اقدام اعتراض کرده و حتی کار به شکایت از عاملان انتشار فیلم به دستگاه قضائی کشیده شود.
یکی از اولیای دانشآموزان در این رابطه گفت: ظاهراً گروهی از معاونت اجتماعی یکی از سازمانها با حضور در مدرسه، انیمیشنی را در باب آموزش مسائل جنسی به آنان نمایش دادهاند.
وی افزود: مسؤولان و روحانی مدرسه نیز در جریان انتشار این انیمیشن به نام کُمِل نبوده و در حال پیگیری موضوع هستند.
پدر این دانشآموز که نخواست نامش فاش شود، همچنین گفت: بههرحال این انیمیشن برای فرزندان ما به نمایش درآمده و در باب برخی مسائل جنسی برای آنان بسیار سوالانگیز بوده است.
وی افزود: پخش این فیلم این شائبه را به وجود آورده که شاید در راستای سند ۲۰۳۰ انجامشده و جای تعجب هم اینجاست که چرا این مسئله برای یک مدرسه امین اتفاق افتاده که معمولاً مسائل اعتقادی در آن پررنگ است و حتی روحانی مقیم دارد.
وی همچنین گفت: جمعی از اولیا شکایت علیه منتشرکنندگان انیمیشن را امضا کردهاند.
جدا از مواضع مطرحشده در این گزارش، باید اذعان کرد که پرداختن به مباحث آموزش و تربیت جنسی، یک بحث کاملاً تخصصی و علمی است که باید توسط کارشناسان و متناسب با ساختارهای اعتقادی و ارزشی جامعه صورت گیرد. مسئله مهم اینجاست که آیا آموزشهای مرتبط با مسائل جنسی به دانشآموزان به شکلی که در انیمیشن کمل به نمایش درآمده، متناسب با فرهنگ و جامعه ماست یا خیر؟
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی در این رابطه میگوید: بنده موافق آموزش جنسی هستم؛ البته در جایی که ضرورت داشته باشد. اما ارائه این آموزشها به دانشآموزان برای پیشگیری از ایدز و کودکآزاریِ جنسی هیچ وجه عقلانی و ضروری ندارد.
حسین مروتی مدعی است: بنده شاید تنها کسی باشم که در یک مطلب ژورنالیستی در موضوع آموزش جنسی به مطالعات متعدد علمی ارجاع دادهام. شما میتوانید به یادداشت بنده با عنوان «ترویج خزنده فحشاء» رجوع کنید. ولی مختصراً باید بگویم که محتوای این آموزشها مُحرّک کنجکاوی و غریزه جنسی دانشآموزان است و به همین دلیل میتواند مضرات مهمی داشته باشد؛ پس باید هزینه فایده را برای آنها سنجید.
این کارشناس مسائل اجتماعی معتقد است: در شرایط کنونی از هر صدهزار دانشآموز ایرانی، نهایتاً چهار نفر از طریق اعتیاد و رابطه جنسی به ایدز مبتلا شدهاند، حال آیا معقول است برای جلوگیری از ابتلای این چهار نفر، ۱۰۰ هزار نفر را در معرض آسیبزا ترین محتواها قرار بدهیم؟
مروتی درباره آموزش مسائل جنسی به دانشآموزان نیز همین نظر را دارد و
میگوید: در این مسأله هم آموزش به کودک فایدهای ندارد؛ چون اغلب این
تجاوزها با زور و فریب صورت میگیرد و کودک در آن سنین، معمولاً توان دفاع
از خود و فهم فریب دیگران را ندارد. در واقع برای جلوگیری از وقوع چنین
مسائلی باید والدین کودک آموزش ببینند تا بچهها اساساً در معرض کودکآزاری
قرار نگیرند. البته معدود مطالعاتی که در کشور ما صورتگرفته نشان میدهد
که شیوع این معضل در ایران بسیار اندک است. پس باید بیشتر به سراغ مناطقی
برویم که این معضل در آنجا شیوع دارد، وگرنه آموزش عمومی از طریق رسانه
میتواند به بدبینی عموم جامعه نسبت به یکدیگر و کاهش سرمایه اجتماعی
بینجامد.
یک کارشناس روانشناسی دیگر هم اظهار داشت: اولین کسی که باید به کودک آموزش جنسی دهد، والد همجنس است؛ اگر نبود مشاور همجنس و اگر در نهایت کسی نبود مدرسه؛ در حالی که اکنون در همان ابتدا مدرسه وارد شده است.
وی افزود: مسأله دوم در مورد انیمیشن کُمِل آن است که آموزش جنسی دختر و
پسر را با هم انجام میدهد که این موضوع بسیار مُخرّب است، حتی در کشورهای
دیگر نیز معتقدند که آموزش جنسی باید جداگانه باشد. در بحث آموزش جنسی
کودکان باید جدا شده و تکتک به سوالات آنان پاسخ داده شود.
این روانشناس بالینی خاطرنشان کرد: یکی از عیبهای بزرگی
که در این فیلم وجود دارد این است که توضیحات تربیت جنسی را با آزارگری
شروع کرده، در حالی که هدف ما آموزش است. روی این فیلم، تحقیقی انجام نشده و
کودکی که چنین فیلمی را ببیند، ممکن است به جای آموزش، آزارگری را یاد
بگیرد!
این مشاور روانشناسی ادامه داد: مسأله مهم بعدی این است که کودکان بین ۳ تا ۵ سال باید خصوصیسازی را یاد بگیرند، اما قبل از اینکه این مسائل را به آنها یاد دهیم، کودک باید ثبات جنسیت و هویت جنسی را بفهمد؛ یعنی بداند یک دختر همیشه دختر است و یک پسر همیشه پسر و با هیچ تغییری، جنسیت و هویتش تغییر نمیکند؛ هنگامی که بچه به هویت خود علاقهمند شد، پس از آن باید بفهمد فرزند از کجا به دنیا میآید که این مساله خود دریایی از مباحث دارد.
وی ادامه داد: ما در این سنین قرار نیست اسم اندام جنسی را بیاوریم. فقط میگوئیم فرزند از زیر شکم به دنیا میآید و بعداز آن خصوصی بودن اندام جنسی را یاد میدهیم؛ اما اگر از همان ابتدا آموزش دهیم، کودکی که هنوز هویت و ثبات جنسی ندارد، این آموزش را متوجه نخواهد شد. بنابراین ابتدا باید ثبات و هویت جنسی آموزش داده شود.
اما خبرنگار برای حقیقتیابی موضوع، نظر مدیرکل آموزشوپرورش استان فارس که مقام عالی این نهاد مهم در استان هست را نیز جویا شد تا فصلالخطاب این گزارش باشد.
علی عسکر نجفی در ابتدای گفتوگوی خود با خبرگزاری، با تکذیب ادعاهای مطرحشده در مورد اجرای مخفیانه سند ۲۰۳۰ در این نهاد، اظهار داشت: اجرای سند ۲۰۳۰ در آموزشوپرورش بیشتر شبیه یک شوخی بیمزه است و این بحث در آموزشوپرورش فارس هیچ جایگاهی ندارد.
وی با بیان اینکه «سند تحول بنیادین» که به تائید مقام معظم رهبری رسیده، ملاک و معیار تمام امور در آموزشوپرورش است، خاطرنشان کرد: در این سند جامع که مبتنی بر مبانی اعتقادی عمیق و انسانساز دین مبین اسلام تدوین شده، تمام ساحتهای تربیتی دانشآموز از آموزش تا مهارتهای گوناگون اجتماعی، مدنظر قرارگرفته است و هیچ دلیلی وجود ندارد که ما سند ۲۰۳۰ که هیچ تناسبی با ارزشهای جامعه ندارد را ملاک عمل قرار دهیم.
این مقام مسؤول افزود: در سند تحول بنیادین، دانشآموز باید در تمام ابعاد و مهارتهای تربیتی و اجتماعی توانمند شود، درصورتیکه در گذشته ملاک کار آموزش مهارتی در حد سواد خواندن و نوشتن و یا درنهایت گرفتن دیپلم و رفتن به دانشگاه بود؛ یعنی تنها یک بُعد از ابعاد تربیتی را مدنظر داشت.
نجفی ادامه داد: امروز در سند تحول بنیادین ما باید دانشآموز را در تمام ابعاد زندگی توانمند کنیم البته متناسب با ساختارهای اعتقادی و ارزشی جامعه اسلامی خودمان نه هیچ برنامه دیگری؛ که متأسفانه شائبههایی نیز که گاهی در این راستا مطرح میشود، از همینجا شکل گرفته است.
مدیرکل آموزشوپرورش فارس تصریح کرد: یکی از ابعاد تربیتی دانشآموزان، موضوع جسمی و بحث تربیت و مسائل جنسی است که باید متناسب با ساختار جامعه و طبق سند تحول بنیادین، تعیین تکلیف شود تا همه ما بدانیم که چه مسیری را باید در این عرصه دنبال کنیم.
مقام عالی ادارهکل آموزشوپرورش فارس ادامه داد: در سند تحول بنیادین بر تربیت جنسی مبتنی بر مبانی اسلامی و ارزشی تأکید شده؛ تربیتی که پشتوانه آن فلسفه ازدواج، پاکی و طهارت است و در این زمینه در دین مبین اسلام سفارشات بسیار و کتابها نوشته شده است.
نجفی خاطرنشان کرد: متأسفانه به دلیل آنکه هنوز سرفصلهای تربیت جنسی مبتنی بر مبانی اسلامی در جامعه تدوین نشده و اشخاص مختلف در مورد این مسئله برداشتهای متفاوت دارند، گاهی نیز واکنشهای عجولانه از خود نشان میدهند.
مدیرکل آموزشوپرورش فارس افزود: بههرحال امروز در جامعه آمارهایی در مورد آزار و اذیت جنسی از مراجع رسمی منتشر میشود و نمیتوان منکر این قضیه شد؛ بنابراین راهحل منطقی و عقلانی این است که راهکارهایی برای خودمراقبتی شکل گیرد؛ البته بازهم تأکید میکنم این راهکارها باید دقیقاً بر اساس سند تحول بنیادین و ساختارهای نظام اسلامی باشد.
وی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: متأسفانه عدم فهم دقیق از مطالبی که ذکر شد، موجب میشود که مثلاً عدهای مباحث را خلط کرده و دچار اشتباه شوند و انیمیشنی مانند کُمل را با همین قالب خودمراقبتی و بدون توجه به سن مخاطب برای کودکان پخش کنند که یک اشتباه بزرگ بوده و هرگز به آن توصیه نشده است. نکته مهمتر اینکه این انیمیشن، فضای کشور هند را نشان میدهد که بههیچعنوان با معیارها و ارزشهای اسلامی و اصول اعتقادی ما همخوانی ندارد.
نجفی با تکذیب پخش گسترده انیمیشن کمل در مدارس آنگونه که در رسانهها آمده بود، افزود: بررسی دقیق ما نشان میدهد که تنها در یک مدرسه امین به نام مدرسه امام جواد (ع) در ناحیه یک شیراز، یک کارشناس مشاوره آنهم نه از آموزش پرورش بلکه از نهادی دیگر دعوتشده و اقدام به پخش این انیمیشن کرده است که بلافاصله با واکنش مسؤولان روبهرو شده و پرونده این انیمیشن همینجا مختومه میشود؛ بنابراین اینکه گفتهشده در برخی مدارس این اتفاق افتاده، کاملاً اشتباه است.
مدیرکل آموزشوپرورش فارس با اشاره به اساسنامه مدارس امین که حاصل همکاری مشترک حوزه و آموزشوپرورش است، بیان داشت: بنده تمام مسئولان مرتبط با این ماجرا را احضار کرده و توضیح خواستم و صورتجلسه آن نیز نزد ما موجود و به اطلاع برخی از مقامات استان نیز رسیده است و خوشبختانه مسؤولان نیز به این نتیجه رسیدند که اتهامی متوجه آموزشوپرورش در این ماجرا نیست.
مقام عالی آموزشوپرورش فارس در ادامه این گفتوگو با اشاره مجدد به شائبههای موجود در جامعه به دلیل نداشتن یک سرفصل مشخص در بحث تربیت جنسی، اظهار داشت: امروز آموزشوپرورش واقعاً مظلوم واقع شده؛ از طرفی فلان دستگاه آمارهای نگرانکننده در این خصوص ارائه میدهد و انتظار دارند آموزشوپرورش در این مباحث ورود کند و از طرفی سرفصل مشخص در این رابطه متناسب با ساختار جامعه هنوز تدویننشده است. ما ورود نکنیم میگویند آموزشوپرورش بیخیال است و کاری نمیکند؛ اگر هم ورود کنیم عدهای میگویند سند ۲۰۳۰ را میخواهید اجرا کنید! درصورتیکه همانطور که اشاره کردم برای ما مدیران، بحث اجرای سند ۲۰۳۰ بیشتر شبیه یک شوخی بیمزه است.
نجفی افزود: بههرحال ما بیکار ننشسته و از وزارت خانه کسب تکلیف کردیم و آنها نیز به ما صراحتاً گفتهاند که آموزش جنسی طبق سند ۲۰۳۰ کاملاً مطرود و مردود است؛ اما بحث تربیت جنسی در قالب یک طرح متناسب با ساختارهای اسلامی و عقیدتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تدوین است. به همین خاطر بنده به تمام همکاران خود در آموزشوپرورش فارس تأکید کردهام که تا زمان تدوین نهایی این برنامه توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیچ مقامی اجازه ندارد برنامهای در این خصوص دنبال کند.
وی در مورد پخش این انیمیشن در حوزه هنری فارس نیز گفت: جشنوارهای در این حوزه برگزار شده که باید ۱۲ فیلم مورد تأیید کانون پرورش فکری در آن به نمایش درمیآمده که همگی مجاز بوده است، اما در میان پخش این فیلمها، انیمیشن کمل پخش شده که بهسرعت با واکنش مسؤولان آموزشوپرورش روبهرو میشود.
نجفی با انتقاد از عدم دقت برخی رسانهها در انعکاس واقعیت، افزود: عامل انتشار انیمیشن نیز وقتی ما از وی توضیح خواستیم با ابراز پشیمانی از این کار گفت «بنده با نیت خیرخواهانه فکر میکردم که شاید این انیمیشن برای دانش آموزان مناسب بوده و در زمان فاصله بین پخش دو فیلم اقدام به انتشار آن کردم». این فرد وقتی با بازخواست ما مواجه گشت، متوجه کار اشتباهش شد. اما متأسفانه رسانهها بدون نگاه حقیقتجویی در انعکاس این رویداد، حرفهای عمل نکرده و بدون بررسی حقایق، کل آموزشوپرورش را زیر سوال بردند.
مدیرکل آموزشوپرورش فارس در توصیهای دوستانه به رسانهها برای انعکاس اخبار و رویدادها نیز گفت: انتظار ما از اصحاب رسانه که به دنبال رسالت حرفهای خود هستند، این است که وقتی اتفاقی میافتد، قبل از انتشار وقایع با ما و همکاران روابط عمومی ارتباط گرفته و اصل ماجرا را جویا شوند تا خداینکرده طوری قلم نزنیم که آبروی افراد را تحتالشعاع قرار داده و فردای قیامت جوابگو باشیم؛ چراکه حفظ آبروی افراد جزو آموزههای دینی ماست.
وی در پایان نیز گفت: ما به رسالت رسانهها اعتقاد داریم و انتقادات آنان را میپذیریم و میدانیم که برای توسعه باید با رسانهها تعامل نزدیک داشت، اما انتظار نیز این است که اصحاب رسانه با رویکرد حرفهای و اخلاقمدار، با پیشنهادات و انتقادات سازنده در راه توسعه همهجانبه کشور، یاریگر مدیران باشند.